RezaKiani

اف 14 در برابر فیتر

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

منم تو مجله ماشين هاي قديمي خوندمش معلومه از جوونها قديميا ( مثل خودم!!)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آره برادر! بدجوری پیر شدیم. جوونی کجایی که یادش به خیررررررررررر. :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته این شكست چیزی از ارزشهای فیتر و فلاگر كم نمیكنه سعی كنیم واقع بین باشیم فیتر و فلاگر در دهد 80 میلادی قیمتشون به ندرت بیشتر از 2 میلیون دلار برای فیتر و 3 مییلیون دلار برای فلاگر میشده!!! خوب واضحه همچنین جنگنده ای با این قیمت نمیتونه جلوی جنگنده 20 میلیون دلاری اف 14 (قیمت دهه 80) مقاومت كنه فراموش هم نكنیم اف 14 در اون دوران آخر فناوری بود. طوریكه وقتی یكی در دریای سیاه سقوط كرد آمریكا به آب و آتش زد تا قبل از روسها لاشه اف 14 رو پیدا كنه كه مبادا اسرارش فاش بشه!! اف 14 تا زمانیكه موشك امرام در اختیار اف 15 و اف 16 و اف 18 قرار گرفت تاپ گان آمریكا بود و نیروی دریایی آمریكا همه امیدش به اف 14 بود. البته فكر كنم خلبانهای لیبیایی حماقت كردن. اونها فكر كرده بودن میگن اف 14 در داگ فایت مشكل داره اونها میتونن بزننش. نكته جالب اینه كه هیچ وقت خلبانها از اینكه حریفشون رو بزنن ناراحت نمیشن ولی اینكه باعث مرگ خلبانش بشن عمیقا" ناراحت میشن در چندین جا اینو دیدم. حتی خلبانهای ایرانی و عراقی هم در خاطراتشون از اینكه باعث كشتن خلبان در حین شلیك شدن ناراحت بودن در این مورد هم افسر آتش اف 14 از اینكه باعث مرگ خلبان فیتر شده ناراحت بوده. خوب بالاخره آدمن دیگه دل دارن...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين تايپيك رو مدام دنبال ميكردم اگه زحمتي نيست جنگ هاي هوايي مستندي كه با جزييات هستش رو در تايپيكي جداگانه معرفي كنيد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شبرو عزیز اصولا تخصص من نیست و فکر کنم باید از آقا حامد بخواهیم این کارو بکنه ر شماره های68 و 69 مجله ماشین مصاحبه ای از مک زینسکی به چاپ رسیده است که مطالعه آن نیز خالی از لطف نمی باشد. وینگ من پرواز درباره درگیری خود و لیدرش با فیترهای لیبیایی به نکات جالبی اشاره می کند متاسفانه من فقط قسمت دوم مصاحبه رو پیداکردم. سعی می کنم قسمت اولش رو هم پیداکنم به هرحال: " در این زمان من به حالت شیرجه درآمده بودم و می خواستم با یک گردش سریع خودم را به پشت هواپیمای لیدر لیبیایی برسانم. فرمانده کلیمن هم گویا در همین فکر بود. ولی وقتی دید من به سراغ هواپیمای لیدر رفته ام مسیرش را عوض کرد و به سراغ وینگ من رفت. فکر کنم این یک عکس العمل طبیعی بود که ما به سراغ کسی که به ما شلیک کرده بود برویم. فرمانده کلیمن به سرعت در پشت سوخو22 وینگ من لیبیایی قرارگرفت. ولی جهت پرواز فرمانده کلیمن و خلبان لیبیایی طوری بود که خورشید در پشت هواپیمای سوخو22 قرارداشت و دید را برای کلیمن مشکل می ساخت. البته فکر نمی کنم که خلبان لیبیایی عمدا این کار را کرده بود و تصور می کنم که این یک حالت اتفاقی بود. قوانین درگیری برای ما چنین توجیه شده بود: 1- چنانچه آدمیرال فرمانده مان با کد رمز از ما بخواهد که شلیک نماییم. 2- چنانچه کسی به ما شلیک کند. بنابراین ما اکنون در حالت دوم بودیم، یعنی می توانستیم شلیک کنیم، چون به ما شلیک شده بود و از نظر ما هر دو هواپیمای سوخو22 اکنون هواپیمای مهاجم بودند. هنگامی که وینگ من لیبیایی از جلوی خورشید خارج شد فرمانده کلیمن چهل درجه با امتداد دم هواپیمای وی زاویه داشت و یک کیلومتر عقب تر از وی بود. او در این حالت یک موشک سایدویندر از پایلون آ1 خود شلیک کرد. موشک از هواپیما جلوزد و با یک دور 90 درجه خود را به دم هواپیمای لیبیایی رسانید و به آن برخورد نمود. فرمانده کلیمن و ستوان ونلت قطعات تکه تکه شده ای را ز هواپیما مشاهده کرده بودند ولی مطمئن نبودند که آنها قطعات بوده اند و یا قطعات منفجرشده تسلیحات آن. به هرحال، خلبان آن بلافاصله به بیرون پرید و چترش بازشد. لیدر گروه که من به دنبالش رفته بودم اوجگیری کرده و گردش خود را به پایان رسانیده بود و داشت مستقیم به طرف شمال می رفت. او در این هنگام می خواست که یک دور به سمت راست را آغازکند که من در موقعیت خوبی از نظر آتش نسبت به وی قرارگرفتم. من هم موشک سایدویندر خود را مسلح کرده و از پایلون آ1 شلیک کردم. موشک مستقیم به اگزوز موتور وی رفت و بر اثر انفجار از بال هواپیمایش به عقب همه چیز منفجر شد و به آتش کشیده شد. من چون فاصله ام از وی کمتر از یک کیلومتر بود و درست در موقعیت ساعت 6 وی قرارداشتم از این می ترسیدم که قطعات منفجر شده هواپیمای وی به من اصابت کند و با این شلیک در واقع به طرف خودم شلیک کرده باشم. به همین خاطر با یک اوجگیری سریع که 6 جی نیرو وارد شد عمودی شروع به اوجگیری نمودم و هنگامی که از قطعات متلاشی شده هواپیمای سوخو22 رد شدم هواپیما را به حالت رل معکوس درآوردم و در حالت معکوس به پایین نگاه کردم. هواپیمای سوخو از بال به طرف جلوی آن معلق زنان به پایین می رفت و بعد چند چرخش دیدم که خلبان از آن بیرون پرید، ولی بازشدن چتر وی را ندیدم. معمولا چترهای نیروی نظامی آمریکا دستگاه فشارسنج دارد و چتر در ارتفاع 10 تا 15 هزار پایی سطح دریا به طور اتوماتیک بازمی شود وچون هواپیمای سوخو در ارتفاع 20000پایی ساقط شد، احتمال این هست که چتر آنها هم مانند چترهای آمریکایی باشد و چتر در ارتفاع پایین تری باز شده که من آن را ندیده ام. پس از پایان ماجرا من و فرمانده کلیمن حدود 12 کیلومتر با یکدیگر فاصله داشتیم که بلافاصله خود را به یکدیگر رساندیم و راهی ناوهواپیمابر نیمیتز شدیم. تازه در راه برگشت فرصت فکر کردن به آنچه که گذشته بود را پیدا کردیم. در واقع شلیک موشک از طرف سوخو22 ما را متعجب کرده بود و همه چیز آنقدر سریع اتفاق افتاد که فکر نمی کنم هیچگونه ترسی در هیچیک از طرفین به وجود آ»ده باشد. ما احساس می کردیم که وظیفه ای به ما محول شده است که باید آن را انجام می دادیم و این بیشتر یک عکس العمل طبیعی بود که سالها تمرین و کلاس و پرواز به ما آموخته بود واینجاست که تعلیمات و وسائل خوب ارزش خود را نشان می دهند. خوشبختانه ما از عهده کاری که برای آن تربیت شده بودیم برآمدیم. آن روز تمام هواپیماهای دیگر هم موجشان با ما یکی بود و می توانستند حرفهای ما را در موقع درگیری بشنوند. در واقع کل ماجرا از زمان شلیک توسط آنها تا دومین شلیک توسط ما فقط چهل و پنج ثانیه به طول انجامید. کاپیتان ناوهواپیمابر نیمتیز در کشتی اعلام کرده بود که دو سوخوی لیبیایی توط دو اف14 سرنگون شده اند و کشتی غرق در هیجان بود. بالاخره وقتی که رسیدیم فرمانده کلیمن اول اقدام به نشستن کرد که بوتر شد.(حالتی که هواپیما تمام سیمهایی را که باید با قلاب دم هواپیما درگیر شده و هواپیما را نگاه دارند را رد می کند و مجبور می شود که اقدام به پرواز مجدد برای نشستن نماید که این حالت را گو اراند می گویند.) این حالت برای وی باورنکردنی بود، زیرا وی از آن خلبانهایی است که معمولا بولتر نمی کنند. قاعدتا باید خیلی هیجان زده می بود که این کار را کرد. من خوشبختانه توانستم با اولین سعی خودم را روی عرشه موتقف نمایم و فرمانده کلیمن باردوم هم بولتر کرد. در تاریخچه پروازی وی دو بوتلر پشت سر هم سابقه نداشت. در عوض بارسوم چنان نشست که هر 3 سیم را با قلاب درگیرکرد که به معنای نشستن بدون نقص می باشد. در زمانی که ما مشغول تاکسی کردن به محل پارک خود بودیم تقریبا همه به دور هواپیمایمان جمع شده بودند. افراد تیم اردنانس سیمهایی را که پس از رها شدن سایدویندرها به جای می ماند از هواپیما جداکرده و به عنوان یادگار به ما دادند، و روی دم هر دو هواپیما دو عکس هواپیمای سوخو22 را با رنگ سیاه نقاشی کردند. در واقع قبل از اینکه ما از هواپیما پیاده شویم تمام این عملیات انجام شده بود. اتفاق جالب دیگر این بود که یک اف14 دیگر که بعد از ما برای نشستن می آمد نمی دانم بر حسب تصادف یا از خوشحالی با سرعت 700 کیلومتر در ساعت از کنار ناوهواپیمابر رد شد و تمام فلر(وسیله ای که موشکهای تعقیب حرارتی را گول می زند و مانند یک گوی آتشین است) های خود را رهاکرد که فرود این فلرها با آن سرعت و رنگ مانند نمایش آتش بازی و بسیار دیدنی بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.