00Amin

جنگنده -بمب افکن هورتن /گوتا اچ .او-229 / جی .او -229 ( Horten Ho 229/Gotha Go 229 )

Recommended Posts

شکل گیری ایده : در سال 1943 قرار شد بال پرنده ی Horten 229 ساخته شود تا قابلیت های غیر عادی اش را نمایش دهد و فرمانده ی وقت لوفت وافه (نیروی هوایی آلمان) ،هرمان گورینگ، نیم میلیون از مارکهای پیشوا را به برادران هورتن (ریمار و والتر) داد تا چند پیش نمونه را برای پرواز بسازند. مشکلات فنی زیادی این طرح استثنایی را احاطه کرده بودند و تنها نمونه ی قابل پرواز بعد از چند پرواز آزمایشی سقوط کرد. با این حال این هواپیما یکی از غیرعادی ترین هواپیماهایی بود، که در جریان جنگ دوم جهانی دوم آزمایش شد. ایده ی Horten 229 IX ابتدا در ذهن والتر هورتن هنگامی که او در نیروی هوایی آلمان به عنوان خلبان جنگنده در جریان جنگ بریتانیا در سال 1940 خدمت می کرد ، رشد کرد. هورتن افسر فنی اسکادران جنگنده ی بیست و ششم مستقر در فرانسه بود. طبیعت نبرد و تاکتیکهای مورد استفاده توسط آلمانها ،طراحی دفاعی مسراشمیت Bf109 (پیشرفته ترین جنگنده ی آلمانی در آن زمان ) را بیشتر مشخص می کرد. خلبانان لوفت وافه می بایست عرض کانال انگلیس و یا دریای شمال را می پیمودند تا بتوانند ماموریتشان (اسکورت بمب افکنها و حمله به جنگنده های انگلیسی ) را انجام دهند. هورتن مشاهده می کرد که چگونه تعداد زیادی از افراد واحدش روی قلمروی دشمن به خاطر کمی شعاع عملیاتی هواپیماهایشان، از دست می رفتند. معمولاً فقط بعد از چند دقیقه نبرد ، هواپیماهای آلمانی مکرراً مجبور به بازگشت به پایگاههایشان می شدند و یا سوختشان تمام می شد و این کمبود پایداری موجب افت بازده آنان می شد. همچنین مسراشمیت به خاطر یک موتوره بودنش آسیب پذیر هم بود. یک گلوله می توانست هر کدام از قطعات سیستم خنک کنند ی موتور را سوراخ کند و هنگامی که این اتفاق می افتاد ، موتور تنها برای چند دقیقه ی کوتاه می توانست وظیفه اش را انجام دهد و بعد از آن داغ می کرد و دچار مشکل اساسی می شد. والتر هورتن کم کم متقاعد می شد که لوفت وافه احتیاج به جنگنده ای جدید با قابلیتهای بهتر از اسپیت فایر (پیشرفته ترین هواپیمای انگلیسی)، دارد. هواپیمای جدید نیازمند شعاع عملیاتی مناسب برای پرواز به انگلیس ،گشت زنی برای مدت زمانی مناسب، شرکت در نبرد و بالاخره بازگشت به اروپای اشغالی بود.او دریافت که فقط یک هواپیمای دو موتوره می توانست به خلبان خود، شانس برگشت با وجود آسیب جدی در یک موتور و یا حتی انهدام کامل آن را بدهد. از سال 1933، والتر و ریمار، هواپیمای تمام بال را آزمایش می کردند. با کمک والتر، ریمار قابلیتهایش را در زمینه ی ریاضیات و طراحی، برای غلبه بر بسیاری از محدودیتهای این ساختار عجیب و غریب به کار برد. والتر معتقد بود که ریمار می تواند هواپیمایی، تمام بال، با قابلیتهای بسیار بهتر از اسپیت فایر، طراحی کند. جنگنده ی جدید احتیاج به سیستم پیشرانشی قوی و نیرومند، داشت تا بتواند به سرعتهای بالا دست پیدا کند و در عین حال در صورت آسیب دیدن بتواند به وظایف خود عمل کند. نازیها از سال 1940 توسعه ی موتورهای راکت، پالس جت و توربوجتها را شروع کرده بودند و شغل والتر به عنوان افسر فنی اسکادران، این امکان را به اومی داد تا بتواند در مورد این برنامه های پیشرفته، اطلاعاتی کسب کند. او به زودی دریافت که اگر برادرش بتواند جنگنده ای مجهز به دو موتور کوچک اما نیرومند و بدون دارا بودن بدنه یا هیچ دمی طراحی کند، قابلیتهای زیاد دست یافتنی بود. در اواخر سال 1940، والتر افکارش را در مورد هواپیمای تمام بال، با ریمار که کاملاً موافق عقاید برادرش بود، در میان گذاشت و به سرعت کار بر روی جنگنده ی جدید را شروع کردند. ساخت مدلهای اولیه : حریصانه و مستقل و بدون داشتن تجربه یا دستورالعملی مطمئن، ریمار کار را متفاوت از مسیر اصلی انجمن هوافضای آلمان شروع کرد. در آغاز، ریمار از دستیابی به تونل باد به دلیل خرج زیاد، اما در واقع به دلیل کم تجربه و آموزش ندیده بودنش، منع می شد، بنابراین او برای آزمایش عقایدش از مدلها و هواپیماهای سرنشیندار استفاده می کرد. در زمان شروع جنگ، ریمار متقاعد شد که طرحهایش را با استفاده از ساختن و آزمایش کردن هواپیماهایی در اندازه ی واقعی گسترش دهد. تا سال 1941 دو برادر توانسته بودند، بیش از 20 هواپیما را با موفقیت پرواز دهند.اما این هواپیمایِ جتِ تمام بالِ جدید، سنگین تر و تندتر از طراحی های قبلی هورتن بودند. برای کم کردن خطر آزمایشات با آن هواپیمای پیشرفته، ریمار چند مدل موقتی طراحی و آزمایش کرد که هر کدام تندتر، سنگینتر و در خیلی ازموارد پیشرفته تر، نسبت به مدلهای قبلی بودند. ریمار Horten Vb و Vc را که مجهز به دو موتور توربوجت بودند، برای ارزیابی طرح خود ساخت.او در سال 1941 شروع به استفاده از موتور پالس جت Dietrich-Argus برای Horten V کرد، ولی این موتور معایبی داشت و سرانجام در ماه اول سال 1942، والتر به برادرش نقشه ها و گرافهایی از منحنی قابلیتهای موتور توربوجت جدید، Junkers 004 را داد.( این موتور همچنین در هواپیماهای Messerschmitt Me 262 و Arado Ar 234 و Heinkel He162 به کار گرفته شد.)در اواخر همان سال، ریمار یک طرح جدید به نام Horten VII را که شبیه Horten V بود، پرواز داد. با این تفاوت که طرح جدید بزرگتر و همچنین مجهز به موتورهای پرقدرت تر بود. ریمار بعد از اینکه Horten VI را که هواپیمایی بدون موتور با قابلیتهای بسیار زیاد بود، را با یک برش مخصوص از مرکز، آزمایش کرد، از نظر ایرودینامیکی آنرا به عنوان طرح مقدماتی برای بال پرنده ی خود انتخاب کرد. والترارتباطات شخصی خود را با مسئولان عالیربته، برای زنده نگه داشتن ایده ی بال پرنده ی مجهز به موتور جت، در اوایل پیشرفت کارش، حفظ کرد. ژنرال ارنست اودِت، فرماندهء تهیه و پشتیبانی لوفت وافه و رئیس دفتر فنی، کسی که از این طرح حمایت و آنرا دنبال می کرد، سرانجام در نوامبر 1941 جانش را از دست داد.در اوایل سال 1943، والتر شنید که گورینگ (فرمانده ی وقت لوفت وافه) از ساخته شدن 17 نمونه ی مختلف جنگنده ی دو موتوره ی مشابه و با قابلیتهای متوسط غرغر می کند.گورینگ دستور داد از این پس فقط با تولیداتی دو موتوره که قابلیت حمل 1000 KG بمب را به عمق نفوذ 1000 KM (عمق نفوذ یک سوم برد عبوری در نظر گرفته می شود) با سرعت 100 KM/H را داشته باشد، موافقت می کند.در اظهار نظری، ریمار گفت که فقط یک هواپیمای مجهز به موتورهای جت می تواند به این مشخصات برسد. خصوصیات آیرودینامیکی هواپیما: در آگوست، ریمار، گزارشی کوتاه از یک طرح بال پرنده که می توانست تا حدودی به مشخصات گورینگ برسد را رائه داد. او به دو برادر، قراردادی ارائه داد و از آنها خواست که پرنده ی جدید باید در عرض سه ماه پرواز کند. ریمار اینگونه جواب داد که اولین پیش نمونه Horten IX در عرض شش ماه آماده ی پرواز خواهد شد و گورینگ این برنامه ی زمانبندی را بعد از آشکار کردن نا امیدی اش از دست یابی جنگنده ی جدید به حداکثر سرعت، قبول کرد. ریمار معتقد بود که او توانسته بود اعتماد ژنرال پیشوا را در کارش بعد از اینکه او گفته بود که جنگنده ی تمام بالش، بر پایه ی اطلاعات بدست آمده از روی آزمایشهایی صادقانه با هواپیمای سرنشیندار انجام شده، کسب کند. اکنون پشتیبانی مقامات نیز شامل اولین بال پرنده ی هورتن که اختصاصاً برای کارهای نظامی طراحی شد، گردیده بود. اما یان بمب افکن که برادران هورتن شروع به طراحی آن کردند، با آن جنگنده ی ناب تمام بالی که والتر 4 سال پیش در نظر داشت، که بتواند به نیاز لوفت وافه برای یک رهگیر بلند برد پاسخ دهد، بسیار فرق داشت. از این پس، طرحهایی که بر پایه Horten IX بود تبدیل به Horten Ho229 با پسوند اعداد رومی شد.نسخه های مختلف Ho229، از نظر طرح بندی کلی شبیه به هم بودند. ریمار هر کدام از دوبال را با خطوطی خمیده، 32 درجه به سمت داخل خم کرد.(زاویه ی پسگرایی بالها).او در انتهای دو بال، لبه ی حمله و لبه ی فرار را با ظرافت خاصی با خطوط خمیده به یکدیگر رسانید.در این هواپیما، هیچ گونه بدنه یا دم عمودی و افقی مشاهده نمیشد و با وجود ارابه ی فرود جمع شونده در دماغه، سطح زیرین و روئین بالها به آرامی از این سر بال تا آن سر بال بدون شکستگی و برجستگی کشیده شده است. هورتن از elevon (سطوح کنترلی ای که کار elevator و aileron راهمزمان انجام میداد.) برای لبه ی فرار و از spoiler (سطوحی که برای جدا کردن جریان هوا از سطح بال استفاده می شوند.) در دو سر بال به منظور کنترل گردش در راستای X و Y (غلتش حول راستای بدنه و راستای بالها ) استفاده کرد. همچنین او سکانهای پسارزایی را نزدیک spoiler ها برای کمک به کنترل غلتش حول محور Z (غلتش حول راستای عمود بر صفحه ای که هواپیما در آن قرار دارد) نصب کرد. او همچنین از فلپ و ترمز هوایی (speed brake) برای کمک به کم کردن سرعت هواپیما و کنترل نرخ و زاویه ی شیرجه استفاده کرد. به دلیل اینکه نمام سطوح کنترلی روی بال پخش شده بودند و در آن جاسازی شدهخ بودند در واقع به نوعی هیچ گونه نیروی درگ یا پساری تولید نمی شد. تنها نیروی درگ این هواپیما، ضخامت اجباری بال برای تولید نیروی لیفت یا برآر بود. کمتر هواپیمایی چه قبل و چه بعد از Horten229 وجود داشت که بتواند در زمینه ی آیرودینامیک سادگی و کارایی بالا را با هم جمع کند ساخت و آزمایش مدلهای سرنشیندار: بر اساس اطلاعات جمع آوری شده از پرواز Horten V,VII، ریمار شروع به طراحی و ساخت یک نمونه بدون موتور ولی سرنشیندار کرد و آنرا Horten 229V1 نامید که خلبان آزمایشگر، هاینتز شِیدهاور، آنرا در 28 فوریه ی 1944 به پرواز درآورد. این هواپیما، چند تصادف کوچک داشت اما تعدادی از خلبانانی که آنرا در این چند ماه در شهر اُرانین بورگ آزمایش کردند، متفق القول به کیفیت بالای کارایی و هدایت آن اذعان داشتند. ریمار از تجارب به دست آمده از این هواپیماها در طراحی و ساخت جتHo 229 V2 استفاده کرد. چوب ماده ی معقولی برای ساخت یک هواپیمای مجهز به موتور جت نبود و برادران هورتن آلومینیوم را ترجیح می دادند، اما به دلیل نبود مهارت لازم در بین افراد گروه برای کار با فلز، گروه برای ساخت اولین نمونه ی فلزی با محدودیت مواجه بود. محاسبات ریمار نشان می داد که برای رسیدن به عمق نفوذ 1000KM که گورینگ گفته بود، می بایست حجم زیادی از فضای داخل هواپیما با سوخت پر شود. همچنین ریمار به خاطر نبود مهارت یا درزگیرهای مخصوص برای ساخت چنین پرنده ی پر از مایعی از فلز، در محدودیت بود، به همین خاطر ریمار به این نتیجه رسید که آلومینیوم نمی تواند از عهده ی این کار برآید. دلیل دیگر ریمار در استفاده از چوب، این بود که او می خواست پرنده اش از نظر سطح مقطع راداری (Radar Cross Section) دارای کمترین میزان بازتابش باشد. سالها بعد او گفت "ما امیدوار بودیم که پرنده ای داشته باشیم که به هیچ وجه امواج رادار را بازنگرداند." او اعتقاد داشت که با چوب راحتتر از فلز می توان به الزامات گورینگ دست یافت. بسیاری از ابهامات، پیرامون طراحیHo 229 بدون پاسخ مانده و مستنداتی در این حوزه وجود ندارد که به این سوالات پاسخ دهد.این اطلاعات جسته گریخته که هم اکنون در اختیار ماست تماماً از مطالب داستان گونه ای بدست آمده که از جنگ جهانی دوم سالم مانده اند. هنگامی که 229 توسعه می یافت، برادران هورتن قابلیتهای هواپیمای خودشان را با جت جنگنده ی مسراشمیت Me 262 مقایسه می کردند. بنابه اظهارات ریمار و والتر Me 262، بار روی بال بسیار بیشتری نسبت به Ho 229 داشت و به همین دلیل، Me 262 نیاز به باند پرواز بسیار بلندی داشت که تنها چند باند در آلمان ابن قابلیت را داشتند ولی Ho 229 می توانست از باندهای کوتاهتری استفاده نماید همچنین ریمار ، احتمالاً ساده لوحانه، معتقد بود که پرنده ی او می تواند از روی باندهای چمنی نیز به پرواز در آید که Me 262 نمی توانست. اگر این مطالب درست می بود، خلبان Ho 229 باندهای بیشتری برای پرواز نسبت به خلبان Me 262 در اختیار داشت. تستهای پروازی موفق با Ho 229 V1 منجر به ساخت اولین بال پرنده ی مجهز به موتور، Ho 229 V2 گردید، اما ارتباطات ضعیف با کارخانه ی سازنده ی موتور باعث ایجاد تاخیرهای زیادی در تکمیل این هواپیما شد.در ابتدا هورتن موتور جت 003 ساخته ی BMW را انتخاب کرد ولی بعداً از Junkers 004 استفاده کرد. ریمار تعداد زیادی از قسمتهای وسط هواپیما که محل قرارگیری موتورها بود را با استفاده از مشخصاتی که Junkers داده بود، ساخت، اما وقتی دو عدد از موتورها رسید، تیم سعی در نصب آنها کرد ولی آنها دریافتند که این موتورها بسیار بزرگتر از آنچه تصور می کردند بود.ماهها سپری شد تا اینکه ریمار دوباره هواپیما را طراحی کند . بالاخره اولین جت در میانه های دسامبر 1944 پرواز کرد. بر باد رفته پر از سوخت و آماده ی پرواز، Horten Ho 229 V2 در این شرایط حدود نه تن وزن داشت و بنابراین در دسته ی بمب افکنهای نیمه سنگین و چند موتوره مانند Heinkel He 111 قرار می گرفت.برادران هورتن معتقد بودند که برای پروازی ایمن با این هواپیما، به خلبانی نظامی که سابقه ی پرواز با هواپیماهای سنگین چند موتوره را دارد، نیاز است و شیدهاور فاقد این مشخصات بود بنابراین والتر سروان اروین زیلر خلبان لوفت وافه را برای این کار انتخاب کرد. منابع در این قسمت با هم تفاوت دارند که در پرواز دوم یا چهارم بود که یکی از موتورها دچار مشکل شد و هواپیما سقوط کرد و زیلر مرد. بنا بر اظهارات یک شاهد عینی زیلر 3بار در ارتفاع حدود 200 متری (6560 پایی) از روی سر آنها عبور کرد تا یک گروه از مرکز آزمایش Rechlin بتوانند سرعت او را اندازه بگیرند. سپس زیلر برای فرود آمدنبه فرودگاه نزدیک شد، ارابه ی فرودش را در ارتفاع 1500 متری (4920 پایی) پایین آورد و هواپیما شروع به چرخیدن به دور خود کرد و در حال سقوط بود و درست قبل از باند به زمین برخورد کرد. برای آنهایی که لاشه را بررسی می کردند واضح بود که یکی از موتورها دچار اشکال شده بود ولی شاهد عینی هیچ گونه حرکتی برای کنترل هواپیما یا تلاش برای هدایت آن برای فرود ندیده است و او گمان می کند که زیلر باید توسط چیزی بی حرکت شده باشد، شاید دودی که از موتور تولید میشده. والتر قانع شده بود که علت حرکت مارپیچ هواپیما اشکال در موتور نبوده، و استدلال کرد که زیلر می توانست موتور را خاموش کند و مانند هواپیمای گلایدر( بدون موتور) به زمین بنشیند و شاید حتی می توانسته بر روی باند بدون هیچ خسارتی فرود بیاید. والتر همچنین معتقد بود مکن است کسی عمداً در هواپیما خرابکاری کرده باشد، اما علت هر چه که بوده، او به یاد می آورد که: "این واقعه وحشتناک بود. و همه ی کارهای ما در این نقطه به پایان رسید." این سقوط باید به اندازه ی کافی ریمار را نا امید کرده باشد. پرواز آزمایشی زیلر به نظر نشان می دهد که این هواپیما پتانسیل رسیدن به سرعنهای بالا را داشته است، شاید حداکثر سرعت 997 Km/h (606 mph). اگرچه هیچ گاه تایید نشد، ولی این قابلیت می توانست به افسران فنی لوفت وافه که از شکل هواپیمای تمام بال انتقاد می کردند، پاسخ مناسبی بدهد. در زمان سقوط زیلر، وزارت هوایی پیشوا، تولید یکسری 15-20 فروندی را در کارخانه ی مونتاژ ماشین و ساخت هواپیمای Gotha برنامه ریزی کرده بود، و هنگام خاتمه ی جنگ کارخانه ی Klemm، شروع به آماده شدن برای تولید اسکلت بالها و دیگر قطعات کرده بود. هورتن قصد داشت که سومین پیش نمونه را به توپ مسلح کند ولی قبل از تمام شدن هواپیما، جنگ خاتمه یافته بود. بدون اینکه برادران هورتن اطلاعی داشته باشند، طراحان Gotha هنگام ساختن بدنه ی V3، تغییرات زیادی را روی طرح اصلی هورتن انجام دادند. برای مثال، آنها از یک ارابه ی فرود بسیار بزرگتر از آنچه ریمار در طرح V2 فرار داده بود، استفاده کردند و ریمار معتقد بود که حمل بمبهای 1000 کیلوگرمی ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد. اما او معتقد بود که همه ی تغییراتی که Gotha اعمال می کرد غیر ضروری است. سپاه VIII از ارتش سوم به فرماندهی ژنرال پاتن در آوریل 1945، پیش نمونه های Horten 229 V3 تا V6 را در فرایدریشزرودا(Friedrichsroda)، یافت. هورتن بدنه های V4 و V5 را به عنوان جنگنده های شب رزم یکنفره و V6 را احتمالاً به عنوان جنگنده ی آموزشی دو نفره، طراحی کرده بود.V3، 75 درصد تمام شده بود و ساخت 4 بدنه رو به اتمام بوده است. افراد ارتش، آنها را برداشته و از طریق تاسیسات هواپیمایی سلطنتی در فانبروی انگلستان به امریکا فرستادند. گزارشها نشان می دهند که بریتانیاییها در پاییز 1945 جت را نمایش دادند و بالاخره قسمت کامل نشده ی مرکزی در حوالی سال 1950 به SilverHill (اکنون تاسیسات Paul E. Garber در Suitland مریلند) رسید. هیچ مدرکی دال بر اینکه قسمتهای خارجی بال هواپیما در فرایدریشزرودا کشف شده باشد نیست ولی افراد بخش نهم خلع سلاخ هوایی متعلق به نیروی هوایی یک جفت از بالها را در 121 کیلومتری دهکده یافتند و اینها احتمالاً باید همان جفتی باشد که متغلق به Ho 229 V3 است. ریمار و والتر نشان دادند که یک بال پرنده در کلاس جنگنده، می تواند با موفقیت با نیروی موتورهای توربوجت پرواز کند اما سقوط زیلر و خاتمه ی جنگ مانع از این شد که آنها تمام قابلیتهای هواپیمای خود را نشان دهند. هواپیما یک طرح شجاعانه و غیر معمول نشأت گرفته از یک شایستگی زیاد بود به خصوص اگر هدف ریمار واقعاً یک بمب افکن پنهانکار بوده باشد. اما به عنوان یک جنگنده-بمب افکن مسلح به توپ حجیم 30mm مستقر در نواحی دور از وسط هواپیما، احتمالاً هواپیما بستری ضعیف برای این توپ می بوده است و در بین خلبانان از توجه کمتری برخوردار می بود. والتر شدیداً با برادر خود بحث می کرد که باید یک تثبیت کننده ی عمودی برای هواپیما قرار دهد. مانند اکثر سلاحهای گفت انگیز نازیها، Horten IX یک مفهوم جالب بود که به خوبی اجرا نشد. اگرچه تأسیسات Garber، برای بازذیذ عموم از سال 2003 تعطیل شده اما درخواستها برای بازدید از هواپیمای غیرعادی Horten Ho 229 V3 بلا انقطاع به کارکنان موزه ارائه می شود. متصدیان و متخصصان بازسازی امیدوارند که کار روی این محصول را هنگامی که مجموعه ی بازسازی در مرکز Steven F. Udvar-Hazy در چند سال آینده تمام شود، آغاز کنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تکراری است. قبل از ارسال مطلب ابتدا از عدم ارسال قبلی آن از طریق جستجو مطلع شوید. قفل شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهندسان شرکت «نورثتروپ گرومان» پس از انجام بازسازي دريافتند که مهندسان نازي تنها چند قدم تا ساخت هواپيمايي که مي توانست مسير جنگ جهاني دوم را تغيير دهد، فاصله داشته.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/32335_341.jpg[/img]

متخصصان هواپيماهاي رادار گريز ، هواپيماي فراموش شده هورتن 29-2 را که به نازي ها تعلق داشته است بازسازي کردند.

به گزارش مهر، هواپيماي هورتن 29-2 با ساختاري غريب، بسيار ديرتر از آن ابداع شده بود که بتواند در جنگ جهاني دوم به ياري نازيها بشتابد. هدف مهندسان از بازآفريني اين هواپيما بررسي و تاييد رادار گريزي اين هواپيما اعلام شده است.

مهندسان شرکت «نورثتروپ گرومان» پس از انجام بازسازي دريافتند که مهندسان نازي تنها چند قدم تا ساخت هواپيمايي که مي توانست مسير جنگ جهاني دوم را تغيير دهد، فاصله داشته اند.

هواپيماي هورتن 29-2 با استفاده از نقشه ها و طرحهاي به جامانده از نازيها و تنها نمونه به جا مانده از اين نوع هواپيما بازسازي شده است. بالهاي سرتاسري اين هواپيما بيشتر به هواپيماهاي جنگنده B-2 ايالات متحده يا هواپيماهاي اپيزودهاي جنگهاي ستاره اي شباهت دارد. همچنين بر اساس تحقيقات طراحي هواپيما به گونه اي بوده است که بتواند با سرعت 956 کيلومتر بر ساعت حرکت کند.

اولين آزمايش 29-2 قبل از کريسمس سال 1944 صورت گرفته است اما پس از آن زمان نازي ها رو به اتمام گذاشت و فرصت استفاده از اين ابداع براي حزب نازي به وجود نيامد. طراح اين هواپيما، والتر هورتن فردي نظامي بود که طي جنگ بريتانيا در سال 1940 صدها تن از همکاران خود را از دست داده بود. اين حادثه تا زمان مرگ با هورتن بوده و وي در واقع به منظور انتقام گرفتن از انگليسي ها اقدام به طراحي و ساخت هواپيمايي کرد که در برابر سيستم رادار انگليسيها نامرئي باشد.

مهندسان با بررسي نمونه باقي مانده از هواپيما اعلام کردند 29-2 براي افزايش توانايي کنترل يا مقاومت از هيچ سطح عمودي استفاده نکرده است و تمامي سطوح خارجي اين هواپيما در اوج گرفتن آن نقش دارند. هواپيماي شبيه سازي شده مانند نمونه باقي مانده از چوب و چسب و ميخ و بند ساخته شده و آزمايشهاي راداري بر روي نمونه ساخته شده نشان مي دهد طراحي يکدست اين هواپيما توانايي خاصي را در فرار از مقابل چشم رادارها به 29-2 بخشيده است. به بياني ديگر اينگونه به نظر مي رسد هواپيماي هورتن 29-2 اولين هواپيماي رادار گريز در جهان باشد.

محققان معتقدند در صورتي که اين هواپيما در زماني ديگر در اختيار نازي ها قرار مي گرفت قطعا سرنوشت جنگ جهاني دوم تغيير پيدا مي کرد زيرا اين هواپيما علاوه بر توانايي محدود در پنهان شدن از ديد رادارها از سرعت بسيار بالايي برخوردار بوده و حتي اگر رادارهاي انگليسي موفق به رديابي آن مي شده اند، زمان بسيار کمي براي نشان دادن عکس العمل از خود داشته اند. زماني در حدود 8 يا 19 دقيقه که در اين محدوده زماني ايجاد پوشش دفاعي براي مقابله با اين جنگنده ها امري بسيار سخت به نظر مي رسد.

با اين همه و با وجود کامل بودن طراحي هواپيماي 29-2 نازي ها در سال 1945 با کمبود شديد سوخت و خلبان و مهمتر از آنها زمان مواجه بودند و همين امر فرصت يکه تازي بيشتر بر تاريخ جهان را از آنها گرفت.
منبع: http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=53377

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بنده خیلی زیاد رو انتخاب کردم بنا به دلایل متعدد منجمله توسعه موشکی آمریکا و ساخت جنگنده هایی که الگوی بیشتر اونها از طرح های نازیها بوده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
متخصصان هواپیماهای رادار گریز، هواپیمای فراموش شده هورتن 29-2 را که به نازیها تعلق داشته است بازسازی کردند.
به گزارش خبرگزاری مهر، هواپیمای هورتن 29-2 با ساختاری غریب، بسیار دیرتر از آن ابدع شده بود که بتواند در جنگ جهانی دوم به یاری نازیها بشتابد. هدف مهندسان از بازآفرینی این هواپیما بررسی و تایید رادار گریزی این هواپیما اعلام شده است. مهندسان شرکت نورثتروپ گرومان پس از انجام بازسازی دریافتند که مهندسان نازی تنها چند قدم تا ساخت هواپیمایی که می توانست مسیر جنگ جهانی دوم را تغییر دهد، فاصله داشته اند.

هواپیمای هورتن 29-2 با استفاده از نقشه ها و طرحهای به جامانده از نازیها و تنها نمونه به جا مانده از این نوع هواپیما بازسازی شده است. بالهای سرتاسری این هواپیما بیشتر به هواپیماهای جنگنده B-2 ایالات متحده یا هواپیماهای اپیزودهای جنگهای ستاره ای شباهت دارد. همچنین بر اساس تحقیقات طراحی هواپیما به گونه ای بوده است که بتواند با سرعت 956 کیلومتر بر ساعت حرکت کند.

اولین آزمایش 29-2 قبل از کریسمس سال 1944 صورت گرفته است اما پس از آن زمان نازی ها رو به اتمام گذاشت و فرصت استفاده از این ابداع برای حزب نازی به وجود نیامد. طراح این هواپیما، والتر هورتن فردی نظامی بود که طی جنگ بریتانیا در سال 1940 صدها تن از همکاران خود را از دست داده بود. این حادثه تا زمان مرگ با هورتن بوده و وی در واقع به منظور انتقام گرفتن از انگلیسی ها اقدام به طراحی و ساخت هواپیمایی کرد که در برابر سیستم رادار انگلیسیها نامرئی باشد.

مهندسان با بررسی نمونه باقی مانده از هواپیما اعلام کردند 29-2 برای افزایش توانایی کنترل یا مقاومت از هیچ سطح عمودی استفاده نکرده است و تمامی سطوح خارجی این هواپیما در اوج گرفتن آن نقش دارند. هواپیمای شبیه سازی شده مانند نمونه باقی مانده از چوب و چسب و میخ و بند ساخته شده و آزمایشهای راداری بر روی نمونه ساخته شده نشان می دهد طراحی یکدست این هواپیما توانایی خاصی را در فرار از مقابل چشم رادارها به 29-2 بخشیده است. به بیانی دیگر اینگونه به نظر می رسد هواپیمای هورتن 29-2 اولین هواپیمای رادار گریز در جهان باشد.

محققان معتقدند در صورتی که این هواپیما در زمانی دیگر در اختیار نازی ها قرار می گرفت قطعا سرنوشت جنگ جهانی دوم تغییر پیدا می کرد زیرا این هواپیما علاوه بر توانایی محدود در پنهان شدن از دید رادارها از سرعت بسیار بالایی برخوردار بوده و حتی اگر رادارهای انگلیسی موفق به ردیابی آن می شده اند، زمان بسیار کمی برای نشان دادن عکس العمل از خود داشته اند. زمانی در حدود 8 یا 19 دقیقه که در این محدوده زمانی ایجاد پوشش دفاعی برای مقابله با این جنگنده ها امری بسیار سخت به نظر می رسد.

بر اساس گزارش نشنال جئوگرافیک، با این همه و با وجود کامل بودن طراحی هواپیمای 29-2 نازی ها در سال 1945 با کمبود شدید سوخت و خلبان و مهمتر از آنها زمان مواجه بودند و همین امر فرصت یکه تازی بیشتر بر تاریخ جهان را از آنها گرفت.

منبع : http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=53377
منبع تصاویر: http://channel.nationalgeographic.com از شهرياردوست خوبم در سنترال كلابز

[align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/3942_Hitlers_Stealth_Fighter-01_04700300.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/3942_Hitlers_Stealth_Fighter-02_04700300.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/3942_Hitlers_Stealth_Fighter-04_04700300.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/3942_Hitlers_Stealth_Fighter-05_04700300.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/3942_Hitlers_Stealth_Fighter-09_04700300.jpg[/img][/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حامد جان دستت درد نکنه من هم یک تاپیک ارسال کردم با همین موضوع و یک نظر سنجی هم در موردش ایجاد نمودم احتمالا" تاپیک تو تاپیک شده icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
واقعا زیباست...
اگه هیتلر احمق اشتباه جنگ جهانی رو نمیکرد الان آلمان قدرت اول دنیا بود... icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حامد جان دوست عزيزم دستت درد نكنه
اما يه سوال دارم آيا هنوز چيزي از اسرار علمي حزب نازي مونده كه بر ملا نشده باشه
شايد هم طراحي يو 2 از روي اين هواپيما بوده باشه شما چي ميگي ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دستت درد نكنه جالب بود.

[quote]اما يه سوال دارم آيا هنوز چيزي از اسرار علمي حزب نازي مونده كه بر ملا نشده باشه[/quote]
فكر كنم طرح هاي امروز روسيه و آمريكا همون اسرار برملانشده نازيها باشه!! icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]واقعا زیباست...
اگه هیتلر احمق اشتباه جنگ جهانی رو نمیکرد الان آلمان قدرت اول دنیا بود... icon_cheesygrin[/quote]
اتفاقا فکر جنگ جهانی دوم فکر خوبی بود
در اون شرایط و بخاطر شکست در جنگ جهانی اولی و فشاری که بر آلمان وارد می شد آلمان مجبور به جنگ شد اما اشتباهی که کرد حمله شوروی بود. آلمان تا زمانی که به شوروی حمله نکرده سریعا در حال پیشرفت بود و شاید می تونست به خاک آمریکا هم حمله کنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اصلاح مي كنم اشتباه اونها اين بود كه تو زمستون از طريق سيبري به شوروي حمله كردن و همين سرما عامل شكست اونها شد اگر تو هواي گرم حمله ميكردند الان معلوم نبود وضعيت جهان به چه كونه بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اما اشتباهی که کرد حمله شوروی بود. آلمان تا زمانی که به شوروی حمله نکرده سریعا در حال پیشرفت بود و شاید می تونست به خاک آمریکا هم حمله کنه[/quote]

[quote]اصلاح مي كنم اشتباه اونها اين بود كه تو زمستون از طريق سيبري به شوروي حمله كردن و همين سرما عامل شكست اونها شد اگر تو هواي گرم حمله ميكردند الان معلوم نبود وضعيت جهان به چه كونه بود[/quote]

اتفاقا اون حمله تو همون شرايط لازم بود چون طبق آخرين اطلاعات منتشر شده كه سعيد هم رو سايت قرارشون داده ارتش شوروي در حال تهيه‌ي قوا جهت حمله به نازيها بوده و آلمان در واقع پيشدستي كرده! البته شايد ميشد با پياده كردن يه سياست حقه روس‌ها رو گول زد و جلوي حملشون رو گرفت مثل كاري كه صفوي‌ها در قبال عثماني انجام دادند. ولي هيتلر اين كار رو نكرد!
اما اشتباهات بزرگ هيتلر بود كه باعث بدبختي قواي آلمان شد! اين خودخواه حرف فقط حرف خودش بوده و اصلا به نظرات تاكتيكي ژنرالهاش گوش نميكرده! نمونش دستور عدم عقب نشييني بعد از حمله به استالينگراد! icon_cheesygrin
كلا حيف آلمانيهاي باهوش با اون رهبر احمق!!!! icon_cheesygrin

البته يه چيزي هم هست! دكتر شريعتي ميگه:
خدايا به من كمك كن تا پيش از اينكه درباره‌ي راه رفتن كسي قضاوت كنم اندكي با كفش‌هاي او راه بروم! icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آلمان ناري واقعا پيشرفته بود و بسيار قدرتمند.

اما هيچ كس نمي داند كه دامنه تكنولوژيهاي بدست آمده از آلمانها تا چه حد است.با اينحال مادر تمام ابداعات بعد از جنگ(فتح فضا - بمب اتم- موتور جت و...) دانشمندان آلماني و اسرار آنها بود كه به دست شوروي و آمريكا غارت شد.

مالك جان من فكر مي كنم هواپيماي بي2 رو از روي اين پرنده ساختند و يو 2 بايد الگوي ديگري داشته باشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.