امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

ممنون از شما اما یک نکته را در نظر نگرفتید مگر وظیفه جنگنده فقط حمله به اهداف هست

شناسایی جنگ الکترونیک پشتیبانی نزدیک و ... همه از وظایف جنگنده هست 

کاری که موشک ها نمی تونن بکند

 

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 hours قبل , ghiam گفت:

تقریباً 200 موشک به سمت تهران و سه شهر بزرگ دیگر در اعماق ایران شلیک شد که باعث کشته شدن هزاران نفر  و تخریب بسیاری از خانه‌ها شد و میلیون ها نفر را مجبور به ترک شهرها کرد. اکثر تحلیلگران معتقدند این حملات موشکی آخرین قطره‌ای بود که آیت الله خمینی [ره] رهبر ایران را وادار کرد "جام زهر را بنوشد" و با آتش بس موافقت کند. پس از هشت سال خونریزی، عراق پیروز شد.

200 موشك به ايران شليك شد و ايران هم نشست و تماشا كرد ؟ هيچ موشكي در پاسخ شليك نشد ؟ اكثر تحليلگران !!!!!! گمنام و ناشناس و مغرض معتقدند اين حملات موشكي آخرين قطره بود و رهبر ايران را وادار به پذيرش آتش بس كرد ! يعني عوامل ديگري دخالت نداشتند همين موشكها باعث آتش بس شدند ! آخر هم عراق پيروز !!!!! شد ! نويسنده به بهانه تاكيد بر نقش موشكها در جنگ تا توانسته تاريخ را ناديده گرفته و تحريف كرده است اسرائيل هم كه هميشه پيروز است و اصلا نياز به موشك ندارد آن كشوري هم كه به خاطر صدمات ناشي از حملات موشكي سوريه در جنگ رمضان ( 1973) صدمه ديد و نخست وزيرش بركنار شد اسرائيل نبود ! موشك سلاح بسيار موثري است اما نه به قيمت ناديده گرفتن و تضعيف ساير قواي نظامي منجمله نيروي هوايي  و تاثير آن در نبرد هم نبايد باعث تحريف تاريخ شود ( مخاطب انتقاد نويسنده مقاله است و زحمت جناب قيام در ترجمه و انتشار جاي  تقدير و تشكر دارد )

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , MF44 گفت:

200 موشك به ايران شليك شد و ايران هم نشست و تماشا كرد ؟ هيچ موشكي در پاسخ شليك نشد ؟ اكثر تحليلگران !!!!!! گمنام و ناشناس و مغرض معتقدند اين حملات موشكي آخرين قطره بود و رهبر ايران را وادار به پذيرش آتش بس كرد ! يعني عوامل ديگري دخالت نداشتند همين موشكها باعث آتش بس شدند ! آخر هم عراق پيروز !!!!! شد ! نويسنده به بهانه تاكيد بر نقش موشكها در جنگ تا توانسته تاريخ را ناديده گرفته و تحريف كرده است اسرائيل هم كه هميشه پيروز است و اصلا نياز به موشك ندارد آن كشوري هم كه به خاطر صدمات ناشي از حملات موشكي سوريه در جنگ رمضان ( 1973) صدمه ديد و نخست وزيرش بركنار شد اسرائيل نبود ! موشك سلاح بسيار موثري است اما نه به قيمت ناديده گرفتن و تضعيف ساير قواي نظامي منجمله نيروي هوايي  و تاثير آن در نبرد هم نبايد باعث تحريف تاريخ شود ( مخاطب انتقاد نويسنده مقاله است و زحمت جناب قيام در ترجمه و انتشار جاي  تقدير و تشكر دارد )

 

متن مرتبط با پژوهشکده بگین سادات هست The Begin-Sadat Center for Strategic Studies .

یه مقدار چون میخواستن از موشک ها در اسراییل ترس ایجاد کنن، اینطوری غلو کردن. منتهی از این بحث بعنوان مخمر استفاده میکنیم.

 

 

-----

 

یه آمار از پرتاب های بالستیک یمنی و  پدافند عربستان

 

yemen_missile_launch~0.jpg

 

 

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 hours قبل , worior گفت:

منتهی از این بحث بعنوان مخمر استفاده میکنیم.

:applause:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

درباره دوگانه “موشک - نیروی هوایی”، در ظاهر همه چیز به همان داستان “هزینه - فایده” یعنی همان اصل مهم حاکم بر تمام تصمیم گیریهای جوامع انسانی بر می گردد.

اکنون پهپادها با هزینه های تولید، نگهداری، آموزش، و جایگزینی بسیار پایین تر نسبت به هواپیماهای جنگی بسیاری از مأموریت های آنها را انجام می دهند. ترکیب ماهواره ها، رادارها، آواکسها، و پهپادها توانایی بی مانندی را در اختیار نیروهای بکارگیرنده آنها قرار داده است به گونه ای که حتی دقت واحدهای دیگر عملیاتی مانند توپخانه معمولی و موشکی را نیز افزایش چشمگیری داده اند. از سوی دیگر کشوری مانند ایران ادعا کرده است که هزینه تولید موشکهای نقطه زن و زمین به زمین را به یک دهم عُرف جهانی کاهش داده است. این ادعا اگر برای کشوری همانند ایران درست باشد، قطعا” برای کشورهای غربی که خداوندگار صنعت و روش‌های مؤثر تولید صنعتی هستند آسان‌تر هم خواهد بود، پس چرا آنها همچنان بر توسعه قدرت هوایی تأکید می کنند؟

نکته بسیار مهم اینجا است که پرتاب کننده های موشکهای زمین به زمین، زمین به هوا، رادارها، و همچنین یگانهای پهپادی زمانی توانایی انجام عملیات دارند که امکان انجام چنین عملیاتی را داشته باشند!!! نه اینکه  به محض خروج از آشیانه های نگهداری خود هدف حملات هوایی دشمن (پهپادی یا جنگنده) قرار گرفته و نابود شوند!!! در هیچ جنگی نیروهای مستقر در روی زمین قادر به جایگزینی و برتری بر نیروهای روی هوا نبوده و نخواهند بود. برای اثبات این امر نیازی به داشتن تحصیلات و تجربه و پول و ... نیست. کافیست بار دیگر که با هواپیما سفر کردید در کنار پنجره نشسته و به ویژه در زمان برخاست هواپیما به زمین نگاه کنید. یک خودرو در حال حرکت را نشان کرده و خود را به جای راننده آن بگذارید. آن راننده چه دیدی بر هواپیمایی که شما در آن نشسته اید دارد؟ آن راننده چه دیدی از خیابان های اطراف و خودروهایی که در چند صد متری وی در حال حرکت هستند دارد؟ شما چه دیدی بر آنها دارید؟ شما از آسمان نه تنها بر هدف خود یعنی آن خودرو بلکه بر  تمامی خودروها، ساختمان‌ها، خیابان‌ها، ... اطراف آن هدف هم تسلط دارید. از آسمان به زمین نگاه کردن با از زمین به آسمان نگاه کردن اصلا” قابل مقایسه نیست. از آسمان به زمین نگاه کردن همانگونه که شهید ستاری در آن سخنرانی معروف اشاره کرد با زندگی معمولی تفاوت دارد.

حفظ برتری هوایی، پایش هوایی، و توان رهگیری مؤثر چیزهایی نیستند که نیرو های موشکی حتی گونه نقطه زن آنها بتوانند جانشین آن شوند. 

  • Upvote 5
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, Brave_Heart گفت:

درباره دوگانه “موشک - نیروی هوایی”، در ظاهر همه چیز به همان داستان “هزینه - فایده” یعنی همان اصل مهم حاکم بر تمام تصمیم گیریهای جوامع انسانی بر می گردد.

 

 

مفهوم هزینه-فایده فقط یک مفهوم عملیاتی اونم در سطح نظامی نیست.

 

فشار صنعت

فشار اشتغال

فشار بازگشت و یا حفظ سرمایه

فشار رقابت

وگرنه میشه اصلا کل جنگ رو داد به هوش مصنوعی و تجهیزات خودکار و این امکان هم از دهه 90 وجود داشته.

 

- فشار صنعت؛ میگه اگر بخوام جنگ رو با یک روش بسیار جدید اجرا کنم، مثلا همه اش هلیکوپتر باشه(که این تجربه شده) این همه خطوط تولید تانک و نفربر رو چکار کنم؟ اصلا میتونم این همه هلیکوپتر تولید کنم؟ یا اینکه چون میتونم مقدار زیادی موشک تولید کنم بزار همه اش رو با موشک انجام بدیم!

- فشار اشتغال؛ میگه جنگ اگر به  توسعه اشتغال و یا کاهش بیکاری منجر نشه، راه انداختنش(نه تحمیلش) جنگ بر علیه خود هست. بنابراین فشار صنعت تبدیل به فشار تولید از سوی نیروی کار میشه!

- فشار سرمایه؛ هم اینه که میگه جنگ رو میشه به روشهای مختلف انجام داد! و برای من بانکدار، خزانه دار، سرمایه دار و ذینفع، مهم اینه که چقدر باید سود یا ضرر کنم. الان مثلا 1500 فروند جنگنده رو از رده خارج کنیم، یا این 4000 تا تانک رو کل اهداف رو با موشک کروز بصورت دورایستا محقق کنیم؟! کدوم یکی از این ها حاشیه سود بیشتری داره و یا  اشتغال طولانی تر و حفظ سرمایه بلند تری ایجاد میکنه؟ تو آمریکا ایالات ها پول میگذارن روی هم برای خودشون جنگنده میخرن یا کشتی جنگی سفارش میدن.

- فشار رقابت؛ یعنی یه طوری بجنگیم که بتونیم به سایر رقبا هم خودی نشون بدیم، همون تلاش برای اقتدار ملی و ...

 

 

در مورد فشار سرمایه یه نکته جالبتر هست؛

بشدت بر شکل جنگیدن موثره. یعنی مدیر جنگی باید حساب کنه که چقدر به صنعت برای تولید جدید فشار وارد میکنه، چند سرباز باید استخدام کنه، و اینکه هم میتونه با تلفات بجنگه و هم بدون تلفات!

گرچه آمریکا سیاست سختگیرانه تلفات صفر  در بخش نیروی انسانی داره. ولی؛

 

در خارج از خانه میجنگند.

تهاجمی میجنگند.

جذب سرباز براشون سخته و بیشتر اوپراتور استخدام میکنند تا سرباز.

 

 

حالا نظر من؛

بیشتر جنگ های این اواخر از نظر تکنیکی در اجرا، رسوندن مقداری قدرت انفجاری به نقطه ای مشخص بوده...

 

خام ترین تعریف.

 

تمام سیستم های دیگه، نظیر پشتیبانی، اطلاعاتی، مخابراتی، تکنولوژی، سایبری و ... در خدمت مفهوم فوق بودن.

 

 

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
17 minutes قبل , worior گفت:

 

 

مفهوم هزینه-فایده فقط یک مفهوم عملیاتی اونم در سطح نظامی نیست.

 

فشار صنعت

فشار اشتغال

فشار بازگشت و یا حفظ سرمایه

فشار رقابت

وگرنه میشه اصلا کل جنگ رو داد به هوش مصنوعی و تجهیزات خودکار و این امکان هم از دهه 90 وجود داشته

 

 

هیچکدام از این مواردی که گفتید نه تنها ناقض اصل هزینه - فایده نبود، بلکه تأییدی بر آن بود. فقط نکته اینجا است که آنچه برای من و شما ممکن است هزینه (یا فایده) باشد،‌ لزوما” برای دیگران صادق نیست. ممکن است در راهبرد بنده، استقراض از بانک مرکزی برای ساخت یک آزادراه یک هزینه با تبعات دهشتناک اقتصادی باشد ولی برای شما یک فایده چرا که از دیدگاه شما اشتغال‌زایی زیادی به دنبال داشته باشد. مثال واضحتر همین جنگ هشت ساله خودمان با عراق است که از دید حکومت یک پیروزی بود چرا که به ثبات آنها انجامید و این فرصت را به آنها داد تا مخالفان خود را در سایه جنگ و شرایط اضطرار سرکوب کنند، ولی عده ای آن را یک فاجعه اقتصادی برای کشور می دانند که برنامه های توسعه کشور را دهه ها عقب انداخت.

در پایان هم برنده یک راهبرد نظامی یا جنگ گروهی است که این هزینه - فایده را دقیق تر و برپایه های داده های راستی آزمون شده انجام داده باشد.

ویرایش شده در توسط Brave_Heart
  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

از نظر من داشتن موشک های بالستیک نقطه زن میتواند قسمتی از وظایف نیروی هوایی را پوشش دهد ولی نمی تواند کامل جایگزین ان شود. این کار یعنی ارائه این استراتژی میتواند یک سعی و خطای مرگبار باشد. چون ایجاد و توسعه یک نیروی هوایی سال ها زمان میبرد و اگر شما این کار را نکنید و درگیر جنگ شوید و متوجه شوید که خلا نداشتن نیروی هوایی گریبان شما را گرفته فرصتی برای جبران باقی نمی ماند. مسائل امنیتی جایگاهی برای سعی و خطا نیستند. در مورد دفاع هوایی که شکی نیست که پدافند بدون کمک نیروی هوایی اسیب پذیر است. در مورد ماموریت های دیگر نیز به نظر من توانایی بالستیک و پهبادی و نیروی هوایی باید موازی باشند. 

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این شعار که " موشک های بالستیک جایگزینی برای نیروی هوایی " کاملاً اشتباه هست و هیچ نیرویی فعلاً نتوانسته بطور کلی جایگزین نیروی نظامی دیگری شود.

 

وقتی شما آسمان را بطور کلی به دشمن واگذار کنی چگونه میخواهید سیستم های پدافندی خود یا سیستم های موشکی بالستیک و کروز یا توپخانه خود رو فعال کنید! مسلماً در مدت زمان بسیار کمی از آغاز درگیری به سرعت سیستم های پدافندی بصورت لایه لایه از بین خواهند رفت و بعد از مدت کوتاهی کار برای مقابله موشکی بسیار سخت خواهد شد و در عمل هم شما نمیتوانید با پرتاب های کم تعداد موشکی تغییری در موازنه جنگ و نتیجه ایجاد کنید.

 

اگر علت ساخت مزرعه های موشکی را بررسی کنید یا به دلیل تولید سیستم های رگبار موشکی توجه کنید در خواهید یافت که مسئولین نظامی ما هم علارغم وجود یک سیستم پدافندی قوی این مسئله را به خوبی میدانند که بدون داشتن آسمانی امن برای مدت زیادی نمیتوانند از سیستم های موشکی خود استفاده کنند!

 

بیایید واقع بینانه به مسئله نگاه کنیم حتی ایران هم که اینقدر روی توان موشکی سرمایه گذاری کرد نه به خاطر بی اهمیت بودن نیروی هوایی، دریایی یا زمینی بوده که مسلماً با تجربه جنگ ۸ ساله برای همه نیروهای نظامی کشور اهمیت بی بدیل یک نیروی هوایی قدرتمند کاملاً روشن بود.
 

در پایان جنگ مذاکراتی برای خرید جنگنده های قدرتمندی چون میگ ۳۱ ، سوخو ۲۷ و سوخو ۲۴ صورت گرفت که همگی این جنگنده ها لبه تکنولوژی جنگنده بلوک شرق بود و با توجه به نوع این جنگنده ها نشان دهنده توجه بسیار ویژه و کاملاً تخصصی به نیروی هوایی بود و شاید اگر این خرید ها به نتیجه میرسید توجه به نیروی موشکی کمتر از حال حاضر میشد.

 

اما بدلیل محدودیت هایی که در کشور وجود داشت مسئولین کشور با مشاوره مسئولین نظامی مجبور به انتخاب سریع ترین و کارامد ترین گزینه شدند.

محدودیت های ما در مورد خریدهای  خارجی تحریم های تسلیحاتی و در مورد تولید داخلی محدودیت های تکنولوژی و زیر ساخت های مورد نیاز و در بحث کلی مسئله مهم توان مالی بودند

در ایران با توجه به محدودیت هایی که ذکر شد بهترین راه برای ایجاد یک موازنه برای جلوگیری از یک درگیری نظامی رفتن به سمت دستیابی به نیروی موشکی قدرتمند بود که هم از نظر امکان دسترسی به آن در مدت زمان کوتاه و هم از نظر تاثیرگذاری آن در ایجاد بازدارندگی نظامی در دسترس، بهترین گزینه بود.

 

البته به نظر میرسد که وقتی از آن زمان (سالهای بعد از جنگ) مقداری دور شدیم و با از دست داد عزیزانی چون شهید ستاری نیروی هوایی تا حدودی اهمت خود را در بین مسئولین نظامی و تصمیم گیران سیاسی از دست داد که به حمدالله این دید بعد از جنگ سوریه دوباره تغییر کرد و روزنه های امید برای احیای نیروی هوایی و باز پس گیری برتری هوایی در منطقه نمایان شد.

 

این مسئله نه فقط برای ایران بلکه در مورد تمام کشور ها روشن است که در صورت عدم وجود محدودیت های تکنولوژیکی، زیرساختی، تحریمی و مالی ایجاد نیروهای نظامی چندگانه بهترین گزینه است و هیچ نیرویی جای دیگری را پر نمی کند بلکه همگی مکمل یکدیگر و به منزله انگشتان یک دست اند.

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظرم همچنان در پاسخ به این سوال به علت تعدد فاکتورهای دخیل تا یک بررسی جامع طبق یک پروتکل مشخص انجام نشه به یک توافق کلی نمیشه رسید.

 

ولی روی برخی موارد میشه توافق داشت (من از همون ابتدا اعتقادم بر این بوده که شرایطی که ایران مثلا در انتهای جنگ داشت و ویژگی های تهدیداتی که باهاش روبرو بود و امکاناتی که داشت بهترین راه ممکن را انتخاب کرد و به سمت توسعه موشکی رفت، هوشمندانه ترین و عاقلانه ترین و بهینه ترین راهی که ممکن بود انتخاب بشه (در نبرد نابرابر دو جبهه رو در رو و تنها ابزار نظامی موجود که این خلا را میتونست به شکل نامتقارن پر کنه با توجه به پدافند موشکی غایب در اون زمان و توان هوایی که امکان مقابله با نیروی هوایی را حتما داشت ولی موشکی را خیر)   با توجه به سطح و زمان و کمیت و کیفیت تهدیدات و در مقابل امکانات و زمان و اقتصاد و دسترسی ها و همکاری ها و اولویت ها برای: 1.رفع تهدید در بلندمدت و همزمان 2. امکان مقابله کوتاه مدت)

 

ولی الان در بحث خرید جنگنده هم معتقدم ما برای برخی موارد خاص خصوصا در زمان صلح (همسایگان و عملیات های زمان صلح که برای دفع تهدید تا مقابله و بازیهای نمایشی قدرت در آسمان و دفاع از مرزها ) و همچنین افزودن چند فاکتور به زمان جنگ برای پیچیده تر کردن محاسبات دشمن در استفاده از حریم هوایی همسایگان میتونیم و باید از فرصت خرید جنگنده هم استفاده بکنیم.

 

بحث اصلی ماجرا ولی اونجاست که به نظرم توافق نسبی وجود داره که انتخاب توسعه موشکی با توجه به تمام فاکتورها انتخاب درست و هوشمندانه ای بوده ولی نقدی که وجود داره به عدم سرمایه گذاری در مثلا بخش هوایی همزمان و توامان هست که بر این فرض استوار هست که امکانش بوده و نشده. یا میتونسته بخشی از موشکی را به خودش اختصاص بده و نداده. که چون دارای مجهولات و ابهامات زیادی است یک حکم قطعی نمیشه داد که آیا امکانش بوده و نشده یا اینکه چنان عرصه تنگ بوده که مجبور به قربانی کردن هوایی به پای موشکی برای رفع تهدید فوری تر و مهمتری شده (با توجه به قدرت نامتعادل دشمنی که باهاش طرف بودیم در بحث هوایی و پدافند) یا اینکه اصلا با توجه به شخص محوری برنامه ها موشکی شانس طهرانی را داشت ولی هوایی اشنس ستاری را خیلی زودتر از دست داد و قصد و غرضی در کار نبوده و تنها آدم درستش با توجه به اون سیستم قدیمی وجود نداشته. که میبینیم بعد از شهید طهرانی مقدم ها و سالها بعد از شهید ستاری ها توجه به شکل سیستماتیک توسعه متوازن هم بیشتر شده و البته شاید این مهیا نمیشد مگر پشتوانه موشک هایی که اجازه میده با فراغ بال بیشتری سراغ طرح های موازی رفت چون یک بازدارندگی نسبی ایجاد شده.

 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فکر نکنم با تمام بحث هایی که در این تاپیک و چند تاپیک دیگر در طول سالیان گذشته شده است دیگر کسی تردیدی داشته باشد که یگانهای موشکی به هیچ عنوان نمی توانند و نخواهند توانست جایگزین یک نیروی هوایی پویا و کاربردی شوند. از سوی دیگر واقعیت این است که با وجود همه ادعاها، راهبرد موشکی جناب شمخانی و دوستان هرچه بوده تاکنون امتحان خود را پس نداده است و البته شاید یک دلیل آن این باشد که خود این راهبرد مانع از آزمایش شدن خودش شده است. به بیان دیگر دشمنان از ترس موشک باران شدن زیرساخت‌های صنعتی و نظامی خود جرأت تازش به ایران را نداشته اند که نشان از موفقیت این راهبرد دارد. دلیل دیگر هم می تواند این باشد که برخلاف شانتاژ رسانه ها، شاید اصولا” کشورهای دیگر قصد جدی و برنامه ریزی شده برای تازش به ایران نداشته اند. به هرحال هرچه بوده است، دو سه دهه گذشته را بدون جنگ و خونریزی در مرزها و درون کشور پشت سر گذاشتیم.

از سوی دیگر مشخصا” نمی توان به کمبود بودجه یا فناوری به عنوان بهانه ای برای وضعیت اسفبار کنونی نیروی هوایی استناد کرد:

- هزینه های طراحی، ساخت، و نگهداری یک شهر موشکی اگر از هزینه های مشابه برای یک پایگاه هوایی بیشتر نباشد، قطعا” کمتر نیست. 

- درباره نیروی هوایی، برخلاف صنعت موشکی، نیازی نبود از صفر شروع کنیم و بسیاری از زیر ساخت‌ها در کشور وجود داشت. صنایع هوایی ایران از اوایل دهه پنجاه خورشیدی تعمیرات اساسی بسیاری از پرنده های نیروی هوایی را انجام می دادند و کارشناسان زیادی در این زمینه در داخل و خارج از کشور آموزش دیده بودند. فناوری ساخت جنگنده ای مانند اف -۵ دستیافتنی تر از موشک هایی مانند موشک خرمشهر بود.

- در طول سه دهه گذشته تنها بخش بسیار کوچکی از نوسان گیری های سالیانه ای که حکومتیان از نرخ دلار، طلا، خودرو، تعرفه ها و مالیات ها، تفاوت بهای نفت در بودجه با بهای واقعی، ... به جیب زده اند کافی بود تا اکنون نیرویی هوایی حتی به مراتب قدرتمند تر از نیروی هوایی شاهنشاهی داشته باشیم.  

-  با مشاهده گفتگوهای اخیر سرهنگ حمزه ای با خلبانان نیروی هوایی کاملا” متوجه می شوید که عزیزان خلبان که در درون نیرو هستند و قطعا” از ما و شما بهتر می دانند که آنجا چه خبر است، چه دل پُری دارند. به ویژه گفتگوی ایشان با سرهنگ اصغر شفیعی به مناسبت سالروز شهادت جناب ابوعطا را تماشا کنید. هر دوی این بزرگواران خلبانان پس از جنگ هستند و در درون خود این سیستم پرورش یافته اند.

- توسعه نیروی هوایی فقط توسعه سخت افزاری در زمینه خود هواپیماها نیست. آیا شما دوستان توسعه زیر ساختی، نرم افزاری، آموزشی هم در نیروی هوایی مشاهده کرده اید؟ چند پایگاه جدید هوایی در کشور در چهار دهه گذشته درست شده است؟ کدام یک از پایگاههای قدیمی به درستی و راستی بازسازی شده اند؟ چند رزمایش مشترک با کشورهای دیگر انجام شده است؟ چرا بوی گند دستشویی های مهم‌ترین پایگاه هوایی کشور از چند ده متری قابل استشمام است؟ چرا خلبانان گرامی فیزیک بدنی درستی نداشته و بسیاری از آنها شکم به هم زده اند؟ 

اگر جملات بالا را چند بار با دقت و بدون تعصب بخوانید متوجه می شوید که اصلا” و ابدا” اراده و خواستی برای کمک به نیروی هوایی وجود نداشته است. خواستن، توانستن است و نتوانستن ناشی از نخواستن! حال دلیل این امر چیست، بحث جداگانه ای است. به عنوان نمونه دکتر سورنا ستاری سه سال پیش گفت موتور اوج قرار بود بیست سال پیش از آن به تولید انبوه برسد. چه شد که گروه شهید ستاری از رهبری نیروی هوایی حذف و تمامی برنامه های توسعه نیروی هوایی برای چند دهه متوقف شد؟ چرا خبر شهادت این گروه با تأخیر به عموم اعلام شد؟ چرا ابتدا اعلام شد هواپیمای ایشان در کیش، سپس در بندرعباس، و در نهایت در اصفهان سقوط کرده است؟ چرا بلافاصله پس از شهادت این بزرگوار، خانواده ایشان را از خانه های سازمانی ارتش بیرون انداختند؟ موضوع خیلی پیچیده تر از این حرف ها است.

ولی هرچه بود و هست حداقل ما اکنون دارای یک نیروی موشکی پویا و کاربردی هستیم که در جای خود جای سپاس دارد. به بیان دیگر، سرکوب نیروی هوایی مانع از توسعه نیروی موشکی نشد. در بسیاری موارد دیگر، سرکوب یک راهبرد در کشور به پیشرفت راهبرد دیگر نیانجامید. برای نمونه، سرکوب واردات خودرو با وضع تعرفه های وحشتناک و یا سنگ اندازی در تولید مشترک خودرو با خودروسازان خارجی به پیشرفت و بالندگی خودروسازان داخلی نیانجامید. حذف یارانه سوخت به کاهش مصرف آن کمکی نکرد، ...

ویرایش شده در توسط Brave_Heart
  • Like 2
  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فردا پس فردا همین پست رو مشرق نیوز به عنوان تحلیل اختصاصی می‌ذاره و می‌نویسه "شونصد دلیل برای اینکه ما موشک ساختیم و سراغ جنگنده نرفتیم" و از قضا یه عده از کابرای میلیتاری هم لینکشو کپی می‌کنن و میارن می‌ذارنش همین‌جا و دوباره شروع به تحلیل!!!! می‌کنن.

و این دوگانه‌ی موشک بهتر است یا جنگنده تا ابد ادامه خواهد داشت.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام علیکم

حقیقت این است که مطلب فوق، که برادرمان لطف کرده و زحمت ترجمه اش آن را کشیده اند را باید ابتدا با فضای ذهنی یک تحلیل گر عبری دید و مطالعه کرد و سپس نکات اخذ شده از آن را برای خودمان بومی سازی نماییم (شناخت دشمن برای دفاع یا حمله به آن ها در آینده) . در واقع باید فضا و ساختار تهدیداتی که رژیم صهیونیستی با آن مواجه است را هم مشاهده کرد.

این یک اصل است که برداشت های ما از جهان پیرامونمان مبتنی بر فضایی است که ما داریم در آن زیست می کنیم که یکی از آن ها فضای تهدیدات و ژئوپليتيك تهديد است که با آن مواجه هستیم.

:rose:

  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.