امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

پس از قطعي شدن عمليات در منطقه شلمچه و تعيين فرصت كوتاه كمتر از يك هفته جهت كسب آمادگي، قرارگاه كربلا با يگانهاي تحت امر خود، فعاليت فوق العاده اي را آغاز كرد. آنچه در اين زمان كوتاه حائز اهميت بود، كسب حداقل آمادگي براي شروع عمليات بود. با اين حال به نظر نمي رسيد با حجم كارهاي باقيمانده اين حداقل نيز تامين شود. با اين وجود يگانها پس از هماهنگي هاي به عمل آمده فعاليت خود را آغاز كردند. با گذشت سه شبانه روز از شروع فعاليتها، درصد كمي از كارها انجام گرفت، اما وضعيت آمادگي در اندازه هاي مورد انتظار نبود و محدوديت زمان، انجام عمليات را در هاله اي از ابهام فرو برده بود. سه روز قبل از شروع عمليات فرمانده قرارگاه كربلا وضعيت آمادگي قرارگاه را چنين گزارش مي كند:
«پل لوله اي آماده نشده است، سنگرهاي قبضه توپخانه و خدمه آن آماده نيست سوله براي بهداري و اورژانس آماده نشده است. شن ريزي جاده ها به جهت كمبود كمپرسي به كندي پيش مي رود، فرصت لازم براي بحث روي جزئيات مانور پيش نيامده، شناسايي و بررسيهاي انجام شده نشان مي دهد كه پيچيدگي زمين بيش از آن چيزي است كه قبلاً پيش بيني مي كرديم عقبه هاي ما تامين نيست و به اميد خشايار هم نمي توانيم اين همه لشكر را پاي كار ببريم. با چنين مشكلاتي به نظر مي رسيد زمان عمليات به تعويق خواهد افتاد.»
در حاليكه سه روز بيشتر به عمليات باقي نمانده بود و به عبارتي به جهت تعطيل شدن تلاش در روز تنها 36 ساعت فرصت باقي مي ماند كه بسيار اندك بود و طي اين مدت مي بايست اقدامات ذيل صورت مي گرفت:
1- كليه امكانات يگانها وارد منطقه شود.
2- سوله هاي بهداري و اورژانسهاي موقت احداث گردد.
3- امكانات عبور (قايق و خشايار) به منطقه انتقال يابد.
4- به خاطر عمق كم آب مي بايست تغييراتي در قايقها ايجاد گردد.
5- جاده اصلي ارتباطي و جاده فجر با 1300 متر كار باقيمانده، مي بايست تكميل مي شد.
6- پدهاي توپخانه آماده شده و قبضه هاي توپ به منطقه منتقل شود.
7- مهمات مورد نياز توپخانه ها و يگانها به جلو انتقال يابد.
8- نيروها وارد منطقه شده و در خطوط اول مستقر شوند.
9- سنگرها و كانالهاي مورد نياز جهت استقرار نيروها ايجاد شود.
10- قبضه هاي پدافند هوايي به منطقه منتقل شده و در محلهاي مورد نظر مستقر شود.
11- حوضچه هاي مخصوص استقرار قايقها در كنار دژ مرزي ايجاد گردد.
12- جاده ها و خاكريزهاي باقيمانده در منطقه تكميل شود.
احتمال انجام كارهاي باقيماندة فوق، در عرض 36 ساعت، بدون ترديد غيرممكن بود اما تاريخ اعلام شده از طرف فرماندهي قابل تغيير نبود. در اين بين كليه فرماندهان با اعتقاد به هوشياري دشمن تاكيد داشتند كه حداقل آمادگيهاي مورد نياز را به دست آورند. به همين دليل محدوديت شديدي جهت كسب آمادگي اعمال نمي شد. و فعاليت در روز در پاره اي از موارد مجاز شمرده شد. روز شانزدهم بهمن ماه به همين منوال گذشت يگانها فعاليتهاي خود را سرعت بخشيده و مقداري از كارهاي خود را در اين روز انجام دادند. پايان روز هفدهم (طبق ابلاغ اوليه) شب تعيين شده جهت عمليات بود، لذا از طرفي در روز هفدهم يگانها مي بايست آمادگي لازم را جهت عمليات بدست آورند و از طرف ديگر فعاليت علني يگانها در روز گذشته، تا حد زيادي ذهن دشمن را تحريك كرده بود. نيروهاي عراقي طي روز هفدهم حساسيت خود را با اجراي آتش توپخانه به عقبه هاي خودي و شليك گلوله هاي خمپاره در خطوط مقدم نشان مي دادند. ادامه فعاليت روز گذشته در سطح وسيع و گسترده يقيناً هوشياري دشمن را نسبت به عمليات افزايش مي داد. اين در حالي بود كه هنوز يگانهاي عمل كننده، آمادگي خود را جهت انجام عمليات اعلام نكرده بودند و فرماندهان لشكرهاي 31 عاشورا، 41 ثارالله، 25 كربلا احتمال تعويق زمان عمليات را حتمي دانسته و شب بيستم را جهت انجام عمليات پيشنهاد مي كردند. در چنين شرايطي يگانها به استقبال روز هفدهم بهمن ماه رفتند. اما اين روز با روزهاي قبل و چنانچه خواهيم ديد با روزهاي بعد نيز تفاوت اساسي داشت. در اين روز از آفتاب شفاف و درخشان روز قبل خبري نبود و جاي آن را آسمان مه آلود و پر از گرد و غبار ناشي از باد گرفته بود وضعيت جوي بگونه اي بود كه فاصله 200 متري به سختي ديده مي شد. يگانها نيز از اين فرصت استفاده كرده و بدون هيچگونه محدوديتي فعاليتهاي خود را انجام مي دادند. در عصر اين روز چهره فرماندهان با ساير روزها تفاوت داشت آمادگي ناشي از تلاشهاي بي وقفه در اين روز تاثيرات مثبتي در روحيات مسؤولين ايجاد كرده بود و آنان با بيان جملاتي از قبيل: «امروز روز خداست»، «خدا بين ما و عراق پرده كشيده» و «اين ذرات شن، هواپيماهاي اف ـ14 خداست» احساسات خود را بيان مي كردند. برادر امين شريعتي فرمانده لشكر 31 عاشورا در اين زمينه مي گويد:
«ما همه كارهايمان را در اين روز انجام داديم. چه هواي خوبي است كاش فردا هم همينطوري باشد.»
برادر مرتضي قرباني فرمانده لشكر 25 كربلا : «به خاطر اين روز به بچه ها بگوييد نماز شكر بخوانند.» تاثير وضعيت جوي برآمادگي يگانها بحدي بود كه برادر غلامپور در گزارش خود در 18/10/65 چنين اظهار داشت:
«بسياري از كارهاي يگانها ديروز راه افتاد، كاش هواي امروز هم مثل ديروز مي شد.»
بدين ترتيب وجود مه و گرد و غبار در روز هفدهم، كه ديد دشمن را در منطقه از بين برده بود، تاثير بسزائي در آمادگي يگانها داشت. هواي صاف و آفتابي روز بعد (18/10/65) شاهد اين ادعاست. در اين روز يگانها ادامه كار روز و شب قبل خود را دنبال كردند و دشمن نيز با تسلط بر منطقه و مشاهده اين تحركات اقدام به اجراي آتش بر روي خطوط مواصلاتي نيروهاي خودي كرد و توانست از اين طريق صدماتي را به يگانها وارد آورد. همين مساله باعث شد كه فرماندة يگانها روز هفدهم را روز عمليات خدا نامگذاري كنند. روزي كه هيچگاه از خاطر رزمندگان نخواهد رفت.
از نكات قابل توجه ديگري كه در اين روزها به چشم مي خورد، حضور برادر شمخاني فرمانده نيروي زميني سپاه در كنار فرماندهان يگانها بود ايشان همراه با برادر غلامپور فرمانده قرارگاه كربلا، كليه اقدامات يگانها را از نزديك مشاهده كرده و مشكلات آنان را با سرعت هرچه تمامتر رفع مي كردند. اين حضور باعث مي شد امكانات مورد نياز با سرعت بيشتري وارد منطقه شود و ابهامات موجود نسبت به انجام عمليات كاهش يابد.


تغيير در روز عمليات
اولين ابلاغيه قرارگاه خاتم حاكي از آن بود كه 17/10/65 به عنوان روز عمليات انتخاب شده است. انتخاب اين روز با بررسي عوامل مختلفي از جمله وضعيت نور ماه صورت گرفته بود، ليكن از آنجاييكه نور ماه در پايان روز 17/10/65 تنها 5 دقيقه با پايان روز 18/10/65 تفاوت داشت و نيز با توجه به درخواست يگانها براي افزايش آمادگي خود، زمان شروع عمليات به پايان روز 18/10/65 يعني ساعات اوليه بامداد 19/10/65 تغيير يافت.


عوامل مؤثر در انتخاب ساعت عمليات
طبق روال گذشته ساعت عمليات طوري انتخاب مي شد كه نيروهاي موج اول از زمان شروع حركت تا لحظه درگيري، در تاريكي مطلق قرار داشته باشند، اما اين بار به دليل لزوم سرعت عمل آن در انجام عمليات و كوتاه بودن مدت تاريكي مطلق در آن روزها، اجباراً، حداقل نياز به تاريكي مطلق، در نظر گرفته شد، به طوري كه تا يك ساعت قبل از شروع درگيري تحركات نيروها در نور مهتاب و در برابر ديدگان دشمن انجام مي شد . انتخاب ساعت 2 بامداد 19/10/65 براي شروع عمليات، با رعايت نكات فوق صورت گرفت.
بنابراين نور مهتاب از ابتداي شب تا ساعت 1 بامداد منطقه را روشن مي كرد. لذا بنا به تدبير فرماندهاي مقرر گرديد كه يگانها زمان حركت نيروهاي خود را چنان تنظيم كنند كه با رسيدن به موانع دشمن ماه نيز غروب كرده و نيروها در تاريكي مطلق از موانع عبور كنند.(2) در نتيجه يگانها مي بايست فاصله خط خودي تا موانع دشمن را كه پوشيده از آب بود، در زير نور ماه طي كنند.
زمان مورد نياز براي عبور نيروهاي موج اول 3 تا 4 ساعت تعيين شده بود. بنابراين نيروها در اين مدت براي دشمن به راحتي قابل رؤيت بودند. اين مساله باعث مي شد كه فرماندهان يگانها دچار دغدغه خاطر نسبت به هوشياري دشمن شده و نگران درگيري زودرس با نيروهاي بعثي باشند. برادر قاسم سليماني فرمانده لشكر 41 ثارالله در اين زمينه مي گويد:
«مهتاب به قدري روشن است كه دشمن از دژ خودمان نمايان است با دوربين ديد در شب امتحان كردم حتي تيرهاي برق در نزديكي دشمن به راحتي قابل رؤيت است… در مورد مهتاب حتماً نياز است كه يك بازنگري شود.» البته براي اختفاي نيروها تدابيري انديشيده شد كه مقرر گرديد از سوي فرماندهان يگانها اعمال شود. از آن جمله، تدبير شده بود كه نيروها سعي كنند حتي المقدور داخل آب حركت كرده و قسمت كمي از بدن خود را بيرون از آب نگهدارند . رعايت اين دستور موجب شده بود كه رزمندگان مجبور شوند به جهت عمق كم آب در مسافت قابل توجهي، با سر زانو حركت نمايند و اين مساله خود باعث كندي حركت آنان مي شد.


ارزيابي هوشياري دشمن
مدت زيادي از عمليات كربلاي 4 نمي گذشت، هوشياري و آمادگي دشمن در اين عمليات ذهن اكثر فرماندهان را به خود مشغول ساخته بود. به همين دليل فرماندهي سپاه سعي داشت تا از تجارب اين عمليات، حداكثر استفاده را كند و با زير نظر داشتن كليه اقدامات و تحركات ارتش عراق، خود را براي مواجهه با چنين شرايطي آماده كند. در پايان روز 18/10/65 افزايش آتش توپخانه دشمن نسبت به روزهاي قبل، توجه فرمانده قرارگاه كربلا را به خود جلب كرد. اجراي شديد آتش دشمن در آغاز شب نيز ادامه داشت، تيپ 18 الغدير در بين يگانها بيشترين ضربه را از آتش دشمن متحمل شد. اصابت موشكهاي كاتيوشا به نيروها و امكانات اين تيپ باعث تعطيلي يكي از محورهاي عملياتي اين يگان شد. يگان ديگري كه از شدت آتش دشمن دچار مشكل شد، لشكر 41 ثارالله بود . فرمانده اين يگان مشكل خود را طي نامه اي به فرمانده قرارگاه كربلا چنين توضيح مي دهد:
«دشمن دو رگبار كاتيوشا در حوضچه ما ريخت كه تعدادي مجروح و شهيد به همراه داشت و 4 فروند قايق نيز سوخت.»
در كنار افزايش آتش دشمن كه مي توانست به عنوان اولين عامل هوشياري از ارتش عراق تلقي گردد، افزايش تعداد منورها نيز مي توانست ميزان هوشياري دشمن را نسبت به تحركات نيروهاي خودي نشان دهد. به همين منظور فرماندهي سپاه كه جهت هدايت و كنترل عمليات در قرارگاه كربلا حضور يافته بود با اعزام عناصر قرارگاه به بالاي سنگر تعداد منورهاي شليك شده از سوي دشمن را كنترل مي كرد.
در ساعت 18:40 روز 18/10/66 برادر محسن رضايي به محض غلبه شب بر روز به يكي از برادران طرح و عمليات چنين مي گويد:
«برويد بالا ببينيد دشمن منور مي زند؟»پس از كنترل اوليه منورهاي دشمن مسائل متفرقه اي در زمينة عمليات بين فرماندهي قرارگاه و فرماندهي سپاه مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد. ساعت 35/19 دقيقه شنود قرارگاه اعلام كرد كه دشمن به نيروهايش دستور مراقبت داده است بدنبال اين خبر برادر محسن رضايي مجدداً به يكي از برادران دستور مي دهد:
«برويد بالا ببينيد دشمن منور مي زند يا نه؟ يك نفر را آنجا بگذاريد، يك ربع بماند و تعداد آنها را كنترل كند.» اين لحظات دقيقاً همزمان با آغاز تحركات يگانها جهت اعزام نيروها بود. در اين لحظات عكس العمل دشمن با اقداماتي كه در شب اول عمليات كربلاي 4 انجام داد، مقايسه مي شد و در نظر بود كه در صورت مشاهده وضعيتي شبيه عمليات كربلاي 4، تصميم لازم با سرعت بيشتري اتخاذ شود. بنابراين اخبار تحركات دشمن مي توانست كمك موثري در اين زمينه باشد. برادر محرابي در ساعت 19:41 اطلاعات جمع آوري شده را چنين بيان داشت:
«دشمن دو عدد منور روي ام الرصاص زده است. تردد در نخلستان اطراف تنومه زياد است در منطقه سيل بندهاي پاسگاه بوبيان و كوت سواري تردد نيروهاي پياده دشمن مشاهده مي شود. حركت خودرو ايفا در خط زياد بوده است و كمپرسي هايي كه روي سيل بندها كار مي كردند نيز فعاليت زيادي داشته اند.»
از تحركات دشمن دو استنباط متناقض وجود داشت، يكي اين بود كه دشمن اقدامات عادي پدافندي خود را ادامه مي دهد و ديگر اينكه دشمن با توجه به تحركات دو روز اخير، هوشياري نسبي در زمينه عمليات بدست آورده است.
سه دقيقه بعد از خبر برادر محرابي راس ساعت 19:44 گزارش شد: دشمن در آسمان منطقه پنج ضلعي منور شليك كرده است؛ در اين لحظات يگانها هر يك با توجه به زمان شروع ماموريت خود سرگرم انجام كارهاي مربوطه بودند و گزارشات خود را از طريق تلفنهاي باسيم ارسال مي كردند. فرمانده قرارگاه در تماس با يگانها آخرين وضعيت آنها را سؤال مي كرد و هر يك از يگانها نيز وضعيت خود را اعلام مي داشتند. با گذشت زمان و افزايش تحركات يگانها حساسيت دشمن نيز افزايش مي يافت، لذا هوشياري او با توجه به شليك منورها دور از انتظار نبود. قرارگاه كربلا تنها يگان عمل كننده در مرحله اول عمليات با ميزباني قرارگاه خاتم و قرارگاه نيروي زميني، ملتهبانه در انتظار شروع عمليات بسر مي برد. پس از حركت غواصها آسمان منطقه با افزايش منورهاي دشمن بيش از پيش روشن شد. ساعت 21:24 را نشان مي داد. يگانهاي جناح راست عمليات، بدليل طولاني بودن مسافت، كار خود را سريعتر آغاز كرده اند، برادر دانايي جانشين فرمانده قرارگاه كربلا مي گويد:
«تيپ الغدير ساعت 20:45 حركت كرده است، قرار بود ساعت 21 حركت كند. لشكر المهدي نيز قايقهاي خود را در آن طرف دژ مستقر كرده است.»
برادر محرابي نيز اطلاعات جمع بندي شدة خود را در زمينه منورهاي دشمن چنين بيان مي دارد:
«منورهاي دشمن هر چند يكبار روي پنج ضلعي، شلمچه و بوبيان شليك مي شود. مجموعاً تا ساعت 21:24 حدود 50 منور شليك شده كه 25 تاي آنها روي محور اصلي عمليات است باقي منورها روي ام الرصاص و ساير محورها شليك شده است.»
با افزايش تعداد منورها و آتش كاتيوشاي دشمن در محورهاي عمليات وارد شدن صدماتي به لشكرهاي 41 و 25 و تيپ 18، احتمال هوشياري دشمن نيز بيشتر مي شد تنها خبر اميدوار كننده كه به ميزان كمي التهاب ناشي از احتمال هوشياري دشمن را كاهش مي داد خبر تحركات دشمن در منطقه فاو بود.
اين اميدواري از چند روز قبل به وسيله اخباري كه برادر محرابي از نقل و انتقالات گسترده دشمن به منطقه فاو مي داد، ايجاد شده بود. وي در اين زمنيه چنين توضيح مي دهد:
«دشمن ستون و ستون كشي راه انداخته به طرف فاو، از صبح تا حالا حدود 630 دستگاه ماشين حركت كرده است حدود 4 تيپ نيز وارد منطقه فاو شده است.»
به نظر مي رسيد حضور دشمن در منطقه فاو دلالت بر غافلگيريش در شلمچه داشته باشد. اما با گذشت زمان و شروع حركت يگانها، حساسيت دشمن نيز افزايش مي يافت.
شليك منورهاي دشمن به صورت نامنظم از محدوده پاسگاه بوبيان تا جزيره ام الرصاص همچنان ادامه داشت: در سنگر فرماندهي قرارگاه كربلا، فرمانده نيروي زميني و فرمانده سپاه هر يك با عناصر عملياتي خود حضور دارند، رفت و آمد بين دو سنگر قطع نمي شود برادر دانايي طي تماسهاي تلفني با يگانها وضعيت آنان را پرسش مي كند نگراني در مورد نحوه انجام ماموريت قرارگاه كربلا در چهره ها موج مي زند. فرماندهان دو قرارگاه قدس و نجف كه مي بايست از موفقيت قرارگاه كربلا جهت ادامه عمليات استفاده كنند با تماس تلفني از سرنوشت يگانهاي موج اول سؤال مي كنند. برادر دانايي در پاسخ به برادر ايزدي مي گويد:
«الان الغدير راه افتاده و خبر خاصي نيست، اتفاق خاصي هم نيفتاده.»
ساعت 22:25 را نشان مي دهد. برادر دانايي در تماس با برادر كلهر(3) معاون لشكر 10 سيدالشهداء مي گويد:
«وضعيت چطور است؟»
شهيد كلهر:
«در منطقه ما خبري نبوده است، ما هم بچه هايمان را فرستاده ايم رفته اند.»
تماس قرارگاه با يگانها بدليل عدم استفاده از بي سيم و لزوم رعايت حفاظت مخابراتي به كندي صورت مي گيرد، برادر دانايي با دشواري با يگانها تماس مي گيرد. تعدادي از برادران مخابرات دائم مشغول برقراري ارتباط هستند، اهميت مانور جناح راست (لشكر 33 و تيپ 18) فرماندهي را ملزم مي سازد كه با برادران اسدي و ميرحسيني (فرماندهان آن دو يگان) تماس بيشتري داشته باشد.
در ساعت 22:30 برادر دانايي در تماس با برادر فتوحي جانشين تيپ 18 الغدير مي پرسد:
«بچه هايت حركت كرده اند؟»
برادر فتوحي: «بله حركت كرده اند.»
برادر دانايي: «دشمن تيربار و منوري كه نزده؟»
برادر فتوحي: «نه خبري نيست.»
شليك منورها توسط دشمن ادامه دارد. برادر صياف (مسؤول عمليات قرارگاه كربلا) نگراني خود را نسبت به زمان حركت لشكر 41 ثارالله ابراز مي دارد:
«قرار بوده قاسم ساعت 22 راه بيفتد ولي هنوز تماسمان با او برقرار نيست.»
در همين زمان نامه فرمانده لشكر ثارالله كه تاكنون موفق به تماس تلفني با قرارگاه نشده بود توسط پيكي به قرارگاه مي رسد. اين نامه تا اندازه اي نگراني فرمانده قرارگاه را نسبت به ماموريت اين لشكر در محور كانال ماهي، كاهش مي دهد. برادر ميرحسيني (جانشين فرمانده لشكر 41) در اين نامه نوشته است:
«نيروهاي ما در ساعت 22 همه به سمت دشمن حركت كرده اند و فعلاً هم حاج قاسم (فرمانده لشكر) با دوربين مادون قرمز نزديك معبر ايستاده است و با نيروها تماس تلفني دارد از وضعيت يگانهاي ديگر ما را مطلع سازيد.»
برادر دانايي در پاسخ نامه چنين مي نويسد:
«سعي كنيد ارتباط با سيم تان را برقرار كنيد. تيپ الذير و لشكر المهدي از ساعت 21 حركت كرده اند و تاكنون مساله اي به وجود نيامده، لشكر 10 سيدالشهدا نيز حركت كرده است.»
فرماندهي قرارگاه پس از اطمينان نسبت به حركت يگانهاي موج اول در محور جناح راست و كانال ماهي در تلاش است تا از وضعيت يگانهاي مامور در منطقه پنج ضلعي نيز كسب اطلاع كرده و نسبت به هماهنگي كليه يگانها برنامه ريزي لازم را انجام دهد، به همين خاطر ارتباط تلفني بين قرارگاه و لشكر عاشورا در ساعت 22:45 برقرار گرديد.
برادر دانايي:
«بچه هايتان راه نيافتاده اند؟»
برادر كاشاني (جانشين فرمانده لشكر 31 عاشورا):
«چند دقيقه ديگر راه مي افتد.»
برادر دانايي:
«اشكالي در خطتان نبوده؟»
برادر كاشاني:
«نه نه، خبري نيست.»
لشكر 19 فجر ديگر يگان عمل كننده در منطقه پنج ضلعي است كه فرماندهي قرارگاه موفق به تماس با فرمانده اين يگان نمي شود. پس از دريافت گزارش يگانها برادر دانايي وضعيت را در ساعت 23:25 چنين تشريح مي كند:
«با اكثر يگانهايي كه راه افتاده اند تماس گرفته ايم اتفاق خاصي نيفتاده است. دشمن از ساعت 23:12 تا 23:18 يك گلوله منور شليك كرده است.»
ساعت 23:35 را نشان مي دهد منورهاي دشمن هر چند دقيقه يك بار آسمان منطقه را روشن مي كنند، شليك خمپاره و توپ به صورت نامنظم توسط دشمن اجرا مي شود از شدت آتش دشمن كه در بعد از ظهر امروز آغاز شده خبري نيست و گلوله هاي منور جاي آن را گرفته است . برادر دانايي هنوز موفق به تماس با فرمانده لشكر 19 نشده است. به همين خاطر نامه زير را توسط پيكي براي فرمانده لشكر برادر رودكي ارسال مي دارد:
«سريعاً تماس با سيم تان را برقرار كنيد و از وضعيت حركت نيروهايتان ما را با خبر سازيد، بچه هاي ديگر راه افتاده اند.» نور مهتاب روشنايي مختصري در منطقه ايجاد كرده است. انعكاس نور ماه در آب ما بين نيروهاي خودي و دشمن هر حركتي را در آب نمايان مي سازد، دوربين هاي ديد در شب دشمن همچون شبهاي گذشته در محلهاي خود مستقر هستند، در ساعت 23:36 يك تيربار دشمن در منطقه 5 ضلعي شروع به شليك مي كند اما پس از زمان كوتاهي متوقف مي شود. در همين لحظه فرمانده لشكر امام حسين(ع) در تماس با فرمانده نيروي زميني مي گويد كه دشمن به توپخانه اش آماده باش داده است. دو خبر فوق انگيزه مناسبي براي ارزيابي مجدد هوشياري دشمن و تماس مجدد با يگانها است. طبيعتاً اولين يگان نيز تيپ 18 الغدير مي باشد.
برادر دانايي:
«برادر مسير حسيني وضع چگونه است. تيري، تفنگي، خبري نيست؟»
برادر ميرحسيني:
«بچه ها رفته اند و هيچ مشكلي ندارند قايقهايمان را هم انداخته ايم داخل آب، خمپاره هايي كه از قبل كار مي كرده نيز قطع شده است.»
در همين زمان خبري را كه شنود در ساعت 25/23 دقيقه دريافت داشته به فرماندهي رساندند:
«فرمانده توپخانه دشمن با نيرويي در خط تماس گرفته و گفته وضع عادي است.»
برادر محرابي نيز گزارش ديده بان را كه زمان و منطقه شليك منورهاي دشمن را ثبت كرده است به برادر غلامپور ارائه مي دهد:
«23:52، دشمن روي منطقه شمال كانال ماهي گيري دو عدد منور شليك كرده است.
23:56، دشمن روي پاسگاه بوبيان و پل كنار اين جاده روي كانال ماهي گيري يك عدد منور شليك كرده است.
23:59، دشمن روي پاسگاه بوبيان يك عدد منور شليك كرده است.»
در ساعت 24 جانشين لشكر 19 برادر استوار با برادر غلامپور تماس برقرار كرده و مي گويد:
«ما بچه هايمان را از ساعت 23:15 راه انداخته ايم و مشكلي نداريم.»
هنوز مدت زيادي از زمان حركت نيروها نگذشته است، حركت غواصها بدليل عمق كم آب بسيار كند صورت مي گيرد. علاوه بر اين سردي آب نيز در كندي حركت نيروها مؤثر است. تابش نور مهتاب بر سطح آب، امواج ايجاد شده در اثر حركت غواصها را به خوبي نمايان مي سازد. قرار بود نيروها با غروب ماه به موانع دشمن رسيده و در تاريكي مطلق از موانع عبور كنند، دقت جدول زمانبندي طلوع و غروب ماه در ساعات قبل از عمليات توسط لشكر 19 زير سؤال رفته است. به همين خاطر اطمينان چنداني نسبت به آن وجود ندارد. برادر غلامپور با نگاه به ساعت خود كه حدوداً 05/00 دقيقه بامداد را نشان مي دهد. عواقب اين اشتباه را در ذهن خود مرور مي كند، اگر جدول اشتباه تنظيم شده باشد و ماه ديرتر از زمان در نظر گرفته شده (1:15) غروب كند، كافي است دشمن با چشم مسلح منطقه وخط خودي را زير نظر گرفته و بعد عكس العمل طبيعي خود را همچون عمليات كربلاي 4 نشان دهد، در اين حال چه بايد كرد؟ تنها نكته اي كه مي تواند اميدواري مختصري ايجاد كند. جمله اي است كه بصورت زير توسط ايشان ابراز مي شود:
«خدا كند ماه ساعت 15/1 دقيقه غروب كند.»
برادر محمد باقري مسؤول اطلاعات قرارگاه خاتم بيست دقيقه از نيمه شب گذشته وارد سنگر فرماندهي شده و درباره منطقه فاو مي گويد:
«پنج تا از شناورهاي دشمن قصد عبور از خور عبدالله را داشته اند كه بچه ها به طرف آنها تيراندازي كرده اند. همچنين دشمن آتش زيادي در فاو ريخت است.» در چنين لحظاتي برادر دانايي نتيجه تماس خود را با لشكرهاي 31 عاشورا و 10 سيدالشهداء چنين بيان مي كند:
«هر دو تا گفته اند خبري نيست، امن و امان است.» پس از اين خبر، برادر محرابي مي گويد:
«دشمن روي بوارين حساس شده، ده تا پانزده منور زده است.» برادر غلامپور:
«روي لشكر امام رضا(ع) حساس شده است، اگر به اين يگان حساس شود همه جبهه را مساله دار مي كند».


شروع درگيري
دقايقي از بامداد روز 19/10/65 گذشته است. قرارگاه كربلا با 6 يگان خط شكن خود به سمت منطقه درگيري در حال پيشروي است و قرارگاه نجف نيز تنها با يك يگان (لشكر 21 امام رضا(ع)) آماده تك به جزيره بوارين مي شود. لشكر امام رضا(ع)، تنها يگان عمل كننده از قرارگاه نجف، در شب اول عمليات است. حركت اين لشكر كه بيشتر به منظور فريب دشمن صورت مي گيرد، در صورت موفقيت مي تواند تضميني جهت موفقيت محور اصلي عمليات باشد. در ساعت 54/00 دقيقه بامداد برادر محرابي مجدداً خبر زير را به فرماندهي قرارگاه مي دهد:
«نوك جزيره بوارين، تيربار دشمن فعال است، روي منطقه پنج ضلعي دشمن پنج تا منور زده».
لحظات به سختي مي گذرد هنوز از غروب ماه خبري نيست. شليك منورهاي دشمن تابش ملايم نور مهتاب را برهم زده و وقوع حادثه اي را خبر مي دهد. در اين حالت نيروهاي غواص به موانع دشمن نزديك مي شوند. دشمن در منطقه پنج ضلعي كه طعم تلخ ضربات نيروهاي خودي را در عمليات كربلاي 4 چشيده است ؛ پيش از ساير محورها از خود حساسيت نشان مي دهد. ساعت 55/00 دقيقه بامداد را نشان مي دهد. برادر محرابي با نگراني وارد سنگر شده و مي گويد:
«در پنج ضلعي تيربارهاي دشمن شروع به فعاليت كرده است، هنوز هم مي زند.» اين خبر جو قرارگاه را به يكباره عوض مي كند، نگراني در چهره كليه حاضرين ديده مي شود، برادر دانايي و غلامپور در تلاشند طي تماس با يگانها موضع دقيق تيربار دشمن را پيدا كرده و علت آن را بدانند، يك دقيقه بعد مجدداً برادر محرابي وارد سنگر شده و اعلام مي كند:
«آتش تيربار و منور دشمن در پنج ضلعي زياد شده است.» در اين حال فرمانده كل عمليات وارد سنگر شده و با نگراني مي پرسد.
«كي درگير شده است؟!»
دو لشكر 31 و 19 در منطقه پنج ضلعي عمل مي كنند، به همين خاطر برادر غلامپور با معاون فرمانده لشكر 31 عاشورا تماس گرفته و مي گويد:
«با امين (فرمانده لشكر) تماس داري؟ برو ببين جلو چه خبر است، در پنج ضلعي درگير شده اند، برو ببين وضع چطور است.»
در همين لحظات برادر باقري مسؤول واحد اطلاعات نيروي زميني وارد سنگر شده و خبر مي دهد:
«الان قسمت قاآني (لشكر 21) و فضلي (لشكر 10) در جزيره بوارين و شلمچه درگير شده اند.»
برادر محسن رضايي:
«احتمالاً رودكي درگير شده است.»
در همين اثنا برادر غلامعلي رشيد (معاونت عمليات قرارگاه خاتم) كه براي بررسي وضعيت به بالاي سنگر رفته بود، به داخل سنگر بازگشته وي مي گويد:
«درگيري در پنج ضلعي خيلي شديد است، تيربارهاي سمت راست طرف رودكي است .»
ساعت 1 بامداد را نشان مي دهد، تا غروب ماه 15 دقيقه و تا شروع عمليات 60 دقيقه باقي مانده است. نگراني از درگيري زودرس ذهن فرماندهي را به خود مشغول داشته، كليه برادران مسؤول در قرارگاه خاتم، نيروي زميني و قرارگاه كربلا در سنگر حاضر هستند، رفت و آمدهاي مكرر و شلوغي داخل سنگر بحدي است كه توان تمركز فكر و اتخاذ تصميمي مناسب از سوي فرماندهي را غيرممكن مي سازد، فرمانده كل سپاه بدليل اهميت زمين پنج ضلعي براي نيروهاي خودي و همچنين حساسيت دشمن در اين منطقه، مجدداً مي گويد:
«الان لشكر 31 و لشكر 19 مهم هستند، با اينها تماس بگيريد.»
ساعت 1:10 را نشان مي دهد، تعدادي از فرماندهان با نگراني از درگيري زودرس و نرسيدن نيروهايشان به منطقه درگيري با قرارگاه تماس گرفته و ضمن بيان مشكلات يگان خود، در ارتباط با وضعيت پيش آمده كسب تكليف مي كنند، برادر قاسم سليماني:
«كي درگير شده است؟ ما هنوز يك ساعت وقت مي خواهيم براي رسيدن به دشمن.» برادر غلامپور كه مي بايست با ايجاد آرامش، كنترل بر يگانها را حفظ كند، در پاسخ مي گويد:
«ببين قاسم كسي درگير نشده است، فقط يك كم بوارين درگير شده است، يگانهاي ديگر هم درگير نشده اند.» برادر غلامپور پس از تماس با يگانها و مرور اخبار رسيده از ديدگاهها، هنوز نتوانسته است موضع درگيري و يگان درگير شونده را مشخص كند، البته اين اشكال تا حد زيادي به نحوة تماس قرارگاه با يگانها، مربوط مي شود. به اين نحو كه قرارگاه جهت تماس با فرماندهان يگانها ارتباط خود را بوسيلة تلفن با سيم مستقر در قرارگاه تاكتيكي لشكر يا تيپ برقرار كرده است، در حالي كه اين فرماندهان از مقر خود خارج شده و براي هدايت نيروهاي خود، در نزديكي منطقه درگيري به سر مي برند، لذا هيچ گونه ارتباط مستقيمي با قرارگاه ندارند و تماس آنها با قرارگاه از طريق معاونين شان كه در قرارگاه تاكتيكي يگان حضور دارند برقرار است . اين موضوع باعث بروز اشكالاتي در سيستم ارتباطي بين يگانها و قرارگاه شده است. در همين زمان فرمانده تيپ18 الغدير طي تماسي مي گويد:
«جلوي ما يك چهار لول كار مي كند ولي چيزي نيست.»
در حالي كه 43 دقيقه به ساعت شروع عمليات مانده است برادر دانايي پس از تماس با لشكر 10 سيدالشهدا مي گويد:
«گردان علي اكبر در معبر سيدالشهدا (محور راست لشكر) درگير شده است.»
پيرو اين خبر در ساعت 1:19 فرمانده قرارگاه كربلا با فرمانده لشكر 10 تماس گرفته و تاكيد مي كند:
«به بقيه بچه هايت سرعت بده تا عقب نيفتند.» برادر فضلي: «مي دهيم ولي بندگان خدا وسط آبند.» برادر محسن رضايي كه ناظر بر اوضاع قرارگاه كربلا است، دستور مي دهد:«بگوييد بقيه درگير شوند.» ايشان مجدداً تاكيد مي كند.:«به لشكرهايتان برسيد، بگوييد عجله كنند.» در مجموع به نظر مي رسد در آخرين لحظات نيروهاي مستقر در خط اول دشمن، با توجه به عواملي همچون تحركات نيروهاي خودي و تابش نور مهتاب، نسبت به عمليات هوشيار شده اند. در اين لحظات ذهن فرماندهي قرارگاه كربلا متوجه تدبيري است كه قبل از عمليات اتخاذ شده است. تهاجم لشكر 21 امام رضا(ع) به جزيرة بوارين مي تواند با توجه به ذهنيت دشمن نسبت به عمليات كربلاي 4 فرماندهي دشمن را از اتخاذ يك تصميم مناسب در زمينه اصلي يا فرعي بودن سمت تك در دو جبهة شلمچه يا بوارين بازداشته و تمركز فكري فرماندهي دشمن را برهم زند. به همين دليل برادر غلامپور در تماس با قرارگاه نجف مي گويد:
«آقاي شوشتري(4) درگير شديد، درگير شديد؟»
برادر شمخاني نيز به يگان المهدي و الغدير دستور درگيري مي دهد. ساعت 1:29 است. به توپخانه گفته مي شود كه آرام آرام آتش بريزد تا دستور بعدي ابلاغ شود . در بعضي از محورها درگيري آغاز شده است و در بعضي ديگر هنوز نيروها در ميان موانع در نزديكي دشمن بسر مي برند، به همين خاطر هنوز اين احتمال وجود داشت كه دشمن نسبت به يك اقدام گسترده توسط نيروهاي خودي، غافلگير شده باشد. برادر محسن رضايي گفت:
«ممكن است اين حركتهاي ما را گشتي رزمي حساب كنند.»
در همين لحظه برادر محرابي جمع بندي خود را از گزارش شنود قرائت مي كند:
«دشمن تاكنون يك محور كشف كرده شبكه گردان با گردان تماس دارد ولي هنوز ردة تيپ دشمن فعال نشده است.»


شكستن خط دشمن
با رسيدن اكثر يگانها به خط اول دشمن دستور درگيري به كليه يگانهاي خط شكن داده شد و مدت زيادي از شروع درگيري نگذشته بود كه اخبار اميدوار كننده اي در خصوص شكستن خط دفاعي دشمن از چند محور رسيد، برادر سليماني در ساعت 1:40 وضعيت خود را چنين گزارش مي دهد:
«يك محورمان درگير شده است ، سيل بند اول را تمام كرده و بطرف سيل بند دوم در حركت است.» در همين لحظه صداي برادر امين شريعتي از پشت بي سيم شنيده مي شود:
«چند تانك دشمن كه مانع حركت نيروهاي خودي بود ترتيبش داده شده، نوك كانال طرف خودمان را حل كرده ايم.»
برادر غلامپور پس از تماس، با برادر رودكي مي گويد:
«وضع لشكر 19 هم خوب است.»
نشانه هاي موفقيت كم كم نمايان مي شود هرچند شروع عمليات طبق برنامه پيش نرفته است، اما اميدوار كننده ادامه پيدا مي كند. برادر محسن كه مي ديد فرماندهان يگانها با توجه به شرايط پيش آمده به آرامش، بيش از هر چيز ديگري نياز دارند به برادر غلامپور مي گويد:
«با بي سيم كمتر صحبت شود، بگذاريد به درگيري فكر كنند و اين وضعيت را تا يك ساعت ادامه دهيد.»
ساعت 1:48 را نشان مي دهد برادر غلامپور يك جمع بندي از وضعيت منطقه پنج ضلعي ارائه مي دهد:
«امين رفته مساله پاسگاه كوت سواري را حل كرده است رودكي هم در محورش رفته بالا و قايقهايش را راه انداخته است.»
در همين حال برادر دانايي با بريدن صحبت برادر غلامپور مي گويد:
«اسدي هم راه افتاده است.»
با توجه به شواهد و قراين به نظر مي رسد كه دشمن از آمادگي چنداني برخوردار نبوده است، بخصوص در محور كانال ماهي با وجودي كه نيروهاي لشكر 41 ثارالله بصورت نامنظم به خط دشمن حمله ور مي شوند، مع ذلك دشمن هيچ گونه مقاومت در خور توجهي از خود نشان نمي دهد. اين موضوع در كنار موفقيت يگانها، باعث مي شود كه فرمانده قرارگاه نسبت به استفاده از زمان حساسيت بيشتري پيدا كرده و در حركت موج دوم (قايقها و خشايارها) تعجيل بيشتري نمايد، به همين خاطر وي به برادر توانايي تاكيد مي كند كه لشكر 10 خشايارهايش را راه بيندازد. ساعت 1:55 را نشان مي دهد هواپيماهاي دشمن بر فراز منطقه با ريختن فيلر فضا را روشن كرده اند، تلاش جهت حداكثر استفاده از تاريكي ادامه دارد، برادر غلامپور بدون وقفه در تماس با يگانها، حركت نيروهاي سوار بر قايقها و خشايارها را مورد تاكيد قرار مي دهد. لشكر 25 كربلا تنها يگان قرارگاه كربلا است كه قرار است در مرحله دوم عمليات وارد عمل شود، اين يگان ماموريت دارد با هماهنگي لشكر 41 ثارالله از كانال ماهي عبور كرده و زمين جنوب كانال ماهي سرپل بدست آمده را گسترش دهد و در نوك كانال ماهي با لشكر 31 عاشورا الحاق نمايد.
اخبار رسيده حاكي از تداوم موفقيت يگانهاست، برادر باقري گزارش شنود را چنين بيان مي كند:
«دشمن ساعت 1:50 به نيروهاي خود دستور داده است كه پاسگاه كوت سواري را زير آتش بگيرند (اين به مفهوم از دست دادن اين پاسگاه و تسلط نيروهاي خودي بر آن بود) يكي از فرمانده گردانهاي دشمن نيز به فرمانده تيپ خود مي گويد، ما داريم محاصره مي شويم.»
فرمانده قرارگاه كربلا كه وضعيت دشمن را متزلزل مي ديد. در تلاش است كه وضعيت نيروهاي خودي را تا طلوع آفتاب، حداقل در محور منطقه پنج ضلعي تثبيت نمايد، به همين خاطر عمده تلاش خود را صرف موفقيت لشكرهاي 31، 19 و 10 مي كند. از طرف ديگر با توجه به ابراز ترديد نسبت به شكسته شدن خط شلمچه به فرمانده لشكر 10 تاكيد مي شود كه در تصرف اهداف خود از موفقيت لشكر 19 استفاده نمايد. لشكر 10 كه براي شكستن خط در محور جاده شلمچه با مشكل روبرو شده است، بلافاصله آماده مي شود تا از موفقيت لشكر 19 فجر استفاده كند و با انتقال گردان امام سجاد(ع) خط را از لشكر فجر تحويل گرفته و تك خود را در امتداد دژ مرزي به سمت شلمچه آغاز كند.
در همين رابطه فرمانده كل عمليات برادر محسن رضايي نيز خروج نيروهاي خودي از پنج ضلعي را مورد تاكيد قرار مي دهد:
«شما سريع روي نيم دايره ها سرمايه گذاري كنيد و همه بروند به طرف نيم دايره ها (مواضع هلالي شكل دشمن).
برادر رحيم صفوي نيز پيرامون خارج شدن نيروهاي خودي از پنج ضلعي و گسترش پيشاني جنگي مي گويد:«شما بايد خودتان را از پنج ضلعي بيرون بياوريد، فشار را بگذاريد روي لشكرهاي 25 و 31 كه از نوك كانال بيرون بيايند.» در اين لحظات دشمن در جهت كسب آمادگي هاي لازم به منظور مقابله با نيروهاي خودي است، اولين حركتي كه دشمن از خود نشان خواهد داد اجراي آتش سنگين توپخانه است، به همين خاطر به توپخانه هاي خودي آمادگي كامل داده شد تا قبل از شروع آتش دشمن، توپخانه خودي آتش كند. با گذشت زمان، نفوذ نيروهاي خودي در عمق مواضع دشمن بيشتر مي شود و پس از در محاصره قرار گرفتن فرمانده گردان دشمن در پنج ضلعي، نوبت به فرمانده تيپ اين گردان مي رسد كه به فرمانده لشكر خود چنين پيام مي دهد:
«ما در محاصره قرار گرفته ايم، طبق برنامه آتش بريزيد.»
فرمانده تيپ مستقر در جاده اصلي داخل پنج ضلعي كه توانسته است در عمليات كربلاي 4 مانع پيشروي نيروهاي لشكر 19 فجر شود، در محاصره نيروهاي خودي قرار گرفته و درخواست كمك مي كند، برادر غلامپور با اطلاع از اين موضوع اصرار دارد كه محور پنج ضلعي هماهنگ و كامل به تصرف نيروهاي خودي مي آيد، به همين دليل به فرمانده لشكر 19 تاكيد مي كند.
«شما دستتان را به لشكر سيدالشهدا بدهيد و تلاش كنيد كه وقت را از دست ندهيد الحاق با لشكر عاشورا هم همين طور.»
حركت نيروهاي پياده در شب در مقايسه با روز با سهولت بيشتري انجام مي پذيرد به همين دليل قرارگاه جهت ادامه حركت در روز و همچنين پاسخ گويي به فشارهاي دشمن تدبير استفاده از زرهي را به يگانها گوشزد مي كند. برادر غلامپور در هر تماس خود با يگانها، از عبور تانكهاي آنها سؤال مي كند و بدين وسيله حساسيت اين حركت را براي آنان ملموس مي سازد. اندك زماني پس از شروع عمليات پس از اطمينان نسبت به درهم شكستن خطوط دشمن تلاش براي هدايت و پيشروي نيروها و الحاق يگانها با يكديگر مورد تاكيد قرار گرفت، توصيه هاي مكرر به لشكر 25 كربلا براي الحاق با لشكر 31 عاشورا، در شرايطي كه آن لشكر هنوز وارد نقطه درگيري نشده بود، حكايت از اهميت الحاق دو جبهه كانال ماهي و پنج ضلعي دارد. يكي از مسائل اساسي عمليات تصرف نوك كانال ماهي و باز كردن عقبه خشكي براي نيروهاي عبور كننده از كانال ماهي بود، نظر به اينكه پيش از اين نيز به فرمانده لشكر 25 كربلا توصيه هاي لازم صورت گرفته بود مجدداً فرمانده كل سپاه مستقلاً و از طريق بي سيم با وي تماس گرفت و مساله هدف اصلي يعني الحاق با لشكر 31 عاشورا را گوشزد كرد.
برادر محسن رضايي مي كوشيد در شب اول پشت بي سيم قرار نگيرد، زيرا استراق صداي وي توسط شنود دشمن، ميزان سرمايه گذاري سپاه در عمليات را معين مي كرد، ولي به جهت اهميت فوق العاده اي كه الحاق مزبور براي فرمانده عمليات داشت. اقدام به اين كار نمود. همزمان با تاكيد بر الحاق لشكرهاي 31 و 25، براي الحاق لشكر 19 فجر با 31 عاشورا در منطقه پنج ضلعي نيز تلاش مي شد.
بدين ترتيب تا ساعت 3 بامداد در جناح راست، تيپ 18 الغدير و لشكر 33 المهدي، در محور كانال ماهي، لشكر 41 ثارالله، در محور پنج ضلعي لشكر 31 و 19 فجر و در محور شلمچه لشكر 10 مجموعاً با درهم شكستن خطوط دشمن و پيشروي به سوي عمق از موقعيت مناسبي براي الحاق برخوردار بودند و تلاشهاي منظمي براي اين منظور انجام مي گرفت. ساعت 3:50 يگانهاي جناح راست عمليات در حال پيشروي به سوي اهداف خود مي باشند. در جبهه كانال پرورش ماهي، لشكر ثارالله دژها و موانع دشمن را پشت سر گذارده و اعلام مي كند ما از پل كانال ماهي عبور كرده ايم فرمانده لشكر برادر قاسم سليماني از قرارگاه كربلا مي خواهد كه به لشكر 25 كربلا دستور داده شود عمليات خود را براي عبور از لشكر ثارالله آغاز كند، اما ترافيك ناشي از عبور و مرور گردانهاي لشكر ثارالله منطقه را شلوغ كرده است و گردان لشكر 25 كربلا قادر به حركت نيست. در جبهه پنج ضلعي لشكر عاشورا مقر گردان دشمن را در جلوي پاسگاه كوت سواري محاصره كرده است. لشكر 19 فجر مانور عمليات كربلاي 4 را تكرار كرده و با شكستن خط از روي دژ مرزي وارد پنج ضلعي شده است. اين يگان جناح چپ پنج ضلعي را تحويل لشكر سيدالشهداء (ع) داده و در جناح مياني پنج ضلعي بين دو لشكر 31 و 10 عمليات را ادامه مي دهد. لشكر 10 سيدالشهداء تا اين ساعت كه نزديك به 2 ساعت از تحويل گرفتن خط از لشكر فجر مي گذشت، روي دژ مرزي پيشروي كرده و سنگرهاي دشمن را درهم شكسته است. نيروهاي اين يگان حماسه لشكر 57 حضرت ابوالفضل(ع) در عمليات كربلاي 4 را تكرار مي كنند.
در جناح راست عمليات در ساعت 4:15 لشكر 33 به پاسگاه دشمن در بوبيان نزديك شده و در جبهه كانال ماهي لشكر 25 كربلا اولين گردان خود را با اتكا به قايق به سمت كانال ماهي حركت داده است. در محور پنج ضلعي، لشكر 19 فجر با شكستن خط دوم دشمن در جناح مياني در مقابل يك قرارگاه دشمن قرار دارد. در ساعت 5:15 اعلام مي شود كه جاده فجر براي عبور ماشينهاي سبك و آمبولانس آماده است. لشكر 19 فجر كه ضمن انجام تك در اين منطقه وظيفه ترميم دژ مرزي را نيز بعهده داشت تا از آن به عنوان تنها جاده خودي استفاده شود، خبر فوق را به قرارگاه ارسال كرد. در پي اين خبر فرمانده قرارگاه كربلا به لشكرهاي درگير در پنج ضلعي ابلاغ كرد تا نهايت استفاده را از جاده فجر داشته باشند.
لشكر عاشورا در ساعت 5:25 مقر گردان حاضر شده را تصرف كرده و به سمت قرارگاه تيپ دشمن در حال حركت است. اما هنوز از الحاق اين لشكر با لشكر 19 فجر خبري به قرارگاه نرسيده است. حوالي ساعت 6 بامداد با پيشروي لشكر 31 و تهديد قرارگاه فرمانده تيپ دشمن، از شدت فشار به لشكر 19 فجر كاسته شد، ليكن هنوز براي برقراري الحاق تلاش زيادي لازم بود. در اين لحظات فرمانده لشكر 10 سيدالشهداء اعلام مي كند كه به گردان امام سجاد(ع) و گردان علي اكبر (س) كه به ترتيب در امتداد دژ مرزي (از شمال به جنوب) و خاكريز عمود بر آن (از شرق به غرب) تك مي كردند با يكديگر الحاق نموده اند. در پي اين خبر جانشين فرمانده نيروي زميني برادر صفوي به قرارگاه كربلا ابلاغ مي كند:
«لشكر 10 بايد از كانال 7 دهنه عبور كند و با دور زدن پلهاي آن از پشت به دشمن حمله كند.»
در چنين شرايطي در حاليكه ساعت 6:27 بامداد را نشان مي داد (هر چند كه تا طلوع آفتاب دقايقي باقي مانده بود) دشمن با وارد كردن نيروي زرهي و پياده، آماده پاتك مي شد. به همين دليل برادر رحيم صفوي با احساس خطر از فشارهاي دشمن وضعيت را چنين تحليل مي كند:
«دشمن روي دژ كانال ماهي، زرهي آورده، روي دژ مشترك كانال ماهي و پنج ضلعي هم نيرو آورده، قضيه (مقر فرمانده تيپ در منطقه پنج ضلعي) هنوز حل نشده است بايد اين قضيه را حل كنيم و الحاق دو لشكر 25 و 31 عاشورا را هم انجام دهيم.
به عبارت ديگر دو نكته اساسي در مانور قرارگاه كربلا وجود داشت كه بايد مورد توجه قرار مي گرفت نكته اول الحاق يگانهاي محور پنج ضلعي با محور كانال ماهي بود و نكته دوم شكستن مقاومت دشمن در مقر فرمانده تيپ در محدوده پنج ضلعي. علاوه بر اين، تكميل مانور جناح راست عمليات، شامل تيپ 18 الغدير و لشكر 23 المهدي، تصرف دو خاكريز هلالي شكل در مقابل جاده شلمچه و موقعيت لشكر 19 و لشكر 31 براي رسيدن به كانال جنوب پنج ضلعي (موسوم به 7 دهنه) از جمله مسائلي بود كه بايد توسط قرارگاه كربلا حل و فصل مي شد تا مانور مرحله اول عمليات به طور كامل انجام پذيرد.
در حوالي ساعت 6:29 متعاقب پيشروي لشكر 31 عاشورا به سمت مقر تيپ محاصره شده دشمن واقع در منطقه پنج ضلعي ، تدريجاً نفوذ به داخل قرارگاه صورت گرفت. ليكن مقاومت هم چنان ادامه داشت. بويژه با روشن شدن هوا، نيروهاي دشمن كه بر اثر تهاجم رزمندگان در منطقه پراكنده شده بودند تماماً به سمت مقر تيپ حركت كرده و در آنجا تجمع كرده بودند. دشمن درك روشني نسبت به اهميت مقاومت در مقر تيپ و نقش آن در الحاق نيروها داشت و با حفظ موقعيت مقر تيپ توانسته بود از الحاق دو محور پنج ضلعي و كانال ماهي ممانعت كند. اولين پاتك دشمن با روشن شدن هوا اساساً با اتكا به مقاومت فرمانده مقر تيپ انجام گرفت. در حالي كه وضعيت در منطقه پنج ضلعي رو به بحران بود، ساعت 7:12 از جناح راست عمليات خبرهاي موفقيت آميزي مي رسيد. لشكر 33 المهدي پاسگاه بوبيان را تصرف كرده بود در پي اين موفقيت، به آن لشكر تاكيد شد، برابر دستور قبلي پلهاي روي دژ كانال ماهي و همچنين سيل بند چهارم دشمن را منهدم كند تا دشمن قادر به انجام ضد حمله نباشد. به عبارت ديگر تا پايان يافتن شب اول عمليات گرچه الحاق در كليه محورها به صورت كامل انجام نگرفته بود. ليكن يگانها به طور كلي از موقعيت مناسبي برخوردار بودند و خود را براي مقابله با پاتكهاي دشمن و تداوم عمليات آماده مي كردند.


ارزيابي دشمن در شب اول عمليات
عمليات موفقيت آميز رزمندگان اسلام و عكس العمل دشمن حكايت از آن داشت كه دشمن نسبت به انجام عمليات در اين منطقع غافلگير بوده و از فلش اصلي عمليات (عبور از كانال ماهي) اطلاع چنداني نداشته است. تنها حساسيت دشمن نسبت به محورهاي پنج ضلعي و جزيره بوارين بود، كه اين حساسيت نيز در حد يك هوشياري منطقه اي و عمومي بود. در نتيجه آماده باش 50% نيروهاي دشمن در منطقه پنج ضلعي بدليل اطلاع از عمليات خودي نبود، به همين دليل فرمانده لشكر 11 پياده كه ماموريت پدافند از منطقه شلمچه را به عهده داشت پس از كشف تك خودي از سپاه هفتم طلب امداد مي كرد و لشكر 25 مكانيزه را به كمك مي طلبيد، در حالي كه لشكر 11 پياده تحت امر سپاه سوم عراق قرار داشت. اين مساله نشان مي داد كه سر فرماندهي ارتش عراق كليه يگانهاي خود را جهت حمله به فاو بسيج نموده است. به عبارت ديگر دشمن نيروهاي خود را به جنوب اروند منتقل كرده بود تا از فرصت استفاده كرده و حمله خود را براي بازپس گيري فاو آغاز كند. ضعف آتش توپخانه هاي عراق در شب اول عمليات نيز ناشي از همين مساله بود به هر تقدير اطلاعات بدست آمده در مراحل بعدي اين عمليات و جنگ نيز مويد اين تحليل بود، بنابراين نيروهاي خودي مي بايست بهترين بهره را از فرصت بدست آمده مي بردند و در شبهاي بعدي، حركات طرحريزي شده را به اجرا مي گذاشتند. نكته اي كه در اين زمينه مورد توجه فرماندهان قرار گرفت، ادامه عمليات در روز بود. اين تحليل كه با اطلاعات بعدي نيز قوت بيشتري يافت حكايت از آن داشت كه دشمن به طور اساسي غافلگير شده و بايد حداكثر استفاده از زمان صورت گيرد.

پاورقي ها:
(1) مقالة حاضر خلاصه اي از گزارش قرارگاه كربلا است كه در سال 66 توسط برادر مجيد مختاري تهيه شده و زحمت تلخيص و تنظيم مطالب را برادر محسن رشيد متقبل شده است. كليه استنادات مقاله نيز مربوط به همين گزارش است كه به دليل تكراري بودن از ذكر مآخذ در هر صفحه خودداري شده است.
(2) فاصلة اولين موانع تا خاكريز دشمن بين 150 تا 300 متر متغير بود.
(3) برادر كلهر در ادامه عمليات كربلاي 5 در جزيره صالحيه… به شهادت رسيد.
(4) برادر شوشتري جانشين فرمانده قرارگاه نجف بود.


از مجموعه مقالات تاريخي - سياسي
فصلنامه تاريخ جنگ - شماره 10 [url=http://www.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دستتون درد نکنه خیلی تلاش کردید
اما متاسفانه کیه که قدر بدونه !!
به درد امثال آقای ارنستو رومل نمی خوره ! چون دوست ندارند چیزی که ققبول ندارند ببینند !!!!! :mrgreen:
برای همین این آقایون می یایند و جنگ و بحث های پیرامون اون رو با بهانه های واهی و... به کلیشه و اتهامات مختلف نسبط می دهند تا در ریشه صحبت های خود کنایه های منحرف و تخریبی بیان کنند و اصلا بگویند چرا !!!! برای همه چیز این را می گویند حتی برای واضح ترین چیز ها !!! یعنی مثلا اگر حتی خود خدا را قبول داشته با شند ! شروع به شبهه پرانی و ایراد گیری می کنند تا فکر و وقت و ... امثال ما را که در صدد گسترش این افکار هستیم به صورت مصنوعی درگیر می کنند !!
این تجربه شخصی بنده است ! جواب این افراد را تا جایی باید داد که به خوانندگان دیگر ثابت شود که این فرد قصد اطلاع از جواب سوال خود را ندارد بلکه قصد ایجاد شبهه و تاریک کردن فضا را دارد!!!
یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دست عزیزانی که این تایپیک رو زدن درد نکنه باید قدر این ارامش الان رو بدونیم اگه امثال رضایی و شوشتری نبودن معلوم نبود الان ایران دست کی بود اگر کسی به ایران حمله کنه همه باید دفاع کنن مهم نیست واسه کدوم جناحی مهم دفاع هستش حتا اگه گوشت جلو تیر باشیم باید بریم جلوشون وایستیم تا بچه هامون بتونن راحت زندگی کنن واقعا جای شهدا خالیست :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من يه چيزي رو متوجه نشدم : ما حدود 30000 هزار كشته و مجروح داديم؟؟؟؟؟!!!!!
عراق حدود 5000 هزار نفر كشته و زخمي ؟؟؟؟!!!!!!!
حتما من اشتباه ميكنم. ولي اگه راست باشه كه به نظر من ما عمليات رو باختيم.
به قول آمريكا taking heavy casualty :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من يه چيزي رو متوجه نشدم : ما حدود 30000 هزار كشته و مجروح داديم؟؟؟؟؟!!!!!


عراق حدود 5000 هزار نفر كشته و زخمي ؟؟؟؟!!!!!!!
حتما من اشتباه ميكنم. ولي اگه راست باشه كه به نظر من ما عمليات رو باختيم.
به قول آمريكا taking heavy casualty :mrgreen:



نه دوست من اگر بیشتر نباشه کمتر نیست.

اصولا سپاه بر اساس قوانین جنگ کلاسیک نمیجنگید و البته همین امر در بسیاری از موفقیت ها دخیل بود و خوب البته در بسیاری از موارد هم به همین علت تلفات وارده زیاد بود.
در چند جا که مطالعه میکردم از حملات نیروهای سپاه و بسیج به عنوان موج انسانی یاد میکردند که بنا به دلایل خودشون (نظر من نیست به خدا!) این امر نوعی کامیکازه بود و البته باعث افزایش فشار و استرس نیروهای عراقی میشد(مخصوصا در عملیات هایی که در خاک ایران انجام میشد)

بقیه اش هم باشه بعدا میگم. :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من يه چيزي رو متوجه نشدم : ما حدود 30000 هزار كشته و مجروح داديم؟؟؟؟؟!!!!!
عراق حدود 5000 هزار نفر كشته و زخمي ؟؟؟؟!!!!!!!
حتما من اشتباه ميكنم. ولي اگه راست باشه كه به نظر من ما عمليات رو باختيم.
به قول آمريكا taking heavy casualty :mrgreen:[/quote]

با سلام خدمت همه دوستان گرامي

متن ابتداي مقاله چيز ديگري را نشان مي دهد :
[quote]- آخرین آمار انهدام نیروی دشمن از شروع عملیات كربلا 5 تا پس از عملیات تكمیلی كربلا 5 به شرح زیر است:
الف- انهدام 55 تیپ زرهی، مكانیزه، نیروی مخصوص و پیاده به میزان 100% و 67 تیپ به میزان 50%
ب- كشته شدن حدود 30 هزار نفر و مجروح شدن حدود 70 هزار نفر.
ج- به اسارت درآمدن 2650 نفر
د- انهدام 870 تانك و نفر، 1000 خودرو، 180 توپ صحرایی، 120 توپ ضدهوایی، 400 خمپاره انداز و تفنگ 106 میلمتری، 45 هواپیما و 7 هلی‌كوپتر
هـ- اغتنام 230 تانك و نفربر، 200 خودرو، 20 توپ صحرایی، 100 توپ ضدهوایی، 250 خمپاره‌انداز و تفنگ 106 میلیمتری و 100 دستگاه مهندسی.[/quote]
و همين طور اين قسمت :
[quote]1- اين عمليات از سخت ترين نبردهاي دوران دفاع مقدس بوده كه در آن حدود 40 درصد از توان رزمي ارتش بعثي منهدم شد.
2- شكسته شدن مستحكم ترين و پرمانع ترين و پيچيده ترين خطوط دفاعي دشمن در شلمچه و در شرق بصره و تا عمق 10 كيلومتري خاك دشمن.
3- نزديك تر شدن به بصره به عنوان دومين شهر مهم عراق و حضور در اطراف آن.
4- شروع بحث در شوراي امنيت سازمان ملل جهت ايجاد مقدماتي براي صدور قطعنامه‌اي كه تا حدي خواسته‌هاي ايران را نيز ملحوظ نمايد تا راهي براي برقراري آتش بس و پايان بخشيدن به جنگ فراهم شود.
لازم به ذكر است كه پس از گذشت حدود پنج ماه از اين عمليات قطعنامه 598 تصويب شد.
5- به بن بست رسيدن انجام عمليات بزرگ در جبهه‌هاي جنوب، به گونه‌اي كه پس از عمليات كربلاي 8 كه يك اقدام تكميلي براي عمليات كربلاي 5 بود، فرماندهان جنگ احساس كردند كه مناطق عملياتي در جبهه‌هاي جنوب قفل شده و بايستي در راهبرد عملياتي تغييراتي صورت گرفته و ديدگاه جديدي مورد توجه قرار گيرد. بر همين اساس عمليات‌هاي بعدي در غرب كشور آغاز شد و نبردهاي بيت المقدس 2 و والفجر 10 طرح‌ريزي شد.
6- تصميم به قطع صدور نفت ايران از سوي صدام و آمريكا با گسترده كردن حمله هوايي و موشكي به اسكله‌ها و پايانه‌هاي نفتي ايران به منظور از بين بردن پشتوانه مالي ايران.
7- عدم تلقي از پيروزي عمليات كربلاي 5 به عنوان يك پيروزي سرنوشت ساز آني.
8- عمليات كربلاي 5 نشان داد كه ايران مي‌تواند در سخت ترين شرايط و مشكل ترين جبهه‌ها و از پيچيده ترين موانع عبور كرده و به سوي اهداف مورد نظر پيشروي نمايد. در اين عمليات، بصره كاملاً در آستانه سقوط قرار گرفت. پس از اين عمليات سپاه به اين نتيجه رسيد كه براي انجام عمليات بزرگ سرنوشت ساز نياز به تجهيزات جديد دارد كه بخش عمده‌اي از اين تجهيزات در ارتش موجود است. بنابراين بعد از عمليات كربلاي 5 آقايان رفيقدوست و سردار غلامعلي رشيد خدمت امام خميني رسيدند و درخواست تجهيزات مورد نياز را از ارتش نمودند كه امام هم موافقت فرمودند ولي عملاً واگذار نشد.
9- انهدام 7 فروند بالگرد دشمن.
10- آزاد سازي 155 كيلومتر مربع از اراضي ايران و عراق و جزاير بوارين، فياض و ام الطويل و منطقه شلمچه و شهرك دوعيجي، رودخانه دوعيجي و نهر جاسم.
11- اسارت 2655 اسير عراقي شامل چهل افسر ارشد و چهل افسر جزء و 600 درجه دار.
12- حفظ برتري نظامي در برابر دشمن.
13- عمليات كربلاي 5 بر زمين گير شدن واحد‌ها و لشكرهاي بيشتر سپاه در خطوط دفاعي افزود و بدليل نياز به پدافند در سرزمين تصرف شده در جريان عمليات كربلاي5 و ساير نقاط قبلاً تصرف شده مثل فاو و خيبر و... امكان آزاد شدن لشكرهاي سپاه براي آفند موثر كمتر شد و لذا توان يگان‌هاي سپاه در خطوط مختلف جبهه تقسيم شد. مثلاً از يك لشكر، يك تيپ آن در فاو و يك تيپ آن در شلمچه و تيپ ديگر در حلبچه مي‌جنگيد. لذا بدليل گسترش بيش از حد نيروها، توانايي انجام آفند از سوي لشكرهاي سپاه كاهش يافت.
14- انهدام كامل 55 تيپ، انهدام 50 درصد 67 تيپ، انهدام و آسيب 870 دستگاه تانك، 180 قبضه توپخانه صحرايي و 1000 دستگاه خودرو و انهدام و آسيب 45 فروند هواپيما.
15- به غنيمت گرفته شدن 230 دستگاه تانك، 20 قبضه توپ، 200 دستگاه خودرو و 100 دستگاه وسايل مهندسي و 100 قبضه توپ ضد هوايي.
16- 90000 كشته و زخمي از دشمن.
اين عمليات بار ديگر موازنه قوا را به نفع ايران تغيير داد. شكسته شدن خطوط بسيار مستحكم دفاعي دشمن در شلمچه كه آنرا به خط بارلو تشبيه كرده بودند، حاكي از نتيجه بخش نبودن ارسال تسليحات پيشرفته براي رژيم صدام و نيز در اختيار قرار دادن اطلاعات نظامي ايران به ارتش بعثي بود و علامت ناكامي سياست جلوگيري از شكست ارتش صدام از سوي آمريكا و كشورهاي عربي بود. به ويژه آنكه انجام اين عمليات حدود يك سال بعد از عمليات تصرف فاو از سوي ايران، مشخص ساخت كه قدرت اقتدار رزمندگان اسلام مي‌تواند جبهه دشمن را در هر شرايطي مورد تهاجم قرار دهد و بر قدرت سلاح و قدرت آتش دشمن و قدرت اطلاعات وي فايق آيد و موازنه را به نفع ايران تغيير دهد. عمليات كربلاي5 زنگ‌هاي سقوط بصره را به صدا درآورد و برخي از تحليل گران غربي معتقد بودند كه يك حمله بزرگ ديگر مي‌تواند شيرازه ارتش صدام را به هم ريخته و جنگ را پيروزمندانه به نفع ايران خاتمه دهد تحليل گران پنتاگون هم كه معمولاً عزم و قوه ابتكار ايراني‌ها را در مقابل موانع عظيم دشمن كمتر از آنچه هست ارزيابي مي‌كردند با انجام اين عمليات، ديگر احتمال پيروزي بزرگتر ايران را رد نمي‌كردند و اين با سياست آمريكا در آن زمان، كه جنگ برنده و بازنده نداشته باشد همخواني نداشت. آمريكا پيروزي ايران را در جنگ تحميلي، يك فاجعه بزرگ مي‌دانست و لذا اين نگراني موجب مي‌شد كه كمك‌هاي بيشتري را در اختيار رژيم صدام حسين قرار دهد و مانع پيشروي بيشتر رزمندگان اسلام گردد[/quote]
به نظر مي رسد آمار تلفات و خسارات نيروهاي دشمن بسيار بيشتر از تلفات و خسارات نيروهاي خودي بوده است .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر ZED عزیز کاملا" حق با شماست ولی متاسفانه دوستان کمی کم لطفی می کنند :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]به نظر مي رسد آمار تلفات و خسارات نيروهاي دشمن بسيار بيشتر از تلفات و خسارات نيروهاي خودي بوده است .[/quote]
كجا خسارت نيروهاي خودي اعلام شده؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظر مي رسد آمار تلفات و خسارات نيروهاي دشمن بسيار بيشتر از تلفات و خسارات نيروهاي خودي بوده است .


كجا خسارت نيروهاي خودي اعلام شده؟


با سلام خدمت همه دوستان گرامي
اين جمله در ارتباط با مطلب زير عرض شد :

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
zed عزیز شما اطلاعی از تعداد شهدای ما ندارید؟
نمیدونم چرا تو همه این اطلاعاتی که از عملیات ها منتشر میشه (مخصوصا عملیات هایی که سپاه انجام داده) تلفات نیروهای خودی گزارش نمیشه و فقط تلفات دشمن اعلام میشه!
با چند نفر از دلاورانی که در این عملیات ها شرکت داشتن وقتی صحبت میکردم میفرمودند که تلفات نیروهای خودی بسیار بالا بود که البته این امر به دلیل حجم بسیار زیاد آتش دشمن ( چه سلاح های نیمه سنگین و چه توپخانه) به همراه استفاده از تسلیحات شیمیایی بود.
البته این آخر ها هم که کیت های انفجاری خمپاره از طریق انگلیس به دست عراقی ها افتاده بود خسارات وارده به نیروهای ما رو بسیار افزایش داد.
راستی فکر نکنم عراق در اون نقطه توان بکار گیری 90 هزار نیرو رو داشت. چون این عملیات با فاصله کوتاهی از کربلای 4 انجام شد و عراقی ها به فکر اینکه ایران تا زمان تجدید قوا زمان زیادی لازم داره حجم زیادی از نیروهاشون رو مرخص کرده بودند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

zed عزیز شما اطلاعی از تعداد شهدای ما ندارید؟


نمیدونم چرا تو همه این اطلاعاتی که از عملیات ها منتشر میشه (مخصوصا عملیات هایی که سپاه انجام داده) تلفات نیروهای خودی گزارش نمیشه و فقط تلفات دشمن اعلام میشه!
با چند نفر از دلاورانی که در این عملیات ها شرکت داشتن وقتی صحبت میکردم میفرمودند که تلفات نیروهای خودی بسیار بالا بود که البته این امر به دلیل حجم بسیار زیاد آتش دشمن ( چه سلاح های نیمه سنگین و چه توپخانه) به همراه استفاده از تسلیحات شیمیایی بود.
البته این آخر ها هم که کیت های انفجاری خمپاره از طریق انگلیس به دست عراقی ها افتاده بود خسارات وارده به نیروهای ما رو بسیار افزایش داد.
راستی فکر نکنم عراق در اون نقطه توان بکار گیری 90 هزار نیرو رو داشت. چون این عملیات با فاصله کوتاهی از کربلای 4 انجام شد و عراقی ها به فکر اینکه ایران تا زمان تجدید قوا زمان زیادی لازم داره حجم زیادی از نیروهاشون رو مرخص کرده بودند.


با سلام خدمت همه دوستان گرامي
تاكنون منبع رسمي در خصوص اعلام تلفات خودي نديده ام و گمان نمي كنم فعلا امكان انتشار يا دسترسي رسمي به اين اطلاعات فراهم شود . گزارشاتي كه در خصوص عملياتهاي كربلاي 4 و 5 منتشر شده حاكي است استعداد نيروي عمل كننده ايران جهت كربلاي 4 به ميزان 270 گردان نيرو بوده كه 50 گردان از آنها در عمليات كربلاي 4 شركت مي كنند و پس از عدم موفقيت عمليات با استفاده از 220 گردان باقيمانده و نيروهاي باقيمانده عمليات كربلاي 4 عمليات كربلاي 5 انجام مي شود . بحث تلفات نيز يك بحث نسبي مي باشد با توجه به اينكه اين عمليات بزرگترين عمليات تاريخ جنگ تحميلي بوده طبيعي است كه ميزان تلفات نيروهاي خودي نيز بالا باشد اما اين بالا بودن تلفات به نسبت عمليات هاي گذشته محسوب مي شود . در عين حال به ميزان بالايي نيز تلفات و خسارت به دشمن وارد شده است . استفاده از اصل غافلگيري و انجام عمليات در شب برخلاف روشهاي كلاسيك و استفاده از تك فريب در صورت لو نرفتن عمليات موجب افزايش تلفات دشمن و كاهش تلفات خودي مي شد . ضمن اينكه همانطور كه در متن مقاله آمده بود دشمن همان شب قصد حمله به فاو و تصرف آن را داشته است به گونه اي كه در روز قبل از عمليات حدود 630 دستگاه انواع خودرو هاي زرهي و غير زرهي وارد منطقه فاو شده بود و تخمين زده مي شد 4 تيپ از نيروهاي دشمن در منطقه فاو حضور داشته باشند و اين امر باعث شده بود قواي اصلي توپخانه دشمن در منطقه حضور نداشته باشند و پيشروي در روزهاي اول سريعتر انجام شود . نيروهايي كه از عراق وارد منطقه مي شدند سيار بودند يعني نيرو جهت پاتك وارد منطقه مي شد عمليات مي كرد و سپس از منطقه خارج مي شد و براي بازسازي به عقب مي رفت . اما با توجه به موانع و مضيقه موجود نيروهاي ايراني معمولا خيلي ديرتر جهت بازسازي عقب مي رفتند و هر يگان مستقر در خط چندين پاتك دشمن را دفع مي كردند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=justify]دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا و فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم یادواره شهدا و رزمندگان عملیات کربلای 5 به برخی از ناگفته‌های این عملیات پرداخت.
به گزارش مشرق به نقل از ایرنا، سردار سرلشگر 'سید یحیی رحیم صفوی' شامگاه پنجشنبه در حسینیه شهدای بسیج تهران گفت: این عملیات در شرایط بسیار پیچیده سیاسی نظامی داخلی و بین‌المللی، انجام شد.
دستیار ارشد مقام معظم رهبری افزود: در سال 1365 محور تبلیغاتی در کشور بر این بود که عملیات سرنوشت ‌سازی قرار است انجام شود، از همین رو کشور خود را برای یک عملیات بزرگ آماده می‌کرد. اما پس از چند ماه کار و برنامه‌ریزی، اجرای عملیاتی با نام کربلای 4 به دلیل لو رفتن توسط فرد خبیثی که بعدها پناهنده شد، با شکست مواجه شد.
دستیار ارشد رهبر معظم انقلاب با بیان اینکه برای این عملیات 30 هزار پاسدار رسمی به جنوب اعزام شده بودند، یادآور شد که عملیات کربلای 4 در همان نیم روز مجبور به توقف شد زیرا بررسی ما در همان چند ساعت شروع عملیات نشان داد که نیروهای عراقی به تمام محورهای مورد نظر عملیاتی ما آگاهی کاملی داشتند.
سردار صفوی گفت: بعد از این مساله تصمیم به اجرای عملیات جدید در کنار شرق بصره گرفته شد. انجام این عملیات از نظر سیاسی و شرایط خاص آن زمان بسیار حیاتی و مهم بود و براین اساس تجهیزات زیادی برای آن فراهم شد.
فرمانده سابق سپاه پاسداران در ادامه افزود: با توجه به نتایج عملیات کربلای 4 و شرایط خاص آن زمان، طی 15 روز عملیات کربلای 5 طرح‌ریزی شد و در ساعت یک و 30 دقیقه بامداد 19 دیماه 1365 در حالی که فرماندهان عراقی در مرخصی بسر می‌بردند، در یک غافلگیری استرتژیکی از منطقه‌ای که به هیچ عنوان دشمن تصور حمله از آن نقطه را نداشت، این عملیات شروع شد.
وی تصریح کرد:‌ دشمن در آن زمان به هیچ عنوان تصور نمی‌کرد که بعد از شکست عملیات کربلای 4 در طی 15 روز عملیات دیگری با شرایط و ویژگی‌های خاص انجام شود.
صفوی به شرایط منطقه‌ای که عملیات کربلای 5 از آنجا آغاز شد، اشاره کرد و گفت: منطقه کانال پرورش ماهی، جایی بود که دشمن با کمک کارشناسان نظامی غربی مستحکمترین خطوط دفاعی را در شلمچه برای حفاظت از شهر بصره ایجاد و اعلام کرده بود که ایرانی‌ها به هیچ عنوان نمی‌توانند از این موانع عبور کنند.
دستیار ارشد رهبر معظم انقلاب یادآور شد: سرعت عملیات بنحوی بود که لشکر 27 محمد رسول‌الله فقط دو ساعت بعد از آغاز عملیات توانست از این کانال عبور کند. در واقع عملیات بگونه‌ای انجام شد که در دو روز نخست عراقی‌ها متوجه حمله نیروهای ایرانی نشدند.
سردار صفوی با بیان اینکه سه قرارگاه کربلا، قدس و نجف با حدود 27 یگان سپاه در این عملیات شرکت داشتند، افزود: شکستن خط شلمچه برای عراق غیرقابل تصور بود.
وی افزود: روز سوم عملیات، جانشین و وزیر دفاع صدام همراه با دو سوم ارتش عراق برای بازپس‌گیری مناطق تصرف شده توسط نیروهای ایرانی وارد منطقه شدند.
رحیم صفوی گفت: عملیات با شدت ادامه داشت بطوری که در طی 15 شبانه روز جنگی بسیار سخت در منطقه به وقوع پیوست، با این حال دشمن هرچه تلاش کرد نتوانست رزمندگان ایرانی را که با شجاعت و مقاومت، حماسه عاشورایی آفریدند، از مناطق تصرف شده، بیرون کند.
فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامه به اقدامات اطلاعاتی ایران بعد از استقرار در منطقه اشاره کرد و گفت: با وجود کمک‌های کارشناسان نظامی غربی به عراق، ضمن آنکه خطوط تلفن باسیم بصره شنود می‌شد،سخنان فرماندهان عراقی با تلفن‌های بی‌سیم برد بلند بین بصره و بغداد هم که رمزگذاری شده بود، به راحتی رمزگشایی و شنود می‌شد.
سردار صفوی در ادامه سخنان خود به حضور متحد نیروهای ارتشی و سپاهی در این عملیات در بخش‌های مختلف اشاره کرد و گفت: در این عملیات، پشتیبانی نیروی هوای و سیستم پدافند هوایی و توپخانه ارتش نیز حضور بسیار فعالی داشتند بطوری که حجم عملیات و آتش توپخانه دو طرف به شدت سنگین بود.
وی گفت: در طی 15 شبانه‌روزی که عملیات اجرا می شد فقط توپخانه نیروی زمینی سپاه و ارتش، 385 هزار و 875 گلوله بر سر نیروهای عراقی ریختند. هرچند که حجم آتش دشمن نیز بیش از این میزان بود.
دستیار ارشد مقام معظم رهبری به نتایج این عملیات نیز اشاره کرد و گفت:‌ در این عملیات بیش از 2 هزار و 650 عراقی اسیر شدند که صدها نفر از آنان از افسران و فرماندهان نظامی عراقی بودند.
رحیم صفوی خاطرنشان کرد که به دلیل اهمیت عملیات کربلای 5، این افسران و فرماندهان اسیر شده در همان منطقه برای بررسی شرایط عملیاتی مورد بازجویی و تخلیه اطلاعاتی قرار گرفتند.
[b]سردار صفوی در باره تعداد شهدا و مجروحان رزمندگان ایران در عملیات کربلای 5 گفت: دراین عملیات هفت هزار و 651 رزمنده ایرانی به شهادت رسیدند که 400 نفر از آنها از فرماندهان بودند. همچنین 53 هزار و 299 نفر مجروح و 3 هزار و 522 نفر نیز مفقودالااثر شدند .[/b]رحیم صفوی یادآور شد که در این عملیات، لشکر بدر نیز با 16 هزار نیروی عراقی همراه با نیروهای ایرانی جنگیدند.
فرمانده سابق سپاه پاسداران همچنین به برخی دیگر از نتایج عملیات کربلای 5 نیز اشاره کرد و گفت: آمریکا و شوروی و برخی از کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و آلمان بعد از اجرای این عملیات مات و متحیر ماندند زیرا تصور نمی‌کردند یکسال بعد از فتح فاو در بهمن‌ماه سال 1364، عملیات بزرگ دیگری را نیروهای ایرانی انجام دهند.
به گفته وی، این عملیات سبب شد تا آمریکا که حامی اصلی عراق در جنگ هشت ساله علیه ایران بود، دچار شک و تردید شود که ادامه این روند سبب از هم پاشیده شدن عراق خواهد شد. ازاین رو برای پشتیبانی از این کشور در منطقه خلیج فارس وارد جنگ با ایران شد.
سردار صفوی ساقط کردن هواپیمای مسافربری، هدف قرار دادن سکوهای نفتی، بمباران جزیره خارک که 90 درصد صادرات نفت کشور از آن انجام می‌شود را از جمله اقدامات نظامی نیروهای آمریکایی علیه کشورمان در منطقه خلیج‌فارس ذکر کرد و افزود:‌ نیروی دریایی سپاه نیز در اقدام مقابله به مثل 41 عملیات در خلیج فارس انجام داد که از جمله آنها می‌توان به هدف قرار دادن بالگرد آپاچی آمریکا و ناو جنگی این کشور (سال 1367) اشاره کرد.
وی همچنین افزود: در آن سال شرایط جنگ بنحوی از سوی امریکا پیش رفت که به دریا کشیده شد ا ز این رو ناوگان پنجم آمریکا به منطقه آمد.
دستیار ارشد رهبر معظم انقلاب در توضیح دیگر اقدمات آمریکا در حمایت از عراق در اواخر جنگ هشت ساله علیه ایران و متحدانش به افزایش برد موشکی عراق از 300 به 700 کیلومتر و کشاندن جنگ به شهرها اشاره کرد و گفت: این مساله سبب شد درسال 1365 تعداد 12 هزار نفر از مردم ایران بر اثر بمباران شهرهای مختلف کشور، به شهادت برسند.
وی افزود: با این حال بعد از عملیات کربلای 5 ، آمریکا ، شوروی و حامیان عراق مجبور شدند به خواسته‌های سیاسی ایران در قطعنامه 598 تن دهند و این قطعنامه را چند ماه بعد تصویب کنند؛ اگرچه ایران قطعنامه را در سال 1368 پذیرفت.
** شهداء بنیانگذار مکتب مقاومت اسلامی هستند
دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در ادامه با ادای احترام به شهدای هشت سال دفاع مقدس بویژه شهدای کربلای 5 گفت: شهدای هشت سال دفاع مقدس شجاع‌ترین مومن‌ترین افراد ملت ایران بودند و تا آخرین روزهای دفاع مقدس یک لحظه تردید به خود راه ندادند و بر سر عهد و پیمانی که با خدا بسته بودند، ماندند.
وی با بیان اینکه شهدا بنیانگذاران مکتب مقاومت اسلامی در جهان بودند، تصریح کرد:‌ اکنون این مقاومت درلبنان و فلسطین اشغالی تکرار شده است.
صفوی در ادامه با تشریح اوضاع لبنان، مقاومت این کشور را نشات گرفته از مقاومت رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس دانست و تصریح کرد: مقاومت حماس نیز تجلی مکتبی است که شهدای انقلاب، این مکتب را بنیانگذاری کردند.

لينك خبر : http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=24223[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بالاخره بعد از 25 سال تعداد شهدا و زخمی ها اعلام شد.

انسان وقتی میشنوه از رزمندگانی که حضور داشتند، اوج ایثارگری بچه های خودمون رو متوجه میشه.

که از شدت آتش توپخانه به شوخی میگفتند که وزارت کشاورزی عراق اومده داره شخم میزنه.

زنده باد یاد بدن های روی هم افتاده. زنده باد یاد زمینی که از خون شهیدان جوی خون شد.

زنده باد ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب سردار حافظه ضعیفی دارند:

با این حال بعد از عملیات کربلای 5 ، آمریکا ، شوروی و حامیان عراق مجبور شدند به خواسته‌های سیاسی ایران در قطعنامه 598 تن دهند و این قطعنامه را چند ماه بعد تصویب کنند؛ اگرچه ایران قطعنامه را در سال 1368 پذیرفت.


اگر واقعا این جوریه و قطعنامه توسط ایران تحمیل شده پس چرا برای قبول کردنش از طرف ایران یک سال دست دست کردند؟ دروغ به این واضحی؟؟! متن قطعنامه رو قبلا آقا سعید روی سایت قرار دادند. بخونید ببینید کجاش توسط ایران تحمیل شده و خواسته های سیاسی ایران در کدوم بندش گنجونده شده؟

در آن سال شرایط جنگ بنحوی از سوی امریکا پیش رفت که به دریا کشیده شد ا ز این رو ناوگان پنجم آمریکا به منطقه آمد.


سردار صحیح می فرمایند آمریکا با موشک کرم ابریشم به تاسیسات نفتی و نفتکشهای کویت و عربستان حمله کرد!!! و از همون وقت جنگ به دریا کشیده شد ولی سردار چون دچار ضعف حافظه شده اند فراموش کردند بفرمایند کدوم جنگ به دریا کشیده شد . جنگ ایران-عراق یا رو کم کنی فرماندهان سپاه از آمریکایی ها و سعی در پوزه خاک مالی کردن ناوگان آمریکا؟

آمریکا که حامی اصلی عراق در جنگ هشت ساله علیه ایران بود


و چون آمریکا حامی اصلی عراق بود خر کلشونو گاز گرفته بود که کلی موشک تاو و هاوک به ایران وسط جنگ فروختند(جریان مک فارلین) که ایران عملیات والفجر-8 رو انجام بده و دهن عراق رو پرچ کنه. عجب حمایتی کردند از متحدشون؟!! خوبه دشمن عراق نبود و گرنه به ایران حتما حتما 4 تا بمب هیدروژنی می دادند. سردار البته بازهم استدلال می فرمایند:

سردار صفوی ساقط کردن هواپیمای مسافربری، هدف قرار دادن سکوهای نفتی، بمباران جزیره خارک که 90 درصد صادرات نفت کشور از آن انجام می‌شود را از جمله اقدامات نظامی نیروهای آمریکایی علیه کشورمان در منطقه خلیج‌فارس ذکر کرد



بععععله! بمباران خارک رو هم پس آمریکایی ها کرده بودند و ما خبر نداشتیم. خوب شد حافظه سردار سرجاش آمد و بالاخره ایشان مقر اومد. ما تا حالا فکر می کردیم که عراق خارک رو زده نگو که آمریکا با بمب افکنهای اف-117 حمله کرده بود و زده بود خارک رو داغون کرده. البته ایشان و استادشان جناب حاج محسن رضایی بیکار نمی نشیند و خودتون بخونید:

روی دریایی سپاه نیز در اقدام مقابله به مثل 41 عملیات در خلیج فارس انجام داد که از جمله آنها می‌توان به هدف قرار دادن بالگرد آپاچی آمریکا و ناو جنگی این کشور (سال 1367) اشاره کرد.


البته چون بیشتر از اینها از ایشون انتظار نمی ره فرق بین هلیکوپتر کبرا و آپاچی رو نمی دونه و البته اشاره نمی کنه که برای زدن همون یه دونه آپاچی (منظورشون کبراس) چند تا از بچه های خالص سپاه رو به کشتن دادند و ذکر نکردند که روز قبل از اون واقعه قرار بوده با 200-300 تا قایق تندرو به بندر خفجی عربستان حمله کنند. البته احتمالا چون عربستان اون زمان جزو ایالات آمریکا محسوب می شده می خواستند بریزند سرش. ناو جنگی اون کشور(منظور آمریکاس و اسم ناو هو یو اس اس ساوئل رابرتز) است در نزدیکی بحرین هدف اصابت یه مین ایرانی قرار می گیره و آمریکا هم در عوض اون به دو تا سکوی نفتی ایرانی حمله می کنه ولی ظاهرا سردار ترجیح می دهند داستان رو از ته به سر تعریف کنند یعنی اول هدف قرار دادن سکوها رو تعریف کردند و بعدشم که حتما دفاع قانونی ایران یعنی مین ریزی آبهای بین المللی و داغون شدن ناوشکن آمریکایی.

آمریکا و شوروی و برخی از کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و آلمان بعد از اجرای این عملیات مات و متحیر ماندند زیرا تصور نمی‌کردند یکسال بعد از فتح فاو در بهمن‌ماه سال 1364، عملیات بزرگ دیگری را نیروهای ایرانی انجام دهند.


این قسمتش رو خداوکیلی راست گفته. بندگان خدا متحیر شده بودند که یه کشور مگه چقدر رزمنده داره که به خاطر هیچی به کشتن بدتشون؟ یکی نیست از این سردارها بپرسه که خوب عملیات کربلای 5 رو کردید. به سلامتی! چقدر تلفات دادیم؟ 2560 تا اسیر رو با چند تا کشته عوض کردیم؟ بدن پاک چند تا دیگه از جوونای کشور هنوز در شلمچه است و باید توی میدون مین دنبال شون گشت؟ کجا رو گرفتیم؟از دید استراتژی چه مزیتهایی کسب کردیم؟ و هزاران سوال نپرسیده و بی جواب و .... البته هنوز کری خوندن بعضی ها بی پایانه تا خون های ناحقی که ریخته شد کی گریبان اون بعضی ها رو بگیره....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.