امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

su 30 flunker سوخوی30 ام (Su-30M) یک جنگنده چندمنظوره ی دونفره است که به طور کامل با جنگنده ی لاکهید مارتین F-15E ایالات متحده برابری می کند. مدل MK نوع ویژه ی صادراتی این جنگنده است. سوخوی30 یک مدل توسعه یافته از خانواده ی جنگنده های موفق سوخوی27 (فلانکر) است که توسط دفتر طراحی سوخو در مسکو به انجام رسیده و به وسیله ی شرکت ایرکوت (IRKUT) تولید شده است. در این جنگنده از ادوات آویونیک و سیستم های ناوبری مشابه استفاده شده در سوخوی37 جهت ایجاد برتری هوایی و مانورپذیری بالا استفاده شده است. این جنگنده به موشکهای هوا به زمین بسیار دقیق مجهز شده است که یک مدل از این موشکها بردی برابر 120 کیلومتر دارد! نیروی هوایی هندوستان 40 فروند از این جنگنده را در سال 1996 سفارش داد سپس 10 فروند دیگر را نیز به سال 1998 بر آن افزود. به سال 2006 ، 18 فروند SU-30K به سطح تکنولوژیکی مدل MKI ارتقا داده شدند. اولین 10 فروند نمونه ی آماده شده ی از مدل MKI مجهز به سیستم تغییر بردار رانش (یعنی خروجی متغیر موتورها) و رادار بهبود یافته در سپتامبر 2002 آماده گشتند ولی مرحله نهایی تکامل این جنگنده تا سال 2004 به طول انجامید. صنایع هوای فضای هندوستان (HAL) پس از اطمینان از کیفیت بی نظیر این جنگنده، قراردادی را با روسیه برای تولید (مونتاژ) 140 فروند از این هواپیما تحت نظارت شرکت سوخو در هندوستان بین سالهای 2003 تا 2017 به امضاء رساند. اولین نمونه ی مونتاژ شده در هندوستان در نوامبر 2004 به نیروی هوایی هند تحویل گشت. تعداد 38 فروند SU-30MKK و 24 فروند مدل ناونشین SU-30MK2 که قابلیت تغییر بردار رانش ندارند، هم اکنون در نیروی هوایی چین مشغول خدمت می باشند. در سال 2003 مالزی سفارش 18 فروند SU-30MKM را به روسیه داد که قرار است بین سالهای 2006 تا 2007 تحویل داده شوند. این در حالی است که کشور مالزی پیشتر جنگنده های F/A-18C از ایالات متحده دریافت کرده بود و پس از قیاس، جنگنده ی سوخوی30 را بسیار بالاتر تشخیص داد. کابین خلبان کابین خلبان دو نفره است. سیستم های آویونیک سوخوهای مخصوص نیروی هوایی هند (SU-30MKI) توسط شرکت RPKB ساخته شده اند. (Ramenskoye Design Bureau) به دلیل پایین بودن درجه از گذاشتن عکس معذوریم Image Image Image نمایشگرهای LCD درون کابین ساخت شرکت تالس (Thales) (همان سکستانت فرانسه= Sextant Avionique) هستند که شامل 7 نمایشگر LCD رنگی و یک نمایشگر سربالا (Head Up Display) مدل VEH3000 می باشند. شش نمایشگر 127 در 127 میلی متری و یک نمایشگر 152 در 152 میلی متر است. SU-30MKI همچنین یک مکان یاب جهانی با دقت بسیار بالا ساخت شرکت ساژم (SAGEM) فرانسه و یک مکان یاب لیزری دارد. در کابین عقب نیز، یک صفحه ی نمایش تک رنگ بزرگ جهت هدایت موشکهای هوا به زمین تعبیه شده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وزير دفاع خبر اين خريد 250 فروند هواپيما از روسها را تكذيب كرد و اميدواريم كه واقعا دروغ باشد تا پولهاي اين ملت به جيب اين روسهاي فرصت طلب نرود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]تصویر[/align]

فرمانده نيروي هوايي ارتش ،سرتيپ خلبان دكتر احمد ميقاني در هر بحراني دشمن مقهور ما خواهد شد

در جهان معمولا اختراعات و ابتكارات ابتدا از ارتش شروع مي شود شما الان در آمريكا و اروپا نگاه كنيد مي بينيد آن ابتكارات و اختراعاتي كه به صنعتهاي ديگر كشيده مي شود اول از ارتش آمده است . نيروي هوايي ما هم در زمان جنگ همين گونه بود. يعني ما بسياري از اين ابداعاتي كه در نيروي هوايي داشتيم بعدها به ابعاد ديگر جامعه نفوذ پيدا مي كرد. البته ما در همان زمان هم براي تامين قطعاتمان از نيروهاي علمي دانشگاه كمك مي گرفتيم و اين نبود كه نيروي هوايي در را ببندد و خودش اين كارها را انجام دهد بلكه بسياري از قطعاتمان را به كمك متخصصين دانشگاهي مي ساختيم .

سال گذشته بمناسبت سالگرد شهادت امير سرلشكر خلبان عباس بابايي زماني كه امير معاون طرح و برنامه نهاجا بود خدمتشان رسيديم و امروز بمناسبت 29 فروردين سالروز ارتش جمهوري اسلامي درحالي كه مدتي است به فرماندهي نهاجا منصوب شده است .
همچون سال گذشته گفت وگو در فضايي خاص و ويژه كه بوي سادگي صفا و صميميت مي داد برگزار شد وامير به همه سوالات ماپاسخ گفت الا در مورد خودش . و اين صفت مرا به ياد خصلت هايي انداخت كه فقط در مورد شهدايي چون بابايي اردستاني ستاري و... شنيده و خوانده بودم انداخت .
آنچه در اين گفت وگوي دو ساعته از امير در ذهنم نقش بست و از اتاق فرماندهي نهاجا به تحريريه روزنامه آوردم ياد يارانش بود كه او را با خاطراتشان تنها گذاشتند.
ضمن آرزوي توفيق براي اين امير سرافراز و تيزپرواز عرصه ايثار و شرافت حاصل هم نشيني مان را تقديم حضور مي كنيم . باشد كه در نظرتان مقبول واقع شود.

ضمن تشكر از اينكه محبت فرموديد و در اين گفتگو شركت كرديد و تبريك بمناسبت فرارسيدن 29 فروردين روز ارتش جمهوري اسلامي بعنوان اولين سوال بفرمائيد نقش ارتش و نيروي هوايي در روزهاي جنگ و عمليات هاي دفاع مقدس را چگونه ارزيابي مي فرمائيد ؟
بسم الله الرحمن الرحيم ولاحول ولاقوه الا بالله العلي العظيم . 29 فروردين روز ارتش جمهوري اسلامي ايران را به همه ارتشيان غيورو مردم عزيز تبريك عرض مي كنم و به روان پاك شهداي حق و فضيلت ; شهداي ارتش جمهوري اسلامي ايران درود مي فرستم و اميدوارم كه خداوند به همه ما توفيق دهد تا قدردان خون شهدايمان باشيم .
همانطور كه مستحضر هستيد ما در جنگ تا حدودي غافلگير شده بوديم و نيروهاي زميني سپاه و نيروهاي مردمي ما آمادگي لازم براي جنگ كلاسيك با دشمن را نداشتند و عمده اتكاي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در اوايل جنگ به نيروي هوايي بود و نيروي هوايي بايد اين غافلگيري را جبران مي كرد. نيروي هوايي نيز در ابتداي جنگ از حالت پشتيبان به يك محور دفاع تبديل شده بود و ما مي بينيم كه در روز اول حمله يعني به محض اينكه به پايگاههاي ما حمله شد دو ساعت بعد ما با ده ها فروند هواپيما برروي اهدافمان (روي خاك عراق ) بوديم و در فرداي آن روز با 140 فروند هواپيما كليه مراكز حساس و حياتي عراق همچون نيروي هوايي و پدافند عراق بمباران نموديم و اين روند را ما در دو ماهه اول جنگ داشتيم ; يعني اين 140 فروندي كه در روز اول مهرماه پرواز كردند به صورت مكرر بمباران هاي وسيعي را روي مراكز حساس و حياتي عراق و تجمع نيروهاي عراقي و پل هاي مواصلاتي انجام مي دادند و هم زمان نيز با هواپيماهاي عراقي كه قصد بمباران مواضع ما را داشتند درگير شده و عليه شان عمليات مي كردند. همچنين در بين خلبانان نيروي هوايي جنگ تانك ها مشهور است كه در روزهاي ابتدايي جنگ خلبان هاي ما وقتي از پايگاهها بلند مي شدند مي رفتند به جنگ تانك هاي دشمن كه در آنجا هم ما شهداي زيادي را تقديم انقلاب كرديم .

شما خودتان هم در پرواز معروف 140 فروند حضور داشتيد ؟
نه متاسفانه نبودم ولي در ماموريت هاي بعدي حضور داشتم .

آنچه مسلم است اينكه در ابتداي جنگ ما ارتش منظمي نداشتيم آن هم به خاطر اينكه اميران وابسته ارتش از كشور گريخته بودند و خلا بزرگي در ارتش احساس مي شد با اين مقدمه وضعيت نيروي هوايي در مقابله با دشمن چگونه بود ؟
نيروي هوايي يك نيروي تجهيزات محور است . قبل از انقلاب هم به تجهيزات پيشرفته اي مجهز شده بود. بخصوص اينكه اين تجهيزات را در سالهاي 53 و 54 با فن آوري بالا خريداري كرده بوديم ; مانند هواپيماهاي اف 14 ـ 747 ـ آتش بارهاي ضد هوايي هاك كه در همان سال وارد نيروي هوايي شد و تا زمان انقلاب عملياتي نشده بود. و به همين علت آمريكائي هايي كه ميخواستند از كشور خارج بشوند ميگفتند ما به زودي بر مي گرديم .
انقلاب كه شد. با شروع حيات نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران روابط هم قطع شد و پشتيباني اين تجهيزات هم عملا قطع شد و ما در حصر كامل پشتيباني قرار گرفتيم و به صورت كامل تحريم شديم . اينجا بود كه پرسنل نيروي هوايي كه قبل از پيروزي انقلاب سهم بسزايي در پيروي انقلاب داشتند و انقلاب را از خود مي دانستند و خودشان را فدايي انقلاب مي دانستند آن همت و تلاش خود را در آماده نگه داشتن اين تجهيزات شروع كردند و همانطور كه در جريان هستيد ما قبل از پيروزي انقلاب حق تعمير بسياري از تجهيزات و قطعات را نداشتيم . و اين تجهيزات بايد در آمريكا تعمير مي شد ولي بعد از پيروزي انقلاب حركت جهادي ما شروع شد و يك حالت آمادگي نسبي در نيروي هوايي حاكم گرديد كه مي بينيم در روز اول مهر ماه 140 فرند از جنگنده هاي ما به پرواز درآمدند . و تامدتي نيز پرواز مكرر اين جنگده ها ادامه پيدا كرد كه همين موضوع نشان دهنده آن است كه كار عظيمي در نيروي هوايي بعد از انقلاب شروع شد كه آن هم نشات گرفته از خودباوري بود كه نيروي هوايي از نوزدهم بهمن كسب كرد به طوري كه تجهيزاتي كه تا آن زمان توسط خارجي ها تعمير مي شد و مديريت امور هم به دست آنها بود با همت و تلاش متخصصين داخلي آماده و به كارگيري شد.

به نظر جنابعالي در آن مقطع زماني توانمندي ما نسبت به كشور عراق در چه سطحي بود ؟
البته آن زمان نيروي هوايي ما نسبت به كشورهاي منطقه از تجهيزات پيشرفته تري برخوردار بود . ما اف 14 داشتيم كه هواپيماي بسيار ارزنده اي بود. كلا تجهيزاتي كه ما در ارتش داشتيم با توجه به اينكه ايران يك پايگاهي براي غرب خصوصا آمريكا تبديل شده بود و آنها اين ابزار و تجهيزات پيشرفته را به ما مي دادند تا بتوانند بعنوان يك پايگاهي براي اهداف استعماري خود در منطقه استفاده كنند. مانند جنگ ظفار و بسياري از اين موراد كه در منطقه اتفاق افتاد. به همين علت ما در اوايل جنگ از لحاظ تجهيزاتي نسبت به آنها برتر بوديم و همينكه ما برتري نسبي هوايي را به دست گرفتيم نشان دهنده اين است كه ما توانمندي بيشتري در اين قضيه داشتيم .
آيا واقعا فقط تجهيزات پيشرفته نقطه برتري ما محسوب مي شد
البته كه اين برتري فقط در بعد تجهيزات نبود. ما از لحاظ نيروي انساني هم برتري داشتيم چرا كه ما يك نيروي مكتبي بوديم و رزمندگان ما اهل ايمان بودند و به تكليفشان عمل مي كردند. ولي عراقي ها براي تعيش خود مي جنگيدند. مي توانيم بگوئيم ما هم از بعد تجهيزات و هم از بعد نيروي انساني در موقعيت برتري قرار داشتيم .

با اين مقدمه اي كه شما در مورد تجهيزات فرموديد آيا واقعا نيروي هوايي در طول جنگ با هيچ مشكل و پشتيباني و كمبود تجهيزات مواجه نشد ؟
در طول جنگ ما مشكلاتي داشتيم . ولي تلاش هاي گسترده اي انجام مي شد كه اين مشكلات را از پيش رو برداريم . ما با شروع جنگ يك حركت خودكفايي جدي را شروع كرديم كه اين نيز مورد تاكيد مقام معظم رهبري ـ كه در آن زمان مقام رياست جمهوري را به عهده داشتند ـ بود. و دستور تاسيس جهاد خودكفايي را ايشان صادر كردند. كه حقيقتا در طول جنگ كار بسيار گسترده اي توسط اين جهاد انجام شد. ما بسياري از اين قطعات پر مصرف و گلوگاهي را كه نياز داشتيم در همين جهاد خودكفايي ساختيم . و بخاطر اينكه هواپيماهاي ما در طول روز دهها سورتي پرواز داشتند و نياز به تعمير و نگهداري بود اين كارها هم توسط نيروهاي جهاد خود كفايي انجام مي پذيرفت .
در كنار همه اينها ما هواپيماها را نيز مجهز كرديم . مثلا هواپيمايي بو دكه فقط امكان حمل يك يا دو نوع موشك را داشت كه ما چند نوع موشك ديگر به آن سوار كرديم . به عنوان مثال غير از موشك سازماني كه بر روي اف 14 نصب مي شد حمل چند نوع موشك ديگر را نيز بر روي اين هواپيما امكان پذير نموديم .
يا هواپيماهايي كه تك ماموريتي بودند را تغيير داديم و دو ماموريتي يا حتي چند ماموريتي كرديم .

يعني همه اين ها توسط متخصصين داخلي انجام شد ؟
بله ! چون ما همان زمان وقتي براي خريد سيم خاردار به كشورهاي ديگر مراجعه مي كرديم مي گفتند اين سلاح استراتژيك است ما به شما نمي دهيم چه برسد كه بخواهند قطعه اي به ما واگذار نمايند. يا نفري را به ما بدهند كه اين كارها را براي ما انجام دهد.
لذا اتكاي ما به خودمان بود و به نيروهاي متعهد متخصص و پرتلاش فني كه اين تجهيزات پيشرفته را با فن آوري بالا تعمير مي نمودند و قطعاتش را تامين مي كردند. به عبارتي نيروي فني و متخصص ما در كنار خلبانان شجاع و رزمندگان و پرسنل عملياتي سلحشور كه در مقابل دشمن دفاع مي كردند با حركت جهادي شان همه اين عزيزان را پشتيباني مي كردند.

شما در اين روندي كه آغاز نموديد آيا فقط از نيروهاي فني خودتان استفاده مي كرديد يا از متخصصين دانشگاهي هم كمك مي گرفتيد ؟
در جهان معمولا اختراعات و ابتكارات ابتدا از ارتش شروع مي شود شما الان در آمريكا و اروپا نگاه كنيد مي بينيد آن ابتكارات و اختراعاتي كه به صنعتهاي ديگر كشيده مي شود اول از ارتش آمده است . نيروي هوايي ما هم در زمان جنگ همين گونه بود. يعني ما بسياري از اين ابداعاتي كه در نيروي هوايي داشتيم بعدها به ابعاد ديگر جامعه نفوذ پيدا مي كرد. البته ما در همان زمان هم براي تامين قطعاتمان از نيروهاي علمي دانشگاه كمك مي گرفتيم و اين نبود كه نيروي هوايي در را ببندد و خودش اين كارها را انجام دهد بلكه بسياري از قطعاتمان را به كمك متخصصين دانشگاهي مي ساختيم .
بعنوان مثال يك قطعه اي از اف 14 بو دكه ما آن را برديم مشهد گفتند نمي توانيم بسازيم برديم تبريز و چند جاي ديگر كه آنها گفتند مي توانيم ولي نتواستند لذا برديم در اصفهان كه در آنجا نيروهاي متفكر دانشگاهي با كمك پرسنل نيروي هوايي توانستند اين قطعه را بسازند.

احساس مي كنم در كنار اين صحبت هايي كه بيانگر قطره اي از خدمات نيروي هوايي در دوران دفاع مقدس بود خوب است شما از لحاظ علمي نيز نقش نيروي هوايي در جنگ را بيان بفرماييد تا نقش نيروي هوايي ما در دوران هشت سال دفاع مقدس ملموس تر گردد؟
در بعد جنگي نيروي هوايي وظايف متعددي را در زمان جنگ به عهده دارد.كه خدمتتان عرض ميكنم .
قبل از شروع جنگ يكي از وظايف نيروي هوايي اين است كه هدف گذاري كند.يعني هدف هايي كه بايد در زمان جنگ بمباران شود را شناسايي نمايد.
در زمان بحران هم معمولا از منطقه عمليات عكسبرداري وفيلمبرداري مي شود. تا آرايش دشمن و همچنين چگونگي منطقه عمليات مشخص گردد كه اين مرحله در طول جنگ ادامه دارد. تا نيروهاي خودي بتوانند از اين فيلم ها و عكس ها براي طراحي عمليات استفاده كنند.
وظيفه بعدي نيروي هوايي سوخت رساني است . در حين عمليات ما نياز به هواپيماي سوخت رسان داريم . شما اگر در بسياري از عمليات هاي نيروي هوايي در طول هشت سال دفاع مقدس نگاه كنيد مي بينيد هواپيماهاي سوخت گير يا همان هواپيماي تانكر و مادر بر روي آسمان به هواپيماهاي عملياتي سوخت رساني مي كردند بعنوان مثال در يكي ازعمليات ها من دوروز پشت سرهم 9 25 دقيقه پرواز كردم . خب يعني در طول اين مدت ما 7 الي 8 بار سوخت گيري كرديم . لذا اينجاست كه نقش عمده هواپيماهاي سوخت رسان در پشتيباني عمليات ها مشخص مي گردد.
يا در حمله به پايگاه اچ ـ 3 همين سوخت رسان ها بودندكه با هواپيماهاي شكاري همراه شدند تا آنها با مشكلات سوخت مواجه نشوند.
يا در بعد ترابري هوايي تاكتيكي نيز نيروي هوايي نقش بسيار ارزنده اي دارد. شما مي بينيد در طول جنگ در منطقه عملياتي نياز به پشتيباني تجهيزاتي مانند مهمات يا پياده كردن نفر يا رساندن آذوقه به نيروهاي عملياتي است كه اين نيازها توسط ترابري هوايي انجام مي شود.
در طول جنگ هواپيماهاي ترابري سنگين ما مانند 747 روزي هزاران نفر را از مناطق مختلف به خوزستان مي رساندند يا در تخليه مجروحين روزي صدها نفر از مناطق عملياتي به پشت جبهه و مراكز استانها منتقل مي شدند.

شما يكي از ماموريت هاي نيروي هوايي در زمان صلح را هدف گذاري برشمرديد . ما در اين 20 ماهي كه بعد از انقلاب تاآغاز جنگ داشتيم آيا ارتش ونيروي هوايي ما فرصت اين را داشت تا به اين ماموريت مهم جامه عمل بپوشاند ؟
در مورد هدف گذاري بايد عرض كنم اين ماموريت توسط همه كشورها انجام مي شود. و اين طبيعي است .
معمولا كشورهايي كه كشوري را بعنوان تهديد براي خودشان مي بينند بخصوص نيروي هوايي آن كشور نقاط مهم وحساس كشور مقابل را شناسايي و مشخص مي كنند و همه اين ها را در اطاق جنگ آماده مي كنند براي روز مبادا كه اگر بحران و يا حمله اي صورت گفت بتوانند از اين ها استفاده نمايند.
در مورد ما هم بايد عرض كنم عراق يك كشوري بودكه قبل از انقلاب هم با ما مشكل داشت و حتي چندين بار هم تا آستانه جنگ پيش رفت لذا طبيعي بود اين هدف گذاري ها انجام شده باشد.

شما در صحبت هايتان به يك نكته اشاره كرديدكه يك بار در طول دوروز حدود 9 ساعت و 25 دقيقه پرواز كرديد آنچه مسلم است اينكه پرواز آن هم با هواپيماهاي جنگنده محدويت هاي زماني دارد و اين مقدار پرواز از لحاظ علمي بسيار خطرناك محسوب مي شود بفرمائيد چه چيزي سبب مي شد كه خلبان هايي مثل شما درطول جنگ دست به چنين كارهايي بزنند ؟
معمولا عمليات هايي كه انجام مي شد در بسياري از آنها بخصوص در عمليات هاي رهگير پروازهاي طولاني مدت وجودداشت . كه يك سورتي پرواز 3 الي 6 ساعت طول مي كشيد يا در بعضي مواقع همانطور كه عرض كردم 9 ساعت و 25 دقيقه طول كشيد كه آن هم به خاطر حساسيت منطقه بودكه نياز مي شد بخاطر پوشش هوايي منطقه وحفاظت از آن منطقه عمليات هواپيماهاي رهگير در آنجا بمانند.

فكر مي كنم اين هم نوعي ايثار محسوب مي شود چون در اين موارد خود خلبان هم در فشار شديدي قرار مي گيرد ؟
يقينا همينطور است . ولي آن موقع ماجوان بوديم و از لحاظ آمادگي جسمي هم ورزيده بوديم و وزش هم مي كرديم لذا براي ما زياد مشكل نبود.

اگرممكن است براي اطلاع خوانندگان روزنامه كمي در مورد اصطلاح رهگيري توضيح بفرمائيد ؟
ماموريت نيروي هوايي حفاظت از قلمرو هوايي كشور است تا هواپيماهاي دشمن وارد اين فضا نشوند. ما در زمان جنگ داشتيم كه هواپيماهايي به قصد بمباران وارد آسمان كشور ما مي شد و رادارهاي ما بعنوان هشدار و اخطار اوليه وچشم نيروهاي مسلح عمل مي كردند و هواپيماهاي دشمن را گرفته و وضعيت را به مراكز فرماندهي و كنترل اعلام مي كردند.
ما به اين مراكز مي گوئيم مركز عمليات پدافند منطقه اي كه در قسمت هاي مختلف كشورمان مستقر هستند و در چنين مواقعي توسط اينها به خلبان هايي كه آماده هستند وضعيت بوسيله آژير اطلاع داده مي شود و خلبان هاي ما بلند مي شوند و مي روند به سمت هدف اين رفتن به سمت دشمن كه توسط خود نفرات رادار انجام مي شود را مي گويند رهگيري كه به اصطلاح مي گويند ره دشمن را مي گيرند تا به دشمن برسند و هواپيما را قفل نمايند كه در اين صورت يا دشمن قبل از اين عمليات فرار مي كند يا مقاومت مي كند كه در اين صورت هواپيماي خودي با دشمن درگير مي شود و دشمن را منهدم مي كند.

اصطلاح سورتي پرواز همان دفعات پرواز است ؟
بله ! زمان بلند شدن هواپيما تا نشستن آن را يك سورتي پرواز مي گويند.

شما در دوران دفاع مقدس چند سورتي پرواز داشتيد ؟
اگر از خودمان نگوئيم بهتر است .

شما به عنوان خلباني كه قبل از انقلاب هم در نيروي هوايي حضور داشتيد و امروز نيز به عنوان شخص اول اين نيرو مطرح هستيد تفاوت هاي نيروي هوايي قبل از انقلاب را با نيروي هوايي امروز چگونه ارزيابي مي كنيد ؟
نيروي هوايي قبل و بعد از انقلاب در ابعاد مختلف بسيار متفاوت است . و از بعد رهبري و فرماندهي تفاوت دارد تا بعد آموزش و تجهيزات و همه اين تفاوت ها زيربنايي است .
مثلا در بعد رهبري مي بينيم فرمانده نيروهاي مسلح در آن زمان دست نشانده مستكبرين بود. و همچنين در رده هاي مختلف كشور. ولي بعد از انقلاب رهبر نيروهاي مسلح يك مرجع تقليد و نائب امام زمان (عج ) است و اين تبعيت از فرماندهي يك نمادي از باورهاي مكتبي ما است كه اين اعتماد در فرماندهي در توان رزمي بسيار تاثيرگذار است . در بعد آموزش مي بينيم در آن زمان از پرسنل فني ما تا خلبان ها به خارج از كشور اعزام مي شدند و در آنجا دوره مي ديدند و اين در حالي بود كه ما توان آموزش را در داخل داشتيم . ولي آنها در پي تضعيف فرهنگ اسلامي و تقويت فرهنگ غربي در اين پرسنل بودند كه آنها را براي آموزش به خارج از كشور مي فرستادند. ولي بعد از انقلاب مي بينيم دانشكده خلباني آغاز بكار مي كند و تا به حال صدها خلبان تحويل نيروي هوايي داده تا جائيكه استخوان بندي نيروهاي پروازي از خلبانهاي بعد از انقلاب هستند و همچنين نيروهاي فني و پدافندي نيز آموزش ديده داخل كشور هستند.
در بعد تجهيزات همانطور كه عرض كردم قبل از انقلاب ما كل تجهيزاتمان را از خارج مي آورديم . يعني نيروي هوايي ما يك نيروي مصرف كننده و وابسته بود. ولي بعد از پيروزي انقلاب مي بينيم در كليه ابعاد در داخل خودكفا هستيم . مانند تامين قطعات بطوري كه چند ماه پيش اعلام كرديم كسي حق خريد هيچ قطعه اي از خارج ندارد و تمام قطعات جنگ افزارها و تجهيزات ما بايد در داخل ساخته شود.

يعني توانش وجود دارد ؟
بله ! ما توانش را داريم و روي اين موضوع برنامه ريزي كرديم . بعنوان نمونه چند سال پيش به يك قطعه الكترونيكي مهم نياز پيدا كرده بوديم . ابتدا از كل منابع داخلي خواستيم اين قطعه را بسازند منابع داخلي گفتند ما توانش را نداريم . سراغ منبع خارجي رفتيم كه آنها هم چون مي دانستند اين قطعه متعلق به اف 14 است گفتند توانش را نداريم . تا اينكه يكي از منابع داخلي اعلام كرد كه من به كمك پرسنل نيروي هوايي مي توانم تحقيقات را شروع كنم تا شايد به نتيجه اي برسيم . كه اين تحقيقات با كمك نيروي هوايي شروع شد و بعد از يكسال به نتيجه رسيدند و توليد انبوه آن هم آغاز شد. در اين ميان به محض اينكه به توليد انبوه رسيد آن منبع خارجي اعلام كرد من مي توانم اين قطعه را تامين كنم . اين اوج فن آوري ما بود. الان هم كل قطعات را مي توانيم در داخل توليد كنيم و برنامه ما هم همين است كه همه قطعات را در داخل توليد كنيم .

اخيرا هم كه اعلام كرديد هواپيما ساختيد ؟
بله . اين يك بعد قضيه بود كه در مورد قطعه عرض كردم . اما بعد ديگر اين است كه ما هواپيماهاي مختلفي ساختيم . مانند هواپيماي ملخ دار هواپيماي جت آموزشي هواپيماي شكاري دو سكانه و يك سكانه كه در حال حاضر به توليد انبوه هم رسيده است كه مردم عزيز ما در رزمايش ذوالفقار شاهد پرواز اينها بودند.
قبل از پيروزي انقلاب از پرسنل فتي ما تا خلبان ها براي آموزش به خارج از كشور اعزام مي شدند و اين در حالي بود كه ما توان آموزش را در داخل داشتيم ولي آنها از اين طريق درپي تضعيف فرهنگ اسلامي و تقويت فرهنگ غربي در پرسنل نيروي هوايي بودند
نيروي هوايي قبل از انقلاب يك نيروي كاملا مصرف كننده و وابسته بود ولي پس از انقلاب مي بينيم در كليه ابعاد ما در داخل خودكفا هستيم مانند تامين قطعات بطوري كه چند ماه پيش ما اعلام كرديم كسي حق خريد هيچ قطعه اي از خارج ندارد

مسئله اي كه اينجا به ذهن من مي آيد هواپيماهايي است كه قبل از انقلاب خريداري شده و در زمان جنگ هم به صورت فشرده از آنها استفاده گرديد از آنجائيكه امروز صنايع نظامي به سرعت در حال پيشرفت است چه فكري براي اين هواپيماها كرديد ؟
اين هواپيمايي كه مربوط به سي سال پيش است را ما به فن آوري روز مجهز كرديم . يعني اين هواپيماي 30 سال پيش نيست . بلكه ابيونيك رادار و موشك آن را تغيير داديم و به تجهيزات روز مجهز كرديم كه مي توانيم بگوئيم قابل رقابت با سطح فعلي اروپا است . بعنوان نمونه برد اف 14 را به هزار مايل رسانديم . يا در رابطه با رادارهايمان هم همينطور. ما امروز با فن آوري روز پدافند هوايي و رادارهاي آتشبار ساختيم و همچنين موشك آن را در داخل مي سازيم . و قسمت هايي هم كه نياز به ارتقا داشته است را به فن آوري روز تبديل كرديم و در حال توليد انبوه آنها هستيم .

پس امروز اگر مسئله اي پيش بيايد از همه اين هواپيماها و تجهيزات مي توانيد استفاده كنيد ؟
بله ما چه در بعد كمي و چه در بعد كيفي در درجه مطلوب هستيم و آمادگي كامل داريم .

در نتيجه ما بايد ميدان آمادگي نيروي هوايي را در سطح بالايي ارزيابي كنيم ! ؟

همينطور است . ما از لحاظ آمادگي در سطح مطلوبي هستيم و در اين 30 سال گذشته بهترين آمادگي را در حال حاضر داريم .

يعني هر اتفاقي بيفتد شما آماده هستيد ؟
بله . ما صد در صد آماده هستيم و مطمئنيم كه اگر بحران و يا حادثه اي اتفاق بيفتد ما با اقتدار مي توانيم توانمندي هاي دشمن را به زير بكشيم .

با اين وضعيتي كه الان كشور ما در منطقه دارد ارزيابي شما چيست ؟
كشورهاي منطقه كه برادر ما هستند و تهديدي براي ما به حساب نمي آيند. و از لحاظ توان رزمي هم ما موقعيت مطلوب تري نسبت به همسايگانمان داريم . منتهي در مورد تهديد نامتقارن بايد بگويم ما توانمنديهاي بسيار بالايي داريم كه اگر تهديد نامتقارني هم اتفاق بيفتد ما توان مقابله جدي و با اقتدار را خواهيم داشت .

يعني در حقيقت شما در زمينه جنگ نامتقارن هم كار كرديد ؟
بسيار زياد. امروز بطور كلي داكترين ما داكترين دفاعي است .

خودتان درزمان جنگ با چه هواپيمايي پرواز مي كرديد ؟
من ابتدا در دزفول بودم و با اف 5 پرواز مي كردم و در سال 64 به اصفهان منتقل شدم و از آن به بعد با اف 14 پرواز مي كنم .

از جالب ترين و زيباترين پرواز عملياتي كه در دوران دفاع مقدس داشتيد براي ما بگوييد؟
قرار شد از ما نپرسيد. ولي پرواز كلا زيبا است . و پروازهاي عملياتي زيباتر بطوريكه حلاوت بيشتري دارد.

حالا كه از خودتان نمي گوييد. خوب است از يكي از ياران شهيدتان بگوئيد آنچه در ذهن من نقش بسته شما علاقه خاصي به شهيد بزرگوار اردستاني داشتيد ؟
شهداي نيروي هوايي حقيقتا نماد غيرت و سلحشوري هستند شهداي بزرگواري چون شهيد بابايي ستاري شهيد اردستاني شهيد فكوري شهيد دوران شهيد خضرايي كه در سطح ملي هم مطرح هستند و منشا خدمات ارزنده و گسترده اي بودند و زندگي شان را وقف 8 سال دفاع مقدس كردند و در نهايت مزد خودشان را گرفتند و به لقا الهي رسيدند.
يكي از اين شهداي بزرگوار شهيد اردستاني بود كه حقيقتا يك انسان سلحشور و نترس بود. حقيقتا نمي ترسيد و چون مولايش علي كه ارادت خاصي نيز به ايشان داشت با اقتدار بود. در مسائل عرفاني هم بسيار قوي بود.
ايشان نماز جماعتش ترك نمي شد. و همه كارهايش را با نماز جماعت برنامه ريزي مي كرد از لحاظ شجاعت هم در جنگ يك انسان بي نظير بود. وارد هر پايگاهي مي شد يك روحيه شجاعتي به خلبان ها و پرسنل آن پايگاه مي داد.
ايشان ماموريت هاي زيادي رفت . آنچه به ذهنم مي آيد ايشان فقط در يك عمليات والفجر هشت حدود 70 ـ 80 ماموريت برون مرزي انجام داد . يعني روزي 4 الي 5 ماموريت برون مرزي انجام مي داد . مي آمد سوار هواپيما مي شد عمليات را انجام مي داد برمي گشت و منتظر مي ماند تا هواپيما مسلح بشود و دوباره براي عمليات برود.
ايشان خلبان بسيار باهوش و شجاعي بود. قبل از انقلاب يك رزمايش و مسابقه تيراندازي در پيمان سنتو برگزار شد كه بين آمريكا تركيه پاكستان و ايران در پاكستان انجام گرديد ايشان در آنجا در زدن راكت و بمب قهرمان قهرمانان شد.
در زمان جنگ هم ايشان ماموريت هايي را كه به عهده مي گرفت ماموريت هايي بود كه به اصطلاح خلبان ها كيل داشت . يعني ماموريت هاي بسيار خطرناك كه ممكن است بعضيها براي انجام آن نگران باشند ولي ايشان با شجاعت انتخاب مي كرد و با موفقيت آن را انجام مي داد.
ايشان در يكي از اين ماموريت ها كه با شهيد ديگري نيز همراه بود. آن شهيد بزرگوار تعريف مي كرد قرار بود در اين ماموريت يكي از پل هاي مواصلاتي دشمن را بمباران كنيم . وقتي به هدف رسيديم ايشان اوج گرفت شيرجه زد و آمد روي هدف و چنان دقيق بمب را روي پل رها كرد كه دقيقا " به وسط پل اصابت كرد بطوري كه پل از دو طرف به يك اندازه از هم جدا و منهدم شد. يعني اينقدر دقيق هدف را نشانه مي گرفت .

از اينكه محبت فرموديد و در اين گفت گو شركت كرديد بسيار متشكريم . اگر در پايان نكته اي خاص داريد ما سراپا گوشيم ؟
من از جنابعالي و همه همكاران شما كه زحمت مي كشيد و تلاش مي كنيد و خدمات نيروهاي مسلح را ارائه مي دهيد تشكر مي كنم .
كشورهاي همسايه ما تهديدي براي ما محسوب نمي شوند و از لحاظ توان رزمي هم ما موقعيت مطلوب تري نسبت به آنها داريم . منتهي در مورد تهديد نامتقارن بايد بگويم ما توانمنديهاي بسيار بالايي داريم و صد درصد آماده هستيم و مطمئنيم اگر بحراني و يا حادثه اي اتفاق بيفتد ما با اقتدار مي توانيم دشمن را به زير بكشيم
شهيد اردستاني خلبان بسيار باهوش و شجاعي بود. و هميشه ماموريت هايي را به عهده مي گرفت كه به اصطلاح خلبانها كيل داشت


گفت وگو از : حسين زكريائي عزيزي
منبع:روزنامه جمهوری اسلامی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نیروی هوایی ایران پس از جنگ تحمیلی خیلی علاقه مند به خودکفایی داشت و قدم هایی در این راستا نیز برداشت !

در حال حاضر ایران قدمهای بزرگی را برداشته است مانند ساخت هواپیماهای آذرخش , صاعقه و هلیکوپترهای شباویز 75 , شاهد 278 , شاهد 274 , تیزتک که همان AH-1S هست و اینگونه که از تصاویر و فیلم ها به دست آمده نشان می دهد قابلیت ساخت آن را داریم !

برای اطلاعات بیشتر در زمینه ساخت بالگرد

و در زمینه های بمب و موشک نیز پیشرفت های قابل توجهی داشته ایم مانند بمب قاصد , زوبین , قدر یا موشک های هوا به زمین سری ستار 1 , 2 , 3 و یا موشک هوا به هوا فاطر (حرف حدیث در موردش زیاد هست) و ....

همانطور که گفتم ایران علاقه زیادی به خودکفائی دارد اما مسلما با جنگنده های مانند آذرخش , صاعقه نمی توان در مقابل هواپیماهای پیشرفته ای همچون F-15I , F-16I مقابله کرد به همین دلیل بهتر است به فکر خرید هم باشیم البته به شرطی که بتوانیم تکنولژی آن را به کشور بیاوریم مانند هند که SU-30MKI را در کشورش تولید می کند یا چین که SU-27 را با نام J-11 تولید می کند ! که البته از روس ها این کار بعید است.

به هر حال نظر شخصی من این است با این گام هایی که در زمینه خودکفایی برداشته ایم آینده روشن تری در انتظار نیروی هوایی هست !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب منم نظرم رو بگم. آینده نیروی هوایی را چطور میبینم؟ در کوتاه مدت چیزی زیاد دیده نمیشه بجز طی مراحل پیشرفت! در میان مدت تبدیل شدن به بزرگترین قدرت هوایی منطقه، در بلندمدت هم تبدیل به بزرگترین نیروی هوایی جهان ببین کی گفتم منتظر باشید. :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
Dear Friends Most countries use fighter engines to develop Bussiness Jets. Doing this they save a lot on fighter cost. because they sell the business jets and make money and use this money to finance their airforce.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چند روز پيش با يكي از خلبانان جان بر كف F14 گفتگوي دوستانه اي انجام دادم به مرور زمان بعضي از اطلاعات ان گفتگو را برايتان نقل خواهم كرد فقط جهت ( بقولي ) دست گرمي اين كه موضوع تامين قطعه براي موتور و رادار f14 كاملا حل شده است ولي بدليل عدم توانايي توليد يا خريد سلاح اصلي اين پرنده ( فونيكس ) و بالا بودن هزينه پرواز فعلا تصميم بر عدم پرواز پرنده مذكور مي باشد مگر در مواقع خاص . :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یکی از دوستان در حدود 1 سال پیش به من خبری جالب داد : ایران با قراردای با چین تمامی f5 های خودشو ارتقا داده به طوری که تمامی سیستم های راداری و جنگ افزاری اونها به f16 ارتقا داده شده آیا شما همچین خبری روو شنیدید ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در مورد اين قرارداد چيزي نشنيدم ولي مي دونم كه در حال حاضر F5 ها عملياتي ترين پرنده نيروي هوايي هستند و بعد از اورهال در حد F16 ولي در بلوك C شده اند . :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان لطفا دلیل انتخاب خود را هر چند کوتاه بیان کنید. با تشکر :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من فانتوم را انتخاب میکنم چون با توجه به کمبود تامکت و فینیکس هم رهگیر خوبی بود و هم نقش عملیات نفوذی در داخل خاک عراق را به خوبی اجرا کرد مثل عملیاتهای سلطان و اچ3 و...
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با توجه به كمبود قطعات و گاني هزينه در زمان جنگ ميشه گفت حدود 70 درصد بار جنگ را فانتومها تحمل مي كردند . :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تمام جنگنده های نیروی هوایی در طول جنگ جدای مشکلات فنی و قطعات یدکی عملکرد بسیار موفقی داشتند و نمیتوان یکی از سه تایپ جنگنده را موفقترین انتخاب کرد. فانتوم ضربات زیادی بر پیکره سیاسی و نظامی عراق وارد ساخت و این پیروزیها با پوشش هوایی تامکتها بدست آمد. تایگرهای نیروی هوایی نقش غیرقابل انکاری در ضربات ضربتی و مهلک بویژه بر نیروهای زمینی عراق داشتند که چندین عملیات بزرگ هم با عملکرد مناسب خلبانان تایگر تبدیل به پیروزی شد. در کل تمام جنگنده ها خوب بودند اما دقیقتر بنگریم به نظر من علیرغم کمبود قطعات تامکتها فشار بیشتری در جنگ متحمل شدند. زمانی که خلبانان تامکت 12 ساعت بر فراز خلیج فارس پرواز میکردند بدون توجه به خستگی و فقط بخاطر دفاع از منافع ملی یعنی کشتی های نفت کش. به نظر من تامکت نقش برتری نسبت به فانتوم و تایگر داشت.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.