امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

 سلام

توكانو ها همين الان مي تونن 1 تن مهمات حمل كنن ، سرعتشون تقريبا 530 كيلومتره

اگه بخواهيم طرح جديدي بديم ، بايد وزن محمول 1.5 تا دو تن باشه .

 

يكي از راههاي حل مسئله اينه كه طرح را دو موتوره كنيم ، يك چيزي مثل P-38 البته خود p-38 هم موتوري با قدرت 1600 اسب داشته ، به هر حال موتور ، موتور و باز هم موتور !

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باید مرکز ثقل بدنه رو در نظر گرفت و بالهای اصلی رو طوری قرار داد که تعادل به هم نخوره...

من با این نظر گفتم چون ما قرار نیست بیشتر از یک خلبان رو سوار کنیم و به همین دلیل قسمت جلویی این هواپیمای مسافرتی عقب تر میاد و با بال اصلی یه خورده میزون میشه!ولی آره باید نقطه ثقل رو دقیق حساب کنیم چون شوخی بردار نیست!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به اين سادگي هم نيست ! به سايت سازنده سر بزنيد

اين لينك و اين عكس را يك نگاهي بياندازيد ، يكي از دلايل بكارگيري اون كانارد ، ايجاد نيروي بالا برنده و بالا كشيدن دماغه پرنده است . نمي شه بهش دست زد !

 

در ضمن ميزان بار قابل حمل اين پرنده ، با توجه به مشخصاتي كه جناب فتح گفتن فوق العاده كم هست !

من با این نظر گفتم چون ما قرار نیست بیشتر از یک خلبان رو سوار کنیم و به همین دلیل قسمت جلویی این هواپیمای مسافرتی عقب تر میاد و با بال اصلی یه خورده میزون میشه!ولی آره باید نقطه ثقل رو دقیق حساب کنیم چون شوخی بردار نیست!

(من فقط برای ظاهر میگم !در باره قدرت موتور و غیره هیچ چی نمیگم چون اطلاعاتم کم هست!)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

طرح این هواگرد طرح هواگردی مسافربری هست نه جنگنده و امکان تحرک بالا و مانور سریع و... نداره به همین دلیل فقط می تونه الهام بخش ما باشه وگرنه به درد کار ما نمی خوره.

 

اتفاقا به دلیل دم وی شکلش ضریب غلطش خوبی باید داشته باشه . کلا به نظرم میاد  مانورش خوب باشه . مشکل پیش بال چیه از نظر شما ؟ چرا باید حذف بشه ؟

با توجه به این که ورودی هوا در زیر هواپیما پیش بینی شده ، موتورش رو میشه توبوپراب Pratt & Whitney Canada PT6 گذاشت که 578 اسب قدرت داره ... به نظرم به راحتی بیشینه ی وزن برخاستش به 2.5 تن میرسه ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مشکل پیش بال چیه از نظر شما ؟ چرا باید حذف بشه ؟

مشکل اینه که امکان داره که راکت ها موقع شلیک به همون بال های نوک برخورد کنه !

برای این مشکل هم میشه این کار رو کرد که راکت ول بشه و بعد از اینکه از هواگرد فاصله گرفت عمل کنه و دنبال حدف بره!

ولی در کل شکل بال های کوچک جلو خیلی زشته!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 سلام

توكانو ها همين الان مي تونن 1 تن مهمات حمل كنن ، سرعتشون تقريبا 530 كيلومتره

اگه بخواهيم طرح جديدي بديم ، بايد وزن محمول 1.5 تا دو تن باشه .

 

يكي از راههاي حل مسئله اينه كه طرح را دو موتوره كنيم ، يك چيزي مثل P-38 البته خود p-38 هم موتوري با قدرت 1600 اسب داشته ، به هر حال موتور ، موتور و باز هم موتور !

وارجو جان اول از پیگیری تاپیک ممنونم و پست های راهگشات...

هلی کوپتر در بهترین حالت فقط می تونه 500 تا 700 ک گ بار حمل کنه که در بهترین حالت میشه 16 موشک در قالب 4 تا پک چهار تایی موشک ضد تانک و... اگر این هواگرد بین یک تا 1.5 تن بار بتونه حمل کنه یعنی می تونه 32 موشک ببره که می دونید چه تاثری در پشتیبانی زمینی یا زدن اهداف ثابت اشرار و کاروان هاشون داره.

در بخش دوم مقاله دومین برتری این هواگرد رو میگم.

اما توکانو موتور رو داخل دماغه حمل می کنه و این باعث میشه شما برای قرار دادن سیستم اپتیکی یا رادار از یک فضا زیر بال و در قالب یک پاد استفاده کنید ولی نوع طراحی این هواگرد این اجازه رو میده که شما به راحتی دماغه و برای رادار یا پک اپتیکی در کنار توپ زیر دماغه استفاده کنید.

اصلا اگر موتور این طرح رو بیاریم جلو یا دوتاییش کنیم کلا طرح میره روی هوا و نیازی بهش نیست همین توکانو رو داخلی تولید می کنیم و یا نمونه های موجود  و مشابه...

 

یک موتور هم توان لازم رو برای ما تامین می کنه نمی دونم ینزا به دوتا برای چی هست مگر اینکه بخوایم اطمینان رو ببریم بالا که با یک موتور مطمئن هم شدنی هست.

بعد دو موتوره کردن یعنی اجبارا باید موتورها برن زیر بال و در نتیجه یکی از اهداف و دلایل طراحی طرح میره رو هوا و بی اساس میشه من فکرم مشغول این هست که زیر بال کاملا در اختیاز پایلون های حمل باشه


اتفاقا به دلیل دم وی شکلش ضریب غلطش خوبی باید داشته باشه . کلا به نظرم میاد  مانورش خوب باشه . مشکل پیش بال چیه از نظر شما ؟ چرا باید حذف بشه ؟

با توجه به این که ورودی هوا در زیر هواپیما پیش بینی شده ، موتورش رو میشه توبوپراب Pratt & Whitney Canada PT6 گذاشت که 578 اسب قدرت داره ... به نظرم به راحتی بیشینه ی وزن برخاستش به 2.5 تن میرسه ...

وزن و هیکل این هواگرد به خوبی نشون میده که پرواز خوبی داره سید جان ولی موتور و نوع طراحی اون اجازه نمیده مانور پذیری بالایی داشته باشه در واقع خیلی کند عمل می کنه...

نیازی به حذف پیش بال نیست فقط جای اون عوض میشه.

 

ببین سید جان هدف از پیش بال یا این هست که هدایت رو انجام بده یا برا ایجاد کنه یا خواص پروازی رو بهبود بده.

در این مورد فکر می کنم هدایتی نیست چون به نظر تحرکی نداره و ثابت هست اما اگر هم باشه مشکل پیش بالها این هست سید که کنترل پذیری هواگرد چنان سخت میشه که برای حفظ تعادل چاره ای جز استفاده از کامپیوتر نیست مثلا یوروفایتر تایفون بدون روشن بودن کامپیوتر اصلاحگر و با هدایت خالی خلبان اصلا نمی تونه پرواز کنه و سقوط می کنه.

اما اگر برای تولید برا هست خوب با تغییر محل بال اصلی به جلو هم از طرح ولتا و پیش بال و سختی های هدایتی هواگرد خلاص میشیم هم برای لازم رو با همون بال به دست میاریم. فقط باید بال رو جلو آورد تا به نقه ثقل برسیم. پیش بال هم چون دم افقی نداریم می بریم کنار بال های عمودی عقب و با این وضعیت دارای یک هواگرد با طرح همیشگی هستیم.

 

در مورد بهبود قابلیت های پروازی هم به همین دلیل بنده بالهای اف18 مانند رو به طرح خودم اضافه کردم جلوی بال اصلی. در همون طرحی که زدم کمی بالها رو به پشت زاویه دادم و سطح بالها رو شبیه اف15 و با همون ترفند بیشتر کردم اینطور برای بیشتری تولید میشه چون سطح بالها افزایش پیدا کرده  از طرفی به دلیل زاویه عقب گرا پسا هم کمتر شده و در عین حال استحکام بالها برای جایگزاری پایلون های حمل سلاح هم ایجاد و هم فضای لازم داریم که زیر هر بال با خیال راحت 3 تا پایلون حمل نصب کنیم.

خوبی دیگه اینه که بالها به دلیل سطح بیشتر می تونن مخازن داخلی سوخت حمل کنن.

 

اما در مورد موتور توی پست های قبلی من و جناب وارجو در همین مورد صحبت کردیم.

اول اینکه سید جان این هواگرد با یک موتور 350 اسب بخاری می تونه علاوه بر خلبان 3 مسافر هم حمل کنه در واقع اگر هر نفر رو با بار 100 ک گ فرض کنیم هواگرد می تونه 300 ک گ بار حمل کنه حالا اگر قرار ما این باشه که همون 1.5 تن بار رو حمل کنیم نیاز به موتوری با همین نسبت یعنی حدودا 1500 اسب بخار هستیم یعنی چیزی در حدود 4 برابر قدرت این موتور.

 

از طرفی ما کمی باید قدرت موتور رو بیشتر در نظر بگیریم چون هواگرد ما جنگنده هست و تحریک و مانور پذیری بیشتری باید داشته باشه ولی این هواگرد نیازی نداره چون مسافربری هست و قرار نیست لایی بکشه icon_cheesygrin

 

اما مشکل آخر در مورد موتور توربو پراپ. مشکل ورودی هوا نیست نیست سید جان چون شما در طرح می تونید ورودی رو کنار بالا یا پایین قرار بدین و هوای مورد نیاز موتور توربو پراپ هواگرد رو تامین کنید از طرفی چون هواگرد زیر صوت هست لزومی نداره درگیر طراحی موضوعاتی مثل خفگی موتور و... هم بشیم.

اما مشکل خروجی موتور هست.

سید جان موتور توربو پراپ در واقع موتور جتی هست که توان خودش رو به یک جعبه دنده منتقل و توسط یک شفت نیرو رو به پروانه میده. خوب این موتور عین موتور جت باید خروجی داغ گازها رو بیرون بده از اگزوز... خوب توی طرح بنده موتور پشت جنگنده هست عین پهپاد این گاز خروجی اگر از پشت بره بیرون ملخ ها رو دود می کنه راهی که بنده دادم این بود که خروجی اگزوز رو با شیب نود درجه بسازیم که مثلا حرارت رو از بالا، پایین یا کناره ها بیرون بده که به پره ها برخورد نکنه.

یا ول شفت را بلند در نظر بگیریم و مثلا از خروجی ما 2 متر دورتر باشه که گاز با همون داغی همیشگی به پره نخوره با هر دو مورد رو باید در نظر گرفت.

 

هواگرد شما چون موتور پیستونی داره این مشکل رو نداره و همچنین موتورهای وانکل ولی موتور توربو پراپ این دردسر رو داره.

قدرت موتور حل شدنی هست توی دنیای هوانوردی موتور فراوان هست که شما تهیه کنیم یا اصلا خودمون بسازیم مشکل حل این مشکل هست


مشکل اینه که امکان داره که راکت ها موقع شلیک به همون بال های نوک برخورد کنه !

برای این مشکل هم میشه این کار رو کرد که راکت ول بشه و بعد از اینکه از هواگرد فاصله گرفت عمل کنه و دنبال حدف بره!

ولی در کل شکل بال های کوچک جلو خیلی زشته!

وقتی طرح ما طرح معمول هواگردها باشه یعنی بال اصلی تولید برا و حامل تسلیحات جلو و بالهای افقی و عمودی کوچکتر هدایتی پشت هواگرد . زیر بالها به طور کامل در اختیار تسلیحات یا انواع پادهای شماست. و زیر دماغه هم توپ و و توی اون هم سیستم اپتیکی و راداری نصب می کنید.

 

پیش هدایت پذیری هواگرد رو سخت و مشکل تسلیحات و... هم ایجاد می کنه

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ممنونم طرح جالبی هست ولی مشکل اینجاست که موتور این هواگرد آلمانی هم به احتمال 100 درصد توربوپراپ نیست.

 

فکرم رفت رف همون موتورهای رایدال پیستونی... اگر بتونیم از فناوری های نو مثل 4 یا 8 سوپاپ کردن سیلندر و توربو شارژر و ... که در ماشین های جدید استفاده میشه استفاده کنیم موتور پیستونی رادیال 8 یلندر کارمون رو راه می ندازه ساختش هم توی کشور سخت نیست.

اینطور با گیر بکس خوبی هم می تونیم به راحتی توانی بسیار بیشتر از پیستونی های زمان جنگ دوم جهانی بگیریم طرحمون هم می تونه دست نخورده باقی بمونه

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

A10 کوچولوی سوئدی. چیز جالبی هستش. همه تیکه هاش را هم موجود داریم و میتونیم سرهم کنیم چیزی شبیه بهش را تولید کنیم. J85, GSH-6-23,K-36D , غلاف لیزری و ماوریک و بینا و سدید و هلفایر از نوع وطنیش همونی که فیلم به کارگیری اش توسط حزب الله پخش شد و ... خلاصه همه تیکه هاش موجوده. فقط یه همت میخواد سرهم بشن و مینی گراز وطنی درست کنیم چیز خیلی خوب و توپ و بدرد بخوری در میاد. حتی میشه روی نمونه پهپاد رزمیش کارکرد و خیلی موارد دیگه.

 

http://upload7.ir/imgs/2014-09/28369562056557200315.jpg

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

http://moddreport.com/wp-content/uploads/2014/02/343.jpg

 

این هواپیما هم جالبه ، اگه طول بال ها بیشتر ، طول بدنه کمتر و کابین خلبان تغییر پیدا کنه چیز خوبی در میاد 

البته اصل این هواپیما مسافربری هست 

http://moddreport.com/londra-new-york-gunu-birlik-turlari-yakinda-baslayabilir/

 

بنده تخصصی در بحث هوانوردی ندارم دوستان متخصص نظرشون در مورد این هواپیما چیه ؟ 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ممنونم طرح جالبی هست ولی مشکل اینجاست که موتور این هواگرد آلمانی هم به احتمال 100 درصد توربوپراپ نیست.

 

فکرم رفت رف همون موتورهای رایدال پیستونی... اگر بتونیم از فناوری های نو مثل 4 یا 8 سوپاپ کردن سیلندر و توربو شارژر و ... که در ماشین های جدید استفاده میشه استفاده کنیم موتور پیستونی رادیال 8 یلندر کارمون رو راه می ندازه ساختش هم توی کشور سخت نیست.

اینطور با گیر بکس خوبی هم می تونیم به راحتی توانی بسیار بیشتر از پیستونی های زمان جنگ دوم جهانی بگیریم طرحمون هم می تونه دست نخورده باقی بمونه

http://en.wikipedia.org/wiki/RFB_Fantrainer

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام مجدد
 
فكر كنم بشه با TV3 قضيه موتور را حل كرد
موتور PT6 را كه معرف حضور هست روي نوك توكانوهاي سپاه و ساير پرنده ها نصب شده !
 
حالا بكارگيريش رويPiaggio P.180 Avanti      ببينيد:

http://www.wired.com/images_blogs/autopia/2010/08/piaggio-p180-02.jpg

 

فكر نمي كنم ديگه موتور مشكلي باشه .

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نام خدا

سلام...

...................................................................................

این حقیر خوشخال میشوم ، دلایلی که اینجانب باید به 170 وطنی مشکوک باشم را مستندتر ارائه کنید.

...................................................................................

این حقیر هم هیچ حرفی از وجود جهش نزدم! نمی دونم شما از کجا به این نتیجه رسیدید! حالا بماند پیشرفت های ما توی حوزه های مختلف نظامی طی این دو دهه ی گذشته (با محاسبه ی مسئله ای به نام تحریم) خودش تنه به جهش می زند!

...................................................................................

کشورهایی با سیستم مدیریتی به مراتب برتر از ما، با بودجه ی بیشتر از ما، با پشتوانه ی تکنولوژی بیشتر از ما، با سابقه و تجربه ی بیشتر از ما تو این مورد مشکل دارن. ما هم حالا حالا ها این مشکلاتو خواهیم داشت.

والا اگر فقط قرار باشه با اینها مسئله رو بسنجم که باید دستهام رو ببرم بالا و دیگه اتفاقات بعدش...20-30 میلیارد دلار ما کجا؟ و قریب به یک تریلیون دلار حضرات آمریکایی کجا؟...در نیروی انسانی به همین ترتیب...

این حقیر! راستش رو بخواهی فرد ضعیفی هستم و ابایی هم ندارم از اعتراف بهش! ترجیه میدهم به جای اینجور واقع بینی ها خودم رو پشت تلاش و کوشش برای شکستن همچین محدودیت هایی دفن کنم تا این که تسلیم این محدودیت ها بشوم و واقعی بودنشون رو باور کنم... :)

...................................................................................

در پناه حق... :rose:

  • Upvote 11
  • Downvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.