امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

1 minute قبل , mahdiarmy گفت:

آقا من نمی فهمم . مگه هواپیما چقد اوج گرفته بود که اینا اشتباه کردن ؟ با چشم نمیشد ببینن و بشنون صداشو ؟ این داره منو میسوزونه ! ارتفاعی نداشته آخه بدبختی ! تو فیلم هم 2 ثانیه بعد از لانچ موشک میخوره به هدف .

 

بر طبق گفته ها و چیزهایی که برداشت شده، از فاصله 19 کیلومتری بهش شلیک کرده و از روبرو هم مورد اصابت قرار گرفته.

 

یک شلیک بوده و احتمالا بعدش متوجه شده چه خرابکاری ای کرده ...

 

با توجه به موارد متعددی که هی گفتند هشدار کروز و چه و چه و عدم همکاری دولت در لغو پروازها بنظر می رسه طرف انقدر فرصت آنالیز نداشته و شاید چون توی رینگ پدافند تهران نبوده و موقت اضافه شده بوده، شاید حتی این شرایط ترافیک هوایی رو تجربه نکرده بوده و خرابکاری کرده ...

 

بنظر من این نفری که این خرابکاری رو کرده بازم جرمش از افرادی که دارن جامعه را به آشوب می کشند کمتر هست ...

  • Like 1
  • Upvote 4
  • Downvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تناقض :

سردار حاجی زاده در صحبت هاشون گفته بودند که ما کنترل پهباد های آمریکا رو نیز در اختیار گرفته بودیم و جهت امر فیلمبرداری از صحنه اصابت از اون ها استفاده می کردیم ، امروز سردار سلامی تو مجلس گفت که با جنگ الکترونیک کاری کردیم که پهباد هاشون رو از منطقه جمع کردن و همه پهباد ها توی فرودگاهاشون نشست .!

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من فاز اینایی که پست های بقیه رو دیس لایک میکنن رو نمیدونم چیه ولی هر چی هست دعا میکنم به راه راست هدایت بشن

و اما بعد !!!

تکه های این پازل رو که کنار هم میذاریم یه سناریوی ترسناک ازش در میاد که احتمالا اساتید میدونن ولی من برا کسایی که مثل خودم زندگیشون رو پای یادگیری مسائل مختلف نظامی نذاشتن میگم که یه کم آروم بشن و سئوال های مختلف ذهنشون رو اذیت نکنه !

سردار به هر دلیل ترور می شود !

به دلیل تبلیغات گسترده ای که از قبل روی شخصیت ایشون شده است ( که صدالبته به دلیل نوع کار ایشان نباید این تبلیغات صورت میگرفت چون سپاه قدس باید همه کارهایش سرّی باشد ) ، ایران در غم ایشان به هم میریزد !

اکثریت متفق القول می شوند که باید انتقام بگیریم !

برای حفظ آبرو و همچنین عدم شروع یک جنگ گسترده ، سیگنال هایی به دشمن ارسال می شود و نوع و محل حمله با واسطه به ایشان اطلاع داده می شود تا آنها تلفات ندهند . ( چون در صورت بروز تلفات ، پاسخ دشمن قطعی خواهد بود )

حمله حدود یک ساعت و نیم بعد از نیمه شب اتفاق می افتد .

دشمن که قرار نیست به همین سادگی از غرور خود چشم پوشی کند ، از اشتباهات ایران نهایت استفاده را میکند .

اشتباه ایران آن بود که برای عادی نشان دادن اوضاع و نشان دادن اقتدار و توانایی در کنترل اوضاع حتی در شرایط بحرانی و همچنین شاید برای ایجاد یک سپر دفاعی غیر نظامی در برابر حملات دشمن ، آسمان کشور را پرواز ممنوع اعلام نمی کند

از اطراف ایران به وسیله ابزارهای جنگ الکترونیک ، شلیک موشک های کروز شبیه سازی می شود ، ولی شاید نه برای شناسایی محل پدآفند ها ، بلکه برای درگیر کردن سیستم بی تجربه پدآفندی ایران با هواپیماهای خودی .

کروز مجازی شلیک شده با زمان بندی مناسب ، در مسیر و زمان پروازهای هواپیماهای مسافربری بین المللی قرار می گیرند.

پدآفند بی تجربه ، بعد از اطمینان از حضور موشک کروز 2 تیر موشک پدآفندی به سوی آن شلیک میکند و به این صورت در تله دشمن گرفتار می شود .

ایران می ماند و پاسخگویی به جامعه جهانی و مجبور می شود فرمانده پدآفند کشور را قربانی کند و این حقیقت را پنهان کند که یک جنگ شروع نشده را باخته است .

نتیجه جوگیر شدن و ایجاد هیجان زیاد و مطالبه گری در جامعه

حال آنکه ایران میتوانست با لغو تمامی محدودیت های هسته ای و بازنگری در خصوص عملیات های برون مرزی سپاه قدس برای جلوگیری از ترور های مجدد و همچنین ارسال تجهیزات مدرن تر به متحدان خود در منطقه برای درگیر شدن نیابتی با دشمن ، این تهدید را به فرصت تبدیل کند .

تاریخ نشان داده که ((خدا با ماست اگر درست تدبیر کنیم)) . کاری که معمولا بنا نداریم بکنیم .

تا وقتی (( چه بکشیم چه کشته شویم پیروزیم )) نصب العین ما باشد ، بیشتر کشته می شویم تا بکشیم .

ویرایش شده در توسط mahdiarmy
  • Like 1
  • Upvote 5
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این سوالی ذهنم رو درگیر کرده

ارتفاع پروازی کروز معمولا بین ۳۰-۵۰ متر (مانند تاماهاک) هست .

حال هواپیما در حال اوجگیری بوده در ۲۵۰۰ متری از سطح دریا و با احتساب ارتفاع فرودگاه ۱۰۰۰ متر از سطح دریا یعنی در واقع ۱۵۰۰ متری از سطح زمین بوده؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آقا یکی در جواب پست بالای ما ، این جواب رو داده ! اساتید بررسی کنند :

اولا موشک کروز رنج پروازی زیردویست متر ارتفاع پرواز می کند پروفایل ارتفاع مشخصی داره دوم هواپیما مسافربری در کریدور پروازی خودش درحال حرکت بوده که یعنی داشت رو به سمت شمال غرب حرکت میکرده یعنی از داخل تهران درحال دورشدن بوده نه نفوذ به صورت موشک کروز درحال وارد شدن به تهران بعضی ها هم میگن اپراتور درگیر جنگ الکترونیک شده که این هم کاملا غلطه چون از تهران تا مرزهای کشور فاصله زیادی هست و عملا امکان حمله الکتونیک تا اون عمق غیر ممکنه بعد پرواز هواپیمای جمر در اسمانو مطرح می کنن که این هم کاملا مردود هست چون تاثیر کلی روی تمام لادارهای منطقه ایجاد میکنه که هیچ اثری وجود نداره به نظر میرسه موضوع کاملا عمدی بوده یا اپراتور پدافند انقدر کودن بوده که فرق دست راست وچپ خودشو نمیشناسه البته در کشور ما بعید نیست چون درجه به صورت کیلویی داده میشه

ویرایش شده در توسط mahdiarmy
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تا قبل از این حادثه که ما با جنگال تجهیزاتشونو مختل کرده بودیم و پهپاداشونو سند زده بودیم به نام خودمون، اما دقیقا بعد از سرنگونی هواپیما با سرنشینان نگون بختش یهو آمریکا کل سیستم راداری پدافندی مارو گول زد!

زیبا نیست؟ :)

حوادث اخیر از زمان زدن اون پیمانکار لعنتی آمریکایی (اصلا چه سودی داره زدن این مزدور ها وقتی به جاش تعداد زیادی قربانی میشن؟!) سراسر به ضرر ما بوده از ضرر اطلاعاتی امنیتی تا اقتصادی و روانی و نظامی و از همه مهم تر حیثیتی...

  • Upvote 11
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, zAa9 گفت:

تا قبل از این حادثه که ما با جنگال تجهیزاتشونو مختل کرده بودیم و پهپاداشونو سند زده بودیم به نام خودمون، اما دقیقا بعد از سرنگونی هواپیما با سرنشینان نگون بختش یهو آمریکا کل سیستم راداری پدافندی مارو گول زد!

زیبا نیست؟ :)

حوادث اخیر از زمان زدن اون پیمانکار لعنتی آمریکایی (اصلا چه سودی داره زدن این مزدور ها وقتی به جاش تعداد زیادی قربانی میشن؟!) سراسر به ضرر ما بوده از ضرر اطلاعاتی امنیتی تا اقتصادی و روانی و نظامی و از همه مهم تر حیثیتی...

 

با توجه به توجیحاتی که این روزها خوندم من اینطور به نظرم اومد که:

اگر صدام به ایران حمله نمیکرد ما موشک نمیساختیم و اگر القاعده به آمریکا حمله نمیکرد، آمریکا به عراق حمله نمیکرد که سردار سلیمانی رو شهید کنه، و در نتیجه ما مجبور بشیم عراق موشک باران کنیم که یک هواپیما هم اشتباهی منهدم بشه، بنابراین مرگ بر لیبرالیسم و سلبریتی های صهیونیست.

 

البته میدانم که شوخی خوبی نبود...

  • Upvote 11
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, zAa9 گفت:

تا قبل از این حادثه که ما با جنگال تجهیزاتشونو مختل کرده بودیم و پهپاداشونو سند زده بودیم به نام خودمون، اما دقیقا بعد از سرنگونی هواپیما با سرنشینان نگون بختش یهو آمریکا کل سیستم راداری پدافندی مارو گول زد!

زیبا نیست؟ :)

حوادث اخیر از زمان زدن اون پیمانکار لعنتی آمریکایی (اصلا چه سودی داره زدن این مزدور ها وقتی به جاش تعداد زیادی قربانی میشن؟!) سراسر به ضرر ما بوده از ضرر اطلاعاتی امنیتی تا اقتصادی و روانی و نظامی و از همه مهم تر حیثیتی...

 

اظهار نظر های مسولین و خبرهایی که از وقایع اعلام میکنن با توجه به میزان حقیقتی که توسط غربی ها روشن میشه پیوسته تغییر میکنه..اول زدن هوایپیما کلا  (به شدت) تکذیب میشد.بعدش اعتراف کردن که (سهوا) زدنش.ممکنه پس از روشن شدن مقدار دیگری از حقایق چیز دیگه ای  بگن مثلا سهوا تبدیل به یک واژه دیگه بشه

  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

درسهایی که باید از مسائل یک هفته اخیر گرفت :

1) با مردم باید صادق بود نه اینکه یک هفته حقیقت رو کتمان کنیم بعد واقعیت رو گفت هیچ کس دوست نداره احمق فرض بشه

2) در مواقع آماده باش اینچنینی باید کلیه پروازهای غیر ضروریو لغو کرد 

3) تغییر ساختاری صدا و سیما اگر امکان نداره درش تخته بشه چون هیچ کاربرد و استفاده ای بجز اینکه در مواقع بحرانی نمک به زخم مردم بریزه نداره 

4) ادغام کامل پدافند ارتش و سپاه (میدونم انجام شده تا حدودی ولی با توجه به یکسری صحبتها و پذیرش مسئولیت حادثه از طرف سپاه معلومه که هنوز زیر نظر یک فرماندهی یکپارچه نیستن )

5) خیلی ضایع هست که بعد از یک هفته تازه امروز بنر و بیلبردهای تسلیت پرواز رو در سطح شهر دید 

6) مدیریت بحران مسئولین چند برابر خود بحران تنش زا و بحران آفرینه

7) نوع برخورد نیروی انتظامی در برخورد با شلوغیها به نظر دچار بلوغ فکری شده و استفاده از ماشین آبپاش گاز اشکاور براشون تو اولویت بود حتی درخواست از مردم با بلند گو برای متفرق کردن خیلی خوب و بدور از تنش آفرینی بود که سبب شد دیشب و پریشب به خشونت کشیده نشد امیدوارو که این نوع برخورد نهادینه بشه 

8) باید از مشاوران اجتماعی نخبه در شورای امنیت ملی استفاده بشه تا در پیک تنش و بحران اجتماعی بتونن بهترین راهکارو با توجه به روحیه جامعه پیش بگیرن 

9) استعفا اصلن چیز بدی نیست بلکه نوعی احترام به مردم از طرف سیسم مدیریتی حسوب میشه 

ویرایش شده در توسط ldmdff
  • Like 1
  • Upvote 11
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
57 minutes قبل , hexman گفت:

 

اظهار نظر های مسولین و خبرهایی که از وقایع اعلام میکنن با توجه به میزان حقیقتی که توسط غربی ها روشن میشه پیوسته تغییر میکنه..اول زدن هوایپیما کلا  (به شدت) تکذیب میشد.بعدش اعتراف کردن که (سهوا) زدنش.ممکنه پس از روشن شدن مقدار دیگری از حقایق چیز دیگه ای  بگن مثلا سهوا تبدیل به یک واژه دیگه بشه

 

 

مشکل اصلی همینجاست

 

ببینید سردار حاجی زاده قبلا در زمان زدن پهباد امریکا در جنوب کشور گفتند نیروها اتش ب اختیار هستند و با غرور گفتند

 

الان بیان کردن که اپراتور باید تماس میگرفته و مشکل از اینجاست که تماس نگرفته .......

 

برای توجیه یک دروغ باید 100 تا دروغ بگیم

 

اگر با زدن پهپاد امریکا و بقیه اقدامات باعث غرور ملی شدیم الان نباید بگیم که گرفتار جنگ الکترونیکی دشمن شدیم یا هک شدیم و یا غیره ( البته ب دروغ نگیم وگرنه اگر واقعیت داره واقعیت را بگیم )

 

متاسفانه الان باید دولت پاسخگو باشه که نیست ربیعی با قاطعیت اعلام کرد موشک دروغه و اشنا و ...........................

 

رئیس جمهور اظهار بی اطلاعی میکنه مثل زمانی که بنزنین را گرون کردند و عصبانیت مردم که همراه یاس هست ب همین خاطر هست کاش بجای نظامیان دولت مسئولیت را قبول میکرد و استعفاء و عذرخواهی میکرد

 

 

 

 

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط bluemoon
  • Like 2
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من هم، مثل بسیاری از مردم کشورمان، در چنین لحظاتی در شرایط روحی چندان مناسبی قرار ندارم و اگر می‌شد، ترجیح می‌دادم دست به نوشتن نبرم.

اما از آن‌جا که آرزو و انتظار و خواسته‌ی همه‌ی ما (از ما مردم عادی تا مسئولین) این است که چنین اتفاقاتی تکرار نشود (یا احتمال تکرارشان کاهش پیدا کند)، و نیز با علم به این‌که بسیاری از دوستان و مدیران و تصمیم‌گیران، لطف دارند و نوشته‌های مرا می‌خوانند، تصمیم گرفتم چند سطری درباره‌ی خطای انسانی، که به عبارت اول رسانه‌ها تبدیل شده، بنویسم.

تأکید من در این نوشته، به عنوان یک دانشجوی مدیریت، بر این است که بخش زیادی از آن‌چه روی داده، ناشی از خطای سیستمی است و نه خطای انسانی.

باید به خاطر داشته باشیم که اگر نام اشتباهی روی مسئله بگذاریم، هر چقدر هم در حل مسئله بکوشیم،‌ عوارض مسئله از بین نمی‌رود و به عبارت دیگر، مسئله‌ی نادرستی را حل می‌کنیم.

ضمناً به طور خاص، از دوستانی که مدیریت سازمان‌ها و کسب و کارها را بر عهده دارند، تقاضا می‌کنم که این بحث را، به مسئله‌ی سقوط هواپیما و عزیزانی که داغدارشان هستیم، محدود نبینند و به این نکته توجه داشته باشند که بسیاری از خطاها و چالش‌های سازمانی، از جنس سیستمی هستند و اگر متوجه این مهم نباشیم، نمی‌توانیم آن‌ها را به شکل بلندمدت رفع کنیم.

خطای انسانی: در دسترس‌ترین متهم

عبارت خطای انسانی را می‌توان یکی از متهمان در دسترس در سوانح دانست. سیدنی دکر (Sydney Decker) در مقدمه‌ی کتابده پرسش درباره‌ی خطای انسانی توضیح می‌دهد که خطای انسانی در ذهن بسیاری از مهندسان، تقریباً مکمل خطای مکانیکیمحسوب می‌شود. مثلاً اگر ۷۰٪ مشکل را بتوان به خطای مکانیکی نسبت داد، بلافاصله و به شکل اتوماتیک، فرض می‌شود که ۳۰٪ ماجرا هم به خطای انسانی باز می‌گردد.

به همین شکل، اگر هیچ نوع نقص عملکردی در سیستم‌ها وجود نداشته باشد، ۱۰۰٪ خطا به انسان نسبت داده می‌شود.

با همین منطق، وقتی هواپیما نقص فنی نداشته و سیستم پدافند هم بر اساس دستور اپراتور به درستی عمل کرده و موشک هم کاملاً دقیق به هواپیما خورده، سهم خطای مکانیکی، صفر به نظر می‌رسد این «خطای انسانی» است که باید «بارِ آن‌چه را که روی داده» بر دوش بکشد.

همین سیدنی دکر در کتاب خود، توضیح می‌دهد که وسواس روی نام‌گذاری‌ها، بسیار حیاتی است و اشاره می‌کند که هر اصطلاحی، با توجه به افق‌ها و محدودیت‌هایی که در ذات آن نهفته است، فهم متفاوتی از سانحه در اختیار ما قرار می‌دهد.

به بیان دیگر، اصرار بر نام‌گذاری درست، از دیدگاه کارشناسان سوانح و ایمنی، صرفاً بازی با کلمات نیست؛ بلکه وسیله‌ای است که به شکل‌گیری فهم بهتری از مسئله (و پیشگیری از تکرار آن) کمک می‌کند.

سیستم چیست؟

برای این‌که بدانیم خطای سیستم چیست، باید ابتدا به توافق برسیم که سیستم چیست.

درباره‌ی تعریف سیستم، کتاب‌ها و مقاله‌های بسیار نوشته‌اند و هنوز هم، کتاب‌ها و مقاله‌های بیشتری می‌توان نوشت. من هم به سهم خود، در طول پانزده سال گذشته، در این‌باره کم نگفته‌ام و ننوشته‌ام.

اما در حدی که فعلاً در حوصله‌ی من و وقت خواننده بگنجد، می‌توانیم به دو ویژگی کلیدی سیستم اشاره کنیم:

  • سیستم از اجزاء متعددی تشکیل شده
  • این اجزاء،‌ با یکدیگر در ارتباط و تعامل هستند

شکل زیر می‌تواند نشان‌دهنده‌ی یک سیستم باشد:

خطای سیستمی

می‌دانیم که هر یک از اجزاء (Components) سیستم می‌‌توانند از المان‌ها (Elements) یا عناصر کوچک‌تری تشکیل شده باشند.

مثلاً اگر سازمان را به عنوان یک سیستم فرض کنیم، واحد مدیریت ارتباط با مشتری یک جزء یا کامپوننت این سیستم محسوب می‌شود و تک‌تک کارکنان این واحد را می‌توان یک عنصر یا المنت در نظر گرفت.

این اجزاء و عناصر، از سیستمی به سیستم دیگر، نام متفاوتی پیدا می‌کنند. هم‌چنین کانال‌های ارتباطی هم، در هر سیستم، نام خود را دارند.

مثلاً وقتی بدن انسان را به عنوان یک سیستم در نظر می‌گیریم، هر یک از اندام‌ها نقش یک کامپوننت را بر عهده می‌گیرند. دو سیستم ارتباطی قدرتمند هم، وظیفه‌ی مدیریت تعاملات و ارسال پیام را بر عهده دارند: سیستم عصبی که وظیفه‌ی ارسال و دریافت پیام‌های فوری‌تر با سرعت بالا را بر عهده دارد. و سیستم هورمونی که از طریق خون، پیام‌ها را به شکلی کُندتر، رد و بدل می‌کند.

پس هر وقت خواستید شکلی شماتیک از یک سیستم ترسیم کنید، کافی است ابتدا نام اجزای آن را روی کاغذ بنویسید. سپس با ترسیم خطوط ارتباطی، مشخص کنید که هر جزء با چه اجزای دیگری در ارتباط است.

منظور از خطای سیستمی چیست؟

در ساده‌ترین و سطحی‌ترین نگاه، دو نوع خطا در سیستم‌ها قابل‌تصور است:

  • انتخاب المان یا کامپوننت اشتباه برای یک سیستم
  • تصمیم‌گیری نادرست درباره‌ی مسیر‌های ارتباطی

منظور از تصمیم‌گیری نادرست درباره‌ی مسیرهای ارتباطی این است که دو کامپوننت که نباید به هم وصل باشند، به هم وصل شوند و یا این‌که برای دو کامپوننت که باید به یکدیگر متصل باشند، مسیر ارتباطی در نظر گرفته نشود.

من به عنوان نمونه، به دو مورد از المان‌های نامناسب در سیستم مدیریت رویداد اخیر اشاره می‌کنم.

یک مورد از آن‌ها، ریاست سازمان هواپیمایی کشوری است. فردی که – هر چقدر هم شریف یا خوب – روی صندلی نامناسبی نشسته است (مصاحبه).

حرف‌های ایشان از نظر علمی، ادبی، منطقی، استدلال، کارشناسی، بسیار ضعیف هستند.

فقط به این جملات توجه کنید:

  • «ما در آن‌جا هشت نه فروند هواپیما داشته‌ایم» (خب. منظور چیست؟‌ باید هر هشت فروند ساقط می‌شدند؟ این چه داده‌ای است که مطرح می‌کنید و چه ارتباطی به مسئله دارد؟)
  • «ما در همان زمان، چند فروند هواپیما در ارتفاع بیست هزار پا به بالا داشتیم. مگر می‌شود این سیستم به هواپیمایی شلیک کند که هشت هزار پا ارتفاع دارد؟» (ربط؟ منطق؟ معنا؟)
  • «از کجا شلیک کند؟» (شما محل پدافندها را نمی‌دانستید؟)
  • چنین اتفاقی نمی‌تواند بیفتد. (حتی در حد یک سناریو با احتمال پایین هم، غیرممکن است)
  • «اگر موشک به هواپیما بخورد هواپیما باید منهدم بشود» (با کدام منطق؟ چرا؟ چنان‌که دیدیم خورد و منهدم نشد)
  • «از لحاظ فنی، چنین ادعایی امکان‌پذیر نیست.»

این‌که اپراتور دستگاه پدافند، دکمه‌ی شلیک را اشتباه فشار دهد، می‌تواند یک خطای انسانی باشد. اما این‌که فردی با این سطح از توانایی استدلال و قدرت منطق، در جایگاه رییس سازمان هواپیمایی کشوری بنشیند، یک خطای سیستمی است (المان نامناسب برای یک نقطه از سیستم).

شبیه همین انتقادها را می‌توان به سخنگوی دولت هم وارد دانست. ایشان قبل از شروع Investigation، برخی سناریوها (مثل پرتاب موشک) را نفی کردند. در حالی که اصول روابط‌عمومی و موضع‌گیری، ایجاب می‌کند که قبل از مطالعه و تحقیقات، هیچ گزینه‌ای نفی نشود.

فرض کنید جنازه‌ای در خانه‌ای روی زمین افتاده و کارآگاه به آن‌جا می‌رسد و مادر را، گریان و اندوهگین بر سر جنازه می‌بیند. در همان لحظه بگوید: «من تحقیقات را آغاز می‌کنم. اما علی‌الحساب، مطمئنم که مادر، فرزند را نکشته است.»

آیا در تخصص و تعهد او شک نمی‌کنید؟

از کارآگاه انتظار می‌رود که قبل از تحقیقات بگوید: «من هیچ احتمالی را نفی نمی‌کنم. اجازه دهید بیشتر مطالعه کنم و نتایج را اعلام کنم.»

فقط برای لحظه‌ای تصور کنید که رئيس هواپیمایی کشوری به تلویزیون نمیامد یا اگر می‌آمد همه چیز را منوط به تحقیقات می‌کرد. هم‌چنین فرض کنید سخن‌گوی دولت می‌گفت: «همه‌ی سناریوها روی میز است. ما احتمال شلیک موشک را بسیار پایین و نزدیک به صفر می‌دانیم. اما هم‌چنان، هیچ گزینه‌ای را نفی نمی‌کنیم.»

آیا الان میزان اعتماد عمومی به دولت، در وضعیت بهتری نبود؟

قرار گرفتن مهره‌های نامناسب در مکان‌های نامناسب (هر چقدر هم که فرض کنیم در مقام فرد، افرادی پاک و سالم باشند) یک خطای سیستمی است.

ما کارشناس نیستیم. اما قطعاً کارشناسان و کسانی که این حادثه را بررسی می‌کنند، می‌توانند فهرستی بسیار بلندتر از افرادی که در جایگاه‌های نامناسب قرار داشته‌اند ارائه دهند و به کمرنگ کردن این خطای سیستمی کمک کنند (رفع کامل خطای سیستمی، اصلاح مکانیزم گزینش و انتخاب است. تا هیچ‌وقت هیچ‌کس در جای نامناسبی ننشیند).

نوع دوم خطای سیستمی، در تعریف ارتباط میان کامپوننت‌هاست.

نهادهای تصمیم‌گیر در کشور ما، بسیار متعدد و متنوع هستند (نمونه‌ی این مشکل را در ماجرای FATF دیده‌ایم که نه رد می‌شود و نه تصویب). بالاخره باید مشخص شود که آیا ما در وضعیت جنگ هستیم یا نیستیم و نیز مشخص شود که چه نهادی باید این را اعلام کند (فرض من این است که شورای عالی امنیت ملی مسئول چنین تصمیمی است).

اگر در وضعیت جنگ هستیم و کشور در شرایط آماده‌باش کامل بوده، چرا پروازهای مسافری انجام شده‌اند و کسی آن‌ها را متوقف نکرده است؟

آیا هیچ نوع کانال ارتباطی بین شورای عالی امنیت ملی (که درباره‌ی نحوه‌ی اجرای انتقام سخت تصمیم گرفته بوده) و هواپیمایی کشوری وجود دارد؟ اگر دارد، چرا هیچ پروازی به تعلیق در نیامده؟ اگر چنین کانال ارتباطی وجود ندارد، آیا بهتر نیست چنین کانالی ایجاد شود و هواپیمایی کشوری و نیز فرودگاه‌های کشور، به عنوان سازمان‌هایی تأثیرپذیر از تصمیم شورای عالی امنیت ملی، در جریان چنین تصمیم‌هایی قرار بگیرند؟

ظاهراً گفته می‌شود که برخی نهادها (مثل سازمان هوافضای سپاه) در شرایط آمادگی حداکثری بوده‌اند. به نظر می‌رسد که بعضی نهادهای دیگر هم، مثل فرودگاه‌های کشور، در شرایط آمادگی حداقلی، به روند عادی عملیاتی خود مشغول بوده‌اند.

ما در مقام طراح سیستم نیستیم. اما الان موقعیت مناسبی است که طراحان سیستم از خود بپرسند، چرا کامپوننت‌های مختلف سیستم، در یک سطح از آمادگی نبوده‌اند؟ کدام کانال‌های ارتباطی وجود نداشته یا ضعیف بوده که چنین اتفاقی افتاده است؟

گفته شده است که اپراتور سیستم پدآفند، چندین مرتبه درخواست کرده که فضای آسمان کشور Clear شود و هیچ پروازی در آن نباشد.

انتظار می‌رود که این کانال ارتباطی بررسی شود و مشخص شود که سر و ته آن چه مجموعه‌هایی بوده‌اند که اپراتور درخواست را داده و درخواستش به آن سوی کانال نرسیده یا اگر رسیده، به آن ترتیب اثر داده نشده است.

این‌ها هیچ‌کدام از جنس خطاهای انسانی نیستند. بلکه از جنس خطا در تعریف کانال‌های ارتباطی و یا در پروتکل به‌کارگیری کانال‌های ارتباطی هستند.

وقتی از منظر «خطای انسانی» به چنین سوانحی نگاه می‌کنیم و نمی‌پذیریم که «خطای سیستمی» روی داده، پتانسیل موجود برای تکرار این خطاها از بین نمی‌رود و هر لحظه احتمال دارد، دوباره کشور در معرض چنین خطاها و خطراتی قرار بگیرد.

محمد رضا شعبانعلی

  • Like 1
  • Upvote 6
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چند نکته که دوستان انگار اشتباه متوجه شدند:

 

با توجه به سخنان سردار حاجی زاده مقامات هواپیمایی کشوری که در این سه روز می گفتند هواپیما موشک نخورده از قضیه اطلاع نداشتند و فقط بر پایه ی اطلاعات خودشان نظر میدادند و حدس میزدند. 

 

ستاد کل نیروهای مسلح و پدافند هم در این سه روز ساکت بودند و کلا نظری ندادند. 

 

سخنان سردار و قبول اشتباه و عذر خواهی هم تنها سه روز طول کشید. (که در نوع خودش سریع ترین زمان پذیرش در تاریخ سوانح هوایی از این نوع مسافربری هست) 

  • Upvote 2
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بنده با وجودی که معتقدم سردار حاجی زاده از مدرن و به روز ترین فرماندهان سپاه هستن، بر خلاف اونچیزی که گروهی از رسانه ها بعد از گفتگوی ایشون در رابطه با سانحه، صرفا سیاسی عمل کرده و متعصبانه قصد قهرمان سازی و چهره ای فداکار از ایشون دارند که خودشون رو فدای دیگران کرده، به نظرم صحبت های ایشون اصلا در حد و اندازه فرمانده نیروی هوافضای سپاه نبود، به لحاظ فنی بسیار سوال بر انگیز و ضعیف، و همچنین به طور واضحی به صورت غیر مستقیم تقصیر رو متوجه دیگر ارگان ها مثل قرارگاه خاتم النبیا پدافند هوایی و شاید ستاد کل .

 

حتی به نظرم صحبت های ایشون از نظر طبقه بندی هم اطلاعات مهمی رو در اختیار طرف های مقابل ما قرار میده.

 

مثلا توضیحات ایشون راجع به علل عدم امکان تماس اپراتور با مرکز بسیار ضعیف بود و اصلا در حد فرمانده یک نیروی تا این حد فناوری محور نبود و حتی به نظرم عیان کردن نقاط ضعف سیستم های دفاعی کشور برای دشمنان بود. حتی اگه نمی خواستن واضح بگن کلی میتونستن بگن به دلایلی یا به دلایل فنی و یا نداشتن فرصت امکان ارتباط نداشتن، نه اینکه با حدس و گمان و عدم اطمینان صحبت کنن و بگن شاید جمینگ بوده و یا ... 

  • Upvote 10
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مورد دیگری که در رابطه با این اتفاق تلخ بررسی کرد، بحث پدافند غیر عامل هست، باید بررسی کرد قرار گرفتن یک سری سایت نظامی حساس در مجاورت  فرودگاهی که طراحی شده بود تا هاب پرواز های بین المللی باشه، استدلال قابل قبولی پشتش هست یا نه؟ 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی
       182
       

       
      خلاصه سیاستی: بررسی نیاز به پدافند هسته ای 
       
       
      مقدمه: اصطلاح پدافند هسته ای گاه به معنی دفاع از سایت های هسته ای به کارمی رود. گاهی نیز به طور خاص در مورد کسانی که در پروژه هایی چون آماد و یا پروژه های مشابه احتمالی درگیر بوده اند به کار می رود تا بر ماهیت دفاعی کار ایشان تاکید شود.* گاهی نیز به معنی استفاده از نیروی هسته ای برای مقاصد پدافندی است. خلاصه ی سیاستی زیر در پی بررسی این موضوع است. 
       
      ***
       
      اصلی ترین تهدید نظامی علیه ایران در سال های پس از انقلاب آمریکا، اسرائیل و برخی کشور های منطقه بوده و هستند. این کشور ها همواره به توان نظامی و حجم تهدیدات خود علیه نظام ایران افزوده اند و اخیرا جسورانه دست به اقدامات خصمانه ی تمام عیار می زنند. اگرچه ایران به لحاظ وسعت، توپوگرافی و نیز توان نظامی قابل توجهی که داراست هدف فوق العاده دشواری برای اشغال زمینی است، اما در عین حال در برابر حملات هوایی خصوصا در مورد زیر ساخت های حیاتی که در نوار ساحلی جنوبی قرار دارند، ضعف های قابل توجهی دارد. در عین حال رزم هواپایه همان نقطه ی قوتی ست که دشمنان ایران خصوصا آمریکا به شدت بر روی آن سرمایه گذاری کرده اند. به همین جهت انبوهی از پایگاه های هوایی را در اطراف مرز های ایران تاسیس کرده اند و بعضی کشور های منطقه نیز خاک و پایگاه های هوایی خود را در اختیار آنان قرار داده اند.
       این البته امری نیست که از دید سران و نظامیان دور مانده باشد. اصلی ترین استراتژی ایران در هنگام درگرفتن یک جنگ تمام عیار با آمریکا یا ائتلافی به رهبری آمریکا علیه ایران نابودی سریع این پایگاه ها قبل از آن است که بتوانند نقش مثمر ثمری در طی آن جنگ ایفا کنند. در حالی که نیروی هوایی ایران به لحاظ کمی و کیفی دارای ضعف های عمده است و توان اجرای چنین ماموریتی را خصوصا در برابر قوای هوایی کشور های متخاصم ندارد، عمده تلاش ها و سرمایه گذاری های ایران در طی چند دهه گذشته بر روی موشک های بالستیک برای نابودی این پایگاه ها و حتی ناو های هواپیمابر به عنوان پایگاه های هوایی متحرک، و دیگر اهداف نظامی استراتژیک دشمن متمرکز شده است. در واقع در برابر قدرت هوایی حریف دکترین نظامی ایران بر پایه استراتژی انکار (A2AD) و به طورخاص انکار هوا بنا شده است.
      البته با توجه به وسعت، تعدد و حفاظت شده بودن این پایگاه های هوایی در مورد کفایت و عملکرد توان موشکی متعارف ایران مباحثی از جمله لزوم استفاده از تسلیحات اتمی مطرح شده است که پیش تر به طور مفصل در بسته سیاستی راهبردی  از سوی اندیشکده ممتن تهیه شده است و مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
      اما تمامی این استراتژی ها و تاکتیک ها در بعد آفندی مطرح می شود . برنامه ریزی برای یک جنگ تمام عیار نیازمند داشتن راهکارهای پدافندی مناسب نیز می باشد.
      ظهور تسلیحات دوربرد و هدایت شونده یکی از مهمترین عناصر متمایز کننده کارزار های موج دومی و موج سومی است. در طی 3 دهه گذشته مثال های متعددی از عمل کرد و تاثیر گذاری این تسلیحات بر سرنوشت جنگ ها و تمدن ها می توان بر شمرد که عمدتا از جنگ اول خلیج فارس (طوفان صحرا) شروع و با به امروز ادامه و تکامل یافته است. ، سرعت رشد و تکامل این استراتژی و جنگ افزار های مربوطه، میزان اثر گذاری آنها در میادین نبرد، توان دشمنان در بکار گیری گسترده و دامنه دار چنین تسلیحاتی –از جهت مالی، لجستیکی و فناوری- اهمیت و خطر این دست تهدیدات را غیر قابل کتمان ساخته است.
      در یک طبقه بندی کلی بر حسب تعریف راه حل، این تهدیدات را می توان به دو دسته تقسیم کرد.
       
      ·        تهدیدات کروز، هوا سرشی و شبه بالستیک با سرعت های ساب سونیک و حداکثر 3 ماخ
      ·        تهدیدات هوا سرشی، شبیه بالستیک و بالستیک با سرعت های بیش از 3 ماخ و هایپرسونیک
       
      در این راستا در مورد دسته اول تهدیدات معتقد به اهمیت فراوان سامانه های بردکوتاه خصوصا در مقابله با تهدیدات نو ظهور و حملات انبوه توسط تسلیحات دور ایستا و لزوم برخورداری این سامانه ها از استاندارد ها و قابلیت های سطح  بالا هستیم تا نه تنها بقای خود در میدان رزم را حفظ کنند، بلکه ضامن بقای تاسیسات حیاتی برای کشور باشند که بعضا دهه ها عمر و دهه ها میلیارد دلار هزینه صرف ساخت آنها شده و نابودی آنها می تواند ضربات جبران ناپذیر بر پیکره ی ایران عزیز وارد آرد. به رغم پهنه ی وسیع جغرافیایی برخی از مهم ترین و استراتژیک ترین تاسیسات کشور در نقاط مرزی (جنوب) واقع هستند نه در "عمق استراتژیک" کشور، در واقع همیشه و در همه موارد داشتن پهنه ی جغرافیایی وسیع فراهم آورنده ی عمق استراتژیک لازم در همه سطوح نیست. حمله به این تاسیسات نه تنها نیاز به عملیات های پر ریسک عمقی ندارد، بلکه در مواردی مانند تاسیسات پارس جنوبی عدم رعایت اصول پدافند غیر عامل این تاسیسات را به شدت آسیب پذیر ساخته است.
      در مورد دسته دوم تهدیدات سامانه های پدافندی مورد نیاز است که بتواند در محدوده های ارتفاعی مختلف با اهداف بسیار پر سرعت درگیر شود. انواع سامانه های ضد بالستیک در این دسته بندی قرار می گیرند. کار در مورد ساخت این سامانه ها در دنیا از دهه 60 میلادی و ایام جنگ سرد شروع شده و تا به امروز ادامه یافته اند. آمریکا، اسرائیل و روسیه (شوروی سابق) سه قدرت نظامی هستند که بیشترین سرمایه گذاری ها را در این حوزه انجام داده اند که البته به لحاظ سطح فناوری و تعدد سامانه ها آمریکا با اختلاف زیاد از سایرین پیش است. در کشور ما نیز در سال های اخیر با تحویل گرفتن سامانه پدافندی اس-300 و نیز ساخت سامانه باور-372 توان بسیار محدودی در این حوزه پدافندی ایجاد شده که البته برای رویارویی در یک سناریوی جنگی مطلقا کافی نمی باشد و توجه و سرمایه بیشتری در این حوزه مورد نیاز است.
      اما همانند بخش آفندی که در مورد مفید و یا حتی ضروری بودن قدرت آتش اتمی مباحثی از سوی کارشناسان مطرح شده در بخش پدافندی نیز نظراتی از سوی تعدادی از کارشناسان نظامی مطرح شده است که درخور توجه است.
      در مورد تهدیدات دسته اول سابقه توسعه تسلیحات اتمی برای اجرای عملیات پدافندی در علیه اهدافی که می توان آنها را در این دسته قرارداد وجود دارد، از راکت های غیر هدایت شونده هوا به هوای اتمی، تا موشک های پدافندی دوربرد اتمی همچون سامانه اس-200 در نسخه اصلی (نسخه های صادراتی این سامانه فاقد کلاهک اتمی می باشند). نکته اما اینجاست که شکل و نحوه عملکرد تهدیدات جدید به گونه ای است که این راه حل ها را می توان کاملا منسوخ بر شمرد. حملات امروزه نه توسط اسکادران های انبوه و متراکم جنگنده ها و نه توسط فورمیشنی از بمب افکن های استراتژیک همچون بی-52 برای اجرای عملیات بمباران فرشی، صورت می گیرد. حملات دورایستای امروزی که عمدتا توسط موشک های کروز و هوا سرشی هواپایه صورت می گیرد هرچند به صورت انبوه صورت می گیرد اما عموما از مسیرهای متفاوت و در ارتفاع پست انجام می شود و حتی برخی از این تسلیحات همچون  JASSM  این قابلیت را دارند تا محدوده هدف را دور زده و از پشت سر به سمت آنها حمله ور شوند. پرواز در ارتفاع پست معضل دیگری ست که بکارگیری تسلیحات پدافندی با کلاهک اتمی را بسیار خسارت بار می کند. در مورد بکارگیری تسلیحات اتمی پدافندی در بردهای بسیار دور، برای مثال در سناریویی گروهی از بمب افکن های آمریکایی از پایگاه دیگوگارسیا برخاسته و در محدوده دریای عرب ده ها فروند موشک کروز AGM-158ER را روانه خاک ایران می کنند، در چنین سناریویی در میانه مسیر علاوه بر آنکه مساله مسیرهای پروازی غیر متراکم و متعدد وجود دارد، نکته دیگر آن است که به فرض به قدر کافی دور بردن برد پدافند به نحوی که به یک مبدا حمله به قدر کافی همگرا و متراکم برسیم، در اینجا درواقع شکل دیگری از سناریوی انکار هوا را مطرح کرده ایم، به شکلی که انهدام خود پایگاه دیگوگارسیا که مبدا خیزش بمب افکن های آمریکایی به سمت ایران است، عملی تر، به صرفه تر و با پیچیدگی های فنی و عملیاتی به مراتب کمتری همراه خواهد بود.
       
      ولی در مورد تهدیدات بالستیک و هایپر سونیک از آنجایی که سرعت و ارتفاع پروازی این دسته از تهدیدات عموما زیاد است و سرعت واکنش نسبت به آنها محدود، و نیز سر نسل های متاخر توان مانور دهی این تسلیحات افزایش قابل توجهی داشته، نابودی این تهدیدات نیازمند در اختیار داشتن سامانه های پدافندی با سرعت و دقت بسیار زیاد است به نحوی که بتوانند تخریب لازم را نسبت به هدف اعمال کنند.
       
       

       
       
      نسل اول این سامانه ها که در آمریکا و شوروی سابق توسعه یافتند به جهت ضعف در رسیدن به دقت لازم و توان اعمال تخریب مناسب از کلاهک های اتمی بهره می برند تا با شعاع نابودی[1] و قدرت زیاد از انهدام تهدید اطمینان حاصل کنند. به عنوان نمونه می توان از موشک های ضد بالستیک آمریکایی اسپارتان ویژه درگیری با هدف در ارتفاع بلند با کلاهک اتمی به قدرت 5 کیلوتن و موشک اسپرینت ویژه درگیری در ارتفاع کمتر با کلاهک اتمی با قدرت 1 کیلوتن نام برد که هر دو جزئی از سمانه ضد بالستیک سیف گارد بودند. در روسیه امروزی که میراث دار شوروی سابق است تحول عمده ای نسبت به حوزه جنگ سرد نسبت به تهدیدات بالستیک دوربرد رخ نداده و دفاع ضد بالستیک مسکو کماکان بر عهده سامانه های برجای مانده از دوره جنگ سرد است که عملکردی مشابه موشک اسپراینت دارند و از کلاهک اتمی بهره می برند. در مورد آمریکا اما این کشور با توسعه انبوهی از فناوری های جدید و گران قیمت از موشک های غول پیکر با کلاهک اتمی فاصله گرفته و به سمت استفاده از فناوری هایی چون برخورد مستقیم[2] و سرباره کشنده[3] پیش رفته و آنها را جهت بکار گیری در زمین و دریا و محدوده ارتفاع عملکردی مختلف توسعه داده است. لازم به ذکر است که این سامانه ها هنوز در برابر حملات انبوه در حد یک سناریوی آخر الزمانی خصوصا در مورد موشک های قاره پیما محدودیت هایی را در برابر خود دارند هرچند پیشرفت های عمده و چشم گیری خصوصا در دهه های اخیر رخ داده و توسعه و سرمایه گذاری های بیشتر در دست اقدام است. فناوری Hit to kill و نیز Kill vehicle در بین تمامی کشور های جهان تنها در اختیار آمریکا بوده و رژیم اسرائیل نیز با انتقال فناوری از آمریکا تنها به شکل محدودی از این سطح فناوری ها برخوردار است و دیگر کشورها از اروپای غربی گرفته تا روسیه و چین، چه به لحاظ سطح فناوری چه به لحاظ منابع مالی مورد نیاز برای حرکت در مسیر به دست آوردن چنین فناوری هایی با مشکل رو به رو هستند و فاصله بسیار زیادی با آمریکا در این حوزه دارند. با توجه به این موارد ساخت یک سامانه ضد بالستیک، خصوصا ضد قاره پیما که ابزار عمده اعمال قدرت اتمی دشمنان است که به جای آنکه درگیر فناوری های بسیار پیچیده و گران قیمت همچون Kill vehicle بشود، از کلاهک اتمی در محدوده چند کیلوتن بهره ببرد می تواند راه حلی معقول تر و در دسترس تر باشد.
       
       
      والحمدلله رب العالمین
        *در مورد شهید فخری زاده این عبارت مرتبا تکرار شد. 
      [1] Kill radius
      [2] Hit to kill
      [3] Kill vehicle
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.