Juicer

نوسازی نیروهای مسلح ، گذشته ، حال و روندهای آینده

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

1 minute قبل , Hoshang20 گفت:

آپاچی که از وایپر سنگینتر حساب میشه اونوقت چطوری هزینه اش نصفه وایپره؟

هزینه تعمیر و نگهداری و ....(قطعات در دسترس  عمر اونها و تعداد تولید شده و در خط تولید بودن و...)آپاچی احتمالا کمتر از وایپره

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 minutes قبل , Hoshang20 گفت:

آپاچی که از وایپر سنگینتر حساب میشه اونوقت چطوری هزینه اش نصفه وایپره؟

نمیدونم 

شاید چون تعداد بیشتری ازش ساخته شده هزینه قطعاتش کمتر

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام
دوستان ارقامتون خیلی زیاده . خرید چند صد تا هواپیما در چند دهه !! اصلا معلوم نیست تا بیست سال دیگه هواپیمای نسل 4.5 بدرد میخوره یا نه ! نیروی هوایی حتما باید ارتقا پیدا بکنه ولی نوسازیش با خرید هواپیما ، شاید پول دور ریختن باشه .  فکر میکنم ایده آلش این باشه در صورت رفع تحریما یه تعداد محدودی هواپیما بخریم . مثلا 50  60 تا . بعد روی انتقال فناوری از کشور فروشنده سرمایه گذاری کنیم . حتی اگه پول صد تا میگ 35 رو بدیم ولی توانایی ساخت موتور و رادارشو بدست بیاریم ، ارزش داره . با همکاری باهاشون تولید کنیم . شااااید بتونیم نزدیک به برخی از تکنولوژی های روز دنیا خودمونو نگه داریم . 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگرم تحریما برداشته نشه که کلا باید بیخیال جنگنده بشیم . همون پهپاد و موشک ممکنه جواب بده . رفتن سمت تولید هواپیما بتنهایی پول حروم کردنه و نتیجه هم نخواهد داشت . 

 

ویرایش شده در توسط alvand90
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
10 hours قبل , oldmagina گفت:

ا اگر چه با این روش راهی طولانی برای تکمیل متوازن قدرت نظامی در پیش داریم اما راهی مطمئن است .

با سلام خدمت شما دوست عزیز و تشکر از تحلیل جالب و زیبای شما.

چند نکته به نظرم جا افتاده بود که لازم دانستم اینجا ذکر کنم.

اول به نظر حرف شما یعنی توسعه تک محوری شاخه های نظامی درست هست و نکته ای هستش که شاید پاسخی بر خیلی از کاستی ها باشه.

و به نظر این کار بسیار مطمئن هست به ویژه انتخاب اولویت ها به عنوان مثال خروجی سرمایه گزاری در موشکی نه تنها در بحث بازدارنگی موشک های بالستیک خود نمای کردبلکه موشک های کوتاه برد پشتیبانی از نیروی زمینی موشک های ماهواره بر موشک های کروز در انواع مدل ها که برای هواپیما ها و تسلیحات کشتی ها کاربرد دارد و همچنین بخش مهمی از پدافند هوای هست یعنی با یک سرمایه گزاری چند بخش را با هم بردن جلو که به نظر انتخاب هوشمندانه ای بوده و گویا اولویت به این شکل هست که در صنعتی سرمایه گزاری بشه که بشه در چند صنعت دیگه استفاده کرد مثلا با هزینه در موشک نیمی از پدافند تکمیل شد بعد ناگهان رادار های پدافندی توسعه شدید پیدا کرد که خروجی ان شد رادار دریا پایه چشم عقاب یا سامانه پدافندی نواب . به نظرم هم دلیل انتخاب نیروی دریایی برای توسعه بعدی تکمیل زیر سامانه های آن از انواع موشک ها تا رادار ها و همچنین ضرورت و نیاز به آن هست . در حوزه هوای هم به نظر رادار ها به جای خوبی رسیده با توجه به بحث تکمیل تقریبی رادار های زمین پایه باید کار روی رادارهای هواپایه شروع شده باشه بحث پهبادی هم نه تنها به دلیل اهمیتش در جنگ های اینده بلکه به عنوان بستر تستی برای هواپیماهای رزمی سرنشین دار خواهد بود .از طرفی برنامه مدونی هم برای ساخت پیشرانه وجود داره هر چند کند اما هست به نظرم بعد از رسیدن به یک طرح مناسب در حوزه دریای که خلا ها را پر کنه و. با توجه به تکمیل تقریبی همه زیر سامانه های جنگنده در کشور به ناکهان شاهد ورود تعداد بالای جنگنده های ساخت داخل باشیم چون بحث رادار به نظر مشکلی نیست بحث ساخت بدنه ها در فرم های مورد نیاز با توجه به تجربه های صاعثه و کوثر و انواع پهپاد ها و پورتوتایپ قاهر به نظر مشکلی خاصی نداره بحث تسلیحات هم به نظر تکمیل میاد می مونه یک پیشرانه و یه بودجه برای خط تولید.بعد از تکمیل این زمینه ها به نظر تکمیل بحث زرهی نیروی زمینی و تجهیزات انفرادی باشه.

نقشه راه خوب و قابل اعتمادی هست اما یه مشکل مهم داره و اون هم زمانه چیزی که واقعا نداریم......

به نظر دوستان چجوری میشه این مشکل زمان را حل کرد؟

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 15 آذر 1401 در 18:15 , majid363 گفت:

هزینه سالانه هر جنگنده در نیروی هوایی امریکا 

78.png

 

اگر هزینه گریفن و اف 16 را مثل هم بدونیم ومثلا 150 تا جنگنده داشته باشیم حدود 1 میلیارد دلار هزینه سالانه نیاز داریم 

 

تشکر ، این آمار و ارقام بر طبق استاندارد ساعات پروازی و عملیاتی آمریکا هست که تقریبا 200 ساعت در سال برای خلبان جنگنده در شرایط عادی و 350 ساعت در سال در منطقه جنگی و عملیاتی است

در جدول هم هزینه ها رو با دو رنگ که مربوط به هزینه های عملیاتی - پشتیبانی و نگهداری و تعمیرات هست نشون داده ، هزینه های عملیاتی - پشتیبانی بسته به نوع هواگرد متفاوت هست ولی بخش اصلی هزینه هارو شامل میشه

ولی در جنگنده های اف22 و اف35 هزینه های نگهداری و تعمیرات به نسبت بیشتر هست و بخصوص در اف22 تقریبا به میزان 40 درصد کل هزینه ها میرسه ، در اف16 تقریبا همه هزینه ها مربوط به کاربری عملیاتی میشه و نگهداری اون کم هزینه هست

 

ما برای محاسبه هزینه سالانه هر فروند هواگرد دو راه داریم ، یا باید بر اساس پروتکل خودمون و هزینه های ساعت - پرواز و تقسیم هزینه اورهال به هر سال ، زمان کاربری عملیاتی و مهمات مصرفی و ... این هزینه کل رو محاسبه کنیم

یا هم میتونیم از همین جدول برای یه تخمین منطقی استفاده کنیم ، البته باید در نظر داشت که این جدول بر پایه ساعات پروازی بالایی تنظیم شده و به احتمال زیاد خلبانان ما ساعات پروازی کمتری خواهند داشت مگر اینکه بخواهیم از نظر مهارت خلبان به رتبه های اول دنیا صعود کنیم که بستگی مسقتیم داره به نوع سیاست گذاری برای نیروی هوایی ، اینکه یک نیروی هوایی برتری هوایی داشته باشیم یا یک نیروی هوایی پشتیبانی یا دفاع هوایی یا یک نیروی هوایی کاملا آفندی و با قابلیت و توانایی اجرای عملیات هایی مثل حمله به اچ3 یا اوسیرک ؟

 

به هر حال با در نظر گرفتن اینکه ما در شرایط صلح قرار داریم و هزینه های عملیاتی محدود میشه به رزمایش های سالیانه و محدود عملیات هایی که در بعضی مواقع ضرورت پیدا میکنه ، با فرض 200 ساعت پرواز برای هر هواگرد ، در حدود 1 میلیون دلار هزینه برای هواگردهای سبکی مثل اف16 و 2 میلیون دلار برای هواگرد سنگینی مثل اف15 میتونیم در نظر بگیریم ، در این مبالغ هزینه های مربوط به مهمات و ... رو برای رزمایش ها و عملیاتهای مورد نظر هم اضافه کنیم چیزی در حدود 1.5 تا 2 میلیون دلار برای هواگرد سبک و 2.5 تا 3 میلیون دلار برای هواگرد سنگین بدست میاد ، در این شرایط برای 150 فروند جنگنده اف16 به هزینه ای در حدود 225 الی 300 میلیون دلار در سال نیاز داریم ، با کاهش ساعت پروازی به 150 ساعت که سطح قابل قبولی هست و قبل از انقلاب و در شرایط نرمال تامین قطعات یدکی و اقتصادی هم در این محدوده قرار داشت ، میتوان این هزینه رو بین 170 الی 225 میلیون دلار در نظر گرفت ، یعنی طبق این تخمین ، با یک میلیارد دلار میتوانیم هزینه 666 الی 882 فروند اف16 رو در سال تامین کنیم ، یا هم هزینه 150 فروند هواگرد سنگین مثل اف15 در حدود 280 الی 340 میشه که با یک میلیارد دلار میتوان هزینه 441 الی 535 فروند رو تامین کرد.

 

با این حساب و با فرض بکارگیری دو جنگنده سبک و سنگین و اختصاص بودجه یکسان (هر کدام 500 میلیون دلار) برای نگهداری و استفاده از هر کدام ، میتوانیم حداقل 330 جنگنده سبک به اضافه 220 جنگنده سنگین برای زمان صلح داشته باشیم. در زمان جنگ هم بستگی به حجم و زمان اون داره که نمودار هزینه - تعداد عملیاتی بصورت معکوس حرکت میکنن و در یک نقطه همدیگه رو قطع میکنن ، اگر جنگ خیلی طولانی بشه و روند تامین قطعات یدکی دچار مشکل بشه یا مراکز تعمیرات آسیب ببینن ، در اینصورت تعداد جنگنده های عملیاتی به سرعت کم میشه و با افزایش هزینه های جاری ، از تعداد جنگنده ها کم شده و در نهایت به یک نمودار افقی و درصد عملیاتی ثابت میرسیم ، در هر صورت در درگیری های طولانی مدت و سنگین با دشمن قویتر با فرض بروز مشکل در زنجیره تامین قطعات و تعمیرات و جایگزینی جنگنده های از دست رفته ، با کاهش تعداد و افزایش هزینه ها ، تقریبا در یک سطح قابل قبولی از هزینه ها قرار خواهیم داشت. در مقابل دشمن هم سطح این نرخ کاهش تعداد عملیاتی با سرعت کمتری اتفاق خواهد افتاد و نموادر هزینه برای مدت بیشتری صعودی بوده و بعد از طی یک دوره زمانی نسبتا طولانی به سطح افقی خواهد رسید ، در برابر دشمن ضعیفتر و بدون پوشش هوایی یا با پوشش هوایی محدود هم که نیاز به استفاده از تمام ظرفیت عملیاتی نبوده و در نتیجه تفاوت چندانی در میزان هزینه ها نخواهیم داشت. به عبارت دیگر در مقابل دشمن قویتر ، هزینه ها در کوتاه مدت افزایشی شده و سپس روند ثابت و نزولی رو طی میکنن و مهم این هست که همزمان با کمیت و کیفیت بتوان جلوی موج اول و دوم حملات رو سد کرد ، در مقابل دشمن هم سطح هزینه ها هم در کوتاه مدت و هم میان مدت افزایشی بوده و باید برای چند ماه تا چند سال شاهد افزایش هزینه ها باشیم و پس از اون به سطح ثابت و بعد نزولی میرسیم ، در حالت کلی هزینه جاری جنگیدن هوایی در مقابل دشمن هم سطح بیشتر از هزینه جاری جنگیدن هوایی در مقابل دشمن قویتر است ! در برابر دشمن ضعیفتر هم که مساله هزینه ها بیشتر مربوط میشه به استراتژی و نحوه مدیریت میدان نبرد و جریان درگیری ها

 

بصورت خلاصه اینکه در صورت سرمایه گذاری مناسب روی نیروی هوایی باید کمیت رو هم مورد توجه قرار بدیم حتی اگر لازم بشه تعدادی از هواگردها رو در حالت نیمه عملیاتی و ذخیره قرار بدیم و اونها رو برای زمان جنگ نگهداری کنیم.

 

البته باید در نظر داشته باشیم که هزینه های پیش بینی نشده ای میتونه به این مبالغ اضافه بشه و در صورت ورود به یک درگیری و وضعیت عملیاتی ، هزینه ها تقریبا بصورت ارقام ذکر شده در جدول فوق در میاد.

 

* درباره جنگنده های نسل پنجم این هزینه ها و نسبت ها با توجه به جدول ، تغییر اساسی خواهند کرد.

  • Like 2
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با توجه به حرف خرید بالگرد و سوخو 35 توسط ایران از روسیه به نظرتان به چند سوخو 35 و بالگرد نیاز داریم؟ 

 

به نظر خودم اگر دنبال یک نیروی هوایی خوب برای دفاع از هوای کشور هستیم به نظرم باید حداقل 60 سوخو 35 داشته باشیم. 

 

 بالگرد هایی که نیاز داریم از انواع غیر نظامی برای آتش نشانی و آمبولانس و ترابری هست و بالگرد های نظامی که نیاز داریم از نوع ترابری هست. به نظرم دوره ی بالگرد های رزمی تمام شده و جایشان را به پهپادها دادند ولی به بالگرد ترابری نیاز شدید داریم. 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , mehdipersian گفت:

بالگرد های غیر نظامی که نیاز داریم از انواع غیر نظامی برای آتش نشانی و آمبولانس و ترابری هست و بالگرد های غیر نظامی که نیاز داریم از نوع ترابری هست. به نظرم دوره ی بالگرد های رزمی تمام شده و جایشان را به پهپادها دادند ولی به بالگرد ترابری نیاز شدید داریم. 

به نظرت بهترین گزینه بالگرد چه از نظر کیفیت و چه هزینه نگهداری چی میتونه باشه؟ از روسیه البته

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , mehdipersian گفت:

با توجه به حرف خرید بالگرد و سوخو 35 توسط ایران از روسیه به نظرتان به چند سوخو 35 و بالگرد نیاز داریم؟ 

 

به نظر خودم اگر دنبال یک نیروی هوایی خوب برای دفاع از هوای کشور هستیم به نظرم باید حداقل 60 سوخو 35 داشته باشیم. 

 

 بالگرد های غیر نظامی که نیاز داریم از انواع غیر نظامی برای آتش نشانی و آمبولانس و ترابری هست و بالگرد های غیر نظامی که نیاز داریم از نوع ترابری هست. به نظرم دوره ی بالگرد های رزمی تمام شده و جایشان را به پهپادها دادند ولی به بالگرد ترابری نیاز شدید داریم. 

 

"دستکم10اسکاردران اگر قرار همین تک مدل"جنگنده رو خرید کنیم

 

 

57 minutes قبل , Hoshang20 گفت:

به نظرت بهترین گزینه بالگرد چه از نظر کیفیت و چه هزینه نگهداری چی میتونه باشه؟ از روسیه البته

 

حداقل یک بالگرد غیر نظامی ترابری و اورژانس و یک بالگرد تهاجمی و یک بالگرد ترابری سنگین

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Hoshang20 گفت:

به نظرت بهترین گزینه بالگرد چه از نظر کیفیت و چه هزینه نگهداری چی میتونه باشه؟ از روسیه البته

 

میل 17 بالگرد بسیار خوبی برای استفاده ی نظامی هست.هم کیفیت بالا داره و هم قبلا در ایران خدمت کرده و هم حتی میتوانیم در صورت لزوم مسلحش بکنیم. برای استفاده ی غیر نظامی هم میتواند گزینه ی ایران باشه

A_Mi-17_helicopter_of_IRGC_Air_Force.jpg

 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این میتونه فقط فتح بابی باشه برای بحث.

 

ما حداقل نیاز داریم پایگاه های هوایی زیر را با تهدیدات فعلی و موجود ( حداقلی محاسبه کنیم) به اسکاندران های سوخو-35 مجهز کنیم.

 

یکم شکاری (تهران): محافظت از پایتخت و زیرساخت های مهم پیرامون اون

پایگاه دوم شکاری شهید فکوری تبریز: شیطنت های ترکیه ( رژیم باکو ذیل همین در نظر گرفته میشه)

پایگاه چهارم شکاری شهید وحدتی دزفول: تهدیدات از جانب عربستان سعودی، جنوب و غرب عراق و مرزهای سوریه، کویت و بحرین و قطر

پایگاه ششم شکاری شهید یاسینی بوشهر: خلیج فارس و دریای عمان تا حدودی و زیرساخت های نفتی و گازی کشور در تعامل با پایگاه دزفول

پایگاه هشتم شکاری سرلشکر شهید عباس بابایی اصفهان: دفاع از مراکز هسته ای

 

به نظر این پایگاه ها باید در اولویت باشند حتی با چند فروند و کمتر از استعداد یک اسکادران و اگر کمیت بالاتری تحویل گرفته شد با تقویت پایگاه ها گوشه چشمی هم به پایگاه های مشهد و همدان داشت.

 

باید در فکر ساخت پایگاه های جدید و یا تجهیزشون به امکانات جدید هم بود اگر نیازی حس میشه. شرایط بسیار تغییر کرده و شاید نیازها هم. مثلا شاید نیاز باشه ما پایگاه های مستحکمی در دامنه کوهستان یا عوارضی داشته باشیم که بخشی از باند و آشیانه ها و انبار تسلیحات و سوخت و غیره در دل کوه باشند. دارایی های محدود و با ارزش باید در حفاظت کامل قرار بگیرند خصوصا با وجود تهدید به نام پهپادها و حتی موشک های کروز و ...

 

 

بعید هست در مرحله اول و طی یکسال و حتی شاید بیشتر، بیش از بیست و چند فروند در شرایط ایده آل تازه بتونیم تحویل بگیریم.

 

همچنین اقدام دشمن در بازه تحویل گرفتن این جنگنده ها را هم باید در نظر گرفت. دشمن میدونه با حضور یک عامل جدید باید در برنامه های تهاجمی خود که سالها روشون کار کرده و تمرین، یک تجدید نظر کلی بکنه و در بحث گریز هسته ای (بهانه غرب البته) زمان براشون عنصر مهمی است.

 

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 minutes قبل , alala گفت:

این میتونه فقط فتح بابی باشه برای بحث.

 

ما حداقل نیاز داریم پایگاه های هوایی زیر را با تهدیدات فعلی و موجود ( حداقلی محاسبه کنیم) به اسکاندران های سوخو-35 مجهز کنیم.

 

یکم شکاری (تهران): محافظت از پایتخت و زیرساخت های مهم پیرامون اون

پایگاه دوم شکاری شهید فکوری تبریز: شیطنت های ترکیه ( رژیم باکو ذیل همین در نظر گرفته میشه)

پایگاه چهارم شکاری شهید وحدتی دزفول: تهدیدات از جانب عربستان سعودی، جنوب و غرب عراق و مرزهای سوریه، کویت و بحرین و قطر

پایگاه ششم شکاری شهید یاسینی بوشهر: خلیج فارس و دریای عمان تا حدودی و زیرساخت های نفتی و گازی کشور در تعامل با پایگاه دزفول

پایگاه هشتم شکاری سرلشکر شهید عباس بابایی اصفهان: دفاع از مراکز هسته ای

 

به نظر این پایگاه ها باید در اولویت باشند حتی با چند فروند و کمتر از استعداد یک اسکادران و اگر کمیت بالاتری تحویل گرفته شد با تقویت پایگاه ها گوشه چشمی هم به پایگاه های مشهد و همدان داشت.

 

...

 

سلام.

واجب ترین پایگاه رو یادتون رفت : چابهار الان برای ما حیاتی ترین پایگاهمون محسوب میشه ! البته نه به عنوان پایگاه مادر .

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, oldmagina گفت:

سلام.

واجب ترین پایگاه رو یادتون رفت : چابهار الان برای ما حیاتی ترین پایگاهمون محسوب میشه ! البته نه به عنوان پایگاه مادر .

 

سلام

 

بله. درست میفرمایید. اصولا پایگاه بوشهر برای پوشش شرق و دریای عمان کافی نیست و فاصله هم مانع هست. خصوصا که اطمینان ناپذیری شدید پاکستان و حریم هواییش و همچنین امکان غافلگیری از سواحل شرقی امارات و حتی جزایر اشغال شده یمن و حریم عمان و دریای سرخ و اقیانوس هند و پایگاه نظامی آمریکا و همچنین پوشش جبهه شرقی اصفهان تجهیز این پایگاه را هم ضروری میکنه. پایگاه همدان هم برای دفاع خط اول از تهران شاید در اولویت باشه حتی. پایگاه بندرعباس هم شاید گزینه ای باشه برای اولیت های بعدی خصوصا با تهدیدات فعلی امارات.

 

 

 

ولی باید فکری برای معضل پایگاه های مرزی مثل چابهار و بوشهر خصوصا کرد. که موقعیت جغرافیاییشون اونها را در برابر تهدیدات  آسیب پذیر میکنه.

 

 

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 16 آذر 1401 در 00:16 , SAEID گفت:

2- ارزیابی و نیازسنجی با توجه به شرایط و توازن قوای منطقه ای

در این حالت ، شرایط حال و آینده قابل پیش بینی کشورهای منطقه که شامل همسایگان و همسایه های همسایگان میشود را در نظر میگیریم ، گستره ای که این حالت را شامل میشود را میتوان از تنگه مالاکا تا کانال سوئز در نظر گرفت ، حفظ و حراست از منافع ملی در این گستره وسیع جغرافیای زمینی ، هوایی و دریایی که بخش اصلی آن را اجزای دریایی و هوایی تشکیل میدهند را باید در توسعه و نوسازی قوای نظامی کشور در نظر گرفت ، هدف از بررسی این سطح ، دستیابی به مجموعه ای از امکانات و برنامه ها برای تامین امنیت ملی و امنیت خطوط ترانزیتی در سطح منطقه ای و حفظ دسترسی به متحدین و بازارهای منطقه ای میباشد. در این بخش هم ورود و برپایی ائتلاف های نظامی و سیاسی میتواند مکمل اقدامات و کاهنده هزینه های مورد نیاز باشد.

اولویت بندی به ترتیب میان مدت ، کوتاه مدت و بلند مدت

 

3- ارزیابی و نیازسنجی با توجه به شرایط و توازن قوای همسایگان زمینی و دریایی

در این حالت ، ضمن در نظر گرفتن شرایط حال و آینده ، اولویت های بلند مدت و کوتاه مدت در مواردی خاص جابجا شده و ضرورت دستیابی به توازن قوای فوری با همسایگانی که در بعضی بخشها دچار از بین رفتن توازن قوا شده ایم ، احساس میشود ، در واقع در این سطح بیشتر قابلیت های عملیاتی فوری تاکتیکی و لجستیکی در داخل و خارج از مرزها (محدود به کشورهای همسایه) برای حفاظت و تامین امنیت ملی مطرح میباشد و برای رسیدن به این هدف میتوان مجموعه اصلی را که شامل توسعه هماهنگ تمام قوای نظامی در تمام مناطق کشور میباشد را به بخش های کوچکتر تقسیم بندی کرد تا نیازهای ضروری و فوری مربوط به هر کشور همسایه را پاسخ داده و توازن قوای لازم رو بدست بیاورد. در این سطح از مطالعه ، تاثیر ائتلاف های نظامی ناچیز هست و باید بیشتر متکی بر توانمندی های داخلی باشیم.

اولویت بندی به ترتیب کوتاه مدت ، بلند مدت و میان مدت

 

ادامه ...

 

تشکر از نظرات دوستان ، بحث طبق معمول و علاقه شدیدی که دوستان به نیروی هوایی دارن و ضعف هایی که در نیرو بوجود اومده ، به سمت نیروی هوایی متمایل شد ، اما باید در نظر بگیریم که همزمان در بخش دریایی نیز ، بخصوص با اضافه کردن واژه راهبری به اون و نامگذاری نیروی دریایی راهبردی ، در کنار حجم بالای صادرات و واردات کشور از طریق مسیر دریایی ، توجه به توسعه و تقویت نیروی دریایی جزو اولویت های ضروری است ، توسعه نیروی هوایی میتونه در زمان افزایش تنش ها به عنوان عامل بازدارنده و در زمان جنگ به عنوان نیروی دفاعی از کشور دفاع کنه ، اما توسعه نیروی دریایی با بردن مرزهای کشور به اقیانوس و افزایش عمق راهبری اقتصادی و سیاسی و نظامی ، باعث میشه که احتمال بروز تنش ها کاهش پیدا کنه و یک مرحله تاثیر بیشتری از نیروی هوایی ، در جلوگیری از جنگ ، بویژه در برابر کشورهای فرا منطقه ای و کشورهای منطقه ای که وابسته به دریا هستند ، دارد ، در واقع با اینکه هر دو نیرو بعد از توسعه در استراتژی کلان بازدارندگی تعریف میشوند ، میتوان بصورت دقیقتر ، توسعه نیروی دریایی رو بر اساس استراتژی پیشگیرانه تعریف کرد و توسعه نیروی هوایی را نیز بر اساس استراتژی پیش دستانه تعریف نمود ، اولی برای جلوگیری از یک جنگ در ابعاد بزرگ در برابر قدرت های فرا منطقه ای و دومی برای جلوگیری از یک جنگ بزرگ در برابر قدرت های منطقه ای و در صورت بروز جنگ هم جلوگیری از وارد آمدن خسارت بر عمق استراتژیک کشور و گرفتن ابتکار عمل از نیروهای کشور متخاصم

 

با توجه به اینکه بحث با نیروی هوایی شروع شد و خبر این روزها هم در ارتباط با خرید جنگنده های سوخو35 هست ، در همین موضوع بحث رو ادامه میدیم

 

ابتدا لازم است که یک تعریف از وظایف نیروی هوایی و دکترین و استراتژی هوایی مورد نظر ارایه بدیم که بدونیم هدف از توسعه و افزایش توانمندی عملیاتی این نیرو چی هست ؟ آیا قرار هست همان نقش کلاسیک سال 59 رو ایفا کرد با انجام همزمان عملیات های آفندی و پدافندی و اسکورت و شناسایی و رهگیری و برتری هوایی و ... ؟ یا اینکه با توجه به جریان توسعه های دیگر در کشور (موشکی ، پدافندی ، پهپادی و ...) و پیشرفت های تکنولوژی و تغییر در انواع تهدیدات و محول شدن بخشی از ماموریت هایی که تا چند سال قبل توسط هواگردهای سرنشین دار انجام میشد به هواگردهای بدون سرنشین ، میتوانیم یک یا چند وظیفه تخصصی و منحصر به همین نیرو تعریف کنیم که هم فشار عملیاتی و اقتصادی رو کاهش بدیم و هم بتونیم با درجه اطمینان بیشتری نسبت به دستیابی به ماموریت های جایگزین شده اقدام کنیم ، مانند محول کردن وظیفه شناسایی به پهپادها یا وظیفه حملات نقطه زنی در مناطق پر خطر به موشک های بالستیک و کروز دور ایستا ؟ به نظر من بازگشت به دکترین و استراتژی سابق نیروی هوایی که مثل نیروهای هوایی غربی اولویت رو به جنگنده داده و پدافند رو برای حفاظت از مناطق حساس و پایگاه ها در نظر میگیرن ، میتونه یک برنامه مناسب برای تخصصی کردن وظیفه نیروی هوایی در دفاع هوایی و کسب برتری هوایی در عمق کشور و حفاظت از تاسیسات و زیرساخت ها باشه ،

اگر نگاه آماری به وضعیت قبل از انقلاب داشته باشیم به درصدهای جالبی میرسیم ، از تقریبا 460 فروند جنگنده موجود در آن زمان ، حدود 40 درصد مربوط به جنگنده سبک اف5 ، 40 درصد مربوط به جنگنده سنگین اف4 و در حدود 16 درصد مربوط به جنگنده برتری هوایی اف14 میشد ، این نیرو وظیفه داشت تا همه ماموریت های هوایی رو انجام بده و برای همین به سه تایپ مختلف جنگنده مجهز شده بود ، البته تعدادی از فانتوم ها و تایگرها از نوع شناسایی بودند که در آن زمان بدون وجود پهپاد و ماهواره ، وظیفه شناسایی و عکسبرداری و تعیین موقعیت نیروهای دشمن بر عهده این هواپیماها بود ، ذکر این نکته ضروری است که توسعه نیروی هوایی در آن زمان ناقص موند و قرار بود در تنوع و کمیت شاهد افزایش تا 1200 فروند باشیم و اف5 ها هم یا بازنشست میشدن یا به عنوان هواپیمای تمرینی آموزشی مورد استفاده قرار گرفته یا هم به دیگر کشورها فروخته میشدند. برنامه بلند پروازانه ای که مد نظر بود شامل 400 فروند فانتوم ، 300 فروند اف16 ، 300 فروند اف18 ، 160 فروند اف14 و 40 الی 50 فروند اف15 مخصوص تهاجم زمینی میشد که بعدها با مدل اف15 استرایک ایگل معرفی شد ، باید گفت که ذکر این آمار برای محاسبه درصدهای مربوط به هر نوع از جنگنده است و در شرایط امروزی ، احتیاج به چنین نیروی هوایی بزرگی جزو اولویت های نظامی و اقتصادی نمی باشد ، اف14 در نقش جنگنده سنگین برتری هوایی سهمی 13 درصدی رو به خود اختصاص میداد ، اف4 و اف18 و اف15 به عنوان جنگنده چند منظوره تهاجمی هم سهمی 61 درصدی داشتن ، اف16 هم که جایگزین اف5 میشد به عنوان جنگنده چند منظوره سبک سهمی 25 درصدی داشت

با در نظر گرفتن هر دو حالت که یکی به تحقق پیوست یعنی دستیابی به تقریبا 460 فروند جنگنده و دیگری ناتمام ماند ولی باید به همین طرح دوم توجه کنیم ، میتوانیم تعداد جنگنده لازم برای کسب برتری هوایی و دفاع از آسمان کشور رو بدست بیاریم

در طرح نهایی وظیفه دفاع هوایی بر عهده 160 فروند تامکت به عنوان رهگیر سنگین و دوربرد و 300 فروند فالکون به عنوان رهگیر سبک و منطقه ای گذاشته میشد و سایر جنگنده ها با اینکه قابلیت مشارکت در عملیات رهگیری و دفاع هوایی رو داشتند ، اما ماموریت اصلی آنها برتری هوایی نبود و می بایست در نقش بمب افکن و پشتیبانی نزدیک و ... به انجام عملیات های آفندی مبادرت میکردند ، پس می توان با این فرض که اکثر عملیات های آفندی را به یگان های پهپادی و موشکی واگذار کنیم ، میتوان نتیجه گرفت که برای پوشش کامل هوایی کشور و دستیابی به برتری هوایی به حداکثر 500 فروند جنگنده (طبق طرح دوم) و حداقل 250 فروند جنگنده (طبق طرح اول) نیاز می باشد ، با در نظر گرفتن پیشرفت و گسترش پدافند هوایی در تمام کشور میتوان در کوتاه مدت و میان مدت همین تعداد حداقلی یعنی تقریبا 250 فروند را برای تامین پوشش هوایی کشور و کسب برتری هوایی و دفاع از عمق استراتژیک کشور در نظر گرفت ، موضوعی که در برنامه قبل از انقلاب چنین برنامه گسترده ای برای پدافند هوایی در نظر گرفته نشده بود و به همین دلیل نیاز به تعداد بیشتری جنگنده احساس میشد ، ذکر این نکته ضروری است که در دکترین جدید دفاعی غربی ها نیز نقش پدافند هوایی افزایش یافته و انواع سامانه های میانبرد و دوربرد و کوتاه برد در حال توسعه و بکارگیری است

در صورت اضافه کردن نقش رهگیر برای پهپادها هم میتوان از فشار ماموریت های رهگیری بر جنگنده های سرنشین دار کاسته و سرعت پاسخگویی به تهدیدات رو افزایش داد

 

در نیروی هوایی ما همزمان با چند بحث مختلف روبرو هستیم که لازم هست در تمامی آنها برنامه توسعه و بازسازی پیگیری شود و همگی جزو اولویت ها می باشند از درجه متوسط تا زیاد

 

1- بازسازی و توسعه زیرساخت های موجود

مربوط میشه به بازسازی زیرساخت های قدیمی و بروزرسانی تاسیسات قدیمی که بعضی از اونها بیش از نیم قرن عمر دارند و در کنار اون توسعه موارد مورد نیاز مانند افزایش تعداد باند ، افزایش طول باند ، در نظر گرفتن زمین های هموار یا جاده های مناسب برای عملیات در شرایط اضطراری ، بازسازی و تقویت آشیانه های موجود و افزایش تعداد آشیانه های هواپیما و مهمات و ... که این مورد خیلی مهم است و یا باید آشیانه های روی زمین رو تقویت کرد تا در برابر بمب های بانکر باستر مقاومت داشته باشند یا هم باید آشیانه های زیرزمینی احداث کرد ، چون مساله اول در هر نیروی رزمی ، حفظ امکانات و نیروی انسانی هست ، توسعه این زیرساخت ها رو باید مانند بیمه در نظر گرفت که برای حفظ دارایی های با ارزش در برابر حوادث غیر مترقبه پرداخت میشود ، در صورت موفقیت در تامین این بیمه ، میتوان امیدوار بود که در برابر موج اول ، تقریبا تمامی امکانات رو بتونیم حفظ کنیم ، کار پر هزینه ای هست ولی هزینه اون بیشتر از چند درصد هزینه هر هواپیما نخواهد شد و با هزینه ای چند درصدی میتوانیم خود هواپیما را از خطرات محافظت کنیم ، احداث تاسیسات زیرزمینی برای پرسنل و فرماندهی و منابع مهمات و قطعات یدکی و سوخت هم جزو اولویت های ضروری برای افزایش بقاپذیری در یک نبرد نابرابر یا غافلگیرانه و طولانی مدت هستند.

 

2- افزایش تعداد پایگاه های هوایی

پایگاه های موجود بر اساس شرایط جنگ سرد و با توجه به دو مورد مکان یابی شده بودند ، اول تهدیدات از جانب کشور همسایه عراق و دوم استراتژی طراحی شده برای مقابله با حمله همه جانبه شوروی در منطقه چهار محال و بختیاری و رشته کوههای زاگرس ، با توجه به این دو مورد ، مکان یابی های درست و تخصصی انجام شد که در هر دو جنگ برابر (در مقابل عراق) و نابرابر (در مقابل شوروی) به کشور امکان دفاع و به دست گرفتن ابتکار عمل رو میداد ، بر این اساس از 14 پایگاه هوایی اصلی ، 7 پایگاه در نزدیکی مرزهای غربی احداث شد و 3 پایگاه تهران ، اصفهان و شیراز نیز به عنوان پایگاه های پشتیبان و دفاع از عمق کشور بودند و تنها یک پایگاه برای منطقه تنگه هرمز و 3 پایگاه برای مرزهای شرقی در نظر گرفته شد ، البته روند توسعه محدود به این پایگاه ها نبود و در ادامه امکان افزایش و احداث پایگاه های جدید وجود داشت که با قطع همکاری های خارجی و شرایط انقلاب و شروع جنگ تحمیلی ، این پروژه های توسعه کنسل شدند. امروز لازم هست که دوباره روی این موضوع متمرکز بشیم که برای رفع تهدیدات با توجه به تغییر شرایط و افزایش و کاهش توانایی نظامی کشورهای همسایه ، نیاز به مکان یابی های جدیدی داریم ، کشور عراق هم از لیست کشورهای متخاصم خارج شده و هم قدرت نظامی سابق خود را از دست داده است ، کشور شوروی دچار فروپاشی شد و دیگر آن تهدیدات مستقیم و پر حجمی که از جانب مرزهای شمالی وجود داشت دیگر وجود ندارد ، در عوض کشور عربستان که در آن زمان بهترین جنگنده هایش اف5 بود ، به یک نیروی کلاسیک قوی تبدیل شده است که میتواند خارج از مرزهایش نیز دست به عملیات بزند ، کشور تازه تاسیس امارات که در آن زمان اصلا وجود نداشت نیز در ابعاد خودش دارای یک ارتش قوی و کارامد شده است ، کشور پاکستان در گذشته هم از قدرت نظامی خوبی برخوردار بود ولی روند توسعه و نوسازی متوازن در این کشور و برخوردار شدن از توانمندی هسته ای ، باعث شده این کشور از نظر ظرفیت نظامی به سطح بالاتری ارتقا یابد ، کشور افغانستان دیگر نیروی کلاسیک قابل توجهی ندارد و در گذشته هم نداشت ولی پتانسیل تبدیل شدن به تهدیدات امنیتی و تروریستی را دارد و در بلند مدت میتواند از نظر کلاسیک نیز به مشکل تبدیل شود ، ترکمنستان هم در این سالها سرمایه گذاری بر توسعه نظامی را افزایش داده و در بلند مدت به ظرفیت قابل قبولی دست خواهد یافت ، به اضافه کشورهای منطقه قفقاز که با اینکه از نظر توانمندی نظامی در سطح پاینی قرار دارند ولی با توجه به اهمیت استراتژیک این منطقه در امنیت و اقتصاد کشورمون ، باید جدی گرفته شود ، کشور ترکیه هم که از قدیم عضو ناتو بوده و از نظر نظامی در سطح بالایی قرار دارد و توجه به تهدیدات احتمالی از جانب مرزهای شمال غرب باید همزمان بصورت یک پکیج شامل قفقاز + ترکیه در نظر گرفته شود

اولویت های افزایش پایگاه ها رو باید در پر کردن گپ های موجود بین پایگاه های فعلی در نظر گرفت ، از چندین سال قبل که در بیرجند ، پایگاه هوایی در حال احداث است ، میتوان به همین منظور نام برد ، این پایگاه گپ بین پایگاه زاهدان و مشهد را تا حدودی پر میکند ولی با توجه به گستردگی کشور و فاصله بین پایگاه ها ، یا باید تعداد پایگاه ها رو باز هم افزایش بدیم یا هم جنگنده های سنگین و دوربرد خریداری کنیم که بتوانند با شعاع عملیاتی تقریبا 1000 کیلومتری ، بخشی از کشور رو پوشش بدن ، به نظرم احداث پایگاه در کرمان برای پوشش فضای داخلی کشور و احداث یک پایگاه در شمال غرب مثلا در زنجان برای پشتیبانی از پایگاه تبریز و پوشش کامل منطقه شمال غرب و قفقاز ضروری هستند ، با توجه به نیازسنجی هایی که باید انجام شود ممکن است این مثال ها درست یا نادرست بوده و در مکان های متفاوتی پایگاه جدید تاسیس گردد. ولی در هر صورت نیاز به افزایش تعداد پایگاه ها امری ضروری می باشد.

 

3- نوسازی و توسعه در امکانات و تجهیزات مرتبط با نیروی انسانی

در این مورد میتوان به بازسازی و ساخت مجتمع های سازمانی و مسکونی تا امکانات رفاهی و تفریحی و ... تا تجهیزات و امکانات آموزشی و تمرینی اشاره کرد ، شبیه سازهای پرواز و استفاده از تکنولوژی های جدید در طراحی و برنامه ریزی و آموزش نیز در این حوزه قرار میگیرند.

4- توسعه و نوسازی در هواگردهای غیر رزمی و پشتیبانی و ترابری

بعدا توضیح داده خواهد شد ، بحث در این مورد ، به سختی بررسی هواگردهای رزمی مورد نیاز می باشد و تقریبا از نظر هزینه نیز در همان سطح قرار میگیرد.

5- توسعه و تولید پهپادهای غیر رزمی ، رزمی ، شناسایی ، رهگیر و ...

این مورد نیز در آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت و الان بصورت خلاصه میتوان گفت که در این بخش در وضعیت مطلوبی قرار داریم و ضعف اصلی را میتوان در نبود پهپاد رهگیر مافوق صوت ارزیابی کرد که میتواند حجم ماموریت های محوله به جنگنده های سرنشین دار را کاهش داده و ریسک های عملیاتی را هم به میزان زیادی کاهش میدهد ، از نظر آمادگی عملیاتی هم اگر پهپادها بصورت راکتی پرتاب شده و به پرواز در آیند ، ظرفیت عملیاتی و پاسخگویی به تهدیدات رو به میزان قابل توجهی افزایش خواهند داد.

6- نوسازی و ارتقا و خریداری و تولید جنگنده های سرنشین دار

بحث اصلی مورد نظر در این تاپیک و اولویت اول نیروی هوایی است

7- سرمایه گذاری روی مهمات و تسلیحات قابل حمل توسط جنگنده ها و پهپادها

توضیح بعدا ...

8- سرمایه گذاری روی تجهیزات راداری ، پدافندی ، ناوبری و جنگ الکترونیک ، مدیریت میدان نبرد ، هوش مصنوعی و ...

توضیح بعدا ... بیش از حد تخصصی هست و نمیشود بحث را بیش از یک حدی بررسی کرد ، توسعه در این بخش مستقیما مربوط میشود به استراتژی اصلی طراحی شده برای نیروی هوایی و با توجه به اون برنامه ریزی میشود

9- نوسازی و ارتقا و خریداری و تولید هواپیماهای آموزشی و تمرینی

توضیح بعدا ...

10- طراحی یک برنامه جامع و قابل اعتماد برای پدافند غیر عامل

توضیح بعدا ... پدافند غیر عامل باید به گونه ای برنامه ریزی شده باشد که در برابر سنگین ترین موج اولیه حملات نیز بیش از 30 درصد تجهیزات و امکانات آسیب نبینند و بتوان حداقل 70 درصد امکانات رو حفظ کرد و در برابر موج دوم حملات نیز این درصد به کمتر از 50 کاهش نیابد ، در گزینه 1 بصورت خلاصه به این موضوع پرداخته شد و در نظر گرفتن یک گزینه مستقل برای پدافند غیر عامل به این دلیل است که باید علاوه بر هواگردها ، از کلیت پایگاه ها و امکانات و نیروها و ... هم در برابر حملات مختلف از غافلگیرانه تا حملات کشف و شناسایی شده ، حفاظت به عمل آورد. هرگونه قابلیت عملیاتی در نبردهای سنگین و تداوم ظرفیت های عملیاتی در یک نیروی نظامی ، مستقیما مربوط به این بخش و حفظ بخش اصلی قوای رزمی و پشتیبانی می باشد.

11- سرمایه گذاری در صنایع سنگین مربوطه ، قطعه سازی ، تولیدی ، تحقیق و توسعه و ...

این بخش رو قبلا در استاتوس گفتگو کردیم ، در ادامه با کپی بخشی از اونها و توضیح بیشتر ، بهش پرداخته خواهد شد

12- تامین ذخیره قابل قبولی از قطعات یدکی ، قطعات اصلی ، مهمات ، تجهیزات ، تعداد کافی خلبان و تکنسین های تعمیر و نگهداری و ...

این بخش هم مربوط میشود به افزایش بقاپذیری و حفظ توانمندی های عملیاتی در شرایط جنگ تمام عیار با این فرض که امکان خریداری یا تولید قطعات و مهمات از بین رفته باشد

و ...

 

11 hours قبل , mehdipersian گفت:

با توجه به حرف خرید بالگرد و سوخو 35 توسط ایران از روسیه به نظرتان به چند سوخو 35 و بالگرد نیاز داریم؟

به نظر خودم اگر دنبال یک نیروی هوایی خوب برای دفاع از هوای کشور هستیم به نظرم باید حداقل 60 سوخو 35 داشته باشیم.

 بالگرد هایی که نیاز داریم از انواع غیر نظامی برای آتش نشانی و آمبولانس و ترابری هست و بالگرد های نظامی که نیاز داریم از نوع ترابری هست. به نظرم دوره ی بالگرد های رزمی تمام شده و جایشان را به پهپادها دادند ولی به بالگرد ترابری نیاز شدید داریم. 

 

5 hours قبل , alala گفت:

این میتونه فقط فتح بابی باشه برای بحث.

ما حداقل نیاز داریم پایگاه های هوایی زیر را با تهدیدات فعلی و موجود ( حداقلی محاسبه کنیم) به اسکاندران های سوخو-35 مجهز کنیم.

یکم شکاری (تهران): محافظت از پایتخت و زیرساخت های مهم پیرامون اون

پایگاه دوم شکاری شهید فکوری تبریز: شیطنت های ترکیه ( رژیم باکو ذیل همین در نظر گرفته میشه)

پایگاه چهارم شکاری شهید وحدتی دزفول: تهدیدات از جانب عربستان سعودی، جنوب و غرب عراق و مرزهای سوریه، کویت و بحرین و قطر

پایگاه ششم شکاری شهید یاسینی بوشهر: خلیج فارس و دریای عمان تا حدودی و زیرساخت های نفتی و گازی کشور در تعامل با پایگاه دزفول

پایگاه هشتم شکاری سرلشکر شهید عباس بابایی اصفهان: دفاع از مراکز هسته ای

به نظر این پایگاه ها باید در اولویت باشند حتی با چند فروند و کمتر از استعداد یک اسکادران و اگر کمیت بالاتری تحویل گرفته شد با تقویت پایگاه ها گوشه چشمی هم به پایگاه های مشهد و همدان داشت.

باید در فکر ساخت پایگاه های جدید و یا تجهیزشون به امکانات جدید هم بود اگر نیازی حس میشه. شرایط بسیار تغییر کرده و شاید نیازها هم. مثلا شاید نیاز باشه ما پایگاه های مستحکمی در دامنه کوهستان یا عوارضی داشته باشیم که بخشی از باند و آشیانه ها و انبار تسلیحات و سوخت و غیره در دل کوه باشند. دارایی های محدود و با ارزش باید در حفاظت کامل قرار بگیرند خصوصا با وجود تهدید به نام پهپادها و حتی موشک های کروز و ...

بعید هست در مرحله اول و طی یکسال و حتی شاید بیشتر، بیش از بیست و چند فروند در شرایط ایده آل تازه بتونیم تحویل بگیریم.

همچنین اقدام دشمن در بازه تحویل گرفتن این جنگنده ها را هم باید در نظر گرفت. دشمن میدونه با حضور یک عامل جدید باید در برنامه های تهاجمی خود که سالها روشون کار کرده و تمرین، یک تجدید نظر کلی بکنه و در بحث گریز هسته ای (بهانه غرب البته) زمان براشون عنصر مهمی است.

 

4 hours قبل , oldmagina گفت:

سلام.

واجب ترین پایگاه رو یادتون رفت : چابهار الان برای ما حیاتی ترین پایگاهمون محسوب میشه ! البته نه به عنوان پایگاه مادر .

 

سلام ، باید در نظر بگیریم که سوخو35 یه جنگنده سنگین هست و استقرار اون در پایگاه های نزدیک مرز کار پر ریسکی محسوب میشه ، مگر اینکه در ترکیب با یک جنگنده سبک و با قابلیت آلرت ضربتی باشه که بتونه در چند دقیقه و از باند کوتاه تیک آف کنه ، با این فرض ، پایگاه های در عمق رو میتوان به سوخو35 مجهز کرد ، تهران ، اصفهان ، شیراز ، همدان و حتی مسجد سلیمان ، پایگاه چابهار هم با اینکه نزدیک مرز پاکستان قرار داره ولی همزمان میتونیم اون در عمق استراتژیک هم در نظر بگیریم اگر که نیروی دریایی راهبردی رو با نیروی هوایی در ایفای وظایف محوله در دریای عمان و شمال اقیانوس هند ترکیب کنیم ، برای پشتیبانی از نیروی دریایی در این مناطق ، پایگاه های چابهار و بندر عبارس جزو پایگاه های پشتیبان که در عمق قرار دارن محسوب میشن که در این حالت خط مقدم بدست نیروی دریایی خواهد بود و پشتیبانی بر عهده نیروی هوایی ، اگر هم در کرمان یک پایگاه هوایی احداث بشه ، میتونه با مجهز شدن به این جنگنده ، تمام فضای داخلی کشور رو از جنوب شرق تا شمال شرق و مرکز پوشش بده که مکمل پایگاه اصفهان محسوب میشه

در ابتدای پست اشاره کردم که به حداقل 250 فروند جنگنده برای دستیابی به برتری هوایی احتیاج داریم ، میتوان نیمی از آنرا به جنگنده سوخو35 و نیم دیگر را به یک جنگنده سبک اختصاص داد ، اگر بتوان روی پروژه سوخو75 سرمایه گذاری کرد جزو بهترین گزینه ها می باشد

 

ادامه دارد ...

  • Like 4
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.