امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[color=blue][b]فرار 3 تن از فرماندهان منافقین از اردوگاه اشرف[/b][/color]

با تسلیم شدن ده ها تن از اعضای گروهک تروریستی منافقین در روزهای اخیر، روند فرار و تسلیم نیروهای این گروهک، گونه جدیدی به خود گرفته و حلقه فرماندهی منافقین را بیش از پیش با مشکل روبه رو کرده است.

به گزارش «تابناک»، در این میان، سه تن از فرماندهان این گروهک نیز حضور داشته اند که پس از فرار از اردوگاه اشرف، در شمال شرقی بغداد، خود را تسلیم نیروهای امنیتی عراق کردند.

[b]در این باره، شبکه العالم گزارش داد: سخنگوی وزارت دفاع عراق، دیروز اعلام کرد که سه تن از فرماندهان گروهک منافقین، به همراه ده ها تن دیگر از اعضای این گروهک، توانستند از اردوگاه اشرف فرار کنند.[/b]

محمد العسکری به خبرنگاران گفت: اطلاعات و گزارش های موثقی هست که بسیاری از ساکنان این اردوگاه، می خواهند از آنجا بیرون آمده و عراق را ترک کنند و تا کنون ده ها تن از منافقین و حتی فرماندهان آنها، پس از فرار از این اردوگاه، خود را تسلیم دولت عراق کرده اند.

[b][color=red]وی نام این سه نفر را «مریم سنجاری، عبداللطیف شاهرودی و برات کیخانی» اعلام کرد.[/color][/b]

[b]برات کیخانی، از فرماندهان گروهک تروریستی منافقین در کنفرانسی مطبوعاتی به خبرنگاران گفت: مسئولان این گروهک، توجهی به جان انسان ها در اردوگاه اشرف ندارند، زیرا آنها از اعضای عادی هستند و نه فرماندهی کل.[/b]

وی تأکید کرد: فرماندهان ارشد گروهک تروریستی منافقین، [b]همچنین توجهی به قوانین بین المللی ندارند.[/b]

[b]عبداللطیف شاهرودی، از دیگر فرماندهان گروهک منافقین نیز در این کنفرانس مطبوعاتی به خبرنگاران گفت: اعضای این گروهک در اردوگاه اشرف برای جنگ حتی با دولت عراق آماده شدند و آموزش هایی درباره چگونگی درگیری با نیروهای عراقی و گرفتن سلاح آنها داده شده است.[/b]

وی خاطرنشان کرد: دخالت در امور داخلی عراق، حتی به دخالت در تظاهرات و خرابکاری و خشونت رسیده است.

[b]شاهرودی تأکید کرد: فرماندهان این گروهک به عملیات تروریستی و جنگ و خون ریزی ایمان دارند و آن را پایه اصلی این گروه می دانند و عمل مسلحانه از تفکرات این گروهک است.[/b]

[b]مریم سنجاری نیز به خبرنگاران گفت: اعضای این گروهک، از بیش از 25 سال پیش، هیچ گونه حقوق انسانی نداشتند و بنا بر ساختار داخلی گروهک، هیچ کدام از اعضا حق اظهارنظر یا ارتباط با خانواده و استفاده از تلفن و اینترنت را نیز ندارند.[/b]

تصاویر فرماندهان فراری:

[url=http://previous.presstv.ir/photo/20110420/hassani_rad20110420050810920.jpg]تصویر 1[/url]
[url=http://previous.presstv.ir/photo/20110420/shakeri20110420103257827.jpg]تصویر 2[/url]

[url=http://www.tabnak.ir/fa/news/159750]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تیمارستان ۲۵ساله ای به نام «اشرف»
اردوگاه مجاهدین خلق (منافقین) در شمال بغداد شهر نیست، بلکه پادگان نظامی و اردوگاه کار اجباری همراه با تعطیلی عواطف است.


به گزارش مشرق،کیهان به نقل از پایگاه اینترنتی اخبار روز وابسته به ضد انقلاب مقیم آلمان نوشت: اعضای سازمان مجاهدین خلق [منافقین] به مدت۲۵ سال در یک محدوده محصور و ایزوله کامل قرار گرفته و اجازه هیچ گونه ارتباط با جهان خارج نداشته اند. این محدودیت ۲۵ ساله هر انسانی را دارای عوارض جبران ناپذیری می کند که اولین آن کند شدن ذهن و در مواقعی از فعالیت افتادن قسمت هایی از مغز می گردد.

تحقیقات نشان داده است که عدم ارتباطات اجتماعی و ایجاد محدودیت های این چنینی خطر ابتلا به بیماری های روانی و جسمی را در بردارند.

اخبار روز می افزاید: «اشرف» نه آن طور که مجاهدین می گویند دارای مختصات و خصوصیات یک شهر است بلکه در زمان حکومت صدام حسین یک پادگان نظامی بوده است که به مدت ۲۵ سال توسط سران سازمان نقش یک اردوگاه کار اجباری را به عهده داشته است.

در این اردوگاه، زندگی خانوادگی، ابراز عشق و تخلیه احساسات عاطفی انسانی به همسر و فرزندان وجود نداشته و رفع نیازهای جنسی تبدیل به ضدیت با الزامات طبیعی هر انسان شده است. در این اردوگاه هیچ اداره، مؤسسه و دیگر سرویس دهنده های عمومی مورد نیاز یک شهروند وجود نداشته و ندارد. یک نوع غذا در مطبخ خانه عمومی طبخ و در سر ساعت مشخص توزیع می گردد. پول در آنجا رواج ندارد زیرا افراد نیازی به مصرف آن پیدا نمی کنند. پوشاک به صورت یک رنگ و یک فرم در اختیار اعضاء قرار می گیرد. خرید نمی کنند، تلفن نمی زنند. ماشین و یا قطار سوار نمی شوند. به بانک و پستخانه مراجعه ندارند. با ادارات دولتی از جمله پلیس و غیر و سر و کاری نیست.

اخبار روز همچنین می نویسد: سازمان پس از روی کار آمدن دولت جدید در عراق به همکاری با القاعده و بعثی ها و هواداران صدام پرداخت و تلاش کرد به فضاسازی علیه دولت جدید عراق مبادرت کند. در همین حال سران سازمان از کشته شدن برخی اعضا برای استفاده در خارج استقبال می کنند.
منبع: icon_wink
http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=46919

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
31 خرداد سالروز اسلحه کشیدن منافقین بر روی کشور و نظام است دوست داشتم مقاله ای در این مورد رو برای دوستان قرار بدم تا بیشتر با این گروهک منافق آشنا بشن چون دیده میشه که برخی از جوانان ما نادانسته و نشناخته برخی اوقات در برخی محیط ها بخصوص دانشگاه ها از این گروه ها دفاع های جانانه ای می کنن که خود این گروه ها هم تا حالا از خودشون این دفاع رو نکردن چه برسه به ما.

[b]بخش اول:[/b]
سازمان مجاهدین خلق ایران در شهریور 1344 به وسیله سه تن از اعضای نهضت آزادی ایران به نامهای محمد حنیف نژاد ،سعید محسن،علی اصغر بدیع زادگان پایه گذاری شد که هر سه نفر از دانشجویان دانشگاه تهران بودند.
اگرچه چریکهای فدائی خلق بیشتر با حزب توده و یا جناح رادیکال جبهه ملی همکاری داشتند ولی مجاهدین عمدتاً از جناح مذهبی جبهه ملی و نهضت آزادی ایران بودند ؛ که فعالیت جبهه ملی و نهضت آزادی این سه دانشجو را قانع نکرده بود و بنا بر اطلاعات سیاسی از جبهه ملی و اطلاعات مذهبی از نهضت آزادی این سازمان را تشکیل دادند.
آیت الله طالقانی بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق را مسلمانان راستین معرفی می کند ، گوهرهایی که در تاریکی درخشیدند و راه جهاد را گشودند و شاگردان مومن و با اراده مکتب قرآن بودندآیت الله مرتضی شبستری ، شهید مطهری ، دکتر شهید بهشتی و دکتر شریعتی در جلسات آنان شرکت کرده و هر کدام در تجلیل از آنها مطالبی نوشته اند.
اعضا این سازمان پس از تشکیل و کادرگیری هر هفته دوبار جلسه تشکیل می شد و در سخنرانیهای مسجد هدایت و حسینیه ارشاد شرکت می کردند و در قزوین ،تبریز ،مشهد،و شیراز هسته هایی ایجاد کردند.
پس از مطالعه در زمینه تاریخ ، مذهب ، تئوریهای انقلابی نظیر انقلاب روسیه و چین و کوبا و الجزایر و تاریخ گذشته ایران به خصوص تاریخ انقلاب مشروطه ، انقلاب جنگل ، و جنبش ملی صنعت نفت در سال 1347 با تشکیل کمیته مرکزی تصمیماتی در ارتباط با ساختار تشکیلاتی ، ایدئولوژی و آموزشی اتخاذ گردید که شامل مواردی زیر می شد: تهیه و تدوین متون ایدئولوژیک و بحث آموزش کادرها و تشکیل گروه روستایی برای شناسایی وضع روستاهای ایران، اصلاحات ارضی ، مشخص کردن بافت اقتصادی ، اجتماعی ، روستاها و روشن کردن زمینه های سیاسی مبارزاتی ، تنظیم برنامه آموزشی و تشکیل خانه های تیمی.
ایدئولوژی سازمان در ابتدا :
رهبری تیم 9 نفره را که 6 تن از کمیته مرکزی و سه تن جزء فعالان سازمان بودند به عهده محمد حنیف نژاد و علی میهن دوست بود.سازمان در ابتدا ایدئولوژی اسلام را بعنوان تئوری راهنمای ضد امپریالیستی انتخاب کردند و توجیح خود از این انتخاب را تدوین ایدئولوژی اسلامی و زدودن زنگارهای قومی و طبقاتی عنوان کردند.
براساس مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیدند ایدئولوژی اسلام و به خصوص مکتب تشیع جایگاه ویژه ای در فرهنگ مردم دارد و نقش بارزی در بسیج توده ها دارد و مطالعه کتابهای شناخت امام حسین(ع) ، تکامل ، راه انبیاء راه بشر ، نهج البلاغه و تفسیر سوره انفال و توبه و محمد(ص) را توصیه کردند.
ایدئولوژی اسلامی با معیارهای توحیدی تا شهریور 1350 و آغاز دستگیریها به عنوان هویت ایدئولوژیک سازمان رعایت می شد.
برخی از متون مارکسیستی بعنوان کسب تجربه علمی و اجتماعی مطالعه شد و روحانی و تراب نژاد به صراحت بیان نمودند((منظور اصلی ما ترکیب ارزشهای والای اسلام با اندیشه علمی مارکسیست است ؛ معتقدیم که اسلام راستین با تئوریهای تحول اجتماعی ، جبر تاریخ و نبرد طبقاتی سازگاری دارد.)).
و اقداماتی چون:1)کار در روستاها 2)تدوین استراتژی 3)تغییر ساختار تشکیلاتی و سازندگی 4)ارتباط با سازمان الفتح 5)هواپیما ربایی توسط سازمان در طی چند سال فعالیت صورت گرفت.
پس از تحقیق دقیق در مورد اصلاحات ارضی و تاثیرات آن و همچنین تاثیر جامعه روستایی در مبارزات خلق گروه روستایی با مسئولیت عبدالرسول مشکین فام تشکیل شد و به مطالعه امور روستاها مخصوصاً غرب کشور پرداخته و نتایج برای مطالعات در اختیار سازمان قرار گرفت.
گروه در تحلیل اوضاع کشاورزی ؛ اصلاحات ارضی (انقلاب سفید) را باعث کاهش توان جامعه کشاورزی دانسته و انقلاب آینده را به احتمال زیاد در شهرها تشخیص دادند.
در اواخر سال 1347 و بعد از تنظیم و تدوین استراتژی خود بدین منظور 16 تن از کادرهای بالای سازمان در گروه های 4 الی 5 نفری در مدتی بیش از 8 ماه موارد زیر را مطرح کردند:1)ایران زیر تسلط غرب به ویژه امپریالیسم آمریکا بوده و اقتصاد آن تحت تسلط بورژوایی (سرمایه داری)است.2)رفورم اصلاحات ارضی پتانسیل انقلاب را در روستاها از بین برده است. 3)رژیم ایران رژیمی میتنی بر نیروهای امنیتی و ساواک با کمک آمریکا (سیا) و اینتلجنت سرویس انگلستان است. 4)مردم به اندازه کافی آگاه و فقط باید تبلیغات و آموزشهای سیاسی را ادامه داد. 5)برای شکستن جو امنیتی و پلیسی باید ثبات سیاسی رژیم را از بین برد. 6)نقش اسلام و تشیع در بیداری و بسیج توده ها برای مبارزه علیه رژیم. 7)به دلیل اصلاحات ارضی و تشکیل اصناف باید انقلاب را از شهرها شروع کرد. 8)ایجاد ارتش آزادیبخش خلقی و توده ای و ادامه جنگ چریکی تا پیروزی نهایی.
در سال 1347 کمیته مرکزی تبدیل به کادر مرکزی شد و اعضاء به 16 نفر رسیدند در اواسط همان سال تیم های انتشارات ، لجستیک ، اطلاعات و ارتباطات برای تدارک عملیاتهای مسلحانه ایجاد شد. مجاهدین با سران سیاسی چون نهضت آزادی که در زندان بودند ملاقات و مسجد هدایت پایگاه اصلی و فکری آنها بود و با دکتر علی شریعتی در مورد مسائل سیاسی و مذهبی به گفتگو نشسته و افکار خود را با وی بسیار نزدیک و هماهنگ می دانستند تاجایی که برخی دکتر شریعتی را الهام بخش مجاهدین می دانند.
در سال 1349 برای کسب آموزشهای سیاسی نظامی دو تن از مجاهدین به قطر رفته و با یکی از نمایندگان الفتح که از بیروت آمده بود ملاقات کردند و در مورد اعزام و آموزش اعضا در عمان مذاکره شد و در سال 49، هشت تن از مجاهدین با مدارک جعلی از راه دبی به ابوظبی رفتند و پس از تهیه گذرنامه سه تن عازم بیروت و به دوتن دیگر که یکی از تهران و یکی از پاریس به بیروت رفته بودند پیوستند ؛ عده ای در سفر بعدی در دبی دستگیر و گزارشی به وزارت خارجه ایران داده شد. این افراد قرار شد تحویل مقامات ایرانی گردند و با هواپیما به ایران فرستاده شوند ولی هواپیما توسط افراد سازمان مجاهدین ربوده و به بغداد برده شد ، و توسط دولت عراق بازداشت و در بیروت تحویل سازمان الفتح شدند.
سیا و دیگر منابع غربی تعداد مجاهدین آموزش دیده چریکی را در لبنان بالغ بر چند صد نفر ذکر کرده اند.
در حمله افراد سازمان چریکهای فدایی خلق به پاسگاه ژاندارمری سیاهگل سازمان مجاهدین نیز وارد فاز مسلحانه شد و در سال 50 تصمیم گرفتند با انفجار سایت اصلی برق سراسری مراسم جشن 2500 ساله را آشفته و مختل کنند؛ اما عملیات توسط شاه مراد دلفانی که از مرتبطین توده بود و در زندان پس از قیام 15 خرداد ساواکی شده بود لو رفت این فرد قرار بود برای سازمان چند تن مواد منفجره تهیه کند ، این جریان باعث دستگیری عده ای از افراد سازمان شد.
11 تن از افراد دستگیر شده از اعضا کادر مرکزی بودند ، روحانی و تراب حق شناس در ماموریت خارج و احمد رضایی فرار کرد و رضا رضایی پیش از محاکمه از زندان گریخت .این دو برادر بعدا رهبری سازمان را بر عهده گرفتند، ولی احمد رضایی در سال 1350 بعد از چند بار فرار با نارنجک در یک درگیری با پلیس خودکشی کرد و اولین کشته مجاهدین بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]بخش دوم:[/b]
در جریان دستگیریهای سال 1350،تعداد69 تن دستگیر و متهم به حمل سلاح ، کوشش برای براندازی رژیم مشروطه سلطنتی ،هواپیماربایی ،مطالعه کتب مضره شدند و از بهمن سال 1350 علارقم اینکه ساواک و ارتش گمان می کردند این افراد وابسته به نهضت آزادی هستند رسماً وجود سازمان مجاهدین خلق اعلام گشت ؛ دوازده تن به اعدام ،شانزده تن به حبس ابد ،یازده تن به زندانهای 11 تا 15 ساله و 25 تن به زندانهای 1 تا 10 ساله محوم شدند؛ در بین اعدامیون سه تن از بنیانگذاران سازمان بودند (حنیف نژاد -محسن-بدیع زادگان)و 6 تن از کادر مرکزی (عسگری زاده-مشکین فام-صادق-میهن دوست-باکری-محمد بازرگانی)اما محکومیت بهمن بازرگانی و مسعود رجوی به زندان دائم تخفیف یافت.
سازمان پس از اعدام و زندانها تجدید سازمان کرد و به سه بخش تبدیل شد و یک کمیته مرکزی تشکیل دادند . رهبر هر بخش جزء سازمان مرکزی بود و تعیین شد جداگانه عضو گیری و تهیه سلاح کنند و اولین کمیته شامل رضا رضایی - کاظم ذوالانوار- بهرام آرام بود ؛ رضا رضایی در سال 1350 در درگیری مسلحانه کشته شد ،ذوالانوار مهندس 25 ساله نیز در بهار 51 در درگیری با ساواک مجروح و دستگیر شد و سه سال بعد ساواک به بهانه فرار او به همراه بیژن جزنی آنها را در تپه های اوین کشتند.
بهرام آرام 28 ساله فارغ التحصیل دانشگاه آریامهر از سال 48 به سازمان پیوست و تا سال 50 شناخته نشده بود.این فرد به همراه روحانی و تراب شناس نقش اساسی در کشاندن مجاهدین به یک سازمان مارکسیستی را ایفا کرد.
با قتل رضایی و کشته شدن ذوالانوار ؛ تقی شهرام و مجید شریف واقفی به کمیته مرکزی راه یافتند.شهرام در سال 51 محکوم به زندان طولانی شد و پس از گریختن نقش برجسته ای در جناح مارکسیست سازمان داشت.
در سال 52 روحانی و حق شناس کوشش به تحکیم روابط با با فلسطینی ها، لیبی ، جمهوری دمکراتیک یمن ، ایرانیان در تبعید بخصوص انجمن اسلامی دانشجویان جبهه ملی ادامه دادند و نشریاتی در دفاع از مجاهدین در بیروت و آلمان چاپ شد.
به رغم دستگیریها ، محاکمات و اعدام های اعضا سازمان ، سازمان سلسله عملیاتهایی علیه رژیم انجام دادند.
در اواخر اردیبهشت 51 پس از اعدام اولین گروه ،سازمان به پاسگاهی در تهران حمله کردند و طی اعلامیه نظامی خواستار آزادی زندانیان شدند ،یک هفته بعد دفنر مجله این هفته که به اشاعه فرهنگ امپریالیستی متهم شده بود منفجر شد.
در بهار 51 به مناسبت بازدید ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا از ایران در انجمن ایران و آمریکا ،دفتر اداره اطلاعات آمریکا ، هتل اینترنشنال ، دفاتر پپسی کولا ، جنرال موتورز و شرکت نفت دریایی و 25 دقیقه پیش از ورود نیکسون بمبی در آرامگاه رضا شاه منفجر شد.
اتومبیل ژنرال هارولد پرایس رئیس مستشاران آمریکا را به گلوله بستند و باعث آتش گرفتن اتومبیل شدند ،که بازتابی گسترده در مطبوعات جهانی داشت ، هر چند ژنرال جان سالم به در برد.
در 12 مرداد 51 به نشانه اعتراض ورود ملک حسین پادشاه اردن بمبی در سفارت اردن منفجر شد و مجاهدین اعلام کردند: این عمل در تلافی سپتامبر سیاه در سال 1970 و حمله ارتش اردن به فلسطینی ها بوده.
در شهریور 51 کلوپ شاهنشاهی ،مرکز سازمان دفاع غیر نظامی ، فروشگاههای کوروش و فردوسی ، اسلحه خانه پلیس قم و نمایشگاه صنایع نظامی را بمب گذاری کردند.
بین سالهای 52 تا 54 حملات را شدیدتر و در سال 52 دوبار با پلیس به نبرد خیابانی پرداختند ودر ده ها ساختمان شامل دفتر هواپیمایی پان آمریکن ، کمپانی نفت شل ، هتل اینترنشنال و ... بمب گذاری و سرهنگ هاوکینز معاونت هیئت مستشاری نظامی آمریکا را کشتند.
در فرودین 54 به اعتراض بازدید پادشاه اردن از ایران جلوی ساختمان سفارت انگلیس و دفتر شرکت هواپیمایی پان آمریکن بمب گذاری کردند. و 30 فروردین 53 به مناسبت بازدید کسینجر وزیر خارجه آمریکا در دفتر کمپانی  یکی از دفاتر نمایندگی شرکتهای آمریکایی بمب گذاری کردند.
در بهمن 53 پاسگاه ژاندرمری لاهیجان را منفجر و در اسفند سرگرد زندی پور متصدی زندان کمیته را کشتند؛ در اردیبهشت 54 به تلافی اعدام نه تن از زندانیان سیاسی (جزنی و یارانش) دو مستشار آمریکایی و یک افسر نیروی هوایی ایران را ترور کردند.
تلفات مجاهدین از سال 51 تا 57 ، 83 تن بوده است که 3 تن از کشته شدگان سازمان زن بودند ؛ افراد سازمان بیشتر از قشر روشنفکر تحصیل کرده بودند و بیشتر از استانهای مرکزی بخصوص اصفهان ، مشهد و فارس بودند و فرزندان کسبه ، بازرگانان متوسط بازاری ، مذهبی و سنتی بودند و عموماً مسلمان و بیشتر این افراد از دانشجویان پلی تکنیک تهران ، علوم طبیعی ، دانشکده های مهندسی و کشاورزی و دانشگاه آریامهر بودند ولی در کل مجاهدین موفق به جذب طبقه کارگر در مراکز صنعتی نشدند.
در سال 54 سازمان به رغم ضربات مهلک رژیم به دلایلی مانند شور انقلابی و جسارت و شجاعت افراد برای نبرد مسلحانه با رژیم مخوف پلیسی مورد توجه و حمایت قشر گسترده ای از مردم و همگام با فدائیان بعنوان اپوزسیون کوبنده رژیم شاه شناخته شده بودند ولی گرایش به مارکسیسم نیز در سازمان پیشرفت کرده بود.
طی سالهای 52و53 و تحقیقات سازمان و بحث و گفتگو و عدم موفقیت در حذب کارگران کارخانه ها در سال 54 سازمان طی بیانیه ای اعلام کرد((پس از چهار سال مبارزه مسلحانه و دو سال بحث و گفتگوی ایدئولوژیکی بدین نتیجه رسیده ایم که مارکسیست تنها فلسفه واقعی انقلاب است.....در آغاز گمان می کردیم می توانیم مارکسیسم و اسلام را ترکیب دهیم و فلسفه جبر تاریخ را بدون ماتریالیسم و دیالیکتیک بپذیریم. اینک دریافته ایم چنین پنداری نا ممکن است ، مارکسیسم را انتخاب کردیم زیرا راه درست و واقعی برای رها ساختن طبقه کارگر زیر سلطه است. از آنجا که اسلام بدلیل اعتقاد به خدا ، نبوت و قیامت نمی تواند در ردیف نیروهای بالنده اجتماعی ، مبشر پیروزی نهایی زحمتکشان و مستضعفان (کارگر و دهقان) بر نظامات طبقاتی استثماری بوده و جامعه تولیدی بی ظلم و ستم و بی طبقاتی بر پا سازد پس اجتماع تولیدی و نفی کامل هرگونه بهره کشی و ظلم و ستم اعتقاد و باور عینی قابل حصول اسلام نیست)).
دستگیری و اعدام سازماندهندگان اصلی و عدول از ایدئولوژی موجب جدایی در صفوف مجاهدین و اختلاف و دشمنی شدید بین آنها گردید و از آن پس دو سازمان مجاهدین رقیب ایجاد شد یکی همان مجاهدین مسلمان با همان نام و عنوان اصلی و متهم ساختن گروه دیگر مبنی بر تحت کنترل در آوردن سازمان از طریق کودتا یا خونریزی و دیگری مجاهدین مارکسیست به نام سازمان مجاهدین خلق ایران که در جریان انقلاب با گروه های مائوئیست ادغام شد و سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر که به نام پیکار معروف شد را تشکیل داد.
جدایی و انشعاب به نفاق و دشمنی آنها علیه یکدیگر حتی در درون خانواده ها انجامید مثلاً خواهر از برادر و برادر از برادر و زن از شوهر .بسیاری از کسانی که مارکسیست شدند از افراد مسلمان و متعصب و معتقد به اصول توحید بودند مانند روحانی ، تراب حق شناس که عضو تیم ایدئولوژی بودند یا نقی شهرام ، پوران بازرگان همسر حنیف نژاد (در صورتی که برادرش در مجاهدین مسلمان باقی ماند).
سه عامل عمده موجب مارکسیست شدن سازمان شد:1)سرخوردگی از روش روحانیون مخالف رژیم در ایران در زمینه پشتیبانی از مجاهدین.2) ناتوانی جذب روشنفکران و تحصیلکردگان جدید.3) بحث و گفتگوی مداوم و پایان ناپذیر با جناح چپ روشنفکران ، فدائیان ، رادیکالهای زندانی ، سازمان دانشجویان خارج از کشور ، گروه های انقلابی جهان عرب و مهمتر از همه اطاعت کورکورانه از کادر رهبری که به مارکسیست روی آورده بود.
با توجه به گرایش مجاهدین به مارکسیسم سران مجاهدین از جمله تراب حق شناس سعی در تائید رهبری انقلاب در باب سازمان کردند. و در زمان تبعید امام در عراق تعدادی از کتب اعتقادی و ایده ای سازمان را با واسطه به امام ارائه می دهند ولی امام و سایر رهبران مذهبی متوجه افکار مارکسیستی آنها شده و این نظرات را مطابق اسلام نمی بینند.
بعد از انقلاب شاخه مارکسیستی سازمان سعی در تاثیر گرفتن از مجاهدین مسلمان از لحاظ ایدئولوژی بود ولی وقتی متوجه حرکت مردم مسلمان جدا از روند فکری خود شد ، شدیداً به دنبال پایگاهی قدرتمند در ارکان دولت بود و بنی صدر را فردی نزدیک به خود یافتند و زیر چتر او فعالیت خود را ادامه دادند و با شرکت در میتینگ 14 اسفند 1359 حرکت خود را با او همگام کردند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام دوستان ببخشید کمی سرم شلوغه برای همین نرسیدم سریع جواب بدم .
این مقاله یه بخش دیگه هم داره و براتون قرار میدم انم شا الله کم و کسری هم داست خودتون زحمت بقیش رو بکشین .

یا علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگربتوانید بانثر روانتر و تحلیلهای ملموس ادامه دهید مطلب جالبی خواهدشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ایم یک مقاله است و بعد از اون می تونیم در مورد کلیت موضوع بحث کنیم ولی خوب نثر نثر ادبی نیست نثر تاریخی هست و شاید جای روانتر نوشتن نداره البته این مقاله تلخیصی هست و خیلیاز منبع خودش کمتره.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از همه مسخره تر اینه که هنوز یه جور رفتار میکنن که انگار بازم بین مردم ایران جا دارن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام.

ببخشید من تند صحبت می کنم.

حالم از این منافقین خلق بهم می خوره. حیونهای کثیف. انشاالله روزی بیاد همتون تو کوره اجر پزی زنده زنده بسوزننتون.

چقدر از پاسدارهای عزیزمون رو شهید کردند. چقدر هشت سال جنگ تحمیلی علیه ما.

به ما ضربه زدند. خدا لعنتشون کنه.

---------------------------------------
دوستان از خیانتها و جنایات این گروه بیشتر بگید. در جنگ و مناطق کردستان. ممنون.
---------------------------------------
و در اخر همه شون نابود بشن. امین.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببخشيد! ولي دوستان اصلاً متن رو مطالعه فرمودن كه اينطور دارن ابراز احساسات مي‌فرماين؟
عزيزان دل! اين تاپيك، يه بررسي تحليلي تاريخي درخصوص چگونگي پيدايش، انحراف و در نهايت اضمحلال اين سازمان چريكي است؛ نه شرح اعمال و رفتارشون!

دوستان هم اگه نظري مي‌دن، بهتره در قالب متن و يا حتي به چالش كشيدن متن باشه؛ نه موضوعات بي‌ارتباط با متن! چون اينطور به پربارتر شدن بحث كمك بيشتري مي‌فرماين!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]بخش سوم:[/b]
رجوی از روسای بنام و بازماندگان بود که در سال 58 جهت انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شد ولی به دلیل عدم رای سازمان به قانون اساسی این امر منتفی و رجوی از کاندیداتوری کناره گرفت و سازمان طی بیانیه ای در تاریخ 3 بهمن 58 از شرکت در انتخابات صرفنظر کرد.
در طی جنگ سازمان در سایه این اتفاق سعی در سازماندهی مجدد کرد و این کار را همدوش بنی صدر طی می کردند ، این کار صرفا برای کاهش بحرانهای سیاسی بود که گریبانشان را گرفته و موقعیتی در خطر داشتند.
سازمان اعتقادات خود را یکباره با مردم و هوادارانشان مطرح نمی کرد و حسب شرایط زمانی و مساعد بودن زمینه و مورد خطاب مواضعی اتخاذ می کرد و آرا درون سازمانی و آنهایی که انتشار عمومی می یافت متفاوت بود و نهایتاً با برکناری بنی صدر سازمان مواضعش مشخص و در کنار دشمن قرار می گیرد و در 30 خرداد سال 1360 اعلام جنگ مسلحانه بر علیه انقلاب می کند..
دست به ترور شخصیتهای داخلی زدند و به دنبال پایگاهی در خارج گشته و هنوز هم مشغول فعالیت بر علیه انقلاب هستند.
مجاهدین در ابتدای شاید تفکر دولتی ائتلافی را در سر داشتند که از همه گروه ها و احزاب تشکیل شود و بر این اساس هم برای خود سهمی در نظر گرفته بودند که بتوانند کرسی هایی در مجلس و کابینه دولت داشته باشند ولی سیستم مورد نظر امام و رای مردم جمهوری اسلامی بود و این موضوع باعث شکست بخشی از اهداف آنها در ورود مستقیم به دولت ، مجلس و ادارات شد.
در برهه ای سعی کردند آیت اله طالقانی را با خود همراه و در مقابل امام قرار دهند اما ایشان متوجه منظور سازمان گشته و این توطئه را خنثی کردند و خود را مقید به دستور امام راحل دانستند.
در طی شکل گیری انقلاب این گروه با بقیه گروه ها مانند توده ای ها ، فدائیان اسلام ، چریکهای فدایی خلق ، نهضت آزادی وجبهه ملی و.....و نهایتاً قشر اصلی عامل انقلاب یعنی مردم طرفدار روحانیت به رهبری امام همراه شدند و در قبل از انقلاب هم بیشترین کشته شدگان در درگیریهای مسلحانه با رژیم سابق را داده بودند ولی بعد از انقلاب با توجه به مسیر انقلاب ، امام و مردم سازمان وارد مسیر انحرافی و بیراهه ای شد و تفکرات لائیک و در برخی مواقع مارکسیستی که نفساً مخالف هرگونه دینی بود به التقاط با انقلاب انجامید و امام راحل نیز بنا بر وظیفه شرعی و قانونی این گروه را کنار زدند.
این گروه پس از فرار بنی صدر و اعلام جنگ با انقلاب به حالت مخفی رفته و کادر و نیروی خود را از کشور به خارج و در عراق منتقل کرد که حال در جنگ با ایران بود و بیشترین کمک اطلاعاتی و عملیاتی را به رژیم بعثی عراق کردند ؛ البته هنوز هم کادرهایی در کشور دارند.
از آن زمان در قالب گروهی منحرف و ضاله هنوز هم دست به اقداماتی همچون ترور شخصیت های برتر و بمب گذاری می کنند که نمونه آن در دهه های اخیر بمب گذاری حرم مطهر امام هشتم در مشهد مقدس ، ترور شهید سپهبد علی صیاد شیرازی به عنوان یکی از نوابغ و تئوریسین های نظامی استراتژیکی و مهره ای انقلابی در نظام ، که شاید نبود این فرد واقعاً موجب خلعی در برخی زمینه ها می شود و یا اقدامات جاسوسی در پرونده هسته ای ایران است.
در عراق نیز عملکردی بسیار وحشیانه داشته و در بازجویی و شکنجه مردم این کشور ، کشتار مخالفان رژیم بعثی به خصوص کردها و شیعیان به این رژیم کمک های فراوان کردند.
در جنگ تحمیلی عراق بر ایران بارها مستقیم در جبهه ها بر علیه نیروهای نظامی و مسلح ایران وارد عمل شده و نمونه بارز آن عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) و پیشروی تا چند ده کیلومتری شهر کرمانشاه و قتل و کشتار فجیع در مسیر حرکت خود در شهرهای سرپل ذهاب ، کرند و اسلام آباد از دیگر اقدامات این سازمان است.
این سازمان وارد کجراهه ای شده بود و هوز هم بر آن باقی است که با راه اصلی انقلاب و مردم ایران هماهنگ نبود راهی که امام راحل می فرمودند: این مردم راه اسلام را پیدا کرده اند و اسلام می خواهند و اگر امروز من هم از اسلام خارج شوم مرا هم کنار می گزارند.
و این جبر تاریخ است که هر کسی از راه اصلی اسلام و صراط مستقیم الهی خارج شود در ضلالت فرو خواهد رفت تا جایی که این سازمان در برابر همان خلقی قرار می گیرد که سعی در رهایی آن داشتند و دایعه ای مبارزه برای آن ؛ اصول حقه انقلاب را نتوانستد تحمل کنند و به رویارویی با آن پرداختند و مردم نیز این افراد را برای همیشه از خود راندند و حال به صورت عده ای آواره در تمام دنیا سرگردان هستند و هر روز را در زیر پرچم کشوری و دولتی هستند ، روزی عراق بعثی روزی هم آمریکایی که آن را امپریالیسم می دانستند و یکی از اقدامات خود را مبارزه با آن در نظر گرفته بودند و در سایه سازمان مللی هستند که تبدیل به سازمان چند کشور شده است و هنوز هم به شرارات خود ادامه میدهند.
اما این کلام حق است: آرى منافقان در فروترين درجات دوزخند و هرگز براى آنان ياورى نخواهى يافت(نساء –آیه 145)
[b]
استفاده از مطلب با ذکر نام و نام سایت مجاز است.[/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
    • توسط MR9
      موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین :
       
      در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه  اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است  که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود.
       
        
       
       
       
       
      پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین  شد و  آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند.
      در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام  حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود .
       
       
        
       
       
      مرصاد ، کمینگاه منافقین 
      ببرها وارد می شوند :
       
      اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش  جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  ، بسیج و..)  در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های  متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین  با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد .
       
       

       
       
      به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی  در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه  را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد .
      بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3)  یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر  خالص  قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید .
       

       
       
      با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه  ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه  بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند
       
       

       
      بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3
       
       
      در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود .
       

       
       
      در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های  نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی  ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله  را می توان بدین دلیل تشریح نمود که  تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه  تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو  اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید .
       
       

       
       
      اعزام فالکروم های تهرانی  ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی  تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند .
       
      با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی  زدند .
       
       

      سپهبد شهید صیاد شیرازی 
       
       
      د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد .
      این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند .
       
       

       
       
      اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه  در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده  متحدین شامل  جنگنده – بمب افکن های F-16  و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . 
       

       
       
       
      پی نوشت :
       
      1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 
      2-  در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که  این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید .
       
       
       
      منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR  BY BABAK TAGHVAEE
       
       
        این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،
      بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 
      در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
       
       مترجم : MR9      
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.