Recommended Posts

1 hour قبل , angel20 گفت:

دقیقا کدوم کشور تا حالا همچین کاری با ایالات متحده کرده؟؟ اصن بر فرض محال بدون تلفات باشه نتایج ذیل رو داره واسه ایران و منطقه:

 

کسی نکرده و بنده هم ارزش این کار رو پایین نیاوردم.

میگم بایستی نفس حمله رو افق بالاتری از صرف انتقام و... دید.

حمله یک اقدام مهم و دارای پشتوانه راهبردی بوده .

اما در مورد پاتریوت و... نمی‌دونم عین الاسد پاتریوت داره یا نه ولی گفته میشه در اثنای حمله منطقه دچار خاموشی شده ! 

برخی کارشناسان دو احتمال مطرح میکنن یا موشک ها هایپرسونیک بودن ( که با توجه به اینکه خودم اولین کسی بودم خبر صدای موشک رو‌ گذاشتم ، کم‌تر از ۳_۵ دقیقه بعد عین‌الاسد مورد اصابت قرار گرفته بود، پس احتمال استفاده ازش زیاده) یا استفاده از جمینگ و سلاح های EMP ... پهپاد هم اون دور پلکیده گویا....

 

 

اهداف حمله و نحوه اون بسیار مهمتر و ارزش بیشتری برای تحلیل دارند.

 

در ضمن این حمله حتی ممکنه منجر به خروج آمریکا هم بشه از منطقه، چیزی شبیه حادثه بمب گذاری در مقر تفنگداران دریایی ایالات متحده در بیروت با تأثیر روانی بیشتر ! 

من بشخصه فرض هماهنگی رو رد نمیکنم.

ویرایش شده در توسط Yavantgarde
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
45 minutes قبل , ariya0912 گفت:

سکوت امریکاییها رو در کنار تماسهای پمپئو با کشورهای منطقه و خروج نیروهاشون از پایگاهای سوریه رو کنار هم بذارید.

پمپئو یک هفته است داره نه فقط با کشورهای منطقه بلکه فراتر از اون هم رایزنی میکنه(البته شایدم اونا با پمپیو رایزنی میکنن)

درباره خروجشون از سوریه هم تفاسیر گوناگونی میشه داشت ولی اگه تفسیر مد نظر شما درست بود تخلیه کویت و عراق عاقلانه تر نبود؟(بگذریم که من هنوز به اصل خبر تخلیه کامل سوریه توسط آمریکا شک دارم. یعنی رفقای التنف و کرد رو تنهای تنها گذاشتن؟)

 

بهتره همون طور که آقا مصطفی گفتن احساساتمون رو کنترل کنیم. چه در جهت مثبت و چه منفی.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باز هم میگم هدف ایران گرفتن تلفات نبوده، بلکه نابودی تاسیسات پایگاه ها بوده.

این حمله حتی می‌تونه در نوع روابط با خود آمریکا هم تاثیر گذار باشه ! من فکر میکنم ما از مدتها پیش برنامه زدن این دو مرکز رو داشتیم اما از تبعات احتمالی و نحوه اون حذر داشتیم. سقوط این دو پایگاه بسیاری از برنامه‌های آمریکا در منطقه رو تحت تاثیر قرار میده.

 

 

هدف از اول همین بوده ! 

حالا گزارش مستندی از حمله نیست اما منابع میدانی از تخریب گسترده میگن.

گفته میشه بیش از ۳۰ موشک که احتمالاً دارای سرعت بسیار بالایی بودند به عین الاسد زده شده که قطعا پایگاه رو از سرویس خارج کرده برای مدتی طولانی.

مرکز اربیل هم که یه مرکز اطلاعاتی و شنود بوده هدف قرار گرفته اونجا اسرائیل هم بوده ! 

 

 

تردیدی ندارم که هدف از اول این دو تا بوده، برای این که عملیات ایران در سوریه با فراخ بال بیشتری به پیش بره.

 

تاسیسات و دارایی های راهبردی و ارزشمند این پایگاه ها بمراتب مهمتر از گرفتن تلفات انسانی است.

 

 

 

 

اما رویکرد رسانه‌ای غرب نشون میده که علی الظاهر قصد دمیدن بر قضیه رو ندارن و سعی میکنن با تاکید بر عدم تلفات انسانی ( که در دورنمای راهبردی خیلی مهم نیست.) سطح تنش رو پایین بیارن.

ولی این به معنی بیخیال شدن نیست. 

با توجه به اینکه بعیده کشور‌های منطقه اجازه استفاده از پایگاه هاشونو بد( غیرممکن نیست اما بعیده) احتمالا از سمت اقیانوس هند حملات کوچک و محدودی ترتیب داده بشه ( حالا اینکه بزنن یا نه بستگی به خودشون داره) پس حتماً آمادگی رزمی نیروهای هوایی و پدافند هوایی باید در بالاترین سطح باقی بمونه.

 

 

تاثیرات این حمله در روزها و ماه‌های آینده بیشتر خودشو نشون میده ،

 

در هر صورت باید کماکان مراقب بود .

 

دعا کنیم برای سامان گرفتن اوضاع و‌ شیفت شدن به شرایط عادی

 

 

 

 

 

 

ولی حالا فرصت خوبیه که ما بسیاری از محدودیت های خودساخته در بخش فضایی و هسته‌ای رو مورد بازنگری قرار بدیم و البته در رویکردهای جنگی‌مان

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
21 minutes قبل , MR9 گفت:

سلام علیکم

ظاهرا تحلیل هایی هست که معتقدند گروه های عراقی قصد دارند  حساب شهادت ابومهدی مهندس را جداگانه تسویه کنند ، فرض بر اجرای این حملات ، مسیر بکدام سمت حرکت می کند ؟؟ 

 

عرض سلام و ادب.

براساس تحلیلی که من از این موضوع دارم (که مجدداً تأکید می کنم که این، نظر و تحلیل بنده هست و نه نظام یا عین واقعیت و اطلاعات بنده هم برگرفته از همین اخبار و رسانه هاست و اطلاعات پنهانی نیز ندارم.)، در شرایط فعلی، تعادلی معقول برقرار شده که پس از چند ماه آشوب در عراق و مشخصاً یک هفته پر از التهاب (از زدن پایگاه های حشد تا ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی و وقایع پس از آن)، ثباتی نسبی برقرار شده است. اگرچه زمین بازی، کشور عراق بوده، ولی بازیگران اصلی دو کشور دیگر بوده ان و جنگ قدرت شون هم طبیعتاً فقط به میزبانی کشور و ملت عراق بوده؛ والا موضوع فراتر از این کشور هست.

 

ابتدا ببینیم چه به دست آمده است.

 

---------------------------------------------------------------------

 

با شرایطی که پس از زدن پایگاه های حشد و سپس واقعه ترور پیش اومد، وزنه سیاسی به نفع ایران چربید و پیروزی دموکراتیک حاصل شد.

برای درک اهمیت این پیروزی، فقط در نظر بگیرید اگر این اقدامات احمقانه و کاملاً حساب نشده ایالات متحده نبود، تاکنون دولت منحل شده بود، مجلس نیز منحل شده بود و احزاب در پی تلاش برای برگزاری مجلس جدید و کسب کرسی های بیشتر بودن و ترکیب مجلس می تونست چیزی باشه که میل و خواست ایالات متحده باشه و به سادگی احزاب پیروز، رأی به خواست و میل ایالات متحده داده و ایران رو تحت فشار بذارن. به عبارت دیگه بازی دیپلماتیک رو به سادگی به امریکایی ها باخته و منافع قابل توجهی رو در عراق از دست بدیم یا در خطر ببینیم. با توجه به اینکه افکار عمومی عراق نیز تا حدودی علیه ایران بود (بالاخص با بمباران شبانه روزی شبکه های غربی و عربی)، این امر می تونست مورد حمایت ملت عراق هم قرار بگیره و به عبارتی بحرانی رو به همین سادگی در مرز غربی مون احساس کنیم.

 

اما امروز چه شده؟ بار منفی افکار عمومی تا حدودی به نفع ایرانی ها و علیه امریکایی ها چرخیده، مجلس فعلی که ترکیبش به نفع ایرانی ها بوده، رأی به خروج نیروهای خارجی از عراق داده (که از اونجایی که ایران نیروی چندانی نداره خیلی به ضررش نیست؛ ولی بشدت به ضرر بازیگران دیگر منطقه اس)، دولت فعلی که مورد توافق ایران بود، مجری چنین رأی ای است، مراجع عراقی از این تصمیم حمایت کرده ان، حتی مقتدی صدر (رهبر حزب پیروز در پارلمان) هم بالاخره در سیاستی با ایران همسو شده و فشار به ایالات متحده و دیگر کشورها برای خروج قانونی از عراق، افزایش یافته.

 

این دستاورد بزرگ سیاسی که بخشی اش مدیون تلاش ایران و بخش دیگرش، مدیون خون پاک شهدایی است که این یک هفته ریخته شد، بسیار سخت به دست آمده است و منطقاً ایران و عراق می بایست با تمام توان از آن محافظت نمایند.

 

---------------------------------------------------------------------

 

حال با در نظر گرفتن این امر، امریکایی ها هنوز هم بدشون نمیاد که قاعده بازی رو بهم زده و شرایطی که با حماقت خودشون بالاخص، به ضررشون چرخیده رو دوباره به اوضاع سابق برگردونن. البته ترور احمقانه ای که ترتیب دادن، نه تنها به بهبود اوضاع شون نیانجامید، که شرایط رو هم براشون بدتر کرد و نقش کاتالیزور رو در این ماجرا ایفا کرد. از سوی دیگه، بحرانی جدی رو پدید آورد که می تونست منجر به یه جنگ دیگه در خاورمیانه براشون بشه که تبعاتش نامعلوم بود که این، بزرگترین ریسک ممکن برای دونالد ترامپ بود که کمتر از دو ماه دیگه وارد فرآیند انتخابات درون حزبی خواهد شد و در این ده ماه نیز ایالت به ایالت برای کسب رأی به میان مردم خواهد رفت. پس طبیعتاً وقت این چالش، هر زمان که باشه، نباید تو این یک ساله باشه؛ مگه اینکه مجبور بشه.

 

پس براساس نظر و تحلیل من، مادامی که امریکایی ها مجبور به ورود به این بازی نشن، ازش اجتناب می کنن.

 

اما عاملی که می تونه اونا رو مجبور به ورود در بازی نامعلوم جنگ بکنه چیه؟

دیدیم که :

زده شدن خاک و منافع متحدان، خط قرمز ترامپ نبود.

زده شدن منافع مشترک با متحدان هم خط قرمز ترامپ نبود.

زده شدن تجهیزات نظامی امریکایی نیز خط قرمز ترامپ نبود.

برهم خوردن امنیت خلیج فارس و توقیف کشتی ها و یا حتی تهدید به قطع جریان انرژی در خلیج فارس هم خط قرمز ترامپ نبود.

برخورد مین با کشتی های تجاری در خلیج فارس هم خط قرمز ترامپ نبود.

حتی عدم انجام تعهدات برجامی هم خط قرمز ترامپ نبود.

به تصور من، حتی زدن پایگاه های نظامی امریکایی هم خط قرمز ترامپ نبود.

 

در تمامی این موارد، ترامپ علی رغم اینکه می تونست واکنش شدید نشون بده (و شاید روسای جمهور دیگه این واکنش رو نشون می دادن)، کاری نکرد.

ولی به نظر میاد جان سربازان امریکایی، جزو خطوط قرمز وی باشه. یعنی دیدیم که وقتی سربازان امریکایی در افغانستان کشته می شن، ترامپ مذاکره رو متوقف می کنه. یا وقتی کسی در حمله به سفارت آسیبی می بینه، ترامپ واکنش شدیدی رو نشون می ده. یا مثلاً بهانه شهادت سردار سلیمانی رو حفظ جان سربازان امریکایی و جلوگیری از حمله بهشون عنوان می کنه.

 

پس عاملی که ترامپ رو ناچار به انجام واکنش می کنه، به نظر می رسه جان امریکایی ها باشه.

 

---------------------------------------------------------------------

 

با این توضیحات نسبتاً مطول، اگر حمله عراقی ها به امریکایی ها، از جنس حملات شب گذشته ایران به مواضع امریکایی ها باشه، احتمالاً قضیه چندان بیخ پیدا نمی کنه.

حالا شاید چون عراقی ها هستن، یه بمباران متقابلی هم داشته باشه. شاید هم ندیده بگیره اونا رو.

ولی اگه به هر شکلی امریکایی ها جانشون رو از دست بدن و ترامپ رو مجبور به انجام واکنش اساسی علیه اونا بکنه، ترامپ تصمیم بگیره تقابل رو جدی تر کنه و شرایطی که به زعم من در حال حاضر به تعادل رسیده رو بر هم بزنه و معادله جدیدی رو شکل بده.

طبیعتاً ایران هم متقابلاً اقداماتی خواهد کرد و این وقایع می تونه پای دیگر کشورها رو هم به این معادله باز کنه و خواسته یا ناخواسته، شرایط بحرانی جدیدی شکل بگیره که این بار به این سادگی و با موشک باران یکی دو پایگاه در نیمه های شب نشه رفع و رجوعش کرد.

 

به همین دلیل من تأکید دارم اگر طرف عراقی بخواد واکنشی رو انجام بده، حتماً باید با هماهنگی ایرانی ها باشه. والا عمل سرخود ممکنه این تعادلی که خیلی هم پایدار نیست رو به بدترین شکل ممکن بهم بزنه.

  • Upvote 15
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 minutes قبل , mostafa_by گفت:

 

 

 

با این توضیحات نسبتاً مطول، اگر حمله عراقی ها به امریکایی ها، از جنس حملات شب گذشته ایران به مواضع امریکایی ها باشه، احتمالاً قضیه چندان بیخ پیدا نمی کنه.

حالا شاید چون عراقی ها هستن، یه بمباران متقابلی هم داشته باشه. شاید هم ندیده بگیره اونا رو.

ولی اگه به هر شکلی امریکایی ها جانشون رو از دست بدن و ترامپ رو مجبور به انجام واکنش اساسی علیه اونا بکنه، ترامپ تصمیم بگیره تقابل رو جدی تر کنه و شرایطی که به زعم من در حال حاضر به تعادل رسیده رو بر هم بزنه و معادله جدیدی رو شکل بده.

طبیعتاً ایران هم متقابلاً اقداماتی خواهد کرد و این وقایع می تونه پای دیگر کشورها رو هم به این معادله باز کنه و خواسته یا ناخواسته، شرایط بحرانی جدیدی شکل بگیره که این بار به این سادگی و با موشک باران یکی دو پایگاه در نیمه های شب نشه رفع و رجوعش کرد.

 

به همین دلیل من تأکید دارم اگر طرف عراقی بخواد واکنشی رو انجام بده، حتماً باید با هماهنگی ایرانی ها باشه. والا عمل سرخود ممکنه این تعادلی که خیلی هم پایدار نیست رو به بدترین شکل ممکن بهم بزنه.

عدم وجود تلفات فعلا قطعی نیست!

 

 

به نظرم برنامه اخراج این ها از منطقه شروع شده. با انجام حمله توسط شبه نظامی ها شرایط به قبل برنمی گرده. احتمالا برنامه های  دیگری در راه باشه. شاید نه مستقیما توسط ایران.

نکته دیگه در نظر گرفتن پاسخ آمریکاست. اینکه چطور و کجا پاسخ می دن هم سوال مهمی هستش. فردا رییس جمهورشون سخنرانی داره. باید اون رو دید.

ویرایش شده در توسط eshqali
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نشست دونالد ترامپ با مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا و رابرت اوبرایان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید آغاز شد./ الجزیره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 minutes قبل , mostafa_by گفت:

 

عرض سلام و ادب.

براساس تحلیلی که من از این موضوع دارم (که مجدداً تأکید می کنم که این، نظر و تحلیل بنده هست و نه نظام ...

 

بسیار خوب گفتید جناب مصطفی.. 

 

بنظر بنده تهدیدات گروههای نیابتی ما که در زمان فعلی دست بالا رو در عراق دارند که واکنش ایران به آمریکا می‌تونه اونو بالا تر هم ببره در سرتاسر منطقه ...

برای تردید ایجاد کردن در برنامه‌های بعدی آمریکا باشه.

چنانکه حزب‌الله هم در گفته بود اگر ایران مورد حمله قرار بگیره به اسرائیل حمله میشه . 

 

اوج اهداف گروه های همسو با ایران اخراج آمریکا از عراق بوده و سهراب مقاومت هم سال‌ها برای این هدف جنگیدند، که خب شرایط پیش آمده چنین امری رو قریب الوقوع کرده و بنابراین لازم است به ایشان گوشزد شود که دست به اقدامات خودسرانه لااقل در زمان فعلی نزنند.

اگر قصد تلفات گرفتن باشه فرصت و راهش زیاده ! 

 

بنده گمان دارم که آنها منتظر اقدامات آمریکا باشند و البته تصمیمات آتی ایران هرچند که تا حدودی دارای استقلال رأی هم هستند .

 

 

 

 

 

 

________

البته بنده معتقدم خط قرمز ترامپ تا زمان انتخابات قرمز باشه ...

 

ما باید تمام تلاش خودمان رو برای جلوگیری از انتخاب مجدد این بشر بکنیم با افزایش وحشت و... تبلیغات منفی و...

البته اگر میخواهیم راهبرد دیگری در پیش بگیریم امکان کم کردن سطح تنش هم باهاش وجود داره

ویرایش شده در توسط Yavantgarde
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

طبق اطلاعات رسیده، سپاه در این عملیات از دو موشک فاتح 313 با برد 500 کیلومتر و قیام با برد 800 کیلومتر استفاده کرده است.

ازجمله نکات مهم در این حمله این بود که سامانه های دفاعی آمریکا نتوانستند حتی یک موشک  مهاجم را هم مورد اصابت قرار دهند.

 از جمله دلایل آن سرعت بسیار بالای موشک های فاتح 313 است که مورد اصابت قرار گرفتن آن را سخت می کند.

همچنین آنچه در این عملیات بسیار مهم است و برای اولین بار اعلام می شود این است که موشک های قیام در این عملیات

از سامانه مختل کننده رادار برخوردار بوده و مجهز به کلاهک های بارانی بودند.

این برای اولین بار است که این دو مولفه در موشک قیام اعلام شده و علیه اهداف عملیاتی بکار گرفته می‌شود.

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 minutes قبل , mostafa_by گفت:

 

عرض سلام و ادب.

براساس تحلیلی که من از این موضوع دارم (که مجدداً تأکید می کنم که این، نظر و تحلیل بنده هست و نه نظام یا عین واقعیت و اطلاعات بنده هم برگرفته از همین اخبار و رسانه هاست و اطلاعات پنهانی نیز ندارم.)، در شرایط فعلی، تعادلی معقول برقرار شده که پس از چند ماه آشوب در عراق و مشخصاً یک هفته پر از التهاب (از زدن پایگاه های حشد تا ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی و وقایع پس از آن)، ثباتی نسبی برقرار شده است. اگرچه زمین بازی، کشور عراق بوده، ولی بازیگران اصلی دو کشور دیگر بوده ان و جنگ قدرت شون هم طبیعتاً فقط به میزبانی کشور و ملت عراق بوده؛ والا موضوع فراتر از این کشور هست.

 

ابتدا ببینیم چه به دست آمده است.

 

---------------------------------------------------------------------

 

با شرایطی که پس از زدن پایگاه های حشد و سپس واقعه ترور پیش اومد، وزنه سیاسی به نفع ایران چربید و پیروزی دموکراتیک حاصل شد.

برای درک اهمیت این پیروزی، فقط در نظر بگیرید اگر این اقدامات احمقانه و کاملاً حساب نشده ایالات متحده نبود، تاکنون دولت منحل شده بود، مجلس نیز منحل شده بود و احزاب در پی تلاش برای برگزاری مجلس جدید و کسب کرسی های بیشتر بودن و ترکیب مجلس می تونست چیزی باشه که میل و خواست ایالات متحده باشه و به سادگی احزاب پیروز، رأی به خواست و میل ایالات متحده داده و ایران رو تحت فشار بذارن. به عبارت دیگه بازی دیپلماتیک رو به سادگی به امریکایی ها باخته و منافع قابل توجهی رو در عراق از دست بدیم یا در خطر ببینیم. با توجه به اینکه افکار عمومی عراق نیز تا حدودی علیه ایران بود (بالاخص با بمباران شبانه روزی شبکه های غربی و عربی)، این امر می تونست مورد حمایت ملت عراق هم قرار بگیره و به عبارتی بحرانی رو به همین سادگی در مرز غربی مون احساس کنیم.

 

اما امروز چه شده؟ بار منفی افکار عمومی تا حدودی به نفع ایرانی ها و علیه امریکایی ها چرخیده، مجلس فعلی که ترکیبش به نفع ایرانی ها بوده، رأی به خروج نیروهای خارجی از عراق داده (که از اونجایی که ایران نیروی چندانی نداره خیلی به ضررش نیست؛ ولی بشدت به ضرر بازیگران دیگر منطقه اس)، دولت فعلی که مورد توافق ایران بود، مجری چنین رأی ای است، مراجع عراقی از این تصمیم حمایت کرده ان، حتی مقتدی صدر (رهبر حزب پیروز در پارلمان) هم بالاخره در سیاستی با ایران همسو شده و فشار به ایالات متحده و دیگر کشورها برای خروج قانونی از عراق، افزایش یافته.

 

این دستاورد بزرگ سیاسی که بخشی اش مدیون تلاش ایران و بخش دیگرش، مدیون خون پاک شهدایی است که این یک هفته ریخته شد، بسیار سخت به دست آمده است و منطقاً ایران و عراق می بایست با تمام توان از آن محافظت نمایند.

 

---------------------------------------------------------------------

 

حال با در نظر گرفتن این امر، امریکایی ها هنوز هم بدشون نمیاد که قاعده بازی رو بهم زده و شرایطی که با حماقت خودشون بالاخص، به ضررشون چرخیده رو دوباره به اوضاع سابق برگردونن. البته ترور احمقانه ای که ترتیب دادن، نه تنها به بهبود اوضاع شون نیانجامید، که شرایط رو هم براشون بدتر کرد و نقش کاتالیزور رو در این ماجرا ایفا کرد. از سوی دیگه، بحرانی جدی رو پدید آورد که می تونست منجر به یه جنگ دیگه در خاورمیانه براشون بشه که تبعاتش نامعلوم بود که این، بزرگترین ریسک ممکن برای دونالد ترامپ بود که کمتر از دو ماه دیگه وارد فرآیند انتخابات درون حزبی خواهد شد و در این ده ماه نیز ایالت به ایالت برای کسب رأی به میان مردم خواهد رفت. پس طبیعتاً وقت این چالش، هر زمان که باشه، نباید تو این یک ساله باشه؛ مگه اینکه مجبور بشه.

 

پس براساس نظر و تحلیل من، مادامی که امریکایی ها مجبور به ورود به این بازی نشن، ازش اجتناب می کنن.

 

اما عاملی که می تونه اونا رو مجبور به ورود در بازی نامعلوم جنگ بکنه چیه؟

دیدیم که :

زده شدن خاک و منافع متحدان، خط قرمز ترامپ نبود.

زده شدن منافع مشترک با متحدان هم خط قرمز ترامپ نبود.

زده شدن تجهیزات نظامی امریکایی نیز خط قرمز ترامپ نبود.

برهم خوردن امنیت خلیج فارس و توقیف کشتی ها و یا حتی تهدید به قطع جریان انرژی در خلیج فارس هم خط قرمز ترامپ نبود.

برخورد مین با کشتی های تجاری در خلیج فارس هم خط قرمز ترامپ نبود.

حتی عدم انجام تعهدات برجامی هم خط قرمز ترامپ نبود.

به تصور من، حتی زدن پایگاه های نظامی امریکایی هم خط قرمز ترامپ نبود.

 

در تمامی این موارد، ترامپ علی رغم اینکه می تونست واکنش شدید نشون بده (و شاید روسای جمهور دیگه این واکنش رو نشون می دادن)، کاری نکرد.

ولی به نظر میاد جان سربازان امریکایی، جزو خطوط قرمز وی باشه. یعنی دیدیم که وقتی سربازان امریکایی در افغانستان کشته می شن، ترامپ مذاکره رو متوقف می کنه. یا وقتی کسی در حمله به سفارت آسیبی می بینه، ترامپ واکنش شدیدی رو نشون می ده. یا مثلاً بهانه شهادت سردار سلیمانی رو حفظ جان سربازان امریکایی و جلوگیری از حمله بهشون عنوان می کنه.

 

پس عاملی که ترامپ رو ناچار به انجام واکنش می کنه، به نظر می رسه جان امریکایی ها باشه.

 

---------------------------------------------------------------------

 

با این توضیحات نسبتاً مطول، اگر حمله عراقی ها به امریکایی ها، از جنس حملات شب گذشته ایران به مواضع امریکایی ها باشه، احتمالاً قضیه چندان بیخ پیدا نمی کنه.

حالا شاید چون عراقی ها هستن، یه بمباران متقابلی هم داشته باشه. شاید هم ندیده بگیره اونا رو.

ولی اگه به هر شکلی امریکایی ها جانشون رو از دست بدن و ترامپ رو مجبور به انجام واکنش اساسی علیه اونا بکنه، ترامپ تصمیم بگیره تقابل رو جدی تر کنه و شرایطی که به زعم من در حال حاضر به تعادل رسیده رو بر هم بزنه و معادله جدیدی رو شکل بده.

طبیعتاً ایران هم متقابلاً اقداماتی خواهد کرد و این وقایع می تونه پای دیگر کشورها رو هم به این معادله باز کنه و خواسته یا ناخواسته، شرایط بحرانی جدیدی شکل بگیره که این بار به این سادگی و با موشک باران یکی دو پایگاه در نیمه های شب نشه رفع و رجوعش کرد.

 

به همین دلیل من تأکید دارم اگر طرف عراقی بخواد واکنشی رو انجام بده، حتماً باید با هماهنگی ایرانی ها باشه. والا عمل سرخود ممکنه این تعادلی که خیلی هم پایدار نیست رو به بدترین شکل ممکن بهم بزنه.

ضمن تشکر از پست های خوب شما

اگه صحبت های روحانی در جلسه هیئت دولت رو گوش کرده باشین تاکید شدیدی داشت که این پاسخ ایران بود و آمریکایی ها نباید حوادث دیگه رو به ایران منتسب کنن. چون سردار سلیمانی در کل منطقه محبوب بودن و ملتها و گروه های دیگه برخلاف تبلیغات آمریکا وابسته یا گوش به فرمان ایران نیستند.

به نظرم این تاکید شدید و صریح در همین راستا بوده. گرچه راستش بعید میدونم آمریکا گوشش به چنین صحبتایی بدهکار باشه و هر اتفاقی در خاورمیانه رو به ما ما میذاره.

بنده هم به نظرم حتی اگه بنا به اذیت آمریکایی ها برای خروج باشه الان وقت مناسبی برای این طور حملات پراکنده نیست و باید مدنی دست نگه داشت. امیدوارم هماهنگی کتفی بین جبهه مقاومت وجود داشته باشه و کسی گرفتار احساسات نشه

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دونالد ترامپ ساعت 19:30 به وقت تهران درباره حمله ایران به پایگا‌ه‌های آمریکا در عراق صحبت خواهد کرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

چرا اقای شمخانی  در روسیه موقع تعریف خط قرمز ایران بعد از زدنrq4  برای جان ایرانیان ارزشی قائل نشد جای بسی سوال دارد 

امریکا هم خط قرمزش را کشته شدن شهروندانش قرار داد و ایران مرزهای  خود را 

 

 

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

از الان به بعد هر ضربه ای که قراره به امریکا و منافعش از طریق خودمون یا متحدین منطقه ای زده بشه، باید با کیفیت بالا ثبت و ضبط بشه هم چنین بصورت گسترده و سیستماتیک باید در شبکه های اجتماعی معروف در امریکا مثل توییتر حضور داشته باشیم(به عنوان کاربران انگلیسی زبان یا امریکایی) و در نزدیکی انتخابات امریکا با انتشار و مانور رسانه ای حول ضربه هایی که به  خاطر ماجراجویی های ترامپ به اقتدار امریکا زده شده در شبکه های اجتماعی و بین جامعه ی هدف امریکایی، علیه ترامپ تبلیغ و جریان سازی کنیم حتی میتونیم مدارکی در اختیار رسانه هایی از جناح مخالف جمهوری خواهان قرار بدیم و مهمه که بی کار نشینیم. ترامپ یه تهدید برای ماست نه بخاطر اینکه شخصا عددی هست بلکه بخاطر اینکه قدرت امریکا در اختیار چنین شخصیت متزلزل و نفوذ پذیری قرار گرفته و ممکنه در آینده و در صورت انتخاب مجدد برای ما دردسر ساز بشه.

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دو تا خبر عجیب

اولی اینکه پمپئو به تمام هیئتهای نمایندگی آمریکا دستور داده بدون اجازه وزارتخانه با گروه های مخالف ایران تماس برقرار نکنن

https://www.asriran.com/fa/news/707804/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D9%BE%D9%85%D9%BE%D8%A6%D9%88-%D8%A8%D9%87-%D9%87%DB%8C%D8%A7%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

یعنی فقط شایعه است یا یه سیگنال؟ شایدم فقط یه دستور ساد باشه چون دیگه بعضی از این گروه ها خیلی تابلو با شعارهای آمریکا در تضاد بودن.

دومی هم اینکه نیروهای فنلاندی مستقر در عراق مدعی شدن که از قبل از حمله خبر داشتن و اخطار دریافت کردن

https://www.asriran.com/fa/news/707825/%D9%81%D9%86%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C-%D8%B4%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D8%B7%D9%84%D8%B9-%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C%D9%85

خوب اینم "اگه " درست باشه با تقریب زیادی میشه گفت که پس خود آمریکایی ها هم خبر داشتن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خوب ظاهرا فقط سپاه حمله به عین  الاسد رو به عهده گرفته و ظریف  در توئیتش از کلمه base  استفاده کرده  و جمع نبسته  الان معلوم نیست کی به پایگاه اربیل حمله کرده ظاهرا

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش اسپوتنیک،

جک خوری، خبرنگار روزنامه اسرائیلی هاآرتس از زخمی شدن ۲۲۴ نظامی آمریکا بر اثر حمله موشکی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در پاسخ به ترور سردار قاسم سلیمانی به پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق خبر داد.

خبرنگار روزنامه اسرائیلی هاآرتس در توئیتی نوشت: ساعتی پیش، ۲۲۴ نظامی آمریکایی که بر اثر حمله موشکی ایران زخمی شده‌اند به وسیله هواپیمای آمریکایی به تل‌آویو منتقل شده و در بیمارستان بستری شده‌اند.

گفتنی است حساب توئیتری این روزنامه‌نگار دقایقی پس از انتشار این توئیت از دسترس خارج شد.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط IRGCAF
      هواپیمای توربوفن An-74 که اولین پرواز خود را در سال 1977 انجام داد، یک هواپیمای سبک ترابری چند منظوره است که برای عمل در مناطق قطبی طراحی شده است. این هواپیما که برای جایگزینی An-26های قدیمی طراحی شده است، برای حمل بار، تجهیزات و مسافر در فواصل کوتاه و متوسط استفاده می‌شود و قابلیت پرواز در تمامی شرایط آب و هوایی از 60- تا 45+ درجه سانتیگراد و در هر ارتفاعی از قطب شمال تا مناطق کوهستانی را دارا می‌باشد. هواپیمای An-74 می‌تواند در تمامی اوقات سال در روز یا شب در مسیرهای محلی یا بین‌المللی مورد استفاده قرار گیرد. این هواپیما قابلیت نشست و برخاست در باندهای کوتاه و از روی زمینهای پر از سنگریزه، یخی و یا پوشیده از برف را دارد.

      An-74 می‌تواند 7.5 تن بار را در ارتفاع 10100 متری با سرعت کروز 550-700 km/h حمل کند. این هواپیما دارای قابلیتهای فوق‌العاده دیگری نیز می‌باشد از جمله هدایت کشتی‌ها در طی مسیر خود، سرویس‌دهی به ایستگاههای شناور، انجام عملیات تحقیقاتی در ارتفاع بالا یا مناطق قطبی، پیدا کردن گروه ماهی‌ها و گشت‌زنی در مناطق یخبندان.

      در ضمن An-74 به آسانی می‌تواند به آمبولانس، هواپیمای آتش‌نشان، هواپیمای حامل چتربازان و ... تبدیل شود. نسبت لیفت به وزن بالای این هواپیما مدیون استفاده از مواد جدید و تکنولوژیهای نوین ساخت می‌باشد.

      تولید این هواپیما در خارکف همچنان ادامه دارد و نمونه جدید آن نیز در حال ساخت است.

      پيشرانه:

      دو دستگاه موتور توربوفن D-36ZMKB ساخت پراگرس با نسبت كنار گذر زياد، هر يك به توان 74/63 كيلو نيوتن.

      ابعاد

      دهانه بال: 98/31 متر
      نسبت منظري بال: 3/10
      طول كلي: 07/28 متر
      ارتفاع: 75/8 متر

      اوزان

      وزن با بيشترين سوخت (بدون بار): 13200 كيلوگرم
      بيشترين وزن برخاست: 34800 كيلوگرم

      سرعت و برد

      بيشترين سرعت در ارتفاع 10100 متري: 700 كيلومتر در ساعت
      برد با بيشترين سوخت و 800 كيلوگرم بار مفيد: 4400 كيلومتر

      Avia.ir
    • توسط worior
      بسمه تعالی
       
       
      عین الاسد، پایگاهی که باید انهدام کامل را تجربه میکرد.
       

       
       
      مقدمه
      آنچه پیوسته در اخبار و تحلیل های غربی پیرامون ایران میخوانیم، بدون غلو کردن، این است که ایران در منطقه پروکسی هایی دارد که از دید آنها هم تروریست و آدم کش هایی خون آشامند، که به صغیر و کبیر، نظامی و غیر نظامی رحم نمیکنند، گویی که این تروریست ها مدتی در فضا زندگی میکرده اند و ایران این بیگانگان فضایی را برای مقابله با ایالات متحده که در همسایگی خودش قرار دارد به کره زمین آورده  و حق حاکمیت این کشور در همسایگی خویش در ایالت های عراق و افغانستان و ولات عربی خلیج فارس را نقض نموده است. بنابراین لازم است تا با اقدامات بی ثبات کننده رژیمی که خود نیز بر ایالت ایران به غضب و با خشونت و تروریسم حاکم شده و البته با همین پروکسی های تروریست اش بشدت مقابله نمود، آنهم با هر ابزاری، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، سیاسی و ... گذشته از این دلایل بسیار محکم برای مقابله با ایران و شیعیان!، آمریکا دلایل اقتصادی محکمتری برای حفاظت از ایالت عراق دارد و آنهم نفت است که به حساب بنده با صادرات حدودا سالانه 80 میلیارد دلار نفت توسط عراق، این کشور اگر تمام فروش نفت خود را به ایالات متحده واگذار کند، میتواند هزینه 7 هزار میلیارد دلاری که آمریکا برای حفظ امنیت مردمش در عراق کرده جبران کند، البته پس از 90 سال.
      با این کمدی سیاه در مقدمه، سری به واقعیت های نظامی روی زمین بزنیم، موقعیت جئو استراتژیک عین الاسد. پایگاهی در مرکز عراق، 160 کیلومتری غرب بغداد در استان الانبار و در فاصله 300 کیلومتری از مرز ایران، با عنوان اصلی عربی القاعده الجوی القادسیه. یکی از 5 ابر پایگاه هوایی عراق در زمان صدام که در سال 1975 و با درس گرفتن از نبردهای اسراییل و اعراب بدست پیمانکاران یوگوسلاویایی با هزینه 280 میلیون دلار آمریکا ساخته شد. از خصوصیات این پایگاه مجهز بودن آن به شلتر های نگهدارنده هواپیما در برابر بمباران هوایی و پیشرفته ترین هواپیمای وقت یعنی میگ های 25 ساخت شوروی بود.
      در جنگ 2003 آمریکا بر علیه عراق، این پایگاه توسط نیروهای استرالیایی ائتلاف اشغال شد، و تا 2011 تبدیل به بزرگترین پایگاه نظامی نیروهای ائتلاف آمریکایی در غرب بغداد گشت. علت این امر نزدیکی به بغداد، قرارگیری در پشت رودخانه فرات، نزدیکی به مرز سوریه و همچنین وجود امکانات فراوان رفاهی در آن یاد شده است، در کنار نظامیان آمریکایی این پایگاه محلی برای نشست و برخاست ایرفورس وان، یا همان هواپیمایی اختصاصی دولت فدرال آمریکا که برای جابجایی ریاست جمهوری استفاده میشود بوده است. این پایگاه پذیرای روئسای جمهور و وزرای آمریکایی، جرج بوش، اوباما، ترامپ، جان بولتون، رابرت گیتس، کاندولیزا رایس، پیتر پیس، و از همه اینها مهمتر چاک نوریس وملانیا ترامپ بجای فرودگاه بین المللی بغداد بوده است. ترامپ در پرواز مخفیانه خود به این فرودگاه از ناراحتی رفیق قلدرش بولتون بخاطر خاموش کردن همه چراغ هوای هواپیما و بستن همه پنجره ها شکوه نموده.
      در زمان جنگ عراق این پایگاه محل استقرار نیروی اعزامی تکاوران دریایی دوم آمریکا به همراه چند اسکادران هوایی بود و تا سال سپتامبر  2011  که آخرین نیروهای بجا مانده از آن تخلیه شدند، عملا در آن سال بسته شد. تا اینکه مجدد در سال 2014 و شکل گیری ائتلاف آمریکایی مقابله با داعش، فعالیت این پایگاه با استقرار تکاوران دریایی آمریکا به همراه جنگنده های اف 18 مجددا آغاز شد و تاکنون ادامه دارد.
       
      چرایی اهمیت این پایگاه از نظر نظامی
      اهمیت اصلی این پایگاه که از لحاظ جئو استراتژی نظامی کمتر به آن پرداخته شده است، قرار گیری آن در مرکز یک حمله احتمالی از سوی رژیم صهیونیستی به سمت ایران است، آنقدر نزدیک به مرکز که اگر خطی راستی از تهران تا تلاویو بکشیم از روی این پایگاه عبور خواهد کرد:
       

       
      در همه نقشه ها و تحلیل های مختلفی در سراسر نت از تحلیل گران و اندیشکده مختلف مطالعات نظامی و راهبردی بدست آوردم، همین خط که کوتاه ترین مسیر ممکن است به عنوان کریدور اصلی پرواز جنگنده های صهیونیستی به سمت ایران و بالعکس مسیر پاسخ احتمالی از سوی ایران بدان اشاره شده است.
      حمله ای که در بسیاری از سناریوها موفقیت آمیز بودن آن به حضور تعداد وسیعی از هواگردهای رادار گریز، بمب افکن های بزرگ همراه با بمب های سنگرشکن و یا حملات با استفاده از موشک های بالستیک با سرهای جنگی هسته ای کم توان براورد شده است. ایالات متحده خود نیز در تهمید برای حمله احتمالی به تاسیسات هسته ایران، اشکال مختلفی از تسلیحات سنگر شکن مانند بمب 2.5تنی GBU-28  و بمب سنگین 13 تنی MOAB برای نفوذ به عمق 40 متری و بونکر های زیر زمینی طراحی کرده است، رها سازی چنین بمب های بسیار سنگینی مستلزم حضور بمب افکن در نزدیکی اهداف زمینی بصورت پنهانکار یا در نهایت اسکورت و پشتیبانی هوایی با تعداد بسیاری از جنگنده های مختلف به منظور ایجاد امنیت هوایی برای مهاجمین و انهدام همزمان شبکه های پدافندی ایران است. این حمله با این وسعت برای سرزمین های اشغالی که در فاصله 1300 کیلومتری در خط مستقیم از مرزهای ایران قراردارند (دست کم نزدیک به 3 تا 5 هزار کیلومتر عملیات پروازی یک هواگرد) حجم عظیمی از عملیات هوایی، شناسایی، سوخترسانی، پشتیبانی و همچنین امداد و نجات خلبانان در دوردست احتیاج دارد و بدین منظور زیرساخت های بسیاری در اطراف ایران برای پوشش چنین حمله ای نیاز است تا در صورت بروز نقص فنی، اقدام تقابلی پدافند و نیروی هوایی ایران در تعقیب و ضربه متقابل، تمهیدات لازم را پیش بینی کرده باشد.
       

       
      در یک اقدام هوایی برای طرح ریزی عملیات، مسافت نخستین فاکتوری است که به آن توجه میشود، مسافت و مسیر پرواز تعیین کننده میزان و چگونگی مدیریت مصرف سوخت و سوخترسانی، مقدار مهمات قابل حمل و میزان سنگینی وزن جت ها، پیچیدگی عملیات جمینگ و طرح و نقشه های مختلف برای مسیرهای هوایی ست. بدیهی است که یک حمله موفق بهتر است با کمترین میزان سوخت برای هر هواپیما و حجم مهمات زیاد، با تعداد کمتری از هواپیما تعداد کمتری از پرواز و مسیری کوتاه تر انجام شود. پرواز دسته های بزرگ، امکان غافلگیری را از بین میبرد، احتمال موفقیت پدافند حریف و تلفات هواگرد های مهاجم را بیشتر میکند، از طرفی مسافت های طولانی به مقدار سوخت بسیار بیشتری نیامندند که سبب میشود تا چند مرحله سوختگیری هوایی و در هر مرحله افزایش ریسک اتفاق افتد. مسیر طولانی و سوخت زیاد باعث قابلیت کمتری در حجم و تعداد بمب ها نسبت به هر جنگنده و یا بمب افکن می شود و احتمال موفقیت حمله را کمتر کرده و تعداد پروازهای لازم را بیشتر میکند. اگر به تجربه های نیروی هوایی بنگریم، نزدیک ترین تجربه در دسترس عملیات غرور آفرین حمله به اچ 3 توسط نیروی هوایی ایران در یک پرواز 3500 کیلومتری ست. گفتنی ست رادارهای پدافند عراق به مدت 67 دقیقه جنگنده های ایران را در کنسول های خود مشاهده کرده اند، اگر عراقی ها و ترکها جنگنده های ایران را بجای یکدیگر اشتباه نگرفته بودند، هر لحظه نیروی هوایی عراق یا ترکیه میتوانست جلوی ادامه حمله و یا بازگشت جنگنده ها به مبدا خود را بگیرد و تلفات سنگینی به نیروی هوایی کشورمان نیز وارد کند. فرماندهان وقت نیروی هوایی ایران بدلیل طولانی بودن مسیر پرواز، پایگاه هوایی پالمیرا در سوریه را به عنوان موقعیت اضطراری برای فرار جنگنده ها در صورت وقوع اقدام متقابل عراق در بستن مسیر بازگشت و یا بروز نقص فنی تدارک دیده بودند. سوخترسان های ایرانی از فرودگاه دمشق برخاستند تا در ارتفاع 100 متری از سطح زمین که مشابه ارتفاع پروازی یک موشک کروز است دوبار در رفت و برگشت در فاصله مرزهای هوایی عراق و سوریه به فانتوم های ایرانی سوخترسانی کنند، چنین عملیات پیچیده و بی نظیری که در دنیا تکرار نشده است،  با استفاده از 4 مرتبه سوخترسانی، 2 مرتبه در دور دست و خاک دشمن، دو مرتبه در آسمان ایران (ارومیه) به همراه عملیات الکترونیک و فریب هوایی وسیع برای گول زدن پدافند و نیروی هوایی عراق و ترکیه انجام شد.
       
      نقشه عملیات هوایی H3
       

       
       
      مشابه همین تمهیدات نیز برای هر حمله هوایی، نیاز است، گرچه جنگنده های امروزی نسبت به دهه 60 از بهره وری و قابلیت حمل سوخت بسیار بهتری بهره مند هستند، منجمله جنگنده های رژیم صهیونیستی، افزون بر آن امکانات پنهانکاری و تقابل الکترونیک پیشرفته تری را در اختیار دارند، و چنین مزایایی باعث میشود تا بتوانند از مسیر های کوتاه تر و مستقیم تر طرح عملیات را پیاده سازی کنند. اما همچنان تمهیدات برون مرزی نظیر پایگاه های هوایی و موقعیت های سوختگیری هوایی و شناسایی هوابرد در نزدیکی مرزهای ایران برای صهیونیست ها در صورت طراحی یک حمله به تاسیسات هسته ای ایران الزامی است و هیچ عملیاتی بدون پیش بینی چنین امکاناتی اجرایی نخواهد بود.
      اما چرا از دید من عین الاسد، در چنین حمله ای نقش بسیار وسیعی میتواند داشته باشد، موارد بسیاری را میتوان برشمرد، نخست، پشتیبانی هوایی، نظیر همان نقشی که پایگاه هوایی پالمیرا و فرودگاه دمشق در فراهم آوردن امکان نشست و برخاست اضطراری برای ایران در حمله به اچ3 فراهم آورد، دوم بستن دست ایران در تعقیب جنگنده های صهیونیست در آسمان عراق، سوم مشارکت مستقیم در حمله به تاسیسات هسته ای ایران بدلیل نزدیکی بسیار به مرزهای ایران در صورتی که آمریکا بخواهد خودش اقدام کند، چهارم ایجاد امکان رهگیری موشک های بالستیک شلیک شده از سوی ایران و فراهم ساختن هشدار زودهنگام برای اسراییل و یا حتی اقدام پدافندی علیه موشک های بالستیک و کروز ایران، فراهم آوردن عملیات فریب همانند همان اقدامی که ایران در فریب پدافند ونیروی هوایی عراق با استفاده از جنگنده های اف 14 در مشغول کردن فرودگاه بغداد و حمله با استفاده از اف5 ها برای زدن تاسیسات نفت کرکوک صورت داد، تا تصمیم گیران ارتش عراق نسبت به نوع تهاجم ایران به خطا بیفتند و اسکادران های بمب افکن اف 4 ایرانی بتوانند خود را به دوردست ترین پایگاه هوایی در مرز با اردن برسانند.
      و اما بیاییم و به تصاویر و نقشه های تحلیل گران غربی در مورد امکان پذیری حمله اسراییل از خاک سرزمین های اشغالی به ایران و کریدورهای پروازی بنگریم، کوتاه ترین و یا مسیر اصلی از عین الاسد میگذرد:
       


      در تصویر فوق CENTRAL ROUTE به دقت از بالای عین الاسد عبور میکند
       
       


       
       
       
       
       
       
       چرا آمریکا نباید در عین الاسد باقی بماند
      سوای جنبه های نظامی که ناامنی فراوانی برای کشورمان ایجاد کرده است، باقی ماندن آمریکا در عین الاسد به منظور مقابله با داعش البته دروغی بیش نیست، ایالات متحده یک پایگاه پهپادی عظیم در عین الاسد برای کشتار بی حساب مردم خاورمیانه و تامین امنیت اسراییل، ایجاد کرده اند. آنها از این پایگاه ها اقدام سیاسی خود در منطقه به ابزارهای نظامی تضمین میکنند، این پایگاه ها را باید ابزارهای لازم در جهت تشکیل طرح خاورمیانه بزرگ و تجزیه عراق و ایران بدانیم. هم اکنون به اذعان بسیاری از اندیشمندان، منجمله تحلیل گران برخی اندیشکده های آمریکایی، آنها لازم میدانند تا بلوک سنی-کردی و تجزیه عراق را صرفا به بهانه واهی مقابله با ایران شکل دهند، اما این آشکار است که آنها به دنبال قتل عام مردم منطقه، بخصوص مسلمانان خاورمیانه بدست یکدیگر و توسعه بیشتر اختلافات قومی و مذهبی صرفا برای امنیت اسراییل و وابستگان سیاسی خود در حکومت های غیر مردمی بخصوص پادشاهی های عربی هستند. سیاست مدیریت اختلافات برای حفظ جایگاه خود بعنوان پلیس باغ وحشی که حق اصلی استفاده از هرگونه قوه قهریه را برای خود تصور میکند. با استفاده از پکیج های نظامی-اقتصادی در اقساط نفتی بلند مدت. با ادعای تامین صلح، از بمباران هوایی و سازمان های امنیتی نظامی  یا همان  PMCs های خود برای تعمیق خشونت و تروریسم بهره گیری می کنند، این روشن است که کشتن مردم هیچ گاه راه حلی برای تروریسم نبوده و به توسعه و ترویج خوی انتقام دامن خواهد زد، بدیهی ست این انتقام و تروریسمی که بی دلیل توسط آمریکا شعله ور شده است، متوجه سیاستمداران وابسته و نظامیان آمریکایی خواهد بود همانهایی که در قوانینشان بدون محاکمه مردم را کشته و اقدام متقابل مردم مظلوم خاورمیانه در برابر خود را تروریسم قلمداد میکنند.

       
      در همان ابتدای شروع جنگ جنوب افغانستان پس از حملات یازده سپتامبر، عملیاتی در آسمان پاکستان توسط پهپادهایی که از عربستان! برخاسته بودند انجام شد، آنزمان برای من قابل پیش بینی بود که آمریکا القاعده را در سراسر خاورمیانه، از افغانستان تا یمن و عراق و سوریه و ... هر جا که بتواند برچسب تروریسم بزند تسری داده و خودش با پهپاد آن را دنبال خواهد کرد، در فاصله سالهای 2004 تا 2013 آمریکا با وجود اعتراض های بسیاری از مردم افغانستان و پاکستان، بیش از 375 حمله پهپادی انجام داده که به کشته شدن 2561 نفر مطابق با آمارهای اعلام شده رسمی منتهی شده، از سال 2002 تا 2013 نیز مشابه همین حملات پهپادی 99 مورد در یمن نیز صورت گرفته که به کشته شدن 552 نفر انجامیده، در سومالی، سوریه، عراق، و ... نیز چنین حملاتی انجام شده است، در تمامی این ترورهای هوایی غیر نظامیان بسیاری نیز کشته شده اند، مطابق با برخی آمارهای رسمی، در بیش از 6700 حمله پهپادی آمریکا در خاورمیانه رقمی بالغ بر 12هزار نفر ترور شده اند که دست کم 1200 نفر آنها غیر نظامی و از این میان نزدیک به 400 نفر کودک بوده اند. مبرهن است که هیچ یک از این ترورهای هوایی یا حکم مرگ های آمریکایی با استفاده از محکومیت قضایی متهمان صورت نگرفته است. تا کنون فقط در دو دولت اوباما و ترامپ 900 حمله پهپادی منجر به ترور انجام شده است، آنهم بر سر مردمی که حتی برای دفاع از خود شاید قادر به خواندن و نوشتن شکواییه نباشند چه رسد به پیگیری در سازمانهای بین المللی و کنوانسیون های حقوق بشر.
      از همه موارد فوق که بگذریم، ترور یک شخصیت رسمی نظامی، و نفر دوم جمهوری اسلامی ایران، از نظر محبوبیت در میان مردم، در کشوری ثالث و در زمان صلح با زیرپا گذاشتن تمام قواعد و رسوم بین المللی در حقوق دیپلماتیک، بیانگر آن است که این هیولای ترور هوایی دیگر حد و مرزی برای خود نمیشناسد. اگر امروز به فکر مقابله همه جانبه با فناوری تروریسم بی حد و حصر آمریکا در خاورمیانه نباشیم، باید منتظر روزگاری بمانیم که تمامی نخبگان، دانشمندان و حتی مردم عادی کشور ما ایران نیز منتظر بمبی باشند که پهپادهای آمریکایی از آسمان بر سرشان بی اندازد و در عوض بگوید آخ اشتباه شد، یا اینکه مشکوک بودیم!. 

       
       
      و برای آنهایی که باور ندارند حملات پهپادی ایالات متحده در سراسر خاورمیانه ربطی به ایران ندارد:
       

       
      نویسنده WORIOR 
      اقتباس یا درج مطلب تنها با ذکر نام نویسنده و آدرس سایت مجاز است.
      تقدیم به ارواح پاک شهدای مقاومت.
       
       
    • توسط alexandre
      دیمونا (در عبری: דימונה) نام یکی از شهرهای کشور اسرائیل است که در استان جنوبی اسرائیل و در صحرای نگب قرار گرفته است. شهر دیمونا در حدود ۳۴٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد(شهر دیمونا، مرکز یهودیان سیاه‌پوستی است که اکثرا از اتیوپی به اسرائیل مهاجرت کرده‌اند).
      مرکز تحقیقات اتمی نگب و نیروگاه اتمی دیمونا در ده کیلومتری جنوب شهر دیمونا قرار دارد
      -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

      اين تاپيك براي بررسي چگونگي حمله ايران به نيروگاه اتمي ديمونا در صورت آغاز جنگ بين ايران و ر‍ژيم اشغالگر ايجاد شده(دوستان فرض را بر اين بگذارند كه مسئولين ما به خاطر روند جنگ و بررسي تمامي مسائل تصميم به اين كار گرفتند)

      موارد كليدي كه مي توان مطرح كرد ميزان تاثيرات چنين اقدامي براي اسرائيل و تاكتيك هاي پيش روي ايران كه در انتها به موفقيت در عمليات فوق منجر بشود.(خرابكاري داخلي – حملات موشكي – بمباران هوايي و ...)
      منتظر ديدگاه دوستان اهل نظر هستم
      تاپيك مرتبط:
      آيا رژيم صهيونيستي توان حمله به تاسيسات اتمي بوشهر را دارد(تحليل اعضا)
    • توسط SAEID
      عملیات کربلای4 طرح خوبی داشتی و بزرگترین تحرک نظامی ایران با استعداد 250 گردان محسوب میشد اما لو رفتن عملیات همه چیز را خراب کرد! دقیقا مانند عملیات کورسک که اگر لو نمیرفت کار شوروی تمام بود در جنگ تحمیلی هم کربلای4 میتوانست ما را پیروز جنگ کرده و از موضع قدرت با عراق جهت صلح مذاکره میکردیم که نشد!
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.