951

عملیات پیجر های شوم (Operation Grim Beeper)

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

سلام

من صرفا یک علاقه مند به مسائل نظامی هستم و حتی رشته من هم فنی نیست. بنابراین ممکنه نظر من درست نباشه. اما به هر حال چیزی هست که به ذهن من رسیده.

طی سال های قبل دستگاه های اطلاعاتی مانند پیجرها و یا تلفن های آلوده در لبنان توزیع شده

این دستگاه ها نمونه صدای هر فردی که از اون ها استفاده کرده و یا در نزدیکی دستگاه بوده رو برای استفاده در مدل های هوش مصنوعی جمع آوری کرده

همینطور تمام مناطقی که افراد دارای این دستگاه ها به اون مناطق رفت و آمد کردند، نشانه گذاری شده. چیز عجیبی هم نیست، اگر مثلا 20 نفر دارای این دستگاه ها به یک آپارتمان خاص برند، اون آپارتمان کد گذاری میشه.

ارتفاع اون طبقه هم که از طریق خود دستگاه های هوشمند قابل تشخیص هست. به نظر من تمام خانه های امنی که قبلا با دستگاههای آلوده به اون ها رفت و امد شده دیگه امن نیست. چه  پیجر، چه بی سیم. چه تلفن همراه.

می دانیم که دستگاه های تلفن همراه هم به راحتی هک می شوند. پروژه پگاسوس که معرف همه هست.

فردی خاص انتخاب میشه که محل های رفت و آمدش دقیقا مشخص شده. از امکانات تلفن همراه خانواده و نزدیکانش هم همزمان مورد استفاده قرار می گیره تا دسترسی به صدا و موقعیت مکانی اون دقیق تر بشه.

 شبکه های مخابراتی لبنانی رو رصد می کنه یا پایگاه های شنود در نزدیکی جنوب لبنان این شبکه ها رو رصد می کنند.

کافی هست صدای فرد مورد نظر به هر طریقی (گوشی خودش یا نزدیکانش) مورد شنود قرار بگیره. هوش مصنوعی توان تشخیص اون رو خواهد داشت.

بقیه فرایند هم که مشخص هست. احتمالا از ریزپهپادهای خاصی برای هدف قراردادن طرف و یا حتی برای تایید حضور شخص استفاده خواهد شد. میدونیم که امروزه پهپادهای بسیار کوچکی قابل ساخت و استفاده هست.

 

بنابراین نظر من این هست که از طریق صدای هر فرد که منحصر به فرد هست و توانایی غربالگری شاید میلیون ها صدا در لحظه از طریق هوش مصنوعی، افراد پیدا میشن.

 

باز هم تکرار می کنم اطلاعات نظامی و فنی من در حد خوندن مجلات و سایت هایی مثل اینجا است و من تخصصی ندارم. امیدوارم موجب گمراهی افراد نشم!

  • Like 4
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , MF44 گفت:

 

سلام _ مستند نیست اما با توجه به عدم پذیرش مسئولیت توسط حزب الله این شایعه را در گوشه ذهن بایگانی کنید : نتانی یابو برای بازسازی خوکدانی درخواست بودجه کرد ولی دادستانی صهیونیستی موافقت نکرد حالا به خاطر اصابت پهباد و صدمات وارده تعمیر خوکدانی نیاز به اجازه دادستانی ندارد ! [عزیزان  اخ فی الله خدا قوت  ]

 

سلام

به نظر فراتر از این حرف هاست ماجرا. با توجه به فضاسازی ها به نظر مواجه با ماجرایی هستیم شبیه به ترور فواد شکر. تصمیم گرفته شده بود و اطلاعات را هم داشتند. حادثه اتفاقی یا عملیات فریب موشک در منطقه دروزی ها و فضاسازی پیرامونش منجر به عملیاتی کردن تصمیم فواد شکر شد.

 

حالا هم به نظر اسقاطیل تصمیمش را برای یک حرکت در ایران گرفته. با فضاسازی های این ماجرا و تاکید بر "خطوط قرمر رد شده توسط ایران" و " وقتش هست نظام ایران سرنگون بشه" یا "ضربه مشابهی باید به ایران زد" به نظر میرسه در تدارک حمله به ایران، حمله به یک یا چند مکان خاص حکومتی و یا یک یا چند ترور خاص و جدی در ادامه ترور رهبران برنامه ریزی شده و این ماجرا تنها برای عملیاتی کردن اون اقدام هست.

 

از این رو حواس ها ( با فرض اینکه ترور شهید هنیه مشخصا روشن میکنه این رژیم چه به صورت حملات هوایی و چه مزدوران داخلی ( یا حتی نیروهای زبده مزدور حاضر در کشور در قالب تیم های عملیاتی اموزش دیده کماندویی یا یک تکنولوژی خاص مثلا بمب های کار گذاشته شده در پیجرها این بار در لوازم مشخص دیگه ای فرض کنید مثلا یک گلدان تا تلویزیون تا وسایل ارتباطی و حتی زیرساختی خانه ها (مثلا پمپ آب یا هر چیزی که ممکنه به ذهن برسه) ) باید کاملا جمع باشه.

 

فرض را باید بر این گذاشت که این رژیم کاملا امکان عملیات را با هر سلاحی را داره پس لازم هست شخصیت های مهم لشگری و کشوری در رده خاص کاملا به شکل رندوم و تصادفی و در محل هایی که بسیار امن و مشخصا با فرض حتمی بودن حتی حمله ی هوایی سنگین به اونها اسکان داده بشند تا حتی با شناسایی محل جدید و هدف قرار دادنش هم ماجرایی مثل خدای ناکرده ماجرای سید رخ نده. همه مکان ها و لوازم و ... باید تغییر داده بشند اون هم نه مکان های سابق بر این که فرض بر اینه همه شناسایی شدند بلکه در مکان ها کاملا جدید و انتخاب جدید و به صورت فوری کاملا ایمن شده در برابر حملات حتی سنگین چه برسه به حملاتی شبیه به حمله و شهادت شهید هنیه.

 

مطمئن باشیم از سری تیم ها یا تکنولوی های به کار رفته برای ترور شهید هنیه در تمام کشور آماده دارند و اگر مکان ها مکان هاس سابق شناسایی شده بمونه و باشه ازش بهره میبرند حتی به شکل انبوه و شوک برانگیز.

بحثی شبیه به بحث پیجرها و حملات دورایستا و ... هم که محتمل هست بسیار. خصوصا در اسنادی که آکسیوس اشاره کرده بود بهش گفته شده صهیونیستها در حمله اشون گویا یک حمله ترکیبی را تدارک دیدند ( ممکنه از داخل و خارج ) و حتی پهپادهای دوربرد را هم آماده کردند.

 

خلاصه توی این مرحله تنها چیزی که قابل انجام هست ( بقیه چیزها در جای خودش ) همین اقدامات ایمنی با فرض اصابت و هدف قرار گرفته شدن حتمی گزینه های ترور در داخل کشور و خارج ( بشار اسد و رهبران عراقی و یمنی و لبنانی و سوری و ... و سفارت های ایران در سوریه و لبنان اگر فرض شده تا الان امن بودند)  هست. مکان های کاملا امن و پیش بینی ناپذیر و ایمن حتی در صورت هدف قرار گرفتن.

 

البته همچنان این چرخه ای که به نظر تیم صهیونیستها ازش خیلی خوششون اومده و اسمش را گذاشتند حیله گری را تنها با یک پاسخ سخت و محکم میشه شکست. بسیار سخت.

 

 

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , alala گفت:

.

 

وافعا سخنگوی توجیه گر ارتش اسقاطیل هست دقیقا الان. حتی سخنگوی خود ارتش اسقاطیل اینطور موضع نمیگیره و سعی میکنه هر بار یک بهانه مصداقی بیاره نه چنین درخواست هایی مطرح کنه از ریشه بخواد بزنه. ( جالبه خودش اذعان داره به ضعف لبنان و بعد هم شرایط توافقی که کردند را هم میبینه، میگه حزب الله تتمه چیزی هم که داره تسلیم آمریکا کنه و پس فردا اسقاطیل مثل سوریه هوس کرد به گفته خودش برای رفع تهدیدات بیاد لب بیروت مستقر بشه خواهد گفت حالا اشکال نداره از دوستانمون میخواهیم که باهاش صحبت کنند!!! - ذلت و جهل و شهوت و خیانت گویا همه جا یک رنگه )

یک فرمانده مغلوب در سرتاسر تاریخ دو راه پیشرو داشت. یا باید تا آخرین نفر خودش و سپاهش کشته می‌شدند و یا اینکه عقب نشینی تاکتیکی در پیش می‌گرفت و خودش را بازیابی میکرد و منتظر فرصتی برای پیروزی می نشست. مثال معروف این موضوع در نبرد معروف سه پادشاهی دیده شد. جایی که لیوبی خود را یارای مقاومت در برابر سپاه امپراطوری ندید و دست به عقب نشینی گسترده زد و حتی در این راه همسرش رو جا گذاشت. وی با رقبای قبلی دست دوستی داد و مدتی پناهنده آن ها شد و در نهایت در صخره سرخ با اتحاد جنوب ضربه کاری به نیروهای ساسائو زد. حزب الله ضربات مهیبی در جنگ اخیر خورد و قطعا تاوانی خواهد داشت. حزب الله می‌توانست گزینه اول را انتخاب کند و تا آخرین نفر فدا شوند ولی ترجیح فرماندهان آن ها و قطعا ایران خودمان بر این بود که حزب الله باقی بماند. حزب الله بازیابی پیدا کند. اشتباهات گذشته اصلاح شود. عملیات پیجرها که دارم تاپیکی هم در موردش می‌نویسم و عملیات های ترور گسترده چیزی نیست که بشود ازش ساده گذشت .حزب الله همچین فجایعی رو تجربه کرد. بخش نتیجه گیری مقاله پیجر ها رو که بزودی قرار میدم میزارم تا عمق بحران را ببینیم:

 

نقل قول

 

اول: اسرائیلی‌ها به‌طور کامل زنجیره تامین حزب‌الله را ترسیم کردند.

 

دوم: آنها یک وسیله انفجاری ویژه را اختراع کردند که به اندازه کافی کوچک بود که بتوان آن را در داخل یک دستگاه ارتباطی دستی قرار داد، آنقدر پیچیده بود که از راه دور فعال شود، به اندازه کافی بزرگ بود که آسیب واقعی وارد کند، و در عین حال نه آنقدر غیر طبیعی، از نظر فیزیکی یا الکترونیکی که توجه را به خود جلب کند. این یک ابزار غافل گیری ویژه بود.

 

سوم: اسرائیلی‌ها خود را به یک زنجیره به اندازه کافی بزرگ در شبکه تدارکات حزب‌الله تبدیل کردند تا کنترل فیزیکی دستگاه‌ها را در دست بگیرند و آنها را جعل کنند.

 

چهارم: آنها عملیات را به طور همزمان و در یک منطقه جغرافیایی بسیار گسترده فعال کردند.(شروع علمیات از سال های قبل و در سطح بین المللی بود)

 

پنجم: اگر هر یک از این مراحل  فرعی خراب می شد، عملیات به طور کلی متوقف می گردید. 

 

ششم: عملیات بیپجر ها اولین کشتار هدفمند جمعی در تاریخ است. هر یک از هزاران نفری که کشته یا مجروح شده بودند به صورت جداگانه انتخاب شده و در همان لحظه مورد اصابت قرار گرفتند. نبوغ بزرگ عملیات این است که اسرائیلی ها برای انتخاب اهداف خود به خود حزب الله متکی بودند. در حقیقت حزب الله خودش شخصیت های مهم را گلچین کرد و این پیجر ها را به آن ها داد که حتی در بین آن ها سفیر ایران و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران نیز حضور داشتند.

 

هفتم: اسرائیل نشان داد که درک عمیقی از حزب الله دارد و اقدامات بعدی آن ها را بطور دقیق پیش‌بینی می‌کند و برای استفاده از در زمان مناسب طرح ها و ابزار هوایی را فراهم می‌کند.

 

 

این یکی از مار هایی بود که اسرائیل در این نبرد در آستین پرورش داده بود و مطمئنا چنین چیزهایی در تعداد بیشتر برای ما کنار گذاشته. حزب الله در همین عملیات گریم بیپر که شامل پیجر و واکی تاکی ها بود نزدیک به سه هزار فرمانده و نیروی زبده گلچین شده خود را از دست داد. این ها عموما فرماندهان دسته و رده های مختلف حزب الله بودند. یعنی خود حزب الله با دست های خودش بهترین را گلچین کرد و آن ها حذف شدند. بخش دیگری از نیروهای زبده و فرمانده هان حزب الله با شنود صوتی موبایل ها و جاسوس ها و ... شناسایی شدند و بصورت جمعی ترور شدند. سطح نفوذ در ساختار تدارکات و تامین و عملیات حزب الله غیر قابل چشم پوشی است و هنوز هم وجود دارد. حزب الله روز های اول نمی توانست موشک شلیک کند چون کسی را نداشت تا موشک شلیک کنند و دچار شوک و بهت بودند. این حرفا ناخوشایند است. بیشتر از همه برای من ناخوشایند است. اما بنظرم حزب الله فعلا باید این تحقیر ها و این نامردی ها را تحمل کند تا شکست را تحلیل و از آن درس بگیرد. اسرائیل هم چنین روز هایی را پشت‌سر گذشت و این پیروزی را رقم زد. به هر روشی باید زمان خرید و وضعیت را جبران و اصلاح کرد و ساختاری ساخت تا بتوان با ساختار اطلاعاتی و ... دشمن مبارزه کند.

ویرایش شده در توسط Navard
  • Like 2
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 hours قبل , Navard گفت:

یک فرمانده مغلوب در سرتاسر تاریخ دو راه پیشرو داشت. یا باید تا آخرین نفر خودش و سپاهش کشته می‌شدند و یا اینکه عقب نشینی تاکتیکی در پیش می‌گرفت و خودش را بازیابی میکرد و منتظر فرصتی برای پیروزی می نشست. مثال معروف این موضوع در نبرد معروف سه پادشاهی دیده شد. جایی که لیوبی خود را یارای مقاومت در برابر سپاه امپراطوری ندید و دست به عقب نشینی گسترده زد و حتی در این راه همسرش رو جا گذاشت. وی با رقبای قبلی دست دوستی داد و مدتی پناهنده آن ها شد و در نهایت در صخره سرخ با اتحاد جنوب ضربه کاری به نیروهای ساسائو زد. حزب الله ضربات مهیبی در جنگ اخیر خورد و قطعا تاوانی خواهد داشت. حزب الله می‌توانست گزینه اول را انتخاب کند و تا آخرین نفر فدا شوند ولی ترجیح فرماندهان آن ها و قطعا ایران خودمان بر این بود که حزب الله باقی بماند. حزب الله بازیابی پیدا کند. اشتباهات گذشته اصلاح شود. عملیات پیجرها که دارم تاپیکی هم در موردش می‌نویسم و عملیات های ترور گسترده چیزی نیست که بشود ازش ساده گذشت .حزب الله همچین فجایعی رو تجربه کرد. بخش نتیجه گیری مقاله پیجر ها رو که بزودی قرار میدم میزارم تا عمق بحران را ببینیم:

 

 

این یکی از مار هایی بود که اسرائیل در این نبرد در آستین پرورش داده بود و مطمئنا چنین چیزهایی در تعداد بیشتر برای ما کنار گذاشته. حزب الله در همین عملیات گریم بیپر که شامل پیجر و واکی تاکی ها بود نزدیک به سه هزار فرمانده و نیروی زبده گلچین شده خود را از دست داد. این ها عموما فرماندهان دسته و رده های مختلف حزب الله بودند. یعنی خود حزب الله با دست های خودش بهترین را گلچین کرد و آن ها حذف شدند. بخش دیگری از نیروهای زبده و فرمانده هان حزب الله با شنود صوتی موبایل ها و جاسوس ها و ... شناسایی شدند و بصورت جمعی ترور شدند. سطح نفوذ در ساختار تدارکات و تامین و عملیات حزب الله غیر قابل چشم پوشی است و هنوز هم وجود دارد. حزب الله روز های اول نمی توانست موشک شلیک کند چون کسی را نداشت تا موشک شلیک کنند و دچار شوک و بهت بودند. این حرفا ناخوشایند است. بیشتر از همه برای من ناخوشایند است. اما بنظرم حزب الله فعلا باید این تحقیر ها و این نامردی ها را تحمل کند تا شکست را تحلیل و از آن درس بگیرد. اسرائیل هم چنین روز هایی را پشت‌سر گذشت و این پیروزی را رقم زد. به هر روشی باید زمان خرید و وضعیت را جبران و اصلاح کرد و ساختاری ساخت تا بتوان با ساختار اطلاعاتی و ... دشمن مبارزه کند.

 

بله. حزب الله با تمام سختی هایی که شاید واقعا حتی ما ذره ایش را نتونیم در ابعاد گوناگون اون هم درک کنیم ( زخمی که خورده، سیدی که از دست داده و از یک نیروی با عزت و شجاع در شرایطی قرار گرفته که از داخل و خارج این همه تهدید و توهین و حرف و فشار را باید بدون حتی کوچکترین اقدامی تحمل کنه و این برای نیرویی که زمانی وارد خاک سرزمین های اشغالی میشد و چادر میزد و دشمن جرات حتی شلیک یک گلوله را نداشت قطعا خیلی سخته. اصولا این خودداری و تحمل ترورها و حملات مداوم و حرف های احزاب و حتی برخی دوستان و دم نزدن کار واقعا دشواریه ) در حال حاضر شرایط پیچیده ای را سپری میکنه و هر روز هم این شرایط را براش دشوارتر میکنند از داخل و خارج. اشاره کردم حتی ترکیه از اتفاقات لبنان در کنار اتفاقات سوریه به اعنوان تحولات (روشنی) یاد میکنه که اگر اسقاطیل حملاتش را متوقف کنه منطقه میتونه ازش سود!! ببره و این عمق کینه از حزب الله لبنان به عنوان یکی از تنا سدهای موجود در برابر زیاده خواهی های اسقاطیل را نشون میده ( میشه تحلیل کرد بیشتر اتفاقات بعد خصوصا ترور سید و زخم خوردن حزب الله از ایران گرفته تا سوریه و منطقه و تهدیدات شدیدتر برنامه هسته ای ایران حتی به اذعان خود صهیونیستها به خاطر شرایط حزب الله بود و اگر حزب الله همچنان مثل قبل بود شاید خیلی از این اتفاقات رخ نمیداد یا کمرنگ تر رخ میداد.

 

در مورد پیجر ها هم فکر کنم جایی اشاره کردم. من معتقدم مهمترین عملیات در این دو سال این عملیات بود. صهیونیستها وقتی سید را ترور کردند ( اصولا معتقدم مدتها بود از محل سید اطلاع داشتند و حتی اماکن مورد ترددش. در چند ماه اخر منتهی به ترور سید حتی چند وزیر و مسئول صهیونیست به صراحت اعلام میکردند میدونیم کجایی و اگر متوقف نشی ترورت میکنیم که بین بلوف و حقیقت و جنگ رسانه ای و روانی مورد غفلت واقع میشد شاید ) که مطمئن شدند نیروی رزمی موثر حزب الله ( خصوصا اپراتورهای موشکی و پدافندی و احتمالا امنیتی و اطلاعاتی ) را از چرخه خارج کردند و در صورت اقدام سرزمین های اشغالی را تهدید چندانی تهدید نخواهد کرد.

عملیات پیجر ها نقطه مشخصی بود در دو سال گذشته و البته تاریخ حزب الله که انشاء الله با درس هایی که گرفته میشه تاثیراتش را در جاهایی مثل ایران هم که ممکنه مورد غفلت بوده برخی چیزها بزاره. شاید این خونی که از حزب الله ریخته شد کمکی بود به هم پیمانش ایران اگر اینجا درست درکش کنیم.

 

البته درس های بسیار زیادی داشت و داره این عملیات برای مقاومت و خصوصا ما. حزب الله وقتی از یک نیروی رزمی چریکی غیرقابل پیش بینی تبدیل به یک نیروی سازمان یافته قابل پیش بینی شد شاید یکی از مراحل طراحی عملیات صهیونیستها را کامل کرد. گاهی این ناگزیر هست ولی حتما راهکارهایی وجود داره برای غیرقابل پیش بینی کردن رفتار ها و تصمیمات رندوم طبق پروتکلی که خودش باز تغییرات رندوم را شامل میشه.

 

 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کشف مواد منفجره در عنیک هوشمند هدایت پهپاد در  روسیه . جدیدا از این عینک  های هوشمند گوگل در نیروهای مسلح وبسیج برای هدایت پهپاد  استفاده شد

 

https://www.aparat.com/v/pbhwt4r

 

GjPsb0gXQAAAj2o.jpg

GjPsc3LWAAE8y2x.jpg

ویرایش شده در توسط bds110
  • Like 4
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط kingraptor
      پيش از بررسي و ارزيابي راهبرد بازدارندگي هسته‌اي اسراييل، لازم است نگاهي مختصر به تواناييها و قابليتهاي هسته‌اي اسراييل بيفكنيم. تملك سلاح‌ هسته‌اي توسط اسراييل از معماهايي است كه در چند دهه اخير بدون جواب باقي مانده است. رهبران اسراييل تا كنون در خصوص سلاح هسته‌اي اين رژيم به طور رسي اظهار نظري نكرده‌اند؛ آنچه كه تأييد مي‌كند اسراييل يك قدرت هسته‌اي است، اطلاعات مبهم و اخبار ضد و نقيضي است كه در برخي از مطبوعات اسراييلي و يا غربي منتشر مي‌شود. به رغم نبود مدارك و مستندات رسمي و قطعي مبني بر وجود سلاح هسته‌اي در اسراييل، شواهد و قرائن فراواني وجود دارد كه اثبات مي‌كند اين رژيم يك قدرت هسته‌اي است. بن گوريون، اولين نخست وزير اسراييل، قبل از جنگ جهاني دوم خطاب به دانشمندان يهودي آلماني كه به اراضي اشغالي فلسطين آمده بودند مي‌گويد:«از شما مي‌خواهم تا از هم اكنون در تحقيقات و پژوهشهاي هسته‌اي تلاش نماييد و كليه اقداماتي را كه براي مجهز ساختن اسراييل به سلاح اتمي لازم است، انجام دهيد.» پس از تأسيس اسراييل در سال 1948 نيز، رهبران اين رژيم بر دستيابي به سلح هسته‌اي تأكيد داشته‌اند. در اينجا به برخي از اظهارات و شواهدي كه مؤيد تلاش گسترده اين رژيم براي تملك سلاح‌ هسته‌اي است، اشاره مي‌شود. --------------------------------------------------------- افرام كاتسر، رييس جمهوري اسبق اسراييل، در سال 1974 در اظهاراتي رسمي مي‌گويد:«يكي از اهداف ما همواره توسعه و تقويت امكانات هسته‌اي مان بوده است و اكنون نيز چنين امكاناتي را در اختيار داريم.» در 4 سپتامبر 1974 سازمان سيا در گزارشي كه به كنگره آمريكا ارايه داد، تأييد كرد كه اسراييل در حال حاضر سلاح‌ هسته‌اي توليد كرده ست. در 12 آوريل سال 1976 مجله آمريكايي تايم فاش ساخت كه اسراييل به ذخيره 13 بمب هسته‌اي اقدام كرده است كه با هواپيماهاي فانتوم و كفير حمل مي‌شوند. نيكسون در 2 ژوئيه 1975 تأييد كرد كه اسراييل 10 كلاهك هسته‌اي از نوع بمبي كه هيروشيما و ناكازاكي را هدف گرفت، در اختيار دارد. در سال 1980 نيز دبير كل وقت سازمان ملل متحد طي گزارشي به اين مطلب اشاره كرده است. بر اساس اين گزارش، در حال حاضر كشورهايي وجود دارند كه به كشورهاي هسته‌اي غير آشكار معروفند. اين گزارش تأييد مي‌كند برخي از كشورها مسيري بسيار طولاني را براي دستيابي به سلاح هسته‌اي به طور مخفيانه پيموده‌اند، به اين كشورها به عنوان كشورهايي كه منبع تهديدهاي هسته‌اي به شمار مي‌روند، نگاه مي‌شود و اسراييل يكي از اين كشورهاست. اظهارات مردخاي وانونو، يكي از كارشناسان راكتور هسته‌اي ديمونا در اسراييل، تأييد مي‌كند كه اين كشور يك قدرت هسته‌اي است. وانونو پس از فرار از اسراييل اشاره كرده است. وي در گفتگو با روزنامه ساندي تايمز اظهار داشته است كه «اسراييل 100 تا 200 بمب هسته‌اي در اختيار دارد و پس از قدرتهاي هسته‌اي جهان ششمين قدرت هسته‌اي به حساب مي‌آيد.» تئودور تيلر، از كارشناسان مشهور هسته‌اي در جهان تصاوير و اطلاعات ارايه شده از سوي وانونو را تأييد كرده است. علاوه بر شواهد و دلايل فوق در تأييد وجود سلاح هسته‌اي در اسراييل بايد به اين نكته اشاره كرد كه تمامي امكانات فني لازم براي توليد چنين سلاحي در داخل اسراييل فراهم است؛ وجود دانشمندان هسته‌اي، سرمايه فراوان، رآكتورهاي هسته‌اي پيشرفته و وسايل پرتاب براي رساندن بمب به اهداف مورد نظر، همه از عواملي است كه تأييد مي‌كند اسراييل يك قدرت هسته‌اي است و يا حداقل اين توانايي را دارد تا هر گاه ضرورت اقتضا كند به توليد چنين سلاحي مبادرت ورزد. نكته ديگري كه در اينجا بايد به آن توجه كرد، اينكه عدم امضاي معاهده منع گسترش سلاح‌ هسته‌اي از سوي اسراييل و عدم نظارت آژانس بين المللي انرژي اتمي بر فعاليتهاي هسته‌اي اين كشور به اين رژيم فرصت داده است تا به توسعه زرادخانه تسليحات هسته‌اي خود ادامه دهد. برخي منابع تأييد كرده‌اند به دليل عدم نظارت اين آژانس بر فعاليتهاي هسته‌اي اسراييل، اين كشور موفق شده است تا به ذخيره يكصد بمب هسته‌اي در زرادخانه‌هاي خود بپردازد. اهداف منطقه‌اي اسراييل بدون ترديد يكي از دلايل اسراييل در دستيابي به سلاح هسته‌اي، تحقق اهدافي بوده است كه راهبرد منطقه‌اي اين رژيم در خاورميانه دنبال مي‌كرده است. تثبيت موجوديت و تداوم بقاي اين رژيم يكي از هدفهاي مهم راهبرد منطقه‌اي اسراييل بوده است. نظر به اينكه اسراييل در ميان كشورهاي خاورميانه به عنوان رژيمي نامشروع و غاصب به شمار مي‌آيد و كشورهاي منطقه اين رژيم را يك عضو ناهمگن و بيگانه به حساب مي‌آورند، همواره امنيت و ثبات اين كشور در معرض خطر قرار داشته است. ايجاد مرزهاي امن، گسترش مرزها از طريق مهاجرت يهوديان و ساخت شهركهاي يهودي نشين در اراضي فلسطيني، همه با هدف حفظ و استمرار موجوديت و بقاي اين رژيم صورت گرفته است. -------------------------------------------------------- كي ديگر از اهداف راهبرد منطقه‌اي اسراييل توسعه و گسترش مرزهاي جغرافيايي بوده است. اسراييل تصرف اراضي جديد، دستيابي به منابع آبي و مناطق مهم را از جمله اهداف مهم راهبرد خود مي‌داند. نكته قابل توجه اينكه اسراييل تا كنون مرزهاي خود را به طور روشن و شفاف مشخص نكرده است. اين ابهام، در واقع سياستي است كه به اسراييل كمك خواهد كرد تا هر گاه اراده كند، به ساير مناطق خاورميانه دست اندازي كند و اهداف راهبردي اسراييل محسوب مي‌شود. اين كشور تلاش مي‌كند تا از طريق سرمايه‌گذاري در كشورهاي خاورميانه و يا از طريق اعزام كارشناس و مشاور علمي به اين كشورها و يا از طريق صدور فناوري به كشورهاي خاورميانه، به بازارهاي عربي و اسلامي نفوذ نمايد. طرح خاورميانه جديد از سوي اسراييل در واقع چارچوب روشن و مشخصي است كه اين رژيم با هدف نفوذ در ساختارهاي اقتصادي كشورهاي خاورمياونه ارايه نموده است. مذاكرات و گفتگوهاي صلح اين رژيم با كشورهاي عربي منطقه نيز با هدف نفوذ اقتصادي در خاورميانه صورت گرفته است
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.