امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

انشااله اقای منطقی مانند مدیریتشون در صنعت خودرو سازی ، اینجا هم موفق باشه:mellow:

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
18 minutes قبل , MR9 گفت:

 

سلام 

 

سمت راست ، خط تولید گونه برگرفته از اف-5 ، سمت چپ و پایین  تولید/ مونتاژ اف-16 های نیروی هوایی ترکیه در سالهای نه چندان دور 

 

خط تولید/مونتاژ پهپاد آکینجی را دیدم مدام از خودم سوال میکردم این خط تولید مجهز و حساب شده نمیتونه ناگهان سربرآورده باشه. حالا با این تصاویر مشخص هست که از کجا آب میخوره. علاوه بر شباهت بسیار زیاد دو مرکز مشخصه که وام گرفته شده از این تجربه هست.

به هر حال عجیب نیست، ترکیه صنعت فعلیش هم بر پایه ی صنعت مونتاژ شکل گرفته در کشورش رشد کرد. به هر حال وقتی یک خط مونتاژ کامل برات ایجاد و تجهیز میشه ( توسط متخصصان خبره امر ) یعنی مسیر زیادی را جهش کردی و کافی است چند سالی ( البته باهوش ) اون خط را اداره کنی. تقریبا به اصول مسلط خواهی شد.

 

البته هرچند منکر نقصها و بعضا شیوه های مدیریتی غلط نمیشه شد ولی در دفاع از عزیزان زحمتکش خودمون باید گفت ما هیچ وقت تقریبا به جز چند مورد محدود و ناقص فرصت چنین تجربیات گرانبهایی را نداشتیم. شاید اون خط مونتاژ ما حاصل همین نقص هست. نه تجربه اندوزی مستقیم توسط خطوط مونتاژ و نه غیرمستقیم و امکان فراگیریش از منابه دست اول (مثلا کارآموزی و تجربه گذرانی در شرکتهای خارج از کشور )

  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
19 hours قبل , arminheidari گفت:

صحبت های آقای منوچهر منطقی که شامل دو بحث پرتاب های موشکی میشه و هم شامل ساخت هواپیما 

توضیحات خوبی درش هست که در اون صحبت از همکاری های مشترک و اقدام کلی انجام شده میکنه 

 


https://www.youtube.com/watch?v=oeU8lnjPpPg

 

از همکاری مشترک با موسسات روسیه و چین صحبت میکنه در بحث هواپیمای 150 نفر

در خصوص جنگنده گفت چون تحریم بودیم ایونیک و موتور رو مجبور شدیم بسازیم

یک نمونه رونمایی کردیم و در دست تولید داریم که نتیجه اش کوثر 1 شد

@MR9

 

 

 

35 minutes قبل , MR9 گفت:

 

سلام 

 

وقت شما بخیر - حقیقتش اعتقاد دارم که انشا... فرموده های جناب منطقی ، حقیقت داشته باشد و فرموده های ایشان در سالهای گذشته در خصوص برنامه ایران-140 مجدد تکرار نشود ( مستندات فرموده های ایشان موجود هست ) 

 

وصد البته امیدوارم که حدس بنده در خصوص فرموده های ایشان کامل غلط و اشتباه باشد 

...

کسی از دوستان میتونه خلاصه ای از موارد مهم مطرح شده رو لیست کنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , alala گفت:

به هر حال عجیب نیست، ترکیه صنعت فعلیش هم بر پایه ی صنعت مونتاژ شکل گرفته در کشورش رشد کرد. به هر حال وقتی یک خط مونتاژ کامل برات ایجاد و تجهیز میشه ( توسط متخصصان خبره امر ) یعنی مسیر زیادی را جهش کردی و کافی است چند سالی ( البته باهوش ) اون خط را اداره کنی. تقریبا به اصول مسلط خواهی شد.

 

 

سلام علیکم 

 

سابقه ما از ترکها ، خیلی خیلی بیشتر هست ، دسترسی ما به فناوری هم بسیار بسیار  جلوتر از ترکها بوده ، صرفا" بعنوان یک مثال ، زمانی که نیروی هوایی جنگنده های تامکت را داشت استفاده می کرد ، ترکها هنوز اف-100 و اف-4 را در نیروی هوایی خودشون استفاده می کردند ، یا مجموعه زیرساختهای بالگردی ما در مقایسه با ترکها ، بلحاظ برنامه ای که طراحی شده بود ( شرکت بل هلیکوپترز )  اصولا در خاورمیانه همتا نداشت . 

 

ولی الان شما ببینید ، وضعیت ترکیه در حوزه تولید بالگرد و صادراتش ، پشتیبانی از هواگرد های رزمی اش ، توان صادراتی اش ( حالا نه فقط هوایی ، بلکه در حوزه دریا ، زمین  و... )  

 

منظور بنده ، دست کم گرفتن  توان داخلی نبوده و نیست و نخواهد بود ، ولی یک نکته ظریف این وسط هست و ان نوع نگاه ما به وضعیت ، اولویت گذاری آن و توجه به صنعت های تک هوایی هم در ابعاد نظامی و هم غیرنظامی . بدون تعارف ، به دلایل مختلف ، یک برنامه منسجم نداریم و تحریم هم این مساله را تشدید کرده ..

 

بر 8 دی 1398 در 15:33 , MR9 گفت:

بعنوان مثال  ، قبل از انقلاب ( میانه دهه 40 شمسی )  شرکت بل  هلیکوپترز ، پول گرفت ، زیرساختهای فعلی پشتیبانی بالگردی را برای ارتش و بخش غیر نظامی ایجاد کرد ، بعد از 45 سال ، این بخش ها با قدرت تمام  مشغول پشتیبانی از ناوگانی هستند که  بر مبنای فرموده های فرماندهان فعلی ، بزرگترین ناوگان بالگردی خاورمیانه است .

این یعنی بدون هیچ پرده پوشی و تعارفی ، کسی که برنامه ریزی توسعه هوانیروز را بر عهده داشت ( داخلی و یا خارجی )  پیش بینی کرده بود که ارتش ایران باید بعد از یک بازه زمانی مشخص ( در اینجا بعد از 40 سال )  وابستگی تعمیر و نگهداری به خارج را نداشته باشد و این الان محقق شده .

برای نیروی هوایی هم همین مساله مصداق دارد . وقتی شما طرح / پلان جامع داشته باشید ، برای زمانی که شرکت یا کشور سازنده ارتباط خودش را هم قطع کند ، مسیر جایگزین ( پلان B و.. )  طراحی شود ، ان وقت این نگرانی تقریبا " بی مورد هست . ( مگر بعد از 22 بهمن 57 ارتباط نیروی هوایی با شرکتهای آمریکایی قطع نشد ، پس چرا هنوز ناوگان کم و بیش دارد عمل می کند ؟؟ این یعنی نیاز شدید وجود دارد و این نیازباید پاسخ داده شود ، و طبیعتا این به معنای پیش بینی ، برنامه ریزی و سرمایه گذاری هست)

بعنوان مثال ، به محض ورود اف-5 به نیروی هوایی ایران ، اولین بخشی که ایجاد و توسعه پیدا کرد ، شعبه موتور  بود که همین  آینده نگری باعث شد ، الان دوستان ما در نیرو در طرح های داخلی دائم  بحث پیشرانه اف-5 را به رُخ بکشند .

متاسفانه این فرض دوستان ما در سطوح بالا ، بدلیل ضعف مفرط در  برنامه ریزی ، نبود اراده جامع برای بازسازی قدرت هوایی و .... هست که به صورت این بهانه بروز پیدا کرده  . مصداق این بهانه ، متاسفانه  این هست که یک شخصی مریض هست ، چون 1 درصد احتمال مرگ وجود دارد ، پس نیازی به دارو و درمان برایش نیست ، طبیعتا" این استدلال همان قدر نابخردانه و مضحک هست که برای ایجاد ، حفظ و تداوم امنیت یک کشور با دو سطح مشخص تهدید ( کلاسیک و غیر کلاسیک ) به بهانه  قطع ارتباط با شرکت / کشور سازنده ، یا حتی هزینه بالا ، مهمترین رکن دفاعی کشور،  تا سر حد نابودی و مرگ ، تضعیف شود .

 

 

  • Like 3
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان در شماره جدید مجله صنایع هوایی مطالب قابل توجه ای رو در ارتباط با نمونه آموزشی یاسین،رزمی کوثر و T90(مدل توسعه یافته PC-7) بیان کرده!

توصیه میکنم حتما مطالعه کنید

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 hours قبل , MR9 گفت:

 

سلام علیکم 

 

سابقه ما از ترکها ، خیلی خیلی بیشتر هست ، دسترسی ما به فناوری هم بسیار بسیار  جلوتر از ترکها بوده ، صرفا" بعنوان یک مثال ، زمانی که نیروی هوایی جنگنده های تامکت را داشت استفاده می کرد ، ترکها هنوز اف-100 و اف-4 را در نیروی هوایی خودشون استفاده می کردند ، یا مجموعه زیرساختهای بالگردی ما در مقایسه با ترکها ، بلحاظ برنامه ای که طراحی شده بود ( شرکت بل هلیکوپترز )  اصولا در خاورمیانه همتا نداشت . 

 

ولی الان شما ببینید ، وضعیت ترکیه در حوزه تولید بالگرد و صادراتش ، پشتیبانی از هواگرد های رزمی اش ، توان صادراتی اش ( حالا نه فقط هوایی ، بلکه در حوزه دریا ، زمین  و... )  

 

 

بله، فکر کنم دیگه مشخص هست همه روی برخی مسائل به خاطر بحثها و استدلالهای زیاد صورت گرفته در انجمن متفق هستیم. ولی به نظرم همچنان یک گسستی وجود داره در مورد دلایل وضعیت فعلی و برخی مثل من همچنان معتقدیم علاوه بر نگاه مدیریتی و کلان نمیشه تجربیات موردی قبل از انقلاب را با تجربیات جاری و ساری ترکها ( بدون هیچگونه وقفه و مشکل و کارشکنی ) مقایسه کرد. برای همین اصل مقایسه غلط هست چون کاربران جوان تر همین را مبنا قرار میدند و نتایج فعلی دو کشور را مقایسه میکنند بدون توجه به واقعیات صحنه.

 

همه میدونیم در شرایط انقلاب جدای خود انقلاب که به معنای دگرگونی وسیع هست ما ناگهان وسط اون چند مورد تجربه جدید اولا شرکای خارجی ترک کردند پروژه ها را، ثانیا بسیاری از کارکنان و نیروهای دخیل هم پراکنده شدند در گوشه گوشه جهان، بعد هم وضعیت مدیریتی کشور تا ثبات پیدا کنه مواجه شدند نیروهای نظامی با یک جنگ وسیع و از همون ابتدا تقریبا تحریم مستقیم تسلیحاتی ( چه برسه به راه اندازی و ایجاد خطوط تولید در اون مقطع ) و بعد هم تحریم های اقتصادی ادامه دار و تهدیدات نسبت به سایر کشورها برای عدم همکاری با ایران که خب غرب کاملا تقریبا از دسترس خطوط مونتاژ و تولید خارج شد و حتی شرق هم تمایل داشت که اگر نه کارخانه بلکه سلاحی هم میفروشه مخفیانه باشه. در این اثنا یکی دو مقطع کوتاه گشایشی شاید وجود داشت که نهایتا منجر به تعدادی خرید محدود اون هم باز به خاطر زمان کوتاهش مشکل در حتی پشتیبانی همان ابزارها شد چه برسه به یک خط مونتاژ و کارخانه که پیش نیازها و نیازهای چندین ساله و دهه ای داره.

 

به هر حال اگر اون فقدان طرح/پلان جامع نیروی هوایی هم نبود نمیشد منکر این خلا در کشور خودمون شد و اصلا قابل مقایسه با ترکها نبودیم. یعنی تجربیاتی که ترکها به مرور، مستمر (این امر بسیار مهم هست)، کامل و با شراکت وسیع طی سالیان دراز کسب کردند نه تجربیات نابالغ ما که همون ابتدای نوزادیش با ده ها حادثه عظیم روبرو شد و بعد هم که کلا هیچکس حاضر نشد مایحتاج این نوزاد را که ابتدا نیاز خارجی داشت را تامین کنه.

  • Like 2
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, alala گفت:

 

بله، فکر کنم دیگه مشخص هست همه روی برخی مسائل به خاطر بحثها و استدلالهای زیاد صورت گرفته در انجمن متفق هستیم. ولی به نظرم همچنان یک گسستی وجود داره در مورد دلایل وضعیت فعلی و برخی مثل من همچنان معتقدیم علاوه بر نگاه مدیریتی و کلان نمیشه تجربیات موردی قبل از انقلاب را با تجربیات جاری و ساری ترکها ( بدون هیچگونه وقفه و مشکل و کارشکنی ) مقایسه کرد. برای همین اصل مقایسه غلط هست چون کاربران جوان تر همین را مبنا قرار میدند و نتایج فعلی دو کشور را مقایسه میکنند بدون توجه به واقعیات صحنه.

عنی تجربیاتی که ترکها به مرور، مستمر (این امر بسیار مهم هست)، کامل و با شراکت وسیع طی سالیان دراز کسب کردند نه تجربیات نابالغ ما که همون ابتدای نوزادیش با ده ها حادثه عظیم روبرو شد و بعد هم که کلا هیچکس حاضر نشد مایحتاج این نوزاد را که ابتدا نیاز خارجی داشت را تامین کنه.

 

سلام 

البته با بخشی از فرموده های شما موافقم ولی این را در نظر داشته باشید که گر چه ترکها بواسطه ناتو ، به سیل خروشان همکاری های نظامی متصل هستند ولی نقطه تمایز ما با ترکها وجود یک جنگ مستقیم 8 ساله و مملوء از تجربیات ارزنده در حوزه قدرت هوایی است که مسیر هرگونه بهانه جویی در حوزه تحریم را می بندد .  ما دقیقا بعد از پذیرش قطعنامه 598 تا قبل از قضیه هسته ای ( 82) فرصت داشتیم که بستر را فراهم کنیم ، حتی روسها هم علیرغم  امضاء قرار داد  گور-چرنومردین ، باز هم  تمایل داشتند به همکاری ( که نتایجش را امروز می بینیم ) ولی فرصت سوزی که ما به ان دچار شدیم  ( چه در قرارداد میگ-29 ، چه در قرارداد سوخو-24 ، چه در قراردادهای دیگر ) اصولا غیر قابل چشم پوشی هست . ما متاسفانه دچار یک عدم توازن جدی شدیم و این عدم توازن در طول زمان به ما ضربه زده و همچنان هم می زند ، این هم ناشی از نوع نگاه خاصی بود و هست به نیروی هوایی که متاسفانه  هرگونه امیدواری به بهبود را تا حدود زیادی کمرنگ کرده  ولی سعی ما این هست که مزیت ها و نواقص را در کنار هم ببینیم .

در مجموع ، یک فرصت خوب برای تبدیل شده به هاب تعمیراتی منطقه حداقل در حوزه بالگردی را تا حدودی به ترکها واگذار کردیم ، علیرغم اینکه سابقه به مراتب طولانی تری در این زمینه داشتیم . در حوزه نیروی هوایی هم همین طور ولی امیدوارم که حوادث سوریه  و مواردی که اخیرا" رخ داد ، برای ما زنگ خطر را به صدا درآورده باشد .

  • Like 2
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر نظرات دوستمان درست باشد و واقعا دو پروژه هواپیمای نسل 5 یکی در نهاجا یکی در وداجا در جریان باشد. و اگر این پروژه ها موفق هم باشند و سال بعد یا دو سال بعد شاهد پرواز انها باشیم باز هم برای عملیاتی شدن این هواپیماها بین ده تا پانزده سال زمان لازم است.

الان ببینید در روسیه سوخو پکفا بر مبنای یک پلت فرم موجود یعنی سوخو 30 توسعه پیدا کرد. این کشور هم دارای تمام زیر ساخت ها است و تکنولوژی لازم برای ساخت تمام زیر سیستم ها رو هم داره. دارای طراحانی با تجربه کافی هم است. با این وجود سال ها است که ما پرواز پکفا رو میبینیم  ولی تازه امسال قرار عملیاتی بشه. معمولا هم مدل های پایه باز اشکالاتی داره که بعدا رفع میشه.

اینکه  ما یک هواپیما با پلت فرم کاملا جدید طراحی کنیم و عملیاتی مثل این است که از پله اول به پله اخر پریده باشیم. خود چین سال ها با کمک روسیه انواع هواپیماهای روسی را تولید کرد. بعد با کمک اسراییل j10 را طراحی کرد سپس با دزدیدن نقشه های اف 22 و اف 35 به سراغ هواپیمای نسل 5 رفت. این پروسه برای چین چند دهه و میلیاردها دلار هزینه برداشته. خود اروپا برای ساخت یک هواپیمای نسل 4+ یعنی یوروفایتر دست به ساخت یک پروژه مشترک زدند که هزینه قابل تحمل باشد سراغ نسل 5 هم نرفتند. ما در عمل تنها پروژه  های موفق که داشته ایم مهندسی معکوس اف 5 و طراحی کوثر است. به هر حال جهش به طراحی و ساخت یک نسل 5 با پلت فرم جدید مثل پرش از پله اول به اخر است. علاوه بر این بسیاری از زیر ساخت ها رو هم نداریم تکنولوژی موتور ما هم فعلا همان j85  است. البته من به مپنا برای ساخت موتور بسیار امیدوارم.  امیدواریم نظر دوستمان درست باشد و این پروژه ها موفق باشند

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

میگ 35 یا ICBM   یا 120 فروند کوثر مسئله این است:

worior سوال؛ اگر دو انتخاب داشته باشیم، 60 فروند میگ 35 و 180 فروند ICBM کدوم رو انتخاب می کنید؟

ST4LKERicbm

SardarJangal : بستگی داره کلاهک icbm ها چی باشه.

ST4LKER مشخصا بازدارندگی که ۱۸۰ تا قاره پیما ایجاد میکنن خیلی بیشتر از ۶۰ تا میگ ۳۵ هست البته من منکر اهمیت نیروی هوایی نیستم

worior بازدارندگی کلان میتونند ایجاد کنند اما اعمال قدرت نه، مثلا نمی تونیم سوریه رو جمع کنیم، یا اینکه اگر مسئله کوچک مثل تروریسم و ... پیش بیاد نمی تونیم ICBM شلیک کنیم.

GAHERRRR : میگ 31، 50 تا  با ۱۰ تا قاره پیما

woriorا: ترکیبی نمیشه، حدس من این هست که مجدد نتونیم جنگنده بخریم و مجبور شیم روی برنامه موشکی متمرکز بشیم،...

ST4LKERهر کدوم در شرایط خاصی میتونن گره گشا باشن در نبرد گسترده اگر ما به ازای از دست دادن یک میگ۳۵ پنج فروند جنگنده ی دشمن رو سرنگون کنیم باز طولی نمی کشه که برتری هوایی رو از دست می دیم ولی مثلا اگر از هر ۵ موشک یکیش به خاک طرف مقابل برسه اوضاع فرق می کنه.

GAHERRRR: خب پس جنگنده بخریم حد اقل میشه با ادامه برنامه فضایی قاره پیما رو داخل ساخت

worior:منم همین نظر رو دارم، حالا اگر بخواهیم جنگنده بخریم، بجای 60 فروند میگ 35 و 120 فروند کوثر!! کدوم رو انتخاب می کنید.

GAHERRRR: چرا حالا میگ ۳۵ خانواده سوخو هم هستن

worior: روسها به ایران به دلایلی نمیفروشند و ایران هم به دلایلی نمی خره، مهمترین خوابیده بودن خط تولید میگ و وجود اموزش ها و تجربه های میگ در ایران هست.

 

 

 

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

arminheidariامروز 10:07 AM  

الان ما به شدت به جنگنده ای ساخت داخل که بتونه شبیه میگ 25 نقش آفرینی کنه نیاز داریم، بویژه که بتونیم رادار و موشکی شبیه اف 14 روش نصب کنیم، اون وقت میشه قاتل آواکس
 
Navardامروز 10:35 AM  
@GAHERRRR ما قرار یک هزینه کلان کنیم تا نیروی هواییمون رو نوسازی کنیم. بیایم دوباره یک جنگنده بخریم که تک منظور و صعیف هست پیشرفت نیست بلکه حرگت بسمت عقبت. اینکه روس ها موافق نیستن سوخو۳۰ بفروشند اصلا عجیب و معلوم نیست منبعش کجاست. سوخو۳۰ حتی کشورهایی که به آمریکا نزدیکند هم دارند. ایران میتونه با ایجاد رقابت بین چین و روسیه و اوردن اعداد و ارقام بزرگ(مثل کاری که هند کرد) هر دو این کشور ها رو تحریک به فروش کرد. اکه قصد فروش باشه اتفاقا انفعال از جانب ما عین سم. یا زنگی زنگ یا رومی روم. وگرنه خرید بی خرید. چینی ها هم که همه مدله چراغ سبز نشون دادن.
MR9امروز 10:30 AM  
@arminheidari سلام علیکم ، برای ایفای نقش ای وکس کیلر ، نیاز به چنین ترکیبی هست ( در غیاب تسلیحات غربی )
AWACS-Killer-3A.png
 
در مجموع ، بدلایل مختلف از جمله حوزه تعمیر و نگهداری ، پشتیبانی مستمر ، مباحث حاشیه ای سیاسی مربوط به خرید سلاح ، و.... نیروی هوایی نیازمند فقط " یک گونه " جنگنده است تا میزان آمادگی رزمی همواره در درصد قابل قبولی قرار بگیرد . تنوع گونه های هواگردهای رزمی حتی برای یک نیروی هوایی غربی ( در اینجا ایالات متحده ) یک کابوس  هست  و ما هر قدر سعی کنیم تنوع را کمتر کنیم ولی به جای آن کیفیت و تنوع تسلیحاتی و ارتقاء مداوم انها را در نظر داشته باشیم ، منطقی تر به نطر می رسد 
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

البته در تاپیک جی 10 همین عرایض رو گفتم ولی به خاطر دوست گرامی Navard دوباره مرورش میکنم:

1) سابقه بد از همکاری با چین: ما در مورد چنگدو جی 7 یک بار تجربه همکاری مصیبت باری رو داشتیم یعنی جنگنده ای رو خریدیم که کاربرد خاصی برای ما نداشت، نه به روز بود، نه امکان ارتقای خاصی داشت ، نه رهگیر قدری بود و نه بمب افکن پر قدرتی. فقط دور ریز پول

2) جنگنده های چینی در مقابل جنگنده های روسی از نظر رزومه عملیاتی فعلا حرف خاصی برای گفتن ندارند. روی کاغذ میشه این ادعارو کرد که فلان جنگنده چینی از اف 22 هم برتره ولی تا کارنامه عملیاتی نداشته باشن و در عمل امتحان نشن مثل هندونه در بسته اند چه جی 31 و جی 20 و چه جی 10.

3) جی 10 جنگنده چندان به روزی نیست و مقابل سوخو 35، رافال، تایفون، اف 35 حرف خاصی برای گفتن نداره. جنگنده ای که همین الان چندان در حد رقبای خارجی که دور تادور ایرانو گرفتند نیست 10 سال اینده چه وضعیتی می خواد داشته باشه؟

4) نیروی هوایی ایران سالها با جنگنده هایی با دو پیشرانه کار کرده حال شیفت به سمت جنگنده ای تک پیشرانه چندان منطقی نیست.

5) اگر روسیه در ارائه سرویس و تعمیر و نگه داری بعد از فروش بخیل و خسیسه ولی چین از نظر پیشرانه و بعضی آپشن های مورد نیاز در حدی نیست که بشه روش حساب کرد. در صورتی روسیه با اندکی سیاست هم تجربه خوبی داره و هم در صورت بی وفایی روسیه محصولی مثل سوخو 30 رو انواع کشورها دارن و با کمی رایزنی میشه در مورد قطعات یا تعمیرشون از کمک اون کشورها بهره گرفت.
 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

MR9امروز 10:54 AM  

@Navard چین بر خلاف تصورات ، نسبت به دهه هشتاد ، پتانسیل بهتری برای همکاری دارد
 
 
 
MR9امروز 10:57 AM  
@Navard تنها مساله ای که این وسط باید مورد توجه قرار بگیرد ، این هست که نباید جلوی چینی ها ، بدون کارت برنده روسها ، وارد مذاکره بشیم ، درباغ سبز را اگر قصد داریم به چینی ها نشون بدیم ، باید تابلوی همکاری نظامی آبدار را با روسها کنار خودمون داشته باشیم ، وقتی چینی ها متوجه شدند که آپشن خرید یا همکاری با روسها جدی هست ، برای اینکه بازار را بدست بیاورند ، مجبورند تعامل نشون بدند
 
MR9امروز 10:59 AM  
@Navard چینی ها الان بشدت برای تبلیغ محصولات خودشون در رقابت با روسها یا حتی محصولات گران غربی ، نیازمند یک قرارداد بزرگ هستند که این قرار داد با کشورهای عربی پولدار نیست ( چون بازار هدف غربی هاست ) . حالا اگر قرار باشد این بازار بزرگ را که حداقل باید برای 40 سال در اختیار بگیرند ( هر خرید یا همکاری در کوتاه مدت فایده ای ندارد ، هواگردی باید انتخاب بشود که مثل تامکت ، پاسخگوی نیاز بلند مدت باشد )
 
Navardامروز 11:01 AM  

@MR9 موافقم کاملا.

 

MR9امروز 11:01 AM  

@Navard حالا اگر قرار باشد این بازار بزرگ را که حداقل باید برای 40 سال در اختیار بگیرند ( هر خرید یا همکاری در کوتاه مدت فایده ای ندارد ، هواگردی باید انتخاب بشود که مثل تامکت ، پاسخگوی نیاز بلند مدت باشد ) می بایست یک قرارداد سفت و سخت با انها بست که راه فراری در آن نباشد تا در ازای قرار دادن بازار در اختیار آنها ، زیرساختهای شما به روز شود
 
MR9امروز 11:07 AM  
@Navard حالا نه فقط در حوزه هوایی ، در حوزه هوانیروز هم با توجه به ذائقه غربی پسند ( که الزاما" عیب هم نیست ) چینی ها نسخه خودشون از بلک هاوک ( زد-20 ) را معرفی کردند که با توجه به نیاز شدید ما برای جایگزینی بالگردهای سالخورده بل ، به نظرم گزینه جذاب تری نسبت به نمونه میل روسی هست
 
MR9امروز 11:11 AM  
@Navard در مورد اف-7 هم مساله روشن هست ، زمانی که برای خرید اچ کیو-2 چینی رفته بودیم ، اف-7 را اجباری در قرارداد برای ما گذاشتند ( چاره ای نداشتیم ، چون برای زدن میگ-25 های عراقی ، این سامانه نیاز بود ) طبیعتا" ایرگارد ، انتخاب نبود ،اجباری بود که باید تحمل می شد ولی همین مساله برای ما درس هست که بدون داشتن حداقل یک گزینه جانشین ، با چینی ها برای خرید سلاح مذاکره نکنیم
 
Navardامروز 11:15 AM  

@MR9 متاسفانه من هوانیروز و تیپ۳۷ زرهی از نزدیک دیدم. عقیده ای بر خرید از چین وجود نداره بین این دو رسته! اساسا فرماندهان ما قرار افکاری هستند که مانع خرید بزرگ و پیشرفت رو به جلو در تسلیحات. یکی از بزرگترین اشتباهات هم بنظر من تاکید لفظی بسیار بر تعمیر و نگهداری. وقتی این شعار از شعار های اصلی صبحگاه هر پادگان ارتش چع انتظاری میشه داشت!؟ دید فرماندهان ارتش بسوی روسیه است. ولی خب روس ها معلوم نیست چه آش قلم کاری برامون میپزند‌ یه روزی در دشت دارنگون یک افسری گفت بی ام پی ۵ پیشرفته ترینه تو دنیا. نفربری که اصلا وجود خارجی نداره. و این برای کسانی که در دو قدمس دانشکده زرهی کل ارتش هستند واقعا تاسف اور

 

  • MR9امروز 12:01 PM  
    @Navard خوب ، این مساله را هم پاسخ دارد ، ببینید این مفهوم " تغییر دیدگاه ها " در طول زمان اگر چه برای ما خطرناک هست مقداری با توجه به سطح تهدید ، ولی چاره ای نداریم جز تلاش برای تغییر وضعیت در بستر زمان ، چون بسترهای نظامی ما نزدیک به 50 سال هست تقریبا تغییری نکرده ، و به قول دن استاری ، ساختار نیروهای مسلح در همه دنیا به گونه ای هست که بسمت محافظه کاری تمایل دارد . طبیعتا برای ایجاد تغییر در یک ساختار محافظه کار بلحاظ سازمانی ( و نه سیاسی ) کار باید تدریجی جلو برود . این تدریجی جلو رفتن مزیتهای مثبت و منفی دارد و که باید در جای خودش روی ان بحث کرد
  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دقیقا یادم نیست، شاید حدود ۱۰ تا ۱۵ سال پیش در یک انجمن دیگر بحث بر سر تهیه جنگنده برای ایران بود، برخی نظرشون بر مهندسی معکوس میگ ۲۹ یا اف۱۴ داشتن، و من نظرم توسعه و تولید انبوه نسخه ارتقا یافته ای از اف-۵ .

 

متاسفانه الان می خواستم پست بذارم یادم آمد که ما هنوز درگیر همون دغدغه های ۱۵ سال پیش هستیم و باز مثل همیشه حسرت می خورم که اگر شهید ستاری در قید حیات بودن، شاید به موازات بومی سازی صنایع موشکی ایشون هم پروژه تولید بومی مشتقات اف-۵ رو خیلی پیش از این ها به ثمر رسونده بودن.

 

در بحث نیروهوایی دو تا فاکتور در تناقض با هم، برای ما خیلی مهم خواهد بود، اول اقتصاد نبرد هست، قطعا باید راه حل های تا حد امکان ارزان رو باید جستجو کنیم با توجه به قیاس اقتصاد ایران و دشمنانش، از اون طرف اهمیت فناوری در صنعت هست که ما قبلا طعم اون رو در جنگ تحمیلی چشیدیم، یعنی تجربه در اختیار داشتن شاید بالاترین فناوری روز صنعت هوایی.

 

 

بنا براین همچنان معتقد به توسعه نمونه ارتقا یافته اف ۵ به عنوان راه حل بومی، ارزانتر و سریعتر و البته قابل جایگزینی در حین جنگ در صورت دیدن تلفات،

و دیگه اینکه در حوزه صنعت هوایی در گام اول ایجاد زیر ساخت تولید انبوه خیلی مهم تر از خود محصول هست، چون زیر ساخت ایجاد بشه با اون میشه محصولات بهتر رو هم تولید کرد.

 

اما با لحاظ بحث فناوری و اینکه در کوتاه مدت به لحاظ کمی نمیتونیم با تعداد بالای جنگنده های حداقل دشمنان منطقه ایمون رقابت کنیم، و با توجه به تجربه جنگ تحمیلی و بکارگیری تامکت، پس اگر امکان خرید خارجی وجود داشته باشه نباید قانع باشیم و باید به دنبال بالاترین فناوری موجود و در دسترس باشیم ( یعنی اگر سو-۵۷ یا سو ۳۵ در دسترس باشه، سراغ سو-۳۰ رفتن قطعا اشتباهه، در پدافند این کار رو کردیم جایی که اس-۴۰۰ پیشنهاد شد بر اس ۳۰۰ اصرار کردیم)  کنار گزینه بومی ارزان قیمت تر ولی با کمیت بیشتر. 

 

آخرین استنتاجی که برای تولید بومی جنگنده از مصاحبه فرماندهان میشه داشت اینه که در مورد تولید موتور با توجه به مصاحبه نصیرزاده که گفته بودن «امسال یک دستگاه موتور اف ۵ ساختیم و ...» میشه نتیجه گرفت هنوز جی ۸۵ یا اوج به تولید انبوه نرسیده، پس نمونه توربوفن اون ( احتمالا جی ۹۰) و یا موتورهای سنگین تر هم فاصله بیشتری با تولید انبوه خواهند داشت. 

 

 

  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.