Recommended Posts

در مورد راهبرد جدید دشمن به نظرم باید یک پاسخ مناسب داشته باشیم تا در ادامه نتونه بر این راهبرد سوار بشه و لطمه جدی بزنه.

 

در عراق سازماندهی یک تظاهرات در دل تظاهراتی که توسط سفارت ها و رسانه های غربی و عربی تبلیغ میشه با شعار خروج بیگانگان از عراق فی المثل با شعارهای مشخص و مسیرهای مشخص ( به سمت پایگاه های امریکا) یک راه میتونه باشه. حشد و خانواده حشد جمعیت کمی نیستند و کاملا میتونند این تظارهات مشروع را پیش ببرند.

 

دشمن ( خصوصا کاخ سفید و تیم پمپئو/بن سلمان/نتانیاهو )  هیچگاه با عقب نشینی و محافظه کاری و تحمل نه تنها قدمی متوقف نمیشه بلکه یورش جدی تری میکنه. به نظرم هرچند گفته میشه تظاهرات فعلی به نوعی انتقام از دولت مهدی هم هست به خاطر گزارش حملات و تلاش برای حفظ حشد ولی من جسارت این دخالتها و اشوب ها را بیشتر در عدم واکنش جدی/فوری/مناسب به حملات صهیونیستها میدونم که هم دولت را در مقابل مردم ( یک دولت ضعیف و ترسو در مقابل دشمن که میشه هر بلایی سرش اورد ) بی اعتبار کرد و هم به دشمن روحیه حملات بیشتر و جدی تر را داد.

 

در مورد ما در هر سه ضلع ( هسته ای/موشکی/منطقه ) و همچنین زیر مجموعه هاشون ( خلیج فارس/تنگه هرمز/غنی سازی/اراک/موشک برد بلند/ازمایشات جدید و ...) را باید با این راهبرد در برابر تهاجمات دشمن بهشون ایستادگی کنیم. قبلا نمونه هاش را دیدیم که موفق بوده. حالا هم دشمن در ضلع منطقه تهاجم میکنه و باید پاسخ درخوری بگیره از جنس شیطنت نفتی و نفت کشها - شیطنت نظامی و پهپادش و ... .  البته با هوشمندی.*

 

* یک خبری بود که قرار هست از 50 تن سوخت بومی استفاده کنیم. متوجه نشدم دقیقا ولی اگر برای بوشهر باشه خطای بزرگی است از چند جهت. هر چند شاید برای راضی کردن اروپا و کاهش ذخایر ما باشه ولی:

 

هم از قدرت چانه زنی ذخایر کاسته میشه و گام های هسته ای بی معنا

هم تعهد روسیه در تحویل سوخت به بوشهر را خدشه دار میکنیم با دستان خودمون

هم با توجه به تاکید مدام مسئولان مبنی بر ذخایر محدود اورانیوم با دستان خودمون از جیب خرج میکنیم با اینکه روسها متعهد هستند به ما سوخت بدند

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عراق، سوریه، لبنان و .. هر کدوم موارد جداگانه ای هستند و سیاست گذاری جداگانه ای رو می طلبه. اگه سوریه حضور تمام قد مارو طلب می کنه، لبنان حضور ما در پرده از تدبیر و تعامل رو نیاز داره. در عراق ما باید نهایت احتیاط رو به کار بگیریم. عناصر تاثیر گذاری مثل حشد الشعبی و مراسم عظیمی مثل بزرگداشت یاد و خاطره امام حسین و شهدای کربلا و بعد از اون گردهمایی بی نظیر اربعین فرصتی برای تاثیر گذاری تدریجی بر روی این منطقه هست. منطقه کردستان و به خصوص حزب اتحاد میهنی هم وجود داره که در صورت پیگیری از دیرباز متحدی برای ایران بوده ولی در کنار اینها باید یادمون باشه تمرکز و فعالیت زیاد در عراق میتونه نتیجه عکسی داشته باشه درست مثل قضیه فعالیت آونگ گونه  عربستان در لبنان که یه بار روابط رو قطع و شهروندانشو به خروج از لبنان فرا می خونه، یه بار نخست وزیر لبنان بازداشت میکنه یه بار حامی جریاناتیه و پولی رو در اونجا سرازیر میکنه و در نهایت این افراط در عمل باعث شده نه تنها  در میان مردمان لبنان محبوبیتی نداشته باشه بلکه احزاب 14 مارس مثل عروسکی در دستان عربستان نشون داده و با کاهش اقبال عمومی روبرو بشن. در عراق هم ما چند سال قبل جنگی خانمان سوز را با رژیم بعثی پشت سر گذاشتیم و ریشه های تاریخی اختلاف هنوز وجود داره و حتی با مکر خناثان خارجی و یا بی تدبیری امثال ولایتی و یونسی و در عراق مقتدی صدر در اظهار نظر و بولد شدن نقش ایران در عراق ممکنه نمونه خاموشش که برچیده شن نفوذ ایران در عراقه رخ بده. عراق خواسته یا ناخواسته محل ام افکنی قدرت های مزور خارجیه. در این بلوا همون سکوت ما بهتره چون تا ما سیاست سکوت رو در پیش بگیریم و بزاریم زمان بعضی چیزا رو حل کنه نمی تونن از کلمات و سخنان ما بر علیه خودمون استفاده کنند و کاری رو که با 7 هزار میلیارد نتونستن انجام بدن رو با این موارد پوشش بدن. 

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , aminf14 گفت:

عراق، سوریه، لبنان و .. هر کدوم موارد جداگانه ای هستند و سیاست گذاری جداگانه ای رو می طلبه. اگه سوریه حضور تمام قد مارو طلب می کنه، لبنان حضور ما در پرده از تدبیر و تعامل رو نیاز داره. در عراق ما باید نهایت احتیاط رو به کار بگیریم. عناصر تاثیر گذاری مثل حشد الشعبی و مراسم عظیمی مثل بزرگداشت یاد و خاطره امام حسین و شهدای کربلا و بعد از اون گردهمایی بی نظیر اربعین فرصتی برای تاثیر گذاری تدریجی بر روی این منطقه هست. منطقه کردستان و به خصوص حزب اتحاد میهنی هم وجود داره که در صورت پیگیری از دیرباز متحدی برای ایران بوده ولی در کنار اینها باید یادمون باشه تمرکز و فعالیت زیاد در عراق میتونه نتیجه عکسی داشته باشه درست مثل قضیه فعالیت آونگ گونه  عربستان در لبنان که یه بار روابط رو قطع و شهروندانشو به خروج از لبنان فرا می خونه، یه بار نخست وزیر لبنان بازداشت میکنه یه بار حامی جریاناتیه و پولی رو در اونجا سرازیر میکنه و در نهایت این افراط در عمل باعث شده نه تنها  در میان مردمان لبنان محبوبیتی نداشته باشه بلکه احزاب 14 مارس مثل عروسکی در دستان عربستان نشون داده و با کاهش اقبال عمومی روبرو بشن. در عراق هم ما چند سال قبل جنگی خانمان سوز را با رژیم بعثی پشت سر گذاشتیم و ریشه های تاریخی اختلاف هنوز وجود داره و حتی با مکر خناثان خارجی و یا بی تدبیری امثال ولایتی و یونسی و در عراق مقتدی صدر در اظهار نظر و بولد شدن نقش ایران در عراق ممکنه نمونه خاموشش که برچیده شن نفوذ ایران در عراقه رخ بده. عراق خواسته یا ناخواسته محل ام افکنی قدرت های مزور خارجیه. در این بلوا همون سکوت ما بهتره چون تا ما سیاست سکوت رو در پیش بگیریم و بزاریم زمان بعضی چیزا رو حل کنه نمی تونن از کلمات و سخنان ما بر علیه خودمون استفاده کنند و کاری رو که با 7 هزار میلیارد نتونستن انجام بدن رو با این موارد پوشش بدن. 

 

اعراب عراقی اصولا از ایران و ایرانی بدشون می‌آید و نفرتی که آنها از ما دارند و خود بزرگ بینیشون نسبت به ایرانی ها از سایر اعراب نسبت به ما، بیشتر است ...

شما نمی تونی نفرت قومی تاریخی رو با جریانی مثل اربعین برطرف کنی و یا با تعریف چندتا داستان انتخاب شده، سر خودت و دنیا رو فریب بدهی که یعنی اعراب عراقی خیلی از ایران خوششان می‌آید .....

 

البته یک سوال کلی وجود داره که چرا هر کشوری که جمهوری اسلامی درش نفوذ  داره، اون کشور جزء فاسد ترین کشورها از نظر اقتصادی هست !؟  و سطح زندگی مردمش بسیار پائین می‌باشد !؟ 

 

یک مثلی از قدیم الایام هست که می گه :

آیینه چون نقش تو بنمود راست _ خود شکن، آیینه شکستن خطاست

 

 

  • Upvote 5
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

امیدوارم تصاویر دقیق باشند:

 

AbuJa_far.jpg

 

vassam.jpg

 

 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 minutes قبل , Ghalam گفت:

 

اعراب عراقی اصولا از ایران و ایرانی بدشون می‌آید و نفرتی که آنها از ما دارند و خود بزرگ بینیشون نسبت به ایرانی ها از سایر اعراب نسبت به ما، بیشتر است ...

شما نمی تونی نفرت قومی تاریخی رو با جریانی مثل اربعین برطرف کنی و یا با تعریف چندتا داستان انتخاب شده، سر خودت و دنیا رو فریب بدهی که یعنی اعراب عراقی خیلی از ایران خوششان می‌آید .....

 

البته یک سوال کلی وجود داره که چرا هر کشوری که جمهوری اسلامی درش نفوذ  داره، اون کشور جزء فاسد ترین کشورها از نظر اقتصادی هست !؟  و سطح زندگی مردمش بسیار پائین می‌باشد !؟ 

در مورد قسمت اول فکر کنم شما  چه دو پست قبلی و نظرم در چت روم رو  با دقت نخوندی . چون تقریبا همین صحبت هارو عرض کردم. کاری به جزئیات ندارم ولی کلیات این صحبتتونو قبول دارم و اگه نیاز باشه در ادامه بهش می پردازم.  در مورد سوال چون خاورمیانه جز جهان سومه و  کشورهایی با ضریب پایینی از دموکراسی، تکثر آرا، شفافیت مالی، رقابت سالم در زمینه سیاسی ، اقتصادی ونداشتن الگوی سالم حکومت داری و مبتنی بر پاسخ دهی به افکار عمومی داره ولی لزوم نفوذ ما زمینه برای ایجاد فساد نیست چون رقبای ما هم در این زمینه بهتر نیستند و نحوه حمایت اونها از احزاب صرفا باعث ظهور یک دولت تحصیلدار میشه و بس. مثلا همین مقتصدی صدر چه زمانی که تحت حمایت نظام جمهوری اسلامی بو و چه در حال حاضر که در مسیر عکسش حرکت میکنه دارای رفتاری واحد بود یعنی میل به تصاحب قدرت. 

اما روی سخن من این موارد نبود و بهتره کمی ژرف تر  فکر کنیم در مورد خیزش های در دنیای کشورهای عرب زبان:

اینکه اصولا این خیزش ها اصیل هستند تا تحت القای بیگانگان یا رسانه ها یا کانون های ثروت و قدرت، آیا اصلا راس مشخصی برای این اعتراضات وجود داره و یا حرکت هایی گنگ هستند؟ آیا صرفا برای مقابله با خودکامه شخص یا حزبی هستند و یا نه دارای برنامه ای برای بعد از سقوط قدرت فعلی هستند و کشورشون رو در آغوش هرج و مرج ول نمی کنند؟ آیا معترضین خودشون علت پیدایش نابسامانی ها و به دنبال اون اعتراضات نیستند؟ این سوالات به نظرم باید باعث بشه کمی با احتیاط بیشتری نسبت به تحرکات شکل گرفته در کشورهای عرب زبان اظهار نظر و یا دخالت کنیم چون ممکنه سرمایه گذاری ما نه تنها باعث رهاوردی برای ما نشه بلکه باعث بسیج شدن افکار و حرکات بر ضد ما بشه. نمونه اش قضایای مصر که روی کار آمدن اخوان المسلمین که بنا بر پیش فرض جکومت ایران باعث پیوستگی بیشتری نسبت به مبارک نسبت به حکومت ایران میشد نه تنها این امر رخ نداد بلکه  ضرر و هزینه های زیادی هم برای ایران به همراه داشت.

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
17 minutes قبل , aminf14 گفت:

در مورد قسمت اول فکر کنم شما  چه دو پست قبلی و نظرم در چت روم رو  با دقت نخوندی . چون تقریبا همین صحبت هارو عرض کردم. کاری به جزئیات ندارم ولی کلیات این صحبتتونو قبول دارم و اگه نیاز باشه در ادامه بهش می پردازم.  در مورد سوال چون خاورمیانه جز جهان سومه و  کشورهایی با ضریب پایینی از دموکراسی، تکثر آرا، شفافیت مالی، رقابت سالم در زمینه سیاسی ، اقتصادی ونداشتن الگوی سالم حکومت داری و مبتنی بر پاسخ دهی به افکار عمومی داره ولی لزوم نفوذ ما زمینه برای ایجاد فساد نیست چون رقبای ما هم در این زمینه بهتر نیستند و نحوه حمایت اونها از احزاب صرفا باعث ظهور یک دولت تحصیلدار میشه و بس. مثلا همین مقتصدی صدر چه زمانی که تحت حمایت نظام جمهوری اسلامی بو و چه در حال حاضر که در مسیر عکسش حرکت میکنه دارای رفتاری واحد بود یعنی میل به تصاحب قدرت. 

اما روی سخن من این موارد نبود و بهتره کمی ژرف تر  فکر کنیم در مورد خیزش های در دنیای کشورهای عرب زبان:

اینکه اصولا این خیزش ها اصیل هستند تا تحت القای بیگانگان یا رسانه ها یا کانون های ثروت و قدرت، آیا اصلا راس مشخصی برای این اعتراضات وجود داره و یا حرکت هایی گنگ هستند؟ آیا صرفا برای مقابله با خودکامه شخص یا حزبی هستند و یا نه دارای برنامه ای برای بعد از سقوط قدرت فعلی هستند و کشورشون رو در آغوش هرج و مرج ول نمی کنند؟ آیا معترضین خودشون علت پیدایش نابسامانی ها و به دنبال اون اعتراضات نیستند؟ این سوالات به نظرم باید باعث بشه کمی با احتیاط بیشتری نسبت به تحرکات شکل گرفته در کشورهای عرب زبان اظهار نظر و یا دخالت کنیم چون ممکنه سرمایه گذاری ما نه تنها باعث رهاوردی برای ما نشه بلکه باعث بسیج شدن افکار و حرکات بر ضد ما بشه. نمونه اش قضایای مصر که روی کار آمدن اخوان المسلمین که بنا بر پیش فرض جکومت ایران باعث پیوستگی بیشتری نسبت به مبارک نسبت به حکومت ایران میشد نه تنها این امر رخ نداد بلکه  ضرر و هزینه های زیادی هم برای ایران به همراه داشت.

 

یک جواب کامل برات نوشته بودم ، ولی گذشت ...

 

خلاصه بگم ، هر کشوری با توجه به شرایطی که داره ، در هر دوره ی تاریخی  یک حوزه ی نفوذ مشخصی می تونه داشته باشه ، اگه صاحب منصبان اون کشور بخواهند بیش از توان اون کشور ، نفوذش رو گسترش بدهند ، در نهایت فرو می پاشه ، نمونه ی عینی در تاریخ ایران می شه ، ساسانیان در زمان خسرو پرویز و افشاریان در زمان نادرشاه ....

 

ایران فعلی در بهترین حالت باید خودش رو مجهز به سلاح هسته ای کنه و مرزهاش رو نگهبانی کنه و در کنارش بتونه رفاه مردم خودش رو بیشتر کنه وگرنه شکر خدا نه اروپایی ها به خاطر ادعاهای درشت ما حاضرند با ما تجارت کنند که بخواهیم در مدیترانه پایگاه داشته باشیم ! نه اعراب از ما خوششون می آید و نه روس ها می خواهند ما بیش از این قدرت بگیریم ، و نه چینی ها دلشون می خواهند کسی در خاورمیانه قدرت غالب باشه تا در آینده منافعشون به هم نخوره ....

 

در نهایت باید بگم ... جمهوری اسلامی داره با این طرز حکومت داری کردن و این همه فساد اقتصادی ، داره جوری ریشه های تشیع رو در ایران می زنه که هیچ کسی نمی تونست این کار رو کنه ...

  • Upvote 5
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد عملیات بغدادی گفته میشه به یک روایت دیگه مبدا عملیات از عراق و پایگاه عین الاسد بوده بر خلاف اناتولی که میگه اینجرلیک بوده.

اسپر میگه 8 بالگرد و 100 (کمی زیاد نیست؟) نیروی ویژه امریکایی شرکت داشتند و ترامپ هم میگه فقط یک سگ نیروهای ویژه زخمی شده وقتی رفته تو تونل دنبال بغدادی!

 

از طرفی ترامپ میگه داشتیم با کیفیت اچ دی! عملیات را میدیدم و خیلی خوب بود و واضح و تازه اخر عملیات که بغدادی تو تونل گیر کرده بود مثل ترسوها جیغ میکشید و باید فیلمش را پنتاگون منتشر کنه تا مردم ببینن اون یک قهرمان نبود و یک ترسو بود و ... ولی یک ابهام وجود داره، کسی که از ترس جیغ میکشه آیا جسارت منفجر کردن جلیقه انتحاری را داره؟ اصولا ترس ( بنا به روایت ترامپ باید از کشته شدن باشه دیگه ) پس چطور کسی که از مردن میترسه جلیقش را منفجر کرده؟

 

فرض روایت ترامپ! داشته برای بچه هاش فریاد میکشیده که اینجا بچه هست و شلیک نکنید؟ ( جلیقه را منفجر نکرده پس و جلیقه ای شاید در کار نبوده و امریکایی ها بدون توجه همه را با هم کشتند و نمیخواستند زنده دستگیر بشه ولو با کشته شدن بچه ها و یا شایدم اشتباه نیروهای امریکایی در حین عملیات) - داشته فریاد رجز میکشیده ( که جیغ ترس ترامپ درست نیست پس ) 

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 minutes قبل , Ghalam گفت:

یک جواب کامل برات نوشته بودم ، ولی گذشت ...

 

خلاصه بگم ، هر کشوری با توجه به شرایطی که داره ، در هر دوره ی تاریخی  یک حوزه ی نفوذ مشخصی می تونه داشته باشه ، اگه صاحب منصبان اون کشور بخواهند بیش از توان اون کشور ، نفوذش رو گسترش بدهند ، در نهایت فرو می پاشه ، نمونه ی عینی در تاریخ ایران می شه ، ساسانیان در زمان خسرو پرویز و افشاریان در زمان نادرشاه ....

 

ایران فعلی در بهترین حالت باید خودش رو مجهز به سلاح هسته ای کنه و مرزهاش رو نگهبانی کنه و در کنارش بتونه رفاه مردم خودش رو بیشتر کنه وگرنه شکر خدا نه اروپایی ها به خاطر ادعاهای درشت ما حاضرند با ما تجارت کنند که بخواهیم در مدیترانه پایگاه داشته باشیم ! نه اعراب از ما خوششون می آید و نه روس ها می خواهند ما بیش از این قدرت بگیریم ، و نه چینی ها دلشون می خواهند کسی در خاورمیانه قدرت غالب باشه تا در آینده منافعشون به هم نخوره ....

 

در نهایت باید بگم ... جمهوری اسلامی داره با این طرز حکومت داری کردن و این همه فساد اقتصادی ، داره جوری ریشه های تشیع رو در ایران می زنه که هیچ کسی نمی تونست این کار رو کنه ...

در مورد جواب کامل اگه اینجا امکانش نیست یا رغبتی برای انتشارش نداری اونو پخ کن تا از فرمایشت استفاده کنم. در مورد دو مثال شما مثلا ساسانیان  و افشاریان فکر کنم صرفا جنگ های 26 ساله با بیزانس و یا گستردگی زمینی  منظور شماست وگرنه در دوره های مختلفی دولت ساسانی تحت تاثیر افکار شرقی و یا مسیحی بودیم و نفوذ خاصی نداشتیم که هیچ بلکه ارمنستان که همسایه ما بود رو هم با افراطی گری دینی تقدیم بیزانس کردیم. حقیقتش به نظر میرسه این سلاح هسته ای برای شما جنبه نوستالژیک داشته باشه که در هر بحثی احتمالا به اون ارجاع میدید بحثو وگرنه به نظر من راهکار فساد سیستمی، نبود دموکراسی، ندادن میدان به افکار کارشناسان و همچنین تکثر آرا، شفافیت و پاسخگویی به افکار عمومیه . اگر ما در کشورمون بتونیم یه الگوی خوب کشورداری رو پیاده کنیم ناخوداگاه به سمت نفوذ داشتن افکارمون بر روی همسایه ها میریم. اشتراکاتی مثل نژاد مشترک با کردها و یا اشتراکات مذهبی با اعراب شیعه مذهب برای همزیستی بهتره تا در مواقع حساس اونها تبدیل به دشمن ما نشن. اینکه بخواهیم متحدی تمام قد و دارای اشتراکات فراوانی داشته باشیم با برنامه و رویه های کنونی ما اصلا امکانش نیست  و حتی خیلی المان ها هم در دست ما نیست و بر میگرده به ویژگی های دموگرافیک مردمان عراق.

  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منکه میگم جلیقه ضد گلوله بغدادی  خودش مواد انفجاری جاسازی شده داشته و تاریخ مصرف این آقا تمام شده کلیدشو آمریکا زده حالا  صحنه سازی هالیوودی میکنه

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 

شبکه خبری العربیه مدعی برخورد سه موشک به پایگاه التاجی در شمال بغداد شد که نیروهای آمریکایی در آن حضور دارند.

هنوز رسانه‌ها و خبرگزاری‌های عراقی صحت این خبر را تایید نکرده‌اند.

 

 

پایگاه التاجی در 27 کیلومتری شمال بغداد قرار دارد.

 

1~0.png

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد عراق هم باید منتظر اخبار و روزهای آتی شد ( از روند دخالت ترکیه - همین حالا بیانیه دو نماینده کمونیست عراق ضد نخست وزیر بعد از استعفا در آناتولی برای اولین بار منتشر شد )

 

ولی در مورد لبنان جالبه اردوغان اینجا هم  وارد شده و گویا تنها سوریه براش کافی نبود ( از دو جهت نگاه کنید به ماجرا: تقویت نفوذ منطقه ای ترکیه به عنوان ابزار مورد نیاز برای تحکیم قدرتش و تضعیف نفوذ ایران به هر وسیله ممکن به عنوان یک رقیب منطقه ای و مزاحم در درازمدت )

علاوه بر جوامع ترک زبانی که در لبنان وجود دارند از طریق کمکهای مالی و ارتباطاتی قطر هم از چند گروه داره پشتیبانی مالی و لجستیکی میکنه. فعلا در وضعیت فعلی هر کشوری روی یکی از گروه های ساسی دست گذاشته برای اقداماتی چون مسدود کردن خیابانهای محل نفوذ خودشون و بستن راه ها و ... - جالبه حتی گروه های حامی حریری هم در این بازی هستند!! و مناطق مهمی از مسیر مرزهای سوریه به لبنان را در اختیار دارند و مسدود کردند.

 

میشه حدس زد از اقدامات بعدی این شبکه سازی خیابانی میتونه دستور به پیشروی به مناطق سایر گروه ها باشه. خصوصا حزب الله. در نظر بگیرید کارخانه ای که نتانیاهو به شدت خواستار بازرسی ازش بود و هیچ راهی پیدا نمیکرد و امکان حمله هم بهش نداشت را حالا گروهی از تظاهرکنندگان ( شکل کاریکاتوریش در دی 96 در ایران درخواست میشد )را به سمتش هدایت کنند. حزب الله چه کاری از دستش برمیاد؟ رودررویی با مردم و مزدوران بینشون گزینه مطلوبی نیست ولی نهایت هدف گذاری این شیوه توسط کشورهای حامی فعلی از گروه های سیاسی ( جعجع و دوستانش و امین جمیل عربستان و امارات، چند گروه قطر و ترکیه، برخی گروه های مستقیم و غیرمستقیم اسراییل، برخی گروه ها به محوریت دانشگاه امریکایی بیروت و رییسش امریکا و ... ) یک جنگ داخلی است که لبنان را وارد تونلی میکنه که سوریه هنوز هم کامل ازش بیرون نیومده.

 

عراق هم حالا مهمترین بخش هدف قرار گرفته شده پشت پرده تضعیف حشد و امکاناتش هست. چه نخست وزیر ساقط بشه و چه وضعیت فعلی تداوم پیدا کنه و ( هر روز با یک بهانه حشد مورد هجوم و مقابل مردم تصویر بشه توسط رسانه ها و مزدوران وابسته ) در هر دو صورت هدف اصلی حشد و نابودی و انحلالش هست. حالا تظاهرات مردم عادی هم بهترین پوشش هست برای این هدف.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

والله ما که سر در نیاوردیم!! تا وزارت دفاع روسیه عکسهای ماهواره ای سرقت نفت سوریه توسط نیروهای تحت حفاظت امریکا را منتشر کرد، و اسد تصمیم دولت سوریه برای آزاد سازی ادلب را اعلام نمود، مکان بوبکر بغدادی - البته اگر چنین شخصی وجود خارجی داشته بود - پس از هفت یا هشت سال لو رفت و به آسانی کشته شد! هیچ عکس و مدرکی هم از او به جای نماند ! بلافاصله هم جناب ترامپ ادعای وزارت دفاع روسیه را تایید کرد و نفت سوریه را بالا کشید تحت عنوان اینکه نباید به دست ایران بیافتد!! ایران این وسط چه نقشی داشت را الله اعلم! 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Brave_Heart گفت:

والله ما که سر در نیاوردیم!! تا وزارت دفاع روسیه عکسهای ماهواره ای سرقت نفت سوریه توسط نیروهای تحت حفاظت امریکا را منتشر کرد، و اسد تصمیم دولت سوریه برای آزاد سازی ادلب را اعلام نمود، مکان بوبکر بغدادی - البته اگر چنین شخصی وجود خارجی داشته بود - پس از هفت یا هشت سال لو رفت و به آسانی کشته شد! هیچ عکس و مدرکی هم از او به جای نماند ! بلافاصله هم جناب ترامپ ادعای وزارت دفاع روسیه را تایید کرد و نفت سوریه را بالا کشید تحت عنوان اینکه نباید به دست ایران بیافتد!! ایران این وسط چه نقشی داشت را الله اعلم! 

ما نقش لولوی منطقه رو بازی میکنیم

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

به نظرم باید مشخص بشه رفتارهای صدر از چه منبعی یا با چه فیلترهایی در اطرافیان کنترل میشه و به کجا وصل هست ( شما در نظر گبیرید از ارتباطات سیاسیش در ایران تا حلقه هایی در عراق و خارج کشور )

 

این که اینطور مغشوش مثل یک کودک هر روز یک مطلب سیاسی را بیان میکنه ( اصولا از ابتدا هم که همه فاسد بودند از نظرش، مالکی، عبادی و مهدی و جالبه الان عبادی فاسد از نظر صدر با صدر در یک جبهه داره علیه فساد میجنگه مثلا) یک طرف ولی وقتی کلیدواژه های به خصوصی به کار میبره مثل دیروز: برگزاری انتخابات با نظارت بین المللی اون هم وقتی در انتخابات عراق تقریبا خبری و گله ای نسبت به صحتش وجود نداشته و خودش اتفاقا معمولا پیروز این انتخابها بوده شاید نشان از این داره برای تمایلات سیاسی/عقیدتیش ( چه مذهبی/چه ملی) حاضره حتی با بهانه پای بیگانگان را باز هم باز کنه به نهاد قدرت عراق ( شاید برای به خیال خودش دور کردن طرفی که علاقه ای به لحاظ فکری و عقیدیتی ( مشکلات سیاسی/مذهبی/ملی و تاریخی حتی ) باهاشون زاویه پیدا کرده و چون زورش از راه دموکراتیک نمیرسه حالا دنبال بهانه های دیگه است )

 

حالا با ادامه رفتارهای صدر میشه تصور کرد اقدام ماه پیشش یک استثنا در نوع خودش بوده احتمالا ولی قضاوت ما در شرایط فعلی بر مبنای " معیار حال فعلی آدم هاست " و اقداماتشون هست.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

photo_2019_01_12_18_17_48.jpg

 

داعش از کجا برخاست (۱)؟

این را دوستی نادیده در توییتر نوشته است، کمی طولانی است، ولی خواندن آن برای فهم زمینه های رشد بنیادگرایی عالی است:

"‏از میانه های دهه 1980، صدام حسین احساس می کرد برای جلب حمایت عمومی، غیر از نیروی ملی گرایی عربی به چیز دیگری هم احتیاج دارد: اسلامگرایی. این در تضاد با سیاست 30 سال گذشته حزب بعث عراق بود که خود را نماینده "دولت ملی دموکراتیک عرب" قلمداد می کرد.

‏بعدها مشخص شد سنگ بنای سیاست نزدیک شدن به اسلامگرایی و سختگیری کمتر بر احزابی مثل اخوان المسلمین در یکی از جلسات سری "رهبری ملی" (القيادة القومية) حزب بعث عراق در سال 1986 گرفته شد که بعد از تسخیر عراق در سال 2003 به دست سازمان های اطلاعاتی آمریکا افتاد.

‏دو چهره ای که شدیدا با این سیاست مخالفت کرده و آن را ویرانگر می دانستند، طارق عزیز، تنها عضو مسیحی حلقه مرکزی حزب و برزان تکریتی، برادر ناتنی صدام و رئیس دستگاه اطلاعات عراق بودند.

‏برزان در این مورد در خاطراتش چنین نوشته بود: "اتحاد با مذهبی ها اشتباه بزرگی است زیرا بنیان بعث و تفکر مدرن نمی تواند با آنان پیوند یابد،من خطر پیوند با اسلامگرایان را به رئیس جمهور گوشزد کرده ام". طارق عزیز نیز معتقد بود بین اسلامگرایان ایرانی و عرب فرقی نیست و از هر دو متنفر بود.

‏اولین نمود عجیب این سیاست که به شکلی واضح حس شد، اطلاعیه حزب بعث عراق در مورد فوت میشل عفلق، بنیانگذار حزب بعث در ژوئن 1989 بود. در اطلاعیه ادعا شده بود عفلق پیش از مرگ اسلام آورده است. پسر بزرگ عفلق به دیپلمات های خارجی گفت از چنین چیزی بی خبر است.

‏ناگهان پس از حمله و اشغال کویت، نشانه های بعدی با سرعت بیشتری آشکار شدند: در ژانویه 1991 عبارت "الله اکبر"با دست خط شخص صدام داخل پرچم عراق قرار گرفت و "بانک اسلامی عراق" تاسیس شد.

‏با شکست سخت و خردکننده عراق از ائتلاف تحت رهبری آمریکا در زمستان 1991 و خارج شدن بخش عمده مناطق کردنشین شمال از تسلط نظام حاکم، وضعیت وخیم اقتصادی و اجتماعی ایجاد شد که حزب بعث را تشویق کرد بیشتر به سمت ترویج ارزش های اسلامی حرکت کند.

‏چند ماه پس از جنگ، دولت اعلام کرد قصد دارد به فقرا "زکات" بدهد. و سرانجام در تابستان 1993، مرحله اساسی شروع شد: صدام شروع "جنبش ایمان"(الحملة الايمانية)را اعلام کرد. فاز اول با بستن 29 کلوپ شبانه از مجموع 45 تای بغداد و باقی نهادن 5 دیسکو از مجموع دیسکوها شروع شد.

‏این اماکن هم به مناطق خاصی محدود شدند. مرحله بعد ممنوع کردن "مصرف عمومی" مشروبات الکلی در کل کشور و تعیین مجازات زندان یک ماهه برای نقض آن بود، و سپس تنها غیرمسلمانان اجازه فروش مشروبات یافتند. فروش در شهرهای کربلا و نجف و محله اعظمیه بغداد کلا ممنوع شد. ‏مغازه های مشروب فروشی موظف شدند حداقل 150 متر از مساجد، مدارس و بیمارستان ها فاصله داشته باشند و اسامی عربی داشته باشند. گام بعدی، آموزش عمومی و تحت حمایت دولتی قرآن و حدیث بود که در تاریخ نوین عراق سابقه نداشت.

‏با تاسیس"مركز صدام لاقراء القران الكريم" ، حفظ و قرائت قرآن در مساجد به یک برنامه تحت الحمایت دولتی بدل شد و وزارت اوقاف عراق وظیفه یافت با چاپ قرآن های جدید و تحت نظر گرفتن مساجد این امر را رواج دهد. دانش آموزان گاه مجبور می شدند روزهای تعطیل را در مساجد بگذرانند.

‏در آگوست 1992 ، وزارت آموزش و پرورش با دستور صدام موظف شد در گزینش معلمان جدید ، میزان آشنایی آنان با قرآن و مسائل دینی را نیز لحاظ کند. به زودی مشکلات جدیدی پدیدار شدند : والدین بسیاری از کودکان از انتخاب "ابلهانه" آیات موجود در برنامه درسی که شامل "آتش جهنم" می شد گله داشتند. ‏برخی می گفتند فرزندانشان دچار کابوس های شبانه شده اند.

حالا معلمان قرآن با دریافت 100 تا 150 دینار بیشتر ، از همتایانشان در سایر دروس هم حقوق بیشتری دریافت می کردند . کار حتی به دانشگاه ها، سنگر اساسی ایدئولوژی بعث هم کشیده شد:دانش قرآن به بخشی از آزمون ورودی دانشگاه ها اضافه شد.

‏اعتراض شدید دانشگاه اما فایده ای نداشت. در راس فعالیت ها، عزت ابراهیم الدوری قرار داشت که به نحوی نفر دوم نظام محسوب می شد. الدوری که خود را نزدیک به طریقت صوفی نقشبندی نشان می داد،در راس"پژوهشگاه عالی حوزه قران کریم و سنت شریف نبوی صدام"نظارت بر آموزش دینی اعضای حزب را عهده دار بود.

‏در حالی که عراق مشکلات مالی فراوانی داشت، مساجد بزرگی در بغداد و سایر نقاط کشوربا بودجه دولتی ساخته می شدند، که برجسته ترینشان مساجد "جامع ام المعارک" و "جامع سیدالرئیس" بودند. ساخت مسجد ام المعارک در منطقه غزالیه بغداد در سال 1993 شروع شد و 8 سال بعد به پایان رسید".

http://bit.ly/36bpfqu

 

 

 

داعش از کجا برخاست (۲)؟

"دهه 1990 بهترین دوران برای روحانیون شیعه و سنی عراق بود که از کمک های مالی سخاوتمندانه دولتی بهره مند می شدند. در سال 1992 و در مراسم جشن سالروز تاسیس حزب بعث ، 283 روحانی مسلمان و چند رهبر دینی مسیحی با اهدای املاک مسکونی و زمین مورد تقدیر قرار گرفتند.

‏دانشگاه مطالعات اسلامی صدام"که در 1989با هدف مقابله با تفکرات سلفی در جامعه عراق تاسیس شده بود، در دهه 1990 با حمایت دولت به یکی از بهترین دانشگاه های علوم انسانی عراق بدل شد و"دانشگاه نخبگان" حساب می شد. طنز ماجرا این که یکی از دانشجویان مقطع ارشد اینجا،ابراهیم البدری جوان بود.

‏صدام اما در مورد روحانیان شیعه عراق، سیاست احتیاط و تشویق را همزمان در پیش گرفت . حرم های نجف و کربلا که در خیزش 1991 آسیب دیده بودند تعمیر شده و گسترش یافتند، روحانیون شیعه به کارمندی دولت درآمدند و حقوق های مناسب دریافت می کردند و در عین حال موظف به تایید دولت بودند.

‏جامعه عراق آبستن اقدامات عجیب و غافلگیرکننده تری بود: به موجب فرمان شماره 59 مجلس فرماندهی انقلابی حزب در تاریخ 4 ژوئن 1994 ، شریعت اسلامی نقش بزرگی در قوانین جزایی عراق یافت: حالا دزدی در بار اول مجازاتش قطع دست از مچ بود و تکرارش قطع پای چپ را هم به دنبال می آورد. ‏

جالب آن که این کمیته بعدا برای جبران یک دردسر ناچار شد بند دیگری هم اضافه کند: برای تشخیص معلولان جنگی که "قهرمان ملی" بودند ،  از دزدان، علاوه بر قطع پای چپ، باید روی پیشانی دزدان داغ یا خالکوبی قرار می گرفت.
 
عمده بعثی های کهنه کار و روشنفکران عراق با وحشت نظاره گر این روند بودند، اما در برابر اراده صدام خود را ناتوان می دیدند. برخی با این توجیه که این کارها نه به نفع اسلام گرایان، که برای کنترل و جلوگیری از گسترش نفوذ آنان است خود را دلگرم می کردند.

‏جیسون بورک، خبرنگار گاردین، در دسامبر 1999 سر صحبت با نعیم شطری، کتاب فروش قدیمی محله الرشید بغداد چنین می شنید: " روزگاری کتاب های ادبی کلاسیک غربی این جا خریدار فراوان داشت، خصوصا بین دانشجوها ، حالا کسی دست بهشان نمی برد. آثار سارتر و همینگوی و شکسپیر خاک می خورند ... در عوض کتاب های مذهبی خیلی زود فروش می روند . الان دیگر کسی این ها را نمی خواند، همه به فکر روز قیامت هستند".

اما این در برابر رخدادهای ترسناک آینده چیزی نبود، فدائیان صدام حالا زنان متهم به "فحشا" را گردن می زدند و جنازه ها برای "عبرت" گاه روزها در معرض دید می ماند.

‏کم کم سرو کله چیزی پیدا شد که در تاریخ عراق سابقه نداشت: حمله مردان ریش دراز به مشروب فروشی ها و شکستن ویدئو و تلویزیون در وسط شهرها.وضع آنقدر وخیم شد که دستگاه استخبارات ناچار شد عملیات گسترده ای برای بازداشت این افراد و تعطیلی برخی مساجد و معلق کردن ائمه آن ها از خطبه انجام دهد.

‏نگرانی کم کم به سطح بالای حزب رسید. عدی، پسر ارشد صدام در حالی که از برخی جنبه های "جنبش ایمان" مانند قتل دختران و زنان به جرم "فحشا" لذت می برد، با نگرانی به کلیت قضیه می نگریست و نسبت به ادامه روند به پدرش هشدار می داد. ‏روزنامه "بابل" که در مالکیت او بود در سال 1994 نسبت به تبدیل "بغداد هارون الرشید"به یک شهر شبیه شهرهای عربستان سعودی و "بازگشت برقع و نقاب" و رواج مکتب "وهابی" در عراق هشدار داد. "آن ها در حال شستشوی مغزی جوانان و حتی پیرسالان ما هستند".

‏دولت بعث تا مارس 2003 سیاست کجدار و مریز اسلامیزه کردن جامعه عراق در عین تلاش برای کنترل اسلام گرایان را ادامه داد. اما "حمله صلیبی" ایالات متحده و متحدانش در بهار 2003 خط پایانی بر این داستان بود. ‏کم نبودند حتی افسرانی که که مامور مراقبت از اسلامگرایان بودند و با سقوط صدام به آغوش اندیشه همان مظنونان قبلی خود غلتیدند. نسل پرورش یافته و بالغ شده در دهه 1990 به زودی علیه "صلیبیان و روافض" دست به کار می شد.

‏امثال سمیر الخلیفاوی (حجی بکر)، عبدالرحمن المصطفی (ابوعلی الانباری)، محمد یوسف عثمان (ابوعبدالعزیز القطری)، عدنان البیلاوی، فاضل حیالی ، در دو دهه بعدی نشان دادند از دل جامعه سنی مذهبان عراق که زمانی نه چندان دور نشانی از سلفی گری جهادی بر خود نداشت، چه هیولای مخوفی برخاسته است، ‏گذشته چراغ راه آینده است. اگر می خواهیم حال جوامع را ببینیم ، بررسی دقیق و علمی گذشته آنان یکی از الزامات مسیر است".

از قرار شر خلیفه داعش کم شده است، ولی خاک خاورمیانه برای کشت موجودات شبیه او بسیار حاصلخیز است. معلوم نیست کشته شدن البغدادی اوضاع را بهتر کند، باید نشست و دید، والله اعلم.

http://bit.ly/36bpfqu

کانال راهبرد/امیرحسین خالقی
@Rahbordchannel

 

منبع

 

 

  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.