Skyhawk 16,545 گزارش پست ارسال شده در دی 91 جناب اشتوکا و جناب Moltke منابع شما برای اثبات این اتهامات چیه؟ به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
grgn666 26 گزارش پست ارسال شده در دی 91 اقای اشتوکای عزیز بسیاری از نظرات شمارو قبول دارم اما چند نکته، حداقل من یکی میتونم بگم که قوم تالش در این جنگ بوده نمونه اش مجسمه رستم کلاه چرمینه در مرکز این شهر که چند سال پیش تخریبش کردند دومین نکته اگه مردم تبریز بقول شما از نیروهای عثمانی راضی بودن پس چرا عثمانی به راحتی اونجارو از دست داد نه اینکه اگه شهر به اون بزرگی و آذربایجان به اون ابادی اگه عثمانی همراهی مردمشو داشت به راحتی میتونست مشکلات لجستیکی شو بوسیله همین مردم برطرف کنه مگه نه اینکه ایران دیگه ارتشی بقول شما نداشت که جلوی این ارتشو بگیره پس چرا فرار مردم تبریز تا قبل از پایتختی این شهر توسط صفویه به زبان پهلوی صحبت میکردن و مذهبشونم شیعه بود پس هیجگونه قرابتی با ترکها نداشتن که از اونها حمایت کنند بلکه بعد این قتل عام و پایتخت شدن این شهر و مهاجرت قزلباشها به این شهر به مرور زمان زبان آذری به زبان رسمی این شهر و به تبعیت از این شهر به کل آذربایجان تبدیل شد. پس دلیل استقبال مردم تبریز از سپاه بیگانه که هیچگونه قرابت تاریخی با این مردم نداشت چه بود. درسته بشخصه خودمم از دوران صفویه چندان خوشم نمیاد چون فوق العاده بملت ایران ظلم کرد از جمله رواج خرافاتی مثل اینکه شاه نایب امام زمان است و خاک پای شاه شفا بخش است و یا حتی ممنوعیت صحبت کردن به زبان پارسی در دربار صفویه در زمان جانشینان شاه عباس نمونه هایی از این بدعتها بود ولی در مورد این جنگ باهاتون کاملا مخالفم شما جوری صحبت کردین که انگاری این ایران بود که محور شرارت بود و عثمانی برای دفاع از خودش وارد ایران شده این شیعیان بودن که همه جا به اذیت اهل تسنن پرداخته اند اینهم دروغ تاریخی که میتونید از صدر اسلام شروع کنید و به پائین بیایین میبینید که مظلومیت شیعه ( منظورم صفویه نیست ) در طول تاریخ چقدر بوده است.شبیک خان هم که شما میگید شاه اسماعیل واسه دربار عثمانی جسدشو فرستاد برای محض خنده بود البته که نه این جناب عالی بوسیله خیانت به کشور توسط تحریک این دو کشور همسایه به کشور خیانت کرد انتظار داشتی شاه اسماعیل به ایشون جایزه میداد . نه جناب اشتوکا در جنگ چالدران اتفاقهای مهمی افتاد و شهیدای زیادی در راه وطن دادیم مثل هشت سال دفاع مقدس مثل دفاع در مقابل اعراب در 1400 سال پیش مثل هزاران جنگ دیگه بر سر احساس عزت این ملت و این خاک حتی اگه بقول شما شاه اسماعیل ادم بده این قصه اما اون سربازی که به خاطر وطنش و اعتقادش در این جنگ کشته شد نه فقط این جنگ بلکه در تمام جنگهایی که این ملت انجام داده ایا لایق یه سپاس نیستند یه یادبود نیستن یه احترام نیستن بخدا وقتی یونانی که داره به اسکندری که شما با این اطلاعات فوق العاده تون حتما بیشتر از این حقیر در موردش اطلاع دارین افتخار میکنه داره واقعه دروغی مثل 300 میسازه واسه خودش ما چرا نباید به تاریخمون احترام نزاریم. البته منو میبخشین که خودمو اونقدر دست بالا گرفتم که بتونم به نظرات شما جواب بدم، منظور من فقط بیان نظرات خودم بود و قصد هیچگونه خودنمایی در محضر استادی مثل شما و بقیه دوستان نداشتم امیدوارم بی ادبی بنده رو ببخشین من برای شما واقعا احترام فوق العادهای قائلم و از مطالب فوق العاده تون تا حالا زیاد بهره مند شدم و امیدوارم که بازم از مطالبتون بهره مند شوم 1 به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
rasoolmr 1,452 گزارش پست ارسال شده در دی 91 (ویرایش شده) از نظر نظامي اگر ارتش ايران در دشت با عثماني ها روبرو نميشد و تاكتيك هميشگي و نامنظم جنگ و گريز رو باجرا ميگزاشت عثماني ها هيچ شانسي نداشتند نامه ها و اسناد درخواست شاه اسماعيل براي قواي كمكي بعد از شكست در چالدران وجود داره و رسيدن قواي كمكي بنابراين شاه ميتونست دوباره وارد جنگ بشه البته اينبار از موضع دفاعي ولي اگر قواي عثماني در زمستان باقي ميموندند اين قواي كمكي ميتونست با استفاده از زمستان و مختل شدن راه تداركات عثماني ها سپاه عثماني رو به دردسر جدي بندازه و حتي ممكن بود ورق جنگ بنفع ايران برگرده . در تواريخ از جمله منابعي كه ذكر كردند هست ولي گويا آقايون تاريخ رو تحريف شده و بگونه اي كه دوست داشته باشند روايت ميكنن و هر جا كه به ضرر باشه برعكس روايت ميكنن و كما اينكه بارها و بارها ديده شده اصل ماجرا رو بكلي منكر ميشن اينكه عثمانيها در پي فتح خاك ايران نبودن از لطيفه هاي تاريخي هست . و اينكه اونها به هيچ كشور اسلامي لشگر نكشيدن از اون مسخره تر . خوبه كه به نقشه عثمانيها بندازند تا ببينن كه اونها هر جا كه تونستن چه كشور اسلامي و چه غير اسلامي لشگر كشيدن و فتح كردن و بجز با جنگ و زور خارج نشدن در مورد ايران هم تاكتيك ايراني ها استفاده از نبرد نامنظم و سرزمين سوخته بوده و تحرك زياد و استفاده از سواره نظام . و در نبردي كه توپخانه از كار افتاده سپاه كم تحرك يني چري فقط ميتونسه دفاعي عمل كنه و در مقابل جنگ و گريز و تحرك زياد سواره نظام و قطع تداركاتش در سرما و مناطق كوهستاني و همچنين شيبخون ها به كاروان هاي تداركاتي و فاصله زياد تداركات با اونها براحتي فرسوده و از كار مي افتاد . اعتراض يني چري ها در تبريز به سلطان عثماني و واداركردنش به عقب نشيني از همين رو هست . اينكه سپاه عثماني تا مناطقي از ايران پيشروي كرده و نتونسته باقي بمونه و بعلاوه با سپاه منظم روبرو نشه و درنهايت فورا مجبور به فرار و عقب نشيني شده بهمين دليل هست . اصولا عثمانيها و يني چري شانسي در مقابل سپاه چابك صفوي نداشتند . البته اگر قرار بود سپاه صفوي در جايگاه حمله كننده قرار بگيره در اينصورت وضع معكوس ميشد . بهرحال با تقويت قواي نظامي ايران و تسليحش به تفنگ و توپ و آموزش مدرن نتايج عثمانيها فاجعه بار بوده . اونها تقريبا زماني موفق ميشدن كارشونرو پيش ببرن كه وضعيت حكومت مركزي صفوي در آشوب و يا ضعف داخلي و يا مرگ شاه قبلي و عدم استقرار و تسلط شاه جديد مواجه بوده اگر به كتابهاي تاريخي نظري بندازيم متوجه ميشيم كه صفوي ها در سرتاسر ايران داراي پايگاه هاي نظامي بودن و بعلاوه ميتونستن قواشون رو در هر زمان كه اراده كردن به خدمت فرابخونن و در مواقع صلح اين قوا به كار غير نظامي ميپرداخت و در خدمت كشاورزي و دامداري و اقتصاد كشور در ميومد و بعلاوه هزينه خودش رو بدست مي آورد و بار مالي براي كشور نداشت ولي در مواقعي از سال هم تمرين نظامي و آمادگي نظامي و سان داشتند . بعلاوه اين سپاهيان كارشون رو به فرزندانشون منتقل كرده و سربازان بعدي از ميان فرزندان سربازان فعلي انتخاب ميشدند كه بركارايي و تجربه اين سپاه مي افزود. اين وضعيت سپاه كاملا نشانه اينه كه سپاه صفوي بر خلاف عثمانيها بصورت ساختاري وضعيت تدافعي داشته و فقط براي حفظ و محافظت از خاك كشور در مقابل بيگانه ازش استفاده ميشده و بنابراين بر خلاف سپاه عثماني ها كه براي تهاجم ساخته شده بوده كمترين جنايات رو در مقايسه با عثمانيها مرتكب شده و بيشترين خدمت رو به كشورش داشته اما اگر به منابع حتي گردشگران اروپايي نگاه كنيم و ميزاني كه اونها براي سپاهيان صفوي در مناطق مختلف بندازيم و اونها رو جمع بزنيم متوجه ميشيم كه صفوي ها هر وقت اراده ميكردن براحتي ميتونستن در حدود 200 هزار سواره نظام فراهم كنن . اين نيروي نظامي در اون زمان بسيار قابل توجه و براي هر دشمني هولناك بوده سپاه عثماني اگر در تبريز باقي ميموند تقريبا همون چيزي ميشد كه شاه اسماعيل مي خواست . يعني قطع راه تداركاتي عثماني ها و از كار افتادن سپاه با عدم رسيدن تداركات مناسب و برخوردن با سرماي سخت آذربايجان . در اينصورت همون بلايي كه بر سر ناپلوئون و ارتش آلمان اومد بر سر عثمانيها مي اومد . هيچ ترديدي نيست كه در اينصورت شاه اسماعيل علي رغم شكست در چالدران فاتح نبرد بعدي در تبريز ميشد ويا اگر جنگ در تپه ماهور ها و نقاط كوهستاني شكل ميگرفت كمترين نتيجه نبرد از كار افتادن توپ ها و تاثيرگزاري عمده اونها و در نتيجه شكست نخوردن سپاه ايران و مواجه شدن عثمانيها با خسارت زياد و فرسودگي ميشد و سواره نظام و تحرك بسيار زياد سپاه ايران رو يني چري هاي پياده و كم تحرك نميتونستن مهار كنند و جنگ از اونجايي كه بصورت جنگ و گريز صورت ميگرفت عملا اقدامات يني چري ها خنثي ميشد چون دشمن ثابت و در يك خط در مقابلشون شكل نميگرفت تا پياده هاي عثماني بتونن كارآمد در نبرد باشند . احتمالا دليل اجازه شاه اسماعيل براي پيشروي عثمانيها تا چالدران هم همين باشه يعني اجازه داده اونها وارد عمق خاك ما بشن و راه تداركاتيشون طولاني و مشكل بشه و همچنين با نزديك شدن به زمستان در صورت شكست ايراني ها در جنگ ، اونها توان پيشروي و يا بقا و يا تدارك براي بقا رو نداشته باشند . در طول تاريخ بارها ارتش هايي از كشورهاي بيگانه وارد خاك ايران شدن ولي هرگز توان بقا رو نداشتن و عقب نشيني كردن و اصولا كشوندن حريف بداخل كشور و خسته كردن و جنگ و گريز باهاش و فرسوده كردنش و استفاده از سرزمين سوخته هميشه يك تاكتيك جنگي مورد ايراني ها محسوب ميشده . چيزي كه در درجه اول اهميت هست حفظ ميهن و خاك كشور هست . هيچ شكي نيست كه شاه اسماعيل از نوابغ نظامي تاريخ هست و بنظر من از افرادي همچون نادر بسيار بزگتر محسوب ميشه(چون نادر برخلاف شاه اسماعيل هرگز توان استقرار سلسله و پايه گزاري موندگار سلسله مقتدر رو نداشت و صرفا نظامي و جهانگشا بود و بعلاوه شاه اسماعيل ارتش و هر چه كرد رو خودش ساخته بود ولي نادر همه زيرساخت ها و ارتش صفوي رو در خدمت داشت ) . فردي كه كشور ملوك الطوايفي ايران رو كه قرن ها مواجه با تك تازي قبايل جاهل و بيابونگرد بود و دائما دست بدست قبايل ميشد فقط در عرض 20 سال يكپارچه كرد و دست عثمانيها و متحدانشون رو از ايران كوتاه كرد و حكومت و سلسله اي قدرتمند و بينظير بعد از حمله اعراب و اشغال ايران رو پديد آورد او پس از اسلام اولين كسي بود كه نام اين كشور رو ايران ناميد و ايران رو احيا كرد . تا پيش از او كشور ما بنام ايران ناميده نميشد . بلكه امارت نشين هاي تحت نفوذ خلفا محسوب ميشد . صفوي ها هرچند تركمان بودند ولي خودشون رو ايراني مي ناميدند و به ايراني بودنشون افتخار ميكردن . اين مطلب در تمامي تواريخ از جمله تواريخي كه ذكر كرده و اسمشون رو بردن موجوده و اينكه كسي كه دانستن تاريخ رو ادعا ميكنه اين نكته رو تحريف كنه و سعي در جداييش داشته باشه و اونها رو بخواد غير ايراين معرفي كنه فقط بخاطر بغض نسبت به تشيع هست نه حاكمان صفوي . وي اولين بار تونست پايه هاي نظامي و سياسي قدرتمند يك امپراتوري رو در ايران پديد بياره . تا الان هم بسياري از نظامات اداري ما متاثر از دوران صفوي هست . شاه اسماعيل با دعوت از علماي شيعه جبل عامل و عراق و بحرين تونست نظام يكپارچه شيعي رو در ايران بوجود بياره و با تاسيس مراكزي و بعدا مدارس براي علماي شيعه مذهب تشيع رو براي هميشه ماندگار كنه . بنظر ميرسه كه بغض و كينه حضرات نه بخاطر ابعاد سياسي و نظامي و يا حتي جنايات باشه بلكه بدليل تشيع ايران هست كه بايد گفت :موتوا بغيظكم اگر شاه اسماعيل در جنگ چالدران پيروز ميشد و عثماني ها و سلاح هاي مدرن از جمله توپ رو دست كم نميگرفت و با آمادگي و لشكر مدرن خواسته اش رو دنبال ميكرد ، چيزي كه مسلمه اينه كه شاه اسماعيل در پي براندازي عثماني و رساندن ايران به دوران شكوه باستاني خودش بود و علاوه بر فتح آناتولي بدنبال فتح عراق و شامات و مصر هم بود . مسئله دومي كه بدنبالش بود و موفق نشد از بين بردن پايگاه خلافت سني مذهب بود . در اهميت شاه اسماعيل و جنگ چالدران بعنوان يكي از استراتژيك ترين نبردهاي تاريخ همين بس كه بدونيم درصورتي كه وي در جنگ چالدران موفق ميشد امروزه ما با اكثريت شيعه و اقليت مطلق اهل سنت در جهان روبرو بوديم . شايد بشه اين رو يكي از اهداف شاه اسماعيل دونست . ظلم ها و كشتارها و غارت ها و تكفير هايي كه در حق شيعيان كردن وي و قاطبه شيعيان رو تشويق ميكرد كه پايگاه اين ظلم و خلافت رو ريشه كن كنن با شكست چالدران شاه اسماعيل آرزوهاش در براندازي خلافت سني عثماني و برگرداندن شكوه دوران باستان ايران و فتح آناتولي و عراق و شامات و مصر رو بربادرفته ديد . بعلاوه عده زيادي از بهترين سربازان و سردارانش رو از دست داد . همچني يكي از زنانش باسارت سپاه عثماني دراومد و او نتونست اون رو برگردونه كه به غرور ناموسي و سربازي شاه اسماعيل لطمات زيادي زد . پس از اين وي دچار افسردگي شد و خيلي زود از دنيا رفت .و بنظر من هيچ ملامتي بر او نيست . پس از شاه اسماعيل تنها كسي رو در ميان صفويه كه ميشه تا حدي همپاي او دونست شاه عباس هست . هر چند كه اصلاحات ساختاري شاه عباس بيشتر بر ضرر ايران و صفويه بعد از خودش شد . ولي اصلاحات شاه اسماعيل بسيار عميق و تاثيرگزار و بنفع كشور و سلسله صفويه و مذهب تشيع بود . بي شك اگر قرار باشه بر بررسي جنايات ، بي شك خونريزترين و حشيانه ترين رفتارها رو كه تاريخ به خودش ديده نسبت به شيعيان و حتي مسيحيان ، متعلق به عثمانيها هست . بنظر من اصلا در جايگاهي نيستند كه حرف از حقوق بشر بزنن . سراسر تاريخشون پره از قتل و غارت و جنايت و فتواهاهاي قتل عام هاي شيعه و تكفير شيعه و كشتن و بغارت بردن اموال و نواميس شيعيان . نمونه اش 35 ميليون علوي هاي تركيه و سوريه كه از ظلم حاكمان سني و متعصب سني مذهب كل مذهبشون رو به فراموشي سپردن و از احكام هيچ چيزي بياد ندارن و يا براه انداختن هولوكاست ارمني ها در تاريخ معاصر و يا مسلمان كردن زوري مسيحيان جنايات و غارت هايي كه در مدت تسلطشون بر يونان داشتن مشهور هست . اگر كسي ميخواد نمونه مذهب و مرام و عملكرد عثمانيها رو بفهمه كافيه درد دل يوناني ها و خاطرات هولناكي كه از وحشيگري و تجاوزات عثمانيها بياد دارن مطالعه كنه همچنين در ساير ممالك مفتوحه مثل ايتاليا . نسل كشي و تجاوز و برده داري و غارت نواميسي كه اونها باسم مذهب و مسلمان سازي كشورهاي مفتوحه شون انجام دادن از نمونه هاي بينظر تاريخي هست كه كساني مثل صفويه انگشت كوچيكه اونها نميشن . كدورت و جنگ ميان تركيه و يونان بر سر همين خاطرات تلخ هست . و تا وقتي يونان عضو اتحاديه اروپا هست تركيه امروزي پيوستن به اتحاديه اروپا رو بگور ميبره چيزي كه اروپايي ها از عثمانيها بخاطر دارن جنايات و نسل كشي هاي فجيع و برده كردن ممالك مفتوحه و بزور مسلمان كردن و غارت اموال و نواميسشون هست . جالبه كه عمده ارتش عثماني ها رو مسيحياني تشكيل ميده كه دستگاه انگيزاسيون عثماني مسلمان كرده و يا در كودكي از والدينشون جدا كرده و پرورش داده براي جنگ . نمونه اش يني چري ها واما در مورد كردها جالب اينه كه كردها اسكانشون در موقعيت جغرافيايي كنوني و بقا و موندگاريشون رو مديون حمايت صفوي ها هستند اينكه شاهان صفوي هم جنايت كردن و يا مشروب ميخوردن هم هيچ شكي درش نيست و اصولا هيچ شاه و سلطاني رو نميشه در تاريخ پيدا كرد كه خالي از طغيان و استبداد و فسق باشه . بهمين جهت اينكه اين رو بعنوان ضعف براي شاهان صفوي ذكر كنيم در مقابل عثماني ها مسخره هست .وگرنه براي مقايسه خوبه يك نگاهي هم بدربار عثمانيها بندازن در مورد سلاح هاي مدرن روز بايد پرسيد كه خود عثمانيها اين تسليحات رو از كجا و با چه قيمتي بدست آوردن ؟ بدليل عدم وجود نيروي دريايي در ايران پس از اسلام در همه تاريخ ايران و حتي ميشه ادعا كرد پس از هخامنشيان ، راه هاي آبي براي ايران داراي اهميت استراتژيك نبود وتقريبا همه ارتباطات ايران و حتي همه تجارت ايران با همسايگان و غيره از طريق زميني و راه ابريشم صورت ميگرفته . همچنين در زمانيكه هيچ كشوري حاضر به تسليح ايران نميشد ، اونها چاره اي نداشتند اگر جزايري رو واگزار كردن . ولي ميبينيم كه پس از قدرت گرفتن اين جزاير رو پس گرفتن اما اينكه عالم اسلام در اين دوره اي كه داراي سه دولت مقتدر صفوي ، عثماني و گوركاني بوده و در اين دوره مواجه با ركود علمي و فرهنگي هست رو همه مورخين و كساني كه در تاريخ تمدن كار كردن اذغان دارند و نسبت دادن اين وضع و ركود به صفوي ها فقط با منطق نفرت از شيعه بودن و كليت دولت شيعي صفوي هست . برعكس اگر در اين دوران هيچ كاري در دولت عثماني صورت نگرفته و هيچ پيشرفتي نداشته و صرفا لشكر كشي و كشورگشايي و غارت سرزمين ها هست ، در دولت صفوي بدليل وجود زمينه مناسب كارهايي هر چند اندك وجود داره هم در زمينه معماري و هنر ( نمونه اش آثار معماري اصفهان و شيراز و كرمان و .. و مينياتوري و نقاشي و ساير هنرهاي ايراني هست ) و هم در زمينه فلسفه ( نمومنه اش ظهور مكتب حكمت متعاليه در فلسفه كه تا كنون در عالم اسلامي بي رقيب هست ) . براي انكه يك سلسله در تاريخ به خودش بباله يك نمونه بسيار عظيم و بي رقيب در كل تاريخ اسلام و جهان يعني ظهور مكتب حكمت متعاليه براي شرافت اون سلسله كفايت ميكنه . بي شك اگر حمايت شاهان صفوي از علما و ساختن مراكز و مدارس علمي و حمايت مادي و معنوي و بستر سازي براي ظهور اين پيشرفت نبود هرگز ما شاهد ظهور حكمت متعاليه نبوديم . هرچند كه خود ملاصدرا تا مدتي با جهالت و حسادت حسودان تبعيد و آواره شد و سپس دلجويي و به كرسي درس بازگردانده شد . ولي ملاصدرا مخترع همه اونچه در مكتبش پديد اورد به تنهايي نبود بلكه نقش اساتيد بينظيرش مثل ميداماد و علماي ديگه و همچنين مكتب اصفهان و نقش حمايت صفويان از اين مدرسه علمي و رونقش مهم و جدي هست . اما در متصرفات عثماني و كل دوره حكومت عثمانيها ميشه بجرات گفت تقريبا بجز برخي صنايع تقليدي نظامي كه برگرفته از كارشناسان اروپايي هست و هيچ ابتكار و نوآوري هم نداره ، در هيچ زمينه هنري و علمي و فلسفي و ... كاري صورت نگرفته و از اين منظر تاريكترين دوران تاريخ اسلامي و ننگين ترين و استبدادي ترين محسوب ميشه . ویرایش شده در دی 91 توسط rasoolmr 8 به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
ghermez 750 گزارش پست ارسال شده در دی 91 (ویرایش شده) برای اولین بار و اخرین بار جر و بحث و توهین به همدیگه به هر نحوی مستقیم یا غیر مستقیم تحمل نمی کنم ،مطالب مربوط به خودتون بگید و کاری به دیگری نداشته باشید بحث فقط رو بعد نظامی اتفاقاتی که باعث شد این شکست اتفاق بیافته باشه ............................................................................... جناب مولتکه این طور که شما می گی مغول رو سفید نسبت شاه اسماعیل در اومد. ویرایش شده در دی 91 توسط ghermez به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
Skyhawk 16,545 گزارش پست ارسال شده در دی 91 جناب قرمز کاربران حق پاسخ دادن به پست مولتکه رو دارن پس شما هم صبر پیشه کنید. به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
beyro 476 گزارش پست ارسال شده در تیر 92 ببخشید از بالا اوردن تاپیک قدیمی!!! دوستان در این تاپیک دوستان تمام ارتش ایران رو ترک و تاتارها که برادر هم هستند خواندند وبقیه رو تقریبا در حد بوق به حساب اوردن!!! در دیاربکر مرکز یکی از ایالت کرد نشین ایران بزرگ 300 نفر از مرزبانان کرد تا اخرین نفر مقاومت کردند که کسی اسمی ازشون نبرد در جنگ اصلی یک گردان 2000 نفری متشکل از کرد و لر{ که کلا این دو قوم بهم میچسبن در همه جا} چنان ضربه ای به ینی چری زدند که سلطان سلیم دستور عقب نشینی ینی چری را داد تا این دو هزار نفر رو به توپ ببندد و قدرت سپاهیانش رو در حدی ندید که مستقیم با این 2000 نفر بجنگن فرمانده این دو هزار نفر یک تنه به توپخانه عثمانی حمله میکنه که سربازهای مدافع توپخانه فرار رو بر قرار ترجیح میدهند این شخص لباسش پوست پلنگ بود و خود شکارچی پلنگ بود این شهید راه وطن از غیور مردان دیار بانه کردستان بود! من در مورد این جنگ مطالعات زیادی داشتم و تقریبا تموم دوستان دچار اشتباه های هستن..... به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
arminheidari 24,421 گزارش پست ارسال شده در تیر 92 سلطان حریم سلطان هرچی بد بود یک نکته داشت که ما جنگ های آن دوره ایران و عثمانی را مطالعه کنیم جنگ چالدران که اشتباه ایران در ناچیز شمردن دشمن باعث شکست شد اما در جنگ های بعد بویژه شاه تهماسب بهمراه پسرش ، سپاه ایران درگیر مشکل داخلی و ازبکان بود از همین رو ایران با قدرتی به مراتب کمتر وارد درگیری با عثمانی شد اما همانطور که جناب رسول فرمودند ایران با توجه به وضعیت ضعیفش روش نامتقارن و زمین سوخته را انتخاب کرد آنها منابع غذایی را به عقب انتقال می دادند و منابع آب و غذای مانده را کور می کردند سپاه عثمانی هم با غرور جلو می آمد و شهر ها را می گرفت بدون مقاومت ولی بدلیل عدم لجستیک کافی سریع دچار مشکل غذایی و آب می شد که با دادن تلفات مجبور به عقب نشینی می شدند این شعرهم جالب است رفتم چو به سلطانیه آن طرفه چمن دیدم دو هزار مرده بی گور و کفن گفتم که بکشت این همه عثمانی را باد سحر از میانه برخاست که من 1 به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر
farhad1124 651 گزارش پست ارسال شده در تیر 92 (ویرایش شده) شاید این اساسی ترین اشتباه شاه اسماعیل بوده که با وجود اصرار برخی از سرداران اجازه داد تا آرایش سپاه عثمانی کامل بشه شاه اسماعیل با یه گروه سواره هفتصد نفره جناح چپ دشمن رو درهم میکوبه تا جایی که سلطان سلیم فکر میکنه با یه حمله برق آسا کار جنگ یکسره شده و باید عقب نشینی کنه و متاسفانه به محض به کارافتادن توپخانه عثمانی ورق به نفع اونا برگشت. به نظر من یکی از برجسته ترین نکات جنگ چالدران اینه که[b] شاه اسماعیل در صف اول سپاه میجنگید و سلطان سلیم تماشاچی نبرد بود[/b]. ========================================================================================== ما چیمون از یه مقدونی کمتره که به اسکندر خونریز و همجنسباز افتخار میکنه اونوقت ما به صفویه که حداقل دوباره ایرانمو نرو رو نقشه جهان آورد ننازیم؟ بعضی از دوستان انگار مریضن اون از تاپیک سوریه که توش ملق میزدین که تروریستا دارن پیش میرن و عنغریب بشار چنین میشه و چنان اونوقتش ما دهنمون صاف میشه اینم از اینجا که مدعی سلسله صفوی هستن و انگار وکیل مدافع عثمانی. قسمت ناراحت کنندش اینجاست که مدعی حق و حقیقت و مطالعه و واقع بینی هم هستن. ویرایش شده در تیر 92 توسط farhad1124 3 به اشتراک گذاشتن این پست لینک به پست اشتراک در سایت های دیگر