امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

5 hours قبل , Ghalam گفت:

تنها تفاوت ، تک موتوره و دو موتوره بودن جنگنده هاست ، آمریکایی ها با پیشرفت سطح تکنولوژی و استانداردسازی شرایط نگهداری و رویه های بازبینی به جایی رسیدند که حالا اف 35 تک موتوره براشون امنیت کافی و اطمینان کافی رو داره ولی در موتورهای صادراتی روسی چه می شه گفت !؟ 

ما برای امن کردن آسمونمون به 300 جنگنده نیاز داریم ، 100 تا جنگنده ی سطح بالا و سنگین ( در کلاس اف 14 ، سوخو 35 ، اف 15 ) و حدودا 200 تا جنگنده ی سبک در کلاس جی 10 سی ، اف 16 و جی 17 

بنا به شواهد و روی کاغذ قاعدتا 4 تا گزینه بیشتر نداریم  

سوخو 35 ( واقعا دیگه خرید سوخو 30 ارزشی نداره ) 

جی 10 سی 

جی 17 تندر ( قاعدتا بلاک 3 ) 

میگ 35 

دوتا سوال اساسی هم پیش رومون هست : 

  • آیا توان طراحی رادار و سیستم ایونیک بومی داریم !؟ ( شامل سیستم تشخیص دوست از دشمن ) 
  • آیا توان طراحی سلاح های هواپرتاب بومی رو داریم !؟ 

بنا به شواهد اگر هزینه کنیم ، می تونیم سلاح های هوا پرتاب بومی بسازیم .

حالا اگر توان طراحی و تولید انبوه سیستم های راداری  و ایونیک رو بسازیم ، عملا هر جنگنده ای بخریم ، دستمون بازه ، پس باید پلتفرمی رو بخریم که ماژولار باشه و امکان تغییر زیرسامانه ها و سفارشی سازی داشته باشه . 

ما باید جنگند ه ای بخریم هم ساده باشه و هم در بهترین حالت امکان تولید مشترک داشته باشیم و بتونیم توش دست ببریم . اگر امکان تولید مشترک نبود ، باید امکان سفارشی سازی و ساخت تسلیحات سفارشی براش داشته باشیم .

 

اول این رو بگم که موافق خرید هیچ کدام از میگ35 و جی10سی نیستم و تنها این رو از نظر صرفه خرید و کاربری مقایسه میکنم.

 

البته این نگرانی در خصوص هواگردهای تک موتوره نسبت به گذشته خیلی کاهش یافته و حتی در موتورهای روسی هم ضریب اطمینان بالایی وجود دارد ولی طبیعتا کمتر از مشابه آمریکایی. اما اگر زمان اورهال موتور و چک های دوره ای را رعایت کنیم مشکلی خاصی نباید بوجود بیاید.

در مدل AL-31F زمان اورهال یا MTBO هزار ساعت و عمر کلی موتور سه هزار ساعت است. از مشتقات این مدل در سوخو30 و جی10 نصب شده و طبق تایید AVIC (شرکت صنعت هواپیمایی چین) در طراحی موتور WS-10 از مشخصات فنی نمونه روسی استفاده است.

از نظر عمر موتور بررسی کنیم ، با فرض 300 ساعت پرواز سالانه برای هر جنگنده ، بعد از 10 سال باید موتور تعویض شود. این مساله توجه به تامین قطعات یدکی را در بلند مدت نشان میدهد چیزی که روسها در آن قابل اطمینان نیستند.

جی10 از سال 2006 در خدمت بوده و تاکنون 468 فروند از آن تحویل ارتش چین شده است و تنها یک حادثه در نمایش هوایی آکروباتیک در سال 2016 داشته است که منجر به کشته شدن خلبان گردید. در این 14 سال هزاران ساعت پرواز و یک مورد تلفات یعنی ضریب کیفی بالایی در ساخت این جنگنده بکار رفته است.

از نظر انعطاف پذیری و ماژولار بودن هم بهتر از میگ35 میباشد. 11 جایگاه حمل سلاح و مخزن سوخت در برابر 9 جایگاه و امکان تعبیه مخازن سوخت تطبیقی و استفاده از انواع پادهای اخلالگر و نقشه بردار و تصویرساز و حتی نصب موتور با خروجی سه بعدی WS-10B که قدرت مانور جی10 را به سطح میگ35 رسانده و میتواند مانور کبری را اجرا نماید.

تنها مشکلی که جی10 دارد این است که تاکنون به هیچ کشوری فروخته نشده و بازار جانبی برای تامین قطعات آن نخواهیم داشت بر فرض روزی که روابط با چین به سردی گراید. ولی روسها نشان دادند در زمان روابط خوب هم از پشتیبانی ضعیفی برخوردارند.

از نظر راداری و تسلیحات هر دو جنگنده رو در یک سطح می بینم ولی نمونه چینی رو به دلیل بروزرسانی های بیشتر در شرایط بهتری قرار میدم. چین با منابع مالی بیشتر و برای اینکه در برابر جنگنده های آمریکایی توان رقابت داشته باشد بروزرسانی های بهتری انجام میدهد.

درباره قدرت مانور هم درست است که میگ35 برتری دارد ولی دوران نبرد داگفایت گذشته است و خیلی به ندرت دیده میشود که کار دو جنگنده به نبرد نزدیک بکشد ولی در نبرد فامد جی10 با موشک پی ال15 برتری دارد.

 

در پایان نگاهی هم به قیمت تمام شده این دو بیندازیم. هر دو جنگنده تقریبا 50 میلیون دلار هزینه خواهند داشت شامل جنگنده + مهمات + قطعات یدکی + آموزش خلبان + آموزش پرسنل زمینی و ...

 

و اگر قرار باشد نیروی هوایی در آینده به سمت خریدهای سنگین چون سوخو57 ، سوخو35 ، جی20 و ... برود ، بدلیل اشتراک موتور و برخی قطعات با جی10 هزینه نگهداری را کمتر و سرعت خدمات دهی به جنگنده های خارج از سرویس را افزایش خواهد داد.

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
19 minutes قبل , SAEID گفت:

 

و اگر قرار باشد نیروی هوایی در آینده به سمت خریدهای سنگین چون سوخو57 ، سوخو35 ، جی20 و ... برود ، بدلیل اشتراک موتور و برخی قطعات با جی10 هزینه نگهداری را کمتر و سرعت خدمات دهی به جنگنده های خارج از سرویس را افزایش خواهد داد.

 

باید ببینیم چی می خواهیم . 

سر قضیه ی قره باغ ، معلوم شد که روس ها ، ایران رو به عنوان یک تهدید بالقوه و خطرناک حساب می کنند که اگر قدرتش از حدی بالاتر بره ، می تونه راحت تا چچن رو تحت تاثیر قرار بده و اصولا مایل به فروش جنگنده ی به روز با پشتیبانی مناسب نیستند . 

اینجا ما باید ببینم چه در دستمون هست . 

 

من در تایپیک دیگه ای گفتم اگر واقعا موتور جهش تولید بومی باشه و موتور اوج هم تولید بومی باشه و کسی هم حاضر به همکاری باشه می شه یک موتور توربوفن سبک با تراست خشک حدودا 20 تا 25 ( حتی 27) کیلو نیوتن از روی موتور اوج ساخت و اونوقت ساخت چیزی در حد جی 17 در دسترسمون هست . 

 

RD-93

A variant used to power the JF-17 (FC-1). According to JF-17.com [4] "The most significant difference being the repositioning of the gearbox along the bottom of the engine casing." The Klimov poster at Zhuhai 2010 airshow gave the thrust range of the engine to be 49.4 kN to 84.4  kN Wet. [5] This was designed specifically for FC-1 with increased thrust and relocated gearbox compared to base RD-33's, although the increase of thrust decreased the service life of RD-93 to 2200 hours from RD-33's 4000 hours. According to Air Commodore Mehmood engines are solid and reliable: “We’ve flown 7,000 hours with the engine and we haven’t had any problems”, he said [6]

 

Klimov RD-33 - Wikipedia

 

اگر واقعا چنین توانی باشه و بشه زیر 3 سال بهش دست پیدا کرد و توی 5 سال ، حداقل 40 تا ازش ساخت ، اونوقت با فراق بال می تونیم برای خرید سوخو 35 ، حتی جی 31 مذاکره کنیم . البته به نظر من همون جی 10 سی محتمل تر هست چون با مثلا 5 میلیارد دلار می شه حداقل 65 تا جنگنده ی جی 10 سی خرید که هزینه ی نگهداریشون سالانه حدودا 1 میلیارد دلار می شه ... ( من قیمت هر کدوم رو 75 میلیون دلار حساب کردم تا هزینه های جانبی پوشش داده بشه ) 

 

 

البته سوال اصلی این هست که آیا دولت و حکومت حاضر هست بودجه ای برای خرید و یا ساخت صنعتی جنگنده کنار بگذاره ؟  آیا اراده ای هست ؟ 

 

پینوشت : ما از سال 86 و 87 داریم این گمانه زنی ها رو می کنیم ولی هنوز در بر همون پاشنه می چرخه 

 

 

 

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ما اگر بتونیم جنگندهای سبک و ارزانتر بخریم و به جای اینکه بقیه بودجه رو خرج ساخت جنگنده ای که معلوم نیست توان ساختشو داریم یا نه بکنیم می تونیم همون هزینه رو روی ارتقا و تغییر سیستم جنگنده های خریداری شده کنیم. اینجوری هم هزینه کمتری می کنیم هم جنگنده ای داریم که کمترین وابستگی رو به پشتیبانی کشور سازنده داره و هم خیلی از تجهیزاتشو بومی کردیم.(مثل کاری که اسرائیل می کنه)

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام و وقتتان بخیر 

جسارتا برای خرید جنگنده و بروز رسانی نیروی هوایی نیاز به چند مطلب داریم

1 اول سواد مدیران و فرماندهان ... رو این موضوع زیاد دلخوش نکنین چون سیستم ما به شکلی هست که مدیر به شدت از تغیر و علم  بیزار است و اکثرا هم یا ندارن یا به شدت بر دانسته های غلط خود اصرار دارند و باسوادها رو مورد خشم ملوکانه قرار میدن  دیدم که میگم :D

2 حمایت ...گیرم مدیر و فرمانده ای با سواد و دلسوز پیدا شد چه کسی میخواهد ازاو حمایت کند...واقعا کی و کجا  حرف با عمل فرق میکند

3 نبود رقیب و موازی کاری داخلی ....در یک مورد گیریم فرمانده ای با سواد و دلسوز نیاز سنجی کرد انتخاب کرد و بالا دستی با سواد و دلسوز بود که او را حمایت کرد حتما رغیبی هم هست که میگوید به جای این هزینه بیخود این پول را بدهید ما تا مثلا فلان موشک یا فلان تونل یا فلان گروه یا فلان پهباد و یا ........ بسازیم بهانه زیاد است..:D

4 نگاه طفیلی وار به ارتش و بلاخص نیروی هوایی نباشد و درک درستی از لزوم وجودیشان باشد نه اینکه چهل سال است به چشم خاین و نان خوار اضافه نگاه کنند 

به حرف نیست به عمل است وگرنه به حرف بود که ما بعد اینهمه سالها تو این سایت بزرگترین و قدرتمندترین و پیشرفته ترین ارتش دنیا را داشتیم

باور کنید من هم بچه این خاکم از شروع جنگ بودم تا الان و ارزوی پیشرفت و قدرت این کشور را دارم بیست سال از بهترین سالهای زندگیم رو پای کار بودم و فقط یاس و ناامیدی نصیبم شده اینهایی که گفتم نتیجه چهل سال زندگی و بیست سال زحمت منه

ویرایش شده در توسط archersarash
  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 hours قبل , Ghalam گفت:

باید ببینیم چی می خواهیم . 

سر قضیه ی قره باغ ، معلوم شد که روس ها ، ایران رو به عنوان یک تهدید بالقوه و خطرناک حساب می کنند که اگر قدرتش از حدی بالاتر بره ، می تونه راحت تا چچن رو تحت تاثیر قرار بده و اصولا مایل به فروش جنگنده ی به روز با پشتیبانی مناسب نیستند . 

اینجا ما باید ببینم چه در دستمون هست . 

من در تایپیک دیگه ای گفتم اگر واقعا موتور جهش تولید بومی باشه و موتور اوج هم تولید بومی باشه و کسی هم حاضر به همکاری باشه می شه یک موتور توربوفن سبک با تراست خشک حدودا 20 تا 25 ( حتی 27) کیلو نیوتن از روی موتور اوج ساخت و اونوقت ساخت چیزی در حد جی 17 در دسترسمون هست .

RD-93

A variant used to power the JF-17 (FC-1). According to JF-17.com [4] "The most significant difference being the repositioning of the gearbox along the bottom of the engine casing." The Klimov poster at Zhuhai 2010 airshow gave the thrust range of the engine to be 49.4 kN to 84.4  kN Wet. [5] This was designed specifically for FC-1 with increased thrust and relocated gearbox compared to base RD-33's, although the increase of thrust decreased the service life of RD-93 to 2200 hours from RD-33's 4000 hours. According to Air Commodore Mehmood engines are solid and reliable: “We’ve flown 7,000 hours with the engine and we haven’t had any problems”, he said [6]

Klimov RD-33 - Wikipedia

اگر واقعا چنین توانی باشه و بشه زیر 3 سال بهش دست پیدا کرد و توی 5 سال ، حداقل 40 تا ازش ساخت ، اونوقت با فراق بال می تونیم برای خرید سوخو 35 ، حتی جی 31 مذاکره کنیم . البته به نظر من همون جی 10 سی محتمل تر هست چون با مثلا 5 میلیارد دلار می شه حداقل 65 تا جنگنده ی جی 10 سی خرید که هزینه ی نگهداریشون سالانه حدودا 1 میلیارد دلار می شه ... ( من قیمت هر کدوم رو 75 میلیون دلار حساب کردم تا هزینه های جانبی پوشش داده بشه ) 

البته سوال اصلی این هست که آیا دولت و حکومت حاضر هست بودجه ای برای خرید و یا ساخت صنعتی جنگنده کنار بگذاره ؟  آیا اراده ای هست ؟ 

پینوشت : ما از سال 86 و 87 داریم این گمانه زنی ها رو می کنیم ولی هنوز در بر همون پاشنه می چرخه

 

این سوال رو در عمل باید از سران نظامی کشور پرسید. ولی در تئوری میتوان با توجه به شرایط ایران و منطقه به دنبال یافتن پاسخ آن رفت.

ابتدا باید دید دکترین نظامی ایران از موشک محور به هوایی محور تغییر خواهد یافت؟ در بخش دریایی که شاهد چنین موضوعی هستیم و برنامه ریزی بلند مدت برای آن ، تبدیل شدن به یک نیروی راهبردی است ولی تاثیر نیروی دریایی بر کلیت دکترین نظامی سنگین نمیباشد.

اما اگر در نیروی هوایی نیز چنین برنامه ای شکل بگیرد ، با توجه به جایگاه و وزنه سنگین توان هوایی ، این نیرو بر کل دکترین نظامی تاثیر خواهد گذاشت و در نتیجه شاهد افزایش نقش نیروی هوایی و ایفای نقش به عنوان یک نیروی فعال خواهیم بود. امروز نیروی هوایی بیشتر بصورت یک نیروی پشتیبانی به حیات خود ادامه میدهد تا نیروی خط مقدمی که قبل از رسیدن تهدید به مرزها ، جنگنده ها و پهپادهای رزمی را به استقبال تهدید فرستاده و آنرا خنثی نماید.

در قبل از انقلاب نیروی هوایی به دنبال دستیابی به برتری هوایی بود و بدان هم دست یافت و قرار بر دست یافتن به سیطره هوایی هم بود که سفارش هواپیماهای آواکس و سوخترسان و شنود الکترونیکی و ... در این برنامه قرار داشت. در سال 57 نیروی هوایی 188 فروند فانتوم ، 77 تامکت و 168 تایگر عملیاتی در اختیار داشت. با اضافه کردن RF-4 و RF-5 و تعدادی از F-5A/B های باقیمانده ، این نیرو از حدودا 450 جنگنده عملیاتی برخوردار بود. در آن زمان ، کشورهای همسایه در برابر ایران هم از نظر کمی و هم کیفی تقریبا هیچ حرفی برای گفتن نداشتند. ترکیه و اسرائیل و پاکستان هنوز اف16 خریداری نکرده بودند و متکی بر جنگنده های فانتوم و تایگر و میراژ3/5 و کفیر و ای4 و ... بودند. عربستان هنوز ایگل ها رو نخریده بود و ... در این روزگار نیروی هوایی توانایی برقراری منطقه پرواز ممنوع بر بخشی از آسمان هر یک از کشورهای همسایه را داشت و آنها هم از هیچ نظر امکان مقابله به مثل نداشتند. خلاصه کنم و آن اینکه برنامه ریزی رسیدن به برتری هوایی در قبل انقلاب به درستی به نتیجه رسید. در ادامه هم قرار بود با رساندن تعداد جنگنده ها تا 1200 فروند سیطره هوایی منطقه در اختیار ایران باشد که این یک بحث دیگری است و مجال پرداختن به آن در این پست نیست.

بعد از انقلاب و بخصوص پس از جنگ ایران به سراغ بازسازی نیروی هوایی رفت. سفارش 140 فروندی میگ29 و تعدادی سوخو24 و توپولف22ام و ... در این برنامه قرار داشت. هدف بازسازی نیروی هوایی و دستیابی به توازن هوایی بود. چرا که شرایط با قبل جنگ تغییر یافته بود و کشورهای همسایه به سطح بالاتری از توان هوایی تجهیز شده بودند. این برنامه به سرانجام نرسید به دلایل 1- فروپاشی شوروی و فشار آمریکا بر روسیه تازه تاسیس 2- عدم تامین اعتبار مالی توسط قوای مجریه و مقننه 3- به قول جناب @MR9 نبود دیپلماسی دفاعی که زمانی متوجه موضوع شدیم که آمریکا و اسرائیل و کشورهای همسایه فشارشون روی روسیه تاثیر گذاشته بود و اونها از تحویل مابقی خرید خودداری کردند. البته بهانه هم مشکل تامین مالی از طرف ایران عنوان شد یعنی حق اعتراض هم نداشتیم!

بعد از اون تلاش هایی برای میراژ اف1 دست دوم از فرانسه و J-8 از چین و سوخو27 از روسیه و میگ29 از مولداوی و ... صورت گرفت که همگی به نتیجه نرسید. حتی در مورد چین و فرانسه آنها خودشون پیشنهاد دادند و باز مشکل مالی باعث شکست مذاکرات شد. اینکه چرا از نیروی هوایی و طرح های توسعه و نوسازی اون حمایت نشد رو یک عده در بی اعتمادی به این نیرو عنوان می کنند ولی من با این نظر موافق نیستم. دلیل اصلی رو در این می بینم که ما در یک مقایسه اشتباه وارد شدیم و خود را با ارتش آمریکا مقایسه می کنیم. در چنین مقایسه ای بدیهی است که سرمایه گذاری بر روی نیروی هوایی هر چقدر هم که سنگین و بلند پروازانه باشد به برتری هوایی نخواهد رسید و این شد که عطای نیروی هوایی را به لقایش بخشیده و از نوسازی آن صرف نظر کردند. ترجیح دادند راههای میانبر مانند موشکی را بروند. اما این را در نظر نگرفتند که مشکل فقط آمریکا نیست. اگر فردای روز ، با امارات بر سر جزایر ایرانی درگیری صورت گرفت ، یا با ترکیه و پاکستان و عربستان ، این نیروی هوایی اگر بروز باشد از پس اینها که خواهد آمد.

از تلاش های متخصصان عزیز نیروی هوایی برای ساخت جنگنده بومی هم ضمن این که قدردانی می کنم ولی چون تا به امروز تولید انبوه و جنگنده سنگین رهگیر ندیدیم ، وارد این بحث نمی شوم.

 

برسیم به شرایط امروز

ما در ابتدای ورود به دوره جدیدی از هوانوردی نظامی هستیم. دورانی که در آن نبردها بصورت شبکه محور و با هوش مصنوعی در حال انجام است. پهپادهای رزمی به سرعت در حال گسترش هستند و به عنوان مکمل رهگیر استفاده خواهند شد. یک جنگنده مدرن نسل پنجمی با شبکه شدن با آواکس و ایوکس و پهپاد و ... می تواند براحتی از پس چند جنگنده نسل چهارمی غیر شبکه ای برآمده و آنها را از میدان نبرد خارج سازد. در این شرایط نیروی هوایی باید بجای کمیت به سراغ کیفیت و مجموعه کاملی از دارایی های هوایی برود. این دارایی ها عبارتند از هواپیماهای آواکس ، پشتیبانی و شنود الکترونیکی ، فرماندهی متمرکز هوایی ، پهپادهای شناسایی و رزمی ، شبکه نمودن تمام هواگردها به هم و کنترل وضعیت میدان نبرد با هوش مصنوعی ، لینک ماهواره ای و ... در نهایت جنگنده های رهگیر!

 

مشخص است که هزینه اجرای چنین پروژه ای از نظر اعتباری و زمانی زیاد خواهد بود و باید آنرا به چند مرحله تقسیم کرد تا بتوان با دستیابی به هر مرحله از یک سطح قابل اعتماد هوایی برخوردار شد.

 

ملاک را جدول زیر حاصل زحمت برادر @MR9 قرار می دهیم.

12-15-2016_8-58-37_PM.jpg

 

به نظر من امروز در وضعیت ضعف هوایی قرار داریم. برای دستیابی به توازن هوایی باید چه تعداد از هواگردهای مختلف را وارد خدمت کنیم؟

 

این رو دوستان هم نظر بدهند تا به یک جمع بندی منطقی برسیم. این را در نظر داشته باشید که اعراب توان عملیاتی 1000 سورتی در روز دارند. نیروی هوایی امروز در بهترین حالت 300 سورتی ظرفیت عملیاتی دارد. یک هواپیمای نو میتواند روزانه حداقل 3 سورتی پرواز داشته باشد به شرط داشتن خلبان کافی. یعنی برای پر کردن خلاء 700 سورتی نیاز به 250 جنگنده نو داریم. ولی اگر مساله رو از زاویه دیگری نگاه کنیم و ورود پهپادهای رزمی را در نظر بگیریم ، با حذف عملیاتهای بمب افکن و تهاجم هوا به سطح ، این تعداد میتواند به نصف کاهش یابد. یعنی در حدود 120 الی 140 جنگنده نو به اضافه 300 پهپاد رزمی این ظرفیت را برای نیروی هوایی ایجاد خواهد کرد. برای پشتیبانی از 120 جنگنده نو که بتوانند با سوختگیری مدت بیشتری در آسمان باشند ، به حداقل 12 سوخترسان احتیاج است ، همان 6 فروند آواکس محاسبه قبل از انقلاب را هم در نظر بگیریم ، 3 الی 6 فروند هم هواپیمای پشتیبانی الکترونیک شنود و 3 الی 6 فروند هم هواپیمای مدیریت یکپارچه میدان نبرد لازم است.

 

این 120 الی 140 فروند رو مثلا بصورت زیر در نظر بگیریم

20 فروند سوخو57 یا جی20 به عنوان رهگیر دوربرد پنهانکار به عنوان مکمل اف14ها

60 فروند جی10سی به عنوان جنگنده سبک چند منظوره برای مکمل میگ29ها و قاهر در آینده

60 فروند سوخو30 به عنوان جنگنده سنگین چند منظوره برای مکمل اف4ها و سوخو24ها

 

هزینه تمام شده در حدود 10 میلیارد دلار خواهد بود! فعلا که پول نقدی در دست نیست!

 

ضمن اینکه به مرور زمان باید جنگنده های قدیمی از چرخه عملیات خارج شده و حداکثر 4 الی 5 نوع جنگنده در خدمت نیروی هوایی باشد تا از نظر لجستیکی و هزینه های نگهداری باصرفه باشد.

 

در صورت تولید انبوه جنگنده کوثر و به نتیجه رسیدن و تولید جنگنده قاهر نیز ، اینها به مجموعه هواگردهای فوق اضافه شده و توان هوایی را به سطح مطلوب هوایی ارتقا میدهند.

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
31 minutes قبل , SAEID گفت:

 

این سوال رو در عمل باید از سران نظامی کشور پرسید. ولی در تئوری میتوان با توجه به شرایط ایران و منطقه به دنبال یافتن پاسخ آن رفت.

 

حرف شما درسته ....

ولی وقتی بودجه نیروی نظامی ما در ۱۴۰۰ برابر ۳ میلیارد دلار هست ، نهایت ارزوی ما می شه صاعقه و جی ۱۷ ....

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
37 minutes قبل , SAEID گفت:

برسیم به شرایط امروز

ما در ابتدای ورود به دوره جدیدی از هوانوردی نظامی هستیم.

 

سلام علیکم 

 

انقدر در میلیتاری  جدول و نمودار و ... ارسال شده واقعاً حسابش از دست درفته ..

 

10 hours قبل , RezaKiani گفت:

هر چیزی جای خودش

 

این یک تک جمله از فرموده شما ، بنده را یاد این جدول انداخت ، البته این یک نمونه ، بخشی از یک روند پرحجمی هست که سر قضیه اسراییل بنده کار کردم .ولی صرف نظر از این موضوع ، دقت بفرمایید که فقط بحث جنگنده (سخت افزار )نیست 

 

111~8.jpg   29-12-1396_06-20-14_b.jpg

 

با ذکر این تبصره که نیروی هوایی (قدرت هوایی ) تنها در ترکیب با سایر نیروها هست که معنی واقعی خودش را پیدا می کند ، در اینجا حتی بحث رضایت شغلی هم مطرح میشود . یعنی خدمه پروازی ، فنی ، انهایی که پشت توپ ، سیستم های دفاع هوایی و .. نشستند ، به موقع آموزش ضمن خدمت دریافت می کنند ؟ بلحاظ وضعیت رفاهی ، پشتیبانی میشوند ؟؟  روحیه آنها برای اجرای وظایف محوله چقدر هست ؟؟ و دهها سئوال دیگر 

 

 

 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 minutes قبل , Ghalam گفت:

حرف شما درسته ....

ولی وقتی بودجه نیروی نظامی ما در ۱۴۰۰ برابر ۳ میلیارد دلار هست ، نهایت ارزوی ما می شه صاعقه و جی ۱۷ ....

 

تهدیدات منتظر آماده شدن ما نخواهند نشست و به ما هم اطلاع رسانی نخواهند کرد.

 

چند سالی میشه حس میکنم در وضعیت سال 59 قرار داریم و به سرعت به ساعت صفر نزدیک میشویم ، قبل از شهادت سردار سلیمانی هم این مساله فکرم رو مشغول کرده بود.

 

مرداد 81 بود و همه چی در صلح و صفا و آرامش ، همه ما بی خبر و دنبال تعطیلات تابستان بودیم ، عده ای هم دنبال گفتگوی تمدن ها و تنش زدایی با دیگران بودند ، اما یک عده ای اومدن یک شبیه سازی به نام چالش هزاره انجام دادن با 250 میلیون دلار بودجه! هدفشون این بود که بعد از افغانستان ، به ایران حمله کنند. همه کشور خواب بودند ، حتی در کشور دشمن هم همه خواب بودند و تنها عده ای از نئوکان ها و وابستگان آنها در دولت و ارتش آمریکا از داستان اصلی باخبر بودند. اما خدا هم خبر داشت و این خدا بود که باعث شد بجای ایران ، تصمیم به حمله به عراق گرفته شود و ایران به بعد از آن موکول شود و دوباره این بعد شد لبنان و بعد دیگر سوریه و بعد دیگر دوباره عراق و یمن ... و ان شاء الله هرگز به ایران نخواهند رسید. اما ما هم باید هوشیار و آماده باشیم.

 

این رو گفتم ثبت در تاریخ گردد.

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, SAEID گفت:

 

مرداد 81 بود و همه چی در صلح و صفا و آرامش ، همه ما بی خبر و دنبال تعطیلات تابستان بودیم ، عده ای هم دنبال گفتگوی تمدن ها و تنش زدایی با دیگران بودند ، اما یک عده ای اومدن یک شبیه سازی به نام چالش هزاره انجام دادن با 250 میلیون دلار بودجه! هدفشون این بود که بعد از افغانستان ، به ایران حمله کنند. همه کشور خواب بودند ، حتی در کشور دشمن هم همه خواب بودند و تنها عده ای از نئوکان ها و وابستگان آنها در دولت و ارتش آمریکا از داستان اصلی باخبر بودند. اما خدا هم خبر داشت و این خدا بود که باعث شد بجای ایران ، تصمیم به حمله به عراق گرفته شود و ایران به بعد از آن موکول شود و دوباره این بعد شد لبنان و بعد دیگر سوریه و بعد دیگر دوباره عراق و یمن ... و ان شاء الله هرگز به ایران نخواهند رسید. اما ما هم باید هوشیار و آماده باشیم.

 

 

این رو گفتم ثبت در تاریخ گردد.

 

حالا این نقل خیلی دسته اول و دقیق شاید نباشه ولی خاطره ای است از زبان شهید سردار استوار که رهبری در یک سالی (اشاره نکردند به سال) فراخوندند فرماندهان را گفتند تا حدود 180 روز  دیگه حمله نظامی به ایران قطعی است و برید تدارک ببینید. ایشون تعریف میکنند ما در اون برهه رفتیم جنوب و من وظیفه ساخت تونلها (به نظر منظور تونلهای دریایی است در خلج فارس) را بر عهده گرفتم و چند تاییش را هم عمدا اطلاعاتش را از طریقی کار کردیم که همون در بحث سازندگان و ساختش بسوزه و دشمن متوجه اقدام در سطح کوچکی بشه. ایشون میگن تاریخ دادن رهبری یعنی حمله قطعی بوده (در اون دوره برداشت نظامی این بوده میگند ایشون بر خلاف دفعات قبل)

نهایتا میگن احتمالا با آگااهی ا اقدامات تارک دیده شده برای دفاع و شاید مسائل دیگه باعث میشه اون حمله منتفی بشه.

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , SAEID گفت:

دلیل اصلی رو در این می بینم که ما در یک مقایسه اشتباه وارد شدیم و خود را با ارتش آمریکا مقایسه می کنیم. در چنین مقایسه ای بدیهی است که سرمایه گذاری بر روی نیروی هوایی هر چقدر هم که سنگین و بلند پروازانه باشد به برتری هوایی نخواهد رسید و این شد که عطای نیروی هوایی را به لقایش بخشیده و از نوسازی آن صرف نظر کردند. ترجیح دادند راههای میانبر مانند موشکی را بروند. اما این را در نظر نگرفتند که مشکل فقط آمریکا نیست. اگر فردای روز ، با امارات بر سر جزایر ایرانی درگیری صورت گرفت ، یا با ترکیه و پاکستان و عربستان ، این نیروی هوایی اگر بروز باشد از پس اینها که خواهد آمد.

از عوامل عمده ای که سبب شد استراتژی دفاعی ما رو به یه مسیر اشتباه بره و تمام سبدهاش رو توی تخم مرغ موشکهای بالستیک بذاره جنگ اول عراق و امریکا بود که عراق شروع کرد به زدن اسرائیل با موشک اسکاد...چند تایی هم زد به عربستان اون موقع پاتریوت های مستقر در عربستان عملکرد جالبی نداشتن...

و در نتیجه توی  ایران از هول حلیم افتادن توی دیگ... فکر کردن که اگه موشک به اندازه کافی و با برد کافی داشته باشند دیگه همه مشکلات خود به خود حل میشه... هم معضل بازدارندگی حل میشه ... هم موقع جنگ می زنیم طرف رو صاف می کنیم... هم ارزون درمیاد.... (عباس دوران رو یادشون نمی رفت) دیگه عقلشون نمیرسید که بابا هرچیزی جای خودش

تفنگ جای خودش... هواپیما جای خودش... موشک جای خودش.... الان م که دولت عملا ورشکسته است.... حسابمون با کرام الکاتبینه

ویرایش شده در توسط RezaKiani
  • Like 3
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این لیست رادارهایی airborn هست که در دنیا تولید شده (آرایه فازی فعال)


Airborne systems

·         Northrop Grumman

o    AN/APG-77, for the F-22 Raptor

o    AN/APG-80, for the F-16E/F Desert Falcon

o    AN/APG-81, for the F-35 Lightning II

o    AN/APG-83 SABR, for the F-16V Viper and B-1B Lancer upgrades

o    AN/APY-9, for the E-2D Advanced Hawkeye

o    Multi-role Electronically Scanned Array (MESA radar), for the Boeing E-7 Wedgetail (AEW&C) aircraft

o    AN/ASQ-236 Podded AESA Radar

o    AN/ZPY-1 STARLite Small Tactical Radar - Lightweight, for manned and unmanned aircraft

o    AN/ZPY-2 Multi-Platform Radar Technology Insertion Program (MP-RTIP)

o    AN/ZPY-3 Multi-Function Active Sensor (MFAS) for MQ-4C Triton

o    Vehicle Dismount and Exploitation Radar (VADER)

·         Raytheon

o    AN/APG-63(V)2 and AN/APG-63(V)3, for the F-15C Eagle, Republic of Singapore's F-15SG

o    AN/APG-79, for the F/A-18E/F Super Hornet and EA-18G Growler

o    AN/APG-82(V)1 for the F-15E Strike Eagle

o    AN/APQ-181 upgrade from PESA to AESA, for Northrop Grumman B-2 Spirit bomber

o    RACR (Raytheon Advanced Combat Radar)

o    AAS Advanced Airborne Sensor (AESA follow-on to the Littoral Surveillance Radar System (LSRS, APS-149 also built by Raytheon), for the Boeing P-8 Poseidon

o    Raytheon Sentinel ASTOR (Airborne STand-Off Radar)

·         Captor-E CAESAR (CAPTOR Active Electronically Scanning Array Radar) for the Eurofighter Typhoon

·         Selex ES (now Leonardo)

o    PicoSAR[17]

o    Raven ES-05 AESA for the JAS-39E Gripen NG

o    Seaspray 5000E

o    Seaspray 7000E, for helicopters

o    Seaspray 7500E for General Atomics MQ-9 Reaper

o    Vixen 500E[23]

o    Vixen 1000E[24]

·         Mitsubishi Electric Corporation

o    J/APG-1 / J/APG-2 AESA for the Mitsubishi F-2 fighter

o    HPS-104 for the Mitsubishi SH-60

o    Multifunction RF Sensor for Mitsubishi ATD-X

·         Thales

o    RBE2-AESA for Rafale fighter

·         Toshiba

o    HPS-106, air & surface search radar, for the Kawasaki P-1 maritime patrol aircraft, four antenna arrays.

·         Ericsson

o    Erieye AEW&C

o    PS-05/A MK-5 for JAS 39 Gripen.

o    EMB 145 AEW&C

·         Saab

o    GlobalEye AEW&C, advanced version of the Erieye with extended range.

·         Phazotron NIIR

o    Zhuk-A, for MiG-35

·         Tikhomirov NIIP

o    N036 Byelka, for Sukhoi Su-57

·         Elta

o    EL/M-2083 aerostat-mounted air search radar

o    EL/M-2052, for fighters. Interim candidate for HAL Tejas. Also, suitable for F-15, MiG-29 & Mirage 2000

o    EL/M-2075 radar for the IAI Phalcon AEW&C system

o    EL/W-2085 advanced version of the radar for the EL/M-2075, used on the Gulfstream G550

o    EL/W-2090 similar to the EL/W-2085, only used on the Ilyushin Il-76

·         NRIET (Nanjing Research Institute of Electronic Technology/14 institute), 607 institute, and 38 institute

o    KJ-2000 AEW&C system

o    Radar for KJ-500 & Y-7 AWACS

o    KJ-200

o    ZDK-03

o    Chengdu J-20 (Type 1475 Radar)

o    Chengdu J-10B/C

o    Shenyang J-16

o    Z-8AEW

 

 اول از همه آمریکا هست با تنوع بسیار زیاد بعد اسراییل بعداتحادیه اروپا بعد چین و بعد روسیه 

روسیه تکنولوژی هاش قدیمی  شدند اصلا در بحث تکنولوژِی در حد اسراییل یا چین یا اروپا نیست

یک تکنولوژی فضایی و موشکی داره که اونهم تو جنگ متعارف بدردی نمیخوره 

اگر قرار هست دنبال خرید بریم با توجه به عدم دسترسی به محصولات آمریکایی چین و جی 31 برای ما بهترین گزینه هست 

البته در کنارش مثل جی 11 هم باید داشته باشیم

الان فاکتور مهم جنگنده ها سطح مقطع هست 

هواپیمایی مثل تایفون سطح مقطعی بین 1 تا نیم متر مربع دارد

حالا اگر مسلح بشه صد درد صد سطح مقطعش زیاد میشه 

اما جنگنده جی 31 با توجه به اینکه میتونه تسلیحات را به صورت داخلی حمل کنه پس سطح مقطعش فرقی نمیکنه 

اگر قراره نو سازی انجام بشه باید آینده نگر بود 

تکنولوژی اینده رادار گریزی هست 

شما ببینید بهترین تلویزیون crt  را با بی کیفیت ترین تلویزیون ال ای دی الان مقایسه کنید 

تلویزیون جدید به مراتب قابلیت های بیشتری در اختیار ما قرار می ده 

سوخو 30 یا 35 به تنهایی به درد نمی خورن 

باید در کنار یک هواپیمای نسل 5 باشند 

بهترین راه برای ایران جی 31 به همراه یک هواپیمای ارزان حتی تاندر هست
 

ویرایش شده در توسط majid363
  • Like 1
  • Upvote 5
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
57 minutes قبل , majid363 گفت:

این لیست رادارهایی airborn هست که در دنیا تولید شده (آرایه فازی فعال)

 

58 minutes قبل , majid363 گفت:

 اول از همه آمریکا هست با تنوع بسیار زیاد بعد اسراییل بعداتحادیه اروپا بعد چین و بعد روسیه 

روسیه تکنولوژی هاش قدیمی  شدند اصلا در بحث تکنولوژِی در حد اسراییل یا چین یا اروپا نیست

 

در این خصوص اسرائیل شیوه ای رو بکار گرفت که در اون پلتفرم رو میخرید و رادار رو میساخت 

 

بر 4 آبان 1399 در 10:16 , arminheidari گفت:

    مثال جالب دیگری که در خرید هواپیمای جنگی توسط اسرائیل می توان گفت، خرید قالب و مکانیک هواپیما و اصلاح رادار، سیستم آتش و ارتباطی جنگنده در خود اسرائیل هست. از این طریق هزینه خرید رادار و سیستم اتش از جنگنده حذف یا کم می شود و از سوی دیگر بخش حساس جنگنده که در نبرد چالش بر انگیز می شود در دستان صنایع دفاعی اسرائیل باقی خواهد ماند. یعنی بخش بدنه، موتور و بخشی از موشک ها به عنوان تکنولوژی غیرحساس ولی دست و پاگیر وارد می شود و بخش مربوط به تکنولوژی بالا در خود اسرائیل توسعه داده می شود. این نگاه در خصوص جنگنده های اسرائیل باعث می شود که آمریکا به عنوان سازنده قابلیت چندانی در شناخت و جاسوسی از جنگنده را نداشته باشد و جنگنده نیز مطابق با نیازهای خود خریدار رفتار کند. همچنین تکنولوژی رادار و جنگ الکترونیک قابل توسعه و استفاده در دیگر جنگنده ها به عنوان ارتقا خواهد بود. در فروش جنگنده اف 35 شاهد تغییر کدها و برنامه ریزی های جنگنده های ارسالی توسط اسرائیل بودیم چیزی که اف 35 را به یک جنگنده نیمه بومی تبدیل می کند. این نکته به قدری جالب است که در بحث خرید تجهیزات از کشور خارجی به عنوان الزام مهم باید توسط ایران رعایت شود. 

IAIKfir010.jpg

 

همه این موارد نشان می دهد که خریدار باید درک صحیح و کاملی از هدف خود داشته باشد و کیفیت خرید را متناسب با واقعیت و نیاز تطابق دهد. 

 

چرا که گاهی ابزاری به شما فروخته می شود که هرگز از ان استفاده نخواهید کرد و تنها هزینه اجباری پرداخت می کنید، برای مثال در تلویزیون های جدید قابلیت هایی هست که فروشنده با آنها شما را وسوسه به خرید جنس گرانتر می کند مانند توانایی ساپورت گیم و کیفیت بالای تصویر، در حالی که شما از این تکنولوژی استفاده نخواهید کرد. یا فروش مانیتور متخصصین گرافیک با قابلیت تفکیک بسیار ریز رنگ برای یک کار اداری یک کارمند ساده دولتی 


im-89923.jpg

 

 

 

 

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

1- لطفا یکی از مدیران این پستها رو به تاپیک نیروی هوایی منتقل کنه.

2- انتقاد دوستان بر نبود اعتبار مالی در زمان حال ، کاملا وارد است ، باید عرض کنم بحث ما تئوریک می باشد و بود یا نبود اعتبار ، تغییری در واقعیات ایجاد نخواهد کرد. ما هنوز در مقابل نیروی هوایی نسل چهارم کشورهای همسایه به توازن هوایی دست نیافته ، آنها در حال ورود به نسل پنجم می باشند و منتظر ما نیستند که ابتدا به سطح آنها برسیم و بعد خودشان را ارتقا دهند.

 

17 hours قبل , SAEID گفت:

این رو دوستان هم نظر بدهند تا به یک جمع بندی منطقی برسیم. این را در نظر داشته باشید که اعراب توان عملیاتی 1000 سورتی در روز دارند. نیروی هوایی امروز در بهترین حالت 300 سورتی ظرفیت عملیاتی دارد. یک هواپیمای نو میتواند روزانه حداقل 3 سورتی پرواز داشته باشد به شرط داشتن خلبان کافی. یعنی برای پر کردن خلاء 700 سورتی نیاز به 250 جنگنده نو داریم. ولی اگر مساله رو از زاویه دیگری نگاه کنیم و ورود پهپادهای رزمی را در نظر بگیریم ، با حذف عملیاتهای بمب افکن و تهاجم هوا به سطح ، این تعداد میتواند به نصف کاهش یابد. یعنی در حدود 120 الی 140 جنگنده نو به اضافه 300 پهپاد رزمی این ظرفیت را برای نیروی هوایی ایجاد خواهد کرد. برای پشتیبانی از 120 جنگنده نو که بتوانند با سوختگیری مدت بیشتری در آسمان باشند ، به حداقل 12 سوخترسان احتیاج است ، همان 6 فروند آواکس محاسبه قبل از انقلاب را هم در نظر بگیریم ، 3 الی 6 فروند هم هواپیمای پشتیبانی الکترونیک شنود و 3 الی 6 فروند هم هواپیمای مدیریت یکپارچه میدان نبرد لازم است.

 

این 120 الی 140 فروند رو مثلا بصورت زیر در نظر بگیریم

20 فروند سوخو57 یا جی20 به عنوان رهگیر دوربرد پنهانکار به عنوان مکمل اف14ها

60 فروند جی10سی به عنوان جنگنده سبک چند منظوره برای مکمل میگ29ها و قاهر در آینده

60 فروند سوخو30 به عنوان جنگنده سنگین چند منظوره برای مکمل اف4ها و سوخو24ها 

 

یک برآورد دقیق تر انجام دادم.

موجودی نیروی هوایی از جنگنده های F-4, F-5, F-14, MiG-29, Mirage F-1, Su-24, Su-22, F-7 و تعدادی از نمونه های بومی اف5 مانند آذرخش و صاعقه و کوثر تشکیل شده. در این لیست طویل که هشت مدل مختلف هواگرد در اون دیده میشه ، هزینه های نگهداری و لجستیکی زیاده بوده و ضمن افزایش هزینه های جاری باعث کاهش کیفیت عملیاتی هم خواهد شد چرا که اکثر جنگنده ها خارج از پایگاه خودشون در پایگاه دیگه ای امکان پشتیبانی ندارند و این باعث میشه به منطقه اطراف پایگاه محدود شوند. اگر قرار باشد با حفظ این تنوع به خرید جنگنده نو روی بیاریم این لیست به 10 الی 11 گونه مختلف میرسد که خود بیشتر باعث کاهش کیفیت کلی نیروی هوایی میگردد. برای رفع این معضل باید تنوع جنگنده ها رو کاهش داد. بدین منظور باید همزمان با ورود جتهای جدید ، تعدادی از جتهای قدیمی از رده عملیاتی خارج شده و به لیست ذخیره اضافه شوند. با این کار ضمن کاهش تنوع یا حداقل افزایش ندادن آن ، در هزینه های مربوط به آموزش خلبان و پرسنل زمینی هم صرفه جویی خواهد شد. به عنوان مثال خلبانان اف4 برای سوخو30 آموزش ببینند و اف4 بازنشست شود. اف4ها هم با یک اورهال و وکیوم به انبارهای ذخیره ارسال شده و در صورت لزوم همان خلبانان سوخو30 میتوانند با اینها دوباره پرواز کنند.

 

آمار جنگنده های موجود محرمانه است و از آن بی اطلاع هستیم و برای اینکه یک دید کلی داشته باشیم از آمار ویکی پدیا استفاده میکنیم و آنرا با 140 فروند گفته شده تطبیق می دهیم.

https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_aircraft_of_the_Iranian_Air_Force

 

در این منبع تعداد فانتوم های عملیاتی از انواع مختلف 64 فروند ذکر شده. این تعداد با 60 فروند سوخو30 جایگزین میشوند.

تعداد اف5ها نیز 60 فروند ذکر شده ، این تعداد هم با 60 فروند اف10سی جایگزین شده و با از رده خارج کردن 23 فروند میراژ اف1 هم 20 الی 24 فروند جنگنده نسل پنجم مانند جی20 یا سوخو57 به لیست اضافه میشود.

با این کار ، ضمن افزایش کیفیت ، از افزایش هزینه های نگهداری و پشتیبانی جلوگیری میشود. در بلند مدت باید فکری به حال سایر جنگنده ها نمود. با افزایش تعداد سوخو30 به 90 فروند میتوان سوخو24 را هم از لیست کنار گذاشت.

به نظر میرسه برای بازنشست کردن اف14ها نباید عجله کرد و میتوان با یک ارتقای سنگین و رفع خستگی سازه ، آنها رو به عنوان مکمل جنگنده نسل پنجم به کار برد. مثلا میتوانند به عنوان سکوی حمل و شلیک موشکهای دوربرد هوا به هوا استفاده شوند و موشک شلیک شده با دیتالینک توسط سوخو57 یا جی20 هدایت میشود. در این حالت خطر چندانی اف14 رو تهدید نکرده و با داشتن پاد اخلالگر قوی از فاصله دور امکان قفل راداری بر روی آن نخواهد بود.

میگ29ها باید یک ارتقا به استاندارد SMT یا MiG-35 داشته باشند تا بتوانند به عنوان رهگیر نقطه ای همچنان به ایفای نقش بپردازند. از این نظر برتری با میگ29 بوده و فعلا جایگزینی برای آن در نظر نیست. اف10 نمیتواند بصورت کامل این نقش را ایفا کند.

برای نیروی هوایی سپاه هم که از جتهای سوخو22 و اف7 استفاده میکنه میتوان از جنگنده بومی کوثر استفاده کرد. کوثر برای نیروی هوایی ارتش مناسب نیست ولی در عملیاتهای سبک نامتقارن میتواند گزینه مناسبی باشد.

با این فرضیات به لیست زیر میرسیم.

 

مرحله اول برای سال 2025

20 فروند سوخو57 یا جی20

60 فروند سوخو30ام کی پی (مدل اختصاصی برای ایران)

60 فروند اف10سی

40 فروند اف14 با ارتقای اویونیک و رادار و سیستم های پیش اخطار ، چاف فلیر ، اخلالگر ، الکتروآپتیکال و تصویرساز فروسرخ ، سیستم جنگ افزار و نصب موشکهای جدید مقصود و پی ال15 یا آر37

40 فروند میگ29 ارتقا یافته به استاندارد MiG-35

30 فروند سوخو24

این 250 فروند برای نیروی هوایی ارتش ، با افزایش کیفیت و بالا رفتن درصد آمادگی عملیاتی به 80 الی 90 درصد ، می توان اسکادران های کوچک تری ایجاد کرد. مانند 20 اسکادران 12 فروندی که تمام پایگاههای موجود را تکمیل میکند.

برای هوافضای سپاه نیز تعدادی کوثر اضافه شده و اف7 و سپس سوخو22 از رده خارج میشود.

به اضافه 3 فروند آواکس ، 6 فروند پشتیبانی الکترونیکی و شنود ، 6 فروند جنگال ، 3 فروند مدیریت یکپارچه میدان نبرد ، 12 فروند سوخت رسان و 12 فروند ترابری تاکتیکی و 12 فروند بالگرد امداد و نجات

 

مرحله دوم و سوم برای سال 2030 و 2035

24 الی 36 فروند سوخو57 یا جی20 ، افزایش به 48 فروند تا 2035

90 فروند سوخو30ام کی پی ، در صورت نیاز افزایش به 120 فروند تا 2035

90 فروند اف10سی ، افزایش تا 150 فروند تا 2035

40 فروند اف14 در فاز بازنشستگی تا 2035

40 فروند میگ29 در فاز بازنشستگی تا 2035

284 الی 296 فروند برای 2030 و 288 فروند برای 2035 ، با فرض 12 فروند برای هر اسکادران (10 فروند آماده عملیات در هر لحظه) ، 25 اسکادران در حدود 15 پایگاه هوایی تقسیم خواهند شد.

به اضافه 6 فروند آواکس ، 10 فروند پشتیبانی الکترونیکی و شنود ، 10 فروند جنگال ، 6 فروند مدیریت یکپارچه میدان نبرد ، 20 فروند سوخت رسان ، 12 فروند ترابری تاکتیکی و 20 فروند بالگرد امداد و نجات

تا این سال برای هوافضای سپاه می توان 40 فروند کوثر تحویل داد که برای پشتیبانی از عملیات های زمینی استفاده کند. اما حالت بهینه اقتصادی آن است که تنها یک نیروی هوایی در کشور باشد تا از موازی کاری و اتلاف بودجه جلوگیری به عمل آید.

 

* سقف محدودیت کمی را 300 فروند در نظر گرفتم و ترجیحا هرگونه افزایش کمیت بیشتر باید با استفاده از بی سرنشین ها انجام گردد.

با چنین برنامه ای در سال 2035 تنوع جنگنده های موجود در نیروی هوایی به 3 مورد خواهد رسید و کیفیت پشتیبانی افزایش قابل ملاحضه ای خواهد یافت. حتی با لحاظ کردن کوثر و قاهر باز هم تنوع بیشتر از 5 مدل نخواهد بود.

 

1 hour قبل , majid363 گفت:

اول از همه آمریکا هست با تنوع بسیار زیاد بعد اسراییل بعداتحادیه اروپا بعد چین و بعد روسی

روسیه تکنولوژی هاش قدیمی  شدند اصلا در بحث تکنولوژِی در حد اسراییل یا چین یا اروپا نیست

یک تکنولوژی فضایی و موشکی داره که اونهم تو جنگ متعارف بدردی نمیخوره 

اگر قرار هست دنبال خرید بریم با توجه به عدم دسترسی به محصولات آمریکایی چین و جی 31 برای ما بهترین گزینه هست 

البته در کنارش مثل جی 11 هم باید داشته باشیم

الان فاکتور مهم جنگنده ها سطح مقطع هست 

هواپیمایی مثل تایفون سطح مقطعی بین 1 تا نیم متر مربع دارد

حالا اگر مسلح بشه صد درد صد سطح مقطعش زیاد میشه 

اما جنگنده جی 31 با توجه به اینکه میتونه تسلیحات را به صورت داخلی حمل کنه پس سطح مقطعش فرقی نمیکنه 

اگر قراره نو سازی انجام بشه باید آینده نگر بود 

تکنولوژی اینده رادار گریزی هست 

شما ببینید بهترین تلویزیون crt  را با بی کیفیت ترین تلویزیون ال ای دی الان مقایسه کنید 

تلویزیون جدید به مراتب قابلیت های بیشتری در اختیار ما قرار می ده 

سوخو 30 یا 35 به تنهایی به درد نمی خورن 

باید در کنار یک هواپیمای نسل 5 باشند 

بهترین راه برای ایران جی 31 به همراه یک هواپیمای ارزان حتی تاندر هست

 

تمرکز بیش از حد روی پنهانکاری کنونی اشتباه است. تکنولوژی QADAR (شناسایی و فاصله یابی با استفاده از پدیده به هم پیوستگی کوانتومی) در حال پیشرفت بوده و تا یک دهه دیگر بر روی جنگنده ها نصب خواهد شد. در این صورت هیچ هواپیمای کنونی پنهانکار نبوده و بین سوخو27 با سطح مقطع 15 متر مربع و اف22 با سطح مقطع 100 سانتیمتر مربع تفاوتی نخواهد بود. بهتر است تا رسیدن به این مرحله از جهش تکنولوژی تعداد کمی جنگنده نسل پنجمی خریداری کنیم و بیشتر بر روی شناسایی توسط آواکس و رادارهای زمینی و حسگرهای حرارتی برویم تا از نظر هزینه فایده ، صرفه اقتصادی داشته باشد. حتی بدون این تکنولوژی ، تکنولوژی دیگری در راه است که با پوشش پلاسما جنگنده را پنهانکار میکنند. در اینصورت حتی میگ21 هم پنهانکار میشود.

 

در مقایسه بین جی20 و سوخو57 با جی31 که تک موتوره است ، مانند مقایسه اف15 و اف16 با شرایطی روبرو هستیم که در اکثر تمرینات پرچم سرخ این اف16 است که در مقابل اف15 شکست میخورد. داشتن جنگنده دو موتوره همچنان یک نیاز ضروری است.

  • Like 4
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, SAEID گفت:

تمرکز بیش از حد روی پنهانکاری کنونی اشتباه است. تکنولوژی QADAR (شناسایی و فاصله یابی با استفاده از پدیده به هم پیوستگی کوانتومی) در حال پیشرفت بوده و تا یک دهه دیگر بر روی جنگنده ها نصب خواهد شد. در این صورت هیچ هواپیمای کنونی پنهانکار نبوده و بین سوخو27 با سطح مقطع 15 متر مربع و اف22 با سطح مقطع 100 سانتیمتر مربع تفاوتی نخواهد بود. بهتر است تا رسیدن به این مرحله از جهش تکنولوژی تعداد کمی جنگنده نسل پنجمی خریداری کنیم و بیشتر بر روی شناسایی توسط آواکس و رادارهای زمینی و حسگرهای حرارتی برویم تا از نظر هزینه فایده ، صرفه اقتصادی داشته باشد. حتی بدون این تکنولوژی ، تکنولوژی دیگری در راه است که با پوشش پلاسما جنگنده را پنهانکار میکنند. در اینصورت حتی میگ21 هم پنهانکار میشود.

خصوصیت علم همین هست همش بروز می شه

مطمئنا باز فن آوری برای مقابله با سیستم های راداری کوانتومی خواهد آمد

فن آوری جدیدی برا مقابله با پلاسما هم خواهد آمد

اگر صرفا یک فن آوری کارآمد بود (مثلا فقط رنگ برای رادار گریزی) خوب لاکهید مارتین میامد یک سطل رنگ با یک قلم مو بر می داشت همه اف 16 را رادار گریز می کرد.

مجموع تکنولوژی ها هست باید با هم جمع بشن تا یک قابلیت جدید اضافه بشه 

بی شک برترین تکنولوژِی ها در اختیار آلمان امریکا و بریتانیا هست

260 آمریکایی برنده جایزه نوبل شدند 84 انگلیسی 61آلمانی و 51 فرانسوی 

شما در محصولات نظامی هم نگاه کنید همین چهار پنج کشور هستند

کشورهایی که جنگ های جهانی اول و دوم داشتند الان هم از نظر علمی به شدت با هم همکاری دارند

اسراییل هم چون این کشورها سخاوتمندانه تکنولوژی هاشونو بهش می دن ( حالابه هر دلیلی) به این جایگاه رسیده 

دست بر قضا رادار کوانتومی ساخته شده در اتریش  یک دانشمند ایرانی هم جز طراحان بوده

ساخت نخستین رادار کوانتومی به سرپرستی دانشمند ایرانی - Digitinfo

 

 

 

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, SAEID گفت:

 

اول این رو بگم که موافق خرید هیچ کدام از میگ35 و جی10سی نیستم و تنها این رو از نظر صرفه خرید و کاربری مقایسه میکنم.

 

البته این نگرانی در خصوص هواگردهای تک موتوره نسبت به گذشته خیلی کاهش یافته و حتی در موتورهای روسی هم ضریب اطمینان بالایی وجود دارد ولی طبیعتا کمتر از مشابه آمریکایی. اما اگر زمان اورهال موتور و چک های دوره ای را رعایت کنیم مشکلی خاصی نباید بوجود بیاید.

در مدل AL-31F زمان اورهال یا MTBO هزار ساعت و عمر کلی موتور سه هزار ساعت است. از مشتقات این مدل در سوخو30 و جی10 نصب شده و طبق تایید AVIC (شرکت صنعت هواپیمایی چین) در طراحی موتور WS-10 از مشخصات فنی نمونه روسی استفاده است.

از نظر عمر موتور بررسی کنیم ، با فرض 300 ساعت پرواز سالانه برای هر جنگنده ، بعد از 10 سال باید موتور تعویض شود. این مساله توجه به تامین قطعات یدکی را در بلند مدت نشان میدهد چیزی که روسها در آن قابل اطمینان نیستند.

جی10 از سال 2006 در خدمت بوده و تاکنون 468 فروند از آن تحویل ارتش چین شده است و تنها یک حادثه در نمایش هوایی آکروباتیک در سال 2016 داشته است که منجر به کشته شدن خلبان گردید. در این 14 سال هزاران ساعت پرواز و یک مورد تلفات یعنی ضریب کیفی بالایی در ساخت این جنگنده بکار رفته است.

از نظر انعطاف پذیری و ماژولار بودن هم بهتر از میگ35 میباشد. 11 جایگاه حمل سلاح و مخزن سوخت در برابر 9 جایگاه و امکان تعبیه مخازن سوخت تطبیقی و استفاده از انواع پادهای اخلالگر و نقشه بردار و تصویرساز و حتی نصب موتور با خروجی سه بعدی WS-10B که قدرت مانور جی10 را به سطح میگ35 رسانده و میتواند مانور کبری را اجرا نماید.

تنها مشکلی که جی10 دارد این است که تاکنون به هیچ کشوری فروخته نشده و بازار جانبی برای تامین قطعات آن نخواهیم داشت بر فرض روزی که روابط با چین به سردی گراید. ولی روسها نشان دادند در زمان روابط خوب هم از پشتیبانی ضعیفی برخوردارند.

از نظر راداری و تسلیحات هر دو جنگنده رو در یک سطح می بینم ولی نمونه چینی رو به دلیل بروزرسانی های بیشتر در شرایط بهتری قرار میدم. چین با منابع مالی بیشتر و برای اینکه در برابر جنگنده های آمریکایی توان رقابت داشته باشد بروزرسانی های بهتری انجام میدهد.

درباره قدرت مانور هم درست است که میگ35 برتری دارد ولی دوران نبرد داگفایت گذشته است و خیلی به ندرت دیده میشود که کار دو جنگنده به نبرد نزدیک بکشد ولی در نبرد فامد جی10 با موشک پی ال15 برتری دارد.

 

در پایان نگاهی هم به قیمت تمام شده این دو بیندازیم. هر دو جنگنده تقریبا 50 میلیون دلار هزینه خواهند داشت شامل جنگنده + مهمات + قطعات یدکی + آموزش خلبان + آموزش پرسنل زمینی و ...

 

و اگر قرار باشد نیروی هوایی در آینده به سمت خریدهای سنگین چون سوخو57 ، سوخو35 ، جی20 و ... برود ، بدلیل اشتراک موتور و برخی قطعات با جی10 هزینه نگهداری را کمتر و سرعت خدمات دهی به جنگنده های خارج از سرویس را افزایش خواهد داد.

 

 

حرف های شما در حالت کلی درست است. ولی شنیده ها حاکی است که کشور به دنبال ساخت موتور AL31 در داخل است. این کار به منظور رفع همان مشکل است که شما گفتید. یعنی عمر موتورهای روسی پایین است و اظمینانی هم به روس ها برای تامین موتور نیست. یعنی در صورت دریافت سوخو از روسیه حالا چه 30 چه 35 هدف این است که موتور ان در کشور تولید شود که محتاج روس ها نباشیم. 

در مورد j10C هم من با شما موافق هستم جنگنده خوبی است ولی حدس من این است که اگر ایران این جنگنده را سفارش دهد با موتور Al31  سفارش دهد. البته صرفا حدس است. چون وقتی قرار است در کشور موتور Al31  تولید شود عاقلانه این است که با یک تیر دو نشان زده شود. یعنی یک جنگنده سنگین دو موتوره و یک جنگنده یک موتوره هر دو با یک نوع موتورکه در کشور هم تولید شوند. نکته جالب تر اینکه مطالعات نشان داده که موتور al31 قابل تطبیق با اف 14 هم هست. یعنی با این موتور میتوان ناوگان اف 14 را هم احیا کرد. 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.