mostafa_by

تاپیک جامع تهاجم به جمهوری اسلامی ایران

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

كشوري به اسم امريكا و به استعداد 500 هزار نيرو و قدرتمند و داراي تكنولوژي بالا .ramtina راست ميگه شايد با نگاه اول اين رقم ميتونه رعب آور و قابل تاءمل باشه ولي ميشه با سازماندهي درست و آمادگي كامل و مستقر كردن نيروهاي آموزش ديده در همون ساعات اول كه در حال ورود به ايران هستند .تلفات خوبي به اونها وارد كرد و يا تعداد زيادي رو اسير كرد لطفا" دوستان نيان بگن كه اول از هوا همه جا رو ويران ميكنه . به هر حال براي اشغال بايد از راه زمين وارد بشه و سرنوشت جنگ روي زمين مشخص ميشه. نمونه هاي خوبي از بمباران هاي وسيع وجود داره كه نيروهاي مهاجم باز هم شكست خوردن مثل ويتنام و يا لبنان در همين اواخر.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
لحظه اول رو اينجوري تصور كنيد: تلاويو در خون و آتش ميسوزد - نيروگاه هاي هسته اي اسراييل و مراكز فرمانده اي اصلي آمريكا در كل منطقه با هزاران موشك و راكت و گلوله توپ شخم زده شده ( شايد بشه بعدا ازش در وزارت كشاورزي استفاده كرد :mrgreen: ) ناوهاي هواپيمابر مستقر در شمال اقيانوس هند در حال غرق شدن هستن و ... شوخي كردم انشا الله كه هيچ وقت جنگ نشه ولي اگه شد تا پاي جان ايستاده ايم !!! راه نيويورك و لس آنجلس و واشنگتن از كربلا و قدس ميگذرد : خودم :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به به حالا كه اين جوره حتما بايد جنگ بشه و ما هم بريم جبهه تا يه سلامي هم به برادران نيو يركي بديم :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پايگاه هاي دشمن در اطراف ما هدف خوبي براي توپخانه ي موشكي است اما بايد اين مورد رو هم حساب كنيم كه ممكنه كه توپخانه ي موشكي ما هم مورد هدف قرار بگيره بنابراين ميتونيم با ايجاد ذخاير استراتژيك دفاعي و سري اين نقصان رو پوشش بديم تا اگر احتمالا" زماني توان موشكي رو شده ي ايران مورد هدف قرار گرفت ازش استفاده كنه و شوك بزگي رو به دشمن وارد كنه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ساندی تلگراف در گزارشی تامل برانگیز مدعی شد، گزینه حمله نظامی به ایران در پی دستیابی به فن آوری بمب اتمی!!!!، چنان جدی شده است که به دستور مقامات کاخ سفید، یک شبیه سازی تمام عیار از تبعات این جنگ به خصوص در بخش اقتصادی توسط شخصیت های واقعی صورت گرفته است. متن کامل این گزارش به نقل از گروه ترجمه پایگاه فرارو چنین است: در یک اتاق نامشخص در ساختمان کنگره در شهر واشنگتن، دو گروه سیاسی از کارمندان کنگره آمریکا از طرف جورج بوش ماموریت یافتند تا دورهم جمع شده و بزرگترین خطر رو در روی ایالات متحده در قرن حاضر را مورد بررسی خود قرار دهند. این خطر، آزمایش یک بمب هسته ای توسط ایران عنوان شده است. این افراد سناریویی به شرح ذیل را طراحی کرده و مورد بررسی قرار دادند: در این سناریو فرض گردیده که ایران به بمب هسته ای دست پیدا کرده و ایالات متحده که دیگر قادر به چشم پوشی از خطرات ایران هسته ای نیست و از بمباران هسته ای اسرائیل و قرار گرفتن بمب هسته ای در دست تروریست‌های دیگر کشورها واهمه دارد، تاسیسات هسته ای، پایگاه‌های نظامی و هوایی ایران را مورد هدف قرار می دهد. ایران صادرات نفت به آمریکا و هم پیمانانش را قطع کرده، تنگه هرمز یعنی شاهراه حیاتی خلیج فارس را می بندد و به مردم شیعه جنوب عراق که شصت درصد صادرات نفت عراق را متوقف نموده اند، اشاره می کند تا قیام کنند. در عین حال یک گروه عملیاتی مشتمل از برخی مسئولان پنتاگون، دپارتمان ایالتی و دپارتمان انرژی و امنیت داخلی ایالات متحده که در اداره ای خارج از خیابان ماساچوست در پشت ایستگاه راه آهن دور هم جمع شده اند، راهکارهای پیچیده ای برای جلوگیری از افزایش سرسام آور قیمت نفت و تبعات اقتصادی وحشتناک آن ارائه می دهند. بر اساس گزارش تلگراف، خبر خوش اینجاست که مطالب فوق سناریویی بیش نیست و هنوز به واقعیت نپیوسته است. ولی خبر نگران کننده اینجاست که مسئولین ذکر شده در بالا همگی واقعی بوده، سناریوی فوق را با جزئیات آن تبیین نموده و خود را برای هر اقدامی آماده کرده اند؛ تا آنجا که در بازارهای بورس و نفت نیز حضور یافته اند. این شبیه سازی که چهار ماه طول کشید و نتایج آن مورد برسی قرار گرفت توسط بنیاد هریتج (موسسه ای محافظه کار که با کاخ سفید ارتباطات نزدیکی دارد) صورت گرفته است. در عین حال، ماه گذشته نتایج این بررسی ها بیرون آمده و گزارشگران ساندی تلگراف هم آن را مشاهده نموده اند. این نتایج که حمله نظامی به ایران را علی رغم تبعات آن توجیه پذیر دانسته در اختیار طراحان نظامی و غیر نظامی ایالات متحده قرار گرفته تا با همکاری یکدیگر نقشه مقابله نظامی با ایران را طراحی کنند. روز سه شنبه جورج بوش مبارزه کلامی خود با احمدی نژاد رئیس جمهور ایران را به اوج خود رسانده و وی را به تلاش برای دستیابی به بمب هسته ای محکوم نمود. بوش در سخنرانی خود که در حضور کهنه سربازان آمریکایی ایراد نمود چنین گفت: "تلاش فعالانه ایران برای دستیابی به تکنولوژی هسته ای و به تبع آن بمب هسته ای آن هم در منطقه ای که از بی ثباتی و خشونت رنج می برد در نهایت به یک کشتار هسته ای منجر خواهد گردید". وی ایران را به دخالت در امور داخلی عراق متهم نموده و ادعا نمود که سلاحها و بمبهای ایران مسبب کشتار سربازان آمریکایی در عراق است. بوش به صورت واضح از آنچه آن را "فعالیتهای جنایتکارانه ایران" نامید سخن به میان آورده و فرماندهان نظامی آمریکا را مجاز به مقابله با دخالت‌های ایران در امور عراق دانست. از سخنان بوش چنان برمی‌آید که وی به سمت مواجهه نظامی با ایران و هدف قرار دادن تاسیسات هسته ای این کشور در حرکت است و جالب اینکه این فرایند به بمباران راکتور هسته ای عراق در 1981 شبیه است. این بیانات بوش در حالی عنوان گردیده که بر اساس اطلاعات واصله از اجلاسی محرمانه در کاخ سفید، مواضع دیک چنی معاون ریاست جمهوری ایالات متحده که از طراحان گزینه نظامی بر علیه ایران است از کاندلیزا رایس و رابرت گیتز پیشی گرفته و از طرفداران بیشتری برخوردار شده است. رایس و گیتز مخالف حمله نظامی بر علیه ایران بوده و از تحریم‌های سازمان ملل برای انزوای این کشور حمایت می کنند. زمانی‌که دپارتمان ایالتی ایالات متحده اعلام نمود مذاکرات ممکن است تا بعد از ژانویه 2009، یعنی پس از کناره گیری جورج بوش از قدرت نیز ادامه داشته باشد، چنی از خشم به خود پیچید. در اینجا این سوال مطرح می شود: آیا جورج بوش با این سخنرانی قصد داشته تا راه را برای حمله بعدی خود هموار کند؟ مسئولان کاخ سفید که در ارتباط نزدیک با دپارتمان ایالتی ایالات متحده و شورای امنیت ملی این کشور هستند چنین اذعان نموده اند که این سخنان نه تنها تهدیدی جدی برای ایران تلقی می شود، بلکه برای هم‌پیمانان غربی کاخ سفید، روسیه و چین نیز که در حمایت از ایالات متحده کوتاهی کرده و یا از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل پشتیبانی لازم را نکرده اند هشداری جدی است. جیمز فیلیپس از کارشناسان خاورمیانه در بنیاد هریتج در آمریکا که سناریوی حمله به ایران را طراحی کرده است چنین می گوید: این هشدارها به مثابه تیرهای آگاهی بخشی هستند که به سوی ایران و جامعه بین الملل پرتاب می شوند تا همگی با آگاهی لازم، تلاش بیشتری برای مهار فعالیت‌های هسته ای ایران به عمل آورند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

لحظه اول رو اينجوري تصور كنيد: تلاويو در خون و آتش ميسوزد - نيروگاه هاي هسته اي اسراييل و مراكز فرمانده اي اصلي آمريكا در كل منطقه با هزاران موشك و راكت و گلوله توپ شخم زده شده ( شايد بشه بعدا ازش در وزارت كشاورزي استفاده كرد icon_cheesygrin ) ناوهاي هواپيمابر مستقر در شمال اقيانوس هند در حال غرق شدن هستن و ... شوخي كردم انشا الله كه هيچ وقت جنگ نشه ولي اگه شد تا پاي جان ايستاده ايم !!!

راه نيويورك و لس آنجلس و واشنگتن از كربلا و قدس ميگذرد : خودم icon_cheesygrin

از این شوخیها نکن یه موقع بعضیها جدی میگیرند میرن یه بلم یا بقول تهرانیها قایق بادی سوار میشن حمله میکنن به یانکیها تا جنگ شروع بشه، بریم نيويورك و لس آنجلس و واشنگتن البته بعد از كربلا و قدس party

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگه فرض رو بر اين بگذاريم كه ايران منتظر ميماند تا آمريكا ضربه ي اول را بزند بايد گفت كه ضربه ي اول قطعا" قدرتمند است ولي آيا آنها از قدرت ايران تحليل درستي كرده اند گزارش فوق از جهاتي مضحك است زيرا شرايط ايران را با عراق سال 1981 مقايسه نموده و از آن جهتي ديگر فقط به بسته شدن تنگه ي هرمز اشاره شده كه گويا فقط انتظار اين عكس العمل را از ايران دارند و انتظار چيز ديگري را نميكشند. حال اگر به فرض مدل كامل امريكاييها تخريب يا از كار انداختن نيروگاهها.پالايشگاهها.كارخانجات داروسازي.ايستگاههاي صداو سيما براي جلوگيري از اطلاع رساني. دپوهاي مشخص نظامي و پادگانها.بنادر.فرودگاهها.سايتهاي پدافندهوايي و سايتهاي موشكي باشد كه به احتمال زياد اينگونه است و حال اگر مجدادا" فرض كنيم سناريوي فوق از قبل پيش بيني شده باشد و تمهيداد لازم براي مقابله با آن انديشيده شده باشد از قبيل پدافند موشكي در مكانهاي حساس و ايجاد ذخاير استراتژيك موشكي و ايجاد ساختمانهاي استتار براي ايجاد گمراهي در بمباران دشمن . وباز با فرض اينكه دشمن تمام اهداف فوق را حداكثر تا40% در 24 ساعت اول به ترتيب اولويت از بين ببرد آنگاه ميتوان گفت كه در 24 ساعت دوم ضربات مهلكي را متحمل خواهد شد زيرا ايران در مانور هاي اخير توان لجستيكي عظيم خود را به نمايش گذاشته و با فرض وجود ذخاير موشكي عظيم دشمن را در 360 درجه خود ميتواند مورد هدف قرار دهد و در حال حاضر خطر بزرگي براي نيروي دريايي آمريكا در خليج فارس به حساب ميايد كه اين بدان معناست كه حمله به ايران اگر انجام ميشود بايد در همان 24 ساعت اول تمام شود در غير اين صورت با آنكه ايران متحمل خسارات فراواني خواهد شد ولي ابر قدرتي آمريكا ديگر به پايان خواهد رسيد و اگر آقاي بوش چنين خطايي را انجام دهند ميراثي را به آينده ي آمريكا تحويل خواهد داد كه هرگز او را به خاطر آن نخواهند بخشيد.(دليل استفاده از رقم 40% پراكندگي و تعدد اهداف است كه در يك روز قابليت مورد هدف قرار دادن 100% آنها جز با سلاح هسته امكانپذير نيست)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نتيجه جنگ: نابودي زيرساختها و اقتصاد كشور ما و تحت تاثير قرار گرفتن اقتصاد كل دنيا.يه جورايي مثل زمان جنگهاي جهاني icon_cheesygrin icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
Falcon_11 عزيز اگه بنا اوناي اشغال مملكت و استثمار مردم ايران باشه كه هست اولا" ما بايد با ديپلماسي قوي (يكي به ميخ زدن و يكي به نعلزدن) از بروز جنگ جلوگيري كنيم ولي اگه خداي ناكرده جنگ شروع بشه همون بهتر كه تموم زير ساختهاي مملكت نابود بشه ولي سايه سر اجنبي بالاي سر ما نباشه به هر حال ما 100 سال هم عقب بيافتيم ميشه مملكت رو بسازيم ولي اگه به دشمن باج بديم و جلوي اون كوتاه بياييم و مقاومتي در صورت وقوع جنگ صورت نديم اونوقت يه عمر بايد غلام حلقه بگوش اونها باشيم يا تحقيرشون رو تحمل كنيم و كه خيلي غير قابل تحمله. خودم به شخصه حاضرم بميرم ولي مملكت دست خودمون بمونه خوب يا بد دست خودمونه و بالاخره ميسازيمش دير يا زود داره ولي سوخت و سوز نداره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باید دید هدف آمریکا از این جنگ چیست؟ اگر آمریکا برای تغییر حکومت به ایران حمله کند میتوان گفت شکست خواهد خورد. اما اگر آمریکائیها برای هدفی غیر از تغییر حکومت مثلا نشان دادن قدرت نظامی خود به ایران و جهانیان و زدن چند تا سایت نظامی و هسته ای به ایران حمله کنند قضیه متفاوت است. این نوع درگیری ابتدا از راه هوا و بمبارانهای موشکی شروع خواهد شد و اگر هدف تغییر حکومت نباشد نیازی به بستن تنگه هرمز نیست و باید سعی در به عقب راندن دشمن و بر سر میز مذاکره نشاندن آن کرد. اشاره ای به جنگ سال 1991 عراق میکنم که احیانا دوستانی که فکر میکنن آمریکا قادر به نابودی ارتش ایران از راه هوا در همان روز اول است به اشتباه خود پی ببرند. در جنگ خلیج آمریکائیها 2400 هواپیما در منطقه مستقر کردند. در طول این جنگ تقریبا 1000 موشک کروز شلیک شد در طول 45 روز اول جنگ. یعنی 45 روز فقط برای هزاران سورتی پرواز و شلیک 1000 موشک کروز تا اینکه یکی پس از دیگری زیرساختهای نظامی و اقتصادی عراق نابود شود. اما با این وجود آمریکا متحمل خساراتی شد و به گفته خودشون 40 هواپیما را از دست دادند. چرا ارتش عراق نتوانست بجنگند؟ یکی از دلایل آن قطع ارتباط بین کادر فرماندهی و نیروهای عملیاتی بود. این موضوع با زدن سایتهای ارتباطی ارتش عراق میسر شد. بعد از آن نبود روحیه لازم برای جنگ با آمریکا و از قبل شکست خورده پنداشتن خود بود. دوستمون MRG در تاپیک مربوط به جنگ تحمیلی به این موضوع اشاره کردن که عراق قرارداد ساخت 800 پناهگاه ضد بمب را در عمق 50 متری زمین بسته شود. این تعداد پناهگاه برای نگهداری از تمام جنگنده های نیروی هوایی عراق کافی بود. این موضوع را هم فراموش نکنید که تا چند سال قبل بمبهای بانکر باستر آمریکایی توانایی نفوذ بیشتر از 6 متر در بتن یا 30 متر در زمین را نداشته. شبکه پدافندی عراق شامل موشکهای سام2و3و6و8 به علت دانستن فرکانس کاری رادار آنها توسط آمریکائیها براحتی فلج شد و با جنگ الکترونیک قادر به حضور جدی در جنگ نبود. برگردیم سر موضوع ایران. ایران چهار برابر عراق وسعت. شبکه پدافندی ایران طوری است که با توجه به تجارب جنگ آمریکا با عراق تنها بر روی نقاط ضعف آن تمرکز کرده است. مقابله با جنگ الکترونیک و موشکهای ضد رادار هارم و بمبهای بانکر باستر مواردی است که بصورت جدی در تمرینهای نظامی ایران انجام شده و سیستمهای راداری کشور دستخوش تغییرات شده در ماجرای چند سال قبل اشیاء پرنده تعدادی از این پرنده های جاسوسی بر فراز سایتهای راداری ایران ظاهر میشدند تا فرکانس کاری آنها کسب کنند. مقابله با بمبهای بانکر باستر که از فاصله 20 کیلومتری یا بیشتر رها میشوند. مقابله با موشکهای ضد رادار هارم که برد 50 کیلومتری داشته و در این مورد بهترین راه کار مقابله با هواپیمای حامل بمب میباشد. مقابله با بمبهای هدایت شونده دقیق مانند JDAM که روش مقابله با آنها نیز مانند دو مورد فوق است. مقابله با موشکهای کروز توماهاوک با سرعت تقریبا 800 کیلومتر بر ساعت و ارتفاع پروازی چند متر. مقابله با بمب افکنهای پنهانکار و سایر بمب افنکهای دشمن. خوب پدافند ایران در راستای تهدیدات فوق گام به گام خود را تقویت کرده و الان توانائیهایی برای مقابله با موارد فوق دارد. اما در خصوص بستن تنگه هرمز این نکته را لازم است بگویم که این تنگه در کنترل کامل ایران است و نیروهای آمریکایی در آن حضور ندارند. اگر هم جنگ شود باز این تنگه در دست ایران میباشد چون قبل از جنگ در دست ایران بود و توان حفظ آن حداقل برای چند ساعت را که داریم؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باید دید هدف آمریکا از این جنگ چیست؟

اگر آمریکا برای تغییر حکومت به ایران حمله کند میتوان گفت شکست خواهد خورد.

اما اگر آمریکائیها برای هدفی غیر از تغییر حکومت مثلا نشان دادن قدرت نظامی خود به ایران و جهانیان و زدن چند تا سایت نظامی و هسته ای به ایران حمله کنند قضیه متفاوت است.

این نوع درگیری ابتدا از راه هوا و بمبارانهای موشکی شروع خواهد شد و اگر هدف تغییر حکومت نباشد نیازی به بستن تنگه هرمز نیست و باید سعی در به عقب راندن دشمن و بر سر میز مذاکره نشاندن آن کرد.

اشاره ای به جنگ سال 1991 عراق میکنم که احیانا دوستانی که فکر میکنن آمریکا قادر به نابودی ارتش ایران از راه هوا در همان روز اول است به اشتباه خود پی ببرند.

در جنگ خلیج آمریکائیها 2400 هواپیما در منطقه مستقر کردند.

در طول این جنگ تقریبا 1000 موشک کروز شلیک شد در طول 45 روز اول جنگ.

یعنی 45 روز فقط برای هزاران سورتی پرواز و شلیک 1000 موشک کروز تا اینکه یکی پس از دیگری زیرساختهای نظامی و اقتصادی عراق نابود شود.

اما با این وجود آمریکا متحمل خساراتی شد و به گفته خودشون 40 هواپیما را از دست دادند.

چرا ارتش عراق نتوانست بجنگند؟

یکی از دلایل آن قطع ارتباط بین کادر فرماندهی و نیروهای عملیاتی بود. این موضوع با زدن سایتهای ارتباطی ارتش عراق میسر شد.

بعد از آن نبود روحیه لازم برای جنگ با آمریکا و از قبل شکست خورده پنداشتن خود بود. دوستمون MRG در تاپیک مربوط به جنگ تحمیلی به این موضوع اشاره کردن که عراق قرارداد ساخت 800 پناهگاه ضد بمب را در عمق 50 متری زمین بسته شود. این تعداد پناهگاه برای نگهداری از تمام جنگنده های نیروی هوایی عراق کافی بود. این موضوع را هم فراموش نکنید که تا چند سال قبل بمبهای بانکر باستر آمریکایی توانایی نفوذ بیشتر از 6 متر در بتن یا 30 متر در زمین را نداشته.

شبکه پدافندی عراق شامل موشکهای سام2و3و6و8 به علت دانستن فرکانس کاری رادار آنها توسط آمریکائیها براحتی فلج شد و با جنگ الکترونیک قادر به حضور جدی در جنگ نبود.

برگردیم سر موضوع ایران. ایران چهار برابر عراق وسعت.

شبکه پدافندی ایران طوری است که با توجه به تجارب جنگ آمریکا با عراق تنها بر روی نقاط ضعف آن تمرکز کرده است. مقابله با جنگ الکترونیک و موشکهای ضد رادار هارم و بمبهای بانکر باستر مواردی است که بصورت جدی در تمرینهای نظامی ایران انجام شده و سیستمهای راداری کشور دستخوش تغییرات شده در ماجرای چند سال قبل اشیاء پرنده تعدادی از این پرنده های جاسوسی بر فراز سایتهای راداری ایران ظاهر میشدند تا فرکانس کاری آنها کسب کنند.

مقابله با بمبهای بانکر باستر که از فاصله 20 کیلومتری یا بیشتر رها میشوند.

مقابله با موشکهای ضد رادار هارم که برد 50 کیلومتری داشته و در این مورد بهترین راه کار مقابله با هواپیمای حامل بمب میباشد.

مقابله با بمبهای هدایت شونده دقیق مانند JDAM که روش مقابله با آنها نیز مانند دو مورد فوق است.

مقابله با موشکهای کروز توماهاوک با سرعت تقریبا 800 کیلومتر بر ساعت و ارتفاع پروازی چند متر.

مقابله با بمب افکنهای پنهانکار و سایر بمب افنکهای دشمن.

خوب پدافند ایران در راستای تهدیدات فوق گام به گام خود را تقویت کرده و الان توانائیهایی برای مقابله با موارد فوق دارد.

اما در خصوص بستن تنگه هرمز این نکته را لازم است بگویم که این تنگه در کنترل کامل ایران است و نیروهای آمریکایی در آن حضور ندارند. اگر هم جنگ شود باز این تنگه در دست ایران میباشد چون قبل از جنگ در دست ایران بود و توان حفظ آن حداقل برای چند ساعت را که داریم؟


خوب همَنطور که گفتی بسته به هدف حمله داره. من اصلا فکر نکنم که حمله یا جنگی بشه ، اگر هم بشه هدف اشغال نظامی نخواهد بود پس این فرمالیته است. اما هدف میتواند ویرانی و تبدیل ایرن به افغانستان باشه یعنی ۱۰ها سال برو عقب. همان طور که گفتی با بمباران شدید و فشرده و جنگ افزارهای الکترنیکی و هوشمند توان نظامی و اقتصادی ایران را در هم بکوبند و فلجش کنند برای رسیدن به این هدف شاید ما هم غافلگیر شویم، آنها هم میتوانند از برگهای رو نشده ای استفاده کنند. بعد هم به امید این باشند که هرج و مرج درست بشه و اتفاقاتی بیافتد.
در مورد این تنگه هرمز از کجا معلوم که اینها هم اکنون در حال ساختن و نصب پایپ لاینند تا در زمان لزوم نفت مورد نیازشون را از طریق لوله به دریای سرخ و از طریق کانال سوئز به اروپا یا غرب ببرند، هم سریع تر و هم شاید ارزونتر. آخر همینطور که ما از تجربها درس میگیریم انها هم بایستی از تجربه های گذشته درس گرفته باشند، اینطور نیست سعید؟ شایدهم اینطور نباشد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عربستان که در حال ساخت خط لوله نفت است ولی قطر این لوله زیاد نیست! اگر آمریکا برای نابودی ایران به ما حمله کند و از خاک کشورهای منطقه استفاده کند در اینصورت ما با تمام این کشورها درگیر جنگ شده ایم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عربستان که در حال ساخت خط لوله نفت است ولی قطر این لوله زیاد نیست!

اگر آمریکا برای نابودی ایران به ما حمله کند و از خاک کشورهای منطقه استفاده کند در اینصورت ما با تمام این کشورها درگیر جنگ شده ایم.


سعيد من تو رو به عنوان يه فرد مطلع قبول دارم ولي با اين حرفت كاملا مخالفم
ببين جنگ كه الكي نيست همينجوري بگيم با اين ميجنگيم اون يكي بياد با اون يكي هم ميجنگيم و ... خب اين جنگ نتيجش چي ميشه ؟ حالا اومدي و با همه كشورهاي منطقه دشمن شدي . كشورت كه كلا نابود ميشه . مردم ناراضي ميشن چون همه بايد كاسه گدايي دست بگيرن . شكست ما قطعيه . همه ميريزن براي تاراج مملكت و ...
كشور به احتمال زياد تجزيه ميشه تا چندين سال هم كه مستعمره عرب و غير عرب ميشيم.
اتفاقا به نظر من اگه ديديم واقعا يه اجماع بين المللي بر عليه ما وجود داره كوتاه بيايم كه مملكت از دست نره . حتي اگه حرفشون ظالمانه باشه بايد بپذيريم چون هيچ چيزس اونقدر ارزش نداره كه پا فشاري بر روي اون منجر به از بين رفتن مملكت و مردن ايراني ها بشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست من اشتباه شما همينجاست كه ميگيد كوتاه بياييم ايران طي 200 سال گذشته بنا به شرايطي كه داشته چندبار كوتاه اومده كه نتايج اون اگه نگيم مصيبت بار بوده براي مردم واقعا" ملال آور بوده تنها تو همين 30 سال كه مردم خودشون اوضاع رو به دست گرفتن دنيا جلوي ما كوتاه اومده به قولي اگه يك قدم به عقب بگذاريم دشمن 100 قدم به جلو مياد . به طور قطع هيچ وقت نميشه نظر داد ولي به نظر من آمريكا با ايران وارد جنگ نميشه مگر اينكه اون جنگ جنگي كاملا" تمام عيار باشه چون مسئولين نظامي بارها تائكيد كردند كه امريكا اگه شروع كننده ي جنگ باشه قطعا" پايان دهنده ي اون نخواهد بود . در مورد كشور هاي منطقه هم به نظر نمياد چنين كاري رو انجام بدن و سرنوشت خودشون رو به امريكا گره بزنن چون هنوز جنگ عراق رو به ياد دارن كه در اون زمان سرمايه گذاري خارجي در اين كشورها تقريبا" صفر بود اون هم فقط به دليل جنگ ايران و عراق. حلا هم كه اقتصاد اونها به سرمايه هاي خارجي وابسته شده اگر چنين اشتباهي رو بكنن حماقت محضه.در مورد احتمالاتي كه تو پستهاي قبلي دادم بدترين وضعيت رو براي ايران متصور شدم و بهترين وضعيت رو براي آمريكا با اينكه اين نكته رو ميدونم پرتاب حدود 4500 موشك تاما هاوك در 72 ساعت كه امريكايي ها در 5 يا6 ماه پيش مطرح كردند به يه جوك تبديل شده بودو تقريبا" در حال حاضر براي اونها غير ممكنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.