aryoreza

تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)

Recommended Posts

بنام پروردگار توانا
يكي از سلاحهاي كمري مورد استفاده در نيروي انتظامي اسلحه اي است پرقدرت و مدرن بنامSig-Sauer P226 ساخت كارخانه اسلحه سازي معروف Hekler & Kokh آلمان.
تقريبا تمام كساني كه به اسلحه علاقه دارند با نام كارخانه هكلر اند كوخ آشنا هستند. بسياري از توليدات اين كارخانه معتبر از سالهاي قبل از انقلاب تاكنون در نيروهاي مسلح ايران خدمت نموده اند كه بعنوان نمونه ميتوان از تفنگ اتوماتيك پرقدرت و مطمئن ژ-3 و تيربار MG1A3 معروف به ام ژ 3 نام برد.
البته نيروي هوايي ايران نيز در سالهاي قبل از انقلاب از مسلسل MP5 استفاده مي كرده است كه هم اكنون اين مسلسل بعنوان سلاح سازماني نيروي انتظامي و گارد حفاظت بانكها انتخاب شده و در مورد آن در بخش جداگانه اي توضيح خواهم داد.
سلاحهاي كمري Sig-Sauer P226 و برادر كوچكتر آن Sig-Sauer P225 كه در حال حاضر در نيروي انتظامي با عنوان مخفف P226 و P225 ناميده مي شوند در سال 1362 توسط كميته انقلاب اسلامي بخدمت گرفته شدند.(در مورد P225 در بخش ديگر توضيح مي دهم)
در آن زمان نياز به يك سلاح كمري پرقدرت براي مقابله با گروههاي تروريستي – جنايتكاران و اشرار - حفاظت از شخصيتها و استفاده نيروهاي امنيتي بشدت احساس مي شد و به همين علت كارشناسان پس از بررسي توليدات كارخانه هاي مختلف كه با توجه به شرايط تحريم هاي نظامي آن زمان امكان معامله با آنان وجود داشت و از بين چندين سلاح كمري مدرن توانستند اسلحه P226 را انتخاب و خريداري نمايند.
P226 سلاحي است با وزن 1400 گرم و برد مفيد 90 متر و خشاب 15 فشنگي كه با مهمات 9 ميلي متري از انواع سوپر-رسام-دوزمانه –پلاستيكي تغذيه مي شود.
باز و بسته نمودن اين سلاح توسط يك تير انداز ماهر در زماني كمتر از 30 ثانيه انجام مي شود كه در مقايسه با اسلحه هاي ديگر زمان مناسبي است.هرچند كه در صورت معيوب نبودن فشنگها غالبا در اين اسلحه اشكالاتي همچون گير كردن پوكه در جان لوله كمتر اتفاق مي افتد اما براي يك نيروي پليس كه در هنگام درگيري با دشمن با اين موضوع برخورد نمايد هيچ نكته اي حيات بخش تر از امكان سريع بازو بسته نمودن سلاح نيست. معظلي كه در اسلحه اي مانند كلت كاليبر 45 شاهد آن هستيم.
اين اسلحه با قابليت شليك مستمر و خشاب گذاري سريع در حال حاضر مورد علاقه كوماندوهاي نيروي ويژه پليس بوده و در طي مدت خدمت خود در واحدهاي مختلفي مانند يگان ويژه-يگان حفاظت از شخصيتها-گشت هاي ويژه و واحدهاي عملياتي در مرزهاي كشور و سيستان و بلوچستان مورد استفاده قرار گرفته است.
بهر حال با توجه به اينكه اسلحه همراه نيروهاي پليس غالبا يك سلاح كمري ميباشد و اين نيروها بدليل نوع ماموريتهايشان از تفنگ هاي اتوماتيك و مسلسل استفاده نمي نمايند ميتوانيم از اسلحه Sig-Sauer P226 بعنوان يك سلاح مطمئن و كارآمد نام ببريم كه تاكنون توانسته است از آزمايشهاي زيادي سربلند بيرون آيد.
ضمنا نيروهاي پليس برخي كشورهاي ديگر نيز مانند ژاپن و مالزي از اين سلاح بعنوان سلاح سازماني استفاده مي نمايند.

تصویر

تصویر

تصویر

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مطلب جالبی بود. به نظر سلاح مناسبی میاد و فکر کنم ارزش تولید داخل را داشته باشد؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله همينطوره كه فرموديد.سلاح جالبيه ولي فكر كنم كارخانه هاي توليد اسلحه در ايران خيلي هم به فكر توليد سلاح كمري نيستند و تمركزشونو گذاشتن روي سلاحهايي با قدرت تخريب زياد. اينطور نيست.شايدم من اشتباه مي كنم ولي هنوز سلاح كمري ساخت ايران نديدم
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مطلب خوبي بود.ولي بنده فكر نميكنم SIG SAUER ساخت HK باشد.چون اين دو كارخانه كاملا از هم جدا هستند و هيچ يك از توليدات انها غير از SIG 710 كه گونه اي از MG-3 است مشترك توليد نميشود.شركت سويسي SIG SAUER تنها با شركتهاي الماني BLASER و MAUSER همكاري دارد.ايران تحت ليسانس SIG SAUER دو مدلي كه نام برديد را با نام زعاف (كشنده) توليد ميكند. سلاح خوبي است ولي نبايد در حد GLOCK باشد.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من ديروز رفتم نمايشگاه نيروي انتظامي با گوشيو يه عالمه عكسه توپ گرفتم فقط نمي دونم چه طوري بزارم تو سايت لطفا يكي از دوستا راهنمايي كنن ممنون . :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در گالری عضو شوید سپس گزینه ارسال فایل و فایلها رو انتخاب و آپلود کن، بعد رو عکسها راست کلیک از گزینه properties لینک رو کپی و در میان تگهای ایمیج قرار بده. :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دکتر رضا سیف اللهی اولین فرمانده نیروی انتظامی که هم اکنون معاون هماهنگ کننده دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام است به بهانه هفته نیروی انتظامی به پرسشهای خبرگزاری مهر درباره چالشهای تشکیل نیروی انتظامی پاسخ گفت.
* خبرگزاری مهر- گروه اجتماعی : با توجه به اینکه شما اولین فرمانده ناجا بودید زمینه های ادغام نیروهای سه گانه "ژاندارمری، کمیته و شهربانی" و تشکیل نیروی انتظامی در سال 1368 را در چه چیزی می دانید؟

- دکتر رضا سیف اللهی: ابتدا هفته نیروی انتظامی را به همکاران قدیم و همکاران فعلی و پرسنل پرتلاش ناجا تبریک می گویم. در مورد زمینه های ادغام می توانم بگویم که دو موضوع عمده جریان ادغام را تسریع کرد، زمینه های تشکیل ناجا و ادغام نیروهای سه گانه از همان سالهای اول انقلاب بوجود آمد اما در اواخر جنگ این زمینه و دغدغه بسیار بیشتر و قویتر شد و در سالهای 68 - 69 به اوج خود رسید و به عنوان یک دغدغه ملی در سطح کلان مورد توجه قرار گرفت.
تصویر
در اواخر جنگ سازمانهای نظامی و انتظامی موازی مثل وزارت سپاه، وزارت دفاع، کمیته ها، شهربانی، ژاندارمری فعال بودند، و در ماموریت های خویش بسیار با هم تداخل پیدا می کردند از طرف دیگر دولت وقت به دنبال راههایی بود که بتواند هزینه‌های موازی را کم کند و با ادغام دستگاهای موازی هزینه‌ها را کاهش دهند. این تفکر به نیروی انتظامی هم محدود نمی‌شد به شهرداری‌ها ، ساختار اداری و حتی ساختار نظامی هم سرایت کرده بود، منتهی در بعضی از موارد این تفکر پی گیری شد و در بعضی موارد هم نه، مسئله مهمی که یکی از انگیزه های ادغام بود، این بود که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی نمی شد به سازمانهای پلیسی سابق اتکا و اعتماد کافی صورت بگیرد.

* دلیل این اعتماد ناکافی چه بود؟

- چون انقلاب چارچوب خودش را داشت و چارچوب نظری و عملی امنیت بعد از پیروزی انقلاب با فرهنگ سازمانی ژاندارمری و شهربانی زمان رژیم سابق سنخیت نداشت ، رده بالای این نیروها را که نظام به آنها هیچ گونه اعتمادی نداشت، رده امرای این سازمانها بودند اما بدنه نیروهای انتظامی قدیمی قابل اتکا و اصلاح بود بخشی از ماموریت ها با انجام اصلاحات به آنها واگذار شد و اما یک سلسله از ماموریت های انتظامی و خاصی وجود داشت که ناشی از اصل انقلاب بود و آنها از انجام آن عاجز بودند که بر این اساس ضرورت تشکیل سازمانی جدید احساس می شد، البته کمیته انقلاب اسلامی هم یک طرف قضییه بود.

*ساختار و انگیزه های تشکیل کمیته های انقلاب اسلامی چه بود؟

-اولین ارگانی که بلافاصله بعد از انقلاب اسلامی برای حفظ انقلاب تشکیل شد کمیته‌های انقلاب اسلامی بود که از 23 بهمن 57 اعلام موجودیت کرد و با یک خاستگاه مردمی گسترده بسیاری از توطئه های ضد انقلاب را خنثی و ماموریت های انتظامی و انقلابی را بر عهده گرفت. یکی از مسائل مهم تصمیم گیران کشور در سالهای اواخر دهه 60 این بود که آیا باید این سازمانهای سه گانه را توسعه بدهیم یا نه در صورتی که هنوز هم اعتماد کافی به برخی از آنها وجود نداشت و از این نظر نوعی ابهام در اداره این ارگانها وجود داشت. بودجه‌ای که برای این ارگانها در نظر گرفته می شد در حد " نگهداری" بود نه ارتقا و توسعه .
در صورتی که نیروهای انتظامی باید به تناسب افزایش جمعیت و توسعه رده های سیاسی توسعه پیدا کند اما در طول دهه 60 شاهد توسعه این نیروها نبودیم. کمیته هم به تنهایی نمی‌توانست کار بقیه ارگانها را انجام دهد منطقی هم نبود که بودجه توسعه را به کمیته بدهیم و آن سازمانها را حفظ کنیم و بلاتکلیف بگذاریم یا بودجه را به سازمانهای سنتی دهیم و مسئولیت ها را از کمیته ها بخواهیم . من در سال 69 معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور بودم و در آن سال یک ارزیابی کلی از قدرت هماهنگی و مدیریت سه نیروی انتظامی موجود انجام دادم و به این نتیجه قطعی رسیدم که مدیریت این نیروها در بعد هماهنگی دچار اختلال جدی است و وزارت کشور امکان فرماندهی ، هماهنگی و مدیریت این نیروها را به نحو روان ندارد.
* یعنی شما به این نتیجه رسیدید که در صورت بحران، این نیروها قادر به مدیریت امور نیستند؟

- بله، راه برون رفتی هم دیده نمی شد تنها راهی که وجود داشت ادغام این سه نیرو و تشکیل نیروی جدید بود تا کارآمدی آنها افزایش یابد و از اتلاف منابع و کارهای موازی جلوگیری شود.

* خود این سازمانهای سه گانه موافق ادغام بودند یا نه ؟

- نوعا این سه سازمان مخالف بودند ولی بعضی از مسئولین آنها به ناچار طرفدار ادغام بودند یا این طور نشان می دادند ولی هر سه سازمان انگیزه های متفاوتی برای مخالفت با ادغام داشتند .

* علنی ترین و جدی ترین مخالفت ها از طرف کدام ارگان بود؟

- کمیته‌ای ها بیشترین مخالفت را می کردند ولی از نظر روحی همه ابهام داشتند، از حیثیت و آبروی خود هم می ترسیدیم که طرح موفق از آب در نیاید.

* انگیزه کمیته انقلاب اسلامی از مخالفت با ادغام چه بود؟

- کمیته‌ای ها سازمان انقلابی و آدم های انقلابی بودند و می گفتند ما را با سازمانی که فرهنگ سنتی و قدیمی دارد و هنوز تحّول انقلابی پیدا نکرده است ادغام نکنید ما حرف همدیگر را نمی فهیم وادغام باعث می شود که فلج شویم. سازمانهای سنتی هم یک اختلاف با خودشان داشتند و یک اختلاف با کمیته ، ژاندارمری که مسئولیت ماموریت های بیرون شهرها را داشت معتقد بود که شهربانی الفبای فهم و صلاحیت اجرای ماموریت های برون شهری را ندارد و شهربانی هم می گفت ژندارمری تخصص انجام ماموریت های شهری را ندارد مرز بین ماموریت های این دو هم با هم کاملا روشن نبود و نوعی اختلاف فرهنگ سازمانی هم با کمیته داشتند و از طرفی نگران سرنوشت خود بودند.از طرف دیگر، ما در موقع ادغام نمی توانستیم مدیرانی از صفر و از بیرون بیاوریم با همین نیروها می‌خواستیم کار را انجام دهیم و به ناچار باید این مخالفت های سازمانی را که تبدیل به مقاومت سازمانی می شد تحمل و برنامه ریزی و اداره می کردیم. در واقعه مهمترین مشکل اختلاف فرهنگ سازمانی بین کمیته و شهربانی و ژاندارمری بود ..

* تصوری که از نیروی انتظامی داشتید و بر اساس آن نیرو را طراحی کردید، چه بود؟

- اساساً مشکل این بود که هیچ تصوری از نیروی انتظامی واحد وجود نداشت ناجا از جنس دیگری بود که تعریف جدیدی می طلبید ولی ما هیچ ماکتی نداشتیم و در واقع سازماندهی و تاسیس و تعریف ناجا را از صفر شروع کردیم . تصویرهای زیادی از این نیروی جدید داشتیم که انتخاب را مواجه با مشکل می ساخت و ابهامات را زیاد می کرد حتی این قدر این علامت سئوال ها و ابهامات زیاد بود که برخی مسئولان عالیرتبه نظام هم در مورد موفقیت طرح تشکیل ناجا ابهام جدی داشتند.

* نظر آقای هاشمی رفسنجانی در مورد ادغام نیروهای سه گانه انتظامی چه بود؟

- شخص آقای هاشمی با این طرح موافق بودند و حتی مصّر هم بودند که این کار انجام شود تا ارگانهای دولت بعد از جنگ اندکی کوچک شود، خدمت مقام معظم رهبری هم جلساتی گذاشتیم ایشان مخالف نبودند ولی همانطور که گفتم ابهام داشتند که آیا طرح موفق می‌شود یا نه؟ یکی از وظایف امثال بنده در آن مقطع حساس این بود که چون در محوریت و کانون این تردید ها بودیم باید این تردیدها را در سطوح مختلف رفع می کردیم و اثبات می کردیم کار شدنی است.

*تعداد کادرهای نیروهای شهربانی و ژندارمری و کمیته چقدر بود؟

- آمار و برآوردی که آن موقع داشتیم حدود 85 هزار کادر و کمتر از 200 هزار سرباز در این سازمان های سه گانه مشغول بودند ، کمیته کمتر از سرباز در کارهایشان استفاده می کرد و بیشتر از کادرهای خودش استفاده می‌کرد ولی در اواخر برای برخی از مأموریت‌های مرزی مثل مبارزه با مواد مخدر شروع به سربازی گیری هم کرد.

*زمینه های غیر سازمانی و به اصطلاح "اجتماعی" و کلان تشکیل نیروی انتظامی در آن مقطع چه بود؟

- زمینه‌ مهم ادغام این بود که امنیت اجتماعی و نظم عمومی باید بصورت یک پارچه تعریف شود و یکسان برنامه ریزی و در سطح ملی اجرا شود در بعضی از مأموریت ها هم مشکلات زیادی داشتیم از جمله اینکه مثلا در بعضی از ماموریت ها حدود و ثغور نیروها مشخص نبود مثلا ماموریت مبارزه با مواد مخدر ، شهر و روستا و مرز نمی شناسند و باید یکپارچه باشد.

* وضعیت موازی در نیروهای انتظامی ، چه تاثیری روی مردم می گذاشت؟

- بله این هم مسئله مهمی بود، پاسخگویی پلیس به مردم در آن زمان، دچار مشکل و چند گانگی بود مثلا مردم در بعضی زمینه‌ها به شهربانی مراجعه می کردند در مورد برخی موارد دیگر هم به شهربانی و هم کمیته، در مورد جرم های ضد انقلابی به کمیته و ... پاسخگویی مبهم و متنوع شده بود مردم سر در گم شده بودند و مسئله آخر این بود که نیروهای انتظامی متوقف شده بودند و از توسعه و ظرفیت سازی همراه با افزایش جمعیت باز مانده بودند و بهبود نرم های امنیتی و نظم عمومی جامعه به همین خاطر دچار مشکل بود و باید با یک اقدام قاطع این وضع را اصلاح می کردیم .

* از چه الگویی برای تشکیل نیروی انتظامی استفاده کردید؟ منظورم به طور خاص این است که از کدام پلیس دنیا الگوبرداری کردید؟

- اگر در دنیا تجربه ادغام وجود داشت ما می رفتیم و از تجارب آن استفاده می کردیم ولی مسئله این بود که هیچ جایی در دنیا چنین تجربه ای نداشت و موضوع ادغام طرح منحصر به فرد در ایران بود وقتی رئیس پلیس اینترپل به ایران آمد ما ویژگی های ادغام را برای او گفتیم بسیار تعجب کرد و آن را طرحی بدیع و استثنایی توصیف کرد و مدال درجه یک آن سازمان را به خاطر تلاشهای نیروی انتظامی به فرمانده نیرو که در آن موقع اینجانب بودم داد ما در دنیا دو نوع پلیس داریم پلیس فدرال و پلیس های محلی البته پلیس های تخصصی هم به اینها اضافه می شود و خیلی از کشورها دو نوع پلیس دارد بعضی از کشورها هم بیشتر تا شش نوع سازمان پلیسی دارند.
* آقای سیف اللهی ، نگران کننده ترین موضوع برای شما در هنگام تصدی سمت فرماندهی ناجا چه بود؟

- اجرای طرح ادغام نه فقط برای من بلکه برای مجلس و دولت و مسئولین بلند پایه نظام یک موضوع سخت و نگران کننده بود . وزارت کشور و نیروهای انتظامی سه گانه در زمان ادغام درگیر ماموریت های انتظامی و امنیتی بودند و این طور نبود که نیروهایی را آزاد کرده باشیم که بروند در پادگان ها و آنگاه ادغام را عملی کنیم، مجبور بودیم همزمان و بلافاصله هر سه سازمان را به هم بریزیم، ستادها و فرماندهی ها را دوباره تعریف کنیم با هزاران سئوال و ابهام و پیچ خوردگی و بلاتکلیفی روبرو شدیم و کار را انجام دادیم. زمانی که برای ادغام به ما داده شده بود یک سال بود که شش ماه آن با مخالفت سازمانها ازدست رفته بود و ما فقط 6 ماه برای نوشتن ، تهیه سازمان و تشکیلات جدید ، تصویب و تعیین و تعریف همه ابعاد ادغام فرصت داشتیم .ما باید در این مدت دستورالعمل های کلان را می‌نوشتیم و همین جا باید گفت که حتی مخالفت ها به جایی رسیده بود که ممکن بود اجرای طرح ادغام کنسل شود.

* می شود بطور دقیق تر بگویید، مهمترین مشکلات امنیتی کشور در سال 68 چه بود؟ فراگیرترین جرم در آن دوره چه بود؟

- آثار باقی مانده از جنگ، ناامنی مرزها و قاچاق مواد مخدر مهمترین مشکلات در آن سالها بود و این جرم ها با خود شرارت ، گروگان گیری ، قتل و ناامنی و سرقت های مسلحانه را به دنبال می آورد. ولی با تشکیل نیروی انتظامی فرهنگ ایجاد امنیت در چهارچوب انقلابی باز تعریف و اجرا شد. مشکلات اخلاقی در جامعه به صورت فعلی بروز و ظهور نداشت ما از نیروهای کمیته در معاونت جدید مبارزه با مفاسد اجتماعی ناجا استفاده کردیم .

* نظرتان در مورد طرح امنیت اخلاقی که اخیرا توسط نیروی انتظامی اجرا می شود، چیست ؟ بعضا گفته می شود اینکه پلیس همه توان خود را صرف برخورد با همه سطوح جرم کند، چیز چندان مطلوب نیست و عوارض منفی آن بیشتر از عوارض مثبت اش است، نظر شما در این خصوص چیست؟

-ببینید، امنیت اخلاقی ابتدا باید تعریف شود و ابعاد و قلمرو آن مشخص شود به نظر من در این زمینه هر چند کارهای زیادی شده اما هنوز یک اتفاق نظر وجود ندارد و یک تعریف واحد و جامع و مانع وجود ندارد، ما باید در مورد این گونه مسائل کلان یک تعریف و قضاوت واحد داشته باشیم . امنیت اخلاقی و امنیت اجتماعی با هم هم سرنوشت هستند و این طور نیست برای امنیت اخلاقی کار کنیم واز امنیت اجتماعی غافل باشیم .

* آقای سیف اللهی ، نگران کننده ترین موضوع برای شما در هنگام تصدی سمت فرماندهی ناجا چه بود؟

- اجرای طرح ادغام نه فقط برای من بلکه برای مجلس و دولت و مسئولین بلند پایه نظام یک موضوع سخت و نگران کننده بود . وزارت کشور و نیروهای انتظامی سه گانه در زمان ادغام درگیر ماموریت های انتظامی و امنیتی بودند و این طور نبود که نیروهایی را آزاد کرده باشیم که بروند در پادگان ها و آنگاه ادغام را عملی کنیم، مجبور بودیم همزمان و بلافاصله هر سه سازمان را به هم بریزیم، ستادها و فرماندهی ها را دوباره تعریف کنیم با هزاران سئوال و ابهام و پیچ خوردگی و بلاتکلیفی روبرو شدیم و کار را انجام دادیم. زمانی که برای ادغام به ما داده شده بود یک سال بود که شش ماه آن با مخالفت سازمانها ازدست رفته بود و ما فقط 6 ماه برای نوشتن ، تهیه سازمان و تشکیلات جدید ، تصویب و تعیین و تعریف همه ابعاد ادغام فرصت داشتیم .ما باید در این مدت دستورالعمل های کلان را می‌نوشتیم و همین جا باید گفت که حتی مخالفت ها به جایی رسیده بود که ممکن بود اجرای طرح ادغام کنسل شود.

* می شود بطور دقیق تر بگویید، مهمترین مشکلات امنیتی کشور در سال 68 چه بود؟ فراگیرترین جرم در آن دوره چه بود؟

- آثار باقی مانده از جنگ، ناامنی مرزها و قاچاق مواد مخدر مهمترین مشکلات در آن سالها بود و این جرم ها با خود شرارت ، گروگان گیری ، قتل و ناامنی و سرقت های مسلحانه را به دنبال می آورد. ولی با تشکیل نیروی انتظامی فرهنگ ایجاد امنیت در چهارچوب انقلابی باز تعریف و اجرا شد. مشکلات اخلاقی در جامعه به صورت فعلی بروز و ظهور نداشت ما از نیروهای کمیته در معاونت جدید مبارزه با مفاسد اجتماعی ناجا استفاده کردیم .

* نظرتان در مورد طرح امنیت اخلاقی که اخیرا توسط نیروی انتظامی اجرا می شود، چیست ؟ بعضا گفته می شود اینکه پلیس همه توان خود را صرف برخورد با همه سطوح جرم کند، چیز چندان مطلوب نیست و عوارض منفی آن بیشتر از عوارض مثبت اش است، نظر شما در این خصوص چیست؟

-ببینید، امنیت اخلاقی ابتدا باید تعریف شود و ابعاد و قلمرو آن مشخص شود به نظر من در این زمینه هر چند کارهای زیادی شده اما هنوز یک اتفاق نظر وجود ندارد و یک تعریف واحد و جامع و مانع وجود ندارد، ما باید در مورد این گونه مسائل کلان یک تعریف و قضاوت واحد داشته باشیم . امنیت اخلاقی و امنیت اجتماعی با هم هم سرنوشت هستند و این طور نیست برای امنیت اخلاقی کار کنیم واز امنیت اجتماعی غافل باشیم .

این که مردم از نظر اخلاقی در نهان خانه خود و حریم خصوصی خود چه کار می کنند، پلیس به آن کاری ندارد اما باید امنیت اخلاقی را در حوزه اجتماع تعریف و شاخص های آنرا عملی کنیم. باید پذیرفت که جامعه معیارهای اخلاقی مشخصی دارد بخصوص در یک جامعه انقلابی این معیارها و چارچوب ها تعریف شده تر و پررنگ تر هستند . درجامعه ما که مبتنی بر مردم سالاری دینی است معنایش این است که مردم آزادانه بتواند از ارزشهای اخلاقی پیروی کنند.انقلاب ما داعیه دار یک انقلاب فرهنگی است و وجود پدیده ها و چارچوب های اخلاقی نامتعارف در جامعه ای که افتخار انقلابش فرهنگی بودن است قابل قبول نیست.

اگر عده ای محدود و معدود با عربده کشی نظم کوچه و خیابان را بر هم می زنند قطعا باید با آنها برخورد کرد. و این برخورد نباید صرفا فیزیکی باشد فقط در شکل ظهور یافته این ناامنی های اخلاقی باید از ابزار فیزیکی استفاده کرد. شیوه اقدام مقتدرانه و هدفمند باشد و باید جلوی اخلال در مبانی اخلاقی جامعه را بگیرد اما آیا ضرورت دارد که اقتدار اولیه و ظاهری همیشه استمرار پیدا کند ؟ به نظر من باید شکل کاملتر و مستمر تری پیدا کند و آن شکل اقتدار ظاهری اولیه با کارهای اطلاعاتی و روانشناسانه کامل شود و اراده جمعی به گونه ای شود که جلوی بروز این ناهنجاریهای را در نطفه بگیرد. من فکر می کنم بیشتر مخالفت های حداقلی با طرح امنیت اخلاقی معطوف به شیوه اقدام باشد نه اصل اقدام. اصل این اقدام مورد خدشه نیست و همه آن را قبول دارند و باید به پلیس کمک کرد تا آن را توسعه دهد.

* موفق ترین دوره فرماندهی ناجا را کدام دوره می دانید ؟

- بررسی این موضوع به چند عامل بستگی دارد ابتدا زمان، امکانات و منابع در اختیار این فرماندهان. قطعاً نمی شود فرمانده ای را که 5 یا 6 سال در این منصوب بوده است با فرمانده ای که یک سال و نیم در این منصب بوده مقایسه کرد. به نظر من سخت ترین دوره ها برای پرسنل و فرماندهان دوره تاسیس و ادغام بود خوشبختانه نیروی انتظامی با وجود همه ناملایمات و کمبود امکانات سیر تکاملی را پیش برده است و می توان گفت به یک فرهنگ سازمانی واحد نزدیک می شود که یک دستاورد مهم محسوب می شود.

*اگر بخواهیم مصداقی تر و صریح تر بحث کنیم، نظر شما در مورد فرماندهی آقایان لطفیان ، سهرابی ، احمدی مقدم و قالیباف چیست؟

- در دوره آقای سهرابی تلاشهای زیادی شد و ایشان در طی یکسال و چند ماه فرماندهی خود مقدمات ایجاد یک تشکیلات واحد سازمانی را ایجاد کردند و رده ها شکل گیری شد سپس در دوران فرماندهی بعدی دوران تثبیت ناجا و نهادینه شدن ساختار و ایجاد فرهنگ سازمانی واحد و اقتدار در اجرای مأموریتها بصورت یکپارچه بود. و آزمون موفقیت سازمان سپری شد.
در دوره آقای لطفیان با وجود آن که ایشان زمان کمی را در اختیار داشتند رویکرد فعال شدن و پرداختن به مسائل درون سازمانی نیروی انتظامی آغاز شد در دوران آقای قالیباف ناجا به سمت مکانیزه شدن، بهره گیری از تجهیزات مدرن و حرفه ای شدن در شیوه ها با اخذ امکانات و لجستیک پیش رفت و یک تحول در برخی از ابعاد ناجا ایجاد شد. و مسیر امروز نیروی انتظامی در دوران آقای احمدی مقدم ترکیب بعد جامعه محوری پلیس با نرم های فرهنگی و اقتدار پلیس است. امروز امنیت جزو مهمترین نیازهای هر جامعه است، ممکن است یک انسان دو روز نان نخورد ولی یک لحظه ناامنی برایش قابل قبول نیست اگر یک لحظه امنیت نباشد آنگاه مردم قدر ناجا را می دانند. به نظر من کسانی که مخل امنیت جامعه هستند از نظر آماری بسیار کم هستند، هر چقدر سر وکار مردم با پلیس بیشتر شود آنها بیشتر احساس امنیت می کنند مردم باید احساس کنند ناجا از خود آنها است. آن 95 درصدی که جزو قشر سالم جامعه هستند باید از همه خدمات نیروی انتظامی استفاده کنند و محدویت های بحق ایجاد شده برای آن کمتر از 5 درصد ناسالم جامعه نباید به بقیه جامعه تسری پیدا کند.

*به عنوان آخرین سئوال، بگویید اولویت امروز ناجا را چه می دانید؟

- جامعه محوری، حرکت به سمت دولت الکترونیک، افزایش خدمات به مردم ، تعریف و به روز رسانی مفهوم و مؤلفه های امنیت و نهادینه ساختن آن در پلیس و جامعه از مهمترین ضرورت های فعلی ناجا است.

خبر گزاري مهر
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزيز و ارجمندمان TANK سپاس از شما كه در آستانه هفته نيروي انتظامي از فرماندهان قديمي اين نيرو ياد كرديد.همانطور كه آقاي سيف الهي گفته اند ادغام در ناجا يكي از بزرگترين و سخت ترين مراحلي بود كه اين نيرو پشت سر گذاشت. هماهنگ و يكدست نمودن نيروهايي كه (كميته-ژاندارمري- شهرباني) هر كدامشان مدعي انجام صحيح و بدون اشكال وظايف خود بودند و خودشان را اصلح تر از نيروهاي ديگر ميدانستند كار بسيار مشكلي بود و بايد بگويم يكي ديگر از مشكلات ادغام اعطاي درجات به پرسنل كميته انقلاب اسلامي بود كه نوعا تحصيلات آكادميك پليس را نداشته ولي تجربيات موثري در طول خدمت خود كسب كرده بودند كه از نظر عملي كمتر از تحصيلات آكادميك نبود ولي بهر حال براي تطابق درجات مشكلات فراواني وجود داشت. حتي در گاهي اوقات پرسنل كميته درجات اعطايي را در شان خود نمي دانستند و در گاهي اوقات پرسنلي كه در پست هاي ارشد خدمت مي كردند داراي سابقه خدمت كمتر از پرسنل ديگر بودند ولي بدليل پست سازماني اي كه در زمان ادغام داشتند درجات بالا تر دريافت كردند. بهر حال خوشحاليم كه نيروي انتظامي در حال حاضر اين مشكلات را پشت سر گذاشته و پرسنل زحمت كش اين نيرو مشغول حفاظت از امنيت و آرامش در كشور هستند.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مطلب خوبي بود.ولي بنده فكر نميكنم SIG SAUER ساخت HK باشد.چون اين دو كارخانه كاملا از هم جدا هستند و هيچ يك از توليدات انها غير از SIG 710 كه گونه اي از MG-3 است مشترك توليد

نميشود.شركت سويسي SIG SAUER تنها با شركتهاي الماني BLASER و MAUSER همكاري دارد.ايران تحت ليسانس SIG SAUER دو مدلي كه نام برديد را با نام زعاف (كشنده) توليد ميكند.

سلاح خوبي است ولي نبايد در حد GLOCK باشد.

reichmarshalعزيز
سپاس بخاطر توضيحاتي كه داديد و در ادامه بايد عرض كنم پرسنل نيروي انتظامي كه اين شانس را داشته اند كه P226 را از واحد اسلحه و مهمات بصورت آكبند تحويل بگيرند ميدانند كه اين سلاح در يك پكيج كامل شامل سلاح-2 عدد خشاب-وسايل تنظيف-سيبل آزمايشي مربوط به قلق اوليه در كارخانه و كاتالوگ تحويل پرسنل مي شود و من با ديدن آن كاتالوگ بود كه متوجه شدم اين اسلحه ساخت H&K ميباشد.مگر اينكه بعدها توسط كارخانه ديگري توليد شده باشد كه متاسفانه من با خبر نيستم.
تصویر
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بمب صوتی توسط یگان خنثی سازی ناجا خنثی شد!

بمب صوتی که روز شنبه در دست شویی بازاربزرگ اهواز کار گذاشته شده بود توسط یگان خنثی سازی ناجا خنثی شد و عاملان آن نیز دستگیر شدند، بعد از هشدار یکی از فروشندگان در رابطه وجود بمب در چندین دقیقه (حاضران به کمتر از 3 دقیقه اذعان داشته اند!)ماموران دلاور نیروی انتظامی در صحنه حاضر شدند و به حمل بمب به خارج مبادلت کردند. قابل توجه است که عاملان به یک شرکت آمریکایی در ارتباط بوده و اذعان به دخالت داشتن این شرکت در بمب گذاری نیز کرده اند.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
كوچك ولي مرگبار
اين اصطلاحي است كه سازنده مسلسل دستي پرقدرت و منحصر بفرد MP5 براي تعريف از اين سلاح معجز بكار ميبرد.
مسلسل هاي كوچك هميشه جايگاه ويژه اي در جنگهاي شهري دارند و در اين ميان پليس ها و محافظان بيشترين نياز را به اين مرگ آفرينان كوچك داشته اند چرا كه قابليت حمل آسان امتياز مهمي است كه قدرت مانور و حركت نيروهاي امنيتي را بهبود مي بخشد.
اما زماني كه بحث مقابله با جنايتكاراني كه براي انجام مقاصد خود از هيچ اقدامي رويگردان نيستند پيش آيد متوجه خواهيم شد كه حمل آسان و راحت يك سلاح سبك به تنهايي به كار نخواهد آمد و اين جا است كه به اسلحه اي احتياج داريم كه در عين سبك بودن پرقدرت هم باشد.
نيروهاي ويژه پليس –ژاندارمري و كوماندوهاي ارتش در قبل از انقلاب از سلاح بسيار خوبي بنام مسلسل يوزي استفاده مي كردند كه به حق بايد اذعان كنيم كه در زمان خود جزء بهترين ها محسوب مي شده است و چه بسا هم اكنون نيز داراي امتيازات منحصر بفرد باشد. يكي از امتيازات يوزي اين بود كه چون قبضه - ماشه و خشاب در نقطه ثغل سلاح قرارداشت تيرانداز اين امكان را داشت كه در زمان نيازبا يك دست تيراندازي نمايد و همينطور امتيازات ديگر كه در آينده در مورد آن خواهم نوشت.
در سالهاي بعد از انقلاب و در زمان جنگ تحميلي كه نيروهاي مسلح در صدد ارتقاء لجستيك و تجهيزات بودند نياز به يك مسلسل سبك و كارآمد براي استفاده نيروهاي پليس- محافظان- گاردهاي ويژه و يگانهاي تكاور احساس مي شد و به همين علت اسلحه پرقدرت و مدرن MP5 كه نسل تكامل يافته همنوعان قديمي خود بود از كارخانه H&K آلمان خريداري و بخدمت گرفته شد.
از مزاياي بارز و برجسته MP5 ميتوان به نواخت تير بالا(400 گلوله در هر دقيقه)وزن سبك(2800 گرم با خشاب پر)و طول كم (60 سانتي متر) اشاره كرد.همچنين امكان استفاده از نور هالوژن در اماكن تاريك و تجهيزات صدا خفه كن اين سلاح را به يكي از مرگ بارترين مسلسل هاي دنيا تبديل كرده است.
در حال حاضر اين سلاح در كليه يگانهاي نيروي انتظامي بكار گرفته مي شود و جالب توجه اينكه نيروهاي ويژه پليس حتي در كشورهايي كه خود صاحب تكنولوژي توليد پيشرفته ترين سلاحها هستند نيز از اسلحه MP5 بهر مي برند.
برادر كوچكتر اين سلاح با نام MP5K نيز در ايران جهت حفاظت از محموله هاي بانكي در اختيار محافظان بانك قرار دارد.
جالب است بدانيد پرسنل استفاده كننده از MP5 در ايران بدليل تشابه بسيار زياد اين سلاح با برادر بزرگترش ژ-3 در مكانيزم و ساختار گلنگدن –آلات متحركه-– روآيك- درجه نشانه روي -قبضه و ماشه به آن بچه ژ-3 نيز مي گويند.



[]تصویرتصویرتصویرتصویر
تصویر
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تشکر مطلب بسیار جالبی بود. به نظر من در بین مسلسلهای سبک دستی بهترین و کارامدترین گزینه برای هر نیروی نظامی است. واقعا سلاح فوق العاده ای است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

khoob bood!!!vali
HKMP5 na mp5

دوست عزيزsaman_777 جان
امكان داره اين فرمايش شما صحيح باشه ولي حتي كارخانه سازنده اين سلاح در خيلي از موارد در بروشورهاي خود فقط به MP5 قناعت ميكنه بنابر اين اطلاق اين لغت خيلي بيراه نيست.مضافا اينكه در خيلي از موارد سلاحهايي مانند MG1A3 با لغت مخفف MG3 ناميده مي شوند.
ولي بهر صورت متشكرم از ياد آوري كه كردي
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.