امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

نگاهی به پروژه جنگنده F-35 سالیان درازی است که نیروهای نظامی امریکا به دنبال ساخت هواپیمای جنگنده ای پرقدرت و پر سرعت و با کمترین هزینه ساخت و کمترین احتمال خطر هستند. این آرزو با ساخت هواپیمای جنگنده F-35 تحقق یافته است. در میان تمامی پروژه هایی که در صنعت هوافضای امریکا تاکنون پیگیری شده است، یکی از آنها بسیار درخشنده تر و با نشاط تر پیش می رود و باعث بوجود آمدن رقابت بسیار سنگین بین شرکت های بزرگ امریکایی شده است. نام این پروژه JSF است. منشأ و مبدأ این پروژه را می توان از سال 1986 میلادی دانست. هنگامی که نیروهای امریکایی و انگلیسی حضور به هم رسانده و به دنبال ساخت یک جنگنده مافوق صوت برتر بودند. اما پروژه فوق در سال 1990 رسمی شد و در زمانی که مؤسسه پژوهشی تحقیقاتی پیشرفته ARPA به دنبال یک جنگنده چند منظوره با وزن و قیمتی پایین بود، باز هم این حرکت بسوی ساخت یک جنگنده مافوق صوت کشیده شد و به همین خاطر رقابتی بین شرکت های هواپیماسازی و موتورسازی در سالهای 1991 تا 1994 برای بدست آوردن امتیاز ساخت این جنگنده به وجود آمد. حریفان در قالب 3 تیم، آماده حضور شدند: 1- تیم مک دانل داگلاس و نورثروب گرومن و هوافضای انگلیس 2- شرکت بوئینگ 3- شرکت لاکهید مارتین هر کدام از این تیم ها طرحی را ارائه دادند. در ارزیابی سال 1996، طرح تیم مک دانل داگلاس و نورثروب رد شد و در مقابل شرکت بوئینگ و لاکهید مارتین هر کدام به ترتیب طرح های تجربی X-32 و X-35 را ارائه دادند. سرانجام در اکتبر 2001 طرح X-35 شرکت لاکهید برنده این مسابقه شد. زیرا طرحش نسبت به X-32 ارزان قیمت تر و کم خطرتر بود. بعد از تثبیت طرح X-35 دیگر آن را به نام F-35 می شناسند؛ چون حرف F در هواپیماهای امریکایی نشان دهنده جنگنده است. در کل سه مدل از این جنگنده به نام های F-35A, F-35B,F-35C ساخته خواهد شد. بنابه تقاضای هر کدام از نیروهای نظامی، تفاوت هایی در طراحی ها دیده می شود البته نمونه طراحی پایه یکی است. در این راستا نیروی هوایی امریکا درخواست مدل A را کرده که گونه ای معمولی است و در نشست و برخواست همانند جنگنده های عادی است و قرار است جایگزین جنگنده های F-16 و A-10 شود. از طرفی یگان تفنگداران و نیروی دریایی ایالات متحده به دنبال جانشینی برای هواپیمای F/A-18 بودند. نیروی دریایی به دنبال جنگنده ای با خصوصیت حمل زیاد سوخت و برد زیاد بود و یگان تفنگداران نیز به دنبال جنگنده ای کوتاه برخاست و عمود فرود برای جایگزینی با HarrierAV-8B بود. در کل سفارشات در حدود 3000 فروند شد. بدین ترتیب: 1- 1763 فروند مدلA برای نیروی هوایی 2- 609 فروند مدل B برای یگان تفنگداران دریایی 3- 480 فروند مدل C برای نیروی دریایی 4- برای نیروی هوایی و دریایی سلطنتی انگلیس مجموعاً 150 فروند که 60 فروند متعلق به نیروی دریایی و 90 فروند نیز متعلق به نیروی هوایی است که این جنگنده ها بسیار شبیه مدل C هستند. طرح X-35 در تابستان 2002 تثبیت شد و دیگر F-35 با تفاوت های بسیار جزئی، مثلاً دماغه F-35 12 سانتی متر کشیده تر شد و بالچه ها 5 سانتی متر عقب تر بودند. هر سه مدل F-35 قابلیت سوخت گیری در آسمان را دارند با این تفاوت که در مدلA بازوی متحرک سوخت گیری در پشت کابین خلبان قرار دارد و در صورتی که در مدل های B و C در سمت راست دماغه هواپیما هستند. جنگنده های F-35A و F-35C می توانند در هر محفظه 900 کیلوگرم تسلیحات حمل کنند. در صورتی که F-35B به علت کوتاه برخواست بودن و عمود فرود بودن در هر محفظه 450 کیلوگرم توانایی حمل دارد. تنها در مدلA که متعلق به نیروی هوایی امیریکاست می توان یک مسلسل پیشرفته با کالیبر 27 میلی متر مشاهده کرد که طراحی اصلی آن از مسلسل بی کا 27 کاوزر برداشته شده است. مسئولیت ساخت رادارهای F-35 را بخش سیستم الکتریکی شرکت نورثروب گرومن عهده دار است و برای این کار این شرکت دست به گسترش رادار APG-77 زده است و با مدرن کردن آن امیدوار است که هوشمندترین رادار در حال حاضر را طراحی کند. از لحاظ مشخصات ظاهری مدل A و C دارای بال ها و دم های بزرگتری هستند که باعث افزایش برد و فرود آسان تر می شود و قوی ترین چرخ ها در مدل C دیده می شود. تقریبا تمامی موشک های پیشرفته از قبیل CBUها و AIM120C و دو گونه AIM-9 به نام های سایه طوفان و سایدویندر را با خود حمل می کنند. اولین پرواز آزمایشی مدلA در 24 اکتبر 2000 و مدل C در 16 دسامبر 2000 و مدل B در 23 ژوئن 2001 انجام شد. F-35A http://irapic.com/uploads/1217428394.jpg F-35B http://irapic.com/uploads/1217429503.jpg F-35C http://irapic.com/uploads/1217407985.jpg هم چنین خاطر نشان می شود که کشورهایی همانند ترکیه، استرالیا و نروژ نیز در این پروژه شرکت دارند. منبع: مجله پرواز

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یه جا مطلبی در مورد F-35 دیدم که به موازات مطالب بالاست و در پایان با جنگنده رپتور مقایسه کرده است :


جنگنده ي F.35 (با اسم آزمايشي x.35) نتيجه ي مناقصه ي جنگنده ي ضربتي مشترك(JSF) با اسم كامل(Joint Strike Fighter) مي باشد اما كليات طرح JSF به سالهاي 86 تا 91 باز ميگردد كه در آن زمان به دنبال اعلام نياز نيروي دريايي و هوايي براي جنگنده اي كم هزينه با كارايي بالا(و همچنين كم پيدا) براي جايگذيني جنگنده هاي F.14 و F.16 و F.18 شكل گزفت(البته از همان ابتدا برنامه ريزي براي سه مدل از اين جنگنده بود كه در ادامه خواهيد خواند) در ابتدا سه گروه براي اين پروژه اعلام آمادگي كردند شامله 1.لاكهيد مارتين 2.بويينگ 3.تركيب مكدانل داگلاس و نورثوپ گرومن به همراه هوافضاي انگليس البته گروه سوم بدليل ور شكست شدن مكدانل داگلاس از ميدان خارج شد و تنها گرومن توانست در طرح شريك شود و اين اولين بار بود كه يك هوا پيما براي سه نيرو طراحي مي شد(نيروي هوايي دريايي و سپاه تفنگداران دريايي) در سال 98 هر دو شركت بويينگ و لاكهيد اقدام به نمايش پيش نمونه هاي خود نمودند X-32 مربوط به بويينگ معروف به قورباقه ي چاق(اصلا جنگنده ي خوش استيلي نبود) و طرح X-35 شركت لاكهيد كه در نهايت لاكهيد بدليل برتري هاي طرح پيشنهادي مناقصه را برد اما دلايل برتري:طرح فن متحرك لاكهيد بسيار بهتر از طرح توليد مستقيم نيرو در X-32 و اما ديگر دلايل ريسك فني طرح لاكهيد كمتر بود هزينه ي نگهداري كمتر و قدرت رانش بيشتر دانست
اما ويژگي هاي خود جنگنده F.35 قرار است در سه مدل ساخته گردد
مدل A كه براي نيروي هوايي در نظر گرفته شده و جنگنده اي باقابليت پروازي عاديست و قرار است جايگزين فالكن (F.16) و A.10 گردد
مدل B كه براي سپاه تفنگداران دريايي(USMC) طراحي شده و داراي برد زياد و قابليت نشست و برخواست كوتاه براي جايگزيني هايير در نظر است
مدل C كه براي نيروي دريايي (USN) و نيروهاي انگليسي در نظر گرفته شده كه دارايي قابليت ناو نشيني و نشست و برخواست كوتاه است
در مورد كم پيدايي جنگندهي F.35 بجز در مدلB بدليل عدم نياز جنگنده اي كم پيداستاز اصول كم پيدايي اين جنگنده مي توان به اسستفده از بدنه ي تقريبا يك پارچه اشاره كرد بدين معني كه ساختار بال با بدنه يكپارچه است بو بداخل بدنه فرو مي رود(برخلاف جنگنده هاي كنوني)در بدنه ي F.35 به ميزان قابل توجهي از مواد مركب استفاده گرديده كه اين به صرف هزينه ي كمتر و نگهداري آسانتر كمك مينمايد پسگرايي بال و دم نسبت به لبه ي جلويي 35 درجه و نسبت به لبه ي عقبي 15 درجه است سكانهاي عمودي ثابت هواپيما داراي پسگرايي تا 35 درجه و انحراف تا 25 درجه هستند(بعد از مدتها يك جنگندهي مدرن بر سلطه ي بيش از 50 ساله ي بالهاي پسگرا خاتمه داد)
اما موتور اين جنگنده از موتور F.119 ساخت شركت پرات اندويتني استفده مي كند نكته جالب در مورد اين موتورها اين است كه با وجود فناوري پيشرفته و كارآمد آن، قيمت پايين تري نسبت به موتورهاي ديگر دارد و نگهداري آن نيز راحتر است هركدام از موتورها نيروي پيشراني به اندازه 15420 كيلوگرم و با استفاده از پس سوز (afterburner) اين نيرو به 22675 كيلوگرم مي رسد.
ساخت رادار F-35 را بخش سيستم هاي الكتريكي شركت نورثروپ گرومن عهده دار است و براي اين كار شركت گرومن دست به گسترش رادار APG-77 زده است و با مدرن كردن آن اميدوار است كه هوشمندترين رادار در حال حاضر راطراحي كند البته هيچگاه از توانايي هاي كامل اين رادار در انواع صادراتي استفاده نخواهد شد(شمار انتنهايي رادار از 62 براي رپتور به 21 براي F-35 كاهش يافته) گفته ميشود F-35 به تجيزات داخلي الكترونيك يكپارچه مجهز است(همانند رپتور) كه براي كاهش هزينه ها در تمام جنگنده ها از تجيزات استاندار استفاده خواهد شدهمچنين اين جنگنده به همراه رادار خود از سامانه ي SA براي هرچه راحت تر كردن كنترل رادار بهره ميبرد كه اين سامانه وضعيت آسمان نبرد دستورات و اجازه ي شليك موشكها و اسكن زميني و... را اجام مي دهد و گذارش مي نمايداز ديگر سامانه ها ميتوان به سامانه ي جلونگر فروسرخ كه به منظور پرواز در ارتفاع پايين و آشكار سازي عوارض زميني و پدافن هاي دشمن استفاده مي شود نام برد
اما تسليحات F-35 داراي يك محفضه ي جنگ افزاري در زير بدنه است كه براي منظور هاي كم پيداييست در صورت عدم لزوممي تواند از آويزگه هاي زير بال نيز بهره ببرد
در بعد كوتاه برد از موشكهاي رايج سايد وايندر (احتمالا در دو مدل X و M )استفاده خواهد كرد و در بعد ميانبرد از امرام استفاده ميكند(احتمالا از مدل C كه از يك جستجو گر چند طيفي براي ردگيري موشكهاي كروز كم پيدا بهره ميبرد)
اما تسليحات اصلي جنگنده (چون وضيفه ي اصلي اين جنگنده نقش هجومي و ضربتيست)از انواع -55/78/87 CBU(اين ها بمب هاي خوشه اي با قدرت انفجاري ار حداقل22 كيلوگرم اين بمب ها بمب هاي هوا انفجاري هستند و قبل از رسيدن به زمين منفجر ميشوند و تاثير هولناكي بر روي وصايل زرهي و بخصوص نفرات پياده دارن چيزي شبيه مين در روي زمين بقدر وحشتناك هستند كه از آنها براي پاكسازي ميادين مين استفاده ميشود) تا بمب هاي هدايت دقيق (GBU) و درنهايت يكي از هولناك ترين بمب ها بمب هاي سري JADAM (مانند سري GBU) اين بمب ها تركش شونده براي منظور ها تهاجمي مستقيم استفاده ميشوند و درنهايت بمب هاي DAACM كه براي تهاجم عليه فرودگاه ها كاربرد دارند و انواع موشكهاي هوابه زمين باضافه ي يك توپ 27 ميليمتري ماوزر در نمونه هاي عادي و درنمونه هاي عمود پرواز از توپ هاي غلافدار استفاده ميكند
درنهايت طبق برنامه ريزي ها قرار است مدل هاي A درسال ۲۰۱۱ ميلادي با قيمت ۴۰ ميليون دلار به فروش برسند و مدل CوB نيز در سال 2012 وارد خدمت شوند به هر حال اين نويد تولد آينده ي جنگنده هاي نوين است


مقايسه ي F-35 با F-22 ربتور

بسياري معتقدند اين دو جنگنده بسيار به هم شبيه هستند اما تفاوتها و شباهتها وروديهاي هواي كناري (بعدا تغييراتي كرد) دماغه و بال ذوذنقه اي و سكان عمودي دم مشابه هستند ولي از نظر كلي با وجودي كه رادار F-35 برداشتي با ماهيتي نا معلوم از رادار رپتور است تنها 40 تا 50 دصد توانايي آن راداراست و از نظر پنهانكاري اگر ما رپتور را يك توپ بيسبال در نظر بگيريم F-35 حكم توپ فوتبال را دارد و بازتاب راداريش بيشتر است
در مديريت جنگ هاي نوين قرار است هر F-35 بتواند نقش 2 جنگنده ي F/A.18 را بخوبي ايفا كنددر حالي كه حداقل دو فروند F-35 براي ايفاي نقش يك رپتور نياز است .

منبع : وبلاگ هوانورد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وزارت دفاع آمریکا اعتبار ساخت شش فروند اول جنگنده های F-35Bکه می توانند از باندهای کوتاه پرواز کنند و به طور عمودی فرود آیند را باز کرد. به گزارش «ریا نووستی» از کمپانی تولید کننده Lockheed Martin، اعتباری به میزان 1 میلیارد دلار توسط پنتاگون در چارچوب قرارداد دوم تولیدات محدود جنگنده های نسل پنجمی (LRIP 2 - Low Rate Initial Production) تخصیص داده شده است. قرارداد اول (LRIP 1) برای احداث دو جنگنده مدل F-35А در ماه جولای سال 2007 منعقد شد. در آن زمان158 میلیون دلار برای خرید تجهیزات جهت محموله دوم هواپیماها به میزان 6 فروند F-35А و 6 فروند F-35B به "لاکهید مارتین" ارائه شد. کلا قرار است که نیروی هوایی، دریایی و سپاه تفنگداران دریایی آمریکا بیش از 2440 فروند هواپیمای F-35 معمولی و با امکان پرواز از باند های کوتاه سفارش دهند. انتظار می رود که کشورهای ایتالیا، اسراییل، هلند، ترکیه، کانادا، استرالیا، دانمارک و نروژ نیز در حدود 700 جنگنده دیگر سفارش دهند. بنا به ارزیابی کارشناسان با توجه به امکان سفارشات احتمالی دیگر، حجم کلی تولید F-35 ممکن است بالغ بر 4500 فروند شود. دو فروند اول قرار است که در سال 2010 در اختیار نیروی هوایی آمریکا قرار داده شود. نووستي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اميدوارم يه روزي ما هم جنگنده عمود پرواز بسازيم كه كشورهاي ديگه بيان سفارش بدن بعد اونوقت ما بهشون نديم چه حالي ميده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برخلاف اف22 ، اف35 میتواند جنگنده موفقی باشد و جایگزین مناسبی برای اف16 و اف18 میباشد. باید برای مقابله با این جنگنده در یک دهه دیگر از هم اکنون اقدامات لازم را انجام دهیم. icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جنگنده ي خيلي خوبي اين اف 35 رادار گريز هم كه هست ولي بازم مي گم فكر نكنم بتونه جاي اف 18 بگيره چون جنگنده ي كوچكيه و نمي تونه حجم زيادي از بمب ها و موشك هارو مثل اف 18 حمل كنه ولي جنگنده يخوبيه اين جنگنده در كلاس چند منظوره ها قرار مي گيره؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دنیای جنگ افزار از کمیت به سوی کیفیت در حال تغییر بوده و در جنگهای آینده نیازی به حمل 6 الی 8 تن بمب و موشک نیست. ورود نسل جدید بمبهای هدایت شونده ماهواره ای که از عرض و طول و وزن کمتری نسبت به بمبهای هدایت شونده کنونی برخوردار هستند ولی قدرت انفجاری بیشتری دارند یکی از عوامل برتری اف35 نسبت به اف16 و اف18 است. اف35 میتواند با حمل تعداد کمتری بمب همان کاری را انجام دهد که اف18 در زمان حال انجام میدهد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دنیای جنگ افزار از کمیت به سوی کیفیت در حال تغییر بوده و در جنگهای آینده نیازی به حمل 6 الی 8 تن بمب و موشک نیست.


در خلال جنگ جهاني دوم براي از بين بردن يك نيروگاه با احتمال انهدام 96 درصد كه ابعادي معادل 400 در 500 فوت مربع داشت تعداد 650 بمب 500 كيلوگرمي توسط 110 بمب‌افكن B-17 به كار مي‌رفت اما در جنگ خليج فارس، هر نيروگاه توسط دو بمب هدايت شونده به طور دقيق منهدم گرديد يعني هر هواپيماي بمب‌افكن در جنگ خليج فارس معادل 110 بمب‌افكن B-17 كارايي داشت.
در جنگ سال 1991 (جنگ خليج فارس) پالايشگاه‌ها و مخازن نفتي با 1200 تن بمب طي 500 سورتي پرواز بر روي 28 پالايشگاه عراق بمباران و توليد نفت عراق به طور كلي متوقف گرديد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امین، در حال حاضر یک اسکادران اف22 بصورت آزمایشی وارد خدمت شده است تا نواقص آن شناسایی و رفع گردد. حامد، ممنون از توضیحی که دادی. icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
طرح اف 35 اولین هواپیمای نسل پنجم كامل هست كه به بهره برداری خواهد رسید. در واقع اف 22 قربانی شد تا اف 35 تولید بشه. از اوایل دهه نود جنگ و رقابت بین اف 23 و اف 22 در جریان و به نظر من اف 23 بهتر از اف 22 بود ولی پارتی بازی اف 22 رو برنده كرد و طرح به اون خوبی كه اف 23 داشت داره خاك میخوره... البته در اون زمان خوب دانش فنی به اندازه الان نبوده كه دارن روی اف 35 كار میكنن ولی اونی كه مسلمهآمریكاییها دیگه روی جنگنده هایی مثل اف 15 و اف 18 مانور زیادی نخواهند كرد. اف 18 و اف 15 سه دهه به طور كامل آمریكا رو سر پا نگه داشتن و با وجود اونها نیروی هوایی و دریایی مشكلی نداشت... اف 35 هم قطعا" به اون تعدادی كه گفته میشه تولید نخواهد شد چون باز هم دانش كافی برای نسل پنجم وجود نداره... اینی كه آمریكاییها همه رو توش شریك كردن در واقع برای تقسیم خسارت هست نه سود!!! احتمالا" دارن روی اف 35 هم به عنوان طرح میانی نگاه میكننن... چون كلا" قصد برای ساخت تعداد زیاد ندارن و بعیده كل نیروی هوایی رو بخوان با این یك مدل تجهیز كنن كه اصلا" منطقی هم نداره... البته فكر كنم تا وقتی كه اونها بخوان اف 35 رو بدن بیرون ما نسل پنجم رو عملیاتی كردیم icon_cheesygrin icon_cheesygrin icon_cheesygrin :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دانشمندان اروپایی توانستند نوع پیشرفته ای ازکلاه خلبان جنگنده را طراحی کنند.

خلبانان با استفاده از این کلاه قادر به دید در شب با اشعه ایکس هستند.

این نمونه جدید به این دلیل طراحی شد که جنگنده f-35 فاقد نشان دهنده مسیر پیشروی است .

درعوض نشان دهنده کلاه قادر به نشان دادن اطلاعات دریافتی بر روی کلاه است.

این کلاه همچنین به خلبان اجازه میدهد از حدود 40000 پایی سطح زمین را ببیند.

این کلاه مدرن باسیستم اینفرارد و اشعه ایکس کار میکند.


تصویر
تصویر

inventorspot.com

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا این دیگه چیه آدم وحشت میکنه! icon_cheesygrin قیافه‌ی یارو رو ببینید! ولی به نظر میاد هالیوودیه‌ها! بهتره ما هم از این کلاه‌ها بسازیم بدیم به خلبانامون سوار f4 شن!(یکی نون نداشت بخوره پیاز میخورد اشتهاش باز شه!) icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط jotter
      گاهی به پهپادهای پرتاب شونده از زیردریایی
      با توجه به توان و کارایی اثبات شده زیر دریایی های پنهان کار و بومی ایران، مجهز شدن این تجهیزات به پرنده های بدون سرنشین کابوسی برای نیروهای بیگانه حاضر در منطقه خواهد بود.
      به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، پرنده های بدون سرنشین در نقش های مختلف از جمله شناسایی، جاسوسی و اکتشاف، جنگ افزار های برگزیده ارتش های امروز دنیا هستند که دارای جایگاهی تسخیر ناشدنی در جنگ های مدرن می باشند.
      مزیت بدون سرنشین بودن، در کنار ویژگی های کوچکی، سبکی و ارزانی و همین طور قابلیت اطمینان پذیری بالا، به این وسایل امکان می دهد تا بیشتر از هر وسیله دیگری برای مقاصد گفته شده مناسبت داشته باشند. هر چند که پهپاد ها، در حین انجام ماموریت بسیار کارآمدند، ولی در برخی از اوقات، استفاده از آنها به دلیل بعد مسافت و همین طور بزرگی و گستردگی تاسیسات پرتاب و بازیافت و ایستگاه زمینی، مشکلاتی را پیش روی می آورد که از آن جمله می توان به آسیب پذیری تاسیسات در مقابل آتش احتمالی دشمن، ایجاد خطر برای گروه انجام عملیات و همین طور لو رفتن محل استقرار نیروهای خودی اشاره کرد. با توجه به این موضوع اگر بتوان پهپادها را به شکلی مخفیانه وکار آمد و در فاصله مناسب از دشمن دریافت و بازیافت کرد، بالا رفتن قابلیت اطمینان پذیری پیش و پس از انجام عملیات، کارایی وسیله را دو چندان خواهد ساخت و از این طرف دیگر نیروهای خودی نیز از ایمنی کافی برخوردار خوهند بود. گزینه ای که قادر است تمام این نیازمندیها را برآورده کند، واگذار کردن نقش پرتاب و بازیافت و همین طور ایستگاه کنترل زمینی به زیر دریایی هایی است که قادرند به شکلی رادار گریز وارد آب های دشمن شوند.
      در این مقاله به تلاش های صورت گرفته برای توسعه این دسته از پهپاد ها در نقاط مختلف جهان و معرفی نمونه های ساخته شده و طرح های در دست توسعه از آنها می پردازیم:

      *پهپاد تک ماو
      پژوهشگران در سال 2005موفق به تولید پهپادی شدند که با قرار گرفتن در یک لوله می تواند،از زیر دریایی های رها شده و با رسیدن به سطح آب، پرواز کند. این پروژه که با پشتیبانی نیروی دریایی ایالات متحده انجام کرفته است،توسط پژوهشگران شرکت سامانه های اسپاوار به اجرا در آمده است. این پهپاد با قرار گرفتن در یک لوله سر بسته، به کمک یک گوی شناور از عمق 40 پایی به سطح آب رسیده و شناور می شود. در داخل لوله ساز و کارری تعبیه شده است که برای پرتاب کردن پهپاد، سرعت اولیه لازم رابه آن می دهد. پرنده بدون سرنشینی که در این سامانه مورد استفاده قرار گرفته است، یک ریز پهپاد تک ماو است که بالهای آن برای امکان پذیری قرار گرفتن در داخل لوله تا می شوند. گوی شناور در سطح آب که به وسیلهی یک سیم با زیر دریایی ارتباط دارد، در نقش ایستگاه کنترل زمینی آن نیز ظاهر می شود. همین طور وظایف فرمان و کنترل را پیش از پرتاب می توان با خالی کردن هوای داخل این بویه، آن را به زیر آب کشیده و با زیر دیایی به خارج از منطقه عملیات جابه جا کرد. پرنده بدون سرنشین به کار رفته نیز پس از انجام عملیات در داخل دریا سقوط خواهد نمود.
      پهپاد تک ماو که توسط نیروهای اشغال گر امریکایی در عراق مورد استفاده قرار گرفته استف قاد به پرواز با سرعتی معادل 80 کیلونتر بر ساعت بوده و تا 30 دقیقه می تواند پرواز خودگردان انجام دهد . تک ماو توسط شرکت پژوهش های کاربردی واقع در آلبوکرک، نیومکزیکو طراحی و ساخته شده است. ویژگی های طراحی این وسیله به شکلی است که با پرتاب شدن از زیر دریایی های سرنشین دار و بدون سرنشین همخوانی خوبی دارد.

      *پهپاد اسکن ایگل
      پژوهشگران در سال 2006 نسخه ای از پهپاد اسن ایگل را طراحی کرده اند که قابلیت پرتاب شدن از هواپیما را دارد. این نسخه جدید به طوری تغییر یافته است تا بتواند از محفظه بمب هواپیماهای بمب افکن و یا زیر دریایی و همین طور از لوله اژدرمانندی زیر دریایی ها شلیک می شود، پرتابرگردد. برای بازیافت این وسیله می توان از شنورهای سطح آب و یا گارد ساحلی استفاده کرد.همین طور می توان لوله هایی که پهپاد از آن پرتاب می شوند را از راه دور غرق کرد.
      لوله اژدر مانند کوچک پس از پرتاب شدن از زیر دریایی به سطح آب آمده و پهپاد اسکن ایگل را پس از باز شدن بال های آن تا ارتفاعی پرتاب می کندکه پرنده بتواند به پرواز خود ادامه دهد. پهپاد اسکن ایگل که 40 پوند وزن دارد قادر است ماموریت هایی را تا 20 ساعت به انجام برسناد. شعاع عملیاتی این وسیله از زیر دریایی تقریبا برابر با شعاع عملیاتی آن در صورت هدایت از سطح زمین است.

      *پهپاد وولانس
      در ماه گذشته، پژوهشگران آلمانی با استفاده از طرح موجود علاءالدین، پهپادی را طراحی کرده اند که به جای پرتاب به کمک دستف می تواند از ساز و کاری که در برجک دیده بانی زیر دریایی تعبیه شده، پرتبا گردد. دست کم می توان سه عدد از پرنده های بدون سرنشین وولانس رابا قرار دادن در محفظه های بسته در زیر دریایی، نگهداری کرد. این پرنده ا بوسیله ی پرتاب کننده هایی تا شونده پرتاب می شوند که در برجک دیده بانی زیر دریایی های پرسکوپ دار قرار گرفته اند. از طرف دیگر می توان به جای استفاده از پریسکوپ و یا پرتاب کننده های پهپاد وولانسف از مسلسل در این مکان استفاده کرد.
      برای پرتاب پهپاد وولانس، لازم است زیردریایی به عمق استفاده از پریسکوپ وارد شده و دریچه برجک خود را باز کند. در این صورت پرتاب کننده هواپیما که به شکلی جالب هواپیمای با بالهای تا شده را به همراه دارد، از هم باز شده و این وسیله ی کوچک را پرتاب می کند. پس از انجام این کار دریچه برجک بسته شده و خلبان پرنده با فرو رفتن زیر دریایی در زیر آب، ‌به کنترل آن می پردازد. برای برقراری ارتباط ، آنتنی بلند از بدنه زیر دریایی خارج شده و وظیفه ی ارسال فرامین و دریافت داده ها را انجام می دهد. در این روش نیازی به بازیافت کردن تجهیزات پرتاب کننده پرنده نیست و از طرف دیگر، سرعت عمل نیز بسیار بالاست. مشکل موجود در این طرح، ضرورت بالا آمدن زیر دریایی به عمق پیرسکوپ است.
      پهپاد وولانس به مانند علاء الدین قادر است تا پیش از خالی شدن باتری ها، تا یک ساعت عملیات انجام دهد. از جایی که تنها راه بازیافت پرنده بازگشت زیر دریایی به سطح اب است، این سامانه را می توان یک بار مصرف تلقی کرد. سرعت بیشینه وولانس90 کیلومتر در ساعت است که اغلب به دلیل خارج شدن از خط دید، در طول یک ساعت می تواند تا شعاع 30 کیلومتری از زیر دریایی مادر دور شود. این وسیله برای زیر دریایی هایی که در آنها مورد ساتفاده قرار می گیرد، یک برگ برنده به شمار می آید، چرا که زیر دریایی ها در هنگام فرو رفتن در زیر آب اطلاعی از دنیای اطراف خود ندارند. همینطور به دلیل سرعت کم، زیر دریایی های غیر اتمی در زیر اب قادر نیستند، دشمنان خود را در محیط اطراف شناسایی کرده و برای مقابله سریع و مؤثر با آنها درست به انجام کاری بزنند.با مجهز شدن زیر دریایی ها به این وسایل، امکان تبدیل شدن آنها به جنگ افزار هایی هراس انگیز وجود خواهد داشت.
      هر چند که پهپاد های وولانس تقریبا غیر قابل ردگیری هستند، ولی به دلیل فرو فرستاده شدن تصاویر ویدئویی در باند سی توسط این وسایل به زیردریایی ، امکان به خطر افتادن زیر دریایی مادر وجود خواهد داشت. بالگرد های ضد زیر دریایی مدرن امروزی با استفاده از سامانه های سونار خود قادر خواهند بود با استفاده از این امواج ، این زیر دریایی ها را به اسانی مورد هدف قرار دهند.

      *پهپاد کورمورنت
      در سالهای گذشته، طراحی و ساخت پهپادی در دارپا مورد توجه قرار گرفته است که قادر است پس از پرتاب از زیر دریایی و انجام عملیات، بازیافت شده و دوباره مورد استفاده قرار گیرد. طرح اولیه این پهپاد دگردیسی پذیر که کورمورنت نام دارد، توسط مهندسان شرکت لاکهید مارتین داده شده است.
      نقاط حساس این پرنده از جمله ورودی های هوایی آن در هنگام پرتاب توسط روکشهایی انعطاف پذیر آب بندی می شوند. برای جلوگیری از پاره شدن این پوشش، درون بدنه پهپاد،با نیتروژن تحت فشار قرار می گیرد. این پرنده از لوله های پرتاب موشک های بالستیک قاره پیما نظیر ترایدنت قابل پرتاب بوده و از پس از پرتاب بر روی سطح آب شناور خواهد شد. با جدا شدن روکش های محافظ سوراخ های بدنه در سطح آب، موتور جت به کار خواهد افتاد و پرنده به تدریج از سطح آب جدا خوهد گشت. پس از انجام عملیات می توان پرنده را بوسیله شناور شدن در سطح آب و یا استفاده از چتر بازیافت کرد.
      این پرنده را می توان برای مقاصد شناسایی و یا تهاجمی به کار گرفت که با توجه به محموله ای که برای آن در نظر گرفته، مشخص می گردد. بدنه این وسیله از تیتانیوم ساخته می شود که علاوه بر مقاوم بودن در برابر خوردگی، می تواند در برابر شلیک شدن موشک از حفره داخل آن نیز از خود پایداری نشان دهد. بر خلاف موشکهای بالستیک که محل اختفای یزر دریایی مادر را بر ملا می کنند، این وسیله باعث لو رفتن ایستگاه زمینی خود نخواهد شد.
      نکته جالب درباره بازیافت این وسیله استفاده از یک ربات زیر دریایی است که بر زیبایی کار و در عین حال پیچیدگی آن می افزاید. انجام اولین آزمایش ها در مورد امکان پذیری ساخت چنین وسیله ای در اواخر سال 2008 آغاز خواهد گردید.

      تحلیل
      جایگاه پهپاد های پرتاب شونده از زیر دریایی در راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی
      با توجه به تهدیدات روز افزون دشمنان خارجی و از طرف دیگر فزونی گرفتن توان علمی و فنی کشور مان در زمینه نظامی و غیر نظامی، استفاده از جنگ افزار های پیشرفته و غافل گیر کننده مسلما قنشی کلیدی در به هم زدن محاسبات دشمنان از منظر پیش گیری و همین طور زمین گیر کردن آنها در صورت حمله احتمالی خواهد داشت. خمان گونه که گفته شد، ویژگی پنهان کاری زیر دریایی ها در ترکیب با مزیت های فوق العاده پرنده های بدون سرنشین، کلید حل بسیاری از مشکلات موجود در عملیات های شناسایی و جاسوسی است. با توجه به توان و کارایی اثبات شده زیر دریایی های پنهان کار و بومی ایران، مجهز شدن این تجهیزات به پرنده های بدون سرنشین می تواند کابوسی برای نیروهای بیگانه حاضر در منطقه تبدیل گردد و کار را برای حضور آنان در این مناطق به مراتب مشکل تر کند.
      با توجه به این موضوع دامنه شناسایی و جاسوسی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به یک باره گسترش چشم گیری خواهد بافت، به طوری که بنا به تحلیل کارشناسان امنیتی غوغاسالار رژیم صهیونیستی «حتی استفاده از گزینه دریایی مدیترانه نیر در اقدام تلافی جویانه ایران در برابر تهاجم احتمالی، وجود خواهد داشت.»
      از طرف دیگر با توجه به توسعه فناوری یاد شده، استفاده از آن در آب های سرزمینی ایران زنگ خطری برای مسئولان امر خواهد بود،‌ چرا که در صورت پیش بینی نکردن این امکان و مقابله پیشاپیش با آن،‌ امکان هر گونه درز اطلاعاتی از تاسیسات ساحلی و فرا ساحلی وجود خواهد داشت.
      شایان ذکر است که جاسوسی به کمک پرنده های بدون سرنشین کوچک بسیار موثرتر از تصویر برداری هایی که از منابع ماهواره ای انجام می گیرد خواهد بود. هر چند که دشمن در موقعیتی نیست که توانایی حمله از پهپادهایی با این ویژگی را داشته باشد، ولی در راهبرد دفاعی آینده جمهوری اسلامی باید، حضور احتمالی این وسایل را هم پایه جنگ افزارهایی چون موشک های کروز دور برد، جدی گرفت.
      منبع:
      www.globalsecurity.com
      www.theregister.co.uk
      www.strategypage.com
      http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=14040
    • توسط MR9
      فکور90 ، در اصل ، یک پروژه داخلی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (IRIAF)  بشمار می رفت که تاریخ آغاز آن به اوایل دهه نخست قرن بیست و یکم ( 2000 میلادی ) برمی گردد . به اعتقاد برخی ، در آن زمان هیچ  موشک هوا به هوای عملیاتی AIM-54A فونیکس در فهرست موجودی نیرو وجود نداشت ، در نتیجه  متخصصان نیروی هوایی پیشنهاد دادند  تا قطعات و اجزاء فونیکس ها را با قطعات موشکهای تغییر یافته هاوک ( پروژه سجیل ) بهبود دهند و موشکهای موجود را بحالت عملیاتی بازگردانند .
      با کلید خوردن این پروژه ، به شکل همزمان نیروی هوایی یک قرارداد همکاری را با صنایع شهید بابایی وابسته به وزارت دفاع و پشتبانی نیرو های مسلح با هدف بازگرداندن چند تیر موشک فونیکس بحالت عملیاتی در یک بازه زمانی یکساله (2007-2006) به امضاء رساندند  و برای اطمینان از صحت کار ، چند کارشناس بازنشسته فنی نیروی هوایی ارتش نیز به این پروژه پیوسته و این ایده دنبال شد.
      براساس گزارشهای تایید نشده ، در اوایل کار ، موشکهای از رده خارج فونیکس با استفاده از جستجوگر موشک MIM-23B دوباره عملیاتی شدند . با این حال ، در سالهای بعد (2009-2008) ، زمانی که صنایع شهید بابایی ، یک نسخه بهبود یافته از موشک پدافند هوایی MIM-23B را با رادار و اویونیک جدید برای نیروی هوایی توسعه داد ، این ایده برای کارشناسان بوجود آمد که تمامی موشکهای فونیکس باقی مانده را با اویونیک جدید و رادار موشک شلمچه ، ( نسخه بهبود یافته MIM-23B) به حالت عملیاتی درآورند .
      این موشک با موفقیت کامل مابین سالهای 2009 تا 2010 آزمایش شد ، اما علی الظاهر  در خط تولید انبوه قرار نگرفت . نسخه جدید سجیل / شلمچه  با جستجوگر و اویونیک پیشرفته با شناسه سجیل هوابرد برای تجهیز تامکتهای نیروی هوایی ، فانتوم ومیراژهای اف-یک در حال توسعه است .
      پی نوشت : 
      این تحلیل ، صرفاً یک نظر بشمار می رود و نه تایید و نه رد می گردد . با این حال امیدواریم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، بیش از پیش ، از قابلیتهای تدافعی ، تهاجمی برخوردار گردد . 
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.