امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با تشكر از دوستان خصوصا رپتور عزيز

[quote]زمانی که اولین بار بی-2 رونمایی شد به خبرنگارها اجازه ندادن که از پشت هواپیما عکس بگیرند. ظاهرا در اون زمان خروجی اگزوز رو طوری طراحی کرده بودند که با ترکیب هوای سرد محیط و هوای داغ اگزوز امضای حرارتی بی-2 به حداقل برسه. در این صورت امکان هدف قراردادن اون توسط موشکهای مادون قرمز(حرارتی) به حداقل می رسه.

اگه اطلاعات بالا درست باشه احتمالا درباره اف-22 و اف-35 هم تمهیداتی گذاشتند که اثر حرارتی اونها را تا حد ممکن کم کنند. در این صورت قفل کردن موشکهای حرارتی بر روی این جنگنده ها سخت می شه و شاید با اقدام الکترونیکی بشه کاری کرد که قفل موشک پس از شلیک شکسته بشه و موشک خطا بره. بازهم در صورت درست بودن این فرض استراتژی تعداد بالا در برابر کیفیت با شکست مواجه می شه. چون فرض اینه که ما تعداد زیادی تایگر بهسازی شده داریم که با استفاده از موشکهای حرارتی می تونند اف-22 یا اف-35 را شکار کنند. اگه اینجوری باشه مجبوریم که از روش جنگ جهانی دوم استفاده کنیم(تعداد زیادی جنگنده در تمامی فضای منطقه نبرد پخش بشوند و 24 ساعت پرواز کنند و دست آخر هم با توپ درگیر بشن) [/quote]

رضا جان همونطور كه ابراهيم خان گفتند موشكهاي حرارتي جديد با استفاده از سيستم تصوير برداري حرارتي ديگه نيازي به اينكه حتما به سمت موتور هواپيما شليك بشن ندارند و مي تونن از هر زاويه اي به سمت هواپيماي دشمن (البته با مقداري كاهش برد) شليك بشن.

[quote]دیگر مقابله با بمب افکن های رادارگریز و موشک های کروز به دلیل نداشتن تکنولوژی مقابله، بر عهده هواگردهای خودی نیست و پدافندهای پیشرفته مجهز به رادارهای قدرتمند میبایست از پس این کار برایند.هواگرد ها به شدت بر رادارهای پیش اخطار متکی هستند و بدون آنها میتوانند به طعمه های آسانی برای رهگیرهای مهاجمین بدل شوند.این طرح در جنگهای دیجیتال امروزی کمتر میتواند مفید باشد و در برابر تکنولوژی روز هواگردهای مهاجمین آسیب پذیر است و تضمینی بر پایین بودن تلفات ندارد.همچنین در صورت غافلگیری پدافند های زمینی در مواجهه با حملات غافلگیرانه هواپیماهای رادارگریز،امنیت کل هواگرد ها به خطر می افتد. [/quote]

ابراهيم جان در صورت كشف اين هواگردهاي پنهانكار (كه روشهاش ذكر شد و بنظر من ما همه مون از ديدبانهاي بصري غفلت مي كنيم خصوصا سر مرزها)علاوه بر پدافندهاي زميني مي توان گروه هواپيماهاي رهگير رو به سمتشون فرستاد تا با همون بحث كميت در برابر كيفيت با اونها مقابله كنن. به اون اضافه كن رادارهاي پسيو و يك نوع رادار كه در متن مقاله بطور سربسته اشاره كردم كه رد خور نداره و هر نوع هواگردي رو كشف مي كنه اين رادار از امواج اشعه گاماي تضعيف شده استفاده مي كنه و در حقيقت رادار نيست بلكه يك لامپ اشعه گاماي بزرگ هست كه به جهت كاهش اثرات مخرب اين اشعه قدرت اون تنظيم شده. اين لامپ در نقاط مرزي قرار گرفته و بطور مرتب فضاي اطراف خود را بصورت رفت و برگشت اصطلاحا «جارو» مي كند در صورتي كه هر نوع هواگردي در برابر آن قرار بگيرد اصطلاحا توسط اين لامپ «روشن» شده و چون اشعه گاما از اشعه هاي راديو اكتيو مي باشد جسمي كه توسط آن روشن شود تا مدتي روشن مانده و نور افشاني( يا بهتر بگم اشعه افشاني) مي كند در اين وضع توسط هر نوع آشكار ساز راديو اكتيو (مثلا يك نوع اشعه ياب گايگر تقويت شده) مي توان موقعيت اين هواگردهاي «روشن شده» را ديد و موقعيت آنها را شناسايي كرد ميزان« روشن ماندن» هر هواگرد هم بر مي گردد به مقدار اشعه اي كه دريافت كرده كه هر چه بيشتر باشد مدت زمان «روشن ماندن» آن هم بيشتر خواهد بود. اين مدت زمان مي تواند بگونه اي تنظيم شود كه مثلا هواپيماي دشمن از لحظه «روشن شدن» تا لحظه خروج از مرز همچنان «روشن بماند» تا در هر لحظه موقعيت آن قابل تشخيص باشد. تنها راه مقابله با آن هم اين است كه روي كل بدنه هواپيما را با لايه اي از سرب به ضخامت يك سانتي متر يا بيشتر بپوشانند تا اشعه هاي دريافتي جذب شده و منعكس نشود كه در اين حالت هم هواپيما آنقدر سنگين مي شود كه توان پرواز ندارد. البته اين كار با اشعه ايكس( براي فواصل كمتر و با لامپ قوي تر) هم قابل انجام است ولي چون پايداري اشعه ايكس بسيار كمتر از اشعه گاما مي باشد بايد بلافاصله بازتاب سنجي انجام شود در غير اين صورت بلافاصله هواپيما «خاموش» مي شود. عيب اين سيستم هم اين است كه اشعه گاما سرطان زا بوده و بايد دوز آن بسيار پايين بيايد و همچنين بايد طوري فضا را اسكن كرد كه از آسيب رسيدن به خلبانان خودي پرهيز گردد.


[quote]اما اگر ميشد روي رادار هيدرو كربن كار كرد و بساط اون توي ايران وجود داشت ديگه غمي براي كشف اين هواپيما ها نمي موند ...
[/quote]
ميشه يه كم بيشتر توضيح بدين؟ البته من شنيدم رادارهاي هواشناسي كه تغييرات توده اي هوا رو نشون ميدن هم مي تونن هواپيماهاي پنهانكار رو از روي اختلالاتي كه در هوا بوجود مي آورند -و چندين كيلومتر اثر اون باقي مي مونه- شناسايي كنن! البته بصورت مبهم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اندازه گيري حجم هيدرو كربن هاي منتشره در جو ...
اگر دقت كرده باشيد زماني كه تصاوير راديو تسلكوپي از سيارات دور دست تهيه ميكنند براي هر ماده بازتابي در نظر ميگيرند و مثلا بازگشت بازتاب بنفش نشان موادي ميتونه باشه كه نسبت به اون سطح تشعشع واكنش نشون ميده يا بعبارتي منعكس ميكنه ... كه مثلا ميگن توي جو مشتري گاز هيدروژن سولفور وجود داره يا .....

همين كار رو ميشه با اسكن جو زمين انجام داد ! چون همه مواد منتشره از خروجي موتور جت نميسوزد و يا هميشه تركيب خاصي منتشر ميكند بنابر اين ميشه با رد گيري اين كاز ها و تفكيك لايه اونها از ساير گازها رد هواپيما ها رو تعقيب خطي كرد ...

در مورد رادار هواشناسي بايد بگم اين رادار به قطرات آب هم حساسه و توده هاي بخار رو رهگيري ميكنه كه سيستم ضد موشكي سابق ايالات متحده بر چنين راداري پايه گذاري شذه بود ...

براي كشف راداري هم روش روسها بهتره ... كه گفتنش خيلي حوصله و تصوير كشيدن ميخواد ولي قطعا كشف ميشه ..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب MOHAMMAD اگر آن رادارى كه فرموديد(لامپ گاما) رو داشته باشيم كه ديگه لازم نيست جنگنده هامون رو براى مقابله بفرستيم!؟ وقتى هويت تهاجمى هواگرد ناشناس مشخص شد٬ دوز اشعه رو اون قدر بالا مى بريم كه چشماى خلبان دربياد!! :lol: به دور از شوخى٬ آيا امكان تنظيم دوز امواج٬ به صورت دلخواه هست؟ اگر اين طور باشه كه خوش به حالمونه! :-?

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله پرشين كينگ امكان تنظيمش هست ولي اگه بخواي اونقدر زياد بشه بايد يه نيروگاه بذاري بغلش كه برق مورد نيازشو تامين كنه! icon_cheesygrin
راه ديگه اش هم استفاده از مواد راديو اكتيو(مثلا همين اورانيوم 5/3 درصد غني شده توليد داخل!) هست كه داخل يه محفظه سربي قرار داده ميشه و اشعه از يك روزنه كه شدت و ميزان اون رو تنظيم مي كنه خارج ميشه. اين روش ارزون تره ولي قدرت روش لامپ گاما رو نداره.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گاما اشعه نافذ و بسيار مضري است كه توان بالقوه اي در عبور از اشيا و بازتابهاي وسيع دارد ! حتي دز كمي از اون هم ضرر دارد ! به همين خاطر براي حفاظت در اطراف شهر ها بكار نمياد چون بازتابهاي اون روي محيط بر ميگردند و تاثير منفي ايجاد ميكنند ! علاوه بر اينكه قابليت يونيزه كردن و برهم زدن تركيبات مواد را نيز دارد !
تشعشعات آلفا بتا و... هم هستند اما نياز فراواني به توليد انرژي و بر انگيختگي اتمهاي مواد وجود دارد ! البته چون بعضي فلزات راديو اكتيو هستند و خود به خود اشعه توليد ميكنند ميتوان از انها بهره جست ..

منتها سطح بالايي از تشعشع نياز است كه بتوان در دور دست هدفي را اشكار اما مشكلات فراواني هم ايجاد خواهد كرد ...

منجمله اينكه اطراف رادار به هيچ عنوان نبايد رد بشي ! چون رادار ماكرويو سرطان زاست اين گاما كه ديگه فاجعه است ! تاثيرات منفي روي عمل كرد حيوانات مقيم منطقه خواهد گذاشت و اكو سيستم زندگي پرندگان همچنين حشرات رو اين بازتابهاي بازگشتي از جو بهم خواهد زد ! علاوه بر اينكه اختلال مخابراتي هم ايجاد ميكنه و به تجهيزات الكترونيك اسيب ميزنه ...
اين تازه ميزان دوز پايينه !


از بحث بطور كل منحرف شديم و وارد مقوله رادار شديم !
علت هم اين بود كه نتيجه انبوه سازي يا كميت و كيفيت مناسب براي كشور فراهم نيست علاوه بر اينكه هميشه نقطه اسيب پذيري با توجه به خلاقيت هاي تهاجمي دشمن وجود داره ....


در مورد روش كشف راداري روسها كه كمي پر هزينه هم هست اگر شد امشب مفصلا توضيح ميدم ... اين روش قطعا دشمن رو پيدا ميكنه ../.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=darkblue]راستش این رو اضافه کنم که از طرفداران اینگونه طرح ها نیستم،چون در حال حاضر در مقابله با هواپیماهای امروزی بسیار آسیب پذیرند و تضمینی برایشیان نیست.
امیرجان این دیدبانها به هیچ وجه نمیتوانند باعث عدم غافلگیری بشند.اگر ساعات اولیه جنگهای اخیر رو بررسی کنیم میبینیم که هواپیماهایی مانند بی2 و اف117 از ارتفاع بسیار بالا و در شب،تمام زیرساخت های دفاعی حیاتی آن کشور را فلج میکنند و کار را برای جنگنده های دیگر آسان میکنند،در صورتی که اگر پدافند عراق در ساعات اولیه از کار نمیافتاد خلبانان امریکایی هرگز خواب آنچیزی را که اکنون تجربه میکنند نمیدیدند.در مورد اون روش ها هم که در حال حاضر در اختیار نداریم.
...
اگر بخوایم اون موج اولیه رو به وسیله این طرح خنثی کنیم باید:
- رادارهای شناسایی زمینی و هوایی بتوانند اهداف رو شناسایی و به هواگردهای منطقه اعلام موقعیت کنند،در واقع چشم هواپیماها باشند.
- پدافند ها باید توانایی دخالت در ساعات اولیه راداشته باشند و مدافعین هوایی رو تنها نگذارند.
...
ایده های دوستان جالب بود منتها در حال حاضر امکانش نیست...منتظر ادامه مبحث هستم... icon_cheesygrin
[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر بخواهيم روى كيفيت كار كنيم٬ در عين اين كه كميت رو هم در نظر داشته باشيم چى؟ يعنى مثلاً 4 تا رهگير با رادار پيشرفته مثل آرايه فازى(+تسليحات درجه يك متناسب با مأموريت) در هر پايگاه هوايى بذاريم٬ با مثلاً شش فروند MiG-29 OVT كه يك DogFighter به تمام معناست٬ به همراه تعدادى(نزديك به 10 تا نهايتاً 15 فروند) جنگنده ضربتى چند منظوره مثل انواع F-5 . اين جورى نه نياز به كميت خيلى زياد داريم(طرح هاى شامل 500 تا 700 هواگرد نظامى) نه اين كه تمامى هواپيماهامون مدرن و با آخرين نسخه فن آورى هستن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/stealth%7E0.jpg[/img]
با سلام مجدد و...
دوستان به عكس بالا نگاه كنيد ...

توي تصوير همونطور كه ديده ميشه دو رادار روي هم يه طرف و رادار ديگري در سمت چپ قرار داره كه هواپيماي رادار گريز هم در مركز !
هواپيماي رادار گريز در پهنه آسمان امواج رو به سوي خلاف جهت رادار تشعشع دهنده منعكس ميكنه تا پژواك كم بشه و توسط رادار رويت نشه اما وجود يك يا چند رادار پخ كنند امواج ميتونه اين اهداف رو براي رادار اصلي روشن كنه به نحوي كه ديگه قابل رويت باشه ..

روي رادار اصلي هم دو انتن هماهنگ نصب شده كه يكي فعال غير هم سيگنال و ديگري متفاوته جستجو گر هست كه سيگنالش با رادار هاي ديگه در منطقه هماهنگه و ميتونه بازتابهاي اونها رو دريافت كنه !
حالا اگر بازتابي رو دريافت كنه كه رادار فعال پاييني اثري از اون مشاهده نكنه ! تمامي رادار هاي موجود در منطقه و يا دور دست از يك نوع پدافند مثل سام 3 با توجه مختصات و مسير كشف رادار جستجوگر اون منطقه رو روشن ميكنند تا سيستم بتونه موشكي رو به سمت هدف هدايت كنه ...
اين مختص موشكهايي خواهد بود كه توسط رادار اصلي و در خط ديد اون به سمت هدف هدايت ميشوند نه موشكهاي راداري و يا نيمه فعال ! تقريبا فقط نسل قديمي پيشين موشكهاي غير فعال ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
Worior عزيز! اين همون سامانه رادارى Passive بود ديگه؟
غير از اين و رادارهاى قديمى باند K (اگر اشتباه نكنم) تا به حال روش ديگرى هم براى كشف رادارى هواگردهاى رادار گريز داريم؟ آيا رادار آرايه فازى صرف٬ مى تواند آن ها را شناسايى كند؟ يا اين كه نوع خاصى از رادار آرايه فازى توانايى اين كار را دارد؟

دركل نكته جالبش اينه كه يا بايد فن آوريت قديمى باشه(سام3؟؟!!) تا Stealth ها رو شناسايى كنى يا خيلى مدرن(سام20 يا همون S-400)!! ميانه رو ها كلاهشون پس معركه است!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_750px-F-16e_block60.jpg[/img][/align]

شرکت برخی کشورهای عربی در رزمایش سالانه جنگ هوایی " پرچم قرمز " به همراه نیروی هوایی ایالات متحده در سال های اخیر روند رو به رشدی داشته است . رزمایش امسال هم از 24 اوت تا 2 سپتامبر بود که در آن یگان هایی از نیروی هوایی امارات متحده عربی شرکت داشتند که در پایگاه " نلیس " درصحرای نوادا برگزار شد .

البته ایالات متحده یک «مرکز جنگ هوایی» در امارات مشابه پایگاه هوایی نلیس نوادا ساخته است . در این مرکز خلبانان جنگی از کشورهای عربی خلیج فارس آموزش می بینند و نیروی هوایی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و خاورمیانه در این مرکز به تبادل اطلاعات با یکدیگر می پردازند . با این حال امارات متحده عربی از امسال و برای نخستین بار با اعزام خلبان های اسکادران های جنگنده اف 16 خود ، در مانورهای جنگ هوایی پرچم قرمز در پایگاه نلیس در صحرای نوادا شرکت کرده است .

حضور کشور های عربی در مانورهای سالانه جنگ هوایی در آمریکا از زمان پرزیدنت بوش و از وقتی مطرح شد که موضوع احتمال انجام حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران و افزایش نگرانی کشورهای عربی منطقه از احتمال درگیر شدن در یک جنگ ناخواسته با ایران افزایش یافت. در این راستا ایالات متحده در سال 2007 پیشنهاد ارتقای قابلیت های نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را به رهبری عربستان و امارات را ارایه داد .

این پیشنهاد که حاوی یک " پکیج " تسلیحاتی 20 میلیارد دلاری در مدت 10 سال ارایه شده بود با موافقت کشورهای عربی منطقه مواجه شد و هدف اصلی آن در واقع ارتقای توان نظامی ( به ویژه توان هوایی ) کشورهای عربی برای مقابله با برتری نظامی ایران در منطقه است . همکاری های امارات با ایالات متحده و فرانسه و خریدهای کلان تسلیحاتی این کشور به ویژه در زمینه صنایع هوایی و هواپیماهای جنگنده جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی گذارد که این شیخ نشین فدرال حاشیه جنوبی خلیج فارس اهداف و مقاصدی بلند مدت تری را در سر می پروراند که مرکز ثقل تمامی تلاش های آن مقابله با برتری نظامی ایران و مهار قابلیت های دفاعی و موشکی ایران است .

انعقاد قرار داد احداث پایگاه دریایی فرانسه در امارات و نیز خرید های کلان تسلیحاتی ( به ویژه جنگنده های رافایل فرانسوی ) از اقدامات امارات متحده عربی برای مهار قابلیت دفاعی ایران در منطقه است .

خبرگزاری یونایتد پرس در گزارشی درباره شرکت امارات در مانور جنگ هوایی پرچم قرمز در پایگاه نلیس نوادا در آمریکا نوشته است : " شرکت نیروی هوایی امارات در رزمایش جنگ هوایی پرچم قرمز در آمریکا و نیز تلاش این کشور برای افزایش توان شعاع عملیاتی نیوری هوایی این کشور، تلاشی برای مقابله با برنامه های رو به گسترش ایران در زمینه توسعه موشک های دور برد بالستیک و برنامه های هسته ای است ".

این خبرگزاری می نویسد : " از دیگر کشورهای خاورمیانه که در سال های گذشته در مانور جنگ هوایی پرچم قرمز آمریکا شرکت می کنند می توان به اسراییل ، مصر ،عربستان و اردن اشاره کرد . " بر اساس گزارش اخیر هفته نامه " جینز دیفنس " چند تیم خلبان و کمک خلبان جنگنده های اف 16 اماراتی به علاوه چند کادر خدمه غیر پروازی نیروی هوایی این کشور برای انجام این مانور به مدت دو هفته در باند پروازهای نظامی فرودگاه بین المللی " تکسون " در آریزونای آمریکا آموزش دیده اند .

امارات متحده عربی 60 جنگنده اف 16 آمریکا در اختیار دارد . امارات همچنین اخیرا قرار دادی برای خرید جنگنده های رافایل فرانسوی با پاریس منعقد کرده است .

نیروی هوایی امارات از 8 سال پیش 14 فروند جنگنده اف 16 مدل های " ای و اف " خود را در فرودگاه " تکسون " آریزونا مستقر کرده است و در این مرکز هوایی تا کنون چندین تیم پروازی و خدمه غیر پروازی نیروی هوایی امارات اموزش دیده اند .

منبع : عصر ايران
http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=83009

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]وقتى هويت تهاجمى هواگرد ناشناس مشخص شد٬ دوز اشعه رو اون قدر بالا مى بريم كه چشماى خلبان دربياد!! Laughing به دور از شوخى٬ آيا امكان تنظيم دوز امواج٬ به صورت دلخواه هست؟[/quote]

به دور از شوخی بله هست. البته به جای گاما از لیزر برای ایجاد اختلال در دید خلبان از فواصل نزدیک استفاده می کنند که می تونه حتی منجر به کور شدن خلبان بشه نمونه دم دستیش هم فکر کنم تو استادیوم های فوتبال خودمون دیدیم دیگه نمونه نظامیش که جای خود دارد
چینی ها از این روش روی دوربین ماهواره های جاسوسی آمریکا و برای اذیت هم که شده نمونه کم قدرت ترش روی خلبانان هواپیماهای شناسایی آمریکا استفاده کردند البته در مجامع بین المللی استفاده از اینگونه جنگ افزارها غیر قانونی اعلام شده( از قول مجله صنایع هوایی )
حال می کنین اگه زورشون به چیزی نرسه غیرقانونیش می کنن همین فردا احتمالا حکم جلبمون رو بفرستند دم خونمون (البته زورشون به چینیا که نمی رسه)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته از بحث منحرف ميشيم ولي اينو بايد بگم كه روشي كه وريور عزيز فرمودند درسته و با همين روش و شبكه كردن رادارها بود كه يوگوسلاوي تونست اف 117 آمريكايي رو بندازه
ولي اين رادارها بشدت در برابر موشكهاي ضد رادار آسيب پذير هستند مگر اينكه تعداد زيادي رادار قلابي در مواضع نزديك اونها گذاشته و با روشن كردن اونها موشك ضد رادار دشمن رو به اشتباه بندازيم تا رادارهاي اصلي سالم بمونن ( رادارهاي قلابي فقط توليد سيگنال مشابه رادارهاي اصلي مي نمايند و هزينه نسبتا پاييني دارند). . .
پس از اينكه هواپيماهاي دشمن موشكهاي ضد رادار خودشون رو شليك كردند اونوقت رادارهاي اصلي و موشكها از خجالتشون در ميان icon_cheesygrin

ضمنا پرشين كينگ عزيز روشي بفرماييد كه بشه. . . ميگ 29 OVT رو نه ما داريم و نه به ما ميدن پس فعلا بچسبيم به همين اف 5 ها و ميگ 29 هاي خودمون.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
MOHAMMAD شما نگاه كن! ببين وقتى مى آيند مى گويند 500 تا 700 فروند از انواع آذرخش و F-5 Tiger بسازيم٬ من هم به خودم جرأت مى دم و مى گم بريم سراغ رادار آرايه فازى و MiG-29 OVT و موشك R-77 !! فينيكس هم كه شكر خدا طبق اخبار داره توليد مى شه؛ البتّه نمى دونم همون كارايى نمونه آمريكايى رو داره يا نه... :neutral:
خدا رو چه ديدى٬ زديم و از روسيه Su-37 هم خريديم!! خداييش «ترميناتور»يه براى خودش...

وقتى سخن از [b][color=violet]كميت[/color][/b] به ميان مى آد٬ آخرش مى رسيم به يه چيز با[b][color=green]كيفيت[/color][/b]ى مثل همون پشتيبانى قوى رادارهاى زمينى كه اوّل تاپيك(روش شوروى) بهش اشاره شد. پس مى بينيم باز هم بايد آخرش بريم سراغ يه چيز با[b][color=green]كيفيت[/color][/b]. حالا توى طرح پيش نهادى من(بنده از امير ارتشبدهاى مملكت و تدوين كننده دكترين نظامى هستم!!! :mrgreen: ) هم از [b][color=green]كيفيت[/color][/b] و هم از [b][color=violet]كميت[/color][/b] يك استفاده متوسطى شده تا هم سيخ بسوزه هم كباب!!!! اين جورى نه خيلى روى توليد فله اى اصرار مى كنيم كه فعلاً تمام زيرساخت هايش را نداريم٬ نه لزومى به تجهيز و نوسازى كلّ ناوگان با نمونه هاى داراى آخرين فن آورى هست. اگر هم بيان همين MiG-29 هاى قديمى مان را هم ارتقا بدن به نسخه هاى OVT يا SMT قبوله!! لازم نيست كه همه اش خريپ كنيم؟؟!! icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عنوان خبر اندکی با اغراق همراه است چرا که پرچم سرخ تمرینی سالانه برای کشورهای بسیاری است که برخی از آنها به ایران مربوط نیستند. اینکه امارات تلاش دارد توان نظامی خود را ارتقا دهد نشان از احساس تهدیدهایی است که دارد و با دیدی وسیع این تهدیدات که در حال حاضر بالقوه هستند علاوه بر چالش با ایران بر سر جزایر سه گانه ایرانی به تهدیدات آینده از سوی عربستان و حتی خود آمریکا ربط پیدا میکند و سران این کشور بیشتر سعی دارند با ارتقای جایگاه نظامی در بین کشورهای عربی به اعتبار قابل قبولی برسند و اگر هم برنامه ای برای درگیری با کشوری به طور مثال با ایران داشته باشند این طرح اولویت اول نخواهد بود و میتوان گفت یک آینده نگری همراه با ترس از قدرت گرفتن ایران است تا آماده شدن برای نبرد با آن!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا سعید تحلیل بسیار خوبی داشتن.
اماراتی ها بیشتر سعی دارن با تکبه بر تجهیز مدرن صنایع نظامی خود بتوانن در کنار عربستان و مصر خود را بعنوان پایه و ستون سوم جهان عرب نیز معرفی کنن.در آینده شاهد رقابت سختی در زمینه نظامی بین عربستان و امارات خواهیم بود هم به دلیل تحمیل بر هم دیگر و هم مقابله با همسایه ای قدرتمند که بنظر آن ها تهدید (؟!) خواهد بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.