امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام


Puma نام یکی دیگر از نفربر های پیشرفته آلمان است که جایگزین نفربر Marder است . این نفربر 31 تن وزن دارد و قادر است بیش از 9 نفر را حمل کند .
پروژه ساخت این نفربر از دهه 90 به نام NGP شروع شد و در سال 2001 پایان گرفت . مدیر این پروژه جردن لیکنت بود که با گرفتن بودجه گزاف از دولت شروع به تحقیق و بررسی در مورد این نمونه نفربر ها کرد . نفربر پوما به دلیل داشتن ایتکسون در کنار های مختلف موتور و به دلیل بهره گیری از سیستم آن پی اس سرعت بسیار قابل توجهی دارد چراکه این نفربر علاوه بر حمل توپ های ضد هوایی و توپ 80 میلیمتری قادر است با سرعت 90 کیلمتر در ساعت حرکت کند . این نفربر به دلیل بهره گیر از سیستم کارسیو 3 قادر است با سرعتی معادل 10 کیلومتر در ساعت در آّب حرکت کند . شایان ذکر است که این نفربر به دلیل داشتن برجک LKSN-6G قادر به گردش 360 درجه است و می تواند با استفاده از سیستم هدایت کنند MALXION بیش از 10 کیلومتر خود را مورد بررسی قرار دهد . سیستم پیشرفته MALXION یک سیستم به اندازه یک مانتور 20 اینچ است که با بهره گیری از سیگنال های ماهواره ای قادر است در سخت ترین شرایط آب و هوایی و جنگی سرنشینان را به مسیر درست هدایت کند . این نفربر در سه مدل Puma B، PumaA و PumaC ساخته شده است که هم اکنون بیش از 300 دستگاه از مدل PumaC در نیروی زمینی آلمان در حال خدمت هستند . شایان ذکر است در مدل آخر آقای جردن لیکنت قول داده است که پروژه آن راتا سال 2010 به مرحله تولید برساند . او خاطرنشان می کند که نفربر نوع آخر که احتمالا Puma32 نام خواهد گرفت قادر است به عنوان تسلیحات از جمله توپ های هوایی ، راکت انداز های زمین به هوا ، موشک های ضد تانک و نفربر ، سیستم های مخابراتی و آبی خاکی تجهیز شود . البته باید خاطر نشان کرد که هم اکنون این نفربر قادر است به تسلیحاتی مانند توپ 30 میلیمتری ، کالیبر 7.62 میلیمتری ، 4 راکت انداز زمینی ، یک 5.56 mm HK MG4 و یک توپ 80 میلیمتری تجهیز شود . سیستم های رادیویی و ارتباطی این نفربر عبارتند از : LVN , UT8 , QIY-66 .
نام : Puma
کشور سازنده : آلمان
وزن : 31.5 تن
طول : 7.4 m
وزن : 3.7 m
ارتفاع : 3.1 m
سرنشینان : 9 نفر
اسب بخار : 1073 bhp
قدرت/سنگینی : 25,4 kW
برد : 600 کیولمتر در نمونه آول
برد در نمونه PumaC : برد بیش از 800 کیلومتر
سرعت در نمونه آخر : 90 کیلومتر در ساعت



تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نفربر خوشگليه. karkas عزيز از بابت مطلب خوب شما تشكر مي كنم. fi_lone_ranger با آرزوي موفقيت براي شما در هر گوشه دنياكه هستي icon_biggrin icon_cheesygrin يه سوال.سرعت 90 كيلومتر بر ساعت براي يك نفربر كم نيست؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
كركس جان دستت درد نكنه مثل هميشه عالي بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نفربر خوشگليه.

karkas عزيز از بابت مطلب خوب شما تشكر مي كنم. fi_lone_ranger

با آرزوي موفقيت براي شما در هر گوشه دنياكه هستي icon_biggrin icon_cheesygrin

يه سوال.سرعت 90 كيلومتر بر ساعت براي يك نفربر كم نيست؟؟



خواهش می کنم قابلی نداشت .

چرا دوست عزیز . سرعت 90 کیلومتر برای یک نفربر کم هست کما اینکه سرعت یکی از نفربر های زرهی کانادا بیش از 125 کیلومتر هست و قادر هست بیش از 9 نفر رو حمل کنه ولی باید گفت که این نفربر به دلیل اینکه تجهیزات و جنگ افزار های زیاد و سنگینی رو حمل می کنه به این دلیل سرعت پائینی داره ولی باید خاطرنشان کرد که این نفربر نمی تونه یک نفربر ضربتی برای عملیات در جبهه های جنگ باشه و بیشتر به درد حمل نفر می خوره . و اصلا جزو نفربر های ضربتی و یا عملیاتی حساب نمی شه . برای مثال نفربر هایی مثل Patria AMV یکی از بهترین نفربر ها برای شناسائی ، عملیات های ضربتی هستند چراکه علاوه بر سرعت 120 کیلموتر در ساعت قادر هست بیش از 13 نفر رو حمل کنه و همچنین با بهره گیری از سیستم های پدافندی قادر هست هواگرد ها تا برد 3 کیلومتر رو رهیگری کنه و همچنین قادر هست با سرعتی معادل 11 کیلومتر در آب حرکت کنه و جالب است که بدونید در نمونه های متعددی ساخته شده که در هر نمونه به جنگ افزار های بهتری تجهیز هست .
در زمینه نفربر های شناسائی هم نفربر کانادا یعنی cytoyd هم نفربر قدرتمندی هست . ولی این نفربر که در مورد توضیح داده شده در تاپیک بالا باید گفت که نفربری بسیار قدر و خطرناک به حساب نمی یاد اگرچه سیستم های رادیویی قدرتمندی داره ولی باید گفت که چین با ساخت نفربر های جدید و مدرن داره سیستم ای در اون ها تهویه می کنه که می شه با استفاده از اون ها پیام ها و گفت و گو های رادیویی رو شنید در واقع همون کاری که منافقین بر علیه ایران در جنگ 8 ساله کردند .
البته مبحث بسیار زیادی هست ولی از یاد آوری شما آقا حامد ممنون .

موفق باشید .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جالب بود ! ممنون . البته یه سوال داشتم ، سرعت این نفر برها رو در جاده اینقدر اعلام می کنند یا در مناطق بیابانی یا صحرایی ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جالب بود !
ممنون .
البته یه سوال داشتم ، سرعت این نفر برها رو در جاده اینقدر اعلام می کنند یا در مناطق بیابانی یا صحرایی ؟


سوال FLANKER سوال جالبيه.ضمن تشكر از ايشان من هم مي خوام اين موضوع رو بدونم.

با تشكر icon_biggrin icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام من براي اولين باره كه مي نويسم به نظر من بيشتر به در دفاع مي خوره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در روی جاده سرعت این نفربر 90 کیلومتر در ساعت هست ولی در ماطق صعب العبور 40 تا 50 کیلومتر در ساعت هست . موفق باشید .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
انشاالله شب رديفش ميکنم به دو تا از مديرها گفتم پاکش کنند شما هم منتقل کنيد دوستان خواهشا منفى نزنيد من که توضيح دادم ؛ انشاالله شب ویرایش شده در توسط ortega68
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسیار عالی بود ! متشکرم

برجک کوچک و جمع و جورش احتمال هدف قرار گرفتن توسط مهمات ضد زره رو به حد قابل توجهی کاهش میده ، فقط نامتقارن بودن توزیع قدرت پیشرانه تو محیط های ناهمواره مشکل ایجاد نمیکنه ؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خودرو رزمی زیبایی هست...بهرحال هرچی از آلمان بیاد بیرون همینه!
ولی من BMPT روسی برتر میدونم...قدرت آتش خودرو روسی خیلی وحشتناکتر

http://en.wikipedia.org/wiki/BMPT

البته شاید این دو خودرو رزمی تو یک کلاس قرار نگیرن، ولی بهرحال در یک مبارزه رودر رو برد با حریف روسی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Amirali123
      از مثلث آهنی تا شش ضلعی فولادی
      From the Iron Triangle to the Steel Hexagon
      قسمت اول
       

       
        نیروی زمینی برای دستیابی به اهداف استراتژیک روی زمین ضرورت است. نیاز به تحرک و حفاظت برای هر نیروی جنگی حیاتی است. بدین ترتیب، توان زرهی یکی از جنبه های اصلی دکترین نظامی به حساب می‌آید و به سربازان توانایی حرکت سریع در حالی که تحت حفاظت هستند را در مسافت های طولانی می دهد. در زمانی نه چندان دور، پارامترهای زرهی به سه دسته کلی شامل قدرت آتش، حفاظت و تحرک تقسیم می‌شدند. با این حال، در عصر مدرن، نیاز به عناصر بسیار بیشتری وجود دارد، مانند تحرک، مرگباری، بقاپذیری، خودمختاری، اتصال و سازگاری
       

       
         تعادل بین این عناصر جدید برای اطمینان از اینکه الزامات طراحی زرهی را محدود نکند، حائز اهمیت است. میدان‌های نبرد در آینده پیچیده‌تر، متنوع‌تر، پرسرعت‌تر و خطرناک‌تر خواهند بود، اما نقش زرهی به همان اندازه‌ی روزهای نخست تاثیرگذار باقی خواهد ماند. خودروهای زرهی در اشکال و اندازه‌ها و وزن‌های مختلف متناسب با نقش‌های گوناگون تولید می‌شوند، زیرا هر شرایطی خودروی منحصر به فردی را می‌طلبد. در نتیجه، شاهد تنوع زیادی میان ارتش‌های جهان هستیم. با این حال، نقش عملیاتی یک خودروی زرهی در تمامی میادین مطلقاً یکسان نیست و ممکن است دو کشور از یک وسیله یکسان برای مقابله با تهدیدات متفاوتی استفاده کنند.
       
      مسائلی که بر الزامات زرهی تأثیر می‌گذارند:
      ناتو نیاز به تجدید و بروزرسانی قابلیت های خود دارد. ( با توجه به اینکه بتوانیم متقارن با تهدیدات مواجه شویم ) درگیری‌ها با تروریست‌ها و شبه‌نظامی‌ها در سطح جهانی هنوز ادامه دارد.
      اجماع فزاینده‌ای در مورد عملیات‌های آینده وجود دارد که عمدتاً در محیط‌های شهری خواهند بود.
      نیاز به انتقال زرهی از A به B بیش از پیش خواهد بود. ( تا حد امکان سریع، کارآمد، ایمن و مقرون بصرفه )
      تهدیدات نوظهور در حوزه سایبری و اطلاعات ظهور یافته‌اند که باید به آن‌ها پاسخ داده شود.
       

       
      تعادل میان شش عنصر زرهی نوین
        باید تعادلی بین تمام عناصر شش‌ضلعی زرهی وجود داشته باشد، جایی که مدیران باید ریسک‌های مختلف را ارزیابی کنند تا بدانند اولویت‌ها کجا قرار دارند. محیط‌های شهری متراکم ممکن است به تحرک نیاز داشته باشند، در حالی که در حومه شهرها، مرگباری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. نیکولاس دراموند (Nicholas Drummond) مدیر عامل (AURA Consulting Ltd) می گوید که محور اصلی برای وسایل زرهی تحرک استراتژیک شده است.
       
       
      حفاظت هنوز یک عامل حیاتی است، اما به روش‌های جدیدی به آن پرداخته می‌شود و مانند گذشته به معنای زره ضخیم‌تر نیست. زره‌های ماژولار برای مقابله با موشک‌های ضدزره ضروری هستند. در همین حال بدنه های سبک و تمرکز بر افزایش تحرک، دور شدن از زره های سنگین را نشان می‌دهد. با این حال، سه‌گانه تحرک، حفاظت و آتش هنوز مهم‌ترین عناصر هستند. دراموند می‌گوید: " با پیروی از این سه اصل، ما ملاحظات نوینی را فراهم کردیم. تجهیز زرهی آینده به حسگرهای پیشرفته مانند پلتفرم آژاکس که مجهز به حسگرهایی با هوش مصنوعی است، آگاهی خدمه داخل خودرو را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این حسگرها جستجو، ردیابی و شناسایی خودکار را ممکن می‌سازند و به خدمه این امکان را می‌دهند تا پیش از شناسایی، به تهدیدات واکنش نشان دهند.
       
        یک سیستم مدیریت میدان نبرد مدرن به کاربران اجازه می‌دهد به صورت زنده از موقعیت هر واحد در نقشه مطلع شوند. اتصال یکی از راه‌های کلیدی برای بهبود فرمان و کنترل (C2) است و باید به عنوان یک عامل تغییر دهنده بازی در نظر گرفته شود. این سطح از اتصال پیشرفته تأثیر زیادی بر بقای واحدهای زرهی خواهد داشت و فراتر از واحدهای زمینی، شبکه‌هایی بین واحدها در حوزه‌های زمینی، دریایی و هوایی ایجاد می‌شود. (م: اینجا به مفاهیمی مانند Multi-Domain/Cross-Domain اشاره می‌شود که باید به بیش از پیش به آن توجه کرد)
       
        بخش بعدی شش‌ضلعی، بقاپذیری است. این مفهوم به بهبود نیازهای فنی (قطعات مصرفی) و پشتیبانی سازنده، علاوه بر ایده سنتی بقا نظیر قابلیت اطمینان و بهره‌وری سوخت اشاره دارد. اگر یک وسیله نقلیه زرهی بتواند 72 ساعت بدون تأمین مجدد یا تعمیر فعالیت کند، فشار لجستیکی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
       
        آخرین عنصر شش‌ضلعی، سازگاری است. سازگاری به توانایی یک وسیله نقلیه برای انطباق با سناریوهای مختلف جنگی اشاره دارد. توانایی یک وسیله نقلیه منفرد برای انجام مأموریت‌های مختلف بدین معناست که وزارت دفاع مجبور نیست هر بار که بخواهد یک سناریو جنگی را آغاز کند، به دنبال یک وسیله نقلیه جدید باشد. ماژولار بودن یکی از مؤثرترین راه‌ها برای دستیابی به این امر است.
       
        اضافه بر این شش عنصر، 3 عامل عملی نیز وجود دارد که انتخاب ها را محدود میکند، عبارتند از هزینه، وزن و قوانین فیزیک. همچنین شما باید در انتخاب هایی انجام میدهید خدمه و عوامل انسانی راهم در نظر بگیرید.
       
       
      ادامه دارد ...
       
      صرفا برای میلیتاری / و انتشار با نام نویسنده و  http://www.military.ir/ مجاز است
      منبع در اخرین پست قرار میگیرد
      دوستان برای پرسش سوالات تا انتشار تمامی بخش ها صبر کنید
       
      پایان قسمت اول ...
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط MR9
      جغد شب پرواز لوفت وافه
       
      بدون شک ، بهترین جنگنده - شکاری رزم شبانه لوفت وافه در طول جنگ جهانی دوم ، پرنده دوموتوره HE-219 UHU  ( جغد ) بشمار می آمد که بلحاظ برخی از مشخصات فنی بسیار با جنگنده بلندپرواز ماسکیتو بریتانیایی قابل مقایسه و در برخی از مشخصات نیز از آن عملکرد بهتری داشت . در این شکاری شب پرواز بطور معمول از دو سری آنتن رادار استفاده می گردید ، آنتن های SN-2 و FUG-212 . در نخستین پرواز عملیاتی اسکادران این پرنده در دو شب پیاپی یعنی در شبهای 11و12 ژوئن 1943 ، یک فروند HE-219 A موفق به سرنگون نمودن 5 بمب افکن سنگین چهارموتوره  لانکاستر بریتانیایی در کمتر از 30 دقیقه گشت . با وجود این بیلان موفق ، این جنگنده کار آمد هرگز وارد تولید انبوه نگردید و تنها 300 فروند از آن وارد سازمان رزم لوفت وافه شد .
       

       
       

       
      مجموعه کابین خلبان و خدمه کنترل کننده رادار
       

       
       
      در اواخر سال 1944 ، بدلیل حساسیت های موجود نسبت به خدمه این هواپیما ، لوفت وافه درصدد بود تا این جنگنده شب پرواز را به صندلی های پرتاب شونده مجهز نماید ، با این حال فقط یکفروند از این هواپیما ( تصویر فوق ) برای  گذراندن آزمایشهای زمینی به صندلی های پرتاب شونده (EJECTION SEAT) مجهز شدند .
       
       
       

       
       

       
      LUFTWAFFE  HE-219 A.1  VS    ROYAL AIR FORCE  LANCASTER
       
       

       

       
      جنگنده شب پرواز HE-219 A.1 مجهز به رادار FUG-220  مونستر - هندورف 45-1944
       

       
      جنگنده شب پرواز HE-219 A1 - فرودگاه کپنهاگ  ، دانمارک ( این تصویر پس از تسلیم شدن واحدهای لوفت وافه در دانمارک برداشته شده است )
    • توسط RezaKiani
      شاید برخی گمان کنند که سیر تکامل ادوات زرهی به انتها رسیده است اما پدیدآمدن جنگهای جدید نیاز به ادوات زرهی جدیدی را آشکار ساخته است. در این میان، روسیه به عنوان میراث دار شوروی سابق هنوز هم در عرصه زرهی از کشورهای پیشتاز جهان به حساب می آید. "بی ام پی-تی" از جدیدترین محصولات زرهی روسها است. این تانک خود تانکی است که برای پشتیبانی از دیگر تانکها طراحی شده است و نظامیان روسی آن را به نام ترمیناتور یا نابودگر می شناسند.
      پیش زمینه تاریخی
      پس از فروپاشی شوروی سابق ارتش روسیه دوران خوشی را از سرنگذراند. روسها که به تازگی از باتلاق جنگ افغانستان نجات یافته بودند هنوز به جمع بندی تجربیات جنگ افغانستان نپرداخته بودند که درگیر جنگی با همان ویژگی ها اما اینبار درخاک خود شدند. مسلمانان چچن سالها بر علیه سلطه روسها جنگیده بودند و هیچگاه حکمفرمایی روسها را بر خود قبول نکرده بودند. آنها اینبار هم از فرصت سیاسی بوجود آمده استفاده کردند تا استقلال خود را بازپس گیرند. نتیجه این درگیریها، نبردهای چریکی بود که تا امروز ادامه یافته و گاه به عملیات تروریستی و انتحاری منجر شده اند.
      در طی جنگ اول چچن نیرویهای روسی تلفات زیادی را در نبردهای خیابانی در برابر ستیزه جویان چچن متحمل شدند. علت این تلفات ضعف تکنولوژیکی روسها نبود بلکه ماهیت نبردهای شهری چنین تلفاتی را اقتضا می کرد. تجربیات جنگهای شهری برای روسها روشن ساخت که در اینگونه درگیریها نیاز به خودروهای زرهی خاصی است که بتواند در هنگام درگیر شدن با تیمهای ضدزرهی حریف به کمک نیروهای اصلی بیایند. روسها در جنگ با شورشیان به صورت موقت از توپهای ضدهوایی خودکششی موجود در زرادخانه خود استفاده کردند. اما این توپهای خودکششی نه دارای حفاظت کافی بودند و نه قدرت جابجایی یک تانک معمولی را داشتند. از این رو، روسها به این فکر افتادند که با استفاده از بدنه یک تانک معمولی یک خودرو زرهی جدید بسازند که مانند یک تانک -و یا حتی بهتر از یک تانک- حفاظت شود و بتواند از پس پیاده نظام مسلح به موشکهای ضدتانک بربیاید. نتیجه این طراحی، تانک جدید بی ام پی-تی بود.
      در سال 1997 نفربرزرهی سنگین بی تی آر-تی در نمایشگاه نظامی اومسک به نمایش گذاشته شد. این نفربر روی بدنه تانک تی-55 ساخته شده بود. اما اینبار طراحان روسی تصمیم گرفتند خودرو زرهی جدید خود را بر پایه تانک تی-72 بسازند. بی ام پی-تی اولین بار در دومین نمایشگاه تجهیزات نظامی اورال به نمایش گذاشته شد. از چگونگی وضعیت خدمتی بی ام پی-تی اطلاع دقیقی در دست نیست اما احتمال دارد که از سال 2005 به تدریج آنها را وارد نیروهای مسلح روسیه کرده باشند.
      تاکتیک
      در نبردهای شهری 2 دستگاه بی ام پی-تی وظیفه حفاظت از 1 دستگاه تانک را برعهده دارند در صورتی که در مناطق روستایی این نسبت برعکس می شود و برای حفاظت از 2 دستگاه تانک از 1 دستگاه بی ام پی-تی استفاده می شود. این نسبت به دلیل پیچیدگی های جنگ شهری و نیاز به جنگ افزارهای ضدنفر با تحرک بالا به دست آمده است. در این درگیریها ممکن است که یک خودرو به صورت همزمان با چندین هدف و در چند ارتفاع مختلف درگیر شود. وجود چنین خودرویی فشار وارد شده بر تانکها در جنگهای شهری را کاهش می دهد و تانکها می توانند بر هدف اصلی -که جنگ با تانکها و دیگر اهداف سخت یا پشتیبانی از پیاده نظام- متمرکز شوند.
      بکارگیری این تانکهای جدید می تواند باعث تغییراتی در تاکتیکهای زرهی در جنگهای شهری شود و تاثیر واحدهای زرهی را در این نبردها به صورت معنی داری افزایش دهد.



      بدنه و موتور
      از مشخصه های بارز تانکهای سری تی-72 و نسلهایی که از تی-72 الگو گرفتند ارتفاع کم تانک بود. ارتفاع کم به معنی قابلیت بقای بیشتر در محیطهای خطرناک جنگی است. این ارتفاع در بی ام پی-تی بازهم کمتر شده و برجک جدید این تانک به قدری کوچک و جمع و جور طراحی شده است که هدف قراردادن آن اگر غیرممکن نباشد بسیار مشکل است.
      بی ام پی-تی بر روی بدنه تانک معروف تی-72 ساخته شده است. قسمت پشتی جایگاه راننده را کمی بالاتر آورده اند تا فضای داخلی تانک برای نصب برجک جدید و تجهیزات مربوط به آن بیشتر شود.
      موتور اصلی بی ام پی-تی یک موتور دیزل دوگانه سوز است که می تواند 1000 اسب بخار نیرو برای به حرکت درآوردن تانک تهیه کند. ممکن است در آینده موتورهای جدید وی-99 با قدرت 1200 اسب بخار نیز برای نصب بر روی آن درنظر گرفته شود. تی-72 استاندارد با 44.5 تن وزن دارای موتوری به قدرت 840 اسب بخار بود. وزن بی ام پی-تی تا 47 تن افزایش یافته ولی با توجه به موتور قوی تر از تحرک تانک کاسته نشده است.
      می توان یک موتور کمکی نیز بر روی بی ام پی-تی نصب کرد تا هنگامی که موتور اصلی آسیب دید و از کارافتاد خدمه برای تهیه برق تجهیزات و تسلیحات داخل تانک از آن استفاده کنند.
      بی ام پی-تی به یک تیغه برای درست کردن خاکریز مجهز شده و می توان آن را به یک خیش مخصوص ضدمین نیز مجهز کرد.



      تسلیحات و تجهیزات
      برجک جدید طراحی شده برای بی ام پی-تی به دو توپ 30 میلیمتری 2آ42 مسلح شده است که می توانند با نواخت 600گلوله در دقیقه شلیک کنند. خزانه این توپها 900 گلوله آماده شلیک را در خود جای داده است. توپهای 2آ42 می توانند طیف وسیعی از انواع گلوله را شلیک کنند. یک قبضه مسلسل 7.62 به صورت هم محور با توپها نصب شده است.
      علاوه بر توپ اصلی در دو طرف برجک 4 موشک انداز ضدتانک برای شلیک موشکهای هدایت شونده آتکا-تی نصب شده تا حفاظت بی ام پی-تی در برابر ادوات زرهی سنگین تر تامین شود. این موشک توسط پرتوهای لیزری هدایت می شود و از کلاهکهای مختلفی استفاده می کند که بعضی از آنها توانایی نفوذ در انواع زره فعال و غیرفعال را دارند. سیستم هدایت لیزری این موشکها به گونه ای طراحی شده است که مختل کردن آن به سختی امکان پذیر است. برد این موشکها تا 5 کیلومتر می رسد و می تواند هر وسیله زرهی را از نزدیک شدن به بی ام پی-تی پشیمان کند.
      2 قبضه نارنجک انداز خودکار 30 میلیمتری آجی اس17 نیز بر روی بدنه بی ام پی-تی نصب شده اند هر کدام از این نارنجک اندازهای دارای یک خدمه جداگانه هستند و برای هر یک قبضه سایت هدفگیری روز و شب و دستگاه نشانه روی الکترواپتیک آگات-ام آر نصب شده است.
      یک سیستم هدایت آتش کامپیوتری وظیفه کنترل تسلیحات بی ام پی-تی را برعهده دارند. این سیستم که قبلا آزمایش خود را در تانکهای سری تی-90 پس داده است و می تواند برای درگیری با اهداف گوناگون در شب و روز و در حالت ایستاده یا درحال حرکت بکارگرفته شود. فاصله یاب های لیزری، دوربینهای دید در شب و دید درروز و دستگاه های هدفگیری التکرواپتیک از جمله ملزومات نصب شده برای فرمانده و توپچی بی ام پی-تی هستند. فرمانده و توپچی تانک هر دو می توانند سلاح های برجک را شلیک کنند.
      با توجه به تمهیدات بکارگرفته شده در بی ام پی-تی این تانک می تواند همزمان با 4 هدف مختلف و جداگانه درگیر شود. قدرت آتش این تانک بی نظیر است و سلاح های آن به خدمه اش اجازه می دهند تا به غیر از پیاده نظام با تانکها، زرهپوشها و هلیکوپترهای دشمن نیز درگیر شوند.



      حفاظت
      بی ام پی-تی مانند یک تانک واقعی دارای حفاظت واقعی است. این تانک علاوه بر زره معمولی تی-72 به زره های واکنشی در جلو و پهلوی بدنه نیز مجهز شده است. قسمت پشتی تانک توسط یک شبکه توری حفاظت شده است. جایگاه خدمه توسط لایه ای از کولار پوشیده شده است تا جان خدمه را در برابر صدمات ناشی از ترکشها حفظ کند.
      برای حفاظت خدمه، تجهیزات جنگهای ش.م.ه درنظر گرفته شده و در داخل تانک دو سیستم آتش خاموش کن خودکار نصب شده است. بی ام پی-تی دارای 4 نارنجک انداز دودزای 902آ نیز می باشد که می توانند در هنگام لزوم دود استتار لازم برای تانک را تامین کنند.



      مشخصات:

      نيروي محرکه
      قدرت:1000 اسب بخار
      موتور: 1موتور دیزل وی-90اس2
      نسبت قدرت به وزن: 21.3 اسب بخار/تن
      حداکثرسرعت در جاده: 65 کیلومتر بر ساعت
      برد:550 کیلومتر

      توليد
      تعداد: ؟ دستگاه
      سال ورود به خدمت:2005(؟)

      متفرقه
      وزن:47000 کيلوگرم
      طول: 7(؟) متر
      عرض: 3.7(؟) متر
      ارتفاع: ؟ متر
      توانایی عبور از خندق: 2.8متر
      توانایی عبور از آب: 1.2 متر
      خدمه:5 نفر(راننده، فرمانده، توپچی، دو نفر نارنجک انداز)

      تسليحات و زره
      2 قبضه توپ 30 ميليمتري به همراه 900 گلوله
      1 قبضه مسلسل کاليبر7.62 ميليمتري به همراه 2000 گلوله
      4 قبضه موشک انداز ضدتانک آتاکا-تی به همراه 4 تیر موشک
      2 قبضه نارنجک انداز 30 میلیمتری به همراه 600 نارنجک
      حداکثر زره: (؟) ميليمتر





      منبع مجله جنگ افزار
      نویسنده رضاکیانی موحد
    • توسط aminor
      نبرد زرهی لوبان
       

       
       
      استالین با  مارشل کانف فرمانده جبهه اول اکراین   تماس گرفته و پرسید  مشکل ارتش سوم تانک چیست ؟؟؟
       
       
       
       
       
       
      در 12 ژانویه سال 1945 جبهه ای یکم اکراین وبلاروس که با پیوستن ارتش اول لهستان تقویت شده بودن  از سر پل های ایجاد شده  در ساحل غربی رود  ویستولا حمله گسترده ای را آغاز کردند. آنها در عرض 23 روز 500 کیلومتر به سمت غرب پیشروی کردند ، در 3 فوریه به  رودخانه اودر رسیدند و  سرپل های جدید بزرگی را در ساحل غربی آن ایجاد کردند.در 8 فوریه ، جبهه اول اوکراین با 980.000 نفر نیرو ، به فرماندهی مارشال کونیف ، با استفاده از دو  سر پل ایجاد شده  در رود اودر حمله دیگری را در منطقه  سیلسیای کوچک آغاز کرد. هدف آنها: محاصره و تصرف شهر برسلاو است.  در جناح چپ جبهه یکم اکراین - دو ارتش  وسپاه سواره نظام گارد- همراه با جبهه چهارم اوکراین قرار بودبه سمت درسدن پیشروی کنند. منطقه صنعتی سیلسیی به علت دارا بودن معادن زغال سنگ مس روی سرب نقره و کادیوم برای بقای صنعتی نظامی المان بسیار حیاتی بود دفاع از این منطقه بر عهده  نیروهای باقیمانده از ارتش مرکزی به فرماندهی ژنرال شرونرواگذارشد. نیروهای ارتش سرخ- پیشروی خود را آغاز کردند.شهرهای  Glogau و Breslau هر دو تا 16 فوریه محاصره شدند. به دلیل مقاومت شدید آلمان در حوالی برسلاو ، كونیف به دو سوم ارتش سوم تانك گارد  به فرماندهی سرهنگ ریبالكو دستور داد كه به سمت شرق حرکت کرده و مدافعان المانی در این منطقه را سرکوب کند . در آن زمان دو سپاه  زرهی ازارتش سوم کارد قبلاً به بونزلاو رسیده بودند ، شهری که مقبره ژنرال  کوتوزوف ، فرمانده معروف روس ، در آنجا دفن شده است.
       
      حمله سراسری ارتش سرخ
      در جریان نبرد ویستولا تا اودر
       

       
       
       
       
      عبور نیروهای ارتش سرخ از رودخانه ویستولا
       


      تا 16 فوریه ، جبهه اول اوکراین دارای 1289 تانک  و زرهکوب بود - در آغاز حمله در  12 ژانویه شمار تانکهای وتوپهای هجومی (زره کوب ) به عدد3648و نیروهای پیاده هم به بیش از  900 هزار نفر   رسیده بود. پس از محاصره کامل  شهر برسلاو ، تمام نیروهای ارتش سوم تانک گارد برای تصرف  بونزلاوبه این منطقه سرازیر شدن. به ریبالکو  فرمانده ارتش سوم  تانک دستور داده شد تا به رود نیسی برسد و گورلیتز را تصرف کند. سپاه نهم زرهی با لشکر 8 پانزر آلمان درگیر شد. ریبالکو به دو سپاه تانک دیگر تحت فرماندهی خود دستور داد که تمام نیروهای آلمانی را در اطراف گورلیتزدور بزند. طبق دستورات وی ، سپاه 7تانک گارد و ارتش سوم تانک گارداز رودخانه Queis عبور کرده و به Lauban حمله کردن.
       
      نیروهای ارتش سرخ در danzig لهستان
       

       

      حمله توسط سپاه تانک 7 گارد در غروب 17 فوریه شروع شد. لاوبان توسط بازماندگان لشکر 6 پیاده مکانیزه  به (فرمانده: سرلشکر اتو-هرمان بروکر) که در ابتدا  فاقد هرگونه تجهیزات سنگین  نظامی  بود به همراه تعدادی اندکی از نیروهای مردمی بومی  محافظت میشد . در 5 فوریه ، به  مدافعین دستور داده شد تا هرگونه حمله زرهی شوروی را ، متوقف کنند به علت نداشتن تجهیزات مناسب نیروهای شوروی به سرعت به قسمتهای شمالی و شرقی شهر نفوذ کردند  . با این پیشروی خطوط راه اهن استراتژیک  گورلیتز به برلین دردسترس ارتش سرخ قرار میگرفت  . روسها با تصرف ایستگاه قطار منطقه- 4 قطار حامل تجهیزات نظامی را به غنیمت گرفته همچنین نزدیک به 300    گارگر اجباری اصالتا اهل شوروی را ازاد کردن البته همچنان  دو تیپ زرهی ارتش سرخ با استعاداد تقریبی 60 دستگاه تانک دربخشهای از شهر لوبان مشغول جنگ شهری در  خیابانهای باریک بوده  مدافعین المانی با استفاده از پانزر فاست 10 تانک ارتش سرخ را منهدم کردن همچنین یک گردان پیاده شوروی هم در این درگیریها منهدم شد بخش دیگری از واحدهای زرهی شوروی به علت موانع بتنی ضد تانک از پیشروی بیشتر باز ایستاده بودن اما این موارد اصلا کافی نبود .
       
      تانکهای تی 34/85 منهدم شده در داخل شهر لوبان
       

       
       
      شهر لاوبان  در سال 1939 17.537 نفرسکنه داشت- این شهر دقیقا در بین خطوط دفاعی  دو ارتش 4 و 17 المان قرار داشت فاصله ان تا گورلیتز 20  تا بوتزن 50 و تا درسدن 100 کیلومتر بود  وسقوط ان سبب ایجاد شکافت و احتمالا  خطرمحاصره شدن یگانهای المانی را در پی داشت همچین امید المان برای دریافت زغال سنگ مس سرب وسایر مواد معدنی ناحیه سیلسی را از بین می برد. المان ها به سرعت دست به کار شدن و سه لشگر را به منطقه لوبان ارسال کردن این نیروها موفق شدن پیشروی ارتش سرخ را متوقف کنند سرفرماندهی ورماخت خودرا بر اغاز یک ضد حمله سراسری برای بیرون راندن ارتش سرخ از ناحیه سیلزی و همچنین رسیدن به شهرمحاصره شده برسلو ( استالینگراد هیتلر )ا ماده میکرد اما برای تحقق این امر یک لازم بود حتما شهر لوبان و خطوط راهن استراتژیک منتهی به برلین در این منطقه   به طور کامل باز پس گرفته شود  المانها همچنین مصم بودن اجازه ندهید شهر های . گورلیتز و درسدن  که جناح راست برلین محسوب میشدن به دست شوروی بیفتند به فیلد مارشال شورنر فرمانده مدافعین ارتش مرکزی دستور داده شد حملات ارتش سوم تاک شوروی را در ابتدا  دفع و سپس این نیروها از منطقه بیرون براند برای این کار آلمانها 4 لشکر دیگر در منطقه مستقر کردن .
       
      فیلد مارشال شورنر                         مارشال کانف (کونیف)    
       
        
       
       
       
       
       
      بسیاری از یگانهای المانی نصف استعداد واقعی خود نیرو وتجهیزات هم نداشتن اکثر فرماندهان به تازگی منصوب شده بودن و شناخت کافی از نیروهای خود را نداشته  کمبود سوخت دشمن اصلی واحد های زرهی المان بود نکته جالبتر برخی از واحدهای زرهی که به منطقه ارسال شده بودن در ابتدا جنگ جهانی به عنوان واحدهای غیر قابل استفاده در تهاجم شناخته شده بود و حال در اوخر جنگ این وضع هم  ادامه داشت نقشه حمله آلمان بسیار ساده بود. در حالی که یگان های زرهی از جناحین حمله می کردند ، بقایای تیپ 103 زرهی و لشکر  6 در خط دفاعی نگهداری می شدند. هدف: بازپس گیری Lauban ،رسیدن بهNaumburg و محاصره ارتش سوم تانک گارد بود . نیرومندترین واحدهای در جناح راست مستقر شده بودن  اسم رمز عملیات بازی ها انتخاب شد دو لشکر 17 زرهی  و لشکر مکانیزه محافظ از جناح راست یعنی از  مناطق  Rachenau و Gruna حمله را اغاز میکردن لشکر 8 پانزر هم از جنگلهای اطراف کنزندورف حمله کند. نیروهای آلمان و شوروی هر دو در لاوبان بودند. خط مقدم قبل از حمله یک خط شرق و غرب بودآلمانی ها می خواستند حمله ای غافلگیرانه و سریع به سمت شمال انجام دهند.
      در مجموع نیروهای المانی شامل  سپاه 57  زرهی به فرماندهی سرلشگر والتر نهرینگ   (لشکر 8 پانزر ، تیپ 103 زرهی ، لشکر 408 ، لشکر 16 پانزر ،و  لشگر پیاده محافظ پیشوا ( به فرماندهی اتو رمر )  وسپاه  39 فردریش کریشنر  شامل لشگر 17 زرهی ولشگر مکانیزه پیشوا بوده
       


      استعداد زرهی واحد های  ورماخت به شرح زیرآمده است
       
       
      سپاه 57 زرهی
       
      لشگر 8 زرهی پانزر
        دارای 14 توپ ضد تانک / 38 دستگاه تانک پانزر چهار  / 18 تانک پانتر/9 دستگاه زره کوب جاگد پانزر وهتزر
       
      لشگر 16
      8 توپ 88 م م ضد تانک / 11 دستگاه زره کوب جاگد پانزر / 25 تانک پانزر 4 /13 تانک پانتر  و36 زرهکوب ستوگ StuG
      لشگر 408 پیاده نظام  دارای 6 هنگ پیاده
       
      تیپ 103 زرهی  شامل 7تانک پانتر و 12 زره کوب ستوگ StuG
       
      لشگر محافظ پیشوا  29زره کوب StuG 20 تانک پانتر و 40 تانک پانزر 4
       
      واحدهای از لشگر 21 زرهی پانزرشامل 34 تانک پانتر و 32 تانک پانزر 4
       
      سپاه 39 زرهی
       
      لشگر 17 شامل 20 تانک پانتر و 10 تانک پانزر 4
       
      لشگر مکانیزه پیشوا 33 زرهکوب StuG  17 تانک پانتر و 5 تانک پانزر 4
       
      لشگر 6 دارای 12 تانک پانزر 4 / سه توپ 88 م م / 9 دستگاه زرهکوب هتزر Hetzer
       
      کل استعداد زرهی  نیروهای شرکت کننده 162 تانک پانزر 4 /129 تانک پانتر / 110 دستگاه زره کوب ستوگ و 29 دستگاه زره کوب جاگد پانزر و هتزر بوده البته  استعداد واقعی و عملیاتی  در حدود 30 تا 40 براورد میشود وما بقی تانک ها و زره کوب ها  زمین گیر بوده ونیاز به تعمیرات داشته اند
       
       
       
      زره کوب جاگدپانزر         زره کوب جاگدپانزر 38  ( هتزر Hetzer  )             تانک پانتر
       

       
       
       
          تانک پانزر 4                         زره کوب ستوگ   StuG
       

       
      اما در طرف مقابل ارتش سوم تانک گارد دارای حدود 60 هزار سرباز
       
      460 تانک تی 34 ( 350 دستگاه  به صورت عملیاتی ) / 18 تانک تی 34/76 با تیغه های مین روب - 21 تانک استالین 2- 59 زر کوب 122 ISU    
       
      63زره کوب اس یو   SU85) 85 )و 63 زره کوب اس یو   76   41زره کوب  SU57
       
       
        20  توپ 152 م م /20 توپ 100 م م ضد تانک / 222 توپ 76 م م ضد تانک

      84 توپ 57 م م ضد تانک / 48 راکت انداز کاتیوشا   / 140 خمپاره 120 م م /224  خمپاره 82 م م

      79 توپ 37 م م ضد هوایی / 60 خودرو زرهی  M 17 حامل تیربار های چهار لول 12.7  و 161 تیربار 12.7 دوشکا
       
      البته برخی از واحدهای شوروی هم استعداد عملیاتی  کافی در زمان حملات را نداشته به طور مثال سپاه 9 مکانیزه 48 دستگاه تانک و سپاه 7 55 دستگاه تانک عملیاتی داشته
       
       
       
      زره کوب اس یو 76      زره کوب اس یو 57         زره کوب اس یو 85
       

       
       
       
       
      زره کوب ISU 122          تانک تی 34 /76 مجهز به خیش مین کوب        تانک استالین 2
       

       
       
       ارتش سوم تانک گاردشوروی متشکل از واحدهای زیر بود:
       
      سپاه6 تانک  گارد (تیپ 51 ، 52 و 53 تیپ گارد تانک )، تیپ موتوری 22 گارد ، هنگ توپخانه سبک 1645 ، هنگ توپخانه سنگین 385 گارد ، هنگ توپخانه (خودکششی )1893 ، 1894 (گردان موتوری 3 گارد ، هنگ توپخانه 272 گارد (مسلح به خمپاره) ، هنگ توپخانه 286 گارد ، سپاه7 تانک گارد  (تانک گارد 54 ، 55 و 56) تیپ ، تیپ پیاده موتوریزه  23 گارد ، هنگ توپخانه سبک 408 ، هنگ توپخانه سنگین گارد 384 ، هنگ توپخانه  702 و 1419 ، گردان پیاده موتوری 4 گارد ، هنگ توپخانه 467 گارد (خمپاره) ،هنگ توپخانه 287 گاردضد هوایی) ،  سپاه9 پیاده موتوری (تیپ 69 ، 70 ، 71 پیاده پیاده موتوری ، تیپ 91 تانک ، هنگ توپخانه سنگین (خودکششی) گارد 383 ، توپخانه  1295 و 1507 هنگ ، گردان 100 پیاده موتوری ، هنگ توپخانه گارد 1719 ، تیپ 16 توپخانه ، هنگ تانک سنگین گارد 57 ، هنگ90  مکانیکی تانک  ( هنگ مهندسی ) ، هنگ 50 پیاده موتوری ،  گردان  39پیاده موتوری ، تیپ 199نور اافکن  هنگ 1381 و 1394 AA توپخانه ، اسکادران 372 پروازی
       
       
      تانک ها ، توپهای کششی  اسلحه های تهاجمی (زرهکوبها ) ، پیاده نظام لشگر پباده مکانیزه  وتوپها خودکششی(واحدهای حمله زرهی) تقریبا همزمان حمله آلمان را آغاز كردند. روسها انتظار این ضد حمله را نداشته  نیروهای زرهی المان در مناطق باز و هموار با مقاومت کمی از سوی ارتش سرخ مواجه شدن بنابراین موفق شدن  اوبر-بیلاو را باز پس بگیرند اما در جنگل های واقع در شمال شهر اوبر  بلافاصله درگیریها شدیدی به وجود امد. نیروهای لشکر 17 پانزر در کمترین زمان به این  جنگل رسیدند. بعد از ظهر سرلشکرمدر (فرمانده لشکر مکانیزه پیشوا") باید تصمیم می گرفت که چه اقدامی انجام دهد طبق برنامه به سمت گونترسدروف پیش روی کند وبا حجم انبوهی از نیروهای زرهی و توپهای ضد تانک ارتش سرخ مواجه شود ویا به سمت شرق تغییر مسیر داده و به سایر نیروهای المانی دست بدهد . حلقه محاصره کوچک تری را تکمیل کند با این کار خسارتهای کمتری متحمل میشد اما نیرهای کمتری از ارتش سرخ هم به دام می افتادند.
       
      نقشه کلی از حملات آلمان ها و محورهای آن
       

       

       
       
      وی برای کسب تکلیف با فرمانده ارتش مرکزی فیلدمارشال شوورنر تماس گرفت و از نقشه خود حمایت کرد شونز در پاسخ گفت این تصمیم با فرمانده سپاه 57 زرهی سرلشگر زرهی والتر نهرینگ است زیرا او فرمانده نیروهای زرهی تک ور بوده  این فرمانده زرهی در پاسخ به مدر وشورنر اعلام کرد که حمله به گونترسدروف حلقه محاصره بزرگتری را ایجاد میکند اما شما بیشتر از نیروهای سپاه 57 پیشروی کرده اید و بنابراین این شماهستید که باید تصمیم بگیرید که چه کاری باید صورت گیرد . این نمونه ای از روش جنگ آلمان بود، كه حاكی از آن بود كه افسران در میدان جنگ در صورت تغییر وضعیت جنگ باید تصمیم  نهایی را بگیرند(البته اگر هیتلر واطرافیانش اجازه میدادن) سرلشگر مدر تصمیم خود را گرفت لشکربه سمت شرق چرخیده و به سمت هاگسدورف پیشروی کرد تا به نیروهای اتحاد جماهیر شوروی که چند روز پیش با لشگر 6 پیاده مکانیزه جنگیده بودند حمله کند. لشکر 8 پانزر در همان جهت به سمت لیندن برگ حمله کرد. در شب هنگ 4 و هنگ هنگ   2  این لشگر به رودخانه Queis رسیدند وو یک سرپل در ساحل ان ایجاد کردن که به دلیل ضد حملات ارتش سرخ مجبور به عقب نشینی از ان  شدن . با این حال به علت دید خوب المانها با توپها وتانک های خود هر گونه حرکت را برای ارتش سرخ در  نزدیکی Naumburg را تهدید میکردن این شهر توسط سپاه 39  المان از سمت غرب مورد مورد حمله قرار گرفت تانکهای لشگرهای  8 و لشگر   محافظ پیشوا موفق شدن شهر نولاند را باز پس گرفته و در ادامه با موجود مقاومت شدید شوروی در جنگل های   کسلسدورف سرانجام این منطقه را هم تصرف کنند در ادمه نیروهای زرهی لشگر مکانیزه خطوط دفاعی شوروی در نزدیکی شهر نولاند در درهم کوبیده و آلت-نولاند هم پاکسازی شد المانها  با جمع اوری نیروهایی خود به جنگلهای شمال غربی این شهر حمله کردن اما اینبار توپهای ضد تانک شوروی حملات المان ها را دفع کردند. اواخر شب شده بود و المانها حملات را متوقف و خط تدافعی تشکیل دادن.
       
      نیروهای آلمانی در داخل شهر لوبان/ عموما واحدهای لشگر 6

       
       
       
       
      در 2 مارس یک طوفان برف کوتاه برای مدتی منطقه را در هم نوردید .ارتش سرخ با وارد کردن قوای زرهی خود به میدا نبرد و شروع ضد حملات موفق شد حمله  سرلشگر رمر به ناومبورگ Naumburgرا متوقف کند.  تو پ ها راکت ها و خمپاره های  ارتش سوم گارد شوروی در حال کوبیدن کانزندورف  نولاند  بودند. یک گردان از لشگر مکانیزه پیشوا حمله جدیدی را به محورLogau  صورت داد و موفق شد خود را به خطوط راه اهن واقع در جنوب Naumburg برساند  نیروها ارتش سرخ قبلا در انجا موضع گرفته بودن . لشکر 17 پانزر( زیر مجموعه سپاه 39 )، در شمال شرقی گورلیتزGörlitz ، به سمت بونزلاوحملات  جدیدی را ترتیب میدهد ..  با شروع حملات سنگین هوایی پیشروی سپاه 39 متوقف شده و این حملات خسارتهای  را به بارارود . ضد حملات زرهی ارتش سرخ سبب محاصره موقت دو هنگ المانی شد . با وجود ناهمواری زمین نیروهای کمکی ارتش سرخ سریعا به منطقه ارسال شدن . با خارج شدن ارتش سرخ از شوک اولیه حملات آلمان وسرازیر شدن قوای کمکی به منطقه برای فرماندهی المان محرز شدن که باز پس گیری  Naumburg ( جهت تکمیل محاصره هزاران سرباز ارتش سرخ ) غیر ممکن بوده . پس سریعا برنامه محاصره ها را در مقیاس کوچکتر برنامه ریزی کرده بدین منظور  پیش قراولان لشگر مکانیزه پیشوا سر پل جدید وتقویت شده ایی را در ساحل رود  Queis  ایجاد کرده تانکهای این لشگر با زیر اتش گرفتن جاده منتهی به Naumburg بسیاری از ستونهای خودرو وکامیونهای ارتش سرخ را منهدم کردن در سوی دیگر شهر Haugsdorf  در حملات المان های باز پس گرفته شد لشگر 17 زرهی  هم خود را به  گونترسدروف رسانده و موفق شد 48 توپ هجومی ( زرهکوب ) وابسته به سپاه 9 موتوریزه ارتش سرخ را به غنیمت بگیرد
       


       
      حالا نوبت لوفت وافه بود که با وجود بدی اب هوا با شروع پراوزهای خود به پشتیبانی از نیروهای خودی را ا اغاز کرد حال تلاش اصلی  آلمانها به قطع کردن عقبه شهر لوبان و مناطق پیرامونی ان  ومحاصره سربازان روس در این منطقه متمرکز شد  نیروهای ارتش سرخ  ارتش سرخ که تمام توان خود را بر جلوگیری از سقوط Naumburg ناومبورگ  به کار گرفته بودبا   تغییر برنامه ورماخت تا حدودی غافلگیر شد برای جلوگیری از محاصره نیروهای خود در لوبان دستور عقب نشینی را صادر کرد لشگر 6 پیاده مکانیزه آلمان که چندهفته پیش بر اثر حملات مجبور به تخلیه بخشی از شهر شد  با کمک واحد های زرهی   وارد لوبان شده 54 سرباز المانی در جریان درگیریها نسبتا شدید  باز پس گیری  کالم شهر لوبان کشته شدن شاهدان عینی گزارش دادن 24 تانک تی 34 منهدم شده  در کنار هم در میدان  نزدیک شهر وجود داشته 10 دستگاه تانک منهدم شده دیگر هم در اطراف شهر پیدا شد در مجموع 81 دستگاه تانک و توپ خودکششی ارتش سرخ در تاریخ 2 مارس در حومه لوبان منهدم شدن . در تاریخ 4 مارس نیروهای زرهی آلمان که از قسمت شرقی شهر را ترک کرده بودن به طور تصادفی با نیروهای زرهی ارتش سرخ مواجه شدن بر اثر درگیری تعدادی از تانکهای آلمانی آسیب دیده ویا منهدم شدن
       
      تلفات زرهی آلمان
       

       
      روسها در حال حمله به نولند برای باز پس گیری ان بودن که با قوای آلمان برخورد کرده بودن  سپاه 39 زرهی با تقویت نیروهای خود مانع از سقوط شهر شد .در جناح چپ لوبان بخشی دیگر از نیروهای لشگرمکانیزه پیشوا با گسترش سرپل وتصرف مناطق جدیدی درحوالی رود Queis موفق شدن با نیروهای لشگر 8 پانزر ارتباط بر قرار کنند در نتیجه این پیشروی عقبه ارتش سرخ در مناطق با سایرنیروهای خود ی قطع شد و به نوعی یک پاکت ایجاد شد اما این پاکت کمتر از حد انتظار ورماخت بود .در 5 مارس پیشروی های اندکی بدست امده سپاه 57 زرهی المان در جناح راست در نبردهای زرهی موفق به انهدام 30 دستگاه تانک ارتش سرخ در شمال شرقی شهر لوبان شد بدلیل مقاومتهای سرسخاتانه ارتش سرخ این سپاه تنها توانسته بود مناطق کمی را باز پس بگیرد   از انجا که لگشر پیاده محافظ پیشوا سخت در جنگ هلهای شمال لوبان گیر افتاده بود نتوانست به موقع به لشگر مکانیزه پیشوا دست داده و حلقه محاصره را تکمیل کند همین موضع فرصت کافی را به روسها داد تا اکثر نیروهای خود را از حلقه محاصره خارج کنند و خطر انهدام کامل  ارتش سوم زرهی گارد شوروی  از بین برود حملات در تا 6 مارس ادامه داشت اما دیگر آلمانها توان کافی برای پیشروی را  نداشتهو عملیات را ارتش سرخ هم این مناطق رااز دست رفته میدید به همین دلیل ضد حملات خود را متوقف کرد تا 8 مارس منطقه ارام شد و عملیات ارتش المان به پایان می رسد .
       
      زره کوب ISU 122  و  ISU 85منهدم شده در داخل شهر
       

       
       
       
       ستون منهدم شده زره کوبهای اس یو 85
       

       
       
       
      . تاریخ نویسان شوروی مطالب اندکی درباره این حمله خطرناک المان نوشته اند دلیل ان هم خرد شدن زرهی ارتش سوم تانک در استانه تصرف برلین بوده است . دو سپاه زرهی تازه تاسیس المانی در یک عملیات گاز ابنری ارتش سوم تانک شوروی را در استانه انهدام کامل قرار دادن در حالی که از لحاظ تجهیزات و نفرات  در مضیقه بودن
      مارشال کینف فرمانده محور اول اکراین که نزدیک به 1 میلیون سرباز را فرماندهی میکرد در کتاب خاطرات خود تنها به لحظاتی بحرانی درباره این حمله اشاره میکند  اما این وضعیت بحرانی به حدی بوده است که اعلام میکند که استالین با او تماس گرفته و پرسید  مشکل ارتش سوم تانک چیست ؟؟؟
       
       
       
      در واقع ضد حملات المان زمانی متوقف میشود که ارتش 52 تانک شوروی به کمک ارتش سوم  می اید و این نیروها را از انهدام کامل نجات میدهد . در تاریخ 9 مارس گوبلز وزیر تبلیغات  المان  نازی شخصا از منطقه دیدن میکند وی در دفتر خاطرات خود می نوسید که یک سپاه تانک شوروی تقریباً به طور کامل منهدم شد بدون آنکه خسارت زیادی به المان وارد شود  شوند. در لاوبان ، حجم تخریب بسیار بالا بود . وی همچنین رفتارسربازان آلمانی و شوروی را  مصمم و بی رحمانه در طول نبرد توصیف کرد - که دلیل اصلی اسیر شدن فقط 176 سرباز ارتش سرخ در طول عملیات همین رفتار بود!!!!.  حجم تلفات زرهی شوروی برای سه روزاصلی  نبرد بسیار بالا بود  162 تانک ، 106 وسیله نقلیه ، 159 زرهکوب 74 خمپاره و توپ در این نبرد منهدم شده و ده ها دستگاه تانک زرهکوب  وسایل نقلیه هم به غنیمت ارتش   المان درامد  عملا ارتش سوم تانک به این حجم از خسارت از میدان نبرد کنار کشیده تا دست به بازسازی خود بزند تا  دو ماه بعد در نبرد برلین شرکت کند  اما تلفات ارتش المان از لحاظ تقریبیا ناچیز بوده طبق گزارشات تنها 11 دستگاه تانک و زرهپوش المان در نبرد لوبان منهدم شدن البته تعدادی هم اسیب دیده گزارش شده  (25 دستگاه)که قابلیت تعمیر در کوتاه مدت ومیان مدت راداشتن از لحاظ نفرات هم بیشتر تلفات را لشگر  محافط پیشوا و لشگر 6 متحمل شد
       
      حضور گوبلز در شهر لوبان
       


       
       
       
       
      دفاع متحرک زرهی !!!
       
       

      نبرد لوبان این تاکتیک المانها را تقویت کرد که حمله دشمن در منطقه ایی که فقط توسط پیاده نظام محافظت میشود تنها با استقرار وجابجایی سریع اوحدهای زرهی ومکانیزه قابل دفع شدن است شهر لوبان در ابتدا تنها توسط لشگر 6 پیاده المان محافظت میشد که با یورش سنگین ارتش سرخ در زمانی کوتاه تقریبا سقوط کرد المانها سریعا با وارد کردن واحدهای زرهی خود  به منطقه ارتش سرخ را غافلگیر و انها را منهدم کردن

      دلیل اصلی پیروزی ارتش المان  در این نبردنسبتا کوچک  را می تواند انعطاف پذیری و جابجایی سریع و تحرک نیروها دانست  . ورماخت سریعا نیروهای زرهی  و مکانیزه خود را  در منطقه مستقر کرد و با طرح ریزی یک نقشه معقول حملات را شروع واز اصل غافلگیری استفاده کرد و با تصرف سریع مناطق اجازه عکس العمل را از ارتش سرخ سلب کرده  واز همه مهمتر با مشاهده عدم توان با ایجاد یک حلقه محاصره (پاکت) بزرگ سریعا نقشه خود را عوض کرده وبه جای تلاش بیهوده طرح پاکت کوچکتر را پیگیری کرد تنها کافی بود المانها به جایی تغییر نقشه به حملات خود به سمت   Naumburg اصرار میکردن  تا انهدام کامل نیروهای خود را مشاهد کنند
      شهر لوبان تا پایان جنگ در کنترل المان باقی ماند و یک سد محکم دربرابر ارتش سرخ برای پیشروی به سمت درسدن بود. همچنین با حفظ خطوط راه اهن و بخشی از معادن منطقه میسر انتقال احتمالی مواد اولیه به داخل خاک المان باز بود . نکته جالب اینکه بخشی از  واحدهای المانی حاضر در این نبرد  در  چند ماه بعد هم در نبرد بوتزن موفق شدن نیروهای ارتش سرخ و نیروهای لهستانی را با تاکتیکی تقریبا مشابه شکست بدهند
      بعد از پیروزی در لوبان ژنرال شوورنر فرمانده نیروهای مرکزی المان در حرکتی جاه طلبانه قصد شکستن محاصره  شهر برسلاو را داشت بدین منظور لشگرهای 208 پیاده و31 وافن  اس اس به شهرک استریگائو در 70 کیلومتری شرق لوبان اعزام کرده  المانها با رعایت اصل غافلگیری خطوط ارتش سرخ در منطقه را از بین برده وبه داخل شهرک نفوذ میکنند سه روز درگیری شهری و جنگ تن به تن شدیدی در این شهرک رخ داده در 12 مارس نیروهای ارتش سرخ به دلیل کمبود تجهیزات  و خطر محاصره شدن دستور عقب نشنی را دریافت میکنند اما به علت نفوذ نیروهای المان به خطوط ارتباطی ارتش سرخ بخشی از نیروهای وحشت زده  سپاه 5 گارد شوری  در تلاش برای عقب نشینی و ماحصره نشدن در دام آلمانها افتاده و قتل عام میشوند . درگیریهای به ارتفاعات اطراف شهرک کشیده شده با شروع کولاک شدید در منطقه نیروهای ارتش سرخ با پشتیبانی تانکهای تی 34 در پناه برف  برای باز پسگیری شهرک ضد حمله خود را اغاز کرده که با مقاومت شدید نیروهای اس اس درهم کوبیده میشوند . زنرال کونیف فرمانده محور اول اکراین با جابجایی ارتش چهارم تانک به سمت سیلسیای و شروع حملات اصلی برای فتح منطقه تمام تلاشهای المانهای جهت شکست محاصره برسلاو را خنثی کرده . هر چند خود برسلاو تا زمان تسلیم نهایی آلمان در ماه می مقاومت کرد
       

       
      نبرد لوبان یک درس بزرگ را در پی  داشت
      شوروی دریافت که دست کم گرفتن دشمن اشتباه بزرگی است حتی اگر پیروزی نهایی از قبل تضمین شده باشد
       
       
      منبع
      MILITARY.IR
       
      https://ostfront.forumpro.fr/t1727-la-contre-attaque-de-lauban-2012
       
      https://historyimages.blogspot.com/2011/09/1945-soviet-army-last-stages-ww2.html
       
      https://discover.hubpages.com/education/Operation-Gemse-at-Lauban-1945
       
      https://pikabu.ru/story/operation_gemse_ili_istoriya_odnoy_fotografii_6358384
       
      و...............
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.