امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

دست بچه هاي اطلاعات عمليات درد نكنه!!!!حتي متوجه تماسهاي متعدد اين واحدها و بيسيم آنها هم نشدند!!!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بهش میگن نمک جنگ ( بر وزن نمک زندگی بخونید )

یه چندتا سوال ، عملیاتی که بعد از عملیات رمضان شکل گرفت چی بوده ؟ نتیجه اون چی بوده ؟
ایا این مدل اشتباه باز هم توی جنگ تکرار شده ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]عجب بلبشویی بوده. تانکهای عراقی تا عقبه نیروهای ما اومده بودند اونهم نه یکی دوتا . تقریبا دو تیپ زرهی از پشت اومدن اون وقت هیچ کی نفهمیده. ببین جنگ رو دست چه آدم های کار بلدی داده بودیم؟ پس وظیفه حفاظت از جناح های این لشکر با کدوم واحد بوده؟ این واحد چه چوری رفته جلو که هیچ واحد دیگری جناح هاش رو پوشش نداده تا به این راحتی دخلش بیاد؟[/quote]

از سر تقصیرات واحدهای اطلاعاتی لشکرهای خودی نمیشه گذشت! قابل توجیه نیست!

ولی نبود جناح های این لشکر باعث این کشتار شد که مسئولیت اون به طراحی عملیات برمیگرده.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با فاصله كمي بعد از عمليات فتح خرمشهر عمليات رمضان انجام شد و همچنين بازگشت نيروهاي اعزامي به سوريه براي جنگ احتمالي با اسراپيل و ضعف اطلاعات عمليات باعث شده بود كه اولين مرحله از عمليات ورود به خاك دشمن با شكست مواجه شود .اگر چه اين شكست موجب گرديد در مواجه با دشمن و ترفندهاي جديد او كه با نام دفاع متحرك لقب گرفته بود براي عملياتهاي ديگر موثر واقع شود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در عمليات رمضان عراق در زمين خودش دفاع مي كرد و به شرايط زمين خودش اشنا بود

عراق براي جلوگيري از تصرف بصره و يا حداقل جلوگيري از نزديك شدن ايران به بصره موانع بسيار سخت - پيچيده اي را قرار داده بود

اطلاعات نيروهاي ايراني از مواضع و ارايشات نيروهاي عراقي كم بود
درحالي كه عراق اطلاعات بروزي را از نقاط ضعف و قوت ايران توسط حاميانش بخصوص امريكا دريافت مي كرد
و احتمالا انها عراق را از خالي بودن ان منطقه از نيرو و نبود خط پدافندي آگاه كرده بودند .


البته اين اولين بار و آخرين بار هم نبود
عملياتهايي مانند والفجر مقدماتي - والفجر يك- كربلاي چهار و...
هم با مشكل اساسي روبرو بودند

( منافقين هم نقش عمده اي در افشاي اطلاعات داشتند)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ظاهرا بدترین شکست ایران توی کربلای 4 بود
( یه همسایه داشتم ( شهید قدیری ) تا چندسال مفقودالاثر بود ، این اواخر هم چندتا استخوان آوردن و گفتن شهید ( بنده خدا روزی که عروسی کرد دو روز بعدش رفت جبهه و دیگه نیومد )

ظاهراتوی عملیات کربلای 4 یکی از فرمانده هان ارشد اطلاعات کاملی بدست عراقی ها داده بوده
احتمال اینکه خائینی این اطلاعات را به عراقیها دادن اصلا بعید نیست ، چه بسا ماهواره های آمریکائی هم میتونستن این کار را انجام بدن.

( خاطرات یکی از افراد دوران جنگ خوندم که کالک منطقه دقیقا شبیه به همونی بوده که توی ستاد فرماندهی ایرانی مورد استفاده قرار میگرفته ، و تقریبا از روی همون تونسته بودن اون فرمانده خائن را دستگیر و اعدام کنند
اطلاعاتی که به عراقیها داده شده بود اینقدر دقیق بوده که حتی رنگ لباس ها را هم میدونستند و نیروهای عراقی با لباس ایرانی اومده بودن که تا وقتی به نزدیکترین موضع به ایرانیها هم میرسن کسی بهشون شک نکنه و درگیری رخ نده
یک غافلگیری در حد خفن بوده که خیلی کشته و زخمی و غرق شده داشته

و البته بعدش ( فکر کنم کربلای 5) انگار تلافیشو سر عراقیها در آوردن :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جوكر عزيز
در عمليات كربلا 4 دشمن به نيروها نزديك نميشه
منتها با اطلاع از حمله نيروهاي ايراني
پدافند رو تقويت ميكنه
و عمليات شكست ميخوره
عراقي با شكستي كه به ايرانيا دادن فرض كردن كه ايران بيخيال شلمچه ميشه
در صورتي كه در كربلاي 5 كمر عراق شكست
همينطور در اين عمليات پدافند هوايي بسيار فعال بود و قريب به 70 فروند هواپيماي عراقي رو ساقط كرد
عموي خدابيامرز ما كه در نفت شه اسير شده بود
ميگفت كه به يكباره مارو در نفت شهر دور زدن
طوري مارو محاصره كردن كه اسير ها رو در خط شكسته شده با مينيبوس سوار ميكرد
اونطور كه خودش ميگفت
...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=9]در عمليات رمضان عراق در زمين خودش دفاع مي كرد و به شرايط زمين خودش اشنا بود

عراق براي جلوگيري از تصرف بصره و يا حداقل جلوگيري از نزديك شدن ايران به بصره موانع بسيار سخت - پيچيده اي را قرار داده بود [/size]

اين نظر دوستمان درست است . عراق در سرزمين خودش بعد از فتح خرمشهر آماده عملياتهاي بعدي ايران بوده است و اين را مي توان در عمليات زمضان مشاهده كرد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اما در مورده عملیات های لورفته

کربلای 4 رو که امریکا لو داده و البته شوروی هم از قبل خبرایی داده بود ولی امریکا همچین تکمیلش یکنه که.... و البته اینبار یه تفاوت اساسی هست بین اطلاعات داده شده

عراق کاملا از همه چیز باخبر بوده و البته اینبار نیروهای خط اولش رو از کسانی انتخاب میکنه که هم تا اخرین گلوله میجنگن هم عمرا فرار بکن(تایپیک هدف خرمشهر نبود بلکه ابادان بود رو بخونید متوجه میشید)

توی عملیاتهای دیگه هم شوروی و امریکا از چند و چون ماجرا باخبر بودند اما اطلاعات کامل رو نمیدادند بلکه بخشی از اطلاعات رو میدادند یعنی کامل با عراق همکاری نمیکردند ولی با این وجود اون میزان اطلاعات رو اگر ما از عراق میداشتیم بابای عراق می اومد جلو چشمش ولی عراق با اونا هیچ کاری نتونست بکنه تا اواخر جنگ که یهو.......... لازم به ذکر نیست


در مورده کربلای 4 بگم که اونها اول اجازه دادند نیروهای ما به کمینگاه های مورد نظر برسند بعد که رسیدن همچین اتش مستقیم و نزدیک روشون می ریزن که کسی جون سالم در نبره

برای اطلاعات کمی تا قسمتی خوب میتونید سری کتاب بر بلندای شلمچه رو مطالعه کنید که بیشتر کربلای 4 رو توسط خاطرات شخصی نقل میشه... و این یعین عالی! چون خاطره شخصی یه چیز دیگه است./

ما توی کربلای 5 بسیار عالی عمل کردیم از نظر امادگی رزمی و... اما کمر عراق نشکست...
هرچند شاهکار ایران از این نظر که این عملیات با کربلای4 تنها دو هفته فاصله داشت و با این وجود خوب عمل کرد اما خوب بازم نتایج مورده نظر برای ما تثبیت نشد

با اوجود اون همه تلفاتی که عراق داشت و.... اما خوب وقتی ما نتونیم اهداف رو تثبیت بکنیم.... از اون طرفم که عراق سر سه سوت از تجهیزات قبلی بهتر میارود و از طرف ما ......

لازم به ذکره؟!

دوستان بی شوخی بگم که اگر حمایت کشورهای عربی و غربی و شرقی از عراق از بعد بیت المقدس تنها وساه یه هفته قطع میشد مطمئنا ایران با یه عملیات ساده هم میتونست تا قلب بغداد بره
متاسفانه ما هربار هم که عملیات کردیم و حتی نتیجه دلخواه رو نگرفتیم بازم برنده جنگ میبودیم اگر کمک به صدام نمیکردند ولی وقتی کمک میکردند بدتر نتیجه معکوس میداد عملیاتمون...

عراق از نظر اقتصادی بیش از 2 هفته قادر به نبرد با ایران نبود اما..... بعدم از بعد تسلیحاتی که الی ماشالله
ما حتی یه ذره از این حمایتها رو میداشتیم کار عراق خیلی زود تموم بود....

عملیات رمضان به هزاران دلیل شکست خورد یکیش اینکه سپاه و ارتش فکر میکردند که خودشون به تنهایی یه یل میباشند و میتونند جنگ رو تموم کنند و برا همین هریک جداگانه اقدام میکردند که این از بعد عزل بنی صدر سابقه نداشت و از قضای روزگار و حالگیری خدای مهلبون! بدفرم ایران دست این حماقت رو خورد!
ما تا وقتی پیروز مطلق نبردهای دفاع مقدس بودیم که سپاه و ارتش همزمان با هم همکاری میکردند
یکی مکمل دیگری بود و بدون دیگری پیروزی هم در کار نبود...


بهتره عبور از بحران هاشمی رو بخونید تا متوجه عمق عداوتها بشید که سرانجام دودش تو چشم خودمون رفت

از طرف دیگه ایران به خودش ممطئن شده بود و فکر میکرد که میتونه با تاکتیکهای عملیات های موفق قبلی بازم به عراق اونم تو خاک عراق! حمله بکنه
دوست ندارم بگم اما همون بلایی سر ایران اومد که سر عراق در ابتدای جنگ

ایران میخواست به سمت بصره حرکت بکنه و فکر میکرد چون اونا شیعی هم هستند کمکشون میکنند اما.... از طرف دیگه بازم مثل همیشه عراق اماده ی اماده بود..... اونم تو خاک خودش با روش جنگی جدید و البته اینبار دفاع از خاک وطنش...... پس سربازان انگیزه لازم رو هم بیش از پیش داشتند

چرا لشکر 14 اینجور قیچی میشه واسه اینکه که الحاق مورده نظر توسط این لشکر و فکر کنم لشکر 27 ثارالله شکل نمیگیره

یعنی یه نقطه واسه الحاق بوده که.... از طرف دیگه هم متاسفانه نیروی پیش قراول و احتیاطی هم وجود نداشته که شناسایی بکنه و ارتش هم که....!

در ضمن دوستان تجهیزات استراق سمع عراقی قوی تر از ماها همیشه بود هرچند ما از امریکا تجهیزات خوبی رو خریده بودیم اما یا بلد نبودیم استفاده کنیم یا به تعداد کافی نبود یا ارتش باهاش کمک سپاه نمیکرد و یا اینکه خیانت میشد!

همون سی 130 های فاش ایران میتونستند کل منطقه رو زیر کنترل ببرند که.....


بی خیال


اخرش اومدم اینجا پست زدم! چند بار اومدم نزدم اما .....!


یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين سعيد قاسمي توي يكي از سخراني هاش گفته
يك نيروي من كه نماز شب مي خوند و..... كالك عملياتي عمليات( والفجر . يك يا مقدماتي)
را بر مي داره و الفرار .... و اون ميشه كه

انها تقريبا از همه كارهاي ما با خبر بودند

واقعا خدا با ما بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در پاسخ يكي از دوستان كه گفته بود يكي از نيروهاي نماز شب خوان سردار سعيد قاسمي كالك عمليات را بر مي دارد و فرار مي كند بايد بگم كه بيشترين ضربات را همين ستون پنجم بر سازمان رزم ايران وارد مي كردند و آنكه مي گويند ماهواره هاي امريكايي و استراق سمع عراقي ها و غيره بخش كوچكي از ماجراست َ كجا ماهواره مي تواند از كالك عملياتي در فلان قرارگاه عكس بگيرد يا ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با توجه به فرا رسیدن سالگرد عملیات رمضان این نوشتار را که بیانگر گوشه از رزمندگان اسلام در جبهه های جنگ است را به حضور میلیتارهای عزیز تقدیم می نمایم امیدوارم استفاده لازم را ببرید:

عمليات رمضان نقطة برجسته اي از جنگ ايران و عراق محسوب مي شود. پس از عمليات بيت المقدس و پيروزيهاي حاصله از آن، نيروهاي اسلام با تاخيري نه چندان قابل قبول (بخاطر اعزام نيرو به لبنان جهت مقابله با تجاوز اسرائيل) عمليات رمضان را آغاز كردند. نكتة اساسي و مهم اين عمليات ـ در شرايطي كه تمامي قدرتهاي بزرگ و كشورهاي مرتجع منطقه فشار زايدالوصفي را متوجه ايران ساخته بودند، ـ اصرار جمهوري اسلامي در ـ احقاق حق خود بود. ايران هرچند در اين عمليات به اهداف از پيش تعيين شده خود نرسيد اما با انجام عمليات در خاك عراق نشان داد كه در تحقق حقوق خود مصمم مي باشد. علاوه بر آن، اين عمليات، درسهاي فراواني را به رزمندگان اسلام تقديم داشت نيروهاي اسلام از آن پس متوجه شدند كه برخلاف گذشته با شرايط كاملاً جديدي در جنگ روبرو گرديده اند.
آنچه كه در پي مي آيد تحليلي است كه يكي از فرماندهان عراقي در طي دوران اسارت خود در ايران، نسبت به نبرد رمضان ارائه داشته است ناگفته پيداست ممكن است همگان با نكات ياد شده موافق نباشند، اما از آنجا كه اين مقاله داراي نكات حساس و با اهميتي است، اقدام به درج آن در فصلنامه مي شود. هيات تحريريه فصلنامه برخود فرض مي داند تا مجدداً تشكر خود را از معاونت اطلاعات نيروي زميني سپاه نسبت به ارسال اين مقاله ابراز دارد.
عمليات نيروهاي اسلام كه از تاريخ 12 ژوئيه تا 29 ژوئيه 1982 (23/4 تا 7/5/61) در منطقه شرق بصره بوقوع پيوست ، حاوي نكات قابل توجه و با اهميت فراواني است كه مي كوشيم تا به برخي از مهمترين آنها اشاره نمايم، و لذا با عرض پوزش بدون ورود به شرح و چگونگي عمليات صرفاً به نكات برجسته آن اشاره مي كنم.


نقاط ضعف نيروهاي ايراني
الف ـ عدم حفظ اطلاعات و انتشار آن
عراق از پيش نسبت به آمادگي نيروهاي اسلام براي عمليات آينده اطلاع داشت عراق از طريق كانالهاي اطلاعاتي خويش از اهداف ايرانيان اطلاع حاصل كرده بود، از اين رو قبلاً خود را در نهايت آمادگي قرار داده بودند.
عدم رعايت مسائل امنيتي از سوي ايراني ها، آشكار بودن تجمع نيروها و بي تفاوت اعمال شده در اين زمينه ها باعث گرديد كه عراق آمادگي لازم را كسب كرده و بطور جدي براي استقبال از اين حمله آماده شود. (در خيابانها صداي بلندگوهائي كه مردم را علناً و بطور سيار از خبر حمله نظامي به شهر بصره آگاه مي ساخت شنيده مي شد) كه باعث تعجب ما مي شد.


ب ـ عدم نداشتن آمادگيهاي لازم جهت مقابله با پاتك هاي عراق
پس از آنكه نيروهاي اسلام مواضع عراق را پشت سر گذاشتند و توانستند منطقه اي به وسعت 20 كيلومتر تقريبي را آزاد كنند جناح چپ واحدهاي اسلام را درياچه حمايت مي كرد. اما جناح راست آن از حفاظت خوبي برخوردار نبود و زماني كه خط شكنان نيروهاي اسلام به پمپهاي آب در منطقه كتيبان رسيدند بايد واحدهاي اسلام در منطقه پراكنده مي شدند و تدابير لازم بشرح ذيل را براي مقابله با هرگونه حمله متقابل عراق، اتخاذ مي نمودند:
1ـحمايت جناح راست از واحدهاي پيشرو در مقابل هرگونه تهديد.
2-آوردن تسليحات پشتيباني كننده از نيروهاي خط مقدم و بويژه سلاح ضدتان براي مقابله با واحدهاي زرهي عراق كه بدون ترديد ضدحمله هائي را انجام خواهند داد.
3-تهيه آتش پشتيباني جهت واحدها، كه اين امر از مهمترين وظائف است و اين مسئله تحقق نمي يابد مگر آنكه بعضي از واحدهاي توپخانه جهت وارد كردن تلفات و زيانهاي هرچه بيشتر به نيروهاي پاتك كننده، از طريق آتش انبوه توپخانه خود، به خطوط مقدماتي گسيل شوند.
اين امر تحقق نيافت و نيروهاي عمل كننده، زير آتش شديد توپخانه عراق و آتش شديد تانكها قرار گرفت كه موجب شكست عمليات گرديد.


ج ـ تعلل واحدهاي ايراني در ادامه پيشروي
نيروهاي اسلام مي توانستند با توجه به شكست حاصله در واحدهاي عراقي و تسلط شان بر مناطق حساس مثل پلها و واحدهاي پاتك كننده قبل از هرگونه تحركي واحدهاي پاتك كننده را متلاشي سازند اما اين مسئله نيز انجام نشد و نيروهاي اسلام بدون آنكه تدابير و اقدامات لازم را انجام دهند، اندكي دير رسيدند، و همين تاخير باعث شد كه آنان در معرض ضدحمله هاي كوبنده از سوي واحدهاي عراقي قرار گيرند و درگيريهاي شديدي بين دو طرف در گرفت كه چند شب ادامه داشت. تا اينكه صدام شخصاً اظهار داشت اگر لشكر دهم اين شب دوام بياورد، خطر بزودي رفع خواهد شد. اين شب 17 ژوئيه بود و عملاً اگر نيروهاي اسلام مي توانستند لشكر دهم را و ديگر واحدهاي زرهي را در هم بشكنند توانسته بودند به طرف پلها پيشروي كنند.


دـ حملات پراكنده و عدم نفوذ در عمق
نيروهاي اسلام حملات متعددي را بر روي مواضع دفاعي دشمن انجام داده و توانستند اين مواضع را درهم شكسته و تعدادي از تانكها را به غنيمت خود در آورند و صدها نفر را به اسارت بگيرند. اما اين حملات هدف اصلي را تحقق نبخشيد. آنان بايد در عمق پيشروي ـ مي كردند و عمليات كوبنده خود را ادامه مي دادند و واحدهاي دشمن را محاصره كرده و بطور كامل منهدم مي كردند.


ه ـ تمركز حمله بر يك نقطه، محدود
بايد طرح نيروهاي اسلام به شكلي مي بود كه از دو محور، دو ستون اصلي را راه ـ مي انداختند و در نقطة از پيش تعيين شده اي به هم مي رسيدند. مثلاً بايد حمله اصلي از پاسگاه زيد را حمله نيرومند ديگري از محور جفير و به سمت نشوه همراهي مي كرد، براي آنكه آتش توپخانه عراق را پراكنده ساخته و تاثيرات پشتيباني هوائي را كاهش مي داد و موضع دفاع اصلي را متزلزل ساخته با ايجاد اخلال در آن، برآن تسلط مي يافت. ولي مي بينيم نيروهاي اسلام به منطقه محدود به پاسگاه زيد تا كوشك بصره توجه داشته و حملات پياپي خود را از اين جبهه انجام دادند.


وـ اندك بودن آتش پشتيباني
نيروهاي عمل كننده از پشتيباني كافي توپخانه برخوردار نبودند، بخشي از خط شكنان اين نيروها تا جاده اصلي و عمومي نشده ـ چباس ـ رسيدند اما بدون هيچگونه پوشش آتشي، مگر برخي از خمپاره ها، در حاليكه واحدهاي عراقي متقابلاً ضدحمله اي انجام دادند كه مي بايست اين ضدحمله از طريق آتش شديد توپخانه سركوب مي شد اما اين نيروهاي اسلام بودند كه در زير آتش شديد توپخانه عراق قرار داشتند كه همين امر سرنوشت درگيري را به سود عراق پايان داد.


زـ استفاده از روشهاي قبلي در حمله به مواضع عراق
نيروهاي اسلام پيشروي گسترده اي را از طريق موضعي نه چندان وسيع در مقايسه با موضع دفاعي در عمليات بيت المقدس يا موضع دفاعي عمليات فتح المبين انجام دادند، چرا كه تمامي واحدهاي سپاه سوم كه در اهواز، هويزه و خرمشهر حضور داشتند، در مساحتي كه حجم آن به كمتر از يك چهارم مي رسيد. و به همين دليل موانع كمتري داشت، قرار داشت و بدين ترتيب امكان استفاده از محورهاي پيشروي از چند طريق فراهم بود. اگر نيروهاي اسلام در هم كوبيدن موضع دفاعي همزمان از چند نقطه و دقيقاً از بخش (اصلي) را مدنظر قرار داده و قبل از آنكه استحكامات لازم را براي آن (پس از عمليات رمضان) فراهم آورند، اين كار را انجام داده بودند، مي توانستند آنها را بطور كامل درهم شكسته و تمامي واحدها را باسارت در آورند. در حاليكه مي بينيم نيروهاي اسلام تنها در جبهه پاسگاه زيد تا كوشك تمركز يافته بودند و حملات خود را پس از چند روز از همين جبهه انجام مي دادند يا فاصله زماني را كه هيچ دليلي ندارد، در جبهه نسبتاً كوچكي در مقايسه با ديگر محورهاي قبلي قرار مي دهند، كه باعث مي گرديد تمامي توپخانه هاي محور بتوانند هر نيروئي كه بر عليه محور وارد عمل مي شود را در هم بكوبند در صورتيكه تعدد محورهاي پراكنده و همزمان و بسيار دور از هم مي تواند آتش توپخانه را پراكنده سازد.


ح ـحمايت نكردن از جناحها (و عدم تثبيت طرفين واحدهاي خط شكن)
ستونهاي نيروهاي اسلامي كه جبهه لشكر پنجم را درهم شكستند توانستند تيپ بيستم و تيپ پانزدهم و يكي از واحدهاي تيپ 419 را كه تحت امر لشكر پنجم قرار داشت از بين برده و به پيشروي خود ادامه دهند. اين در حالي بود كه جناح راست اين محور هدف آتش سنگين [تيپ 419 قرار گرفته و تاثير زيادي بر عمليات گذاشت و همچنين تلفات سنگين] به نيروهاي اسلام وارد ساخته و نقش زيادي در تحقق يافتن اهداف اين ستون داشت. اين تيپ (419) واحدهايي با استعداد حدود 270 نفر ايراني را باسارت ـ گرفت و ماهر عبدالرشيد فرمانده لشكر پنجم در عين حال گفت (من وجود خود را مديون اين تيپ مي دانم).
بايد واحد خط شكن در موقعيت خود تثبيت مي شد، حتي اگر اتخاذ موضعگيري دفاعي موقتي را در مقابل اين تيپ اقتضا مي كرد. تيپي كه تاثير زيادي بر سير عمليات شرق بصره داشت و علت پايداري اين تيپ، موفقيت ضدحمله تيپ زرهي دهم بود.


ط ـ اهميت زياد قائل نشدن به اين عمليات
در حاليكه عراق براي اين عمليات اهميت زيادي قائل شده و آينده سياسي و نظامي خود را در گرو اين نبرد سرنوشت ساز مي دانست، ايرانيها با روحيه عادي وارد اين معركه گرديدند و نبرد آينده خود را نبردي آسان پنداشته و چنين تصور مي كردند كه مانند درگيريهاي قبلي پيروزي از آن آنها مي باشد ـ امام خميني دام ظله رزمندگان اسلام را توصيه كرده بود كه دچار غرور نشوند در حاليكه بعضي از آنان دچار غرور شده و براي عمليات اهميت زيادي قائل نشدند، اهميتي كه اگر نيروهاي اسلام قائل شده بودند جنگ را همان روزها پايان داده بود، برعكس آنها، اين مسئله به صدام فرصت داد كه شديداً احساس كند كه اگر وي حاكم ميدان باشد و مواضع دفاعي خود را محكم كرده و آتشباري خود را امنيت بخشيده نيروهاي زرهي احتياط خود را در اختيار داشته باشد، خواهد توانست حملات اسلام را درهم بشكند، و اين همان چيزي بود كه تحقق يافت.


ك ـ محدوديت نقش واحدهاي زرهي و مكانيزه
از مهمترين عوامل موفقيت هجوم برعليه مواضع دفاعي و ساقط كردن آنها، اين است كه واحدهاي زرهي و واحدهاي مكانيزه تا آخرين حدي كه مي توانند پس از موفقيت اوليه خط شكنها، به پيشروي خود در اعماق مواضع دفاعي دشمن ادامه دهند تا نيروهاي ذخيره دشمن را قبل از آنكه به خط كشيده شوند تارو مار كنند و يا آنكه فعاليت آنها را در هم شكسته و با درگيري سريع و غافلگيرانه بر آنها غلبه كنند. نيروهاي اسلام توانستند مواضع دفاعي عراق را درهم شكسته و تا مسافت خوبي پيشروي كنند اما نتوانستند در اين پيشروي به هدف خود برسند چرا كه واحدهاي زرهي و مكانيزه را در اين پيشروي بكار نگرفته و بلكه در آن به نيروهاي پياده و به تعداد ناچيز و بسيار محدودي واحدهاي زرهي و مكانيزه تكيه كردند. مسئله اي كه باعث عدم تسلط آنان بر منطقه اي گرديد كه بدان نرسيده بودند.


ل ـ بايد مواضع دفاعي در كنار رودخانه بعنوان اولين قدم اتخاذ مي شد
اگر نيروهاي اسلام و واحدهاي آنها در كنار رودخانه كتيبان موضعي دفاعي بعنوان اولين پايگاه براي حمله انتخاب مي نمودند، كه از شط العرب تا تلمبه خانه امتداد مي يابد و تحقق اين مسئله امكان داشت (بخاطر عدم وجود واحدها در كنار رودخانه كتيبان) مي توانستند با اتكاء به اين مانع و حمايت از اين جناح از طريق درياچه در منطقه مستقر شوند، و تا زمان تامين رسيدن نيروهاي اسلام براي اجراي عمليات و گرفتن موضع بعدي و همچنين براي مقابله بهتر با هرگونه ضدحمله اي همچنين مي توانستند موضع دفاعي اتخاذ كرده و حمله اي قوي را توسط نيروهاي خود از طريق محور جفير و به منظور درهم كوبيدن موضع دفاعي عراق و محاصره كامل آن، تدارك ببينند.


م ـ عدم كنترل فرماندهي بر واحدهاي عمل كننده در عمق
پس از پيشروي واحدهاي اسلامي در عمق مواضع دفاعي عراق و پخش شدن آنان در منطقه اي وسيع، كنترل آنها از بين رفته و برخي از دسته هاي خودسرانه عمل مي كردند و زماني كه نيروهاي عراقي اقدام به ضدحمله شديدي نمودند، عقب نشيني واحدها، عقب نشيني خودسرانه و كنترل نشده بود كه موجب وارد شدن تلفات زيادي به آنان گرديد كما اينكه بعضي از واحدهاي اسلام راه خود را گم كرده و سرگردان شده، نمي دانستند چه كنند. كه برخي از آنان در كنار بزرگراه نشوه، الكباس سرگردان بوده و واحدهاي عراقي توانستند بسياري از آنان را باسارت در آورند برخي از آنان نيز در قرارگاههاي عقب تيپ 26 زرهي و تيپ 15 مكانيزه ديده شدند، كه آنان نيز بدست نيروهاي عراق اسير شدند.


ت ـ خاموش نكردن توپخانه دشمن
پس از لو رفتن محور اصلي حمله، عراق تعدادي از گردانهاي توپخانه خود را وارد اين بخش كرد تا آشت سنگين را بر واحدهاي اسلام وارد آورد، نيروهاي اسلام پاسخهاي مناسبي را براي مقابله با آتش انبوه نيروهاي عراقي كه نتيجه درگيري را به سود آنان مي ساخت، اتخاذ نكردند. سرتيپ ستاد سعري طعمه الجبوري فرمانده سپاه سوم در اين درگيري مي گويد: «توپخانه نتيجه اين درگيري را تا حدود 60% تعيين كرده و 10% بقيه را ديگر واحدها بوجود آوردند.» پس از مهمترين وسائل و عوامل براي موفقيت در حمله، تكيه بر توپخانه و تمركز بخشيدن به آن بطور انبوه مي باشد و اين چيزي است كه توپخانه اسلام فاقد آن بود.


ه ـ عدم پيش بينيهاي لازم براي مقابله با حملات شيميائي عراق
رژيم حاكم بر عراق براي مسائل و تعهدات بين المللي اهميت زيادي قائل نيست لذا فرماندهي واحدهاي ايراني بايد همه چيز را از قبل پيش بيني مي كرد و امكان انجام حمله شيميائي از سوي عراق را احتمال داده و اقدامات لازم را براي آن بعمل مي آوردند. يكي از علل زياد بودن تلفات كه نيروهاي اسلام در اين حمله متحمل آن شدند، استفاده از تاپالم و سلاحهاي شيميائي ديگر ، توسط عراق بوده است.


ف ـ بدي اوضاع و احوال جوي
بد بودن اوضاع جوي وجود گرد و غبار علت اصلي گرم كردن مسير توسط واحدهاي اسلام بود و باعث آن شد كه راه خود را گم كرده و باسارت درآيند، لذا فرماندهي نيروهاي ايراني، شرايط جوي را بايد در نظر مي گرفت.


ص ـ پيشروي بدون كنترل
حدود يك گردان كه فرمانده آنان هم درجه سرهنگ دوم داشت و بسوي پل النشوه پيش مي رفتند باسارت در آمدند. اين پيشروي زياد با وجود مسافت زيادي كه بين اين نيرو و ديگر نيروهاي عمل كننده ايجاد نموده بود، خود اشتباه بزرگي بود. اين مسئله دلالت بر عدم تسلط كامل بر واحدها و از دست دادن اين كنترل دارد. به همين دليل است كه نيروها تا مسافتهاي زياد پيشروي كرده و باسارت در آمدند.


نقاط قوت نيروهاي اسلام
طي عمليات ياد شده، نيروهاي اسلام همچون عملياتهاي گذشته، داراي نقاط قوت بيشماري بودند كه به برخي از آنها اشاره مي شود:


الف ـ سرعت گردآوري نيرو پس از انجام درگيريهاي گسترده
ايران توانست در زمان بسيار خوبي گروههاي زيادي از داوطلبان را گرد آورد، اين گردآوري نيرو كه پس از حمله عظيم بيت المقدس انجام گرفت از نظر حجم و نيز ميزان موفقيتهاي حاصله از آن از موارد قبلي بيشتر بود. سرعت تجمع اين نيروها خود عاملي بود كه امكان فرود آوردن ضربات پياپي و خردكننده بر پيكر نيروهاي عراقي را به آنان داده بود.


ب ـ موفقيت در نزديك شدن به نيروهاي عراقي و كوبيدن مواضع آنها
نيروهاي اسلام توانستند با موفقيت كامل به مواضع عراقيها نزديك شده اين مواضع را فتح كرده و در فرصت مناسب درهم كوبند، همچنين توانستند پس از درهم كوبيدن چند تيپ، در عمق پيشروي نمايند.


ج ـ انتخاب مناطق مناسب براي حمله بر عليه موانع عراق
نقطه انتخاب شده از سوي نيروهاي اسلام براي انجام نقطه بسيار خوبي بود چرا كبه نقاط حساس در مواضع دفاعي عراق مي رسيد. حمله از اين نقطه و پشتيباني محور عمل كننده واحدهاي اسلام توسط جناح سمت چپ آن كه در درياچه قرار داشت را ممكن مي ساخت همچنين كنترل جناح راست را نيز ممكن مي ساخت در صورتي كه نيروهاي اسلام مي توانستند واحدهاي عمل كننده در ضدحمله ها را درهم بكوبند، مي توانستند تمامي مواضع عراق را اشغال كرده و سپاه سوم را كه ستون فقرات ارتش عراق محسوب مي شد از بين ببرند.


د ـ وارد كردن تلفات زياد به نيروهاي عراقي در حملات اوليه
نيروهاي اسلام توانستند در آغاز حملات خود، ضربات بسيار كوبنده اي بر پيكره، واحدهاي دفاعي وارد آورده، هزاران نفر را كشته و صدها نفر از نيروهاي عراقي را به اسارت خود درآورند. همچنين نيروهاي اسلام توانستند دهها تانك قابل استفاده را به غنيمت در آورده و آنها را به پشت جبهه منتقل نمايند. و اگر اين حمله دچار اشكال نمي شد، مسير تاريخي جنگ را تغيير مي داد.


ه ـ شهامت داشتن و پيشروي در عمق
نيروهاي اسلام توانستند دليرانه در عمق مواضع دفاعي عراق پيشروي كنند و اگر اين نيروها پيشروي خود را همچنان ادامه داده بودند و تا قلب مواضع نيروهاي ذخيره پيش رفته بودند، مي توانستند اين نيروها را قبل از آنكه به خود آمده و حركتي انجام دهند، درهم كوبند و در فرصتي كه تمامي محور را هراس فرا گرفته بود، مي توانست بزرگترين پيروزيهاي نظامي را براي نيروهاي اسلام به ارمغان آورد.


و ـ پايمردي نيروهاي اسلام
نيروهاي اسلام توانستند عليرغم پشتيباني قوي توپخانه كه عراقيها از آن برخوردار بودند، در مواضع فتح شده خود همچنان مقاومت كنند، يعني مقاومت در درون سنگرهائي كه حدود 4-5 كيلومتر از خطوط مرزي فاصله داشته و در داخل خاك عراق قرار داشت ، تيپ چهارم عراق عليرغم حمله هاي پياپي در بازپس گيري مناطقي كه در اختيار نيروهاي اسلام قرار داشت، شكست خورده و متحمل تلفات زيادي گرديد. اين تيپ در ضد حمله هاي خود، تيپ 15 مكانيزه و واحدهاي ديگري را نيز در اختيار داشت.


زـ شكار تانك
نيروهاي اسلام توانستند در طي درگيريهاي شرق بصره حدود 800 تانك عراقي را از بين ببرند، يكي از افسران عراقي كه آگاهي كامل از اين حمله داشت نيز اين آمار را تائيد كرد وي كه خود از شركت كنندگان در اين حمله بود تاكيد كرد كه اين تعداد، بيش از يك سوم ادوات زرهي عراق را تشكيل مي داد. نيروهاي اسلام همين طور تعدادي تانك قابل استفاده را نيز سالم به غنيمت خود در آوردند. مي توان گفت كه رزمندگان اسلام بيش از دو تيپ زرهي عراق را درهم شكستند.


نقاط قوت نيروهاي عراقي
فرماندهي عراق با توجه به شكستهاي قبل خود مصمم بود تا بهر نحو كه شده عمليات آتي نيروهاي اسلام را سد نمايد لذا با برگزاري جلسات متعدد و ارسال جزوات آموزشي به يگانهاي خود سعي داشت تا نقاط ضعف خود را برطرف نمايد، ما در اين عمليات شاهد موفقيت عراق در اين تلاشها بوديم به نحوي كه توانستند مانع از موفقيت عمليات نيروهاي ايراني در شرق بصره گردند. به نظر بنده بعضي از نقاط قوت عراق كه باعث كسب اين موفقيت شد بشرح ذيل هستند:


الف ـ تجديد نظر در اتخاذ مواضع دفاعي قبلي
بدنبال شكستهاي فاحشي كه ارتش عراق درگيريهاي قبلي در شرق كارون و بستان و شوش و دزفول با آن مواجه شده بود كه آخرين آن نيز در حملة بيت المقدس بود و پس از بررسي سريعي كه از طرف فرماندهي عراق در مورد اين درگيريها صورت گرفت بدون نتيجه رسيدند كه علل شكستهاي قبلي آنان عبارت بوده است از:
اول: گستردگي جبهة واحدهاي عراقي (دفاع بشكل سطحي و بدون عمق در طول خطوط مقدم).
دوم: وجود شكافهاي بزرگ در مواضع دفاعي به شكلي غيرقابل كنترل براي واحدها.
سوم: برخوردار نبودن مواضع دفاعي از عمق لازم با توجه به وسعت آن.
چهارم: كم بودن موانع:
1-كم بودن ميدان مين و عدم تراكم آن.
2-برخوردار نبودن از موانع، سيم خاردار و ديگر موانع در حد زياد.
3-تحت پوشش قرار دادن ميادين مين توسط گشتي و واحدهاي آتش و آتشباري عليرغم ناچيز بودن آنها.
4-برخوردار نبودن موضع دفاعي از موانع طبيعي كه از حمايت آن برخوردار باشد.
پنجم: كمبود نيروهاي احتياط:
عدم وجود نيروي احتياط در محل براي همان مواضع و اندك بودن كل نيروهاي احتياط، كه عامل سرنوشت سازي براي مقاومت در مقابل حملاتي كه موفق به فتح موضع مي شوند به حساب مي آيد.
ششم: حراست و استتار:
وظيفه خود را بخوبي انجام نداده و تشكيل آن بدون برنامه ريزي قبلي بوده است.
هفتم: عدم وجود كشتيهاي فعال به منظور كنترل منطقه ممنوعه.
هشتم: مشخص نساختن مناطق «استراتژيك و مهم و مواضع دفاعي بطور دقيق تلاش براي سپردن آن به واحدها (يعني مناطق، در اختيار هيچ واحدي قرار نگرفته بود).
نهم: طرحهاي حفاظت و كنترل متكي به گشتيها و افراد اطلاعات شناسائي موجود در خط مقدم و روشنائي شبانه بود كه اين مسئله نياز به تجديدنظر اساسي داشت.
دهم: مناطق حدفاصل تيپها و لشكرها (بخصوص لشكرها) مواضعي آسيب پذير بوده و به خاطر فقدان نيروهاي احتياط لازم در پشت آن مواضع نفوذ به آن مناطق به سهولت انجام مي گرفت.
يازدهم: آتش پشتيباني با توجه به گستردگي جبهه اندك بود.
دوازدهم: فرماندهي، واحدهاي زرهي را موظف كرده بود كه در محورهاي خط مقدم موضع پدافندي استقرار داشته باشد كه اين امر باعث گرديد آنان در معرض آتش مستقيم قرار گيرند و لذا اين واحدها بيشترين قابليت خود را كه مانور و قدرت آتش باشد از دست دادند.
سيزدهم: فرماندهي اطمينان پيدا كرده بود كه سربازان و افسران تمايلي به نبرد ندارند و روحيه خود را به كلي از دست داده اند ـ به همين خاطر بايد اين روحيه از طريق آتش سنگين جايگزين گردد و صحنة نبرد به صحنة نبرد توپخانه تبديل شده تا توان رزمي آنان را بالا ببرد.
چهاردهم: لزوم ارائه طرحهاي براي جايگزيني بيش از گذشته.
پانزدهم: نيروي هوائي بايد فعاليت خود را در حملات آينده بالا ببرد چرا كه نقش آن محدود بود.


ب ـ طراحي مواضع دفاعي جديد
پس از بررسي نكات مهم مربوط به مواضع دفاعي، براي مرحلة پس از فتح خرمشهر مواضع دفاعي عراق به شكل زير طراحي شد:


اول: جبهه
با عقب نشيني واحدهاي عراقي تا مرزهاي بين المللي وسعت جبهه نسبت به قبل كاهش يافت كه مي بايست با قدرت بيشتري در كنترل قرار گيرد.


دوم: حدفاصل يگانها
اين مناطق با قدرت، كنترل شده و اجازه داده نشد كه شكافهائي در اين مواضع وجود داشته باشد.


سوم: عمق
آماده ساختن مواضع در عمق موضع دفاعي تا امكان محاصره واحدهاي حمله كننده وجود داشته و نفوذ اين نيروها را سد نبوده و بوسيله توپخانه آنان را تار و مار ساخته و منطقه را به كلي از دست آنان خارج سازد.


چهارم: موانع
1-افزودن ميادين مين و زياد كردن عمق آنها.
2-كار گذاشتن موانع سيم خاردار و كندكننده.
3-ايجاد موانع آبي (مثل رودهاي مصنوعي ـ كانال ـ و آب انداختن منطقه).
4-ايجاد موانع طبيعي مستحكم و متكي ساختن موضع دفاعي بر آن.


پنجم: نيروي احتياط
فراهم آوردن نيروهاي احتياط قوي و سريع العمل زرهي و پياده مكانيزه براي دخالت سريع در صورت سقوط موضع دفاعي.


ششم: نگهباني و پوشش
ايجاد پستهاي نگهباني و پوشش با استفاده از نيروهائي كه توان مجبور ساختن دشمن به پراكنده شدن را داشته و بتوانند با كند كردن حركت دشمن فرصت را براي ريختن آتش انبوه و تار و مار كردن آنها بوجود آورند.


هفتم: منطقه ممنوعه
كنترل آن بوسيله گشتيهاي فعال صورت مي پذيرد.


هشتم: منطقه استراتژيك و حياتي
تعيين مناطق استراتژيك و حياتي براي هر واحد و اجازه ندادن به دشمن براي اشغال آنها.


نهم: طرحهاي كنترل و مراقبت
لزوم كنترل و مراقبت از جبهه بطور مستمر براي تحت نظر داشتن تحركات دشمن، كه در اين مورد بايستي موارد زير عمل شود:
1-ايجاد دكلهاي ديده باني بلند و مرتفع كه بايستي حمايت لازم از آن به عمل آيد.
2-استفاده از دوربينهاي دوربرد.
3-استفاده از دوربينهاي ديد در شب.
4-گشتيهاي دائمي.
5-شنود بي سيم.
6-استفاده از دستگاههاي رازيت.
7-تهيه طرح آتش منور براي منطقه ـ ريختن آتش منورگاه به گاه و روشن ساختن منطقه درگيري پس از شروع عملياتها.


دهم: پشتيباني توپخانه
دادن نقش اصلي به توپخانه براي تعيين نتيجه نبرد به شكل آتش سنگين طراحي گرديد با توجه به دقت مواضع فرستاده شده به مقرهاي بالا براي اينكه اين مقرها بتوانند منطقه اصلي حمله را ثبت كنند و بدين طريق اين منطقه اصلي را متوقف ساخته يا حركت نيروهاي آن را كند سازد بدين ترتيب توپخانه آتش انبوه خود را بر روي مناطق هدف قرار گرفته يا مناطق اصلي نبرد متوجه ساخته و نيروهاي مهاجم را تار و مار كند (حتي گزارشاتي حاكي است كه نيروهاي ذخيره كه براي ضدحمله در نظر گرفته شده بود بدون آنكه وارد درگيري با دشمن شوند به علت از بين رفتن دشمن بوسيله توپخانه موفق به اشغال هدف خود گشته اند) گزارشي نيز حاكي است كه آتش پشتيباني در موارد زيادي ما را بر آن داشت كه در بازپس گيري مناطق مناطق از بكارگيري مستقيم واحدهاي رزمي بي نياز شده و كار براي ما آسان گردد.(1)


يازدهم: واحدهاي زرهي
واحدهاي زرهي بخاطر قابليت تحرك و قدرت آتش زياد تانكها بعنوان عامل مهم و سرنوشت سازي براي حمله محسوب مي گردد به همين خاطر بايد در مناطق نسبتاً دوري از آتش توپخانه دشمن قرار گرفته و بعنوان نيروي ذخيره اي براي محور نگهداري شود تا در محورهاي اصلي حمله وارد عمل شود.


دوازدهم: روحيه نيروها و تراكم آتش
با توجه به پائين بودن سطح روحيه رزمنده عراقي و ناتواني او براي مقاومت لذا بايد بهنگام آغاز حملات آتش پشتيباني شديدي توسط توپخانه بوجود آمده و به سرباز نقش نه چندان زيادي داده شود كه عبارتست از باقيماندن در موضع دفاعي تا هنگامي كه محور اصلي حمله آماده شود و آتش سنگين توپخانه براين محور فرود آمده و آنرا تارو مار سازد اين مسئله همان چيزي است كه در گزارشي كه قبلاً به آن اشاره شد بدان اعتراف شده است، جايگزين كردن سرباز از طريق تراكم آتش انديشه اي است كه براي تمامي فرماندهان عراقي مورد قبول قرار گرفته است.
به همين خاطر است كه مي بينيم عراق در عمليات جزاير مجنون حدود 2 ميليون گلوله توپ را براي پشتيباني از حمله عراق فرو مي ريزد تا بتواند جزاير مجنون را بازپس بگيرد.


سيزدهم: تامين نيروي جايگزين
گردآوري افراد براي تمامي واحدها و قسمتها در مدارس نظام و مراكز آموزشي ـ مراكز فني و واحدهاي تخصصي ـ دانشكده ها و نهادهاي نظامي به منظور تامين تمامي پرسنل و جبران كمبودهاي ناشي از حملات ايرانيها.


چهاردهم: نيروي هوائي
اسكادرانهاي جديدي بوجود آورده شود. بخصوص اسكادرانهاي ميگ 25 كه توان زيادي در كسب اطلاعات و كشف مراكز تجمع نيروها و دارا مي باشند و مي تواند اين نيروها را قبل از وارد شدن به صحنه نبرد از بين ببرد تا نتوانند از طريق زمين واحدهاي درگير را كمك كنند. كما اينكه تعدادي هواپيماهاي جديد براي كوبيدن حملات نيروهاي اسلام و تقويت قدرت دفاعي و خريداري گرديد.
نكاتي كه در طرح وضعيت جديد دفاعي پس از عمليات آزادسازي خرمشهر بدان اشاره كردم، همه آنها را عراق در عمليات شرق بصره به مورد اجرا در نياورد بلكه آنها مشخص ساخته و يا به مورد اجرا در آوردن اندك اندك آنها ، به مرحله اي رسيده است كه هم اكنون در آن قرار داريم.


ج ـ وارد كردن سريع نيروهاي ذخيره
عراق توانست واحدهاي زرهي ذخيره خود را براي مقابله با شكستي كه در موضع دفاعي آن بوجود آمده بود، وارد كرده و نيروهاي ايراني را كه در عمق وارد عمل شده بودند را محاصره و كم كم از طريق ضدحمله هاي شديد آنها را از بين ببرد.


د ـ تامين آتش پشتيباني
توپخانه عراق توانست آتش پشتيباني سنگيني را براي واحدهاي خود فراهم آورد كه خود عامل اصلي و سرنوشت ساز حمله گرديد بطوريكه فرمانده سپاه سوم عراق در آن هنگام گفته بود كه : 90% علل پيروزي ما در اين حمله توپخانه بود.


ك ـ عمق بخشيدن به مواضع دفاعي
عراق با تكيه بر جزوات رسمي به ضدحمله مي پرداخت لذا مي بينيم كه عمق زيادي را براي خود فراهم آورده و اين مواضع را بخوبي تامين كرد تا جائيكه نيروهاي اسلام مجبور بودند براي درهم شكستن آنها دشواري زيادي را متحمل شده و تلفات زيادي بدهند.


و ـ كنار گذاشتن انديشه خاكريز داشتن
فرماندهي عراق داشتن خاكريز را عاملي مي دانست كه بويژه در زماني كه در عمق قرار داشته باشد، خود مواضع آماده اي براي نيروهاي اسلام به حساب مي آيد كه پس از درهم شكستن مواضع دفاعي عراق مي توانند بخوبي از آنها استفاده كنند لذا بر آن شدند تا تمام خاكريزها را از بين ببرند تا نيروهاي اسلام به هنگام نفوذ در عمق نيروهاي عراقي نتوانند از آنها استفاده كرده و با آشكار بودن آنها، بتوان بخوبي آنان را زير آتش توپخانه و ديگر سلاحها قرار داده تلفات هرچه بيشتري را برآنان وارد آورد.


ز ـ بهره گيري از پراكندگي نيروهاي اسلام
اين مسئله كه به هنگام عقب نشيني نيروهاي اسلام پديد مي آيد باعث گرديد كه عراق آتش هرچه بيشتري را برآنان ريخته و با وارد كردن تلفات بيشتري بر آنان ضدحمله شديدتري را بر آنان وارد آورند كه باعث گرديد تعدادي از رزمندگان اسلام به اسارت نيروهاي عراقي درآمده و تعداد اسرا براساس آخرين آمار رسمي به 1040 نفر بالغ گرديد.


ح ـ نقش بارز نيروي هوائي عراق
نيروي هوائي عراق در اين عمليات توانست از نزديك، پشتيباني خوبي را براي واحدهاي زمين فراهم آورده و در تعيين سرنوشت عمليات بسود عراق بسيار كمك نمايد.


ط ـ بارز بودن نقش هوانيروز
هوانيروز هم بخوبي وارد عمل شده و واحدها را بخوبي مورد پشتيباني قرار داد.


ي ـ كسب اطلاعات مفيد
عراق اطلاعات خوبي را توانسته بود كسب كند بطوريكه توانست اطلاعات مهمي درباره حجم نيروها و اهداف مورد نظر آنان را بدست آورد نفوذي هاي ما در ايران نقش مهمي را در ارائه اطلاعات ايفاء كردند صدام توانسته بود اين افراد را به قيمت گزافي بخرد و از اين طريق اطلاعات ذيقيمتي بدست آورد كمكهاي كشورهاي مرتجع و ابرقدرتها نيز براي واحدهاي عراقي بسيار مفيد بود تا بتوانند آمادگيهاي لازم را براي مقابله با حملات ايران كسب كنند.


نقاط ضعف نيروهاي عراق
ارتش عراق توانست حمله نيروهاي اسلام در عمليات شرق بصره را سد نمايد و مانع از پيشروي آنان گردد و تلاش زيادي داشت تا تجارب بدست آمده از عملياتهاي گذشته را كاملاً به مورد اجرا گذارد، اما با همه اينها داراي نقاط ضعف عمده اي بود كه ذيلاً به برخي از آنها اشاره مي شود:


الف ـ عليرغم آمادگي كامل آنان ، مواضع دفاعي آنان درهم شكسته شد
واحدهاي اسلام توانستند مواضع دفاعي عراق را پشت سر گذاشته و در عمق پيشروي نمايند و اگر اشتباهات كوچكي از سوي نيروهاي اسلام سر نزده بود، توانسته بودند مواضع دفاعي عراق را منهدم و متلاشي كنند.


ب ـ حدفاصل بين لشكرها و ستون ها
فاقد نيروها و واحدهائي در عمق بود كه اين مسئله براي ستونهاي لشكر بهم مشهود بود به طوري كه حمله ايرانيها از همين نقاط و حدفاصل نيروها و ستونهاي لشكر نهم زرهي انجام گشت.


ج ـ گستردگي جبهه برخي از لشكرها و ستونها
تيپ 416 باضافه يك گردان و تيپ 20 زرهي باضافه دو گردان در مسافتي حدود 32 كيلومتر گسترش پيدا كرده بودند اين وسعت بسيار زياد بود تا جائيكه موفقيت جبهه اسلامي را موجب گرديد. با توجه به اينكه بعداً اين منطقه به شش تيپ واگذار گرديد. بعبارت ديگر هر تيپ 5 كيلومتر را در اختيار داشت و در عمق مواضع 6 تيپ ديگر مستقر بودند. از اينجاست كه مي توان به تفاوت فاحش اين دو حالت پي برد.(2)


د ـ تسلط بر اراضي ممنوعه
واحدهاي عراقي نتوانستند مناطق ممنوعه را در اختيار بگيرند كه اين امر موجب شد تا كشتيهاي ايران بتوانند فعاليت خود را انجام داده و از شكافهاي حاصله در مواضع دفاعي آگاهي يافته و بسوي مواضع عقب دشمن نفوذ كرده و با ايجاد اخلال و انجام عمليات ايذائي مواضع دفاعي آنان را متزلزل كنند.


ه – زيانهاي زرهي
واحدهاي زرهي لشكر نهم مامور بودند كه اين سرزمينها و قسمتهاي ديگري از محورهاي خط مقدم را حفظ نمايند كمااين كه منطقه خسارات زيادي را براي واحدهاي زرهي در پي داشت. تعداد تانكهاي آسيب ديده بيش از 800 دستگاه بوده و نيروهاي اسلام توانستند تعدادي تانك را به غنيمت بگيرند و بيشترين آسيب تانكها در لشكر نهم بود تا جائيكه صدام را بر آن داشت تا اين لشكر را به كلي منحل كرده و لشكر 11 زرهي را جايگزين سازد.


-
پاورقي
(1) تجزيه و تحليل عمليات شرق بصره بخش مربوط به لشكر دوم تحليل عمليات تيپ چهارم از لشكر دوم شماره كتاب 4128 ق ت 1982.
(2) تحليل درگيريهاي شرق بصره صفحه 4 كتاب شماره 4128 منتشره از سوي تيپ چهارم مرزي.

[url=http://www.dsrc.ir/view/article.aspx?id=685]پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس[/url]
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
موقعیت جغرافیایی منطقه
منطقه عملیاتی رمضان محصور است بین یک زمین مثلثی شکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع که از شمال به کوشک و طلائیه (پاسگاه های مرزی ایران در جنوب هویزه) و حاشیه جنوبی هورالهویزه به طول 50 کیلومتر و از غرب به رودخانه اروندرود (که از نقطه تلاقی رودخانه دجله و فرات به نام القرنه شروع می شود و تا شلمچه در غرب خرمشهر ادامه می یابد) به طول 80 کیلومتر و از شرق به خط مرزی شمالی- جنوبی از کوشک تا شلمچه به طول 60 کیلومتر منتهی می شود. بر روی رودخانه اروند در این قسمت چهار پل (دو پل در منطقه نشوه و دو پل در منطقه شومه) واقع شده است که در جنوب غربی این رودخانه ، شهر صنعتی و بندری بصره قرار دارد. دشمن تا قبل از فتح خرمشهر ، از آنجا که این شهر را کلید بصره می دانست و امکان از دست دادن این شهر را غیرممکن می پنداشت ، در شرق بصره مواضع مستحکمی نداشت. لیکن در فرصتی که به خاطر حضور فکری نیروهای ایرانی در لبنان و تاخیر در انجام عملیات رمضان به دست آورد، تغییرات مهمی را در زمین منطقه ایجاد کرد که قسمت اعظم آن مبنی بر تجاربش از عملیات های گذشته بود.

موقعیت جغرافیایی منطقه
منطقه عملیاتی رمضان محصور است بین یک زمین مثلثی شکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع که از شمال به کوشک و طلائیه (پاسگاه های مرزی ایران در جنوب هویزه) و حاشیه جنوبی هورالهویزه به طول 50 کیلومتر و از غرب به رودخانه اروندرود (که از نقطه تلاقی رودخانه دجله و فرات به نام القرنه شروع می شود و تا شلمچه در غرب خرمشهر ادامه می یابد) به طول 80 کیلومتر و از شرق به خط مرزی شمالی- جنوبی از کوشک تا شلمچه به طول 60 کیلومتر منتهی می شود. بر روی رودخانه اروند در این قسمت چهار پل (دو پل در منطقه نشوه و دو پل در منطقه شومه) واقع شده است که در جنوب غربی این رودخانه ، شهر صنعتی و بندری بصره قرار دارد. دشمن تا قبل از فتح خرمشهر ، از آنجا که این شهر را کلید بصره می دانست و امکان از دست دادن این شهر را غیرممکن می پنداشت ، در شرق بصره مواضع مستحکمی نداشت. لیکن در فرصتی که به خاطر حضور فکری نیروهای ایرانی در لبنان و تاخیر در انجام عملیات رمضان به دست آورد، تغییرات مهمی را در زمین منطقه ایجاد کرد که قسمت اعظم آن مبنی بر تجاربش از عملیات های گذشته بود.
بدین ترتیب دشمن با احداث خاکریزهای مثلثی ، خطوط پدافندی مناسبی را ایجاد کرد که طراحان و مبتکران اصلی آن در گذشته اسرائیلی ها بودند. علاوه بر این ، دشمن کانالی به طول 30 کیلومتر و عرض 1 کیلومتر را که مخصوص پرورش ماهی بود ، با پمپاژ آب و احداث موانع و کمین و سنگرهای تیربار ، به عنوان مانعی بازدارنده در مقابل تعرض نیروهای ایرانی به سمت بصره ، آماده نمود. همچنین در قسمت جنوبی منطقه که مقابل شلمچه واقع است ، آب رها کرد تا مانع عبور نیروهای اسلام شود. دشمن در بیابان شرق بصره چیزی بیش از آنچه ذکر شد ، به طور برجسته و عمده نداشت.
شهر صنعتی- استراتژیک بصره ، در جنوب غرب اروند واقع است. جمعیت این شهر کمتر از یک میلیون نفر است و دارای پالایشگاه ، کارخانه عظیم پتروشیمی ، واحد تصفیه گاز طبیعی و کارخانه های صنعتی دیگر می باشد. همچنین بخش شومه که متعلق به شهر صنعتی شرق اروند است ، در نزدیکی بصره قرار دارد. علاوه بر این ، صحرایی که در غرب بصره واقع است و نیز سرزمین باتلاقی شمال آن ، عظیم ترین منابع نفتی عراق را در خود نهفته دارد. ضمنآ جاده مواصلاتی بغداد به کویت (به نام صفوان) که دارای اهمیت استراتژیکی است و تدارکات اصلی و حمل و نقل تسلیحات و مهمات نظامی دشمن از آن صورت می گرفت ، از جنوب این شهر عبور کرده و پس از گذشتن از شهر مرزی صفوان در کویت امتداد می یابد.

آغاز عملیات:
این عملیات در تاریخ 23/4/61 (شب 21 رمضان) و در ساعت 30/20 دقیقه و با رمز مبارک "یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی" در منطقه عملیاتی شلمچه (شرق بصره) و با اهداف زیر آغاز شد:
1- دفاع از انقلاب اسلامی در مقابل توطئه های دشمن
2- دفع تجاوز و توطئه های امپریالیزم
3- دور کردن آتش دشمن از شهرهای جنوبی کشور
4- انهدام ماشین جنگی دشمن
رزمندگان جان بر کف اسلام متشکل از سپاه ، بسیج و با پشتیبانی ارتش ، از سه محور هجوم خود را آغاز کردند و با عبور از میادین مین و تله های انفجاری و دیگر موانع ، مواضع دشمن را در هم کوبیده و راه پیشروی را باز نمودند. نیروهای عراقی با مشاهده حرکت قدرتمندانه نیروهای ایران ، پس از دادن تلفاتی سنگین راه گریز را در پیش گرفتند که در این محور تعداد زیادی تانک و نفربر توسط رزمندگان اسلام منهدم می شود. در میان ناباوری دشمن ، رزمندگان اسلام خود را به عمق 27 کیلومتری خاک دشمن رسانده و با آب کانال پرورش ماهی و نهر کیتبان و ... وضو گرفتند.
از این محور ، رزمندگان اسلام به نزدیکی شهر بصره رسیدند. به طوری که چراغ های شهر به وضوح دیده می شد. اما به علت خالی ماندن جناح راست و فشار دشمن بر آن نقاط ، نیروهای جنوب در معرض خطر محاصره قرار می گرفتند. پس به این نیروها دستور عقب نشینی داده شد.
مرحله دوم عملیات در تاریخ 25/5/61 با همان نیروهای مرحل اول به اضافه چند یگان تقویتی در جنوب پاسگاه زید آغاز و تلاش شد تا رخنه باز شده در مرحله اول گسترش یافته و نیروها بتوانند شهر بصره را به تصرف درآوردند که به علت وجود میادین وسیع مین و استحکامات فراوان ، مقدار کمی از اهداف ، تأمین و اجرای کامل برنامه به مرحله بعد گذاشته می شود. در درگیری ادوات زرهی با نیروهای پیاده ایران ، در حدود 116 تانک و نفربر دشمن منهدم و 85 دستگاه به غنیمت گرفته شد و 700 کشته و زخمی روی دست نیروهای عراقی باقی ماند.
مرحله سوم عملیات در تاریخ 30/5/61 شروع شد. این مرحله را باید نبرد تانک ها با شکارچیان تانک نامید. با بررسی های به عمل آمده مشخص شد که در جبهه میانی ، دشمن اقدام به آرایش سنگین زرهی کرده است. به همین خاطر به آر پی جی زن ها و شکارچیان زبده تانک دستور داده می شود که خود را برای نبردی سخت و نابرابر آماده کنند. با مقابله و هجوم موفقیت آمیز این شکارچیان ، بخش زیادی از ادوات زرهی و تجهیزات و مواضع دشمن در هم کوبیده شد. در این پیشروی برق آسا حدود 700 تانک و نفربر عراقی توسط شکارچیان تانک به آتش کشیده شد و تعدادی از تانک های T-72 نیز به غنیمت آنها در آمد. همچنین تعداد دیگری از نیروهای دشمن در این مرحله کشته و زخمی و عده ای نیز به اسارت در آمدند.
مرحله بعدی در تاریخ 6/6/61 در محور شمالی پاسگاه زید آغاز و بار دیگر خطوط مقدم دشمن شکسته شد. با ادامه عملیات ، مواضع دیگری از بعثیان سقوط کرد و رزمندگان اسلام با موفقیت به خاکریزهای مثلثی رسیدند و در مواضع به دست آمده مستقر شدند. برای اینکه دشمن نتواند با فراخوانی نیروهای تقویتی ، مواضع به دست آمده را مورد تهاجم قرار دهد ، تعدادی از نیروها به عقب کشیده شدند تا خط دفاعی مناسبی ایجاد شود. در این مرحله هم 130 تانک و نفربر از دشمن منهدم شده و 11 دستگاه از آنها به غنیمت رزمندگان اسلام در آمد.

نتایج عملیات
مناطق آزاد شده:
- پاسگاه زید عراق و محورهای شمالی و شمال غربی این پاسگاه
تجهیزات منهدم شده دشمن:
- 1097 دستگاه انواع تانک و نفربر
- 5 فروند هواپیما
- چند صد دستگاه انواع خودروهای نظامی و مهندسی
- مقدار بسیار زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین
یگان های منهدم شده دشمن:
- تیپ های 6 و 12 زرهی و تیپ 8 مکانیزه از لشکر 3
- تیپ 42 زرهی از لشکر 10
- تیپ 419 پیاده
- تیپ های 16 و 30 زرهی از لشکر 6
- تیپ 94 پیاده و تیپ 55 زرهی از لشکر 5
- تیپ 14 مکانیزه
- تیپ 43 و 35 زرهی از لشکر 9
تعداد کشته و زخمی دشمن:
- بیش از 7400 نفر
تعدا اسرا:
- 1315 نفر
غنایم:
- ده ها دستگاه خودرو
- 100 دستگاه تانک و نفربر
- مقدار زیادی از انواع سلاح سبک و نیمه سنگین.
- نیروهای عمل کننده:
- سپاه ، بسیج و ارتش

ارزیابی عملیات:
1- برای اولین بار ، جنگ به داخل خاک عراق کشیده شد و انقلاب اسلامی حضور خود را به نمایش گذاشت.
2- اراده بالای مدافعان اسلام برای تحقق خواسته های به حقشان ، به رخ کشیده شد.
3- به شورای امنیت ثابت شد که با تصویب قطعنامه های دفاع از متجاوز ، نخواهد توانست مانع حرکات آزادی بخش رزمندگان اسلام شود.
گذشته از این دستاوردها ، عملیات رمضان در بعد نظامی فراتر از توانمندی های جمهوری اسلامی بود و عمدتآ می بایست به عنوان یک تجربه ، نصب العین تبیین مرحله جدید جنگ می شد. به عبارت دیگر ، عملیات رمضان ، خاطر نشان می ساخت که با تغییر زمین نبرد و نیز اتخاذ استراتژی دفاع مطلق از سوی دشمن ، استمرار جنگ نیازمند شرایط جدید است که بدون در نظر گرفتن آنها نتایج مطلوب حاصل نخواهد شد. این شرایط عبارت بودند از:
1- فراهم آوردن تمامی شرایط و لوازم پیشروی
2- افزایش توانایی مهندسی
3- گسترش کلی سازمان رزم (به صورتی که با طولانی شدن جنگ و درگیری ، امکان و توانایی ادامه نبرد با دشمن را از دست ندهیم.)
4- گسترش سازمان یگان های رزمی ، به منظور رویارویی با نیروهای زرهی دشمن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=darkblue]تشکر،بسیار کامل و مفید است...
اگر باز هم مطالبی درمورد عملیات های رزمندگان دارید ارسال کنید تا یک مجموعه کامل از عملیات های دفاع مقدس ایجاد کنیم...[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.