Davood

تاپیک جامع نیروی هوایی ارتش پاکستان ( تحلیل ، خبر ، گزارش )

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

پاکستان باید میراژ های قدیمی و اف ۷ های خودشو قبل از f16 از رده خارج کنه.

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فرماندهی، کنترل، ارتباطات، رایانه، اطلاعات، نظارت و شناسایی (C4ISR)

(Command, Control, Communication 

Computers, Intelligence, Surveillance and Reconnaissance)

 

2-1.gif

 

اصطلاحی است که معمولاً برای توصیف ایده استفاده از شبکه ‌ای برای برقراری ارتباط و ارسال داده بین جنگ افزار های متصل استفاده  شود. این جنگ افزارها می توانند شامل :هواپیما، کشتی های جنگی سطحی، خودروهای زرهی، ایستگاه های زمینی و  پرسنل فردی  ،باتری های پدافندی و.... باشد.

در محیط جنگ مدرن، تبادل اطلاعات جدید بین تسلیحات و افراد مناسب برای افزایش بقا و موفقیت در میدان جنگ حیاتی است.

دلایل واضح است آگاهی از شرایط در سطح تاکتیکی و استراتژیک کلیدی است، به خصوص اگر فرد قصد دارد مشکل را به درستی درک کند و به نوبه خود راه حل صحیح را به کار گیرد. تصمیم‌گیری دقیق و عینی می‌تواند جان انسان‌ها را نجات دهد، دستاوردهایی به دست آورد و در نبردها پیروز شود، که به نوبه خود می‌تواند در جنگ‌ها طرف پیروز را مشخص کند.

 

ویژگی‌ ها بین سناریوها و کشورها متفاوت است، اما ایده اصلی که انتخاب‌های سخت‌افزار، استانداردها (برای پروتکل‌های انتقال صدا و داده‌ها) و استقرار هر کشور را هدایت می‌کند یکسان است: ایجاد آگاهی موقعیتی با اتصال اطلاعات جدید به بازیگران مناسب. محرک فرآیند ایجاد آگاهی موقعیتی، سیستم هایی هستند که جریان اطلاعات و تعامل بین دارایی های مختلف را مدیریت می کنند. این سیستم‌ها فناورانه (از طریق کنسول‌های رابط انسان و ماشین) و سازمانی (به عنوان مثال واگذاری افراد یا گروه‌ها برای ریاست بر وظایف خاص) هستند.

c4isr-facebook.jpg

 

اجرای C4ISR معمولاً بر تجهیزات ISR [اطلاعات، نظارت و شناسایی] (مانند رادارها)، فناوری ارتباطات صوتی و داده، کنسول‌های رابط انسان و ماشین (HMI)، تجهیزات اقدامات پشتیبانی الکترونیکی (ESM) و فناوری اطلاعات متمرکز است. IT) سیستم هایی برای پردازش اطلاعات از تجهیزات ISR و ESM. این لیست کاملی نیست، اما این عناصر در C4ISR رایج ترین هستند. علاوه بر این، جنبه های توصیف شده در بالا می تواند شامل تعداد زیادی از دارایی های فردی باشد، مانند هواپیماهای هشدار و کنترل زودهنگام هوابرد (AEW&C)، ماهواره ها، ایستگاه های فرماندهی و کنترل (C2) روی زمین (و همچنین در دریا و هوا). هواپیماهای جنگی، افراد، وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین (UAV) و بسیاری موارد دیگر.

 

مانند دیگر ارتش های مدرن، نیروهای مسلح پاکستان نیز سیستم C4ISR را حفظ می کنند. قابل مشاهده‌ترین عناصر شبکه C4ISR پاکستان شامل سیستم‌های Erieye و Karakoram Eagle AEW&C است، اما موارد بیشتری نیز در دسترس هستند. با این حال، در طول 10 سال گذشته، ارتش پاکستان در مورد به اشتراک گذاشتن اطلاعات در مورد قابلیت های C4ISR فعلی خود حساس شده است،  به ویژه در مورد برنامه های آینده خود حساس شده است. خوشبختانه مقامات پاکستانی در سال های اخیر نکاتی را در مورد عملکرد C4ISR نیروهای مسلح ارائه کرده اند. به عنوان مثال، خالد محمود، فرمانده نیروی هوایی، یک راه حل ملی پیوند داده را ذکر کرد، و نیروی هوایی پاکستان (PAF) آشکارا درباره نقش عقاب قراقورام (KE) در حمایت از عملیات ISR دریایی بحث کرده است.

 

این امکان وجود دارد که در نمایشگاه دفاعی آتی IDEAS در کراچی مقدار زیادی از جزئیات افشا شود، اما تا آن زمان، این مجموعه درک احتمالی از قابلیت‌های C4ISR پاکستان را ارائه می‌دهد. توجه داشته باشید،

*(هیچ چیز در این مقاله یا مجموعه از اطلاعاتی که در دسترس عموم نیست استخراج نمی شود. در حالی که کار تحلیلی در این مجموعه نتایجی را در مورد قابلیت‌های آینده پاکستان C4ISR ارائه می‌کند، لطفاً این نتایج را چیزی بیش از حدس و گمان تلقی نکنید.)

 

سیستم C4ISR پاکستان را می توان به عنوان اجرای فناوری های اصلی، به ویژه ISR و ارتباطات درک کرد. این مقاله خلاصه‌ای از هر جنبه ارائه می‌کند،

* توجه داشته باشید این مقاله  بحث فنی جامعی در مورد فناوری و مفاهیم C4ISR ارائه نخواهد کرد.

 

بخش 2: اطلاعات هوایی و سطحی، نظارت و شناسایی (ISR)

 

حسگرها، مانند رادارها، شاید قابل مشاهده ترین جنبه های C4ISR باشند. سیستم‌های AEW&C مانند Erieye و Karakoram Eagle نقش مهمی در ارائه پوشش نظارتی راداری با برد گسترده PAF و نیروی دریایی پاکستان (PN) دارند. در ساده‌ترین مفهوم، این سیستم‌های AEW&C هشدار اولیه را ارائه می‌دهند، درست همانطور که رادارهای زمین پایه پرقدرت چنین هستند.

اما در واقعیت، AEW&C قطعات بسیار مهمی از پازل عملیات میدان نبرد مبتنی بر شبکه هستند. علاوه بر این  رادارها صرفاً یکی از جنبه‌های ISR هستند و در کنار سنسورهای دیگر (مانند الکترواپتیکال) برای مشاهده میدان جنگ عمل می‌کنند.

 

بخش 3: ارتباطات (از جمله پیوند داده)

 

ارتباطات جزء جدایی ناپذیر C4ISR است. توانایی تبادل اطلاعات و همچنین اتصال مشاهدات حسی جدید به دوستان صحیح در زمان صحیح، از نظر تاکتیکی و استراتژیک حیاتی است.

 

در حالی که ارتباطات پرسرعت و حجم بالا ممکن است در بخش غیرنظامی شاهکار دشواری نباشد (به لطف فیبر نوری و شبکه های بی سیم اشباع شده)، فضای میدان جنگ داستان بسیار متفاوتی است. برای یک چیز، ارتش ها به شدت به ارتباطات بی سیم وابسته هستند، که به نوبه خود باید سریع و قدرتمند باشد.

rful (از نظر برد و نفوذ)، و امن است. انجام این کار آسان نیست، به خصوص زمانی که با دارایی های متحرک سریع یا محیط های آلوده به جنگ الکترونیک متراکم سروکار داریم.

 

پیوندهای داده تاکتیکی (TDL)، مانند ؛Link-،۱۷،۲۲،16، که لینک ۱۷ نمونه بومی و اختصاصی پاکستان است از این موارد ضروری برای ساختن «تصویر» از میدان نبرد با استفاده از اطلاعات حسگرهایی مانند رادارها استفاده می‌کنند. اتصال TDL ها را می توان بین هواپیما، کشتی های سطحی و وسایل نقلیه زمینی برقرار ساخت.

 

بخش 4: فرماندهی و کنترل

 

فرماندهی و کنترل (C2) فناوری و سازمانی است. وقتی به فناوری C2 نگاه می کنیم، ممکن است به رابط های ماشین انسانی (HMI) فکر کنیم، مانند کنسول ها، که اغلب در مکان های امن، هواپیماهای نظارتی و کشتی های جنگی سطحی یافت می شوند و حتی در سیستم های قابل حمل ادغام می شوند. از نظر جنبه های سازمانی، نظامیان ساختارهای سلسله مراتبی را ایجاد می کنند که به موجب آن افراد و گروه ها قدرت تصمیم گیری و دسترسی به درجات مختلف بنا به سطوح تعیین شده اطلاعات و انجام وظایف خاص خود را دارند.

 

بخش پنجم: هوش

 

"هوش" یک اصطلاح گسترده است، اما به طور کلی حول ایده جمع آوری اطلاعات متمرکز است. نحوه انجام این کار به سناریو، اهداف ماموریت و ابزارهای به کار گرفته شده بستگی دارد. در ساختارهای رایج C4ISR، اطلاعات اغلب با استفاده از اقدامات پشتیبانی الکترونیکی (ESM) انجام می‌شود که به نوبه خود به هوش الکترونیکی (ELINT)، هوش ارتباطات (COMINT) و هوش سیگنال (SIGINT) تقسیم می‌شود.

 

قسمت 6: پیشرفت در جنگ شبکه محوری

 

هنگامی که ما توانایی ها و برنامه های C4ISR پاکستان را به بررسی میکنیم نگاهی خواهیم داشت به آنچه که پاکستان می تواند و باید از نظر توسعه آینده دنبال کند. برنامه‌هایی مانند توسعه در فضا، سکوهای تاکتیکی آینده و مفاهیم جنگی در حال ظهور مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

 

_منبع

 

 

 

_بخش دوم

 

یک سیستم C4ISR را می توان به عنوان شبکه ای برای تبادل اطلاعات بین دارایی ها، که می تواند هواپیما، خودروهای زرهی، ایستگاه های زمینی، ؛باتری های پدافندی،کشتی های جنگی سطحی و حتی پرسنل فردی باشد، درک کرد. C4ISR یک حوزه بسیار مهم برای اشراف بر میدان نبرد است.

میدان جنگ مدرن یک واقعیت دائما در حال تحول است. اطلاعات جدید باید شناسایی شده و به پاسخ دهندگان مناسب منتقل شود. یک رادار هوابرد را در نظر بگیرید که هواپیمای ضربتی دشمن را در 200 کیلومتری یک نبرد زمینی در حال انجام بر روی اسکوپ اپراتور می گیرد. این اطلاعات باید (در زمان واقعی) برای هواپیماهای جنگنده دوست، تجهیزات دفاع هوایی و حتی دوستان روی زمین در دسترس باشد.

 

همانطور که ممکن است تصور کنید، C4ISR بر روی دارایی های متعدد قابل انجام است، که هر یک نقش اساسی در ساختن تصویری از میدان جنگ (یا محیط استراتژیک) ایفا می کند و آن تصویر را برای هر طرف مرتبط در دسترس قرار می دهد.

 از نظر C4ISR، و به طور خاص ISR [اطلاعات، نظارت، و شناسایی]، این یک ایده بسیار گسترده و کلی است. اطلاعات جدید می تواند از اشیایی که توسط رادارهای منفرد گرفته شده است به دست آید. این می تواند از عکس های با وضوح بالا گرفته شده توسط غلاف های شناسایی و ماهواره ها گرفته شود. حتی می تواند از تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده به منظور تجزیه و تحلیل حقایق جدید یا درک بهتر واقعیت حاصل شود.

 

شبکه ISR پاکستان برای به دست آوردن اطلاعات جدید به موقع طراحی شده است. دارایی های ISR این کشور شامل رادارهای نظارتی زمینی، هواپیماهای هشدار و کنترل زودهنگام هوابرد (AEW&C)، وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین (UAV) مجهز به تجهیزات مختلف الکترواپتیکی/مادون قرمز (EO/IR) و تجهیزات EO/IR جنگنده است. . اطلاعات حسی از این دارایی ها برای ساختن یک "تصویر" از یک سناریو استفاده می شود. 

 

سرچشمه‌های قابلیت‌های نظارتی پاکستان

 

برای درک کامل قابلیت‌های نظارتی پاکستان نگاهی به توسعه قابلیت‌های دفاع هوایی پاکستان که به طور جدی در اوایل دهه 1950 آغاز شده بود مهم است.

تقریباً در این زمان، نیروی هوایی سلطنتی پاکستان (RPAF) دستیابی به سیستم‌های نظارتی مختلف مربوط به دوران جنگ جهانی دوم را از انگلستان آغاز کرده بود، به ویژه رادار نوع 21، که شامل واحد نظارت نوع 14 و ارتفاع یاب نوع 13 نیز می‌شد. 

 

در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960، PAF یک رادار FPS-20 و ارتفاع یاب FPS-6 را از ایالات متحده خریداری کرد.

در زمان خود این یک راه حل مدرن و پرقدرت بود و به لطف تعمیق روابط پاکستان با ایالات متحده، تعداد زیادی از پرسنل PAF برای آموزش به ایالات متحده فرستاده شدند.با این حال، جنگ 1965 - و تحریم‌های بعدی توسط واشنگتن - خریدهای بیشتر از ایالات متحده را متوقف کرد و باعث شد PAF رادارهایی را از منابع دیگر مانند بریتانیا، چین و حتی اتحاد جماهیر شوروی به دست آورد.

 

با تأمل در جنگ‌های 1965 و 1971، PAF دریافت که ظرفیت‌های دفاع هوایی آن در برابر عملیات‌های دشمن که در شب و در ارتفاع کم انجام می‌شود، به شدت آسیب‌پذیر است. علاوه بر این، اهمیت روزافزون نظارت هشدار زودهنگام و همچنین استفاده نوظهور از موشک‌های سطح به هوای هدایت شونده (SAM) باعث شد که PAF شروع به افزایش ظرفیت‌های دفاع هوایی خود از نظر فنی و سازمانی کند.

 

در سال 1975 فرماندهی دفاع هوایی پاکستان تأسیس شد. در اواسط دهه 1980، مسئولیت هماهنگی و نظارت بر تحولات دفاع هوایی در سرتاسر هر یک از فرماندهی های منطقه ای PAF (یعنی شمال، مرکزی و جنوبی) را بر عهده گرفت.

 به منظور همگام شدن با ماهیت فزاینده خودکار فناوری نظارت مدرن، PAF تصمیم به توسعه یک سیستم دفاع هوایی یکپارچه گرفت. این برنامه توسعه با نام رمز "پروژه کریستال" نامگذاری شد.

 پروژه کریستال در سال 1976 با هدف تعریف مشخصات فنی و عملیاتی مناسب سیستم محیط زمینی دفاع هوایی مدرن (ADGES) آغاز شد.

ein-man-630-l2ae-mit-143237.jpg

 

در مرحله اول پروژه کریستال، PAF 45 سیستم رادار پالس داپلر متحرک (MPDR) را از زیمنس در آلمان خریداری کرد. شش مرکز کنترل و گزارش سیار (CRC) نیز به دست آمد که از طریق اتصال پیوند داده در زمان واقعی به MPDR ها متصل می شوند.

به عبارت دیگر، اطلاعات رادار در CRC پردازش می‌شود و روی مانیتورها نمایش داده می‌شود و از این رو آگاهی موقعیتی شبکه‌محور اولیه را به PAF ارائه می‌دهد. MPDR ها در سه نوع فرعی، با دو نوع متحرک (با برد 45 کیلومتر) و یک نوع قابل حمل (با برد 60 کیلومتر) خریداری شدند.

 

در فاز دوم پروژه کریستال، PAF شش رادار نظارت هوایی سه بعدی (3D) برد بلند AN/TPS-43 از ایالات متحده به دست آورد.

این رادارها قادر به ردیابی یک شی و همچنین 

ارتفاع ts و آزیموت (یعنی جهت)بودند. با حداکثر برد تشخیص 400 کیلومتر، AN/TPS-43 ها چتر(پوشش) جستجوی ارتفاع بالا سیستم دفاع هوایی یکپارچه PAF را تشکیل دادند (با MPDR ها به عنوان حسگرهای سطح پایین عمل می کنند). مانند MPDR ها، خوراک حسی از AN/TPS-43 پردازش و نمایش داده شد (یعنی مرتبط با داده ها)، به ویژه برای افسران فرمانده در هر یک از سه فرماندهی منطقه ای paf.(پدافندهوایی زمین  پایه همچنان تحت فرماندهی paf هست به سبک کشورهای غربی)

 

کار انجام شده تحت پروژه کریستال اساسا نه تنها پایه و اساس ابتدایی سیستم دفاع هوایی کنونی پاکستان، بلکه چارچوب کلی C4ISR آن را تشکیل داد. به قسمت اول این مجموعه نگاه کنید، و توجه داشته باشید که چگونه پاکستان از اواسط دهه 1980 از مفاهیم و سیستم‌های مدرن C4I، مانند ایجاد آگاهی موقعیتی بلادرنگ با استفاده از حسگرهای پیشرفته و معماری پیوند داده، استفاده کرده است. از اواسط دهه 2000، PAF شروع به توسعه و ایجاد بر این اساس از طریق یک سری خریدهای با فناوری پیشرفته کرد.

 

رادارهای دوربرد نظارت هوایی

 

لاکهید مارتین AN/TPS-77 یک رادار نظارت هوایی دوربرد مبتنی بر آرایه اسکن الکترونیکی فعال (AESA) است. حداکثر برد تشخیص بیش از 450 کیلومتر است و می‌تواند برد، ارتفاع، و آزیموت/جهت هدف را ردیابی کند (یعنی رادار سه بعدی است). به عنوان یک رادار AESA، AN/TPS-77 از مقاومت بالاتری در برابر پارازیت جنگ الکترونیکی دشمن (EW) برخوردار است. نیروی هوایی پاکستان (PAF) شش رادار AN/TPS-77 را در سال 2005 به قیمت 89 میلیون دلار آمریکا سفارش داد. این رادارها در سال 2008 به PAF تحویل داده شدند. واز اجزای77 هسته اصلی شبکه نظارت هوایی دوربرد PAF را از زمین تشکیل می دهد.

 

علاوه بر AN/TPS-77، گزارش‌هایی در سال 2003 منتشر شد مبنی بر اینکه PAF پنج رادار چینی YLC-2 را تحویل گرفته است. هیچ اطلاعات خاصی در مورد YLC-2 در دسترس نبود، اگرچه برخی از تحلیلگران، مانند جان سی وایز (از ایر پاور استرالیا)، معتقدند این رادار سه بعدی مبتنی بر AESA با حداکثر برد تشخیص 330 کیلومتر است. گزارش‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه پاکستان سیستم‌های رادار دوربرد سه بعدی چینی، یعنی JYL-1 و JL3D را به دست آورده است.(این گزارش ها تایید نشده است.)

 

در سال 2005، پاکستان همچنین تلاش کرده بود تا سیستم نظارت غیرفعال VERA را از جمهوری چک خریداری کند. متأسفانه، به دلیل فشار ایالات متحده بر فروشنده، فروش کاهش یافت. اما اگر فروش موفقیت آمیز بود، PAF یک سنسور اندازه گیری پشتیبانی الکترونیکی برد بلند (450 کیلومتر) (ESM) دریافت می کرد.

 

برخلاف رادار، که برای برداشتن اجسام در آسمان نیاز به انتشار فعال امواج رادیویی دارد، VERA به سادگی به فعالیت های الکترومغناطیسی گوش می دهد. به عبارت دیگر، این یک حسگر غیرفعال است که برای تشخیص اجسام بر اساس فعالیت راداری خود شی طراحی شده است. به یک معنا رادار قدرتمند دشمن می‌تواند به همان اندازه که مزیت محسوب می‌شود، در معرض خطر قرار گیرد.

 

معلوم نیست  چگونه پاکستان جایگزینی را به دست آورده است . به عنوان مثال، ERA (فروشنده اصلی VERA) یک نسخه تجاری!!!با قابلیت کاهش یافته VERA به نام "نمایشگر وضعیت و تشخیص هوا" (ASDD) توسعه داده بود، و امیدوار بود که ASDD را به پاکستان بفروشد. در واقع، برخی از مقامات ایالات متحده بر این باور بودند که vera باید اجازه داشته باشد که ASDD را به پاکستان صادر کند، به شرطی که این نسخه به اندازه کافی متفاوت و تغییر یافته از VERA باشد.

 هیچ سابقه معاملاتی تایید شده ای از فروش ASDD به پاکستان وجود ندارد.

 

سیستم های نظارت هوای سطح پایین

 

MPDR های آلمانی همچنان ستون اصلی شبکه نظارتی پاکستان در ارتفاع پایین را تشکیل می دهند. در حالی که اینها برای زمان خود سیستم های پیشرفته ای بودند، آنها - به واسطه فناوری قدیمی رادار پالس داپلر خود - به شدت در برابر فن آوری جنگ الکترونیک مدرن (EW) و اقدامات متقابل الکترونیکی (ECM) حساس هستند.

 

 رادارهای داپلر در برابر پارازیت EW/ECM، به‌ویژه روش‌های مبتنی بر حافظه فرکانس رادیویی دیجیتال (DRFM) آسیب‌پذیر هستند. سیستم‌های مبتنی بر DRFM اساساً امواج رادیویی دریافتی (از رادارها) را ضبط می‌کنند و به نوبه خود آنها را دوباره ارسال می‌کنند و در نتیجه راداری را که در ابتدا در آن فرکانس ارسال می‌کرد اشتباه می‌گیرند. حتی رادارهای مدرن‌تر RAC-3D PAF (با برد 60 کیلومتر) که در کنار سیستم‌های SAM برد کوتاه تا متوسط Spada-2000 Plus خریداری شده‌اند، در برابر EW/ECM مبتنی بر DRFM آسیب‌پذیر هستند.

 

این کمبود آشکار در توانایی‌های نظارتی سطح پایین پاکستان ممکن است یکی از دلایلی باشد که (از منظر فنی) PAF قادر به تشخیص ورود هلیکوپترهای آمریکایی به حریم هوایی پاکستان در ماه مه 2011 نبود، زمانی که نیروهای ویژه آمریکایی متوجه شدند و اسامه بن لادن را کشت. با کنار گذاشتن تغییرات ظاهری "رادارگریز" بلک هاوکز، این امکان وجود دارد که هلیکوپترهای مورد استفاده در این عملیات به جدیدترین فناوری آمریکایی EW/ECM نیز مجهز شده باشند که می توانستند رادارهای سطح پایین قدیمی PAF را به راحتی مختل یا جعل کنند.

 

معلوم نیست که PAF چگونه به شکاف سطح پایین رسیدگی خواهد کرد. PAF رابطه گسترده‌ای با لاکهید مارتین دارد و به سادگی می‌تواند رادارهای اضافی را به دست آورد

از خط محصولات TPS-77 شرکت. یکی از راه‌هایی که ارزش بررسی دارد می‌تواند شرکت ترکیه‌ای Aselsan باشد که در حال حاضر رادار سطح پایین KALKAN (تا برد 100 کیلومتر) را تولید می‌کند. گزینه دیگر می تواند رادار سطح پایین Finmeccanica/Selex KRONOS باشد که در جولای 2015 توسط قطر خریداری شد.

 

در هر صورت، تعویض MPDR ممکن است کار گرانی باشد، به خصوص اگر سیستم های غربی سطح بالا در نظر گرفته شوند. با این حال، با توجه به اینکه شکست در هشدار و تشخیص زودهنگام می‌تواند منجر به فروپاشی زنجیره واکنش شود (مثلاً جنگنده‌های درهم شکسته مانع از تهاجم به موقع نمی‌شوند)، PAF ممکن است برای جذب هزینه‌های بالا به خوبی خدمت کند، زیرا ممکن است دستاوردهای عملیاتی حیاتی را ارائه دهد (و پس انداز) در سایر زمینه ها.

 

هواپیمای هشدار و کنترل اولیه هوابرد (AEW&C).

 

یک سیستم AEW&C در اصل یک رادار نظارت هوایی قدرتمند است. یکی از مزایای چنین سیستمی این است که می تواند یک منطقه را به طور کامل نظارت کند. در حالی که یک رادار پرقدرت در نظارت بر مناطق سطح پایین مشکل دارد، یک AEW&C می تواند به وسعت کامل منطقه در محدوده راداری خود دسترسی داشته باشد. حتی اشیاء کوچک، مانند موشک های کروز در آغوش زمین، می توانند به طور بالقوه توسط هواپیماهای AEW&C شناسایی شوند.

 

به دلیل اینکه AEW&C مبتنی بر هواپیما است، یک دارایی سیار است، از این رو می‌تواند از عملیات هوایی دور از پایگاه‌های اصلی پشتیبانی کند. سیستم‌های AEW&C همچنین دارای کنسول‌های اپراتور ماموریت متعددی هستند. پرسنل موجود در این هواپیما می توانند با هواپیماهای جنگنده، کشتی های جنگی و پرسنل زمینی (مجهز به رادیوهای به اندازه کافی قدرتمند) ارتباط برقرار کرده و با آنها هماهنگ شوند.

 

PAF اهمیت هواپیماهای AEW&C را در اواسط تا اواخر دهه 1980، زمانی که تلاش کرد هواپیمای E-2 Hawkeye را از ایالات متحده خریداری کند، درک کرد. !!!!

 

در سال 2006، PAF چهار سیستم Saab Erieye AEW&C از سوئد سفارش داد. در ابتدا امیدوار بود که شش سیستم را به دست آورد، اما زلزله سال 2005 در کشمیر، PAF را مجبور کرد تا سفارش خود را کاهش دهد. با استفاده از هواپیمای توربوپراپ Saab 2000، Erieye یک سیستم راداری مبتنی بر AESA با برد شناسایی تا 450 کیلومتر است. با استفاده از ارتباطات پیوند داده، Erieye می‌تواند داده‌های حسگر خود را به ایستگاه‌های کنترل زمینی و همچنین به هواپیماهای جنگنده دوست منتقل کند. Erieye را می توان برای ارتباط با دارایی ها متنوع و با استفاده از سیستم های Link-11 و Link-16 پیکربندی کرد. این سیستم همچنین می تواند برای برقراری ارتباط در سایر شبکه های پیوند داده نیز پیکربندی شود.

20231209_105810.jpg

 

در سال 2009، PAF ناوگان AEW&C خود را با چهار سیستم Karakoram Eagle AEW&C تکمیل کرد. Karakoram Eagle از یک رادار غیرفعال آرایه الکترونیکی اسکن شده (PESA) ZDK03 تشکیل شده است که بر روی یک هواپیمای ترابری Shaanxi Y-8F600 قرار دارد. مشخص نیست که آیا PAF قصد دارد که Karakoram Eagle را با رادار AESA مانند KJ-500 ارتقاء دهد یا خیر، هرچند که می تواند به عنوان یک به روز رسانی در اواسط عمر امکان پذیر باشد. اگرچه تائید نشده است، اما قراقورام ایگل ممکن است با تجهیزاتی ادغام شده باشد تا بتواند با لینک-16 ارتباط برقرار کند، که توسط F-16 های PAF استفاده می شود.

 سایر مشخصات، مانند برد رادار ZDK03، ناشناخته یا تایید نشده است.

 

نقش های اصلی ماموریت کاراکورام ایگل اساساً با نقش Erieye یکسان است. از نظر عملیاتی، فرماندهی جنوبی PAF از عقاب قراقورام در هماهنگی با نیروی دریایی پاکستان استفاده می‌کند که در شبکه نظارت دریایی این کشور مشارکت دارد. متأسفانه، توانایی‌های نظارتی نیروی دریایی به رادارهای تاکتیکی روی هواپیما محدود می‌شود، ناوگان فاقد ناوچه‌های متمرکز بر دفاع هوایی (محافظ)یا ناوشکن‌هایی است که قادر به نگهداری رادارهای سطح بالا هستند.

 

سیستم های اطلاعاتی و شناسایی پاکستان

 

اگرچه قسمت دوم قرار بود کل ISR پاکستان را مورد بحث قرار دهد، احساس می شد که جنبه نظارتی می تواند به صورت مستقل مورد بحث قرار گیرد. تصمیم گرفته شد که بحث ISR به دو بخش تقسیم شود که بخش سوم آن بر قابلیت‌های اطلاعاتی و شناسایی پاکستان (و فقدان آن در برخی جهات، مانند ماهواره‌های فضایی) متمرکز است.

 

_منبع

_ ساختار یکپارچه پدافند زمین پایه و نیروی هوایی در ساختارpaf و همکاری در سطح بالا با نیروی دریایی پاکستان باعث یکپارچگی و دید جامع به توسعه نبرد شبکه محور شده است!

_مطلب فوق متعلق به سال۲۰۱۵ هست و قطعا دارایی های پدافندی و هوایی پاکستان توسعه شدیدی داشته است

ضمن آنکه      لینک۱۷(بومی پاکستان)《کلیک برای مطالعه بیشتر》  بعد از این مطلب توسعه و بکارگیری میشود!!

ویرایش شده در توسط Overdose
  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

تحلیل ابتدای سال Paf از دیدگاه الیاس امرا...

 

 

نیروی هوایی پاکستان در چشم انداز آینده
اعلام کرد به صورت رسمی در سال میلادی جدید ۲۰۲۴ هر ۴ آواکس ZDK-3 بازنشسته خواهند شد.

 

69651_1657864890.jpg

نیرو هوایی پاکستان در حال حاضر کاربر ۷ فروند آواکس ساب ۲۰۰۰ به عنوان ستون فقرات فرماندهی هوابرد
طبق برنامه جدید ناوگان آواکس پاکستان طی ۵ سال آینده به ۱۵ فروند افزایش خواهد یافت
که شامل خرید ۴ فروند آواکس جدید و ۴ آواکس جهت جایگزینی با ZDK-3
هر ۸ آواکس جدید ساب ۲۰۰۰ خواهد بود و طرف پاکستان و سوئدی به توافق این قرار داد رسیده اند!

_البته ایرفرم پلاتفرم y-8 آواکس ZDK-3 قرار نیست بازنشسته کامل بشه و صرفا تجهیزات اون باز میشه ودر بخش های دیگه مورد استفاده قرار خواهد گرفت!

_همچنین طبق گفته های نیرو هوایی
شبکه جنگ شبکه محور ارتش پاکستان  (لینک۱۷(کلیک برای آشنایی بیشتر)) رسماً در پلاتفرم های زمینی و هوایی وارد خدمت شده است و طبق برنامه تا ۲۰۲۵ برای ناوگان خارج از خانه (استقرار بین‌المللی و اتصال لینک ماهواره‌ای) هم در دسترس خواهد بود.


_این به این معنی که آواکس سوئدی ساب ۲۰۰۰ توان هدایت جنگنده تاندر و اف-۱۰ و هدایت آتش موشک های پی ال-۱۲ و پی ال-۱۵ را دارد ...(لینک۱۷ قابلیت همخوانی و اتصال با لینک ۱۶ را نیز دارد و قابلیت اتصال بین تجهیزات بومی؛چینی و غربی را فراهم‌میکند)

_در پی بازدید ایرمارشال بابرعاصم منیر از بیس مرید نیرو هوایی پاکستان
ایرمارشال در گفتگو امروز خبر نهایی شدن پروژه جنگنده نسل پنجم آینده پاکستان داد!!!!
پروژه که در زمان دولت عمران خان و توسط شیخ رشید آغاز شده بود (در کنار پروژه اف-۱۰پی و TPF-X)

در این بازدید و کنفرانس حرفی از نوع جنگنده زده نشد!
ولی مربوط به پروژه اینترسپتور و جایگزین جنگنده اف-۱۶ که قبلاً از تیزر های نیرو هوایی و حرف های شیخ رشید ، جنگنده اف-۲۰پی (نسخه صادراتی ویژه پاکستان از جنگنده جی-۲۰)


قابل ذکر که
۱- طرح به نام جی-۳۱ اصلا وجود نداره (اسم پروژه FC-31 و طرح شکست خورده و سالهاست رها شده
۲- این شایعه اف‌سی-۳۱ مال امروز و دیروز نیست و در اصل در زمان مناقصه پروژه عزم ، اف‌سی-۳۱ هم حضور داشت اما نیرو هوایی پاکستان طرح جنگنده مشترک با ترکیه رو انتخاب کرد (TPF-X)

پهپاد های مسلح در خدمت نیرو هوایی پاکستان

وینگ لونگ
شاهپر-۲ بلاک ۲
آکنجی
تی‌بی-۲

 


_چشم انداز ۲۰۴۹ نیرو هوایی پاکستان

تاپ داگ
اف‌-۲۰پی (حداقل ۲ اسکادران) جایگزین اف-۱۶ام‌ال‌یو
تاندر-سی بلاک۳ (۲ اسکادران) جایگزین اف-۷پی جی
تاندر-سی بلاک۲ (۳ اسکادران) جایگزین اف-۷پی

چند منظوره
جنگنده نسل پنجم عزم (۲ اسکادران) جایگزین تاندر-ای بلاک۱
پروژه تاندر ۲ موتوره (آینده نامشخص)

استرایکر
اف-۱۰پی (۶ اسکادران) جایگزین میراژ-۳ و ۵

نوک وینگ (اسکادران تهاجم اتمی ۲۷ام ضرار)
اف-۱۶ بلاک۵۲+ (۱ اسکادران) جایگزین میراژ-۵ رز۲


مجموعا!
۲۵۶ جنگنده رزمی نسل۴+ +و نسل پنجم

 

 

*خب فکر میکنم یه شمایلی از آینده این نیرو با سابقه در منطقه برای مخاطب قابل درک باشه!!

*قبلا موضوع لینک۱۷ و جنگ شبکه محور را در همین تاپیک بررسی کرده بودیم و درک کلی از موضوع داریم!

*بجز قرار داد های بسته شده در مطالب فوق قطعیتی نیست ولی ریل گزاری ها در حال انجام است که با توجه به چرخش های سیاسی کشور قوای نظامی پاکستان برای خودش هر راهی برای توسعه را برنامه ریزی کرده است!

ویرایش شده در توسط Overdose
  • Like 3
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چگونه یک خلبان پاکستانی در سال 1974 یک  جنگنده اسرائیلی را با هواپیمای  میگ 21 خود سرنگون کرد؟

در تقویم تاریخ نظامی، برخی از داستان ها به دلیل حوادث غیرمنتظره خود برجسته می شوند. یکی از این رویدادها نیم قرن پیش، در 26 آوریل 1974، زمانی رخ داد که ستوان ستار علوی، خلبان پاکستانی، با میگ21  نیروی هوایی سوریه،با سرنگونی یک جنگنده اسرائیلی شاهکار کرد 

 پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1967 و پیروزی سریع و قاطع اسرائیل در آن درگیری، سبب شد پویایی ژئوپلیتیکی منطقه  تغییر کند و کشورهای عربی همسایه در وضعیت آشفته و تحقیر شده قرار گیرند

با این حال، تنش ها ادامه یافت و شش سال بعد، منطقه بار دیگر در جریان جنگ یوم کیپور در سال 1973 به صحنه درگیری تبدیل شد. اسرائیل خود را در نبردی شدید علیه ائتلافی از کشورهای عربی به رهبری مصر و سوریه دید که به طور غیرمنتظره ای پاکستان به آن پیوست.  

هنگامی که درگیری ها آغاز شد، چندین خلبان نیروی هوایی پاکستان، از جمله ستار علوی، با وجود اینکه پاکستان هیچ دخالت مستقیمی در درگیری نداشت،  داوطلبانه به جنگ پیوستند.

رهبران پاکستان تصمیم  بر اعزام خلبانان پاکستانی به خاورمیانه گرفتند  از جمله نخست وزیر، ذوالفقار علی بوتو، که خواهان حفظ روابط مستحکم با کشورهای عرب بود، 

علوی در مصاحبه ای توضیح داد که چگونه گفتگوی فرمانده هوایی پاکستان با حافظ اسد رئیس جمهور سوریه راه را برای مشارکت آنها  جنگ هموار کرد.

او گفت: «یکی از salwar kameez و وسایل پروازم را برداشتم و وقتی به پیشاور رسیدیم متوجه شدیم که 14 نفر دیگر نیز داوطلب شده اند. ما را سوار کشتی" چیفز فوکر" کردند و بعد از مدتی فرمانده هم آمد. ما نمی دانستیم کجا می رویم.»

از خلبانان پاکستانی خواسته شد تا سندی را امضا کنند مبنی بر اینکه در طول مدت اقامت در خارج از کشور، در صورت وقوع هر گونه حادثه پیش بینی نشده، نه دولت پاکستان و نه نیروی هوایی پاکستان مسئولیت آن را بر عهده نخواهند گرفت. 

به گفته ستار علوی، این سند  مرخصی خارج از کشور آنها را مشخص کرده و مقامات را از هرگونه مسئولیت در صورت وقوع حوادث ناگوار مبرا می کند. 

متعاقباً خلبانان از طریق هواپیمای C-130 به کراچی و سپس به بغداد منتقل شدند. ستار علوی و همراهانش از بغداد سفری جاده ای را آغاز کردند و راهی اردن و در نهایت به دمشق رفتند(تصویر ستار علوی)

3950626-713985953.jpg

از 16 خلبان پاکستانی، هشت خلبان به مصر اعزام شدند و هشت خلبان باقی مانده برای اقامت به سوریه فرستاده شدند. ستار علوی از جمله کسانی بود که به سوریه اعزام شد. 

بعداً،علوی و خلبانان همراهش به پایگاه هوایی  Damir، ( حدودا 30 دقیقه از دمشق فاصله دارد)، منتقل شدند و در آنجا  واحد 67A را تشکیل دادند. 

 

چالش خلبانان پاکستانی 

در زمان ورود آنها، مصر و اسرائیل قبلاً به توافق آتش بس دست یافته بودند و سوریه را که هنوز درگیری فعال با اسرائیل داشت به حال خود رها کردند با تمام اوصاف خلبانان پاکستانی عملیات خود را در سوریه آغاز کردند.

اما انتقال بدون چالش نبود.  مشکل زبان مهمترینش بود

هواپیمای MiG-21 ساخت روسیه که وظیفه پرواز آنها را بر عهده داشتند دارای علائم به زبان روسی بود، در حالی که ارتباطات با رادارها و کنترل ترافیک هوایی منحصراً به زبان عربی انجام می شد.

برای غلبه بر این مانع، خلبانان یک راه حل عملی ابداع کردند.علوی توضیح داد : «ما ملزومات مورد نیاز برای پرواز با هواپیما را یادداشت کردیم و آنها را روی یک کاغذ با لباس پرواز حمل کردیم. این به ما امکان داد تا در عرض یک هفته زبان عربی مورد نیاز را درک کنیم.»

خلبانان پاکستانی  نقش حیاتی پدافند هوایی را به عهده داشتند، رهگیری هر هواپیمای اسرائیلی که حریم هوایی سوریه را نقض می کرد، به آنها محول شد. با وجود آتش بس میان مصر و اسرائیل، درگیری در  بلندی های جولان ادامه داشت.         

خلبانان پاکستانی در تمام سورتی پروازهای متعدد خود اغلب با هواپیماهای اسرائیلی روبرو می شدند.  علوی خاطرنشان کرد که هیچ درگیری مستقیمی بین دو نیرو صورت نگرفت.

خلبانان پاکستانی تصمیم گرفته بودند که چه موفق به سرنگونی یک هواپیمای اسرائیلی شوند یا نه، اولویت اصلی آنها این باشد  که هیچ خلبان پاکستانی توسط اسرائیلی ها اسیر نخواهد شد. این تصمیم اساس استراتژی هوایی آنها را تشکیل داد. 

چگونه خلبان پاکستانی یک جت اسرائیلی را سرنگون کرد

در 26 آوریل 1974، علوی  به عنوان ستوان  ،  در اسکادران شماره 67A، نیروی هوایی سوریه (SAF)در Damirمستقر بود،خدمت می کرد و هدایت یک  MiG-21 (شماره سریال 1863) را به عهده داشت.در یک درگیری هوایی پرتنش بر فراز لبنان هشت خلبان پاکستانی از جمله ستار علوی،  فرمیشن شهباز 8 را تشکیل دادند. علوی به یاد آورد که چگونه لیدر دسته، لحظاتی قبل از قطع ارتباط، به آنها دستور داد تا به سمت مسیر گزارش شده ورود هواپیماهای اسرائیلی چرخش کنند

در همین اثنا علوی متوجه یک شی درخشان در حال فرود به سمت زمین شد که او آن را یک  جنگنده میراژ اسرائیلی تشخیص داد( میراژ3). علوی با جدا شدن از دسته خود، برای مقابله با هواپیما مذکور مانور داد

1280px-Hatzerim_Mirage_20100129_1.jpg

علوی با انجام یک مانور با ریسک بالا که به نام "‘squires" شناخته می شود، در موقعیتی نامطمئن پشت میراژ اسرائیلی قرار گرفت. با کم شدن سوخت و نزدیک شدن یک جنگنده اسرائیلی دیگر،علوی مجبور شد به سرعت وارد عمل شود.

علوی لحظه ایی که خلبان اسرائیلی سعی در فرار داشت، موشک روسیK-13 خود را شلیک کرد. لحظه ای پرتنش رخ داد زیرا موشک بلافاصله پرتاب نشد و علوی را دچار استرس شدید کرد

سرانجام، موشک شلیک شد و به میراژ اسرائیلی اصابت کرد و به درگیری کوتاه پایان داد. علوی به پایگاه بازگشت و البته با شانس از سقوط گریخت زیرا درجه باک سوخت او به زیر صفر رسیده بود.

پس از آن، علوی به دلیل اقدام شجاعانه خود بالاترین نشان افتخار دولت سوریه را دریافت کرد.  خلبان اسرائیلی که "کاپیتان لوتز" نام داشت، ظاهراً دستگیر شد اما قبل از اینکه علوی بتواند با او ملاقات کند، از شدت جراحات هلاک شد

 علوی سال ها در مورد این حادثه سکوت کرد و حتی در هنگام بازجویی، دخالت خود را انکار کرد. دولت پاکستان در نهایت به او ستاره شجاعت اعطا کرد.

e4d09d3f57c2c971c8b2bf8efb416a0a.jpg

با این حال صحت این روایت همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. علیرغم اظهارات منابع پاکستانی، هیچ گزارش مهم امروزی این حادثه را تایید نمی کند. بعلاوه، در سوابق وزارت دفاع اسرائیل از تلفات جنگ هیچ اشاره ای به "کاپیتان لوتز" نشده است برای همین صحت درگیری ادعایی مورد تردید است

منبع:https://www.eurasiantimes.com/how-a-pakistani-pilot-shot-down-an-israeli-fighter-jet-with-his-russian-origin-mig-21-aircraft-in-1974/

ویرایش شده در توسط scorpion57
  • Like 4
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.