reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

همه منتقدین از پشت پرده جنگ با خبرن که اینطور از غافلگیری حرف میزنن؟ در ستادی چیزی حاضرن ... ماشاءا... حرف از احتمالات هم نیست قاطعانه از غافلگیری صحبت میشه.

 

 

بخشی از صحبتهای جان کری در جلسه کمیته روابط خارجی سنای امریکا ...

 

 

 

چند ماه پیش، هنگامی که محموله ای از ایران به سمت یمن راهی شد، فورا با همتایم [جواد ظریف] تماس تلفنی برقرار کرده و بطور کاملا شفاف بیان کردم این می تواند یک رویارویی بزرگ باشد که ما آن را تحمل نخواهیم کرد. او بعد از مدت کوتاهی با من تماس گرفت و گفت: "آنها به مقصد نخواهند رسید، قرار نیست باری را تخلیه کنند، قصد ندارند از آب های بین المللی خارج شوند." سپس آنها به کشورشان بازگشتند. 

 

کری افزود... ما همکاری بسیار نزدیکی با کشورهای حوزه خلیج فارس داریم. روز گذشته اشتون کارتر، وزیر دفاع ایالات متحده در عربستان سعودی حضور داشت. وزیر امور خارجه عربستان در این دیدار گفت که توافق هسته ای ایران همه مفاد لازم برای محدود کردن توانایی ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای را داراست. عربستان سعودی و اماراتی ها نیز همین نظر را دارند (و از آن حمایت می کنند). قرار است وزیر امورخارجه ایران تا دو روز دیگر به امارات سفر کند. 

 

شاید بی ارتباط  نباشه! 

 

البته چند وقت پیش یه خبرهایی هم بود مبنی بر پیشنهاد بی شرمانه یک دیپلمات عربستانی به همتای ایرانی خودش،در مورد صحت این موضوع و اینکه بین ایران و عربستان در پشت پرده دیالوگی بر قرار شده باشه نمیشه با اطمینان نظری داد! 

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

استفاده از عملیات هایی که مقاومت اسلامی در عراق بر ضد امریکا انجام داد در یمن برضد ائتلاف عربی ممکن نیست چون دشمن در یمن از نیروهای بومی جنوب یمن سرباز گیری میکنه و نیروهای ارتش های عربی نقش پشتیبانی دارن درحالیکه امریکا در عراق متجاوز و بیگانه بود و نیروهای بومی عراق با امریکا دشمن بودن ولی در یمن اوضاع فرق داره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این همه وزیر دفاع جوان آل سعود (محمد بن سلمان) رو مسخره کردیم ولی درسی بهمون داد که هرگز  دشمن رو دست کم نباید گرفت و کار مهم و تاریخی  که این فرد انجام داد  سقوط شهر استراتژیک عدن و آوردن لشگری به این عظمت  در اختفا ی کامل به  عدن بود  با این سرپلی که بدست اوردن بسرعت مناطق ساحلی و نفت خیز رو از حوثی ها پس خواهند گرفت و محاصره ی اقتصادی مناطق شمالی سخت تر خواهد شد

 

یادتونه یه مدت (محمد بن سلمان گم و گور شده بود بعد عکسی ازش روی ناو آمریکایی بیرون زد . موقع هجوم به عدن هم از وجود اتلق فرماندهی در یک ناو در خلیج عدن آمد به احتمال همه کاره اتاق فرماندهان آمریکایی هستند و (محمد بن سلمان ناظر ...

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظر من اگه یمن بخواد تقسیم بشه نقشه شمال و جنوب با اون چیزی که قبلا بود فرق خواهد کرد . قبلا شمال و جنوب بر اساس مذهب تقسیم نشده بود ولی الان اگه بخواد تقسیم بشه مذهب مردم هر استان فکر میکنم نقش تعیین کننده ای رو ایفا میکنه برای مثال تعز قبلا بخشی از یمن شمالی بود ولی الان فکر میکنم مردم این استان مخالف قرار گرفتن در بخش شمالی باشن . جاهایی مثل مارب و بیضا و ضالع هم همچین شرایطی دارن حتی الحدیده هم فکر میکنم سنی نشین باشه پس به احتمال زیاد یمن جنوبی در صورت تشکیل بزرگتر از یمن جنوبی گذشته خواهد بود . به غیر از الحدیده بقیه جاهایی که اسم بردم لقمه سختی نیست براشون . ضالع رو که به عنوان مرکز استان ضالع در اختیار دارن در شهر تعز هم به عنوان مرکز استان تعز حضور پررنگی دارن و حوثی ها نتونستن هنوز شهر تعز رو کامل بگیرن . در شهر مارب هم که مرکز استان مارب هست حضور دارن . در بیضا حضور ندارن ولی این استان مرکز القاعده بود قبلا و فکر میکنم مردم و قبایل تندرویی داشته باشه که حضور در بخش جنوبی رو ترجیح میدن .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جدیدترین نقشه وضعیت نیروهای متخاصم در یمن

55bf5de2c46188531a8b4574.jpg

مناطق درگیری

مناطق در اختیار نیروهای جنوب و نیروهای حامی منصور هادی

مناطق در اختیار نیروهای حوثی و نیروهای وفادار به عبدالله صالح

مناطق در اختیار نیروهای القاعده

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مشکل دوستان در مورد تعجب از عدم مقاومت حوثی ها و قوای صالح ، مشابه مشکلی است که خیلی از تحلیل گران در مورد مقاومت ارتش عراق در کویت 1991 داشتند . 3 ماه آزگار بمباران 24 ساعته و سنگین انبارهای مهمات ، خودروهای تدارکاتی و سلاح های سنگین در حالی که هیچ کمکی از خارج نرسیده قطعا نتایج خودش را خواهد داشت . ضمنا حوثی ها در جنوب بومی نبوده اند که کارگاه ساخت بمب کنار جاده ای راه بیندازند . فوقش چند هزار نفر مسلح بوده اند در پادگان ها و شهرها .
به نظر من اگر قرار است مقاومت جدی باشد تازه از ذمار و جنوب صنعا شروع خواهد شد .
از دید من یکی که معامله ای در کار نیست . فعلا باید تا رسیدن نیروهای هادی و ائتلاف به اب و ذمار صبر کرد تا بعد ...

مگر نیرو های حزب الله که در سوریه در غوطه شرقیه و قنیطره اقدام به انجام کمین های سخت بر علیه مسلحین می کنند بومی آن مناطق هستند!؟

موفق ترین کمین های دهه اخیر که در مواردی از اونها بیش از 149 تکفیری به درک واصل شدند..

فعلا درگیری های اصلی در زنجبار و تعز ادامه دارد ، پس از سقوط احتمالی شهر های فوق شاهد درگیری اصلی حوثی ها و ائتلاف خواهیم بود..

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظر من اگه یمن بخواد تقسیم بشه نقشه شمال و جنوب با اون چیزی که قبلا بود فرق خواهد کرد . قبلا شمال و جنوب بر اساس مذهب تقسیم نشده بود ولی الان اگه بخواد تقسیم بشه مذهب مردم هر استان فکر میکنم نقش تعیین کننده ای رو ایفا میکنه برای مثال تعز قبلا بخشی از یمن شمالی بود ولی الان فکر میکنم مردم این استان مخالف قرار گرفتن در بخش شمالی باشن . جاهایی مثل مارب و بیضا و ضالع هم همچین شرایطی دارن حتی الحدیده هم فکر میکنم سنی نشین باشه پس به احتمال زیاد یمن جنوبی در صورت تشکیل بزرگتر از یمن جنوبی گذشته خواهد بود . به غیر از الحدیده بقیه جاهایی که اسم بردم لقمه سختی نیست براشون . ضالع رو که به عنوان مرکز استان ضالع در اختیار دارن در شهر تعز هم به عنوان مرکز استان تعز حضور پررنگی دارن و حوثی ها نتونستن هنوز شهر تعز رو کامل بگیرن . در شهر مارب هم که مرکز استان مارب هست حضور دارن . در بیضا حضور ندارن ولی این استان مرکز القاعده بود قبلا و فکر میکنم مردم و قبایل تندرویی داشته باشه که حضور در بخش جنوبی رو ترجیح میدن .

 

 

جنگ یمن یک جنگ از نوع مذهبی نیست شاید برای من و شما به نظر آید ولی بیشتر قبیله ای محسوب می شود تا مذهبی

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940513001085

 

خدا به داد بعضی ها برسه که با تلفن بعضی ها مسیر کشتی عوض می کنند

 

فرض کن صحرای محشر این تصاویر بیاد جلوی آدم

  • Upvote 11
  • Downvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مگر نیرو های حزب الله که در سوریه در غوطه شرقیه و قنیطره اقدام به انجام کمین های سخت بر علیه مسلحین می کنند بومی آن مناطق هستند!؟
موفق ترین کمین های دهه اخیر که در مواردی از اونها بیش از 149 تکفیری به درک واصل شدند..
فعلا درگیری های اصلی در زنجبار و تعز ادامه دارد ، پس از سقوط احتمالی شهر های فوق شاهد درگیری اصلی حوثی ها و ائتلاف خواهیم بود..


دوستان فرمودند بمب کنار جاده ای ...ضمنا مساله کمین در اطراف غوطه شرقی محاصره آن هم علیه پیاده سبک زمین تا آسمان فرق دارد . در سوریه حزب الله خیالش تخت است همراه این گروه چندین فروند تورنادو و ایگل هم در آسمان نیستند که با بمب خوشه ای کمین کنندگان را شخم بزنند . کمین علیه زرهی آن هم در بیابان های جنوب یمن که جایی برای اختفا و فرار بعد از کمین نیست . ایضا این که کمبود شدید مهمات هم هست .
  • Upvote 13
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940513001085

 

خدا به داد بعضی ها برسه که با تلفن بعضی ها مسیر کشتی عوض می کنند

 

فرض کن صحرای محشر این تصاویر بیاد جلوی آدم

 

در این مورد باید یکم داستان را از عقب نگاه کرد و با بررسی تمام حرکت ها استراتژی کلی را دید

باز هم تکرار می کنم با یک حرکت و پیروزی موقت سرنوشت جنگ تعیین نمی شود

 

در ابتدا باید حضور ایران را چندین سال قبل باید دید که هلال احمر ایران در آنجا مشغول بود و بیمارستان احداث کرد وکلی هم عربستانی ها کارشکنی کردند، کمک های دارویی و غذایی ایران از چندین سال شروع شده بود که با گذری در اخبار آن را می توانید ببینید 

این غیر از هواپیمای کمک رسان و کشتی نجات بود 

از سوی دیگر جنگ قهرمان بازی نیست و نیاز به تدبیر دارد 

بله می شود مثل عربستان و آمریکا رفتار کرد و چشمان را بست و هرکار پرصدایی کرد ولی آخرش چه ؟ 

 

دوباره جنگ های حزب الله و حماس را یادآوری می کنم 

در این جنگ ها مگر ما همچین صحنه هایی را ندیدم ولی چقدر می توانستیم کمک کنیم ؟

وقتی راه های لبنان زیربمباران بود و از هر طرف محاصره بود چقدر می شود کمک کرد 

برای حماس و غزه چه تلاش هایی صورت گرفت 

آدم عاقل کارهایش را به وقتش انجام می دهد و شب امتحان به جای بی خوابی و ترس و استرس، توکل به خدا می کند و از زحمت قبلی اش استفاده می کند 

 

ولی در مورد این مورد بخصوص یعنی کشتی 

شما اگر فرمانده ایران بودید به کشتی چه دستوری می دادید؟ با توجه به تهدیداتی که خود می دانید

شما اگر عربستان بودید و کینه ایران را داشتید و دست بالای جنگی را هم دارید چه می کردید؟ بویژه که اگرکشتی به مقصد برسد ترس عربستان تعبیر می شد 

( کشتی مرمره ترکیه یادتان هست)

حال در یک صفحه بزرگ آیا باز تغییر جهت کشتی اشتباه بود ؟؟

  • Upvote 9
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در این مورد باید یکم داستان را از عقب نگاه کرد و با بررسی تمام حرکت ها استراتژی کلی را دید

باز هم تکرار می کنم با یک حرکت و پیروزی موقت سرنوشت جنگ تعیین نمی شود

 

 

آدم عاقل کارهایش را به وقتش انجام می دهد و شب امتحان به جای بی خوابی و ترس و استرس، توکل به خدا می کند و از زحمت قبلی اش استفاده می کند 

 

ولی در مورد این مورد بخصوص یعنی کشتی 

شما اگر فرمانده ایران بودید به کشتی چه دستوری می دادید؟ با توجه به تهدیداتی که خود می دانید

شما اگر عربستان بودید و کینه ایران را داشتید و دست بالای جنگی را هم دارید چه می کردید؟ بویژه که اگرکشتی به مقصد برسد ترس عربستان تعبیر می شد 

( کشتی مرمره ترکیه یادتان هست)

حال در یک صفحه بزرگ آیا باز تغییر جهت کشتی اشتباه بود ؟؟

 

کسی که حداقل 1 خط درباره استراتژیک خونده بود می فهمید که این کشتی اصلا نباید راه میوفتاد . بعد از راه افتادن هم نباید این همه جنجال از طرف ایرانی به راه میوفتاد ...

 

نمی دونم این حرفهایی که میزنید فقط به خاطر این هست که نمی تونید واقعیت رو ببنید یا و میخوایید به هر قیمیتی همه رو مثل خودتون کنید . تا وقتی تحجر وجود داشته باشه بحث بی فایدس ...

 

---00----

 

حاج رضوان شما چطوری بحث محاصره یک منطقه شهری رو با یک کشور مقایسه میکنید ؟!!!! اونم چه کشوری یمن !! 

  • Upvote 5
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جنگ یمن یک جنگ از نوع مذهبی نیست شاید برای من و شما به نظر آید ولی بیشتر قبیله ای محسوب می شود تا مذهبی

 

جنگ مذهبی نیست ولی باید دید در صورت تقسیم کشور مردم استانهایی که ذکر کردم دوست دارن در کدوم بخش باشن . فکر کنم جواب این سوال با توجه به درگیری ها و مخالفتی هایی که در این استانها با انصارالله وجود داره مشخص هست . نگاه به اینده و شرایط اقتصادی هم اهمیت زیادی داره جایی که یمن جنوبی میتونه با پول های اعراب و سرمایه گذاری خارجی اباد بشه ولی یمن شمالی به جز ایران کسی رو نداشته باشه برای کمک و اباد کردن شهرها و ساختن زیرساخت هایی که نابود شده .

 

در مورد بمب های کنار جاده ای و تله های انفجاری باید بگم در سوریه هم از این روش ها به ندرت استفاده میشه . داعشی که استاد استفاده از این تله ها در عراق هست در سوریه و موقع مواجهه با اکراد یا ارتش نمیتونه از این روش استفاده کنه . چند تا فیلم از ترکیدن بمب کنار جاده ای بر سر راه تانک ها یا خودروهای ارتش سوریه وجود داره ؟ گروه های دیگه هم قبل از در اختیار گرفتن تاو حریف زرهی سوریه نبودن و از این روش ها نتونستن استفاده کنن . حزب الله و ارتش چند بار کمین علیه نفرات دشمن انجام دادن ولی حتی تعداد کمین های حزب الله و ارتش هم کم هست و ماهی سالی یه بار انجام میشه .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان با توجه به رابطه نزدیک امارات با صالح و پشتیبانی ارتش از او مشخصه که در این رابطه زد و بندی صورت گرفته . چرا تنها از نیروهای خارجی ، نیروهای اماراتی در عملیات زمینی شرکت میکنند ؟ این سوالی هست که باید از خومون بپرسیم . که جوابای بسیاری میتونه داشته باشه .

1 .خروج ابرومندانه ائتلاف بخصوص عربستان از این جنگ فرسایشی گه هزینه گزافی بر اقتصاد اونا گذاشته.

2 .قدرت نمایی امارات برای کسب جایگاه رهبری در بین اعراب که جایگزینی مناسبب برای عربستان بین کشورهای غربی ، چون همون طور که به نظر برخی از دوستان میرسه عربستان مهره سوخته در منطقه هستش بخاطر اشتباهاتی که در یمن و عراق و سوریه انجام داده.

3 .و دلایل بسیار دیگه... که در این مبحث نمیگنجه

خب در این وضعیت نیروهای حوثی بدون پشتوانه ارتش چاره ای جز قبول شرایط نداشته و ندارند . در نتیجه باید یک بده بستانی صورت گرفته باشه بین ایران و غرب و ائتلاف و همچین گروهای موجود در یمن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کسی که حداقل 1 خط درباره استراتژیک خونده بود می فهمید که این کشتی اصلا نباید راه میوفتاد . بعد از راه افتادن هم نباید این همه جنجال از طرف ایرانی به راه میوفتاد ...

 

نمی دونم این حرفهایی که میزنید فقط به خاطر این هست که نمی تونید واقعیت رو ببنید یا و میخوایید به هر قیمیتی همه رو مثل خودتون کنید . تا وقتی تحجر وجود داشته باشه بحث بی فایدس ...

 

---00----

 

حاج رضوان شما چطوری بحث محاصره یک منطقه شهری رو با یک کشور مقایسه میکنید ؟!!!! اونم چه کشوری یمن !! 

 

راه افتادنش و تلاش برای شکستن محاصره درست بود بویژه حرکت کشتی روسی و ورودش به عدن که اگر با آن هماهنگ می شد قضیه مثبت تمام می شد

ولی در مورد جار وجنجال و اظهارات مقامات نظامی ما حق با شماست نباید صورت می گرفت بویژه که ما اصلا بازی رسانه ای بلد نیستیم 

 

 

جنگ مذهبی نیست ولی باید دید در صورت تقسیم کشور مردم استانهایی که ذکر کردم دوست دارن در کدوم بخش باشن . فکر کنم جواب این سوال با توجه به درگیری ها و مخالفتی هایی که در این استانها با انصارالله وجود داره مشخص هست . نگاه به اینده و شرایط اقتصادی هم اهمیت زیادی داره جایی که یمن جنوبی میتونه با پول های اعراب و سرمایه گذاری خارجی اباد بشه ولی یمن شمالی به جز ایران کسی رو نداشته باشه برای کمک و اباد کردن شهرها و ساختن زیرساخت هایی که نابود شده .

 

در مورد بمب های کنار جاده ای و تله های انفجاری باید بگم در سوریه هم از این روش ها به ندرت استفاده میشه . داعشی که استاد استفاده از این تله ها در عراق هست در سوریه و موقع مواجهه با اکراد یا ارتش نمیتونه از این روش استفاده کنه . چند تا فیلم از ترکیدن بمب کنار جاده ای بر سر راه تانک ها یا خودروهای ارتش سوریه وجود داره ؟ گروه های دیگه هم قبل از در اختیار گرفتن تاو حریف زرهی سوریه نبودن و از این روش ها نتونستن استفاده کنن . حزب الله و ارتش چند بار کمین علیه نفرات دشمن انجام دادن ولی حتی تعداد کمین های حزب الله و ارتش هم کم هست و ماهی سالی یه بار انجام میشه .

 

 

جواب این سوال سخت است ولی احتمال زیاد مشابه همان شرایط جدایی یمن خواهد بود 

البته هیچ یک از طرفین بحث جدایی را راحت بیان نمی کنند

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.