امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

دی ماه سالروز عملیات پیروزمندانه کربلای پنج است پس از پایان این عملیات بود که تلاش‌های بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ افزایش یافت.
سنگینی شرایط دشوار پس از عملیات كربلا - 4 ضرورت انجام عملیات دیگری را ایجاب می‌كرد. عملیاتی كه پیروزی آن تضمین شده باشد و ضمناً از جنبه نظامی و سیاسی بسیار ارزشمند باشد تا آثار نامطلوب كربلا-4 را جبران نماید.
ارزشمندترین منطقه موجود، شلمچه بود كه دشمن در آن مستحكمترین مواضع و موانع را داشت؛ بطوری كه عبور از آنها غیرممكن می‌نمود و با توجه به اصول نظامی شناخته شده و محاسبات كمی، ضریب موفقیت بسیار ناچیز بود و بالطبع تضمین پیروزی از سوی فرماندهان عملیات را غیرممكن می‌ساخت؛ لیكن ضرورت غیرقابل انكار ادامه جنگ در آن موقعیت و لزوم تسریع در تصمیم‌گیری پس از عملیات كربلا-4 سبب گردید كه صرفاً برای انجام تكلیف و با امید به نصرت الهی، تمامی نیروهای خودی اعم از رزمنده و فرمانده برای عملیات بزرگ كربلا-5 آماده شوند.

اهداف عملیات

تصویر
منطقه شلمچه به لحاظ اهمیت سیاسی و نظامی آن، به عنوان یكی از معابر وصولی شهر بصره، همواره در زمره اهداف قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. در صورت تسلط بر این منطقه، جمهوری اسلامی می‌توانست برتری خود در جنگ را به اثبات برساند.

موقعیت منطقه

منطقه عملیاتی شلمچه كه در جنوب شرقی شهر مهم بصره قرار گرفته و تقریباً نزدیكترین محور وصولی به این شهر به شمار می‌آید، به مناطق و محورهای زیر محدود می‌باشد:
از شمال، به آبگرفتگی جنوب زید
از شرق، به دژ مرزی ایران و عراق
از جنوب، به رودخانه اروند و اروند صغیر
از غرب، به كانال زوجی و شهرهای تنومه و الحارثه.

این منطقه از تعداد زیادی نهر، كانال، خاكریز، جاده و ... تشكیل شده است كه همه آنها در بخش شمالی اروند قرار دارند. همچنین، آبگرفتگي‌های متعددی در این منطقه وجود دارند كه از سوی ارتش عراق به عنوان موانعی در مقابل هرگونه نفوذ قوای جمهوری اسلامی ایجاد شده‌اند.

تصویر

استعداد دشمن

منطقه عملیاتی در حوزه پدافندی سپاه سوم عراق بود و سه لشكر 11 پیاده، 5 مكانیزه و 3 زرهی در این منطقه مستقر بودند.
با شروع عملیات، تعداد دیگری از لشكرهای عراق به تدریج در منطقه عملیاتی حضور یافتند. این لشكرها عبارت بودند از:
الف- پیاده:
لشكرهای 2، 4، 7، 8، 22، 32، 14، 15، 25، 18، 30، 29، 27، 28، 33، 20 و 35
ب- زرهی:
لشكرهای 6، 10 و 12
ج- مكانیزه:
لشكر 1
د- گارد ریاست جمهوری:
لشكرهای 1، 2، 3 و 6
در ذیل، تمامی یگان‌هایی كه به منطقه كربلا - 5 اعزام شدند، بر حسب تیپ آورده شده است:
الف- پیاده:
تیپهای 36، 4، 5، 29، 18، 19، 38، 39، 23، 22، 28، 45، 47، 48، 14، 44، 71، 72، 74، 75، 76، 78، 79، 81، 82، 83، 84، 88، 90، 91، 93، 94، 95، 96، 101، 102، 103، 105، 106، 107، 109، 111، 112، 113، 114، 116، 117، 118، 119، 120، 238، 412، 413، 417، 418، 421، 422، 423، 426، 428، 429، 430، 431، 435، 436، 437، 438، 439، 442، 443، 501، 502، 506، 603، 604، 605، 701، 702، 703، 704، 707، 801 و 805
ب- زرهی:
تیپهای 34، 6، 12، 26، 30، 16، 17، 42، 37، 50 و گردان تانك لشكر 11 پیاده
ج- مكانیزه:
تیپ‌های 27، 8، 20، 15، 25، 24، 46
د- گارد ریاست جمهوری:
تیپ‌های 4، 5، 6، 7، 8، 16، 17 پیاده، 2 و 10 زرهی، 1 مكانیزه، 3 نیروی مخصوص و 11 كماندو
هـ- نیروی مخصوص:
تیپ‌های 65، 66 و 68
و- كماندو:
تیپ‌های 1، 2 و 3 ستاد كل، هفت تیپ كماندویی از سپاه‌های هفت گانه و پنج گردان مستقل كماندو.
ز- توپخانه:
46 گردان

سازمان رزم خودی

براساس موجودی 200 گردان نیرو، سازمان رزم به شكل زیر طراحی شد:
قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص)
قرارگاه كربلا
لشكر 25 كربلا
لشكر 41 ثارالله(ع)
لشكر 19 فجر
لشكر 10 سیدالشهدا(ع)
لشكر 31 عاشورا
تیپ مستقل 33 المهدی(عج)
تیپ مستقل 18 الغدیر
تیپ مستقل 48 فتح
قرارگاه نجف
لشكر 17 علی‌بن‌ابیطالب(ع)
لشكر 5 نصر
لشكر 105 قدس
لشكر 155 ویژه شهدا
لشكر 21 امام رضا(ع)
تیپ مستقل 57 حضرت ابوالفضل(ع)
تیپ مستقل 29 نبی‌اكرم(ص)
تیپ مستقل 12 قائم(عج)
قرارگاه قدس
لشكر 27 محمد رسول‌الله(ص)
لشكر 7 ولی‌عصر(عج)
لشكر 8 نجف اشرف
لشكر 14 امام حسین(ع)
لشكر 32 انصارالحسین(ع)
تیپ مستقل 44 قمر بنی‌هاشم(ع)
همچنین، گردان مستقل 38 زرهی ذوالفقار، تیپ 20 زرهی رمضان و تیپ توپخانه 15 خرداد تحت امر قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) بودند. در مجموع، 24 گردان توپخانه آماده آتش وجود داشت.
در جریان عملیات نیز قرارگاه عملیاتی نوح و تیپ‌های مستقل 110 خاتم‌الانبیاء(ص) و 22 بدر به سازمان رزم عملیات ملحق شدند.

طرح عملیات

در همان بحث‌های اولیه طراحی مانور عملیات، چنین تدبیر شد كه یك محور هجوم در شمال منطقه پنج ضلعی و یك محور نیز در جناح راست آن، با عبور از كانال پرورش ماهی، قرار داده شود. در چنین صورتی، دشمن كه استحكامات منطقه را اغلب در جهت پدافند از شرق احداث كرده بود، با هجوم قوای جمهوری اسلامی از شمال به جنوب مواجه می‌شد.
به دلیل محدودیت زمین و وابستگی منطقه پنج ضلعی با جناح راست منطقه عملیات، مقرر شد قرارگاه كربلا ماموریت شكستن خط و گرفتن "جای پا"ی اولیه را به عهده داشته باشد و دو قرارگاه قدس و نجف با عبور از این "جای پا" منطقه تصرف شده را توسعه دهند.

شرح عملیات

فرمان آغاز درگیری در ساعت 01:35 مورخ 19/10/1365 - با رمز یازهرا(س) - به یگان‌های خط‌ شكن ابلاغ شد. نیروهای قرارگاه كربلا با درهم شكستن مواضع دشمن در محورهای كانال پرورش ماهی، منطقه پنج ضلعی و شلمچه درصدد برآمدند با یكدیگر الحاق كنند. قرارگاه نجف نیز كه در شب اول عملیات تنها با یك لشكر در جزیره بوارین - به منظور فریب دشمن - وارد عمل شده بود، توانست بطور موقت و محدود در خط اول ارتش عراق در این جزیره رخنه كند.
در ادامه عملیات، نیروهای خودی ضمن درهم شكستن دو پاتك عراق به سوی شلمچه پیشروی كرده و در ساعت 10 صبح به مجاورت كانال "هفت دهنه" رسیدند و با تصرف دو موضع هلالی شكل اول و دوم و موقعیت خود در منطقه پنج ضلعی و شلمچه را مستحكم كردند.
عملیات در شب دوم در حالی ادامه یافت كه دشمن با آگاهی از تلاش اصلی فرماندهی عملیات، یگان‌هایی را كه به فاو و سایر مناطق عملیاتی برده بود، به سرعت به منطقه شلمچه منتقل می‌كرد. بخش اعظم تلاش دشمن به عقب راندن نیروها از غرب كانال و نیز جلوگیری از ایجاد الحاق در مثلث نوك كانال معطوف شده بود. به همین خاطر، در این شب كه قوای قرارگاه‌های قدس و نجف وارد عمل شده بودند، عواملی همچون آتش دشمن، نداشتن مواضع مناسب برای پدافند و ... موجب شد تا فقط به انهدام نیروی دشمن و استحكام مواضع متصرفه در روز اول و نیز برهم ریختن آرایش نیروهایی كه خود را برای پاتك آماده می‌كردند، بسنده شود.

با آغاز روشنایی روز دوم عملیات، پاتك‌های سنگین دشمن - بیش از 20 مورد - در غرب كانال پرورش ماهی شروع شد كه در هر پاتك، رزمندگان خودی با تحمیل تلفات به یگان‌های دشمن، آنها را عقب می‌راندند.


تصویر

در شب سوم، پد " بوبیان"، بخشی از جاده آسفالت در جنوب كانال پرورش ماهی، پل دوم و نیز مواضع هلالی شكل نوك كانال به تصرف نیروهای قرارگاه كربلا درآمدند. نیروهای قرارگاه نجف نیز ضمن تصرف سومین موضع هلالی شكل، روی دژ مرزی پیشروی كرد. همچنین، قوای قرارگاه قدس حركت خود را در شرق نهر" دوعیجی "آغاز كرده و ضمن پاكسازی مواضع هلالی شكل سوم و چهارم، به جاده شلمچه دست یافتند و در نتیجه، یگان‌های دو قرارگاه قدس و نجف موفق شدند اهداف مرحله اول عملیات را تامین كنند.
در ادامه، یگان‌های قرارگاه قدس به منظور تصرف خط دشمن در مجاورت نهر جاسم به پیش رفتند، لیكن به دلیل مقاومت نیروهای عراقی كه تا صبح روز بعد ادامه داشت، مجبور شدند تا خطر نهر دوعیجی عقب‌نشینی كنند.

ساعت 9 صبح فشار هوایی و بمباران خطوط عملیاتی و عقبه‌های خودی همراه با بكارگیری سلاح‌های شیمیایی افزایش یافت و دشمن توانست نیروهای مستقر در محور كانال ماهی را عقب براند.
در شب چهارم نیز طرح عملیات شب قبل مجدداً تكرار شد و همه یگان‌ها - به جز یك یگان كه وارد بوارین شده بود - پس از انهدام نیرو و در نهایت با روشن شدن آسمان به خطوط پدافندی روز قبل خود بازگشتند تا برای آغاز ماموریت بعدی آماده شوند.
در ابتدای روز چهارم، پاتك دشمن به جزیره بوارین آغاز شد كه با تلاش نیروهای قرارگاه نجف این پاتك با ناكامی مواجه گردید. در محور قرارگاه كربلا نیز برای حفظ مواضع جناح راست و تثبیت موقعیت در منطقه كانال پرورش ماهی، نیروهای خودی به رها كردن آب مبادرت ورزیدند. به این ترتیب، پیشروی در این محور متوقف شد و عملیات با دو هدف اصلی "تصرف خط نهر جاسم" و "پاكسازی جزیره بوارین" ادامه یافت.
از ساعت 3 بامداد روز پنجم عملیات، دشمن پاتك خود را در غرب كانال ماهی همراه با شدیدترین و پرحجم‌ترین آتش توپخانه در طول جنگ آغاز كرد و نهایتاً پس از حدود 5/2 ساعت تنها توانست دو موضع هلالی شكل را بازپس گیرد.
با فرا رسیدن شب، یگان‌های قرارگاه نجف ماموریت دیگری را با هدف تصرف كامل بوارین و مقر دشمن آغاز كردند و موفق شدند فقط به هدف دوم (تصرف مقر دشمن) دست یابند.

در روزها و شبهای بعد نیز ، رزمندگان خودی طی درگیری‌های متعدد توانستند علاوه بر استقرار در شرق نهر جاسم، قسمتی از غرب این نهر را به عنوان "سرپل" به دست آورند.
متقابلاً، دشمن در حالی كه تلفات بسیاری را متحمل شده و زمین ارزشمند شرق نهر جاسم را از دست داده بود، با تداوم عملیات در غرب این نهر و پذیرش تلفات بیشتر، سرانجام برای جلوگیری از پیشروی قوای نظامی سپاه پاسداران، تعداد زیادی از یگان‌های خود را وارد منطقه كرد.
در این میان، با توجه به مشكلات، موانع و كمبودهای موجود به نظر می‌رسید تداوم عملیات در غرب نهر جاسم و دستیابی به كانال زوجی به سهولت امكان‌پذیر نیست. بنابراین، در تاریخ 7/11/1365 مقرر شد مهلت دوهفته‌ای به یگان‌های عمل كننده -فرصت بازسازی و تجدید قوا - داده شود تا آمادگی لازم را برای ادامه عملیات بیابند.
در شامگاه مورخ 3/12/1365، مرحله تكمیلی عملیات آغاز شد و نیروها با پیشروی در محور نهرجاسم موفق گردیدند چهارراه شلمچه را به تصرف خود درآوردند. متقابلاً، دشمن نیز با فرارسیدن صبح، علاوه بر انجام سه مورد پاتك - همراه با استفاده از سلاح شیمیایی - خطوط خود در این محور را تقویت كرد.
در ادامه عملیات، نیروهای خودی موفق شدند تا روز 13/12/1365 ضمن پیشروی در غرب كانال ماهی و تصرف هلالی شكل شوم و نیز تسخیر یكی از مستحكمترین قرارگاه‌های دشمن در منطقه، به انهدام نیروهای دشمن بپردازند.


تصویر

نتایج عملیات

عبور از موانع نفوذناپذیر دشمن در شرق بصره و حضور در حومه این شهر به گونه‌ای اهمیت یافت كه متعاقب این عملیات:

- موقعیت سیاسی و نظامی عراق تضعیف شد و در نتیجه حملات گسترده این كشور به مراكز اقتصادی، صنعتی و مسكونی ایران بار دیگر آغاز شد.
- اوضاع جبهه‌های نبرد به سود قوای نظامی ایران تثبیت شد و سپاه پاسداران یكی از ارزنده‌ترین تجارب نظامی خود را كسب كرد.
- تلاش‌های بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ افزایش یافته و به تصویب قطعنامه 598، كه در آن برای اولین بار تا حدودی نظریات جمهوری اسلامی ایران ملحوظ شده بود، در شورای امنیت سازمان ملل انجامید.
- حضور گسترده نظامی امریكا و متحدینش در خلیج فارس آغاز شد و یكی از هواپیماهای مسافربری ایران توسط ناوگان امریكا ساقط گردید.

- آخرین آمار انهدام نیروی دشمن از شروع عملیات كربلا 5 تا پس از عملیات تكمیلی كربلا 5 به شرح زیر است:
الف- انهدام 55 تیپ زرهی، مكانیزه، نیروی مخصوص و پیاده به میزان 100% و 67 تیپ به میزان 50%
ب- كشته شدن حدود 30 هزار نفر و مجروح شدن حدود 70 هزار نفر.
ج- به اسارت درآمدن 2650 نفر
د- انهدام 870 تانك و نفر، 1000 خودرو، 180 توپ صحرایی، 120 توپ ضدهوایی، 400 خمپاره انداز و تفنگ 106 میلمتری، 45 هواپیما و 7 هلی‌كوپتر
هـ- اغتنام 230 تانك و نفربر، 200 خودرو، 20 توپ صحرایی، 100 توپ ضدهوایی، 250 خمپاره‌انداز و تفنگ 106 میلیمتری و 100 دستگاه مهندسی.
پايان
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
درسهای کربلای 5 باید در دانشگاه تدریس بشود
امروز طرحهای عملیاتی سپاه ، در والفجر 8 ، در کربلای 5 ، در عملیاتهای مهم جنگ در طول چند سال ، درسهای قابل استفاده برای همه دانشگاههای جنگ است . کسانی که اهل دانش نظامی هستند ، می دانند یکی از دشوارترین و غیر قابل دسترس ترین تاکتیکهای نظامی و جنگی عبور از رودخانه است ، آنوقت عبور از رودخانه ، در والفجر 8 ، آن هم رودخانه اروند اعجاب انگیز است . در هیچ دانشگاهی هم این را نخوانده بودند ، اما امروز کاری که آنها کردند ؛ در دانشگاهها می تواند تدریس بشود و تدریس هم می شود . همین الآن ، همین حالا دارد تدریس می شود . یا ( عملیات ) کربلای 5 و انهدام دژهای تسخیرناپذیر عراق که به وسیله شورویهای آن روز به وجود آمده بود و یک تاکتیک غیر قابل ضربه و ضد ضربه بود . می گفتند اصلا ضد تدبیر ندارد ، به هیچ تدبیری نمی شود آن را از بین برد . تاکتیکی است که ضد تاکتیک ندارد . واقعش هم ، همین جور بود . اگر ابتکار نظامی برخاسته از شور ایمان و فداکاری بچه ها نبود ، همین جور بود . قابل دسترس نبود ...

فرمانده کل قوا آیت الله خامنه ای
23/7/1374

منبع : آوینی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این عملیات واقعا عملیاتی تاریخ بود و در آن به اندازه یک لشکر از دشمن غنایم و اسیر گرفته شد و به اندازه چند لشکر نیز به دشمن تلفات وارد کردیم.

- آخرین آمار انهدام نیروی دشمن از شروع عملیات كربلا 5 تا پس از عملیات تكمیلی كربلا 5 به شرح زیر است:
الف- انهدام 55 تیپ زرهی، مكانیزه، نیروی مخصوص و پیاده به میزان 100% و 67 تیپ به میزان 50%
ب- كشته شدن حدود 30 هزار نفر و مجروح شدن حدود 70 هزار نفر.
ج- به اسارت درآمدن 2650 نفر
د- انهدام 870 تانك و نفر، 1000 خودرو، 180 توپ صحرایی، 120 توپ ضدهوایی، 400 خمپاره انداز و تفنگ 106 میلمتری، 45 هواپیما و 7 هلی‌كوپتر
هـ- اغتنام 230 تانك و نفربر، 200 خودرو، 20 توپ صحرایی، 100 توپ ضدهوایی، 250 خمپاره‌انداز و تفنگ 106 میلیمتری و 100 دستگاه مهندسی.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يكي از معروفترين و به ياد ماندني‌ترين عملياتي كه در دوران دفاع مقدس صورت گرفته است و توانسته ذهن بسياري از رزمندگان اسلام را به خود مشغول نمايد، عمليات كربلاي 5 است. اين عمليات در تاريخ 19 دي ماه سال 1365، حدود يك سال و نيم قبل از پايان جنگ تحميلي در منطقه غرب شهر خرمشهر و در محور شلمچه به سوي بصره انجام شد.
حال كه حدود بيست و سه سال از سپري شدن و انجام عمليات كربلاي 5 و نيز بيش از بيست سال از زمان پايان يافتن جنگ تحميلي مي‌گذرد، فرصت مناسبي است تا برخي از كمتر گفته‌ها و كمتر شنفته‌ها درباره مسائل جنگ از ابعاد گوناگون مورد ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار گيرد. در اين بررسي مي‌بايستي در كنار بحث از پيروزي‌ها، رشادت‌ها، شجاعت‌ها و فداكاري‌هايي كه بسيار مهم و غرور آفرين است، ساير اتفاقات، مسائل و مشكلات مربوط به هر دوره از جنگ، وضعيت و شرايط دشمن، فشارهاي وارده بر رزمندگان اسلام و بر مردم كشور و نيز ارزيابي و تحليل هر عمليات به صورت جداگانه و نيز مجموعه نبردها در كنار يكديگر، صورت گيرد تا وقايع و حوادث جنگ، بهتر و واضح‌تر براي همگان و علاقمندان روشن شود. تاكنون، در اكثر مطالب انتشار يافته، بيشتر به شكل عاطفي و حماسيِ جنگ پرداخته شده است و كمتر ابعاد گوناگون و مؤلفه‌هاي مختلف هر عمليات به شكل تحليلي و عميق مورد بررسي، ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار گرفته است. در اين نوشتار سعي شده است كه به نقاط قوت و ضعف شرايط تصميم گيري در مورد اجراي عمليات كربلاي 5 پرداخته شود و برخي از مشكلات آن مورد اشاره قرار گيرد و به شرايط سخت آن دوران، نگاهي هر چند مختصر، افكنده شود.
در سال‌هاي پاياني جنگ تحميلي، توان رزمي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران، فقط امكان انجام يك عمليات بزرگ را ميسر مي‌ساخت. زيرا توان اقتصادي و پشتيباني كشور اجازه نمي‌داد كه بيش از سالي يك بار، عملياتي تعيين كننده و بزرگ انجام شود. از سال 1362 به بعد، معمولاً امكانات و تجهيزات لازم براي اجراي يك عمليات جمع آوري مي‌شد و همه نيروها، بسيج مي‌گرديدند تا يك عمليات بزرگ برنامه‌ريزي و تدارك شود.
در اين سال ها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، به عنوان تنها قدرت تهاجمي جمهوري اسلامي ايران، قادر بود تا سالانه حدود يكصد تا يكصد و پنجاه گردان نيروي آفندي را از بين مردم داوطلب سازماندهي نموده و با كمك آن‌ها يك نبرد بزرگ را انجام دهد. لازم به ذكر است كه بهترين شرايط براي بسيج نيروهاي مردمي در پاييز و زمستان هر سال بود. در آن زمان قدرت تهاجمي ارتش بعثي، معمولاً دو برابر توان آفندي رزمندگان اسلام بود.
عمليات كربلاي 5 يكي از سخت‌ترين و دشوارترين عمليات دوران جنگ تحميلي است كه در 19 دي ماه سال 1365 هجري شمسي طرح‌ريزي و اجرا گرديد. بخشي از اين عمليات كه به نام كربلاي 4 خوانده مي‌شد به دليل عدم موفقيت و هوشياري دشمن در ابتداي اجرا، كنار گذاشته شد و محور اصلي عمليات كه از شلمچه به سمت بصره بود، انجام شد.

تدارك گسترده براي تأمين نيروهاي داوطلب

از آنجا كه طرح ريزي و اجراي هر نوع عملياتي در جنگ با شركت و حضور نيروهاي داوطلب بسيجي امكان پذير مي‌بود، بنابراين قبل از شروع و اقدام به انجام عمليات كربلاي4، تبليغات گسترده‌اي صورت گرفت تا بتوان نيروي رزمنده مورد نياز اين عمليات را فراهم آورد. در توجيه فراخوان عمومي به مردم وعده انجام يك عمليات سرنوشت ساز داده شد. با تلاش‌هاي فراوان صورت گرفته، سپاهِ يكصد هزار نفريِ حضرت محمد (ص) براي انجام اين عمليات بزرگ از بسيجيان داوطلب مردمي عازم جبهه‌هاي جنگ شدند. لازم به ذكر است كه در آن روزها، اقبال مردم براي رفتن به جبهه‌هاي جنگ كاهش يافته بود؛ به گونه‌اي كه برخي از مسئولان عالي رتبه كشور معتقد بودند كه سپاه قادر به جمع كردن دو هزار نفر از مردم هم، نيست. اين در حالي بود كه طرح ريزي و انجام يك عمليات بزرگ نياز به حضور ده‌ها هزار نفر از بسيجيان داوطلب داشت تا بتوان گردان‌هاي رزمي مورد نياز را با كمك آنان سازماندهي نموده و واحدهاي تهاجمي را براي شكستن خطوط مستحكم دشمن و انهدام وي شكل داد. بدين منظور واحد بسيج مستضعفين سپاه، دست به ابتكار جديد زد و اعزام سپاه يكصد هزار نفري حضرت محمد (ص) را براي هفته بسيج سال 1365 در سالگرد تأسيس بسيج در روز 5 آذر در دستور كار خود قرار داد. براي تشويق مردم به حضور گسترده در جبهه‌هاي جنگ، 21 هزار پايگاه مقاومت بسيج كه در آن سال در سراسر كشور، توسعه يافته بودند مأمور شدند تا با تماس و ارتباط با مردم، چنين نيرويي را فراهم آورند. حجت الاسلام محمد علي رحماني كه در آن ايام مسئوليت واحد بسيج سپاه را برعهده داشتند مي‌گويند كه با تفأل بر قرآن، اين سپاه به نام حضرت محمد (ص)، خوانده شد زيرا در مراجعه به قرآن مجيد سوره محمد (ص) آمده بود. در آن سال حضرت امام خميني از اينكه يكبار ديگر مردم با حضور گسترده خود در جبهه ها، توانستند قدرت جديدي را بيافرينند اظهار رضايت نموده و مسئولين مربوطه را دعا مي‌كردند.




نگاهي به روند برنامه ريزي و اجراي عمليات كربلاي 4

از اوايل سال 1365 كه پاتك‌هاي دشمن در منطقه عملياتي والفجر8، دفع گرديد و مثلث فاو به طور كامل تثبيت شد، نياز به تعيين يك راهبرد جديد نظامي براي كشور بود تا بتوان براساس آن، سلسله عملياتي را طراحي نمود تا دشمن را به زانو درآورد. در آن زمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه تنها توان و قدرت و بازوي تهاجمي ايران بود مي‌توانست سالانه يك عمليات بزرگ را برنامه ريزي و اجرا نمايد. بدين منظور معمولاً سپاه سالانه بين 100 تا 150 گردان رزمي را آماده مي‌كرد و در تابستان و پاييز تعداد عمليات كوچك و محدود و در فصل زمستان يك عمليات بزرگ را به ثمر مي‌رساند. طبيعتاً چنين شيوه‌اي كه دشمن با آن آشنا شده بود نمي‌توانست راهكار اساسي براي تعيين تكليف جنگ باشد. بنابراين راهكار اساسي براي مقابله با تاكتيك پاتك‌هاي سنگين دشمن، پس از انجام يك عمليات از سوي رزمندگان اسلام و نيز غافلگير كردن دشمن نسبت به محور تلاش اصلي تهاجم قواي اسلام، حمله به مواضع وي از چند محور و هر محور با استعدادي حدود 100 گردان تهاجمي بود. سپاه در چنين شرايط پيشنهاد كرد تا براي تصرف بصره نيرويي بيش از 400 گردان آماده شود. البته اين طرح به دلايل مشكلات اقتصادي كشور، مورد موافقت مسئولين كشور قرار نگرفت و در نهايت قرار شد تا براي انجام عمليات سرنوشت ساز سال 1365، حدود 250 گردان رزمي آماده گردد.


اهداف عمليات كربلاي 4

در همه دوران جنگ تحميلي، رسيدن به شهر بصره، به دليل اهميت سياسي و نظامي آن، جزء اهداف قواي نظامي ايران به شمار مي‌رفته است. عمليات كربلاي 4، در تلاش بود تا با عبور يگان‌هاي رزمي از اروند از يك سو و حمله از محور شلمچه به عنوان يكي از معابر وصولي به شهر بصره، بخشي از اهداف عمليات بيت المقدس در سال 1361 را كه به دليل كمبود نيرو و توان رزمي، نتوانسته بود به آن دسترسي پيدا بكند، تحقق بخشد. در چنين شرايطي برنامه ريزي براي انجام عمليات كربلاي4 به منظور رسيدن به «شرق بصره و منطقه تنومه» در محدوده سپاه سوم ارتش بعثي از يك سو و «عبور از اروند رود و رسيدن به منطقه زبير» در محدوده سپاه هفتم ارتش بعثي از سويي ديگر در دستور كار قرار گرفت. عمليات كربلاي 4 در تاريخ سوم دي ماه سال 1365 در منطقه‌اي به عرض حدود 40 كيلومتر از پاسگاه زيد عراق تا تقاطع رودخانه‌هاي اروند و كارون، انجام پذيرفت. برنامه اين نبرد، عبور رزمندگان اسلام از اروند رود، در جنوب شهر خرمشهر و مقابل شهر آبادان و آن سوي جزيره مينو، طرح ريزي شده بود و قرار براين بود تا منطقه جزيره ام الرصاص و ابوالخصيب واقع در 12 كيلومتري جنوب بصره، به تصرف قواي ايران درآيد و در نهايت رزمندگان اسلام، بتوانند خود را به منطقه زبير برسانند. محور اصلي تك در اين عمليات، عبور از اروند رود بود و محور شلمچه و پنج ضلعي به عنوان محور تك پشتيباني، در نظر گرفته شده بود.


اقدامات دشمن

غافلگير شدن ارتش بعثي در عمليات والفجر 8 كه حدود يك سال قبل ازآن، از سوي لشكرها و تيپ‌هاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي انجام شده بود، باعث شده بود تا دشمن تدابير و اقدامات لازم را براي كشف مكان و زمان عمليات بعدي جمهوري اسلامي ايران به كار گيرد. ارتش بعثي در اين راه از تصاوير ماهواره‌اي و از عكس‌هاي هوايي هواپيماهاي آواكس آمريكايي، مستقر در كشور عربستان و نيز از نفوذ جاسوسي سازمان منافقين، بهره مي‌برد. فرماندهان ارتش بعثي پس از انجام يك بازرسي ميداني، در آذر ماه سال1365 از خطوط مقدم جبهه در اروند رود، امكان عبور رزمندگان اسلام از اروندرود را منتفي دانسته و با توجه به تجربيات بدست آمده از عمليات والفجر 8 و نيز تمركز قواي ايران در شلمچه و در حاشيه اروند رود، احتمال عمليات نيروهاي ايراني را در اين منطقه و نيز منطقه هورالهويزه، متصور مي‌دانستند. لازم به ذكر است كه سپاه هفتم ارتش بعثي كه در حاشيه اروند رود مستقر بود، با استفاده از تجربيات عمليات فاو، روش‌ها و تاكتيك‌هاي جديدي را براي مقابله با عبور غواصان از اروند رود و نيز شكستن خطوط اول خود، ابداع كرده كه آنها را در زمان اجراي عمليات كربلاي 4 عليه قواي اسلام، بكار گرفت.


تاكتيك‌هاي ارتش بعثي
تاكتيك مهم دشمن براي ممانعت از عبور رزمندگان اسلام از اروند رود، عبارت بود از
1-كسب هوشياري مداوم نسبت به تحركات رزمندگان اسلام از طريق جمع آوري اطلاعات از برنامه‌هاي قواي اسلام با كمك عكس‌هاي هوايي، شنود مخابراتي و مشاهده فعل و انفعالات جبهه خودي از طريق دكل‌هاي ديده باني و بازجويي از اسرا.
2-پرتاب مرتب منورهاي مختلف به منظور روشن نمودن فضاي اروند رود در شب
3-تيراندازي مداوم از طريق تيربارهاي مستقر در خط اول خود در كنار اروند رود بر روي رودخانه به منظور جلوگيري از حركت غواص‌ها
4-زير آتش قرار دادن عقبه گردان‌هاي خط شكن با آتش سلاح‌هاي مختلف.


هوشياري و آگاهي دشمن
از دو هفته قبل از عمليات كربلاي4، قرارگاه خاتم الانبياء (ص) ـ مركز عمليات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ـ كه در محلي به نام فاطميه مستقر بود، احساس كرده بود كه دشمن تا حدي از انجام اين عمليات با خبر شده است. سردار احمد سوداگر در مصاحبه با پايگاه اينترنتي بازتاب، در هفته دفاع مقدس سال 1385 مي‌گويد: من در حين عمليات كربلاي5،كالكي را از يكي از سنگر‌هاي دشمن در جزيره بوارين پيدا كردم و نشان فرمانده سپاه دادم و گفتم كه اين كالك، نقشه عمليات خودمان و مربوط به طرح عملياتي كربلاي 4 است كه به زبان عربي نوشته شده است. در آن هنگام يكي از كالك‌هاي خودمان نيز همراهم بود و آن را در كنار كالك پيدا شده گذاشتم و ديدم بسيار شبيه به هم هستند. در كالك پيدا شده، نام همه لشكرها و يگان‌هاي عمل كننده سپاه در عمليات كربلاي 4، نوشته شده بود. مفهوم يافتن آن كالك از سنگر دشمن، اين بود كه در عمليات كربلاي4، فردي، اطلاعات را برده و به ارتش بعثي داده است. البته بعداً معلوم شد كه اين كالك، نقشه مربوط به برنامه ريزي‌هاي دو دوره پيش از طراحي نهايي عمليات كربلاي4 است و 3 ماه با تصميم نهايي و نقشه قطعي عمليات فاصله دارد.


شب عمليات وقتي كه نبردها آغاز شد و يگان‌ها براي شكستن خط اول دشمن دست به كار شدند، معلوم شد كه واحد‌هاي دشمن، هوشيار وآماده رويارويي با رزمندگان اسلام بوده و كاملاً مجهز و مهيا براي درگيري مي‌باشند. در واقع مي‌توان گفت كه ارتش بعثي به تاكتيك ويژه اين عمليات كه عبور غواصان خط شكن از بين دو جزيره ام الرصاص و ام الطويل و رسيدن به ساحل جنوبي اروند رود را متوجه شده بود. با آغاز تهاجم قواي اسلام، ارتش بعثي بلافاصله عليه رزمندگان اسلام وارد عمل شد و پاتك‌هاي خود را آغاز كرد. صدام، اين ضد حمله را حصاد الاكبر يعني «دروي بزرگ» نامگذاري كرد.


ناكامي عمليات كربلاي 4
فرمانده كل سپاه، پس از اطمينان از اينكه ادامه عمليات و تهاجم، موفقيت چنداني را در پي نخواهد داشت عليرغم اينكه برخي از يگان‌ها توانسته بودند تا از اروند رود عبور كرده و تا حدي جلو بروند و خطوط اول دشمن را شكسته و حتي قسمتي از منطقه ابوالخصيب را نيز تصرف كرده بودند، ادامه عمليات را متوقف كرده و در اوايل صبح به نيروها دستور بازگشت داده شد و تا اندكي گذشته از بعدازظهرِ روز اول عمليات، همگي لشكرها و تيپ‌هاي تك كننده، به مواضع قبلي خود بازگشتند.

دلايل عدم موفقيت عمليات كربلاي 4
به نظر مي‌رسد كه اين عمليات به علل و دلايل ذيل با ناكامي مواجه شد.
1- نَشت اطلاعاتي و تلاش دشمن جهت كسب آگاهي از نيروهاي خودي از طريق برخي افراد جاسوس
2- اخبار و اطلاعاتي كه دشمن از ماهواره‌هاي خارجي دريافت مي‌كرد.
3- پي بردن دشمن به تاكتيك‌هاي قواي ايران در عبور از رودخانه و نحوه ي شكستن خط و حمله به مواضع دشمن


نكات فوق را مي‌توان از عمده عوامل عدم موفقيت در عمليات كربلاي 4 به شمار آورد. بدين ترتيب، عمليات يك روزه كربلاي 4، بدون نتيجه قابل قبول و به منظور كم شدن تلفات خودي متوقف شد و از ادامه تك توسط ساير يگان‌هاي دنبال پشتيبان جلوگيري به عمل آمد.
لازم به ذكر است كه در آن زمان، براي شناسايي، برنامه ريزي و طراحي عمليات كربلاي4، و نيز براي بازسازي و تجهيز لشكرها و تيپ‌هاي سپاه، بيش از هشت ماه وقت صرف شده بود تا آمادگي لازم براي اجراي عمليات به وجود آيد. از سوي ديگر براي انجام اين عمليات 270 گردان نيروي رزمي از سوي سپاه تدارك ديده شده بود كه به دليل متوقف شدن عمليات، حدود 210 گردان آن هنوز وارد عمل عليه دشمن نشده بودند.

منبع: ایرنا برگرفته از نوشته های دکتر حسين علايي
کتاب عملیات های دفاع مقدس در یک نگاه

ادامه دارد...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
روند تصميم‌گيري براي انجام عمليات كربلاي 5
ناكامي در عمليات كربلاي 4، به شكل نا مطلوبي موقعيت برتر جمهوري اسلامي ايران را كه با فتح فاو حاصل شده بود، تحت تأثير قرار داد. شايد اگر عمليات كربلاي4 در تاريخ 3/10/65 كه بر آن، نام «عمليات سرنوشت‌ساز» نهاده بودند موفق مي‌شد، عملياتي به نام كربلاي5 در منطقه شلمچه، صورت نمي‌گرفت. معمولاً ناكامي‌ها، شكست‌ها، عدم پيروزي‌ها، مشكلات و پيچ و خم‌هاي موجود بر سر راه هر عمليات، برخي از رزمندگان و مسئولين جبهه‌هاي نبرد را منفعل، بعضي‌ها را عصباني و ناراحت و برخي را به فكر فرو مي‌برد و آنها را براي حركت و اقدام آينده، وادار به‌انديشيدن و تفكر مي‌كند. آنها اقدامات و تلاش‌هاي گذشته و تحولات نبردهاي انجام شده را مورد بررسي قرار داده، نقد مي‌كنند و با ارزيابي نقاط قوت و ضعف عمليات نا موفق و ناكام انجام شده، راهي را براي رسيدن به پيروزي در آينده مي‌جويند.




اقدامات فريب و برنامه ريزي مجدد
پس از ناكامي در عمليات كربلاي4، تصميم بر آن گرفته شد كه با انجام اقداماتي، به دشمن نشان داده شود كه عمليات اصلي سالانه ايران، همين نبرد بوده و آن هم به شكست انجاميده است. البته همين طور هم بود و دشمن هم درست فهميده بود. ولي دشمن متوجه نشد كه ايران درصدد است كه از اين شكست و از اين عدم موفقيت، به عنوان مقدمه‌اي براي يك پيروزي جديد در طراحي عمليات آينده استفاده كند. تبليغات ايران هم در آن زمان، براي به اشتباه‌انداختن دشمن، اين عمليات را نبردي مي‌خواند كه ضربات مهلكي بر دشمن وارد كرده و آن را تهاجمي مهم و تعيين كننده به شمار مي‌آورد. سپاه در اين شرايط، بلافاصله خود را براي طراحي مجدد و اجراي عمليات، در نيمي ديگر از منطقه عملياتي نبرد كربلاي4 يعني از محور شلمچه تا كانال ماهي، خود را آماده مي‌كرد. بلافاصله پس از پايان گرفتن عمليات كربلاي 4 كه در آن شصت گردان از نيروهاي رزمنده، وارد عمل شدند، فرمانده كل سپاه سه تن از فرماندهان را به پايگاه هوايي اميديه كه فرمانده جنگ حجه الاسلام و المسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني در آنجا مستقر بود اعزام و به ايشان اعلام نمود كه سپاه ظرف ده روز آينده در منطقه شلمچه وارد عمل خواهد شد گرچه در آن زمان بسياري از فرماندهان لشكرهاي سپاه، درباره موفق بودن يك عمليات گسترده در شلمچه دچار ترديد بوده و از سوي ديگر براي آماده كردن واحد‌هاي خود، نياز به زمان داشتن ولي بلافاصله پس از خاتمه عمليات كربلاي 4، طرح چگونگي انجام مانور در منطقه شلمچه تعيين و به آنها اعلام گرديد. بنابراين در واقع مي‌توان گفت كه عمليات كربلاي5، مرحله دوم و يا نيمه ديگر عمليات كربلاي4 بود.




ضرورت انجام عمليات كربلاي 5
انجام عمليات كربلاي 5، مي‌توانست تا حدودي بحران روحي ناشي از عدم موفقيت و ناكامي در عمليات كربلاي 4 را جبران نموده و آن را پشت سر بگذارد. از سوي ديگر در آن زمان، دشمن بطور مرتب به مراكز صنعتي كشور، نيروگاه‌هاي برق، كارخانه ها، ايستگاه‌هاي راه آهن و قطارها و پادگان‌هاي نظامي، حملات هوايي انجام مي‌داد، به طوري كه شرايط به گونه‌اي شده بود كه اكثر نيروگاه‌هاي برق كشور با نيمي از ظرفيت خود كار مي‌كردند. كمبود برق باعث شده بود كه مردم اكثر نقاط كشور روزانه حدود سه ساعت برق نداشته باشند كمبود برق موجب مشكلاتي براي كارخانجات از جمله براي كارگاه‌هاي ساخت قايق‌هاي مورد نياز جبهه‌هاي جنگ شده بود رفتن برق بعضاً موجب قطعي آب نيز مي‌گرديد. بمباران‌هاي دشمن ادامه داشت. در حملات هوايي به پايگاه هوانيروز باختران حدود چهل بالگرد نظامي خسارات جدي ديده و 9 خلبان شهيد شدند هر روز كشتي‌هاي ايران در خليج فارس مورد حمله قرار مي‌گرفتند حملات ارتش بعثي به مناطق مسكوني و به مردم بي پناه به طور بي‌سابقه‌اي افزايش يافته بود و جنگ شهرها ادامه داشت. در اين شرايط، فشار براي انجام يك عمليات بزرگ در جبهه‌هاي جنگ به منظور پاسخ دادن به شرارت‌هاي دشمن، بر روي رزمندگان اسلام زياد بود. نظر امام خميني بر اين بود كه هر كجا مي‌خواهيد عمل كنيد ولي به دشمن زمان ندهيد بنابراين كشور و شرايط جنگ، در آن زمان، نياز به يك عمليات موفق بزرگ داشت تا هم قواي دشمن در مواضع پدافندي باقي بمانند و هم بتوان با يك پيروزي نظامي، راه را براي تلاش‌هاي سياسي مسئولان كشور، جهت پايان دادن به جنگ تحميلي باز كرد و هم بتوان با انجام يك عمليات بزرگ در جبهه‌هاي جنگ، پاسخي به تهاجمات دائمي دشمن در حمله به تأسيسات نفتي ايران و نيز به مردم بي پناه در شهر‌هاي مختلف كشور داد. لازم به ذكر است كه در اوايل سال 1365 در ارزيابي وضعيت دشمن،
فرماندهان سپاه به اين نتيجه رسيدند كه اگر جمهوري اسلامي ايران پس از تصرف فاو نتواند گام‌هاي بلند‌تري برداشته و عمليات وسيع‌تر و گسترده‌تري را نسبت به عمليات والفجر8 انجام دهد ارتش بعثي با تمركز قواي خود به مواضع رزمندگان اسلام حمله خواهد كرد و جنگ جديدي را در جبهه‌هاي زميني آغاز خواهد كرد.




وضعيت دشمن پس از پايان عمليات كربلاي 4
با تجزيه و تحليلي كه از شرايط و وضعيت دشمن، صورت گرفت، اينگونه جمع بندي شد كه:
1- رژيم صدام تصور مي‌كند كه عمليات كربلاي 4 تنها عمليات بزرگ ايران در سال 1365 بوده كه ناكام مانده است. بنابراين نيروهاي دشمن در آرامش نسبي به سر مي‌برند.
2- با اطلاعات كسب شده از دشمن مشخص شد كه ارتش بعثي فرمانده هان خود را به مرخصي فرستاده و خيالش از ادامه نبرد راحت شده است. به طوري كه گفته مي‌شد كه در برخي از يگان‌هاي دشمن تا 40 درصد سربازان و نظاميان آن به مرخصي رفته‌اند.
3- با توجه به اينكه دشمن به خاطر انجام عمليات كربلاي 4 همه نيروهاي احتياط خود را در منطقه عملياتي كربلاي 4 و در جنوب اروند رود مستقر كرده است، بنابراين چنانچه از سوي رزمندگان اسلام، عمليات جديدي در منطقه شلمچه صورت گيرد، انتقال اين نيروهاي دشمن به منطقه جديدِ درگيري، زمان بر خواهد بود و ارتش بعثي، حداقل به دو هفته زمان براي اين جابجايي، نياز دارد. لازم به ذكر است كه در آن هنگام، نشان‌ها و علايمي حاكي از جابجايي اين نيروها به منطقه عملياتي كربلاي 5 يعني محور شلمچه وجود نداشت.

علل انتخاب محور شلمچه براي انجام عمليات كربلاي 5
محور شلمچه هميشه به عنوان يكي از مستحكم‌ترين و پر مانع‌ترين مواضع دفاعي دشمن در طول جنگ تحميلي، مطرح بوده است. امكان عبور از موانع وميادين مين اين محور و طرح ريزي عمليات براي شكستن خط اول دشمن در منطقه شلمچه تا حدود زيادي غير ممكن، ارزيابي مي‌گرديد ولي با بررسي‌هاي انجام گرفته از وضعيت دشمن مشخص شد كه:
1- چنانچه با فاصله زماني كم از پايان عمليات كربلاي 4، عمليات ديگري در محور شلمچه صورت گيرد، موجب غافلگيري دشمن خواهد شد، زيرا دشمن پس از يك دوره آماده باش يك ماه به نيروهاي خود، با تصور پايان يافتن عمليات ايران، نيروهاي خود را به مرخصي خواهد فرستاد.
2- پي بردن به نقاط ضعف خطوط پدافندي دشمن در ضلع شمالي محور شلمچه و امكان عبور از آبگرفتگي اين منطقه با استفاده از قايق‌هاي بسيار سبك و نيز نفربرهاي خشايار.
3- در اختيار داشتن 210 گردان رزمي آماده به كار؛ لازم به ذكر است كه اگر اين نيروها به شهرهاي خود باز مي‌گشتند به اين زودي‌ها امكان فراهم كردن چنين قوايي فراهم نبود وبنابراين زمان زيادي تا آماده شدن براي عمليات بعدي مورد نياز بود.
4- وجود عقبه چند يگان رزمي در منطقه شلمچه و پاي كار بودن آنها و آمادگي آنها براي انجام عمليات در اين منطقه با توجه به آشنايي‌هاي آنها با زمين محور شلمچه و شناسايي‌هايي كه انجام داده بودند.
بنابراين، با توجه به برداشت فوق از شرايط دشمن، فرمانده كل سپاه به اين نتيجه رسيد كه مي‌توان عمليات كربلاي 5 را با طرح‌ريزي جديدي براي تصرف منطقه شلمچه و نفوذ به مواضع دشمن در شرق بصره، برنامه ريزي نمود و با سرعت، آن را به اجرا در آورد و اجازه تغيير شرايط را به دشمن نداد. بدين منظور براي وارد كردن ضربات نظامي تعيين كننده به دشمن و انهدام قواي وي، عمليات كربلاي5 طراحي و برنامه‌ريزي شد.




اهميت عمليات كربلاي 5
اين عمليات از جمله نبردهايي بود كه در خاك دشمن و در يكي از حساس‌ترين جبهه‌هاي جنوب انجام شد. در آن زمان برخي از سرزمين‌هاي ايران از جمله نفت شهر و نفت خانه هنوز در دست ارتش متجاوز بعثي بود. اين عمليات حدود 4 سال و نيم پس از فتح خرمشهر و يازدهمين عمليات صورت گرفته پس از عمليات مهم بيت المقدس بود.
در آن زمان تصور بر اين بود كه يك عمليات گسترده و مهم مي‌تواند، سرنوشت ساز بوده و صدام را وادار به پذيرش خواسته‌ها و شرايط ايران براي پايان بخشيدن به جنگ تحميلي كند و طبيعتاً پذيرش شرايط ايران در آن زمان از سوي صدام، منجر به سقوط سياسي رژيم بعثي عراق مي‌شد.البته تصميم گيري براي اجراي اين عمليات، كار بسيار مشكلي بود. در آن زمان حجه الاسلام و المسلمين جناب آقاي هاشمي رفسنجاني به عنوان فرمانده جنگ در منطقه عملياتي جنوب حضور داشتند و طي جلسات متعددي با فرماندهان سپاه درباره چگونگي آغاز اين عمليات بحث و گفت وگو مي‌كردند. انجام عمليات در چنين منطقه محدودي كه عمده قواي دشمن در آن مستقر بودند و عظيم‌ترين موانع و استحكامات دشمن در آن قرار گرفته بود، ابهامات فراواني را براي تصميم گيرندگان ايجاد كرده بود. از سوي ديگر در آن زمان، منطقه ديگري به جز محور شلمچه براي انجام عمليات آماده نبود و ارتش هم كه قرار بود پس از گذشت 72 ساعت از سپري شدن زمان عمليات كربلاي 4، در منطقه سومار دست به انجام عمليات بزند، نتوانست مأموريت خود را انجام دهد بنابراين يا بايد تأخير چند ماهه‌اي جهت انجام عمليات بعدي مورد پذيرش قرار مي‌گرفت و يا اينكه براي پاسخ به فشارهاي دشمن و بدست گرفتن ابتكار عمل، در محور شلمچه، مي‌بايستي عمليات جديد انجام شود. برخي از فرماندهان سپاه با انجام اين عمليات موافق نبودند ولي فرمانده كل سپاه معتقد بود كه بايستي اين عمليات بلافاصله در محور شلمچه انجام گيرد و در شرايط موجود، راه حل غير از آن وجود ندارد. به هر حال تصميم نهايي بر عهده فرمانده جنگ بود. فرمانده سپاه براي قانع كردن ساير فرماندهان و نيز تصميم گيري نهايي، تلاش زيادي را به عمل آورد. بنابر گفته آقاي مهدي هاشمي در نهايت يك شب آقاي هاشمي رفسنجاني پس از اقامه نماز در زير آسمان، استخاره نموده و تصميم مي‌گيرند تا عمليات مورد نظر، در همين منطقه شلمچه انجام شود. ايشان آنگاه به سپاه ابلاغ مي‌نمايند كه ظرف مدت يك هفته در اين منطقه، عمليات كربلاي 5 را انجام دهد.




اهدف عمليات
هدف عمليات كربلاي5، نزديك شدن قواي اسلام به شهر بصره به عنوان دومين شهر بزرگ عراق بود تا بتواند هم فشارهاي سياسي عظيمي را بر دشمن به وجود آورد و هم انهدام وسيعي از ارتش بعثي انجام دهد و هم با توجه به در اختيار داشتن شهر بندري فاو از سوي ايران، بتواند جنوب عراق را با خطر جدي جداسازي مواجه سازد. بنابراين هدف اصلي اين عمليات آن بود كه ايران بتواند با ايجاد فشار نظامي بر روي رژيم صدام، امتيازات سياسيِ مشخصي را بگيرد تا ضمن احقاق حقوق ملت، تضميني براي صلح پايدار به دست آورد. بنابراين، انجام يك عمليات نظامي موفق، در آن مقطع زماني، اهرمي موثر براي فشار در مذاكرات سياسي بود.




هميشه پيشروي به سوي بصره از زمان طراحي عمليات بيت المقدس تا پايان عمليات كربلاي5 كه جنگ در خوزستان و جبهه جنوب به بن بست رسيد، جزء راهبرد اساسي نظامي ايران بوده است. ايران تا قبل از عمليات كربلاي5 در حدود 8 بار در محور شلمچه، عمليات انجام داده بود.
در تمام دوران جنگ تحميلي، رسيدن به دروازه‌هاي بصره، هميشه از سوي ايران به عنوان «هدف استراتژيك جنگ» مطرح بوده است و به‌ويژه پس از آنكه جنگ به خاك دشمن كشانده شد اين هدف اهميت بيشتري يافت.




پس مي‌توان گفت، عمليات كربلاي5 يكي از سلسله نبرد‌هايي بود كه براي كمك به پايان دادن به جنگ تحميلي، طراحي و اجرا شد. و هدف از آن تصرف يكي از مناطق استراتژيك خاك دشمن بود تا بتواند موجب كشانده شدن صدام به پاي ميز مذاكره و خاتمه دادن به جنگ با برتري ايران بشود.
در آن دوران، اين چنين فكر مي‌شد كه با تصرف منطقه شلمچه و نزديك شدن به شهر بصره به عنوان دومين شهر بزرگ عراق و مهمترين مركز نفتيِ آن كشور، مي‌توان چنين شرايطي را فراهم آورد تا منجر به كسب امتيازات سياسي از دشمن شود. پيشروي در محور شلمچه به دليل نزديكي آن به شهر بصره موجب نگراني رژيم بعثي و به ناچار، باعث درگير شدن بخش زيادي از ارتش بعثي عراق در اين منطقه مي‌شد كه مي‌توانست تلفات مهمي را به ماشين جنگي دشمن وارد سازد.




اهميت محور شلمچه
زمين منطقه عمليات كربلاي5 در شرق بصره داراي ارزش استراتژيكي زيادي بود. چون محور مواصلاتي شلمچه كليد فتح بصره به شمار مي‌رفت. وسعت سرزمين خشك اين منطقه عملياتي كه به پنج ضلعي معروف بود به كمتر از پنجاه كيلومتر مربع مي‌رسيد. يك كيلومتر پيشروي در محور شلمچه، از نظر اهميت نظامي و فشار سياسي بر دشمن، برابر با حدود 10 كيلومتر پيشروي در نقاط ديگر مانند محور فكه، ارزش داشت. بنابراين ارزش نظامي و سياسي زمين منطقه عمليات كربلاي 5 بسيار زياد بود. ايران از تابستان سال 1361 تا اواخر سال 1365 عمليات‌هاي گوناگوني را در منطقه عمومي بصره در جبهه جنوب انجام داد تا بتواند فشار تعيين كننده‌اي را بر رژيم صدام حسين وارد نمايد و جنگ را به سرانجام مطلوبي برساند.




عمليات رمضان در شرق بصره و در مرداد ماه سال 1361، عمليات‌هاي خيبر و بدر در آبهاي هورالهويزه و جزاير جنوبي و شمالي خيبر در اسفند ماه سال 1362 و 1363 و عمليات والفجر8 در جزيره فاو در بهمن ماه سال 1364 و عمليات كربلاي5 در دي ماه 1365 همگي نبردهايي بوده‌اند كه در اطراف منطقه بصره انجام شده‌اند. البته دشمن هم به اهميت اين ناحيه واقف بود و همه تدابير لازم را براي دفاع مطمئن از اين منطقه‌انديشيده بود. به دليل آنكه محور شلمچه از نظر دسترسي نسبت به ساير مناطق به بصره نزديكتر بود، بنابراين براي دشمن اين محور مواصلاتي اهميت بيشتري داشت.
ارتش بعثي با به كارگيري توان مهندسي خود در آنجا، استحكامات بيشتري ايجاد كرده بود و يگان‌هاي قوي‌تري را نيز در پدافند آن محور به كار گرفته بود و تراكم يگان‌هاي دشمن نيز در اين محور نسبت به ساير مناطق عملياتي، بيشتر بود.

سير طراحي و شرايط برنامه ريزي عمليات كربلاي 5
عمليات كربلاي 5، به تنهايي و جداي از ارتش، از سوي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي طرح ريزي و در محور شلمچه در نيمه شب 19 دي ماه سال 1365 و با رمز يا زهرا (ع) در جبهه جنوب و در محور شلمچه در منطقه شرق بصره به مرحله اجرا درآمد.
همچنين 19 دي ماه برابر با سالگرد قيام مردم قم در برابر رژيم شاهنشاهي در سال 1356 است. اين قيام حيات بخش، مؤثر و خونين آغاز حركت پيوسته‌اي از نهضت اسلامي مردم ايران است كه هر 40 روز يكبار به سركوبي خونيني از سوي عوامل رژيم سلطنتي مواجه مي‌شد و سرانجام با پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن سال 1357، به نتيجه رسيد.




پس از پايان عمليات بدر در اواخر اسفند ماه سال 1363، به دليل اختلاف نظر عملياتي و تاكتيكي سپاه و ارتش با يكديگر، قرار بر اين شد كه سپاه و ارتش، هركدام جداي از يكديگر عمليات‌هاي مستقلي را طرح ريزي و انجام دهند. به اين صورت عملاً ارتباط سپاه و ارتش كه تا قبل از سال 1363 به صورت ساختاري در قرارگاه‌هاي مشترك برقرار بود و در كنار يكديگر عمل مي‌كردند به دليل اختلاف ديدگاه آنان از نظر تعيين استراتژي نظامي و نيز مناطق مناسب براي انجام عمليات و همچنين تاكتيك‌هاي متفاوت طرفين، قطع گرديد.
البته ستادي هم كه بتواند اين دو سازمان را در صحنه عمليات با هم و در كنار يكديگر و با طرح عملياتي مشترك و مورد توافق طرفين به كار گيرد نيز وجود نداشت. بنابراين عمليات كربلاي5 از جمله نبردهايي بود كه با مديريت سپاه و جداي از حضور مديريت و يگان‌هاي تك ور ارتش انجام شد تا تغييري در مديريت جبهه‌ها و نحوه طرح ريزي عمليات‌ها ايجاد گردد.




پس از ناكام ماندن عمليات كربلاي 4، آقاي هاشمي رفسنجاني به عنوان فرمانده جنگ و آقاي محسن رضايي به عنوان فرمانده سپاه، اصرار داشتند تا از ظرفيت و استعداد پاي كار يگان‌هاي سپاه استفاده شده و عمليات ديگري طرح ريزي و اجرا شود ايشان طي جلسه‌اي در تاريخ 5 دي ماه سال 1365 در جلسه‌اي با حضور اكثر فرماندهان مؤثر سپاه، وضعيت نيروهاي خودي را مورد بررسي قرار دادند. در اين جلسه اكثر فرماندهان در عين اعلام آمادگي براي اجراي عملياتي ديگر، نگراني خود را از عدم موفقيت جديدي در منطقه شلمچه بيان مي‌داشتند. به هر حال تصميم گرفته شد كه ظرف حداكثر دو هفته بعد، عمليات كربلاي 5 با استفاده از آشكار شدن نقاط ضعف دشمن در جريان عمليات كربلاي 4، طرح ريزي نهايي و به مرحله اجرا درآيد.

وضعيت و شرايط و فضاي قبل از آغاز عمليات كربلاي 5:
1- دشمن در اوج قدرت نظامي خود بود. علاوه بر گسترش تعداد يگان‌هاي رزمي، ارتش بعثي توانسته بود تا تجهيزات پيشرفته‌تري نسبت به سال‌هاي قبل در سازمان نظامي خود بكار بگيرد كه به برخي از آن‌ها در بندهاي زير اشاره مي‌شود. از سوي ديگر دشمن در اين زمان با تجديد نظر در تاكتيك‌هاي خود، قدرت مقابله با توان تهاجمي قواي اسلام را در بين لشگر‌ها و تيپ‌هاي خود افزايش داده بود.
2- اتحاد جماهير شوروي با واگذاري هواپيماهاي مدرن ميگ 25 و سوخوي 22 و اطلاعات ماهواره‌اي و آمريكا با واگذاري بالگردهاي ترابري و اعتبارات مالي و اطلاعات ماهواره‌اي و نيز برعهده گرفتن امنيت عبور كشتي‌هاي حامل كالا به عراق از طريق خليج فارس و فرانسه با واگذاري هواپيما‌هاي ميراژ 2000-F1 و بمب‌هاي ليزري و ساير كشورهاي اروپايي از جمله آلمان با واگذاري سلاح‌هاي شيميايي و كشورهاي عربيِ پيرامون خليج فارس نيز با واگذاري كمك‌هاي مالي وسيع، صدام را به صورت همه جانبه پشتيباني مي‌كردند.
3- دشمن در اكثر جبهه‌هاي جنگ علاوه بر استفاده از انواع گازهاي خردل، در تركيب سلاح‌هاي شيميايي خود از گازهاي كشنده سيانور نيز استفاده مي‌كرد به طوري كه بلافاصله پس از به كارگيري اين نوع جنگ افزارها، افرادِ در معرض اين گازهاي مهلك، بلافاصله به شهادت مي‌رسيدند.
4- دشمن جنگ شهرها را به عنوان اقدامي براي ايجاد فشار عظيم به مردمِ حامي رزمندگان، گسترش داده و حتي شهرهاي مركزي و دور دست ايران را با حملات مداوم موشك‌هاي دوربرد و بمباران با كمك هواپيماهاي ميگ25، مورد تهاجم مرتب قرار مي‌داد به طوري كه در آن ايام فقط در يكي از بمباران‌ها در شهر كرمانشاه، هفتاد و دو نفر از مردم آن شهر به شهادت رسيدند.
5- حملات هوايي دشمن به مراكز صنعتي و اقتصادي و نفتي ايران ادامه داشت و جنگ عليه نفتكش‌هاي حاملِ نفت ايران نيز تا تنگه هرمز با كمك هواپيماهاي ميراژ فرانسوي كه به بمب‌هاي ليزري مجهز بودند و با استفاده از اطلاعات ماهواره‌اي آمريكا و همكاري كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس صورت مي‌گرفت.
6- ناوگان جنگي آمريكا در خليج فارس به منظور ايجاد مسير اَمن براي هواپيماهاي عراقي كه از طريق خليج فارس به تأسيسات نفتي ايران حمله مي‌كردند گسترش بي سابقه يافت.
7- ماجراي مك فارلين از سوي برخي از افراد در رسانه‌هاي خارجي افشاء شد و به ناچار، اين موضوع به صورت رسمي از سوي رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي در تاريخ13/8/65 در تظاهرات مردم عليه آمريكا در مقابل لانه جاسوسي مطرح گرديد. اين اقدام در حدود دو ماه قبل از انجام عمليات كربلاي5 موجب سخت‌تر شدن موضع دولت آمريكا در مقابل جمهوري اسلامي ايران شد.
8- دعوت كويت به عنوان يك كشور حامي صدام از اتحاد جماهير شوروي براي اسكورت نظامي نفتكش هايش منجر به باز شدن پاي ابرقدرت‌ها و ناوگان‌هاي خارجي و حضور گسترده آنها در خليج فارس شد به طوري كه پس از مدتي همين درخواست از آمريكا هم شد و آمريكا هم به مرور، ناوگان پنجم دريايي خود را در خليج فارس مستقر كرد.
9- در آن زمان، سياست استراتژي «دفاع متحرك» از سوي ارتش بعثي عليه رزمندگان اسلام در جبهه‌هاي زميني، اجرا مي‌شود. با اين سياست، عمليات‌هاي مختلفي از سوي دشمن در سراسر جبهه‌هاي جنگ طراحي و در طول هزار كيلومتر از منطقه حاجي عمران و پيرانشهر در شمالي‌ترين نقطه نبرد تا در فاو، جنوبي‌ترين منطقه نبرد، از سوي سپاه‌هاي مختلف ارتش بعثي انجام مي‌شد. دشمن در اين شرايط اكثر يگان‌هاي خود را در جبهه‌هاي جنوب متمركز نموده بود و بر شدت ايجاد موانع مهندسي در خطوط دفاعي حساس، افزوده بود. علاوه برآن، حجم فعاليت‌هاي پايگاه‌هاي هوايي شعيبيه و ناصريه در جنوب عراق نيز افزايش يافته بود.
10- سپاه هم در قالب سلسله عمليات‌هاي «والفجر»، جبهه‌ها را فعال نگه داشته بود و توانست دو تا سه عمليات هم به نام «فتح» در شهر كركوك عراق و نقاط ديگر انجام دهد. اين عمليات‌ها با همكاري جبهه ميهني كردستان عراق و حزب دموكرات كردستان عراق، صورت مي‌گرفت.
11- قبل از انجام عمليات كربلاي5، سپاه نيروي زميني خود را تشكيل داد و در عمليات كربلاي 5 براي نخستين بار سپاه با عنوان نيروي زميني وارد عمل شد.
علاوه بر اين، يگان‌هاي سپاه، در چند نقطه مهم ديگر از جمله جزاير خيبر و شلمچه هم در حال شناسايي براي ارزيابي امكان حمله از آن نقاط، عليه دشمن بودند. همچنين در منطقه دهلران و هورالهويزه و هر منطقه‌اي كه قابليت انجام عمليات محدود را داشت نيز تحركات محدودي تحت عنوان عمليات‌هاي كوچكِ «قدس» و «عاشورا» از سوي لشكرها و تيپ‌هاي سپاه صورت مي‌گرفت.
با توجه به نكات فوق در آن زمان ايران چاره‌اي جز انجام يك عمليات مهم در جبهه‌هاي جنگ زميني نداشت تا بتواند در پاسخ به شرارت‌هاي مرتب دشمن، و نيز تلاش ارتش بعثي براي گسترده‌تر كردن حوزه‌هاي جنگ از جمله در دريا و در شهرها، اعلام نمايد كه سرنوشت جنگ در جبهه‌هاي زميني، تعيين مي‌شود و نه در گسترش جنگ با غير نظاميان و....


ادامه دارد...

[color=red]تاپیک منتقل شده و ادغام گردید.
sina12152000[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بنظرم باید این عملیات در تاریخ ثبت بشه! فکرشو بکنین با اون امکانات در مقابل ارتشی که دنیا از نون مردمش زده بود تا اونو تامین کنه اینچنین ایستادن و ضربه زدن... غرورم لبریز شد :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شرايط جبهه‌هاي جنگ و كشور در زمان عمليات كربلاي 5
1- اختلاف نظر تاكتيكي بين ارتش و سپاه و اختلاف نظر در مورد چگونگي تدوين استراتژي عملياتي و چگونگي نبرد با دشمن موجب واگذاري مناطق جداگانه به ارتش و سپاه براي طرح ريزي عمليات گرديده بود و عملاً توان سپاه و ارتش در تضايف با يكديگر قرار نداشت.
2- عدم وجود ستادي كه بتواند توان سپاه و ارتش را با هم و به درستي به كار گيرد و عمليات بزرگي را طراحي نمايد. گرچه در آن زمان «فرماندهي جنگ» تشكيل شده بود و اين فرماندهي نقش مهمي در به كارگيري توان سپاه و ارتش به صورت جداگانه عليه دشمن ايفا مي‌نمود و براي كاهش اختلاف نظرها تلاش مي‌كرد.
3- كسري بودجه شديد دولت وارد شدن فشار اقتصادي بر مردم به رغم تلاش‌هاي شديد دولت براي دور نگه داشتن مردم از آثار اقتصادي جنگ.
4- كاهش درآمد‌هاي نفتي به دليل كاهش قيمت نفت و نيزكاهش توليد نفت ايران به طوري كه صادرات نفت به حدود يك ميليون بشكه در روز كاهش يافته بود. گفته مي‌شود درآمد‌هاي نفتي ايران در آن سال به حدود هفت ميليارد دلار كاهش يافت.
5- عدم امكان خريد‌هاي نظامي براي ايران از خارج از كشور بدليل تحريم تسليحاتي آمريكا و اروپا.
6- وجود دو وزارت خانه پشتيباني از جنگ با نام‌هاي دفاع و سپاه كه تعارضاتي را در هماهنگي تدارك رزمندگان، پيش آورده بود.
7- در عين حال توسعه صنايع نظامي در كشور و توليد موشك‌هايي تا برد 150 كيلومتر در ايران اتفاق افتاده بود.
8- ادامه فشار اقتصادي و تحريم تسليحاتي كشور از سوي آمريكا و اروپا نيز در حال تشديد بود.


شرايط اقتصادي كشور در زمان اجراي عمليات كربلاي 5
ايران در سال 1365، روزهاي دشواري را در جنگ سپري مي‌كرد مديريت اقتصادي جنگ نياز به درآمدهاي ارزي براي تأمين هزينه‌ها و حصول فوري اين درآمدها داشت. افزايش عرضه نفت ازسوي همراهان صدام به ويژه كشور عربستان و همچنين كندي رشد تقاضاي جهاني براي انرژي، موجب شد تا قيمت نفت در سرازيري و كاهش مستمر قرار گيرد. در اين شرايط قيمت هر بشكه نفت ايران براي فروش تا هربشكه به 6 دلار نيز رسيد.علاوه بر اين خريداران و متقاضيان نفت خام نيز شرايط خود را به دليل ناامن بودن بنادر صادرات نفت ايران، سخت كرده بودند و از ايران مي‌خواستند تا نفت خود را در بندرهاي مقصد به آنها تحويل دهد. در آن شرايط رفت وآمد كشتي‌هاي نفتكش به دليل حملات مداوم نيروي هوايي ارتش بعثي به سكوها و بنادر نفتي ايران، توأم با خطر بوده و آنها حق ريسك و بيمه بيشتري دريافت مي‌كردند. به ناچار، دولت آقاي مهندس مير حسين موسوي، به منظور مهار بحران‌هاي ناشي از جنگ و كاهش هنگفت درآمدهاي ارزي، يك برنامه كوتاه مدت تهيه كرده بود، در سال 1366 هم يك برنامه محرمانه از سوي سازمان برنامه و بودجه تهيه شد كه چنانچه آمريكا در حمايت از صدام به ايران حمله نظامي كرد، چگونه معيشت مردم تنظيم، تأمين و اداره شود.
در اين شرايط، دولت تلاش مي‌كرد تا از طريق سازمان برنامه و بودجه بتواند آسيب‌ها و فشارها به حوزه‌هاي معيشتي مردم و اقتصاد ايران را به حداقل خود برساند. در آن زمان به دليل عدم در اختيار بودن منابع كافي، بحث توسعه اقتصادي در كشور مطرح نبود. شرايط اقتصادي و درآمدي در سال 1366 نسبت به سال 1365هم بدتر شد.
در سال 1365، درآمد‌هاي نفتي به شدت سقوط كرده بود. ارزِ در اختيار دولت به حداقل خودش رسيده بود و كالاهاي اساسي و مصرفي مردم و مواد اوليه كارخانجات هم، همه از خارج از كشور وارد مي‌شد. مهمترين بحث سازمان برنامه و بودجه، در سال 1365، بحث درآمدهاي ارزي كشور و چگونگي تأمين مواد غذايي، تأمين حداقل مواد اوليه براي واحد‌هاي صنعتي و جلوگيري از بيكاري ناشي از تعطيلي آن واحدها بود. تمام اقتصاد كشور در حال خوابيدن بود. در آن زمان وضعيت به حدي بغرنج بود كه دولت حتي مجبور به كوپني كردن لوازم بهداشتي و شوينده ها، مثل صابون و شامپو هم شده بود.
در وزارت بهداشت اين موضوع مطرح گرديده بود كه برخي بيماريهايي كه بر اساس اسناد و مدارك سازمان بهداشت جهاني در ايران از بين رفته بود، بدليل كمبود مواد و لوازم بهداشتي در حال شيوع هستند و اين موضوع يكي از نگراني‌هاي دولت وقت بود. چگونگي تأمين گندم، روغن و نيازهاي اوليه كارخانه‌ها از دغدغه‌هاي مهم دولت بود.
آقاي روغني زنجاني رئيس سازمان برنامه و بودجه در سال 1365 در مصاحبه با روزنامه ايران مي‌گويد: سال 1365 از بدترين سال‌ها از نظر درآمد‌هاي ارزي كشور بود زيرا هم قيمت هر بشكه نفت به زير هفت دلار كاهش يافت و هم اينكه تأسيسات صادرات نفت ايران مورد هجوم هوايي دشمن قرار مي‌گرفت و لذا درآمد كشور به حدود 7 ميليارد دلار رسيد.
لازم به ذكر است براساس مطالعاتي كه يك گروه مهندسين مشاور فرانسوي در سال‌هاي پاياني رژيم شاهنشاهي انجام داده بود، اگر ايران تا سال 1365 بخواهد سالي غير بحراني را از سر بگذراند بايد حداقل 65 ميليارد دلار واردات كالا از خارج داشته باشد. امّا در اين سال با وجود مشكلات و پيچيدگي‌هاي پيش روي ايران، اقتصاد كشور توانست سال غير بحراني را با كمتر از 10 ميليارد دلار واردات سپري نمايد.
در سال 1366 هم كه برنامه بحران تهيه شد فقط دولت به دنبال تأمين خورد و خوراك و معيشت مردم بود و بقيه منابع را هم صرف جنگ و نيازهاي آن مي‌كرد. بحث سرمايه گذاري، واردات، صادرات و توسعه اقتصادي، كاملاً بي معنا بود. منابع دولت به دو قسمت تقسيم شده بودند يك قسمت براي خورد و خوراك و زنده ماندن مردم و يك قسمت هم براي اداره جنگ، مصرف مي‌شد.
سازمان برنامه و بودجه در سال 1366 متوجه شد كه با برنامه بحران هم ادامه جنگ امكانپذير نيست. مسئولان به اين نتيجه رسيدند كه ديگر هيچ سازگاري بين منابع مالي دولت و ادامه جنگ وجود ندارد چون جنگ منابع مالي مي‌خواهد. گرچه دولت آقاي ميرحسين موسوي در آن روزگار كه شرايط خاصي بود توانست اقتصاد كشور را با نفت با قيمت 6 دلاري مديريت كند ولي برنامه‌هاي اقتصادي- سياسي تدوين شده براي سال 1366 از تعادل خارج شد.
آقاي روغني زنجاني در سال 1365 نامه‌اي دستي براي آقاي ميرحسين موسوي نخست وزير وقت نوشت و در آن استدلال كرد كه جنگ را نمي‌توانيم ادامه دهيم. ايشان نوشته بود كه ما دو راه حل در پيش رو داريم يا جنگ را تمام كنيم و نظام را حفظ كنيم و يا اينكه جنگ را با اهدافي كه تعريف كرده ايم ادامه دهيم كه نتيجه آن فرپاشي نظام و قهرمانانه كنار رفتن است. اين نامه را آقاي ميرحسين موسوي به آقاي هاشمي رفسنجاني كه در آن زمان فرمانده جنگ بودند هم نشان داده بودند. البته در سال 1367 تكميل شده اين نامه، خدمت حضرت امام خميني (ره) تقديم گرديد كه با ساير نامه‌هايي كه امام دريافت كرده بودند موجب پذيرش آتش بس از سوي ايشان شد.
ديدگاه‌هاي گوناگون درباره جنگ در سال 1365
به نظر مي‌رسد كه مسئولين مختلف سياسي، اقتصادي و نظامي كشور در سال 1365 ديدگاه‌هاي گوناگوني راجع به نحوه اداره و ادامه جنگ داشته‌اند كه به صورت ذيل جمع بندي مي‌شود:
1- مسئولان اقتصادي معتقد بوده‌اند كه درآمد‌هاي كشور اعم از درآمد‌هاي نفتي و توليدي توانِ خدمات رساني به مردم را همزمان با جنگ با توجه به تخريب‌هاي روزافزون آن ندارد.
2- مسئولان سياسي كشور فكر مي‌كردند كه بايد با كسب امتيازاتي از صدام، جنگ را به سرانجامي مطلوب برسانند تا بتوان با افتخار و سربلندي از جنگ بيرون آمد. آنها لازمه اين كار را انجام يك عمليات بزرگ سرنوشت سازي مي‌دانستند تا بتوان با فشار نظامي آن، امتيازاتي را از رژيم صدام حسين كسب كرد و يا اينكه دنيا را وادار به پذيرش خواسته‌هاي مردم ايران از جمله اعلام متجاوز بودن رژيم بعثي صدام و اخذ خسارت‌هاي جنگ نمود و نيز از عدم بروز جنگي مجدد، اطمينان حاصل نمود.
3- مسئولان ارتش جمهوري اسلامي ايران، احساس مي‌كرده‌اند كه انجام عمليات تهاجمي براي آنها به دليل عدم امكان جذب نيروهاي بسيجي داوطلب و نيز نوع سازماندهي نيروي زميني ارتش كه متكي بر پشتيباني آتش مي‌توانست بجنگد وجود ندارد و با توجه به اختلاف ديدگاه آنان با سپاه در مورد نوع تاكتيكها و زمين مناسب براي عمليات، از سوي آنها نيز انتظار عمليات سرنوشت‌سازي نمي‌رفته است.
4- مسئولين سپاه هم معتقد بوده‌اند كه مي‌توان با تعيين استراتژي نظامي براي سقوط صدام به تغيير سياست‌ها و استراتژي جنگي كشور دست زد. همچنين مي‌توان عمليات بزرگ سرنوشت سازي را انجام داد تا «استراتژي جنگ تا يك پيروزي» به ثمر برسد. آنها فكر مي‌كردند كه صدام كسي نيست كه از سوي حاميان خود اجازه داشته باشد در مقابل ايران تسليم شود. البته موفقيت در هر دو استراتژي، مستلزم تأمين نيازمنديهاي سخت افزاري جنگ در آن شرايط بوده است كه يا از طريق واگذاري تسليحات ارتش قابل تأمين بوده است و يا از طريق تجهيز صنايع داخلي كشور براي توليد نيازمنديهاي تسليحاتي جبهه، امكان پذير بوده و يا از طريق خريد خارجي، بايد مشكل حل مي‌شده است. البته با توجه به تحريم تسليحاتي ايران، تأمين اين نيازمندي‌ها از خارج از كشور، كار مشكلي به نظر مي‌رسيده است.

با تحليل ديدگاه‌هاي فوق مي‌توان نتيجه گرفت كه كشور در آن زمان نتوانسته است به يك همدلي و هم نظري بين مسئولين مختلف، در مورد تعيين استراتژي واحدي براي چگونگي ادامه نبرد و نيز روش‌هاي پايان دادن به جنگ برسد و استراتژي غالب كه «جنگ جنگ تا يك پيروزي» بوده است با انجام عمليات بزرگ سرنوشت‌ساز، دنبال شده است. بنابراين انجام عمليات كربلاي 5 در راستاي اين استراتژي، قابل تحليل است.

توقعات و انتظارات جمهوري اسلامي ايران در سال ششم جنگ
در سال 1365، جمهوري اسلامي ايران به دنبال اين بود تا بتواند شرايطي را فراهم آورد تا از طريق آن، به خواسته‌هاي خود برسد. باتوجه به كاهش اميدواري به اقدامات ديپلماتيك، تمركز تلاش‌ها جهت رسيدن به يك موفقيت بزرگ در جبهه‌هاي جنگ بود.

عمده‌ترين تلاش‌هاي ايران معطوف به موارد ذيل بود:
1- پذيرفتن قرارداد 1975 از سوي حكومت عراق به عنوان مبنايي براي تعيين حدود مرزي.
2- تأمين خسارات وارده به ايران از سوي تحميل كنندگان و آغاز گران جنگ.
3- تنبيه متجاوز با ايجاد يك ساز وكار بين المللي.

براي رسيدن به خواسته‌هاي فوق و اطمينان از عدم توانايي دشمن براي ادامه حملات خود در جبهه‌هاي جنگ، عمليات كربلاي5 طراحي گرديد تا بتواند راهي براي رسيدن به انتظارات فوق باشد. بايد توجه داشت كه ايران،سال 1365 را سال انهدام ارتش صدام و سال احتمالي پايان دادن به جنگ از طريق فشار نظامي، مي‌دانست و بسياري از رزمندگان، آرزوي اقامه نماز در كربلاي حسيني را پس از موفقيت در جبهه‌ها، داشتند.
ادامه دارد...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
mm1368 عزيز از شما بابت اينكه من و به حال و هواي اون زمونا بردي تشكر مي كنم حالا بماند كه چه خاطراتي تلخ يا شيرين از اون زمان برام زنده شده
من نمي خوام اين زحمت شمارو خدايي نكرده بي ارزش جلوه بدم اما روي سخنم با همه اون عزيزاني هست كه در مورد جنگ و بچه هاي جنگ مي نويسند و اون هم اينه كه خدايي نكرده تو نوشتهاتون طوري قلم فرسايي نكنيد كه دشمن رو ضيعيف احمق كودن و بي دست و پا نشون بديد
توي عملياتهاي قبلي كه اكثرا تو خاك ايران انجام ميشد عراقيها انگيزه زيادي براي مقاومت نداشتند ولي توي اين عمليات اگه جايي رو ميخواستي به تصرف در بياري بايد تا نفر آخر رو مي كشتي تازه اون بي همه چيزهاي سازمان منافقين هم تو خط بهشون كمك مي كردند
اين رو نگفتم كه بگم ما هم آره فقط خواستم ارزش واقعي كار بچه ها رو نشون بدم
آخه خيلي از عزيزاني كه الان عضو سايت هستند شايد اون زمان هنوز بدنيا نيومده بودند و يا لااقل خيلي كوچيك بودن
در هر صورت من خودم رو بعنوان يكي از نيروهاي عمل كننده در اون عمليات مسول دونستم كه اين توضيحات رو عرض كنم
با تشكر مجدد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]mm1368 عزيز از شما بابت اينكه من و به حال و هواي اون زمونا بردي تشكر مي كنم حالا بماند كه چه خاطراتي تلخ يا شيرين از اون زمان برام زنده شده
من نمي خوام اين زحمت شمارو خدايي نكرده بي ارزش جلوه بدم اما روي سخنم با همه اون عزيزاني هست كه در مورد جنگ و بچه هاي جنگ مي نويسند و اون هم اينه كه خدايي نكرده تو نوشتهاتون طوري قلم فرسايي نكنيد كه دشمن رو ضيعيف احمق كودن و بي دست و پا نشون بديد
توي عملياتهاي قبلي كه اكثرا تو خاك ايران انجام ميشد عراقيها انگيزه زيادي براي مقاومت نداشتند ولي توي اين عمليات اگه جايي رو ميخواستي به تصرف در بياري بايد تا نفر آخر رو مي كشتي تازه اون بي همه چيزهاي سازمان منافقين هم تو خط بهشون كمك مي كردند
اين رو نگفتم كه بگم ما هم آره فقط خواستم ارزش واقعي كار بچه ها رو نشون بدم
آخه خيلي از عزيزاني كه الان عضو سايت هستند شايد اون زمان هنوز بدنيا نيومده بودند و يا لااقل خيلي كوچيك بودن
در هر صورت من خودم رو بعنوان يكي از نيروهاي عمل كننده در اون عمليات مسول دونستم كه اين توضيحات رو عرض كنم
با تشكر مجدد[/quote]

برادر مالک عزیز از حسن دقت شما به مقوله جنگ و رزمندگان عزیز تشکر می کنم همانگونه که مستحضرید جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در شرایطی دردناکی شروع شد عدم وجود نیروهای آموزش دیده و قوی و خیانت های عده ای عوامل خود فروحته عاملی شد تا جنگ به عنوان خاطره ای دردناک در اذهان ما باقی بماند درست است درد از دست دادن مردان بزرگی چون باکری همت یاسینی دوران و هزاران عزیزی که همه و همه قوت دل ما بودند و رفتن آنها را شهادت شیرین می کرد وگرنه تلخی آن همه ما را دیوانه می کرد نیروهای آموزش دیده و تا دندان مسلح عراق از یک چیز محروم بودند و آن اراده و ایمان بود چیزی که دستمایه بزرگی برای پیروزی و سعادت است با تشکر از شما .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شيوه‌هاي اِعمال شده براي غافلگير كردن دشمن
اقدام‌هاي صورت گرفته براي فريب دشمن قبل از اجراي عمليات كربلاي 5 به شرح ذيل جمع بندي مي‌گردد:
1- با اينكه عمليات كربلاي 5 در نيمي از منطقه عملياتي كربلاي 4 انجام مي‌شد و معمولاً در نامگذاري عملياتهاي سابق، اين نوع عمليات به عنوان مرحله دوم و ادامه عمليات گذشته تلقي مي‌گرديد ولي اين بار شيوه قبلي در نامگذاري عمليات ها، كنار گذاشته شد و اين مرحله به عنوان يك عمليات جديد و با اهداف مشخص، مطرح و نامگذاري گرديد.
2- با انتقال يگان‌هاي شركت كننده در عمليات كربلاي4 به پشت جبهه و به سمت عقبه‌هاي خود، چنين به دشمن وانمود شد كه همچون ساير عمليات‌هاي بزرگ اجرا شده در گذشته، اين نيروها به عقب بازگشته و به مرخصي و استراحت رفته‌اند و عمليات پايان پذيرفته است. البته تجهيزات سنگين يگانها در مواضع پيش از عمليات خود، باقي ماند. بلافاصله پس از عقب نشيني نيروها از خطوط عمليات كربلاي4، به آنها اعلام شد كه به عقبه‌هاي يگاني خود در اهواز بازگردند يعني حدود 150 كيلومتر از منطقه عملياتي دور شوند. اين اقدام، تكميل كننده عمليات فريب دشمن بود.
3- با تبليغات وسيع راديو و تلوزيوني و رسانه‌اي به دشمن نشان داده شد كه عمليات كربلاي4 همان عمليات سالانه ايران بوده است كه ناكام مانده و به پايان رسيده است.
مجموعه اين اقدامات تقريباً دشمن را مطمئن ساخت كه عمليات بزرگ ساليانه ايران تمام شده است و با توجه به اينكه يگانها پس از پايان هر عملياتي نياز به بازسازي و تجهيز دوباره دارند لذا دشمن چنين تصور نمود كه تا چند ماه ديگر تهاجمي از سوي رزمندگان اسلام صورت نخواهد گرفت.




علاوه بر اقدامات فوق در ساير جبهه‌ها نيز فعاليت‌هايي به شرح ذيل براي تكميل عمليات فريب دشمن صورت گرفت:
1- تشكيل 3 قرارگاه عملياتي در هور، فاو و سومار براي انحراف ذهنيت دشمن در مورد منطقه عمليات آتي سپاه. 2- باز كردن معابر دشمن در خطوط پدافندي منطقه فاو، جهت نشان سمت تك جديد ايران به دشمن، به منظور انحراف ذهن يگان‌هاي وي.
3- تعويض نيروهاي پدافندي در فاو با نيروهاي تازه نفس به عنوان علامتي از احتمال انجام عمليات جديد در اين منطقه
4- آماده باش واحدهاي توپخانه و ادوات خودي در منطقه فاو به منظورِ به اشتباه‌انداختن دشمن.
بنابراين مي‌توان گفت كه با اقدامات صورت گرفته فوق دشمن در «زمين و جغرافياي» پيش بيني شده براي انجام عمليات و نيز در «زمان» تعيين شده براي اجراي عمليات كربلاي 5 غافلگير شد.




فرضيات طراحي عمليات كربلاي 5
با توجه به شرايط جنگ در سال 1365،و با توجه به ناكامي عمليات كربلاي4، براي انجام يك عمليات بزرگ ديگر، شرايط و فرضيات زير در نظر گرفته شده بود:
1- طرح ريزي عمليات به گونه‌اي صورت گيرد تا اميد به موفقيت و پيروزي آن تضمين شده باشد.
2- اجراي عمليات در منطقه‌اي انجام شود تا از نظر نظامي و سياسي ارزشمند باشد.
3- از استعداد و توان رزمي آماده شده براي عمليات كربلاي4 در عمليات جديد استفاده شود.
4- فاصله زماني آن با عمليات كربلاي4 بسيار كوتاه باشد تا عمليات با سرعت انجام شود.
5- نياز به جابجايي يگان‌ها و نقل و انتقال آنها به منطقه ديگر نباشد و از بستر سازي‌ها و آمادگي‌هاي ايجاد شده براي عمليات كربلاي 4 كمال استفاده بشود.
6- بتواند به عنوان يك عمليات بزرگ و سرنوشت ساز تلقي گردد.
7- نياز به اقدامات جديد مهندسي زمان بر جهت آماده شدن براي انجام عمليات نداشته باشد.
8- راه كار جديدي به منظور انتخاب منطقه‌اي مهم و اساسي غير از اين منطقه براي عمليات بزرگ در جبهه جنوب وجود نداشته باشد.
9- دشمن در آن تا حد زيادي غافلگير شود.




ويژگي‌ها و مشكلات عمليات كربلاي 5
عمليات كربلاي 5 داراي ويژگي‌هاي منحصر به فرد و مشكلات عظيمي بود كه به مهم ترين آنها در اينجا اشاره مي‌شود:
1- محدوديت زمين عمليات و كم بودن وسعت منطقه عملياتي كه موجب موثر بودن آتش‌هاي دشمن بر روي منطقه تصرف شده و نيروهاي رزمنده در آن مي‌گرديد. اين زمين داراي عرضي حدود 10 كيلومتر و عمقي حدود 15 كيلومتر بود كه به شدت با عمليات مهندسي، مسلح شده بود. بايد توجه داشت كه دشمن با استعداد 45 گردان توپخانه صحرايي، حجم انبوهي از آتش‌ها را براي اين منطقه سازماندهي كرده بود به طوري كه رزمندگان سالم مانده از آتش دشمن بر اثر دود ناشي از انفجار گلوله‌هاي توپ، همگي سياه شده بودند.
2- محدوديت عقبه جهت تدارك نيروها در حين نبرد. دشمن با 5 گردان توپخانه مي‌توانست همه عقبه يگان‌هاي عملياتي را زير آتش خود بگيرد.
3- استحكامات منحصر به فرد دشمن در محور شلمچه، به دليل اينكه اين مسير، معبر وصولي به شهر بصره بوده و انجام عمليات در آن جزء مشكل ترين نبردهاي جبهه‌هاي جنگ از نظر موانع، آرايش دفاعي و ميادين مين، به حساب مي‌آمد به طوري كه گسترده ترين ميادين مين و موانع دشمن در خط مقدم در سراسر جبهه‌هاي جنگ در اين منطقه وجود داشت و از نظر كارشناسان نظامي اين محور غير قابل نفوذ براي پيشروي بود. بنابراين، از نظر تحليل گران نظامي، انجام اين عمليات، كاري عظيم و سترگ بود.
4- از سوي ديگر زمين منطقه عملياتي كربلاي5 پوشيده از نهرهاي متعددي بود كه پس از شكست خطوط دشمن، رزمندگان اسلام بايد از آنها عبور مي‌كردند تا بتوانند به پيشروي خود به سمت اهداف تعيين شده ادامه دهند. بنابراين وجود اين نهرها به عنوان يك مانع طبيعي به نفع دشمن عمل مي‌كرد.
5- زمين اين منطقه براي دشمن كاملاً شناخته شده بود و ارتش بعثي تجربه جنگيدن با قواي اسلام در اين منطقه را در نبردهاي قبلي از جمله در نبرد سال قبل ارتش، كسب كرده بود.
6- با توجه به نزديكي عقبه‌هاي دشمن به منطقه نبرد و وجود معابر وصولي متعدد، امكان پاتك‌هاي گسترده دشمن و پاي كار آوردن سريع نيروهاي احتياط خود وجود داشت و مي‌توانست به سرعت با قواي ايران درگير شود.
7- دشمن در اين منطقه همچنين داراي تمركز قوا، آتش‌هاي انبوه و متمركز، يگان‌هاي احتياط متمركز و فرماندهي متمركز بود.
8- دشمن براي كنترل حركت افراد پياده از رادارهاي رازيت ساخت كشور فرانسه استفاده مي‌كرد.
9- عمليات كربلاي5 از نظر شدت درگيري و تصميم طرفين جبهه براي موفقيت، يكي از بزرگترين نبردهاي دوران دفاع مقدس به شمار مي‌رود. از آنجا كه ممانعت از پيشروي قواي اسلام در اين ناحيه براي رژيم بعثي صدام اهميت فراواني داشت بنابراين ارتش بعثي به صورت سنگر به سنگر در لايه‌هاي دفاعي ايجاد شده و در درون دژها و خاكريزهاي چند رديفه مي‌جنگيد و دست به پاتك‌هاي سريع و يورش‌هاي سازمان يافته و غير سازمان يافته مي‌زد تا بتواند در برابر نيروهاي ايران ايستادگي نمايد در اين راه، دادن تلفات سنگين و انهدام تجهيزات دشمن براي وي اهميتي نداشت.
10- يگان‌هاي تك كننده در اين عمليات، فقط از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بودند و قرار بود ارتش به صورت مستقل در جبهه‌هاي غرب كشور، عمليات انجام دهد كه صورت نگرفت. يعني در اين شرايط، استقلال كامل سازمان سپاه از سازمان ارتش در طرح ريزي و اجراي منطقه عملياتي مستقل، تحقق مي‌يافت.
11- دشمن در آن زمان از «استراتژي عملياتي پدافندي» استفاده مي‌كرد و در اين استراتژي از زمين به عنوان يك عامل اساسي براي جلوگيري از امكان تك رزمندگان اسلام استفاده مي‌شد لذا دشمن زمين اين منطقه را طي بيش از 4 سال با موانع و استحكامات و مواضع دفاعي فراوان و ميادين مين مختلف به عنوان يكي از مولفه‌هاي موثر بر پدافند موفق، پوشانده بود.
12- درون خودِ منطقه عملياتي نيز با عوارض طبيعي و مصنوعي فراواني از جمله آبگرفتگي‌ها و نهرها و كانال‌ها و خاكريزها پوشانده شده بود كه مانع عمده‌اي براي پيشروي نيروها به شمار مي‌رود.




استحكامات و موانع موجود در منطقه عملياتي كربلاي 5
1- ايجاد استحكامات هلالي شكل از سوي دشمن بطوري كه در درون هر يك از آنها يك دسته تانك مي‌توانست موضع گرفته و با امنيت خاطر تيراندازي نمايد. اطراف اين استحكامات نيز با سيم‌هاي خاردار و ميادين مين در مقابل نيروهاي سپاه پوشانده شده بود. قطر هر موضع هلالي شكل 300 تا 400 متر و ارتفاع آن به 5 تا 6 متر مي‌رسيد. سطح فوقاني دژهاي هلالي شكل هم 3 متر عرض داشت كه در آن يك كانال مواصلاتي جهت تردد نيروها احداث گرديده بود و مواضع تيربار و سكو‌هاي تانك نيز در آن قرار داشت. در پشت مواضع هلالي شكل، براي تردد و استقرار تانك‌ها فضاي مناسبي احداث شده بود و تانك مي‌توانست با قرار گرفتن روي مواضع مشخص شده، كل منطقه درگيري را زير پوشش گلوله مستقيم و تيربار قرار دهد. با توجه به احداث جاده و با توجه به استحكامات ايجاد شده و هوشياري و حساسيت دائمي دشمن نسبت به تحركات نظامي ايران، شكستن خطوط دفاعي منطقه شلمچه و عبور از اين مواضع مستحكم و پيچيده، غير قابل تصور تلقي مي‌شد.
2- ايجاد يك منطقه آبگرفتگي در شمال منطقه عمليات با كمك رها كردن آب در زمين آنجا به منظور جلوگيري از عمليات نيروهاي پياده ايران.
3- احداث موانع مختلف از جمله سيم خاردار و ميدان‌هاي مختلف مين با عمق حدود 800 متر در خط مقدم جبهه شلمچه به طوري كه عبور هرگونه نيروي پياده را غير ممكن مي‌ساخت.
4- احداث دژهاي متعدد شمالي ـ جنوبي به عنوان مانع اصلي عبور عمده قواي سپاه اسلام. نخستين خط پدافندي دشمن، دژي بود به ارتفاع 4 متر و عرض 15 متر، در ميانه اين دژ و در طول آن كانالي وجود داشت كه در يك سمت آن سنگر‌هاي بتوني و سمت مقابل آن، سنگرهاي ديده باني و تيربار و مهمات آماده گرديده بود و نيز تعدادي سنگر تانك در اين قسمت احداث شده بود كه موجب تسلط دشمن بر منطقه شلمچه مي‌گرديد.
5- احداث سنگرهاي كمين براي محافظت از موانع و ميادين مين و استحكامات ايجاد شده در بين ساير موانع موجب تكميل سيستم موانع دفاعي دشمن مي‌گرديد.
6- دومين خط دشمن به فاصله 100 متر از خط اول و به موازات آن احداث شده بود. اين خط سيل بندي به عرض دو و نيم متر و به ارتفاع چهار متر و داراي مواضع پياده، كانال مواصلاتي و مواضع تانك بود.




7- خط‌هاي سوم و چهارم و پنجم دفاعي دشمن نيز تا نهر دوعيجي و نهر جاسم با همين شكل و با پيچيدگي بيشتر، آرايش دفاعي دشمن را تشكيل مي‌دادند.
8- رده ششم و هفتم هم شامل كانال ذوجي و مثلثي‌هاي غرب كانال ذوجي بود. بعلاوه كانال ماهي و پاسگاه بوبيان نيز هر كدام به نسبت، از استحكامات قابل توجهي برخوردار بودند. دشمن همچنين تعدادي دكل بلند ديده باني هم در غرب اروند رود در اختيار داشت كه هرگونه تردد نيروهاي خود را زير نظر و كنترل خود داشتند.




دشمن در خط اول خود از سلاح‌هاي ضد هوايي هم، براي هدف‌هاي زميني استفاده مي‌كرد و از تعداد زيادي تانك نيز در خط اول به منظور جلوگيري از نفوذ رزمندگان اسلام و شكست خط اول خود استفاده مي‌كرد. در جلوي خط اول هم دشمن از موانع عظيمي از جمله سيم‌هاي خاردار، تله‌هاي انفجاري، كانال، ميدان‌هاي وسيع مين و سنگر‌هاي بتني استفاده مي‌كرد. سنگرهاي استراق سمع و سنگرهاي كمين هم در جلوي خط اصلي قرار داشت. در مقابل دژها هم تا ده رديف موانع گوناگون ايجاد كرده بود كه فاصله هر دو مانع با هم 20 تا 30 متر بود عرض آبگرفتگي هم 300 تا 400 متر بود كه به عنوان يك مانع اصلي به حساب مي‌آمد و زير آبگرفتگي هم مين كاشته بودند تا عبور هر نوع نيروي پياده غير ممكن گردد.




استعداد دشمن
در مجموع 86 تيپ دشمن شامل 62 تيپ پياده، 11 تيپ زرهي، 8 تيپ مكانيزه و 5 تيپ نيروي مخصوص در طول عمليات كربلاي5 وارد اين منطقه شدند. قبل از آغاز عمليات در مجموع حدود 8 تيپ دشمن به پدافند از اين منطقه مشغول بودند و لشكر11 پياده ارتش بعثي مأموريت دفاع از منطقه شلمچه را بر عهده داشت.
سپاه سوم به فرماندهي سپهبد طالع خليل الدوري مسئوليت منطقه را بر عهده داشت كه سپاه هفتم هم به وي كمك مي‌كرد. بعداً واحدهاي كماندويي سپاه‌هاي دوم و پنجم را هم از مناطق كوهستاني براي كمك به اين سپاه‌ها اعزام كردند. سپاه چهارم هم بعداً آمد. در اين عمليات فرمانده سپاه سوم به دليل شكست بركنار شد. در مجموع دشمن 20 پاتك عليه مواضع رزمندگان اسلام انجام داد كه سنگين ترين آنها در محور درياچه ماهي بود.




استعداد يگان‌هاي شركت كننده در عمليات
270 گردان 500 نفره براي عمليات كربلاي4 پاي كار آمد كه تنها حدود 60 گردان آن در اين عمليات به كار گرفته شدند لذا حدود 90% اين نيروها با آمادگي كامل براي عمليات كربلاي 5 در اختيار قرارگاه مركزي عمليات بودند. در مجموع سپاه 16 لشكر و 8 تيپ مستقل را در اين عمليات به كار گرفت.
در اين عمليات 3 قرارگاه كربلا، قدس و نجف از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، هدايت نبرد را بر عهده داشتند.
از سوي ديگر سازمان مهندسي جهاد‌هاي استان‌هاي فارس، نجف آباد، كرمان و همچنين تيپ‌هاي مهندسي 42 قدر و جواد الائمه سپاه نيز در اين عمليات حضور داشتند.




تاكتيك سپاه در عمليات كربلاي 5
در عمليات كربلاي 4، لشكر 57 ابوالفضل (ع) متشكل از نيروهاي استان لرستان كه يگاني عملياتي براي جنگ در مناطق كوهستاني بود و براي تصرف ارتفاعات صعب العبور سازماندهي شده و متخصص عمليات ويژه در ارتفاعات بود، توانست در منطقه آبگرفتگي پنج ضلعي در شمال شلمچه، نيروهاي خود را به جاي حمله از شرق به غرب، كه شكل آرايش نظامي خود دشمن بود از شمال به جنوب حركت داده يعني برخلاف جهت مواضع و خطوط دفاعي ارتش بعثي حركت كرده و از منطقه آبگرفتگي به سمت شلمچه پيشروي نموده و دژ مرزي را تصرف نمايد. اين تاكتيك لشكر57 ابوالفضل (ع) به فرماندهي سردار ابولفضل نوري توانست پاشنه آشيل دشمن را در جبهه شلمچه كشف نمايد. از سوي ديگر رزمندگان لشكر 19 فجر هم توانسته بودند به بخش‌هايي از منطقه پنج ضلعي وارد شوند كه البته با پاتك شديد دشمن در همان شب عمليات مواجه شدند ولي به هر حال مسير ورود به پنج ضلعي و نحوه شكستن خط اول دشمن با حمله لشكر19 فجر به منطقه دشمن مشخص شده بود. بنابراين تاكتيك عمليات كربلاي5 بر اساس اين نقطه ضعف دشمن طراحي و برنامه ريزي شد و قرار بر اين شد كه تمام يگان‌هاي شركت كننده در عمليات از اين دروازه به سوي عمق مواضع دشمن نفوذ نمايند.




از آنجا كه اين معبر بسيار محدود بود لذا فرماندهي كل سپاه تصميم گرفت با دو قرارگاه وارد اين عمليات شود و نيروها به جاي اينكه به صورت دشت‌بان عمل نمايند، يگان‌هاي قرارگاه كربلا در جلو قرار گرفته و يگان‌هاي قرارگاه نجف براي عبور از اين دروازه از پشت سر قرارگاه كربلا وارد عمل شوند و منطقه درگيري را گسترش دهند. لازم به ذكر است كه كل مساحت منطقه آبگرفتگي پنج ضلعي و دژ كشف شده و نوك كانال ماهيگيري در حدود 12 كيلومتر مربع وسعت داشت و داراي ابعادي به‌اندازه 3×4 كيلومتر بود. بنابراين محدوديت منطقه تعيين شده براي شكستن خط اول دشمن با تراكم انبوه يگان‌هاي عمل كننده تناسبي نداشت ولي چاره‌اي هم به جز اين راه كار نبود.




بنابراين مي‌توان تاكتيك يگان‌هاي سپاه را اينگونه جمع بندي نمود:
1- اتخاذ تدابير مناسب براي اجتناب از مواجهه با استحكامات حجيم، متنوع و گسترده دشمن و دوري از انجام تك جبهه‌اي و نيز دوري از تهاجم به مواضع سخت دشمن در شلمچه از سمت شرق كه آن مسير، محور تلقي دشمن از سمت تك اصلي رزمندگان اسلام بود.
2- حمله به دشمن از سمت آب گرفتگي و پنج ضلعي يعني از شمال به جنوب و درست عمود بر جهت مواضع آرايش گرفته دشمن يعني حمله به دشمن از منطقه مورد اعتماد و اطمينان وي و منطقه‌اي كه قبلاً در آن نبردي اتفاق نيفتاده بود و لذا دشمن نسبت به آن حساسيتي نداشت.
3- تلاش براي بازكردن جاده شلمچه از طريق پشت خطوط جبهه دشمن، جهت بازشدن جاده تداركاتي به منظور پشتيباني گسترده از نيروهايِ در خط مقدم.
علي رغم اتخاذ تاكتيك‌هاي مناسب براي شكستن خط دشمن در منطقه عملياتي كربلايي 5، با اين وجود جنگيدن در اين منطقه و عبور از خطوط مستحكم دفاعي دشمن نياز به انگيزه بسيار قوي رزمندگان خط شكن داشت. در بعضي مواقع آنقدر شرايط براي نفوذ به خط دشمن سخت مي‌شد كه شجاع ترين رزمندگان نيز، فتح سنگرهاي دشمن را غير ممكن مي‌پنداشتند. در لشگر 10 سيد الشهداء به هنگامي كه فرمانده لشگر برادر علي فضلي نتوانست نيروهايش را قانع كند تا به خط دشمن بزنند، رزمندگان سلحشور اين لشگر درخواست كردند كه وعده ديدار آنان با امام خميني پس از انجام عمليات به آنها داده شود و چون از طريق آيت الله هاشمي رفسنجاني به آنها چنين ملاقاتي قول داده شد، آنان چنان انگيزه‌اي پيدا كردند كه توانستند بدون توجه به سختي‌ها و استحكام شديد مواضع دشمن به سنگرهاي بعثي‌ها حمله كرده و خط نفوذ ناپذير دشمن را بشكنند و راه را براي ساير رزمندگان لشگر باز كنند. البته اين رزمندگان پس از پايان عمليات تنها بسيجياني بودند كه به طور اختصاصي در حسينيه جماران به ديدار رهبرشان كه او را با تمام وجود دوست داشتند، نايل آمدند.




مانور و شرح عمليات
با استفاده از آخرين اطلاعات به دست آمده از عمليات كربلاي 4 و شناسايي‌هاي انجام شده براي آن نبرد، طراحان و فرماندهان يگان‌ها توانستند بيش از 19 راه كار از درون منطقه آبگرفتگي پنج ضلعي در شمال محور شلمچه براي نفوذ به جبهه دشمن در شرق بصره، از طريق اين محور ارائه نمايند. يكي از مشكلات عبور از آبگرفتگي پنج ضلعي، تردد با قايق از درون آن به دليل وجود جاده‌اي در وسط آن كه 20 سانتيمتر زير آب قرار داشت، بود. اين جاده قبلاً با كمك نيروهاي اطلاعات عمليات شناسايي شده بود لذا قرار شد در آغاز تهاجم، غواص‌ها در نقاط معيني، اين جاده را شكافته و راه‌هايي را از درون آن براي عبور قايق‌ها باز نمايند و نقاط شكافته شده اين جاده را نيز علامت گذاري نمايند. اين نوزده معبر طي 12 روز فرصت بين دو عمليات كربلاي 4 و 5 شناسايي شد و مورد استفاده قرار گرفت. از سوي ديگر براي عبور از اين آبگرفتگي، تعداد 100 دستگاه نفربر‌هاي زرهي به نام خشايار كه مي‌توانست به راحتي از آبگرفتگي عبور كند نيز از ارتش به امانت گرفته شد و تعميرات آنها انجام و براي استفاده در عمليات طي اين چند روز آماده شدند. البته تعداد مورد نياز از اين نفربرها500 دستگاه بود كه در اختيار قرار نگرفت.




عمليات كربلاي5 در شرايط غافلگيري دشمن انجام شد. در حين عمليات و پس از به اسارت در آمدن تعدادي از نيروهاي دشمن مشخص شد كه برخي از فرماندهان ارتش بعثي چند روز پيش از آغاز اين عمليات، به مرخصي رفته بودند و برخي ديگر هم در شب عمليات، فرصت رساندن خود به قرارگاه مربوطه را نيافتند. حتي برخي از فرماندهان گردان‌هاي ارتش بعثي، فرصت پوشيدن لباس نظامي خود را نيز نيافتند و حتي با لباس شخصي به اسارت در آمدند آنها مي‌گفتند ما در خانه بوديم كه به ما خبر دادند كه بصره در تهديد است و ابلاغ كردند كه خود را سريعاً به منطقه عملياتي برسانيم لذا فرصت آماده شدن پيدا نكرديم.

ادامه دارد...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سير نبرد
در دو روز اول به دليل عدم آمادگي نيروهاي دشمن، نبرد به خوبي جلو مي‌رفت ولي از روز سوم به بعد آرام آرام، جنگ سختي از سوي دشمن، عليه رزمندگان اسلام شكل گرفت به طوري كه در روز هفتم ارتش بعثي با تمام قدرت و توان خود تلاش كرد تا تمام منطقه به تصرف در آمده از سوي رزمندگان اسلام را بازپس بگيرد. تا اين زمان رزمندگان اسلام توانسته بودند با عبور از محور شلمچه خور را به 15 كيلومتري شهر بصره برسانند و با عبور از كانال ماهيگيري، در جنوب آن، يك خط پدافندي تشكيل دهند.




در اين شرايط شهر بصره و تأسيسات نظامي آن زير برد آتش توپخانه كوتاه برد ايران قرار گرفت. از روز هفتم نبرد، پاتك‌هاي سنگين و جنگ بسيار شديدي از سوي دشمن آغاز شد. اين پاتك‌ها تا 20 شبانه روز ادامه يافت و تقريباً هيچ نقطه‌اي از شلمچه و منطقه نبرد نبود كه مورد اصابت آتش توپخانه و ساير آتشهاي دشمن واقع نشده باشد. البته سپاه هم پر حجم ترين آتش توپخانه خود در دوران جنگ را در اين عمليات، بكار گرفت و جنگ توپخانه ها، در اين عمليات نسبت به ساير نبردهاي دوران دفاع مقدس، گسترده تر بوده است. با اين همه، رزمندگان سپاه اسلام توانستند كه تا خط نهر جاسم كه آخرين رده دفاعي ارتش بعثي در منطقه عمليات بود مرحله به مرحله پيشروي كنند و در نهايت، به دليل كمبود يگان پياده و واحد زرهي، امكان اين كه رزمندگان اسلام گام‌هاي بلندتري در پيروزي بردارند ميسّر نشد.




وزير دفاع وقت عراق ـ عدنان خيرالله ـ در مصاحبه‌اي تلويزيوني در زمان انجام پاتكها اعلام كرد كه مواضع ايران با 2000 قبضه توپخانه سنگين ارتش بعثي زير آتش قرار دارد ولي همچنان ايراني‌ها منطقه تصرف شده را در دست دارند. البته صدام هم، حرف او را اينگونه توجيه مي‌كند كه ايران قصد تصرف شهر بصره را داشت ولي ارتش بعثي توانسته است با اين آتش‌ها آنها را از ادامه پيشروي بازدارد بنابراين عدم پيشروي بيشتر ايرانيان، خود يك پيروزي بزرگ است. در اين زمان شايع شده بود كه كارشناسان شوروي و فرانسه در قرارگاه‌هاي فرماندهي ارتش بعثي حضور يافته و فرماندهان صدام را هدايت مي‌كنند.
بعد از 20 روز پاتك مداوم، وقتي دشمن نتوانست منطقه را از تصرف رزمندگان اسلام خارج كند و اين منطقه پس از يك مقاومت سرسختانه در اختيار ايران باقي ماند، فضاي منطقه آرام شد به گونه‌اي كه رزمندگان اسلام توانستند پس از دو هفته از آرامش منطقه، عمليات ديگري را تحت عنوان كربلاي 8، طراحي و اجرا كنند و با استفاده از قواي زرهي خود دو كيلومتر ديگر در همين منطقه پيشروي نمايند و خطوط عملياتي كربلاي 5 را تكميل نمايند. اين اولين بار بود كه سپاه از نيروي زرهي خود براي يك تك عليه دشمن، استفاده مي‌كرد.




نتايج عمليات
در عمليات كربلاي5 ارتش بعثي هرچه در توان داشت در پاتكهاي خود عليه رزمندگان اسلام بكار گرفت و از 180 تيپ موجود خود در آن زمان، 110 تيپ يعني حدود دو سوم استعداد ارتش خود را وارد منطقه نبرد كرد. به طوري كه از 350 اسير گرفته شده در اين عمليات و پاتكهاي آن، اين اسرا مربوط به 110 يگان و تيپ مختلف ارتش بعثي بودند. لذا مي‌توان گفت كه شديد ترين و گسترده ترين نبرد‌ها در ميان عمليات‌هاي 90 گانه سپاه در طول دوران دفاع مقدس، عمليات كربلاي 5 است.
شدت آتش دشمن در حين پاتكها به حدي بود كه هيچ شيئي بر روي زمين سالم نماند. مقدار گازهاي ناشي از پرتاب گلوله‌ها در فضاي جبهه، به حدي زياد بود كه تنفس را براي رزمندگان مشكل مي‌ساخت.




اين عمليات نشان دهنده انعطاف پذيري سازمان سپاه و اوج خلاقيت و جسارت تصميم گيري اين نهاد در شرايط بحراني و پذيرش ريسك زياد بود و در ميان ناباوري و غافلگيري ارتش بعثي آغاز شد. با اينكه جهت تك، مخالف جهت آرايش دفاعي ارتش بعثي بود ولي نبرد سخت و شديدي به وقوع پيوست و از آنجا كه هر گام پيشروي در اين زمين، يك قدم به سوي بصره بشمار مي‌رفت لذا ارتش بعثي صدام با تمام توان به مقابله با آن پرداخت.




تاكتيك‌هاي جنگي دشمن در حين اجراي عمليات كربلاي 5
1- انجام پاتك‌هاي پيوسته 10 روزه در روزهاي آغازين نبرد كه از پيشروي نيروهاي ايراني جلوگيري كرد و منجر به تثبيت مواضع تصرف شده رزمندگان اسلام شد. لازم به ذكر است كه سپاه ظرف اين ده روز 200 گردان رزمي را براي تصرف منطقه مورد نظر و دفع پاتك‌هاي دشمن بكار گرفت ولي سماجت دشمن موجب شد تا واحدهاي ارتش بعثي حضور خود را در انتهاي ضلع غربي كانال ماهيگيري همچنان حفظ نمايند. رزمندگان اسلام در عمليات كربلاي 5، ميدان نبرد بسيار سختي را آزمايش كردند. بدليل آتش بسيار سنگين دشمن، شرايط جبهه به گونه‌اي شده بود كه اكثر فرماندهان دنبال يك تركش مي‌گشتند تا از فشارهاي دشمن خلاص شوند.
2- تشكيل مواضع پدافندي جديد در حين عمليات و احداث كانال‌هاي پشت سر هم به منظور مقابله با ادامه پيشروي يگانهاي سپاه.
3- تهاجم مجدد به خطوط دفاعي رزمندگان اسلام در منطقه كربلاي 5 و انجام آفند متكي بر خطوط پدافندي احداث شده.




دستاورد‌ها و پيامدهاي عمليات
اين عمليات باعث شد كه مستحكم ترين خط دفاعي دشمن در منطقه شلمچه كه با انواع موانع ايذايي و استحكامات دفاعي پوشانده شده بود از سوي رزمندگان اسلام و با تاكتيكي ويژه شكسته شود و نيروهاي ايراني به عقبه دشمن و نيروهاي ارتش بعثي نزديك شوند. در اين عمليات بيش از 150 كيلومتر مربع از خاك دشمن به تصرف قواي ايران درآمد و پاسگاه‌هاي بوبيان، شلمچه، كوت سواري و خيّن در اختيار رزمندگان اسلام قرار گرفت و جزاير بوارين، فياض و ام الطويل و همچنين 14 كيلومتر از جاده شلمچه بصره و نيز 11 پاسگاه فرماندهي ارتش بعثي عراق نيز به كنترل قواي اسلام درآمد. بطور خلاصه مي‌توان گفت در اين عمليات نتايج زير به بار آمده است:

1- اين عمليات از سخت ترين نبردهاي دوران دفاع مقدس بوده كه در آن حدود 40 درصد از توان رزمي ارتش بعثي منهدم شد.
2- شكسته شدن مستحكم ترين و پرمانع ترين و پيچيده ترين خطوط دفاعي دشمن در شلمچه و در شرق بصره و تا عمق 10 كيلومتري خاك دشمن.
3- نزديك تر شدن به بصره به عنوان دومين شهر مهم عراق و حضور در اطراف آن.
4- شروع بحث در شوراي امنيت سازمان ملل جهت ايجاد مقدماتي براي صدور قطعنامه‌اي كه تا حدي خواسته‌هاي ايران را نيز ملحوظ نمايد تا راهي براي برقراري آتش بس و پايان بخشيدن به جنگ فراهم شود.
لازم به ذكر است كه پس از گذشت حدود پنج ماه از اين عمليات قطعنامه 598 تصويب شد.
5- به بن بست رسيدن انجام عمليات بزرگ در جبهه‌هاي جنوب، به گونه‌اي كه پس از عمليات كربلاي 8 كه يك اقدام تكميلي براي عمليات كربلاي 5 بود، فرماندهان جنگ احساس كردند كه مناطق عملياتي در جبهه‌هاي جنوب قفل شده و بايستي در راهبرد عملياتي تغييراتي صورت گرفته و ديدگاه جديدي مورد توجه قرار گيرد. بر همين اساس عمليات‌هاي بعدي در غرب كشور آغاز شد و نبردهاي بيت المقدس 2 و والفجر 10 طرح‌ريزي شد.
6- تصميم به قطع صدور نفت ايران از سوي صدام و آمريكا با گسترده كردن حمله هوايي و موشكي به اسكله‌ها و پايانه‌هاي نفتي ايران به منظور از بين بردن پشتوانه مالي ايران.
7- عدم تلقي از پيروزي عمليات كربلاي 5 به عنوان يك پيروزي سرنوشت ساز آني.
8- عمليات كربلاي 5 نشان داد كه ايران مي‌تواند در سخت ترين شرايط و مشكل ترين جبهه‌ها و از پيچيده ترين موانع عبور كرده و به سوي اهداف مورد نظر پيشروي نمايد. در اين عمليات، بصره كاملاً در آستانه سقوط قرار گرفت. پس از اين عمليات سپاه به اين نتيجه رسيد كه براي انجام عمليات بزرگ سرنوشت ساز نياز به تجهيزات جديد دارد كه بخش عمده‌اي از اين تجهيزات در ارتش موجود است. بنابراين بعد از عمليات كربلاي 5 آقايان رفيقدوست و سردار غلامعلي رشيد خدمت امام خميني رسيدند و درخواست تجهيزات مورد نياز را از ارتش نمودند كه امام هم موافقت فرمودند ولي عملاً واگذار نشد.
9- انهدام 7 فروند بالگرد دشمن.
10- آزاد سازي 155 كيلومتر مربع از اراضي ايران و عراق و جزاير بوارين، فياض و ام الطويل و منطقه شلمچه و شهرك دوعيجي، رودخانه دوعيجي و نهر جاسم.
11- اسارت 2655 اسير عراقي شامل چهل افسر ارشد و چهل افسر جزء و 600 درجه دار.
12- حفظ برتري نظامي در برابر دشمن.
13- عمليات كربلاي 5 بر زمين گير شدن واحد‌ها و لشكرهاي بيشتر سپاه در خطوط دفاعي افزود و بدليل نياز به پدافند در سرزمين تصرف شده در جريان عمليات كربلاي5 و ساير نقاط قبلاً تصرف شده مثل فاو و خيبر و... امكان آزاد شدن لشكرهاي سپاه براي آفند موثر كمتر شد و لذا توان يگان‌هاي سپاه در خطوط مختلف جبهه تقسيم شد. مثلاً از يك لشكر، يك تيپ آن در فاو و يك تيپ آن در شلمچه و تيپ ديگر در حلبچه مي‌جنگيد. لذا بدليل گسترش بيش از حد نيروها، توانايي انجام آفند از سوي لشكرهاي سپاه كاهش يافت.
14- انهدام كامل 55 تيپ، انهدام 50 درصد 67 تيپ، انهدام و آسيب 870 دستگاه تانك، 180 قبضه توپخانه صحرايي و 1000 دستگاه خودرو و انهدام و آسيب 45 فروند هواپيما.
15- به غنيمت گرفته شدن 230 دستگاه تانك، 20 قبضه توپ، 200 دستگاه خودرو و 100 دستگاه وسايل مهندسي و 100 قبضه توپ ضد هوايي.
16- 90000 كشته و زخمي از دشمن.
اين عمليات بار ديگر موازنه قوا را به نفع ايران تغيير داد. شكسته شدن خطوط بسيار مستحكم دفاعي دشمن در شلمچه كه آنرا به خط بارلو تشبيه كرده بودند، حاكي از نتيجه بخش نبودن ارسال تسليحات پيشرفته براي رژيم صدام و نيز در اختيار قرار دادن اطلاعات نظامي ايران به ارتش بعثي بود و علامت ناكامي سياست جلوگيري از شكست ارتش صدام از سوي آمريكا و كشورهاي عربي بود. به ويژه آنكه انجام اين عمليات حدود يك سال بعد از عمليات تصرف فاو از سوي ايران، مشخص ساخت كه قدرت اقتدار رزمندگان اسلام مي‌تواند جبهه دشمن را در هر شرايطي مورد تهاجم قرار دهد و بر قدرت سلاح و قدرت آتش دشمن و قدرت اطلاعات وي فايق آيد و موازنه را به نفع ايران تغيير دهد. عمليات كربلاي5 زنگ‌هاي سقوط بصره را به صدا درآورد و برخي از تحليل گران غربي معتقد بودند كه يك حمله بزرگ ديگر مي‌تواند شيرازه ارتش صدام را به هم ريخته و جنگ را پيروزمندانه به نفع ايران خاتمه دهد تحليل گران پنتاگون هم كه معمولاً عزم و قوه ابتكار ايراني‌ها را در مقابل موانع عظيم دشمن كمتر از آنچه هست ارزيابي مي‌كردند با انجام اين عمليات، ديگر احتمال پيروزي بزرگتر ايران را رد نمي‌كردند و اين با سياست آمريكا در آن زمان، كه جنگ برنده و بازنده نداشته باشد همخواني نداشت. آمريكا پيروزي ايران را در جنگ تحميلي، يك فاجعه بزرگ مي‌دانست و لذا اين نگراني موجب مي‌شد كه كمك‌هاي بيشتري را در اختيار رژيم صدام حسين قرار دهد و مانع پيشروي بيشتر رزمندگان اسلام گردد.




از آنجا كه پس از عمليات كربلاي 5 و سقوط خط دفاعي شلمچه، عبور از ساير خطوط دفاعي ارتش بعثي در ساير نقاط جبهه‌هاي جنگ توسط نيروهاي ايراني، كار دشواري به نظر نمي‌رسيد لذا قدرتهاي بزرگ به اين نتيجه رسيدند كه پيروزي نظامي ايران بر رژيم صدام حسين كاري دور از دسترس نيست. بنابراين از يك سو به سمت شوراي امنيت سازمان ملل رفتند تا با صدور قطعنامه‌اي كه حداقل خواسته‌هاي ايران را داشته باشد از احتمال پيروزي قاطع ايران و نابودي رژيم صدام حسين جلوگيري نمايند و از سوي ديگر آمريكا بر حضور نظامي خويش در خليج فارس افزود تا با گشودن جبهه دريا به روي جمهوري اسلامي ايران، عملاً از پيروزي نظامي ايران بر صدام جلوگيري نمايد. منظور از اين اقدام آن بود كه ايران برنده نشود و صدام هم بازنده نگردد.




شهداي عمليات
در اين عمليات 350 تن از فرمانده هان رده‌هاي مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از جمله حسين خرازي فرمانده دلاور و كم نظير لشكر 14 امام حسين (ع) كه قبلاً در عمليات خيبر و در منطقه طلائيه دست راستش را در راه خداوند داده بود و نيز حجت الاسلام والمسلمين شيخ عبدالله ميثمي مسئول دفتر نمايندگي حضرت امام در قرارگاه خاتم الانبياء (ص)، اسماعيل دقايقي فرمانده لشگر 9 بدر، يدالله كلهر قائم مقام لشگر 10 سيد الشهدا (ع)، حاج قاسم مير حسيني قائم مقام لشگر 41 ثارالله،محمد فرومندي قائم مقام لشگر 5 نصر، هاشم اعتمادي فرمانده تيپ امام حسن (ع)، محمدعلي شاه مرادي فرمانده تيپ 44 قمر بني هاشم (ع)، خليل مطهرنيا مسئول عمليات لشكر 33 المهدي، مرتضي جاويدي قوي ترين فرمانده گردان خط شكن لشكر المهدي، نوري جانشين لشكر 27 محمد رسول الله، ذوالانوار رئيس ستاد لشكر 19 فجر به همراه سه برادر و دامادشان، محمدي زاده جانشين لشكر 7 وليعصر، اسلام نصب و نوزاد و... به شهادت رسيدند.

علل موفقيت عمليات
1- غافلگيري استراتژيك دشمن، ناشي از بعيد دانستن امكان انجام عمليات در اين منطقه به دليل اجراي عمليات كربلاي4 و نيز استحكامات فوق العاده قوي خود در محور شلمچه كه اقدام به هرگونه عمليات را غير ممكن مي‌نمود. يعني دشمن در تفكر و در زمان عمليات غافلگير شد گرچه دشمن قبل از شروع عمليات در برخي از مناطق مثل پنج ضلعي آماده باش 50% اعلام كرده بود.
2- سرعت در آماده شدن براي انجام اين عمليات درست دو هفته پس از ناكامي در عمليات كربلاي4. براي انجام عمليات جديد، زماني كمتر از يك ماه براي رزمندگان اسلام ضروري بود زيرا ارتش بعثي مي‌توانست پس از اين مدت بلافاصله نقطه ضعف خود را بپوشاند و ايران را از دستيابي به منطقه شلمچه محروم كند.
3- با توجه به شكسته شدن خط دشمن در پنج ضلعي در جريان عمليات كربلاي4 استفاده از راه باز شده توسط لشكر57 ابوالفضل (ع) در عمليات كربلاي4 كه خداوند راه ورود به شلمچه را به رزمندگان اسلام نشان داد ميسر شد. انجام عمليات كربلاي4 اين حسن بزرگ را داشت كه مشخص شد، دشمن در منطقه كربلاي5 داراي نقطه ضعف بزرگي است. در آن منطقه عراق داراي دژي بود كه به صورت شمالي – جنوبي امتداد داشت اين دژ به موازات مرز و دقيقاً در امتداد خطوط مرزي احداث شده بود. زمان احداث اين دژ به قبل از سال 1357 هجري شمسي باز مي‌گشت كه عراق آن را در قالب استحكامات هلالي شكل براي مقابله با هرگونه تعرض احتمالي ساخته بود و موجب استفاده از ابتكاري تازه در تاكتيك عمليات كربلاي 5 گرديد.
4- استفاده از حجم سنگين آتش‌ها به صورت متمركز.
5- استفاده از كانال پرورش ماهي براي انجام محور اصلي تك.
البته بايد گفت كه در اين عمليات، رزمندگان اسلام نتوانستند همه اهداف خود را تأمين نموده و به نتيجه نهايي برسند. شايد يكي از دلايل آن اين بود كه قواي احتياط دشمن بسيار به منطقه عمليات نزديك بوده و توانستند بدون نياز به جابجايي، از حداكثر توان خود براي اجراي آتش‌هاي سنگين و نيز پاتك‌هاي متوالي و شديد، استفاده نمايد و بنابراين موفقيت قواي ايران به صورت كامل شكل نگرفت.




راهبرد نظامي دشمن پس از عمليات كربلاي 5
1- حفظ عمده قواي خود در جبهه جنوب و عدم تجزيه قواي خود و عدم انتقال آنها به جبهه‌هاي غرب.
2- برنامه ريزي براي بازپس گيري سرزمين‌هاي تصرف شده از سوي ايران از جمله در فاو و جزاير خيبر و منطقه شلمچه و حلبچه.
3- گسترش جنگ نفت كشها در خليج فارس با كمك برخي از كشورهاي پشتيبان صدام ازجمله عربستان و آمريكا به طوري كه در يك مورد جنگنده‌هاي F15 عربستان به دو فروند فانتوم F4 نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در آسمان خليج فارس حمله كرده و آنها را سرنگون نمودند.
4- حمله به سكوها و اسكله‌ها و جزاير نفتي ايران و تلاش براي قطع صادرات نفت ايران از طريق عمليات نظامي و بمباران‌هاي هوايي و پرتاب موشك‌هاي ضد كشتي و بمب‌هاي ليزري دقيق.
5- استفاده وسيع از حضور ناوگان نظامي آمريكا در خليج فارس و حركت اَمن هواپيماهاي دشمن در آسمان منطقه در حضور ناوهاي جنگي آمريكا و حمله از آن طريق به تأسيسات نفتي ايران و شدت بخشيدن به جنگ نفتكش‌ها از سوي دشمن.
6- تغيير تاكتيك‌هاي جنگي و انجام عمليات در نقطه‌اي خارج از منطقه عمليات ايران. مثلاً در جريان عمليات والفجر10 و پس از تصرف حلبچه توسط قواي ايران، دشمن عمده قواي خود را عليه نيروهاي ايراني بكار نگرفت و آنها را در جبهه جنوب حفظ نموده و به سراغ باز پس گيري مثلث فاو رفت.
7- وسعت بخشيدن به جنگ شهرها از سوي دشمن و انجام اقدامات خلاف مقررات بين المللي بدون نگراني از عواقب آن.
8- حملات هوايي و موشكي به مراكز اقتصادي و نفتي جمهوري اسلامي در خليج فارس.
9- فعال شدن ناوگان نظامي آمريكا در خليج فارس و حمله آنها به قايق‌هاي تندرو سپاه با استفاده از بالگردهاي آپاچي و درگير شدن آمريكايي‌ها با واحد‌هاي شناور سپاه در كنار جزيره فارسي.
10- استفاده وسعيتر دشمن از سلاح‌هاي شيميايي و گسترش حمله با گازهاي شيميايي به غير نظاميان.




اقدامات صورت گرفته پس از عمليات كربلاي 5 در واكنش به برنامه‌هاي دشمن
1- فعال شدن نيروي دريايي سپاه در عمليات مقابله به مثل در خليج فارس به طوري ظرف مدت اندكي حدود دوازده كشتي نفتكش و تجاري مربوط به كشورهاي حامي صدام در مقابله با حمله هواپيماهاي بعثي به نفتكش‌هاي عازم بنادر ايران، مورد تهاجم قرار گرفت
2- مورد حمله قرار گرفتن كشتي حامل پرچم شوروي در مقابله با تجهيز ارتش صدام از سوي شوروي
3- بر روي مين رفتن كشتي مارشال چخوف روسي كه ناوگان نظامي شوروي آن را اسكورت مي‌كرد
4- برخورد كشتي بريجتون در 2/5/66 با مين‌هاي سرگردان كه براي اولين بار به طور رسمي از سوي 11 فروند ناو جنگي آمريكايي اسكورت مي‌گرديد و به سمت بندر احمدي كويت در حركت بود.
5- تغيير استراتژي نظامي ايران و انتقال تمركز حملات از جبهه‌هاي جنوب به غرب كشور و انجام عمليات كربلاي 10 در تاريخ 25/1/66 در محور ماووت و تغيير تاكتيك در ابتكار ايران به منظور دستيابي به اهداف مهم عراق در اين منطقه و نيز كمك به تجزيه نيروهاي عراق و انتقال بخشي از نيروهاي مستقر در جبهه‌هاي جنوب عراق به سمت شمال براي سبك تر شدن تراكم دشمن در جنوب كه البته عراق با عدم انتقال نيروهايش از اين موضوع سود جست.




پس از عمليات كربلاي 5، ديگر منطقه مناسبي در جبهه‌هاي جنوب، براي استفاده از ابتكارات جديد، جهت تصرف آن وجود نداشت. زيرا رزمندگان اسلام از منطقه شبه جزيره آبادان تا منطقه هور را عمليات انجام داده بودند و ديگر زمين مناسبي براي به كارگيري آن عليه دشمن وجود نداشت و اگر قرار بود در اين مناطق عملياتي صورت گيرد به ناچار رزمندگان اسلام به استفاده از تك جبهه‌اي به جاي احاطه‌اي و دور زدن دشمن، مجبور مي‌شدند كه موفقيت آن زير سوال بود. سپاه از عمليات رمضان و والفجر مقدماتي، به اين نتيجه رسيده بود كه به هيچ وجه نبايد در جايي جنگيد كه به جز تك جبهه اي، راه كار ديگري وجود نداشته باشد. در تك احاطه اي، اين امكان براي رزمندگان اسلام وجود داشت تا به جاي رو در رويي مستقيم با دشمن، بتوان به صورت احاطه‌اي و دور زدن و قيچي كردن نيروهاي دشمن، وارد درگيري و نبرد با وي شد..وقتي عمليات كربلاي 5 به پايان رسيد، با مطالعه زمين‌هاي جبهه‌هاي جنوب، مشخص شد كه ديگر هيچ زمين قابل استفاده‌اي براي انجام تك احاطه‌اي وجود ندارد و اين به معناي بن بست در جنگ و عدم امكان نبرد رو در روي دشمن بود.




اقدامات قدرت‌هاي جهاني پس از عمليات كربلاي 5
تصميم به اينكه ايران در جنگ پيروز نشود از طريق:
1- فشار به ايران از طريق خليج فارس براي قطع صدور نفت ايران با كمك حضور ناوگان نظامي آمريكا در خليج فارس.
2- واگذاري تسليحات پيشرفته براي افزايش برد عملياتي نيروهاي صدام از جمله استفاده از هواپيماهاي ميراژ 2000-F1 و بمب‌هاي ليزري براي عمليات در خليج فارس تا تنگه هرمز.
3- عدم اجازه به ايران براي مقابله به مثل با كمك ناوهاي آمريكايي در خليج فارس.
4- گسترده تر كردن جنگ شهرها و واگذاري هواپيما و موشكهايي به صدام كه بتواند تا عمق ايران را هدف قرار دهد و جنگ شهر‌ها را توسعه دهد از جمله تهران.
5- پايين آوردن قيمت نفت به كمتر از ده دلار و كاهش شديد منابع تأمين كننده نيازهاي جنگ.
6- اعمال شرايط سخت براي فروش نفت ايران يعني نخريدن نفت ايران.
7- افزايش كسري بودجه دولت به حدود 50 درصد.
8- تقويت نظامي بيشتر صدام از سوي آمريكا، شوروي و فرانسه.
9- شكل گيري اتحادي نا نوشته به سود صدام و اعلان غير رسمي جنگ از سوي ناوگان نظامي آمريكا در خليج فارس عليه ايران با همكاري شوروي و فرانسه.




جمع بندي
عمليات كربلاي 5، كه هم زمان با سالگرد قيام مردم قم عليه رژيم شاهنشاهي با رمز يا فاطمه زهرا (س) آغاز شد مهمترين عمليات در سال 1365 هجري شمسي بود كه ضربه بسيار مهلكي بر استعداد و توان رزمي رو به افزايش ارتش بعثي صدام وارد آورد.
پيروزي رزمندگان اسلام در اين عمليات با توجه به امكاناتي كه آنها در اختيار داشتند و نيز با توجه به توان نظامي عظيمي كه دشمن از آن برخوردار بود، ناباورانه و يك پيروزي تاكتيكي بسيار مهم به شمار مي‌آمد. البته اين عمليات هم پر هزينه و هم پر تلفات بود به طوري كه گفته مي‌شود كه در اين عمليات حدود 30 هزار نفر به شهادت رسيده و يا زخمي شدند.



اجري عمليات كربلاي 5 نشان داد كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي هم قدرت به كار بستن ابتكار عمل‌هاي مناسب را در شرايط سخت در اختيار دارد و هم مي‌تواند خلاقيت فرماندهان خود را براي شكستن خطوط مستحكم دشمن به كار گيرد و هم مي‌تواند انعطاف لازم را در سازمان خود براي انجام عملياتي ويژه و پيچيده را به وجود آورد و هم از پذيرش ريسك در شرايط ضرورت ابايي ندارد. از سوي ديگر اين عمليات نشان داد كه عمده توانايي دشمن در كسب پشتيباني‌هاي قدرت‌هاي شيطاني و سلطه گر نهفته است و راه رسيدن به پيروزي توكل بر خداي بزرگ، نترسيدن از دشمن و اميد به نصرت الهي است و به تعبير امام خميني: «نصرت كنيد خدا را نصرت كند شما را».
اين عمليات آخرين عمليات بزرگ قواي اسلام در جبهه جنوب به شمار مي‌رفت. سختي‌هاي اين عمليات و نيز افزايش اقدامات مهندسي و سخت تر شدن حلقه‌هاي مواضع دفاعي دشمن، موجب شد تا رزمندگان اسلام امكان انجام عمليات در جبهه جنوب را غير ممكن تشخيص داده و براي انجام عمليات‌هاي بعدي در جبهه‌هاي غربي كشور، برنامه ريزي نمايند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سير نبرد
در دو روز اول به دليل عدم آمادگي نيروهاي دشمن، نبرد به خوبي جلو مي‌رفت ولي از روز سوم به بعد آرام آرام، جنگ سختي از سوي دشمن، عليه رزمندگان اسلام شكل گرفت به طوري كه در روز هفتم ارتش بعثي با تمام قدرت و توان خود تلاش كرد تا تمام منطقه به تصرف در آمده از سوي رزمندگان اسلام را بازپس بگيرد. تا اين زمان رزمندگان اسلام توانسته بودند با عبور از محور شلمچه خور را به 15 كيلومتري شهر بصره برسانند و با عبور از كانال ماهيگيري، در جنوب آن، يك خط پدافندي تشكيل دهند.




در اين شرايط شهر بصره و تأسيسات نظامي آن زير برد آتش توپخانه كوتاه برد ايران قرار گرفت. از روز هفتم نبرد، پاتك‌هاي سنگين و جنگ بسيار شديدي از سوي دشمن آغاز شد. اين پاتك‌ها تا 20 شبانه روز ادامه يافت و تقريباً هيچ نقطه‌اي از شلمچه و منطقه نبرد نبود كه مورد اصابت آتش توپخانه و ساير آتشهاي دشمن واقع نشده باشد. البته سپاه هم پر حجم ترين آتش توپخانه خود در دوران جنگ را در اين عمليات، بكار گرفت و جنگ توپخانه ها، در اين عمليات نسبت به ساير نبردهاي دوران دفاع مقدس، گسترده تر بوده است. با اين همه، رزمندگان سپاه اسلام توانستند كه تا خط نهر جاسم كه آخرين رده دفاعي ارتش بعثي در منطقه عمليات بود مرحله به مرحله پيشروي كنند و در نهايت، به دليل كمبود يگان پياده و واحد زرهي، امكان اين كه رزمندگان اسلام گام‌هاي بلندتري در پيروزي بردارند ميسّر نشد.




وزير دفاع وقت عراق ـ عدنان خيرالله ـ در مصاحبه‌اي تلويزيوني در زمان انجام پاتكها اعلام كرد كه مواضع ايران با 2000 قبضه توپخانه سنگين ارتش بعثي زير آتش قرار دارد ولي همچنان ايراني‌ها منطقه تصرف شده را در دست دارند. البته صدام هم، حرف او را اينگونه توجيه مي‌كند كه ايران قصد تصرف شهر بصره را داشت ولي ارتش بعثي توانسته است با اين آتش‌ها آنها را از ادامه پيشروي بازدارد بنابراين عدم پيشروي بيشتر ايرانيان، خود يك پيروزي بزرگ است. در اين زمان شايع شده بود كه كارشناسان شوروي و فرانسه در قرارگاه‌هاي فرماندهي ارتش بعثي حضور يافته و فرماندهان صدام را هدايت مي‌كنند.
بعد از 20 روز پاتك مداوم، وقتي دشمن نتوانست منطقه را از تصرف رزمندگان اسلام خارج كند و اين منطقه پس از يك مقاومت سرسختانه در اختيار ايران باقي ماند، فضاي منطقه آرام شد به گونه‌اي كه رزمندگان اسلام توانستند پس از دو هفته از آرامش منطقه، عمليات ديگري را تحت عنوان كربلاي 8، طراحي و اجرا كنند و با استفاده از قواي زرهي خود دو كيلومتر ديگر در همين منطقه پيشروي نمايند و خطوط عملياتي كربلاي 5 را تكميل نمايند. اين اولين بار بود كه سپاه از نيروي زرهي خود براي يك تك عليه دشمن، استفاده مي‌كرد.




نتايج عمليات
در عمليات كربلاي5 ارتش بعثي هرچه در توان داشت در پاتكهاي خود عليه رزمندگان اسلام بكار گرفت و از 180 تيپ موجود خود در آن زمان، 110 تيپ يعني حدود دو سوم استعداد ارتش خود را وارد منطقه نبرد كرد. به طوري كه از 350 اسير گرفته شده در اين عمليات و پاتكهاي آن، اين اسرا مربوط به 110 يگان و تيپ مختلف ارتش بعثي بودند. لذا مي‌توان گفت كه شديد ترين و گسترده ترين نبرد‌ها در ميان عمليات‌هاي 90 گانه سپاه در طول دوران دفاع مقدس، عمليات كربلاي 5 است.
شدت آتش دشمن در حين پاتكها به حدي بود كه هيچ شيئي بر روي زمين سالم نماند. مقدار گازهاي ناشي از پرتاب گلوله‌ها در فضاي جبهه، به حدي زياد بود كه تنفس را براي رزمندگان مشكل مي‌ساخت.




اين عمليات نشان دهنده انعطاف پذيري سازمان سپاه و اوج خلاقيت و جسارت تصميم گيري اين نهاد در شرايط بحراني و پذيرش ريسك زياد بود و در ميان ناباوري و غافلگيري ارتش بعثي آغاز شد. با اينكه جهت تك، مخالف جهت آرايش دفاعي ارتش بعثي بود ولي نبرد سخت و شديدي به وقوع پيوست و از آنجا كه هر گام پيشروي در اين زمين، يك قدم به سوي بصره بشمار مي‌رفت لذا ارتش بعثي صدام با تمام توان به مقابله با آن پرداخت.




تاكتيك‌هاي جنگي دشمن در حين اجراي عمليات كربلاي 5
1- انجام پاتك‌هاي پيوسته 10 روزه در روزهاي آغازين نبرد كه از پيشروي نيروهاي ايراني جلوگيري كرد و منجر به تثبيت مواضع تصرف شده رزمندگان اسلام شد. لازم به ذكر است كه سپاه ظرف اين ده روز 200 گردان رزمي را براي تصرف منطقه مورد نظر و دفع پاتك‌هاي دشمن بكار گرفت ولي سماجت دشمن موجب شد تا واحدهاي ارتش بعثي حضور خود را در انتهاي ضلع غربي كانال ماهيگيري همچنان حفظ نمايند. رزمندگان اسلام در عمليات كربلاي 5، ميدان نبرد بسيار سختي را آزمايش كردند. بدليل آتش بسيار سنگين دشمن، شرايط جبهه به گونه‌اي شده بود كه اكثر فرماندهان دنبال يك تركش مي‌گشتند تا از فشارهاي دشمن خلاص شوند.
2- تشكيل مواضع پدافندي جديد در حين عمليات و احداث كانال‌هاي پشت سر هم به منظور مقابله با ادامه پيشروي يگانهاي سپاه.
3- تهاجم مجدد به خطوط دفاعي رزمندگان اسلام در منطقه كربلاي 5 و انجام آفند متكي بر خطوط پدافندي احداث شده.




دستاورد‌ها و پيامدهاي عمليات
اين عمليات باعث شد كه مستحكم ترين خط دفاعي دشمن در منطقه شلمچه كه با انواع موانع ايذايي و استحكامات دفاعي پوشانده شده بود از سوي رزمندگان اسلام و با تاكتيكي ويژه شكسته شود و نيروهاي ايراني به عقبه دشمن و نيروهاي ارتش بعثي نزديك شوند. در اين عمليات بيش از 150 كيلومتر مربع از خاك دشمن به تصرف قواي ايران درآمد و پاسگاه‌هاي بوبيان، شلمچه، كوت سواري و خيّن در اختيار رزمندگان اسلام قرار گرفت و جزاير بوارين، فياض و ام الطويل و همچنين 14 كيلومتر از جاده شلمچه بصره و نيز 11 پاسگاه فرماندهي ارتش بعثي عراق نيز به كنترل قواي اسلام درآمد. بطور خلاصه مي‌توان گفت در اين عمليات نتايج زير به بار آمده است:

1- اين عمليات از سخت ترين نبردهاي دوران دفاع مقدس بوده كه در آن حدود 40 درصد از توان رزمي ارتش بعثي منهدم شد.
2- شكسته شدن مستحكم ترين و پرمانع ترين و پيچيده ترين خطوط دفاعي دشمن در شلمچه و در شرق بصره و تا عمق 10 كيلومتري خاك دشمن.
3- نزديك تر شدن به بصره به عنوان دومين شهر مهم عراق و حضور در اطراف آن.
4- شروع بحث در شوراي امنيت سازمان ملل جهت ايجاد مقدماتي براي صدور قطعنامه‌اي كه تا حدي خواسته‌هاي ايران را نيز ملحوظ نمايد تا راهي براي برقراري آتش بس و پايان بخشيدن به جنگ فراهم شود.
لازم به ذكر است كه پس از گذشت حدود پنج ماه از اين عمليات قطعنامه 598 تصويب شد.
5- به بن بست رسيدن انجام عمليات بزرگ در جبهه‌هاي جنوب، به گونه‌اي كه پس از عمليات كربلاي 8 كه يك اقدام تكميلي براي عمليات كربلاي 5 بود، فرماندهان جنگ احساس كردند كه مناطق عملياتي در جبهه‌هاي جنوب قفل شده و بايستي در راهبرد عملياتي تغييراتي صورت گرفته و ديدگاه جديدي مورد توجه قرار گيرد. بر همين اساس عمليات‌هاي بعدي در غرب كشور آغاز شد و نبردهاي بيت المقدس 2 و والفجر 10 طرح‌ريزي شد.
6- تصميم به قطع صدور نفت ايران از سوي صدام و آمريكا با گسترده كردن حمله هوايي و موشكي به اسكله‌ها و پايانه‌هاي نفتي ايران به منظور از بين بردن پشتوانه مالي ايران.
7- عدم تلقي از پيروزي عمليات كربلاي 5 به عنوان يك پيروزي سرنوشت ساز آني.
8- عمليات كربلاي 5 نشان داد كه ايران مي‌تواند در سخت ترين شرايط و مشكل ترين جبهه‌ها و از پيچيده ترين موانع عبور كرده و به سوي اهداف مورد نظر پيشروي نمايد. در اين عمليات، بصره كاملاً در آستانه سقوط قرار گرفت. پس از اين عمليات سپاه به اين نتيجه رسيد كه براي انجام عمليات بزرگ سرنوشت ساز نياز به تجهيزات جديد دارد كه بخش عمده‌اي از اين تجهيزات در ارتش موجود است. بنابراين بعد از عمليات كربلاي 5 آقايان رفيقدوست و سردار غلامعلي رشيد خدمت امام خميني رسيدند و درخواست تجهيزات مورد نياز را از ارتش نمودند كه امام هم موافقت فرمودند ولي عملاً واگذار نشد.
9- انهدام 7 فروند بالگرد دشمن.
10- آزاد سازي 155 كيلومتر مربع از اراضي ايران و عراق و جزاير بوارين، فياض و ام الطويل و منطقه شلمچه و شهرك دوعيجي، رودخانه دوعيجي و نهر جاسم.
11- اسارت 2655 اسير عراقي شامل چهل افسر ارشد و چهل افسر جزء و 600 درجه دار.
12- حفظ برتري نظامي در برابر دشمن.
13- عمليات كربلاي 5 بر زمين گير شدن واحد‌ها و لشكرهاي بيشتر سپاه در خطوط دفاعي افزود و بدليل نياز به پدافند در سرزمين تصرف شده در جريان عمليات كربلاي5 و ساير نقاط قبلاً تصرف شده مثل فاو و خيبر و... امكان آزاد شدن لشكرهاي سپاه براي آفند موثر كمتر شد و لذا توان يگان‌هاي سپاه در خطوط مختلف جبهه تقسيم شد. مثلاً از يك لشكر، يك تيپ آن در فاو و يك تيپ آن در شلمچه و تيپ ديگر در حلبچه مي‌جنگيد. لذا بدليل گسترش بيش از حد نيروها، توانايي انجام آفند از سوي لشكرهاي سپاه كاهش يافت.
14- انهدام كامل 55 تيپ، انهدام 50 درصد 67 تيپ، انهدام و آسيب 870 دستگاه تانك، 180 قبضه توپخانه صحرايي و 1000 دستگاه خودرو و انهدام و آسيب 45 فروند هواپيما.
15- به غنيمت گرفته شدن 230 دستگاه تانك، 20 قبضه توپ، 200 دستگاه خودرو و 100 دستگاه وسايل مهندسي و 100 قبضه توپ ضد هوايي.
16- 90000 كشته و زخمي از دشمن.
اين عمليات بار ديگر موازنه قوا را به نفع ايران تغيير داد. شكسته شدن خطوط بسيار مستحكم دفاعي دشمن در شلمچه كه آنرا به خط بارلو تشبيه كرده بودند، حاكي از نتيجه بخش نبودن ارسال تسليحات پيشرفته براي رژيم صدام و نيز در اختيار قرار دادن اطلاعات نظامي ايران به ارتش بعثي بود و علامت ناكامي سياست جلوگيري از شكست ارتش صدام از سوي آمريكا و كشورهاي عربي بود. به ويژه آنكه انجام اين عمليات حدود يك سال بعد از عمليات تصرف فاو از سوي ايران، مشخص ساخت كه قدرت اقتدار رزمندگان اسلام مي‌تواند جبهه دشمن را در هر شرايطي مورد تهاجم قرار دهد و بر قدرت سلاح و قدرت آتش دشمن و قدرت اطلاعات وي فايق آيد و موازنه را به نفع ايران تغيير دهد. عمليات كربلاي5 زنگ‌هاي سقوط بصره را به صدا درآورد و برخي از تحليل گران غربي معتقد بودند كه يك حمله بزرگ ديگر مي‌تواند شيرازه ارتش صدام را به هم ريخته و جنگ را پيروزمندانه به نفع ايران خاتمه دهد تحليل گران پنتاگون هم كه معمولاً عزم و قوه ابتكار ايراني‌ها را در مقابل موانع عظيم دشمن كمتر از آنچه هست ارزيابي مي‌كردند با انجام اين عمليات، ديگر احتمال پيروزي بزرگتر ايران را رد نمي‌كردند و اين با سياست آمريكا در آن زمان، كه جنگ برنده و بازنده نداشته باشد همخواني نداشت. آمريكا پيروزي ايران را در جنگ تحميلي، يك فاجعه بزرگ مي‌دانست و لذا اين نگراني موجب مي‌شد كه كمك‌هاي بيشتري را در اختيار رژيم صدام حسين قرار دهد و مانع پيشروي بيشتر رزمندگان اسلام گردد.




از آنجا كه پس از عمليات كربلاي 5 و سقوط خط دفاعي شلمچه، عبور از ساير خطوط دفاعي ارتش بعثي در ساير نقاط جبهه‌هاي جنگ توسط نيروهاي ايراني، كار دشواري به نظر نمي‌رسيد لذا قدرتهاي بزرگ به اين نتيجه رسيدند كه پيروزي نظامي ايران بر رژيم صدام حسين كاري دور از دسترس نيست. بنابراين از يك سو به سمت شوراي امنيت سازمان ملل رفتند تا با صدور قطعنامه‌اي كه حداقل خواسته‌هاي ايران را داشته باشد از احتمال پيروزي قاطع ايران و نابودي رژيم صدام حسين جلوگيري نمايند و از سوي ديگر آمريكا بر حضور نظامي خويش در خليج فارس افزود تا با گشودن جبهه دريا به روي جمهوري اسلامي ايران، عملاً از پيروزي نظامي ايران بر صدام جلوگيري نمايد. منظور از اين اقدام آن بود كه ايران برنده نشود و صدام هم بازنده نگردد.




شهداي عمليات
در اين عمليات 350 تن از فرمانده هان رده‌هاي مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از جمله حسين خرازي فرمانده دلاور و كم نظير لشكر 14 امام حسين (ع) كه قبلاً در عمليات خيبر و در منطقه طلائيه دست راستش را در راه خداوند داده بود و نيز حجت الاسلام والمسلمين شيخ عبدالله ميثمي مسئول دفتر نمايندگي حضرت امام در قرارگاه خاتم الانبياء (ص)، اسماعيل دقايقي فرمانده لشگر 9 بدر، يدالله كلهر قائم مقام لشگر 10 سيد الشهدا (ع)، حاج قاسم مير حسيني قائم مقام لشگر 41 ثارالله،محمد فرومندي قائم مقام لشگر 5 نصر، هاشم اعتمادي فرمانده تيپ امام حسن (ع)، محمدعلي شاه مرادي فرمانده تيپ 44 قمر بني هاشم (ع)، خليل مطهرنيا مسئول عمليات لشكر 33 المهدي، مرتضي جاويدي قوي ترين فرمانده گردان خط شكن لشكر المهدي، نوري جانشين لشكر 27 محمد رسول الله، ذوالانوار رئيس ستاد لشكر 19 فجر به همراه سه برادر و دامادشان، محمدي زاده جانشين لشكر 7 وليعصر، اسلام نصب و نوزاد و... به شهادت رسيدند.

علل موفقيت عمليات
1- غافلگيري استراتژيك دشمن، ناشي از بعيد دانستن امكان انجام عمليات در اين منطقه به دليل اجراي عمليات كربلاي4 و نيز استحكامات فوق العاده قوي خود در محور شلمچه كه اقدام به هرگونه عمليات را غير ممكن مي‌نمود. يعني دشمن در تفكر و در زمان عمليات غافلگير شد گرچه دشمن قبل از شروع عمليات در برخي از مناطق مثل پنج ضلعي آماده باش 50% اعلام كرده بود.
2- سرعت در آماده شدن براي انجام اين عمليات درست دو هفته پس از ناكامي در عمليات كربلاي4. براي انجام عمليات جديد، زماني كمتر از يك ماه براي رزمندگان اسلام ضروري بود زيرا ارتش بعثي مي‌توانست پس از اين مدت بلافاصله نقطه ضعف خود را بپوشاند و ايران را از دستيابي به منطقه شلمچه محروم كند.
3- با توجه به شكسته شدن خط دشمن در پنج ضلعي در جريان عمليات كربلاي4 استفاده از راه باز شده توسط لشكر57 ابوالفضل (ع) در عمليات كربلاي4 كه خداوند راه ورود به شلمچه را به رزمندگان اسلام نشان داد ميسر شد. انجام عمليات كربلاي4 اين حسن بزرگ را داشت كه مشخص شد، دشمن در منطقه كربلاي5 داراي نقطه ضعف بزرگي است. در آن منطقه عراق داراي دژي بود كه به صورت شمالي – جنوبي امتداد داشت اين دژ به موازات مرز و دقيقاً در امتداد خطوط مرزي احداث شده بود. زمان احداث اين دژ به قبل از سال 1357 هجري شمسي باز مي‌گشت كه عراق آن را در قالب استحكامات هلالي شكل براي مقابله با هرگونه تعرض احتمالي ساخته بود و موجب استفاده از ابتكاري تازه در تاكتيك عمليات كربلاي 5 گرديد.
4- استفاده از حجم سنگين آتش‌ها به صورت متمركز.
5- استفاده از كانال پرورش ماهي براي انجام محور اصلي تك.
البته بايد گفت كه در اين عمليات، رزمندگان اسلام نتوانستند همه اهداف خود را تأمين نموده و به نتيجه نهايي برسند. شايد يكي از دلايل آن اين بود كه قواي احتياط دشمن بسيار به منطقه عمليات نزديك بوده و توانستند بدون نياز به جابجايي، از حداكثر توان خود براي اجراي آتش‌هاي سنگين و نيز پاتك‌هاي متوالي و شديد، استفاده نمايد و بنابراين موفقيت قواي ايران به صورت كامل شكل نگرفت.




راهبرد نظامي دشمن پس از عمليات كربلاي 5
1- حفظ عمده قواي خود در جبهه جنوب و عدم تجزيه قواي خود و عدم انتقال آنها به جبهه‌هاي غرب.
2- برنامه ريزي براي بازپس گيري سرزمين‌هاي تصرف شده از سوي ايران از جمله در فاو و جزاير خيبر و منطقه شلمچه و حلبچه.
3- گسترش جنگ نفت كشها در خليج فارس با كمك برخي از كشورهاي پشتيبان صدام ازجمله عربستان و آمريكا به طوري كه در يك مورد جنگنده‌هاي F15 عربستان به دو فروند فانتوم F4 نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در آسمان خليج فارس حمله كرده و آنها را سرنگون نمودند.
4- حمله به سكوها و اسكله‌ها و جزاير نفتي ايران و تلاش براي قطع صادرات نفت ايران از طريق عمليات نظامي و بمباران‌هاي هوايي و پرتاب موشك‌هاي ضد كشتي و بمب‌هاي ليزري دقيق.
5- استفاده وسيع از حضور ناوگان نظامي آمريكا در خليج فارس و حركت اَمن هواپيماهاي دشمن در آسمان منطقه در حضور ناوهاي جنگي آمريكا و حمله از آن طريق به تأسيسات نفتي ايران و شدت بخشيدن به جنگ نفتكش‌ها از سوي دشمن.
6- تغيير تاكتيك‌هاي جنگي و انجام عمليات در نقطه‌اي خارج از منطقه عمليات ايران. مثلاً در جريان عمليات والفجر10 و پس از تصرف حلبچه توسط قواي ايران، دشمن عمده قواي خود را عليه نيروهاي ايراني بكار نگرفت و آنها را در جبهه جنوب حفظ نموده و به سراغ باز پس گيري مثلث فاو رفت.
7- وسعت بخشيدن به جنگ شهرها از سوي دشمن و انجام اقدامات خلاف مقررات بين المللي بدون نگراني از عواقب آن.
8- حملات هوايي و موشكي به مراكز اقتصادي و نفتي جمهوري اسلامي در خليج فارس.
9- فعال شدن ناوگان نظامي آمريكا در خليج فارس و حمله آنها به قايق‌هاي تندرو سپاه با استفاده از بالگردهاي آپاچي و درگير شدن آمريكايي‌ها با واحد‌هاي شناور سپاه در كنار جزيره فارسي.
10- استفاده وسعيتر دشمن از سلاح‌هاي شيميايي و گسترش حمله با گازهاي شيميايي به غير نظاميان.




اقدامات صورت گرفته پس از عمليات كربلاي 5 در واكنش به برنامه‌هاي دشمن
1- فعال شدن نيروي دريايي سپاه در عمليات مقابله به مثل در خليج فارس به طوري ظرف مدت اندكي حدود دوازده كشتي نفتكش و تجاري مربوط به كشورهاي حامي صدام در مقابله با حمله هواپيماهاي بعثي به نفتكش‌هاي عازم بنادر ايران، مورد تهاجم قرار گرفت
2- مورد حمله قرار گرفتن كشتي حامل پرچم شوروي در مقابله با تجهيز ارتش صدام از سوي شوروي
3- بر روي مين رفتن كشتي مارشال چخوف روسي كه ناوگان نظامي شوروي آن را اسكورت مي‌كرد
4- برخورد كشتي بريجتون در 2/5/66 با مين‌هاي سرگردان كه براي اولين بار به طور رسمي از سوي 11 فروند ناو جنگي آمريكايي اسكورت مي‌گرديد و به سمت بندر احمدي كويت در حركت بود.
5- تغيير استراتژي نظامي ايران و انتقال تمركز حملات از جبهه‌هاي جنوب به غرب كشور و انجام عمليات كربلاي 10 در تاريخ 25/1/66 در محور ماووت و تغيير تاكتيك در ابتكار ايران به منظور دستيابي به اهداف مهم عراق در اين منطقه و نيز كمك به تجزيه نيروهاي عراق و انتقال بخشي از نيروهاي مستقر در جبهه‌هاي جنوب عراق به سمت شمال براي سبك تر شدن تراكم دشمن در جنوب كه البته عراق با عدم انتقال نيروهايش از اين موضوع سود جست.




پس از عمليات كربلاي 5، ديگر منطقه مناسبي در جبهه‌هاي جنوب، براي استفاده از ابتكارات جديد، جهت تصرف آن وجود نداشت. زيرا رزمندگان اسلام از منطقه شبه جزيره آبادان تا منطقه هور را عمليات انجام داده بودند و ديگر زمين مناسبي براي به كارگيري آن عليه دشمن وجود نداشت و اگر قرار بود در اين مناطق عملياتي صورت گيرد به ناچار رزمندگان اسلام به استفاده از تك جبهه‌اي به جاي احاطه‌اي و دور زدن دشمن، مجبور مي‌شدند كه موفقيت آن زير سوال بود. سپاه از عمليات رمضان و والفجر مقدماتي، به اين نتيجه رسيده بود كه به هيچ وجه نبايد در جايي جنگيد كه به جز تك جبهه اي، راه كار ديگري وجود نداشته باشد. در تك احاطه اي، اين امكان براي رزمندگان اسلام وجود داشت تا به جاي رو در رويي مستقيم با دشمن، بتوان به صورت احاطه‌اي و دور زدن و قيچي كردن نيروهاي دشمن، وارد درگيري و نبرد با وي شد..وقتي عمليات كربلاي 5 به پايان رسيد، با مطالعه زمين‌هاي جبهه‌هاي جنوب، مشخص شد كه ديگر هيچ زمين قابل استفاده‌اي براي انجام تك احاطه‌اي وجود ندارد و اين به معناي بن بست در جنگ و عدم امكان نبرد رو در روي دشمن بود.




اقدامات قدرت‌هاي جهاني پس از عمليات كربلاي 5
تصميم به اينكه ايران در جنگ پيروز نشود از طريق:
1- فشار به ايران از طريق خليج فارس براي قطع صدور نفت ايران با كمك حضور ناوگان نظامي آمريكا در خليج فارس.
2- واگذاري تسليحات پيشرفته براي افزايش برد عملياتي نيروهاي صدام از جمله استفاده از هواپيماهاي ميراژ 2000-F1 و بمب‌هاي ليزري براي عمليات در خليج فارس تا تنگه هرمز.
3- عدم اجازه به ايران براي مقابله به مثل با كمك ناوهاي آمريكايي در خليج فارس.
4- گسترده تر كردن جنگ شهرها و واگذاري هواپيما و موشكهايي به صدام كه بتواند تا عمق ايران را هدف قرار دهد و جنگ شهر‌ها را توسعه دهد از جمله تهران.
5- پايين آوردن قيمت نفت به كمتر از ده دلار و كاهش شديد منابع تأمين كننده نيازهاي جنگ.
6- اعمال شرايط سخت براي فروش نفت ايران يعني نخريدن نفت ايران.
7- افزايش كسري بودجه دولت به حدود 50 درصد.
8- تقويت نظامي بيشتر صدام از سوي آمريكا، شوروي و فرانسه.
9- شكل گيري اتحادي نا نوشته به سود صدام و اعلان غير رسمي جنگ از سوي ناوگان نظامي آمريكا در خليج فارس عليه ايران با همكاري شوروي و فرانسه.




جمع بندي
عمليات كربلاي 5، كه هم زمان با سالگرد قيام مردم قم عليه رژيم شاهنشاهي با رمز يا فاطمه زهرا (س) آغاز شد مهمترين عمليات در سال 1365 هجري شمسي بود كه ضربه بسيار مهلكي بر استعداد و توان رزمي رو به افزايش ارتش بعثي صدام وارد آورد.
پيروزي رزمندگان اسلام در اين عمليات با توجه به امكاناتي كه آنها در اختيار داشتند و نيز با توجه به توان نظامي عظيمي كه دشمن از آن برخوردار بود، ناباورانه و يك پيروزي تاكتيكي بسيار مهم به شمار مي‌آمد. البته اين عمليات هم پر هزينه و هم پر تلفات بود به طوري كه گفته مي‌شود كه در اين عمليات حدود 30 هزار نفر به شهادت رسيده و يا زخمي شدند.



اجري عمليات كربلاي 5 نشان داد كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي هم قدرت به كار بستن ابتكار عمل‌هاي مناسب را در شرايط سخت در اختيار دارد و هم مي‌تواند خلاقيت فرماندهان خود را براي شكستن خطوط مستحكم دشمن به كار گيرد و هم مي‌تواند انعطاف لازم را در سازمان خود براي انجام عملياتي ويژه و پيچيده را به وجود آورد و هم از پذيرش ريسك در شرايط ضرورت ابايي ندارد. از سوي ديگر اين عمليات نشان داد كه عمده توانايي دشمن در كسب پشتيباني‌هاي قدرت‌هاي شيطاني و سلطه گر نهفته است و راه رسيدن به پيروزي توكل بر خداي بزرگ، نترسيدن از دشمن و اميد به نصرت الهي است و به تعبير امام خميني: «نصرت كنيد خدا را نصرت كند شما را».
اين عمليات آخرين عمليات بزرگ قواي اسلام در جبهه جنوب به شمار مي‌رفت. سختي‌هاي اين عمليات و نيز افزايش اقدامات مهندسي و سخت تر شدن حلقه‌هاي مواضع دفاعي دشمن، موجب شد تا رزمندگان اسلام امكان انجام عمليات در جبهه جنوب را غير ممكن تشخيص داده و براي انجام عمليات‌هاي بعدي در جبهه‌هاي غربي كشور، برنامه ريزي نمايند.

پایان

برای شادی روح امام و شهدای جنگ تحمیلی صلوات.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خاطره ای از سرتیپ خلبان "جعفر عمادی"

دی ماه سال 1365 روزهای پایانی خود را سپری می کرد و عملیات کربلای 5 توسط رزمندگان غیور ایران آغاز شده بود . در این عملیات به نیروی هوایی ماموریت داده شده بود مواضع دشمن را در شلمچه بمباران کند . خیلی سریع کار طراحی حملات هوایی به خط مقدم دشمن در شلمچه آغاز شد و مقرر شد این منطقه از ارتفاع بالا بمباران شود. یکی از دلایلی که تصمیم گرفته شد بمباران از ارتفاع بالا انجام شود، شکستن دیوار صوتی توسط بمب بود، بدین شکل که وقتی از ارتفاع بالا بمب ها رها می شدند، علاوه بر وارد آوردن خسارات سنگین به دشمن به علت سرعت گرفتن، بمب دیوار صوتی را می شکست و باعث ایجاد رعب و وحشت در دل صدامیان می شد . مقرر شده بود تمامی جنگنده های حاضر در عملیات در پایگاه شکاری امیدیه جمع شوند و حملات به صورت متمرکز از این پایگاه صورت پذیرد .

چهار فروند از بندرعباس به پرواز درآمدیم
بلافاصله بعد از ابلاغ دستور با چهار فروند فانتوم از پایگاه بندرعباس عازم پایگاه امیدیه شدیم و ساعتی بعد در آن جا به زمین نشستیم. همزمان با آمدن هواپیماهای دیگر به پایگاه امیدیه ، آن جا شکل خاصی پیدا کرده بود. حضور پرتعداد شکاری بمب افکن های نیروی هوایی نشان از ضربه هولناکی بود که می خواست بر نیروهای عراقی وارد شود . قرار بر این بود که ما به صورت فرمیشن های چهار فروندی به پرواز درآییم . که من نیز قرار بود بعنوان لیدر یک دسته چهار فروندی عملیات را انجام دهم . در این پرواز کابین عقب من شهید "ناصر انقطاع" بود که یکی از خلبانان جوان و باهوش نیروی هوایی بود که چند ماه بعد در یک پرواز برون مرزی هدف قرار گرفت و به شهادت رسید. شماره دو پرواز هم سرلشکر خلبان شهید "حسین دلحامد" بود.

پرواز در ارتفاع بالا تهدیدی بزرگ
پرواز در ارتفاع بالا خیال ما را از پدافند راحت می کرد و ما می توانستیم در برابر موشک های شلیک شده دشمن عکس العمل نشان دهیم و از آن فرار کنیم ولی مشکل بزرگ ما هواپیماهای شکاری دشمن بود . هواپیماهای میراژ در آن زمان یک تهدید بزرگ محسوب می شد چه بسا با پرواز ما هواپیماهای آنان نیز به پرواز درمی آمدند و چون جنگنده های ما سنگین بودند، هدف مناسبی برای هواپیماهای دشمن محسوب می شدیم. برای حل این مشکل باید چاره ای اندیشیده می شد . پس از بحث و تبادل نظر سرانجام به این نتیجه رسیدیم که که هر دو فرمیشن توسط دو فروند هواپیمای اف 14 اسکورت شوند. با بودن اف 14 در کنار ما، دیگر مشکلی احساس نمی کردیم چون همگی می دانستیم که خلبانان عراقی تا چه اندازه از هواپیماهای اف 14 هراس دارند.

راس ساعت به پرواز درآمدیم
فردا صبح راس ساعت مقرر تمامی فانتوم ها هر کدام مجهز به 4 تیر بمب سنگین با صدای غرش سهمگینی که نشان از خشم ملت ایران بود، از باند پروازی امیدیه به پرواز درآمدیم . بلافاصله بعد از پرواز شروع به اوج گیری نمودیم و ارتفاع خود را به مرور افزایش دادیم تا اینکه به حدود 33000 پایی رسیدیم. در همین لحظه شکاری های اف 14 نیز با کد حضور خود را در منطقه اعلام نمودند. چند ثانیه بعد اف 14 ها را دیدم که هر کدام در یک سمت فرمیشن جای گرفتند. با حضور اف 14 ها دلگرمی خاصی گرفته بودیم چون آنها می توانستند با رادار قدرتمند خود هر گونه تهدید هوایی را از کیلومترها دورتر شناسایی و آن را هدف قرار دهند .
دقایقی بیشتر نگذشته بود که رادار به ما هشدار داد که چهار فروند هواپیمای میراژ دشمن به سمت شما می آیند و در حال حاضر با شما 60 مایل فاصله دارند . ثانیه هایی بعد هواپیماهای اف 14 به من اطلاع دادند که دو فروند از سمت راست و دو فروند از سمت چپ به ما نزدیک می شوند . همزمان دیدم که اف 14 ها در حال جدا شدن از ما هستند و کاملا خود را آماده درگیری می کردند .

هواپیمای دشمن هدف قرار گرفت ولی ...
با توجه به توجیهات قبل از پرواز قرار بود اگر با هواپیماهای دشمن روبرو شدیم تا 20 مایلی آنها ادامه بدهیم و در صورت درگیر نشدن اف 14 ها، ماموریت را کنسل کنیم. روی همین اصل منتظر بودم که اگر اف 14 ها اقدام به شلیک موشک نکردند ماموریت را کنسل اعلام کنم چون هواپیماهای ما سنگین بود و یک طعمه خوب برای جنگنده های دشمن محسوب می شدیم. تمام حواسم به نشانگرهای رادار بود که مبادا هواپیماهای دشمن تغییر سمت دهند و برای ما خطری ایجاد کنند.
چیزی نمانده بود که به 20 مایلی هدف برسیم که یکی از اف 14ها اقدام به شلیک موشک نمود . موشک مرگبار فنیکس از زیر اف14 رها شد و لحظاتی بعد در رادار دیدم که موشک با یکی از هواپیماهای دشمن برخورد نمود . همه از هدف قرار گرفتن هواپیمای دشمن خوشحال بودیم که ناگهان اف14 دوم با حالت اضطراب اعلام نمود که مورد اصابت موشک قرار گرفته است و نمی تواند هواپیما را کنترل کند . همه سردرگم بودیم که چه باید بکنیم یک نفس عیق کشیدم و بلافاصله روی رادار با خلبان اف 14 تماس گرفتم و گفتم که موقعیت شما دقیقا روی نوار مرزی است اگر حالا اقدام به اجکت نمایی هم نیروهای خودی و هم نیروهای دشمن به سمتت شلیک می کنند ، به سمت شرق گردش کن و تا می توانی ادامه بده و سعی کن در سمت 90 درجه که نزدیکی های امیدیه می شود اجکت کن .
خلبان اف 14 بلافاصله گردش کرد به سمت 90 درجه و از منطقه درگیری دور شدند .

هدف را به سختی بمباران کردیم
چون قرار بود از ارتفاع بالا بمب ها را پرتاب کنیم، باید چند کیلومتر قبل از هدف این کار را انجام می دادیم تا بمب ها درست روی هدف فرود آیند . با هماهنگی با شماره دو پرواز چون حدود 30 ثانیه تا رسیدن به نقطه پرتاب باقی مانده بود تصمیم گرفتیم که ادامه دهیم موقعیت بقدری حساس بود که اگر ثانیه ای زودتر بمب ها را رها می کردیم امکان داشت که بمب ها اشتباها روی نیروهای خودی فرود آید که آن وقت خسارت جبران ناپذیری وارد می شد .
از طرفی هر آن امکان داشت شکاری های دشمن بازگردند. پس بلافاصله با علامت دست اشاره کردم که سرعت را افزایش می دهیم. خوشبختانه بدون هیچ مشکلی به نقطه پرتاب رسیدیم و همگی بمب های خود را که نشانه خشم ملت ایران بود بر سر صدامیان ریختیم و بلافاصله به سمت خاک خودمان گردش کردیم. در رادار یکی از اف 14 ها را می دیدیم که شجاعانه در حال پاسداری از آسمان و اسکورت ما بود . دقایقی بعد از انجام ماموریت ، همگی به سلامت در پایگاه فرود آمدیم .
با بررسی های که انجام شد متوجه شدیم تمامی بمب ها دقیقا بروری هدف اصابت کرده است و ضربات سنگینی بر پیکره نیروهای دشمن وارد شده است.


منبع: sajed.ir

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]خيلي جالب بود٠ مخصوصا قسمت نيروي هوايي اش٠ :?[/quote]

کلا" روایت های مربوط به دفاع مقدس برای بنده جالب است این جنگ به ما یاد داد تا خودمان باشیم و دست از غیر خدا ببریم که الحمد الله اینگونه نیز شد دوستان عزیز هم متاسفانه در مباحث مربوط به دفاع مقدس حضور کمرنگی دارند که دلیل آن هم شاید عدم آشنایی باشد ولی خوب بهتر است انسان در کنار دانستن مسائلی همچون برد رادار راپتور و امثالهم کمی هم در مورد مسائل دفاع مقدس آشنایی داشته باشد البته این رو به خودم و عده کمی از دوستان گفتم جسارت نباشه icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام و تشکر از مطالب گذاشته شده

میگم چطوره بعد سالهای سال از مطالب کلیشه ایی و تکرار مکررات بگذریم و به اصل ماجرا بپردازیم ها ؟! مثل این نمونه که هر شهید ما حتما باید در جمله اولش بیاد بگه از خانواده ای فقیر بود و مذهبی! ....

حالا من یه سوال خیلی خیلی ساده میپرسم: اهداف از این عملیات چی بود؟! عملیات تحت چه شرائطی و بعد چه عملیاتی انجام شد ؟!(یکی از نقاط مثبت این عملیات) و در نهایت ما از این عملیات واقعا و به دور از لاپوشانی و خیالبافی چی به دست اوردیم؟!

راستی سوال پایانی من هم اینه: اگر ما اندازه یه لشکر از دشمن منهدم کردیم دشمن از ما چند لشکر انسانی که با سلاح سبک و.. میجنگیدن نابود کرد!؟ و سرانجام در سال 67 به جای همین یه لشکر دشمن چند لشکر به دنیا اومد و از اون تعداد شهید کربلای 5 چند نفر جاشون پرشد؟!

وقتی جواب این سوالات رو پیدا کردید ادغامش کنید با این تایپیک اون وقت حقیقتا یه مرجع عالی میشه راجبه کربلای 5 که به هر طریق افتخار ما ایرانیان هست (اما افتخاری که مثل بقیه عملیاتها مورده تحریف قرار میگیره)

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.