امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

دوستان طوري با افتخار از زدن هواپيماهاي عراقي توسط تامكت صحبت مي‌فرماين؛ انگار كه F-22 زده!! فكر نكنم خيلي هنر باشه با فونيكس، ميگ-21 و ميگ-23 رو از كيلومترها دورتر بزنيم!! از جايي كه طفلك خلبان حتي روحش هم از وجود همچين هواپيمايي بي‌خبره!! فكر نكنم تفاوت نسل‌ها، چيز كم‌ارزشي در نبردهاي هوايي محسوب شه! ما شانس آورديم و جنگنده‌ي نسل چهارمي در اختيار داشتيم و در اوايل جنگ، دست بالا رو داشتيم. ولي ديديم وقتي قضيه مشخص شد و شوروي و فرانسه، نيروي هوايي عراق رو آپديت كردن، ديگه عملاً‌ سلطان هوايي نبوديم و حتي ميگ-23‌هاي عراقي تونستن تامكت ما رو منهدم كنن!! پس بهتره اينقدر رو اين هواپيماها تعصب نداشته باشيم. ---------------------------------------------------- دوستان گاهاً بحث‌هايي مي‌كنن كه آدم رو به شك مي‌اندازه! عزيزان! وقتي درمورد خوبي يا بدي جنگنده‌ها صحبت مي‌فرمايين، به اين هم فكر بفرمايين كه چه گزينه‌هاي ديگه‌اي در دست داريم! اگه مي‌فرمايين سوخو-35 يا گريپن يا رافائل يا تايفون (كه البته خودتون هم اذعان دارين كه به ما نمي‌فروشن)، يه لحظه فكر بفرمايين كه شرايط به چه منوال هست! شما دارين پيشنهاد مي‌دين يا صرفاً دارين اسم جنگنده‌هايي رو كه بهتر از ميگ 29 هست رو ذكر مي‌فرمايين؟!! يه لحظه به اين مسئله فكر بفرمايين كه اگه نخريم چي بخريم؟ دوشكا؟! ما نمي‌تونيم فرض رو بر اين بذاريم كه ان شاء الله امريكا تا قرن آينده به ما حمله نمي‌كنه. روسيه هم 20 سال ديگه، سوخو-35 رو به ما مي‌فروشه. اسرائيل هم همين F-15 و F-16 ها رو داره. امريكا هم تغييري در نيروي هوايي‌اش نمي‌ده. با اين محاسبات، ما مي‌تونيم امنيت هوايي داشته باشيم!!!!!!!! شما فرض بفرما اگه همين فردا يا سال ديگه جنگ بشه، چه گزينه‌هايي براي دفاع هوايي داريم؟!! منظورم، نبرد هواپيماهاست؛ نه پدافند!!! ------------------------------------------------ مسئله‌ي ديگه‌اي كه دوستان اشاره دارن، سرمايه‌گذاري بر روي ساخت هواپيماهاي بومي است. اين مسئله، مي‌تونه با اهميت باشه به شرطي كه ما حقيقتاً فن‌آوري ساخت هواپيماهاي جديد رو در اختيار داشته باشيم كه اين امر، يا مستلزم ارتباط با غول‌هاي هواپيمايي و خريد اطلاعات و امثالهم هست، يا طراحي از ابتدا تا انتهاي يك جنگنده‌ كه خود نيازمند ميلياردها دلار انجام هزينه‌هاي تحقيق و توسعه و آزمايشات گوناگون هست كه نه بودجه‌اش رو داريم و نه دانشش رو!!! سواي بلوف‌هاي سياسي - نظامي، اگه حتي فرض رو بر اين بذاريم كه ما آذرخش و صاعقه و حتي شفق 2 رو به توليد انبوه برسونيم (عين حرف وزير دفاع!!! يه لحظه فكر كردم دارن درمورد تراكتور و پرايد صحبت مي‌فرماين!!!!)، باز هم بايد ديد در نبردهاي امروزي، چقدر كاربرد دارن؟ بله!! ساخت اين هواپيما كه نمونه‌ي بهينه‌ي تايگر هست و كلي تغييرات ريز و درشت روش صورت گرفته، يه افتخار محسوب مي‌شه. ولي بايد ديد حريف جنگنده‌هاي دشمن مي‌شن يا خير؟!!! اين كه ما صرفاً دلمون رو به هزينه كردن براي پيشرفت خوش كنيم و از آسمون كشور غافل باشيم، فكر نكنم كمكي به ما مي‌كنه! اگه مي‌كنه، پس بسم‌الله! بفرمايين هرچي مي‌تونين خر بخرين و دو تا بال هم بهش بدين تا به خوبي از حريم هوايي كشور حفاظت به عمل بياد!!! ------------------------------------------------- و اما دوستاني كه مي‌فرماين ميگ 29 نبايد بخريم، چون خيلي‌ها خريدن و با فوت و فن اون آشنايي دارن، حقيقتاً من رو در درياي بهت و تعجب فرو بردن!! فكر خوبيه! چرا به ذهن برادران امريكايي و اسرائيلي ما نرسيده؟!! الان خيلي از كشورها، كاربر F-16 (انواع و اقسام مختلفش) هستن! كمتر از اون هم كاربر F-15. به نظر شما، اين نقطه ضعفشون نيست؟! الان ديگه همه مي‌دونن F-16 چطور مي‌تونه زمين و زمان رو شخم بزنه!!!!!!!!!!!!!!! واقعاً چه موضوع مهمي!! دوستان! خواهشاً از تفكرات سطحي دست بردارين! اگه قرار به منحصر به فرد بودن تجهيزات باشه، هيچ كشوري از كشور ديگه تجهيزات خريداري نمي‌كنه! چرا حرفي مي‌زنين كه ...!!! بي‌خيال! -------------------------------------------------- ان شاء الله هرچي خير باشه پيش بياد.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادران
ميگ-29 هاي الجزايري از نوع ام1/ام2 هستند كه به رادار ژوك مجهز هستند.پس جنگنده هاي قابلي هستند.الجزاير به خاطر فشار فرانسه و پيشنهاد ميراژ و رافال آنها را پس داد.

اما به نظر من چون ايران كشور وسيعي است .سوخو-30ام كي بهترين گزينه است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام دوستان وقت بخیر. در مورد گفته های دوستان چند نکته رو یاد آور می شم.میگها آپگرید اساسی شدن. سوخوهای27کاملا تحویل.میگ31موجود از تعداد و کجا هستند و عکس نشون بده ازم نپرسید وگرنه دوباره سکوت میکنم و مثل دو سال گذشته که فقط خوندم دوباره می خونم و نظر نمی دم.فقط این نکته رومیگم که سوخو27 و تعدادی هم از نوع سوخو30و میگ31همگی شب پرواز هستن و در پایگاههای مخفی نگهداری می شن و اینقدر حفاظت رو یاونا اعمال می شه که باور نمی گنید چون ب توانایی هایی که اینها دارن و بهشون اضافه شده خیلی حرف برای روز جنگ دارن امریکاییها بو بردن اما نمی دونن کجاست وهمین باعث ترس اونا شده چون وجود رادارهای خوب و باکیفیتی مثل فلان رادار در ایران که می تونه در هر ارتفاعی پرنده ها رو شناسایی کنه و همچنین رادارهای مخصوص ارتفاع پایین و ارتفاع بالا تا اسکادران امریکا بخواد وارد بشه باید حداقل با تامکت یا میگ 31 روبرو بشه .در مورد خرید میگها توسط ایران فقط میگم تعداد واقعی میگهای ما بیش از امار شماهاست حالا شما فقط12تا توی تهران و 12تا در تبریز می بینید و بقیش کجاست بماند.اگه ایران کمبود میگ داشت یا شانس خرید بهتری داشت چرا چند تا میگ عراقی رو به چین بده؟؟؟؟؟؟چراااااااا؟یه جواب داره.هم گزینه بهتری داشتیم یعنی مدلهای بالاتر میگ و هم می تونستیم سوخو بخریم در نتیجه از خیر میگهای عراقی گذشتیم.موفق باشید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مصطفی جان یکمی ملایمتر لطفا! :!:

شما فرض بفرما اگه همين فردا يا سال ديگه جنگ بشه، چه گزينه‌هايي براي دفاع هوايي داريم؟!! منظورم، نبرد هواپيماهاست؛ نه پدافند!!!

خوبه گفتم که شرکت سوخوی و میگ خط تولیدشون تا سالها بعد تکمیل است و نمیتوانند در حال حاضر بیشتر از چند فروند در سال و آن هم با دریافت هزینه اضافی و تولید خارج از خط اصلی به ما جنگنده تحویل دهند.
جواب این سوال شما کاملا واضح است.
اگر فردا یا سال دیگه یا پنج سال دیگه جنگ شد فرقی نداره که هواپیما سفارش داده باشیم یا نه چون اکثرشون رو هنوز تحویل نگرفتیم.
پس همین موجودی کنونی را در نظر بگیر.

بله!! ساخت اين هواپيما كه نمونه‌ي بهينه‌ي تايگر هست و كلي تغييرات ريز و درشت روش صورت گرفته، يه افتخار محسوب مي‌شه. ولي بايد ديد حريف جنگنده‌هاي دشمن مي‌شن يا خير؟!!!

این جنگنده قرار نیست نبرد هوایی انجام دهد و به منظور حملات هوا به زمین طراحی شده است.
باور کن راهی جز خودکفایی نداریم و الان نه میتونیم هواپیما بخریم و نه به ما میفروشن!
فقط دعا کن که جنگی رخ ندهد. همین.

کامران صفائیان،
خیلی دوست داریم حرفهای شما را که سالهاست از افراد و منابع مختلف شنیده میشود باور کنیم اما ... !!!
میگ31 که اصلا نداریم و سوخو27 یه اسکادران توسط سپاه سفارش داده شده بود که تحویل نشدن!
خیلی وقته که هواپیمای جدیدی وارد نیروی هوایی نشده است!

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جنگنده هاي روسي هيچ وقت نميتونن جلوي جنگده هاي امريكايي وايستن چون كيفيت اموزش و كيفيت جنگنده هاي امريكايي خيلي بالاتر از روسيه است چون سياست ارتش روسيه يعني اهميت به تعداد جنگنده است نه كيفيت ولي اين موضوع در امريك بر عكس است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سیاست کمی محور روسها بعد از فروپاشی شوروی تغییر کرد و الان بیشتر بر کیفیت تاکید میشود تا کمیت. خلبانان روس هم از نظر قدرت بدنی و هم مهارت پرواز در دنیا بی نظیر میباشند. اینکه کشورهای مورد حمایت روسیه از نظر کیفی ضعیف هستند بدلیل سیاست عدم ارایه آموزش کافی به خریدار است که همیشه به روسیه وابسته بماند. ولی اگر آموزش کاملی به خلبانان سایر کشورها مثل خلبانان نیروی هوایی هند داده شود خواهیم دید که در رزمایش تمرینی مشترک آمریکا و هند سوخو30های هندی موفق شدند در تمام موارد رزمایش اف15های آمریکایی را شکست دهند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جالبه ، اينهمه بحث بدرازا كشيد ولي نديديم كه دوستي در مورد برگرداندن ميگ هاي 29 توسط الجزاير كنجكاوي كرده باشه . اولا فرانسه هيچ فشاري به اجزاير وارد نكرده و قصد فروش رافائل رو به اين كشور نداره ، ثانيا الجزاير قراردادي بمبلغ 286/1 ميليارد دلار براي خريد 30 فروند MiG-29SMT و MiG-29UBT با شركت Rosoboronexport ميبنده وپس از تحويل گرفتن 15 فروند جلوي پرداخت قرار داد رو گرفته و هواپيما ها رو به روسيه برگشت داده و بجاي اون درخواست سوخوي 30 رو ميكنه ، هر دو دولت روسيه و الجزاير بخاطر رايطه خوبي كه دارند دليل واقعي اينكار رو اعلام نميكنند ولي بطور غير رسمي علت به بيرون درز پيدا ميكنه، الجزاير نگهداري اين هواپيما ها رو به يك شركت از روسيه سفيد واگذار كرده بود و برگردوندن اين ميگها به توصيه اين شركت بوده چون مقدار بسيار زيادي از قطعات يدكي ارسالي توسط شركت روسي قطعات كهنه و قديمي بودند ، روسيه براي جلوگيري از آبرو ريزي موافقت ميكنه كه الجزاير در مقابل سرپوش گذاشتن بروي اين افتضاح قراردادش با شركت Rosoboronexport لغو كرده و قرارداد جديدي بمبلغ 5/2 ميليارد دلار براي دريافت 28 فروند هواپيماهاي Su-30MKI با شركت روسي Irkut منعقد كنه ، اين قرارداد بسته شد و شش فروند سوخو هم تا بحال به الجزاير تحويل داده شده و تا سال 2011 ارسال بقيه بطول خواهد انجاميد ، اين تمام ماجرا بود كه هريك از دوستان با كمي جستجو در اينتر نت ميتوانست به آن پي ببرد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام دوستان. آقا سعید مهم نیست شما باور کنی یا بقیه باور کنن. مهم اینه که وجود دارند و هستند و پرواز می کنن دوره تکمیلی و همزمان با روسها هم برگزار شده که ایرانیها رفتند اونجا(برای سوخوهای27).حالا اگه شما نمی دونید خوب دیگه مشکل من نیست اما برای شما و دیگر اعضا احترام زیادی قائلم چون د راین دوسال بحث های خوبی از شما و بقیه خوندم.موفق باشید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
kamran_safaeianآقای عزیز چرا بحث رومنحرف میکنی .؟؟؟خدا کنه همینجوری باشه که شما گفتی. درضمن میگ های الجزایری ازنوع m2هستند.درضمن با سخنان جناب مصطفی کاملاً موافقم تنها کسی است که به قضیه چه از لحاظ زمانی وچه بقیه جهات دید مثبت ودقیقی دارد که بنده جا داره همین جا از ایشون تشکر کنم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کامران جان ما که ناراحت نمیشیم مواردی که گفتی واقعا صحت داشته باشد و یکمی هم خوشحال خواهیم شد. ولی بسیار بعید است و هواپیما اسلحه نیست که بزاری جیبت و پنهانش کنی! برای ماهواره ها هم روز و شب فرقی ندارد و ماهواره های جاسوسی حرارت یاب میتوانند هواپیماها را ردیابی کنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب بد نیست یه مقایسه ای بین سه جنگنده اف16i.اف15i,ومیگ 29m2 داشته باشیم تا توان وقدرت این جنگنده روشن شود تانیاز ه خرید و ورود این جنگنده روشن شود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله فکر خوبیه و مقایسه میکنیم اشکالی ندارد. :!:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب با کسب اجازه از شما ودوستان گرامی .من شروع میکنم. دراول مقایسه ای مابین رادارهای این سه : میگ 29 دارای rcs5m2 For RCS 0.0001 m2 class target: 5~6 km+ For RCS 0.001 m2 class target: 10~11 km+ For RCS 0.1 m2 class target: 32~36 km+ For RCS 1.0 m2 class target: 56~64 km+ For RCS 5.0 m2 class target: 110~118 km+ For RCS 10.0 m2 class target:130~150 km+ اف16i دارای 1.2m2rcs APG-68 V9 (F-16 C/D/I and RDY-2 iM2000-5MK2 and -9) For RCS 0.0001 m2 class target: 4~5 km+ For RCS 0.001 m2 class target: 8~9 km+ For RCS 0.1 m2 class target: 25~30 km+ For RCS 1.0 m2 class target: 46~54 km+ For RCS 5.0 m2 class target: 66~80 km+ For RCS 10.0 m2 class target: 78~95 km+ اف15iدارای 15m2rcs APG-63 V2/V3/V4 AESA (F-15C/E/SG/i) For RCS 0.0001 m2 class target: 14~19 km+ For RCS 0.001 m2 class target: 25~33 km+ For RCS 0.1 m2 class target: 81~104 km+ For RCS 1.0 m2 class target: 144~185 km+ For RCS 5.0 m2 class target: 215~278 km+ For RCS 10.0 m2 class target: 255~330 km+ خوب میبینیم که میگ 29 ام 2کاملاً ازرادار اف16آی برتر می باشد . اما از اف15 نه ولی آرسی اسی درحد یک سوم اف 15 رو داره . بقیه رو شما مقایسه کنید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خريدن جنگنده ميگ 29 چه سودي براي ايران داره؟
ميگ 29 هم مثل ميگ 21 (در زمان خودش)مي مونه!اسم هر دوشون شكاري رهگيره ولي در عمل قبل از اينكه رهگيري كنند رهگيري و ساقط مي شن..در جنگ خليج فارس ميگ هاي 29 عراق كه تازه در اون زمان جزو جنگنده هاي به نسبت به روز بودن وضع اسفناكي داشتن..

من هم عقيده دارم اتكا به انش خودي و تكنولوژي بومي بهترين گزينه براي تقويت قواي سه گانه هستش..
مگه كشور هاي سازنده جنگنده از بدو وجود اينكاره بودن؟؟نه!اونا هم يه روزي از يه جايي شروع كردن..مبتكران ايراني هم قدم اول را محكم برداشتن(با طراحي و ساختن اذرخش صاعقه شفق)به اميد روزي كه تمام بايگاههاي ايران عزيزمون بر باشه از جنگنده هاي ساخت خودمون



پست متوالی ارسال نکنید.
SAEID

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این آمار رو منم دارم (البته کاملش که معلوم نیست چه کسی اینا رو نوشته و معتبر نیستن!) ولی به نظرم چندان صحیح نیستن! اصولا صحبت درباره RCSهای کمتر از 1 متر مربع از نظر تئوری و عملی بسیار متفاوت است. نمیشه قبول کرد که مثلا رادار AN/APG-63 V4 بتونه سطح مقطع راداری 0.001 متر مربع رو شناسایی کنه! نه این رادار ، بلکه تمام رادارها رو عرض میکنم. در نبرد تمرینی که بین 8 فروند اف15 و 2 فروند اف22 انجام شده بود تمامی اف15ها بدون اینکه اف22 رو شناسایی کنن در شرایط مختلف شکست خوردن! حالا جالبه بدونیم که سطح مقطع راداری اف22 ده برابر اون رقم یعنی 0.01 متر مربع است. رادار AN/APG-68 V9 هم بدین منوال و بردهای مذکور متناسب نیستن! رادار میگ29 کدوم مدل فرض شده؟ فکر کنم Zhuk-ME باشه که بردش در برابر سطح مقطع راداری 5 متر مربع 110 الی 120 کیلومتر است. حالا از این موضوع که بگذریم و بر فرض صحیح بودن ارقام مذکور بحث رو با بررسی تسلیحات این سه هواپیما بصورت خلاصه ادامه میدهیم. برای بحث کامل نیاز به ایجاد تاپیک مستقل است. میگ29ام2 دارای 8 جایگاه حمل تسلیحات بوده و قادر است همزمان تا 8 موشک هوا به هوا را حمل کند. بالهای این مدل اندکی کشیده تر از مدل قبلی بوده و برای اینکه بتواند چهار موشک آر27 حمل کند جنس بدنه رو تقویت کردن. این هواپیما میتونه در یک ترکیب استاندارد تا 4 موشک R-27 از انواع راداری و حرارتی و فعال و تا 8 موشک حرارتی کوتاه برد R-60 یا R-73 و تا 8 موشک میانبرد R-77 رو حمل کند. ترکیب تسلیحاتی رو دو فروند R-27EA و چهار فروند R-77 و دو فروند R-73 در نظر میگریم. برای F-15I هم چهار فروند AIM-120D و چهار فروند AIM-9X و برای F-16I چهار فروند AIM-120C و دو فروند AIM-9L در نظر گرفته میشود. برد مفید موشکها ارتباط مستقیم با رادار جنگنده داشته و با توجه به مشخصات رادارهای مذکور برد مفید این موشکها بصورت زیر است. برای میگ29 آر-77 50 کیلومتر آر-27 30 الی 50 کیلومتر آر-73 15 کیلومتر برای اف15 آمرام 50 الی 70 کیلومتر سایدوایندر 15 کیلومتر برای اف16 آمرام 30 الی 50 کیلومتر سایدوایندر 15 کیلومتر در یک نبرد رو در رو و دوربرد شانس پیروزی اف15 بیشتر از میگ29 بوده ولی اگر میگ29 از موشک فعال راداری برخوردار باشد این فرصت را دارد که خود را به فاصله شلیک رسانده و شلیک کند. هر چند مجبور است بعد از آن مانور دفاعی انجام داده و در پی فرار از چنگ موشک آمرام باشد. شاید آر77 در چنین وضعیتی بتونه اف15 رو بزنه ولی شانس زیادی ندارد! هر دو موشک از فاصله 20 کیلومتری بصورت خودکار هدایت میشن و از این نظر اف15 قادر است تا آخرین لحظه قفل راداری را بر روی میگ29 حفظ کند ولی برعکس این ماجرا در نبرد رو در رو ممکن نیست! در مقابل اف16 ، میگ29 از برد تسلیحاتی بیشتری برخوردار بوده و حداقل 5 الی 10 کیلومتر سریعتر شلیک خواهد کرد. این فاصله باعث تکرار حالت قبلی شده و در اینجا بجای میگ29 اف16 است که مجبور به فرار از دست موشک و شکستن قفل راداری خود خواهد شد! در نبرد میانبرد هر سه جنگنده از شرایط تقریبا یکسانی برخوردار بوده و نمیتوان جز در میدان جنگ برنده را مشخص کرد! شاید اف15 یا هم میگ29 فاتح این نبرد باشند ولی من شانس کمتری برای اف16 قائل هستم. در نبرد نزدیک باز هم هر سه جنگنده شرایط تسلیحاتی یکسانی داشته و جنگنده ای موفق است که از قدرت مانور و شتاب بیشتر و خلبان بهتری برخوردار باشد. در این فاصله شانس میگ29 از تمام جنگنده های جهان و حتی میتوان گفت از سوخو27 هم بیشتر است! دلیل این امر نصب موتورهای با قابلیت تغییر بردار رانش در میگ29 OVT و افزایش قدرت مانور آن است. اگر این موتورها رو نداشته باشیم باز هم بجز سوخو27 در برابر سایر جنگنده ها پیروز نبرد خواهد بود. در کل میگ29 جنگنده ای است برای درگیری نزدیک تا متوسط و تخصص اصلی آن درگیری از فاصله دور نمیباشد. اگر قصد استفاده از این هواپیما در این دو فاصله را داریم با اندکی شانس و مهمتر از همه مهارت خلبان میتوانیم بر جنگنده های اف15 و اف16 غلبه کنیم. برای فاصله دور نیازمند جنگنده ای مثل سوخو27 یا میگ31 هستیم تا از پس اف15 بربیاد. با توجه به بازنشسته شدن اف14ها دیگر نیازی به میگ31 نبوده و همان سوخو27 کفایت میکند. درباره سیستمهای جنگ الکترونیک این هواپیماها حرفی نزدم چون اطلاعاتی ازشون در دست نیست و کارایی آنها نامشخص است. احتمالا سیستمهای آمریکایی کیفیت بیشتری داشته باشند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.