امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

16 hours قبل , iron_man63 گفت:

مدیران نه بر اساس لیاقت بلکه بیشتر براساس وفاداری انتخاب میشوند حالا چند تا از این مدیران وفادار دارای لیاقت هم هستن این میشه  نمونه های عالی مثل احمد کاظمی تهرانی مقدم و ستاری که البته گفتم اینها جوانان کشتی طوفانی ای بودند که کسی خیال ناخدایی نداشت

 

از غیب رسید 

تیزری از فیلم منصور ( شهید منصور ستاری)                   لینک

در مذمت ترک کار 

 

 

واقعیت این هست که اوج کار این دوستان در زمان بعد از جنگ بود نه خود جنگ 

اون موقعی که طوفان رفته بود و همه از سوراخ موش بیرون اومده بودن و از افتخارات نداشته می گفتند 

 

برای هر سه شهید ستاری، کاظمی و طهرانی مقدم به قدری مشکل درست شد و کردند ( چه مشکلات ذاتی کار و چه مشکلات سنگ اندازی) 

و در واقع ایستادگی و تمرکز اونها بر اصل کار و جلو بردن اون به قیمت خیلی حرف ها و از جان و زندگیشون گذاشتن باعث شد اثری بذارن که امروز من و شما به عنوان الگو ازش حرف بزنیم

 

الان هم همون مشکلات هست ولی چند نفرمون مرد میدان هستیم 

 

16 hours قبل , iron_man63 گفت:

در درس مدیریت استراتژیک میگن مدیریت ذاتیه یعنی مثلا هر کسی نمیتونه مدیر باشه

باید تو ژنش مدیریت باشه 

 

بله 

بعضی چیزها استعداد هست و علاقه 

ولی بیشتر مدیریت بحث شعور و توی میدان بودن هست 

 

اینکه پشت میز نشینی و بری تو میدان عمل تو کف میدان، از ژن نمیاد از شعور میاد 

اینکه دور خودت چاپلوس جمع نکنی و از آدم های تلاش گر حمایت کنی از استعداد نمیاد 

اینکه مسائل پیچیده رو ساده کنی و راهکارش رو اماده کنی نشون میده روش حل مساله بلدی 

اینکه وقتی وارد حوزه ای میشی که بلد نیستی بری مشورت بگیری و مطالعه کنی از مسئولیت پذیری میاد 

اینکه جلوی حاشیه و حرف و حدیث ها می ایستی و خودت رو سپر هدف اصلیت میکنی یعنی به هدفت باور داری 

 

این ها هیچکدام به ژن بر نمیگرده، به خواست و باور فرد بر می گرده 

 

ژن و استعداد 5 درصد هست

و 95 درصد تلاش و خواست 

 

 

 

حالا بحث بنده این هست 

که چجور میشه یک ادم با احساس و اندیشه گوناگون رو به باور و خواست رسوند ؟؟ 

بقیه موارد فنی هست و میشه دوره براشون گذاشت 

ولی ایجاد انگیزه و انقلاب درونی در فرد کار بزرگی هست که ما باید بهش برسیم ؟؟

 

 

@MR9

 

ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
16 minutes قبل , arminheidari گفت:

بعضی چیزها استعداد هست و علاقه 

ولی بیشتر مدیریت بحث شعور و توی میدان بودن هست اینکه پشت میز نشینی و بری تو میدان عمل تو کف میدان، از ژن نمیاد از شعور میاد 

اینکه دور خودت چاپلوس جمع نکنی و از آدم های تلاش گر حمایت کنی از استعداد نمیاد اینکه مسائل پیچیده رو ساده کنی و راهکارش رو اماده کنی نشون میده روش حل مساله بلدی اینکه وقتی وارد حوزه ای میشی که بلد نیستی بری مشورت بگیری و مطالعه کنی از مسئولیت پذیری میاد اینکه جلوی حاشیه و حرف و حدیث ها می ایستی و خودت رو سپر هدف اصلیت میکنی یعنی به هدفت باور داری این ها هیچکدام به ژن بر نمیگرده، به خواست و باور فرد بر می گرده 

حالا بحث بنده این هست 

که چجور میشه یک ادم با احساس و اندیشه گوناگون رو به باور و خواست رسوند ؟؟ 

بقیه موارد فنی هست و میشه دوره براشون گذاشت 

ولی ایجاد انگیزه و انقلاب درونی در فرد کار بزرگی هست که ما باید بهش برسیم ؟؟

 

بسم ا..

 

یک نمونه زنده و حی و حاضر از روندی که می بایست منجر به خیر می شد ولی عملا به شّر مبدل گردید

 

نقص سیستماتیک در حوزه مدیریت ( مطالعه موردی هواشناسی غیرنظامی - دکتر ملائک )

 

ساختار سازمانی ما ، "گوش" ندارد به بیرون از محیط خودش ، "زبان" ندارد در محیط درون خودش ....  وقتی که از دو مسیر ورود و خروج داده ، محروم باشیم ، وضعیت بدون هیچ استثنایی تبدیل میشود به آن چیزی که امروز شاهد آن هستیم .

حالا این فقط یک نمونه است ، صدها مورد در صدها حوزه میشود بصورت مصداق نام برد .... این صحبت همیشگی بنده است ... تا وقتی نگاه در سازمان نظامی ما تغییر نکند ، این بحث های ما همچنان ادامه دارد .

 

پی نوشت :

شرط بهینه شدن یک سازمان با الزام وجود یک شخص حقیقی / حقوقی ( که اطلاع داریم عمر مسئولیتی مشخصی دارد و مهمتر از آن فانی هست )  روند درستی به نظر نمی رسد ، ساختار سازمان باید درست طراحی و چیدمان بشود که بتوند حتی در غیاب فرد مورد نظر ، مثل ساعت ، درست کار کند . تنها در این صورت هست که میشود به عملکرد بهینه امیدوار بود .

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
42 minutes قبل , MR9 گفت:

یک نمونه زنده و حی و حاضر از روندی که می بایست منجر به خیر می شد ولی عملا به شّر مبدل گردید

 

نقص سیستماتیک در حوزه مدیریت ( مطالعه موردی هواشناسی غیرنظامی - دکتر ملائک )

 

این مشابه داستان زدن هواپیما اکراینی هست 

که اگر داستان هدف قراردادن اف 14 بوشهری توسط تور ام درست برخورد می شد

امروز شاهد این همه هزینه و هجمه به خاطر حادثه هواپیمای اکراینی نبودیم 

 

امروز بهانه ای که مخالفان این کشور در داستان هواپیمای اکراینی پیدا کرده اند چیزی نیست که به راحتی از دست دهند 

و شدت کینه و نفرتی که در تبلیغاتشان علیه کشور دیده می شود 

نشان می دهد بسیار ساده و کم خردانه ، پیراهن عثمانی تقدیم به انها کردیم

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, arminheidari گفت:

امروز بهانه ای که مخالفان این کشور در داستان هواپیمای اکراینی پیدا کرده اند چیزی نیست که به راحتی از دست دهند و شدت کینه و نفرتی که در تبلیغاتشان علیه کشور دیده می شود نشان می دهد بسیار ساده و کم خردانه ، پیراهن عثمانی تقدیم به انها کردیم

 

بسم ا...

این را عرض کنم که نباید بدنبال مقصر و مشکل بین آنها بگردیم ، تا زمانی که روش خودمون را اصلاح نکنیم ، سازمان ما قابلیت شنیدن نقدهای وارده را نداشته باشد ، موفق نشویم که  از حالت شخص محوری بیرون بیاییم که مجموعه اینها به معنای استفاده از تجربیات دیگران برای بهینه کردن بومی ساختار و روش عملکرد خودمون هست ، همچنان دور باطل فعلی و اتلاف منابع محدود ادامه پیدا می کند .

  • Like 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 minutes قبل , MR9 گفت:

 

بسم ا...

این را عرض کنم که نباید بدنبال مقصر و مشکل بین آنها بگردیم ، تا زمانی که روش خودمون را اصلاح نکنیم ، سازمان ما قابلیت شنیدن نقدهای وارده را نداشته باشد ، موفق نشویم که  از حالت شخص محوری بیرون بیاییم که مجموعه اینها به معنای استفاده از تجربیات دیگران برای بهینه کردن بومی ساختار و روش عملکرد خودمون هست ، همچنان دور باطل فعلی و اتلاف منابع محدود ادامه پیدا می کند .

 

در سیستم سازی دو بحث داریم 

 

یک سیستم پایدار که در آن سازکارهایی ایجاد و بنیان گذاشته شده که مواردی بصورت سیستماتیک جلو برده می شود

برای مثال ادم های خبره سیاسی ویا نظامی فنی به سمت اندیشکده هل داده می شوند و خارج از سیستم دولتی از انها بهره گرفته می شود

یا پایه گذاری استاندارد سازی در همه زمینه ها جهت یکسان سازی و اشتراک دانش و تجارب و کاهش هزینه های مالی و جانی 

یا سیستم حمایت از تحقیقات صنعتی که باعث می شود بخش تحقیقات شرکت های هوایی و غیره با حمایت کامل به تولید محصول دست بزنند 

مثال ها در تاپیک مدیریت منابع هست 

 

بر 8 آبان 1399 در 11:10 , arminheidari گفت:

خرید پیش نمونه ها و رقابت در تولید صنعتی 

 

روشی دیگر که وزارت دفاع آمریکا برای حمایت از فناوری و تقویت آن انجام می دهد تفکیک مناقصات طراحی پیش نمونه از تولیدات صنعتی است. این اتفاق در نیروی هوایی بسیار نمود پیدا می کند. در ابتدا مشخصات پرنده مورد نیاز اعلام می گردد و سه شرکت هواپیمایی برای طراحی آن دعوت می شوند. هر سه شرکت پرنده های خود را طراحی، توسعه و به عنوان پیش نمونه می سازند. نمونه ها در یک آزمایش استاندارد و تعریف شده ازمایش و ارزیابی می شوند. در انتها پس از تایید حداقل های مورد نظر وزارت دفاع پرنده ها به عنوان نمونه های مجاز به بخش مناقصات تولید صنعتی معرفی می شوند و قیمت های تولید صنعتی خود را مطرح می نمایند. بخش های متقاضی مثل نیروی هوایی و یا دریایی با توجه به قیمت و توانمندی محصول مورد نظر خود را انتخاب کرده و درخواست تولید انبوه می نمایند. در این بین پیش نمونه های بازنده توسط وزارت دفاع خریده شده و هزینه تولید و تحقیق آنها با مبنای مشخصی پرداخت می گردد. 

061006-F-1234S-097.jpg unnamed~14.jpg 0217lightweight1.jpg

در این فرآیند بهینه ترین محصول با قیمت و کیفیت مناسب تعیین شده و تولید می گردد. این در حالی است که هر سه شرکت در بخش تحقیقات از نظر مالی متضرر نبوده و تنها از نظر سود در تولید صنعتی دچار جالش می شوند. این اتفاق به معنای حمایت و تقویت بخش های تحقیقاتی و طراحی شرکت ها در مناقصه و نیاز بعدی شرکت های هواپیمایی خواهد بود. همچنین گاهی یک فناوری در یک پیش نمونه بازنده به عنوان ابزاری مفید در محصول نهایی استفاده می شود. 

 

 

ولی بخشی دیگر از سیستم وجود ادم های پویا هست 

کسانی که سیستم را به از چالش عبور داده و چالش را از یک تهدید به فرصت تبدیل می کنند 

برای مثال امثال شهید ستاری و کاظمی و طهرانی مقدم ویا باقری 

 

این افراد خودآگاهی سیستم محسوب می شوند که در لبه مشکلات حاضر شده و کار می کنند 

جایی که سیستم قادر به پاسخگویی مناسب نیست 

شبیه تفاوت خلبان و خلبان خودکار 

 

در کشور ما هنوز سیستم اداری که همان خلبان خودکار باشد، به پختگی و امادگی نرسیده است

در نتیجه نیاز به خلبانانی پر انگیزه و اگاه شدید حس می شود 

بماند که در کشور آمریکا علیرغم تمام سیستم سازی ها باز وجود این چنین افرادی هستند که سیستم را ارتقا می بخشند افرادی چون استاری 

  • Like 2
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 minutes قبل , arminheidari گفت:

ولی بخشی دیگر از سیستم وجود ادم های پویا هست 

 

کاراکترهای شخصیتی پویا ، در محیط سازمانی داینامیک رشد پیدا می کنند ، تکثیر میشوند  و تعامل آنها  با سازمان ، عملکرد کلی را بهبود می دهد ، بالا می برد تا هدف سازمانی محقق شود

 

Wernher_von_Braun_1960.jpg wwii-7x9-willy-messerschmitt-designs_1_9 ClarenceLeonardKellyJohnson.jpg

 

از راست :  ورنر فون براون ( برنامه وی-2 و آپولو )  ، ویلی مسراشمیت ( شرکت هواپیماسازی ) ، کلی جانسون  ( برنامه اسکانک ورکز ، اف-104 ، یو-2 و دهها برنامه دیگر )

 

 

 

  • Like 2
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 minutes قبل , MR9 گفت:

کاراکترهای شخصیتی پویا ، در محیط سازمانی داینامیک رشد پیدا می کنند ، تکثیر میشوند  و تعامل آنها  با سازمان ، عملکرد کلی را بهبود می دهد ، بالا می برد تا هدف سازمانی محقق شود

 

 

چیزی که هست شخصیت های پویا هر محیط باتوجه به تهدیدات و داشته ها رشد می کنند 

 این که سیستم چگونه می تواند از این افراد حمایت کند و در پرورش و حفظشان کمک کند جای بحث بسیار هست؟؟

بویژه که این افراد برخلاف رفتار سیستم عمل می کنند و مخالفان زیادی ایجاد می کنند 

نمونه امریکایی آن استاری هست که مخالفان زیادی داشت

 

اما چطور تو سیستم نظرش را وارد کرد؟

سیستم علیه سیستم

 

بر 19 تیر 1400 در 21:45 , arminheidari گفت:

دهه ها پیش در اوج جنگ سرد، سلاح اتمی و بمباران اتمی اولین و تنها سلاح نبرد محسوب می شد

ولی بعد از جنگ ویتنام، ژنرالی در ارتش آمریکا به نام استاری تصمیم به بازنگری به این شیوه گرفت

و سوالی مطرح کرد که تا ان زمان بی سابقه بود.

 

index~1.jpg

 

اگر مجبور شویم بدون بمب اتم با شوروی بجنگیم، چگونه خواهیم جنگید؟

 

این سوال که در ان زمان خنده دار می آمد، مقدمه تحولی بزرگی شد که آمریکا میوه اش را در جنگ خلیج فارس چید

در حقیقت این ایده سبب شد که امریکا سلاح اتمی را از عنوان تنها سلاح تعیین کننده در راهبرد خارج کند 

و نگرشی متفاوت به دیگر سلاح ها و ابزارها ایجاد کند 

 

بر 18 آذر 1399 در 11:19 , MR9 گفت:

استاری معتقد بود که اگر مرکز آموزش و دکترین ارتش (در امریکا مرکز ترادوک )  نتواند آموزه جدید را درصورت تئوریک خود ، به یک آیین نامه کامل تبدیل کند ، دانشکده های ارتش قادر نخواهند بود تا آن را درست به دانشجویان نظامی منتقل نموده و این نیروها پس از فارغ التحصیلی نیز نمی توانند موجبات کاربرد و سپس گسترش آن را فراهم آورند .

چنین ذهنیتی ، در کنار ایجاد جرقه لازم برای ایده پردازی در خصوص آموزه نبرد هوا-زمینی ، به استاری کمک نمود تا  مرکز تحت فرماندهی خود ( ترادوک)  را بلحاظ ساختاری ، بازسازی نماید ، چرا که وی احساس می نمود این مجموعه ، مکانیزم ارزشمندی برای وادار کردن ارتش به "فکر کردن " است.

 

بر 18 آذر 1399 در 11:19 , MR9 گفت:

ذهنیتی که عاقلانه به وضعیت نگاه کند ، چنین روندی را باید در پیش بگیرد . اسراییل ، بعنوان یک مجموعه متخاصم در شش جنگ ارتشهای عرب را شکست داد ولی وقتی روبروی دشمنی قرار گرفت که شیوه جنگش ( way of war) متفاوت بود ، یک دفعه متوقف شد .( نکته جالب اینجاست که ایده اصلی استاری از جنگ 1973 گرفته شده بود )  وقتی این را دید ، رفت دنبال تغییر روش جنگ خودش و قطعاً اگر مسیر توسعه رزمی اینها رصد بشود ، بدون هیچ شکی می بینید که دارند خودشون رابا میدان نبرد آینده تطبیق میدند . با این حال ، به طور خلاصه عرض میشود که آنهایی که قابلیت فکر کردن را از خودشون سلب کردند ( بطور عمدی )  همیشه دنبال آسان ترین راه هستند ولی تجربه ثابت کرده ، آسان ترین راه ها ، همیشه بهترین نیستند .

 

کار در ابتدا سخت بود 

ولی به تدریج ایده ها بروز کرد و در پی ایده سخت افزارها توسعه یافت 

سخت افزار با تمرین بهینه شده و طرح ها پخته تر و حرفه ای تر شدند 

اینگونه سلاح هسته دیگر سلاح مهمی در نیروهای امریکا نبود و امریکا می توانست به راحتی بدون بمب اتم از پس شوروی برآید 

 

چرا که قدرت نیروی هوایی به چنان پختگی رسیده بود که بسیار کم هزینه تر  و موثرتر از بمب اتم می توانست دشمن را در هرجایی نابود و منکوب نماید

دیگر قدرت های زمینی و تکاوری نیز توسعه یافتند و در جنگ خلیج فارس ابداعاتی را به نمایش گذاشتند که هیچ کسی انتظار ان را نداشت

در حقیقت جنگ خلیج فارس نمایش میوه متفاوت فکر کردن بود، و در آن

 

امریکا تسلط خود به مهره های فیل، اسب، سرباز و قلعه را به خوبی نشان داد 

 

-------------------

کاش این بحث با تاپیک مدیریت منابع میرفت که همین درد رو میخواد بیان و راهکار بده

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 minutes قبل , arminheidari گفت:

اما چطور تو سیستم نظرش را وارد کرد؟

 

سیستم علیه سیستم

کاش این بحث با تاپیک مدیریت منابع میرفت که همین درد رو میخواد بیان و راهکار بده

 

یک نکته بطور خلاصه ( چون ماجرایش مفصل هست )

سیستمی که جلوی استاری قرار داشت ، در برابر تغییر مقاومت می کرد  ولی استاری موفق شد ، نه تنها خودش ، بلکه یک مجموعه را به دنبال خودش بکشاند که به حرفش گوش بدهد ، عین این روند برای سرهنگ چارلی بکویث ( موسس دلتا) هم اتفاق افتاد . ولی این وسط ، یک نکته فراموش میشود . ساختار زمینه لازم را داشت که این ایده ها  را قبول کرد

  • Like 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 minutes قبل , MR9 گفت:

 

یک نکته بطور خلاصه ( چون ماجرایش مفصل هست )

سیستمی که جلوی استاری قرار داشت ، در برابر تغییر مقاومت می کرد  ولی استاری موفق شد ، نه تنها خودش ، بلکه یک مجموعه را به دنبال خودش بکشاند که به حرفش گوش بدهد ، عین این روند برای سرهنگ چارلی بکویث ( موسس دلتا) هم اتفاق افتاد . ولی این وسط ، یک نکته فراموش میشود . ساختار زمینه لازم را داشت که این ایده ها  را قبول کرد

 

دقیقا این همون نکاتی هست که باید پیاده بشه

اون سیستم چه ساختار زمینه ای داشت که کمک به استاری کرد 

و دوم اینکه چه چیزی های مانع استاری بودند و کدام ها درست و کدام ها غلط؟؟

 

در این بین باید یادمون باشه که هر ایده باید پخته بشه و بعد وارد سیستم بشه

یعنی تنها وارد کردن یک ایده کافی نیست، 

بلکه ایده باید معرفی بشه و بره در جایگاه خودش رشد کنه و به ثمر برسه 

 

از چیزهایی که به استاری کمک کرد 

- امکان سیستم برای کار روی ایده بود ( اما چطور؟؟ ) ما هم اکنون خیلی ها رو داریم که روی ایده ها کار می کنن ولی اب در هاون کوبیدن هست

معمولا در کرسی های فکرشون، فرصت هایی رو به پروپزال و ایده های تایید شده میدن تا بتونن خودشون رو نشون بدن 

و طی زمان خاصی ازشون میخوان به نتیجه برسن و اگر نتیجه رضایت بخش بود فاز بعدی اعطا میشه ،

البته این سیستم مهندسی اش هست نمی دونم برای سیاسی هم انجام میشه یا نه؟؟

 

- افراد دل خسته از شکست ویتنام ؟؟؟؟

 

- تزریق ایده ها و فرصت ها و تهدید ها به فرماندهان بالادست ( ارائه مداوم خلاصه مطالعات به بالادست ) و آگاهی از شرایط

 

- ؟؟؟

 

همیشه به این جمله می رسیم 

19 hours قبل , MR9 گفت:

شهید حسن باقری ، مسئول وقت اطلاعات ستاد عملیات جنوب ، در محل استقرار این ستاد " قرارگاه گلف ( اهواز ) "، در یک جمع بندی از حوادث منتهی به سقوط " خونین شهر" ، در ارتباط با شیوه جنگ ، چنین گفت :

 

"باید به خود جرات داد که این نوع جنگیدن ، به درد نمی خورد و لازم است استراتژی جنگ عوض شود

 

اما هرکسی این جمله را می خواهد بگوید باید پای زحمت و شب بیداری هایش هم باشد

ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, arminheidari گفت:

برخلاف نظر عامه، برگ برنده امریکا جنگ الکترونیکش هست تا جنگنده هاش

 

 با سلام 

جنگ الکترونیک یک زیر ساختهای بسیار قوی می خواد چه در زمینه فیزیک چه شیمی چه ریاضیات متالورژی و ....

ان شالله اگر  خدا بخواد یک سیستم جنگ الکترونیک المانی را هم که مشابه این سیستم هست معرفی خواهم کرد اما خود المانها هم معترفن که این سیستم به تنهایی نمیتواند عملکرد قابل قبولی داشته باشد و باید در کنار سیستم های جنگ الکترونیک امریکا کار کند 

 

main-qimg-3ea8c28619307f85b7198efe844137

 

دماغه رافال و اف18 تقریبا مشابه هم هستند ( فکر کنم رافال حتی بزرگتر با شه) اما تفاوت تکنولوژی امریکا با فرانسه که تازه بعد از امریکا ادعا پیشرفته ترین صنایع نظامی را داره تو عکس بالا دیده میشود

رادار امریکایی همزمان  با رادار فرانسوی تولید شده اما در همون مساحت 50 درصد المان فرستنده گیرنده بیشتر داره تازه یک نسل هم بالاتر هست 

رادار امریکایی ارایه فازی فعال و فرانسوی ارایه فازی غیر فعال هست 

بقیه موارد مثل سرعت زاویه و.... هم بماند

با پیگیری اخبار همه متوجه هستیم که حقوق فلان اداره چقدر زیاد شده یا فلان سازمان دولتی امده فوق العاده خاص یا .... را برای کارمندانش برقرار کرده در صورتی که تمام این سرمایه ها باید وارد علوم پایه ( فیزیک شیمی ریاضی ) بشه 

مزایای رشته های پزشکی باعث شده بهترین مغزها به سمت این رشته ها برن در صورت که باید مغزهای برتر جامعه به سمت رشته هایی مثل ( فیزیک شیمی برق مکانیک ریاضیات) هدایت بشن 

همه چیز علم هست همه سرمایه گذاری ها باید به سمت علم بره 

در ایران سرمایه گذاری ها مثلاتو وزارت علوم همه میره به سمت حقوق اساتید انهم در حالی که خیلی از این اساتید جزوات قدیمی را درس میدهند و یا از نظر کار عملی ضعیف هستند 

تعدد مراکر دانشگاهی باعث صرف هزینه های بسیار سنگین و بی فایده میشه 

مدارس ما هم ضعف دارن سیستم اموزش پرورش ما ضعف داره  

توصیه می کنم مطلب تحلیل نتایج ازمون تیمز برای دانش آموزان ایران را مطالعه کنید

بهترین سرمایه ما این دانش آ»وزان هستند 

bzgshyy2Bmdrs.jpg

 

 

ذهن این دانش اموزان کلاس اول دبستان مثل یک لوح سید هست که میشه توش مسائلی مثل میهن پرستی، شجاعت ، فداکاری ، نواوری وابتکار و .... راوارد ذهنشون کرد دانش اموزی که 12 سال زیر دست آموزش پرورش هست میشه بگونه ای اموزش داد که تاریخ کهنشو بشناسه سابقه دشمنی عثمانی و اعراب ... را با این مردم و این خاک بفهمه اونوقت نباید از هیچ پانی بترسیم

امریکا شکست ناپذیر نیست اینکه ما فکر کنیم چون مثلا شرکت ریتون امده یک سیستمی ساخته پس امکان نداره ضعف داشته باشه اشتباه هست 

 

 

ویرایش شده در توسط majid363
  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 hours قبل , arminheidari گفت:

 

از غیب رسید 

تیزری از فیلم منصور ( شهید منصور ستاری)                   لینک

در مذمت ترک کار 

 

 

واقعیت این هست که اوج کار این دوستان در زمان بعد از جنگ بود نه خود جنگ 

اون موقعی که طوفان رفته بود و همه از سوراخ موش بیرون اومده بودن و از افتخارات نداشته می گفتند 

 

برای هر سه شهید ستاری، کاظمی و طهرانی مقدم به قدری مشکل درست شد و کردند ( چه مشکلات ذاتی کار و چه مشکلات سنگ اندازی) 

و در واقع ایستادگی و تمرکز اونها بر اصل کار و جلو بردن اون به قیمت خیلی حرف ها و از جان و زندگیشون گذاشتن باعث شد اثری بذارن که امروز من و شما به عنوان الگو ازش حرف بزنیم

 

الان هم همون مشکلات هست ولی چند نفرمون مرد میدان هستیم 

 

 

بله 

بعضی چیزها استعداد هست و علاقه 

ولی بیشتر مدیریت بحث شعور و توی میدان بودن هست 

 

اینکه پشت میز نشینی و بری تو میدان عمل تو کف میدان، از ژن نمیاد از شعور میاد 

اینکه دور خودت چاپلوس جمع نکنی و از آدم های تلاش گر حمایت کنی از استعداد نمیاد 

اینکه مسائل پیچیده رو ساده کنی و راهکارش رو اماده کنی نشون میده روش حل مساله بلدی 

اینکه وقتی وارد حوزه ای میشی که بلد نیستی بری مشورت بگیری و مطالعه کنی از مسئولیت پذیری میاد 

اینکه جلوی حاشیه و حرف و حدیث ها می ایستی و خودت رو سپر هدف اصلیت میکنی یعنی به هدفت باور داری 

 

این ها هیچکدام به ژن بر نمیگرده، به خواست و باور فرد بر می گرده 

 

ژن و استعداد 5 درصد هست

و 95 درصد تلاش و خواست 

 

 

 

حالا بحث بنده این هست 

که چجور میشه یک ادم با احساس و اندیشه گوناگون رو به باور و خواست رسوند ؟؟ 

بقیه موارد فنی هست و میشه دوره براشون گذاشت 

ولی ایجاد انگیزه و انقلاب درونی در فرد کار بزرگی هست که ما باید بهش برسیم ؟؟

 

 

@MR9

 

دوست عزیز سلام مجدد

اتفاقا اشاره من به همین داستان شهید ستاری هست نمیدونم نظامی هستی یا خیر 

 

اما اگه الان یک مقام در حد سردار زیارت عاشورا رو به این دلیل یعنی انجام کار مردم قطع یا حذف کنه مطمئن باش عقیدتی ....... 

 

 

به هر حال میتونید اینو از نظامیان بپرسین که نتیجه این عمل چ عکس العملی هست

 

ما همین الان میگیم ما ارتش مکتبی هستیم ارتش الهی هستیم اینها البته بخدا بد نیست ولی سبب میشه فرماندهان اول نمازخانه بسازند یا بزرگترش کنن بعدش دیگه جابجا میشن نمونش هم تا دلتون بخواد با مصاحبه و مدرک موجوده

 

برای درجه سرهنگ تمامی خانواده شما ازنظر حجاب بررسی میشه چ برسه به امیری و سرداری

 

ببینید مدیران ما دو نسل هستن مدیرانی که در جنگ وفاداریشون اثبات شده این افراد دیگه نیازی به تاییدیه حفاظت و عقیدتی ندارند و خود حفا و عقیدتی جرات نکوهش اینا رو نداره پس بامدیریت واقعا جهادی فقط به فکر رسیدن به سرمنزل هستن

 

نسل دوم مدیران افرادی هستن که وفاداری ایشان به سبب نسبت فامیلی اثبات شده (واقعا نمیخواستم بگم اما بحث مدیریته میگم )/است

مثل سرلشکر صالحی (خدانگهش داره یک پیکان 89سوار میشد)ایشان داماد آیت الله شاهرودی رئیس سابق قوه قضاییه بود 

پسرش عمار صالحی به جرم اختلاس و....

 

از این مدیران تا دلتون بخواد هست 

بنظر من ما نیازمند مدیریت در قالب نرم افزار هستیم

 

مثال میزنم 

طراحی هوش مصنوعی در قوه قضاییه در کنار قاضی تا قضات نتونن به راحتی حق کسیو رو پایمال کنن

 

و برون سپاری و خصوصی سازی گسترده 

 

مدیران ارشد ما فقط نقش کنترل کیفیت رو داشته باشند

 

مثال در ایران خودرو میزنم مثال نظامی هم دارم اما مسائل حفاظتی دست و پا گیر میشه

در سایت ایران خودرو مشخصات فنی یک پیچ ثبت میشه و گفته میشه هرکس هر چقدر پیچ به این کیفیت رو میتونه تولید کنه ارسال کنه حالا ما باید یک دستگاه طراحی کنیم که کیفیت پیچ رو تایید کنه هر پیچی که ازQCعبور کرد پولش به تولید کننده پرداخت میشه

 

نتایج 1-پورسانت حذف میشه مدیر نمیره لابی کنه قطعه آشغالو جای اصل بزنه (دزدی یک)

2-طرف تو دهاتشونم میتونه قطعه بسازه (ایجاد اشتغال)

3-هیچ کس نمیدونه این پیچ با این مشخصات پیچ توپه پیچ تانکه یا چیه(حفاظت اطلاعات رعایت میشه)

4-لازم نیست فلان وزیر دفاع بازنشسته یک شرکت ثبت کرده باشه تا فلان قطعه رو از چین وارد کنه و بما بفروشه(به صد برابر قیمت)

 

 

 

 

حالا یه مثال ساده میزنم چند سال پیش یک نامه اومد که پرینتر ممکنه در هک سیستم استفاده بشه بنظرتون نتیجه چی شد 

 

پرینتر 2میلیون تومنی توسط ایز ایران پلمپ میشه و چهار میلیون فاکتور میشه

 

متاسفانه این ها واقعیت داره 

 

هرجا شما انحصار ببینی نتیجه جز فساد نداره

مثال  در تمام دنیا تمام کارهای قوه قضاییه دولتی و پلیس از طریق کامپیوتر شخصی در منزل انجام میشه 

اما در ایران دفتر خدمات قضایی دفتر پلیس 110 و دفتر ....

دوستدارم برید یک دفتر بزنین ببینید اجازه به شما داده میشه

خیر فقط سرداران امیران و .... این حق رو دارن 

سوال ایا کار مردم راحت شده جواب خیر تنها مبلغی البته هرچند ناچیز به مشکلات مردم اضافه شده

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط iron_man63
  • Like 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20 minutes قبل , iron_man63 گفت:

اتفاقا اشاره من به همین داستان شهید ستاری هست نمیدونم نظامی هستی یا خیر 

اما اگه الان یک مقام در حد سردار زیارت عاشورا رو به این دلیل یعنی انجام کار مردم قطع یا حذف کنه مطمئن باش عقیدتی ....... 

به هر حال میتونید اینو از نظامیان بپرسین که نتیجه این عمل چ عکس العملی هست

 

بله بعضی افراد رو سر همین کاهش درجه دادن 

ولی این کم کاری ماست که نگفتیم که در میدان نبرد برای نماز هم حق نداریم اسلحه را از خود دور کنیم چه برسد ترک پست      

وقتی اصل و فرع رو از هم تفکیک نکردیم جای چاپلوس ها باز می شود 

وقتی دین رو درست تعریف نکنیم جای سواستفاده باز می شود

 

همیشه ادم چاپلوس هست آدم سواستفاده کن هست 

وقتی مردم از زیرکار در رفتن و حق دیگران رو خوردن زرنگی میدونن ، ادم های اینچنینی رشد می کنن

 

ولی سکوت جلوی این ادم ها باعث رشدشون میشه 

28 minutes قبل , iron_man63 گفت:

ما همین الان میگیم ما ارتش مکتبی هستیم ارتش الهی هستیم اینها البته بخدا بد نیست ولی سبب میشه فرماندهان اول نمازخانه بسازند یا بزرگترش کنن بعدش دیگه جابجا میشن نمونش هم تا دلتون بخواد با مصاحبه و مدرک موجوده

 

برای درجه سرهنگ تمامی خانواده شما ازنظر حجاب بررسی میشه چ برسه به امیری و سرداری

 

ببینید مدیران ما دو نسل هستن مدیرانی که در جنگ وفاداریشون اثبات شده این افراد دیگه نیازی به تاییدیه حفاظت و عقیدتی ندارند و خود حفا و عقیدتی جرات نکوهش اینا رو نداره پس بامدیریت واقعا جهادی فقط به فکر رسیدن به سرمنزل هستن

 

نسل دوم مدیران افرادی هستن که وفاداری ایشان به سبب نسبت فامیلی اثبات شده (واقعا نمیخواستم بگم اما بحث مدیریته میگم )/است

مثل سرلشکر صالحی (خدانگهش داره یک پیکان 89سوار میشد)ایشان داماد آیت الله شاهرودی رئیس سابق قوه قضاییه بود 

پسرش عمار صالحی به جرم اختلاس و....

 

 

بله هست 

زورشون هم زیاده 

 

اما اگر این افراد سر به راه بودن و به وظیفه اشون عمل می کردن ، من و شما اینجا این بحث رو نمی کردیم

و حرف من این است که در این فضایی که کار کردن هزینه دارد باید کار کرد

در دوران جنگ مرد واقعی در میدان بود 

امروز هم جنگ هست، ولی فیزیکش کمتر دیده میشه و باز مردم میدان می خواهد پای کار بایستد

من مثال شهید ستاری و کاظمی رو می زنم چون علیرغم همه اذیت ها در میدان عمل ایستادند

نگفتن وظیفه ما نیست بلکه به باورشون عمل کردن

 

بماند همین ستاری و کاظمی رو چنان اذیت کردند و زیر آب زدند که با دشمن نکردند

 

خب اون کسی که چاپلوسی میکنه و از کار در میره برای اینه که به کار کردن باور ندارد

و باور داره که اگر از زیرکار بیشتر در بره بیشتر هنر کرده 

و این چیزی که ما باید بزنیمش

و در کنارش بتونیم کار اصلی رو پیش ببریم

تاوانش هم باید بدیم 

مسلما تیر نامردی از تیر واقعی دردش بیشتر هست

 

35 minutes قبل , iron_man63 گفت:

مثال میزنم 

طراحی هوش مصنوعی در قوه قضاییه در کنار قاضی تا قضات نتونن به راحتی حق کسیو رو پایمال کنن

 

و برون سپاری و خصوصی سازی گسترده 

 

مدیران ارشد ما فقط نقش کنترل کیفیت رو داشته باشند

 

مثال در ایران خودرو میزنم مثال نظامی هم دارم اما مسائل حفاظتی دست و پا گیر میشه

در سایت ایران خودرو مشخصات فنی یک پیچ ثبت میشه و گفته میشه هرکس هر چقدر پیچ به این کیفیت رو میتونه تولید کنه ارسال کنه حالا ما باید یک دستگاه طراحی کنیم که کیفیت پیچ رو تایید کنه هر پیچی که ازQCعبور کرد پولش به تولید کننده پرداخت میشه

 

نتایج 1-پورسانت حذف میشه مدیر نمیره لابی کنه قطعه آشغالو جای اصل بزنه (دزدی یک)

2-طرف تو دهاتشونم میتونه قطعه بسازه (ایجاد اشتغال)

3-هیچ کس نمیدونه این پیچ با این مشخصات پیچ توپه پیچ تانکه یا چیه(حفاظت اطلاعات رعایت میشه)

4-لازم نیست فلان وزیر دفاع بازنشسته یک شرکت ثبت کرده باشه تا فلان قطعه رو از چین وارد کنه و بما بفروشه(به صد برابر قیمت)

 

به این راهکار شما میگن استاندارد سازی

که در شکل استاندارد یا نرم افزارهای عمومی (اتوماسیون) در حال گسترش هست 

 

اتفاقا این صحبت یکی از الزامات هست 

و اشکال بسیار متنوعی دارد و بر حسب خلاقیت میتونه توسعه کنه 

مثال هم فراوان هست 

ولی مرد میخواد این ها رو به سرانجام برسونه 

مرد میخواد که انحصار رو بشکونه 

 

برای مثال کلی بحث کردیم در مورد حفاظت اطلاعات ولی تا بلند نشدیم و عمل نکردیم حرکتی انجام نشد

همه غر می زدند و منتظر بودند دیگری کاری بکند 

و الان همه غر می زنند و منتظرن امام زمان بیاد کارهای اونها رو انجام بده 

 

بحث حفاظت اطلاعات در رسانه ها 

و خود تاپیک نبرد رسانه نمونه یک عمل هست که یک سطح همه رو بالا برد                   لینک

 

 

اینم یکی از نتایجش 

 

subshot12_2_289i.jpg

 

 

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

مرحبا معلوم شد زبان هم رو میفهمیم

پیشنهاد میکنم کتاب زیر مطالعه شه حتی بیاییم بخونیم و در موردش بحث کنیم که چ راهکارهایی درست است چ راهکار هایی غلط

 

(((چرا ملت‌ها شکست می‌خورند: دارون عجم اوغلو

ریشه‌های قدرت، شکوفایی و فقر در این کتاب گفته شده.)))

 

 

1-حفاظت اطلاعات  امنیت داخلی امور داخلی در تمام دنیا وجود داره اما بجای دخالت در تمامی امور تنها در خرابکاری جاسوسی براندازی دخالت و نفوذ دارد و سایر مسایل خارج از نفوذ ان هست 

 

2-در کشور های جهان سوم و غیر پیشرفته هر مدیر سعی میکنه دایره نفوذش رو بیشتر کنه 

مثال فدراسیون فوتبال میاد در مورد مغازه های دور استادیوم ها مجوز صادر میکنه (برای رضای خدا نه سود)

 

3- انتقاد پذیری به نظرم این مورد باید در همه ما با ارائه راهکار تقویت بشه

 

4-کاهش هزینه هر مدیرباید در راستای کاهش هزینه تولید هر محصول مورد ارزیابی قرار بگیره 

 

 

 

مثال من بایک بنده خدایی در نمایشگاه دفاعی صحبت کردم ایشون گفت مثلا هر بدنه اف 5حدود200هزار دلار هزینه داره در کار خانه ...... اما این هواپیما در نهایت برای ارتش بالاتر از هفت میلیون دلار فاکتور میشه برای همین فرمانده ها علاقه ای به خرید ندارند

 

نمیدونم اسلحه نخجیر سه با کالیبر 270 رو دیده اید یا خیر 

باور کنید شما در تراشکاری خونتون میتونید سلاحی با کیفیت تر بسازید کما اینکه با قیمت به مراتب کمتر  از اون رو بسازید

 

من به این مدیریت میگم ایرانخودرو ایسم

 

 

یادمه در مستند ایران خودرو گفته شد برای طراحی سمند یک میلیارددلار هزینه شد لیکن در همان زمان شرکت هیوندا 600میلیون دلار و کیا 500میلیون دلار فروخته شد یعنی با طراحی سمند میشد دوتا شرکت رو خرید

 

 

5-در کشور آلمان نازی هم بحث عقیدتی و اس اس وجود داشت اما این نخبه پروری طوری استفاده شده بود که افرادی مثل وفن براون ها و مس اشمیت ها با تفکر عقیدتی بالا در کنار برخی افراد مخالف از لحاظ عقیدتی مشکلات را حل کردند بنظرم باید یاد بگیریم به افراد مخالف هم اجازه ارائه علم داده شود 

و در پروژه طوری عمل شود که نگران اعتقادات نباشیم  

ویرایش شده در توسط iron_man63
  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
15 minutes قبل , iron_man63 گفت:

پیشنهاد میکنم کتاب زیر مطالعه شه حتی بیاییم بخونیم و در موردش بحث کنیم که چ راهکارهایی درست است چ راهکار هایی غلط

 

(((چرا ملت‌ها شکست می‌خورند: دارون عجم اوغلو

 ریشه‌های قدرت، شکوفایی و فقر در این کتاب گفته شده.)))

 

بله مطالعه شده و بیشتر بحثش هم روی انحصار هست 

 

یک مقاله بر گرفته از همین کتاب 

پول مفت ، پول نفت                         لینک

 

 

بر 17 تیر 1400 در 15:15 , arminheidari گفت:

همه ما از پول مفت نفت شنیده ایم 

ولی هرگز در مورد اثرات پول بی هدف در جامعه چیزی نشنیده ایم. 

چرا کشورهای نفتی با پول نفت زمین میخورند و کشورهایی بدون درآمد نفت رشد می کنند. 

مگر چه فرقی بین پول مفت نفت و پول غیر مفت هست؟

 

** پولی مفت، در حقیقت پول بدون برنامه و هدف هست که همچون ماده افیون وارد ساختار اقتصاد شده و سبب رکود و انفعال در جامعه می شود. 

 

بر 17 تیر 1400 در 15:15 , arminheidari گفت:

در حقیقت آمدن پول مفت سبب شد

که تولید و ایجاد فناوری که عامل برنده کشورهایی چون اسپانیا و ... در دریاها بود دچار اسیب گشته و رها شود. 

از سمتی دیگر سیاست های مالی انگلیس با تکیه بر تولید و تولید فناوری برگ برنده در طول زمان شد. 

 

انگلیس بعدها به دنبال استعمار و به دنبال منابع درآمدی رفت ولی با سیاست درست مانع از گردش پول بی هدف و مفت در اقتصاد خود شد

و همین عامل تا مدتها سبب برقراری امپراتوری اش شد. 

حتی انتقال امپراتوری به امریکا هم با تداوم کار و فناوری انجام شد . 

 

21 minutes قبل , iron_man63 گفت:

من به این مدیریت میگم ایرانخودرو ایسم

 

 

بله فرهنگ ایران خودرویسم بلای جان تمام صنایع دولتی ما شده است 

خصوصی هم اگر گرفتار شد مرد 

 

از همین رو این تاپیک بنیان گذاشته شد 

تا نگاهی متفاوت به مدیریت کشور وارد کرد و مسائل مدیریتی به بیان ساده ارائه شود 

به امید تغییرات اندک ولی مداوم 

 

پیشنهاد می کنم این تاپیک رو از اول نگاهی بیندازید

 

24 minutes قبل , iron_man63 گفت:

کنار برخی افراد مخالف از لحاظ عقیدتی مشکلات را حل کردند بنظرم باید یاد بگیریم به افراد مخالف هم اجازه ارائه علم داده شود 

و در پروژه طوری عمل شود که نگران اعتقادات نباشیم 

 

برای همین سراغ افرادی مثل ستاری، کاظمی، باقری و طهرانی مقدم رفتم 

برای مثال شهید باقری وقتی اسرای ارشد عراقی را گرفت 

رفت جلوشون نقشه میدان نبرد رو گذاشت و باهاشون وارگیم بازی کرد و تفکر جبهه مقابل رو نسبت به طرح هاش سنجید

 

یعنی افرادی پویا که بسیار جلوتر را می دیدند و از هر داشته ای حداکثر استفاده را می کردند 

 

-----------------

در مورد بهتر کردن دید و خروج از جو فکری داخلی هم سراغ افرادی چون استاری رفتم تا ببینیم اونها در تغییر نگاه سازمانشون به چه مشکلاتی و چه فرصت هایی برخوردند

6 hours قبل , arminheidari گفت:

اون سیستم چه ساختار زمینه ای داشت که کمک به استاری کرد 

و دوم اینکه چه چیزی های مانع استاری بودند و کدام ها درست و کدام ها غلط؟؟

 

در این بین باید یادمون باشه که هر ایده باید پخته بشه و بعد وارد سیستم بشه

یعنی تنها وارد کردن یک ایده کافی نیست، 

بلکه ایده باید معرفی بشه و بره در جایگاه خودش رشد کنه و به ثمر برسه 

 

از چیزهایی که به استاری کمک کرد 

- امکان سیستم برای کار روی ایده بود ( اما چطور؟؟ ) ما هم اکنون خیلی ها رو داریم که روی ایده ها کار می کنن ولی اب در هاون کوبیدن هست

معمولا در کرسی های فکرشون، فرصت هایی رو به پروپزال و ایده های تایید شده میدن تا بتونن خودشون رو نشون بدن 

و طی زمان خاصی ازشون میخوان به نتیجه برسن و اگر نتیجه رضایت بخش بود فاز بعدی اعطا میشه ،

البته این سیستم مهندسی اش هست نمی دونم برای سیاسی هم انجام میشه یا نه؟؟

 

- افراد دل خسته از شکست ویتنام ؟؟؟؟

 

- تزریق ایده ها و فرصت ها و تهدید ها به فرماندهان بالادست ( ارائه مداوم خلاصه مطالعات به بالادست ) و آگاهی از شرایط

 

- ؟؟؟

 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تکرار اشتباه 

 

هر کسی ممکن است اشتباه کند، این یک واقعیت است

ولی هر کسی از اشتباهات خود تجربه کسب نکند و آن را تکرار کند به نابودی کشیده می شود و هزینه هایی به مراتب بیشتر خواهد داد. 

 

D9tpWVAl8iUk1IBMWpDH.jpg

 

سیستم هایی که پویا هستند بلاشک نسبت به اشتباهات و تجربیات خود درس گرفته و روش و عملکرد خود را اصلاح می کنند. 

این نکته ای هست شرط بقای هر سیستم محسوب می شود و در سیستم های کنترلی به کنترل با کمک بازخورد (فیدبک) انجام می دهد. 

 

اما وقتی از یک اشتباه درس گرفته نشود ، عبرت روزگار می شویم 

 

 

مثالی موفق 

 

در میانه جنگ موشک های ضدرادار بلای جان پدافندهوایی ایران شد، اکثر سامانه های ایران ثابت بودند و بحث جابجایی آنها هزینه زمانی زیادی را می گرفت. 

در جنگ خلیج فارس و بالکان تحرک پذیری پدافند به عنوان کلید بقای پدافند مشاهده شد. 

 

در این شهید ستاری در میانه جنگ و بعد از او پدافند هوایی اصل تحرک پدافند را در دستور کار قرار داد

و امروز تمامی سامانه ها متحرک شده اند 

و مهمتر از همه با شاسی و خودرو تجاری که بحث هزینه نگهداری، بقا، استتار ، جابجایی را به حد قابل قبولی رسانده است

 

اولین تجربیات متحرک سازی هاگ بودن و بعد موشک سنگین اس 200 که بسیار ابتدایی بود

و الان تمامی طراحی های موشکی زمین به زمین و چه زمین به هوا بر پلتفرم کشنده طراحی می شود و اصل تحرک تاکید می شود.

 

khosroshahi-13.jpg  4by5f5abc65b021xwq8_800C450.jpg

 

جز ابتدایی ترین متحرک سازی ها بود موشک هاگ                                                           موشک یازهرا روی شاسی تجاری

 

 

مثالی فاجعه بار 

زدن هواپیمای اکراینی توسط سامانه تور ام 1

حادثه ای که هزینه وحشتناکی برای کشور داشت 

ولی این حادثه پیشتر هم رخ داده بود ولی شواهد نشان می دهد تجربه آن حادثه منجر به اصلاح روندها نشده و در نهایت حادثه هواپیمای اکراینی را رقم زده است. 

 

79534203_161799421767348_6499095053235743782_n.jpg

 

در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۹۰، سه دقیقه پس از برخاستن یک فروند جنگنده رهگیر اف-۱۴اِی تامکت نیروی هوایی ارتش به اشتباه توسط یک سامانه تور ام 1 در نزدیکی بوشهر ساقط می‌شود.

اگر در ان تاریخ این حادثه بصورت استاندارد بررسی و خطاها پیدا میشد 

امروز شاید هرگز این اشتباه انجام نمی شد و مظلومیت ترور و شهادت سردار سلیمانی اینگونه با تصویر هواپیما عوض نمی شد. 

 

**** البته گفته می شود که بعد از حادثه اف 14 ، قبل از شلیک رهگیری چشمی توسط جنگنده آلرت انجام میشد تا از حادثه مشابه جلوگیری شود. 

و اگر این صحبت درست باشد چرا دستور کنار گذاشته شد؟؟

 

 

مثالی که رها شده است و ممکن است به تکرار اشتباه بینجامد 

 

متاسفانه نادیده گرفتن این موارد برای حتی یک مورد هم سنگین هست 

یک مورد دیگر که امید است بازخورد آن ثبت شود

22 hours قبل , MR9 گفت:

ک نمونه زنده و حی و حاضر از روندی که می بایست منجر به خیر می شد ولی عملا به شّر مبدل گردید

 

نقص سیستماتیک در حوزه مدیریت ( مطالعه موردی هواشناسی غیرنظامی - دکتر ملائک )

 

 

 

ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Like 1
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.