امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

39 minutes قبل , M-ATF گفت:

آخرین استنتاجی که برای تولید بومی جنگنده از مصاحبه فرماندهان میشه داشت اینه که در مورد تولید موتور با توجه به مصاحبه نصیرزاده که گفته بودن «امسال یک دستگاه موتور اف ۵ ساختیم و ...» میشه نتیجه گرفت هنوز جی ۸۵ یا اوج به تولید انبوه نرسیده، پس نمونه توربوفن اون ( احتمالا جی ۹۰) و یا موتورهای سنگین تر هم فاصله بیشتری با تولید انبوه خواهند داشت. 

 

 

 

این حرف نصیرزاده خیلی اشکال داره ها!

 

اولا ساختن یه نمونه یعنی فاصله زیاد تا تولید انبوه، حالا گذشته از اینکه این موتور بدرد تولید انبوه میخوره (که به نظرم برای پهپادهای جت مثل وینگمن بسیار مناسب خواهد بود، یعنی نسل 6+ به بعد) همه میدانیم که اف 5 دو موتوره است!! ..

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قضیه اف 5 برای همون سالهای 1377 تا مثلا 1380 جالب بود یعنی ساخت یک جنگنده نسل سوم و کم کم بردن اون جنگنده به سمت ویژگی های یک جنگنده نسل چهار و سپس تغییرماهیت تدریجی این جنگنده از یک جنگنده پشتیبانی نزدیک به یک جنگنده چند منظوره تمام عیار مانند اف 18 است. امروز جزئیات جنگنده تغییر کرده ولی در کلیات ماهیت و برد جنگی  و رسالت وجودی کوثر اف 1 تفاوت چندانی چه از نظر برد عملیاتی و میزان سلاح حمل شده و خیلی موارد اساسی دیگه با اف 5 نداره. پس چاره ای وجود نداره به موازات این پروژه که سالها در اون روند حرکتی ما کند بوده یک خرید عظیم کنیم که جایگزین اکثر جنگنده های فرسوده ما( بجز اف 14، میگ 20، سوخو24 و میراژ اف 1) باشه و نیروی هوایی رو از این اغتشاش و چند دسته ای و بی نظمی و کارایی پایین عملیاتی نجات ببخشیم و عنصری که همه این ویژگی هارو داره سوخو 30 (حالا در ترکیب با سوخو 35 باشه که چه بهتر).  سوخو 30 یک جنگنده چند منظوره بالا با برد و توانایی میزان بالایی از سلاح، امکان ارتقای بالا، چند ده سال تجربه ارتقا و کارنامه عملیاتی خوبه. بین این گزینه ها سوخو 30 گزینه خوبیه البته بشرطی همین جنگنده رو که به خیلی کشورها فروخته شده رو به ما بفروشن!

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تولید موتور جت در ایران به ان شکل انبوه که بعضی در ذهن دارند نیست. اینکه گفته شده یک نمونه ساخته شده نمونه های بعدی را هم به همان شکل میسازند. مثلا ممکن است سالی حداکثر ده عدد بسازند. 

اینها معمولا یک موتور را کپی سازی میکنند بعد تست میگیرند اگر جواب نداد حدس میزنند که مشکل کدام قطعه موتور بوده بعد با تعویض ان قطعه با نمونه اوریجینال دوباره تست میگیرند. این کار تکرار میشود تا با سعی و خطا قطعات مشکل دار پیدا شود. بعد سعی میکنند مشکل قطعه را حل کنند. یا مثلا به منابع خارجی مثلا اوکراین یا روسیه سفارش دهند. یا به یک تولید کننده داخلی دیگر. به هر حال در مورد موتور اوج احتمالا همین ستاریو وجود داشته و تازه کاملا مشکل حل شده. اگر حل شده باشد نمونه های بعدی را هم میسازند. ممکن است (البته من اطلاعی ندارم) به صورت موازی رو توربوفن کردن ان هم کار کرده باشند. 

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, M-ATF گفت:

 

بنا براین همچنان معتقد به توسعه نمونه ارتقا یافته اف ۵ به عنوان راه حل بومی، ارزانتر و سریعتر و البته قابل جایگزینی در حین جنگ در صورت دیدن تلفات،

و دیگه اینکه در حوزه صنعت هوایی در گام اول ایجاد زیر ساخت تولید انبوه خیلی مهم تر از خود محصول هست، چون زیر ساخت ایجاد بشه با اون میشه محصولات بهتر رو هم تولید کرد.

 

گرفتاری اینجاست که پلتفرم اف-5 تبدیل شده به  آمال و آرزو برای نیروی هوایی که  عادت کرده به قابلیتهای یک سوپر رهگیری مثل تامکت . این فاجعه هست . اف-5 شاید ارزان باشد ، شاید تولید انبوه بشود ، شاید در زمان جنگ بتواند از روی باند بلند بشود ولی کدام سطح تهدید را قرار هست پاسخ بدهد ؟؟؟ 

 

اصولا این همه مانور و تبلیغات برای اف-5 یا مشتقاتش در داخل ، متناسب با سطح تهدیدی هست که دارد هر روز بزرگ و بزرگتر میشود ؟؟

 

این مجری محترم برنامه شبکه دوم رسانه ملی ، شجاعت لازمه را داشت از فرمانده نیروی هوایی سئوال کند که اصولا این برنامه را برای کدام تهدید دارید توسعه میدید ؟؟؟

 

یا اصولا کسی در میلیتاری هست که پاسخ بدهد این برنامه برای دفع  کدام تهدید دارد جلو می رود ؟

 

در همه تحلیل ها ، همه چیز را در نظر می گیریم به غیر از تهدیدی که این برنامه باید به ان پاسخ دهد !!!!!

پی نوشت :

 

یک زمانی تهدیدی به اسم xb-70 وجود داشت ، برای پاسخ به این تهدید میگ-25 توسعه پیدا کرد ، بعدش خانواده ایگل متولد شدند ، روسها خانواده فلانکر را توسعه دادند و به همین ترتیب الی آخر ،  

  • Like 1
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اف 5 جنگنده خوبی است. به نظر من قابلیت توسعه را دارد. ولی نهایت کار میتواند نقش مکمل را کنار یک جنگنده بزرگتر مثل سوخو 30 بازی کند. حداکثر میتوان مدل های ارتقا یافته انرا در حد اف 16 که در خود امریکا به عنوان مکمل اف 15 بود دید.

اف 5 سطح مقطع راداری کوچکی دارد. اینرا در صحبت های خلیانان نهاجا در جنگ شنیده ایم. که در رادار کوچک دیده میشده. اگر در ساخت ان از مواد کامپوزیت هم استفاده کننده و در ورودی هوای موتور تغییراتی بدهند. هم سبکتر شده هم رادار گریزتر میشود. در صورتیکه از نمونه توربو فن اوج استفاده شود و با تغییرات بیشتر در مواد میتوان به سرعت ماخ 2 یا بیشتر رسید. با طراحی یک رادار ارایه فازی و سیستم الکترواپتیکی و شاید ساخت موتوری با امکان تغییر بردار رانش بتدریج یک جنگنده مکمل خوب داشت. ولی نمی تواند به عنوان جنگنده اصلی نهاجا عمل کند

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اصل اون جنگنده چند منظوره با برد بلنده که یا خودمون طراحی کنیم یا بخریم. اف 5 با این شکل خیلی ضرورتی نداره. اگه قرار بر این بود باید اف 14 رو توسعه می دادیم که ندادیم. اف 5 اگه در نقش جنگنده چند منظوره ای مثل اف 18 باشه کارایی لازم رو در مقابل تهدیدات داره و نه حتی در فرم جنگنده خیلی خوبی مثل اف 20. به نظر می رسه همین پروژه اف 5 در قالب عنوان های مختلف تنها پروژه ای که نیروی هوایی عملا به سمتش رفته و همین پروژه هم نقش خاصی براش تعریف نمیشه الا جنگنده پشتیبانی نزدیک. وقتی از نظر رهگیر و بمب افکن و جنگنده برتری هوایی کمیتمون می لنگه چه جای زوم رو جنگنده پشتیبانی نزدیکه؟ کت رو ول کردیم کردیم چسبیدیم به دکمه اش.  اگه قرار بر تغییری هست کوثر 1 و اف 14 رو واقعا بودجه مناسبی براش در نظر بگیریم تا یه تغییر عمده مثلا ظرف 10 سال احساس کنیم نه اینکه با انبوهی از جنگنده های 1-2 عدد ساخته شده یا تغییر یافته از اف 5 مواجه بشیم که فلان رئیس جمهور نزدیک 22 بهمن یا برای تبلیغ رونمایی می کنه. یه کار اساسی انجام بدن و اونوقت کلهم اجمعین  بیان باهاش عکس یادگاری بگیرن!

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برای مقابله با تهدیدات یا رفع نیاز ها , اتکا به توان داخل یا ایجاد بستر مناسب در رده های مختلف صنعت هوایی بسیار عاقلانه هست(کار دیگه ای نمیشه انجام داد چون خرید منتفی هم از لحاظ مالی و هم سیاسی) ولی به شرطی که با دور کند حرکت نکنی به روز باشی . از زمانی که برای اف ۵ حتی برای پایه برنامه ریزی کردیم چندین نوع تهدیدات جدید ایجاد شد . پس اگر امروز دنبال ساخت هواپیما نظامی هستی باید تهدیدات ۱۰ تا ۲۰ سال آینده درک کنی و طبق اون قدم برداری تا محصول کاربردی باشه.

متاسفانه این خواسته و اراده در کشور زیاد قوی نیست چون ایرانی ها ثابت کردن روی هر خواسته ای پا فشاری کنن بهش میرسند

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فعلن که این آمریکا شروع کرده به این که تحریمها باید ادامه داشته باشه سر این محموله تصلیحاتی که گرفتن امیدوارم که نتونه حرفشو پیش ببره و ما بتونیم خلع فعلی نیرو هوایی رو به نحوی با یک خرید پر کنیم در کوتاه مدت ولی بلند مدت باید تمام قدرتمونو بزاریم روی پروژهای بومی که همشون گیر این موتورن . در مورد خرید خارجی هم سوخو 30-35 بسیار معقوله به شرط انتقال خط تولید اما با توجه به شرایط چین فکر کنم از اونا راحت تر خرید کنیم البته اگر مثل داستان جی7 تمام سیم پیچی هواپیماهاشونو از دم سفید و بدون شماره نزنن

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این واقعا تاسف آوره که ما از دوست هم شانس نیاوردیم! (نمیگم متحد چون ما اتحادی با کمونیست جماعت نداریم و نباید هم داشته باشیم! ما عملا بجز چند گروه و جماعت متحدی نداریم)

اون از روسیه و ماجرای پشتیبانی فنی و قطعاتی فالکروم ها و کیلوها و تاخیر یک دهه ای برای تحویل اس300 ها و اینم از چین با ماجرای اف7 ها و اسلحه های انفرادی بی کیفیت! باز دم چین گرم سی 802 و 803 داد کپی بزنیم...!

2 hours قبل , aminf14 گفت:

اصل اون جنگنده چند منظوره با برد بلنده که یا خودمون طراحی کنیم یا بخریم. اف 5 با این شکل خیلی ضرورتی نداره. اگه قرار بر این بود باید اف 14 رو توسعه می دادیم که ندادیم. اف 5 اگه در نقش جنگنده چند منظوره ای مثل اف 18 باشه کارایی لازم رو در مقابل تهدیدات داره و نه حتی در فرم جنگنده خیلی خوبی مثل اف 20. به نظر می رسه همین پروژه اف 5 در قالب عنوان های مختلف تنها پروژه ای که نیروی هوایی عملا به سمتش رفته و همین پروژه هم نقش خاصی براش تعریف نمیشه الا جنگنده پشتیبانی نزدیک. وقتی از نظر رهگیر و بمب افکن و جنگنده برتری هوایی کمیتمون می لنگه چه جای زوم رو جنگنده پشتیبانی نزدیکه؟ کت رو ول کردیم کردیم چسبیدیم به دکمه اش.  اگه قرار بر تغییری هست کوثر 1 و اف 14 رو واقعا بودجه مناسبی براش در نظر بگیریم تا یه تغییر عمده مثلا ظرف 10 سال احساس کنیم نه اینکه با انبوهی از جنگنده های 1-2 عدد ساخته شده یا تغییر یافته از اف 5 مواجه بشیم که فلان رئیس جمهور نزدیک 22 بهمن یا برای تبلیغ رونمایی می کنه. یه کار اساسی انجام بدن و اونوقت کلهم اجمعین  بیان باهاش عکس یادگاری بگیرن!

همه چیمون هم به هم میاد! اومدیم کم توان ترین جنگنده رو از نظر حمل تسلیحات مدت ها به ملت با عنوان پشتیبانی نزدیک با اسم های مختلف دو سه تایی ساختیم ازشون! من واقعا نمیدونم این دوستان تعریف جنگنده پشتیبانی نزدیک رو نمیدونن؟ واقعا جایی که فراگفوت و وارتهاگ پشتیبانی نزدیک لقب میگیرن چطور کسی میتونه در قرن 21 به کوثر بگه پشتیبانی نزدیک که البته همونم برا سالیان آینده برنامه ریزی شده !

شایدم اصلا هممون سرکاریم و اینا همش بخشی از سیستم تبلیغاتی نیروهای نظامی ما باشه که شخصا شک دارم...

 

البته باید یه چیزی رو هم در نظر بگیریم در مورد کوثر و صاعقه و ...

اونم اینکه از بُعد حقوقی ماجرا ما به آسونی نمیتونیم بریم سراغ تامکت و فانتوم و ...

بنظر میرسه ما با 3 فاکتور روبروییم؛ 1-بحث مالی 2-پیچیدگی فناوری 3-مباحث حقوقی

که با کنار هم قرار دادن این موارد تنها گزینه پیش رو برای الگو برداری و تولید جنگنده فقط همون تایگر هستش...

پی نوشت: کتابی با عنوان چگونه یک نیروی هوایی ظرف 30 سال از عرش به فرش رسید نوشته نشده؟! :(

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 minute قبل , zAa9 گفت:

 همه چیمون هم به هم میاد! اومدیم کم توان ترین جنگنده رو از نظر حمل تسلیحات مدت ها به ملت با عنوان پشتیبانی نزدیک با اسم های مختلف دو سه تایی ساختیم ازشون! من واقعا نمیدونم این دوستان تعریف جنگنده پشتیبانی نزدیک رو نمیدونن؟ واقعا جایی که فراگفوت و وارتهاگ پشتیبانی نزدیک لقب میگیرن چطور کسی میتونه در قرن 21 به کوثر بگه پشتیبانی نزدیک که البته همونم برا سالیان آینده برنامه ریزی شده ! 

البته باید یه چیزی رو هم در نظر بگیریم در مورد کوثر و صاعقه و ...

اونم اینکه از بُعد حقوقی ماجرا ما به آسونی نمیتونیم بریم سراغ تامکت و فانتوم و ...

بنظر میرسه ما با 3 فاکتور روبروییم؛ 1-بحث مالی 2-پیچیدگی فناوری 3-مباحث حقوقی

که با کنار هم قرار دادن این موارد تنها گزینه پیش رو برای الگو برداری و تولید جنگنده فقط همون تایگر هستش...

پی نوشت: کتابی با عنوان چگونه یک نیروی هوایی ظرف 30 سال از عرش به فرش رسید نوشته نشده؟! :(

1) مگه کاربرد  دیگه ای رو این جنگنده بجز کاربرد برای پشتیبانی نزدیک به عنوان یک جنگنده سبک میتوان گذاشت؟  با شکل فعلیش نه رهگیر کاراییه، نه بمب افکن و نه جنگنده برتری هوایی. همین پشتیبانی نزدیک با مسمی تره . اینکه مثلا سوخو 25 و ای 25 در کیفیت و کارایی بالایی هستند به کنار ولی برای کوثر 1 با این توانایی فعلا همین کاربرد به نظر میرسه (بجز موارد آموزشی و...) مگر اینکه این پروژه قدیمی رو ارتقا بدن یعنی چیزی در حد اف 18

2) از همه فاکتورها مهم تر مسئله روزمرگیه که نیروهای نظامی ما بهش دچار شدن و یه صنعت رو گرفتند و بقیه رو به امون خدا ول کردند. وقتی نیروی زمینی تجهیزاتش قدیمیه و وقتی نیروی هوایی بودجه قابل توجهی نداره هدف حفظ موجود میشه  و نمشه انتظار ماورایی داشت

3) همین اف 5 مثل جی 11 میشه کپی بشه و چندان گره و گیرهای حقوقی اگه صادرات نشه فکر نکنم بعد تولیدش ایجاد بشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , zAa9 گفت:

پی نوشت: کتابی با عنوان چگونه یک نیروی هوایی ظرف 30 سال از عرش به فرش رسید نوشته نشده؟! :(

 

این موارد باید مرتب در میلیتاری تکرار شود ، دلیلش هم مشخص هست ، ما ایرانی ها حافظه  کوتاه مدت بسیار نابهنجاری داریم 

 

تفکر داشتن جنگنده ساده ، ارزان ، و در تعداد انبوه ، به تاریخ پیوسته و در تفکر راهبردی قرن 21 جایی ندارد ، 

 

بر 21 آذر 1398 در 10:03 , MR9 گفت:

 

 

اولین گام ، به شکل شاخص ، دیده بانی موضوع این هست که در زنجیره فرماندهی ، اعتقادی به قدرت هوایی وجود دارد یا خیر . تمامی این برنامه های موازی ، صرف منابع اندک در پروژه های با بیلان نامشخص ، انتخاب مدیران ضعیف در حوزه های مربوطه ، یک مساله را پیش روی تحلیلگر می گذارد که تفکر هوامحور در بدنه نیروهای مسلح ما وجود ندارد . از نظر این دوستان ، نیروی هوایی یک نیروی تشریفاتی ( لاکچری ) ، هزینه بر ، گران قیمت ، غیر مفید و ... هست ( این تحلیل براساس نوع نگاه به نیروی هوایی   پدید آمده )و تا اصلاح امور و تغییر شرایط ، احتمالا" همین  تحلیل باقی می ماند .

 

قبلا هم عرض شد ، تا وقتی نگاه از بالا به قدرت هوایی تغییر نکند ، هر نوع تغییری به شکل ساختاری و اساسی ، غیر ممکن هست . نوع نگاه مدیران ارشد دفاعی باید تغییر کند ، شیوه مدیریت سنتی در نیروهای مسلح باید تغییر کند ، این تفکر که نیروی هوایی باید هواپیما بسازد ، اشتباه هست ، وزارت دفاع مسئولیت تولید ندارد ، نیروی هوایی مصرف کننده فناوری هست ، وزارت دفاع ، مسئولیت سیاست گذاری دارد ، این شرکتهای خصوصی هستند که باید ورود پیدا کنند از تولید سلاح پیاده نظام تا موتور نظامی و غیرنظامی . این روند در دنیا تجربه شده و جواب هم داده ، حالا ما سعی داریم خلاف جریان آب شنا کنیم ، قطعا" هزینه های ان برای ما  چندین صد برابر هست .

 

پی نوشت :

اینهایی که عرض شد ، فقط یک قطره بسیار کوچک از اقیانوس نقدهای وارده  هست . مسائلی وجود دارد که نه گفتنش فایده ای دارد و نه گوش شنوایی برای شنیدن آن ، ولی سعی براین هست که مجرایی ایجاد شود برای نقد وضعیت . این نقد اگر چه تلخ هست ولی باید گفته شود تا درزمان جنگ / بحران ، شیرینی آن را همه حس کنند .

 

 

 

بر 27 مرداد 1396 در 09:24 , MR9 گفت:

نیروهای مسلح  ما در شرایط فعلی نیاز به یک انقلاب نرم افزاری دارند تا شیوه تحلیل انها نسبت  به ماهیت جنگ در قرن حاضر بطور کامل دگرگون شود . این دگر گونی که انقلاب در امور نظامی (REVOUYLTION IN MILITARY AFFAIRS RMA) بشمار میرود ،  عمدتا شامل تحول در سه حوزه است ( البته در تاپیک فوق ترتیب انها رعایت نشد که دراینجا اصلاح می شود )

 

1-   تغییر در ماهیت جنگ ، رزم سایبر ، رزم غیر خطی ، رزم چهار بعدی ، ترکیب فناوری برتر با آسیب رسانی کمتر ( یعنی این مساله در ذهن  فرماندهان ارشد نهادینه شود که  ماهیت رزم  نسبت به قرن گذشته ( در اینجا جنگ 8 ساله با عراق ) دچار تغییرات جدی شده و باید شیوه نگاه این دوستان هم تغییر کند .

2-   تغییر در رفتار نظامی شامل دکترینها ، عملیات مشترک ، هم افزایی نیروها ، تمرکز زدایی و پرسنل هوشمند ( این بند  بدان معناست که وقتی نوع نگاه تغییر کرد ، قطعاً نوع رفتار و عکس العمل به این مساله هم تغییر می کند و سطوح ارشد تصمیم ساز و تصمیم گیر بالاجبار می بایست تغییرات گسترده ای را  در تئوری های موجود داده تا خودشان را با این تغییر تطبیق دهند . در این مرحله ، تاکید لجوجانه بر استفاده از نیروهای غیر حرفه ای  بطور کامل ازمیان می رود ، سطح اموزشها بالاتر رفته و سخت گیرانه تر میشود تا کیفیت عملکردها افزایش یابد ، نسبت مشخص و معقولانه ای  میان هزینه های دفاعی میان ما و دیگران ایجاد می شود { یعنی دیگر دوستان مصدر امور سیاسی / نظامی به کم بودن سرانه بودجه  دفاعی ما در مقایسه با کشورهای منطقه افتخار نمی کنند } و سایر موارد مشابه 

3-    تغییر در ابزارهای جنگ شامل برتری اطلاعاتی ، سامانه های فرماندهی ،حملات دقیق و دوربرد ، ارتباط حسگرها با لانچر ( بعد از اینکه از دو مرحله قبلی عبور شد ، پذیرش این نکته که  برای روبروشدن با چالش های قرن حاضر ، باید سخت افزار جدید را وارد سازمان رزم نیروهای مسلح کرد ، طبیعتاً آسان تر هست ، چرا که برای  تئوریسین های نظامی قابل قبول نخواهد بود که حتی با یک اف-5 ارتقاء یافته می شود وارد نبردهای فامد ( فراتر از میدان دید ) و دامد ( درون میدان دید )  با یوروفایتر سعودی یا فالکون های بلاک 60 اماراتی و یا حتی در یک سناریوی نارحت کننده تر ، وارد نبرد با لایتینینگ یا رپتور و یا حتی جتهای نسل 4+ شد .) 

در نتیجه ، نخست باید بپذیریم که  شرایط فعلی با شرایط دهه هشتاد میلادی و جنگ با  عراق کاملاً متفاوت هست . دیگر از زدن خاکریزهای ممتد و زمین گیر کردن پیاده نظام در پشت خطوط دفاعی ثابت ( به مانند جنگ اول  جهانی ) خبری نیست ، ارتشها روز به روز متحرک تر می شوند ( نطفه این تئوری را هم هانس گودریان  ، فولر ، لیدل هارت و مانشتاین گذاشته بودند ) . اتکاء ارتشها به قدرت هوایی روز به روز بیشتر میشود ( جنگ سوریه ) ، وجودبرتری اطلاعاتی بر خط ( انلاین ) نسبت به حریف در میدان نبرد ، از نان شب واجب ترهست و در نهایت نیروی رزمنده عملیات زمینی ( حداقل برای ما )در کنار پرورش  ایمان و اعتقادبه ایثار و شهادت  ،باید به سلاح های مدرن مسلح شود ، تا مطلوب ترین عملکرد را به نمایش بگذارد . 

 

 

10-2-2019_9-38-06_PM.jpg

 

 

پی نوشت : 

 

در نامه مشهور فرمانده وقت سپاه ( محسن رضایی ) به امام (ره ) برای ادامه جنگ ، رقمی در حدود 300 فروند جنگنده ذکر شده بود ( تا جایی که ذهن یاری می کند ) . بیشتر از سی و چند سال از این نامه گذشته ، چه کاری برای رفع این نقص یا کمبود صورت پذیرفته است ؟ 

 

 

بر 8 دی 1398 در 14:19 , MR9 گفت:

 

1- تا وقتی نگاه از بالا به قدرت هوایی تغییر نکند ، هر نوع تغییری به شکل ساختاری و اساسی ، غیر ممکن هست.

2- یادش بخیر - یک زمانی ، در بال ایگلهای سعودی ، ترک  سازه ای پیدا شده بود ، رسانه های تخصصی هوانوردی آمریکایی ، چه جنجالی راه انداخته بودند سر این قضیه که نیروی هوایی آمریکا ، به ناوگان ایگلهای خودش توجه دارد بابت این موضوع ؟!!!!

3- از قدیم مصطلح بود ، جامعه ای که رسانه هایش به وضعیت حساس نباشند ، بتدریج از درون پوسیده میشود ، خدایا با این وضعیت ، به ما رحم کُن .. آمین

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
16 hours قبل , MR9 گفت:

 

گرفتاری اینجاست که پلتفرم اف-5 تبدیل شده به  آمال و آرزو برای نیروی هوایی که  عادت کرده به قابلیتهای یک سوپر رهگیری مثل تامکت . این فاجعه هست . اف-5 شاید ارزان باشد ، شاید تولید انبوه بشود ، شاید در زمان جنگ بتواند از روی باند بلند بشود ولی کدام سطح تهدید را قرار هست پاسخ بدهد ؟؟؟ 

 

اصولا این همه مانور و تبلیغات برای اف-5 یا مشتقاتش در داخل ، متناسب با سطح تهدیدی هست که دارد هر روز بزرگ و بزرگتر میشود ؟؟

 

این مجری محترم برنامه شبکه دوم رسانه ملی ، شجاعت لازمه را داشت از فرمانده نیروی هوایی سئوال کند که اصولا این برنامه را برای کدام تهدید دارید توسعه میدید ؟؟؟

 

یا اصولا کسی در میلیتاری هست که پاسخ بدهد این برنامه برای دفع  کدام تهدید دارد جلو می رود ؟

 

در همه تحلیل ها ، همه چیز را در نظر می گیریم به غیر از تهدیدی که این برنامه باید به ان پاسخ دهد !!!!!

پی نوشت :

 

یک زمانی تهدیدی به اسم xb-70 وجود داشت ، برای پاسخ به این تهدید میگ-25 توسعه پیدا کرد ، بعدش خانواده ایگل متولد شدند ، روسها خانواده فلانکر را توسعه دادند و به همین ترتیب الی آخر ،  

 

 

مواردی که در این پست و البته پست بعدیتون مطرح کرده بودین کاملا بجاست، که اگه برسم سعی میکنم در قالب یک مقالک پاسخ بدم

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 minutes قبل , SAEID گفت:

 

در ابتدا قرار بر بال متحرک بودن اف14 نبود ، نتیجه جاسوسی از میگ23 و اصرار بر ناونشین بودن باعث شد به سراغ این طرح بروند و نیروی هوایی آمریکا راه جداگانه ای طی کرد و به اف15 رسید که در واقع اف14 بدون بال متحرک می باشد. حتی قرار بود موشک فینیکس را روی اف15 سوار کنند ولی چون تنها دو تیر امکان حمل داشت و مشکلات در مورد نصب رادار AWG-9 و هزینه های اضافی باعث شد به همون اسپارو اکتفا کنند. قبل از انقلاب نیروی هوایی ایران هم در نظر داشت تا حداکثر 50 فروند اف15 خریداری کند برای استفاده در عملیاتهایی که از عهده اف4 و اف14 خارج بود. این بال متحرک رو از اف14 حذف کنند ، باعث کاهش هزینه های نگهداری و عملیاتی خواهد شد. از طرفی امکان نصب مهمات بیشتری در زیر بال فراهم میگردد. برای شروع می توان اف14 را ارتقا داد با موتور AL-41 و رادار Irbis و همزمان روی گونه P-14 کار انجام شود.

اف 14 به نوعی فرزند اف 111 محسوب میشه و بسیاری از ویژگی هاش وام گرفته از این بمب افکن قدرتمند بود. با نظر شما موافقم و به نظر بنده هم در نهایت باید به سمت تولید جنگنده ای بومی از اف 14 بریم. قبلا هم به حذف بال متحرک و بعضی موارد دیگه اشاره کردم تا اف 14 رو بتونیم در مسیر تکامل جنگنده ای مانند استرایک ایگل ببریم ولی یکی دو مسئله رو هم در نظر بگیریم:

  • کمی برای رفتن به سمت تولید یک جنگنده مولتی رول از اف 14 دیر نیست؟ این کارو ما باید بعد جنگ شروع می کردیم.
  • این امر یه مشکل دیگه ایجاد میکنه و اون اینکه زمان رسیدن به تولید همچین جنگنده ای رو داریم؟ با تهدیدات متنوع حال حاضر که دور تا دور مارو گرفته و کشوری در حد امارات هم برای ما رجز می خونه چه کنیم؟
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , aminf14 گفت:

اف 14 به نوعی فرزند اف 111 محسوب میشه و بسیاری از ویژگی هاش وام گرفته از این بمب افکن قدرتمند بود. با نظر شما موافقم و به نظر بنده هم در نهایت باید به سمت تولید جنگنده ای بومی از اف 14 بریم. قبلا هم به حذف بال متحرک و بعضی موارد دیگه اشاره کردم تا اف 14 رو بتونیم در مسیر تکامل جنگنده ای مانند استرایک ایگل ببریم ولی یکی دو مسئله رو هم در نظر بگیریم:

  • کمی برای رفتن به سمت تولید یک جنگنده مولتی رول از اف 14 دیر نیست؟ این کارو ما باید بعد جنگ شروع می کردیم.
  • این امر یه مشکل دیگه ایجاد میکنه و اون اینکه زمان رسیدن به تولید همچین جنگنده ای رو داریم؟ با تهدیدات متنوع حال حاضر که دور تا دور مارو گرفته و کشوری در حد امارات هم برای ما رجز می خونه چه کنیم؟

اساس ساخت جنگنده مولتی رول بر اساس اف ۳۵ یا نمونه های چینی یا حتی ایرانیش  مثلا قاهر (که حداقل ۴۰درصد بزرگتر باشه)باید بنا بشه.اگه قراره یه نسل چهار از جنگنده های موجودمون مشتق بگیریم که ارزون و کار راه انداز باشه همین تایگر با نیم نگاه به اف۱۸ راه برد درستیه .برای رفع تهدیدات فعلی یه مولتی رول سنگین لازمه که سوخو۳۵و به تعداد نصف اون میگ۳۵ برای مازمان میخره تا پروژه های وطنی ثمر بده  ولی حرکات بسیار کند و نا امید کننده هست در حالیکه باید هر چه زودتر تمام امکانات کشور بسیج بشه خرید میگ۳۵ اصلا مورد علاقه من نیست ولی احساس میکنم برای سوخو۳۵ بیخ ریش ما میبندند

ویرایش شده در توسط arjemandi

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام.

به نظر این حقیر راهبرد کوتاه مدت ایران ۲ بخش هست. ۱-ساخت جنگنده هایی مثل کوثر و بهینه سازی و ارتقا جنگنده های موجود در کنار ۲-خرید که در ادامه توضیح میدهم. در مورد خرید، سوخو-۳۰ به تعداد بالا و سوخو-۳۵ به تعداد کمتر یا میکسی از سوخو-۳۰ و سوخو-۳۵ دقیقا مثل زمانی که اس-۳۰۰ خریدیم که چیزی بین اس-۳۰۰ و اس-۴۰۰ بود. در مورد خرید نیز احتمالا ما به سمت جنگنده ای شخصی سازی شده بین سوخو-۳۰ و سوخو-۳۵ خواهیم رفت.

و برای میان مدت ایران سه جنگنده در نظر داره: ۱- سبک ۲- نیم سنگین یا میان وزن ۳- سنگین

۱- سبک: جنگنده قاهر یا چیزی در همان روند. بر مبنای کوثر ولی رادار گریز برای مقاصد پشتیبانی نزدیک که احتمالا توانایی پرواز بی سرنشین هم براش درنظر گرفته بشه. با دو پیشران در کلاس j-85 اما توربوفن.

۲- نیمه سنگین: جنگنده ای دو موتوره با دو پیشرانه در کلاس RD-33 و بهینه شده تولید داخلی و یا  یک موتوره با یک پیشرانه در کلاس AL-41F که یا انتقال تکنولوژی میشود و یا با مهندسی معکوس (حالا یا از روی موتور های غربی و یا موتور های شرقی)، چیزی بین F-16 و F/A-18 اما با طراحی رادار گریز.

۳- سنگین: در واقع میکسی بین جنگنده های روز دنیا با دو موتور در کلاس پیشرانه AL-41F باز هم مانند شماره ۲ و با طراحی رادار گریز.

و برای طولانی مدت جنگنده های نسل ۶.

به نظرم این بهترین و عاقلانه ترین روند هست که هم اشتغال زایی داخلی دارد و هم جهش تکنولوژیکی کشور را در پی دارد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.