امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

ممنون از راهنماييت٠حالا كليد رو پيدا كردم٠كمك بزرگي كردي٠ icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مسکو، 14 اسفند، خبرگزاری «نووستی»/اعلامیه های متخاصمانه مقامات واشنگتن در باره امکان حملات هوایی به مراکز هسته ای و دیگر اهداف نظامی در خاک ایران، تهران را مجبور ساخته که به سرعت به استحکام دفاع ضد هوایی خود مشغول شود. FinTimes.ru اطلاع داد که اسراییل نیز در این میان با اشاره به اینکه هر زمان ممکن است به مراکز هسته ای ایران حمله کند، معرکه را داغتر ساخته است.

ایران برای تقویت دفاع ضد هوایی خود در حاشیه تنش های روز افزون در منطقه و مقابله با غرب در خصوص برنامه هسته ای خود، به روسیه و چین بعنوان صادر کنندگان هواپیمای نظامی جهت تعویض جنگنده های قدیمی آمریکایی خود نگاه می کند.

هم مسکو و هم پکن از تفسیراخبار رسانه های گروهی در مورد اینکه ایران برای عقد قرار داد خرید جنگنده های "سوخو-30" و جنگنده چینی " J-10" تلاش دارد، خودداری می ورزند. اما تحلیلگران اشاره می کنند که تهران به برنامه ملی مدرنیزه کردن نیروی هوایی خود مشغول شده است. براساس گزارشات تایید نشده ایران مذاکرات را در مورد خرید 250 فروند "سوخوی-30"، و 40 فروند " J-10" انجام داده است. در صورت امضا، این قرارداد بزرگترین معامله صادراتی "سوخوی-30" خواهد بود.

اساس نیروی هوایی ایران را هواپیماهای قدیمی تشکیل می دهند. در حالت کنونی آنها نمی توانند در مقابل نیروهای هوایی مدرن ایستادگی کنند. "سوخوی-30" شکاری- بمب افکنی است که می تواند عملا تمامی وظایف محوله در چارچوب هر گونه مناقشه نظامی را حل کند. به غیر از این هواپیمای مذکور به طور گسترده ای صادر شده و در بازار جهانی شهرت مثبتی کسب کرده است. صدها نمونه از این جنگنده در اختیار نیروی هوایی هند، مالزی، الجزایر، چین، ونزوئلا، اندونزی و ویتنام قرار دارد.

بخش اعظم هواپیماهای نیروی هوایی ایران از F-14 ، F-4 "فانتوم" و F-5s تشکیل شده است. این هواپیماها هنوز هم در شرایطی هستند که دفاع ضد هوایی تقریبا متناسبی را تامین کنند و در حالت تئوری می توانند به پایگاه های نظامی اصلی آمریکا در عراق نیز برسند در حالیکه آنها در شرایط دستیابی به اهداف در خاک اسراییل نیستند. اما در صورت تحویل جنگنده های روسی و چینی، ایران به برتری در حریم هوایی منطقه دست خواهد یافت.

J-10
تصویر
SU-30
تصویر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حالا اومديم و فردا تمامي اين جنگنده ها به ايران تحويل داده شدند خلبانانش چي ؟؟؟ متخصصيني كه بايد اين جنگنده ها رو بعد از هر پرواز سرويس كنند چي ؟؟! تكليف چيه ؟؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تا الان سوخو 24 ها و 25 ها و ميگ 29 ها و ... چطور سرويس ميشدن . مطمنا در صورت خريد به فكر اينا هم هستن .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام رو جي-10 چين خيلي حساب باز نكنيد چون چيني ها خيلي فرومايه تشريف دارن و به هيچ قول و قرارشون پايبند نيستند! اما رو سوخوي-30 ميشه حساب باز كرد ! با اينكه روس ها هم مثل چيني ها آدم فروشند اما باز از چيني ها قابل اعتماد ترند ! :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جهت اطلاع دوستان عزيز اگر تحريمها 6 يا 7 سال ديگر هم ادامه پيدا كند با توجه به اينكه روسها هم بدون اجازه آمريكا فقط مي توانند از ايران پول گرفته و نيروگاه اتمي بوشهر را طول بدهند يا با گرفتن مبالغ گزاف در پروژه هاي توليد رادار و هواپيما شركت كرده و در لحظه آخر كار را رها و عقيم بگذارند و بروند ما چيزي به اسم نيروي هوايي نخواهيم داشت.مگر اينكه راه بيفتيم در كشور هاي آسياي ميانه و با قيمت 50 الي 60 ميليون دلار ميگ 23 و 29 سي سال كار كرده بخريم تا بي كار نباشيم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من در نظر خودم اول به حرف فرستنده ی تاپیک میپردازم.اول این که ما 100 فروند اف 5 نداریم که اونارو صاعقه و اذرخش :lol: کنیم.همچنین روسیه فروش 100 فروند جنگنده ی پیشرفته را در طی 10 سال اینده در دست بررسی دارد!!!شفق دو و سه هم رویایی بیش نیست .اخه کشوری مثل روسیه با صابقه ی یک قرن طراحی و ساخت هواپیما و ژاپن با بیش از نیم قرن حضور در صنعت هواپیما سازی و دیگر از فرانسه و سوئد و انگلیس و ... بگذریم هنوز نتونستن یک جنگنده ی نسل پنجمی رو به تولید انبوه برسونن اونوقت ما با خریداری طرح شکست خورده ویتیاز 2000 (ساده شده ی جنگنده ی 2 موتوره ی بسیار پیشرفته ی میگ ای 2000 برای مهار هزینه های سرسام اور) هیچوقت توان تولید ان مگر نمونه های اموزشی و یا جنگی با قابلیتهای ضعیف(در حد اف 5)را نخواهیم داشت مگر تا حد اقل بیست سال دیگر.در حال حاضر جنگنده های ذکر شده مثل ُsu30mkتوان مقابله با اف 18 ها را دارند اما با ورود بیشتر رپتورها و اف 35 ها تاب مقاومتشان بسیار کمتر خواهد شد.همچنین روزی که ما بتوانیم از امریکا جنگنده خریداری کنیم دیگر خرید جنگنده برای مقابله با دشمن قدیمی معنی ندارد و چیزهای خیلی ضروریتری از خریدهای نظامی وجود دارد (مثل کاهش فقر و گرسنگی) .البته نمیتوان منکر تلاشهای مهندسین و م تخصصین داخلی شد اما باید از بزرگنمایی و بلند پروازی برای ظاهر سازی پرهیز نمود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من در نظر خودم اول به حرف فرستنده ی تاپیک میپردازم.اول این که ما 100 فروند اف 5 نداریم که اونارو صاعقه و اذرخش :lol: کنیم.همچنین روسیه فروش 100 فروند جنگنده ی پیشرفته را در طی 10 سال اینده در دست بررسی دارد!!!شفق دو و سه هم رویایی بیش نیست .اخه کشوری مثل روسیه با صابقه ی یک قرن طراحی و ساخت هواپیما و ژاپن با بیش از نیم قرن حضور در صنعت هواپیما سازی و دیگر از فرانسه و سوئد و انگلیس و ... بگذریم هنوز نتونستن یک جنگنده ی نسل پنجمی رو به تولید انبوه برسونن اونوقت ما با خریداری طرح شکست خورده ویتیاز 2000 (ساده شده ی جنگنده ی 2 موتوره ی بسیار پیشرفته ی میگ ای 2000 برای مهار هزینه های سرسام اور) هیچوقت توان تولید ان مگر نمونه های اموزشی و یا جنگی با قابلیتهای ضعیف(در حد اف 5)را نخواهیم داشت مگر تا حد اقل بیست سال دیگر.در حال حاضر جنگنده های ذکر شده مثل ُsu30mkتوان مقابله با اف 18 ها را دارند اما با ورود بیشتر رپتورها و اف 35 ها تاب مقاومتشان بسیار کمتر خواهد شد.همچنین روزی که ما بتوانیم از امریکا جنگنده خریداری کنیم دیگر خرید جنگنده برای مقابله با دشمن قدیمی معنی ندارد و چیزهای خیلی ضروریتری از خریدهای نظامی وجود دارد (مثل کاهش فقر و گرسنگی) .البته نمیتوان منکر تلاشهای مهندسین و م تخصصین داخلی شد اما باید از بزرگنمایی و بلند پروازی برای ظاهر سازی پرهیز نمود.


بدون مدرک سخن نگویید. برای چندین ادعای عجیب الغریبی که داشتید تنها یک مدرک ارائه دهید؟
(مدارک درباره مطالب مخالف گفته های شما در سایت فراوان است جستجو کنید.)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من در نظر خودم اول به حرف فرستنده ی تاپیک میپردازم.اول این که ما 100 فروند اف 5 نداریم که اونارو صاعقه و اذرخش :lol: کنیم.همچنین روسیه فروش 100 فروند جنگنده ی پیشرفته را در طی 10 سال اینده در دست بررسی دارد!!!شفق دو و سه هم رویایی بیش نیست .اخه کشوری مثل روسیه با صابقه ی یک قرن طراحی و ساخت هواپیما و ژاپن با بیش از نیم قرن حضور در صنعت هواپیما سازی و دیگر از فرانسه و سوئد و انگلیس و ... بگذریم هنوز نتونستن یک جنگنده ی نسل پنجمی رو به تولید انبوه برسونن اونوقت ما با خریداری طرح شکست خورده ویتیاز 2000 (ساده شده ی جنگنده ی 2 موتوره ی بسیار پیشرفته ی میگ ای 2000 برای مهار هزینه های سرسام اور) هیچوقت توان تولید ان مگر نمونه های اموزشی و یا جنگی با قابلیتهای ضعیف(در حد اف 5)را نخواهیم داشت مگر تا حد اقل بیست سال دیگر.در حال حاضر جنگنده های ذکر شده مثل ُsu30mkتوان مقابله با اف 18 ها را دارند اما با ورود بیشتر رپتورها و اف 35 ها تاب مقاومتشان بسیار کمتر خواهد شد.همچنین روزی که ما بتوانیم از امریکا جنگنده خریداری کنیم دیگر خرید جنگنده برای مقابله با دشمن قدیمی معنی ندارد و چیزهای خیلی ضروریتری از خریدهای نظامی وجود دارد (مثل کاهش فقر و گرسنگی) .البته نمیتوان منکر تلاشهای مهندسین و م تخصصین داخلی شد اما باید از بزرگنمایی و بلند پروازی برای ظاهر سازی پرهیز نمود.


بدون مدرک سخن نگویید. برای چندین ادعای عجیب الغریبی که داشتید تنها یک مدرک ارائه دهید؟
(مدارک درباره مطالب مخالف گفته های شما در سایت فراوان است جستجو کنید.)

کجای این حرفها مدرک میخواد.خبر جنگنده های روسی را در تلویزیون پارس برنامه ی رویدادهای امروز ایران وجهان شنیدم.در مورد ویتیاز هم میتونید خودتون وبگردی بفرمایید.نمیدونم مدرک واسه چی بقیه رو که همه عالم میدونن.در ضمن کدوم یکی عجیب غریبه؟!! بفرمایید تا مدرک بدم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ضمن تایید کلیه فرمایشات دوست عزیز reichmarshal من هم یه چیزی بگم.... ایران اگه بتونه یه تعداد اف 16 بخره خیلی خوبه کلا این فالکون های خیلی هواپیما های خوبی هستن و حتی میتونه نیاز به هلیکوپتر های شکاری رو هم کم کنه چون خودش یه شکارچی تانک عالی هست کلا تنها هواپیمای آمریکا بعد از اف 14 ها که نظر من جلب میکنه این اف 16 ها هست.. اگه میشد برزیم این ایالت جدا شده کشور امارات رو میگم بگیریم و به اف 16 هاش دست پیدا میکردیم خوب بود... :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کجای این حرفها مدرک میخواد.خبر جنگنده های روسی را در تلویزیون پارس برنامه ی رویدادهای امروز ایران وجهان شنیدم.در مورد ویتیاز هم میتونید خودتون وبگردی بفرمایید.نمیدونم مدرک واسه چی بقیه رو که همه عالم میدونن.در ضمن کدوم یکی عجیب غریبه؟!! بفرمایید تا مدرک بدم.


فرض کن من یک فرد عادی هستم که به این سایت اومده و پست شما رو میبینم. خبری هم از اون تلویزیون و وبگردی ندارم. پس باید همراه سخنان خود مستنداتی نیز ارایه دهید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد هواپيما بايد بگم در تحريمهاي ما امده:فروش هر وسيله ي نظامي كه ساخت امريكا باشد يا امريكا سهامدار كمپاني توليد كننده ي ان باشد به ايران ممنوع است.مثل هليكوپترهاي ايتاليايي و

مسافربرهاي اروپايي اي كه با وجود پرداخت پول انها هنوز به ايران تحويل داده نشده اند.اگر ميشد به روسها اعتماد كرد (كه نميشه) توليد مشترك يا مونتاژ يا ساخت داخلي SU-30 و خريد MIG-31 BM

و (MIG-29 OVT (MIG-35 بايد در اولويت باشد.

در مورد هليكوپتر هم نبايد مساله اي را فراموش كنيم : در جنگ ايران و عراق تنها اهداف هوانيروز تانكهاي T-55 و T-62 و در نهايت تانكهاي T-72 بودند كه COBRA هاي ما هم خوب از پس انها برامدند.

ولي امروز بايد با همان كبراها به جنگ تانكهايي با توپ 120 ميليمتري برويم كه قادرند گلوله هاي هدايت شونده اي مثل LAHAT شليك كنند.در كنار ان سيستمهاي دفاع هوايي كوتاه برد مثل اونجر و

چاپارل امريكايي , اسپايدر اسراييلي و پانتسير روسي هم هستند.در ضمن كبراهاي ما كه اكثرا توانايي حمل موشك TOW ندارند بايد براي پرتاب راكتهاي خودشان خيلي به هدف نزديك شوند.

و اين يعني هدف قرار گرفته شدن توسط موشكهاي دوش پرتاب مثل STINGER يا MISTRAL پس كبراها حتي توان حمله ي موثر به نيروهاي پياده را هم نخواخند داشت.

از طرف ديگر TOW COBRA هاي ما كه تعدادشان كمتر است با توان حمل 4 موشك TOW بايد براي حضور موثر در جنگ چندين سورتي پرواز انجام دهند كه فكر نميكنم براي اين هليكوپترها ممكن باشد.

مثلا (AH-1 Z) زولو كبرا توان حمل 16 موشك HELLFIRE را دارد كه از نظر برد,قدرت تخريب و دقت كاملا بر مدلهاي ايراني TOW برتري دارند.موتور اين مدل از كبرا هم كاملا عوض شده.با وجود

اين ,هليكوپترهاي كبرا اصلا با اپاچي برابري نميكنند.چه برسد به مدلهايي از كبرا كه ما در اختيار داريم.البته در زمان جنگ طرحي براي نصب موشكهاي AGM-65 MAVERICK بر روي كبراهاي ايراني

وجود داشت (اگر دقت كرده باشيد در يكي از فيلمهاي مستندي كه از جنگ در تلويزيون پخش شد هليكوپتر كبراي ايراني كه به يك موشك ماوريك مسلح است هدفي در فاصله ي حدودا 6 كيلومتري

را از بين ميبرد.احتمالا اين موشك از نوع MAVERICK B با برد 8 كيلومتر بوده.)

با توجه به اين نكات خريد يا مونتاژ داخلي هليكوپتري مثل KAMOV KA-50/52 يا MIL MI-28 (البته به شرط همكاري روسهاي نامرد) كه قادر به حمل 12 موشك HERMES (رجوع شود به مقاله ي بنده در

باره ي اين موشك) با بردي بيش از 16 كيلومتر و تخريب هر نوع هدف است بايد مد نظر باشد.اين هليكوپتر ها از نظر حفاظت جان خلبان بر مدلهاي غربي برتري دارند و با قيمت پايين و سادگي تعمير

بهترين انتخاب خواهند بود. هليكوپتر كبرا هم بايد پس از بهسازي توسط هسا كه شامل نصب كابين ضد گلوله روي ان است به نيروي انتظامي جهت مقابله با قاچاقچيان و كنترل مرزها تحويل داده شود.



سلام مثل همیشه به نکات دقیقی اشاره کردید
نیروی هوایی ایران جنگ سختی رو پشت سر گذاشت که باعث فرسودگی اون شد.اما دوستان شما فکر میکنید روسیه چقدر میخواد به ایران تجهیزات پیشرفته بده به نظر شما میشه باهاش یه نیرو هوایی مدرن ساخت.ما تا کی باید تجیهزات قدیمی رو به روز کنیم ؟؟همیشه باید کمیت پیرو کیفیت باشه درسته نمیشه یکدفه معجزه کرد اما باید به فکر چاره در مورد بدنه نیروی هوای بود
بعضی از دوستان صحبت از خرید f-15e می کنند!! که در حد یک رویا است با وجود مسئله اول سیاست امریکا و در اخر تحریم
تنها ما به ساخته های روسی میتونیم حساب باز کنیم که از نظر من با فروش جنگنده به ایران ریسک بزرگی میکنه .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تنها ما به ساخته های روسی میتونیم حساب باز کنیم که از نظر من با فروش جنگنده به ایران ریسک بزرگی میکنه .


به روسيه و چين اصلا نميشه اعتماد كرد و ما اين حقيقت رو در هفته‌ي پيش با راي مثبتشون به تصويب قطعنامه عليه ايران ديديم ، اما بايد به اين نكته توجه كنيم كه ما در سال‌هاي اخير قدم‌هاي بزرگي در خودكفايي در عرصه‌ي هوانوردي برداشتيم كه اين قدم‌ها اميد بخش آينده‌اي روشن در اين صنعت هست كه مي‌شه از اين بابت چه از نظر هواپيماهاي نظامي و چه غير نظامي اميدوار بود كه به خودكفايي 100% خواهيم رسيد ، اما در اين شرايط كه هنوز به اون حد قابل قبول نرسيديم بهتره به نوعي از كشورهاي داراي فن‌آوري كمك بگيريم ( در اين قسمت فقط ميشه به روسيه يا چين اميدوار بود ، اونم با صرف هزينه‌هاي گزاف و بي اعتمادي كامل ) منظورم خريد نيست ، مثلا مي‌شه با قطعات كوچك كه كاربردهاي دو گانه دارن شروع كرد ، مثلا برخي تجهيزات راداري و الكترونيكي يا از اين قبيل ، البته كشور در اين زمينه هم اقداماتي انجام داده مثلا توليد تحت امتياز هواپيماي Tu-334 كه به نظر من يكي از بهترين‌ها در كلاس خودشه ، به قول معروف آهسته و پيسوته بايد قدم برداريم

يا علي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با چند هواپيماي قراضه روس و چيني نمي توان نيروي هوايي قوي داشت !! يا آن روزها كه عقابان ما در آسيا ابهتي داشتند بخير !! الان با اين آشغالهايي كه روسهاي حرام زاده با هزار جور باج گيري به ما ميدهند در مقابل امكانات كشورهاي همسايه در حد كفتر چاهي هم نيستيم !!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظر من هواپيماهايي كه الان در اختيار داريم ميتونن تا حد زيادي در صورت حمله به كشورمون به عنوان دفاع به كمكمون بيان اما فقط دفاع اما امكان حمله برون مرزي مثلا زدن پايگاههاي دشمن با توجه به فرسودگي هواپيماها و شعاع عملياتي زياد ممكن نيست .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.