امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

بر 25 فروردین 1404 در 19:29 , MR9 گفت:

بسم ا...

 

بخش نخست 

ارتش اوکراین و چالش بازیابی عملیات رزمی مبتنی بر مانور

 

بخش دوم 

 

4-20-2025_6-35-35_PM.jpg

 

 

با توجه به متنی که پیشتر ارسال شد ، چالش های اساسی موجود در صحنه نبرد اوکراین را می توان به دو دسته اصلی تقسیم بندی نمود:

 

نقل قول

1- چالش های کلاسیک که از پیش وجود داشته و اکنون دوباره فعال شده اند.

2- چالش های جدید ناشی از تغییرات فناورانه .

 

چالش های کلاسیک در سطح راهبردی به یک پدیده بسیار مهم ، یعنی ، عدم شکست دولتهای بزرگ و مدرن در یک کارزار تعیین کننده ، خلاصه می شود . با این حال ، نمونه هایی نظیر فرانسه درسال 1940 ، عراق سال 1991 و حتی سوریه 2024 بیش از آنکه معمول باشند ، یک استثناء هستند . چنین کشورهایی از حملات اولیه جان سالم به در می برند و نبرد را به یک جنگ طولانی مدت تبدیل می کنند که اوکراین سال 2022 یک نمونه مشخص از این مساله است. بدین ترتیب ، ایالات متحده باید به این درک برسدکه آمادگی برای مدیریت یک جنگ طولانی  را باید برای خود فراهم کرده و انتظار یک نتیجه سریع و قاطع را نداشته باشد. علاوه براین ، پذیرش این ذهنیت ، به معنای ایجاد تغییرات اساسی در مفاهیم راهبردی و عملیاتی است .

 

هدف قراردادن پیاده نظام کره شمالی در محور کورسک با مهمات پرسه زن

 

https://www.aparat.com/v/csa5p6k

 

بعنوان مثال ، جنگ اوکراین در سطح عملیات ، سه  مشکل اصلی را بخود می بیند که موجب تبدیل شدن جنگ متحرک به جنگ خندقی شده است :

 

نقل قول

 

1 - دولت های بزرگ و مدرن ،  قدرت رزمی کافی برای دفاع از مواضع پدافندی که جناحین آن حفاظت شده است را دارند و همین امر باعث شده تا قابلیت ایجاد عمق تاکتیکی مورد نظر در نقاط کلیدی برای آنها فراهم باشد و این به معنای پرهزینه شدن ادامه عملیات آفندی برای ارتش مهاجم است.

 

2- تک های نفوذی برای ارتش های مهاجم یک تصمیم پرهزینه است و بهره برداری از پیشروی ها و تبدیل موفقیت های تاکتیکی به عملیاتی حتی زمانی که عینیت پیدا می کند برای آنها امکان پذیر نیست.

 

3- حتی زمانی که ارتش مهاجم با موفقیت پیشروی کرده و موفقیت تاکتیکی به سطح عملیاتی متصل می شود ، دولت های بزرگ می توانند با موفقیت خط دفاعی بعدی را درپشت محورهای تصرف شده توسط دشمن ، ایجاد کرده تا دشمن بسرعت متوقف گردد.

 

 

از سویی دیگر برای غلبه بر چالش های فناورانه ، معمولا موقتی است و دائمی نخواهد بود ، بدین معنی که ایالات متحده و ناتو توانایی هایی دارند که  در اختیار روسیه یا اوکراین نیست ولی این قابلیتها الزاماً یک راه حل مناسب برای حل مشکلات در صحنه نبردی نظیر اوکراین نخواهد بود.

 

مشکل جدید ، ظهور سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی

از یک نظر ادغام فناوری های جدید با سامانه های رزمی قدیمی تر موجب شده تا دو مشکل شماره 2و 3 که پیشتر شرح آن رفت ، برجسته تر از سایر مولفه های دخیل نمایان شوند. جنگ در اوکراین ، باعث گردید تا پیشرفته ترین سامانه های جنگ الکترونیک تهاجمی و همچنین گسترده ترین شکل استفاده از سامانه های بی سرنشین با سامانه های آتشباری زمینی و پهپادهای بکار گرفته شود و میدان نبرد را به یک محیط بسیار شفاف ، به جز زمانی که  طرف مقابل موفق شده باشد تا با استفاده از سامانه های جنگ الکترونیک ، آن را خنثی کند، تبدیل نماید. بدین معنی که انبوهی از مهمات پرسه زن اول شخص اکنون توانایی انهدام خودروهای رزمی جداافتاده یا گروه های کوچک پیاده نظام را با کمترین هزینه  ممکن را بدست آورده اند . ادغام تمامی این سامانه های که اکنون می توان آن را مجموعه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی خطاب کرد ، عامل اصلی تبدیل صحنه رزم مانوری اوکراین به یک نبرد فرسایشی خندقی است .

 

 

بر 8 تیر 1402 در 11:27 , MR9 گفت:

 

6-29-2023_11-09-15_AM.jpg

 

زنجیره کشتار ، یکی از جالب ترین مفاهیمی است که در این متن ، از آن یاد شده

 شکل فوق ، تنها یک نمای ساده از این زنجیره محسوب می شود

 

ارتش روسیه ، با پیش زمینه عملیات طوفان صحرا ، هردودرگیری را زیرنظر قرار داد بود ولی روسها پیش از این ، استفاده از سامانه های شناسایی – آتش خود را در جنگ سال 2014 با اوکراین ، به نمایش گذاشته بودند . در 11 ژوئیه 2014 در نزدیکی روستای زلنوپیلیا ، که نخستین آتشباری توپخانه ای برون مرزی ارتش روسیه نیز بشمارمی رفت ، یک پهپاد روسی ، یک موقعیت تمرکز نیروهای اوکراینی را در داخل خاک این کشور ، کشف نمود و در حمله ای که کمتر از 30 ثانیه بطول انجامید ، بیشتر از 30 سرباز اوکراینی کشته ، صدها نفر زخمی شدند و بخش قابل توجهی از تجهیزات خودرویی آنها ازمیان رفت ( البته در درگیری های یکسال اخیر اوکراین ، این مساله برای هردوطرف ، تبدیل به روندی معمول شده .م ) از آن زمان تاکنون ، ارتش روسیه درتلاش بود تا قابلیت های موجود خود را در حوزه اجرای حملات دقیق ، افزایش داده و در کنار آن ، با تقویت سامانه های جنگ الکترونیک ، دست به طراحی و اجرای حملات دقیق برای از هم گسیختن شبکه فرماندهی و کنترل دشمن و کاهش اثر بخشی زنجیره کشتار وی ، بزند .

 

 

7-18-2023_6-09-10_PM.jpg

 

شیوه شناسایی پهپادی ارتش روسیه در دوسطح تاکتیکی و عملیاتی در ترکیب با زنجیره کشتار ( نمودار بالایی ) 

 

 

 

با این حال ، این وضعیت چندان ناآشنا به نظر نمی رسد چرا که ارتش شوروی و سپس روسیه ، مفهومی را با عنوان سامانه ها ضربتی/شناسایی یا آنچه که  مجموعه های شناسایی – آتش نامیده می شد را برای تفکیک میان سامانه های آتشباری ( هواپیما ، توپخانه ، توپخانه راکتی و... ) ابداع کرده بودند که سطوح آن با یکدیگر همپوشان بود و می توانست دو جنبه تاکتیکی وعملیاتی را به هم متصل نماید ،اما در صحنه نبرد فعلی ، هردوطرف ، سامانه های تاکتیکی و عملیاتی متفاوتی را بکار می گیرند که  امکان مرتبط کردن اثرات پراکنده جنبه تاکتیکی به هم را داشته باشد.

 

نقل قول

بنابراین ، اصطلاح سامانه ها یا مجموعه های ضربتی/شناسایی  ترکیبی از سخت افزارهای شناسایی متنوع ( عمدتاً پهپادهای بال ثابت یا بالگردان ) است که با قرار گرفتن در کنار مولفه هایی نظیر مهمات هدایت دقیق پهپاد پرتاب ، مهمات پرسته زن سطح تاکتیکی صحنه نبرد را بوجود می آورد و با امتزاج با  تجهیزات آتشباری دوربردمولفه ( هویتزرها ، راکت اندازها و پهپادهای تاکتیکی بزرگتر ) تاثیر تاکتیکی مورد نظر را از خود برجای می گذارد.

 

این سطح با تمامی توان تلاش می کند تا اثر تاکتیکی خود را بطور مستقیم روی میدان نبرد گذاشته در حالی که از پشتیبانی دارایی های شناسایی و الکترونیک سطح عملیاتی و راهبردی پشتیبانی می گردد.

 

اما نکته اینجاست که  سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی شباهت چندانی با سامانه های تسلیحاتی یکپارچه  ارتش های ناتو ندارد که درآن هر جزء اصلی ، قابلیتهای به نسبت ثابتی داشته و ارتباط آن با سایر اجزاء و عناصر نیز تعریف شده باشد. درواقع ، نمونه ای که اکنون در اوکراین استفاده می شود ، یک ساختار مفهومی اولیه ای را به نمایش می گذارد که امکان ایجاد تغییرات فوری درآن وجود داشته  و روابط میان اجزای آن می تواند به شکل دائمی تغییر کند. این بدان معناست که  دگرگونی های مذکور نه تنها در پیکربندی سخت افزاری ، بلکه در اجزاء الکترونیک و حتی نرم افزاری آن می تواند رخ دهد . این نیز به نوبه خود باعث می شود تا تغییراتی سرتاسری و دومینو واری در صحنه نبرد بوجود آید . بنابراین ، سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی در چرخه های بسیار سریع گاهی تا دو-سه هفته درمیان ، قابل مشاهده است که میتوان آن را به رقابت شدید میان سامانه های جنگ الکترونیک و ضد جنگ الکترونیک نسبت داد. درواقع ، هر دوطرف ، قابلیت خنثی سازی بخش هایی از قدرت  سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی یکدیگر را دارند و هرکدام زودتر واکنش دهند ، می توانند با سرعت بیشتری توان رزمی دشمن را تخریب نمایند. اکنون و در حال حاضر تعداد زیادی از کارشناسان نظامی معتقدند که بعید است چنین پدیده ای به زودی تغییر کند .

 

علاوه بر مواردی که شرح آن رفت ، قابلیت و تراکم استفاده از  سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی در سرتاسر محورهای درگیری بشدت متفاوت به نظر می رسد چرا که طرفین نه تنها از توان تولید کافی چنین سامانه هایی برای پوشش دادن تمامی صحنه نبرد برخوردار نیستند ، بلکه برای وارد کردن ضربه موثر نیز قدرت چندانی را به نمایش نمی گذارند که به معنای ایجاد مزیت های موقت در محورهای مشخص بوده و گسترش آن به تمامی صحنه جنگ عملاً غیرممکن است و این باعث می شود تا طرف مقابل بخوبی از آن برای دسترسی به اهداف استفاده نماید.

 

4-20-2025_6-32-32_PM.jpg 4-20-2025_6-34-01_PM.jpg 4-20-2025_6-34-46_PM.jpg  Maschinengewehr_08_1.jpg

 

کاربرد گسترده میدان های موانع ( سیم خاردار ) ، تلفن های صحرایی ، توپهای سبک با نواخت بالا ( در اینجا 75 م.م فرانسوی )

و تیربار خنک شونده با آب مجهز به نوار فشنگ باعث شد  تا برای سه سال ، عنصر مانور از میدان های نبرد جنگ اول جهانی ، ناپدید شود .

با این حال ، به میدان آمدن تانک به صحنه نبرد باعث شد تا عنصر مانور بهتر از گذشته استفاده گردد

 

 

با این حال ، جنبه جدید سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی در پویایی چرخه کاربرد آن قرار دارد ، بطوریکه  اجزاء تشکیل دهنده آن با یکدیگر دائماً روابط متقابل داشته و مستمراً فرصت ها و آسیب پذیری های جدیدی را بوجود می آورند. این پویایی ، هم برای نیروی تکور و هم نیروی مدافع چالشی مداوم است تا مفهوم "مانور" را مجدداً به میدان نبرد بازگردانند که این شرایط متفاوتی را نسبت به ماهیت جنگ خندقی جبهه غربی در نخستین جنگ جهانی ایجاد کرده است . درآن زمان ، فناوری هایی نظیر تیربارهای خنک شونده با آب ، ابداع نوار فشنگ ( به جای خشاب های فلزی با ظرفیت محدود ) ، ساختار خندقی گسترده با پوشش های متراکمی از سیم خاردار ، تلفن های صحرایی سیمی ، سامانه های توپخانه ای با نواخت تیربالا از سال 1915 تا 1918 تا حد بسیارزیادی بدون تغییر ماند و طرفین تلاش می کردند تا خود را در سطوح تاکتیکی ، فناورانه و ضدتاکتیک ها با این وضعیت منطبق کنند که البته مخرج مشترک همه آنها را می توان در حوزه فناوری دانست. اما فناوری هایی که در جنگ اوکراین کاربرد پیدا کرده اند ، دائماً در حال تغییرند و این دائمی بودن تغییرات ، تعادلی را بوجود می آورد که مزایا و تهدید های بسیاری درآن نهفته است.

بنابراین ، ظهور و بروز سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی پنجره هایی از آسیب پذیری و فرصت ها را بوجود آورده  که نیروی مهاجمی باهوشی می تواند ازآنها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند تا در مرحله نخست موفقیت های تاکتیکی چشمگیری بدست آورده و سپس آنها را به سطح عملیاتی و راهبردی متصل کند .

 اما مشکل اینجاست که جنگ تا کنون چنین ماهیتی بخود ندیده که درآن پیشروی های تاکتیکی صورت گیرد ولی نیروی مهاجم نتواند ازآن بخوبی بهره برداری کند . بدین ترتیب ، چالشی که ارتش اوکراین با آن مواجه است ، یافتن مسیرهایی برای تبدیل موفقیت های تاکتیکی به دستاوردهای عملیاتی است . با این وصف، سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی تنها مشکل ارتش اوکراین  برای بازگرداندن مفهوم مانور به صحنه عملیات رزمی نیست ، چرا که نیروهای رزمی این کشور بدلیل تاخیر در ارسال کمک ها و محدودیت در تهیه و استفاده از تسلیحات و تجهیزات ارسالی از سوی غرب باید بر چالش های مهم تری غلبه نمایند.  علاوه براین ، کمبود فزاینده نیروی انسانی ناشی از تلفات بالا و سیاست های اشتباه بسیج نظامی  برمشکلات جنگ با روسیه افزوده ، هر چند این کمک ها محدود و آهسته همچنان جریان دارد. با این حال ، رفع مشکلات مذکور یک شرط ضروری و نه کامل به نظر می رسد ، به این دلیل که مساله تغییرات پی درپی  سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی صحنه رزم کلاسیک را دچار تغییرات جدی نموده و همزمان با رفع مسائل مربوط به نیروی انسانی و تجهیزاتی ، مفهوم مذکورنیز بیش از گذشته باید مورد توجه قرار گیرد.

 

پی نوشت : 

1- ادامه دارد ... 

2-  استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری )  بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.

 

  • Like 3
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 25 فروردین 1404 در 19:29 , MR9 گفت:

 

ارتش اوکراین و چالش بازیابی عملیات رزمی مبتنی بر مانور

 

 

 

بخش سوم 

 

ukaine-hero-resized.jpg

 

با توجه به مواردی که شرح آن رفت:

 

الف : نخستین و مهمترین عنصر برای مفهوم سازی مجدد برای صحنه های نبرد جدید ، درک این نکته است که  جنگ اوکراین را نمی توان با یک درگیری تعیین کننده حل و فصل کرد. درواقع ، توانایی کشورهای بزرگ برای ایجاد ذخایر دفاعی درعمق جغرافیایی خود بدان معناست که  هر لشکرکشی پیش از اینکه به مقاصد راهبردی خود نائل شود ، به نقطه اوج خود می رسد در نتیجه طراحی صحنه کارزار مستلزم برنامه ریزی  برای اجرای چند عملیات متوالی است  که هرکدام زمینه را برای دست زدن به عملیات بعدی فراهم می کند . در نتیجه رویکرد ایده آل برای طراحی چنین صحنه ای ، اجرای چند عملیات  برای کاهش مکث های بین کارزارها به منظور محروم کردن دشمن از بازیابی خود و جلوگیری از بازپسگیری ابتکار عمل رزمی است . در جنگ اوکراین البته ، واقعیت های صحنه درگیری حداقل در کوتاه مدت ، استفاده از چنین رویکردی را غیرممکن کرده ، به این دلیل که اوکراین باید در فواصل زمانی کوتاه مدت ، نیروی انسانی خود را بازسازی کنند و این هشداری است به حامیان کیف که تا زمانی که این شرایط تغییر نکند ، روند پیشروی های ارتش روسیه ادامه داشته و هرگونه تلاش برای مقابله با شیوه روسها ، نیازمند اجرای عملیات رزمی گسترده و البته پرهزینه و مداوم است ، در حالی که تغییر شیوه کمک ها و فراهم کردن شرایط برای برنامه ریزی و اجرای عملیات های متوالی با وقفه های مشخص می تواند هزینه ها و تهدید هایی که در طولانی مدت متوجه کیف است را تا حدودی کاهش دهد.

 

14-1~0.jpg

 

شرح در تصویر

عملیات ممانعت هوایی در جنگ دوم جهانی / مطالعه موردی عملیات اورلرد 

ژوئن 1944

 

 

ب : دومین عنصری که  باید در طراحی مجدد صحنه نبرد اوکراین درنظر داشت ، مشخص کردن مساله عمق بهینه شده نفود و بهره برداری از مزیت های در دسترس است . مقیاس ضدحمله سال 2023 اوکراین به وضوح بیش از حد بزرگ بود و بطور طبیعی ، موفقیت اندک حاصل ازآن نیز چندان با تلفات ثبت شده برابری نداشت . بنابراین ، می توان چنین تحلیل کرد که  تعیین عمق و عرض پیشروی با وضعیت فعلی ارتش اوکراین ممکن نیست در نتیجه فرماندهان اوکراینی باید حملات در مقیاس های گوناگون را ابتدا آزمایش کرده و براساس نتایج بدست آمده آنها را تکرار کنند . وسعت و میزان نفوذ/ پیشروی نیز احتمالا با دسترسی به فناوری های پیشرفته تر تغییر خواهد کرد ولی همچنان کلید موفقیت ، بطور قطع در پیوند دادن تعداد زیاد عملیات های موفق کوچک به یکدیگر است با این تبصره که فرماندهی ارتش اوکراین بتواند آنها را به زنجیره موفقیت های تاکتیکی ، عملیاتی و راهبردی قرار دهد.

 

OV-10A_Bronco_and_NY_ANG_F-100C_Super_Sa

 

شاید یکی از طولانی ترین عملیاتهای هوایی ممانعتی با بعبارت بهتر ، عملیات پشتیبانی هوایی در عمق

متعلق به نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در جنگ ویتنام باشد .

در این جنگ ، هواگردهای سبک شناسایی - رزمی او وی -1 برانکو و جتهای مسلح ( در اینجا اف-100سی )

برای انهدام اهداف در نزدیک و عمق جبهه دشمن به پرواز در می آمدند

 

Luftwaffe-Kursk-Lg.jpg

 

عملیات ممانعتی هوایی لوفت وافه در محور کورسک باعث شد تا پس از شکست واحدهای زرهی ورماخت ،

پیشروی واحدهای روسی تا حدودی آهسته شود 

 

انهدام یک دستگاه لئوپارد اوکراینی توسط مهمات پرسه زن روسی - محور خارکف

https://aparat.com/v/sgc3f28

 

ج : سومین عنصری که در مفهوم سازی مجدد صحنه نبرد اوکراین می تواند به ارتش کیف کمک کند ، ادغام آتش دوربرد با مانور زمینی است . تجارب پیشین عملیات رزمی در قرن بیستم و سپس سالهای نخست قرن بیست ویکم نشان داده که یکی از عناصر بسیار کلیدی برای بهره برداری پیشروی های صورت گرفته در سطح تاکتیکی ، کاربرد نیروی هوایی برای منزوی سازی واحدهای دشمن و حفاظت از دارایی ها و توان رزم خودی بواسطه انهدام واحدهای ذخیره دشمن ، تدارکات و جلوگیری از ورود به موقع آنها به میدان نبرد است . این مفهوم که  ممانعت هوایی در میدان نبرد (battlefield air interdiction) نام دارد ، امروز کمتر با استفاده از هواگردهای سرنشین دار ( و دراوکراین بدلیل کمبود خلبان و هواگرد ) که در برابر تراکم و پیچیدگی سامانه های دفاع هوایی آسیب پذیرند صورت می گیرد ، درعوض ، صحنه برای تاخت و تاز طیف گسترده و متنوعی از بی سرنشین ها و سامانه های راکتی زمین پایه باز شده که میتواند تا حدودی فقدان تجهیزات مذکور را پُرکند .

 

antonovsky_bridge.jpg

 

پل مشهور آنتونوفسکی در جنوب اوکراین

این محور نقطه عطف و اوج عملیات سامانه های هیمارس ارتش اوکراین بشمار می آمد  

 

بر 18 تیر 1402 در 22:23 , MR9 گفت:

 

2~11.png

 

واحدهای مهندسی -رزمی ارتش روسیه درحال ساخت  یک پل شناور در محور نواکاخوفکا 

پل اصلی بر اثر آتش توپخانه ارتش اوکراین  بلا استفاده شده بود

 

3~167.jpg

 

تصاویر ماهواره با کیفیت پائین نشان می دهد که 

روسها همزمان با پل شناور موجود در کنار پل آنتونوفسکی ، از شناورهای باری برای تدارکات خود استفاده می کنند 

 

 

بعنوان مثال ، ارتش اوکراین در سال 2022 برای پیشروی بسوی خرسون ، از سامانه  هیمارس برای هدف قرار دادن پل آنتونوفسکی و جاده منتهی به کاخووفکا  استفاده کردند که درنتیجه آن ، روسها مجبور به عقب نشینی از ساحل راست رودخانه خرسون شدند. چنین موفقیتی براین مساله استوار بود که  دنیپرو ، رودخانه ای است بسیار عریض و گذرگاه های موجود درآن ، بسیار محدود و اوکراین نیز با اطلاع از این مساله ، تمرکز آتش خود را بر این مساله نهاد و موفقیت قابل توجهی را نیز بدست آورد. بنابراین ، کاربرد ماهرانه سامانه های توپخانه ای زمین پایه می تواند جنبه های محدودی از آنچه ممانعت هوایی در میدان نبرد نامیده می شود را بازنمایی کند. در نتیجه ، چالش جداسازی میدان نبرد به بخش های جداگانه و البته مرتبط به هم ، می تواند به یکی از اهداف بسیار مهم طراحی عملیات دراوکراین مبدل گردد.

 

ukraine_counter_attack_2023.jpg

 

پس از گذشت حدود دوسال از ضدحمله ارتش اوکراین ، هنوز گمانه زنی های بسیاری در مورد شیوه انتخاب محدوده عملیات ،

نیروهای بکارگیری شده و هدف اصلی از دست زدن به این ضدحمله وجود دارد 

 

این البته تنها نیمی از ماجرا بود ، بدین معنی که عدم موفقیت اوکراین در اجرای کامل ممانعت هوایی در میدان نبرد در ضدحمله سال 2023 به ارتش روسیه امکان داد تا حداقل دولشکر هوابرد خود ( واحدهایی به مقیاس 5 هنگ هوابرد )  را در سریع ترین زمان ممکن  به محورهایی که ارتش کیف درآن دست به ضدحمله زده بود ارسال کرده  تا میزان نفوذ مهاجمان را محدود و مانع موفقیت کامل آن گردند. مضاف براین ، ضعف اوکراین در استفاده کامل از مفهوم ممانعت هوایی در میدان نبرد در حمله به استان زاپوروژنیه غربی نیز چالش قابل توجهی را پدید آورد چرا که زمین کاملا هموار و بدون عوارض زمینی مشخص به واحدهای زرهی ارتش روسیه اجازه داد تا براحتی وارد عمل شده و دست به عمل بزنند بدون آنکه تهدید مشخصی از سوی اوکراینی ها متوجه آنها باشد. در یک سناریوی فرضی ، تاثیری که اتخاذ چنین رویکردی از سوی ارتش اوکراین در ضدحمله سال 2023 می توانست از خود برجای گذارد ، چندان مشخص نیست ولی عدم استفاده ازآنها در هرعملیاتی در آینده می تواند به یک دردسر جدی تبدیل گردد.

د : چهارمین عنصر که برای مفهوم سازی مجدد صحنه نبرد اوکراین می توان بدان استناد نمود ، ناشی از این واقعیت است که  ارتش روسیه در حال حاضر ( دسامبر 2024) در سرتاسر خطوط مقدم آرایش تهاجمی بخود گرفته ، بنابراین ، فرصت چندانی برای آماده سازی مواضع دفاعی در سرزمین های تصرف شده ندارد . از سویی دیگر ، ارتش اوکراین نیز فاقد قابلیت ضدحمله و پیشروی چندین ده کیلومتری در مواضع دفاعی ارتش روسیه بود و بیشتر  برای عملیات دفاعی در محورهای مختلف آمادگی لازم را کسب کرده است. اما ارتش اوکراین می تواند به جای شیوه های کلاسیک ، از دو مسیر متفاوت به روسها حمله کند:

نقل قول

مسیر نخست ، بخش هایی از محورهای درگیری که بدلیل وجود اولویت های تهاجمی ، ساختار دفاعی آن ضعیف تر بوده

 

نقل قول

دوم وارد کردن ضربات با قدرت مشخص در محورهایی که روسها مشغول پیشروی درآن هستند.

 

این بدان معناست که ارتش کیف می تواند با استفاده از فقدان مواضع دفاعی نظیر میدان های مین متراکم در محورهای مذکور دست به ضدحمله زده تا روند عملیات تهاجمی روسها زودتر از زمان مقرر به اوج خود برسد .

ه : آخرین عنصر مورد نیاز برای مفهوم سازی مجدد صحنه نبرد ، برنامه ریزی مجدد ضدحملات براساس مزیت های زودگذر فناوری است . درواقع ، برای ایجاد اختلال در سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی نیروی مدافع ، طراحی ضدحملاتی لازم است که برای نیروهای تکور اوکراینی پوشش متحرکی را فراهم کند تا در بازه زمانی ورود به فاز تهاجم تا رفتن به لاک دفاعی برای حفاظت از دستاوردهای بدست آمده ، از واحدهای ارتش کیف حمایت بعمل آورد. این مساله البته رویکرد جدیدی نبوده و مسبوق به سابقه است.

 

some_1916.jpg

 

نبرد سوم ( سومه) به سال 1916 نقطه عطفی در بکارگیری تانک درصحنه نبرد بشمار می رفت

این سلاح جدید آنچنان برای ارتش قیصر ویلهلم غافلگیر کننده بود که

خطوط دفاعی چند لایه آلمان شکست و راه را برای پیاده نظام هموار نمود

 

 

بعنوان مثال ، ارتش بریتانیا در جنگ اول جهانی ، تا حد بسیار زیادی بر کاربرد گسترده تانک ، بخصوص در جریان حمله به  سومه (1916) تکیه داشتند و با استفاده ازآنها ، ارتش آلمان غافلگیر شده و مسیر برای پیشروی پیاده نظام فراهم آمد. ولی چنین رویکردی با وجود مزیت بسیار بالا ، سرعت اقدام متقابل از سوی مدافعان را در نظر نمی گرفت.بنابراین ، موفقیت در جنگ اوکراین برای کیف یا جنگ های احتمالی آینده ، بسته به ایجاد مزیت های متعددی است که اثرات سیستمی آن در کوتاه مدت یا بلند مدت روی روند درگیری عیان باشد. اگرچه کاربرد این مزیت ها برای افزایش پیچیدگی و به تاخیر انداختن توان دشمن در دادن پاسخ نیز مهم به نظر می رسد.

 

خهپادهای رزمی ارتش روسیه در میدان نبرد اوکراین

 

https://aparat.com/v/dopi867

چنین وضعیتی به شکل طبیعی ، نیازمند ابداع نوآوری های متعدد در طیف متنوعی از سامانه های رزمی است که در این زمینه ، اوکراین مزیت بهتری نسبت به روسیه دارد . درواقع ، محیط نوآوری اوکراین بخوبی با محیط رزمی ادغام شده  و بخوبی از قابلیتهای فنی و سرمایه انسانی بومی در ترکیب با کمک های خارجی استفاده می شود . اما روسها نیز به نوبه خود درحال نوآوری خواهد بود و می تواند علاوه بر تکیه بر توان خود از نوآوری های ایرانی و چینی نیز استفاده کند ، ولی زیرساختهای صنعتی روسیه ، متمرکزتر بوده  و بیشتر بر روی تولید انبوه نمونه های موفق اولیه در تعداد انبوه تمرکز دارد ولی به نظر هوشمندی و میزان انطباق آن با صحنه نبرد کمتر از اوکراین بوده  و طبیعتا در این حوزه اوکراین می تواند پس از رفع چالش های نیروی انسانی و تجهیزات ازآن بهره ببرد.

 

4-29-2025_7-31-56_PM.jpg

 

به هر ترتیب ، اوکراین در حال حاضر ( دسامبر 2024) با چالش های بزرگی مواجه است و احتمالا بسیار بعید خواهد بود تا ضدحمله قابل توجهی در سال 2024 و حتی 2025 را بتواند آغاز کند چرا که برای انجام آن ، کمک های بیشتری از سوی غرب مورد نیاز است . اما این به معنای عدم برنامه ریزی از سوی ارتش اوکراین نیست و الزاماً هم ارتش اوکراین برای آینده نامعلومی در وضعیت تدافعی باقی نخواهد ماند و باید تلاش برای آماده سازی نیروی لازم برای انجام ضدحمله صورت گیرد . همزمان با این روند ، ارتش کیف باید به شکل دائم روسها را روی زمین به چالش کشیده و ابتکار را در حد خود از روسها بازستانند تا فرصتی برای اجرای یک ضدحمله بخوبی برنامه ریزی شده بدست آید.

 

پی نوشت : 

1- ادامه دارد ... 

2-  استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری )  بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.

 

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.