Dezchilds

کلاه سبزها

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام - در پاسخ به برادر عزیز ما در ارتباط با بحث شرکت کلاه سبزها در عملیات پنچه عقاب یک موردی وجود دارد .
چارلی بکویث (فرمانده عملیات زمینی طبس که با شناسه کاسه برنج شناخته میشد ) به تفصیل درباره تشکیل یگان دلتا توضیح داده . تا قبل از یگان دلتا ، سه دسته نیروی برای اجرای عملیات مخصوص در ایالات متحده وجود داشت که در جریان جنگ جهانی دوم تشکیل شده بود ، ونه در سال 1952- واحد اول که کلاه سبزها بودند ، واحد دوم کلاه قرمز ها و آخری واحدی بود به نام بلو لایت که تقریبا" کاری شبیه به تیم های swat را انجام می داد (1951).
در آن زمان این واحد یعنی دلتا با کمک اشخاصی نظیر ژنرال برنارد دبلیو راجرز( فرماده وقت ستاد نیروی زمینی ) - ژنرال ویلیام دیپوی (پدر ارتش نوین ایالات متحده و فرمانده وقت لشکر یکم پیاده ارتش در ویتنام ) ژنرال ادوارد سی مایر ( فرمانده وقت ستاد نیروی زمینی ) ، ژنرال ولنی وارنر ( فرمانده وقت سپاه هجدهم هوابرد ) ، ژنرال جک مک مول و ژنرال رابرت کینگستون (فرمانده وقت مرکز کمک نظامی کندی ) تشکیل گردید که همگی سابقه حضور در سه نیروی فوق ( کلاه سبزها ، کلاه قرمز ها و بلولایت ) را داشتند .
.و تا آنجا که من می دونم هیچ کلاه سبزی در عملیات پنجه عقاب شرکت نداشت
اگر موردی بود دوستان تذکر بدهند .
با تشکر ویرایش شده در توسط MR9
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='m355' timestamp='1388478687' post='356703']
شهید چمران آدم بزرگی بود ولی بنیان گذار جنگهای نامنظم نبود!
[/quote]

این شهید بزرگوار ، بنیان گذار ستاد جنگهای نامنظم بود که بعدها تبدیل شد به قرارگاه رمضان ( عملیاتهای فتح یک ، دو و ....) ویرایش شده در توسط MR9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='angz' timestamp='1401110244' post='380789']
[b]عملیات در تهران

مختصر به این عملیات میپردازیم.

در سال ۱۳۷۰ به دستور [[ فرمانده کل قوا ]] تیپ ۶۵ برای نشان آمادگی افراد نیروهای ویژه هوابرد می بایست در تهران عملیات انجام میداد.

تیپ ۶۵ تنها نیروی نظامی بود که در تهران عملیات انجام داد.

در این عملیات تیپ ۶۵ بدون داشتن هیچ سلاحی می بایست قسمت های مهم تهران را تسخیر میکردند.
در این عملیات نیروهای انتظامی بعد از شناسایی افراد تیپ ۶۵ اجازه تیراندازی از کمر به پایین را داشتند، افراد تیپ ۶۵ با لباس شخصی در تهران وارد عمل شده و مکان های مهم تهران را کمتر از ۳ ساعت تسخیر کردند.

(تسخیر بیمارستان ها ، برخی از پادگان های نیروی انتظامی و سپاه ، سازمان صدا و سیما ، دزدیدن ماشین های پلیس ، افراد مهمی که از قبل مشخص شده بودند و ... ) بعد از انجام این عملیات فرمانده ها از عملکرد تیپ ۶۵ ترسیدند و به دلیل اینکه بار دیگر کودتایی رخ ندهد پیشنهاد منحل شدن این تیپ را دادند ، به دستور فرمانده کل قوا این تیپ ثابت ماند ولی ۹۰ درصد افراد این تیپ به شهرستان ها منتقل شدند و بیشتر این افراد به عملیات های خارج از کشور فرستاده شدند و سرنوشت هیچ کدام از این افراد مشخص نشد.

فقط تعداد کمی بعد از عملیات در تهران در تیپ ۶۵ ماندگار شدند.[/b]


من این مطلبو در فیس خوندم ولی صحتشو تایید نمیکنم اما در اینکه همچین عملیاتی انجام شده تقریبا مطمنم ولی برخورد بعدش با افرادو اطلاع ندارم
[/quote]
همچین چیزی شنیده بودم ولی ته ماجرا اینطور نبود.
هدف هم تسخیر تهران نبوده ظاهرا ترور صوری برخی از بلندپایه ترین افراد مملکت بوده که تقریبا همگی موفق بودن بجز یکی دو مورد.
در انتها برخی می خواستن با استناد به این عملیات این افراد و یگان اونها رو نابود کنن که کسانی... مخالفت می کنن و اونها رو به یک گروه تبدیل و از زیر نظر فرماندهی مستقیم برخی دیگه خارج و زیر نظر کسانی دیگه می برن در واقع نیرو ویژه را کنترل می کنن.
[quote name='death' timestamp='1376047098' post='328392']
[size=5][color=#333333][font=lucida grande', tahoma, verdana, arial, sans-serif]کلاه سبزها در 1952 به وجود آمدند و "Aaron Bank"،با وجود مخالفت های زیاد محافظه کاران ارتش آمریکا این نیرو را تشکیل داد و سابقه عملیاتی موفقی نیز برایشان ثبت گردیده است.ساختار کلی این نیروها مانند بسیاری از نیروهای ویژه دیگر در آمریکا بعد از عملیات شکست بار "چنگال عقاب" در طبس دچار تغییر های کلی گردید.[/font][/color]

[color=#333333][font=lucida grande', tahoma, verdana, arial, sans-serif]...[/font][/color][/size]
[/quote]
عملیات طبس توسط دلتاها انجام شد و شکست هم خورد اونم با یک کرامت بزرگ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دکتر چمران مانع نابودی شد و دکتر روحانی درخواست انحلال رو دادن
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارسال شده در (ویرایش شده) · مخفی شده توسط MR9، 10 آذر 1393 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط MR9، 10 آذر 1393 - دلیلی ارایه نشده است
[quote name='fath' timestamp='1401186152' post='380943']
همچین چیزی شنیده بودم ولی ته ماجرا اینطور نبود.
هدف هم تسخیر تهران نبوده ظاهرا ترور صوری برخی از بلندپایه ترین افراد مملکت بوده که تقریبا همگی موفق بودن بجز یکی دو مورد.
در انتها برخی می خواستن با استناد به این عملیات این افراد و یگان اونها رو نابود کنن که کسانی... مخالفت می کنن و اونها رو به یک گروه تبدیل و از زیر نظر فرماندهی مستقیم برخی دیگه خارج و زیر نظر کسانی دیگه می برن در واقع نیرو ویژه را کنترل می کنن.

عملیات طبس توسط دلتاها انجام شد و شکست هم خورد اونم با یک کرامت بزرگ....


با سلام - در پاسخ به برادر عزیز ما در ارتباط با بحث شرکت کلاه سبزها در عملیات پنچه عقاب یک موردی وجود دارد .
چارلی بکویث (فرمانده عملیات زمینی طبس که با شناسه کاسه برنج شناخته میشد ) به تفصیل درباره تشکیل یگان دلتا توضیح داده . تا قبل از یگان دلتا ، سه دسته نیروی برای اجرای عملیات مخصوص در ایالات متحده وجود داشت که در جریان جنگ جهانی دوم تشکیل شده بود ، ونه در سال 1952- واحد اول که کلاه سبزها بودند ، واحد دوم کلاه قرمز ها و آخری واحدی بود به نام بلو لایت که تقریبا" کاری شبیه به تیم های swat را انجام می داد (1951).
در آن زمان این واحد یعنی دلتا با کمک اشخاصی نظیر ژنرال برنارد دبلیو راجرز( فرماده وقت ستاد نیروی زمینی ) - ژنرال ویلیام دیپوی (پدر ارتش نوین ایالات متحده و فرمانده وقت لشکر یکم پیاده ارتش در ویتنام ) ژنرال ادوارد سی مایر ( فرمانده وقت ستاد نیروی زمینی ) ، ژنرال ولنی وارنر ( فرمانده وقت سپاه هجدهم هوابرد ) ، ژنرال جک مک مول و ژنرال رابرت کینگستون (فرمانده وقت مرکز کمک نظامی کندی ) تشکیل گردید که همگی سابقه حضور در سه نیروی فوق ( کلاه سبزها ، کلاه قرمز ها و بلولایت ) را داشتند .
.و تا آنجا که من می دونم هیچ کلاه سبزی در عملیات پنجه عقاب شرکت نداشت .
و براساس گفته های بکویث ، رقابت شدیدی میان این چهار نیرو برای در دست گرفتن رهبری عملیات ویژه در ارتش امریکا در گرفت بود که در نهایت موجب انحلال یگان بلولایت گردید. این رقابت انقدر شدید بود که ستاد مشترک ارتش حتی از در اختیار دادن مهمات به یگان تازه تاسیس دلتا خودداری می نمود و پس از عملیات پنجه عقاب هم فقط حمایت ویلیام دوپوی بود که دلتا را از انحلال نجات داد .
[/quote] ویرایش شده در توسط MR9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
خیر مطلب اشتباه هستش....
شهید شهانقی که طراح اصلی عملیات نوهد بودند، در تعریف عملیات نوشتن که مناطق رو که میگرفتیم، انتظامی نا جوانمردانه بچه ها رو کتک میزده و مثلا ایشون شخصا با همسرشون وارد مخابرات میشن و محل رو تصرف میکنن!!!! :))) ([color=#ff0000]ویرایش[/color]: ایشون نبودن! یکی از همکاران ایشون بودن که با همسرشون اداره‌ی مخابرات رو تسخیر میکنند! :) )

اینکه نیروها برکنار شدن و این حرفا هم چرت محض هستش!! :)...

نیروی های طرف مقابل هم سپاه و انتظامی بودند...
ظاهرا بعد از این عملیات هستش که تیپ نوهد جایگاه خودش رو در قلب مسسولین کله گنده! باز میکنه! :)))


[quote]و براساس گفته های بکویث ، رقابت شدیدی میان این چهار نیرو برای در دست گرفتن رهبری عملیات ویژه در ارتش امریکا در گرفت بود که در نهایت موجب انحلال یگان بلولایت گردید. این رقابت انقدر شدید بود که ستاد مشترک ارتش حتی از در اختیار دادن مهمات به یگان تازه تاسیس دلتا خودداری می نمود و پس از عملیات پنجه عقاب هم فقط حمایت ویلیام دوپوی بود که دلتا را از انحلال نجات داد .[/quote]

مطلب شما داره میگه که دلتا برای این عملیات تشکیل شد؟؟؟؟ در واقع یگان عملیات های مخصوص نیروی زمینی، دلتا فورس از قبل وجود داشت ولی تجربه‌ی عملیاتی نداشت و این عملیات اولینش بود که به شکست انجامید...
بعد از اون هم هیچوقت از دلتا پشت خطوط دشمن به اون شکل استفاده نشد... اعزام نیروها به پشت خطوط دشمن( بدون هیچ پشتیبانی و با تجهیزات سبل و صد البته نشانه گذار لیزری برای زدن اهداف مهم) فقط و فقط توسط 5 ام هوابرد امریکا( گرین برتس) انجام میشه....
در هر دو جنگ عراق و افغانستان این نیروها اولین کسانی بودن که همراه SAS وارد شدن
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='senaps' timestamp='1401192399' post='380955']
خیر مطلب اشتباه هستش....
شهید شهانقی که طراح اصلی عملیات نوهد بودند، در تعریف عملیات نوشتن که .....
.
.
.
[/quote]
این مورد رو منبع معتبر بدی ممنون میشم :)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این مطلب تسخیر تهران الان شده لقلقه ی زبونا ولی مدرکی در موردش نیست :|

با سند و مدرک حرف بزنید not_talking ویرایش شده در توسط maverick100
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تیپ 65 کارآزموده ترین یگان نظامی ایران هستش و دراین هیچ شکی نیست!

ولی این داستان ها بیشتر شبیه یه سناریوی قشنگ برای یک فیلم سینمایی هالیوودی میمونه تا یک اتفاق واقعی!

فک کنم فقط تعداد کلانتری های تهران چندین برابر افراد آموزش دیده این تیپ باشه...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خاطرات شهید شهانقی در خصوص این عملیات :(

[quote]سال 64 قرار بود مانوري در سطح تهران براي آمادگي هرچه بيشتر نيروهاي پليس و شهرباني برگزار شود. منظور اين بود كه يك گروه پنجاه نفري به عنوان نيروي ضدانقلاب وارد عمل شوند و بعضي از پايگاه‌ها را به تصرف خود درآورند و نيروهاي پليس از اين قضيه جلوگيري كنند.
خوب اين تخصص من بود. با اجازه صياد تصميم گرفتم رهبري نيروهاي مهاجم را به عهده بگيرم. پنجاه نفر از بچه‌هاي زبده نوهد را كه كاملاً با آنها آشنا بودم، انتخاب كردم. محل‌هايي كه مي‌بايست به آنها حمله شود، هم مشخص كرده بودند. يكي دو پمپ بنزين، يكي دو مركز مخابرات، مقر شهرباني، ساختمان مركزي قبلي ساواك و . . .
عمليات قرار بود بين ساعت 5 تا 5.5 صبح شروع شود. از ساعت 8 شب قبل از عمليات، حدودا 10 هزار نيروي پليس در مناطق يادشده مستقر شده بودند. با اسلحه كمري، كلاشينكف، تفنگ‌هاي سبك ژ ـ 3 و غيره. در واقع يك ديوار گوشتي در مقابل محل‌هاي مورد نظر كشيده بودند. در هر محل هم يك داور بود كه پيروزي هر گروه را مشخص مي‌كرد. در ستاد نيرو هم صياد و ديگر فرماندهان ارشد مستقر بودند.
ما مراحل اوليه عمليات را از نيمه شب شروع كرديم. اسلحه نداشتيم. پيش از هرچيز بايد چند نفر از نيروهاي پليس را خلع سلاح مي‌كرديم. مقر اصلي گروه ما مدرسه نظام پايين ميدان حر بود. لباس شخصي داشتيم اما فكر كردم اين كافي نيست. عبا و عمامه امام جماعت پادگان را برداشتم و تنم كردم و با سه نفر ديگر با يك بيوك آبي كه سقفش قرمز بود، از پادگان زديم بيرون. به راننده گفتم:« به اولين ماشين پليس كه رسيديم بكوب بهش.» چند خيابان را كه گذشتيم ماشين پليسي پيدا شد. راننده كاري كه گفته بودم، انجام داد. سريع از ماشين پريديم بيرون پليس‌ها هم همين طور‌ هاج و واج مانده بودند كه اين حاج آقا اين وقت شب اينجا چه كار مي‌كند. نگذاشتيم هيچ عكس‌العملي نشان دهد. اولي را بلند كردم و زدم زمين، خنده‌دار اين كه همان زمان يك كاميون داشت از محل رد مي‌شد. راننده سرش را از پنجره بيرون كرد و گفت:« حسابش را برس حاج آقا!» خنده‌ام گرفته بود. بقيه را هم به همين صورت خلع سلاح كرديم. لباس هايشان را درآورديم.

110 نفر از بچه‌ها سوار ميني‎بوس‌هايي كه قبلا حاضر كرده بوديم و همه لباس‌هاي پليس تنشان بود، به مقر پليس در ميدان فردوسي حمله كردند قرار بود آنجا را تصرف كنند. آنها را با ديگر نيروهاي پليس وارد مقر كرديم. مقر را كه تصرف كرديم داور راي به پيروزي كامل ما داد اما نيروهاي پليس قبول نكردند، و با بچه‌هاي ما درگير شدند.
جالب اينكه من تمام شب پيش « تيمسار عقبايي» فرمانده انتظامي تهران بزرگ آن زمان بودم. او نمي‌دانست من فرمانده حمله كنندگان هستم و من هر چند وقت يك بار از جلو چشمش دور مي‌شدم ، كاري انجام مي‌دادم و برمي‌گشتم.

يكي ديگر از مراكز مورد نظر [b]ساختمان مخابرات[/b] هفت‎حوض نارمك بود. نيروهاي پليس كاملاً آن را محاصره كرده بودند. هيچ‎كس نمي‌توانست وارد آنجا شود.«دهقان‌پور» يكي از بچه‌هاي ما همراه همسر و بچه‌هايش وارد مخابرات مي‌شوند و آنجا را به تصرف درمي‌آورد و براي نشانه‌گذاري تصرف به ديوار رنگ مي‌پاشد. اينجا را هم داور به نفع ما راي داد. ولي باز نيروهاي پليس قبول نكردند و بنده خدا را جلو زن و بچه‌اش كتك مي‌زدند، طوري كه روانه بيمارستان شد.

اما هدف مهم ما [b]مقر اصلي كلانتري سوار[/b]، چهارراه قصر بود. آنجا را هم بچه‌ها با لباس مبدل تسخير كردند. من بلافاصله رفتم آنجا تا داور را پيدا كنم اما هرچه گشتم نتوانستم او را پيدا كنم با پرس و جو فهميدم داور را طبقه پايين تقريبا زنداني كرده‌اند. خودم را هرطوري بود بهش رساندم و گفتم ما اينجا را تصرف كرده‌ايم او هم راي صد در صد به ما داد. بعد همراه داور رفتم پهلوي تيمسار عقبايي و همه چيز را بهش گفتم.
در تمام مناطق ما پيروز شده بوديم. تيمسار عقبايي پشت بي‌سيم به همه نيروها مي‌گفت:« من به كسي كار ندارم، تا شب نشده بايد آن كه لباس روحاني تنش بوده و سوار يك بيوك قرمز بوده پيدا كنيد...» تازه جالب اين بود كه بيوك ما فقط سقفش قرمز بود. در انتهاي عمليات از طرف بازرسي كل پيروزي نهايي ما تأييد شد ولي شهرباني اصلاً قبول نكرد.
اين همه را تعريف كردم تا به اصل قضيه برسم. بعد از ظهر همان روز كه كارمان تمام شده بود زمان مغرب و عشا با صياد سوار ماشينش بوديم و داشتيم از خيابان كارگر مي‌گذشتيم. صداي اذان كه بلند شد، ما نزديكي مسجد حضرت امير(ع) بوديم. صياد گفت:« بهترين وقت براي نماز جماعت است.» - نه؟ آن هم تو اين شلوغي؟ حقيقتش از ساعت سه - چهار بعدازظهر كه بازرسي كل پيروزي ما را تأييد كرده بود، نيروهاي پليس در سطح شهر هرچه ارتشي مي‌ديدند، دستگير مي‌كردند.
صياد هم لباس تنش بود. گفتم: «اينها حسابي از دست ما عصباني هستند. ممكن است به شما توهيني شود. با اين جمعيت نمي‌شود آنها را كنترل كرد.» - غلام! يك كلام. نماز جماعت والسلام. من هم چون همواره تابعش بودم همراهش رفتم. [color=#ff0000]نيروهاي پليس مي‌خواستند دستگيرش كنند اما خوب به هر حال حريف ما كه نمي‌شدند[/color]. حتي بعد از تمام شدن نماز ما را تا ستاد تعقيب كردند. اما هرچه بود كار از كار گذشته بود و مانور تمام شده بود.[/quote]


من این مطلب رو شخصا از کتاب خاطرات ایشون خوندم وقتی برای تاپیکم در خصوص تیپ 65 نوهد تحقیق میکردم ولی اسم کتاب یادم نیست!!!! خاطرات ایشون رو ضد انقلاب و طرفدار انقلاب! توی اینترنت پر کردن!! :)))
شهید شهانقی کیست؟؟؟؟

ایشون با هزینه‌ی 1 میلیون دلار!‌ :neutral: قبل از انقلاب جزو 33 نفری بودن که برای دوره های تروریستی و ضد تروریستی به اسرائيل رفته و دوره دیده بودند!!!!( 1 میلیون دلار فقط هزینه‌ی ایشون بود!)
ایشون کسی بودن که مامور حل و فصل ماجرای کودتای نوژه بودن و نیروهای مخصوص مربوطه رو تا کردستان دنبال کردن!! و بعضی ها رو زنده، بعضی ها رو جنازه برگردوندن!
ایشون کسی بودن که اموزش پاسدار های کردستان رو در دوره‌ی درگیری با کومله به عهده داشتن! :) و قطعا چندین و چند عملیات در کردستان در اون دوره داشتن!
ایشون کسی بودن که بعد از جنگ، در تلیوزیون برنامه‌هایی رو میساختن در خصوص اموزش حمل و استفاده از تپانچه و انواع دیگه‌ی اسلحه ها برای انقلابیون! :)....

ایشون کسی بودن که میلیارد ها دلار برای ما ارزش داشتن، ولی صدام فلان فلان شده با یه بمب شیمیایی ایشون رو در سال 85 از ما گرفت :((((

خاطرات ایشون در اینترنت پر هستش!! برید بخوین و عکس هاشون رو ببینید... امریکا اگر ایشون رو داشت، شک نکنین که یه 10-12 گانه ازش میساخت :))
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
میثم جان از این شهید شهانقی بیوگرافی داری؟؟ مخصوصا محل و نحوه شهادتش؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='senaps' timestamp='1401193183' post='380960']
من این مطلب رو شخصا از کتاب خاطرات ایشون خوندم وقتی برای تاپیکم در خصوص تیپ 65 نوهد تحقیق میکردم ولی اسم کتاب یادم نیست!!!!
[/quote]
ممنون میشم ، سعی کنی اسم این کتاب رو هم قرار بدهی. با توجه به ماجرای عمق 25 کیلومتری ، این بنده ی حقیر واقعاً بدون سند و مدرک معتر این جور چیزها رو دیگه قبول نمیکنم. امیدوارم که از این بنده ی حقیر ناراحت نشده باشی. :16:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
ممنون میشم ، سعی کنی اسم این کتاب رو هم قرار بدهی. با توجه به ماجرای عمق 25 کیلومتری ، این بنده ی حقیر واقعاً بدون سند و مدرک معتر این جور چیزها رو دیگه قبول نمیکنم. امیدوارم که از این بنده ی حقیر ناراحت نشده باشی. :16:
[/quote]


اسم کتاب ایشون اوای پنهان هست و باید از کتابخونه ها تهیه بفرمایید...

عکس های ایشون در کردستان و جاهای دیگه هم هست....
نسخه ی pdf کتاب ایشون هم نیست اصلا نگردید...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پس شیمیایی بودن و شهید شدن :-(

حیف و صد حیف که اینچنین عزیزانی رو از دست دادیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اسرائیل ؟ عموی من خودش جزو تکاوران دریایی بوده

هیچگاه نیروهای ویژه ی ایران به اسرائیل اعزام نشدن تکاوران دریایی که به انگلستان اعزام میشدن سایرین هم به فرانسه و ... من تا به حال نشدیدم کسی به اسرائیل اعزام شده باشه ویرایش شده در توسط maverick100
  • Upvote 1
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.