borna 17 گزارش پست ارسال شده در تیر 87 جزاير فالكلند در اقيانوس اطلس جنوبى كه در قرن ۱۸ به تصرف انگليس درآمد در ۱۹۸۲ مبدل به صحنه يكى از پيكارهاى بزرگ تكنولوژيكى نيمه دوم قرن بيستم شد. اين جنگ اگرچه از بعد زمينى و نفرات درگير، نبردى كوچك محسوب مى شد اما از نقطه نظر دريايى جنگى كم سابقه بود و لااقل پس از جنگ دوم جهانى، جهان شاهد چنين نبردى در دريا نبوده است. دليل شروع جنگ نيز به بحث بى اهميت ماهيگيرى انگليسى هاى مقيم اين جزيره كه كمتر از ۱۰ هزار نفر بودند بازمى گشت. البته اين مسأله بهانه اى بود تا جنگ آغاز شود چرا كه اعتراض اصلى به ادعاى مالكيت آرژانتين كه كمتر از ۱۰۰۰ كيلومتر با جزاير فالكلند (مالويناس) فاصله داشت بازمى گشت، حال آنكه اين جزيره در ۱۱ هزار كيلومترى انگليس واقع بود. آغاز جنگ در آوريل ۱۹۸۲ ژنرال هاى آرژانتينى براى دستيابى به شهرت داخلى و خلاصى از گرفتارى هاى اقتصادى و سياسى كشور بحث لزوم آزادسازى مالويناس را مطرح كردند و بلافاصله با اعزام ۱۱ هزار سرباز تكاور (نيروهاى هوادريا) جزيره را اشغال كردند. گمان آنها اين بود كه انگليس به دليل آنكه ديگر قدرت گذشته را ندارد (در دهه ۷۰ انگليس بخش بزرگى از نبرد ناوها و ناوهاى هواپيمابر بزرگ خود را كنار گذاشت چرا كه از عهده مخارج نگهدارى آنها برنمى آمد) بنابراين به مذاكرات سياسى و اعتراضات ديپلماتيك بسنده مى كند. اما پاسخ انگليس كوبنده بود. آنها ابتدا توسط يك زيردريايى اتمى با ۲ اژدر، يك رزمناو آرژانتينى را در ۲۵۰ مايلى جنوب فالكلند غرق كردند و سپس به اعزام ۲ ناو عظيم هواپيمابر و ۳۰ ناوچه (فريگيت) و رزمناو و ۲۵ ناو نفربر و لجستيكى اقدام كردند در حالى كه زيردريايى هاى اتمى و غير اتمى نيز همراه آنها بود. در ۲۵ آوريل ۱۹۸۲ هلى كوپترهاى انگليسى زيردريايى آرژانتينى سانتافه را صدمه زده و آن را به تسليم شدن واداشتند. در روز ۲۶ آوريل نيروهاى آرژانتينى مستقر در جزيره جورجيا واقع در شرق فالكلند در اثر آتش شديد ناوهاى انگليس تسليم شدند و در ۲ ماه مه زيردريايى انگليسى كانگورو رزمناو بزرگ آرژانتينى بلگرانو را غرق كرد. حمله متقابل آرژانتينى ها به ناوگان اصلى انگليس و ناوهاى هواپيمابر آنها بى نتيجه بود و در نتيجه شكست اين حمله ناوهاى آرژانتينى به سمت سواحل آرژانتين عقب نشينى كردند. انگليسى ها در روزهاى سوم و چهارم ماه مه نيز دو كشتى ديگر آرژانتينى را هدف قرار مى دهند. ورود نيروى هوايى آرژانتين ضربات پى در پى انگليس به نيروى دريايى آژانتين سبب از گردونه خارج شدن اين نيرو شد، حال آنكه خلبانان آژانتينى از ۴ مه با ورود به جنگ صحنه نبرد را تغيير دادند. ابتدا يك سوپر اتاندارد آرژانتينى با پرتاب موشك معروف اگزوست ناو بزرگ شفيلد انگليس را غرق مى كند كه در اين حادثه ۲۰ انگليسى كشته مى شوند. در ۱۰ مه ناو گلاسكوى انگليس مورد اصابت بمب هاى هواپيماى آرژانتينى قرار مى گيرد اما غرق نمى شود. ضربات آژانتينى ها اگرچه سبب كند شدن عمليات دريايى انگليس مى شود اما آن را متوقف نمى كند و ناوهاى نفربر و لجستيكى انگليس خود را به سواحل فالكلند مى رسانند تا اقدام به پياده كردن نيرو كنند. غرق شدن ۵ ناو انگليسى از اين زمان به بعد جنگ سرعت بالايى به خود مى گيرد. هواپيماهاى ميراژ، سوپر اتاندارد و اى-۴ آرژانتينى با قبول خطر خود را به ارتفاع پايين رسانده و ناوشكن هاى در حال عمليات پياده كردن نيرو را در هم مى كوبند. ناوهاى گلا مورگان، سرگالاهاد، پليموت و سر تريسترام مورد اصابت قرار مى گيرند اما اين ضربات تأثيرى روى عمليات عظيم انگليسى ها ندارد. قصد ارتش انگليس پياده كردن ۲ تيپ نيرو بود كه در ۲۱ ماه مه عملى شد و هواپيماهاى عمود پرواز سى هارير نيز ۲ ناو آرژانتينى كه قصد كمك رسانى به نيروهاى آرژانتين را داشتند نابود كردند. اما خلبانان آرژانتينى به بهاى تلفات زياد حملات خود را ادامه داده و موفق مى شوند با موشك و بمب ناوهاى آروگانت، سر پليانت را صدمه زده و ناو آردنت را غرق كنند. در ۲۳ ماه مه آنها ناوچه آنتلوپ انگليس را نيز با موشك هدايت شونده از ناحيه «پاشنه» مورد اصابت قرار مى دهند. اما در همان روز هلى كوپترهاى لينكس انگليس نيز ناو عظيم لجستيكى ۱۳ هزار تنى آرژانتين را با موشك هاى هوا به دريا منهدم مى كنند. اگرچه آرژانتين در نبرد فالكلند مطمئن بود نبرد را در دريا باخته اما جنگ در هوا و زمين را با شدت ادامه داد و غرق شدن ناوشكن كاونترى در ۲۵ ماه مه رقم تلفات انگليسى ها را به غرق يا صدمه جدى براى ۱۱ ناو مى رساند. ضربه بزرگ به انگليس بدترين ضربه براى نيروى دريايى انگليس برخلاف آنچه همگان گمان مى كنند غرق ناو شفيلد نبود بلكه غرق ناو لجستيكى «آتلانتيك كانوير» در ۲۶ مى بود. موشك هاى اگزوست در اين عمليات موفق كه توسط هواپيماهاى ساخت فرانسه پرتاب شدند، اين ناو عظيم را غرق مى كنند. غرق اين ناو سبب به زير آب رفتن ۸ هلى كوپتر «وسكس» و ۳ فروند شنوك و وقفه جدى در عمليات توسط انگليسى ها مى شود. آرژانتينى ها روز بعد ناوشكن برودورو را نيز مورد اصابت قرار مى دهند. اگرچه ناو غرق نمى شود اما جسورانه ترين حركت آرژانتينى ها حمله به «گروه ناو» بزرگ انگليسى در اقيانوس اطلس بود. در اين عمليات بى حاصل كه در ۳۰ ماه مه توسط هواپيماهاى اسكاى هاوك و سوپر اتاندارد انجام شد آنها به ناو هواپيمابر اينونسبل و ناوهاى اطراف آن حمله كردند اما حجم آتش شديد «هسته اصلى دريايى انگليس» به اندازه اى بود كه خلبانان آرژانتينى ادامه عمليات را بى فايده ديده و تنها به غرق كردن يك نفتكش و پرتاب يك موشك اگزوست (كه توسط انگليسى ها منحرف گرديد) بسنده كردند. پايان جنگ حملات هوايى آرژانتينى ها اگرچه شجاعانه و مؤثر بود اما تعيين كننده نبود مضافاً آنكه حداقل ۴۵ هواپيماى آرژانتين طى اين جنگ ۴۵ روزه از بين رفت (اگرچه ۱۳ ناو انگليسى غرق شد يا صدمه ديد.) سربازان آرژانتينى كه در جزيره بدون پشتيبانى دريايى و هوايى باقى مانده بودند در ماه ژوئن تسليم نيروهاى انگليسى شدند و جنگ خاتمه يافت در حالى كه ۶۳۵ آرژانتينى و ۲۵۵ انگليسى در اين نبرد جان باخته بودند. نتيجه نبرد جنگ فالكلند اگرچه منجر به شكست قطعى آرژانتين شد اما ضعف نيروى دريايى را در برابر نيروى هوايى آشكار كرد. هيچكس گمان نمى كرد سومين نيروى دريايى جهان كه زمانى نه چندان دور قدرت اول و مالك نيمى از جهان بود چنين ضربات خرد كننده اى از تعدادى خلبان ارتش جهان سومى آرژانتين تحمل كند. رسانه هاى غرب اگرچه پيروزى انگليس را بزرگ جلوه دادند و چنين وانمود كردند كه آرژانتين در اين نبرد حريف بسيار ضعيفى بوده اما كسى به اين موضوع نپرداخت كه چرا بايد موشك هاى ۲ ميليون دلارى اگزوست به اين سادگى ۵ ناو بزرگ انگليسى را كه برخى از آنها مانند شفيلد و آتلانتيك كانوير بسيار گران و با اهميت بودند از بين ببرند و عمليات آبى - خاكى كه در آن تنها ۲ تيپ نيرو پياده شد منجر به صدمه ديدن ۸ ناو و غرق ۵ فروند شود؟ پيام اين جنگ يك چيز بود: ديگر نيروى دريايى بدون پشتوانه هوايى قوى، ارزشى ندارد. در حقيقت ناوها در كنار هواپيماها اهميت مى يابند. ناوهاى كوچك هواپيمابر انگليس چون نتوانستند با خود هواپيماهاى قوى و زياد به ميدان بياورند در برابر ميراژها، سوپر اتانداردها و اسكاى هاوك هاى آرژانتين عاجز ماندند. انگليس در اين نبرد البته از هواپيماهاى سى هارير نيز استفاده كرد اما اين هواپيماهاى عمود پرواز از چالاكى جت هاى معمول برخوردار نبوده و مجبور بودند اكثراً از سر راه جت هاى با سرعت ۲/۵ ماخ آرژانتينى كنار بروند. مى توان در نهايت نتيجه گرفت كه جنگ فالكلند حقيقت تلخى را براى انگليس مشخص كرد. اين كشور ديگر نمى تواند بدون برادر بزرگتر خود (آمريكا) در جنگى شركت كند چرا كه نه قادر به پوشش هوايى مناسب براى ناوهاى خود است و نه آنكه مى تواند در مقياس وسيع اقدام به جابه جايى نيرو و تجهيزات كند و ناوهاى كوچك هواپيمابر انگليسى نيز (كه تنها يك سوم نوع آمريكايى ظرفيت دارند) نمى توانند پشتيبانى كننده هاى خوبى باشند. منيع: www.iran-newspaper.com نويسنده:على غفورى 1 به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
sniper2 1 گزارش پست ارسال شده در تیر 87 اين تاپيك جاي بحث زياد داره ولي فعلا" بدليل امتحانات نميتونم زياد به سايت سر بزنم ولي اميدوارم دوستان بيان و نظرات و يافته هاي خودشون رو درباره ي اون ارائه بدن چون بنظر من تاءثير زيادي در دوران خود و حال داشت كه به گوشهايي از اون در اين مطلب اشاره شد. به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
seginem 70 گزارش پست ارسال شده در تیر 87 با سلام کار منو راحت کردی یه سوال چطور تونستی 10 صفحه A 4 در یک صفحه خلاصه کنی چه وقتی داری؟!!!!!! تقریبا کامل هم بود. با تشکر به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
RezaKiani 1,922 گزارش پست ارسال شده در تیر 87 یکی از نکات قابل ذکر درباره این جنگ این هستش که به علت کوتاهی باند فرودگاه استنلی و دیگر فرودگاه های فالکلند آرژانتینی ها نمی تونستند پروازهای سوپراتاندرادها و اسکای هاوک هاشون رو از اونها انجام بدهند. انگلیسی ها هم در دونوبت با بمب افکن ولکان باند استنلی رو بمبارون کردن. به همین دلیل هواپیماهای آرژانتینی مجبور بودند تا از خاک ارژانتین پرواز کنند وخودشون رو به ناوگان انگلیس برسونند. از طرفی برد این هواپیماها محدود بود به خود جزیره فالکلند و بیشتر از اون رو نمی تونستند پوشش بودند . در نتیجه هواپیماها تا فالکلند می آمدند و اگر می تونستند ناوی رو پیداکنند می زدند ولی انگلیس بیشتر ناوها و مخصوصا 2 تا ناو هواپیمابر خود رو در فاصله دورتری از جزایر مستقر کرده بود و دست آرژانتین بهشون نرسید. اما نکته اصلی که می خواستم بگم اینه که در زمان آغازجنگ آرژانتین باک سوخت اضافی برای جنگنده هاش نداشت و زمانی که جنگ آغازشد آمریکا ودیگر کشورها به بهانه بی طرفی از فروختن این باکهای سوخت به آرژانتین سرباززدند. اگر خلبانهای ارژانتینی با باک سوخت اضافی پرواز می کردند ناوهای هواپیمابر انگلیس مجبور بودند بروند و 500-600 کیلومتر عقب تر وایستاند که با توجه به برد کم و مصرف سوخت جنگنده های هاریر انگلیسی عملا هواپیماهاشون بی مصرف می شدند و کنترل حریم هوایی جزایر فالکلند رو از دست می دادند. خلبانهای آرژانتینی واقعا توی این جنگ سنگ تموم گذاشتند و اگر توان فنی ارژانتین اجازه می داد نیروی هوایی آرژانتین به تنهایی برنده جنگ می شد. یه نکته جالب دیگه: هیچ کدوم از هاریرهای انگلیسی در جنگهای هوایی و داگ فایت سرنگون نشدند. بازهم یه نکته دیگه: بعد از جنگ جهانی دوم این جنگ اولین جنگ درس و حسابی دنیا بود که هر دو طرف به سلاح های غربی مجهز شده بودند. در جنگهای قبلی مثه اعراب-اسرائیل و هند-پاکستان یکی از طرفین از سلاح های غربی و دیگری از سلاح های روسی استفاده می کرد. بازهم یه نکته دیگه: زیردریایی کنکورر در این جنگ تونسط رزمناو ژنرال بلگرانو آرژانتینی ها رو بزنه و در تمام تاریخ این تنها باری هستش که یه زیردریایی اتمی تونسته یه شناور سطحی رو با اژدر هدف قراربده. درباره این جنگ صحبت خیلی زیاده و فکر کنم قبلا هم یه تاپیک درباره اش داشتیم. دوستان اگر جیزی به خاطرشون می رسه بنویسند. چون این جنگ خیلی مورد علاقه این حقیر هستش. به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر