worior

انگیزه بالای غرب در ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته ای نوید جنگ میدهد.

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

2 hours قبل , alexandre گفت:

 

سوالم چیز دیگه ای بود. بر فرض که بمب اتمی که بسازیم هیچ بازدارندگی برای ما ایجاد نکند؛ شرایط چقدر بدتر میشه برای ما؟ و یا چقدر شرایط ما بهتر میشه اگر سمت دستیابی نریم؟ عرض کردم نگاه بدبینانه

 

الان فقط مسئله زمان هست.

فرض کنید ما قصد ساختن بمبم اتم را کردیم:

 

1.به نظرتون باید رهبری بیان همون ابتدا این قصد بگن من فتوام را برداشتم و حالا بریم سراغ بمب اتم؟ (به نظرتون تا ساخت اولین بمب، آزمایشش، ساخت موشک حاملش (اطلاع داریم که موشکهای فعلی ما در قطر برای حمل کلاهکهای فعلا ابتدایی لااقل متاسب نیستند چند سال زمان نیاز هست از زمان اعلام ما؟ در این زمان چند ساله، با اتحاد کامل جهان ضد ما (قطعا روسیه و چین هم) وضعیت اقتصاد توان پایداری داره؟ در این زمان امکان دفع خطرات دیگه مشروع برای جامعه جهانی اعم از خرابکاری و ترور و حمله نظامی در حد گسترده وجود داره؟ )

 

2.فرض کنید ما قصد ساخت بمب اتم داریم ولی سراغش نرفتیم، از فرصت پیش آمده و با کدهای مدام رهبری که اقتصاد را به یک پله لااقل مصون از وابستگی غذایی! به خارج برسانید در یک فرصت معین آیا استفاده شده؟ آیا رسیدیم به این مقصد؟ یا اینکه هیچ و دقیقا هیچ اصلاحی در این راستا صورت نگرفته؟

 

3.فرض کنید ما قصد ساخت بمب اتم را داریم. انتخاب گزینه 1 و اعلام عمومی ماجرا صحیح هست یا پیشبرد یک برنامه موازی کاملا پنهان و سری تا حصول نتایج خاص (نه لزوما بمب اماده) و بعد اعلام لغو فتوای رهبری؟

 

 

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 hours قبل , alala گفت:

 

الان فقط مسئله زمان هست.

فرض کنید ما قصد ساختن بمبم اتم را کردیم:

 

1.به نظرتون باید رهبری بیان همون ابتدا این قصد بگن من فتوام را برداشتم و حالا بریم سراغ بمب اتم؟ (به نظرتون تا ساخت اولین بمب، آزمایشش، ساخت موشک حاملش (اطلاع داریم که موشکهای فعلی ما در قطر برای حمل کلاهکهای فعلا ابتدایی لااقل متاسب نیستند چند سال زمان نیاز هست از زمان اعلام ما؟ در این زمان چند ساله، با اتحاد کامل جهان ضد ما (قطعا روسیه و چین هم) وضعیت اقتصاد توان پایداری داره؟ در این زمان امکان دفع خطرات دیگه مشروع برای جامعه جهانی اعم از خرابکاری و ترور و حمله نظامی در حد گسترده وجود داره؟ )

 

2.فرض کنید ما قصد ساخت بمب اتم داریم ولی سراغش نرفتیم، از فرصت پیش آمده و با کدهای مدام رهبری که اقتصاد را به یک پله لااقل مصون از وابستگی غذایی! به خارج برسانید در یک فرصت معین آیا استفاده شده؟ آیا رسیدیم به این مقصد؟ یا اینکه هیچ و دقیقا هیچ اصلاحی در این راستا صورت نگرفته؟

 

3.فرض کنید ما قصد ساخت بمب اتم را داریم. انتخاب گزینه 1 و اعلام عمومی ماجرا صحیح هست یا پیشبرد یک برنامه موازی کاملا پنهان و سری تا حصول نتایج خاص (نه لزوما بمب اماده) و بعد اعلام لغو فتوای رهبری؟

 

 

 

واقعیتش اینه عضویت در NPT هیچ سود و دستاوردی برای ما نداشته، یک عضویت داوطلبانه در خوشبینانه ترین حالت با یک تصمیم احمقانه که با وجود داوطلبانه بودن، خروج از اون هزینه های زیادی احتمالا ایجاد کند. الان این عضویت مثل تیری هست داخل بدن گیر افتاده و چرک کرده و کم کم داره شما رو از پا در میاره. از اون طرف خارج کردنش هم کلی درد و خونریزی خواهد داشت. اما باید تصمیم گرفته بشه و بهترین تصمیم از نظر من خارج شدنش هست که البته سر کیفیت و زمانش کلی میشه بحث کرد.

1- اینکه ما اعلام کنیم که فتوا را تغییر دادیم، به این روشنی که اعلام حرکت به سمت بمب اتم باشد این اصلا عقلانی نیست و بعید می دونم هیچوقت رهبری همچین تصمیمی بگیرند.

2- متاسفانه هیچ

3- بهترین تصمیم همین موازی پیش بردن هستش و امیدوار هستم که از خیلی قبل تر همچین کاری شروع شده باشد نه اینکه تازه الان بخواهیم شروع کنیم. در مورد فتوای رهبر هم نگرانی وجود ندارد چون رهبر باید عالم به زمان باشد و این یعنی مقتضی به اقدامات دشمن و شرایط ما در بازه های زمانی مختلف، تصمیمات یکسان نخواهند بود. ایشون فقط کافیه یه تبصره اضافه کنن به همون فتوای قبلی

 

ولی چیزی که برای من روشن هستش خروج از ان پی تی هستش. تا خارج نشیم نمی تونیم امتیازی بگیریم و ماندن داخلش هم برای ما واقعا دستاورد موثری ندارد. از ان پی تی خارج بشن هر روز دعوت می شن به مذاکرات (البته در کنار تهدید به جنگ که همین الان هم هستش)، می تونن این مذاکرات را آنقدر ادامه بدن تا جایی که خر ما به سلامت از پل عبور کند.

 

با فرض اینکه غرب به هیچکدام از تعهداتش عمل نکند و مجلس هم قدرت داشته باشه دولت را ملزم به خروج کند حدود 6 ماه زمان داریم تا ارسال درخواست خروج. 3 ماه هم بعد از ارسال درخواست فرصت داریم که حدود 9 ماه برای ما زمان ایجاد می کند. حالا اگر تخصص مذاکرات بعد از خروج را هم داشته باشیم می تونیم باز زمان بخریم. ضمن اینکه تو مرحله اول یعنی اقدام مجلس هم باز می تونیم زمان بخریم. الان مهم اینه که اقدام موازی مستقل از قوا آغاز بشه یا با سرعت بیشتری پیش بره.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 minutes قبل , alexandre گفت:

 

واقعیتش اینه عضویت در NPT هیچ سود و دستاوردی برای ما نداشته، یک عضویت داوطلبانه در خوشبینانه ترین حالت با یک تصمیم احمقانه که با وجود داوطلبانه بودن، خروج از اون هزینه های زیادی احتمالا ایجاد کند. الان این عضویت مثل تیری هست داخل بدن گیر افتاده و چرک کرده و کم کم داره شما رو از پا در میاره. از اون طرف خارج کردنش هم کلی درد و خونریزی خواهد داشت. اما باید تصمیم گرفته بشه و بهترین تصمیم از نظر من خارج شدنش هست که البته سر کیفیت و زمانش کلی میشه بحث کرد.

1- اینکه ما اعلام کنیم که فتوا را تغییر دادیم، به این روشنی که اعلام حرکت به سمت بمب اتم باشد این اصلا عقلانی نیست و بعید می دونم هیچوقت رهبری همچین تصمیمی بگیرند.

2- متاسفانه هیچ

3- بهترین تصمیم همین موازی پیش بردن هستش و امیدوار هستم که از خیلی قبل تر همچین کاری شروع شده باشد نه اینکه تازه الان بخواهیم شروع کنیم. در مورد فتوای رهبر هم نگرانی وجود ندارد چون رهبر باید عالم به زمان باشد و این یعنی مقتضی به اقدامات دشمن و شرایط ما در بازه های زمانی مختلف، تصمیمات یکسان نخواهند بود. ایشون فقط کافیه یه تبصره اضافه کنن به همون فتوای قبلی

 

ولی چیزی که برای من روشن هستش خروج از ان پی تی هستش. تا خارج نشیم نمی تونیم امتیازی بگیریم و ماندن داخلش هم برای ما واقعا دستاورد موثری ندارد. از ان پی تی خارج بشن هر روز دعوت می شن به مذاکرات (البته در کنار تهدید به جنگ که همین الان هم هستش)، می تونن این مذاکرات را آنقدر ادامه بدن تا جایی که خر ما به سلامت از پل عبور کند.

 

با فرض اینکه غرب به هیچکدام از تعهداتش عمل نکند و مجلس هم قدرت داشته باشه دولت را ملزم به خروج کند حدود 6 ماه زمان داریم تا ارسال درخواست خروج. 3 ماه هم بعد از ارسال درخواست فرصت داریم که حدود 9 ماه برای ما زمان ایجاد می کند. حالا اگر تخصص مذاکرات بعد از خروج را هم داشته باشیم می تونیم باز زمان بخریم. ضمن اینکه تو مرحله اول یعنی اقدام مجلس هم باز می تونیم زمان بخریم. الان مهم اینه که اقدام موازی مستقل از قوا آغاز بشه یا با سرعت بیشتری پیش بره.

 

من هم در مورد ان پی تی موافقم.

یکی از خسارت بارترین پیمانهایی است که داخلش هستیم. حتی خساراتش فراتر از حوزه هسته ای کشور را هدف قرار داده و جالب اینجاست تمام تمرکز فعلی آژانس را هم معطوف به ایران کرده (ذیل بندهای قانونیش که تنها برای کشور ما و البته با ضریب چند برابری داره اجرا میشه)  یعنی از طرفی دستانمون را بسته در سایر حوزه های دانش (لیزر، غنی سازی، پلوتونیوم، آب سنگین، طرح های ابتکاری و چه و چه ) و کوچکترین تحرکی نمیتونیم داشته باشیم.

 

نکته اینجاست ولی کمی عقب تر بریم و نگاه کنیم واقع بینانه، تبعات همین حالای خروج از ان پی تی را بسنجیم؛ در دو بعد: 1.حمله نظامی با حمایت جهانی و حتی قطعنامه شورای امنیت 2.فشارهای سنگین سیاسی و اقتصادی (حتی چین و روسیه که نشون دادند براشون خط قرمز هست عبور ایران از ذیل اژانس) بلافاصله در تیررس قرار خواهیم گرفت در حالیکه بهترین روش برای ما همون گزینه 3 است. اتفاقا اگر برجام سوراخ های ذکر شده را نداشت، ضعفهای اجرایی را نداشت، چماق "مکانیسم ماشه" را نداشت بهترین فرصت برای نیل به مقصود شماره 3 بود. ولی حالا که برجام پایه های لرزان و سستی داره و ضربش را هم به ما زده ( به هر حال یکی از احتمالا دلایل نظام برای پذیرفتن برجام همونطور که رهبری ابتدای امر اشاره کردند، استفاده از فرصت پیش امده برای اصلاح فوری اقتصاد برای تاب اوری در سربزنگاه های بعدی بود که با ضعف خود برجام و اجرای ناقص و بد اون و البته فاجعه خوش باوری و تنبلی و بی خیالی دولت نه تنها از این فرصت استفاده نشد بلکه در مقابل دشمن برای سفت کردن پایه های تحریم ازش استفاده کرد و ضربات ذیلش (نطنز، ترورها و سایه جنگ و تلاش برای فروپاشی اقتصادی و اجتماعی)

 

ولی با این حال باز برای ما بهترین مسیر گزینه 3 است. ولی در ابتدا  و همزمان باید دولتها (هر دولتی)  بپذیرند که اقتصاد را یک تاب اوری حداقلی براش فراهم کنند، از برگه هاشون برای اجبار طرف مقابل به رعایت حداقلی تعهدات (به منظور زمان خریدن برای اصلاح اقتصاد و البته اجرای برنامه ها) کار بگیرند (مثلا همین طرح مجلس و افزایش غنی سازی و تهدید به توقف پروتکل الحاقی برای مجبور کردن اونها به بازگشت به برجام) و نهایتا قبول کنند که باید پشت پرده و با شدت مسیر هسته ای را پیش ببرند و بی خیال برجام های یک و دو و سه بشند.

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من بین مدیریت وضعیت اقتصادی کشور و همچنین خروج از ان پی تی رابطه معناداری می بینم!

شک نکنید کوچکترین زمزمه یا میل حرکت به سمت بمب (ولو کاملا پنهانی و در سطوح بالا) = بالا رفتن دلار، ریختن بورس، تورم و ... 

 

دست هایی در کار هستند که شرایط ایران به لحاظ اقتصادی مهیای حرکت به سمت بمب نشه. خارجی (تحریم) + داخلی (انشاا.. سوء مدیریت).

بنابراین خوشبین نیستم روزی بیاد که در شرایط ثبات اقتصادی به سمت ساخت بمب بریم. تصورم اینه با این روند فعلی احتمالا وسط یک جنگ طولانی مجبور شیم بریم سمتش! (متاسفانه)

 

ویرایش شده در توسط alexandre
  • Like 2
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

همین الآن چند تا کشور هست که دارای بمب اتمی هستند و تمایلات زیادی به نشان دادن قدرت در سطح بین المللی دارند از امریکا ، روسیه، چین ، اروپایی ها ، تا برسد به هند، چین ، ..... و همین ترکیه که در فکر کنترل بمب های هسته ای آمریکا در خاک خودش هست

ما این وسط چه کاره هستیم؟ آینده ما چه تاثیری روی هرکدام از آنها دارد؟ آیا در آینده از بمب هسته ای استفاده خواهند کرد ؟

آیا روند دنیا به سمتی می رود که کشورها دنبال قدرتمند شدن در حوزه های مختلف باشند یا بالعکس؟

نشستن و دست روی دست گذاشتن بدترین کاری هست که می توان انجام داد. توی این دنیا نداشتن قدرت هسته ای و حرام کردنش مثل این می مونه که یک سنگ به خودت ببندی و بپری توی دریای پر از کوسه.

حداقل این هست که ابهام ایجاد کنیم و اگر بمب اتم نداریم باید راهی داشته باشیم که دشمن بگه "این ها یک شبه می توانند بسازند"

منطق هم می گه اگر یک چیزی برای یک نفر خوبه پس برای دیگران هم خوبه و اگر برای یک نفر بد هست پس برای همه بد هست

کی می خواهیم از گذشته و جنایت هایی که در دنیا شده درس بگیریم را خدا می داند

ویرایش شده در توسط aliman32
غلط نگارشی
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, aliman32 گفت:

همین الآن چند تا کشور هست که دارای بمب اتمی هستند و تمایلات زیادی به نشان دادن قدرت در سطح بین المللی دارند از امریکا ، روسیه، چین ، اروپایی ها ، تا برسد به هند، چین ، ..... و همین ترکیه که در فکر کنترل بمب های هسته ای آمریکا در خاک خودش هست

ما این وسط چه کاره هستیم؟ آینده ما چه تاثیری روی هرکدام از آنها دارد؟ آیا در آینده از بمب هسته ای استفاده خواهند کرد ؟

آیا روند دنیا به سمتی می رود که کشورها دنبال قدرتمند شدن در حوزه های مختلف باشند یا بالعکس؟

 

 

توی پر فروش ترین سری فیلم تاریخ در دهه ی گذشته ، Avengers ، ایده ی کشتن نیمی از جمعیت به علت کمبود منابع طبیعی داده شده ...

 

مطمئن باش با افزایش گرمای جهانی و کاهش منابع آبی و منابع غذایی ، کشورهایی که قدرت اتمی دارند ، خیلی راحت سر کشورهایی که توان مقابله رو ندارند رو زیر آب می کنند ...

 

در جنگ آینده ، کشورها به 3 دسته تقسیم می شوند ، کشورهایی که بمب اتم دارند ، متحدان کشورهایی که بمب اتم دارند و تکنولوژی بالایی دارند و کشورهای جهان سوم و چهارمی ... خاک کشورهای جهان سومی ، میدون جنگ دو دسته ی اول خواهد بود .

 

 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آژانس در دوره گروسی رسما سازمانی از سازماهای آمریکا یا رژیم صهیونیستی عمل میکنه حتی در لفظ (هی ایران! به نفعت نیست بازرسی ها را متوقف کنی. از ما گفتن بود! )

حالا ولی این به کنار، جدی در رابطه با طرح مجلس میشه بحث کرد که یک جناح به شدت بهش میتازه که یعنی توافق سیاسی روش وجود نداره و این کار ما را مشکل میکنه.

 

طرح مجلس در حقیقت ربطی به بحث ترور نداره مستقیم، طرحی است با عنوان "طرح لغو تحریمها" با چند راهکار ذیلش. من دلیل مخالفت عده ای را نمیفهمم چون نهایتا حداقل کاری که میکنه اینه دست دولت را پر میکنه به عنوان یک ابزار که با بایدن سر برگشتش به برجام بتونه حداقل چیزی داشته باشه چونه بزنه. دو بند مهم هم داره که میشه بررسیش کرد:

 

1. شروع به غنی سازی 20 درصد در فردو و انباشت این مواد (یک نوعی یک نه پاسخ که اقدام خارج از انفعال میتونه باشه به بحث ترور هم ) تا وقتی آمریکا و اروپا تعهد بدند که تحریمها برداشته بشه.

2.توقف اجرای اختیاری پروتکل که در دو شکل دیده شده (یا به خاطر ترور به صورت فوری پس از تصویب یا مهلت به اروپا که طی دو یا سه ماه تعهداتش تحریمیشون را انجام بدند والا ایران متوقف میکنه)

 

در این مدت آمریکا و صهیونیستها نشون دادند در کنار فشار اقتصادی برای بازداشتن ایران از رفتن به سمت گریز هسته ای (در ظاهر لااقل) به هیچ عنوان راه های دیگه را متوقف نکردند. انفجار نطنز و ترور شهید فخری زاده کاملا مرتبط با توان اقدام ایران به ساخت سلاح اتمی (بالقوه) و پیشرفت های هسته ای مرتبط هست که حتی کوچکترین امکان بالقوه ایران را هم از بین ببرند (قطع به یقین بدونید خرابکاری سایبری/صنعتی/جاسوسی/تروریستی و تطمیع و تهدید دانشمندان و کارمندان و افراد دخیل و ... هم به شدت در پشت پرده جریان داره و شاید خیلیهاش را ما اصلا مطلع نشدیم)

 

از این منظر ایران دو راه پیش رو داره برای این نبرد سخت:

1.همین دست طرح ها که به طور رسمی در برخی جنبه های آشکار با بهانه های مشروع (ترور و بدعهدی غرب و ...) دستمون را پر کنیم.

2.حتما حتما در ابعاد پنهان ماجرا (قطعا برای سیستم های اطلاعاتی چندان پنهان نمیمونه) برنامه موازی را پیش ببریم شده بدون مواد فعلا و فقط در شکل فیزیکی و فنیش.

  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عذرخواهی برای دو پست متوالی:

 

طرح مجلس طرح خوبی است ولی با چند اصلاح:

به نظرم  بند توقف پروتکل الحاقی میشه روش بیشتر فکر کرد. جناب کمالوندی هم گفتند هرچند اقدام تهاجمی خوبی است ولی ثمری در این برهه نداره.  یعین از ابعاد فنی نه تنها کمکی نمیکنه به برنامه هسته ای که آتوی خوبی هم میده دست غرب.

همچنین باید بررسی بشه شرایط اگر دورنمای روشنی از زمانبندیها در اختیار نیست محدود کردنش به زمان (طی دو یا سه ماه) هم منایب نیست چون اگر موعد اجرا اگر اروپا همچنان به تعهداتش عمل نکرده بود و ما طرح خودمون را اجرا نکنیم یک ضربه بزرگ به خودمون هست.

 

به جای این بند (بند غنی سازی 20 درصد و انباشت بیشتر مواد بند خوبی است هرچند سایه تهدید امریکا و میزنم و حمله میکنمش هست ) میشه بند موثرتری از بعد فنی گذاشت. یک بند حساب شده (در یکی از صحبتهای اخیر مقامات اروپایی در مورد قدمهای تلافی جویانه ایران در مورد برجما اشاهر خیلی مهمی شده بود، مسئول اروپایی گفته بود بله همه قدمهای ایران به راحتی برگشت پذیرند ولی مشکل ما این نیست، مشکل ما دانشی است که در خلال این قدمها ایران کسب کرده به واسطع فراتر رفتن از تعهداتش که این دانش بازگشت پذیرنیست. (در حقیقت نشون میده حساسیتشون در برجام روی بحث تحقیقات و تاکیدات مدام رهبری برای زیربار نرفتن در این بخش به چه دلیل بوده) - خلاصه اینکه نمایندگان در این حوزه میتونند بندی را اضافه کنند (مثلا اغاز تحقیقات روی غنی سازی لیزری، پلوتونیوم، فلان یا بهمان که حالا نمیدونم ولی مواردی که در برجام متوقف شده - اینطوری این قدمها خیلی هم نمایشی نخواهد بود)

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , alala گفت:

آژانس در دوره گروسی رسما سازمانی از سازماهای آمریکا یا رژیم صهیونیستی عمل میکنه حتی در لفظ (هی ایران! به نفعت نیست بازرسی ها را متوقف کنی. از ما گفتن بود! )

حالا ولی این به کنار، جدی در رابطه با طرح مجلس میشه بحث کرد که یک جناح به شدت بهش میتازه که یعنی توافق سیاسی روش وجود نداره و این کار ما را مشکل میکنه.

 

طرح مجلس در حقیقت ربطی به بحث ترور نداره مستقیم، طرحی است با عنوان "طرح لغو تحریمها" با چند راهکار ذیلش. من دلیل مخالفت عده ای را نمیفهمم چون نهایتا حداقل کاری که میکنه اینه دست دولت را پر میکنه به عنوان یک ابزار که با بایدن سر برگشتش به برجام بتونه حداقل چیزی داشته باشه چونه بزنه. دو بند مهم هم داره که میشه بررسیش کرد:

 

1. شروع به غنی سازی 20 درصد در فردو و انباشت این مواد (یک نوعی یک نه پاسخ که اقدام خارج از انفعال میتونه باشه به بحث ترور هم ) تا وقتی آمریکا و اروپا تعهد بدند که تحریمها برداشته بشه.

2.توقف اجرای اختیاری پروتکل که در دو شکل دیده شده (یا به خاطر ترور به صورت فوری پس از تصویب یا مهلت به اروپا که طی دو یا سه ماه تعهداتش تحریمیشون را انجام بدند والا ایران متوقف میکنه)

 

در این مدت آمریکا و صهیونیستها نشون دادند در کنار فشار اقتصادی برای بازداشتن ایران از رفتن به سمت گریز هسته ای (در ظاهر لااقل) به هیچ عنوان راه های دیگه را متوقف نکردند. انفجار نطنز و ترور شهید فخری زاده کاملا مرتبط با توان اقدام ایران به ساخت سلاح اتمی (بالقوه) و پیشرفت های هسته ای مرتبط هست که حتی کوچکترین امکان بالقوه ایران را هم از بین ببرند (قطع به یقین بدونید خرابکاری سایبری/صنعتی/جاسوسی/تروریستی و تطمیع و تهدید دانشمندان و کارمندان و افراد دخیل و ... هم به شدت در پشت پرده جریان داره و شاید خیلیهاش را ما اصلا مطلع نشدیم)

 

از این منظر ایران دو راه پیش رو داره برای این نبرد سخت:

1.همین دست طرح ها که به طور رسمی در برخی جنبه های آشکار با بهانه های مشروع (ترور و بدعهدی غرب و ...) دستمون را پر کنیم.

2.حتما حتما در ابعاد پنهان ماجرا (قطعا برای سیستم های اطلاعاتی چندان پنهان نمیمونه) برنامه موازی را پیش ببریم شده بدون مواد فعلا و فقط در شکل فیزیکی و فنیش.

 

برای اینکارها اول باید امنیت غذایی تامین بشه ...

اولین رکن امنیت غذایی ، تامین گندم هست ... ولی خب ، به علت یارانه ای بودن گندم ، دولت بزرگترین خریدار گندم هست ... ولی دولت محترم بنا به دلایلی نرخ خرید تضمینی گندم رو در چند سال گذشته افزایش نداده و اگر داده به سبک افزایش حقوق کارگران بوده ،  و کشاورزان خیلی هاشون اصلا دیگه گندم نمی کارند .... خیلی راحت در زیر لوای « صرفه ی اقتصادی و نبود بودجه » اولین پایه ی تضمین امنیت غذایی رو زدند ...

 

https://www.farsnews.ir/news/13990631000278/قیمت‌گذاری-خرید-تضمینی-گندم-در-20-سال-گذشته-چه-تاثیری-روی-تولید-داشت-

 

حالا بزرگترین وارد کننده ی گندم کیه ؟ س.ح

 

در مورد نهاده های دامی هم به همین صورت هست . عملا دولت با از بین بردن امنیت غذایی کشور ، کاری کرده که کشور برای تامین حداقل های غذایی هم وابسته به خارج باشه و امکان « فرار هسته ای » وجود نداشته باشه و تنها راه « مذاکره » باشه  .

 

 

 

 

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
30 minutes قبل , Ghalam گفت:

 

برای اینکارها اول باید امنیت غذایی تامین بشه ...

اولین رکن امنیت غذایی ، تامین گندم هست ... ولی خب ، به علت یارانه ای بودن گندم ، دولت بزرگترین خریدار گندم هست ... ولی دولت محترم بنا به دلایلی نرخ خرید تضمینی گندم رو در چند سال گذشته افزایش نداده و اگر داده به سبک افزایش حقوق کارگران بوده ،  و کشاورزان خیلی هاشون اصلا دیگه گندم نمی کارند .... خیلی راحت در زیر لوای « صرفه ی اقتصادی و نبود بودجه » اولین پایه ی تضمین امنیت غذایی رو زدند ...

 

حالا بزرگترین وارد کننده ی گندم کیه ؟ س.ح

 

در مورد نهاده های دامی هم به همین صورت هست . عملا دولت با از بین بردن امنیت غذایی کشور ، کاری کرده که کشور برای تامین حداقل های غذایی هم وابسته به خارج باشه و امکان « فرار هسته ای » وجود نداشته باشه و تنها راه « مذاکره » باشه

 

 

موافقم. اصولا اعتقاد دارم در پشت پرده که کارها باید انجام بشه تا حد امکان (البته با پذیرش یک ریسک چون ما ذیل اژآنس و خصوصا پروتکل هستیم امکان لو رفتن هر برنامه مخفی وجود داره اگر اژانسهای اطلاعاتی تصمیم بگیرند به یک نقطه مشکوک دسترسی بخوان از طریق اژانس؛ پس یک موعدی وجود داره که چه لو بریم و چه مرحله ای باشه که بخواهیم علنی کنیم (به هر حال باید تست صورت بگیره تا مراحل ساخت تکمیل بشه) ولی حتی بعد از مثلا اعلام رسمی فرضا دستیابی به بمب هم ما سالهای متمادی از طرف تمام جهان (اگر حمله را منتفی بدونیم چون چندان فایده ای هم براشون نخواهد داشت مگر بخوان زیرساختها را بزن که اونوقت بازدارندگی اتمی ما پیش میاد) تحت تحریم و فشار قرار خواهیم گرفت. پس این از این.

 

اما مهمترین وجه تاب اوری لااقل غذایی کشور گندم و نهاده است (نهاده اگر سراغ دانه های روغنی و سویا بریم هم تقریبا روغن مورد نیاز کشور که وارداتی است تامین میشه و هم کنجالش به عنوان خوراک دام) نکته اینجاست با این وضع سیستمهای ابیاری؛ کود و منابع ابی قابل دسترس نیست. یک کار گسترده میخواد تا به صورت تئوریک توان تامین تمام حجم مورد نیاز تامین بشه. همین امروز اصلا دولت رسما بخواد کلید بزنه خودکفایی را قبلش کلی زیرساخت شامل سد، سیستمهای ابیاری، کاشت و داشت و برداشت و بذر و اصلاح بذر و خودکفایی خصوصا کود فسفاته و .. مورد نیاز هست. اصل مشکل ما شاید برای فعلا فاصله گرفتن از اعلام رسمی رفتن به سمت بمب یا چیزی حتی شبیهش همین مورد هست.

 

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فکر می کنم اقدام مجلس بیشتر با یک هدف مهم هستش و اون جلوگیری از آغاز مذاکراتی جدید و پذیرش تعهداتی جدید (محدودیت های مادام العمر).

 

همه ما میدونیم که دولت هیچ چیزی برای چانه زنی ندارد و تقریبا هر چیزی که باقی مانده غیر قابل مذاکره و جزو حقوقی هستش که سلبش یا واگذاریش موجودیت نظام را شدیدا به خطر می اندازد. دولت این اختیار و حق را ندارد که مثلا محدودیت های ولو کوتاه مدت حوزه دفاعی را بپذیرد، یا مثلا در منطقه از مواضع استراتژیک خودش عقب نشینی کند. پس تنها چیزی که برای دولت باقی میماند تمدید محدودیت های موقت و تبدیل اونها به محدودیت های دائم العمر هستش. این تنها چیزی هستش که دولت احتمالا می تونه بر سر پذیرش اون چانه زنی کند و مذاکرات با بایدن را آغاز کند.

اقدام مجلس هم در شرایط فعلی علارغم تمام تهدیداتی که ممکنه داشته باشد (این تهدیدات از ابتدا وجود داشته اما وقتی عقب نشینی ها تبدیل به روند شد هزینه مقاومت در برابر این روند به شکل فزاینده افزایش پیدا کرد و می کند) اقدام لازم و واجبی هستش. اما در مورد کیفیت این اقدام باید به صورت پلکانی عمل کرد. 

 

ما ابتدا باید جلوگیری کنیم از ورود بازرسان آژانس. خیلی سریع ظرفیت های هسته ای رو چندین برابر افزایش بدیم و خلاصه به سرعت برگردیم به وضعیتی حتی بهتر از دوره پیشا برجام. 

بعد از رسیدن به این نقطه، دقت کنید " بعد از رسیدن به این نقطه" و نه در حین آغاز اقدامات، می تونیم این پیشنهاد را به آنها بدیم که تعهدات برجامی را همچون ما که در ابتدا با اعتماد کامل به صورت تک گام اجرایی کردیم، آنها هم تعهدات برجامی را به همان صورت با اعتماد کامل به ایران (باید این پیام مخابره بشه که اونها به ما اعتماد کردند و این بعدها دستاورد های خیلی زیادی خواهد داشت) و طی یک گام اجرا کنند تا پس از اجرا، ما اقدامات "برگشت پذیر" را لیفت و تعلیق کنیم ( نه اقداماتی که تقریبا برگشت پذیر نیستند، چرا که ممکنه طرف مقابل یک ماه بعد زیر تعهدات بزنه و باید بتونیم ظرف یک ماه به نقطه قبلی برگردیم).

اما اگر اونها این پیشنهاد را در مدت مثلا 2 ماهه نپذیرفتند ( که قطعا نخواهند پذیرفت چون نیت اونها از مذاکرات اصلا امتیاز دادن نبوده و نیست!) ما باید اولا ظرفیت ها رو با شتاب بیشتری بالفعل کنیم، ثانیا با توجه به درصد پیشروی برنامه های موازی! طی مدت لازم درخواست خروج از NPT را بدیم و خارج بشیم.

وقتی به این نقطه برسیم می تونیم سر بازگشت به NPT (که تصمیم بازگشت کاملا اشتباه هستش و خیانتی بزرگ به شمار میاد) مذاکره کنیم. این مذاکرات را البته من فقط برای خرید زمان پیشنهاد میدم.

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
22 minutes قبل , alala گفت:

 

موافقم. اصولا اعتقاد دارم در پشت پرده که کارها باید انجام بشه تا حد امکان (البته با پذیرش یک ریسک چون ما ذیل اژآنس و خصوصا پروتکل هستیم امکان لو رفتن هر برنامه مخفی وجود داره اگر اژانسهای اطلاعاتی تصمیم بگیرند به یک نقطه مشکوک دسترسی بخوان از طریق اژانس؛ پس یک موعدی وجود داره که چه لو بریم و چه مرحله ای باشه که بخواهیم علنی کنیم (به هر حال باید تست صورت بگیره تا مراحل ساخت تکمیل بشه) ولی حتی بعد از مثلا اعلام رسمی فرضا دستیابی به بمب هم ما سالهای متمادی از طرف تمام جهان (اگر حمله را منتفی بدونیم چون چندان فایده ای هم براشون نخواهد داشت مگر بخوان زیرساختها را بزن که اونوقت بازدارندگی اتمی ما پیش میاد) تحت تحریم و فشار قرار خواهیم گرفت. پس این از این.

 

اما مهمترین وجه تاب اوری لااقل غذایی کشور گندم و نهاده است (نهاده اگر سراغ دانه های روغنی و سویا بریم هم تقریبا روغن مورد نیاز کشور که وارداتی است تامین میشه و هم کنجالش به عنوان خوراک دام) نکته اینجاست با این وضع سیستمهای ابیاری؛ کود و منابع ابی قابل دسترس نیست. یک کار گسترده میخواد تا به صورت تئوریک توان تامین تمام حجم مورد نیاز تامین بشه. همین امروز اصلا دولت رسما بخواد کلید بزنه خودکفایی را قبلش کلی زیرساخت شامل سد، سیستمهای ابیاری، کاشت و داشت و برداشت و بذر و اصلاح بذر و خودکفایی خصوصا کود فسفاته و .. مورد نیاز هست. اصل مشکل ما شاید برای فعلا فاصله گرفتن از اعلام رسمی رفتن به سمت بمب یا چیزی حتی شبیهش همین مورد هست.

 

 

 

با پول یکی از این اختلاس های مکرری که اتفاق می افته ، می شود زیر ساخت آبیاری و  کشاورزی مدرن در استان های با پتانسیل رو بسازند و توان لازم برای تامین امنیت غذایی رو به دست بیارند .

 

فعلا که کسی نفت و گاز ما رو نمی خره ، پس می تونیم از طرح های شیرین سازی آب در هرمزگان ، بوشهر ، سیستان و بلوچستان برای تامین آب لازم برای کشاورزی مدرن در سرزمین های بکر میانه ی ایران رو داشته باشیم . هم اقتصاد این استان ها بهبود پیدا می کنه و هم از لحاظ امنیت غذایی کشور و امنیت استانی در وضعیت بهتری قرار می گیریم .

 

این وضعیت اسفباری که داخلش هستیم ، به خاطر عدم توجه به زیرساخت ها در چند سال گذشته هست که البته دلیلش مشغول بودن مسئولین به حیف و میل بودجه های کشور بوده .

 

یک بچه ی 15 ساله که یکبار بازی استراتژیکی مثل Total War بازی کرده باشه می دونه که اولین رکن حکومت داری ، تامین غذا و منابع هست . ولی خب ، مسئولین ما در حد یک گیمر ساده هم نیستند یا بهتر واقعیت رو بگم که به فکر « بستن بار خودشون » هستند و بس .

 

 

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 minutes قبل , alexandre گفت:

فکر می کنم اقدام مجلس بیشتر با یک هدف مهم هستش و اون جلوگیری از آغاز مذاکراتی جدید و پذیرش تعهداتی جدید (محدودیت های مادام العمر).

 

همه ما میدونیم که دولت هیچ چیزی برای چانه زنی ندارد و تقریبا هر چیزی که باقی مانده غیر قابل مذاکره و جزو حقوقی هستش که سلبش یا واگذاریش موجودیت نظام را شدیدا به خطر می اندازد. دولت این اختیار و حق را ندارد که مثلا محدودیت های ولو کوتاه مدت حوزه دفاعی را بپذیرد، یا مثلا در منطقه از مواضع استراتژیک خودش عقب نشینی کند. پس تنها چیزی که برای دولت باقی میماند تمدید محدودیت های موقت و تبدیل اونها به محدودیت های دائم العمر هستش. این تنها چیزی هستش که دولت احتمالا می تونه بر سر پذیرش اون چانه زنی کند و مذاکرات با بایدن را آغاز کند.

اقدام مجلس هم در شرایط فعلی علارغم تمام تهدیداتی که ممکنه داشته باشد (این تهدیدات از ابتدا وجود داشته اما وقتی عقب نشینی ها تبدیل به روند شد هزینه مقاومت در برابر این روند به شکل فزاینده افزایش پیدا کرد و می کند) اقدام لازم و واجبی هستش. اما در مورد کیفیت این اقدام باید به صورت پلکانی عمل کرد. 

 

ما ابتدا باید جلوگیری کنیم از ورود بازرسان آژانس. خیلی سریع ظرفیت های هسته ای رو چندین برابر افزایش بدیم و خلاصه به سرعت برگردیم به وضعیتی حتی بهتر از دوره پیشا برجام. 

بعد از رسیدن به این نقطه، دقت کنید " بعد از رسیدن به این نقطه" و نه در حین آغاز اقدامات، می تونیم این پیشنهاد را به آنها بدیم که تعهدات برجامی را همچون ما که در ابتدا با اعتماد کامل به صورت تک گام اجرایی کردیم، آنها هم تعهدات برجامی را به همان صورت با اعتماد کامل به ایران (باید این پیام مخابره بشه که اونها به ما اعتماد کردند و این بعدها دستاورد های خیلی زیادی خواهد داشت) و طی یک گام اجرا کنند تا پس از اجرا، ما اقدامات "برگشت پذیر" را لیفت و تعلیق کنیم ( نه اقداماتی که تقریبا برگشت پذیر نیستند، چرا که ممکنه طرف مقابل یک ماه بعد زیر تعهدات بزنه و باید بتونیم ظرف یک ماه به نقطه قبلی برگردیم).

اما اگر اونها این پیشنهاد را در مدت مثلا 2 ماهه نپذیرفتند ( که قطعا نخواهند پذیرفت چون نیت اونها از مذاکرات اصلا امتیاز دادن نبوده و نیست!) ما باید اولا ظرفیت ها رو با شتاب بیشتری بالفعل کنیم، ثانیا با توجه به درصد پیشروی برنامه های موازی! طی مدت لازم درخواست خروج از NPT را بدیم و خارج بشیم.

وقتی به این نقطه برسیم می تونیم سر بازگشت به NPT (که تصمیم بازگشت کاملا اشتباه هستش و خیانتی بزرگ به شمار میاد) مذاکره کنیم. این مذاکرات را البته من فقط برای خرید زمان پیشنهاد میدم.

 

تا زمانی که دولت داره غارت می کنه ، چنین امکانی وجود نداره .

از نظر من دولت فعلی با سیساستمداران بالای 65 سال ، فقط می خواد تحریم ها برای 3 ماه هم که شده کم بشه یا اصلا تحریم ها بماند ولی به سبک همون 3000 گرین کارت ، امتیاز موقتی بگیرد تا بار خود را ببند ، پول ها رو به خارج منتقل کند و تامام !!!

 

من همه ی امیدم به ترامپ هست که یک حمله ی محدود یا گسترده انجام بده تا این خسران عظیم در این 7 ماه باقی مانده ، بگذره .

  • Upvote 2
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 17 دی 1398 در 21:25 , worior گفت:

بعنوان یک ایرانی، یک سوال اساسی در برابر عقل سلیم (کامن سنس) ما وجود دارد؛ واقعا این انگیزه شدید غرب در ممانعت از دستیابی ایران به یک برنامه حتی صلح آمیز هسته ای از کجا آمده و چه دلیلی دارد؟....

 

میتونم اینجوری فرض کنم که از دیدگاه یه غربی  جواب به سوالتون اینکه شما تا زمانی که تحت نظم بین الملل در نیای و نقش مردمان کشورت رو به عنوان نقش درجه دو و یا سه در جامعه بین الملل نپذیری همین رفتارها با شما ادامه خواهد داشت تا تسلیم بشوی یا نابود! حالا حق انتخاب با خودتون!   

البته این رو از دید اونا میگم!

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       
      182
       
      سه درس از درگیری نظامی روسیه و اوکراین
        در این نوشتار به سه نکته ی مهم نظامی ازصدها نکته در درگیری اخیر روسیه و اکراین پرداخته می شود. این درس ها به ترتیب اولویت به سه سطح راهبردی ( استراتژیک) ، راهکنشی ( تاکتیکی ) و راهکاری ( تکنیکی) پرداخته می شود. در مورد تعریف استراتژی و راهبرد به موضوعات دیگر در همین انجمن مراجعه کنید. در مورد تفاوت سطح تاکتیکی و تکنیکی باید توجه داشت که تاکتیک بالاترین سطح توصیف رفتار است اما تکنیک ها توصیف دقیق تری از رفتار در زمینه یک تاکتیک ارائه می دهند. در تعاربف مرتبط با سطوح رفتاری، سطح دیگری به نام  پردازه یا رویه(procedure) نیز تعریف می شود  که در اینجا به آن نمی پردازیم زیرا معمولا رویه‌ها یک توصیف سطح پایین و بسیار دقیق از رفتار در زمینه یک تکنیک ارائه می‌دهند و در بررسی های سیاستی چندان به کار نمی آیند. همچنین به دلیل اینکه بخش اعظم یادداشت در مورد یک موضوع راهبردی است در این قسمت ارسال می شود. در بخش راهبردی، تلاش نمودیم با شناسایی رفتار کشورهای خواستار هسته ای شدن، به یک دسته بندی رسیده و مدل مناسبی را برای ادامه پارادایم هسته ای ایران در مواجهه با قدرت های هسته ای پیشنهاد کنیم. بدیهی است تنها ارائه اصل ایده مولف دراین یادداشت مورد نظر بوده است و هرگونه توسعه در اصل نظریه و مفاهیم مرتبط نیازمند پژوهش های بیشتر است. 
       
       درس اول: سطح راهبردی :
       
      در بررسی های نظری مرتبط با سلاح های هسته ای، معمولا سه فاز اشاعه، خلع سلاح و کنترل را به عنوان تاریخچه این موضوع بیان می کنند ولی با توجه به موضوع مورد بحث ما، درروند ورود تسلیحات اتمی به تاریخ سیاسی/ نظامی دنیا می توان آن را به دو دوره تقسیم بندی کرد:
       
      نخست بدو پیدایش و در ادامه آن دوران اشاعه، در این دوره کشورهای فاتح جنگ دوم جهانی یکی پس از دیگری به باشگاه دارندگان سلاح اتمی[1] وارد شدند و نقش خود را به عنوان یک ابر قدرت برای دهه های بعد در عرصه سیاسی نظامی دنیا تثبیت کرده و بر همین اساس ساز و کار های لازم را نیز ایجاد کردند.
       دوم دوران منع اشاعه یا فاز کنترل، در این دوره پس از شکل گیری معاهده بین المللی NPT[2] که در 1968 تدوین و از 1970 اجرایی شد، قدرت های دارای سلاح اتمی تا آن زمان با به رسمیت شناختن و مشروعیت بخشیدن[3] به توانایی نظامی اتمی خود[4]، جلوی ورود دیگر کشورها به این عرصه، به عنوان یک فاکتور مهم با پتانسیل تغییر پارادایم[5] حاکم بر وضعیت نظامی و به تبعیت آن وضعیت سیاسی کشورها را گرفتند.
       
      تا قبل از این دوره کشوری چون چین که در آن دوره از نظر قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی کشوری جهان سومی بود با کمک هایی که به طرق مختلف به دست آورد در 1964 اولین تست اتمی اش[6] را انجام داد و توانست خود را به عنوان یک قدرت اتمی مطرح کند و از بستر به دست آمده از قدرت نظامی توانست جایگاه نظامی و حتی اقتصادی اش را بهبود بخشد. حتی روسیه که تا پیش از جنگ جهانی دوم یک قدرت نظامی دست چندم اروپایی بود صرفا با اتکا به توان اتمی که از سال 1949 آن را به دست آورد[7] توانست خود به را به عنوان یک هماورد تمام عیار در برابر آمریکا (بلوک غرب) مطرح سازد. به عنوان یک نتیجه منطقی کشورهای عضور باشگاه اتمی خواهان محدود شدن "حق" دسترسی دیگر کشورها به سلاح اتمی به عنوان مهمترین فاکتور ایجاد برتری نظامی شدند. از 1970 تا کنون کماکان در فاز کنترل یا منع اشاعه اتمی از سوی کشورهای اتمی نسبت به دیگر کشورها[8] به سر می بریم.
      به رقم مانع تراشی ها و ایجاد ساز و کارهایی چون NPT کشور های دیگری نیز به طرق مختلف از جمله با راه اندازی برنامه های اتمی پنهانی سعی به ورود به باشگاه دارندگان سلاح اتمی داشتند. از جمله این کشور ها می توان به کره جنوبی، کره شمالی، آفریقای جنوبی، هند، عراق، پاکستان، آرژانتین، ایران، سوریه، اسرائیل و لیبی اشاره کرد. در این بین تنها کشورهای کره شمالی، هند و پاکستان توانستند به طور موفقیت آمیز و علنی به توانایی تولید سلاح اتمی دست یابند و آن را حفظ کنند. اسرائیل نیز به رقم آنکه تمامی کارشناسان نظامی بر حجم قابل ملاحظه تسلیحات اتمی آن متفق القول هستند[9] اما به طور رسمی سیاست انکار و ابهام اتمی[10] را در پیش گرفته است. هند در سال 1974  [11]و پاکستان در سال [12]1998 اولین آزمایش های اتمی خود را انجام دادند. به رقم سیاست های کنترلی[13] و محدود کننده ای که از سوی آمریکا علیه برنامه اتمی این دو کشور در پی گرفته می شود، از جمله معامله اتمی هند-آمریکا[14] که در سال 2005 امضا شد، این دو کشور به دلیل عدم واگذاری تسلیحات اتمی خود تا به امروز توانسته اند از مزایای نظامی و سیاسی دارا بودن این دست تسلیحات استفاده قابل توجه ببرند و حتی در عین اینکه هیچ تحریم همه جانبه ای را تجربه نمی کنند روابط سیاسی و اقتصادی عمده ای را با غرب و حتی چین و روسیه بر قرار سازند. برخی کشورها نیز وضعیتی ویژه و نسبتا پیچیده تر را تجربه کرده اند. این کشورها لیبی، کره شمالی و ایران هستند.
       
      لیبی :
       لیبی برنامه اتمی خود را از اواخر دهه 1960 در پیش گرفته بود، اما در عمل هیچ گاه نتوانسته بود برنامه اتمی خود را به مرحله تست اتمی برساند. برنامه اتمی لیبی یک برنامه نسبتا گسترده و شامل ابعاد مختلفی بود. این کشور در ابتدا تلاش کرد مستقیما از چين سلاح اتمي‌خريداري كند ولی موفق نشد. پس از آن یک راكتور تحقيقي 10 مگاواتي را براي نيروگاه تاجورا از شوروي خريداري كرد و برنامه ساخت یک راكتور 440 مگاواتي دیگر به همراه شوروي را شروع کرد که این نیز به نتیجه نرسید. در یک تلاش ناموفق دیگر در ديدار محرمانه اي در پاريس، ليبي و پاكستان معاهده مخفيانه‌اي براي ساخت سلاح امضا کردند اما اين موضوع هم هيچ وقت به نتيجه نرسيد. قذافی حتی با خود آمریکا هم برای خرید فن آوری هسته ای مذاکره نمود. پس از دهها تلاش ناموفق در طی حدود بیست سال، در دهه نود میلادی فشار های جدی برای منصرف کردن لیبی از برنامه هسته ای اش آغاز شد. 
      نهایتا لیبی در سال 2003 طی توافقی[15] اعلام کرد که کلیه مواد و تجهیزات مربوط به برنامه اتمی اش را از بین می برد و حتی بخشی از این تجهیزات مستقیما به آمریکا منتقل شد. هدف از این کار تنش زدایی[16] و عادی سازی روابط با غرب بود. این سیاست تنش زدایی توانست در سال های پس از آن روابط اقتصادی لیبی را به عنوان یک تامین کننده نفت با برخی کشورهای اروپایی بهبود بخشد اما روابط لیبی و غرب هیچگاه به مرحله عادی سازی تمام عیار نرسید. در نهایت همان کشورهای اروپایی چون فرانسه و ایتالیا که شرکای عمده حکومت دیکتاتوری معمر قذافی بودند نقش عمده ای را در ساقط کردن حکومت وی ایفا کردند. لیبی از توانایی رسیدن به یک فناوری بسیار مهم نظامی صرف نظر کرد اما در برابر، تنها تحریم هایی که آن را از حقوقش منع کرده بود را  تا حدی از پیش پا برداشت.
      --- مثال لیبی به خوبی نشان می دهد  قدرت های اتمی بدون هیچ هزینه ای تنها با معامله بر سر تحریم هایی که برای طرف مقابل وضع کرده اند ، بدون اینکه واقعا امتیازی به کشور طرف معامله بدهد، برنامه اتمی دیگر کشورها را بر می چینند و عامل برتری[17] بی چون و چرای خود را حفظ می کنند.
       
      کره شمالی:
       اولین تلاش های جدی کره شمالی برای دست یابی به سلاح اتمی به 1962 باز می گردد، در آن دوره پیونگ یانگ خود را متعهد به تبدیل شدن به چیزی می دانست که "دژ تمام عیار[18]" می نامید؛ چیزی که در نهایت به حکومت کره شمالی به شدت نظامی گرا ی امروزی ختم شد.[19] [20]  کره شمالی در نهایت توانست اولین آزمایش اتمی شکافتی اش[21] را در سال 2006 به انجام رساند و خود را به عنوان یک قدرت اتمی جدید معرفی کرد. کره شمالی در مجموع تا سال 2017، شش آزمایش اتمی انجام داد که قوی ترین آنها یک بمب اتمی شکافتی تقویت شده بود و بنابر برخی تخمین ها[22] معادل 250 کیوتن TNT قدرت داشت. 
      اهمیت این آزمایش ها در برنامه اتمی هر کشوری از آن روست که دانش ساخت و بهینه سازی سلاح های اتمی به شدت تجربی و نیازمند آزمون و خطاهایی ست که در کامل ترین شکل آن صرفا از طریق تست های گرم به دست می آید. البته انواع دیگری از تست های جایگزین برای تست تمام عیار (full-scale) مانند  تست هیدرو نیز وجود دارد. آزمایش هیدرو-هسته ای یا زیر بحرانی که در آن مواد سوخت معمولی برای سلاح هسته ای کمتر از مقدار لازم برای حفظ یک واکنش زنجیره ای است حتی توسط معاهده منع جامع آزمایش هسته ای منع نشده است ولی برای اجرا نیاز به دانش فنی بالا دارند. بدین جهت پیشرفتگی و بهینگی سلاح های اتمی کشورهای دارنده این دست تسلیحات کاملا نسبت مستقیمی دارد با تعداد آزمایش های اتمی ( انفجار) که این کشورها ترتیب داده اند. ایالات متحده حد فاصل سال های 1945 تا 1992 تعداد 1032 مورد انفجار اتمی آزمایشی را در کارنامه خود ثبت کرد[23] این تعداد برای اتحاد جماهیر شوروی/ روسیه حد فاصل سال های 1949 تا 1991 معادل 981 مورد بود[24].
        پس از تحریم های شدید، پیونگ یانگ که پیش از آن نیز سعی کرده بود خود را ایزوله نگاه دارد با فشارهای شدیدی مواجه شد. این رژیم با هدف کاهش تحریم های شورای امنیت و آمریکا در سال 2018 گفت و گوهایی را با آمریکا و همسایه جنوبی اش در پیش گرفت. در نتیجه این گفت و گو ها که به دیدار دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، مون جائه[25] رئیس جمهور کره جنوبی، و کیم جونگ اون[26] رهبر کره شمالی در سال 2019 انجامید، کره شمالی متعهد شد برنامه آزمایش های اتمی خود را متوقف کند، علاوه بر آن کره شمالی بخشی از تاسیسات اتمی خود را نیز داوطلبانه منهدم کرد و به برخی از بازرسی های بین المللی و دیگر اقدامات نیز تن داد. در 31 اکتبر 2018، قانونگذار کیم مین کی[27] از حزب حاکم دموکرات کره جنوبی[28] بیانیه ای صادر کرد که در آن فاش ساخت که مقامات سرویس اطلاعات ملی کره جنوبی[29] چندین سایت آزمایشی هسته ای و موشکی کره شمالی را رصد کرده اند و آنها اکنون برای بازرسی بین المللی آماده هستند. کیم همچنین اظهار داشت که سایت آزمایش هسته ای پونگی-ری[30] کره شمالی که اکنون غیرفعال است و پایگاه پرتاب ماهواره سوهاه[31] در این مشاهدات گنجانده شده است. این دیدار توسط مقامات اطلاعاتی همراه با توافق سپتامبر 2018 پیونگ یانگ بود که در آن رهبر کره شمالی کیم جونگ اون با بستن سوها موافقت کرد و به کارشناسان بین المللی اجازه داد تا برچیده شدن سایت آزمایش موتور موشک و سکوی پرتاب را مشاهده کنند[32].
       
      --- در مورد کره شمالی مشاهده می کنیم که بر خلاف لیبی حتی متوقف شدن 4 ساله برنامه اتمی اش در عمل به هیچ موردی از رفع تحریم و کاهش فشارهای آمریکا بر این کشور نیانجامید. حتی با اینکه بر خلاف لیبی دانش هسته ای را تاحدود زیادی به دست آورده بود و سلاح هسته ای را هم تست نموده بود. به طور خلاصه در این بخش مایلم استدلال کنم که مشخصا داشتن دانش هسته ای و یا حتی پیش رفت در این دانش و ساختن سلاح نمی تواند موجوب تثبیت حق داشتن دانش هسته ای و حق داشتن سلاح هسته ای شود. برای تثبیت این حق مشخصا به موارد دیگری نیاز است مهم ترین فاکتورهای دیگری که به نظر می رسد اراده سیاسی در نوع مذاکره و یا داشتن قدرت های دیگر مکمل ( واضحا قدرت اقتصادی و یا ارتش متعارف قدرتمند) است. 
       
       اوکراین:
       پس از سخنرانی زلنسکی در مورد قدرت اتمی از دست رفته اوکراین توجه جهانی باردیگر به این موضوع جلب شد. در ایران نیز سایت های خبری این موضوع را دستمایه تبلیغات عمدتا سیاسی خود قرار دادند. واقعیت آن است که در سال 1991 و پس از فروپاشی شوروی، اوکراین تازه استقلال یافته دارای 3 هزار کلاهک اتمی بود که پس از آمریکا و روسیه آن را به سومین کشور دارنده بیشترین سلاح اتمی در دنیا تبدیل می کرد[33].  اوکراین به عنوان یک کشور اروپایی و یکی از مهمترین جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی از لحاظ صنعتی توان قابل توجهی در سطح دنیا داشت. نظام دیوانی و اقتصادی نسبتا منظمی داشت و عملا درگیر هیچ یک از مشکلاتی که کشوری چون ایران امروز درگیر آن است نبود، اما به دلایلی از جمله بحران های مالی به ارث رسیده از شوروی سابق (نفوذ امنیتی های سابق در نهاد های به ظاهر دمکراتیک) و نیز سعی در تنش زدایی با غرب و ایجاد روابط گرم اقتصادی از توان اتمی خود دست کشید. در 1994 در توافقنامه بوداپست[34] که میان اوکراین، بلاروس و قزاقستان که کشورهای تازه استقلال یافته از شوروی دارای ذخایر تسلیحات اتمی بودند از یک سو، و روسیه، انگلیس و آمریکا ازسوی دیگر، سه کشور استقلال یافته قبول کردند در ازای " تضمین های امنیتی در برابر تهدید یا استفاده از قوای نظامی علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی شان" تسلیحات اتمی خود را واگذار کنند[35].   این امر درحالی بود که طبق برخی گزارش ها اوکراین صرفا به صورت فیزیکی این کلاهک ها را در اختیار داشت و امکان فعال سازی آنها صرفا از طریق کدهایی[36] بود که در اختیار روسیه بود[37] [38]. در سال 2009 نیز روسیه و ایالات متحده بیانیه مشترکی را صادر و در آن اعلام داشتند که تضمین های امنیتی توافق نامه بوداپست حتی پس از انقضای معاهده ی START کماکان پابرجا خواهد ماند[39]. 
       دولت اوکراین گمان می کرد امنیت اوکراین به دلیل اشتراکات فرهنگی، اقتصادی و حتی قومی فراوان با روسیه همواره از جانب مرزهای شرقی اش تامین خواهد بود، و علاوه بر آن با این اقدام در جهت تنش زدایی با غرب روابط سیاسی و اقتصادی بسیار گسترده ای را نیز با بلوک غرب به دست خواهد آورد که به رونق هرچه بیشتر اقتصاد و صنعت اوکراین کمک می کند. اما همه اینها، با وجود پتانسیل عظیمی که این کشور به عنوان مهمترین و صنعتی ترین جمهوری اتحاد جماهیر شوروی پس از روسیه از آن برخوردار بود، نه تنها موجب شکوفایی چشم گیر اقتصادی اوکراین نشد بلکه تمامیت ارضی اش نیز تامین نشد. هیچ یک از تضمین های داده شده از سوی روسیه و آمریکا و دیگر کشور ها در زمان اشغال کریمه و مناطق شرقی اوکراین گره ای از کار کیف نگشود، و حداکثر اقدام برخی کشورهای غربی اعمال تحریم های محدود، ارسال تسلیحات دست چندم و نه چندان تاثیر گذار و در نهایت لفاظی بود. در این بین آلمان حتی مرزهای هوایی خود را به روی هواپیمای انگلیسی حامل کمک نظامی بست[40].البته اکنون و پس از آغاز تجاوز روسیه رویه ارسال سلاح به اوکراین تغییر یافته و سیل سلاح های غربی به این کشور سرازیر شده است. البته در همین برهه هم طرف های غربی سعی در حفظ سطح تنش داشته و از ارسال سلاح هایی که خاک روسیه را هدف قرار دهد سرباز می زنند. ( برای نمونه عدم ارسال پرتابه های برد بلند هیمارس تاکنون) 
       
      --- در مورد اکراین می توان دید که این کشور نه تنها از توان اتمی خود دست کشید، بلکه به دلیل  مشکلات اقتصادی که در تمام سال های پس از فروپاشی شوروی داشت نتوانست  توان نظامی کنوانسیونی خود را حفظ کند چه رسد به ارتقای تجهیزات. بسیاری از تجهیزات نظامی باقی مانده از دوره شوروی از وضعیت عملیاتی خارج و یا حتی اوراق شدند، از سوی دیگر هیچ نوسازی عمده ای نیز به دلیل مشکلات اقتصادی عمده در ارتش این کشور، به رغم توانایی فنی و صنعتی عظیمی که در اختیار داشتند صورت نگرفت. این بخش از استدلال متکی بر آن است که تصور سیاستمداران اکراین مبتنی بر به دست آوردن فاکتورهای دیگر قدرت مانند قدرت اقتصادی و یا داشتن ارتش متعارف قوی بدون سلاح هسته ای، چقدر نادرست بوده است و امروز مشخص است که با حفظ تسلیحات هسته ای احتمال حمله روسیه بسیار کمتر می شد. 
       
      ایران:
       برنامه اتمی ایران به رغم قدمت قابل توجه[41] [42] هیچگاه به مرحله آزمایش گرم سلاح اتمی نرسید. در طی دو دهه اخیر در موارد متعدد ایران جهت محدود کردن و یا حتی تعلیق برنامه اتمی خود با گروهی از کشورهای غربی و یا مجموعه کشورهای عضور شورای امنیت مذاکره کرده است. این تاریخ طولانی مذاکرات شامل بیانیه سعدآباد[43]، توافق بروکسل[44]، توافق پاریس[45]، مذاکرات 6 گانه ژنو[46]، تفاهم هسته‌ای لوزان[47] و نهایت برجام (JCPOA)[48] می باشد. در هر دوره از توافقات طرف ایرانی با اعتماد سازی (در حوزه های اتمی و حتی غیر اتمی)، تعلیق برنامه اتمی، توقف توسعه برنامه، کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده، کاهش تعداد سانتریفیوژ ها[49]، تعطیلی تاسیسات، بازرسی های سخت گیرانه و بی نظیر در سطح دنیا و ... را پذیرفته، دست آورد این مذاکرات اما همواره کارشکنی، حفظ و حتی تشدید تحریم ها، محور شرارت خواندن ایران، تهدید به حمله نظامی، عدم اجرای وعده های داده شده به طرف ایرانی، تحریم های فلج کننده، مصادره اموال، منع تجارت با ایران، تحریم نفتی و بانکی، تهدید های چند باره در دوره اوباما و ترامپ به مورد حمله اتمی قرار گرفتن، تعطیلی و عقب ماندگی برنامه اتمی، ترور های متعدد دانشمندان اتمی، جاسوسی و خراب کاری های عمده در صنعت اتمی ایران بوده است. مهم ترین باخت ایران در جریان مذاکرات از دست دادن پتانسیل تولید سالانه 4 الی5 کیلوگرم پلوتونیوم بر اثر از دست دادن راکتور آب سنگین اراک بود. نقل قول هایی منتسب به صالحی و یا مرحوم فخری زاده وجود دارد که خروجی آب سنگین اراک را مناسب تولید سلاح ندانسته اند. از سوی دیگر برخی معتقدند که این مقدار پلوتونیوم با اندکی تغییر در طراحی راکتور، پتانسیل تولید سالانه یک یا دو سر جنگی تاکتیکال ( حدود 20 کیلو تن) را برای ایران فراهم می نمود. 
       
      ---- وضعیت امروز ایران در مقایسه با موارد پیش گفته نشان دهنده ی خسارت بیش از حدی است که ملت ایران تنها از" نحوه ی مذاکره و اراده ی سیاسی بلاتکلیف موجود" متحمل شده اند. در مجموع مذاکرات و معامله های اتمی ایران حتی نسبت به مورد حداقلی چون لیبی نیز سودمند نبوده است. این در حالی ست که در مورد لیبی و کره شمالی، این دو کشور به واقع چیز زیادی را از دست ندادند، لیبی حتی به توان فنی ساخت سانتریفیوژ نرسیده بود، کره شمالی نیز تسلیحات اتمی خود را واگذار نکرد، و تاسیسات اتمی مهم و تاثیرگذاری را به تعطیلی نکشاند، به همین چندان جهت انتظار دریافت امتیاز های چشمگیری از آمریکا را می توان برای آنها متصور نبود. حال آنکه ایران در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت اتمی همه چیز را داد و هیچ به دست نیاورد.
       
      نتیجه گیری: 
      از آنچه در مورد تاریخچه هسته ای شدن کشورها گفته شد می توان چهار مدل را در انواع مذاکرات انجام شده با قدرت های اتمی شناسایی نمود.
      مدل اول مذاکره بر سر دانش هسته ای ؛ مدل لیبی است.
      مدل دوم مذاکره بر سر حق ساخت سلاح هسته ای؛ مدل کره شمالی است.
      مدل سوم مذاکره بر سر حق انباشت سلاح های هسته ای؛ مدل اکراین است
      و مدل چهارم که مدل هند و پاکستان است مدل مذاکره بر سر حق کاربست سلاح هسته ای است.
       مدل ایران اما مشخصا یک مدل بلاتکلیف است. ایران با سابقه بسیار طولانی در دانش هسته ای جهت حفظ این دانش و بر سر موارد ادعایی مذاکرات را شروع نمود.سپس به طور مخفیانه برای ساخت سلاح هسته ای اقدام کرد و به طور مخفیانه بدون رسیدن به مرحله تست گرم آن را کنار گذاشت. از آن زمان همواره با موضوع "بازه فرار هسته ای" بازی می کند و در یک بلاتکلیفی مطلق تحریم هایی که باید برای ساخت سلاح متحمل می شد را تحمل کرده و بدون ساخت سلاح تنها با بازی با کارت فرار هسته ای قصد امتیاز گیری از کشورهای هسته ای  را دارد. 
      توضیح بیشتر آنکه در دوره های قبل از دولت تدبیر و امید سعی می شد از افزایش میزان غنی سازی و حجم ذخایر اورانیوم غنی شده به عنوان اهرمی در مذاکرات برای امتیاز گرفتن - یا موضوعی برای معامله – استفاده شود.
       
      اکنون اما به نظر می رسد ادبیات جدیدی در حال شکل گرفتن است . ادبیاتی که امروزه در سطح نخبگانی و بعضا مردمی شکل گرفته است عموما بر پایه این رویه است که ایران ابتدا بمب (کلاهک) اتمی را بسازد و سپس بر سر آن با طرف های غربی و شرقی مذاکره کند. تجربه اوکراین به وضوح نشان می دهد که این ره به ترکستان است و توفیقی از این مسیر نصیب ایران نخواهد شد. اوکراین بر سر سه هزار کلاهک اتمی با امضای شرق و غرب توافق کرد، و امروز در حالی در لبه فروپاشی اقتصادی و تجزیه ایستاده است که آن توافق ها و امضای مکتوب شده در همان روی کاغذ باقی مانده اند.
      به بیان دیگر کلیه فعالیت ها و مذاکرات صورت گرفته با کشورهای در شرف اتمی شدن یک بازی مجموعه صفر[50] بوده است که در آن یک طرف همه چیز را به دست می آورد و طرف دیگر همه چیز را از دست می دهد. تجربه دو دهه مذاکرات اتمی در دولت های مختلف با رویکرد های مختلف نیز به نوبه خود این نظر را اثبات کرده است.
       در شرایط موجود با یک نگاه واقع گرایانه نمی توان وضعیتی را در یک بازی مجموعه صفر متصور بود که ما برنده کامل و قدرت های اتمی یا درواقع اعضای شورای امنیت[51] بازنده تحولات باشند. در این حالت بهترین رویکرد ممکن این است که بتوان با ابتکار عمل معادلات را به سمت بازی با مجموع غیر صفر[52] سوق داد. خروجی این بازی باید احقاق تمامی حقوق ملت ایران و رفع تمامی تحریم ها و موانع باشد، بدون اینکه چیزی را – یا مانند مذاکرات پیشین همه چیز را - در این بین ببازیم. در این رویکرد جمهوری اسلامی ایران ساخت، عملیاتی سازی و انباشت سلاح اتمی را به انجام می رساند و به هیچ وجه بر سر مواردی چون میزان ذخایر اورانیوم غنی شده، تعداد و نوع سانتیرفیوژ ها، درصد غنی سازی و ... مذاکره نمی کند. با خارج شدن از آن بازی بی حاصل و کهنه 20 ساله، در واقع این بار ایران به عنوان یک قدرت اتمی اثبات شده[53]، بر سر کاربرد و یا عدم کاربرد سلاح اتمی مذاکره می کند و نه بر سر داشتن و یا نداشتن سلاح اتمی، حفظ و یا از دست دادن ظرفیت صنعت اتمی.  این درواقع سطح و ادبیاتی ست که ابر قدرت ها در قالب آن با یکدگیر صحبت و مذاکره می کنند، رویه ای ست که آمریکا و روسیه برای دهه ها از آن پیروی کرده اند. مواردی همانند اینکه توافق شود در چه محل هایی سلاح اتمی انباشت شود یا نشود یا در چه تعدادی به چه شکلی صورت گیرد همگی از مصادیق مربوط به حوزه کاربرد (مقدمات کاربرد) می باشد. لاجرم ایران نیز برای خروج از این دور باطل و بی سرانجام بیست ساله ناگریز است که وارد این فاز شود.
      البته در برابر این سیاست برخی  بیم سرنوشت کره شمالی را برای ایران می دهند و معتقدند که پیونگ یانگ پیشتر این مسیر را پیموده و جز انزوای بی مانند در سطح بین المللی و رشد فقر چیزی نصیبش نشده است. اما اشتباه این استدلال از آن جا ست که اولا کره شمالی اساسا در قطع رابطه خودخواسته با دنیا به سر می برد و ایزوله بودن نسبت به دیگر کشورهای دنیا روش حاکمرانی بوده است که حکومت کمونیستی این کشور به صورت خودخواسته در پیش گرفته است. کره شمالی هیچگاه در هیچ برنامه و یا مذاکره ای قصد ارتباط و تجارت آزاد با جامعه جهانی را نداشته است. دوم آنکه مساله سلاح اتمی برای کره شمالی، آنچنان که پیشتر در ابتدای این یادداشت اشاره شد از بدو امر مساله ای در قالب تفکر قلعه ای و صرفا دفاعی بود. پیونگ یانگ در طی حدود هفتاد سال گذشته (پس از جنگ کره) همواره به دنبال تبدیل شدن به دژی تمام عیار بوده است و نه یک ابر قدرت فعال و دارای ارتباطات گسترده در سطح دنیا، و مسیری کاملا متضاد با مسیر پیشنهادی در این یادداشت را در پی گرفته است. به بیان دیگر در نظر مخالفان رویه پیشنهادی بین رفتار سیاسی[54] و مساله سلاح اتمی کره شمالی، یک مغالطه بزرگ صورت می گیرد. اما در مدل هند و پاکستان که از جمله دارندگان سلاح اتمی در مقیاس قابل توجه هستند، مساله سلاح اتمی آنها کاملا( اگرچه به طور غیر رسمی)  پذیرفته شده و هدف هیچ کارزار فشار حداکثری و تهدید به جنگ از سوی هیچ ابر قدرتی دیگر نیستند. این دو کشور نه تنها مورد تحریم های فلج کننده قرار نگرفته اند بلکه روابط عمده ای با شرق و غرب داشته و حتی این روابط وارد حوزه نظامی نیز شده است. علاوه بر این به دلیل توان تسلیحات اتمی این کشور ها دیگر کشورها اساسا نمی توانند تمام گزینه ها را برای آنها روی میز بگذارند و ابزارهای فشار احتمالی برای ایشان به شدت محدود شده است. دامنه این موضوع فراتر از این موارد رفته و حتی کار به آنجا می کشد که آمریکا به شدت با مسائلی که حاکمیت ملی این کشورها را به خطر بیاندازد مقابله می کند، چرا که بیم آن دارد که در میان آشوب تسلیحات اتمی این دو به دست دیگر کشور ها و یا حتی بازیگران غیر دولتی بیافتد. مشخص است که راه فعلی که جمهوری اسلامی ایران در حال پیمودن آن است مسیر "کره شمالی سازی" است. آنچنان که در طی دو دهه گذشته نیز جز افزایش انزوا و تحریم، بسته شدن انواع مسیر های تجاری و مالی ماحصلی برای ایران نداشته است.
       
      [1] nuclear-weapon states
      [2] Non-Proliferation Treaty
      [3] کشورهایی که تا پیش از 1 ژانویه 1967 سلاح اتمی خود را ساخته و آزمایش کرده اند.
      [4] شامل آمریکا، انگلیس و شوروی که قدرت های اتمی  بنیانگذاران NPT بودند و از آنها به عنوان Recognized nuclear-weapon state ratifiers یاد می شود، و کشورهایی چون چین و فرانسه که سلاح آتمی آنها به موجب این پیمان به رسمیت شناخته شد Recognized nuclear-weapon state acceders
      [5] Paradigm shift
      [6] در 16 اکتبر 1964 چین نام خود را به عنوان 5 امین کشوری که پس از آمریکا، شوروی، انگلیس و فرانسه دست به آزمایش سلاح اتمی زده است در تاریخ ثبت کرد. چین پروژه دست یابی به سلاح اتمی خود را از اواسط دهه 1950 و پس از جنگ کره آغاز کرده بود، و البته در این مسیر از کمک های چشم گیر شوروی در حوزه مسائل فنی و تجهیزات برخوردار شده بود. تحقیقات در باره طراحی این بمب در موسسه فیزیک و انرژی اتمی پکن، و کار غنی سازی اورانیوم در منطقه لانژو صورت می گرفت. اما با سرد شدن روابط شوروی و چین در اواخر دهه 1950 شوروی از همکاری های فنی در این پروژه دست کشید. در جوئن 1959 نیکیتا خروشچف تصمیم گرفت از ارائه نمونه اولیه بمب به چینی ها خودداری کند. این مساله چین را وادار کرد تا کار بر روی سلاح اتمی را با اتکا به توان داخلی و تحت پروژه 59-6 پیگرید.  سرانجام در اکتبر 1964 چین توانست اولین آزمایش اتمی خود را در صحرای گوبی در غرب چین، در نزدیکی جاده تاریخی ابریشم به انجام برساند. این بمب معادل 22 کیلوتن قدرت داشت که 1 کیلوتن بیشتر از بمب Fat Man بود که آمریکا در طی جنگ جهانی دوم با آن شهر ناکازاکی را نابود کرده بود.          چین در مجموع 47 آزمایش اتمی انجام  داد که آخرین آن در 29 جولای 1996 تنها 2 ماه پیش از امضای معاهده ی منع آزمایش اتمی (CTBT) بود. قوی ترین این آزمایش ها معادل 4 مگاتن (4 میلیون تن) TNT قدرت داشت که از نوع هیدروژنی بود.
      [7] اتحاد جمهاهیر شوروی سابق اولین آزمایش اتمی اش را در تاریخ 29 آگوست 1949 با کد "RDS-1"  در سایت تست Semipalatinsk در قزاقستان امروزی به انجام رساند. این بمب معادل 22 کیلوتن TNT  قدرت داشت. پس از بمباران هیروشیما و ناکازاکی در 1945، و دیدن قدرت بی مانند این تسلیحات جوزف استالین دستور داد تا در طی یک دوره 5 ساله پروژه ساخت بمب اتمی به انجام برسد و این مهم بر عهده دانشمند اتمی جوان، ایگور کورچاتوف گمارده شد. بمب RDS-1 شباهت بسیار زیادی به بمب Fat Man آمریکایی داشت که ناکازاکی را ویران کرده بود. این به این دلیل بود که شوروی توانسته بود با جاسوسی اطلاعات پروژه منهتن و آزمایش Trinity را به دست آورد و بر اساس آن بمب پلتونیومی خود را طراحی کند.
      [8] prohibition of development, production, stockpiling and use
      [9] دست کم 90 کلاهک اتمی
      [10] Atomic ambiguity
      [11] اولین تست اتمی هند تحت پروژه  Pokhran I در 18 می 1974 در شمال شرقی منطقه پوکاران در ایالت راجستان در فاصله کمتر از 100 کیلومتری مرز پاکستان صورت گرفت. این بمب که "بودای خندان" نام داشت در یک شفت زیر زمینی منفجر شد و قدرتی معادل 12 کیلو تن (12000 تن) TNT داشت. این قدرت حدودا معادل نیمی از  توان بمب اتمی ترینیتی بود که اولین تست اتمی تاریخ (در 16 جولای 1945) بود که توسط آمریکا انجام شد. هند حد فاصل سال های 1974 تا 1998 تحت پروژه های Pokhran I و Pokhran II در مجموع 7 آزمایش اتمی انجام داد که قدرتمند ترین آنها معادل45 کیلوتن TNT قدرت داشت.
       
      [12] پاکستان اولین تست اتمی خود را در تاریخ 28 می 1998 پاسخ به برنامه Pokhran II هند تحت پروژه Chagai-I به انجام رساند. در این پروژه در مجموع 5 آزمایش سلاح اتمی صورت گرفت که قوی ترین آنها معادل 40 کیلوتن TNT قدرت داشت. در سال 2005 بی‌نظیر بوتو مدعی شد که پدرش ذوالفقار علی بوتو به وی گفته بوده که پاکستان از سال ها قبل، و در واقع در سال 1977 توانسته بوده به سلاح اتمی دست یابد اما صرفا به دلیل اجتناب از تنش های بین المللی از آزمایش آن سرباز زده بود، و در سال 1998 تنها پس از آزمایش های اتمی جدید هند انگیزه لازم برای اجرای آزمایش اتمی به دست آمد.
       
      [13] Arms control policy
      [14] India–United States Civil Nuclear Agreement
      [15] https://www.armscontrol.org/factsheets/LibyaChronology
      [16] De-escalation
      [17] The factor of superiority
      [18] all-fortressization
      [19] Samuel Ramani (February 18, 2016). "These 5 things help make sense of North Korea's nuclear tests and missile launch"
      [20] John Pike. "Nuclear Weapons Program". globalsecurity.org. Archived from the original on March 2, 2010.
      [21] nuclear fission device
      [22]  NORSAR revised estimate based on a tremor of 6.1M
      [23]  https://www.ctbto.org/nuclear-testing/the-effects-of-nuclear-testing/the-united-states-nuclear-testing-programme.
      [24] https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_nuclear_weapons_tests_of_the_Soviet_Union
      [25]  Moon Jae-in
      [26]  Kim Jong-un
      [27] Kim Min-ki
      [28] Democratic Party of Korea
      [29] National Intelligence Service
      [30] Punggye-ri
      [31] Sohae
      [32] "North Korea is reportedly preparing nuclear and missile sites for international inspectors". CNBC. October 31, 2018.
      [33] Ukraine Special Weapons Archived 1 April 2005 at the Wayback Machine, GlobalSecurity.org
      [34] Budapest Memorandum on Security Assurances
      [35] Vasylenko, Volodymyr (15 December 2009). "On assurances without guarantees in a 'shelved document'"
      [36] فعال سازی با این کد ها از طریق سامانه های Permissive Action Link و سامانه های فرماندهی و کنترل روسی انجام می پذیرفت.
      [37] Martel, William C. (1998). "Why Ukraine gave up nuclear weapons: non-proliferation incentives and disincentives". In Barry R. Schneider; William L. Dowdy (eds.). Pulling Back from the Nuclear Brink: Reducing and Countering Nuclear Threats
      [38] Pikayev, Alexander A. (Spring–Summer 1994). "Post-Soviet Russia and Ukraine: Who can push the Button?"
      [39] Ukraine, Nuclear Weapons, and Security Assurances at a Glance | Arms Control Association".
      [40] https://twitter.com/terror_alarm/status/1483366144274743301?t=ikoxHoIkJktu1bpoA3iWjg&s=09
      [41] برنامه هسته‌ای ایران که در سال ۱۳۲۹ آغاز شده بود در سال ۱۳۵۳ با تأسیس سازمان انرژی اتمی ایران و امضای قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر شکل جدی به خود گرفت. ایران در سال ۱۳۳۷، به عضویت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درآمد و در سال ۱۳۴۷ پیمان عدم تکثیر سلاح‌های هسته‌ای (ان‌پی‌تی) را امضاء کرد و دو سال بعد آن را در مجلس شورای ملی به تصویب رساند.
      [42] Khan, Saira (2010). "The study case:Iran". Iran and nuclear weapons. Routledge Global SecurityStudies. pp. ۴۷–۴۸. ISBN 978-0415-45307-3.
      [43] در ۲۹ مهر ۱۳۸۲
      [44] ۴ اسفند ۱۳۸۲
      [45]  در ۲۴ آبان ۱۳۸۳
      [46] آخرین مورد در ۳ آذر ۱۳۹۲
      [47] ۱۳ فروردین ۱۳۹۴
      [48] ۲۳ تیر ۱۳۹۴
      [49] centrifuge
      [50] Zero-sum game
      [51] United Nations Security Council
      [52] non zero-sum game
      [53] تثبیت قدرت اتمی و در صورت لزوم اراده استفاده از سلاح اتمی شامل مباحث فنی مفصلی می باشد که از موضوع این یادداشت خارج است. البته پیشتر این موارد موضوع بررسی اندیشکده ممتن (موسسه مطالعات و تحلیل های نظامی) بوده است.
      [54] political behavior
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.