امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با توجه به توان تعمیراتی و نگهداری موجود در کشور می شه که از تعداد زیادی هواپیماهای مختلف حتی هواپیماهای آموزشی در شرایط خاص بهره گرفت. یکی از دوستان من که 6 ماه در جنگ با عراق شرکت داشت می گفت که عراقی ها یه هواپیمای ملخی دارند که باهاش بمب خوشه ای می ریزن سر بچه ها. ما هم هر کاری می کنیم نمی تونیم اونا روبزنیم چون خیلی فرز هستند. من از گفته های نتیجه گرفتم که احتمالا باید پی سی 7 یا پی سی 9 باشه که خودمون هم پی سی 7 رو اون موقه داشتیم و برای آموزش استفاده می کردیم. هواپیماهایی مثل توکانو یا اون هواپیمای آرژانتینی دوموتوره، میگ 21 و 19 و ال 39 چکسلواکی هم می شه ولی اینکه کدومشون بهتره با توجه به شرایط موجود در کشورما باید بیشتر بحث بشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا سعید تحلی خیلی خوبی ارائه کرد. یه کم هم برگردیم عقب و به تاریخ نگاه کنیم بد نیست مطلب بازتر میشه. ایران در زمان شاه سی 130 رو خرید برای اینکه اون زمان قرار بود ایران ژاندارم منطقه بشه و با توجه به استراتژی های اون زمان خریدهای نظامی انجام شده. الان همون طور که آقا سعید گفت باید ببینیم که نیاز استراتژی نظامی ما چی هست تا بتونیم برای فکر کنیم. مثلا در زمان جنگ 1973 اعراب و اسرائیل هم روسیه شوروی و هم آمریکا برای پشتیبانی متحدینشون از پل هوایی و هواپیماهای ترابری استراتژیکی استفاده کردند. آیا ما هم در یه همچون موقعیتی قراره قراربگیریم که بخواهیم مثلا آنتونوف 225 بخریم؟ دوستان در مورد سی 130 هم اشتباه نکنند یکی از معدود هواپیماهای جهان است که پس از 50 سال که از ساخته شدنش می گذره هنوز توسط اولین مصرف کننده اون (آمریکا) بازنشسته نشده. مشکل ما فقط تعمیر و نگهداری است که باید جهاد خودکفایی نیروی هوایی و دیگر صنایع نظامی به فکرش باشن. خیلی هم برای کشور ما مناسب و توپ هستش.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با توجه به توان تعمیراتی و نگهداری موجود در کشور می شه که از تعداد زیادی هواپیماهای مختلف حتی هواپیماهای آموزشی در شرایط خاص بهره گرفت. یکی از دوستان من که 6 ماه در جنگ با عراق شرکت داشت می گفت که عراقی ها یه هواپیمای ملخی دارند که باهاش بمب خوشه ای می ریزن سر بچه ها. ما هم هر کاری می کنیم نمی تونیم اونا روبزنیم چون خیلی فرز هستند. من از گفته های نتیجه گرفتم که احتمالا باید پی سی 7 یا پی سی 9 باشه که خودمون هم پی سی 7 رو اون موقه داشتیم و برای آموزش استفاده می کردیم. هواپیماهایی مثل توکانو یا اون هواپیمای آرژانتینی دوموتوره، میگ 21 و 19 و ال 39 چکسلواکی هم می شه ولی اینکه کدومشون بهتره با توجه به شرایط موجود در کشورما باید بیشتر بحث بشه.

البته فکر کنم اون موقع موشکدوش پرتاب نداشتیم تا حساب اونا رو برسیم .درباره میگ 21 یا 19 هم باید عرض کنم کاملا بی مصرفند ما هم f-6و هم f-7 روداریم که کاربرد جنگی ندارن توانایی پرواز در ارتفاع پائین رو ندارن در ارتفاع متوسط هم رهگیری میشن.
نیروی هوایی هند سالهاست با این جنگنده ها مشکل داره و نمیدونه چجوری از شرشون راحت بشه تجارب اونا در زمینه میگ 21 در انواع مختلف از شوروی هم بیشتر شده پی سی 7 و 9 هم کاربرد اموزشی دارن تا جنگی و استفاده از اون در محیطی که ضد هوایی داشته باشه غیر ممکنه .
آمار جالبی از ارتش انگستان موجود هست که اونا برای اینکه در رادار دیده نشن از یک نوع کایت بزرگ برای پرتاب موشکهای کروز استفاده میکنن که تا به حال چندین اسکادران مستقل تشکیل دادن در جنگ عراق هم چند بار تست کردن.
به نظر من کایت هم گزینه خوبی برای ما میتونه باشه.منظورم این کایت ملخی ها هستش که بعضی گریدر هم میگن.
چون هم در رادار دیده نمیشه هم توانایی حمل موشک رو داره هزینش کمتره در همه جا میشه استفاده کرد فرودگاه هم نمیخواد هر شخصی که از ارتفاع نترسه هم میتونه از اون استفاده کنه
هزینه تعمیر و نگهداری هم تقریبا حذف میشه چون خیلی ناچیزه.
از نظر سلاح تقریبا انواع موشک در اندازه متوسط و مسلسل با کالیبر 23 به پائین و راکت هم میتونه حمل کنه
گزینه بدی نیست...
نظر شما چیه...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببین عزیز واسه نبرد در خط مقدم خیلی لازم نیست که هواپیما شما رادارگریز باشه چون بالاخره سربازای طرف که کور نیستند هواپیمای شمارو میبینند. بعدشم گفتم که عراقی ها از پی سی 7 هاشون استفاده می کردن ما هم با ضد هوایی نمی تونستیم اونا رو بزنیم . بعد چطوره که یه هواپیما ملخی رو می شه با ضدهوایی ضد ولی کایت رو نمی شه. بعدش قربونت برم این کایت مگه چقدر ظرفیت حمل مهمات و سوخت داره. به نظر من از هر هواپیمای مناسبی واسه اینکار میشه استفاده کرد. حتی اگه ایلوشین 2 های زمان جنگ جهانی دوم را از نظر تجهیزات، رادار، ابزار دقیق، دستگاه های نشانه گیری آپ تو دیت کنیم می تونن این وظیفه را به خوبی انجام بدهند. در زمان جنگ هم تا اون جا که من توی سایت acigخوندم از اف 5 استفاده می کردیم و کارایی خوبی در عملیات پشتیبانی نزدیک نشون داده. در ضمن نمونه های پیشرفته میگ 19 و 17 رو هنوز داره چین تولید می کنه اسمش الان یادم نیست نیگامی کنم می گم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهم ترين نقطه قوت نيرو هوايي ايران نيروي انساني موجود هستش منهم با آقايون موافقم ولي در نظر داشته باشيد بدون تجهيزات پيشرفته و به تعداد كافي البته ! اين نيروي توانمند نخواهد توانست از حداكثر قابليتهاي خودش استفاده كنه ميدونم كه شما حتما پيشرفتهاي اخير رو گوشزد خواهيد كرد وبه عنوان نقطه قوت مطرح كردين و خواهيد كرد ولي منظور من و در واقع آرزوي من توليد انبوه اين تجهيزات پيشرفته است كه به نظر من لااقل در مورد نيروي هوايي باهاش فاصله داريم مي خواهم خواهش كنم اواخر جنگ رو به خاطر بياريد (البته كسايي كه سنشون قد ميده) همن نيروي انساني رو داشتيم و حتي خيلي ورزيده تر و موثر تر شده بودن ولي چي دستمون بود ؟ عملا داشت به صفر نزديك مي شد ! پنابر اين در يك جمله ما پتانسيل خيلي بالايي داريم و بايد به سرعت اين پتانسيل رو به فعل تبديلش كنيم !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسم الله في الاول و الاخر

اعتماد به نفس توام با بصیرت به اضافه چاشنی واقع گرایی وگل سر سبدش حمایت وپشتیبانی 70میلیون نفر

با سلام كاملا با شما موافقم
با تشكر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظر من هم سوخو 25 چون هم نگهداريش هزينه كمي داره استفاده و آماده پرواز كردنش راحت در باندهاي صحرايي قابليت فرود و پرواز داره با انواع سوخت قابليت پرواز داره چند سال كه در كشور از اون استفاده ميشه كه همين عامل باعث افزايش كاربرد بهينه اين هواپيما ميشه قيمت ارزان نسبت به مدلهاي ديگه و ... . راستي ما تو ايران مگه سوخو 39 داريم يكي منو راهنمايي كنه لطفا icon_biggrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام در این تاپیک درباره تعداد و نوع آواکس های مورد نیاز نیروی هوایی به علاوه جنگنده و تانکرهای سوخترسان همراه بحث خواهیم کرد. لازم به ذکر است که در این بحث تنها بر روی دو نوع آواکس A-50 و ایران140 و تانکرهای Il-78 در نظر گرفته شده و لطفا از ذکر موارد دیگر خودداری کنید. جنگنده های اسکورت هم میتواند از انواع مختلف موجود در در داخل کشور یا گزینه های مناسب خارجی برای خرید باشد. مواردی از قبیل اف14 ، سوخو27و30و35 ، میگ29و31 و ... تشکر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببینید به نظر من همین دو فروند A-50 که در کشور فعالیت می کنند کافی هست! (البته گویا یکیش داره خاک می خوره!). برای اینکه توان طراحی و ساخت رو بالاببریم می شه همین رادارهایی که قراره در هفته دفاع مقدس به نمایش دربیاید رو روی ایران-140 سوار کنیم! البته نیاز هست که در سیستم آیرودینامیکی ایران-140 تغییراتی به منظور سوار کردن اون رادار انجام بگیره! در مورد جنگنده بنده فکر می کنم فعلا 55 فروند میگ-31 می تونه توان دفاعی کشور رو تا حدود بسیاری بالا ببره و بازدارنگی کافی تا زمانی که بتونیم جنگنده های نسل 4 و پنجمون رو به تولید انبوه برسونیم برامون بوجود بیاره! سوخو-35 هم که می خوان بیش از قیمت تمام شده با ما حساب کنند پس نمی صرفه! همین میگ-31 رو هم تحویل بدهند کافیست!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسم الله في الاول و الاخر

سوخو-35 هم که می خوان بیش از قیمت تمام شده با ما حساب کنند پس نمی صرفه! همین میگ-31 رو هم تحویل بدهند کافیست!

سلام
اين را كه گفتي موثق بود؟؟؟
تشكر


___________
خدا را شکر مولايم علي شد
صل الله عليه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اخبار درگوشی می رسه برادر! icon_biggrin چرا ما باید برای هر فروند سوخو-35 88 میلیون دلار بپردازیم؟!!!!! آنهم از نوع صادراتی! icon_cheesygrin این 88 میلیون دلار روی یک جنگنده مثل شفق سرمایه گذاری می کنیم پروژه به اتمام می رسه! fi_lone_ranger

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشكر از شما بابت ايجاد اين مبحث مفيد و مهم. به عقيده من با توجه به وسعت كشور ايران و وجود نقاط كور راداري به خصوص در مناطق كوهستاني وجود 7 آواكس ضروري است.آواكس شماره 1 براي كنترل مرزهاي جنوبي از چابهار تا اهواز آسمان خليج فارس-آواكس شماره 2 براي كنترل مرزهاي غربي از اهواز تا سنندج-آواكس شماره 3 براي كنترل مرزهاي شمال غربي(محدوده بين سنندج-اروميه- ماكو-بيله سوار-اردبيل و رشت)-آواكس شماره 4 براي كنترل مرزهاي شمالي از رشت تا سرخس و فضاي درياي خزر-آواكس شماره 5 براي كنترل مرزهاي شرقي از سرخس تا راسك-آواكس شماره 6 براي كنترل فضاي داخلي كشور و مناطق كويري و استانهاي اصفهان - تهران - مركزي و يزد و آواكس شماره 7 هم به صورت رزرو در تهران يا اصفهان براي مواقع لزوم و جايگزيني- نوع آواكسها: 5 فروند آواكس از نوع A-50 براي كنترل نوار مرزي كشور 2 فروند ايران 140 برا كنتري فضاي داخل كشور تانكرهاي پشتيباني: براي پشتيباني هر آواكس و اسكورتهاي همراه يك فروند تانكر سوخت رسان il 78 ضروري است. به علاوه براي پشتيباني بهتر در مواقع ضروري استقرار 3 فروند ديگر لازم مي باشد. پشتيباني هوايي: به نظر من براي هر آواكس پشتيباني 3 تا 4 فروند su-35 لازم است.و براي هر كدام يك فروند رزرو هم در نظر گرفته شود. علت انتخاب سوخو 35 هم به اين دليل است كه علاوه بر اينكه قابليت درگيريهاي ماورا ديد را دارا مي باشد از قابليت درگيري با هواپيماهاي نسل 5 نيز بهره مند است .با عملكرد فوق العاده در مانوهاي سنگين قابليت دفاع و در گيري نزديك را دارد.در ضمن در درگيري با اهداف زميني و دريايي هم كارآمد مي باشد.و مهمتر اينكه نمونه صادراتي هم دارد و امكان خريد هم مهياست. از جنگنده هاي موجود و ساخت داخل هم براي پشتيباني نزديك از تاسيسات و زيرساختها استفاده شود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب من نظر خود را بیان میکنم. ایران سرزمینی پهناور است که این پهناوری از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب باعث پدید آمدن عوارض زمینی گوناگونی شده است. از زمینهای مسطح و کویری شرق ایران تا رشته کوههای طویل و بلند زاگرس در غرب و کوههای قفقاز در شمال غربی و رشته کوه البرز در شمال و در جنوب زمینهای باتلاقی و ... این گوناگونی جغرافیایی باعث بوجود آمدن توام نقاط قوت و ضعف شده است. در جنگهای زمینی عوارض مذکور باعث کند شدن مسیر پیشروی دشمن شده ولی در جنگهای هوایی رشته کوههای مختلف و پراکنده نقاط کور راداری مهلکی را بوجود آورده و بدلیل تعداد زیاد این نقاط کور امکان استقرار رادار زمینی در تمام این مناطق ممکن نبوده و تنها راه حل موجود استفاده از رادار هوایی است تا از ارتفاعی بیشتر به کنترل و مراقبت از مرزهای کشور عزیزمان مبادرت ورزد. در این بین کشور ما بدلیل تحریمهای موجود امکان خرید از کشوری جز روسیه و چین را نداشته و مسلما بحث درباره استفاده از محصولات کشورهای غربی نامعقول میباشد. تنها آواکس روسی هواپیمای A-50 بوده و قیمت آن در حدود 300 میلیون دلار است. البته نیروی هوایی ایران سالهاست بر روی ساخت یک آواکس کوچک از هواپیمای ایران140 سرمایه گذاری کرده و در صورت موفقیت این طرح تا چند سال آینده شاهد یک آواکس کوچک و با رادار ساخت داخل خواهیم بود. اوایل قرار بود از یک رادار ساخت فرانسه با برد 600 الی 650 کیلومتر استفاده شود که این موضوع با وجود تحریمهای آمریکا و سیاست جدید فرانسه منتفی است. در نهایت باید شاهد یک آواکس کوچک با یک رادار داخلی و برد حداکثر 500 کیلومتر باشیم که برای یک آواکس کوچک برد بسیار مناسبی است. هزینه تبدیل هواپیمای ایران140 به آواکس با احتساب قیمت خود هواپیما حداکثر 50 میلیون دلار خواهد بود. برای اسکورت این هواپیماها + جنگنده های دیگری که در پایگاههای هوای آماده پرواز هستند نیاز به تعداد قابل توجهی شکاری مدرن از قبیل سوخو30 و میگ29 و ... خواهیم داشت. در صورت استفاده از آواکس A-50 تعداد 6 فروند و آواکس ایران140 تعداد 15 فروند برای پوشش هوایی کل کشور کافی است. این تعداد آواکس نیاز به حداقل 6 فروند تانکر سوخترسان و 24 فروند رهگیر مدرن مجهز به موشکهای دوربرد دارند. تانکرها میبایست از نوع Il-78 بوده و گزینه دیگری موجود نیست. جنگنده های رهگیر اسکورت هم مناسب است از بهترین نوع بوده و مجهز به پیشرفته ترین تسلیحات ممکن باشند. هواپیمای سوخو35 گزینه بسیار مناسبی است و با توجه به برد پروازی طولانی هر فروند از آن با سوختگیری هوایی قادر است تا 12 ساعت پرواز مداوم داشته باشد. تعداد مورد نیاز حداقل 24 فروند میباشد که بستگی به نوع آواکس دارد. - استفاده از A-50: در این حالت همزمان 3 فروند آواکس در آسمان کشور بوده و 3 فروند سوخو35 به مدت 12 ساعت آنها را اسکورت میکنند. یعنی در هر لحظه 9 فروند + 3 فروند در قالب گروه پروازی مستقل در آسمان کشور خواهد بود. - استفاده از ایران140: در این حالت همزمان 5 فروند آواکس در آسمان کشوره بوده و 10 فروند سوخو35 در نقش اسکورت و 2 فروند بصورت گروه پروازی مستقل عمل خواهند کرد. این گروههای پروازی تنها وظیفه شناسایی و درگیری اولیه با دشمن را داشته و توان یک درگیری گسترده را ندارند. بدین منظور لازم است حداقل 3 اسکادران رهگیر عملیاتی همواره در پایگاههای کشور وجود داشته و در صورت اعلام خطر به پرواز درآیند. این 3 اسکادران میتواند شامل 72 فروند میگ29 مجهز به موشکهای R-77 باشد. این نکته را باید در نظر داشت که در صورت برخورداری از A-50 این آواکس قادر است همزمان تا 60 فروند جنگنده را هدایت کند و ما قادر خواهیم بود براحتی با تعداد زیادی از هواپیماهای مهاجم درگیر شویم. این قضیه برای طرف مقابل هم وجود دارد اما آمریکا یک نقطه ضعف بزرگ در این مورد داشته و آن عدم برخورداری از رهگیر دوربرد است. آواکسهای این کشور تنها و در ارتفاعات زیاد اقدام به پرواز کرده تا توسط دشمن شناسایی نشوند. میتوان از ترکیب A-50 + Su-35 به منظور شناسایی و رهگیری آواکسهای دشمن نیز بهره جست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان گویا به نظر من توجهی نکردند! می گم روسها می خوان سوخو-35 رو 88 میلیون دلار بفروشند مگه ما عقلمون رو از دست دادیم که این مبلغ رو بپردازیم؟! اونهم از نوع صادراتی! و چند برابر قیمت تمام شده!!!! حالا نسل 10 هم می خواد باشه! درضمن اونروز طی خبری که اعلام شد ایران بروی راداری با برد 1000 کیلومتر کار می کنه که انتظار رونمایی اون رو من تا هفته دفاع مقدس می دم! پس حتما برد راداری بیش از 500 کیلومتر خواهد بود! اگر برد 500 کیلومتر برای ما کافی بود از چند فروند اف-14 استفاده می کردیم! icon_biggrin در مورد تانکر سوخت من فراموش کردم که بهش اشاره بکنم! 4 فروند ایلوشین-78 می تونه پاسخگو باشه! (بدلیل اینکه حتما باید همیشه چند آواکس فعال در آسمان داشته باشیم!).

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
Lich عزيز ما داريم راجع به قابليتها صحبت مي كنيم نه قيمت.حالا كه ما قرار نيست بخريم. به علاوه 88 ميليون دلار براي جنگنده -آموزش-پشتيباني و تسليحات است.البته حناي روسها رنگي نداره.ما هم اين همه پول نداريم. icon_biggrin icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.