951

تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

بر 3 اردیبهشت 1402 در 02:09 , 41148 گفت:

در سطح بالا تر باید یک مگاپلتفرم جهت تولید انواع محصولات زرهی از تانک گرفته تا نفربر و ifv تا آبی خاکی تا هوابرد تا مورتار تا توپخانه خودکششی و ... را پوشش دهد.

 

در زمینه زرهی  باید نامتقارن عمل کنیم.

 

 نامتقارن نه به معنای اینکه چون توان ساخت زرهی همچون لئوپارد نداریم برویم صرفا ضد زرهی مختلف را توسعه دهیم و انواع پهپاد های سوییچ بلید و.... بسازیم.

 

بلکه سازنده یه نوعی از زرهی متناسب با توان و بودجه خودمان باشیم. باید یک پلتفرم چند منظوره را توسعه دهیم.

 

تانکهای ما قدیمی هستند و همینطور نفربرها و خودروهای رزمی پیاده نظام و خودروهای حامل توپخانه و خمپاره انداز شنی دار.(( چرا ما نیایم و یک شاسی ماژولار چیزی شبیه به یک  تانک مرکاوا را توسعه بدهیم)).

 

 که‌ در  این شاسی متناسب با کاربری آن برای بدنه آن میتواند از آلومینیوم تا فولاد استفاده کند. و بر روی این شاسی نفربر شکل و ماژولار  میتوانیم انواع برجک ها و اتاق ها را سوار کنیم. و این محصولات هم از یک خانواده موتور دیزل با ساختار و گیربکس مشابه استفاده کند و سایر اجزا هم به این شکل.

 

یعنی در واقع ما یک وسیله با اجزای مشابه با کاربری های مختلف ساخته ایم. هر چند که این وسیله نمی‌تواند عملکردی مشابه با مثلاً تانک مستقلی چون لئوپارد داشته باشد. ولی با توجه به اینکه اجزا داخلی است و کمیت تولید (انشالله) بالا باشد . این شتر گاو پلنگ (جنگ نا متقارن) ما بتواند کیفیت مهاجم را از میدان خارج کند.

جهت پلتفرم چرخدار میتوانیم بر روی پلتفرم کشنده های تجاری و نظامی _ که در کشور تولید میکنیم. همانند بنز خاور و کامیون نینوا و ذوالجناح _  اتاقک زرهی مناسب سوار کنیم.

 

همه موارد گفته شده در بالا زمانی محقق می‌شود که در کشور آلیاژ های زرهی مناسب را تولید کنیم.

ویرایش شده در توسط 41148
  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , MF44 گفت:

سلام - لطفا پیشنهاد را مقداری جامع تر مطرح فرمایید - در جغرافیای ایران  چند لشگر زرهی نیاز داریم ؟ یا چند تیپ مستقل زرهی ؟ هر لشگر یا تیپ مستقل چند تانک سنگین و سبک و نفربرزرهی شنی دار یا چرخ دار و خودروهای پشتیبانی نیاز دارد ؟ چه تعداد توپ کششی یا خودکششی سبک و سنگین در هر لشگر نیاز داریم ؟ اعداد و ارقام پیشنهادی میتواند تخمینی باشد ما که تصمیم گیرنده نیستیم قصد و نیت این است که یک جمع بندی پیشنهادی جالب توجه ایجاد کنیم 

سلام باید نگاه به جغرافیای فلات ایران بکنیم:

Map-of-Iranian-plateau-showing-major-fau

بهترین مکان برای زرهی و تانک مناطق صاف و بدون ناهمواری هست. 

 

همانطور که در نقشه پیدا هست باید تمرکز زرهی در ایران این مناطق باشد:

 

1_ اول از همه در اهواز خوزستان چون اولا منطقه ی مرزی هست و دوما جزو معدود مناطق صاف و بدون ناهمواری در ایران هست. منابع نفتی و جمعیت زیاد هم در این استان هست که محافظت از این نقطه را بسیار مهم میکند. باید یک لشکر زرهی بسیار قدرتمند در اهواز داشت. 

 

2_ داشتن لشکر زرهی در تبریز آذربایجان اولویت دوم برای ایران هست. به علت تهدیدات همسایه ها (اقلیم کردستان، باکو و ترکیه) باید لشکر زرهی آماده و دارای امکانات کامل در آذربایجان داشته باشیم. لشکر زرهی قزوین هم برای پشتیبانی باید فعال باشد. 

 

3_داشتن 2_3 لشکر زرهی در میانه ی کشور مثلا کرمان و اصفهان و خرم آباد برای پشتیبانی از لشکرهای مرزی

 

4_ داشتن لشکر زرهی قوی در نزدیکی مرز پاکستان در زاهدان اولویت بعدی هست. البته روابط خوبی با پاکستان داریم ولی با توجه به قدرت بالای زرهی پاکستان احتیاط شرط اول عقل هست! 

 

5_ داشتن لشکر زرهی در کرمانشاه، احتمال تهدید زرهی از طرف عراق در زمان حال کم رنگ هست ولی باید در این زمینه بلند مدت فکر کرد و لشکر آماده در این مرز داشت. اگر در آینده اتفاقات خاصی بیفتد میتواند این لشکر تا اولویت دوم زرهی در ایران هم بالا بیاید. 

 

6_ داشتن لشکر زرهی در مشهد خراسان برای تهدیدات احتمالی از طرف ترکمنستان و افغانستان. البته چون مرز طولانی وجود دارد میتوان تیپ های زرهی مستقل در بیرجند و بجنورد هم داشت. 

 

7_ داشتن سه تیپ زرهی مستقل یکی نزدیک به دریای عمان مثلا در ایرانشهر و یکی نزدیک به خلیج فارس مثلا در شیراز و یکی نزدیک به تنگه ی هرمز مثلا در حاجی آباد . هرگونه تهاجم زمینی دشمن از این نقاط احتمال کمی دارد ولی باید آماده بود. این تیپ ها میتوانند تیپ های کمکی برای مرز پاکستان و خوزستان هم باشند. 

 

8_داشتن سه تیپ زرهی مستقل در شمال مثلا در رشت و ساری و گرگان برای تهدیدات احتمالی از طرف کاسپین یا هجوم زرهی از طرف همسایگان

_____________________________

 

در بیشتر موارد بالا لشکر ها و تیپ های زرهی مستقل موجود هست(البته بعضی از لشکرهای موجود فقط لشکر پیاده نظام هستند! ) و لشکرهای زرهی موجود هم تجهیزات بروز مناسب ندارند. باید با توجه به اولویتی که نوشتم تجهیزات در اختیار لشکرها قرار بگیرد.

 

اینکه چقدر تجهیزات به هر لشکر باید داده بشود به صورت عددی نمیشود راحت گفت و بررسی تخصصی میخواهد. لشکرها و تیپ های اولویت پایین میتوانند تجهیزات قدیمی بروز شده ی ایران را هم داشته باشند. 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 hours قبل , mehdipersian گفت:

 

 

1_ اول از همه در اهواز خوزستان چون اولا منطقه ی مرزی هست و دوما جزو معدود مناطق صاف و بدون ناهمواری در ایران هست. منابع نفتی و جمعیت زیاد هم در این استان هست که محافظت از این نقطه را بسیار مهم میکند. باید یک لشکر زرهی بسیار قدرتمند در اهواز داشت. 

 

 باسلام خدمت شما

مابقی جاهای کشور را نمیدانم اما در استان خوزستان با توجه به مقوله نفت ، گاز، پتروشیمی وجود نیروگاه های سیکل ترکیبی مهم و راهبردی مانند رامین وجود سدو نیروگاه های برق آبی زیاد مرز آبی ، خاکی و هوایی و سایر مولفه های ژئوپلتیک :

سه تیپ زرهی 192 زرهی اهواز - 292 زرهی دزفول - 392 زرهی حمیدیه ضمن این که فرماندهی جنوب غرب نزاجا هم در اهواز مستقر هست

دو پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان و اهواز 

دو پایگاه شکاری امیدیه و دزفول

دو منطقه دریایی خرمشهر و آبادان 

و مابقی موارد که شاید گفتن آن صحیح نباشد مستقر هست ( البته این موارد فقط در زمینه اجا بوده و موارد سپاه جداگانه هستند )

حال همین سه تیپ فوق الذکر می بایست تقویت شوند که رویت کرار در رژه اهواز احتمالا حاکی از همین موضوع به نظر می رسد.

  • Like 2
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , SAEID گفت:

 

سلام

تشکر مهدی جان و سایر اساتید عزیز

 

امروز ما در ارتش و سپاه ، جمعا 5 لشکر زرهی و 5 تیپ زرهی داریم که دو تای اونها در خوزستان هستن ، لشکر 92 زرهی از ارتش و لشکر 7 ولی عصر از سپاه ، نظر شما درباره نیاز به 7 الی 8 لشکر زرهی کاملا درسته ، اما باید با توجه به شرایط موجود برنامه ریزی کنیم

بعد از تغییراتی که در ساختار لشکرها صورت گرفت و اونها رو به تیپ های تقریبا مستقل تبدیل کردن ، طبق نوشته های ویکی پدیا ، 10 تیپ زرهی و 6 تیپ مکانیزه داریم ، البته همین ها رو جمع کنیم به استعداد همان 5 لشکر خواهیم رسید

 

به نظر من از بین مواردی که گفتین ، یک مورد بسیار ضروری هست و اون هم تشکیل یک لشکر زرهی در مرکز کشور می باشد ، مثلا در کرمان یا یزد یا اصفهان که جلوی پیشروی دشمن احتمالی از جنوب و جنوب شرق و شرق را به سمت پایتخت مسدود کند ، مثلا میتوان تیپ های این لشکر رو در هر سه شهر مذکور مستقر کرد که یک سد دفاعی زرهی در مرکز کشور را ایجاد میکنند ، ترکیب این نیروی جدید با لشکر 88 زرهی زاهدان و لشکرهای زرهی 92 و 7 خوزستان و تیپ 37 مستقل شیراز میتونن جلوی پیشروی زمینی از جنوب شرق تا جنوب غرب رو گرفته و از عمق کشور و همچنین از پایتخت محافظت به عمل بیاورند ، در سایر مناطق کشور تهدید فوری وجود نداره که برای اون نیاز به تشکیل لشکر جدید باشد ، در مناطق غربی و شمال غرب به علت وجود رشته کوههای گسترده ، امکان تحرک زرهی خیلی پایین هست که هم برای ما و هم برای دشمنان این مشکل وجود داره و به همین دلیل مثلا در شمال غرب نیاز فوری به ایجاد لشکر زرهی نمی باشد ، بجای اون میتوان با تقویت لشکرهای غیر زرهی و مکانیزه موجود در این منطقه اونها رو برای نبرد مدرن در شرایط کوهستانی آماده کرد ، فقط موردی که وجود داره باید برای نوار شمالی کشور حداقل یک تیپ زرهی در مثلا آستارا تشکیل بشه که این تیپ در صورت وجود پشتیبانی مناسب میتونه در بخش بزرگی از قفقاز عملیات تک زرهی رو انجام بده ، در منطقه شمال شرق البته چند تیپ زرهی وجود داره و سطح تهدیدات هم در این منطقه به نسبت کمتر هست

 

ولی یک پیشنهادی که دارم اینه که برنامه ریزی بلند مدتی صورت بگیره تا اکثر لشکرهای پیاده تبدیل به لشکر مکانیزه با قابلیت تحرک بالا بشن ، بقاپذیری لشکرهای پیاده در جنگ های مدرن به شدت کاهش یافته مگر در جغرافیای خاص کوهستانی و جنگلی و ... که برای این موارد خاص میتوان در هر منطقه مورد نظر لشکرها یا تیپ های تخصصی رو ایجاد کرد ، در اینصورت دست لشکرهای زرهی برای عملیات های تخصصی بازتر خواهد بود و همپوشانی بوجود اومده بین نیروهای زرهی و مکانیزه ، بسیار بیشتر از همپوشانی حاصل از نیروهای زرهی و پیاده میباشد ، البته بجز موارد خاصی که گفته بشد

 

اما مشکل اصلی در حال حاضر 1- بحث منابع مالی و 2- بحث ظرفیت تولید داخلی یا خرید خارجی میباشد ، با توجه به شرایط روسیه در جنگ اوکراین و کمبود موجود در ارتش این کشور ، نمیتوان حداقل در طی چند سال فعلی روی خرید از این کشور حساب کرد ، هر چند پلتفرمی مثل تی14 آرماتا گزینه مطلوبی به نظر میرسد که گونه نفربر فوق سنگین تی15 را هم دارد و میتوان از این پلتفرم برای مواردی مثل خودروی سنگین فنی مهندسی ، توپخانه خودکششی ، پل گذار سنگین و خودروی فرماندهی خط مقدم هم استفاده کرد ، ولی برای این منظور یا باید امتیاز این پلتفرم و تکنولوژی های مربوطه رو خریداری و تولید داخل کنیم یا هم برای خرید از خارج باید یک بازه زمانی بلند مدتی در نظر بگیریم در حالی که بعضی تهدیدات کشور امکان دارد بصورت فوری ظاهر شوند و بروز یا عدم بروز تهدیدات علیه تمامیت ارضی یک چیزی مثل زلزله است که معمولا از قبل اطلاع نمی دهد و کاری هم به ایمن بودن یا نبودن ساخت و سازهای ما ندارد ! پس شرط عقل حکم میکنه که در حال حاضر از گزینه های قابل دسترس استفاده کنیم تا در آینده در صورت نیاز به سمت پلتفرم پیشرفته تری مثل تی14 هم حرکت کنیم. با این حساب در حال حاضر برای خرید داخلی یا خارجی گزینه های موجود عبارتند از ذوالفقار3 ، کرار ، وی تی4 ، وی تی5 که در این بین گویا پروژه ذوالفقار3 کنار گذاشته شده یا با سرعت خیلی کمی در حال پیگیری هست و ظرفیت تولیدی داخل به سمت پروژه کرار هدایت شده است ، در خرید خارجی هم تانک های وی تی4 و وی تی5 چینی گزینه خوبی هستن ولی در مقایسه با تی14 پلتفرم سبک تری محسوب میشن

 

یک مورد هم بگم ، درباره ترکیب یگان های زرهی ، هر گردان زرهی در کشورهای مختلف از تعداد مختلفی تانک تشکیل میشه ، از 31 الی 54 رو اطلاع دارم ، ولی در تیپ های لشکری تعداد کمتر از تیپ های مستقل می باشد ، به نظرم اگر در لشکر زرهی هر گردان رو 36 دستگاه در نظر بگیریم میتوان آن را به 3 گروهان 12 دستگاه و آن را هم به 4 گروهان 3 دستگاه تقسیم نمود ، در کنار اینها مکانیزه و توپخانه و ... هم اضافه میشه و یک گردان با تحرک و آتش بالا رو تشکیل میدن که فقط به تعداد تانک اشاره میکنم ، هر سه گردان تشکیل یک تیپ با 108 دستگاه و هر سه تیپ هم تشکیل یک لشکر با 324 دستگاه رو میدن ، میتوان یک گردان اضافه هم برای این لشکر در نظر گرفت که که زیر نظر مستقیم فرماندهی لشکر و برای پوشش مناطق اضطراری یا کمک به تیپ هایی که در درگیری سنگین قرار دارن اعزام بشه که بدین ترتیب هر لشکر 360 دستگاه تانک رو شامل میشه ، چنین لشکری به نسبت لشکرهای سنگین تری که حداقل 400 دستگاه و حداکثر 700 دستگاه تانک دارن از توان تحرک به مراتب بالاتری برخوردار خواهد بود

برای تیپ های مستقل هم میتوان هر گردان رو 45 دستگاه در نظر گرفت که با همان استاندارد به 3 گروهان تقسیم میشه ولی این گروهان بجای 4 گروه ، به 5 گروه 3 فروندی تقسیم خواهد شد ، در اینصورت این تیپ مستقل با 135 دستگاه تانک به اضافه یک گروهان مستقل زیر نظر مستقیم فرمانده تیپ که میشه 150 دستگاه ، از ظرفیت عملیاتی به مراتب بالاتری از تیپ های لشکری برخوردار خواهد بود و 41 درصد استعداد بیشتری از تیپ لشکری خواهد داشت و به نسبت یک لشکر زرهی که اشاره شد ، از استعداد 41 درصدی برخوردار خواهد بود که در موقعیت پدافندی میتواند با ضریب 1 به 3 (نیروی مهاجم باید 3 برابر نیروی مدافع باشد) در مقابل یک لشکر زرهی عملیات پدافندی انجام دهد.

 

با این ترکیب پیشنهادی ، برای 6 لشکر زرهی (5 لشکر موجود و 1 لشکر جدید) به 2160 دستگاه تانک احتیاج است ، که با احتساب حداقل 6 تیپ مستقل به 3060 دستگاه تانک میرسد ، اینکه این تعداد از چه مدلی باشند هم یک بحث مفصل است ، ولی نکته ای که وجود داره اینه که نیاز به تانک فقط در لشکرهای زرهی نمی باشد ، برای لشکرهای مکانیزه هم بایستی تعدادی تانک در نظر گرفته شود ، از این رو اگر برای هر لشکر مکانیزه تقریبا 100 تانک در نظر بگیریم ، برای 10 لشکر مکانیزه به 1000 دستگاه و برای 20 لشکر مکانیزه 2000 تانک لازم است که به آن 3000 دستگاه تانک های اصلی اضافه کنیم ، میتوان در کوتاه مدت و میان مدت برای کاهش هزینه ها ، تانک های موجود در لشکرهای زرهی رو به لشکرهای مکانیزه انتقال داد و از تانک های جدید فقط در لشکرهای زرهی استفاده کرد ، در اینصورت برای یک دوره زمانی نیازی به تهیه تانک جدید برای لشکرهای مکانیزه نمی باشد ، البته این در صورتی است که بخواهیم تعداد لشکرهای مکانیزه رو افزایش بدیم و لشکرهای پیاده رو به مکانیزه تبدیل کنیم.

 

سلام

اولا از ارسال تون استفاده کردم بحث هم تخصصی است و بنده وارد نیستم ولی عدد آخر که به آن رسیدید یعنی به چیزی در حدود 5000 تانک رسیدید که 3000 تا برای لشکرهای زرهی و 2000 تا برای مکانیزه. فکر نمی کنید عدد یک کم تند است. با مقایسه با زرهی کشورهای دیگر میگم. 5000 تا عدد بالایی است. اصولا ساختار نظامی ما هم تا حدی به روش های غیر کلاسیک تمایل دارد مثلا جنگ های نامنظم، پهبادی موشکی و نیروهای نیابتیو .... البته اخیرا ظاهرا تصمیم گرفته شده توان کلاسیک نظامی کشور بهبود پیدا کند. در کل 5000 تا عدد تندی به نظر میرسد. 

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
21 hours قبل , sasasasa گفت:

سلام

اولا از ارسال تون استفاده کردم بحث هم تخصصی است و بنده وارد نیستم ولی عدد آخر که به آن رسیدید یعنی به چیزی در حدود 5000 تانک رسیدید که 3000 تا برای لشکرهای زرهی و 2000 تا برای مکانیزه. فکر نمی کنید عدد یک کم تند است. با مقایسه با زرهی کشورهای دیگر میگم. 5000 تا عدد بالایی است. اصولا ساختار نظامی ما هم تا حدی به روش های غیر کلاسیک تمایل دارد مثلا جنگ های نامنظم، پهبادی موشکی و نیروهای نیابتیو .... البته اخیرا ظاهرا تصمیم گرفته شده توان کلاسیک نظامی کشور بهبود پیدا کند. در کل 5000 تا عدد تندی به نظر میرسد. 

 

سلام

خواهش میکنم ، البته منم در زمینه زرهی کمتر وارد مباحث میشم و دوستانی هستن که مطالعه تخصصی در این خصوص دارن ،

این ارقام رو هم بر اساس ضرب لشکرها و تیپ های مورد نیاز در تعداد تانک برای هر کدام بدست آوردم که ممکن هست با نیازسنجی متفاوتی به ارقام دیگری برسیم ، موردی که تعیین کننده هست در ابتدا دکترین نظامی و سپس استراتژی زمینی هست که طبق اون باید نیازسنجی لازم انجام بشه ، اینکه استراتژی تهاجمی داریم یا تدافعی یا ترکیبی و هدف از نیروی زمینی در جنگ چگونه تعریف شده است ؟ آیا قرار هست فقط به دفاع سرزمینی بپردازه که در این صورت باید نیازسنجی با توجه به جغرافیا و جمعیت و زیرساخت های هر منطقه طراحی بشه یا قرار هست در مناطق مرزی کشور مهاجم هم عملیات انجام بده که این حالت رو میتونیم استراتژی ترکیبی بنامیم یا هم یک استراتژی تهاجمی داریم که قرار هست ضمن دفاع سرزمینی و عملیات مرزی ، به عمق سرزمینی کشور دشمن هم وارد بشه و اقدام به پیشروی و تصرف و تثبیت مواضع مورد نیاز بکنه ؟

مسلما بحث کنونی ما مربوط به حالت تهاجمی نمی باشد چون نیاز به منابع مالی و زمانی زیادی دارد و نیز چنین سطحی از تهدیدات که برای خنثی سازی اون نیاز به پیشروی کلاسیک زمینی در کشوری همسایه باشد در حال حاضر حداقل در سطح جدی وجود ندارد ، اما به حالت ترکیبی باید کمابیش توجه کرد چرا که در بعضی مواقع لازم است در مناطق مرزی نزدیک به خودمون عملیات آفندی برای دفع تهدیدات مختلف رو انجام بدیم ، استراتژی تدافعی هم که باید در هر حالتی جزو برنامه ریزی باشد و حتی در صورت داشتن استراتژی هجومی ، زیربنای آن استراتژی تدافعی خواهد بود که می بایست در ابتدا بتواند تهاجم دشمن به کشور را متوقف کرده و در مرحله بعدی به سراغ عملیات های تهاجمی و آفندی رفت. به هر حال هیچ گاه نمی توان فقط در حالت آفندی قرار داشت و از استراتژی های حمله پیش دستانه و حمله پیش گیرانه هم همیشه نمی توان استفاده کرد و اجبارا در شرایطی خاص باید در ابتدای جنگ موضع دفاعی اتخاذ کرد.

امروز با توجه به شرایط موجود که تشکیل یک لشکر زرهی در مرکز کشور ضرورت ویژه دارد و همیشه باید برای بدترین سناریوهای ممکن برنامه ریزی داشته باشیم ، فرض کنید مانند شهریور 1320 همزمان از شمال و جنوب مورد تهاجم واقع شویم ؟ در این صورت نمی توان از تنها لشکر زرهی موجود در عمق کشور (لشکر 16 زرهی قزوین) انتظار داشت که منطقه ای بزرگ از کرمان تا اصفهان و از سمنان تا زنجان ، دفاع کند و همزمان برای دفاع از پایتخت هم نیرویی اختصاص دهد ! در کمترین حالت باید یک لشکر دومی در عمق کشور ایجاد بشه تا وظیفه دفاع از این منطقه بزرگ بین دو لشکر تقسیم شود. البته خوشبختانه با توجه به جغرافیای خاص کشور که کوهستانی است ، با توجه به مساحت کشور ، میتوان با همین 6 لشکر و 6 تیپ مورد نظر استراتژی دفاعی مناسبی را طراحی کرد ، اگر کشور ما مثل عراق یا عربستان تقریبا از عوارض زمینی بی بهره بود و از صحراها و دشت های وسیعی تشکیل شده بود ، در این صورت حتی با سه برابر این تعداد هم امکان طراحی استراتژی مناسبی وجود نداشت و اجبارا باید به سراغ استراتژی های سنگین زمینی میرفتیم و یک نیروی زمینی بالای یک میلیون نفری تشکیل میدادیم. ولی مساله دیگری هم وجود دارد ، در جغرافیای کوهستانی و نیمه کوهستانی بهترین نیرو از نوع مکانیزه و نیرو مخصوص است ، در صورت برخورداری کافی از لشکرهای مکانیزه و نیرو مخصوص به تعداد کافی میتوان جلوی هر تهاجمی رو حتی در سنگین ترین حالت هم در این جغرافیا سد کرد و بدترین حالت هم برای مهاجم این است که با تمرکز بر نیروی زرهی بخواهد از چنین جغرافیایی عبور کند که تبدیل به قتلگاه تانک هایش خواهد شد.

درباره این تعداد هم که گفتم ، درباره موجودی لشکرهای زرهی جای مانور زیادی وجود ندارد ، شاید بتوان تا 10 درصد از این تعداد کاهش داد ولی از نظر هزینه تفاوت چندانی بین 2700 و 3000 تانک وجود ندارد ، عامل تعیین کننده اصلی درباره چیدمان نیروی لشکرهای مکانیزه و نیز تعداد این لشکرها می باشد ، اگر کلا برای این نیروها تانک در نظر گرفته نشود !!! همان 3000 تانک مورد نیاز است ، اگر 10 لشکر مکانیزه و برای هر کدام 100 تانک در نظر بگیریم به عدد 4000 تانک خواهیم رسید و ... ولی این نکته رو هم در نظر بگیرین که تفاوت خیلی محسوسی بین یک تانک با یک نفربر و زرهپوش وجود ندارد ، تقریبا همین تعداد نفربر و زرهپوش برای لشکرهای مکانیزه هم لازم خواهد بود ، بسته به نوع نفربر ، هزینه آن از یک سوم تا دو سوم تانک می باشد ، حتی در انواع سنگین مانند تی15 تقریبا برابر با نمونه تانک خواهد بود ، به عبارتی دیگر ، در کنار تانک های مورد نیاز ، باید به نفربرها و زرهپوش ها هم توجه کنیم. همچنین به نیروهای توپخانه و ... هم باید توجه شود. در کل هزینه بازسازی و نوسازی کامل نیروی زمینی اگر بیشتر از نیروی هوایی نباشد ، کمتر هم نیست !

  • Like 3
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خودرو های زرهی پدافندی در ایران

 

این گونه خودرو های زرهی ابتدا برای حفاظت از واحد های زرهی در جنگ ساخته شدند ولی پس از مدتی به عنوان پدافند متحرک حفاظت از مکان های حساس نیز به کار گرفته شدند.نوع توپ دار حتی برای پشتیبانی آتش پیاده نظام نیز در جنگ ها استفاده شده است. 

 

توپ شیلکا

 

ایران حدود 50 عدد از این توپ ضد هوایی را خریداری کرده است. 

nody-bzy-pdfnd-hwyy-1630122886.jpg

 

توپ ZSU-57-2

 

ایران حدود 100 عدد از این توپ ضدهوایی را خریداری کرده است. 

1415801188_2.jpg

 

سامانه ی موشکی تور Tor

 

ایران حدود 29 عدد از آن را خریداری کرده است. این سامانه توان شلیک در حین حرکت ندارد اما میتواند در حین حرکت اهداف را رهگیری کند و میتواند در نیروی زمینی برای اهداف هوایی مهاجم به کار گرفته شود. 

13980714145652808185938810.jpg

 

__________________________

اگر بخواهیم زرهی قوی داشته باشیم باید شبیه سامانه ی تور و شیلکا بسازیم برای پدافند هوایی زرهی ها در جنگ که توانایی شلیک در حال حرکت هم داشته باشد. این ها برای مقابله با پهپادها و بالگرد ها و هواپیماهای پشتیبانی نزدیک که علیه زرهی فعالیت میکنند ضروری هست. 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 3
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خودرو های زرهی پدافندی چین و روسیه

این خودرو ها برای ایجاد پدافند هوایی کوتاه برد علیه خطرات هوایی ساخته شده اند و در نیروی زمینی چین و روسیه فعال هستند. 

 

چین:

 

توپ ضد هوایی موشک دار Type 95 SPAAA

1024px-Type_95_SPAAG_-_Beijing_Museum_1.

 

توپ ضد هوایی موشک دار Type 09 SPAAA

640px-PGZ-09_Self-propelled_Anti-Aircraf

 

روسیه :

 

توپ ضد هوایی موشک دار تانگوسکا

2008_Moscow_Victory_Day_Parade_-_9K22_Tu

 

توپ ضد هوایی موشک دار Pantsir-S1

Pantsir-S1_28tracked29_-_Engineering_Tec

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 2
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 توپ های صادراتی ایران

توپ های 155 میلیمتری و 122 میلیمتری هویتزر های خودکششی رعد 1 و رعد 2 ساخت ایران هست و برای صادرات گذاشته شده است:

Screenshot_20230505_214154_com_adobe_rea

Screenshot_20230505_214143_com_adobe_rea

همینطور توپ 125 میلیمتری تانک های تی 72 هم تولید داخل شده و برای صادرات گذاشته شده است:

Screenshot_20230505_214148_com_adobe_rea

 

جزئیات:

thumb_Screenshot_20230505_214143_com_ado

thumb_Screenshot_20230505_214148_com_ado

thumb_Screenshot_20230505_214154_com_ado

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 3
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تانک های تولید روسیه را با همان نام بازاریابی میکنند؟ و آیا تانک تی ۵۵ را کامل تولید می‌کنند در کنار تی ۷۲ ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, 41148 گفت:

تانک های تولید روسیه را با همان نام بازاریابی میکنند؟ و آیا تانک تی ۵۵ را کامل تولید می‌کنند در کنار تی ۷۲ ؟

سفیر۷۴ ویا تی۷۲ زد بیشتر تایپ۵۹ هستن تا تی۵۵!  که با توپ ۱۰۵م‌م و سامانه های آتش جدیدتر بروزرسانی شدن!

یسری بلوک زره واکنشی نامنظم هم‌روشون گذاشتن....

  • Like 4
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

طرح ارتقا و ساخت 800 تانک به روز در ایران

 

معاون وزیر دفاع در سال 97 از طرح بزرگ زرهی در ایران خبر داد:

 

"بحث ارتقا و تولید ۷۰۰ تا ۸۰۰ تانک در دستور کار است که بخش عمده‌ای از آن در صنایع دفاعی دورود انجام می‌شود"

 

پس از گذشت چند سال از این حرف، تانک های کرار در نسخه های گوناگون و تانک های چیفتن تحویل نیروهای زمینی سپاه و ارتش شده است که نشان میدهد این طرح ارتقا برای تانک های تی 72 و چیفتن بوده است.

 

هنوز بحث ساخت تانک جدید مشخص نشده است ولی احتمالا آن هم کرار هست چون قبلا زیرساخت های تولید و مونتاژ تی 72 را داشته ایم. 

 

 

ارتقای تانک تی 72 کرار :

Karrar_tank_thermal_2.jpg

ایران 526 تانک تی 72  دارد. اکثر آنان در ایران مونتاژ و ساخته شده اند و حدود 100 عدد نیز خریداری شده است. 

 

بحث مهم توانایی ساخت تی 72 جدید در ایران هست. طبق اطلاعات سایت وزارت دفاع توانایی تولید انبوه تی 72 در ایران وجود دارد ولی احتمالا چند قطعه ی آن را باید از روسیه خریداری کرد (مانند موتور تانک) و به نظر میتوان تولید تانک جدید کرار را در ایران انجام داد. 

 

ارتقای تانک چیفتن: 

Screenshot_20230411_154915.jpg

ایران حدود 950 تانک چیفتن خریداری کرد که حدود 900 عدد از آنان تانک رزمی بود. تخمین زده میشه حداقل 250 عدد از آنان در جنگ از بین رفت یا عراقی ها آن را غنیمت گرفتند. پس هنوز حدود 600 تانک چیفتن در ایران وجود دارد. 

 

تانک چیفتن در زمان جنگ توپ خوبی داشت ولی دارای زره ضعیفی بود و موتور افتضاح داشت به طوری که سربازان مجبور شدند تعداد زیادی از آنان را به خاطر خرابی موتور در خط مقدم رها کنند. 

 

طبق اطلاعات سایت وزارت دفاع یک به روز رسانی برای موتور و سیستم قدرت تانک در حال انجام هست. اورهال این تانک نیز با سرعت زیاد در حال انجام هست.

 

اگر سیستم الکترونیک و مخابرات تانک به روز شود (که کار سختی نیست) و زره جدید بر روی آن گذاشته شود به تانک مناسبی تبدیل میشود. و احتمالا به همین دلیل تعداد زیادی تانک چیفتن به تازگی اورهال شده است. 

 

منبع:

https://www.alef.ir/news/3970427068.html?show=amp

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 1
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , mehdipersian گفت:

 

 

یک گزارش به سبک همیشگی ! پر از ابهام و علامت سوال و تناقض ! 

 

«آن طور که معاون وزیر دفاع خبر داده، "ارتقا و تولید 700 تا 800 تانک" در دستور کار این وزارتخانه قرار دارد که بخش عمده‌ای از آن در صنایع زرهی دورود انجام خواهد شد.»

 

صنایع زرهی دورود دقیقا خط مونتاژ تانک های T-72S بود. در این خط تولید ارتقا کرار هم صورت می‌گرفت. پس به احتمال قوی آنچه در این مجموعه صورت میگیره مرتبط با همین تانک کرار و انشاقاتش هست. 

 

«به گفته‌ی رضا مظفری‌نیا، طبق این برنامه " سالانه 50 الی 60 تانک ساخته می‌شود و اعتبار خوبی برای آن گذاشته می‌شود چراکه نیاز شدید ارتش و سپاه است"

 

مهمترین بخش صحبت ها مربوط به تولید سالانه بودش. حالا واقعا ابهام اصلی هم همین جاست که کدام تانک؟! 

قبلاً این شائبه وجود داشت که تانک کرار در چند نسخه ارائه می‌شود. اول  نسخه های ارتقایی گوناگون و دوم تانک کرار تولید از نوع که خب تا این لحظه جز چند تصویر مبهم به چیز دیگری نمیشد استناد کرد. با توجه به علاقه مندی های گذشته نیروی زمینی ارتش به تی ۹۰ هیچ بعید نیست که ما با راه اندازی خط مونتاژ با کمک روس ها رو به رو باشیم که با برخی قطعات تولید ایرانی تا حد امکان ایرانیزه شده باشه.

 

 

1 hour قبل , mehdipersian گفت:

 

ارتقای تانک چیفتن: 

Screenshot_20230411_154915.jpg

 

 

جناب رضا مظفری نیا معاون صنعتی وزیر دفاع  هستند. ایشون آمار صنایع زرهی وزارت دفاع از جمله صنایع بنی هاشم دورود رو در اختیار دارند و احتمالا منظورشون از این برنامه ریزی ۸۰۰ تانک هم مربوط به همین صنایع باشه که همانطور بالا گفته شد مربوط به تانک کرار هستش.

تانک چیفتن در صنایع زرهرن ارتش ارتقا و بازسازی میشه. این مرکز یکی از صنایع نوسازی  زیر مجموعه نیروی زمینی ارتش است. ارتقا های این مجموعه از نظر منطقی و عقلانی خارج از حوزه مسئولیت های وزارت دفاع است...

  • Like 3
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, Navard گفت:

 

جناب رضا مظفری نیا معاون صنعتی وزیر دفاع  هستند. ایشون آمار صنایع زرهی وزارت دفاع از جمله صنایع بنی هاشم دورود رو در اختیار دارند و احتمالا منظورشون از این برنامه ریزی ۸۰۰ تانک هم مربوط به همین صنایع باشه که همانطور بالا گفته شد مربوط به تانک کرار هستش.

تانک چیفتن در صنایع زرهرن ارتش ارتقا و بازسازی میشه. این مرکز یکی از صنایع نوسازی  زیر مجموعه نیروی زمینی ارتش است. ارتقا های این مجموعه از نظر منطقی و عقلانی خارج از حوزه مسئولیت های وزارت دفاع است...

اگر دقت کنید حرف از "قسمت عمده" زده شده، یعنی اصل کار ساخت و به روز رسانی 800 تانک برای کرار هست ولی قسمت و یا قسمت های دیگه هم وجود دارد. 

 

خب سوال ایجاد می شود که غیر از تی 72 چه تانکی برای به روز رسانی هست؟ به گزینه های زرهی ایران باید دقت کنیم:

 

تعداد چیفتن ها مناسب هست (حدود 600 عدد)  که به روز رسانی آنها را به صرفه میکند و همچنین چیفتن بهتر از تانک های قدیمی تر ارتش(ام 47 و 48 و 60) هست. 

 گزینه ی دیگری مثل تی 55 ها هم داریم برای به روز رسانی ولی چون آنها یک بار به روز شدند (سفیر 74) بعید هست ابتدا به سراغ آنها برویم. گزینه تی 62 هم هست که انگار انبار شدند و تعدادشان هم کم هست که این گزینه هم کنار میرود. 

 

تنها گزینه ی منطقی می ماند چیفتن همچنین اگر به این رونمایی های چند سال گذشته ی نیروی زمینی ارتش دقت کنیم تنها چیفتن به تعداد زیاد اورهال شده و تحویل نیروی زمینی داده شده.

 

حتی در سایت محصولات صادراتی وزارت دفاع اگر دقت کنیم حرف از توانایی ساخت تی 72 و توانایی به روز رسانی چیفتن زده شده:

Screenshot_20230505_202929_com_adobe_rea

Screenshot_20230507_215434_com_adobe_rea

 

پس به احتمال بسیار زیاد قسمت دوم کار ساخت و به روز رسانی 800 تانک برای تانک های چیفتن هست. 

 

فقط میماند نسخه ی به روز شده چیفتن که تا الان دیده نشده. قطعا نباید فقط تعویض موتور و اورهال باشد. 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 2
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Amirali123
      از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی
      From the Iron Triangle to the Steel Hexagon
      قسمت اول
       

       
        نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب می‌آید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم می‌شدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری
       

       
         تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدان‌های نبرد در آینده پیچیده‌تر، متنوع‌تر، پرسرعت‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازه‌ی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازه‌ها و وزن‌های مختلف متناسب با نقش‌های گوناگون تولید می‌شوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را می‌طلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتش‌های جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند.
       
      مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر می‌گذارند:
      ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیری‌ها با تروریست‌ها و شبه‌نظامی‌ها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد.
      اجماع فزاینده‌ای در مورد عملیات‌های آینده وجود دارد که عمدتاً در محیط‌های شهری خواهند بود.
      نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه )
      تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافته‌اند که باید به آن‌ها پاسخ داده شود.
       

       
      تعادل میان شش عنصر زرهی نوین
        باید تعادلی بین تمام عناصر شش‌ضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسک‌های مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویت‌ها کجا قرار دارند. محیط‌های شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است.
       
       
      حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روش‌های جدیدی به آن پرداخته می‌شود و مانند گذشته به معنای زره ضخیم‌تر نیست. زره‌های ماژولار برای مقابله با موشک‌های ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان می‌دهد. با این حال، سه‌گانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهم‌ترین عناصر هستند. دراموند می‌گوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن می‌سازند و به خدمه این امکان را می‌دهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند.
       
        یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه می‌دهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راه‌های کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکه‌هایی بین واحدها در حوزه‌های زمینی، دریایی و هوایی ایجاد می‌شود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره می‌شود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد)
       
        بخش بعدی شش‌ضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهره‌وری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
       
        آخرین عنصر شش‌ضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریت‌های مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راه‌ها برای دستیابی به این امر است.
       
        اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید.
       
       
      ادامه دارد ...
       
      صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و  http://www.military.ir/ مجاز است
      منبع در اخرین پست قرار میگیرد
      دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید
       
      پایان قسمت اول ...
    • توسط End
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط bmyazdani
      تانک رزمی چلنجر 2


      Challenger 2 Main Battle Tank


      تانک چنلجر2 جدید ترین تانک زراد خانه ارتش انگلستان بحساب می آید که جایگزین سری تانک های چلنجر1 این کشور شده است.زره چابهام نسل جدید این تانک شهرت فراوانی دارد و در نتیجه مقاومت زیاد این زره، این تانک لقب مقاوم ترین تانک ناتو را یدک می کشد. تانک چلنجر2 علاوه بر ارتش انگلستان در ارتش عمان نیز عملیاتی است.
      طراحی و ساخت تانک چلنجر نخستین بار توسط کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان (ROF) انجام شد.
      طراحی تانک چلنجر نتیجه سفارشی از سوی ایران برای ساخت نمونه ی بهسازی شده ای از تانک چیفتن با نام پروژه ی شیر ایران بود. پس از درخواست ایران مبنی بر ساخت تانکی پیشرفته مشابه تانک چیفتن که در ارتش آن کشور در حال خدمت بود، کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان کار ساخت تانک را بصورت دو پروژه مجزا با مشخصه های FV4030/2(شیر1) و 4030/3(شیر2) آغاز کرد.اما در پی سقوط رژیم شاهنشاهی ایران عملاٌ سفارش ساخت این تانک از سوی ایران منتفی گردید. ظاهراٌ روند ساخت تانک جدید متوقف شده و پایان یافته بود ولی بعد ها وقایعی به وقوع پیوست که روند ساخت تانک را مجدداٌ احیا نمود.پس توقف پروژه ی مشترک تانک MBT-70 بعلت مشکلات مالی، ارتش انگلستان که به نتایج این پروژه بسیار امیدوار بود تصمیم گرفت تا پروژه تانک شیر ایران را از کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی خریداری کند و آن را به عنوان گزینه ی اصلی خود برای ساخت یک تانک رزمی جدید ادامه دهد. با خرید این پروژه از سوی ارتش انگلستان این پروژه به پروژه چلنجر تغییر نام داد.
      تانک چلنجر1 دارای یک طراحی انقلابی بود که در آن از جدیدترین فناوری های نظامی عصر خود استفاده شده بود. یکی از معروفترین این فناوری ها زره چابهام بود که حفاظت به مراتب بیشتر از دیگر تانک ها به تانک چلنجر می بخشید. این زره هموژن نورد خورده (RHA) که ساختار آن بسیار پیچیده و محرمانه بود آنقدر پر قدرت بود که بعد از آن بعنوان استانداردی برای سنجش مقاومت زره دیگر تانک ها استفاده گردید. لازم به ذکر است که این زره در پروژه های دیگری همچون تانک آبرامز ایالات متحده نیز به کار گرفته شد که این امر توانایی بالای آن را ثابت می کند. اما زره خوب بتنهایی عامل برتری یک تانک رزمی به حساب نمی آید. این ادعا در مورد تانک چلنجر دقیقاٌ به اثبات رسید. در سال 1987 میلادی و طی رقابت زرهی اترش کانادا برای خریداری یک تانک زرمی جدید، تانک چلنجر در مقایسه با دیگر رقبای غربی اش آنچنان عملکرد وحشتناکی از خود بجا گذاشت که ارتش انگلستان نیاز خود را به یک تانک رزمی جدید را مطرح کرد. طی مراحل سنجش تانکهای رزمی شرکت کننده در مناقصه، تانک چلنجر1 در بین دیگر تانک های شرکت کننده بیشترین اصابت مستقیم در اثر گلوله ی دشمن را ثبت کرد که این امر مصیبت بار بود.این نقص به همراه سیستم های کنترل آتش و هدف یابهای ضعیف تانک باعث شد تا این تانک در بین دیگر رقابایش کند ترین سرعت آتش را داشته باشد.بدین ترتیب تانک چلنجر1 در انتهای جدول رده بندی تانک های رزمی شرکت کننده قرار گرفت. بعلت این حضور ضعیف، پیشنهاد ها به سوی بکار گیری ویژگی های منحصر به فرد تانکهای آبرامز ایالات متحده،لکلرک فرانسه و لئوپارد2 آلمان منعطف شد. سر انجام بخش طراحی سیستم های دفاعی شرکت ویکرز طراحی جدیدی از تانک را با نام چلنجر برگزید.اگرچه نام تانک جدید مشابه تانک قبلی بود ولی این تانک تنها چهار درصد با تانک قبلی وجه تشابه داشت و 150 مورد عملیات بهسازی بر روی آن انجام گرفته بود.
      علیرغم همه ی این مشکلات تانک چلنجر1 در نبردهایی همچون جنگ خلیج فارس و نبردهای بالکان بکار گرفته شد و عملکرد قابل قبولی در مقابل نمونه تانک های بلوک شرق از خود بر جای گذاشت. طی جنگ خلیج فارس 180 دستگاه تانک چلنجر1 به عربستان سعودی منتقل شد و در خطوط مقدم نبرد بکار گرفته شد. مقامات ارتش انگلستان ادعا کرده اند که واحدهای زرهی ارتش انگلستان توانسته اند تا 300 دستگاه خودروهای زرهی عراقی را بدون آسیب دیدگی حتی یک تانک چلنجر1 نابود نمایند.همچنین تانک چلنجر1 طی جنگ خلیج فارس از خود رکوردی بر جای گذاشت که در تاریخ نظامی تانکهای رزمی بی نظیر بوده است. این تانک موفق شد تا از فاصله چهار هزار متری یک دستگاه تانک عراقی را هدف قرار داده و منهدم نماید. لازم به ذکر است که تانک چلنجر1 در راستای ماموریت صلح بانی در بوسنی نیز بکار گرفته شده است. از سال 1998 روند جایگزینی تانک چلنجر1 با مدل بهسازی شده ی آن یعنی چلنجر2 آغاز گردید و تا سال 2002 میلادی به اتمام رسید.

      روند طراحی تانک چلنجر2 در آگوست 1989 میلادی به اتمام رسید و در فوریه سال 1990، اولین نمونه آزمایشی آن تکمیل گردید. در این نمونه ی آزمایشی ، از جدید ترین فناوری آنزمان استفاده شده بود.در اوایل آگوست سال 1990 هفت دستگاه نمونه آزمایشی و پس از آن دو دستگاه دیگر آماده گرید.از نه دستگاه نمونه آزمایشی، هفت دستگاه آن در لیدز و دو دستگاه دیگر در نیوکاسل ساخته شدند. همچنین یک برجک اضافی در لیدز ساخته شد تا از آن برای آزمایشات شلیک و اثر برخورد گلوله ی دشمن بر روی زره استفاده شود. این نمونه های آزمایشی از جهاتی با یکدیگر تفاوت داشتند ولی در همه ی آنها 156 مورد بهینه سازی انجام شده بود.عملیات بهسازی طوری طرح ریزی شده بود تا امکان انجام برخی از این بهسازی ها بر روی تانکهای چلنجر1 در محلهای نگهداری آنها امکانپذیر باشد.

      شرکت سیستمهای دفاعی ویکرز که در آنزمان مسئولیت پروژه را بر عهده داشت در سپتامبر سال 1990 تانک چلنجر2 را در معرض نمایش گذاشت. (لازم به ذکر است که بعد ها سرکت بی ای ایی سیستمز با خریداری شرکت ویکرز مسئولیت پروژه راعهده دار شد).

      پس از بررسی های انجام شده از سوی ارتش سلطنتی انگلستان این تانک برای خدمت در ارتش مناسب تشخیص داده شد. در ژوئن سال 1991 میلادی دولت انگلستان درخواست خرید 127 دستگاه تانک چلنجر 2و 13 دستگاه تانک آموزشی به ارزش 520 میلیون پوند را ارائه کرد.در سال 1993 تولید تانک در کارخانجات ویکرز در لیدز آغاز شد و اولین مرحله ی سفارش در جولای سال 1994 آماده تحویل گردید. در 16می سال 1994 ارتش انگستان آزمایشات تکمیلی تانک چلنجر2 را آغاز کرد. پس از اتمام آزمایشات متفاوت مقامات ارتش از عملکرد تانک ابراز رضایت کردند.در جولای سال 1994 وزارت دفاع انگلستان سفارش دیگری را برای خرید تانک ارائه کرد. این سفارش که ارزش آن بالغ بر یک میلیارد و دویست میلیون پوند بود شامل 259 دستگاه تانک چلنجر2،نه دستگاه آموزشی بعلاوه ی پشتیبانی آموزشی و لجستیکی میشد.فرآیند تولید از همان سال آغاز شد.
      تولید تانک در کارخانجات لیدز تا سال 1999 به اتمام رسید ولی کار تولید در نیوکاسل همچنان ادامه پیدا کرد تا آنکه در سال 2002 آخرین سری از تانکهای تولید شده نیز به ارتش انگلستان تحویل داده شد.در سال 1993 سلطان نشین عمان هجده دستگاه تانک چلنجر2 را سفارش داد و در سال 1997 سفارش خدید بیست دستگاه تانک دیگر را ارائه کرد. ارزش این معاله 240 میلیون پوند برآورد شده است.


      در سال 1999 وزارت دفاع انگلستان تایید کرد که تانک چلنجر2 توانسته است طی سخت ترین آزمایشات مطابق شرایط میدان نترد بهتر از هرتانک دیگری در سراسر جهان به اهداف مورد نظر دست یابد.با این حال برخی از کارشناسان مسائل نظامی معتقد بودند که این ادعا بیشتر بمنظور بازاریابی برای فروش تانک مطرح شده است. با روشن شدن جزئیات بیشتری از این آزمایشات، توانمندیهای تانک چلنجر2 بر همه گان آشکار گردید و از آن بعنوان یکی از بهترین تانکخای رزمی تام برده شد.

      جزئیات از این قرار بود:
      یک اسکادران مرکب از از دوازده دستگاه تانک چلنجر2 که خدمه ی آنها گلچینی از بهترین و با تجربه ترین پرسنل ارتش انگلیس بودند، موفق شدند تا آزمایشات زرهی تکمیلی واحدها موسوم بهATDU را با موفقیت به اتمام برساند.این اسکادران با پوشش دادن 5040 کیاومتر طی 84 نبرد شبیه سازی شده و شلیک 2856 گلوله از انواع مختلف مهمات 120 میللیمتری و 84000 گلوله ی کالیبر 7.62 میلیمتری مسلسل کار خود را به اتمام رساند. هر روز نبرد شبیه سازیس شده 33 کیلومتر پیشروی در زمینهای ناهموار، 27 کیلومتر حرکت در سطوح جاده ای و شلیک 34 گلوله ی توپ 120 میلیمتری و 1000 گلوله مسلسل موازی با توپ اصلی را شامل میشد.

      این آزمایشات اعتبار از دست رفته ی تانک چلنجر را به آن بازگرداند ولی با این حال در بازار فروش جهانی توفیق چندانی نصیب تانک نشد.علیرغم آزمایش تانک توسط کشورهای قطر ، عربستان سعودی و یونان هیچکدام از انی کشورها تمایلی به خرید تانک چلنجر2 از خود نشان ندادند. علت این امر رقابت فشرده در بازار جهانی و حضور رقبای سرسختی همچون سری تانکهای ابرامز ، لئوپارد2 ولکلرک بود. بدین ترتیب عمان به عنوان تنها مشتری خارجی تانک چلنجر2 باقی ماند و آخرین سری از سفارشات عمان در سال 2001 میلادی به ارتش آن کشور تحویل داده شد.

      بدنه تانک چلنجر2 از سه بخش تشکیل شده است: اتاقک راننده که در جلوی بدنه قرار دارد، بخش فرماندهی و کنترل که در برجک قرار گرفته و بخش موتور که در انتهای بدنه قرار دارد.بدنه و قطعات موتوری تانک چلنجر1 در تانک چلنجر2 نیز مورد استفاده قرار گرفته است که علت آن کارایی بالای آنها بوده اما برجک تانک کاملاٌ از طراحی تازه ای بهره می برد و با تانک قبلی تفاوت دارد.برجک تانک به زره چابهام نسل دوم مجهز شده است. این زره از ساختار محرمانه ای مرکب از لایه های سرامیک مخلوط در داخل زره فولادی تشکیل شده است و به آن زره ساندویچی نیز گفته می شود.این زره جدید به شدت مقاوم است و در مقابل سلاحهای هدایت شونده ی ضد تانک (ATGM) و مهمات انفجاری شدید ضد تانک (HEAT) که به خرجهای شکلدار مجهزند، از تانک مخوبی محافظت مینماید. علاوه بر تانک چلنجر، در تانک ابرامز ایالات متحده نیز ازفناوری این نوع زره استفاده شده است.برجک تانک توسط یک سیستم گرداننده الکتریکی حرکت میکند و در آن از سیستم الکترو هیدرولیکی استفاده نشده است.
      تانک چهار نفر خدمه دادر که عبارتند از:فرمانده، راننده، توپچی، و گلوله گذار.علت استفاده از چهار نفر،بالا بردن قابلیتهای رزمی و توان درگیری بیست و چهار ساعته تانک بوده است زیرا در اینگونه ماموریتهای سنگین تعداد نفرات تاثیر گذار خواهد بود (لازم به ذکر است که تانکهایی همچون لکرک یا T-72 از سه خدمه استفاده می کنند که این امر موجب افزایش خستگی روحی و جسمی نفرات در ماموریتهای طولانی خوهد شد).

      اتاقک راننده به یک پریسکوچ غیر فعال (PDP) مجهز اشت. این پریسکوچ از یک سیستم تقویت کننده تصاویر بهره میبرد در نتیجه حرکت در شب برای راننده امکان پذیر شده است. در نتیجه استفاده از این سیستم ها تانک میتواند در شب با سرعتی معدل سرعت روز خود حرکت کند و از وسایل روشنایی خارجی نیز استفاده ننماید.
      جایگاه فرمانده ی تانک که در سمت راست برجک واقع شده به هشت عدد پریسکوپ با قابلیت پوشش 260 درجه ای مجهز است. در زیر هر پریسکوچ کلید قرمز رنگی تعبیه شده است که در صورت فشار دادن آن برجک به سرعت با پریسکوپ هم سو خواهد شد.فرمانده تانک به یک هدف یاب متعادل با میدان دید وسیع به نام
      VS580-10 مجهز می باشد یک مسافت یاب لیزری نیز در آن تعبیه شده است.این هدفیاب قادر است تا دامنه +35 الی -35 درجه عمودی را پوشش دهد. کار طراحی و ساخت این هدف یاب را شرکت ساژم بر عهده داشته است.
      جایگاه توپچی که در جلوی فرمانده قرار دارد به یک سیستم تصویر ساز حرارتی مجهز است که شرکت تیلز اپتروسیس سازنده ای آن است. این سیستم که از حسگر UKTICM2 استفاده مینماید امکان دید در شب را برای توپچی فراهم کرده است. تصویر حرارتی با بزرگنمایی 4 الی 11.5 برابر در هدفیاب ها و نیز نمایشگرهای دیجیتالی فرمانده و توپچی تانک قابل رویت است.
      توپچی تانک به یک هدفیاب اصلی متعادل مجهز است که از یک مجرای نشانه روی بصری، یک مسافت یاب لیزری چهار هرتزی با دقتی در حدود 5 متر و بردی بین 200 الی 10000 مترو همچنین یک صفحه نمایش تشکیل شده است.کار طراحی این هدفیاب نیز توسط شرکت تلیز اپتروسیس انجام شده است.علاوه بر هدفیاب اصلی، تانک به یک هدفیاب فرعی نیز مجهز است که بصورت موازی با توپ نصب شده است تا در صورت نیاز توسط توپچی مورد استفاده قرار گیرد.خدمه گلوله گذار نیز به یک پریسکوپ روزانه مجهز است و در صورت نیاز می تواند از آن استفاده نماید.

      تانک چلنجر2 به یک سیستم کنترل آتش دیجیتالی ساخت شرکت جنرال داینامیکس کانادا(سابقا شرکت کامپیوتیگ دیوایسس) مجهز است.این سیستم از یک کامپیوتر تشکیل شده که بصورت خودکار محاسبات مربوط به فرآیند شلیک را انجام می دهد.سیستم کنترل آتش تانک قادر است تا شش هدف متفاوت را بصورت یکجا ردیابی کند. تانک های چلنجر2 ارتش انگمستان به یک سیستم کاربردی اطلاعات میدان نبرد (PBISA) مجهز شده اند که شرکت جنرال داینامیکس انگلستان کار طراحی آنرا بر عهده داشته است.این سیستم برای جمع آوری از دیگر تانک ها به منظور هماهنگی بیشتر و گرفتن دستورات لازم از ستاد فرماندهی مرکزی بکار میرود.اطلاعات این سیستم پس از پردازش کامپیوتری در نمایشگرهای فرمانده و راننده تانک به نمایش در می آید تا آخرین اطلاعات صحنه نبرد و آرایش نیروهای خودی یا دشمن را در اختیار آنها قرار دهد. همچنین برای تانکهای ارتش انگلستان یک سیستم تاکتیکی ارتباطات دیجیتالی به نام بومن (کماندار) در نظر گرفته شده که علاوه بر امکانپذیر کردن ارتباطات امن، به طور خودکار موقعیت جغرافیایی تانک را نیز نمایش می دهد تانکهای چلنجر2 ارتش انگلستان که در عراق خدمت می کنند در سال 2006 به این سیستم مجهز شدند.

      سلاح اصلی تانک چلنجر2 را یک توپ 120 میلیمتری خاندار بنام ال-30 تشکیل میدهد که از فولاد تصفیه شده ESR ساخته شده است. این نوع فولاد جزو مرغوبترین انواع فولاد در جهان بحساب می آید و استحکام بسیار بالایی دارد.این توپ به یک روکش عایق حرارت، یک سیستم مرجع نصب شده در دهانه لوله و همچنین یک سیستم تخلیه کننده دود مجهز است.

      سطح داخلی توپ ال-30 با روکشی از فلز کروم پوشیده شده تا ساختاری محکمتر و سطحی نرم تر به آن ببخشد.
      این روکش باعث می شود تا گلوله سایش کمتری با سطح لوله داشته باشد، دقت بیشتری پیدا کند، سرعت آن افرایش یابد و در نتیجه قدرت نفوذ آن بالاتر برود.توپ ال-30 دارای زاویه حرکت عمودی 10- الی 20+ درجه است و از آنجا که برجک تانک قابلیت حرکت 360 درجه ای دارد، توپنیز دارای زاویه گردش 360 درجه ای است و از یک سیستم کنترل و تثبیت کننده برقی استفاده مینماید.این توپ تفریباٌ با تمامی مهمات های فعلی 120 میلیمتری سازگار می باشد و می تواند گلوله های ثاقب ضد زره APFSDS-T مجهز به میله ی نفوذ کننده از جنس اورانیوم ضعیف شده ، گلوله های دودزا و انواع دیگری از گلوله های دیگری از جنس اورانیوم ضعیف شده نیز شلیک نماید از جمله چارم-1(CHARM-1) و چارم-3 (CHARM-3) که جزو مهمات اصلی تانک بحساب می آیند.در سال 2004 میلادی بخش سیستمهای زمینی شرکت بی ای ایی سیستمز طبق قراردادی متعهد شد تا تانکهای چلنجر2 ارتش انگلیس را به یک توپ 120 میلیمتری بدون خان مجهز کند.دین ترتیب تانکهای چلنجر2 ارتش انگلستان به توپ بسیار معروف و پر قدرت ال-55 ساخت شرکت راین متال آلمان مجهز شدند.این توپ که یکی از بهترین و قابل اعتماد ترین سلاحهای جهان بشمار می آید تاکنون بر روی سری تانکهای ابرامز ایالات متحده و ائوپارد2آ6 آلمان نصب گردیده است. این توپ قدرتمند از ژانویه سال 2006 تاکنون مضغول گذراندن مراحل آزمایشی بر روی تانک چلنجر2 می باشد.
      علاوه بر توپ اصلی تانک به یک مسلسل کالیبر 7.62 موازی با توپ و یک مسلسل GPMGL37A کالیبر 7.62 بر روی برجک برای دفاع هوایی مجهز میباشد.
      موتور تانک یک موتور دیزلی دوازده سیلندر پرکینز کاترپیلار با نام CV12 می باشد که 1200 اسب توان تولید میکند. همچنین تانک چلنجر2 به یک سیستم تعوض دنده ی اتوماتیک به نام TN54 مجهز است که شش دنده ی جلو و دو دنده ی عقب دارد.حداکثر سرعت جاده این تانک 59 کیلومتر بر ساعت و حداکثر سرعت آن در مناطق ناهموار 40 کیلومتر بر ساعت است.برد عملیاتی تانک نیز 450 کیلومتر در حالت معمول و 250 کیلومتر در مناطق ناهموار میباشد.
      لازم به ذکر است که مدل صادراتی تانک چلنجر2 به یک موتور دیزلی جدید به نام MTUMT883 مجهز شده است که به آن قدرتی معادل 1500 اسب میدهد. حجم کم این موتور باعث میشود که فضای بیشتری برای دخیره سوخت بوجود بیاید که این امر باعث افزایش برد عملیاتی تانک تا شعاع 550 کیلومتری شده است.

      تانک چلنجر2 به یک سیستم حفاظتی شیمیایی- میکروبی-هسته ای (ش م ه) مجهز است که از خدمه تانک در برابر عوامل غیر متعارف حفاظت می کند.سیستمهای الکترونیکی تانک نیز در برابر امواج الکترومغناطیس ناشی از انفجارات هسته ای مقاوم هستند. این خصوصیات باعث شده است تا تانک برای نبردهای غیر متعارف نیز آمادگی داشته باشد.قابل ذکر است که تانک چلنجر2 یکی از معدود تانکهایی است که از فناوری پننهانکاری استفاده مینماید. شکل خاص بدنه و برجک باعث گردیده تا اثر راداری تانک به حداقل برسد.
      علیرغم عدم شهرت زیاد تانک چلنجر این تانک واقعاٌ یکی از بهترین تانکهای امروز جهان است.زره مستحکم، قدرت آتش خوب ، قابلیت تحرک مناسب و ایمنی بالا از تانک چلنجر2 تانکی مناسب و قابل اطمینان ساخته است که توانمدندی هایش را در عرصه نبرد و نه روی کاغذ به اثبات میرساند.

      مشخصات تانک رزمی چلنجر 2
      خدمه : 4 نفر
      جرم کلی تانک : 62500 کیلو گرم
      طول بدنه تانک :8،3 متر
      عرض تانک : 3،5 متر
      ارتفاع تانک از سطح زمین : 2،5 متر

      جنگ افزار های موجود روی تانک : یک توپ 120 میلیمتری + یک مسلسل 7،62 میلیمتری موازی با توپ + یک مسلسل با کالیبر 7،62 نصب شده روی برجک
      ظرفیت گلوله توپ : 50 گلوله از انواع مختلف
      ظرفیت گلوله مسلسل : 4000 گلوله
      قابلیت دید در شب : دارد
      قابلیت شلیک در حین حرکت : دارد
      موتور : CV12 دیزلی با 1200 اسب بخار قدرت
      حداکثر سرعت : 59 کیلومتر بر ساعت : جاده ای -- 40 کیلو متر بر ساعت : غیر جاده ای
      حداکثر برد عملیاتی : 250 الی 450 کیلومتر
      سیستم استتار : بهمراه دو سری پنج تایی نارجک دودزا، تخلیه کننده دود از اگزوز ال-8

      منبع : ماهنامه جنگ افزار شماره 29
    • توسط RezaKiani
      شاید برخی گمان کنند که سیر تکامل ادوات زرهی به انتها رسیده است اما پدیدآمدن جنگهای جدید نیاز به ادوات زرهی جدیدی را آشکار ساخته است. در این میان، روسیه به عنوان میراث دار شوروی سابق هنوز هم در عرصه زرهی از کشورهای پیشتاز جهان به حساب می آید. "بی ام پی-تی" از جدیدترین محصولات زرهی روسها است. این تانک خود تانکی است که برای پشتیبانی از دیگر تانکها طراحی شده است و نظامیان روسی آن را به نام ترمیناتور یا نابودگر می شناسند.
      پیش زمینه تاریخی
      پس از فروپاشی شوروی سابق ارتش روسیه دوران خوشی را از سرنگذراند. روسها که به تازگی از باتلاق جنگ افغانستان نجات یافته بودند هنوز به جمع بندی تجربیات جنگ افغانستان نپرداخته بودند که درگیر جنگی با همان ویژگی ها اما اینبار درخاک خود شدند. مسلمانان چچن سالها بر علیه سلطه روسها جنگیده بودند و هیچگاه حکمفرمایی روسها را بر خود قبول نکرده بودند. آنها اینبار هم از فرصت سیاسی بوجود آمده استفاده کردند تا استقلال خود را بازپس گیرند. نتیجه این درگیریها، نبردهای چریکی بود که تا امروز ادامه یافته و گاه به عملیات تروریستی و انتحاری منجر شده اند.
      در طی جنگ اول چچن نیرویهای روسی تلفات زیادی را در نبردهای خیابانی در برابر ستیزه جویان چچن متحمل شدند. علت این تلفات ضعف تکنولوژیکی روسها نبود بلکه ماهیت نبردهای شهری چنین تلفاتی را اقتضا می کرد. تجربیات جنگهای شهری برای روسها روشن ساخت که در اینگونه درگیریها نیاز به خودروهای زرهی خاصی است که بتواند در هنگام درگیر شدن با تیمهای ضدزرهی حریف به کمک نیروهای اصلی بیایند. روسها در جنگ با شورشیان به صورت موقت از توپهای ضدهوایی خودکششی موجود در زرادخانه خود استفاده کردند. اما این توپهای خودکششی نه دارای حفاظت کافی بودند و نه قدرت جابجایی یک تانک معمولی را داشتند. از این رو، روسها به این فکر افتادند که با استفاده از بدنه یک تانک معمولی یک خودرو زرهی جدید بسازند که مانند یک تانک -و یا حتی بهتر از یک تانک- حفاظت شود و بتواند از پس پیاده نظام مسلح به موشکهای ضدتانک بربیاید. نتیجه این طراحی، تانک جدید بی ام پی-تی بود.
      در سال 1997 نفربرزرهی سنگین بی تی آر-تی در نمایشگاه نظامی اومسک به نمایش گذاشته شد. این نفربر روی بدنه تانک تی-55 ساخته شده بود. اما اینبار طراحان روسی تصمیم گرفتند خودرو زرهی جدید خود را بر پایه تانک تی-72 بسازند. بی ام پی-تی اولین بار در دومین نمایشگاه تجهیزات نظامی اورال به نمایش گذاشته شد. از چگونگی وضعیت خدمتی بی ام پی-تی اطلاع دقیقی در دست نیست اما احتمال دارد که از سال 2005 به تدریج آنها را وارد نیروهای مسلح روسیه کرده باشند.
      تاکتیک
      در نبردهای شهری 2 دستگاه بی ام پی-تی وظیفه حفاظت از 1 دستگاه تانک را برعهده دارند در صورتی که در مناطق روستایی این نسبت برعکس می شود و برای حفاظت از 2 دستگاه تانک از 1 دستگاه بی ام پی-تی استفاده می شود. این نسبت به دلیل پیچیدگی های جنگ شهری و نیاز به جنگ افزارهای ضدنفر با تحرک بالا به دست آمده است. در این درگیریها ممکن است که یک خودرو به صورت همزمان با چندین هدف و در چند ارتفاع مختلف درگیر شود. وجود چنین خودرویی فشار وارد شده بر تانکها در جنگهای شهری را کاهش می دهد و تانکها می توانند بر هدف اصلی -که جنگ با تانکها و دیگر اهداف سخت یا پشتیبانی از پیاده نظام- متمرکز شوند.
      بکارگیری این تانکهای جدید می تواند باعث تغییراتی در تاکتیکهای زرهی در جنگهای شهری شود و تاثیر واحدهای زرهی را در این نبردها به صورت معنی داری افزایش دهد.



      بدنه و موتور
      از مشخصه های بارز تانکهای سری تی-72 و نسلهایی که از تی-72 الگو گرفتند ارتفاع کم تانک بود. ارتفاع کم به معنی قابلیت بقای بیشتر در محیطهای خطرناک جنگی است. این ارتفاع در بی ام پی-تی بازهم کمتر شده و برجک جدید این تانک به قدری کوچک و جمع و جور طراحی شده است که هدف قراردادن آن اگر غیرممکن نباشد بسیار مشکل است.
      بی ام پی-تی بر روی بدنه تانک معروف تی-72 ساخته شده است. قسمت پشتی جایگاه راننده را کمی بالاتر آورده اند تا فضای داخلی تانک برای نصب برجک جدید و تجهیزات مربوط به آن بیشتر شود.
      موتور اصلی بی ام پی-تی یک موتور دیزل دوگانه سوز است که می تواند 1000 اسب بخار نیرو برای به حرکت درآوردن تانک تهیه کند. ممکن است در آینده موتورهای جدید وی-99 با قدرت 1200 اسب بخار نیز برای نصب بر روی آن درنظر گرفته شود. تی-72 استاندارد با 44.5 تن وزن دارای موتوری به قدرت 840 اسب بخار بود. وزن بی ام پی-تی تا 47 تن افزایش یافته ولی با توجه به موتور قوی تر از تحرک تانک کاسته نشده است.
      می توان یک موتور کمکی نیز بر روی بی ام پی-تی نصب کرد تا هنگامی که موتور اصلی آسیب دید و از کارافتاد خدمه برای تهیه برق تجهیزات و تسلیحات داخل تانک از آن استفاده کنند.
      بی ام پی-تی به یک تیغه برای درست کردن خاکریز مجهز شده و می توان آن را به یک خیش مخصوص ضدمین نیز مجهز کرد.



      تسلیحات و تجهیزات
      برجک جدید طراحی شده برای بی ام پی-تی به دو توپ 30 میلیمتری 2آ42 مسلح شده است که می توانند با نواخت 600گلوله در دقیقه شلیک کنند. خزانه این توپها 900 گلوله آماده شلیک را در خود جای داده است. توپهای 2آ42 می توانند طیف وسیعی از انواع گلوله را شلیک کنند. یک قبضه مسلسل 7.62 به صورت هم محور با توپها نصب شده است.
      علاوه بر توپ اصلی در دو طرف برجک 4 موشک انداز ضدتانک برای شلیک موشکهای هدایت شونده آتکا-تی نصب شده تا حفاظت بی ام پی-تی در برابر ادوات زرهی سنگین تر تامین شود. این موشک توسط پرتوهای لیزری هدایت می شود و از کلاهکهای مختلفی استفاده می کند که بعضی از آنها توانایی نفوذ در انواع زره فعال و غیرفعال را دارند. سیستم هدایت لیزری این موشکها به گونه ای طراحی شده است که مختل کردن آن به سختی امکان پذیر است. برد این موشکها تا 5 کیلومتر می رسد و می تواند هر وسیله زرهی را از نزدیک شدن به بی ام پی-تی پشیمان کند.
      2 قبضه نارنجک انداز خودکار 30 میلیمتری آجی اس17 نیز بر روی بدنه بی ام پی-تی نصب شده اند هر کدام از این نارنجک اندازهای دارای یک خدمه جداگانه هستند و برای هر یک قبضه سایت هدفگیری روز و شب و دستگاه نشانه روی الکترواپتیک آگات-ام آر نصب شده است.
      یک سیستم هدایت آتش کامپیوتری وظیفه کنترل تسلیحات بی ام پی-تی را برعهده دارند. این سیستم که قبلا آزمایش خود را در تانکهای سری تی-90 پس داده است و می تواند برای درگیری با اهداف گوناگون در شب و روز و در حالت ایستاده یا درحال حرکت بکارگرفته شود. فاصله یاب های لیزری، دوربینهای دید در شب و دید درروز و دستگاه های هدفگیری التکرواپتیک از جمله ملزومات نصب شده برای فرمانده و توپچی بی ام پی-تی هستند. فرمانده و توپچی تانک هر دو می توانند سلاح های برجک را شلیک کنند.
      با توجه به تمهیدات بکارگرفته شده در بی ام پی-تی این تانک می تواند همزمان با 4 هدف مختلف و جداگانه درگیر شود. قدرت آتش این تانک بی نظیر است و سلاح های آن به خدمه اش اجازه می دهند تا به غیر از پیاده نظام با تانکها، زرهپوشها و هلیکوپترهای دشمن نیز درگیر شوند.



      حفاظت
      بی ام پی-تی مانند یک تانک واقعی دارای حفاظت واقعی است. این تانک علاوه بر زره معمولی تی-72 به زره های واکنشی در جلو و پهلوی بدنه نیز مجهز شده است. قسمت پشتی تانک توسط یک شبکه توری حفاظت شده است. جایگاه خدمه توسط لایه ای از کولار پوشیده شده است تا جان خدمه را در برابر صدمات ناشی از ترکشها حفظ کند.
      برای حفاظت خدمه، تجهیزات جنگهای ش.م.ه درنظر گرفته شده و در داخل تانک دو سیستم آتش خاموش کن خودکار نصب شده است. بی ام پی-تی دارای 4 نارنجک انداز دودزای 902آ نیز می باشد که می توانند در هنگام لزوم دود استتار لازم برای تانک را تامین کنند.



      مشخصات:

      نيروي محرکه
      قدرت:1000 اسب بخار
      موتور: 1موتور دیزل وی-90اس2
      نسبت قدرت به وزن: 21.3 اسب بخار/تن
      حداکثرسرعت در جاده: 65 کیلومتر بر ساعت
      برد:550 کیلومتر

      توليد
      تعداد: ؟ دستگاه
      سال ورود به خدمت:2005(؟)

      متفرقه
      وزن:47000 کيلوگرم
      طول: 7(؟) متر
      عرض: 3.7(؟) متر
      ارتفاع: ؟ متر
      توانایی عبور از خندق: 2.8متر
      توانایی عبور از آب: 1.2 متر
      خدمه:5 نفر(راننده، فرمانده، توپچی، دو نفر نارنجک انداز)

      تسليحات و زره
      2 قبضه توپ 30 ميليمتري به همراه 900 گلوله
      1 قبضه مسلسل کاليبر7.62 ميليمتري به همراه 2000 گلوله
      4 قبضه موشک انداز ضدتانک آتاکا-تی به همراه 4 تیر موشک
      2 قبضه نارنجک انداز 30 میلیمتری به همراه 600 نارنجک
      حداکثر زره: (؟) ميليمتر





      منبع مجله جنگ افزار
      نویسنده رضاکیانی موحد
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.