mostafa_by

تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

مصطفی جان من اشتباه نوشتم :lol: در امد نفت 550 میلیارد دلار بعد از انقلاب بوده و قبل از انقلاب 116 میلیارد دلار . یکی از همین مدرک ها رو براتون پی ام کردم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
كركس جان pmاي از شما به دستم نرسيده. ضمناً اين رقم، حقيقتاً اعجازآور هست!! چون اگه ايران اينقدر درآمد نفتي داشت، ديگه بودجه‌ي نظامي‌اش 6 ميليارد دلار نبود!!!!!!!! عجالتاً لينك زير رو ملاحظه بفرمايين. اميدوارم كه اشتباه اون رو خونده باشين. چرا كه رقمي كه فرمودين ...! http://www.tabnak.ir/pages/?cid=7713

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا مصطفی پس با این حساب تولید روزانه 3.7 تا 4.1 میلیون بشکه ای نفت ایران و نوسان فروش بین 80 تا 90 (3.7 فروش اوپک) حداقل درآمد امسال ایران از نفت 90 میلیارد است.که در این صورت در حساب ذخایر ارزی 45 میلیار واریز می شود.(حتما همین طوره دیگه؟) بعد ایجاد تولیدی و پروژه های عمرانی توسط پول نفت چه تاثیری منفی بر اقتصاد دارد؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این طور که من شنیدم ایران نزدیک 4 میلیون بشکه در روز تولید داره و تقریبا نصف اون در داخل کشور مصرف میشه یعنی 2 میلیون صادرات هست البته زیاد مطمئن نیستم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مهندس بازرگان و زمان جنگ؟!!!! :lol: :?

برادر جان! شما كه تاريخ زندگي‌تون از 2500 سال پيش بسته شده، بدك نيست كمي تاريخ بعد از انقلاب رو هم بخوني تا گاف‌هايي اينچنين ندي.
ضمناً آمارهاي بسيار موثق و معتبري رو ارائه فرمودين!! بانك مركزي رو لطفاً سريعتر خبر كنين كه تمامي آمارشون رو تصحيح بفرماين! البته به علاوه‌ي نشريات اقتصادي جهان!!!!
.


اتفاقا من چون جديدا تاريخ معاصر رو مطالعه ميكنم اين اشتباه رو كردم
در جايي و مطلبي از قول مهندس بازرگان در مورد درآمد نفتي ايران در زمان جنگ اين آمار رو مطالعه كرده بودم
يك سايت تحليلي / خبري بود و سعي ميكنم به زودي لينك بدهم
در هر صورت ممنون ميشم اگر كمك كنيد در مطالعه تاريخ معاصر به بنده

در مورد حدث زدن در آمد نفتي امسال ايران هم كار سختي نيست
شما 4.5 ميليون بشكه نفت استخراجي روزانه ايران را ضرب در بشكه اي 60 دلار !!! كنيد( نه 100 دلار كنوني و 80 دلار چندين ماه پيش!!) ميشود حدود 100 ميليارد از نفت خام
ميگويند طبق آمار رسمي حدود 2.5 ميليون آن به صورت خام صادر ميشود(آمار رسمي هميشه كمتر از آمار حقيقيست)
پس ارزش افزوده فرآورده هاي پتروشيمي را هم به آن اضافه كنيد
و صنايع بالا دستي و پايين دستي اش را هم ميتوانيد تخمين بزنيد چقدر ميشوند(با احتساب ارزش افزوده)
براي مثال قيمت نفت ايران امروز در خليج فارس 95 دلار بود حال آنكه در آفريقاي جنوبي 5 دلار هر بشكه گرانتر خريداري ميشد
اين يعني 5 دلار در هر بشكه در آمد براي شركت دولتي نفت كش ايران ! (يادمان نرود روزهايي را كه خود نفت را بشكه اي 6 دلار ميفروختيم!!!)
اين فقط يك نمونه بود!
هفتاد ميلياردي كه اعلام شده به نظر من يك دوم در آمد حقيقي از نفت و صنايع نفتيست

حالا در آمد حاصله از صادرات گاز و پتروشيمي گاز و معادن و صنايع وابسته به معادن (سيمان و سنگ و ...) پيشكششان
درآمد هاي مالياتي كشور هم وضعيت خوبي پيدا كرده و اصلا با درآمد سالهاي جنگ كه تغريبا هيچ بود قابل مقايسه نيست (همين آمريكا كه مثال زديد تمام بودجه 500 ميلياردي جنگي اش را از قسمت ماليات ميدهد !)
سوبسيد ها هم كه دارند برچيده ميشوند و يا شده اند و منتش را فقط بر سر مردم نگاه داشته اند
(مثلا برقي كه در ايران به علت وجود گاز مفت !‌ ارزان تمام ميشود را ميخواهند به بهانه برداشتن سوبسيد به قيمت جهاني بفروشند !!!)
حال اگر مايي كه به راحتي حدود يك دهم آمريكا خرج مقاصد نظامي مان ميكنيم !!! (به نظر من امسال حدود50 ميليارد دلار) با توجه به عدم خرج براي جنگ برون مرزي و خرج نگهداري پايگاه هاي جهاني آمريكا
و با توجه به اينكه سرباز ايراني روزي 100 دلار حقوق نميگيره ( شايد يك دلار بگيره :? )
ما با يك مديريت خوب بايد بتوانيم حداقل از ايران دفاع خوبي بكنيم
و نه به معجزه نياز داريم و نه هيچ چيز ديگر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چرا آمریکا به ایران حمله کنه در صورتی که بداند بعد آن تجزیه می شود


متاصفانه يه عده ناقص‌العقل دارن بر كاخ سفيد حكم‌راني مي‌كنن و غير از اين بايد به نفوذ لابي‌هاي صهيونيستي در آمريكا نيز اشاره كرد ، چرا كه در سال‌هاي قبل شاهد بوديم به خاطر اين نفوذ در بسياري از موارد آمريكا از منافع خودش كه چشم پوشي كرد يا حتي خلاف منافعش قدم برداشت .

قطعا ضرباتي رو به ما خواهد زد{ از راه هوا} فقط همين من اينو در جواب اقاپي مي گم كه مي گه در صورت
حمله امريك و اسراپيل به ايران ما هم اونا رو به فنا مي ديم
شايد اسراپيل رو بتونيم كه مي تونيم ولي امريكا يه ذره سخته


فكر كنم طرف صحبتتون با من بود .

اولا آمريكا اگه بخواد حمله كنه همه‌جانبه و براي نابودي نظام مقدس اسلامي حمله مي‌كنه در غير اين صورت مطمئن باشيد اگه حتي خاك ايران رو هم با هواپيماهاش به توبره هم بكشه باز هم شكست مي‌خوره ، اونم به چند دليل :
1- آمريكا به عنوان متجاوز و ايران به عنوان يك كشور مظلوم در افكار عمومي جهان نمايش داده مي‌شه كه اين براي آمريكا خيلي خطرناكه
2- ايران حتي اگه تمام ناوها و موشك‌هاش رو در بمباران هوايي از دست بده باز هم با ميني‌كااتيوشا و چند قايق موتوري مي‌تونه روند صادرات نفت رو از تنگه‌ي هرمز مختل كنه
3- به علت دور نگه داشتن هواپيماها و ناوهاي آمريكايي بايد حداقل اين فاصله رو از ايران تا 3000 كيلومتري افزايش بدن كه همون طوري كه گفتم باعث كاهش شديد كارآيي نيروي هوايي آمريكا و همين طور در نقطه‌ي قوت قرار گرفتن نيروي پدافندي و هوايي ايران مي‌شه و اين باعث مي‌شه تقريبا تمام حملات شكست بخوره چون مجوره از بمب‌افكن‌هاي دور پرواز استفاده كنه ، مثل B-1 , B-2 , B-52 كه اين‌ها هم تعدادشون نسبت به F-16,F-15,F-18 ها خيلي كمتره .
4- ايران در مخفي‌كردن پايگاه‌هاي پدافندي و موشكي در جهان همتا نداره ، به اين خاطر كه ده‌ها پايگاه بزرگ در رشته كوه‌هاي البرز و زاگرس برپا كرده كه آمريكا از خيلي‌هاشون بي اطلاع هست و اين عدم شناسايي تمام پايگاه‌ها يعني هر چه رشته بود پنبه مي‌شه

و چند مورد ديگه

در مورد علت نابودي آمريكا در تحليل بنده بايد بگم ، شما بريد به آمار مربوط به افزايش بيكاران در زمان حمله به افغانستان و عراق نگاه كنيد ، نه افغانستان قدرت ايران رو داشت و نه عراق .
به ميزان افزايش بهاي نفت و ورشكستگي شركت‌ها در اروپا و آمريكا هم يه نگاه گذرا بندازين ، نه افغانستان نفت داشت و نه عراق مي‌تونست بازار نفت رو تحت كنترل داشته باشه .
به ميزان مبادلات تجاري ايران با كشورهاي جهان نگاه كنيد ، متوجه مي‌شيد كه از تحريم و يا جنگ ايران تمام كشورهاي مهم ضرر مي‌كنن به همين خاطر هست كه تحريم‌ها جنبه‌ي نمايشي داره و در عمل هيچ كشوري به اين تحريم‌ها پايبند نيست حتي صادركنندگان آمريكايي ( در سال 2006 اگه اشتباه نكنم ميزان مبادلات تجاري بين ايران و آمريكا 4 برابر شده ، البته سال و رقم دقيقش رو دقيقا يادم نيست اما فكر كنم درست نوشته باشم ) و اين رو با افغانستان و عراق مقايسه كنيد .
و ...

اگر مي خواهيد باور كنيد يا نه ولي خدمتان عرض كنم كه افزايش قيمت نفت به شكل كنوني اصلا به صلاح ما نيست.
من از ديدگاه تخصصي نفتي ! بايد خدمتان عرض كنم كه الان دهن چاه ها و حوزه هاي نفتي كه مال ايران است در حال سرويس شدن مي باشد احياء چاه ها و حوزه هاي نفتي با توجه به تحريم هاي اخير كار سختي است (نمي گويم ناممكن)
از ديدگاه اقتصادي دوست خوبم آقا مصطفي بهتر مي توانند توضيح دهند.


منم موافقم ، البته به خاطر تحريم‌هاست كه ما تونستيم در بسياري از جهات در اين صنعت پيشرفت‌هاي چشمگيري داشته باشيم و به همين خاطر از خدا شاكريم .

چرا آقای قالیباف می گویند
چنان که وقتی نفت 10 دلار بود تورم در کشور وجود داشت و ظاهرا با 100 دلار شدن قیمت نفت نیز مشکلات بر جای خود باقی مانده است.


سردار عزيز من نظر خودم رو مي‌گم اميدوارم آقا مصطفي هم اگه اشتباه مي‌گم حرف‌هاي من رو تصحيح و يا تكميل كنند .

رابطه قيمت مواد اوليه با محصول يك رابطه‌ي مستقيمه ، يعني با بالا رفتن قيمت مواد نفتي محصولاتش هم گرانتر مي‌شه اما يك مشكل اين وسط هست كه با پايين آمدن قيمت نفت قيمت محصولات كم نمي‌شه و ثابت مي‌مونه واسه همينه كه مشكلات مثل قبل هميشه هست و زياد نشه كم نخواهد شد .

يا علي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سردار عزيز. ظاهراً توجه نفرمودين. عرض شد كه درآمد نفتي سال جاري كشور، تقريباً 75 ميليارد دلار شد. قيمت نفت هم از تقريباً‌ 60 تا 90 دلار در نوسان بود دوست گرامي. اما درمورد تأثير اين پول بر اقتصاد. ببين. همون‌طور كه مطلع هستين ان شاء الله، بودجه از دو قسمت «جاري» و «عمراني» تشكيل مي‌شه. باز هم همون‌طور كه بايد در جريان باشين، بودجه‌ي جاري، بودجه‌ و مبالغي هست كه براي هزينه‌ها و حقوق‌هاي وزارتخانه‌ها و شركت‌هاي دولتي و امثالهم و بودجه‌هاي شبيه به اين كنار گذاشته مي‌شه و بودجه‌ي عمراني هم براي عمران و آباداني و پروژه‌هاي عمراني. چون بودجه، پيش‌بيني درآمدها هست، وقتي كه اين درآمدها وصول نمي‌شه، به ناچار بايد بودجه به نحوي رفع و رجوع بشه. به همين خاطرم از بودجه‌هاي عمراني كاسته شده و به بودجه‌هاي جاري (كه نمي‌شه پرداختشون نكرد) اختصاص پيدا مي‌شه! به همين خاطرم هست كه پروژه‌ي عمراني كه مثلاً بايد 5 ساله به اتمام برسه، ممكنه 10، 15 سال طول بكشه. يه مثال مي‌زنم. فرض بفرمايين كه يه سد، مثلاً 5 ميليارد تومان خرجشه (اين رقم رو همين‌طوري گفتم! دوستان ايراد نگيرن!). قراره در 5 سال، سالي 1 ميليارد تومان بهش اختصاص داده بشه. سال اول، به علت مشكلات ناشي از عدم تحقق درآمدهاي بودجه، نيمي از اين بودجه به بودجه‌ي جاري اضافه مي‌شه و پروژه به جاي 20%، 10% پيشرفت مي‌كنه. مثلاً قرار مي‌شه كه سال بعد از خجالتشون دربيان. سال دوم، نه تنها كسري بودجه باعث كاهش سهم 1 ميلياردي مي‌شه (مثلاً 750 ميليون تومان بهش اختصاص داده مي‌شه)، بلكه تورم باعث افزايش مصالح و خرج‌هاي ديگه شده و با 750 تومان، پروژه نه 15%، كه 10% پيشرفت مي‌كنه. سال سوم ...!! متوجه اين قضيه شدين؟ خوب. حالا بريم سراغ پول نفت. همون‌طور كه عرض شد، بخش پيش‌بيني شده‌ي درامد نفتي، در بودجه مياد. بيشتر از اون هم تشريف مي‌بره تو حساب صندوق ذخيره ارزي. از اين حساب هم برداشت نمي‌شه؛ مگه با مجوز مجلس و براي شرايط خاص. مشكل از جايي شروع مي‌شه كه مي‌خوايم دست به اين پول هنگفت بزنيم و بخشي‌اش رو خرج كنيم. اگه مثل زمان شاه بود، مي‌شد از اين پول به نحو احسن استفاده كرد و كل بيت‌المال رو وام داد به شركت‌هاي امريكايي تا تامكت بسازن و چند برابر قيمت قالبمون كنن! يا اينكه مي‌رفتيم تو مرسدس بنز سرمايه‌گذاري مي‌كرديم و يا كارهايي از اين دست. ولي ما اين پول رو براي مثلاً آباداني كشور مي‌خوايم مصرف كنيم ديگه. درسته؟ مثل دوبي هم نيستيم كه تماماً پيمانكارهاي خارجي طرف حسابمون باشن كه پرداخت‌هامون به دلار باشه. درسته؟ پس الان هركسي مي‌دونه كه براي خرج و مخارج، بايد ريال دستمون باشه و دلار به دردمون نمي‌خوره. حالا، براي تبديل دلار به ريال، دو راه وجود داره : 1- فروش به بانك مركزي 2- فروش به مردم اول به قسمت دوم مي‌پردازيم (چي شد!!!). براي فروش دلار به مردم، نياز به بازار اين دلارها داريم. يعني مثلاً اگه 5 ميليارد دلار برداشت از صندوق ذخيره ارزي داريم، بايد حساب كنيم كه 5 ميليارد ضربدر نرخ دلار كه مثلاً 9000 ريال در نظرش مي‌گيريم، بايد ملت پول داشته باشن. به عبارتي بايد ملت، رقم «45.000.000.000.000» ريال ( يا به عبارتي، 45 هزار ميليارد ريال يا همون 4500 ميليارد تومان) پول داشته باشن. اگه فرض محال بگيريم كه همچين حجم سنگيني از دلار تو بازار به فروش مي‌ره، مي‌رسيم به قسمت دوم، يعني تقاضاي اين حجم سنگين دلار. از اونجا كه هركشوري، منجمله ايران، قوانين صادرات و واردات خاص خودش رو داره و حجم واردات، به ميزان محدودي هست، پس عملاً‌ همچين حجمي از دلار، به درد ملت نمي‌خوره. اگه هم واردات رو آزاد كنن، تمامي توليد‌كننده‌هاي داخل، خيلي راحت ورشكسته مي‌شن و آثار جبران ناپذيرش به روي اقتصاد هست كه مشكل‌ساز مي‌شه. پس مجبوريم از اين راه صرفنظر كنيم و بريم سراغ راه اول، كه البته راه بسيار بدي هست! فروش اين حجم ارز به بانك مركزي، به معني دريافت اين مبلغ از دولت توسط بانك و انتشار اسكناس با پشتوانه ارز، توسط بانك مركزي هست. مشكل هم درست از همين‌جا آغاز مي‌شه. نمي‌دونم چقدر با حسابداري آشنا هستين. ولي فكر كنم تا حالا اسم تزارنامه به گوشتون خورده باشه. ساده عرض كنم كه تراز سمت راست بانك مركزي، يا به عبارت بهتر دارايي‌هاي بانك مركزي تشكيل شده از : NFA (خالص دارايي‌هاي خارجي)، NGD (خالص بدهي‌هاي دولت به بانك مركزي) و BD (بدهي‌هاي ساير بانك‌ها به بانك مركزي). به مجموع اين سه عنوان، مي‌گن پايه پولي ( Monetary Base) كه با B نشونش مي‌دن (ازش به عنوان پول پر قدرت هم نام مي‌برن). از اينجا به بعدش، چون بحث تخصصي مي‌شه، پس به ذكر يه فرمول مي‌پردازم و ازتون مي‌خوام كه اون رو بپذيرين (و يا برين درموردش تحقيق كنين كه از كجا اومده). چرا كه توضيح اون، خودش يه كتاب مي‌شه!!! فرمول اين هست : M = m.B كه در اون m ضريب فزاينده‌ي پولي هست و M، حجم پول. همون‌طور كه ملاحظه مي‌فرمايين، وقتي كه B افزايش پيدا مي‌كنه، در نتيجه (و بسته به ضريب m)، حجم پول در جامعه افزايش پيدا مي‌كنه و همون‌طور كه بايد مطلع باشين، افزايش حجم پول، افزايش تصاعدي تورم رو به دنبال داره. پس برداشت از صندوق ذخيره ارزي (و به عبارت بهتر، تزريق بيش از ميزان پيش‌بيني شده ارز به اقتصاد)، شايد موجب آباداني بشه (مثل پروژه‌هاي باد واحد دهگان و صدگان رئيس جمهور در استان‌ها)، ولي از طرفي افزايش شديد تورم رو به دنبال خواهد داشت (و علت مخالفت اقتصاددان‌هاي مجلس با اين برداشت بي‌رويه هم به همين دليل هست). خواهشاً هم فقط اين سوال براتون بوجود نياد كه چرا خوب بيشتر در نظر نمي‌گيرن! مثلاً 70 دلار! چون اين سوال، يعني هيچ‌كدوم از عرايض بنده رو متوجه نشدين. چرا كه هر رقمي كه در بودجه پيش‌بيني مي‌شه، حاصل چندين ساعت كارشناسي و بررسي‌هاي مختلف و فرمول‌هاي مختلف و تأثير اون‌ها بر عوامل بيشمار اقتصادي و امثالهم هست. تغيير در يك بخش بسيار كوچك اقتصادي، يك مجموعه‌ رو تغيير مي‌ده. براي آگاهي بيشتر عزيزان از آمار و ارقام دقيق اين بودجه، دوستان رو به سايت بانك مركزي راهنمايي مي‌كنم. در اون‌جا، شما برين جديدترين «نماگرهاي اقتصادي» رو دانلود بفرمايين. در اون‌جا، ريز تمامي ارقامي كه خدمت دوستان ارائه شد، به همراه ارقام مقايسه‌اي چندين سال اخير كشور رو كامل آورده. مي‌تونين تمامي نتايج اقتصادي كشور رو در سال‌هاي مختلف مشاهده بفرمايين. ------------------------------------------------------------- البته من، تنها بخشي از اين درياي عظيم و پيچ در پيچ رو براي شما ارائه كردم و حقيقتاً بحث خيلي سنگين‌تر و فني‌تر از اين حرفاس. فقط تنها خواهشم از دوستاني كه اين مطلب رو ملاحظه مي‌فرماين اين هست كه : همون‌طور كه ملاحظه مي‌فرمايين، بحث اقتصادي، بسيار پيچيده‌تر از اوني هست كه آدم بخواد با نظرات كارشناسانه و فوق كارشناسانه و در سطح بقالي و نانوايي و قصابي و تاكسي و اتوبوس، بهش بپردازه. پس يادتون نره كه يه اظهار نظر اشتباه و يه تفكر اشتباه، تنها توهين و تحقير كارشناسان زحمتكش اقتصادي و مجموعه‌ي اجرايي كشور هست!! ضمناً طرح‌هاي عمراني، مسائلي نيستن كه اثرش رو بتونين ملاحظه بفرمايين. بطور مثال، ساخت اينهمه سد در كشور (كه زماني، همين كارشناسان 70 ميليوني جامعه، مي‌فرمودن واسه چي اينهمه دارن مي‌سازن)، باعث جلوگيري از مشكلات كم‌آبي بسياري از شهرها و روستاها شد و به بسياري از جاها آب‌رساني شد و بسياري از زمين‌ها آباد شد و در نتيجه توليدات كشاورزي افزايش پيدا كرد. پس فكر نكنم كسي كه تو يه جايي نشسته كه تنها اين اخبار به گوشش مي‌خوره، متوجه تغييرات ايجاد شده با اين پروژه و يا پروژه‌هاي مشابه بشه. و يا مثلاً احداث يك راه، خط راه آهن، يك مدرسه، يك مجموعه ورزشي و ... . پس اولاً انتظار نداشته باشين كه حتماً متوجه تغييرات عمراني بشين و هم اينكه تمامي ايران، بايد آباد بشه و صرف آباداني پايتخت يا شهرهاي بزرگ، كمكي به كشور نمي‌كنه. پس اگه يه دولت زحمتكش اومده و به خيال خودش داره به كشور خدمت مي‌كنه و داره برخلاف حكومت‌هاي گذشته، به ساير شهرهاي كشور هم مي‌رسه، اينقدر با بي‌انصافي درموردش صحبت نفرمايين و نذارين تفكر خدمت به كشور، جاي خودش رو به تفكرات سابق كشور‌ (كه بخشي در رفاه و بقيه در محروميت بودن) بده. پس خواهشم از دوستان اينه كه درمورد مسائل اقتصادي، صرفاً اگه اطلاعات چنداني ندارن، سعي نكنن اصل و ريشه رو زير سوال ببرن. البته انتقاد بفرمايين. حق شماست. حق تمامي دوستان عزيز هست. ولي انتقاد اولاً بايد كارشناسانه باشه و ثانياً منصفانه و ثالثاً با پيشنهاد همراه باشه. موفق باشيد. باز هم اگه سوالي بود، در خدمتم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشكر از احمد عزيز. newday عزيز. مهندس بازرگان، از بهمن ماه 57، دولت موقت رو تشكيل دادن و اين دولت، در سيزدهم آبانماه 58، استعفاء كرد؛ يعني تقريباً يك سال (كمتر) قبل از جنگ تحميلي. همون‌طور كه عرض شد، نفت در سال‌هاي پاياني جنگ به 6 دلار رسيد كه تأثير منفي‌اش رو هم روي اقتصاد ايران و تمام جهان گذاشت. شما عرايض بنده رو ملاحظه بفرمايين. رقمي هم كه شما فرمودين، نه درآمد نفتي، بلكه درآمد كل كشوري هست كه اون، به اين سادگي‌هايي كه شما فرمودين هم نيست و اگه دوست داشته باشين، مي‌تونيم در جايي مناسب‌تر، درموردش بيشتر صحبت كنيم. اگه شما به آمار و ارقام علاقه دارين، پس همون‌طور كه در عرايض قبلي هم مطرح شد، خواهشاً تشريف ببرين به وب‌سايت بانك مركزي و «نماگرهاي اقتصادي» رو دانلود بفرمايين. بر اون اساس، مي‌تونيم با زبون واحدي با همديگه بحث كنيم. اون‌جا درمورد ميزان توليد نفت ايران، قيمت‌هاي فروش، ارزش افزوده‌ي تمامي بخش‌ها و موارد ديگه، آمار و ارقام بطور مفصل هست و با مطالعه‌ي اون، نظرات شما هم دقيق‌تر خواهد شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
و اما در تأييد صحبت‌هاي احمد عزيز و خطاب به newday گرامي بايد عرض كنم كه : كمر اقتصاد رو همين سوبسيدها داره مي‌شكنه! در حالي كه مردم كشور عزيزمون، خودشون رو صاحب تمامي منافع ملي مي‌دونن و فكر مي‌كنن كه همه چيز فله‌اي ساخته مي‌شه، بايد عرض كنم كه همين بنزيني كه ما وارد مي‌كنيم، سالانه سنگين‌ترين هزينه‌ها رو روي اقتصاد كشور داره. بالكل سوبسيدها، 8.000 ميليارد تومان هست و نكته‌ي جالب اينكه از اين مبلغ، بيش از 70 درصدش به سه دهك بالاي جامعه مي‌رسه!! اون وقت دوستان ميان و مي‌فرماين كه سوبسيدي وجود نداره و تنها منتش باقيه!!!!! خود سوبسيد بنزين، بر 75 درصد جمعيت كشور كه ازش استفاده نمي‌كنن تحميل مي‌شه. حالا ملت هميشه كارشناس ما، ورمي‌دارن مي‌گن كه «ما اينهمه نفت داريم. همه اين چيزا مفت برامون درمياد و چنين و چنان»!!! جالب اينكه دولت براي اينكه دل اين مردم كارشناس رو به دست بياره، مياد بنزيني كه بين 610 تا 550 تومان براش تموم مي‌شه رو ليتري 400 تومان، به عنوان بنزين آزاد!!!!!!!!!! به ملت ارائه مي‌كنه (يعني سوبسيد روي بنزين آزاد!!!) و اونوقت ملت عزيزمون دو قورت و نيمشون هم باقيه!!!! جالب اينكه تنها كشوري كه براي بنزين، سوبسيد قائله ايرانه!!! يعني حتي همون عراق و افغانستانش هم اينجوري نيستن!!! وقتي نفت گرون مي‌شه، فقط دردسره كه براي ايران به دنبال داره. اولاً كه نفت ايران، بسيار كمتر از قيمت جهاني به فروش مي‌ره. بعدم در شرايط عادلانه، تمامي فرآورده‌هاي نفتي، به قيمت روز (عرض كردم تازه در شرايط عادلانه) به ايران فروخته مي‌شه و اين، روز به روز هزينه‌اش سنگين‌تر مي‌شه. همين امر باعث مي‌شه كه كشوري مثل ايران، هميشه عزاي اين رو داشته باشه كه چرا قيمت نفت افزايش پيدا مي‌كنه!! ولي كشوري مثل عربستان، چون مصرف كننده هست و همه‌ي قيمت‌ها مشخص، از خداش هم هست! چرا كه فقط جيب‌هاي شاهزادگان هست كه پر پول‌تر مي‌شه! اميدوارم كه دوستان با مطالعه اين تاپيك، از اين به بعد بهتر و منصفانه‌تر نظر بدن. موفق باشيد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان ببخشيد فقط يه چيز رو بگم احيانا سوء تفاهم نشه : من حدود ساعت 9 بود اگه اشتباه نكنم كه وارد سايت شدم و اين تاپيك رو باز كردم اما مجبور شدم دي سي بشم ، صفحه رو نبستم و جواب دوستان رو دادم بعد كانكت شدم و پستم رو ارسال كردم ، اون موقع نفهميدم اما الان تازه فهميدم كه بعد از ارسال دوستاني كه سئوالاتشون رو جواب دادم بحث ادامه پيدا كرده تا به اينجا برسه واسه همين پستم مربوط به صفحه‌ي قبله :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اقا احمد سلام خواستم در جوابتون بگم كه منظور من شما نبوديد بلكه منظور من اقايahmartesh و چندي از دوستان ديگس كه خيلي در سطخ پايين به قضيه نگاه مي كنن و فكر مي كنن نابودي اسراپيل و امريكا مثل قورت دادن يه قلپ ابه بنده هميشه از بحثهاي شما و اقا مصطفي كه هميشه با دليل ومدرك وبرهانه كماله بهره ولذت رو مي برم بعضي دوستان فكر مي كنن تا اقا اسراپيل وتا اقا امريكا اومدن ديگه تموم شد نه هيچ فشاري به ايران مياد نه هيچ خرابي براي ايران داره ونه هيچ چيز ديگر ايرانم ميزنه فكه امريكا و اسراپيلو پياده ميكنه خيلي ممنون از شما

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا مصطفی حالا حالاها در خدمت هستی :lol: ........................... 1.در مورد درآمدهای نفتی با این حساب (گفته بانک مرکزی در مورد 75 میلیارد) پس در حساب ارزی کشور 35 میلیارد یافت می شود درست است یا نه؟ 2.خب اگر امکان تبدیل دلار به ریال نیست(که باعث تورم می شود) آ) چرا کار را به پیمانکار خارجی نمی دهند.(روی این مسله تاکید دارم) ب) چرا هزینه طرح را با طلا و دلار یا نفت پرداخت نمی کنند. ......................... آقا احمد تاثیر نفت روی کالا ارتباط مستقیم قیمتی نمی تواند باشد مثلا اگر کالایی 10 واحد ارزش داشته است و نفت از 50 واحد به 100 واحد افزایش یافته است در این صورت ارزش کالا به فرموده شما باید 20 واحد باشد در صورتی که بر کالاهایی همچون بنزین 20 درصد افزایش شاهد هستم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ما شيفتگان خدمتيم، نه تشنگان قدرت :lol: !! سردار جان. در حساب ذخيره ارزي، بسيار بيشتر از اين مبلغ هست. اگه درست شنيده باشم، آقاي رئيس جمهور، در مصاحبه مطبوعاتي دو، سه ماه پيش، اعلام كردن كه سال آينده، تا سقف 30 ميليارد دلار برداشت از اين حساب، مجوز برداشت دارن كه 3 ميليارد از اين 30 ميليارد، به بودجه‌ي جاري و 27 ميليارد دلار به طرح‌هاي عمراني استاني اختصاص پيدا مي‌كنه. و اما درمورد سوالات شما : الف (با كلاه)!!!) چون : 1- ما خودمون تو كشور، بهترين پيمانكاران رو داريم و حتي خدمات مهندسي ما در كشور، يكي از درآمدزا ترين امور براي كشور عزيزمون هست و بر روي خالص توليد ملي‌مون بسيار تأثيرگذاره. ما تو سد سازي، سوم جهان هستيم. تو بسياري از امور، حتي كشورهاي بزرگ، از پيمانكاران ايراني استفاده مي‌كنن، چرا كه با هزينه‌اي كمتر، محصولي بهتر و مناسب‌تر رو به دست ميارن. استفاده از خارجي‌ها، بخصوص زماني كه چنين متخصصيني در كشور هستن، فقط ظلم به مردم خودمونه و برخلاف شعار استقلال و خودكفايي ملي هست. اين، مثل اين مي‌مونه كه بگيم چرا به جاي خريد برنج و گندم و چاي از كشاورزان داخلي، از كشورهاي همسايه كه شايد ارزون‌تر يا حداقل كم‌دردسرتر باشه خريد نكنيم! چون اين مسئله، تأثير بسيار منفي‌اش رو روي اقتصاد مي‌ذاره!! تضعيف صنعت مهندسي كشور، تضعيف اقتصاد كشوره! ضمن اينكه اين برداشت، تنها به پروژه‌هاي عمراني اختصاص پيدا نمي‌كنه و بعضاً حتي براي وام به صنايع مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيره و گاهاً هم به بودجه‌ي جاري (و براي رفع كسري) اختصاص پيدا مي‌كنه. 2- استفاده از پيمانكار خارجي، براي طرح‌هاي ما، بسيار گرونتر به حساب مياد (چندين برابر). ضمن اينكه بحث درصورت كسري بودجه، نمي‌شه اون‌ها رو منتظر گذاشت، ولي مي‌شه با پيمانكار داخلي سر اين مسئله به سادگي توافق داشت. 3- ما سر كارهاي سنگين، بايد از پيمانكار خارجي استفاده كنيم. بطور مثال، براي فازهاي مختلف پارس جنوبي، پيمانكاران مختلفي (اگه اشتباه نكرده باشم از فرانسوي و كره‌اي گرفته تا ايراني) كار مي‌كنن. همون‌طور هم كه مي‌دونين، طبق قانون محاسبات كشور، براي انجام طرح‌ها و پروژه‌هاي دولتي، بايد مناقصه برگزار بشه و كار، به كمترين هزينه تحويل داده بشه. ولي مشكل اينجاس كه به علت تحريم‌ها و مشكلات ناشي از اون، اكثر پيمانكاراي مطرح خارجي، يا علاقه‌اي به كار كردن در ايران ندارن و يا كارشكني مي‌كنن. شايد بهترين نمونه‌اش، همين طرح نيروگاه بوشهر باشه. مي‌بينين اونايي كه خودمون ساختيم، چند ساله حاضر شد، ولي نيروگاه بوشهر رو قراره امام زمان (عج) افتتاح كنه!! ب) منظور شما رو متوجه نشدم. فكر كنم ديگه زمان مبادله‌ي كالا به كالا گذشته كه آدم بخواد با نفت، پرداخت حساب داشته باشه!! ضمن اينكه اگه فرضاً به جاش نفت بدن، ملت چيكارش كنن؟ ارز هم كه به درد كسي نمي‌خوره. مثلاً بيان به مادر يا پدر شما (كه شاغل دولت هستن - مثلاً!) ماهي 300 دلار حقوق بدن؟! بعد بنده‌هاي خدا اين رو چيكارش كنن؟ پيمانكاره چيكارش كنه؟ ما تو ايرانيم عزيز. پول رايج تو كشورمون هم ريال هست. درمورد طلا هم همون‌طور كه مي‌دونين پشتوانه‌ي پول كشور، طلا هست. اگه آدم قرار باشه طلا رو به همين راحتي خرج كنه و موجبات خروج طلا از كشور رو فراهم بياره، ارزش پول ملي كمتر و كمتر و تورم، افزايش سرسام‌آوري داره. ضمناً هيچ كشوري در جهان، از طلا به عنوان وسيله پرداخت استفاده نمي‌كنه كه ما دومي‌اش باشيم! ----------------------------------------------------------- با اجازه‌ي احمد عزيز، جواب ايشون رو بنده مي‌دم. چرا سردار جان. تأثير مستقيم داره. ولي ظاهراً شما منظور از تأثير مستقيم رو درست متوجه نشدين. تأثير مستقيم، يعني افزايش يكي، افزايش ديگري رو به دنبال داره. ولي لزوماً اين افزايش، ميزانش يكي نيست. يه مثال ساده مي‌زنم. وقتي شير گرون مي‌شه، ماست هم گرون مي‌شه، در نتيجه دوغ هم گرون مي‌شه. ولي به نظر شما، ميزان گروني هركدوم، به يه اندازه‌اس؟ اين بستگي به شير يا ماست بكار رفته در محصول داره و عملياتي كه روش انجام گرفته. صنايع پتروشيمي، با افزايش قيمت نفت، قطعاً افزايش پيدا مي‌كنن و بسته به ميزان استفاده از نفت، تأثير قيمتي خودشون رو خواهند داشت. نفت خام تازه ارزون هست و دو، سه دلار توش هم حتي زياد دردسرساز نيست. ولي همين 2، 3 دلار افزايش در ساير محصولات هست كه پدر ايران رو درمياره!! ------------------------------------------------------------ همچنان، اگه سوالي هست در خدمتم :? .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در مورد قسمت سوال احمد آقا متوجه نشدم یعنی شما می فرمایید: اگر قبلا با یک بشکه نفت (مثلا 50 دلاری) مثلا 10 لیتر بنزین و 15 کیلو پلاستیک و یک واحد کیبورد کامپیوتر می خریدیم امروز هم با یک بشکه نفت(مثلا 100 دلاری) فقط توان خرید همان 3 قلم را داریم :lol: .............. در مورد پرداخت با ارز منظورم این است که مثلا با شرکت Ö قرار دادی بین دولت و شرکت بسته می شود که طبق آن 1 میلیارد دلار بدان پرداخته می شود ولی نه به صورت ریال پس چرا امکان پذیر نیست.؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اينهم آمار رسمي بانك مركزي:
درآمد نفتی هشت سال دولت آقای خاتمی در مجموع یک صد و هفتاد و پنج میلیارد دلار بوده!
( به گزارش همان بانك مركزي !)
: وقتی آقای خاتمی مسئولیت را به دولت نهم واگذار کرد، از این میزان پانزده میلیارد دلار در صندوق ذخیره ارزی، پس‌انداز شده بود. به عبارتی در طول هشت سال دولت اصلاحات، یک صد و شصت میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت و گاز در کشور هزینه شده است
آمارهاي بانكي نشان ميدهد از ابتدای آغاز به کار دولت نهم تا به امروز درآمد نفتی کشور در حدود یک صد و شصت الی یک صد و هفتاد میلیارد دلار و معادل کل درآمد نفتی هشت سال دولت آقای خاتمی بوده است.
یکصد و شصت میلیارد دلار طی دو سال گذشته درآمد نفتی دولت بوده است.
این در حالی است که نرخ رشد سرمایه‌گذاری و موارد دیگر که مربوط به توسعه اقتصادی است، بالاتر نرفته است.
«دولت اصلاحات کشور را در حالی تحویل گرفت که نرخ تورم در کشور هفده و سه دهم درصد بود»
در آخرین سال دولت آقای خاتمی نرخ تورم به دوازده و یک دهم درصد کاهش یافت.
آقای احمدی نژاد کشور را در چنین شرایطی تحویل گرفت و امروز بانک مرکزی اعلام کرده است که نرخ تورم در کشور شانزده و هشت دهم درصد است
(تازه اين آمار اصلا مورد تاييد هيچ انسان عاقلي نيست !)
كلا از سال هشتاد و سه با توجه به تثبيت قيمت بنزين به این طرف دولت مجبور شد بنزین وارد که تا به امروز مبلغی در حدود بیست میلیارد دلار برای واردات بنزین مصرف شده است
چه در زمان دولت خاتمي و چه امروز مبلغ نامعلومي خرج مصارف نظامي شده است
اينكه سوبسيدها (كه گنده شان بنزين است ) را عامل از بين رفتن سرمايه فروش نفت ميدانيم
بسيار خنده دار است ! (ازسال 83 تا به امروز 20 ميليارد) خرج بنزين شده ! حال آنكه همين امسال دولت اعلام ميكند 70 ميليارد فروش تنها نفت ايران بوده است !
همين امسال فكر كنم مجلس حدود 5 ميليارد به بنزين وارداتي اختصاص داد !
مابقي اين مبلغ يا به جيب شاهزاده هاي ايراني ميرود
يا خرج مصارف نظامي ميشوند (انشا الله)
يا به مصرف توليد محبوبيت و ماندگاري براي حكومت ميرسد :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.