امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

از بین بردن جنگنده توسط آمریکایی ها خیلی راحت تر از منهدم کردن چند سایت پدافندی خواهد بود .

با توجه به آواکس های قدرتمند آمریکایی در صورت وقوع جنگ ، با پوششی گسترده می تونن زنگ خطری برای جنگنده ها ما باشند . اگر تمام تجهیزات ساخت داخل باشه و اطلاعاتش لو نره ، حتی اگر سلاح ضعیفی هم باشه باز هم می تونه اثرات خودش رو بزاره چراکه آمریکایی ها از اطلاعات تخصصی سلاح مربوطه اطلاعاتی ندارند لذا قادر به تجهیز خودشون به سلاح های مورد نیاز جهت مقابله باهاش نیستند .

هم اکنون به هیچ وجه امریکایی ها از وضعیت اف-14 ها و همچنین اف-4 ها ما اطلاع ندارند و درست نمی دونند در چه مرحله عملیاتی قرار دارند . حتی اطلاعات آنچنانی از جنگنده هایی چون صاعقه ندارند به غیر از اطلاعاتی که اکثرا اطلاع دارند ، برای مثال موتور روسی .

بنابراین تولید داخلی جنگنده و هواپیما خیلی بهتر خواهد بود . و تا آن زمان با بهره گیری از پدافندی مناسب و اکسپند کردن سیستم های ضد موشکی و هوایی می شه تا حدی جوابگوی اکثر تهدیدات هوایی بود .

جنگنده ی نسل پنج م ابستگی به نوعش داره . رهگیر و یا جنگنده های پشتبان زمینی ؟

اونطور که برنا عزیز گفتند اگر در حد تامکت باشه باز هم بسیار قابل قبول هست . چراکه تامکت هنوز که هنوزه جزو یکی از بهترین رهگیر هاست ولی فکر نمی کنم با وورد جنگنده های قدرتمند دیگری این برتری همیشگی باشه .

هم اکنون جنگ های هوایی گسترده شدند و تکنولوژی بالایی رو در بر می گیرند . ما باید وجود آواکس و سیستم های قدرتمند جنگ الکترونیک رو هم در نظر بگیریم .

ایران صد درصد نیاز به حداکثر 3 تا 5 آواکس برای پوشش کامل مناطق داره .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تشکر از آرش جان بابت نظر خوبی که داد.

نه سامان جان آواکس جزو طبقه بندی استراتژیک قرار میگیره و عقلانی نیست چنین چیزی خریداری بشه چون بسیاری از برنامه های نیروی هوایی با بودن آواکس بصورت مکمل با اون طرح ریزی میشه و اگر تو میدان نبرد اون کارایی رو که انتظار داشتیم نداشته باشه با یک فاجعه روبرو میشیم!

در جنگ های امروز علوم مخابرات و الکترونیک نقش تعیین کننده دارند و مشخص میکنه کدام جنگنده پیروز نبرد باشه؟ هم در بعد شناسایی و ردگیری و انهدام و هم برای ضد اینها که میشه جنگ الکترونیک. اگر ما بتونیم همین جنگنده صاعقه رو به تولید انبوه برسونیم با یک رادار برد 100 کیلومتر بسیاری از معادلات رو بر هم میزنه اف5 که پایه این طرح باشه سطح مقطع کمی داره 3 متر مربع که در صاعقه با تغییر سکان عمودی به v شکل کمتر شده و با یک رنگ جاذب امواج خیلی راحت به یک دهم تقلیل میابه! این یعنی دشمن از دور نمی تونه صاعقه رو شناسایی کنه و از فاصله ای درگیر میشیم که میشه بهش ضربه زد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
[quote]سعید جان دستت درد نکنه این کار که تاپیک های ناب از دور خارج شده رو دوباره بر می گردونی خیل خیلی خوب است، امیدوارم دوستان عزیز هم این تاپیک ها رو نادیده نگیرند دوستان درسته که تاپیک مدتی تعطیل بود ولی بحث بسیار خوبی شروع شده که باید ادامه پیدا کنه از دوستان عزیز خواهش می کنم این بحث ها رو رها نکنند بنده هم روی مطالبی کار می کنم و به زودی منتشر خواهم نمود.[/quote]
خداييش هيچ زماني بهتر الان نيست دم انتخابات ، تو فصل امتحانات پايان ترم من حتا وقت خوندن يه پست رو هم پيدا نمي كنم چه برسه به مشاركت در بحث اما شما ادامه بدين من خودمو به شما مي رسونم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
می تونیم به جای آواکس با ساخت ماهواره های نظامی تحرکات هوایی دشمن رو زیر نظر داشته باشیم . هم اکنون طبق گفته ی سردار صفوی آمریکایی ها در هر رزمایش ما توسط سیستم های ماهواره ایشون حتی محل فرود موشک های ما رو می گیرند .

متاسفانه وجود یک اواکس فکر نمی کنم کافی باشه . و فکر کنم به تعداد بیشتری نیاز داریم .

ولی نباید فراموش بشه که آمریکای جنایتکار سلاح ضد ماهواره رو به مرحله تولید رسونده و بسیار هم موفق بوده و قادر به از بین بردن ماهواره هست / اگر ما یک ماهواره نظامی جهت رهگیری و تشخیص موقعیت جنگنده های دشمن به فضا بفرستیم ، از بین بردن اون ماهواره خیلی راحت تر از از بین بردن آواکس های ایرانی هستند .

به هر حال هر دو راه هستند . و فکر می کنم با نصب آواکس بر روی ایران 140 ها کمک بسیار عظیم و خوبی به جنگنده های نیروی هوایی بشه .

راستی آقا سعید شما نمیدونید برد احتمالی آواکس هایی که قراره بر روی ایران 140 نصب بشه چقدره ؟ فکر می کنم حداکثر باید بین 100 تا 200 کیلومتر باشه . به شرطی که رادار هم ساخت داخل باشه نه حارج .

با وجود آواکس هایی که قراره بر روی ایران 140 نصب بشه فکر می کنم بتونیم از لحاظ کمی خودمون رو بیشتر توسعه بدیم . چراکه هزینه ساخت رادار و هواپیما نصب به بقیه کمتر هست . فقط خوب باید حداکثر تا 15 میلیارد دلار بودجمون رو افزایش بدیم . نیازی هم به 30 میلیارد دلار و 50 میلیارد دلار نیست .

سیستم های ضد جنگ الکترونیک2DF هم اکنون بر روی آواکس های ای-3 آمریکا نصب هست . سیستم ضد جنگ الکترونیک قدرتمندی هست و فقط یک بار در آزمایشات FAIL کرد و سیستم های جنگ الکترونیک زمینی TRQ331 تونستند اثر بسیار وحشتناکی بر روی رادار بگزارند به طوری که بیش از 255 هزار دلار خرج تعمیزات اساسی هواپیما و رادار شد .

باید از روش پروتکشن هوایی برای آواکس ها استفاده کرد . داشتن یک آواکس قدرتمند نیاز به چند جنگنده رهگیر داره تا آواکس رو از هر گونه خطری در امان نگه دارند .

نمی دونم آیا پروتکشنی رو می تونن جنگنده های ما برای آواکس ها به عمل بیارند یا خیر . وگرنه نمی شه آواکس رو بدون همراه چند جنگنده به میدون نبرد فرستاد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من اطلاعات خوبی درباره کاربرد جنگنده-بمب افکن ها برای ایران عزیز ندارم و به همین دلیل در مورد تعداد مورد نیاز بحثی نمی کنم ولی به نظرم Su-34 گزینه بسیار مناسبی باشه . البتّه نمی دونم ایران بمب افکن سنگین و استراتژیک به دردش می خوره یا نه ولی اگر این پیل پیکرها با استراتژی هامون همخوانی داشت ، 10 فروند فکر کنم کافی باشه ، حالا هر مدلی که بهش دسترسی داشتیم . icon_cheesygrin
من معتقدم كه ايران نياز به حداقل 30 فروند جنگنده رهگير دور ايستا با برد و مداومت پروازي بالا داره ، حالا از هر نوع و مدلي كه براش مقدور بود بخره . چون اين پرنده ها مي توانند هم در دفاع و مراقبت از مرزها حضور داشته باشند و هم در يورش به هدف هاي دور از مرز ، مثل پايگاه هاي آمريكا در كشورهاي حاشيه خليج هميشه پارس(از جمله قطر ، امارات ، عربستان ، ...) . حتي براي حمله به رژيم مجعول صهيونيستي هم مي تونيم رويشان حساب كنيم . صد البتّه نياز مبرم هم به آواكس ( = سامانه راداري پيش اخطار هوايي: قابل توجه دوستاني كه املايشان خوب نيست!!) داريم ولي نمي دونم چرا اين قدر روي A-50 اصرار دارید ؟ چیز بهتری نبود ؟! پیشرفته تر ، رادار دوربردتر ، ... ؟! من اعتراف می کنم اطلاعاتم درباره ی آواکس ها بسیار کمه ولی حداقل حدس می زنم چیزای بهتری از این A-50 هم موجود باشه . این جوری به 10 سال هم نکشیده مجبوریم به جایگزینی A-50 با انواع جدیدترش فکر کنیم . :|
در زمینه میگ 29 های موجود هم موافقم و در واقع لازم می دونم که به نسخه های SMT و OVT(درست گفتم؟! icon_cheesygrin ) ارتقاشون بدیم . البتّه باید درخواست تحویل R-172 سازگار با میگ ها رو هم به روسیه ی بدذات بدیم .
یکی از دوستان (بارسا) MiG-31 BM رو مکمل و همکار F-14 اعلام کرد!! آیا چنین چیزی اصولاً امکان پذیر هست ؟ آیا می توانیم در شرایط حساس و «دهم ثانیه» های طلایی نبرد به سازگاری و همخوانی سامانه های تبادل داده آن ها اطمینان و اتکا کنیم ؟ آمدیم و دیدیم یکهو توی آن هیر و ویر (!) این تو تا جنگنده همدیگر رو به عنوان دشمن شناسایی و نشانه گذاری کردن؟! حالا بیا و درستش کن ! آیا امکان اعتماد به سازگاری یک جنگنده روسی با نمونه ی آمریکایی هست ؟ (دوستان جواب بدهید ، من نمی دانم سازگار می شوند یا خیر)
و امّا می رسیم به تانکر سوخت رسان :lol: ! باز هم نظر من اینه که به یه چیزی پیشرفته تر از ایلیوشین 76 فکر کنیم . آخه بابا جون (منظورم همون سعیدجون بود! :lol: ) فکر نمی کنید برای خرید و بکار گیری هواپیمایی که در 1984 عملیاتی شده یک کم دیر باشه؟! ما باید حواسمون باشه که هزینه های خریدمون رو کم کنیم تا بتونیم رو تحقیقات و نوآوری سرمایه گذاری کنیم ولی به معنی این نیست که بر داریم بریم هر چی جنس دست دوم و میان سال رو خریداریم کنیم که! به دلیل شباهت بحث با خرید آواکس A-50 ، ادامه نمی دهم. icon_cheesygrin
برای سوخت رسانی علاوه بر تانکرهای سوخت رسانی من یه پیشنهاد دیگر هم دارم : دبه های سوخت رسانی!!! icon_cheesygrin ما این فانتوم هایمان را که نمی خواهیم بریزیم دور ولی از طرفی هم ، دیگر کم کم کارایی شان را در میادین نبرد نوین امروزی دارند از دست می دهند . حالا چطوره یه بهسازی کوچولو(!) رویشان انجام بدهیم و تا جایی که می شه تعداد پایلون هایی که می شود مخزن سوخت خارجی بهشون وصل کرد را افزایش دهیم(مثلاً از 3 تا بکنیمش 5 تا) و از آن طرف هم مخازن سوخت خارجی حجیم تر و بزرگ تر رو برایش طراحی کنیم . نتیجه اش این می شه که یک دبه( icon_cheesygrin ) سوخت رسان به مراتب چالاک تر داریم که می تواند بسیار هم سریع تر از سایر همقطارانش حرکت کند و رفتاری شبیه جنگنده از خود بروز دهد(همانند پرواز پست و ...) ؛ تازه می توانیم مسلسل و موشک هایش را از رویش بر نداریم که بتواند یه نیمچه دفاعی از خودش بکنه و سربار تیم همراهش نباشه! یک فروند فانتوم بهتر می تواند در عمق میدان نبرد سوخت رسانی کند یا یک غول گنده به مثابه ایلیوشین 76 ؟! دوستان استحضار دارند که می توان از فانتوم به عنوان سوخت رسان استفاده کرد و این کار قبلاً هم انجام شده ولی منظورم من ارتقای سطح انجام این کاره. به نظر حقیر برای سوخت رسانی داخل حریم هوایی نیز می توانیم همچنان روی ابو قراضه هایی که داریم (آخه این بوئینگ 707 دیگه باید یره تو موزه! تورو خدا!! :lol: ) حساب کنیم ، مضافاً بر این که می توانیم (مثل بقیه جاها که کم می آوریم!) بریم سراغ ایران 140! البته به اون هم نمی شه گفت تانکر ولی می شه یه چیزی تو مایه های بین تانکر و دبه!!!
خیلی داره طولانی می شه ولی خوب این دیگه آخریشه ، به خدا راست می گم! icon_cheesygrin یه مبحث بسیار مهم که فکر کنم از چشم دوستان دور مانده و إن شاء الله آقا سعید یزرگوار بزودی باید مطرح کنند ، تسلیحات مورد نیاز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است . ما هنوز تو زمینه تسلیحات هوا به زمین سقوطی(بدون موتور) هم مشکل داریم ! نه که هیچی نداریم و دستمون خالیه ، نه! ولی نمونه اش اینه که ما هنوز به یک نمونه موفق بمب هدایت شونده لیزری دست نیافتیم (اگر داریم دوستان اطلاع بدهند ، شاید اطلاعات من درست نباشه). در زمینه موشک های هوا به هوا هم که بخواهیم بحث کنیم ، منتهی می شه به رادار که اونجا هم دستمون خالیه(البته رادار آرایه فازی جدیداً مطرح شده که هیچ شناخت و اطلاعی درباره اش ندارم) . بنابر این نتیجه گیری کلی بحثم درباره تسلیحات و مشتقاتش اینه که در اولویت خریدهامون باید تسلیحات و رادار ها و البته موتورهای جدید(موتور جت) باشه و دیگه برای سر هم بندی هواپیما و مونتاژش دستمونو پیش اجنبی ها دراز نکنیم. البته برای کوتاه مدت نیاز به پکیج های کامل و آماده آن ها داریم و به همین دلیل خرید تعداد معقولی از جنگ افزار ها رو در ابتدا مطرح کردم .
دو تا نکته خارج از بحث هم دارم برای دوستان:
1 ) خواهشاً در املای تاپیک هایتان دقت کنید دیگه ! بعضی افراد از چنان اطلاعات و تحلیل قدری برخوردارند که فکر کنم ژنرال 6 ستاره (!) باشند ولی املای یک کلمه رو در تمام دفعاتی که تایپ می کنند رعایت نمی کنند.
2 ) اون آواکسی که گفته شد در زمان جنگ تحمیلی از عراق به ایران پناهنده شد ، آیا دولت عراق ادعایی نسبت به آن و سایر جنگ افزارهای پناهنده در زمان جنگ ندارد؟ و اصولاً حقی قانونی برای بازگرداندن آن ها دارد؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر جان یه مقدار زیاد نوشتی بحث صفحه اول که آواکس بود دوباره مطرح شد چون شما اون موقع نبودی و برای اجتناب از انحراف بحث خلاصه پاسخ میدم.

بحث تاپیک درباره احتیاجات نیروی هوایی است نه بهترین های جهان برای نیروی هوایی. در ثانی یک هواگرد تولیدی دهه 80 چندان قدیمی محسوب نشده و هنوز هم این نسل از هواگردها در حال تولید و صادرات توسط کشورهای مطرحی مانند آمریکا ، روسیه ، فرانسه و ... هستند. بخصوص در بحث هواپیماهای سوخت رسان و ترابری و آواکس که هر سه معمولا از یک پایه ترابری استفاده میکنند و تا وقتی نیاز نیرو را بتوانند رفع کنند به روز و مناسب محسوب میشوند. آواکس آ50 همین الان جزو سه آواکس برتر جهان هست که کشورهای چین و هند با توجه به نیاز خود و تغییرات مورد نظر آنرا به خدمت گرفته اند و ایران نیز میتواند چنین کاری انجام دهد. سوخت رسان ایلیوشن78 نیز مثل آ50.

اگر عجله نمیکردی بحث به تسلیحات هم میرسید پس تا اون موقع صبر کنید.

اف4 با چند تغییر کوچک میتواند به سوخت رسان تاکتیکی تبدیل شود قبلا هم خودت اشاره داشتی این کار را انجام دادیم نیازی هم به افزودن مخازن سوخت خارجی نیست چون از تانک خارجی نمیشه سوخت رو مکید و داد به جنگنده دیگه چون صرفه نداره اون وقت اف4 چطور میخاد برگرده؟ با کدوم سوخت؟ سوخت رسانهای تاکتیکی رو برای تامین سوخت در عملیاتهای برون مرزی استفاده میکنند نه درون مرزی! پس وقتی اف4 هزار کیلومتر میره و نقش سوخت رسان داره باید همین فاصله رو قادر به برگشت باشه.

آواکس عراقی هم عملیاتی شده و در حال خدمت هست. عراق هم قبل از طرح چنین مسائلی به فکر پرداخت غرامت جنگی باشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من به خاطر طولاني شدن بحث قبلاً عذر خواهي كردم دوباره هم معذرت مي خواهم. يك نكته رو بگم : عين تمام اين 6 صفحه رو مطالعه كردم و از مطالب گرانبهاي همه ي دوستان استفاده كردم سپس اقدام به گذاردن پاسخ اقدام كردم جناب حاج سعيد برادر عزيز همه ي بر و بچه هاي ميليتاري! و اما در مورد آواكس هم همون طور كه اعتراف كردم اطلاعات زيادي از نمونه هاي عملياتي ندارم و از روشن سازي مطلب توسط شما استقبال و تشكر مي كنم. ولي در مورد جنگنده ها و آواكس عراقي هم من شنيدم كه نوري المالكي حدود يك سال پيش تقاضاي بازگرداندنشان را اعلام كرد. اگر دقت كنيم مي بينيم كه دريافت خسارت و غرامت جنگي حق ماست(حقي كه بخشيده شد) و بازگرداندن تسليحات پناهنده هم حق عراقي هاست. مگر اين كه اين ها رو به عنوان گروگان(!) نگه داريم تا خسارت هايمان را بگيريم يا اين كه اين ها رو با بخشي از خساراتمون طاق بزنيم!! چطوره؟ :lol:
راستي چرا آقا سعيد تبعيض قائل مي شويد و تنها هواگرد اعلامي اين حقير رو دست نيافتني اعلام مي كنيد در حالي كه بعضي از دوستان تا حتي 300 فروند :lol: :oops: از پيشرفته ترين هواپيماهاي آمريكايي رو در ليست احتياجات ايده آلشون قرار دادن!!!
يك سؤال ديگه: آيا سامانه هاي ميگ-31 با تامكت هم خواني داره؟
باز هم سؤال: آيا ما به بمب هاي هدايت ليزري تجهيز شده ايم؟
ببخشيد ها يك سؤال ديگر هم مانده! icon_cheesygrin : بمب افكن استراتژيك به دردمون مي خوره؟ مگر ما امكان بردن بمب افكن به اون عظمت رو در عمق لاك مستحكم دفاعي دشمن داريم؟! بعدشم در فواصل نزديك مرزمون (حداقل براي يه كشوري با شرايط ما) فكر كنم استفاده از موشك به صرفه تر باشه ها؟! چون بايد به طور كامل از امن بودن مسير پروازي بمب افكن به اون گرون قيمتي مطمئن باشيم يا نه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]به هر حال بايد ديد اين داستان جنگنده ي نسل 5 ما چه مي شود اگر حتي در حد يه تامكت هم باشد جاي اميدواري داره.ممنون icon_cheesygrin[/quote]

اگه همه اف 14 هاي ايران را عملياتي و در شرايط ايده ال در نظر بگيريم و وشكل موشك (بخصوص فونيكس) هم در ميان نباشد و خلبانهامون هم در شرايط ايده ال باشن و امريكا يا اسراييل(كلا هر نيروي مهاجم) از جنگنده هايي مثل اف 22 يا اف 35 استفاده نكنند يعني از همان تركيب سنتي خودشون يعني اف 16 +پشتيباني اف 15 استفاده كنند در اون صورت اف 14 هاي ما در رهگيري و نبرد هوايي برتر خواهند بود؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من به خاطر طولاني شدن بحث قبلاً عذر خواهي كردم دوباره هم معذرت مي خواهم. يك نكته رو بگم : عين تمام اين 6 صفحه رو مطالعه كردم و از مطالب گرانبهاي همه ي دوستان استفاده كردم سپس اقدام به گذاردن پاسخ اقدام كردم جناب حاج سعيد برادر عزيز همه ي بر و بچه هاي ميليتاري! و اما در مورد آواكس هم همون طور كه اعتراف كردم اطلاعات زيادي از نمونه هاي عملياتي ندارم و از روشن سازي مطلب توسط شما استقبال و تشكر مي كنم. ولي در مورد جنگنده ها و آواكس عراقي هم من شنيدم كه نوري المالكي حدود يك سال پيش تقاضاي بازگرداندنشان را اعلام كرد. اگر دقت كنيم مي بينيم كه دريافت خسارت و غرامت جنگي حق ماست(حقي كه بخشيده شد) و بازگرداندن تسليحات پناهنده هم حق عراقي هاست. مگر اين كه اين ها رو به عنوان گروگان(!) نگه داريم تا خسارت هايمان را بگيريم يا اين كه اين ها رو با بخشي از خساراتمون طاق بزنيم!! چطوره؟ :lol:
راستي چرا آقا سعيد تبعيض قائل مي شويد و تنها هواگرد اعلامي اين حقير رو دست نيافتني اعلام مي كنيد در حالي كه بعضي از دوستان تا حتي 300 فروند :lol: :oops: از پيشرفته ترين هواپيماهاي آمريكايي رو در ليست احتياجات ايده آلشون قرار دادن!!!
يك سؤال ديگه: آيا سامانه هاي ميگ-31 با تامكت هم خواني داره؟
باز هم سؤال: آيا ما به بمب هاي هدايت ليزري تجهيز شده ايم؟
ببخشيد ها يك سؤال ديگر هم مانده! icon_cheesygrin : بمب افكن استراتژيك به دردمون مي خوره؟ مگر ما امكان بردن بمب افكن به اون عظمت رو در عمق لاك مستحكم دفاعي دشمن داريم؟! بعدشم در فواصل نزديك مرزمون (حداقل براي يه كشوري با شرايط ما) فكر كنم استفاده از موشك به صرفه تر باشه ها؟! چون بايد به طور كامل از امن بودن مسير پروازي بمب افكن به اون گرون قيمتي مطمئن باشيم يا نه؟[/quote]

کی گفته غرامت رو به عراق بخشیدیم؟ سر فرصت خواهیم گرفت. این هواپیماهای عراقی هم اگر میتونن بیان بگیرن!

لزومی نداره تجهیزات دو هواپیما یکی باشه تا با هم سازگار باشن! وسیله ای که اونا رو به هم مرتبط میکنه دستگاهیه به نام دیتالینک که میشه اینطوری یه ترابری سی130 رو با اف4 سازگار کرد از نظر داده هایی که هر کدوم بدست میارن اون یکی هم براش ارسال میشه. مثل همین قضیه در تشخیص دوست از دشمن هست یه دستگاه میزارن رو هواپیما به نام IFF رادار خودی که مشخصات دستگاه رو داره اگر اینا رو بگیره میگه دوست وگرنه ناشناس یا دشمن.
بمب لیزری هم بله داریم از نوع نقطه زن نفوذ کننده با قدرت انفجاری بالا. بمب قاصد چند سالیه به تولید انبوه رسیده.
بمب افکن استراتژیک برای حمله استراتژیک لازمه مثلا حمله اتمی که ما چنین دکترینی نداریم پس نیاز بهش نیست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]به هر حال بايد ديد اين داستان جنگنده ي نسل 5 ما چه مي شود اگر حتي در حد يه تامكت هم باشد جاي اميدواري داره.ممنون icon_cheesygrin[/quote]

اگه همه اف 14 هاي ايران را عملياتي و در شرايط ايده ال در نظر بگيريم و وشكل موشك (بخصوص فونيكس) هم در ميان نباشد و خلبانهامون هم در شرايط ايده ال باشن و امريكا يا اسراييل(كلا هر نيروي مهاجم) از جنگنده هايي مثل اف 22 يا اف 35 استفاده نكنند يعني از همان تركيب سنتي خودشون يعني اف 16 +پشتيباني اف 15 استفاده كنند در اون صورت اف 14 هاي ما در رهگيري و نبرد هوايي برتر خواهند بود؟[/quote]

دوست عزيز در چنين شرايطي كه شما فرموديد من يه تاپيك قديمي داشتم كه در ان به بررسي تامكت در مقابل اف 16 و 15 و 18 پرداخته شده بود اونطور كه نتيجه گيري كرديم معلوم شد در شرايط بسيار مناسب تامكت هاي ما با داشتن فونيكس قدرت شليك اول را خواهند داشت در مقابل اف 16 و 15 اما در مقابل اف 18 كاري از تامكت هاي ما ساخته نيست البته اف 15 هاي اپ گريد شده اي هم هستند كه قدرت بالايي دارند كه بايد بررسي شود ولي بصورت كلي نمايد زياد اميدوار بود به تامكت ها چون عمرشونو كردن و الانم به زور سرپا هستند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
راستي مثل اينكه دوتا هواپيماي A-50 زمان عمليات طوفان صحرا از عراق به ايران فرار كردن ولي حالا فقط يكيشو به اسم سيمرغ رونمايي كردن.......معلوم نيست اون يكي چي شد؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یک هواپیما بود به نام عدنان که آ50 هم نبود ایلیوشن76 بود که فرانسویها به آواکس تبدیل کرده بودند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فكر كنم بايد بيخيال نمونه آواكس ايران 140 بشيم . همون طور كه ميدونين قرارداد ساخت داخل هواپيماهاي تقريبا پهنپيكري با روسها بسته شده مثل انواع جديد توپولوف ... كه اگه به اين هواپيماها دسترسي داشته باشيم ... براي تبديل شدن به آواكس بسيار مناسب ترند و توجيهي براي تبديل ايران140 به آواكس نميمونه ...
همون طور كه ميدونين هم مداومت پرواز بيشتري دارند هم توانايي حمل وزن بيشتر و احتمالا امنيت پرواز بالا تر !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
زیاد تفاوت نمیکنه در اصل قضیه که نیروی هوایی در حال کار برای ساخت آواکس هست و اصل کاری رادار و تجهیزات الکترونیکی و کامپیوتری یه نه هواپیما که میشه همه رو در هر هواپیمایی با دارا بودن استانداردهای مورد نیاز نصب کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.