امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

/گرامیداشت روز نیروی دریایی/ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی پس از گذشت دو ماه از شروع جنگ تحمیلی طی یک عملیات تهاجمی گسترده در تاریخ 7 آذر 59 ضربه های سنگینی به نیروهای عراقی وارد کرد تا جایی که صدام این خبر را «بدترین خبر در طول زندگى خود» خواند و تا پایان جنگ صادرات نفت عراق از طریق خلیج فارس قطع شد. به گزارش خبرگزاری مهر، رژیم بعث عراق در آغاز جنگ تحمیلی به موازات پیشرفت درغرب و جنوب ایران برای تسلط بر خلیج فارس نیز برنامه ریزی کرده بود تا از طریق نیروی دریایی به سمت شرق ایران وارد و خیلی زود به منطقه حیاتی خارک و بوشهر دست پیدا کند، اما نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی در اولین عملیات تهاجمی خود در 7 آذر 59 توانست ضربه سنگینی به نیروی دریایی ارتش عراق وارد کند و خط بطلانی بر بسیاری از تصورات گذشته بکشد. تا پیش از این عراقیها و حامیان آنها تصور می کردند نیروهای مسلح خصوصا نیروی دریایی و هوایی ارتش با رفتن مستشاران نظامی خارجی و کمبود سلاح و مهمات تقریبا از بین رفته و آنها می توانند به راحتی در فضای ایران و منطقه دریایی خلیج فارس جولان بدهند. پیروزی در منطقه دریایی خلیج فارس پیروزی در جنگ و شکست در آن ،شکست در کل میادین به حساب می آمد. دشمن هم می دانست که اگر موفق به شکست نیروهای ایران در این منطقه شود خلیج فارس از اختیار ایران خارج شده و راه دریایی آن بسته می شود و منابع اقتصادی ایران که تقربا به طور انحصاری از طریق این آبراه تأمین می شد از ایران جدا شده و در نهایت نیز شکست نیروهای ایرانی را در پی خواهد داشت. عراق از اروندرود به خاطر وجه مشترکی که با ایران داشت نمی توانست به سود خود بهره برداری کند، بنابراین طرح تصرف «خورموسی» و جدا کرد آن از ایران را ریخت با این تصور که با کنترل این منطقه به دلیل نزدیکی ساحل عراق با«خور موسی»، ناحیه شمال دریایی ایران به کلی فلج می شود، اما عملیات پیروزمندانه نیروی هوایی در دومین روز از تهاجم عراق به ایران که همه کارشناسان و تحلیلگران خارجی را متعجب ساخت و خصوصا حمله نیروی دریایی ایران به قلب نیروی دریایی دشمن و نابودی پایانه های عظیم نفتی آن، آنها را از درستی این فکر دور کرد. طى دوازده ساعت عملیات مروارید که از سپیده دم ۷ آذر سال ۱۳۵۹ شروع شد، کارکنان غیور ناوچه موشک انداز « پیکان» و نیروهاى تفنگدار و تکاور ضمن سرنگون کردن دو فروند بالگرد و یک فروند از هواپیماهاى میگ عراقى به پشتیبانی نیروى هوایى ارتش توانستند، بیش از ۹۰ درصد از یگانها و نیروهاى پشتیبانى کننده ناوگان درگیر دریایى عراق را منهدم نمایند و سرانجام پس از ساعت ها نبرد بی امان، هنگام ظهر در حالی که دلاورمردان آخرین گلوله های خود را به سوی دشمن نشانه می رفتند، ناوچه پیکان مورد اصابت چند موشک قرار گرفت و با پرسنل شجاع خود در شمال خلیج فارس، در دل آبهای گرم و نیلگون آن جای گرفت و صفحه زرین دیگری بر تاریخ نبردهای دریایی کشور افزوده شد. دراین عملیات تصرف بزرگترین پایانه های صدور نفت منطقه، یعنی دو سکوی نفتی «البکر» و «الامیه» که شاهرگ حیاتی و اقتصادی عراق بود و نیز پاکسازی چند منطقه دریایى در شمال خلیج فارس، منجر به ناکارکردن و از بین رفتن ناوگان اصلى نیروى دریایى صدام و قطع صادرات نفت عراق از طریق خط لوله خلیج فارس شد. در واقع عملیات دریایی «مروارید» سرآغاز تحولی عظیم در صنعت نیروی دریایی ایران شد؛ خروج کشتى ها از منطقه خیلج فارس با حراست و ضریب ایمنى بالا، تعمیر بیش از ۹۰% از تجهیزات مدرن و سامانه هاى پیچیده ناوها، ناوشکن ها و سایر شناورها به دست تواناى متخصصین، به خودکفایى صددرصد نیروی دریایی انجامید. طی سالهای جنگ تأسیس و بهره بردارى از مراکز آموزش عالى و تخصصى و همچنین کارخانه هاى عظیم قطعه سازى و شناورسازى آغاز شد، به طورى که در دوران سازندگى نیز این امر به اوج خود رسید و مراکز آموزش عالى و مجتمع هاى دانشگاهى این نیرو هم اکنون به عنوان مدرنترین و مجهزترین مراکز علمى - دریایى خاورمیانه شناخته شده است. امام (ره) در پیامی به مناسبت پیروزی در عملیات دریایى مروراید فرمودند:«... رویارویى نیروى دریایى ارتش با دشمن و آن همه افتخارات رزم، رشادت، شهامت و شهادت نشانه اى از اقتدار و اعتبار این نیروى بزرگ و سرافراز است...» آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از خاطرات خود در مورد نتایج این عملیات می گوید : " ... از آن تاریخ دیگر عراق خلیج فارس را برای خودش بی خاصیت دید چراکه راهی برای دسترسی به دریا نداشت، بنابراین برای صدور نفت، ترابری خود را به « اردن» منتقل کرده و در« خلیج عقبه» با صرف هزینه های زیادی اسکله های اردن را تقویت نمود و از« دریای احمر» برای خود راه عبوری ساخت. آنها برای صدور نفت به « بندر جیهان» ترکیه متکی بودند و مقداری هم توسط تانکرهای نفت کش از طریق «اردن» صادر می کردند و در مواردی هم برای حضور در دریا از بنادر کشورهای جنوب خلیج فارس استفاده می بردند." وی در بخش دیگری از تشریح این عملیات به کمک های کشورهای غربی اشاره کرده و تصریح می کند: "... به این ترتیب سیادت خلیج فارس از هفتم آذر 59 به همت نیروهای مسلح ایران به ویژه نیروی دریایی و حمایت نیروی هوایی ارتش تا آخر جنگ در اختیار ایران بود و با تصمیم و در خواست ایران این دریا برای عبور و مرور کشتی ها امن شد. هرچند عراق با کمک برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس، آمریکا، فرانسه و... با وارد کردن انواع هواپیماهاى جنگى از قبیل میراژ، سوپر فولدن و سوپراستاندارد، شناورهاى غیرنظامى ایرانى و خارجى را مورد حمله موشکى و هوایى خود قرار مى داد که این امر نیز با توانمندی علمی و فنی نیروی دریایی خنثی مى شد، رژیم بعث عراق نتوانست در طول جنگ از باقیمانده نیروی دریایی خود که در «بندرام القصر» محبوس مانده بود، بهره ای ببرد و نیز نتوانست کشتی ها و سلاحهای فراوان جنگی که از ایتالیا خریده بودند را به منطقه بیاورند." منبع خبرگزاری مهر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
روزی که نیروی دریایی عراق نابود شد از زبان یکی از تیزپروازن نیروی هوایی
تقریبا مدت دو ماه از شروع جنگ تحمیلی می گذشت. دشمن به سرعت در داخل خاک جمهوری اسلامی ایران پیشروی کرده و مواضعی را در استان های غربی کشور و خوزستان متصرف شده و بر حفظ آنها پافشاری می کرد. در طول این دو ماه، نیروی هوایی نقش بسیار موثری در متوقف کردن دشمن در زمین و هوا انجام داده بود.
آن روز صبح، فرمانده پایگاه، مرا به پست فرماندهی پایگاه احضار نمود. او هنوز مدت زیادی نبود که به عنوان فرمانده در این پایگاه مهم هوایی منصوب شده بود که جنگ را با ابعاد وسیع و گسترده آن تجربه می کرد. وقتی وارد شدم، چهره اش قدری درهم بود و من می دانستم که بسیار خسته است. در تمام طول این دو ماه، او درپست فرماندهی، حضور مداوم داشته و از نزدیک، عملیات هوایی را هدایت نموده بود. من ندیده بودم که لباس پروازش را از تن خارج کرده و یا حتی یک شب را در منزلش استراحت کرده باشد. مردی بسیار مقاوم و پرکار بود؛ به طوری که من شخصا در مقابل خستگی ناپذیری اش احساس ضعف می کردم.
با توجه به وضعیت شغلی ام و آشنایی قبلی، نسبت به من اطمینان خاصی داشت و گاهی با در میان گذاشتن مطالب بسیار مهم در مورد نحوه اداره امور پایگاه و مکنونات قلبی خود در مورد خلبانان و ماموریت های جنگی، با من مشورت می نمود.
آن روز درحالی که او از عدم هماهنگی بین پایگاه های هوایی و دریایی در عملیات و ماموریت های چند روز گذشته بسیار ناراحت بود، به من خطاب کرد که به اتفاق یکی دیگر از همکاران، در جلسه عملیاتی مشترک دریایی و هوایی آن روز شرکت نمایم و ضمن مطلع نمودن فرمانده یگان دریایی از نقطه نظرات ایشان، پایه و اساس طرح عملیاتی مشترکی را (بر اساس دستورالعمل های موجود) بنا نهاده و جوانب کار را مورد بررسی قرار دهیم. نکاتی را در مورد روحیات افسران طرح و عملیات دریایی یادآوری و راهنمایی های لازم را در زمینه حفظ نیروهای رزمی و جنگنده ها در تداوم عملیات، ابلاغ کرد.
به اتفاق همکارم، به عملیات نیروی دریایی رهسپار شدیم. در جلسه آن روز، ابتدا فرمانده نیروی رزمی مستقر در منطقه ، حاضر شد و نظرات خویش را بیان نمود و بقیه کار و مباحثات را به ما و افسران طرح و عملیات خود واگذار نمودند. آنها یک بار بدون هماهنگی با یگان هوایی، سکوهای صدور نفت "البکر" و "الامیه" عراق را در بخش شمال غربی خلیج فارس، توسط توپخانه ناو جنگی "رستم" و ناو دیگری (که نامش در خاطرم نیست) مورد بمباران ساحلی قرار داده و به سرعت مراجعت نموده بودند. به نظر همه صاحب نظران، این کار جسورانه، یعنی به توپ بستن دو اسکله بزرگ در میان آب های خلیج فارس با ناوهای جنگی و بدون پشتیبانی هوایی، یک ریسک خطرناک و آن هم فقط برای یک بار قابل انجام بود.
نیروی دریایی این بار می خواست اسکله ها را تصرف کند و پرسنل نظامی مستقر بر آنها را که با استفاده از سیستم های رادار و استراق سمع، مزاحمت هایی برای رزمندگان هوایی و دریایی ایجاد نموده بودند، اسیر کند و حضور آنها را خنثی کرده، این پایگاه مهم دشمن را از سر راه عملیات هوایی و دریایی بردارد. بخش وسیعی از عملیات و مسیرهای پروازی پایگاه هوایی ما که قصد نفوذ به داخل خاک عراق را داشتند، در نزدیکی این دو اسکله بزرگ و عظیم انجام می شد و توسط پرسنل و سیستم های مستقر بر روی آنها کشف و گزارش می گردید. هواپیماهای ما پیش از این، چند بار این اسکله ها را مورد حملات و بمباران های هوایی قرار داده و سیستم های صدور نفت و بارگیری نفتکش ها را به طور کامل از کار انداخته بودند.
دراین جلسه، کلیه راه کارهای مربوط به عملیات دریایی علیه سکوهای مزبور بررسی شد. هواپیماهای شکاری ماموریت یافتند تا زیر نظر ایستگاه های رادار، منطقه امنی را بر روی این سکوها ایجاد نمایند و مزاحمت های نیروی هوایی عراق را خنثی کنند، تا یگان های شناور بتوانند با سرعت و اطمینان خاطر لازم، سکوها را تصرف و پرسنل آن را تخلیه کنند. ناوچه های جنگی "اوزا"ی دشمن نیز که با توانایی شلیک موشک های سطح به سطح "استیکس"، خطری بسیار جدی علیه شناورهای خودی بودند، در صورت ایجاد تهدید می بایستی توسط موشک های هوا به سطح هواپیماهای شکاری خودی نابود و یا عملیات آنها در یک خط امن (که همان فاصله موثر برد موشک های سطح به سطح آنها بود) متوقف شود.
مراحل مختلف طرح نویسی، در روزهای بعد نیز با شرکت افسران دریایی و هوایی انجام گردید و طرح برای انجام عملیات، آماده و از طریق مبادی ذی ربط ابلاغ گردید. در بین افسران دریایی، ناخدایی بود که به شوخی او را "ابلیس" صدا می زدند. البته این لقب نامانوس که ظاهرا به واسطه هوش سرشار او و نظریات و طرح های جنگی بسیار خشن و ویران کننده ای که ارائه می نمود، از طرف همکارانش در سال های خیلی دور به او داده شده بود. او که هموراه از عینکی با شیشه های قطور استفاده می کرد، نسبت به این عملیات، بسیار خوشبین و بخصوص معتقد بود که فرماندهان نیروهای عراقی موجود در منطقه، بسیار یک سونگر هستند و با وحشتی که از سیستم سلسله مراتب خود دارند، چنان چه در دامی در شمال غربی خلیج فارس گرفتار آیند، تمام بضاعت جنگی خود را که از نظر دریایی بسیار محدود واز نظر هوایی قابل توجه نبود، بکار می گیرند و با توجه به نابرابری نیرو در منطقه، ما قادر خواهیم بود بخش اعظم نیروهای آنها را نابود کنیم.
او پیش بینی می کرد که در آینده اگر ارتش عراق صاحب نیروی دریایی قدرتمندی باشد، به اتفاق هواپیماهای شکاری، عرصه را بر نیروهای نظامی و غیر نظامی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس تنگ خواهند نمود. می توانم ادعا کنم که این بار، طرح عملیات جدید نیز از تفکرات او و فرمانده نیروی رزمی الهام گرفته بود.
به هر حال صبح زود روز موعود، 4 فروند هواپیمای شکاری بمب افکن اف 4 مجهز به موشک های هوا به سطح "ماوریک" به پرواز در آمدند و سپس هواپیماهای شکاری رهگیر، یکی پس از دیگری به پرواز در می آمدند و من نگران بودم که مبادا پرسنل فنی و نگهداری هواپیما نتوانند تعداد هواپیماهای مورد نیاز در این عملیات را فراهم کنند. آماده کردن موشک های راداری و حرارتی و نصب آنها بر روی هواپیما، مستلزم انجام بازدیدها و آزمایشات فنی متعدد و وقت گیر در هر مرحله از کار بر روی آنها بود. از طرفی، پرسنل متخصص موشک، درگیر سوار کردن موشک های هوا به زمین بر روی سایر هواپیماها هم بودند و کارشان فوق العاده زیاد بود. رئیس بخش تعمیرات و نگهداری موشک را نسبت به حساسیت اوضاع عملیاتی توجیه نمودم و خود به پست فرماندهی رفتم تا از آخرین اوضاع منطقه مطلع شده، آخرین دستورهای فرمانده پایگاه را دریافت نمایم.
فرمانده پایگاه با همان روحیه قبلی که گفته شد، اندکی عصبانی پشت میز نشسته بود و به مکالمات رادیویی هواپیماها گوش می داد. به محض دیدن من گفت: "حواست را جمع کن. نیروی دریایی در حال درگیری با ظرفیت بیشتر از مقدار توافق شده است و به نظر می رسد که دشمن از عملیات مطلع شده و فعلا آثار و علائم الکترونیکی ناوچه های "اوزا" در مدخل "خورعبدالله" و اطراف "فاو" ردیابی شده. ممکن است تا غروب درگیری ادامه یابد و نیاز به هواپیماهای مجهز به موشک های هوا به زمین زیاد باشد."
در عین حالی که سعی می کردم دستورات را دریافت کنم، یک گروه تعمیراتی را به کمک متخصصان موشک و گروه مجهز دیگری را به یاری پرسنل نگهداری هواپیما، برای به پرواز در آوردن آنها اعزام کردم و دستورهای لازم را به سرپرستان مربوط ابلاغ کردم.
فرمانده پایگاه دستور داده بود که علاوه بر هواپیماهای "اف-14" که نقش دفاعی منطقه را به عهده داشتند، هواپیماهای "اف-4" مجهز به موشک های هوا به سطح حتما به همراهی یک فروند "اف-4" دیگر که مجهز به موشک های هوا به هوا می باشد، پرواز نمایند تا در صورت درگیری نزدیک هوایی و هجوم شکاری رهگیرهای عراقی، ماموریت اصلی که منهدم نمودن شناورهای دشمن بود حتما انجام شود و کار درگیری و نبرد هوایی، به هواپیماهای دفاع هوایی واگذار گردد. این روش، با توجه به تعداد سورتی انجام شده تا آن وقت که حدود ساعت 9 صبح بود، بسیار سنگین و خارج از توانایی های معمول گردان نگهداری می نمود؛ با این همه چاره ای نبود.
در همین لحظه، خلبانی روی رادیو، هیجان زده و به رمز فریاد زد
- زیره بفرستید ... زیره بفرستید ...
(کلمه زیره به معنی هواپیمای مجهز به موشک هوا به سطح بود)

فرمانده پایگاه بلافاصله دستور اعزام آنها را صادر کرده، به من گفت:
- خودت هم لباس ضد فشار را به تن کن و آماده باش؛ حتما پرواز به تو هم خواهد رسید.
به سرعت خود را به پای هواپیماهای آماده رساندم و از آمادگی آنها اطمینان حاصل کردم. سپس به شعبه تجهیزات پروازی رفتم و چتر، کلاه و لباس ضد فشار را گرفتم و مجددا به پست فرماندهی آمدم. مطلع شدم که ناوچه "پیکان" در وضعیت بدی گرفتار شده و گویا در تیر رس موشک ناوچه های "اوزا" قرار دارد و درخواست کمک کرده است.
تا آن موقع یک ناوچه اوزا، مورد اصابت موشک های ما قرار گرفته و همچنین یک فروند هواپیمای شکاری دشمن، به قعر آب های نیلگون خلیج فارس سقوط کرده بود. دشمن، مبهوت از نتایج درگیری، چند فروند ناوچه جنگی و یک نفربر عظیم الجثه را برای نجات پرسنل ناوچه منهدم شده که بر روی آب شناور بودند، اعزام نموده بود. در آن لحظه، به یاد حرفهای "ابلیس" افتادم. او واقعا بینشی عمیق و درک صحیحی از توسعه درگیری های دریایی داشت.
ساعت حدود 11 صبح بود که نوبت پرواز به من رسید. توجیه مختصری با خلبانان همپروازم داشتیم و به همراهی دو تن از خلبانان شجاع نیروی هوایی، که باید آنها را تحت پوشش قرار می دادم تا به راحتی موشک های هوا به سطح خود را نثار شناورهای دشمن کنند، با عجله هواپیما را روشن کردیم و چک های لازم قبل از پرواز را انجام داده، با فاصله زمانی اندکی، باند پروازی را ترک کردیم و در ارتفاع بسیار پست (حدود 50 پا بالاتر از سطح آب) به سوی منطقه درگیری روان شدیم.
فرمانده دسته پروازی، سرعت را حدود400 نات و ارتفاع را 20 پا بالای سطح آب نگه داشت من فرصت را مغتنم شمرده، سوئیچ های موشک و رادار و مسلسل هواپیما را تنظیم کردم. خلبان کابین عقب، که از خلبانان برجسته و شجاع و با دانش پروازی عالی بود، به من یاد آور شد که دوفروند هواپیما را روی صفحه رادار خود و در فاصله 80 مایلی می بیند. نگاهی به صفحه رادار و نگاهی به عوارض ساحلی که از دور نمایان بود، انداختم، با مقایسه وضعیت ها حدس زدم که هواپیماها خودی می باشند. اندکی از هواپیمای همپروازم فاصله گرفتم تا آزادی مانور و عملیات بیشتری داشته باشم. درهمین لحظات، به نزدیکی سکوهای نفتی مذکور رسیدیم که مانند دو اژدها بر روی آب های خلیج فارس دیده می شدند؛ اما دو اژدهای خاموش!
فرمانده دسته شروع به افزایش ارتفاع کرد و با افسر رابط هوایی که یک خلبان مستقر بر روی ناوچه پیکان بود، تماس حاصل شد. او مختصرا شرح درگیری ها را داد و معلوم شد که تاکنون چند فروند هواپیمای دشمن توسط شکاری های رهگیر خودی سرنگون شده اند و دو ناوچه اوزا و همچنین یک نفربر هزار تنی، بر اثر شلیک موشک های هوا به سطح شکاری های خودی منهدم شده و درحال سوختن هستند. ناوچه پیکان، خود به منظور احتراز از اصابت موشک های استیکس، در پناه اسکله البکر و در موقعیت آماده باش کامل جنگی قرار داشت.
معلوم بود که عملیات بسیار موفقیت آمیز بوده است و دشمن برای حفظ آبروی خود و این که به فرماندهان و سلسله مراتب فرماندهی خود ثابت کند که تا آخرین گلوله جنگیده است، به صورت حماقت آمیزی تمام بضاعت دریایی خود را به میدان روانه نموده است.
صدای ناخدا "همتی"، فرمانده ناوچه همیشه جاوید پیکان، که با غرور و افتخار فراوان و آرامش و وقار خاصی صحبت می کرد، حاکی از اعتماد به نفس و شجاعتی بی نظیر بود. از او خواستم که چنان چه شناوری از دشمن را شناسایی و در رادار خود دارد، اعلام کند. پاسخ منفی بود.
ما با سرعتی حدود 500 نات و در ارتفاع 4000 پایی از فراز سکوها گذشته، به جست وجوی شناورهای احتمالی دشمن پرداختیم. در فاصله شاید حدود 10 مایلی سکوها، یکی شناور درحال سوختن بود و با توجه به دودی که از آن برخاسته بود، معلوم می شد که درحال غرق شدن است و یا ماده سوختنی دیگر در آن وجود ندارد. برابر گزارش فرمانده ناوچه پیکان، باید نفرات شناورهای عراقی که اجبارا ناوهای خود را ترک کرده و بر روی آب فراوان بودند، ازآب گرفته می شدند.
ادامه مسیر ما در ارتفاع پست، به دهانه "خور عبدالله" و نزدیکی بندر "فاو" رسید و از آن جا نیز تا مدخل ورودی "ام القصر" نیز پیش رفتیم. کاملا مشهود بود که دشمن در این منطقه تسلیم شده است؛ نه از هواپیماها (که پایگاه آنها فاصله چندانی تا منطقه نبرد نداشت) و نه از ناوچه های حیرت انگیز اوزا خبری بود. عرصه نبرد کاملا در اختیار دلاورمردان ما بود.
در یک لحظه ناوچه پیکان، به دلیل دریافت علائم الکترونیکی یک ناوچه اوزا در حوالی سکوهای البکر و الامیه، در خواست پشتیبانی هوایی نمود. او از سکو جدا شده و درحال بازگشت به سوی پایگاه دریایی خود بود. دراین شرایط، امکان مراجعت و الحاق مجدد به سکو برایش میسر نبود و اکنون در برابر تهدید آن ناوچه اوزای لعنتی و موشک های سطح به سطح استیکس، بسیار آسیب پذیر شده و در خواست او بسیار جدی بود و اظهار می کرد که در تیررس موشک های ناوچه مذکور قرار گرفته و علائم قفل راداری را بر روی خود دریافت داشته است.
فرصت بسیار کم بود. حداقل، زمانی معادل 5 دقیقه لازم بود تا ما خود را بر فراز سکوها بیابیم. با گردش به چپ و با حداکثر سرعت، به سوی سکوها حرکت کردیم. فرمانده دسته که مجهز به موشک های هوا به سطح "ماوریک" بود، اندکی ارتفاع گرفت تا در بهترین شرایط ممکن برای شلیک آن بدست آورد. علیرغم این که رادار هواپیمای ما برای ماموریت هوا به هوا تنظیم شده بود، به همکارم گفتم که آن را در وضعیت هوا به زمین قرار دهد تا شاید ما بتوانیم شناور دشمن را زودتر شناسایی کنیم.
وضعیت خیلی بغرنج شده بود و فرمانده پیکان مرتبا درخواست کمک می کرد. ما هم با حداکثر سرعت به سمت او روان بودیم؛ اما هنوز نتوانسته بودیم ناوچه دشمن را کشف کنیم. در همین حین، افسر رابط هوایی مستقر در ناوچه، خبر انهدام یک موشک استیکس توسط توپخانه ضد هوایی ناوچه پیکان را اعلام نمود. واقعا خطری بسیار سهمگین از آنها گذشته بود و ما هنوز در جست وجوی ناوچه دشمن بودیم. اکنون دیگر برفراز سکوها رسیده بودیم و ارتفاع بسیار مناسبی برای انجام حمله هوایی به ناوچه دشمن داشتیم؛ اما دیگر دیر شده بود.
ناوچه را در فاصله کمی، در بخش غربی سکوی البکر شناسایی کردیم. گویا آخرین تیر ترکش او، با شلیک آخرین فروند موشک سطح به سطح، کار ناوچه پیکان را ساخته بود. ناگهان قلبم فشرده شد. بر روی ناوچه پیکان دو نفر از دوستانم نیز حضور داشتند. یکی خلبان رابط هوایی بود و دیگری افسر دریایی جوان و خوش سیمایی به نام "سعید" که همواره در مراحل طرح نویسی این عملیات، فعالانه حضور داشت و به حرفه خود به گونه غریبی عشق می ورزید. از این که دیگر آنها را نمی دیدم، غرق در اندوه شدم. تعداد قابل توجهی از اسرای عراقی نیز که از روی سکوها یا از روی آب نجات داده شده بودند، در جمع پرسنل ناوچه پیکان حضور داشتند.
صدای پر صلابت ناخدا "همتی" دیگر شنیده نمی شد. هواپیمای همپروازم، به سوی ناوچه دشمن یورش برد. ما هم به همراه او، در یک فاصله مطمئن، برای حفاظت از او پرواز می کردیم. به افسر کابین عقب گفتم که رادار را در وضعیت هوا به هوا قرار دهد و با چشم نیز شروع به جست وجو در آسمان کردیم تا شاید خبری از دشمن باشد؛ که نبود. لحظاتی بعد، موشک ماوریک، از زیر هواپیمای فرمانده، صفیر کشان جدا شد و به سمت هدف به پرواز درآمد. چیزی نگذشت که ناوچه دشمن که با حداکثر سرعت خود به سمت سکوها در حرکت بود منهدم گردید و اندکی بعد، اثری از او بر روی آب دیده نشد.
پس از چند گردش و حصول اطمینان از انهدام هدف، آهنگ بازگشت نمودیم. سوخت هواپیما به میزان غیر قابل باوری مصرف شده بود. در راه بازگشت، ایستگاه رادار، سراغ هواپیمایی از دسته پروازی دیگری که قبل از ما به ماموریت اعزام شده بود را گرفت. من دریافتم آنها که هنوز بازنگشته اند، احتمالا از دست ما رفته اند. شاید هم به همراه تعداد قابل توجهی از نظامیان عراقی، بر روی آب شناور باشند؟ شرح مختصری از وضعیت منطقه نبرد را برای افسر کنترلر شکاری مستقر در ایستگاه رادار توضیح دادم و درخواست تیم های جست وجو و نجات برای پرسنل ناوچه پیکان کردم.
در همین افکار، به نشان دهنده سوخت نظری انداختم و به علت نقصان آن، وضعیت اضطراری اعلام نمودم. بعد از فرود و پارک هواپیما و نیز انجام اقدامات معموله پس از هر پرواز، خود را به پست فرماندهی رساندم. ضایعات دشمن، آن طور که گزارش شده بود، شامل هفت فروند هواپیمای شکاری وشش تا هفت فروند شناور (از جمله ناوچه های جنگی تندرو اوزا و نفربر هزار تنی و ناوچه های کوچک تر به نام "پی-6") بود.
آری حماسه ای دیگربه وقوع پیوسته بود؛ حماسه مروارید! حماسه پرسنل همیشه جاوید پیکان. حماسه سه خلبان شهید این عملیات (سرلشکر خلبان شهید "حسین خلعتبری"، سرلشکر خلبان شهید "عباس دوران"، سرلشکر خلبان شهید "سید علیرضا یاسینی").
حماسه هفتم آذر یکهزار و سیصد وپنجاه و نه را، به همراه تعداد دیگری از خلبانان شجاع نیروی هوایی و پرسنل غیور نیروی دریایی آفریندند.
در قسمتی از این عملیات، چند فروند از ناوچه های اوزای عراقی از ترس شکار شدن توسط خلبانان شجاع نیروی هوایی، در کنار کشتی های تجاری پنهان شده بودند که خلبانان ما متوجه آنها می شوند. با هماهنگی انجام شده توسط خلبانان، قرار شد یک سری از طرف خاک کویت و یک سری هم از دهانه فاو و خور، جلوی ناوچه های اوزا را بگیرند. درحالی که خلبانان مشغول بررسی موضوع بودند، خلبان کابین عقب یکی از فانتوم ها، خلبان را متوجه یک ناوچه اوزای عراق می کند که به آرامی از بغل یک کشتی تجاری جدا شده و به سمت دهانه خور حرکت می کرد. خلبان به طرفش شیرجه می رود که ناوچه اوزا متوجه حضور او شده و بلافاصله خود را به کشتی بازرگانی می رساند. در همین لحظه یکی دیگر از خلبانان فریاد می زند که ناوچه را در رادار دارم و آماده شلیک موشک به آن هستم که فرمانده دسته پروازی می گوید:
- دقت کن طوری بزنی که آسیبی به کشتی تجاری وارد نشود. زیرا ممکن است بهانه دست سایر کشورها بیفتد و بگویند که ایران کشتی های تجاری را در خلیج فارس هدف قرار می دهد.

خلبان اطمینان می دهد که ناوچه را طوری بزند که هیچ آسیبی به کشتی تجاری نرسد و سپس با یک فروند موشک ماوریک، چنان دماغه ناوچه را می زند که چندین متر آن را از کشتی تجاری جدا می کند و آن را به قعر آب های خلیج فارس می فرستد. این خلبان کسی نیست جز سرلشکر خلبان شهید "حسین خلعتبری مکرم" که بعد از این عملیات، لقب "قهرمان جنگ های دریایی" را به خود اختصاص داد.
پس از انهدام ناوچه اوزای عراقی، هواپیماها مسیر را عوض کرده و برای زدن قطار باری که در ایستگاه راه آهن بندر "ام القصر" قرار داشت، به حرکت ادامه می دهند. دو فروند فانتوم، بی درنگ ارتفاع گرفته و به سمت قطار شیرجه رفتند و پس از چند لحظه آن را به تلی از آتش تبدیل کردند.
در این عملیات تعداد سورتی های پروازی خلبانان شجاع نیروی هوایی بسیار بالا بود به طوری که به عنوان مثال، سرلشکر شهید سید علیرضا یاسینی به تنهایی در این روز 8 سورتی پرواز داشتند.
عظمت و برجستگی های کار نیروی هوایی در این عملیات افتخار آفرین، زمانی برایم عینیت یافت که "سعید"، همان افسر دریایی جوان و فعال، پس از 72 ساعت ماندن بر روی آب نجات داده شد؛ در حالی که شانس نجات خود را دلاورانه و سخاوتمندانه، چندین بار و هر بار به یک نظامی هموطن خود و یا عراقی شناور برروی آب سپرده بود. او وقایع را بسیار دقیق در نظر داشت که در مراسم توجیهات پس از این عملیات شرکت کرد و آنها را بیان داشت.
بازجویی های انجام شده از اسرای عراقی نیز نمایانگر برگ زرین دیگری بر افتخارات نیروی هوایی در دفاع مقدس و در آن عملیات بود.
دوست و دشمن، این عملیات را بی نظیر توصیف کردند. هم اسرای عراقی، و هم پرسنل نظامی خودی و حتی رسانه های گروهی بیگانه!

در پایان درود می فرستیم به روح بزرگ مردانی که در این عملیات جان خود را مخلصانه و صادقانه در طبق اخصاص قرار دادند و با خون خود نامه شجاعتی دیگر را امضا کردند.
منبع: www.sajed.ir
URL: http://gallery.military.ir/displayimage.php?pos=-2535

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
واقعا عالي بود لذت بردم درود بر شيردلان نيروي هوايي و دريايي و جاويد باد ياد و خاطره شهداي اين دو نيرو .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عملیات مروارید

تاریخ عملیات: 28 نوامبر 1980 الی 29 نوامبر 1980
مکان: خلیج فارس
نتیجه: پیروزی قطعی ایران

*نابودی 80% از نیروی دریایی عراق
*نابودی سکوهای نفتی مینا البکر و خور الامیه
*مسدود کردن بندر فاو
*نابودی تعداد زیادی از تاسیسات نفتی عراق، پایگاه های هشدار اولیه و مقر (سایت)، موشک های سام

طرفین جنگ: نیروی دریایی (تسک فورس 421)، و نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در مقابل نیروی دریایی و نیروی هوایی عراق
توان: نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران مجهز به 6 فروند کشتی آمفی بی، 2 فروند قایق موشک انداز، تعداد نامعلومی تفنگدار دریایی، و نیروی هوایی جمهوری اسلامی با اسکادران های اف-4، اف-5 و اف-14 در مقابل نیروی دریایی و هوایی عراق که مجهز به 8 فروند ناوچه اژدر افکن P-6، پنج فروند قایق موشک انداز اوسا 1 و اوسا 2، تعداد نامعلومی از نیروی زمینی، 8 فروند جنگنده میگ-23، تعدادی میگ-21 و تعدادی مقر موشک های سام به اجرای عملیات پرداختند.
تلفات مربوط به جمهوری اسلامی ایران: به 1 فروند قایق موشک انداز خسارت سنگینی وارد شد، 1 فروند فانتوم اف-4 سرنگون شد و 1 فروند دیگر آسیب جزیی دید، تعداد نامعلومی تفنگدار دریایی کشته و یا زخمی شدند.
تلفات مربوط به عراق: 5 فروند قایق موشک انداز اوسا 2 غرق شدند، 4 فروند ناوچه P-6 غرق شدند، 1 فروند هلیکوپتر حمل و نقل SA 321 Super Frelon نابود شد، 6 فروند میگ-23 سرنگون شدند، 1 فروند میگ-21 سرنگون شد، تعداد زیادی مقر موشک های سام و پایانه های نفتی نابود شدند، تعداد نامعلومی از نیروی زمین کشته و یا زخمی شدند.

تشریح عملیات

عملیات مروارید در تاریخ 28 نوامبر 1980 توسط نیروی دریایی و نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران بر علیه نیروی دریایی و هوایی عراق و بمنظور پاسخگویی به نصب رادار و تجهیزات دیده بانی (استراق سمع)، بر سکوهای نفتی البکر و خور الامیه توسط عراق بجهت مقابله با عملیات های هوایی ایران صورت گرفت. این عملیات پی آمد پیروزی برای ایران داشت و ایران موفق شد که هردو سکوی نفتی و بیشتر ناوگان دریایی عراق، را نابود کرده و به بندرگاهها و فرودگاههای عراق خسارات سنگینی وارد کند. این عملیات نباید با عملیاتی که توسط گروهک تروریستی مجاهدین خلق ایران که در دهه 90 صورت گرفت اشتباه شود.

نبرد

در تاریخ 28 نوامبر 1980، پس از آنکه متخصصان ایرانی تعدادی از جنگنده و هلیکوپترهایی که ممکن بود را آماده کردند، فانتوم های اف-4 و ببرهای اف-5 ایرانی به فرودگاههای اطراف بصره حمله کردند، طی این حملات آنها موفق شدند که یک فروند میگ-21 عراقی که بیرون از آشیانه بوده را منهدم کنند.
در شب 29 نوامبر 1980 6 فروند کشتی ناوگان دریایی جمهوری اسلامی ایران تسک فورس 421 تفنگداران دریایی ایران را در پایانه های نفتی عراق با نام های البکر و خور الامیه مستقر کردند. تفنگداران دریایی ایران که توسط AH-1J Sea Cobras، Bell 214s و CH-47C Chinooks پشتیبانی می شدند، بیشتر مدافعان عراقی در طی یک درگیری کوتاه از پای درآوردند، تفنگداران لحظاتی قبل از ترک پایانه های نفتی مقدار زیادی بمب و مین را کار گذاشتند، سپس توسط هلیکوپترها منطقه را ترک کرده و تاسیسات نفتی و پایگاه های هشدار اولیه عراق را در آتش رها کردند.

در همان زمان دو فروند قایق موشک انداز کلاس کمان ایران (پیکان و جوشن)، بندرگاه فاو و ام القصر را همراه با 60 کشتی خارجی (متعلق به کشورهای خارجی)، آنها مسدود کردند و به بمباران تاسیسات هردو پرداختند.

در پاسخ ناوگان دریایی عراق ناوچه های اژدر افکن P-6 و کلاس حمله-سریع موشک اندازه، اوسا 2 را به منظور حمله متقابل در منطقه مستقر کردند. قایق ها با قایقهای موشک انداز ایران وارد درگیری شدند، و ایرانی ها موفق شدند 2 فروند اوسا را توسط موشک های هارپون غرق کنند. 3 فروند موشک انداز اوسا 2 باقی مانده به پیکان حمله کردند و خدمه پیکان از نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک کردند. نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران فورا با ارسال دو فروند اف-4 هرکدام مجهز به 6 فروند موشک های AGM-65 Maverick واکنش نشان داد، هرچند زمانی که آنها رسیدند، پیکان پس از برخورد 2 فروند موشک P-15 Termit عراقی خسارات سنگینی دیده بود، در پاسخ اف-4 ها هر کشتی عراقی که در دیدشان بود مورد هدف قرار دادند و باعث غرق شدن 3 فروند قایق موشک انداز اوسا 2 و 4 فروند آژدر افکن P-6 شدند.

طولی نکشید که 4 فروند اف-4 ایران از شیراز برخواستند و بندرگاه فاو را بمباران کردند و همراه با اف-5 ها مقر موشک های سام، مجاور را نابود کردند. یک فروند اف-4 ایرانی توسط یک فروند موشک SA-7 عراق هدف قرار گرفت ولی خلبان ماهر آن موفق شد که به پایگاه بازگردد.

اکنون صف های اف-14 ها وارد نبرد شدند، و همراه با اف-4 ها عقب نشینی اختیاری تسک فورس 421 را پشتیبانی کردند، جنگنده بمب افکن ها چاههای نفت عراق را بمباران کردند و یک هلیکوپتر ترابری عراق SA 321 Super Frelon را نابود کردند، سپس به پایانه مینا البکر حمله کردند.

عراق که برای دفاع از پایانه نفتی تقلا می کرد میگ-23 فلاگرهای را به صحنه نبرد اعزام کرد. اف-4 های ایرانی با میگ-23MS های عراقی وارد نبرد شدند و 3 فروند از آنها را منهدم کردند، یک فروند اف-4 ایرانی نیز در طی نبرد منهدم شد. 4 فروند میگ-23BN اکنون به جوشن که موفق شده بود دو فروند از آنها را توسط SA-7 منهدم کند حمله کردند. کمی بعد از آنکه یک اف-14 ایرانی یکی از دو میگ های باقی مانده را منهدم کرد، دیگری مجبور به فرار شد.

نتیجه عملیات

با منهدم شدن مقر موشک های سام، رادار و تجهیزات استراق سمع عراق، نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران توانست از طریق جنوب عراق حملات هوایی انجام دهد، همچنین 80% ناوگان دریایی عراق که در این عملیات از بین رفت هیچگاه ترمیم نشد.
قایق موشک انداز ایران، جوشن که در این عملیات نقش بسزایی بازی کرد، بعدها طی یک عملیات مداخله جویانه آمریکا در خلیج فارس توسط ناوگان دریایی آمریکا آسیب سنگینی دید.

منابع:

[align=left]
http://www.iiaf.net/stories/warstories/s4.html
http://www.iinavy.org/morvarid.html[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در سپیده دم هفتم آذر 1359 در یک درگیری شدید، قهرمانان نیروی دریایی ارتش ایران با اتکا به ذات پروردگار، عملیات مروارید را اجرا کردند. در این نبرد هفت ناوچه مدرن و اژدرافکن عراقی از نوع اوزا به قعر دریا فرستاده شدند؛ همچنین چند فروند ناو، تعدادی هواپیما و هلیکوپتر توسط ناوچه همیشه قهرمان پیکان نابود شدند؛ بسیاری از نیروهای دشمن که روی ناوها مستقر بودند به هلاکت رسیدند و تعدادی هم به اسارت در آمدند با اجرای موفقیت‏آمیز عملیات مروارید سکوهای نفتی البکر و الامیه برای اولین بار به دست پرسنل نيروي دريايي ايران افتاد. این دو سکو که برای دشمن اهمیت حیاتی داشت به دست نیروهای ایرانی افتاد و پس از آن صدور نفت عراق از خلیج فارس به صفر رسید. فرماندهان نیروی دریایی ایران با دور اندیشی و با توجه به اینکه جنگ در دریا ابعاد مختلف سیاسی اقتصادی و بین المللی را در بر خواهد داشت چند روز پس از جنگ بخش عظیمی از خلیج فارس را منطقه جنگی اعلام کردند از آن زمان عراق عملن در محاصره دریایی نیروهای ایرانی درآمد و راه مواصلات دریایی به بنادر ام‏القصر و بصره قطع شد.


معمولن در هر جنگی کمبود ارزاق و یا قحطی و عدم صدور کالا از راههای آبی در تاریخ جنگهای دریایی به چشم می خورد ولی در 8 سال جنگ با عراق شاهد بودیم علیرغم بعضی کمبودها ارزاق اساسی به راحتی در اختیار مردم قرار گرفت وصادرات کالا و نفت نیز به روال عادی انجام شد. واین میسر نبود مگر با اراده ارتشی قدرتمند که بتواند سیادت خود را در زمین دریا و هوا حفظ کند.


عملیات تسخیر سکوهای البکر و الامیه و انهدام آنها توسط نیروی دریایی و با پشتیبانی نزدیک نیروی هوایی قدرتمند ما صورت گرفت تا آنجا که نیروی دریایی و هوایی عراق مجبور به خروج از بندر شدند و بخش اعظم نیروی دریایی عراق شامل 7 فروند ناو و ناوچه، 11 فروند هواپیما در این عملیات نابود شدند و هسته اصلی نیروی دریایی عراق منهدم گرديد، به طوری که تا به امروز خلیج فارس نشانه از حضور موثر یگانهای شناور عراق را ثبت نکرده است. پس از این عملیات، عراق سیاست ضربه و فرار را در مقابل نیروی دریایی بیشتر کرد و طی آن دو فروند ناوچه موشک‏انداز خود را از دست داد. پس از تلاشهای فراوان باز هم ارتش عراق تغییر سیاست داد و به خرید تسلیحات موشکی ساحل به در از نوع کرم ابریشم و هوا به سطح از نوع اگزوست اقدام نمود؛ زیرا به این صورت می‏توانست بدون درگیری مستقیم، موشکهای خود را از راه دور پرتاب کند.


پس از گذشت 3 هفته از عملیات موفقیت آمیز شهید صفری در آبان 59 به منظور تخریب سکوهای نفتی دشمن عملیات مروارید اجرا گردید. نیروی رزمی 421 مستقر در بوشهر که از اولین روز جنگ فرماندهی کلی عملیات دریایی را در منطقه خلیج فارس و دریای عمان بر عهده داشت پس از اجراي اولین مرحلهء موفقیت‏آمیز طرح مربوط به سکوهای مزبور، تصمیم گرفت برای حفظ سیادت دریایی از ترمینال نفتی البکر و الامیه به عنوان سر پل و پستهای دیده‏بانی استفاده کند و با در اختیار گرفتن سکوهای مزبور کنترل نیروهای رزمی سطحی هوایی و تجاری عبوری دشمن را از بنادر ام‏القصر و بندر نفتی فاو را عملی سازد؛ این طرح به منظور دیده‏بانی غافلگیری و کشاندن یگانهای رزمی دشمن به دریا انجام شد.



منطقه عملیات
این عملیات به مدت 10 روز از تاریخ 1 آذر 1359 بود که بعدن به دلائلی با چند روز تاخیر اجرا شد. عملیات در منطقه‏ای به طول تقریبی 400 کیلومتر و عرض 50 کیلومتر (به مساحت 20000 کیلومتر مربع) که از شمالی‏ترین نقطه خلیج همیشه فارس تا محدوده عملیاتی نیروی رزمی 421 در منطقه دوم دریایی بوشهر را دربرمی‏گرفت.



وضعیت دشمن
در مدت 3 هفته از عملیات شهید صفری دشمن تلاش مضاعفی را در جهت به‏کارگیری و بهره‏برداری مجدد از سکوها به عمل آورده بود و تعدادی از نظامیان عراق به منظور پاسداری و اقدامات شنودی بر روی آنها مستقر شده بودند؛ به طوری که تحرکات نیروی دریایی عراق در حال افزایش بود اما به دلیل خسارات سنگینی که تاسیسات سکوها وارد شده بود نیروهای عراقی به پشتیبانی آمادی زیادی احتیاج داشتند که به دلیل ناامنی منطقه، این کار به سختی صورت می‏گرفت و روحیه دشمن بسیار ضعیف بود.



وضعیت خودی
نیروی رزمی 421 هماهنگی لازم با نیروی هوایی را برای انجام عملیات مشترک برون منطقه‏ای را به عمل آورد و تمرینات لازم که در این رابطه انجام شد که در عمل موجب موفقیت در به‏کارگیری و هدایت 13 فروند جنگندهء F4-E و 4 فروند F-14A توسط واحدهای شناور نيروي دريايي شد. به‏کارگیری همزمان نیروهای تکاور، واحدهای شناور و نیروی هوایی به صورت گسترده، ناشي از آمادگی قابل توجه نیروها و مناسب بودن طرح و زمان عملیات دریایی داشت.
اهداف عملیات
* نابودی بخش قابل توجهی از نیروی دریایی عراق
* زندانی نمودن باقیمانده افراد نیروی دریایی عراق در بندر ام القصر
* سیادت نیروی دریایی ارتش ایران در تمام خلیج فارس و دریای عمان
* جلوگیری از صدور نفت عراق به منظور اختلال در نظام اقتصادی عراق
* قطع کامل خطوط مواصلاتی دشمن
* ایجاد پست دیده بانی در سکوی البکر برای نیروی خودی جهت اعمال کنترل بر ترددهای احتمالی و آتی دشمن.
كه جملگي باعث مي‏شدند کشور عراق از استفاده از سکوهای مذکور به عنوان یک نقطه آفندی بر علیه نیروی دریایی و هوایی ایران محروم شود.


علل انتخاب منطقه عملیات
تمرکز قوای نیروهای دریایی دشمن در منطقه شمال خلیج فارس که دربرگیرنده حساس‏ترین وحیاتی‏ترین تاسیسات عراق در دریا یعنی ترمینالهای نفتی البکر و الامیه بودند، موجب شد اين منطقه جهت وارد آوردن ضربه اساسی و قطع کامل خطوط مواصلاتی دریایی و به ویژه قطع صدور نفت عراق از طریق خلیج فارس، انتخاب گردد.

ضربات و تلفات وارده به دشمن به طور کلی
در طول عملیات غرور آفرین مروارید بخش اعظم نیروی دریایی عراق از هم پاشید و به کلی نابود گردید. خسارات به طور کلی به شرح زیر بود:
5 فروند ناوچه موشک انداز از نوع OSA و OSA2
ناو مین جمع کن 1 فروند
ناو نیرو بر 1 فروند
ناوچه تندرو 3 فروند
یگان ناشناخته 2 فروند
یگان صدمه دیده 3 فروند
همچنين تعدادی از نیروهای دشمن به اسارت در آمدند.

[align=center]
تصویر

تصویر

تصاویری از ناوچه OSA عراق [/align]

غنائم
این عملیات یک عملیات برون منطقه‏ای بود، به همین دلیل، غنائم به دست آمده در طول عملیات قابل نگهداری نبودند، لذا دستور انهدام کلیه واحدهای دشمن داده شده بود.



شرح عملیات
در مرحله اول با استفاده از عناصر اطلاعاتی و با انجام ماموریت های گشت شناسایی توسط هليكوپترهای نيروي دريايي ارتش و حصول اطمینان از وضعیت دشمن و امکانات تدافعی آنها، نيروي دريايي مصمم گردید که در یک فرصت مناسب عملیات فوق را انجام دهد؛ پس از آن و تهیه مقدمات پس از گذشت 3 هفته از عملیات شهید صفری، عملیات مروارید اجرا گردید.

طرح مذکور به دلیل شرائط جوی نامناسب در شمال خلیج فارس با 3 روز تاخیر آغاز شد. معمولن در فصل پائیز، تغییر سمت باد از جنوب به شمال وضعیت جوی را دگرگون می کند. در روز شروع عملیات سمت باد 350 و سرعت آن بین 18 تا 20 گره و قدرت دریا 3 الی 4 در مقیاس بوفورت بود، لذا در این شرائط اعزام ناوچه موشک‏انداز پیکان به صلاح نبود لیکن در خلال 3 روز تاخیر در عملیات هلیکوپترها و گشت روزانه، به دستور فرماندهی نیروی رزمی 421 به منظور جمع‏آوری اطلاعات تکمیلی و زیرنظرداشتن سکوها و گزارش تردد احتمالی نیروهای دشمن به منطقه اعزام گردیدند. یدک‏کش دلیر که در اجرای طرح می‏بایست مهمات، آذوقه و سلاحهای انفرادی برای تیم ویژه‏اي را که قرار بود در سکوی البکر قرار گرفته و آماده جلوگیری از نفوذ دشمن باشند حمل نماید، در ساعت 6:30 مورخه 4 / 9 / 1359 از بندرگاه بوشهر به دریا اعزام گردید. به علت بدی شرائط جوی، به فرمانده یدک‏کش دلیر، ناوبان یکم «مدافع» دستور داده شد در لنگرگاه خارک لنگر اندازد. بعد از ظهر همان روز دلیر در خارک لنگر انداخت منتظر دستورات بعدی شد.


در روز چهارشنبه 5 / 9 / 1359 برابر طرح، یک فروند هليكوپتر SH-3D با افسر گشت به نام ناوبان یکم «ناصر سرنوشت» (نامبرده جزو تیم عملیات ویژه بود) جهت گشت به منطقه اعزام گردید پس از مراجعه در گزارش خود اظهار داشت که یک فروند لندینگ کرافت کوچک تقریبا 40 نفره در کنار سکوی نفتی البکر مشاهده شده است.


گزارش نامبرده سریعا با تشکیل جلسه فرماندهی نیروی رزمی 421 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. با توجه به ضربات شدیدی که نیروی رزمی به دشمن وارد کرده بود چنین استنباط شد که دشمن نیروهایی به منظور حفاظت از سکوها اعزام کرده باشد. طرح گشت زنی بیشتر اجرا شد. لذا 4 ساعت قبل از اجرای طرح گشت توسط هلیکوپتر به ناوچه موشک انداز گرز که ماموریت روزانه گشت در منطقه را عهد دار بود دستور داده شد در ساعت 23:00 مورخه 5 / 9 / 1359 به ترمینال البکر نزدیک شده و از فاصله 4000 یاردی، آن را زیر آتش بگیرد. طبق گزارش فرماندهء گرز، تعدادی گلوله 76 میلیمتری به پایه های سکو شلیک شد اما از آنجا که عکس العملی از سوی دشمن دیده نشد، گشت مجددن هلیکوپتر در مورخه 6 / 9 / 1359 با نفرات مجهز به ژ3 و نارنجک دستی انجام و وجود قایق لندینگ کرافت در کنار سکو تایید می گردد. با شلیک به موتور قایق و به طور پراکنده به اطراف سکو هیچ تحرکی از سوی دشمن صورت نگرفت. پس از سه سورتی پرواز دیگر و تایید عدم وجود دشمن به صورت گسترده تایید می گردد و با اطلاعات به دست آمده از سایر قسمتها عملیات با زمان بندی جدیدی اجرا می شود.



اجرای ماموریت استقرار در سکوی البکر و عملیات فریب
ماموریت تیم ویژه که برابر طرح پیش بینی و اجرا گردید به شرح زیر است:
الف- ماموریت دسته رزمی 1 – 22 - 421 (تیم ویژه مرکب)


(1) در ساعت 6:30 روز 4 / 9 / 1359 با کلیه تجهیزات با یک فروند یدک کش به طرف منطقه ماموریت حرکت کنید (به جز نفراتی که با هلیکوپتر اعزام می شوند)


(2) کلیه وسائل و تجهیزات مورد نیاز خود را به منطقه عملیات منتقل کنید.


(3) کلیه وسائل و تجهیزات به طریقی در خواست و ارسال گردد که نوع ماموریت افشا نگردد.


(4) پس از ورود به سکو، عملیات پاکسازی را انجام داده و در محلهای مربوط مستقر شوید.


(5) در طول اقامت در سکو، کلیه ترددهای دشمن را به فرماندهی نیروی رزمی 421 گزارش نمائید.


(6) کلیه تردد های کاروان های تجاری را گزارش کنید.


(7) در طول اقامت در سکو، ضمن استتار در سکو، با کار گذاردن مواد منفجره در نقاط حساس سکو، آن را برای تخریب آماده کنید.


(8) در صورت مشاهدهء هواپیماهای دشمن، مراتب را گزارش نمائید.


(9) در صورت مشاهدهء یگانهای دشمن که قصد پهلو گرفتن در سکو را دارند، گزارش کرده و آنها را منهدم کنید.


(10) در مورد بند 9 طبق هماهنگی عمل گردد با در نظر گرفتن بند 15.


(11) در طول اقامت در سکو حداقل یک نفر دیده بان برای جلوگیری از غافلگیری گمارده شود.


(12) طبق زمان بندی، فیوز ها را مشتعل و سکو را به وسیله هلیکوپتر تخلیه کنید.


(13) طبق برنامه، اماکن مشخص شده را برای استفاده های بعدی تخریب نکنید.


(14) تردد در روی سکو به نحوی انجام شود که از دید یگانهای سطحی و هوایی دشمن دور بمانید.


(15) در صورت مشاهدهء یگانهای سطحی دشمن که در حال پهلو گرفتن هستند، در صورت امکان آنها را تسخیر یا در غیر این صورت نابود کنید.


(16) در طول اقامت در سکو آمادگی نابودی اسناد را بنا به ضرورت داشته باشید.


(17) به محض ورود و پاکسازی ترمینال کنترل شود که آیا قایق های موجود برای ترک اضطراری مناسب هستند یا نه، در صورتی که قابل استفاده هستند، کمبودها پس از پهلو گرفتن یدک کش دلیر رفع شود.
ماموریت هلیکوپترها
در مرحله دوم، ماموریت هلیکوپترها که برابر طرح از فرماندهی نیروی رزمی 421 اعلام شده بود به شرح زیر بود:
ب- دسته رزمی 2 – 22 - 421 (ویژه هلیکوپترها)


(1) کارکنان تعیین شده را در روز (ر) در ساعت ابلاغی به سکوی البکر منتقل کنید.


(2) در ساعت مشخص شده، به سکو مراجعه و افراد را پس از مشتعل کردن فیوزها به بوشهر انتقال دهید.


(3) طبق برنامهء زمانبندی شده عمل کنید.


(4) آمادگی کامل برای پروازهای اضطراری را داشته باشید.


در این مرحله عملیات پیاده کردن نفرات به وسیله دو فروند هلیکوپتر AB-212 و یک فروند هلیکوپتر SH-3D در روی سکوی البکر پیش بینی شده بود. این تیم از هفت نفر به شرح زیر تشکیل شده بود که باید بین ساعت 15:00 تا 16:00 در مورخه 6 / 9 / 1359 در سکوی البکر مستقر می گردیدند:


الف ناوبانیکم (سرپرست تیم ویژه)
ب ناوبانیکم (افسر هماهنگ کننده)
پ ناوبانیکم (افسر مخابرات و امور دیده بانی)
ت ناوبان سم (سرپرست تیم تخریب)
ث مهناویکم (عضو تیم ویژه)
خ مهناوی (عضو تیم ویژه)


ماموریت حمل نفرات تیم و وسائل آنها شامل دستگاههای مخابراتی مهمات اسلحه انفرادی آر پی جی 7 نارنجک دستی به دو فروند هلیکوپتر AB-212 و عملیات نجات تجسس و ماموریت دیده بانی به هلیکوپتر SH-3D واگذار شد.
ترانزیت و تخلیه
در ساعت 14:20 مورخه 6 / 9/ 1359 کارکنان تیم ویژه با آمادگی صد درصد و روحیه قوی از بوشهر به سمت سکوی البکر حرکت کردند.در طول مسیر هلیکوپترها، دو فروند جنگندهء شکاری F-14A از آنها حفاظت می کردند تا هلیکوپترها از گزند هواپیما های عراقی در امان باشند.
در ساعت 15:37 اولین هلیکوپتر AB212 با مهارت خارق العاده ای بر ضلع شرق پلات فورم میانی (منطقه تقارن دو قسمت سکوی البکر) نزدیک شده به صورت ساکن در هوا باقی مانده بود نفرات از داخل هلیکوپتر به روی لوله های سکو پریده و بلافاصله موضع گرفتند سپس موضع خود را محکم کردند و ناوبان الفتی و یکی از تکاوران در پوشش این موضع به طریق شمال سکو از طریق راهرو های رابط نفوذ کردند و همزمان کار پاکسازی قسمت جنوبی سکو توسط دو نفر دیگر از تکاوران شروع شد پس از گماردن یک نفر دیده بان در پلات فرم میانی هلیکوپتر دوم با دو نفر دیگر و وسایل به سکو نزدیک شده و اقدام به تخلیه می کند. بدین ترتیب طرح اولیه پیاده شدن و موضع گرفتن در مدت کوتاهی انجام شد. در این مدت هلیکوپتر های AB-212 و SH-3D در نزدیکی سکو به طور ساکن باقی مانده بودند.


ت- پاکسازی سکو
ناوبان الفتی پس از چند دقیقه در برخورد با یکی از نفرات دشمن موفق به غافلگیری و دستگیری او می شود و بلافاصله او را به پلات فرم میانی آورده و از او بازجویی می کنند. ناوبان کیوان شکوهی اطلاعات لازم در مورد تعداد نفرات و سلاح و هدف استقرار نیروهای عراقی از فرد دستگیر شده می گیرد. نفر دستگیر شده به طور داوطلبانه اذعان می کند که قبل از رسیدن هلیکوپترها، تقاضای پشتیبانی هوایی نموده اند. تیم ویژه تصمیم به ماندن در سکو را می گیرد یکی از هلیکوپترها را احضار و نفر یاد شده را به وسیله هلیکوپتر جهت تحقیقات تکمیلی به بوشهر اعزام می کند با توجه به اطلاعات دریافت شده از افسر عراقی در مورد حملهء قریب الوقع میگها، سرپرست تیم ویژه به هلیکوپترها دستور داد سریعن منطقه را ترک کنند.. پس از دور شدن هلیکوپترها، تیراندازی دشمن از ضلع شمالی سکو شروع شد و تیم ویژه با آتش متقابل جواب داد. حدود 15 دقیقه پس جدا شدن هلیکوپترها از سکو، دو فروند میگ در ارتفاع کم بالای سکو ظاهر شدند و به سمت مسیر حرکت هلیکوپترها حرکت کردند، ولی بلافاصله دوباره روی سکوی البکر ظاهر گشتند. مانور میگها در روحیه و عزم راسخ هیچ کدام از نیروها خللی وارد نکرد و تیم ویژه دشمن را زیر آتش خود میخکوب کرده بود. میگها پس از حدود 35 دقیقه سکو را ترک کردند. در این هنگام چون تعدادی از نیروهای دشمن مستقر در ضلع شمالی سکو قصد ملحق شدن به مابقی نفرات در ساختمان مخروبه انتهای سکو را داشتند لذا مواضع آنها به وسیله RPG7 زیر آتش قرار گرفت پس از چند دقیقه اجرای آتش یکی از نفرات عراقی کشته می شود و مابقی با بالا بردن پرچم سفید خود را تسلیم کردند.


در این لحظه اجرای آتش خودی قطع و به دشمن دستور داده شد که موضع خود را ترک و سلاح ها به زمین گذاشته و به طرف راهرو حرکت کنند. در فاصله 30 متری نیروهای خودی به دشمن دستور داده شد که اسرا به ستون یک در حالی که دستها را بالا نگه داشته اند به طرف مواضع خودی نزدیک شوند سپس هر یک از نفرات دشمن پس از بازرسی کامل و حصول اطمینان از غیرمسلح بودن به منتها الیه پلات فرم میانی راهنمایی شدند اسرا که جمعا 9 نفر بودند پس از بسته شدن دستها در حالت نشسته قرار گرفتند و یک نفر با مسلسل دستی از آنها نگهبانی می کرد. یکی از اسرا با بهت زدگی سوال می کند شما فقط هفت نفرید؟ ناوبان یکم در گزارش خود می نویسد چشمهای حیرت زده دشمن دربند، در جستجوی بقیهء ما بود و گویی باور نداشت ما فقط هفت نفریم.


بلافاصله بازجویی های مقدماتی از اسرا آغاز شد و مشخص گردید که از 9 نفر یک نفر افسریار غواص، چهار نفر درجه دار غواص و چهار نفر دیگر سرباز نیروی زمینی هستند. با استفاده از یکی از نفرات به مابقی افراد دشمن اخطار شد که خود را تسلیم نمایند در غیر این صورت مواضع شان زیر آتش قرار می گیرد. پس از یک دقیقه اثری از تسلیم دیده نشد، لذا مواضع دشمن(شمال سکو) زیر آتش قرار گرفت. در پوشش این آتش، نفرات دشمن به منتها الیه جنوبی سکو منتقل شدند. در این هنگام افراد کاملن در حالت استتار و دیده بانی قرار گرفتند و دو نفر از افراد در حالت خزیده اقدام به کشیدن سیم رابطهای تلفن صحرایی در پستهای 3 گانه (خط مقدم آتش، محل استقرار دستگاههای مخابراتی و محل دیده بانی و استقرار اسرا) کردند. در خلال این اقدامات هر از چند گاهی یک نارنجک زیر سکو در آب انداخته می شود تا دشمن را از نفوذ احتمالی از زیر سکو منصرف نماید.


ناوبان یکم شکوهی در ادامه گزارش خود در این مورد می افزاید: «در تمام مراحل سعی به تماس گرفتن با نیروی رزمی می شود لیکن تلاشها موفقیت آمیز نیست ما می دانیم که پشت فرماندهی چقدر نگران وضعیت ما می باشند. لازم بود هر چه زودتر اعلام کنیم که تا آخرین لحظه با دشمن می جنگیم و از دشمن باکی نداریم.»


در ساعت 19:02 تماس مخابراتی با ناوچه پیکان و پست فرماندهی 421 برقرار شد و پیام زیر مخابره شد:
کاملا بر سکو مسلط هستیم دشمن موضع گرفته و ما در شرایط خوبی قرار داریم.


سروان عصام فرمانده سکو که به اسارت گرفته شده بود، با هلیکوپتر به بوشهر منتقل می شود و بلافاصله در منطقه دوم دریایی بوشهر مورد توسط اطلاعات نیروی رزمی 421 مورد باز جویی قرار می گیرد.


تیم ویژه تصمیم به پاکسازی مابقی سکو می گیرد ولی به دلیل تاریک شدن هوا و نظر به اینکه نفرات خودی می بایست از راهرو های رابط استفاده کنند که هیچ گونه جان پناهی ندارد و نفرات در معرض تیر دشمن قرار می گیرند پاکسازی سکو به تعویق می افتد.در این مدت فرمانده تیم ویژه مواضع خود را مستحکم می کند و در 3 پست یاد شده نگهبان می گذارد و ضمن تماس با نیروی رزمی 421 و تشریح خلاصه وضعیت، قسمت جنوبی سکو را برای پهلو گرفتن ناوچه پیکان اعلام می کند.در این مرحله از عملیات، ضمن استتار و زیر نظر گرفتن دشمن با دوربین دید در شب، غذا بین اعضاء تیم و اسرا تقسیم گردید. در ساعت 20:30 ناوچه پیکان در جنوبی ترین نقطه سکو پهلو می گیرد و بلافاصله اسرا به پیکان منتقل می شوند. از این مرحله به بعد، با وارد شدن ناوچه همیشه قهرمان پیکان و نیروی هوایی و همچنین ناوهای عراقی و نیروی هوایی عراق عملیات وارد مرحله اصلی خود می شود.



ماموریت ناوچه پیکان
الف: ماموریت ناوچه موشک انداز پیکان که برابر که برابر طرح از طرف فرماندهی نیروی رزمی 421 ابلاغ شده بود به شرح زیر است:


دسته رزمی 3 – 22 - 421 ویژه ناوچه موشک انداز :
1- در ساعت و روز هماهنگ شده بندر بوشهر را ترک و عملیات اسکورت یدک کش را انجام دهید.
2- یدک کش مورد نظر را بدون جلب توجه اسکورت نمائید.
3- ترتیبی اتخاذ گردد که حیطه بندی ماموریت کاملن رعایت شود.
4- در صورت مشاهدهء یگانهای هوایی و دریایی دشمن، ضمن گزارش به فرماندهی نیروی رزمی 421 آنها را منهدم کنید.
5- در صورت نیاز، کلیه پیامهای دریافتی از ترمینال البکر را به نیروی رزمی 421 مخابره نمائید.
6- بر روی مدار تعیین شده مبادله پیام ترمینال و نیروی رزمی در تمام مدت به گوش باشید.
7- آمادگی پدافند کارکنان ترمینال را بر علیه هدفهای سطحی و هوایی داشته باشید.
8- فقط بنا به دستور به ترمینال نزدیک شوید.
9- محل استقرار طبق هماهنگی و دستورات نیروی رزمی 421 خواهد بود.
10- آمادگی پذیرش نیروهای خودی را داشته باشید.


ب- آغاز ماموریت قهرمانانه ناوچه پیکان
ناوچه پیکان در ساعت 9:55 مورخه 6 / 9 / 1359 برابر طرح مروارید، بندر بوشهر را به سمت منطقهء عملیات ترک کرد. ناوچه گرز که ماموریت گشت منطقه چاههای نفتی را بر عهده داشت توسط ناوچه پیکان جایگزین شد از این رو حرکت پیکان به گرز اطلاع داده شد و ناوچه ها تماس مخابراتی جهت تبادل اطلاعات و تحویل و تحول در منطقه را برقرار کردند. ناوچه گرز بعد از تحویل منطقه به پیکان به سمت بوشهر حرکت و در ساعت 14:00 همان روز در اسکله پهلو می گیرد. ناوچه پیکان از ساعت 9:55 تا 14:54 که زمان رسیدن به سکوهای نفتی نوروز می باشد تعداد 3 هدف سطحی را گزارش و شناسایی می کند و علاوه بر آن با یدک کش دلیر که مسئول پشتیبانی عملیات ویژه را بر عهد داشت تماس برقرار می کند. یدک کش یاد شده به علت اشکال در موتور و رادار، در چاههای نوروز متوقف شده بود.


در ساعت 16:10 پیکان تقاضا می کند به علت آماده نبودن یدک کش، مستقلن به ماموریت ادامه دهد در پاسخ به ناوچه دستور داده شد یدک کش را در اجرای ماموریت همراهی نموده و در فاصله 100 یاردی آن حرکت کند.


در ساعت 18:43 به یدک کش دستور داده شد به دلیل اشکال در موتور به سکوی نوروز پهلو بگیرد و ناوچه پیکان به سمت سکوی البکر حرکت کند.


از سوی پست فرماندهی نیروی رزمی موفقیت افراد در سکو تعداد اسرا و کلیه احتمالات به پیکان داده می شود. در ساعت 19:35 به ناوچه پیکان پیامی بدین مضمون فرستاده شد: «ممکن است از سکوی نفتی الامیه و یا جهات دیگر سکوی البکر واحدهای سطحی بزرگ و کوچک دشمن به شما نزدیک شوند در صورت مشاهده درگیر شوید یک دسته مسلح و مجهز به قایق جمینی آماده باشند از جنوب سکو نزدیک شوید با نفرات در سکو تماس بگیرید و هماهنگی کنید و در صورت لزوم آتش پشتیبانی را تامین کنید.»


ناوچه پیکان با آمادگی روحیه و توان رزمی 100% در ساعت 20:30 در سمت جنوبی سکو پهلو میگیرد در ساعت 20:32 ناوچه پیکان وجود 2 هدف سطحی را در ناحیه کانال خور عبدالله گزارش و آنها را هدفهای A وB نام گذاری می کند. دستور سوار کردن اسرا صادر می گردد.


در ناوچه از یک نفر عرب زبان جهت آرام سازی و دادن دستورات به اسرا استفاده می گردد. در ساعت 21:30 بعد از دریافت اسرا و تبادل اطلاعات با فرمانده تیم ویژه جهت رزم و برای رویایی با 2 واحد که به منظور پشتیبانی از نفرات عراقی سکو وارد منطقه شده بودند از سکو جدا می شود. در ساعت 21:30 اولین مرحله درگیری این یگان رزمی آغاز می گردد و در ساعت 21:31 با هر دو هدف درگیر می شود که در نتیجه آن دشمن با سرعت زیاد فرار می کند!


در ساعت 22:14 از دشمن آتش متقابل دریافت و در ساعت 22:23 هدف B را منهدم می نماید. و این یگان به دلیل شدت خسارات وارده به گل می نشیند.از طرف فرماندهی نیروی رزمی دستور جمع آوری نفرات یگان منهدم شده صادر می شود، ولی به علت وجود خطر غافلگیری از سوی دیگر یگان دشمن، امکان حضور در محل انهدام آن یگان وجود نداشت و پیکان سرافرازنه به طرف سکوی البکر مراجعه کرده و در حدود ساعت 23:00 درمحل اولیه پهلو گرفت.


بعد از اتمام اين درگيري دستورات زير از طرف فرماندهي نيروي رزمي 421 صادر گرديد:
(1) يدک کش تا دستورات بعدي در سکوي نوروز باقي بماند.
(2) ناوچه جوشن با نفرات کمکي به دريا اعزام گردد.
(3) ناوچه پيکان با تشخيص فرمانده و با کمک نفرات مستقر در سکوي البکر دشمن را پاکسازي کند.
(4) هلیکوپترهای مستقر در چاههاي اردشير تماس مخابراتي را با تيم ويژه مستقر در سکوي البکر و ناوچه برقرار نمايند.
(5) از ناوچه پيکان سوال شد برآورد شما از ماندن و ادامه کار يا مراجعه چيست؟ ناوچه تصميم به ماندن مي گيرد و به نفرات مستقر در سکو مهمات کمکي مي دهد.
دستور فرماندهي نيروي رزمي در مورد ناوچه جوشن بدين شرح بود:
پس از ورود جوشن، ناوچه پيکان از سکو جدا و جوشن پهلو بگيرد؛ ضمنن مترجم عربي و ساير ملزومات از پيکان به جوشن منتقل شوند. دستورات اکيد در مورد تردد بين دو سکو صادر شد.


در ساعت 00:55 ناوچه پيکان هدف سطحي دشمن را در موقعيت خروجي خور عبدالله به فاصله 12 مايلي سکوي البکر را گزارش مي کند که به علت صرفه جويي و کمبود مهمات با آن درگير نشده و فقط ان را پلات مي کند. هدف ياد شده که هدف C نامگذاري شده بود در ساعت 05:05 در زير سکوي نفتي الاميه مستقر مي شود. در ساعت 05:55 در نزديکي طلوع آفتاب، هدف C از سکو جدا و به سمت پيکان حرکت مي کند. در این هنگام دستور درگيري صادر مي شود و پيکان سريعن از سکو جدا شده و براي در گيري آماده مي شود. در ساعت 6:25 پيکان با هدف C و يک هدف ديگر که سفيد رنگ بوده درگير و هر دو را زير آتش توپخانه خود مي گيرد و به طور مرتب موضع خود را تغيير داده تا دشمن نتواند آن را مورد حمله قرار دهد. در ساعت 06:35 يک موشک از طرف هدف C به سمت پيکان شليک مي شود که در نزديکي پاشنه در سطح آب منفجر مي گردد در اثر موج انفجار يکي از کارکنان زخمي مي شود.در ساعت 6:55 هدف C از صحنه دور مي شود و هدف دوم که از سوي پيکان شناسايي نشده بود به شدت صدمه مي بيند.


ناوچه پيکان تقاضاي پشتيباني هوايي براي انهدام هدفهاي سطحي دشمن مي کند. به پيکان دستور داده مي شود که به سکو مراجعه کند و تا رسيدن هواپيماهاي خودي در سکو باقي بماند. که در اين حين در ساعت 6:55 پيکان مورد حمله ناگهاني دو فروند هواپيماي دشمن قرار مي گيرد که يکي از آنها در ساعت 07:05 توسط موشک شليک شده از پيکان، منهدم و ساقط مي گردد؛ در اين لحظه پيکان همزمان با دو هواپيما درگير شده بود.


در ساعت 7:11 آخرین نقطه هدف C سوال می شود؛ پیکان پاسخ می دهد فعلن وقت نداریم. ناوچه پیکان که همواره به فکر دیگر همراه خود بود، تقاضا می نماید که ناوچه جوشن به صحنه نزدیک نشود.


در ساعت 7:12 از طرف فرماندهی نیروی رزمی پیامی بدین مضمون صادر می گردد: «احتمالن می خواهند شما را مشغول کنند تا نیروی کمکی برسد.» ناوچه پیکان ضمن تایید نظر فرماندهی مجددن تاکید می کند که جوشن به صحنه نزدیک نشود ضمنن تقاضای هواپیما جهت پشتیبانی و پوشش خود به منظور فرار تاکتیکی نموده که اطاق عملیات بوشهر به آن پاسخ مثبت می دهد. فرمانده ناو که در این لحظه به فکر تنها زخمی شناور خویش است، محل هلیکوپترها را سوال می کند تا در اولین فرصت او را به بوشهر اعزام کند.
در ساعت 7:22 بار دیگر 2 هواپیمای میگ به پیکان حمله می کنند. ناوچه با وجود کمبود مهمات با آنها درگیر می شود. پیکان مجددن تقاضای پشتیبانی هوایی خود را تکرار می کند. در ساعت 7:30 الی 7:35 پیکان هدف C به انضمام 3 هدف دیگر که در حال نزدیک شدن به وی هستند را گزارش می کند. از طرف فرماندهی نیروی رزمی دستور فرار تاکتیکی و عقب نشینی صادر می گردد، ولی پیکان با نهایت شجاعت و شهامت و از خودگذشتگی پاسخ می دهد: «ما همین جا هستیم و اصلن از جای خود تکان نمی خوریم و با هر 5 هدف درگیر می شویم.» این پیام روحیه کارکنان مستقر در سکو و ناوچه را افزایش می دهد. ناوچه پیکان هدفها را شناسایی می کند و 3 فروند آنها را ناوچهء موشک انداز اوزا تشخیص می دهد و مجددن تاکید می کند از آنجایی که 3 فروند اوزا در منطقه هستند، جوشن به طرف منطقه حرکت نکند. موقعیت 3 هدف به شرح زیر مخابره می گردد:


از جنوب سکوی البکر 287 فاصله 9 مایل – 290 فاصله 12.5 مایل - 292 فاصله 14 مایل راه هر سه به سمت محل استقرار پیکان در سکوی البکر است. ساعت 7:45 هدف شماره 4 سمت 110 فاصله 6 مایل است. لحظاتی بعد هدف شماره 4 از صفحه رادار محو می گردد. در ساعت 7:55 برابر گزارش رادار بوشهر، به ناوچه اطلاع داده می شود که چند فروند ميگ از طرف ام القصر با ارتفاع پائین به سمت صحنه عملیات نزدیک می شوند.
روحیه دشمن در دریا بسیار خراب و همگی ترس نزدیک شدن به پیکان را دارند صفحه رادار پیکان پر از یگانهای دشمن است. آسمان از میگهای 23 و هلیکوپترهای توپ دار سیاه و در دریا یگانهای سطحی دشمن همگی سعی در نابودی پیکان را دارند. پیکان می داند موشکهای ضدکشتی، دنبال هدفهای بزرگتر هستند به همین دلیل در کنار سکو باقی می ماند و از آنجا به راحتی می تواند هواپیماهای خودی را کنترل کند. در همین زمان سر فرماندهی که با نام بصام خوانده می شود به ناو سر فرماندهی خود به نام واثق دستور می دهد که به کلیه یگانها ابلاغ شود با تمام قدرت به سمت ناوچه ایرانی آتش گشوده شود حتی اگر سکوی البکر به طور کامل نابود شود در ساعت 08:37 پیکان مجددن با یک هواپیمای مهاجم درگیر می شود در ساعت 08:40 یک فروند موشک استیکس به طرف ناوچه پرتاب می شود که در سمت چپ ناوچه به پلات مرکزی سکو اصابت می کند. در ساعت 08:44 دستور فرماندهی مبنی بر صرفه جویی در مصرف مهمات صادر می گردد.


پایگاه ششم شکاری بوشهر، جمعا 10 سورتی پرواز جنگی را که 4 سورتی از آنها به موشک مجهز بودند از ساعت 08:14 الی 11:36 در منطقه به پرواز در می آورد که در کنترل عملیاتی ناوچه پیکان قرار داشتند. ناوچه پیکان با شناختی که از منطقه و هدفهای سطحی دشمن داشته، هواپیماها را روی هدفهایی که در رادار داشته هدایت می کند و شش هدف سطحی دشمن را منهدم و به قعر دریا می فرستد که در ادامه آنها را شرح خواهم داد.


در ساعت 08:35 در موقعیت 8 مایلی غرب اسکله الامیه، یک فروند ناوچه موشک انداز و یک فروند مین جمع کن بزرگ توسط یک فروند جنگندهء F-4E با استفاده از چهار موشک ماوریک منهدم می گردند. انهدام این هدفها به وسیله اسرا و اطلاعات نیروی رزمی تایید می شود. در ساعت 08:40 دو فروند F-4E یکی مجهز به موشکهای ماوریک و دیگری به عنوان TOP COVER (پشتیبان) به منطقه عزیمت و در حدود ساعت 9:00 یک فروند ناوچه تندرو را به وسیله موشک نابود و غرق می کنند. در ساعت 08:48 یک فروند F-4E به منطقه عزیمت می نماید که برابر گزارش خلبان آن در ساعت 09:10 یک هدف سطحی دشمن را نابود می کند که خلبان هدف را در گزارش خود تیره رنگ توصیف می کند و در نهایت به دلیل اینکه MiG-23 هاي عراقی به وی حمله می کنند بقیه موشکها را رها و فرار تاکتیکی انجام می دهد. در ساعت 10:45 یک فروند F-4E مجهز به چهار موشک ماوریک پرواز می کند و بعد از گشت به این دلیل که هیچ هدف سطحی دیده نشد در ساعت 11:36 به زمین می نشیند.
در ساعت 11:36 یک فروند F-4E از بوشهر به منطقه عزیمت می کند که در ساعت 11:53 بعد از تماس با ناوچه پیکان یک فروند ناوچه موشک انداز OSA2 و دو فروند ناوچه تندرو را در سمت 292 فاصله 15 مایل از جنوب سکوی البکر منهدم می نماید.


کلیه هدفهای سطحی که به وسیله ناوچه پیکان شناسایی شده بودند به وسیله جنگندهای قهرمان نیروی هوایی ارتش ایران، یکی پس از دیگری با هدایت دقیق عملیاتی پیکان منهدم و به قعر آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس فرستاده می شوند. ضمنا در این حین هواپیماهاي F-14A با گشت در منطقه، اجازه قدرت نمایی را به جنگندهای عراقی نمی دادند.


در ساعت 12:04 دستور فرماندهی نیروی رزمی 421 با توجه به وضعیت منطقه در مورد ترک محل به پیکان و جوشن ابلاغ می گردد.


در ساعت 12:14 مجددن به ناوچه پیکان دستور داده می شود که پس از سوار کردن نفرات مستقر در سکوی البکر منطقه را ترک کند . پیکان ضمن تماس با هواپيماي گشتی F-14A مبادله اطلاعات می کند و از وضعیت هواپیماهای دشمن آگاه می شود. در ساعت 12:29 نفرات مستقر در سکو را سوار کرده و به طرف چاههای نوروز حرکت می کند. در ساعت 12:38 یک پیام آنی به پیکان ارسال و ضمن عرض تبریک از پیکان خواسته می شود که زمان ورود (ETA) را محاسبه و نکاتی را که در این دستور آنی ارسال شده را به دقت اجرا کند.
در ساعت 12:40 پیکان ساعت ورود ETA را 17:30 گزارش می کند پیکان می گوید: ETA ساعت 17:30 انشاالله. حالا می رسیم به قسمت غم انگیز ماجرا در ساعت 12:47 پیکان گزارش می دهد که ما را زدند در ساعت 12:48 پیکان تکرار می کند که مورد حمله موشک قرار گرفتیم و سرعت موتور نداریم. در ساعت 12:52 پیکان گزارش می دهد ما مورد اصابت موشک قرار گرفته ایم به ما کمک کنید کشته و زخمی داریم و موشکها متوالی به سمت ما می آیند. در ساعت 12:52 روز 7 / 9 / 1359 عملیات تجسس و نجات ناوچه پیکان در منطقه عملیات آغاز می شود و به کلیه پستها ابلاغ می گردد مرکز دیتوم (مبدا تجسس) در نقطه سانحه تشکیل و منطقه تجسس تعیین و ابلاغ گردد.


هلیکوپترهای نیروی دریایی در مدت 3 روز متوالی در حالی که جنگ ادامه داشت همراه با غواصان از جان گذشته عملیات نجات را موفقیت و پشت کار و خستگی ناپذیری انجام دادند.


گزارش ناوبان یکم کیوان شکوهی فرمانده تیم ویژه اعزامی به سکوی البکر در مورد ناوچه پس از سوار شدن اعضای تیم بدین شرح است:
«بلافاصله پس از سوار شدن ما به ناوچه، یگان مذکور از سکو جدا شد در راه تقریبی 145 به طرف چاههای نوروز حرکت کردیم و با ناوبانیکم حفیظی فرمانده دوم ناوچه مشغول تبادل نظر بودیم که یک موشک دیده شد که ایشان به سرعت به طرف پل فرماندهی دوید و سکان را تمام به چپ گذاشت و ناوچه به طور سریعی به چپ چرخید که در اثر چرخش سریع ناو موشک در حالی که دیده می شد در نزدیکی پاشنه ناو به آب برخورد کرد و در سطح آب منفجر شد. موشک دوم بعد از چند ثانیه به منتها الیه سمت چپ ناوچه اصابت کرد و بلافاصله قدرت حرکت از ناوچه صلب شد بازوی یکی از کارکنان طوری قطع شده بود که عضله به حالت آویخته کاملا مشهود بود یکی از کارکنان از ناحیه پشت جمجمه و دیگری از ناحیه چشم صدمه دیده بودند از وضعیت داخل ناوچه اطلاعی در دست نبود همه منتظر موشک سوم بودیم که اینکه موشک سوم نیز دیده شد در این تعدادی از کارکنان قصد زدن موشک با ژ3 را داشتند که کارساز نبود و با درک اینکه قادر به مقابله نیستیم در حالی که فریاد می زدیم ترک ناو به همراه تعدادی از کارکنان به داخل آب پریدیم و بلافاصله موشک به ناوچه اصابت کرد و من به اندازه 4 تا 5 متر درآب فرو رفتم و وقتی بالا آمدم ناوچه کاملن منهدم شده بود؛ به طرف پاشنه ناوچه شنا کردم و به تعدادی که در آنجا بودند گفتم از ناوچه دور شوید ناوچه غرق می شود و ناوچه با کج شدن به سمت چپ به قعر دریا فرو رفت و بعد از 2 ساعت من را با هلیکوپتر از آب گرفتند.»

پس از اصابت موشک به پیکان، ناوچه جوشن با پیکان تماس کوتاهی می گیرد و موقعیت آنها را سوال می کند که پیکان در جواب می گوید که تازه حرکت کردیم و این آخرین تماس مخابراتی با پیکان قبل از غرق شدن بود. ناوچه فلاخن که طبق دستور شماره 9 عملیات مروارید در روز 7 / 9 / 1359 به دریا اعزام شده بود، ماموریت داشت که در 10 مایلی جزیره خارک مستقر شود؛ با غرق شدن ناوچه پیکان در ساعت 12:54 به فلاخن و جوشن دستور داده شد که با حداکثر سرعت به منطقه انهدام پیکان نزدیک شوند و با تمام قدرت با دشمن درگیر شوند. در ساعت 12:59 که جوشن فرماندهی عملیات در صحنه نبرد بعد از پیکان در دست می گیرد با بوشهر تماس می گیرد و تقاضای می کند که با هواپیمای TOP COVER مواظب آنها باشند.


در ساعت 13:14 فرماندهی نیروی رزمی 421 به فلاخن و جوشن دستور می دهد در فاصله مناسب از سکوی البکر قرار گیرند. در ساعت 13:27 یک فروند هواپیمای مسلح به موشکهای ماوریک، به طرف منطقه عملیات پرواز می کند؛ بلافاصله ناوچه های فلاخن و جوشن ضمن تماس با هواپیمای یاد شده، منطقه را به سمت چاههای نوروز ترک می کنند. این عمل برای خالی نمودن صحنه نبرد برای جنگنده های نیروی هوایی بوده که به درو کردن نیروی دریایی عراق بپردازند. در ساعت 13:59 ضمن داشتن تماس با هلیکوپتر SH-3D و ناوچه ها به سمت هدف هدایت می شود. در یک مایلی جنوب غربی اسکله البکر یک ناوچه OSA2 در حال شلیک به هواپیما مشاهده می کند و در این لحظه 3 موشک به طرف آن پرتاب می کند که دو موشک به ناوچه اصابت می کند و آن را به آتش می کشد غرق شدن ناوچه توسط کارکنان نجات یافته پیکان مشاهده می گردد.
در ساعت 15:00 یک فروند F-4E دیگر مسلح به موشکهای ماوریک، به سمت منطقه پرواز می کند و در ساعت 15:25 به صحنه عملیات وارد می شود و به یک فروند ناوچه موشک انداز OSA1 عراقی که در 8 مایلی غرب اسکله البکر و در مختصات داده شده توسط هلیکوپترSH-3D بود خساراتی را وارد می نماید. گزارش خلبان در مورد این موفقیت از این قرار است: «در منطقه حدود 8 مایلی غرب اسکله البکر طبق مختصات داده شده از طرف هلیکوپتر SH-3D نیروی دریایی یک فروند ناوچه OSA1 به احتمال غریب به یقین منهدم شد.» که انهدام فوق توسط هواپیمای TOP COVER تایید می گردد. این یک نمونه همکاری کامل و دقیق بین نیروی دریایی و هوایی بود که نتیجه آن به وضوح دیده می شود.
در ساعت 16:30 تعداد 4 فروند جنگندهء F-4E مسلح به موشکهای ماوریک، به طرف محل سانحه پیکان پرواز کردند. (دو فروند از آنها TOP COVER ) بودند و در حدود ساعت 17:00 به منطقه می رسند که یک فروند ناوچه دشمن را مورد حمله قرار می دهند که مشاهد عینی ناو سروان فرهاد شکیر که در آن لحظه در هلیکوپتر SH-3D در حال عملیات تجسس و نجات بوده به این شرح است:

«حدود ساعت 17:00 با هلیکوپتر به منطقه وارد شدیم و در حالی که خورشید غروب می کرد امیدمان به نجات مغروقین از دست می رفت دو واحد سطحی دشمن در نزدیکی هم دیده شدند که ناگهان دو انفجار در یکی از آنها رخ داد و دود سیاه زیادی از آنها بالا رفت. واحد دومی به اولی نزدیک شد به نظر می رسید نفرات صدمه دیده یگان اول را جمع می کند که در این حین دو فروند F-4E به واحد دومی نزدیک شدند و آن را مورد حمله قرار دادند دود سفیدی مشاهده شد و پس از مدتی اثری از هدف نبود و فقط واحد اولی با دود سیاه رنگ می سوخت و هنوز شناور بود.»


به منظور پاکسازی منطقه از یگانهای سطحی دشمن برای عملیات نجات در تاریخ 8 / 9 / 1359 بنا به در خواست فرماندهی نیروی رزمی 421 دو فروند جنگندهء F-4E در ساعت 06:35 به پرواز در آمدند و در منطقه سکوی البکر به یک فروند ناوچه کوچک که به نظر می رسید ناوچه تندرو باشد و یک فروند ناوچه OSA1 حمله می کنند که شناور کوچک منهدم و موشکی که به سمت OSA1 شلیک شده بود به سکوی البکر اصابت می کند که بنا به گزارش اسرای عراقی موجب زخمی شدن فرمانده آن می شود که فرمانده دوم جای او را می گیرد.


در ساعت 08:40 دو فروند هواپیمای F-4E به پرواز در آمدند که در حدود ساعت 9 به منطقه عملیات وارد می شوند. این جنگنده ها در قسمت غربی اسکله به یک فروند ناوچه موشک انداز OSA1 حمله می کنند و آن را به وسیله موشک ماوریک غرق می کنند؛ این همان ناوچه قبلی بوده است.
در عمليات نجات که با شرکت هلیکوپترهاي SH-3D ، 302 ، 307 ، 308 ، 311 ، 314 انجام شد كه با جان فشاني ها و از خودگذشتگي هاي فراوان، با وجود اينكه بارها مورد حمله ميگها قرار گرفتند و مجبور به ترك منطقه عمليات مي شدند اما توانستد 16 نفر نيروي خودي و دو نفر شهيد و 17 عراقي و 2 جسد دشمن را از آب بيرون بكشند.


در مورد هلیکوپتر شماره 314 اين نكته را بگويم كه چند سال پيش دقيقا يادم نيست زمان زلزله بم اين هلیکوپتر نمي دانم براي كمك رفته بوده يا ماموريت ديگر اطلاع ندارم سقوط كرد و دچار آسيب كلي شده والان در شركت پنها و در كنار ساير هليكوپترهاي اوراق شده و سقوط كرده و از رده خارج شده و مخصوصا در كنار هليكوپترهاي آمريكايي RH-53D كه به طبس آورده بودند آرام گرفته است.
در مورد نجات خلبانان نيروي هوايي هم در ساعت 09:35 هلیکوپتر شماره 307 كه مستقيمن جهت جايگزيني هلیکوپتر شماره 308 به منطقه اعزام شد و برابر گزارش خلبان منطقه جنوب سكوي البكر كاوش مي شود و جستجو در شعاع بيشتر از حد معمول انجام شد ولي متاسفانه نتيجه اي حاصل نمي شود در ساعت 11:30 دو هلیکوپتر عراقي و يك ميگ مشاهده گرديد كه موجب تغيير مسير هلیکوپتر مي شود كه به طور اتفاقي ناوبان يكم سرنوشت به همراه يك نفر غواص عراقي از آب گرفته مي شوند و در ادامه مسير موفق به نجات 7 نفر عراقي مي شود و در ساعت 13:10 در فرودگاه هوا درياي بوشهر به زمين مي نشيند.



اقدامات شاخص دشمن در اين عمليات
عمليات مرواريد يك جنگ تمام عيار دريايي بود به همين دليل دشمن از تمام توان دريايي خود براي پيروزي بهره گرفت. اعزام چندين فروند ناوچه موشك انداز، ناو نيروبر و انواع ديگر ناوهاي جنگي و بهره گيري از پشتيباني هوايي با حجم زياد، بيانگر اهميت و حساسيت اهداف عمليات مرواريد براي دشمن بود.



نتايج حاصله از اين عمليات
(1) انهدام هسته اصلي نيروي دريايي عراق و به دام افتادن بقيه نيروهاي دشمن در بندر ام القصر.


(2) قطع كامل صادرات نفتي عراق كه از ترمینالهاي نفتي البكر و الاميه در جريان بود.


(3) استيلاي كامل نيروي در يايي ايران تا پايان 8 سال جنگ بر خليج هميشه فارس و درياي عمان به طوري كه در اين مدت هيچ شناوري اعم از تجاري و نظامي نتوانست از مبدا يا مقصد اين آبراه تردد نمايد. در واقع عراق در تمام مدت جنگ دريا را از دست داد در شرائط عكس، اگر عراق در جنگ دريايي پيروز مي شد، احتمال شكست ايران در جنگ بسيار بالا بود و اگر هم شكست نمي خورديم شرائط بسيار متفاوتي در جنگ ايجاد مي كرد مثل كم شدن شديد كالاهاي اساسي و قحطي و ...


لازم به ياد آوري است كه عراق در حدود 3 سال بعد از عمليات مرواريد تقريبا هيچ تحرك نظامي در صحنه خليج فارس نداشت و ورود هواپيماهاي جديد ميراژ و موشكهاي اگزوست و جنگ نفت كشها، 3 سال بعد از اين واقعه شروع شد كه در آن هم با توجه به برتري مطلق دريايي ايران چندان موفق نبود (در دوران جنگ در مجموع 10 هزار فروند كشتي تجاري و نفت كش توسط نيروي دريايي ارتش ایران اسكورت گرديدند و قريب 300 ميليون تن كالا به داخل كشور وارد شد از اين تعداد شناور فقط 259 فروند بر اثر حملات دشمن صدمه ديدند كه اين تعداد با توجه به نزديكي دشمن با معابر اصلي ايران و برخورداري از جديترين موشكها با بردهاي زياد رقم بسيار قابل توجهي است.)


(4) انهدام سكويهاي البكر و الاميه كه مي توانست به عنوان پايگاهي بر عليه ما استفاده گردد.


(5) تامين مايحتاج و ارزاق اساسي مردم از طريق دريا


از لحاظ نظامي عراق تا پايان جنگ از رويارويي نظامي در دريا با ايران وحشت بسیار داشت و سيادت و اقتدار دريايي ايران تا پايان جنگ كاملن حفظ شد. اين عمليات در رسانه هاي خارجي، بازتاب وسيعي داشت و عليرغم حمايت رسانه هاي غربي از دولت بعثي عراق، آنها مجبور شدند پروزيهاي مقتدرانه ايران را به جهانيان منعكس كنند.
[align=center]

تصویر
تصویر جنبه تزیینی دارد [/align]

منبع متن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دستت درد نکنه برادر البته من یک مقاله رو توی تاپیک شرح کامل عملیات های دفاع مقدس قرار دادم ولی اینقدر کامل نبود!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اقا خدا قوت من كه خيلي تحت تاثير قرار كرفتم دستت درد نكنه يا علي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فلانکر جان دستت درد نکنه. مطلب محشری بود. تو سایت سنترال کلوب تصاویری از انیمیشن مروط به عملیات مروارید هم قرار داده شده که در نوع خودش جالبه. درود به غیرت و شهامت سربازان ایرانی. نیروی دریایی واقعاً گل کاشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته فلانکر جان باید بگم که 5 فروند ناوچه موشک اندازه اوسا از دست داد نه 2 فروند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

البته فلانکر جان باید بگم که 5 فروند ناوچه موشک اندازه اوسا از دست داد نه 2 فروند!


جناب لیچ شما همیشه تاپیکها رو نخونده دربارشون نظر می دید ؟ icon_frown
از شما انتظار نداشتم
تازه نویسنده متن اصلی من نبودم ! :cry:

ضربات و تلفات وارده به دشمن به طور کلی
در طول عملیات غرور آفرین مروارید بخش اعظم نیروی دریایی عراق از هم پاشید و به کلی نابود گردید. خسارات به طور کلی به شرح زیر بود:
5 فروند ناوچه موشک انداز از نوع OSA و OSA2
ناو مین جمع کن 1 فروند
ناو نیرو بر 1 فروند
ناوچه تندرو 3 فروند
یگان ناشناخته 2 فروند
یگان صدمه دیده 3 فروند
همچنين تعدادی از نیروهای دشمن به اسارت در آمدند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فروند ناو و ناوچه، 11 فروند هواپیما در این عملیات نابود شدند و هسته اصلی نیروی دریایی عراق منهدم گرديد، به طوری که تا به امروز خلیج فارس نشانه از حضور موثر یگانهای شناور عراق را ثبت نکرده است. پس از این عملیات، عراق سیاست ضربه و فرار را در مقابل نیروی دریایی بیشتر کرد و طی آن دو فروند ناوچه موشک‏انداز خود را از دست داد. پس از تلاشهای فراوان باز هم ارتش عراق تغییر سیاست داد و به خرید تسلیحات


خوندم برادر ولی ضد و نقیض بود در این قسمتش! icon_frown

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من تو يه چيز دفاع مقدس موندم اونم اينكه چجوري بدون داشتن وقت و زمان كافي و تجهيزات مخابراطي نسبتا ضعيف و بدون پشتي باني ماهواره ها و ... نقشه ي اين عمليات هارا با اين دقت مي كشيدند و موفق مي شدند كه ان هارا به انجام برسونند البته كمك خدا رو هم بايد در نظر داشت به هر حال اينه ديگه ايران. icon_frown :cry:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.