امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

البته F-5 رو قلم انداختيد.
ارتقاي F-5 ها :
1)اضافه کردن قابليت سوختگيري هوايي.
2)اضافه کردن يک جستجوگر مادون قرمز نظير آنچه بروي ميگ ها هست که در واقع نوعي رادار پسيو هم بحصاب مياد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][color=brown]آيا ارتقاي اف-4واف-14 موثر ومقرون به صرفه تراست يا جايگزين كردن آنها با يك هواپيماي پيشرفته؟؟؟!!!![/color]
زمينه هاي ارتقا:

[size=18]1-موتورها

2-رادارها

3-سيستم هاي هشدار دهنده

4-سيستم هاي جنگ الكترونيك وضد جنگ الكترونيك

5- سيستم هاي ديتا لينك

6-بدنه

7- امكانات درون كابين مانند مانيتور ها -حسگرها-جهت ياب هاو.....تقريبن شبيه كابين اف22[/size]
لطفن دوستان نظرات خودشون رو با دليل ومستند اراپه بدن اگر كسي از عزيزان ميتونه
قيمت تقريبي از ارتقا رو براي يك فروند اف-4 ويك فروند اف-14طبق چيزي كه نوشته شده رو حساب كنه ممنون ميشم[/quote]


بدنه اف-۴ یکی‌ از بد‌ترین تو دنیاست این بدنه دارای RCS بالاست، طرح دم و بال آن موجب تکان خوردن هواپیما میشود که در پرواز‌ها طولانی موجب خستگی خلبان میشود و این هواپیما قدرت مانور پایینی دارد

خلبانها ی امریکایی به اف-۴ میگن بوقلمو چون این هواپیما همه کار را میتواند انجام دهد ولی‌ هیچ کاری را درست نمیتوند انجام دهد

به نظر من اگر ایران واقعا میخواهد جنگنده تولید کند برای شروع بهترین کار این است که با استفاده از قطعات اف-۴ شروع به ساخت و تولید بدنه جدید و پیشرفته‌ای برای اف-۴‌ها بکند و تا زمانی‌ که ایران به دانش و توانایی‌ تولید انبوه آن بدنه برسد در مرور زمان میتواند رادار، موتور،... پشرفته تر برای آن بسازد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]

بدنه اف-۴ یکی‌ از بد‌ترین تو دنیاست این بدنه دارای RCS بالاست
[/quote]
منطقيه icon_frown :cry:



[quote] خلبانها ی امریکایی به اف-۴ میگن بوقلمو چون این هواپیما همه کار را میتواند انجام دهد ولی‌ هیچ کاری را درست نمیتوند انجام دهد
[/quote]
من اينا رو نمي دونستم icon_rolleyes اطلاعات خيلي خوبي بود :cry:
[quote]طرح دم و بال آن موجب تکان خوردن هواپیما میشود که در پرواز‌ها طولانی موجب خستگی خلبان میشود و این هواپیما قدرت مانور پایینی دارد [/quote]
پس بايد يه فكر ديگه اي كرد :cry:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارتقای این جنگنده ها نیاز به لوازم داره در این که میشه این جنگنده ها رو ارتقا داد شکی نیست اما لوازمش نیاز هست مثلا یونان از اف ۴ های خودش غولی ساخت در حد اف ۱۸ با نصب رادارAN/APQ-65 و سوار کردن AIM-120 AMRAAM روی اف ۴ هاش

ما باید پیش از هر چیز شروع کنیم به طراحی یه رادار مناسب بعد در کنارش موشک هوا به هوا با برد متوسط مثلا ۵۰ کیلومتر و همینطور ارتقای بمب های قاصد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظر من باید به تولید (اگه هم بشه خرید) هواپیما فکر کنیم. مگه چقدر میشه از یک هواپیما کار کشید؟ اگر میخواهیم با کشورهای دیگر منطقه رقابت کنیم و قدرتی بالاتر داشته باشیم باید به استفاده از گونه های جدید روی بیاوریم.
مگه چقدر میشه از یک هواپیما کار کشید؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]میگ 29 علاوه بر عملیات هوا به هوا باید بتونه عملیات ضربتی هم اجراکنه
[/quote]

آقا زضا مگه الان نداره ؟ فكر كنم داشته باشه .

[quote]اف 7 هامون هم اونقدر ارتقا پیدا کنن تا بتونن در نقش ضد کروز( موشک هایی که از ناو های دشمن شلیک میشه و احتمالا دسته ای شلیک خواهند شد) موفق باشن !
[/quote]

فكر نكنم كار خيلي سختي باشه ٬ يه جست و جو گر مادون قرمز دقيق و حساس ميخواد و يه موشك مثل آر 73 كه بتونه موشك ها رو رديابي كنه .

نظر خودتون چيه ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
واقعا خوب ميشد ما يه بهپاد از روي f14 ميساختيم.چون نه محدوديت سرعت داشت و نه دور زدن.با يه برنامه ساده كه به هر شي پرنده حمله كنه بجز نيروهاي خودي.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18]خوب فکر میکنم ارتقا کاملا درست باشه چون کلا چه توی ماشینای نظامی و چه توی ماشینای غیر نظامی تمامی مدلهایی که الان در دنیا و کشور ماموجوده از ارتقای یک یا چند قسمت مدلهای قدیمیتر مدلهای جدید بوجود اومده و حتی در بیشتر موارد اسامی اونها نیز تغییر ه.مثلا ماشینای سواری یا کامیونها.پس ارتقا دادن بنظر من یعنی ساخت مدلهای جدید و این حرکت هم دسته کمی از طراحی یه مدل جدید نداره چون توی بحث ارتقا هم باید بیشتر نقاط وسیله دوباره طراحی بشن[/size]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول:
در صورتي كه اگه بخوايم جنگنده اي در سطح سوخوي 30بر فرض محال از روسيه بخريم(با اون مشكلات مخصوص روسها پشتيباني و........Evil or Very Mad Evil or Very Mad )با

قيمتي حدود60تا70ميليون دلار وكيفيت وكارآيي بسيار پاپين تر از مدل ارتقا داده شده فكر ميكنم جاي فكر كردن زياد داره بازم دوستان اگه نظري دارن بگن

بنظر من باتوجه به پتانسيل خوب دانشگاها در زمينه الكترونيك و تجهيزات مربوطه در زمينه ارتقا رادار و غيره جنگنده ها مشكلي نداريم همينطور كه چند سال پيش سيستم الكترونيك تامكتها يكسري ارتقا دادن
ولي مشكل اصلي ما همون طراحي جنگنده و ساخت موتورهاي پيشرفته است.ما هرچي بخواهيم هواپيماهامون را( f-4 و f14 ) را تا يك حدي ميشه ارتقا داد و حدو مرزي داره
ولي اگه بتونيم خودمون جنگنده هاي نسل جديدو طراحي كنيم خيلي از مشكلهامون حل ميشه .مثلا همين پروژه شفق واقعا يك تكامل اساسي هست يك تكنولوژي فوق العاده جديد و عالي كه بايد بنظر من روي اون تمركز بشه و اونو ارتقا بديم .چون هم از تمام طراحي و ساختش اگاهي كامل داريم و هم ميتونيم همزمان نسبت به ارتقاي اون و توليد انبوه اون اقدام كنيم و خلبانهامون را با توجه به اين سيستم تربيت كنيم(مهمين ترين اصل در هواپيما شناخت خلبان از جنگنده تحت امرشه.)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]نقل قول:
... مثلا همين پروژه شفق واقعا يك تكامل اساسي هست يك تكنولوژي فوق العاده جديد و عالي كه بايد بنظر من روي اون تمركز بشه و اونو ارتقا بديم .چون هم از تمام طراحي و ساختش اگاهي كامل داريم و هم ميتونيم همزمان نسبت به ارتقاي اون و توليد انبوه اون اقدام كنيم و خلبانهامون را با توجه به اين سيستم تربيت كنيم(مهمين ترين اصل در هواپيما شناخت خلبان از جنگنده تحت امرشه.)[/quote]
برادر می تونی در مورد این تکنولوژی فوق العاده جدید و عالی که میگی روی شفق وجود داره توضیح بدی؟! icon_rolleyes

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
mamadpilot
با سلام
منبع اون خبری که از موشک ها گذاشتم رو براتون گذاشتم
مگر مجله اشتباه کنه که بعیده

درباره میراژها هم فرانسه جولوتر از درخواست ما کیت 1 میلیارد دلاری موشک های اگزوست و ماژیک خودشو همراه با قطعات یدکی فراوان به اندازه 10 - 15 سال به ما فروخت در دوره آقای خاتمی و دریادار شمعخانی
منبع صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اخبار

قبل از خبر خرید موشک R-37 نمیدونستم این موشک فروشی هم هست ولی بعد از شنیدن اون فهمیدم که بی شک کسی حریف این تامکت ها نخواهد شد فکر کنید 6 تا R-37 زیر تامکت نصب بشه چی میشه
اگرKS-172 ناواتور راهم بخرند یا خریده باشند دیگه دسترسی به F-14 غیر ممکنه همین چند تا برای همه F-18 ها کافین
همانطور که F-4E های ما با بمب های قاصد 2و3 ضد ضربه شدن
اگر اخباری که میدن درباره قاصد درست باشه و برد اونا 100 کیلومتر باشه دیگه F-4E های ما کاری جز هدفگیری و زدن هدف ندارن و دیگه نمیخواد نگران پدافند دشمن باشن
اون پوشش ضدر رادار که برای همه جنگنده های ما در جنگ به کار میره هم برای F-4E کافی خواهد بود برای دیده نشدن هر چند رادار های F-18E/F همه جنگنده های روز دنیا را رصد
می کنند ولی هنوز هم پدافند ها در برابر این پوشش ضعف دارند.
در هر صورت برای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران جای نگرانی نیست و واقعا نیوری در خور تحسینی داریم
با تولید جنگنده ما زود تر به آنچه میخواهیم میرسیم
با تشکر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مروری کوتاه بر نقش نیروی هوایی در دفاع مقدس
نخستین بار در سال 1253 هجری قمری والی عثمانی در عراق به خرمشهر حمله کرد و از آن پس گاه و بیگاه در برابر تجاوزات طرفین عهدنامه هایی به امضا می رسید.




در سال 1266 هجری قمری عهدنامه ی ارض روم، در سال 1329 هجری قمری پروتکل تهران و در سال 1331 هجری قمری پروتکل استامبول در مورد اختلاف های مرزی دو کشور مطرح گردید. بار دیگر در سال 1935 میلادی ایران و عراق در جامعه ملل مطرح شد که منجربه عهدنامه ی مرزی 1316 هجری شمسی(1937 میلادی)) گردید.
به دنبال الغای این عهدنامه در سال 1348 عهدنامه ای بدین شرح فی مابین دو کشور به امضا رسید:
1- مرزهای زمینی خود را بر اساس پروتکل استامبول مورخ 1913 و صورت جلسه های تعیین مرز مورخ 1914 تعیین کنند.
2- مرزهای آبی خود را بر اساس خط تالوگ تعیین کنند.
3- دو کشور متعهد شوند که در مرزهای خود کنترل دقیق و موثر به منظور قطع هر گونه رخنه و نفوذ که جنبه ی خرابکارانه از هر سو داشته باشد اعمال کنند.
4- توافق شده که مقررات فوق عواملی جهت یک راه حل کلی هستند و نقص هر یک از موارد مغایر روح توافق الجزیره است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی صدام حسین برای رسیدن به اهداف توسعه طلبانه ی خود با این تصور که می تواند خلاء قدرت ناشی از سقوط شاه در منطقه ی خلیج فارس را پر کند و نقش رهبری اعراب را به بهانه ی دفاع و گسترش آرمان های ناسیونالیسم عرب احراز کند به اقدامات و صحنه سازی های دیپلماتیک پرداخت تا زمینه ای برای به دست آوردن عنوان قدرت برتر منطقه برای خود فراهم کند.
از نظر تبلیغاتی نیز عراق شهرهای اهواز را "الاحواز" و خرمشهر را " محمره" آبادان را " عبادان" و هویزه را " حویزه" و سوسنگرد را " خفاجیه" و بالاخره خوزستان را " عربستان" نامگذاری کرد . در همین رابطه در نشریه ی "ژون افریک" تاریخ 9 ژوئن 1982 در خصوص اقدامات صدام در مورد لغو عهدنامه 1975 و آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران مقاله ای منتشر گردید که با بیان اهم مطالب آن به تاریخچه ی مختصر روابط دو کشور ایران و عراق خاتمه داده شد.
1- روز 5 اوت 1980 صدام با برخی از سران منطقه در شهر طائف ملاقات کرد. از لحاظ تئوری هدف این دیدار تقویت همکاری بین آن ها و حصول توافق درباره ی یک استراتژی برای مقابله با ضمیمه کردن بیت المقدس به اسرائیل بود ولی در واقع مبارزه علیه ایران هدف اصلی این ملاقات بود.
2- طی این ملاقات طرفین ضمن تجزیه و تحلیل شرایط و اوضاع و احوال ایران و این که ایران با مخالفت های متعدد و مشکلات ناشی از گروگان گیری کارمندان سفارت آمریکا روبه رو بود به این نتیجه رسیدند که عراقی ها در سواحل خلیج فارس خود را برای شکست دادن رژیم ایران آماده کنند.
3- تماس هایی که صدام با مخالفان ایران برقرار کرده بود او را به این نتیجه رساند که به محض شروع جنگ این نظام از هم خواهد پاشید. لذا در 22 سپتامبر صدام به ارتش خود فرمان هجوم به ایران را صادر کرد.

نیروی هوایی و آغاز تجاوزدر31 شهریور 1359

تابستان 1359 تجاوز آشکار نظامی ارتش عراق با تعرض همه جانبه هوایی به ده مرکز مهم هوایی با قصد انهدام ظرفیت جنگی نیروی هوایی ارتش ایران آغاز شد. رژیم عراق سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را به عنوان هدف مدنظر داشت. عراق در نخستین روز تجاوز و با طرح ریزی حمله هوایی به مراکز پروازی ایران از دام گستری اسرائیلی ها در جنگ ژوئن 1967 اعراب و اسرائیل تقلید کرده بود که با درایت طراحان نظامی و توان رزمی نیروی هواییی ارتش ایران با شکست مواجه شد.
خلبانان نیروی هوایی ارتش ایران نیز با یک حمله برق آسا در کمتر از دو ساعت جواب این حمله را دادند و در فردای آنرو با به پرواز در آوردن 200 فروند هواپیمای جنگنده و حمله به پایگاه های مهم نیروی هوایی عراق به وسیله ی 140 فروند هواپیمای شکاری بمب افکن درسی عبرت انگیز به آنان دادند. نیروی هوایی در این روز بیش از 335 سورتی پرواز عملیاتی انجام داد که این به نوبه خود امری مهم تلقی می شد
در این تهاجم وسیع هدف هایی مورد تهاجم قرار گرفتند که عبارتند از :
1- پایگاه های هوایی و نظامی، موصل، الرشیدبغداد، سلیمانیه، کوت، شعیبیه، ناصریه وام القصر
2- هر دو باند پروازی پایگاه کرکوک
3- پالایشگاههای نفت کرکوک و بصره
4- فرودگاه های حبانیه شمال
5- چاه های نفت بابا گرگو ومخازن نفت موصل و تاسیسات گازی کرکوک
6- پل های ارتباطی تنومه و بصره
این حملات که منجر به انهدام و از رده خارج شدن بخشی از توان رزمی نیروی هوایی دشمن برای مدت طولانی شد، باعث شد تا ارتش عراق در به کار گیری این نیرو دچار ضعف های آشکار شوند و نیروی زمینی خود را بدون پشتیبانی و پوشش موثر هوایی در مناطق داخل خاک ایران رها کنند. به همین دلیل نیروی ارتش ایران با کسب برتری هوایی، واحدهای زرهی، پیاده، مکانیزه، توپخانه و قرارگاها ی تاکتیکی، نقاط آماده ی ستون های نظامی و محورهای مواصلاتی نیروی پیاده دشمن را مورد تهاجم هواپیماهای شکاری بمب افکن قرار داد. بعد از این حمله سراسری از آن سوی مرزها خبر رسید که تعدادی از پایگاه های عراق تا 2 ماه بعد از این حمله عملیاتی نشدند .
ارتش ایران با طرح ریزی های اولیه ی عملیاتی در جهت بمباران مراکز نظامی به ویژه پایگا های هوایی دشمن این اصل مهم را مورد توجه قرار داده بود که با زمین گیر کردن هواپیماهای عراق و کسب برتری هوایی، فرصت زمانی کافی برای رسیدن به این اهداف را به دست آورد:
1- فراهم نمودن فرصت لازم برای سازماندهی نیروهای پراکنده سطحی و انجام طرح ریزی های اولی پدافندی
2- انتقال نیروهای سطحی از پشت جبهه به مناطق عملیاتی
حکام جنگ افروز بغداد تصمیم گرفتند عملیات تعرض هوایی و بمباران استراتژیک در داخل ایران را انجام دهند. با توسعه ی حملات عراق به منابع استراتژیک کشور وظیفه ی خطیر در حراست از آن ها به عهده ی فرماندهی هوایی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گذاشته شد و با سود جستن از شبکه ی گسترده ای از ایستگاه های رادار و پست های شنود الکتریکی، تحرکات هوایی دشمن را زیر نظر گرفتند و با بهره گیری از هواپیماها و سیستم های موشکی و ضد هوایی از قلمرو ایران به صورت عملیات تجسس، کشف، شناسایی و انهدام هواپیماهای دشمن در ابعاد زیر پرداخت:
1- برقراری مناطق ایستایی هواپیماهای شکاری از جمله هواپیمای مردن اف14 به صورت نگهبانان آسمان کشور
2- برقراری پوشش هوایی در ارتفاعات مختلف
3- تقویت و گسترش شبک ی اعلام خبر و کنترل عملیاتی آتشبارهای موشکی ارتفاع متوسط و کم سایر تجهیزات توپخانه و موشکی ارتفاع کم نیروهای مسلح
4- ایجاد شبکه جهت اعلام وضعیت های مختلف پدافندی از رسانه های گروهی به هنگام شروع یا خاتمه حملات هوایی جهت ارتفاع عمودی
5- کاهش توان رزمی هوایی دشمن در پوشش هوایی و پشتیبانی نزدیک از نیروهای زمینی خود
6- آزادی عمل جهت هواپیماهای شکاری خود
7- کاهش ظرفیت جنگی دشمن در دست زدن به حملات احتمالی هوایی به نقاط حساس و حیاتی، اقتصادی، سیاسی، صنعتی و ...استراتژیکی کشور
8- کسب فرصت جهت تامین و تقویت بنیه ی دفاع هوایی نزدیک و دور از منابع استراتؤیکی کشور
9- مهیا شدن زمینه ی مناسب جهت تغییر ماموریت و مقابله سریع نیروی هوایی با تمرکز تلاش هوایی بر علیه نیروهای سطحی دشمن به منظور انسداد و جلوگیری از پیشروی آن ها در داخل خاک ایران.
ارتش عراق زیر فشار نیروهای ایران به اجبار ناچار به توقف و تثبیت در مواضع نامناسب تاکتیکی شد. دشمن بعثی ناتوان از پاسخ گویی به حملات کوبنده ی نیروهای هوایی نقاط مسکونی شهرهای میهن اسلامی را هدف حمله خود قرار داد که در این راستا شهر دزفول به عنوان سمبل مقاومت مردمی و نشانه ی جنایات رژیم عراق متحمل نخستین حملات هوایی و موشکی دشمن گردید و به این طریق سر فصل جدیدی از جنایات رژیم عراق در حمله به شهرها و نقاط مسکونی گشوده شد.
به استناد مندرجات روزنامه ی کیهان مورخه 8/7/1359 خبرگذاری آسوشیتد پرس در نهمین روز از آغاز تجاوز عراق به ایران از اعزام هواپیماهای آواکس (رادارهای پرنده) آمریکا به منطقه ی خلیج فارس جهت کسب و ارسال اطلاعات نظامی به ارتش عراق گزارش داده است. در گزارش این خبر گزاری با اشاره به این که هواپیماها قرار است توسط ایالات متحده آمریکا در خاک عربستان مستقر شود تا تحرکات جنگ ایران و عراق زیر نظر بگیرد. این هواپیماها قادرند تا برد 400 کیلومتر در اطراف خود را ار هر نظر تجسس کنند و تحرکات هوایی را کشف و شناسایی کرده و به مراکز تصمیم گیری گزارش دهند.
در همین ایام خبر گزاری رسمی شوروی (تاس) نیز به حمایت از عراق برخاست و گفت: دولت شوروی بر اساس پیمان های نظامی که با عراق بسته در صورت هر گونه تهدیدی علیه این کشور ناچار است اقدامات لازم را برای نجات عراق انجام دهد.
ارتش عراق نیز با این پشتیبانی حملات خود را ادامه داد و در مقابل این حملات نیروی هوایی کشورمان حملات خود را تنها متوجه تاسیسات حیایتی اقتصادی ونظامی دشمن کرد و با هدف قرار دادن پالایشگاه کرکوک، خانقین، دوحه بغداد، کارخانجات پتروشیمی بصره و زبیر، پل های تنومه ،القرنه، ام القصر،پادگان های رواندوز و زاخو، تاسیسات نفتی کرکوک، موصل، رادار زبیده، تاسیسات برق سدهای دوکان و در بندیخان، تلمبه خانه عین الزاله و صدها هدف نظامی و اقتصادی دیگر صدمات سنگینی بر پیکر اقتصادی و نظامی دشمن وارد کرد. این اقدامات پس از ده روز مبین شکست استراتژی عراق در حمله به خاک ایران بود.


نیروی هوایی و تثبیت نیروهای دشمن/آبان 59- مهر 60
در یک ماه اول جنگ نیروی هوایی تقریبا تمامی اهداف از پیش تعیین شده در خاک عراق را بمباران کرده بود و با پروازهای شناسایی بر فراز خاک دشمن سعی در شناسایی اهداف جدیدی در عمق خاک دشمن نموده بود .
با کاهش فعالیت های هوایی عراق به دلیل ترس از واکنش مستمر نیروی هوایی ارتش ایران با ترکیب موزونی از هواپیماهای مدرن و پیشرفته " اف- 14" به منظور ایجاد پوشش هوایی و کسب برتری هوایی و تامین پرواز هواپیماهای " اف- 4" و "اف-5" و جابه جایی تاکتیکی و استقرار سایت های موشکی پدافند زمین به هوای ارتفاع متوسط ( به صورت دفاع منطقه ای) به همراه گسترش تعداد قابل ملاحظه ای از تجهیزات توپخانه ضد هوایی ارتفاع کم ( به صورت دفاع نقطه ای) عملاً امکان هر گونه آزادی عمل رادر تحرکات هوایی از نیروی هوایی عراق سلب گردید و رژیم عراق از روزهای آغازین دومین ماه نبرد از اجرای عملیات موثر و عمده ی هوایی در روند جنگ تحمیلی باز ماند. ارتش عراق برای رهایی از نافرجامی طرح های عملیاتی اش تمام تلاش خود را معطوف به بازگشایی جبهه ی جدیدی در دریا کرد تا شکست خود را در خشکی و هوا جبران کند. نیروی دریایی عراق با وارد عمل کردن ناوچه های موشک انداز تندرو " اوزا" و هلی کوپترهای " سوپر فرلون" مجهز به موشک های هوا به سطح تهاجم به کشتی های تجارتی ایران حامل کالاهای استراتژیک در منطقه ی شمال خلیج فارس را آغاز کرد.
طراحان و کارشناسان نیروهای هوایی و دریایی ایران از ظرفیت جنگ و امکانات نیروی دریایی عراق اطلاع داشتند و احتمال وقوع نبرد در خلیج فارس را پیش بینی می کردند. در مهر ماه 1359 به تلافی عملیات دشمن ، اسکله های صادرات نفت " الکبر" و " الامیه" هم زمان مورد بمباران جنگنده ی بمب افکن های نیروی هوایی و گلوله باران توپخانه ناوگان نیروی دریایی ارتش ایران قرار گرفت.
هدف مهم این عملیات بیرون کشاندن واحدهای دریایی عراق از مخفی گاه های خود در آبگیرهای منتهی به خورهای " زبیر" و " عبدالله" بود که توسط هواپیماهای شکاری نیروی هوایی ایران در هم کوبیده شد و در راستای این هدف دو فروند ناوچه ی پیش رفته " اوزا" هدف قرار گرفته و به قعر آب های خلیج فارس فرستاده شد.
روز هفتم آذر ماه 1359 خلبانان نیروی هوایی ارتش ایران بر اساس طرح های از قبل تعیین شده و هماهنگ با نیروی دریایی و با اتخاذ تمهیدات و تاکتیک های ویژه رزمی، نیروی دریایی عراق را به صحنه ی نبرد در شمالی ترین بخش خلیج فارس کشانده و در یک نبرد سهمگین و رو در روی هوایی موفق شدند هفت فروند هواپیمای شکاری آنان را منهدم کنند و هفت فروند از ناوچه های موشک انداز و یک فروند ناو نیرو بر یک هزار تنی را هدف قرار دهند و به قعر آب های خلیج فارس بفرستند که جمعی از پرسنل این واحد ها توسط شناورهای خودی به اسارت در آمدند.
این گونه بود که دست عراق از منطقه ی استراتژیک خلیج فارس قطع شد و به همین دلیل این روز به روز نیروی دریایی ارتش ایران نامگذاری شد. در طول این دوره نیروی هوایی با حملات مداوم هوایی در عمق خاک دشمن توان رزمی عراق را در ابعاد اقتصادی و نظامی به نحو چشم گیری منهدم کرد و مجموعه ای از اهداف استراتژیک نظیر پالایشگاه های مهم ، تلمبه خانه های نفت ، کارخانجات پتروشیمی و صنایع سنگین، نیروگاه های برق، ترمینال های نفتی و هدف های تاکتیکی مثل پایگاه های هوایی و فرودگاه های مقدم و انبارهای مهمات و ... از دسترس خلبانان نیروی هوایی به دور نماندند.
نیروی هوایی عراق در راستای این طرح نظامی، یکان هایی از تجهیزات پدافند زمین به هوا شامل موشک های زمین به هوای " سام 3" و " سام 6" و توپ های ضد هوایی هدایت شونده راداری را در جبهه های نبرد گسترش می داد.
ارتش ایران نیز با تغییر تاکتیک تهدیدات را خنثی کرده و برای کاهش ضایعات احتمالی راه کارهای مناسبی را اتخاذ نمود که در این زمینه می توان بمباران هوایی محل تجمع نیروها، تجهیزات و ادوات عراق از ارتفاع بالا اشاره کرد. نتایج این عملیات دشمن را وادار به انتقال سیستم موشکی زمین به هوای ارتفاع بالا " سام 2" به منطقه ی نبرد کرد که متقابلاً با به کار گیری روش های ویژه جنگ الکتریکی تهدیدات موشک های " سام 2" نیز خنثی شد.
رژیم عراق نیز به دلیل ضعف نظامی خود به کشورهای پیشرفته صنعتی متوسل شد. کشور فرانسه بزرگ ترین پشتیبان غربی و تامین کننده ی سلاح برای عراق بود که 60 فروند هواپیمای پیشرفته " میراژ اف-1" مجهز به موشک هوا به سطح " اگزوست" و موشک هوا به هوای " سوپرماترا 530" در اختیار آن ها قرار داد.
عراق بخش بزرگی از هواپیماهای شکاری بمب افکن و ترابری عملیاتی خود را به پایگاه هوایی " الولید" (h-3) در منتهی الیه غرب این کشور در جوار مرزش با اردن منتقل کرد تا بتواند با جا به جایی به پایگاه های مقدم جبهه در عملیات تاکتیکی نظامی از این هواپیما ها استفاده کند.
کارشناسان ایرانی نیز با بهره گیری از انواع هواپیماهای شکاری بمب افکن، شکاری رهگیر، پست فرماندهی پرنده و هواپیماهای سوخت رسان با انجام 4 مرحله سوخت گیری در آسمان و پرواز در ارتفاع بسیار کم در تاریخ 15 فروردین 1360با به پرواز درآوردن 10 فروند هواپیمای اف 4 و عبور دادن 8 فروند آنها از مرز با طی مسافتی طولانی، مرزهای شرقی عراق را پشت سر گذاشتند و پس از رسیدن به مرز غربی ( نوار مرزی مشترک عراق و اردن) در یک عملیات غافلگیر کننده به هدف های از پیش تعیین شده شامل تاسیسات ، هواپیماها و امکانات عملیاتی پایگاه هوایی " الولید" و فرودگاه های آن یورش برده و ضمن انهدام این مراکز، همگی به سلامت بازگشتند. در این عملیات غروز آفرین علاوه بر شرکت هواپیماهای اف 4 بعنوان محور اصلی انواع هواپیماهای سوخت رسان و ترابری و هوایپماهای شکاری اف 5 و 14 نیز بعنوان شرکت کننده در ماموریت فریب شرکت داشتند.
نیروی هوایی به لحاظ تنوع، پیچیدگی، وابستگی تجهیزات عمده ی آفند و پدافند شامل انواع هواپیماهای پیشرفته و جنگنده بمب افکن، ترابری سنگین و سبک، رادارها، ایستگاه های شنود و الکترونیکی انواع موشک های هوا به هوا، هوا به زمین و زمین به هوای، سیستم های کنترل آتش و کامپیوتر ها ، بیش از هر نیروی دیگر در داخل کشور با کمبودهای آشکار پشتیبانی و لجستیکی در ابعاد تعمیراتی و نگهداری مواجه بود. از طرفی دشمن نیز که با کشته و اسیر شدن تعداد زیادی از سربازانش که موجب تسلیم شدن این نیروها به ایران می شد به این نتیجه رسیدند که ادامه ی جنگ در جبهه ها ی زمینی به سود عراق نخواهد بود. به این ترتیب با ایجاد امکانات جدید دامنه ی فعالیت های تاکتیکی نیروی هوایی عراق تدریجاً توسعه یافت و پس از چندی تهدیدات بر علیه ناوگان تجارتی ایران در منطقه ی شمالی خلیج فارس و تاسیسات نفتی جزیره ی خارک به صورت جدی مشاهده شد. با تغییر استراتژی نیروی هوایی عراق پس از آبان 1359 و شناسایی و بمباران اهداف مهم اقتصادی و صنعتی و نظامی کشور واحدهای دفاع هوایی نیروی هوایی ارتش ایران ماموریت جدیدی را آغاز کردند.
انهدام دو فروند هواپیمای پیشرفته ی "توپولف- 22" در تاریخ هفتم آبان 1359 درحوالی تهران و نجف آباد و همچنین به اسارت در آمدن تعداد زیادی خلبان و سرنگونی هواپیماهای دشمن در این برهه از جنگ از نتایج این اقدام به موقع به شمار می آید.
به کارگیری هواپیماهای رهگیر مدرن" اف- 14" باعث شد تا نیروی هوایی ایران حاکمیت خود را به داخل مرزهای عراق و خارج از فضای آب های فلات قاره و مرزهای بین المللی گسترش دهد.
وب سات ساجد



[color=darkblue]منتقل شد به تاریخ نیروی هوایی
LAST-WAR[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر می تونی در مورد این تکنولوژی فوق العاده جدید و عالی که میگی روی شفق وجود داره توضیح بدی؟! icon_question[/quote

اولين چيز براي شفق طراحي كامل يك جنكنده است .این جنگنده در سه نوع آموزشی دو نفره، جنگنده دو نفره و جنگنده یک نفره طراحی شده است
خارج كردن كشور بيگانه از طراحي وساخت يا كپي برداري يك جنكنده هرچند اول كار همكاري داشته( البته در ابتدای ساخت این جنگنده دو شرکت روسی میگ و سوخو نیز با ایران همکاری میکردند که ظهور مونیتور های دیجیتالی موجود در کاک پیت هواپیما که از جنس روسی هستند گواه بر این مدعا است ولی به دلیل افزایش فشار سیاسی ناشی از پرونده هسته ای از سوی آمریکا به روسیه این شرکتها از مشارکت در ادامه این طرح صرف نظر کردند)
ساخت يك جنكنده رادار گريز كامل(طراحی شفق به ویژگی پنهانکاری (رادارگریزی) آن توجه زیادی شده، بویژه که طرح بدنه آن از حیث RCS به جنگنده اف/ای-22 رپتور ساخت آمریکا که یک جنگنده پنهانکار است نیز تا اندازه ای شباهت دارد و بدنه آن از مواد جاذب امواج رادار (Radar Absorbing Materials) ساخته شده است،که توانایی ایجاد RCS کمتر از یک متر مربع را به جنگنده میدهد در واقع می توان شفق را اولین جنگنده پنهانکار ایرانی دانست)
همچنین استفاده از سه نمایشگر چند کاره رنگی پیشرفته در کاکپیت آن موجب شده تا در جنگنده از نمایشگرهای آنالوگ کمتر استفاده شود . این نمایشگرها که به صورت سری و در کنار هم قرار دارند وظایفی از قبیل کنترل صفحه رادار برای رهگیری پرنده های مشکوک / مدیریت تسلیحات موجود در جنگنده / کنترل سیستم های دفاع الکترونیک برای استفاده در نبردهای الکترونیکی و نیز سیستم هدایت و کنترل شلیک انواع موشکها و بمبهای هدایت راداری و یا لیزری را به این جنگنده داده است
علاوه بر این در این پرنده جدید به راحتی خلبان توجه زیادی شده است به همین منظور دارای شیشه (درب کابین) بزرگتری هست و از نظر میدان دید دارای بهترین کارایی لازم در میان جنگنده های معروف دنیا است که دلیل آن هم کشیدگی بیشتر شیشه کابین خلبان به سمت جلو و نیز پهنای بیشتر ان به سمت اطراف است که بیشترین دید ممکن را در اختیار خلبان و یا خلبانان این جنگنده ساخت ایران قرار خواهد داد
وزن این جنگنده حدود 5 تن است که از این لحاظ یک جنگنده سبک بحساب می آید. پیشرانه این جنگنده یک و یا دو دستگاه موتور توربوجت RD-33 کلیموف روسی یعنی همان موتور بکار رفته در جنگنده MiG-29 است برخی منابع آگاه نیز از امکان استفاده از موتور های AL- 31F در این پرنده ساخت ایران خبر دادند . ( البته برخی گمانه زنی ها . بنا به گفته بعضی رسانه ها ایران برنامه هایی نیز برای تولید موتور کلیموف RD-33 و نمایشگر های تحت امتیاز روسیه در ایران دارد.)البته صحبتهاي از تكميل پرو‍ژه ساخت موتورهاي بومي ايراني و احتمال استفاده آزمايشي ان در شفق نسل جديد هست.البته بر طبق بعضي از شايعات
از دیگر ویژگی های بارز شفق می توان به طراحی آیرودینامیکی و سرعت فراصوتی آن که دو تا دو ونیم برابر سرعت صوت است اشاره کرد
ارشناسان در مورد شفق به گمانه زنی هایی پرداخته اند از جمله اینکه جنگنده شفق از توانایی پرواز در ارتفاع پایین نیز بخوبی برخوردار است و از لحاظ اویونیک یا سیستم های الکترونیک پروازی نیز بسیار پیشرفته می باشد . از پس از سال 2000 طرحی محرمانه در دانشگاههای ایران در حال تهیه است که به موجب آن راداری پیشرفته و بروز برای این جنگنده در حال ساخت است . این رادار که در نحوه عملکرد از رادار AWG-9 تامکت الهام گرفته دارای توانایی فوق العاده و قابل قبولی در بکارگیری در انواع موقعیتهای ضروری است
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر تمام اطلاعاتی که فرمودید بجز اون نمایشگرها غلط هست. در تنها گزارش تصویری که از شفق موجوده سرپرست طرح به وضوح اعلام میکنه که شفق پرنده ای آموزشی هست.
اما خب ما ایرانیا طبع بلندی تو خیال پردازی داریم ...
ما میتونیم حتی از یه پرنده آموزشی به رپتور برسیم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.