reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

ببینیم با چه جهل و منفعت طلبیِ دیکتاتورها و مزدورانشون در منطقه داریم دست و پنجه نرم میکنیم. عمق استدلها شبیه مجسمه های اسکلتی و هیولاهای نامانوسی است که این روزها کمیته سرگرمی بن سلمان به هدف همرنگ شدن با غرب (و لابد پیشرفت از این طریق!) در ریاض به بهانه هالووین! نصب کرده.

 

نقل قول

«عامر محمد الحسن» سخنگوی ارتش سودان در گفتگو با الجزیره درباره علت مشارکت نیروهای سودانی در ائتلاف تحت سرکردگی سعودی ها علیه یمن ضمن اعلام سرسپردگی خارطوم به ریاض، مدعی شد: ما حامی سرزمین مقدس هستیم به ویژه که موشک های حوثی ها استثنایی میان اماکن مقدس و غیر مقدس قائل نیست.

هنگامی که مجری الجزیره حرفهای سخنگوی ارتش سودان را قطع کرد و گفت که موشک های حوثی ها مکه مکرمه یا مدینه منوره را هدف قرار نمی دهد زیرا حوثی ها مسلمان هستند؛ سخنگوی ارتش سودان ادعا کرد: موشک چشم ندارد و ممکن است که در هر مکانی فرود آید همه اراضی عربستان مقدس است*. حوثی ها نماینده کسانی هستند که خواهان خیر منطقه نیستند. حوثی ها مطامعی در سودان دارند و یمن زیاد از سودان دور نیست و میان ما و آنها فقط دریا قرار دارد. آنها عقیده ای مغایر با منطقه دارند و به دنبال صدور انقلاب ایران به کل منطقه هستند.

 

* البته منظورش تقدس حاکمان سعودی و تبرک دلارهای عربستانی است. والا به قول این فرمانده مزدور در ارض مقدس که کشتی کج زنان برگزار نمیشه قاعدتا!!

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک نکته جالب در مورد بن بست سعودی و امریکا در بحران یمن اظهارات امروز هوک هست. جایی که سعی داشت طوری که مشخص نباشه تغییر مسیر و رویکردشون را در مورد یمن و پیدا کردن یک راه حل براش را با ادعایی مضحک طبیعی جلوه بدند. جاییکه هوک مثل همیشه در مورد مواردی که فکر میکنند دست برتر را دارند مثل لبنان و عراق فعلا و تحریمها و برجام با تحکم و قلدری صحبت کرد ولی در مورد حوثی ها خیلی با احتیاط و نرم و با این توجیه که آخه! حوثی ها ( پسرای خیلی خوبی شدند ) و راهشون را از ایران جدا کردند (و برای همین دیگه فرق میکنه رفتار ما با اونها.)

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
28 minutes قبل , alala گفت:

یک نکته جالب در مورد بن بست سعودی و امریکا در بحران یمن اظهارات امروز هوک هست. جایی که سعی داشت طوری که مشخص نباشه تغییر مسیر و رویکردشون را در مورد یمن و پیدا کردن یک راه حل براش را با ادعایی مضحک طبیعی جلوه بدند. جاییکه هوک مثل همیشه در مورد مواردی که فکر میکنند دست برتر را دارند مثل لبنان و عراق فعلا و تحریمها و برجام با تحکم و قلدری صحبت کرد ولی در مورد حوثی ها خیلی با احتیاط و نرم و با این توجیه که آخه! حوثی ها ( پسرای خیلی خوبی شدند ) و راهشون را از ایران جدا کردند (و برای همین دیگه فرق میکنه رفتار ما با اونها.)

 

آمریکایی ها و عربستان و اسرائیل در زمینه نظامی راهشون بسته شده و حتی فشار اقتصادی و تحریم روی یمن و روی ایران به جواب دلخواهشون نینجامید

الان تو فاز حیله و مکر رفتن 

و به طریق ناجوانمردی تلاش می کنن هدفهاشون رو به سرانجام برسونن

 

از این مرحله به بعد باید خیلی مواظب بود دشمن از در تذویر و فریب جلو میاد 

که نمونه اش در لبنان و عراق دیده میشه 

 

در مورد یمن بدلیل جنگ فیزیکی راه برای فریب سخت تره ولی تجربه نشون داده داستان تروا زیاد رخ میده 

 

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
36 minutes قبل , arminheidari گفت:

 

آمریکایی ها و عربستان و اسرائیل در زمینه نظامی راهشون بسته شده و حتی فشار اقتصادی و تحریم روی یمن و روی ایران به جواب دلخواهشون نینجامید

الان تو فاز حیله و مکر رفتن 

و به طریق ناجوانمردی تلاش می کنن هدفهاشون رو به سرانجام برسونن

 

از این مرحله به بعد باید خیلی مواظب بود دشمن از در تذویر و فریب جلو میاد 

که نمونه اش در لبنان و عراق دیده میشه

 

 

دقیقا. در یمن به خاطر بن بست و استفاده از بسیاری از روشها، توطئه توسط قبایل، ترور، فشار اقتصادی و حملات متعدد نظامی و حتی کشتار با قحطی و ... مجبور هستند حالا از دری دیگه وارد بشند ولی به قول شما هیچوقت از حیله و تزویر دشمن نباید غافل بود.

 

حوادث عراق و لبنان به نظرم ولی به وضوح روشن هست چه اتفاقی داره رخ میده ( و بی تجربگی سیاسی عراقی ها، متاسفانه چون گروه های مختلف وارد این درگیری ها شدند و حالا هیچ راهی نمیبینند جلوی روشون، وقتی اعتراضات نه هدف مخشصی داشته باشه ( البته هدف مشخص بود، اصلاحات افتصادی ولی خب چیزی که ما مدعیش هستیم یعنی دزدیدن اعتراضات توسط عوامل بیگانه یعنی همینکه از وسط ماجرا ناگهان هدف اولیه گم شد ) نه رهبر مشخصی اونوقت در میانه راحت میشه هدف اولیه را حتی پاک کرد و در نهایت یک سری اهداف کلان و نامتعادل نسبت به خواسته های اولیه معترضین ( که از میانه حتی بافت خودشون هم تغییرات زیادی کرده ) ایجاد کرد که بن بست فعلی را بوجود بیاره.

 

معترضین اگر بدون رسیدن به این خواسته های قالب شده متوقف کنند حرکتشون را نوعی ناامیدی و پوچی را احساس میکنند و اگر اصرار به خواسته های کلان ناگهان سربراورده از دل یک نشریه 4 صفحه ای در میدان تحریر که خب مشخص هست وضعیت میشه همین روزها.

 

* باز هم تاکید میشه عناصر را میشه رصد کرد. وسط خواسته ها ناگهان بحث "سلاح" در دست دولت که یک واژه صریح و پرتکرار خواسته مقامات امریکا و اسراییل و خصوصا عربستان حتی، وقتی تبدیل میشه به یک خواسته اصلی با اینکه هیچ ربطی نه به منشا اعتراضات اولیه داره و نه به ماهیت اعتراضات اقتصادی میشه برداشت کرد که هدف گذاری خارجی چه هست.

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , alala گفت:

 

دقیقا. در یمن به خاطر بن بست و استفاده از بسیاری از روشها، توطئه توسط قبایل، ترور، فشار اقتصادی و حملات متعدد نظامی و حتی کشتار با قحطی و ... مجبور هستند حالا از دری دیگه وارد بشند ولی به قول شما هیچوقت از حیله و تزویر دشمن نباید غافل بود.

 

حوادث عراق و لبنان به نظرم ولی به وضوح روشن هست چه اتفاقی داره رخ میده ( و بی تجربگی سیاسی عراقی ها، متاسفانه چون گروه های مختلف وارد این درگیری ها شدند و حالا هیچ راهی نمیبینند جلوی روشون، وقتی اعتراضات نه هدف مخشصی داشته باشه ( البته هدف مشخص بود، اصلاحات افتصادی ولی خب چیزی که ما مدعیش هستیم یعنی دزدیدن اعتراضات توسط عوامل بیگانه یعنی همینکه از وسط ماجرا ناگهان هدف اولیه گم شد ) نه رهبر مشخصی اونوقت در میانه راحت میشه هدف اولیه را حتی پاک کرد و در نهایت یک سری اهداف کلان و نامتعادل نسبت به خواسته های اولیه معترضین ( که از میانه حتی بافت خودشون هم تغییرات زیادی کرده ) ایجاد کرد که بن بست فعلی را بوجود بیاره.

 

معترضین اگر بدون رسیدن به این خواسته های قالب شده متوقف کنند حرکتشون را نوعی ناامیدی و پوچی را احساس میکنند و اگر اصرار به خواسته های کلان ناگهان سربراورده از دل یک نشریه 4 صفحه ای در میدان تحریر که خب مشخص هست وضعیت میشه همین روزها.

 

* باز هم تاکید میشه عناصر را میشه رصد کرد. وسط خواسته ها ناگهان بحث "سلاح" در دست دولت که یک واژه صریح و پرتکرار خواسته مقامات امریکا و اسراییل و خصوصا عربستان حتی، وقتی تبدیل میشه به یک خواسته اصلی با اینکه هیچ ربطی نه به منشا اعتراضات اولیه داره و نه به ماهیت اعتراضات اقتصادی میشه برداشت کرد که هدف گذاری خارجی چه هست.

 

تو این موارد آگاه سازی ذهن مردم خیلی سخت هست 

به قولی عمار دستش بسته هست 

 

ولی میشه از نگاه خود معترضین وارد شد و بیانیه داد و هدف گذاری کرد 

وقتی ما هدف گذاری کنیم و هدف گذاری که به خواست مردم باشه بهتر میشه مردم رو از فتنه عبور داد 

 

در مساله ای مثل لبنان ما ترور حریری، خروج ارتش سوریه و حمله به لبنان 2006 رو داریم که یک فتنه تمیز بود که در آخر خواست خدا همه چیز رو تغییر داد

در داستان 88 خودمون هم، نگاه مردم در اون زمان و الان کاملا بیانگر تفاوت نگرش ها هست 

ولی چرا اون موقع نشد مردم رو آگاه کرد 

چون فرهنگ سازی در دقیقه 90 جواب نمی دهد و کار بلند مدت هست 

در کوتاه مدت مسکن و انجام خواسته های مردم بصورت جهت دهی جواب می دهد که خواسته ها رو در جهت نیاز واقعی جامعه کانالیزه کرد 

 

نمی دونم منظورم رو خوب بیان می کنم یا نه

ولی هر فتنه آوردن بردیا دروغین هست کسی از جنس خود حاکم که کل حکومت رو زیر سوال ببره 

در کربلا یک روحانی شیعه مسئول حمله به سفارت ایران شد 

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, arminheidari گفت:

 

تو این موارد آگاه سازی ذهن مردم خیلی سخت هست 

به قولی عمار دستش بسته هست 

...

 

البته به نظر ما هنوز یاد نگرفتیم مجبوریم برای ادامه برنامه ریزی داشته باشیم و اصولا سیاست ورزی! پیشه کنیم. کاری که غرب بنا به تجربه سالها داره انجام میده و برای همین همیشه یک قدم جلوتر هست.

 

فراموش نکنیم ذهنیت عراقی ها وقتی الان لااقل در برابر دروغ های بزرگی چون ( حمله تک تیراندازان ایرانی به تجمعات  یا دخالت ایران در تظاهرات و ... ) موضع نمیگیره یا اینکه گاها همراه میشه با یک عده که اهداف دیگه ای دارند به این خاطر هست که الان پنج شش سال هست توسط تک تک بیانیه های امریکا، سخنرانی های مقامات مختلف امریکایی/غربی/عربی، مناظره ها، نشست ها و اجلاس ها و سخنرانی ها و مقاله ها با کارپردازی ویژه رسانه های غربی/عربی/داخلی حتی ذهن هاشون داره با چند کلید واژه بمباران میشه که "ایران در عراق نفوذ داره و داره دخالت میکنه" این بمبارن ذهنی که گاه در ایران حتی با استقبال مسئولان و گروه ها روبرو میشه ( همیشه کلیدواژه صریح نیست، گاهی مقاله های خاص در رسانه های غربی میبینیم که از قدرت ایران در عراق میگه و مستندهایی از گروه های نزدیک به ایران و ...) به مرور در ذهنهاشون ته نشین میشه و اثر خودش را میزاره. لااقل انقدر فکت مجازی و مصنوعی وجود داره که اگر کسی هم بخواد مخالفت کنه بقیه بزنند به دهانش و ارجاع بدند به فلان مقاله یا سخنرانی ( از همه بدتر برخی سخنان داخلی خود ما)

 

درسته نبرد نابرابری هست و ما در زمینه رسانه نه پول/نه تجربه/نه نفوذ/نه قدرت و نه وسعت تمام کشورهای عربی/غربی علیه ایران را داریم ولی حتما روشهای خلاقانه ای هست مبتنی بر صداقت تا کمی کنترل کنیم این بمباران ها را. فی المثل به نظرم تاکید رهبری بر راهپیمایی اربعین از همین حیث هست. یکی از راه هایی که تاثیر زیادی داره و گذاشته قطعا تا حالا در نزدکی دو ملت والا الان مشکلات بسیار بسیار بیشتری داشتیم با عراق با این حجم از فتنه حتی در خود شیعیان عراقی. از صرخی و شیرازی گرفته تا عبادی و صدر و ده ها گروه ملی گرا و سکولار. یا سریالی مثل مختار و نفوذ شدیدش در عراق که قطعا در ذهن ها هم رسوب کرده. خلاصه ما مجبوریم در این مورد هم نامتقارن و با تک برگها بجنگیم ولی باید خوب بجنگیم.

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
27 minutes قبل , alala گفت:

 

البته به نظر ما هنوز یاد نگرفتیم مجبوریم برای ادامه برنامه ریزی داشته باشیم و اصولا سیاست ورزی! پیشه کنیم. کاری که غرب بنا به تجربه سالها داره انجام میده و برای همین همیشه یک قدم جلوتر هست.

 

فراموش نکنیم ذهنیت عراقی ها وقتی الان لااقل در برابر دروغ های بزرگی چون ( حمله تک تیراندازان ایرانی به تجمعات  یا دخالت ایران در تظاهرات و ... ) موضع نمیگیره یا اینکه گاها همراه میشه با یک عده که اهداف دیگه ای دارند به این خاطر هست که الان پنج شش سال هست توسط تک تک بیانیه های امریکا، سخنرانی های مقامات مختلف امریکایی/غربی/عربی، مناظره ها، نشست ها و اجلاس ها و سخنرانی ها و مقاله ها با کارپردازی ویژه رسانه های غربی/عربی/داخلی حتی ذهن هاشون داره با چند کلید واژه بمباران میشه که "ایران در عراق نفوذ داره و داره دخالت میکنه" این بمبارن ذهنی که گاه در ایران حتی با استقبال مسئولان و گروه ها روبرو میشه ( همیشه کلیدواژه صریح نیست، گاهی مقاله های خاص در رسانه های غربی میبینیم که از قدرت ایران در عراق میگه و مستندهایی از گروه های نزدیک به ایران و ...) به مرور در ذهنهاشون ته نشین میشه و اثر خودش را میزاره. لااقل انقدر فکت مجازی و مصنوعی وجود داره که اگر کسی هم بخواد مخالفت کنه بقیه بزنند به دهانش و ارجاع بدند به فلان مقاله یا سخنرانی ( از همه بدتر برخی سخنان داخلی خود ما)

 

درسته نبرد نابرابری هست و ما در زمینه رسانه نه پول/نه تجربه/نه نفوذ/نه قدرت و نه وسعت تمام کشورهای عربی/غربی علیه ایران را داریم ولی حتما روشهای خلاقانه ای هست مبتنی بر صداقت تا کمی کنترل کنیم این بمباران ها را. فی المثل به نظرم تاکید رهبری بر راهپیمایی اربعین از همین حیث هست. یکی از راه هایی که تاثیر زیادی داره و گذاشته قطعا تا حالا در نزدکی دو ملت والا الان مشکلات بسیار بسیار بیشتری داشتیم با عراق با این حجم از فتنه حتی در خود شیعیان عراقی. از صرخی و شیرازی گرفته تا عبادی و صدر و ده ها گروه ملی گرا و سکولار. یا سریالی مثل مختار و نفوذ شدیدش در عراق که قطعا در ذهن ها هم رسوب کرده. خلاصه ما مجبوریم در این مورد هم نامتقارن و با تک برگها بجنگیم ولی باید خوب بجنگیم.

 

 

بهترین راه مقابله ساخت بسته های فرهنگی

مثل سریال مختار نامه هست، ولی سریال های مذهبی بخش کوچیکی از رسانه هست

سریالی در باره نبرد با داعش و کمک ایران 

سریالی در مورد حماسه خود مردم یمن و سوریه 

نه به صورت شعاری بلکه صدا و درد مردم و واقعیت با کمی هنر و خلاقیت ارائه مطلب 

 

میزگردهایی با بیان تمام وجوه و نظرها ( شبیه رویه بی بی س ی)

 

 

ولی این ها راهکارهای طولانی هست که نبودشون باعث شده الان دقیقه 90 کار کنیم 

و راهکار الان خیلی خلاقانه و با اطلاعات قوی ممکنه 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بهترین راهکار یرای نقوذ در عراق بهبود وضع معیشت ملت ایران و گسترش تجارت با عراق و در نتیجه بهبود دید عراق نشبت به ایران هست ...

 

هر عراقی که یکبار. به ایران بیاد ، بغد به ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس بره ، کلا از ایران تنفر پیدا می کنه ، چون وضع ملت ایران و حتی وضع شهرهای ایران داغونه ....

 

از قدیم گفتند ، مردم عقلشون به چشمشون هست ....

 

 

طرف رو به جرم فساد اقتصادی گرفتن بعد با وثیقه ۲۰۰ میلیارد تومانی آزادش می کنند ، یکی نیست بگه این ۲۰۰ میلیارد تومان رو مگه از همون فعالیت اقتصادی که متهم به غیر قانونی بودن هست کسب نکرده ؟!

 

کلا اینجوری که ج.ا داره تخته گاز در مسیر فساد و نابسامانی اقتصادی و اجتماعی پیش می ره  و ملت رو به ریشخند می گیره ، عملا دیگه قدرت تاثیرگذاری روی ملت ایران رو از دست می ده ...

 

حالا شما می خواهید روی سایر ملل تاثیر بگذاره ؟!

 

 

 

 

  • Like 5
  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
19 minutes قبل , Ghalam گفت:

بهترین راهکار یرای نقوذ در عراق بهبود وضع معیشت ملت ایران و گسترش تجارت با عراق و در نتیجه بهبود دید عراق نشبت به ایران هست ...

 

هر عراقی که یکبار. به ایران بیاد ، بغد به ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس بره ، کلا از ایران تنفر پیدا می کنه ، چون وضع ملت ایران و حتی وضع شهرهای ایران داغونه ....

 

از قدیم گفتند ، مردم عقلشون به چشمشون هست ..

 

 

با این قسمت نظرتون بسیار موافقم. حتی از منظر فنی هم نگاه نکنیم و تاثیر یک اقتصاد قوی، شاید سطحی به نظر برسه ولی واقعا این مثل "عقل مردم به چشمشون هست" حالا در عصر سرعت و سطحی نگری های حاصل از الگوریتم شبکه های اجتماعی که هر چه بیشتر آدم ها را تشویق به سرعت/گذار میکنند نسبت به وقایع ( با غالب شدن توییتر و کلمات محدود و بعدتر ایسنتا و تصویر به جای نوشته و پست های کوتاه و کپشن های ساده ) به عینیت تجربی رسیده.

 

حتی بخشی از تجزیه طلبی و پانیسم های ایرانی (ترکها و عربها و کردها تا حدی این اواخر با زرق و برق اقلیم نفت فروش حال حاضر) هم به خاطر این عقده حقارت نسبت به وضعیت ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس و اقلیم هست و شهرهای مدرن و مردمان خوش لباس و شیک و ... این خیلی مهمه که لازم هست بهش توجه بشه.

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

میشه گفت این جنگ عربستان و یمن به بن بست رسیده و راه چندان تا پایان و معطوف شدن مبارزه به جنگهای داخلی یمن نمونده. جنگی که طرف حساب حوثی ها دست بالارو نداره. جنگ یمن عبرت خوبی برای عربستان بد که تنها نجهیزات کافی نیست و آموزش و استفاده درست از نیرو به همراه طرج های هوشمندانه و پیش برنده نیازه. چیزی عربستان فاقد اون بود و بجز حمله های کور در یمن حرفی برای گفتن نداشت. یمن هم سوریه زمینی بود که در اون عربستان عایدی نداشت.

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    2 کاربر