hamed_713

تاپیک جامع سردار شهید حاج علیرضا موحد دانش

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

این اطلاعات برای قضاوت خیلی ناقص است
دوستمان گفت خیانت ، خیلی سریع نییجه نگرفتی

گفته شده توسط فرمانده عملیات جلوی مهمات گرفته شده است.
شاید این نیرو ها حالت ایذایی پیدا کرده بودند و خودشان خبر نداشتند
شاید محاصره شده بودند و خبر نداشتند و اگر مهمات فرستاده می شد یا زده می شد یا به دست دشمن می افتاد
شاید به نقطه عملیاتی دیگری بیش تر به این مهمات نیاز داشت مطمئنا که این گروهان تنها درگیر نبود
و کلی شاید دیگر ...
گفتم این اطلاعات برای قضاوت خیلی ناقص است چون ما از جزئیات صحنه نبرد خبر نداریم

مثلا یک سوال :بیسیم آنها به رمز بود یا نه رمز سوخته بود یا نه

ولی شاید با توجه به تاریخ گفته شد عرض شما صدق کند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
و بهانه گیری ها و برهان تراشی ها در جهت هرچه بیشتر لوث نمودن اصل قضیه شروع شد !

من احتمال میدم پرزیدنت امریکا شخصا دستور داده این خودفروختگان اقدام به جعل و ثبت وقایع خالی بندی از واقعیات ! جنگ ایران عراق بنمایند !



برادران ، اینا چیزی نیست که ادم شاخ دربیاره یا موضع دفاعی بگیره ، شما برو هرچی کتاب خاطرات جنگ هست بخون اگه در مواردی جز اینا دیدی بازم برهان نه امکان نداره بیارید

به جان تمام مخ های نظامی اون طرفی این سایت !!!! همینه که هست !


بهانه نتراشید خواهشا !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
گفته شده توسط فرمانده عملیات جلوی مهمات گرفته شده است.
شاید این نیرو ها حالت ایذایی پیدا کرده بودند و خودشان خبر نداشتند
شاید محاصره شده بودند و خبر نداشتند و اگر مهمات فرستاده می شد یا زده می شد یا به دست دشمن می افتاد
شاید به نقطه عملیاتی دیگری بیش تر به این مهمات نیاز داشت مطمئنا که این گروهان تنها درگیر نبود
و کلی شاید دیگر ...
گفتم این اطلاعات برای قضاوت خیلی ناقص است چون ما از جزئیات صحنه نبرد خبر نداریم

مثلا یک سوال :بیسیم آنها به رمز بود یا نه رمز سوخته بود یا نه

ولی شاید با توجه به تاریخ گفته شد عرض شما صدق کند[/quote]



حدافل با بيسيم بهشون خبر ميدادن كه زودتر عقب نشيني كننو تلفات هم ندن اين كارو كه ميتونستن بكنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]این اطلاعات برای قضاوت خیلی ناقص است
دوستمان گفت خیانت ، خیلی سریع نییجه نگرفتی
[/quote][u][/u]
البته حق با شماست که می فرمائید اطلاعات ناقص است ، اما بیایید بر اساس همین نامه بررسی و نتیجه گیری کنیم .

1- تپه بدون درگیری تصرف می شود .
2-در گزارش هیچ اشاره ای مبنی بر تلفات دشمن ناشی از اجرای آتش واحد های توپخانه و خمپاره انداز وجود ندارد . ( نقص اطلاعات )
3-فرماندهی توسط بیسیم و [b]با خوشحالی[/b] وعده ارسال مهمات و نیرو می دهد .

فرضا دشمن از مکالمات بیسم آگاه بوده !
بررسی شاید های شما

الف )
[quote]شاید این نیرو ها حالت ایذایی پیدا کرده بودند و خودشان خبر نداشتند[/quote]
چرا فرماندهی نیروهای عمل کننده را از ایذایی بودن حرکت آنها خبردار نکرده است . بعنوان کسی که مسئول جان نفرات خود می باشد ، باید اطلاعات لازم را در اختیار واحد تحت فرمان خود قرار دهد . به هر دلیلی که از این مسئله خودداری کند ، نتیجه بی اعتمادی نیروها به فرماندهی خواهد بود .

ب)
[quote]شاید محاصره شده بودند و خبر نداشتند و اگر مهمات فرستاده می شد یا زده می شد یا به دست دشمن می افتاد[/quote]
به عنوان یک فرمانده ، اگر نیروهای عمل کننده تحت فرمان شما ، در محاصره قرار بگیرند و خود خبر نداشته باشند آیا به آنها وعده ارسال مهمات می دهید و هیچ کاری نمی کنید یا با اعزام نیرو سعی در شکستن حلقه محاصره می کنید . و یا حداقل آنها را در جریان گذاشته و دستور عقب نشینی می دهید .

ج)
[quote]شاید به نقطه عملیاتی دیگری بیش تر به این مهمات نیاز داشت مطمئنا که این گروهان تنها درگیر نبود[/quote]
یک گروه 22 نفره با آتش پشتیبانی یک تپه را تسخیر نموده است . مگر چقدر مهمات نیاز دارد . چرا در زمان درگیری و دفاع از متصرفات از آتش پشتیبانی خودی خبری نیست . ( به نظرم اگر بود بطور حتم در نامه به آن اشاره می شد ) شما چگونه مطمئن هستید که این گروهان تنها درگیر نبود ! حتی اگر این فرض را بپذیریم وعده های ارسال مهمات و نیروی کمکی کاملا بی مورد می باشد .



د )
[quote]و کلی شاید دیگر ...[/quote]

وکلی بهانه دیگر ...

خدا رحمت کند شهید حسین علم الهدی را ، و خدا لعنت کند بنی صدر را

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جواب منطقی بود
و با توجه به تاریخ نامه و شرایط آن زمان و عدم هماهنگی ارتش و سپاه حرف شما بیشتر صدق می کند


( بحث بهانه نیست این نوشته شما می شود منطقی حرف زدن، ولی ناگهان گفتن خیانت آنهم به نیروی خودی عادت ما ایرانی ها است
تاوانش هم زیاد دادیم در طول کل تاریخ)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدا رحمتش کنه
دست شما هم درد نکنه که داری ایشون رو معرفی میکنی icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دست شما درد نکنه
من تاحالا نام این شهید بزرگ وارو نشنیده بودم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عجیب آدمهایی بودند . فقط با خیال میشه اونو تصور کرد و گر نه در واقعیت ...؟ شاید امثالشون هستند و گمناند . بیخود نیست که کردها به اینها لشگریان محمد (ص) لقب داده بودند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شهید علیرضا موحد دانش ؛ موسس و فرمانده لشکر 10 سیدالشهداء

 

normal_khrt_shhyd.jpg

 

زندگی‌نامه

علیرضا اولین فرزند خانواده «موحد» در سال 1337 در تهران به دنیا آمد. در سال 1355 بعد از اخذ دیپلم به سربازی اعزام شد و پس از فرمان امام خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها، وی نیز از پادگان گریخت و به جمع انقلابیون پیوست. [روایتی دیگر: در سال 1355 بعد از اخذ دیپلم وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی برق به كسب علم مشغول گشت.]

پس از پیروزی انقلاب، در كمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت مشغول شد. علیرضا در فروردین ماه 1358 به عضویت سپاه پاسداران در آمد و ابتدا مأموریت حراست از بیت امام خمینی را بر عهده گرفت. با آغاز غائله كردستان، به كردستان رفت و در چند عملیات پاكسازی علیه ضد انقلابیون شركت كرد.

 

با آغاز جنگ تا پایان آذر ۵۹ در جبهه آبادان به همراه شهید محمد جهان آرا به رزم و شناسایی مواضع دشمن در خرمشهر مشغول بود

پس از آن به جبهه اعزام شد و به عنوان جانشین شهید "محسن وزوایی در عملیات بازی دراز حضور یافت و در همین عملیات، یك دستش قطع شد.

پس از عملیات "مطلع الفجر" به مكه معظمه مشرف شد. قبل از عملیات فتح المبین، به تیپ 27 محمد رسول الله (ص) اعزام شد تا به عنوان معاون گردان حبیب بن مظاهر مأموریتش را انجام دهد.

وی پس از خاتمه عملیات فتح المبین، فرماندهی گردان حبیب بن مظاهر را بر عهده گرفت و نقش فعالی در مراحل سه گانه "الی بیت المقدس" و آزادی خرمشهر ایفا كرد.

در خرداد سال 1361 با دختری مؤمنه عقد ازدواج بست.

پس از پایان عملیات بیت المقدس، به همراه قوای محمد رسول الله (ص) به لبنان اعزام شد.

بعد از بازگشت از لبنان، فرماندهی تیپ 10 سید الشهدا (ع) را بر عهده گرفته، در عملیات "والفجر 1" با این تیپ وارد عملیات شد و در همان عملیات نیز مجدداً مجروح شد.

علیرضا موحد، عاقبت در تاریخ 13 مرداد 1362 در عملیات والفجر 2 در منطقه حاج عمران، در حالی كه فرماندهی تیپ 10 سید الشهدا (ع) را بر عهده داشت به شهادت رسید.

 

normal_60lyrD-mwHd-dnsh.jpg

 

 

مجروحیت اول

 عملیات <<بازی دراز>> بود. صبح عملیات، حاج علی برای بیدار كردن بچه‌ها، به سمت یكی از چادرها رفت، غافل از اینكه شب قبل عراقیها پاتك زده، چند تا از چادرها را گرفته بودند. هنگامیكه حاجی وارد چادر شد، سربازان عراقی او را به رگبار بستند، خیلی سریع پشت یكی از صخره‌ها سنگر گرفت، اما لغزش پا روی ریگ‌ها باعث سقوط او شد و در اثر اصابت سر به تخته سنگی، برای مدتی بیهوش شد. پس از به هوش آمدن، یكی از عراقیها نارنجكی را به سمت او پرتاب كرد. حاجی كه قصد داشت نارنجك را به سمت دشمن بازگرداند، آن را در دست گرفت اما نارنجك منفجر شد و دست حاج علی را از مچ قطع كرد. در همین حین ما با شنیدن صدای تیر انفجار متوجه جریان شدیم و به سمت چادرها رفتیم و پس از به عقب راندن عراقیها حاج علیرضا موحد دانش را یافتیم.

فكر می‌كنم همه بچه‌ها با دیدن آن صحنه به یاد كربلا و علقمه و عملدار لشگر امام حسین (ع) افتادند.

حاج علی بعد از جانبازی باز هم راهی جبهه‌ها شد، آخر هیچ چیز نمی‌توانست حضور او را در صحنه جهاد كمرنگ كند.

 

normal_shhyd_mwHd_dnsh.jpg

 

 

مهمان بانوی دو عالم

چند روز قبل از شهادت علیرضا من كه در خارج از كشور به سر می‌بردم، خواب عجیبی دیدم. درخواب دیدم كه تمام كوچه‌مان را چراغانی كرده و دیوارهایش را از پرچم پوشانده‌اند. خانم فاطمه زهرا (س) جلوی در خانه ایستاده‌اند و مردم بین خودشان نقل پخش می‌كنند. دریافتم كه شاید برای علیرضا اتفاقی افتاده است و همینطور هم بود. چند روز بعد همسرم از ایران تماس گرفتند و خبر شهادت او را به من رساند.

سیزدهم مرداد سال 1362 و عملیات والفجر 2 بود. علیرضا كه زخمی شده بود، در آخرین لحظات به سختی خودش را به بیسیم عراقی‌ها رسانده، سیم آن را با دندان جوید تا مانع ارتباط آنان با عقبه گردد. پس از قطع سیم كه دشمن متوجه این كار علی شد، او را به رگبار بسته، راهی دیار بهشت گرداند . پیكرش، همانطور كه آرزو داشت پس از مدتها، به وطن باز گشت و در گلزار شهدا به خاك سپرده شد.

راوی : مادر شهید

normal_shhyd_60lyrD_mwHd_dnsh.jpg

 

استجابت آنی دعا

 شهید موحد دانش یكی از خاطراتش را برای یكی از همرزمانش اینگونه تعریف كرده است:

بعد از عملیات «بازی دراز» با دلی شكسته رو به خدا كردم و گفتم: «پروردگارا! ما كه توفیق شهادت نداشتیم، قسمت كن در همین جوانی كعبه‌ات را، حرم رسولت را، غریبی بقیعت را زیارت كنم...» مشغول دعا و در خواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم كه شهید پیچك آمد. دستی به شانه‌ام زد و گفت: «حاج علی، مكه می‌روی؟!» یكدفعه جا خوردم و با تعجب پرسیدم: «چطور مگر؟» خندید و ادامه داد: «برایم یك سفر جور شده است اما من به دلیل تدارك عملیات نمی‌توانم بروم. با خود گفتم شاید شما دوست داشته باشید به مكه بروید!» سر به آسمان بلند كردم. دلم می‌خواست با تمام وجود فریاد بكشم: «خدایا شكرت...»

 

normal_frmndh_shhyd.jpg

 

فواید دست مصنوعی

سهمیه مکه برای شهید پیچک بود که آن را به علی (شهید موحد دانش) داد. ایشان وقتی می‌خواست عازم حج شود، همچنان از کار تبلیغات و کار برای اسلام غافل نبود. لذا با توجه به مصنوعی بودن دستش از این موضوع حداکثر استفاده را کرد و مقدار زیادی عکس و پوستر انقلابی را داخل آن جاسازی کرد، طوری که تا خود عربستان هیچ کس متوجه این قضیه نشده بود. آن جا که می‌رسند، در یکی از به اصطلاح کمپ ها که وارد می‌شوند می‌بینند عکس فهد زده شده است. با زیرکی آن عکس را می‌کند و عکسی را که همراه خود برده بود به جای آن می‌زند.

مامورین سعودی که این قضیه را می‌بینند علیرضا را برای بازجویی می‌برند اما چیزی از وی نمی توانند پیدا کنند. عکس فهد را دوباره روی دیوار می‌زنند و می‌روند. بر می‌گردند و می‌بینند عکس فهد باز پایین آورده شده پوستر دیگری به جای آن نصب شده است. عصبانی می‌شوند که علیرضا این پوسترها را از کجا می‌آورد، باز هم متوجه دست مصنوعی علیرضا نمی شوند تا اینکه بالاخره رهایش می‌کنند. همین کار را مکرر ادامه می‌دهد.

به دوستانش گفته بود: این دست مصنوعی ما بیشتر از دست واقعی درخدمت اسلام قرار گرفته است.

shhyd_mwHd_dnsh_mwss_sph_sydlshhd.jpg

 

 

شادی ارواح طیبه شهداء ، صلوات

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.