امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

7 minutes قبل , MR9 گفت:

بسم ا...

چند وقت قبل یک صحبتی بود در بروزرسانی در خصوص سواد رسانه ای مطبوعات ایران در حوزه دفاعی ، شاید 48 ساعت از این بحث نگذشته که امروز 25 تیر 99 این تیتر باعث جلب توجه شد

 

اگر فرض کنیم انتخاب تیتر اصلی بر عهده سردبیر و یا شورای تیتر یک روزنامه باشد ، عملا" دوستان ما هیچ توجهی به جنبه های تخصصی ماجرا ندارند ، در حالی که مراجعه به منابع دم دستی مثل ویکی به مخاطب چنین می گوید که شناور رزمی یو اس اس بونهام ریچارد ، از کلاس واسپ و یک LHD هست ( landing helicopter dock ) هست . حالا چرا برای پرداختن به این موضوع ، عوامل محترم این روزنامه سعی نکردند که اطلاع رسانی درست را انجام بدند ، جای تعجب وجود دارد !!!

 

چیزی که روش خیلی تاکید دارم، تفکیک بخش ها در خبر هست

بخشی از خبر ارائه داستان هست که واقعیت را بگوید

بخشی دیگر از خبر نوع ارائه خبر هست که جهت گیری داشته باشد

و بخش سوم جذابیت و ارائه مطلب هست

 

در موردی که شما میگید، نوشتن کلمه ناوشکن جز دسته اول تلقی و اشتباه نگارنده در بیان واقعیت تلقی می شود

بویژه که در مورد ناو جماران هم کلمه ناوشکن را می گویند (کم دانشی)

 

درمان این درد هم افزایش سواد نظامی هست

ولی موارد دیگر افزایش سواد رسانه ای و گرافیک هست

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

احساس نیاز به روز رسانی سواد رسانه ای در مطبوعات زمانی برای اصحاب رسانه ایجاد می شود که مخاطب رسانه به سطحی از درک برسد که هر چیزی را از رسانه نپذیرد و البته رسانه هم به جایی برسد که نیاز به مخاطب را احساس کند و این مورد تنها به حوزه نظامی اختصاص ندارد و در حوزه اقتصاد و فرهنگ و سایر حوزه ها هم احساس می شود . در کشور ما برای مردم عادی خیلی تفاوت نمی کند که یک ناوشکن آتش گرفت یا یک ناو بالگرد بر ولی برای یک متخصص امور نظامی کاملا تفاوت احساس می شود و تا زمانی که رسانه هایی داریم که با رانت و به صورت سفارشی مطالب را می گذارند و بود و نبود مخاطب برایشان فرقی ندارد داستان همین است . گاهی هم خود نظامیان باید پیش قدم شوند و با ایجاد فضای رسانه ای متناسب سطح آگاهی جامعه را بالاببرند البته به شرط رعایت موارد حفاظتی . کاری که میلیتاری انجام می دهد ولی باز هم جای خالی حضور این دوستان به شدت احساس می شود .

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
24 minutes قبل , zed گفت:

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

احساس نیاز به روز رسانی سواد رسانه ای در مطبوعات زمانی برای اصحاب رسانه ایجاد می شود که مخاطب رسانه به سطحی از درک برسد که هر چیزی را از رسانه نپذیرد و البته رسانه هم به جایی برسد که نیاز به مخاطب را احساس کند و این مورد تنها به حوزه نظامی اختصاص ندارد و در حوزه اقتصاد و فرهنگ و سایر حوزه ها هم احساس می شود . در کشور ما برای مردم عادی خیلی تفاوت نمی کند که یک ناوشکن آتش گرفت یا یک ناو بالگرد بر ولی برای یک متخصص امور نظامی کاملا تفاوت احساس می شود و تا زمانی که رسانه هایی داریم که با رانت و به صورت سفارشی مطالب را می گذارند و بود و نبود مخاطب برایشان فرقی ندارد داستان همین است . گاهی هم خود نظامیان باید پیش قدم شوند و با ایجاد فضای رسانه ای متناسب سطح آگاهی جامعه را بالاببرند البته به شرط رعایت موارد حفاظتی . کاری که میلیتاری انجام می دهد ولی باز هم جای خالی حضور این دوستان به شدت احساس می شود .

 

حقیقتش بعد از کلی آه و ناله و غر زدن این نیاز آنقدر قوی شد که این تاپیک زده شود 

بویژه با تبلیغات ترک ها در زمینه پهپادها که عملا هنر رسانه ای رو نشون میداد 

 

در شروع سعی شد که به جای صحبت های تئوریک و نظری، با توجه به دغدغه و صحبت های دوستان و بازتاب اخبار در جامعه موضوعات رو بصورت کاربردی و تصویری تهیه و تولید محتوا کنیم و انشاالله این کار رو متناسب با شرایط ادامه می دهیم ولی این کار کافی نیست باید جلوتر رو دید

 

سرفصل مرتب شده

- تبلیغات و جادوی تصویر

- اهداف تبلیغات نظامی 

 کاتالوگ جامع محصولات- فایل های آموزشی در خصوص اجرای نظم و انضباط در ارتش ها

- نمایشگاه های محلی و بین المللی نظامی

- رونمایی های دستاوردها و محصولات دفاعی

- رژه نیروهای پیاده

- رژه نیروهای مکانیزه 

- رونمایی از زیردریایی ها

- تبلیغات در نیروهای دریای

- رونمایی از هواپیماها 

- تبلیغات در خصوص اورهال و تعمیرات نیروی هوایی 

- بحث حفاظت اطلاعات (سانسور در رژیم صهیونیستی)

- جاسوسی از تبلیغات (پشت رایانه نشینانی از جنس شرلوک هلمز)

- عدم تولید محتوا آغاز اشتباه است

- استراتژی و نقشه راه بازاریابی تسلیحاتی

- بازار تسلیحات در نگاهی گذرا و آماری

- بازار صادرات تسلیحات برای ایران

- اینفوگرافی، ابزار ارائه مطلب بصورت تصویر 

- اینفوگرافی برای همه ( تولید بصورت مقدماتی و ساده )

- هجمه رسانه ای و استیصال روانی ( تحلیل صحبت ها و صدای درد)

- هجمه رسانه ای و استیصال روانی (تفکیک لایه های دردها و احساسات و تفکیک ریشه های هر مشکل)

- هجمه رسانه ای و استیصال روانی ( ارائه راه حل برای عدم تکرار در چنین شرایطی)

- انعکاس یک خبر ( ارزش گذاری کلی خبر)

 

 

 

ادامه کار

پیشنهاد اولیه استخراج مقاله برای مجله ناوراد هست 

و پیشنهاد دوم  تولید اینفوگرافی از دل موضوعات تهیه شده است

و گام سوم تهیه شبه کتاب کاربردی از دل تاپیک هست تا بتوان به عنوان یک برگ برنده روی میز مدیران رسانه و صنایع دفاعی کوباند تا ذهن ها اندکی میل به تغییر پیدا کنند. 

اوج کار رو باید در تولید فیلم های کوتاه سه دقیقه ای در خصوص موضوعات باید دید تا بتوان مردم رو هدف قرار داد و سواد عامه رو بالاتر برد

 

البته وجود دوستانی ارجمند این امید هم ایجاد میکنه این مباحث رو بشه در دانشکده ها یا محل های مناسب بصورت سخنرانی و پاورپینت ارائه داد و رودررو مخاطب را بالا کشید

 

 

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مثال 

 

https://www.hamshahrionline.ir/news/527258/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86
نقل قول

ئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به برگزاری ۸۹ جشنواره ادبی و هنری، ۳۶۵ برنامه نمایشی، تولید ۱۰ هزار محتوای فضای مجازی اشاره کرد و گفت: امسال ارتش برنامه‌های مهمی در این راستا خواهد داشت. 
وی افتتاح پژوهشکده دفاع مقدس، افتتاح موزه هوانوردی، برگزاری کنگره ۵۵۰ شهید استان قم، تجلیل از خانواده‌های ایثارگران ارتش، برگزاری نشست تبیین دفاع مقدس برای وابستگان نظامی در ایران، ۱۱۰ جشنواره سرباز ارتش را از دیگر برنامه های چهلمین سالگرد دفاع مقدس عنوان کرد. 

سردار کارگر پخش برنامه تلویزیونی ۴۰ ستاره دفاع مقدس، یادواره ملی شهدای مهندسی رزمی، برگزاری تحقیقات صنعتی ارتش و دستاوردهای صنعتی، نقش نیروی هوایی و خلبانان در عملیات‌های مختلف، تهیه مستند ۱۱ قسمتی عملکرد نیروی هوایی در دفاع مقدس، ۳۴ مراسم تجلیل از پرستاران دفاع مقدس و مدافعان سلامت و تجلیل از خانواده‌های شهدای ورزشکار از دیگر برنامه‌های ارتش در گرامیداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس است.

وی به تشریح برنامه‌های سپاه پاسداران در چهلمین سالگرد دفاع مقدس پرداخت و عنوان کرد: رونمایی از یک سامانه موشکی، نمایشگاه دائمی و موزه دائمی از دستاوردهای نیروی هوافضا، چهار هزار پروژه عمرانی و اجتماعی به نیابت از شهدا از مهم‌ترین برنامه‌های سپاه پاسداران در جریان گرامیداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس است که اجرا خواهد شد.

رییس ستاد گرامیداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس، تبیین عملیات‌های نیروی دریایی سپاه در توقیف شناورهای متجاوز آمریکایی، کنگره شهدای اطلاعات سپاه، بزرگداشت شهدای شاخص کارگری در سپاه، تولید ۳۰ قسمت برنامه طنز دفاع مقدس، جشنواره ملی تجلی وفاق و تقدیر از مدافعین سلامت، تجلیل از ۳۱۳ پیشکسوت و رزمنده دفاع مقدس، برگزاری جشنواره ملی جهادگران و اقتصاد مقاومتی و نام‌گذاری شهدای شلمچه به نام شهید حاج قاسم سلیمانی توسط مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  را از دیگر برنامه های این ستاد عنوان کرد.

سردارکارگر درخصوص برنامه‌های وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح گفت: ۳ نمایشگاه صنایع دفاعی و رونمایی از ۳۰ محصول جدید، برگزاری همایش و قدردانی از ۳۰۰ پزشک دوران دفاع مقدس، همایش ۳ هزار نفری بسیجیان وزارت دفاع، ۱۵ مراسم بزرگداشت شهدای هسته‌ای در این ایام در مجموعه وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح برگزار خواهد شد.

 

کلی ظرفیت که ارزو می کنم حداقل یکی از انها استاندارد اجرا شود 

اگر بسیاری از این موارد در همین تاپیک بحث و مقایسه شده اند 

 

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حالا که بحث اینفوگرافی داغ هست این هم یک اینفوگرافی از راکت انداز 500 ملم جولان-1000 ساخت کشور سوریه...

این راکت انداز روی شاسی تی 72 سوار هست و و توانایی شلیک 3 راکت 500 ملم در مسافت 3-12 کیلومتری را دارد برحسب گفته ها تا الان 25 عدد از این راکت انداز ساخته شده است

 

110121363_608178470074929_90336764657605

109296310_608178466741596_94747785405007

ویرایش شده در توسط karmania20152015
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

فکر کردم بد نیست کمی درباره تحلیل خبر و تبلیغات با مثال صحبت بشود . قبلا در همین موضوع  اجزاء القاء را برشمرده ام .

 

بر 17 تیر 1399 در 10:29 , HRA گفت:

یکی از مسائل مهم که باید در این زمینه بررسی شود تبلیغات القائی می باشد . با اینگونه تبلیغات ذهنیت و حافظه تاریخی افراد بازنویسی شده و ذهنیت جدیدی به آنها القاء می شود . این گونه تبلیغات دارای 3 بخش اصلی است :

محور القاء : هدف اصلی تبلیغات است که می خواهید در ذهن مخاطب به وقوع بپیوندد .

محمل القاء : آن مواردی است که به وسیله آن محور القاء را توجیه می نمایید .

سوژه القاء : اتفاقات و وقایعی است که شما تبلیغات را در بستر محمل القاء آغاز می کنید (حتی می توانند واقعی نباشند) .

 

حالا به عنوان یک نمونه می توان این اجزاء را در مورد تحلیل توافق چین و ایران یعنی مطلب زیر بررسی کرد .

 

23 hours قبل , HRA گفت:

توافق نظامی ایران و چین در زیرمجموعه قرارداد 25 ساله

IranCHinaZarif.jpg

 

در این تحلیل و با توجه به متن آن محور القاء را می توان عدم استقلال نظام سیاسی ایران در نظر گرفت (البته محورهای القایی دیگری وجود دارد و یکی از آنها ضعف سپاه پاسداران و سیستم های اطلاعاتی ایران است – یکبار دیگر متن را از این منظر بررسی نمایید) .  محمل های خبر در همکاری ها و توافق نامه های تجاری و سیاسی بین ایران و دیگر کشور ها بسته شده است و در اینجا سوژه ، قرارداد 25 ساله ایران و چین می باشد .

اولین قدم و روش در این تحلیل فضا سازی است . در این روش پله اول ایجاد ابهام می باشد . اگر دقت کنید صحبت اولیه این است که مفاد محرمانه است اما ما به آن دست یافته ایم (در طول تحلیل معلوم می شود این دست یافتن از یک منبع سیاه مجازی است) . پله دوم تغییر قضیه و زمینه چینی برای رسیدن به فرضیه مطلوب و موجه ساختن آن در ذهن مخاطب است . در اینجا مثلا در بحث سرمایه گذاری چین و فروش نفت نویسنده سعی کرده با پیچیده کردن خبر به نتیجه مطلوب برسد ، یا در مساله دسترسی به فرودگاه ها ، مواردی را مطرح می نماید و برای اینکه آنها را توجیه پذیر نشان دهد اینگونه نمونه می آورد که :

یادآوری می شود که در آگوست سال 2016 ، روسیه از پایگاه هوایی همدان برای حمله به اهداف در سوریه با استفاده از هر دو بمب افکن دوربرد توپولوف Tu-22M3 و جنگنده های هجومی سوخو 34 استفاده کرده است . همین جمله برای یک تحلیل گر مبین خدشه دار بودن بقیه موارد مطرح شده است (یعنی آوردن مطلبی که ماهیتا سطح آن بسیار پایین تر از ادعای مطرح شده است) .

در آخر فضاسازی ، با آوردن یک گزاره حقیقی و در دسترس برای تمامی مخاطبان (صحبت های نماینده چین در شورای امنیت سازمان ملل) سرانجام به نتیجه دلخواه خود اشاره (در راستای محور القاء) می کند یعنی (دلیل دیگر اینکه ایران با اثرگذاری چین (و روسیه) در کشور خود موافقت کرده ...‌) .

البته در طول مسیر خبرهای درستی که رسما اعلام شده اند هم برای افزایش اطمینان به فرضیات ساختگی وجود دارد مانند قرارداد ایجاد قطار برقی تهران – مشهد و ... .

یک نکته دیگر اینکه ما یک مدل داریم که نظام ذهنی انسان را به سه زیر نظام نظم دهی ، هیجانی و شناختی بخش بندی می کند . شما برای رسیدن به حقایق در یک خبر باید به وسیله نظام شناختی ، درستی گزاره های آن را بررسی نمایید اما همیشه نظام هیجانی زودتر عمل می نماید و اگر این نظام کنترل نشود اجازه فعالیت به نظام شناختی و پردازش مرکزی را نمی دهد و شما را وارد پردازش پیرامونی کرده و مخاطب خود را بی نیاز از استدلال های محکم می بیند . همچنین نظام هیجانی  ، دو نوع هیجان مثبت یا منفی ایجاد می کند که در زیر همان مطلب ، مدل های هیجان منفی توسط بعضی از دوستان مشاهده شد یعنی احساسات منفی از جایی همراه مخاطب قرار گرفت . مطلب آخر در این زمینه هم اینکه پردازش پیرامونی باعث افزایش تاثیر پیام عملیات روانی می شود .

حالا شما این موارد را در کنار تاکتیک هایی مانند قطره چکانی هم می توانید قرار دهید .

در پایان یک سوال : متن تحلیل قرار داده شده درباره توافق 25 ساله ایران و چین بود ، روس ها این وسط چه می کنند !؟؟

 

موفق و سربلند باشید:rose:

 

پ . ن 1 -  موارد بالا به عنوان مثال بیان شد (آنهم در سطح توانایی و علم بنده) و دلیلی بر خالی از اشکال بودن  تمامی آنها نیست . همچنین نکته های بسیار بیشتری در این تحلیل وجود دارد که کشف آنها به دوستان واگذار می شد (مثلا به سوال پایانی که پرسیده ام توجه فرمایید) .  

پ . ن 2 – اینگونه متن ها هنگامی قابل استفاده است که ما بتوانیم به لایه های زیرین مطلب دست پیدا کنیم و آنها را در کنار اطلاعات دیگر قرار دهیم وگرنه تاثیرات منفی آن غلبه خواهد داشت .

 

ویرایش شده در توسط HRA
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , HRA گفت:

سلام

فکر کردم بد نیست کمی درباره تحلیل خبر و تبلیغات با مثال صحبت بشود . قبلا در همین موضوع  اجزاء القاء را برشمرده ام .

 

 

حالا به عنوان یک نمونه می توان این اجزاء را در مورد تحلیل توافق چین و ایران یعنی مطلب زیر بررسی کرد .

 

پ . ن 1 -  موارد بالا به عنوان مثال بیان شد (آنهم در سطح توانایی و علم بنده) و دلیلی بر خالی از اشکال بودن  تمامی آنها نیست . همچنین نکته های بسیار بیشتری در این تحلیل وجود دارد که کشف آنها به دوستان واگذار می شد (مثلا به سوال پایانی که پرسیده ام توجه فرمایید) .  

پ . ن 2 – اینگونه متن ها هنگامی قابل استفاده است که ما بتوانیم به لایه های زیرین مطلب دست پیدا کنیم و آنها را در کنار اطلاعات دیگر قرار دهیم وگرنه تاثیرات منفی آن غلبه خواهد داشت .

 

 

ممنون بابت مثال خوبتان :rose:

پیش تر به  انتخاب نوع کلمات اشاره شده بود ولی یک گام جلو رفته و از موضوع برای بیان داستان خود استفاده کرده است. 

برخلاف انتظار این روش نسبت به انتخاب کلمات، تاثیر مستقیم کمتری داشته و مخاطب متوجه داستان نمی شود بویژه اگر در کلمات حساسیت ایجاد نکند و نظرهای دیگر را کوتاه اشاره کند. 

بر 24 تیر 1399 در 17:24 , arminheidari گفت:

- نوع کلمات انتخاب شده 

مثال زیاد است ولی در حد مختصر استفاده از کلمه

گور، قبر و آرامگاه

جنازه، جسد و پیکر

فوت کرده، کشته شده یا جان باخته

شهید، کشته یا هلاکت 

معترض، اغتشاشگر، آشوبگر، مخالف و ...

و ... 

این کلمات از نظر معنی یکی هستند ولی از نظر ارزش گذاری متفاوت می باشند و هدف ناخوآگاه مخاطب هست و تنها زمانی که دلبستگی زیاد است ارزش این کلمات حس می شود

مطابق نوشته شما در تحلیل فضا سازی

پله صفر موضوع اتفاق (سوژه القاء)

پله اول ایجاد ابهام 

پله دوم تغییر قضیه و زمینه چینی برای رسیدن به فرضیه مطلوب و موجه ساختن آن در ذهن مخاطب (محمل القاء)

پله سوم ، با آوردن یک گزاره حقیقی و در دسترس برای تمامی مخاطبان (خبرهای درستی که رسما اعلام شده اند برای افزایش اطمینان به فرضیات ساختگی)

پله چهارم نتیجه منطقی و دلخواه (محور القاء)
 

 

** اینجا نکته مهمی وجود دارد که چطور بتوانیم مخاطب را حساس نکنیم 

انتخاب کلمات حساس و بیان موضوع کاملا وابسته به متوسط و نیمه محافظه کار افکار عمومی ربط دارد 

برای مثال در مورد یک موضوع تابو،

- در شروع اشاره کردن به آن کافی هست ویا استفاده از کارشناس ضعیف در موضوع دلخواه تا مخاطب بدون حساس شدن موضوع دلخواه را بشنود و عادت کند که روی این موضوع می شود بحث کرد. 

- یک سطح بالاتر کارشناس و استدلال ها قوی تر می شود و یک بحث پایدار دو طرفه ایجاد می شود تا نظرات کامل منتقل شود، در این بحث نتیجه گیری به مخاطب واگذار شده تا ناخودآگاه مخاطب درگیر مطلب شود. 

- در سطح نزدیک به آخر با موضوع مظلوم نمایی یا دعوت کارشناس عصبی در موضوع نامطلوب فرد را دچار گارد نسبت به موضوع جبهه خود کرده تا از نظر احساسی موضع خود را رها کند.

- در سطح نهایی با تکیه بر اشتباهات و اتفاقات واقعی و ایده فساد و نبود امید به آینده در موضوع هدف فرد را از موضع خود دلسرد و بی حس می کند. 

ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک مثال در مورد همین ترور دیشب مثلا رسانه امریکایی از کشته شدن دو نیروی نظامی! طی تیراندازی(!) تیتر زده. احتمالا بی بی سی هم با انتخاب کلمات به همین شکل عمل میکنه. با اینکه کیفیت واقعه ای که در حقیقت یک کمین و ترور طی یک اقدام تروریستی ضد یک واحد کمکهای مردمی بوده مشخص هست ولی با تقلیلش ( با گزینش کلمات ) به تیراندازی ( که در ذهن انواع و اقسام اتفاقات را از یک راهزنی و دزدی تا اختلاف و اشتباه و ... را متبادر میکنه) و حذف حقیقت رخ داده ( اقدام تروریستی، کمین، ترور و واحد کمکهای مردمی) چیزی که پمپاژ میکنه به فضای غیررسمی که تقریبا به گوش اکثر ایرانیان در فضای مجازی میرسه اینه که یک تیراندازی رخ داده و دو نفر هم کشته شدند. نه به مسبب و عاملان ترور اشاره میکنه و نه از همه مهمتر به واقعه تروریستی. جالبه طی یک بررسی ساده نشون میده حتی مسئولان امر هم تحت تاثیر این هدایت زیرکانه و خبیثانه تدریجی رسانه ای دشمن کم کم واژه تروریسم از واژگانشون حذف شده. جایی که در غرب برای هر حادثه کوچیکی که احتمالش را بدند منشا خارجی، خصمانه، برنامه ریزی شده و مرتبط با هر نوع گروهکی داره از واژه تروریسم استفاده میکنند (حالا حتی یک حمله ساده باشه، با زخمی فقط یا حتی بدون زخمی ) ما اینجا حتی موقع نام بردن از مجرمی که صریحا با منافقین ارتباط داشته خیلی راحت از ارتباط با منافقین حرف میزنیم در حالیکه اگر هر جای دنیا باشه بلافاصله از واژه تروریست در برابر طرفی که با گروهک تروریستی رابطه گرفته استفاده میکنند. 

اونوقت ما اینجا به جای عبارت تروریست مرتبط با گروهک تروریستی منافقین از واژه های نرم سارق و حالا یک ارتباطی گرفته با منافقین استفاده میکنیم. خود استفاده واژه منافقین بدون پیشوند و پسوند تروریست تبدیل شده به تقلیل دهنده. در حالیکه بعید میدونم ضد یک کشور سازمانی تروریستی و چند بعدی تا حالا مثل سازمان تروریستی منافقین شکل گرفته باشه.

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, alala گفت:

یک مثال در مورد همین ترور دیشب مثلا رسانه امریکایی از کشته شدن دو نیروی نظامی! طی تیراندازی(!) تیتر زده. احتمالا بی بی سی هم با انتخاب کلمات به همین شکل عمل میکنه. با اینکه کیفیت واقعه ای که در حقیقت یک کمین و ترور طی یک اقدام تروریستی ضد یک واحد کمکهای مردمی بوده مشخص هست ولی با تقلیلش ( با گزینش کلمات ) به تیراندازی ( که در ذهن انواع و اقسام اتفاقات را از یک راهزنی و دزدی تا اختلاف و اشتباه و ... را متبادر میکنه) و حذف حقیقت رخ داده ( اقدام تروریستی، کمین، ترور و واحد کمکهای مردمی) چیزی که پمپاژ میکنه به فضای غیررسمی که تقریبا به گوش اکثر ایرانیان در فضای مجازی میرسه اینه که یک تیراندازی رخ داده و دو نفر هم کشته شدند. نه به مسبب و عاملان ترور اشاره میکنه و نه از همه مهمتر به واقعه تروریستی. جالبه طی یک بررسی ساده نشون میده حتی مسئولان امر هم تحت تاثیر این هدایت زیرکانه و خبیثانه تدریجی رسانه ای دشمن کم کم واژه تروریسم از واژگانشون حذف شده. جایی که در غرب برای هر حادثه کوچیکی که احتمالش را بدند منشا خارجی، خصمانه، برنامه ریزی شده و مرتبط با هر نوع گروهکی داره از واژه تروریسم استفاده میکنند (حالا حتی یک حمله ساده باشه، با زخمی فقط یا حتی بدون زخمی ) ما اینجا حتی موقع نام بردن از مجرمی که صریحا با منافقین ارتباط داشته خیلی راحت از ارتباط با منافقین حرف میزنیم در حالیکه اگر هر جای دنیا باشه بلافاصله از واژه تروریست در برابر طرفی که با گروهک تروریستی رابطه گرفته استفاده میکنند. 

اونوقت ما اینجا به جای عبارت تروریست مرتبط با گروهک تروریستی منافقین از واژه های نرم سارق و حالا یک ارتباطی گرفته با منافقین استفاده میکنیم. خود استفاده واژه منافقین بدون پیشوند و پسوند تروریست تبدیل شده به تقلیل دهنده. در حالیکه بعید میدونم ضد یک کشور سازمانی تروریستی و چند بعدی تا حالا مثل سازمان تروریستی منافقین شکل گرفته باشه.

 

دست رو نکته خوبی گذاشتی 

چه موقع باید در خبر باید گسترش و تکرار خبر رو بالا برد و چه موقع خبر باید محو بشه؟؟ 

چه موقع باید در خبر احساسی با قضیه برخورد کرد و چه موقع باید منطقی بود؟

چه موقع هجمه ایجاد کرد و مظلومیت را نشان داد و چه موقع باید قاطعیت را نشان داد؟؟

چه چیزیهای استاندارد و ثابت است و چه چیزهایی باید وابسته به نبض جامعه باشد؟؟

 

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , arminheidari گفت:

 

دست رو نکته خوبی گذاشتی 

چه موقع باید در خبر باید گسترش و تکرار خبر رو بالا برد و چه موقع خبر باید محو بشه؟؟ 

چه موقع باید در خبر احساسی با قضیه برخورد کرد و چه موقع باید منطقی بود؟

چه موقع هجمه ایجاد کرد و مظلومیت را نشان داد و چه موقع باید قاطعیت را نشان داد؟؟

چه چیزیهای استاندارد و ثابت است و چه چیزهایی باید وابسته به نبض جامعه باشد؟؟

 

 

یک موضوع در بحث کلان تر بحث انجماد مسئولان ما هست. به خاطر تغییرات محدود و حضور چند ده ساله افراد در برخی پست ها باعث میشه نه تنها شیوه های قدیمی جایگزین نشند که حتی با افزایش سن و افزایش محافظه کاری جمود برخی تصمیمات تشدید هم بشه.

یعنی قبل از ظهور پرسش های مورد اشاره شما نکته این هست که اصلا چنین پرسش هایی مجال ظهور پیدا نمی کنند در یک مجموعه. حضور افراد با انگیزه، جوان و به روز و صدالبته باهوش

در راس برخی مجموعه ها خصوصا در بحث رسانه که نیاز به سواد به روز داره لازمه قطعی و حتمی تحول در راستای شیوه های نوین جنگ روانی دشمن هست که چون مبدا پیدایش رسانه و تکنولوژی های نوین هم اتفاقا خود این کشورها بودند پس در استفاده از اون هم پیشرو هستند و برای مقابله نیاز به یک نیروی هم قوا و هم کیفیت داره.

 

بحثی که دوستان توسط شما دارند پیش میبرند بحث به شدت مورد نیاز و حیاتی ای است که حتما در راس یک مجموعه عظیم رسانه ای مثلا مثل صدا و سیما باید شخصی آشنا و مسلط به این امور ( منظور در قدم اول پذیرفتن این میدان نبرد جدید و ابزاهای مورد نیازش هست حالا چه در قالب مشاوران، چه تحلیلگران و چه متخصصین حوزه های مختلف جامعه شناسی، روانشناسی، نظامی، امنیتی و ... و چه در قالب تفکرات و برنامه ریزیها و پلن های مختلف تدافعی و تهاجمی. به قولی اول باید دشمن را متوقف کرد و پس از زمینگیری رویکرد تهاجمی به خود گرفت ) حضور داشته باشه و اصطلاحا اول اصل موضوع را بپذیره تا بعد اقدام کنه.

 

در همین موارد اخیر ناشی گری محض برخی سخنگویان ساده دل نهایتا با ارفاق، ناشی گری محض رسانه ها میبینیم چطور موجب یک هجمه رسانه ای میشه که گاهی مرزها را در مینورده اون هم سر موضوعاتی که باید یک ابزار تهاجمی در دست ما باشند نه اینکه تبدیل بشند به یک موشک! تهاجمی دست دشمن.

 

در مورد همین حادثه تروریستی اخیر باز اشاره کنم به رویکرد صدا و سیما، کپی دقیقا پرتکرار غریب به بیست سال در چنین حوادثی، در وسط یک بخش خبری گوینده خبر روی تصویری از آرم سپاه ( توجه کنید نه افراد ترور شده، نه رویکرد تصویری که مظلومیت و غربت افراد ترور شده در یک روستا حین کمک رسانی را تصویر کنه، نه تصاویر شهدا و یا هرگونه گرافیک و متن و چیز دیگه ای، دقیقا فقط آرم سپاه به عنوان یک نهاد نظامی ) اطلاعیه رسمی سپاه را قرائت میکنه. همین و بس! هیچ پرداخت دیگه ای وجود نداره. مطلقا حتی رسانه یک لغت و واژگان برای حادثه به این مهمی به کار نمیبره برای لااقل اطلاع رسانی واقعیت ماجرا به عموم مردم.

 

منظورم اینه سوالهای شما سوال های بسیار مهمی هست. ولی واقعا ما هنوز ماقبل این پرسش ها هستیم. ما در مرحله ای هستیم که حوادث را در رسانه به ضد خودمون تبدیل نکنیم بماند که بخواهیم روش و رویکردی به کار ببندیم که در وهله اول واقعیت ماجرا را بازگو کنیم و در وهله دوم افکار عمومی را هدایت کنیم ( در مقابل جنگ روانی شدید دشمن )

 

البته تمام این گلایه ها به منظور مطالبه گری است. نه غر زدن و تکرار ذکر مصیبت و نه ناامیدی. فقط و فقط تلاش برای اصلاح و مطالبه تغییر برخی رویکردهای ثابت و به تاریخ پیوسته. مطمئن هستم با افزایش مطالبه گری ها در شکل صحیحش ولو جزئی با تغییرات ابتدایی این گلوله برفی در انتها سرعت بیشتری به خودش میگیره در راستای اصلاح ساختارها و عقاید قدیمی و منسوخ و جایزگینی افکار جدید و با انگیزه و به روز و تهاجمی.

 

پ ن: ایران اینتر را ببینیم برای مثال. تعداد هشتگ های اخیر را لایو روی صفحه نشون میده و چیزی که مخاطب تلویزیونی عمدتا عوام غیرآشنا به خصوصا توییتر میبینه یک عدد میلیونی است که سریع در ذهنش اون را با تعداد آدم جایزگین میکنه در حالیکه در واقعیت تعداد توییتها نماینده یک چند دهم افراد هم نیستند (خصوصا در مورد ایران و لشگرهای سایبری البانی و سعودی و برانداز و سلطنت طلب و ...). یک بازی رسانه ای ولی موثر.

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 15 تیر 1399 در 23:59 , arminheidari گفت:

همه چیز آرام هست ولی یک خبر این آرامش را می شکند و ناگهان طوفانی از حرف و همهمه می آید که هر منطقی را به استیصال می رساند . این حادثه ممکن هست خوب باشد و یا بد، یک شکار موفق باشد مثل آرکیو یا ترور شهید غریبی به نام حاج قاسم سلیمانی 

 

به نظر بنده در این باب ابتدا باید کمی مورد ماهیت انسان حرف بزنیم. انسان موجودی اجتماعیه و بالطبع نسبت به اتفاقات اطرافش واکنش نشون میده. واکنش های انسان می تونه به سه شکل باشه

  • با بیانی صریح و زیر سوال بردن وضع موجود و به عبارتی خراب کردن ساختار کنونی و ادبیاتی ملامت کننده
  • رفتن به سمت راهکار با تکیه بر شناخت ضعف و کنش ها اعم از موقت و بنیادین حال به حالت جدا و یا با هم
  • یا تایید شرایط موجود حالا با هر ابزار و وسایلی

هرکدوم از روش های یاد شده می تونه در جای خود مفید باشه ولی در صورت استفاده نادرست می تونه خودش مشکلی اساسی بشه. در حالت سوم ما با افرادی با جمود فکری مواجه میشیم که نسبت به هرگونه تغییر فکری و ایجاد راه حل مشکل داره و در مقابل بهتر شدن شرایط هزینه ایجاد کنه و اونهارو غرق سفسطه کنه. رویکرد دوم اگه درست انجام نشه میشه پیدا کردن راهکار بدون پذیرفتن مشکل، خیلی از کسانی که ادعای بزرگی و تفکر دارن رو در این دسته دیدم یعنی از تحلیل، حرف، چالش های مداوم ذهنی و انعطاف وحشت دارند و کم کم به راه حل های تکراری و بدون تاثیری می رسن چون به شدت مستعد داشتن پیش فرض و غرق شدن در کج راهه ها هستند و فقط اسلای شوهایی رنگین ولی بدون محتوای واقعی به جامعه هدف ارائه میدن. حال می رسیم به گروه سوم که به نظر خطری که در جامعه مدرن ایجاد کردند قابل مقایسه با حتی دو گروه قبلی نیست. در این گروه با افرادی حتی با بار دلسوزی خیلی بالا مواجه هستند که دغدغه دارند، از مشکلات میگن ولی رک و روشن نه دغدغشون معلوم هست، نه مشکلشو می شناسن بلکه بشدت ذهن مشوشی دارند که به خاطر نبود اطلاعات مکفی و دیدی قوی در بعضی موارد زود تاثیر می پذیرن و زود هم میخوان تاثیر بزارن. انفجار اطلاعات با خودش بالا رفتن سرعت انتقال اطلاعات رو به همراه داره و بالطبع همین امر میتونه انتقال اطلاعات مستند و مستدل رو با مشکل ایجاد کنه. فرد با شنیدن خبری سریع دچار واکنش میشه ولی این واکنش که شکل درستش تحقیق  و کندو کاو زوایای مختلف یه ماجراست ، در هزاره سوم شکلش به داغش کن و به اشتراک بگذار تغییر پیدا کرده. قبلا ما جامعه هایی مفید به نام بلاگ داشتیم و داریم که شاید به خاطر مخاطب کمتر و کنکاش بیشتر نویسندگان بار محتوایی بیشتری داشت با ورود شبکه های اجتماعی روش انتقال اطلاعات از شبه مقالات و تحقیقات به سمت انتقال خبر رفت. ما فرد رو می بینیم که رشته اش مثلا x ولی میاد در مورد شیر مرغ تا جون آدمیزاد نظر میده و چون بازخورد رو به صورت لایک و بازنشر و کامنت و ... موارد دریافت میکنه به تدریج کانالیزه شده و خودشو نسبت به اون مسیر و مخاطب متعهد می دونه در حالی که اصلا مفهومی یا راهکاری یا تحلیلی منتقل نمیشه. در گذشته رانندگان تاکسی این نگرش رو داشتن و به نظرم اینکه دغدغه داشتی باشی نسبت به جامعه ات باارزشه ولی وقتی مشکل رو ندونی و روش منطقی رفتن به سمت راه حل رو ندونی ، اون تلاش صرفا شعاری و در جهت ارضای جنبه روانی خود فرده و اثری بر جامعه نداره. باید در مقابله با این افراد آستین هم رو بالا زد و با حفظ احترام با اونها مستدل بحث و انتقال اطلاعات کرد تا کم کم به سمت تفکری بدون پیش فرض های از پیش تعیین شده و قضاوت برن. نه واکنش های احساسی به مانند خودشون و نه اینکه خودمون رو عالم دهر بدونیم و از گفتگو بترسیم و خودمونو پشت تحقیق های رنگاوارنگ و جذاب ولی توخالی و بدون تاثیر بر این گروه های تاثیرگذار پنهان نکنیم. به وسط بیاییم و به جای موجه ساختن وجهه خود، از خودمون برای ساختن ذهن هایی پویا و منعطف هزینه کنیم.

بهترین مسائل روز برای گفتگو یکی این ماجرای خرابکاری یا اتفاقات در ایران و در مقام مقایسه انفجار مراکز حساس در ایالات متحده بود . چرا اون انفجار در مراکز حساس ایالات متحده تاثیر کمتری نسبت به اتفاقات رخ داده در ایران داشت؟ چه چیزی باعث این امر شده بود؟ چطور میشه این امر رو کنترل کرد و براش راهکار پیدا کرد. مشکل رسانه ای کدومه و مشکلات اساسی ما که باعث برانگیخته شدن مخاطب میشن کدومه.

مورد دوم مسئله قرارداد با چینه که به سان برجام دنیایی از مسائل، احتمالات و شرط و شروط هاست که میتونه خیلی جذاب در مورد گفتگو و تک تک ای المان هارو بدون غرق شدن در کلیشه ها بررسی کرد.

این گوی و این میدان

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , aminf14 گفت:

به نظر بنده در این باب ابتدا باید کمی مورد ماهیت انسان حرف بزنیم. انسان موجودی اجتماعیه و بالطبع نسبت به اتفاقات اطرافش واکنش نشون میده. واکنش های انسان می تونه به سه شکل باشه

  • با بیانی صریح و زیر سوال بردن وضع موجود و به عبارتی خراب کردن ساختار کنونی و ادبیاتی ملامت کننده
  • رفتن به سمت راهکار با تکیه بر شناخت ضعف و کنش ها اعم از موقت و بنیادین حال به حالت جدا و یا با هم
  • یا تایید شرایط موجود حالا با هر ابزار و وسایلی

 

این گوی و این میدان

 

اول باید گفت کسی که خود را به خواب زده را نمی شود بیدار کرد 

پس اول باید به کسانی کمک کرد که می خواهند از این هجمه اطلاعاتی نجات یابند

دوم می رسیم به تفسیر و هدف خوانی از رفتار دشمن 

و سوم هم راهکاری برای آنان که خود را به خواب زده اند که چگونه غیر مستقیم آنها را از بازی خود غافل و وارد واقعیت کرد

 

پس گروه اول را مبنا میذارم 

اکثر مشکل ما تلاش برای حل مساله با ارائه راه حلی پیچیده است در حالی که ذهن ما تحت تنش فاقد توانایی مطلوب می شود و دنبال راه نجات می گردد

در نتیجه وقتی می خواهیم این مشکل رو حل کنیم باید اون رو به قسمت های ساده تر تفکیک کرده و راه حل های ساده برای اون انتخاب کنیم و اگرنه حل ما غیر ممکن و نشد می گردد

اينترنت در نگاه اول كلي اطلاعات و نظر ها به ارمغان اورد ولي حجم بالاي اطلاعات از توان ذهني ما بيشتر است و در موقع موفقيت موجب نديدن ضعف ها و اعتماد كاذب و در مشكلات باعث نااميدي و استيصال مي شود، راهكار ايجاد يك دسته بندي و راهنماهاي ساده و كاربردي هست كه فرد در مقابل اين حجم اطلاعات تسليم نشود

اگر بخواهيم مقايسه خوب داشته باشيم، هجمه اطلاعات و رسانه شبيه يك باران سيل اسا هست كه يا بايد با سد ابي كنترلش كني و يا با سازه اي توزيع اب و اگرنه سيل مي شود و خرابكارى 

 

سد يعني سانسور يا صداي بلند رسانه اي يا اعتماد عمومي كه عملا نداريم 

توزيع هوشمندانه يعني اماده سازي ذهن و صحبت در مورد مشكلات و مسير رفع مشكلات كه ذهن به هنگام موج رسانه هر مشكل را به كانال خود بفرستيد 

 

مثال اول روانشناسی 

روی صندلی می نشینید و صندلی از زیرپایتان در می رود و زمین می خورید ، همه می خندند 

1- شما به صندلی و سازنده اش و ... بد و بی راه میگید، 2- بعد که کمی بر خودتان تسلط پیدا کردید وضعیت را بررسی کرده و ایراد و مشکل را شناسایی و رفع می کنید

3- در نهایت خودتان را تکان می دهید و 4- فراموش می کنید 

همه این جملات نامربوط که بخشی هم درست و بخشی نادرست هست از قسمت اول و ناسزا به صندلی و حادثه می آید

ولی عبور از این شرایط و حل مشکل هنرمندی هست هرچه زمان کمتر باشد تسلط شما بیشتر است

 

 

مثال دوم تفاوت در مواجهه

حالت اول در یک جلسه می روید و مخاطب قرار می گیرید و ناگهان همه شروع به صحبت در مورد مشکلاتی می کنند که شما کمتر به آن پرداخته اید بویژه اگر ریشه مشکلات تفکیک نشده باشد و چند وجهی باشد، در این شرایط یا باید پرت و پلا تحویل دهید یا باید سکوت کنید، اما واقع بینانه فشار وارده فرد را مجبور به حرف اشتباه زدن می کند و این آغاز فرآیند اشتباهات دومینو وار می شود تا جایی که فرد قبول اشتباه کند و یا جبران اشتباه کند 

 

حالت دوم خب حالا دوباره این جلسه را فرض کنید با این تفاوت که شما آمادگی قبلی دارید و جواب ها را آماده دارید، ان وقت اگر چیزی هم ندانید و در گزارش جا مانده باشد، حکم نقد پیدا کرده و باعث ارتقا سیستم یا شناخت بهتر سیستم می گردد

 

حالت سوم حالا یک سطح بالاتر از این، شما علاوه بر شناخت ریشه ها، افراد جلسه و منظورشان را هم می شناسید و می دانید چطور باید به او جواب داد تا سواستفاده نکند 

اینبار چطور می شود؟

 

روش حل مساله 

 

 

ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مثال : مستند در خصوص جاسوسی موسوی مجد 

 

مستند زمین بازی - جزئیاتی تازه از پرونده «موسوی مجد» جاسوس سیا و موس

https://www.aparat.com/v/nYu5z

 

نظرات: 

نقل قول

* چه مستند ---- ، محمود که رویاهای بزرگی داشت، افکار عجیبی در سر داشت، هوش بالا و جاه طلبی، اماکنی اینچنینی و ...

* باز کیفیت کار بالاتر رفته ولی هنوز راه درازی مانده است

لعنتی انگار از تو روزنامه صفحه نیازمندیها سازمان جاسوسی جاسوس پیدا میکنه

* خب این نشد برم سراغ اسرائیل ، اسرائیلم حال نداد برم سراغ عربستان بیشتر پول میده

* سناریوهایی که میگه رو انگار از روی فیلم های دهه 80 برداشتن. مسیر پیچ در پیچ، سطل آشغال و ..

*  قبلا این مستندها بدتر بود، برای همین باز این فیلم رو به جلو هست، ولی امیدوارم اسامی رو هدفمند انتخاب کرده باشد و بدونه از انتشارشون دنبال چی هست، منظورم اسامی رابطان خارجی هست

*  موسوی مجد طوری صحبت میکنه که انگار میخواد بیننده رو قانع کنه که راست میگه. سوال اساسی اینه که چطور یه مترجم به اطلاعات رادار و دفترچه های فنی دسترسی پیدا میکنه،...

* نکات فیلمغ خرج مواد و خانم تو سوریه بالاست. حقوق جاسوس رو هم نمیدن، ولی جلوه های ویژه اش هم خوب همینطور صدا گذاری و کت شلوار طرف.

* تسلط او به زبان عربی و آشنایی با جغرافیای سوریه او را به نیروهای مستشار ایرانی نزدیک کرد و در گروه‌هایی که در ادلب تا لاذقیه حضور داشتند، مسئولیت گرفت. // هرچی بیشتر بگن، حکم تف سر بالا داره. بنظرم در مورد این کیس سکوت اختیار کنن بهتر باشه

یارو باباش تاجره بعد برا ماهی سه هزار دلار خودشو فروخته ......

* به سازمانهای اطلاعاتی ایمیل میزده و کد رهگیری دریافت ایمیل میگرفته، میخواسته پولدار بشه و پول بیشتری بدست بیاره 

* تا وقتی این مستند رو ندیده بودم، تصور دیگری داشتم همه اش خراب شد.  اینقدر احمقانه ارائه محتوا نکنید، حتی اگر داستان واقعیت داشت همه اش به باد رفت....

* خیلی مضحک بود همون روایت بی بی سی قابل باورتره .در جاسوس بودنش شکی نیست ولی این بابا پست و سمت خوب داشته تو قدس

* خدایی ما رو گیر آورده صدا و سیما یا یه نفر صدا و سیما رو گیر آورده

* طرف با سیا و موساد در ارتباط بوده لو نرفته تو ارتباط با عربستان لو رفته فک کنم عربستان جای اینهمه خرج واسه سلاح باید یه لحیم به سازمان اطلاعاتیش بزنه نشت داره

*  هر کاری نیاز به تخصص خودش داره، لازمه کسی که حوزه رسانه و ارتباطات رو میشناسه این مستند ها رو بنویسه و بسازه نه افرادی که مونتاژ و صدا گذاری جلوه های ویژه بلندند...

* مشکل صدا سیما و به نوعی سیستم مدیریتیمملکت ما همینه رابطه جلوتر از ضابطه هست یه مر گفتیم کسی گوش نکرد لان داره ضربه هاشو به سیستم میزنه

* صداوسیما به سفارش پخش کرده. بگردید ببینید کدام سازمان اینقدر در بعد رسانه ای تحلیل رفته، اینچنین مستندهای خروجی اون هست. نمونه دیگه ش زم

* اون صندلی مدیریتی هم که بهش دادن روش نشسته هم جالبه طرف کلن هیچی نمیدونسته از مستند سازی بخدا عروسی کار بهتر اینو میتونست بسازه

* یه پروژه خیلی خیلی چیپ بود، به نظرم یه آدم علکی رو سوزوندن که اگر شبکه ای تو نیروهای سپاه داشتن لو نره، به هیچ عنوان هنوز تو کتم نمیره که چطور یه مترجم که با چند نفر دوست بوده به اطلاعات رادار دسترسی داشته!! خیلی مسخره بود.

* رادار که جای خود داره طرف به اطلاعات رزمندگان هم دسترسی داشته

 

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
31 minutes قبل , arminheidari گفت:

مثال : مستند در خصوص جاسوسی موسوی مجد 

 

مستند زمین بازی - جزئیاتی تازه از پرونده «موسوی مجد» جاسوس سیا و موس


https://www.aparat.com/v/nYu5z

 

نظرات: 

 

 

 ژیار گل که در BBC مشغول به کار هست قبلا با کمک نزدیکان همین فرد گزارشی تهیه کرده بود. قطعا بعد اعدام امروز "موسوی مجد" اطلاعات جدیدی رو خواهد کرد..

فقط اگر فضا شبیه پرونده مظنونین ترورهای دانشمندهای هسته ای بشه (مازیار ابراهیمی) اونوقت به آمر و عوامل ساخت مستند "پرسه در مه" باید گفت، صبح بخیر!

 

فقط امیداورم در مورد کیس "محمد حسین رستمی" این اشتباه مهلک رو دوباره تکرار نکنن.

بعضی مواقع سکوت در برابر چنین رخدادهایی! قطعا در نبرد رسانه، به صلاح همگی است.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.