امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

كركس جان اهواز پايگاه هوايي نداره

شايد اونموقع كه ديدي واسه انجام ماموريت يا اضطرار بوده كه جنگنده اي تو اهواز نشسته باشه

ولي پدافند داره :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام مجدد به دوستان یک مدتی نبودم



:mrgreen:


سعید جان اگر نیروی هوایی یک ارتش ضعیف باشد نیروی زمینی و دریایی آن هم به صورت تمام عیار احنمالا قابلیت جنگ خود رو از دست می دهند
برای مثال به پشتیبانی هواپیمای a10 از نیرو های آمریکایی نگاه کنید اگر نیروی زمینی ایران مقابل ارتش امریکا قرار بگیره شاید جنگ های چریکی و شهری بهترین از لحاظ شیوه ی جنگیدن باشه
وگرنه نیروزمینی به سرعت زره پوش ها و نیرو های خودش رو احتمالا از دست می ده :lol: :lol:
دکترین نظامی ما هوا محور نیست



سلام
اگر پست قبلی من رو دوباره مطالعه کنی میبینی که نگفتم ما در آسمان حضور نخواهیم داشت. حضور داریم و بسیار هم فعال خواهد بود اما صرف هوا محور نیستیم.

روشی جنگی جدیدی که ایران طراحی کرده و در جنگ 33 روزه بصورت مینیاتوری آزمایش شد نشان داد که در برابر چنین تاکتیک و استراتژی نظامی بود یا نبود جنگنده چندان تاثیری در روند و نتیجه جنگ ندارد!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]آقا سعید یک سؤال داشتم :


این عکس مورد سوء استفاده بیگانگان قرار نمی گیره ؟؟؟

یه صهیونیست بیاد توی این سایت که صد درصد میاد کارمون که تمومه / هر چی پایگاه شکاری توی ایران هست رو که می فهمه بعد نقشه می کنه و بعد موقع حمله استفاده می کنه .


فقط خواستم مطمئن بشم :mrgreen:[/quote]بابا عجب حرف تاريخي زدي!!!!!عزيزدلم تمام پايگاه هاي نيروي هوايي رو خود آمريكا درست كرده وتقريبا تمامي امكاناتش رو هم خودش به ايران داده(در زمان پهلوي)بعد باز بياد واسه مثلا جاسوسي از همچين نقشه اي استفاده كنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اينقدر امكانات واسه جاسوسي داره كه........................................................................

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام به دوستان به نظر ميايد كه يك بحث تكراري همه دوستان دوست دارن هرچند وقت يكبار تكرار كنند كليه پايگاههاي نيروي هوايي مارو به غير از چندتاي مثل بيرجند آمريكايها ساختن به نظر ميايد كه اونا حتي مكانهايي رو سراغ داشته باشند كه حتي بعد از سالها كه انقلاب شده داخل اين پايگاهها دست ما ايرانيها به اين مكانها ممكن كه هنوز نرسيده باشه ضمنا براي اطلاع بايد خدمت همه عرض كنم كليه اين پايگاهها نتنها قديمي و از رده خارج هستند بلكه كليه تجهيزات بكارگرفته شده و روشهاي فرماندهي و اداره پايگهاي فوق قديمي و نه كارايي و نه اثربخشي لازم رو در برابر يك ارتش مدرن متخاسم رو دارند تغييراتي رو كه ما داديم فقط روشهاي قديمي رو اصلاح كرديم منتج به ايجاد و ابداعات جديد و بكارگيري اون در نيروي هوايي نشده بسادگي شما ميتوانيد يك از بهترين پايگاهها خودمون با يكي از پايگهاي دشمن در كشورهاي همجوار مقايسه كنيد (گوگل ) تنها كاري كه ميتونيم انجام بديم كه هم اكنون هم به اون مشغول هستيم اين كه هواپيما مون بعنوان تعمه قرار بديم كه دشمن گول بخوره و داخل ميدان پدافند قرار بگيرند و هدف قرارشون بديم با خريدن چندتا سوخو 27 و30 وتعداد كمي ميگ 31 حرفي براي گفتن توي آسمان نداريم ضمنا محض اطلاع بايد عرض كنم علت اصلي شكست آلمان نازي و ژاپن و در دوران معاصر عراق ازدست دادن برتري هوايي بود وبراي ياد آوري بايد عرض كنم يكي از افتخارات ارتش آمريكا اين كه ظرف 15 سال گذشته حتي يك تفنگدار توسط جنگنده هاي دشمن هدف قرار نگرفته ما براي پوشاندن اين ضعف ما قدرت موشكي خودمون گسترش داديم و توانايي لازم براي هدف قرار دادن پايگاهها دشمن رو در منطقه داريم ولي مشخص نيست با بمب افكنهاي استراتژيك دشمن چكار ميخوايم بكنيم آيا اونارو هم ميخوايم مورد هدف پدافند زميني قرار بديم جنگ غير قابل پيش بيني و بسيار مشكلي خواهد بود براي دو طرف چون ما مجبوريم دفاعي عمل كنيم و اونا تك كنند ويا اينكه ما هم با توجه به قدرت موشك تك كنيم و اونا دفاع يعني يك جنهم واقعي براي اونا درست مثل جنگ حزب ا ... با ابعاد وسيعتر و غير قابل پيش بيني .... اميدوارم كه اصلا جنگي رخ نده ولي متاسفانه اگه صلح ميخوايم بايد آماده جنگ باشيم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ضمنا تمام مطالب بالا رو كه گفتم حدس و گماني كه به ذهنم اومد ممكن كاملا همش اشتباه باشه من فقط نظر شخص خودمو گفتم بهيچ عنوان قصد جسارت به نظرات دوستان رو نداشتم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام به دوستان به نظر ميايد كه يك بحث تكراري همه دوستان دوست دارن هرچند وقت يكبار تكرار كنند كليه پايگاههاي نيروي هوايي مارو به غير از چندتاي مثل بيرجند آمريكايها ساختن به نظر ميايد كه اونا حتي مكانهايي رو سراغ داشته باشند كه حتي بعد از سالها كه انقلاب شده داخل اين پايگاهها دست ما ايرانيها به اين مكانها ممكن كه هنوز نرسيده باشه ضمنا براي اطلاع بايد خدمت همه عرض كنم كليه اين پايگاهها نتنها قديمي و از رده خارج هستند بلكه كليه تجهيزات بكارگرفته شده و روشهاي فرماندهي و اداره پايگهاي فوق قديمي و نه كارايي و نه اثربخشي لازم رو در برابر يك ارتش مدرن متخاسم رو دارند تغييراتي رو كه ما داديم فقط روشهاي قديمي رو اصلاح كرديم منتج به ايجاد و ابداعات جديد و بكارگيري اون در نيروي هوايي نشده بسادگي شما ميتوانيد يك از بهترين پايگاهها خودمون با يكي از پايگهاي دشمن در كشورهاي همجوار مقايسه كنيد (گوگل ) تنها كاري كه ميتونيم انجام بديم كه هم اكنون هم به اون مشغول هستيم اين كه هواپيما مون بعنوان تعمه قرار بديم كه دشمن گول بخوره و داخل ميدان پدافند قرار بگيرند و هدف قرارشون بديم با خريدن چندتا سوخو 27 و30 وتعداد كمي ميگ 31 حرفي براي گفتن توي آسمان نداريم ضمنا محض اطلاع بايد عرض كنم علت اصلي شكست آلمان نازي و ژاپن و در دوران معاصر عراق ازدست دادن برتري هوايي بود وبراي ياد آوري بايد عرض كنم يكي از افتخارات ارتش آمريكا اين كه ظرف 15 سال گذشته حتي يك تفنگدار توسط جنگنده هاي دشمن هدف قرار نگرفته ما براي پوشاندن اين ضعف ما قدرت موشكي خودمون گسترش داديم و توانايي لازم براي هدف قرار دادن پايگاهها دشمن رو در منطقه داريم ولي مشخص نيست با بمب افكنهاي استراتژيك دشمن چكار ميخوايم بكنيم آيا اونارو هم ميخوايم مورد هدف پدافند زميني قرار بديم جنگ غير قابل پيش بيني و بسيار مشكلي خواهد بود براي دو طرف چون ما مجبوريم دفاعي عمل كنيم و اونا تك كنند ويا اينكه ما هم با توجه به قدرت موشك تك كنيم و اونا دفاع يعني يك جنهم واقعي براي اونا درست مثل جنگ حزب ا ... با ابعاد وسيعتر و غير قابل پيش بيني .... اميدوارم كه اصلا جنگي رخ نده ولي متاسفانه اگه صلح ميخوايم بايد آماده جنگ باشيم



از اون حرفها بود ...

میشه مشخصات یک پایگاه هوایی مدرن را تعریف کنید؟ اینکه آمریکائیها عکس ماهواره ای بندازن و تو پایگاهی مثلا مثل اصفهان از هیچ چیز باخبر نشن جز هواپیماهای رو باند یعنی چه؟ اینکه آمریکا نمیداند ما در پایگاهها چه استعدادی داریم یعنی چه؟ آمریکا هیچ از نیروی هوایی ایران نمیداند؟ اگر خدای نکرده جنگ شد همانطور که گفتم خواهیم دید که جنگنده های نیروی هوایی با کسب برتریهای بسیار هرگز آسمان کشور را از دست نخواهند داد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببخشيد يك سوال دارم بيشتر جنگنده هاي ما ساخت كجاست ؟ با شعار نميشه جنگيد اگه شك داريد روي اين قضيه از يك خلبان نيروي هوايي سوال كنيد با تجربه بودن و بي تجربه بودنش هم فرقي نداره درضمن فرق يك پايگاه جديد با يك پايگاه قديمي يك نمونه رادارهاي موجود در پايگاههاي نظامي ما با رادرهاي بكار گرفته شده در پايگاههاي اونا با يك سرچ ساده ميبينيد از زمين تا آسمان باهم فرق دارند و ........

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام به دوستان توجه شما را به يك تحليل با ذكر منبع جلب ميكنم .
در رابطه با احتمال انجام حمله نظامی از سوی ایالات متحده به ایران هم باید گفت که در حقیقت نیروهای امریکایی اکنون در عراق وافغانستان دچار مشکل هستند ، اما با این حال این مشکلات وچالش ها نمی توانند مانعی برای انجام حمله علیه ایران محسوب شود ، حمله ای که تنها از حملات هوایی گسترده و دقیق که چند روز پیاپی به طول انجامیده و حدود 450 هدف استراتژیک و حیاتی ایران را با مهمات دقیق ،هدایت شونده و سنگرکوب که استحکامات موجود را در عمق زمین شکافته و با قدرت تخریبی گسترده منفجر شود، به اجرا در می آیید. در این حملات از تسلیحاتی همچون بمب Moab و Blu-28 و bku – 31 و bku – 109 وبمب های حرارتی خوشه ای 28-gbu وبمب های جنگ الکترونیکی Bomb E و بمب های استتاری blu 114 و بمب های مکنده اکسیژه blu 118 و بمب های حرارتی هدایت شونده cbu – 97 که با میانگین 1500 پرواز در روز بر سر این مواضع ریخته می شود .

این البته سوای موشک های کروز پیشرفته (توماهوک bgm-109 بلوک -4 ) است که هر 400 فروند از آن در یک عملیات مورد استفاده قرار می گیرد تا تخریب هر یک از اهداف تضمین شود وهیچ فرصتی برای ایران جهت واکنش به این حملات از طریق استفاده از موشک های شهاب یا از جانب نیروهای سپاه پاسداران علیه اهداف آمریکا در منطقه خلیج فارس نشود. چنین عملیات هجومی هوایی و موشکی نیروهای آمریکایی را از حمله زمینی یا زرهی به داخل خاک ایران معاف خواهد کرد زیرا حمله زمینی به طور حتم نیروهای امریکایی را متحمل خسارات سنگینی خواهد کرد.

در صورتی هم که نیروهای آمریکایی موفق به انجام ضد حمله های دردناکی علیه پایگاه های آمریکا در منطقه خلیج فارس ، نیروهای آمریکایی در عراق و علیه اسرائیل شوند و پدافند هوایی و موشک ایران موفق شود تعداد زیادی از هواپیماهای آمریکایی را سرنگون سازد آنگاه است که احتمال ورود جنگنده بمب افکن های آمریکایی از نوع B B -1-52 و B-2 برای حملات "جراحی" با استفاده از مهمات اتمی تاکتیکی B-61/11 و تسلیحات انفجاری حجمی lu-95 به صحنه وجود دارد.ایالات متحده با پیش کشانده مستمر شورای امنیت در مقابل پرونده هسته ای ایران سعی دارد اینگونه وانمود کند که نقش سازمان ملل را در این مسئله مد نظر دارد ، اما انتصاب بولتون بعنوان نماینده (سابق) آمریکا در سازمان ملل تمامی این ادعاها را زیر سئوال برد ، زیرا بی شک بولتون یکی از مهمتری عناصر سیاسی واشینگتن مخالف تهران محسوب می شود ، او از مدتها پیش از آنکه به این پست می رسید خواستار آمادگی ایالات متحده برای جنگ علیه ایران شده بود زیرا او عضو تیمی محافظه کاران جدید آمریکاست که فعلا روند تصمیم گیری در این کشور را در قبضه خود دارند .

دیدگاه محافظه کاران آمریکا در قبال مسئله ایران بر سه نقطه اساسی استوار است :

*اتحادیه اروپا دست خود را از ایران خواهد شست و شکست مذاکراتش را با ایران با سقوط اولین بمب آمریکایی علیه ایران ، اعلام خواهد کرد ، بخصوص که مذاکرات دیپلماتیک فعلی به سمت و سو امیدوار کننده ای پیش نمی رود.

*در صورت موفقیت واشینگتن در تخریب مراکز هسته ای و موشکی ایران می تواند موجبات افتخار آمریکا و استفاده تبلیغاتی از آن باشد تا واشینگتن اعلام شود واشینگتن اجازه نداد یک کشور اسلامی در منطقه به تسلیحات هسته ای دست یابد. این اقدام پیامی قوی برای بقیه کشورهای همسو با ایران همچون کره شمالی و شرکای استراتژیکش همچون سوریه و دوستانش در عراق محسوب خواهد شد.

*همچنین این دست آورد ایالات متحده می تواند بمثابه تضعیف سیاسی ، نظامی و اقتصادی ایران باشد آنگونه که برای عراق هم رخ داد و باعث شد رؤیاهایش در دستیابی به سلاح هسته ای از بین برود این اقدام همچنین می تواند به حل وفصل پرونده های دیگری که ایران در آن دخیل است مانند پرونده عراق ، حزب الله و مشارکت با سوریه هم کمک کند. خلاصه اینکه موفقیت حمله آمریکا به ایران به معنای مهار گسترده قدرت ایران در منطقه و فروپاشی بزرگترین قدرتی است که ایالات متحده آنرا دشمن اسرائیل ،هم پیمان اصلی واشینگتن در خاور میانه و تنها قدرت نامشروع هسته ای در آن می داند، خواهد شد و باعث می شود که همچنان قدرت هسته ای در انحصار اسرائیل باقی بماند.

انقلاب در امورنظامی از دیدگاه آمریکا واجرایی کردن آن در بحران ایران

پیشرفت فن آوری ها باعث شد تا راهبردهایی اجرایی شامل تعداد زیادی از راهل حل های فوری مشکلات نظامی مربوط به ساماندهی ، مسلح کردن ، سامانه های ارتباطی ، و جمع آوری اطلاعات یافته شود. امروزه استفاده از این فن آوری یک ضرورت بلکه یک مسئله حتمی شده است بخصوص که شکل های جدیدی از تهدیدها ودشمنی ها با ایالات متحده شکل گرفته است وپارامترهای جدیدی برای انگیزه جنگ نزد دشمنان به وجود آمده است . تبلور این مفهوم در جنگ های نوین از دیدگاه امریکا در مورد انقلاب در امور نظامی را می توان در چهار بعد زیر یافت.

.1ضربه دقیق دور برد

.2مانور برتر

.3جنگ اطلاعات

.4وجنگ فضایی

پارامترهای فن آوری دارای میانگین رشد بالایی است ونیازمند آن است که نظامیان نیز خود را با این پیشرفت ها همسطح کنند. فراهم شدن اطلاعات دقیق و زمانبندی شده از دشمن توسط سازمان های اطلاعاتی باعث می شود تا میزان تاثیر پذیری سازمان های رهبری و فرماندهی افزایش یافته و راه را برای اجرای اصل "فرماندهی غیر متمرکز" بشکل مطلق باز می کند و باعث می شود تا تصمیم های فوری به اجرا در آمده و تحرک برای از بین بردن دشمن با استفاده از سلاح های هوشمند در دسترس و سرعت و دقت اصابت به هدف و میزان تخریب مورد نیاز امکان پذیر شود. انقلاب در امور نظامی آمریکا همچنین با تحولات در عقاید و دیدگاه های جنگی در سطوح مختلف (استراتژیک ، عملیاتی وتاکتیکی) هم به وجود آمده و باعث شد تا بر روی فلج کردن یا تخریب "عقل، روحیه ، کمر" دشمن متمرکز شود به نحوی که باعث محرومیت وی از توانایی واکنش شود.این اقدام از طریق حمله غافلگیر کننده و شدید انجام می پذیرد و به آن اصطلاحات " عملیات شوک" اطلاق می شود. اهدف فرماندهی و کنترل در واقع اهداف پیش دستی کنندگی مطلق در انجام است زیرا این فرضیه وجود دارد که در صورت موفقیت آمیز بودن کنار گذاردن رهبران سیاسی ونظامی هر کشوری راه کوتاه تری را برای برچیدن تمایل به جنگیدن در این کشور باید پیمود. همچنین با استفاده از بالاترین میزان فشار بر دشمن از طریق ادامه عملیات نظامی گسترده وشدید وبرای مدتی طولانی از نظر زمان به همراه دخالت در فرایند تصمیم گیری اش می تواند وی را به شک وتردید واداشته واو را به سوی ترس ، وحشت ، سردرگمی ودست آخر یاس بکشاند. فن آوری اطلاعاتی باتوجه به امکاناتی که سازمان های اطلاعاتی برای جمع آوری اطلاعات می دهد وامکانات گسترده در اندیشیدن وتوانمندی بالا در حرکت سریعتر نسبت به دشمن باعث می شود تا طرف مقابل از پیگری تحولات مواضع عاجز بماند وتحولات در آماده سازی برای جنگ سریعتر از توانایی درک پردازشش شود مسئله ای که می تواند آن طرف را از تسلط بر واکنش های خود ناتوان سازد.

تحول

در سایه این نظریه ها ایالات متحده اقدام به تبدیل نیروهای مسلح خود به نیروهای جنگنده ای که قادر به استفاده کامل از تمامی انواع فن آوری های مدرن و پیشرفته تبدیل کرد تا این نیروها به نیروهای اطلاعاتی مجری جنگ های اطلاعاتی مبدل شوند.سایت های جنگی و تسلیحاتی (مراکز اطلاعاتی) بر تمامی سایت های و تسلیحاتی که در جنگ به کار می روند نظارت کرده و بطور کلی بر پردازش اطلاعات تکیه دارند. این مراکز با مقدار زیادی از دستگاه ها وادوات اطلاعات الکترونیکی و دستگاه های شنود از راه دور ودستگاه های جستجو ویافتن اهداف ، رایانه های الکترونیکی وشبکه های رایانه ای قادر به پردازش فوری اطلاعات و پیگیری دشمن به علاوه دستیابی به فن آوری استتار مجهز می شوند. ■

مترجم : علی حسین زاده
البته بايد گفت كه ماهم دست خالي نيستيم نگرش جنگ مدرن درتحليل گران نظامي ما وجود داره ما خودمون رو آماده كرديم ولي بايد گفت بهترين دفاع حمله مابايد قابليتها ضربه زدن به دشمن رو در خودمون ايجاد كنيم توان نيروي انساني خوبي داريم ولي تعداد جنگنده هاي ضربتي مدرن مون كفايت نميكنه نياز داريم هرچه سريعتر اين خلع رو پركنيم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دکترین نظامی ما هوا محور نیست که ضامن دوام و بقای ما باشد!



چرا جنگنده از چین بخریم؟! اولا آیا میفروشند؟ ثانیا برای چه بخریم؟ چه تاثیری بر توان نظامی ما خواهد داشت؟ چه تاثیری در مقابل آمریکا خواهد داشت؟

در قبل از انقلاب وظایف اصلی نیروی هوایی به دو دسته تهاجمی و تدافعی تقسیم شده بود که در بسیاری از کشورهای جهان نیز اینچنین است. وظیفه تهاجم بر عهده جنگنده های اف4 برای عملیاتهای سنگین و دور و اف5 برای عملیاتهای سبک و نیم سنگین پشتیبانی در فواصل نزدیک بوده و وظیفه تدافعی و تامین امنیت هوایی بر عهده اف14 برای فواصل متوسط تا دور بود.

در زمان حال جهت گیری نیروی هوایی به چه صورتی است؟ با صرف نظر از وظایف دیگر باید گفت همان دو وظیفه اصلی تهاجم و تدافع را حفظ کرده و به نسبت شرایط ارتقا داده ایم. امروز برای کاهش در هزینه ها و بی اثر تحریمات سلاح اصلی تهاجم بجای جنگنده از موشک استفاده میکند که مطمئنتر و کم هزینه تر بوده و امکان کمیت بیشتری را میدهد به اضافه تعدادی جنگنده های بمب افکن اف4 ، اف5 و سوخو24 برای تکمیل توان موشکی در بعد آفندی. در پدافند هم بدلیل کاهش اف14های عملیاتی بیشتر بر دفاع زمین به هوا تمرکز شده و سعی گردیده با عملیاتی کردن حداکثری اف14های موجود به همراه تعداد مناسبی میگ29 و میراژ اف1 و اف7 در بعد درگیری مستقیم هوا به هوا و خالی نگذاشتن آسمان مشکلات موجود برطرف شود. آن زمان ما پدافند ضدهوایی چندان قدرتمندی نداشتیم اما امروز قدرت پدافند ضدهوایی حداقل سه برابر سی سال قبل شده است و توان رهگیری هوا به هوا نیز با وجود کاهش کمی از نظر کیفی تقریبا به اندازه نصف قبل انقلاب برابری میکند که در پوشش پدافند زمینی به نسبت وضعیت بهتری داریم.

نیروی هوایی فقط به داشتن هواپیما نیست و بدون هواپیما هم همچنان نیروی هوایی ، نیروی هوایی است. همانند اینکه نیروی زمینی بدون تانک باز هم نیروی زمینی است.




حرفت درست سعید اما با پدافند اونم توشرق یعنی سمت ما نمیشه خداییش دوام اورد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ببخشيد يك سوال دارم بيشتر جنگنده هاي ما ساخت كجاست ؟ با شعار نميشه جنگيد اگه شك داريد روي اين قضيه از يك خلبان نيروي هوايي سوال كنيد با تجربه بودن و بي تجربه بودنش هم فرقي نداره درضمن فرق يك پايگاه جديد با يك پايگاه قديمي يك نمونه رادارهاي موجود در پايگاههاي نظامي ما با رادرهاي بكار گرفته شده در پايگاههاي اونا با يك سرچ ساده ميبينيد از زمين تا آسمان باهم فرق دارند و ........[/quote]

اجازه بدید من از شما یک سوال بپرسم. :mrgreen:

یک سلاح ژ3 ، کلاش ، ام16 ... میتواند انسان را بکشد؟ اگر شما بدانید سلاح حریف چیست باز هم میتواند بکشد؟

پایگاههای ما با اونها متفاوت و بعضی از تجهیزات و هواپیماهای ما ساخت آمریکا هست اما مثل قضیه سلاح و نفر میشه. دانستن شرط غلبه بر دشمن نیست. به فرض حتی از جزئیات تسلیحات ساخت ایران هم آگاه باشند. یعنی دیگه ما تموم هیچی نمیتونیم بکنیم؟! در واقعیت اینطور نیست و همون قضیه حاکم است و فرقی ندارد شما متخصص اسلحه شناسی باشی یا نباشی و سلاح دشمنت چه باشد که با اصابت اولین گلوله به دیار باقی خواهی شتافت!

با تیر و کمون ساخت ما قبل تاریخ هم به انسان قرن 21 شلیک کنی باز هم خواهد مرد. مهم نحوه استفاده از سلاح و غافلگیر نشدن و تاکتیک مناسب است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته قدرت دفاعی ایران بسیار زیاده اگر چه هواپیما های ضعیفی داریم اما از لحاظ موشکی وضعیت نسبتا خوبی داریم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قدرت نظامی ایران به هیچ کدوم از اینها نیست نه دریایی نه هوایی و نه زمینی .
[color=blue]
[size=18]تو نیفکندی بلکه خدا افکند.[/size][/color]


در مورد دونست مکان دقیق پایگاه های ایران هم میتونید برید یه نقشه از بازار بخرید مکان همه بدقت توی اون هست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بنده را ببخشيد كه با اطلاعات ناقصم وارد بحث ميشم

نكاتي به ذهنم رسيد كه فكر كنم بد نباشه مطرحشون كنم.

دوستان فرمودند كه جنگ احتمالي ايران با امريكا و..مشابه جنگ 33 روزه لبنان خواهد بود.اما

تفاوتي كه در مود جنگ 33 روزه و جنگ ايران و امريكا وجود خواهد داشت اين است كه هدف

اسراييل از جنگ با لبنان جنگيدن با كشور و مردم لبنان نبود بلكه هدفش تنها از بين بردن يك گروه

مبارز بنام حزب ا..بود.يعني اگر اسراييل تمام موشكها و بمبهايش به مراكز مسكوني برخورد

ميكرد و بجاي كشته شدن نيروهاي حزب ا.. مردم عادي لبنان كشته ميشدند باز هم ميگفتند كه

اسراييل شكست خورده ونتوانسته به اهدافش دست پيدا كنه و همينطور هم شد..

اسراييل در جنگ 33 روزه به دنبال سوزن در انبار كاه بود..

اما جنگ ايران و امريكا بسيار متفاوت خواهد بود..ايران يك كشور است يك گروه مثل حزب ا..

لبنان نيست..در جنگ 33 روزه فقط شليك گلوله و موشك و بمبي موفقيت اميز خوانده ميشد

كه به يك مبارزحزب ا.. برخورد ميكرد.اما اگر هزارن غير نظامي بر اثر شليك ان كشته ميشدند

جزو تلفات حزب ا.. بحساب نميامدند اما در جنگ ما هر گلوله و موشكي به بخاك ما اصابت كند به

هدفخورده است..

شايد بشود بروش جنگ 33 روزه تلفاتي بر قواي دشمن وارد كرد اما اينم بايد بدانيم تلفات ما در

جنگ احتمالي بسار زياد خواهد بود.الته اگر كشته شدن مردم عادي را جزو تلفات حساب كنند..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان هدف من از ارايه اين مطلب اين بود كه زياد توجه به نيمه پر ليوان نداشته باشيد به قسمت خالي ليوان هم بايد توجه كرد و ضعفهاي زيادي داريم كه بايد به آن توجه كنيم و همه فكر و ذكر ما اين نباشه كه اگه خداي نكرده جنگي رخ بده ما برنده ايم ممكن نتيجه آن طوري كه ما ميخوايم پيش نره دشمن هم مثل ما خودشو داره آماده ميكنه ما بايد به همه امكانات موجود فكر كنيم و براي آن راه حل پيدا كنيم اگه هواگرد كارآمد نداريم ميتونيم با خريد مهمات خوب اين ضعف بپوشونيم اگه توجه كرده باشيد در سالهاي اخير توانايي ساخت بمب ها و موشكها نسبتا خوبي رو پيداكرديم كه ميتونه تلفات خوبي از دشمن بگيره من قول ميدم توي جنگ احتمالي ما موفق به زدن چندين فروند از آواكسهاي دشمن و تعدادي از بمب افكنهاي غول پيكر دشمن خواهيم شد ولي براي كوتاه كردن زمان جنگ و كاهش تلفات غير نظاميها نياز به برتري هوايي داريم منظور من اين بود منظور من اين نبود كه اونا شكست ناپذيرند و برتري دارند ما با وضعيت موجود خودمون به نظر من ميتونيم آنچنان جهنمي براي اونا درست كنيم كه اون 320000 قبري رو كه دور تا دور مرزامون براشون كنديم پر كنيم به همون اندازه هم كيسه جسد بياران و سربازشون ببرند و به همون اندازه مفقود و الاثر داشته باشند اينجا خاك ماست هيچكس در دينا بخاطر دفاع ما از كشورمون مارو محكوم نخواهد كرد ...





[color=brown]ارسال پست متوالی ممنوع است

Babakim1[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان فرمودند كه جنگ احتمالي ايران با امريكا و..مشابه جنگ 33 روزه لبنان خواهد بود.اما


تفاوتي كه در مود جنگ 33 روزه و جنگ ايران و امريكا وجود خواهد داشت اين است كه هدف
اسراييل از جنگ با لبنان جنگيدن با كشور و مردم لبنان نبود بلكه هدفش تنها از بين بردن يك گروه
مبارز بنام حزب ا..بود.يعني اگر اسراييل تمام موشكها و بمبهايش به مراكز مسكوني برخورد
ميكرد و بجاي كشته شدن نيروهاي حزب ا.. مردم عادي لبنان كشته ميشدند باز هم ميگفتند كه
اسراييل شكست خورده ونتوانسته به اهدافش دست پيدا كنه و همينطور هم شد..
اسراييل در جنگ 33 روزه به دنبال سوزن در انبار كاه بود..



نمیدونم شما تا چه حد اخبار جنگ رو دنبال میکردید اما تنها چیزی که بنده دیدم حمله به مردم لبنان بود!
اگر اسرائیل واقعا فقط به دنبال نابودی حزب ا... بود نباید مناطق شهری لبنان را بصورت گله ای بمباران کند!

shahm,
معلومه که نقاط ضعفی داریم ولی مهم اینه که به دشمن اجازه سوء استفاده از این نقاط ضعف رو ندیم که اولین عامل این کار هشیاری کامل و عدم غافلگیری نیروهای مسلح است. دشمن هم نقاط ضعف و قوتی دارد که از هر دو نقطه میتوان بهش ضربه زد. 1- با تضعیف نقاط قوتش و 2- با تمرکز بر نقاط ضعفش.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.