امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام.
اينكه جنگها استرس به همراه ميارن و باعث ميشن حتي داخل نيروهاي خودي پرخاش و دعوا بشه، اصلا عجيب نيست! عجيب اينجاس كه سالها از جنگ ظفار گذشته ولي...!!!
1- در چنين تاپيك تاريخي جالبي، همونطور كه گفته شد، داريم اظهار نظر ميكنيم و نظرات هم رو به چالش ميكشيم نه خود طرف مقابل رو! پس من استفاده از كلمات زشت و توهيني رو كاملا محكوم ميكنم و توصيه اكيد ميكنم كه دوستان در بيان نظراتشون، ادب رو فراموش نكنن!
ممكنه همه با نظر شما مخالف باشن!!!
2- ما بعد از انقلاب بين نيروهاي ارتش و سپاه اختلاف نظر هايي داشتيم، مخصوصا كه در ارتش نيروهاي سلطنت طلب بسياري حضور داشتند و كودتاهايي مثل نوژه و برخي تصفيه سازي ها در ارتش رخ داده بود!!! اين به معناي بد بودن همه ارتشي ها نيست! اما ميتونه به معناي انسجام گسيختگي در اين نهاد بسيار حساس نظامي باشه كه آقاي بني صدر زحمت كشيدن و با مديريتشون حسابي از خجالت خرمشهر دراومدن! و اين طوري اسطوره شهيد جهان آرا و مقاومت مردم محلي بخصوص،،، حاصل شد.
بديهيه كه ارتش زير نظر بني صدر بوده و اون هم گفت كه زمين ميديم تا زمان بخريم!!!! پس ارتش نه تنها كاري نكرد، بلكه از دادن سلاح به مقاومت مردمي و رزمنده ها هم خودداري كرد!
وقتي فرماندهي ارتش از رياست جمهوري گرفته شد و به رهبري واگذار شد، ارتش هم به عنوان نيروي دفاعي منسجم وارد جبهه هاشد.
يادمه جايي خوندم كه عراق بعد از خرمشهر داشته جلو ميومده سمت اهواز و آبادان كه امام ميگه، مگر جوانان اهواز و آبادان مرده اند كه عراق اونجا رو بگيره! اين حرف سيل نيروهاي مردمي و محلي رو به اهواز ميكشونه و جلوي پيشروي اونا رو ميگيرن! من اسمي از ارتش باز نديدم!
وقتي فكر همه دفاع از ميهن بوده، وقتي شهيد صياد همه زحماتشو براي اتحاد اين دو نيرو مي كشيده درست نميدونم كه روي مباحث اختلاف انگيز بيهوده بحث بشه! قطعا نيروي هوايي و نيروي دريايي، نيروي زميني و نيروهاي سپاه و بسيجي هركاري كردن وظيفه شون بوده و نبايد سهم خواهي بكنن! تاريخ هم محفوظه! ولي پدرم در مورد پايان جنگ بهم گفت كه وقتي قطعنامه رو ايران پذيرفت، نيروهاي ارتش لب مرزها مستقر بودن و با يك حمله عراق،‌20 الي 30 هزار اسير دادن !!!! يكمي زياد دلخور بود!!!
============================================
ولي نكته مهم در مورد جنگ ظفار، طرفيت، ما در اون جنگ هست!
ببينيد در مورد جنگ بايد شما يا حمله كننده باشي يا مظلومي كه مورد حمله واقع شده! بلاخره داري نيرو ميبري، تسليحات مصرف ميكني و همه اينا با هزينه هاي جاني و مالي سنگين همراهه!
حالا در جنگ ظفار، يك گروه شورشي كه معلوم الحال هستن، و كمونيستي بودنشون، تعريفي از رسانه هاي غربي هست،( در جنگ يمن، اين شورشي ها،‌الحوثي ها چي ناميده شدن؟ كمونيست؟ شيعه ايست؟ ) با يك پادشاهي كه اونم معلوم الحاله و دنبال وارث و سلطنت و ... خودشه! پس ما اين وسط هيچ كاره ايم!
حالا اين پادشاه مياد از ساير كشورها كمك ميخواد!!!! كه ترتيب مردم خودشو بده!
كي دستوش ميبره بالا؟ محمدرضا!!!!!
چرا؟
1- محمدرضا از قضا شاه شاهانه! و به رژيم هاي سلطنتي كمك ميكنه؟
2- محمدرضا گماشته آمريكاس و با كودتا برگشته ايران كه اصلا چوپاني منطقه رو بكنه!!!!
3- محمدرضا جديدا اسلحه خريده! بچه مي خواد اسباب بازياشو امتحان كنه!!!
4- محمدرضا واسه خودش آقاي محله شده، برو بيايي راه انداخته، حق و حساب ميگيره!!! با اين لشكر كشي بقيه هم (عراق )حساب كار دستشون مياد و نطق نميكشن ديگه!!!؟
5-آمريكا دوست نداره پاي شوروي به آبهاي ازاد و به نفت خليج فارس باز بشه و شريك پيدا كنه؟

واقعيت اينه كه ما در اين جنگ هيچ گرايش ايدئولوژي، ناموسي، زميني، نداشتيم! ولي كشته هامون بيشتر از كشته هاي نيروهاي پادشاه عمانه!!! حالا چه كمين بوده چه شبيخون، چه غار بوده چه باتلاق! هر چي بوده،‌نيروهاي عمان كه منطقه خودشونو بهتر ميشناختن!
چرا ايراني ها پيشمرگ بودن؟
6-چون نيروها براي محمدرضا اسباب بازي بودن!؟
آمريكا مياد پيمان نظامي ميبنده،‌ناتو، سنتو!!! ما تلفاتشو ميديم!!! اصلا توجيح نميشه كرد!
==================================================
از rezat1980 عزيز خواهش ميكنم تاپيك جداگانه راجع به اين بحث ارتش در سالهاي 59 تا 60 و 60 تا 67 باز كنن كه بشه بهتر و تخصصي تر اين مسئله رو دنبال كرد. شرمنده زحمت رو دارم مياندازم گردن شما!!! :mrgreen:
روي اطلاعات و انگيزه تون خيلي حساب باز كردم و ميخوام كمك كنين با هم اطلاعات هممون رو مرور كنيم! با تشكر!
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]از rezat1980 عزيز خواهش ميكنم تاپيك جداگانه راجع به اين بحث ارتش در سالهاي 59 تا 60 و 60 تا 67 باز كنن كه بشه بهتر و تخصصي تر اين مسئله رو دنبال كرد. شرمنده زحمت رو دارم مياندازم گردن شما!!! blushing
روي اطلاعات و انگيزه تون خيلي حساب باز كردم و ميخوام كمك كنين با هم اطلاعات هممون رو مرور كنيم! با تشكر![/quote]

از لطف شما ممنونم.

اما من این بحث رو مفید نمیدونم. یعنی باز هم باعث اختلاف میشه.

و

طبق اون جمله : جز راست نباید گفت؛ هر راست نشاید گفت. تعبیرش میکنم.


من فقط به این دلیل وارد بحث شدم که این دوستمون داشتند، تحریف میکردند. وگرنه صد سال این حرف ها رو من نمیزنم.

تو این موقعیت حساس، هیچ چیز مثل اتحاد نیروهای مسلح و مردم ، برامون مهم نیست. شاید روزی برسه که موقعیتش پیش بیاد و بشه این مسائل رو بررسی کرد.

از پست های شما هم ممنونم.

یا علی.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این سایت یک دلیل خوبی داره که همه احرام همدیگه رو دارن از این خیلی خوشم میاد :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تا پایان عمر حکومت پهلوی نیروهای ایرانی با وجود اتمام رسمی جنگ و تثبیت تاج و تخت سلطان قابوس ، هم چنان در مرز ها حضور داشتند . بعد از ۲۲ آذر ماه ۱۳۵۴ که رسمآ پایان جنگ با چریک ها اعلام شد ، دیگه خانواده های ارتشی از این که مرد ان ها به ماموریت ظفار اعزام شده بود احساس ناراحتی و نگرانی نمی کردند .. ! بلکه بر عکس به خاطر حق ماموریت بالا ، و خرید کالاهای خارجی ارزان خیلی هم خوشحال بودند .. ! البته من فکر می کنم یکی از دلایلی که بعد از اتمام جنگ هیچ گونه اصراری از سوی ارتش شاهنشاهی برای بازگشت نیروهای نظامی نشد به این خاطر است که به اصطلاح یک حالی به پرسنل شجاع ارتشی داده شود .. چون واقعآ نبردی دشوار رو با پیروزی به اتمام رسانیده بودند. همه کارشناسان مسایل نظامی اذعان دارند که نبرد با نیروهای چریکی و به اصطلاح پارتیزانی خیلی مشکل است .. کاری که فرماندهان ایرانی به خوبی از پس آن بر امده بودند ! پس ماندن در مواضع فتح شده بی خطر که با حمایت پادشاه قدر دان هم همراه باشد ، خالی از لطف نیست .. ! و به قول ارتشی ها " واقعآ براشون کویت بود " !! با آغاز انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم پهلوی ، یک نوع بی تکلیفی در نزد قوای نظامی مستقر در عمان حاکم شد ...

[b][color=red] آغاز انقلاب اسلامی ...[/color] [/b]

با پایان حکومت محمد رضا شاه پهلوی و دولت شاهنشاهی و اعلام پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، بلاتکلیفی خاصی بین نیروهای نظامی ایران در عمان مستولی شد .. ! آن هایی که در خارج از وطن بوده یا هستند خوب می دونند که بی خبری و دوری از وطن چقدر طاقت فرساست ! مخصوصآ در زمانی که ارتباطات مثل امروز رایج نبود .. واقعآ سخت است . عاقبت بعد از مدتی که اوضاع سیاسی کشور تثبیت شد و دولت موقت کارش رو آغاز کرد ، به دستور بازرگان باقیمانده نیرو ها به کشور برگشتند .. ولی کلی اموال نظامی از قبیل خودرو های ارتشی و اسباب و اثاثیه و لوازمی که به عنوان تسهیلات در اختیار نیرو های ایرانی بود هنوز آن جا باقی مانده بود .. ! و بایستی به عنوان سرمایه های کشور به ایران برگردانده می شد . البته همان گونه که می دونید به دلیل سنگینی و حجیم بودن ، از طریق هوا امکان پذیر نبود . به همین دلیل ظاهرآ مقامات بالای ارتشی تصمیم گرفته بودند از طریق ناوگان دریایی آن ها رو برگردانند . ولی تخمین تعداد کشتی های مورد نیاز واقعآ امری دشوار بوده و احتیاج به اطلاعات دقیق برای برنامه ریزی و اجرا داشت .. در نهایت تصمیم گرفته شد ناخدایی خبره به کشور پادشاهی عمان سفر کرده و بعد از بررسی همه جانبه دستور حرکت ناوگان دریایی صادر شود . خب .. این ها دلایلی موجه برای اعزام یک فروند هواپیمای سی - ۱۳۰ به عمان بود ... !

[b][color=red]اولین پرواز به عمان بعد از انقلاب ..![/color][/b]

دقیقآ تاریخ این ماموریت رو یادم نیست .. ولی می دونم چند ماهی از آغاز انقلاب گذشته بود . هنوز شور و حال آتشین انقلاب در نزد بعضی از پرسنل نیروی هوایی به ویژه گروه های پروازی فرو کش نکرده بود ! خیلی از دوستان هنوز در شوک تغیر رفتاری بعضی از همکاران بودند ! آخه خیلی ها یک شبه انقلابی شده بودند .. ! و با حرکات و رفتارشون صدای دوستان مومن و متقی پیش از انقلاب رو در اورده بودند .. هنوز ذغدغه حمله انتقام جویانه بعضی عناصر طاغوتی که با نام گارد جاویدان و ساواکی قصد ضربه به پرسنل نیروی هوایی رو داشتند ، وجود داشت .. !! البته من به شخصه این گونه دغدغه ها رو نداشتم ! و ان را زاییده تخیلات بعضی همکاران می دونستم ! دلیل ام این بود یک فرد نظامی همیشه آمادگی هر نوع دفاعی رو دارد . بگذریم ... در چنین اوضاع و احوالی قرعه ماموریت به نام بنده خورد ! از طرفی خودم هم خیلی دلم می خواست واکنش متحدان سابق کشورم رو ببینم ! از طرفی دلم لک زده بود برای تجدید خاطرات پروازی اون ایام ..

[b][color=red]اولین تناقض رفتاری ... !! [/color][/b]

وقتی که به نزدیکی های فرودگاه صلاله قرار گرفتیم ، طبق برنامه پروازی بعد از ترک ایستگاه ATC ( مرکز کنترل ترافیک که واقعآ باید از نقش و زحمات ان ها تشکر و قدر دانی کرد ) به برج مراقبت فرودگاه وصل شدیم .. خب ما سال ها با مسئولان عمانی و ایرانی مستقر در فرودگاه ها کار کرده بودیم .. و حتی از روی صدا اغلب اون ها رو می شناختیم .. اما با کمال تعجب صدای نتراشیده و نخراشیده یک انگلیسی رو شنیدیم که با غرور خاصی ما رو مخاطب قرار داده بود !! صرف نظر از لهجه بسیار غلیظ انگلیسی اش ، مردک زورش می آمد به پرسش های فنی ما پاسخ دهد .. !! خوب یادمه همون موقع به یکی از همکارانم گفتم .. این بابا فکر می کنه ولیعهد انگلستانه و داره با بچه آشپز های کاخ صحبت می کنه .!! کینه و عداوت از کلام اش پیدا بود !! مخصوصآ وقتی که با مکث طولانی پاسخ پرسش های ما رو می داد .. !! باور کنید به من الهام شده بود که کاسه ای باید زیر نیم کاسه باشه .. ولی به هر حال بر شیطون لعنت فرستاده و به کارمون ادامه دادیم .. بعد از نشستن در باند فرودگاه ، به روال همیشه قصد داشتیم به سمت رمپ خزش کنیم .. اما با کمال ناباوری ما رو به منطقه ای در انتهای باند راهنمایی کردند .. و حتی ماشین راهنما ( مرا تعقیب کنید ) رو هم دریغ کردند .. معمولآ در عرف فرودگاهی ، این مناطق ویژه هواپیماهای مسئله دار است ! مثلآ عمل گروگان گیری صورت گرفته باشد ، یا محموله هواپیما خطرناک باشه ، یا قرار باشه بار خطرناکی به هواپیما زده شود و غیره ... به منطقه ( هات اسپات ) راهنمایی می شوند .. ولی ظاهرآ انگلیسی ها برای ما خواب هایی دیده بودند !!

[b][color=red]بد رفتاری با گروه ایرانی ....[/color] [/b]

نمی دونم چه مدت ما رو در انتهای باند و در وضعیت پشت به ساختمان فرودگاه نگاه داشتند ! معلوم بود قصد تحقیر ما رو داشتند .. !! هر چه هم از طریق بی سیم پیغام می دادیم که جریان چیه ؟ خیلی مختصر و مفید می گفتند .. صبر کنید ! به دلیل عدم مشاهده ساختمان مرکزی فرودگاه ، خب اعصاب مون به هم ریخته شده بود .. ناخدای با تجربه با دیدن این وضعیت گفت .. آن ها عقده انقلاب ما رو دارند و به این ترتیب می خواهند تحقیر کنند !! لذا طاقت نیاورده و با باز کردن در عقب هواپیما ، سعی در خواندن دست حریف داشتیم .. اما وقتی در رو باز کردیم ، تعداد زیادی افراد انگلیسی رو دیدیم که مثل اسکاتلندی ها دامن پوشیده بودند و در جلوی ساختمان سرگرم گفت و گو با یک مقام عالی رتبه بودند ! از نوع قرار گرفتن افسران و لم دادن مقام مربوطه در اتوموبیل گرانقیمت به این تشخیص رسیدیم .. بعد از ترک مقام ارشد .. چهار تن از افسران انگلیسی به سوی سی - ۱۳۰ حرکت کردند .. وقتی قصد پیاده شدن از هواپیما رو داشتیم ، مانع شده و یکی از ان چهار نفر وارد کابین شد !! او ابتدا گذرنامه های ما رو کنترل کرده و بعد از نگریستن به داخل هواپیما ، شروع به بازخواست نمود !! بهش گفتیم مستر .. این دستور العمل پروازی ما ، این هم اجازه نامه وزارت امور خارجه و مشخص شدن پرواز مون .. مشکل کجاست ..۱!؟ همان طور که عرض کردم ، طرف انگار با بچه آشپز های قصرش حرف می زد ، با بی اعتنایی سرگرم بررسی مدارک بود .. خیلی دلم می خواست با یک کشیده آبدار به او حالی کنم که تحقیر چه مزه ای داره .. اما باز جلوی خودم رو گرفتم .. !!

[b][color=red]
اجازه خروج به ناخدا ... ! [/color][/b]

خلاصه بعد از کلی اتلاف وقت وپرسش های بی سر و ته که نشان از کینه و عداوت سیاسی داشت ، بعد از تماس با مقامات ارشد خود ، تنها اجازه دادند مسافر ما جناب ناخدای خوش مشرب هواپیما رو ترک کنه .. !! البته از اول هم برنامه ما این بود که او بعد از توقفی کوتاه در صلاله و انجام کار های خود ، برای بازدید از کمپ بزرگ ایرانی ها به میدوی برگردانده شود .. وقتی به ناخدا پیغام دادیم که حتمآ به سفارت ایران و شخص سلطان قابوس مراتب بدرفتاری بی جهت انگلیسی ها رو اطلاع دهد ، مستر انگلیسی با کمال تعجب لب به سخن گشوده و با زبان سلیس فارسی خطاب به ناخدا گفت .. بهتره این کار رو نکنی چون به ضرر شماست و بیشتر معطل خواهید شد !! در اون جا بود که به نقش سرویس های ایتلیجنت سرویس و دستگاهای جاسوسی انگلستان ایمان آوردیم .. جالب این که در تمام مدتی که او در کابین بود و به اصطلاح حال گیری می کرد ، ما هم به زبون خودمون بار ها او و خانواده سلطنتی مخصوصآ ملکه مادر رو تا دلتون بخواد حسابی نوازش و شرمنده کرده بودیم !! داخل هواپیما به دلیل پرواز در ارتفاع بالا مدتی خنکی خودش رو حفظ کرده بود .. ولی کم کم به خاطر تابش اشعه خورشید ، گرمای درون کابین غیر قابل تحمل می شد ! و از ان جا که طرف زبون ما رو می دونست ، از روش چشمک و اشاره به یک دیگر حالی کردیم که باید بزنیم بیرون .. ! و در یک لحظه مناسب همگی از هواپیما بیرون امده و زیر سایه یکی از بال ها مستقر شدیم .. !! خود انگلیسی هم انگاری از خدا خواسته باشد ، بدون هیچ واکنشی و در حالی که حسابی عرق کرده بود ، به ما پیوست .. !!


منبع سايت اقاي بهروز مدرسي
http://oldpilot.blogfa.com/post-677.aspx
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من فقط به این دلیل وارد بحث شدم که این دوستمون داشتند، تحریف میکردند. وگرنه صد سال این حرف ها رو من نمیزنم[/quote]

در مورد این جملت در مورد طراح عملیات ثامن الئمه یکم تحقیق کن ببین کی دروغ و تحریف میکنه :mrgreen:
[quote]طراحش که سپاه بود.[/quote]

اگر حرف تو درست بود من دیگه هیچ نظری توی این سایت نمیدهم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]من فقط به این دلیل وارد بحث شدم که این دوستمون داشتند، تحریف میکردند. وگرنه صد سال این حرف ها رو من نمیزنم[/quote]

در مورد این جملت در مورد طراح عملیات ثامن الئمه یکم تحقیق کن ببین کی دروغ و تحریف میکنه :mrgreen:
[quote]طراحش که سپاه بود.[/quote]

اگر حرف تو درست بود من دیگه هیچ نظری توی این سایت نمیدهم[/quote]

================================================
آخه چرا؟
چرا ردو بدل كردن اطلاعات اين قدر سخته براتون؟ اخه اين چه رفتاريه؟ مگه هدف شما از شركت در اين فروم ها افزايش هم انديشي و مشاركت در پيشبرد اطلاعات جمع( واو! احساس مسئول بودن گرفت منو!!! :mrgreen: ) نيست؟
اگه ايشون درست بگن، اطلاعات شما اصلاح ميشه! چرا ديگه نظر ندي؟ برعكسش هم دقيقا همينه!
دو منبع براتون ميذارم:
1-كتاب سيري در جنگ ايران و عراق جلد اولّ؛خونين شهر تا خرمشهر از انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه پاسدارن
«ص 71 عمليات ولايت فقيه از مدتها پيش طراحي و بلافاصله پس از حذف بني صدر، با رمز "فرمانده كل قوا-خميني روح خدا" ، در 23 خرداد 1360 در جبهه آبادان و از محور دارخوين به اجرا در آمد.
طراحي و پيشنهاد شكستن حصر آبادان با تاكيد حضرت امام كه فرمودند" حصر آبادان بايد شكسته شود"، از مدت ها پيش مورد نظر طراحان جنگ و فرماندهان سپاه بود،ليكن كار شكني بني صدر مانع از تحقق آن ميگرديد. پس از حذف بني صدر،زمينه عملياتي شدن اين طرح با نام "عمليات ثامن الائمه" به وجود آمد و در تاريخ 5/7/1360 اجرا شد. بدين ترتيب اولين همكاري سپاه و ارتش در اين عمليات و در مقياس وسيع، به منصه ظهور رسيده و تحقق يافت.
....ص72 ، ...علاوه بر اين، اعتماد رزمندگان اسلام به اتخاذ تاكتيك هاي ابتكاري در جنگ و همچنين شكل گيري همكاري ارتش و سپاه و باور و اعتقاد نيروهاي نظامي كلاسيك به نيروهاي انقلابي، بخشي از دستاوردهاي مهم اين عمليات بود.
2- "اطلس نبردهاي ماندگار " نيروهاي زميني در هشت سال دفاع مقدس-گرد اورنده سرهنگ پياده ستاد مجتبي جعفري ، سازمان ايثارگران-مركز پژوهشهاي دفاع مقدس
«ص64-عمليات آفندي ثامن الائمه
حصر آبادان بايد شكسته شود. اين فرماني بود كه در 14 آبان 1359 توسط فرماندهي كل قوا حضرت امام خميني(ره) خطاب به [color=red]همه نيروهاي مسلح[/color] به ويژه ارتش جمهوري اسلامي ايران صادر گرديد. بر اساس اين فرمان لشكر 77 ثامن الائمه از فروردين سال 60 مسئوليت منطقه عمليتي خرمشهر و آبادان را از فرماندهي اروند دريافت نمود و با احداث جاده «وحدت»، ترددهاي جزيره آبادان را از دريا به خشكي تغيير مسير داد.طرح مذكور پس از بازبيني در 15/6/1360 به قرارگاه ارسال و نهايتا در 26/6/1360 طرح نهايي تصويب و براي اجرا به لشكر ابلاغ شد......[color=darkred]طراحي و فرماندهي، و اجراي اين عمليات توسط نيروي زميني ارتش با شركت و همكاري يگانهايي از سپاه پاسداران صورت پذيرفت.[/color]2
نكته جالب در اين عمليات:
1- در پايان عمليات اسراي عراقي از مقابل فرمندهان عالي رتبه ارتش جمهوري اسلامي ايران شهيد سر لشكر ولي الله فلاحي و سرهنگ ظهيرنژاد رژه رفته و سرتيپ جوادي فرمانده عمليات و فرمانده لشكر 77 ثامن الائمه براي اسرا حدود 20 دقيق به زبان عربي سخنراني كرد.
2- روز بعد از عمليات فرماندهان عالي رتبه ايران هنگام بازگشت به تهران بر اثر سقوط هواپيما به شهادت رسيدند:
سرلشكر شهيد [color=red]ولي الله فلاحي [/color]رئيس ستاد مشترك ارتش، [color=red]سيد موسي نامجو [/color]وزير دفاع، [color=red]جواد فكوري [/color]فرمانده نيروي هوايي ارتش، [color=red]يوسف كلاهدوز [/color]و [color=red]محمد جهان آرا [/color]از فرماندهان سپاه پاسداران!
ميبينيد كه فرماندهان بزرگ ارتش و سپاه در عمليات ، در صلح و در شهادت با هم شريك بودن!!!
===========================================================
باز ه اگر دوستان منابع مستند ديگري دارند،‌بذارند همگي با هم استفاده ميكنيم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]من فقط به این دلیل وارد بحث شدم که این دوستمون داشتند، تحریف میکردند. وگرنه صد سال این حرف ها رو من نمیزنم[/quote]

در مورد این جملت در مورد طراح عملیات ثامن الئمه یکم تحقیق کن ببین کی دروغ و تحریف میکنه :mrgreen:
[quote]طراحش که سپاه بود.[/quote]

اگر حرف تو درست بود من دیگه هیچ نظری توی این سایت نمیدهم[/quote]

نمیدونم که شما واقعا تحقیق رو چی میدونید؟ من از افرادی که در زمان مذکور از فرماندهی گردان بالاتر بودند، سوال کردم، گفتند که طراحی با سپاه بود و به هیچ وجه فرماندهی جنگ با ارتش نبوده.

این دوستمون هم اینجا مطالبی آوردندکه تو اولی نقش سپاه رو در طراحی و اجرا بیشتر میدونست ولی در دومی میگه ارتش طراح و عامل بوده.

--------------

جالبه شما از این همه مطالبی که من گفتم، فقط همین یه مورد رو دیدید. :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
براي اشنايي بيشتر با جنبش ظفار:


[url="http://www.military.ir/forums/topic/5781-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%B8%D9%81%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%86/page__hl__%D8%B8%D9%81%D8%A7%D8%B1"]http://www.military..../page__hl__ظفار[/url]
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تلفات [list]
[*]در طول مدت حضور نظامی ایران در عمان [color=#000000]۷۲۰ نظامی ایران (از جمله ۵ خلبان) کشته و ۱۴۰۰ نظامی (از جمله ۱۸ خلبان) نیز زخمی شدند. این در حالی است که در طول جنگ ۱۸۷ نظامی عمانی و ۲۴ نظامی انگلیسی کشته شدند.[/color]
[*][color=#000000][background=initial]۱۵[/background][background=initial] سپتامبر[/background] ۱۹۷۵ سقوط یک هلیکوپتر [background=initial]ای‌اچ[/background][background=initial]-۱ کبرا[/background] در اثر هدف قرار گرفتن توسط یک [background=initial]موشک[/background][background=initial] دوش‌پرتاب[/background]. از سرنوشت خلبان اطلاعاتی بدست نیامد.[/color]
[*][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B5_%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1"][color=#000000]۲۵ نوامبر[/color][/url][color=#000000] ۱۹۷۶:هواپیمای خلبان داریوش جلالی و یعقوب آصفی در طی یک عملیات شناسایی در مرز عمان و یمن جنوبی مورد اصابت آتشبار ضد هوایی/یک فروند موشک دوش‌پرتاب قرار گرفت و سقوط کرد.[/color][sup][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C_%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86#cite_note-9"][color=#000000][۱۰][/color][/url][/sup][color=#000000] جلیلی ۲۷ روز اسیر بود و بعد از آزادی به ایران بازگشت. ولی کمک خلبان در دوران اسارت کشته شد. جلیلی در سال [/color][url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B5%DB%B9"][color=#000000]۱۳۵۹[/color][/url][color=#000000] به جرم دست داشتن در [background=initial]کودتای[/background][background=initial] نوژه[/background] اعدام شد.[/color]
[*][color=#000000][background=initial]۲۳ دسامبر[/background][/color][color=#000000] ۱۹۷۶ هواپیمای خلبان علی اشرافیان مورد اصابت یک فروند موشک ضدهوایی قرار گرفت و سقوط کرد. خلبان به اسارت شبه نظامیان درآمد اما از سرنوشت کمک خلبان این جنگنده اطلاعاتی بدست نیامد.[/color]
[/list] [color=#000000]گفتنی است ۳ سال بعد در تاریخ ۲۳ آوریل ۱۹۷۹ در پی سفر رهبر مبارزان یمن به [background=initial]تهرا[/background][background=initial]ن[/background] و ملاقات با [background=initial]آیت‌الله [/background][background=initial]خمینی[/background] وی آزاد شد.[/color][list]
[*][color=#000000][background=initial]۱۳ ژوئیه[/background][/color][color=#000000] ۱۹۷۷ یک فروند جنگنده اف-۴ ای ایران توسط یک موشک دوش‌پرتاب نیروهای شورشی یمن مورد اصابت قرار گرفت و در سواحل جنوبی یم[/color]ن سقوط کرد.
[/list]

[url="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C_%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86"]http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C_%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86[/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
<p><p>قسمت دوم:

اولین سقوط

زمانی که ایران هنوز در میانه مستقر کردن سربازانش در خاک عمان بود جنگ ادامه یافت. در روز نهم جولای 1973 نیروی هوایی عمان اولین تلفات را به خود دید. در این روز یک فروند استرایک مستر به شماره بدنه 413 سقوط کردن و خلبان بریتانیایی آن کشته شد. زمانی که نیروی هوایی یمن جنوبی چند بار اهدافی را در خاک عمان بمباران کرد نیروی هوایی ایران در کنار حمله به شورشیان پروازهای گشتی بیشتری در طول مرز یمن انجام داد. شورشی ها به زودی حضور نیروهای ایران و ظرفیت فانتوم ها را با حملاتی سنگینی که بر علیه پایگاه هایشان شد متوجه شدند. همزمان، بر روی زمین سربازان عمان به همراه متحدین خارجی خود در طول مسیرهای تدارکاتی شورشیان تعدادی پست نگهبانی درست کردند. این پاسگاه ها از موقسایل در ساحل شروع می شد و به سمت شمال ادامه می یافت و به خوبی مناطق تحت کنترل شورشیان را به دو نیم تقسیم می کرد. زمانی که تفنگداران دریایی ایران با پشتیبانی توپخانه و هلیکوپتر در توماریت موضع گرفتند حلقه محاصره بر گرد شورشیان تنگ تر شد.

از سال 1973 یه بعد شورشیان به صورت گسترده ای توسط روسها حمایت می شدند و در عین حال حضور خود را در یمن جنوبی مستحکم تر می کردند. ایرانی ها، که قبلا در مرزهای شمالی خود تحت فشار روسها بودند، مشتاق بودند تا با دشمن تاریخی خود دست و پنجه نرم کنند. به هرحال، اگرچه اعضای نیروی هوایی ایران به خاطر شرکت در این جنگ حس غرور مشترکی داشتند ولی با وجود پیروی هایی که آنها در میانه سال 1973 به دست آورده بودند شرکت آنها در این جنگ بر روی نقاط ضعف نظامی ایران نوری تاباند. سرگرد نوذران دراین باره می گوید: "نیروی زمینی ایران اشتباهات زیادی داشت. مثلا آنها میدانهای مین را بدون تعیین موقعیت دقیق آنها بر روی نقشه ایجاد می کردند و افسرانشان به دفعات وقتی زیر آتش دشمن بودند از قبول آتش تهیه سرباز می زدند. در بعضی موارد آنها از همکاری بین توپخانه و عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی عاجز بودند. نیروی هوایی از نقشه هایی با مقیاس 1:100.000 و نیروی زمینی از نقشه هایی با مقیاس 1:50.000 استفاده می کردند. بعضی از افسرانی نیروی زمینی که برای جایگزین کردن افسران قدیمی وارد عمان می شدند توسط همکاران خود به خوبی توجیه نمی شدند و واحدهای پیشرفته تر ،مانند واحدهای رادار زمینی، به دلیل فقدان تمرین و تجربه توسط آنها به بازی گرفته نمی شدند. با این وجود، ما به تدریج در توجیه افراد جدیدتر و همکاری با نیروی زمینی بهبود پیداکردیم."

گزارشهای نیروی هوایی همیشه مساعد بودند. "ما و هوانیروز موثر بودن خود را در عمان بارها و بارها ثابت کردیم. حتی زمانی که درجه حرارت هوا در داخل کابین فانتومها بالای 84 درجه بود هواپیماهای ما بیش از 80 درصد آماده عملیات بودند. دقت بمباران ما به 50 درصد رسیده بود و در مناطقی که دید مناسبی در بیشتر ایام سال وجود نداشت تلفات ما بسیار پایین بود."

با افزایش فانتومهای در دسترس ،که توسط آمریکا به ایران فروخته می شد، نیروی هوایی ایران از نیمه سال 1973توانست حضور خود را در عمان افزاش دهد. در دسامبر این سال یک اسکادران فانتوم در توماریت مستقر شدند. آنها به همراه تفنگدارن دریایی یکی از بهترین عملیاتهای برنامه ریزی شده را بر علیه خطوط تدارکاتی شورشیان در منطقه موقسیال انجام دادند. از سوی دیگر، روسها برای مقابله با این خطر جدید سلاح های مدرنی را به شورشیان واگذار کرد که در میان آنها موشک ضدهوایی شانه پرتاب استرلا هم به چشم می خورد. خلبان های ایرانی جزو اولین خلبانهای دنیا بودند که با این سلاح نسبتا خطرناک در میدان رزم روبرو شدند.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/1~2.jpg[/img]
یک فروند استرایک مستر عمانی در طول سواحل این کشور در سال 1972.در این سال یمن جنوبی از عمان به دلیل نقض حریم هوایی کشورش رسما شکایت کرد. آنها ادعا داشتند که هواپیماهای عمانی (که خلبانهایشان بریتانیایی بودند) 119 بار از مرز بین دو کشور گذشته اند.

تیربارچی های عدو

با افزایش تهدید علیه خطوط مواصلاتی شورشیان آنها برای حمل تجهیزاتشان به استفاده از لنج های چوبی روی آوردند. اگرچه آنها در حاشیه اقیانوس آرام به آهستگی حرکت می کردند اما معلوم شد که هدف قرار دادن آنها در میان تعداد زیادی لنج که در دریا رفت و آمد می کردند بسیار دشوار است. در طی عملیاتهای گسترده جستجو-شکار بر علیه این لنجها خلبانهای ایرانی با بعضی از خطرناکترین و هیجان انگیز ترین پروازهای این جنگ روبرو شدند.

سرگرد نوذران به خاطر می آورد:

"در روز 5 ژوئن 1974 دو فروند فانتوم از فرودگاه توماریت به پرواز درآمدند. شرایط هوا داغ، خشک و پرگرد و غبار بود اما خبر خوب این بود که ما یک مأموریت بیشتر در آنجا نداشتیم. وظیفه ما حمله و غرق کردن 3 فروند لنج اعراب بود که فانتومهای ما آنها را در حال حرکت به سمت شمال در طول ساحل کشف کرده بودند. طبق گفته منابع اطلاعاتی عمان لنج ها در بهترین حالت مسلح به مسلسلهای سبکی مانند کلاشینکوف بودند و ما قصد داشتیم در آبهای جزیره کوریه به آنها حمله کنیم. ظاهرا مخاطره این عملیات خیلی پایین بود.

همانطور که ما از قبل فهمیده بودیم واژه "مخاطره پایین" معمولا به معنای مخاطره پایین برای نیروهای اطلاعاتی عمان بود و بسیار اتفاق می افتاد که چنین عملیاتی در عمان به سادگی با خلبانهای آویزان بر چترنجات به پایان می رسید...

به دلیل طبیعت اهدافمان ما تصمیم داشتیم که فقط با مسلسل به آنها حمله کنیم. برای اینکه سوخت کافی برای یافتن اهداف داشته باشیم فانتوم های ما را به 3 مخزن سوخت اضافی مجهز کرده بودند. بر اساس اطلاعات دریافتی زمان برخواستن ما در ظهر ششم ژوئن تعیین شد تا به موقع بالای سر اهداف خود برسیم.

ما طبق برنامه از زمین برخواستیم و در حالی که به سمت منطقه مورد نظر سمت گرفته بودیم به ارتفاع 3000 متری صعود کردیم. کلاغ-1 هواپیمایش را به موازات زمین در آورد و در حالیکه کمک خلبانش هواپیما را به سمت سواحل عمان هدایت می کرد در سکوت رادیویی کنترلهایش را تنظیم کرد. پس از مدتی کمک خلبان گفت که فکر نمی کند اینجا جای خوبی برای پرش با چتر باشد. پس از اینکه خلبان با وی موافقت کرد کمک خلبان اضافه کرد که تنها سه دقیقه تا رسیدن به محل اهداف فاصله دارند. کلاغ-1 به وینگ من خود اشاره کرد و سلاح های خود را برای شلیک آماده کرد.

همانطور که فانتوم ها به پرواز بر فراز آب ادامه می دادند لیدر شروع کرد یک چرخش آهسته به سمت راست انجام دهد تا به منطقه مورد نظر برسند تا سپس اجازه دهد که قبل از بازگشت به پایگاه به اهدافشان حمله کنند. پس از دو دقیقه توانستیم دو فروند از 3 فروند لنج مورد نظر را پیدا کنیم ولی سومی را ندیدیم. لیدر فکر می کرد که پیدا کردن این دو لنج هم خوب است و اگر کمی شانس می آوردیم قبل از ترک کردن منطقه ممکن بود که سومین لنج را هم بیابیم.

لیدر تصمیم گرفت که به لنج اول حمله کند و دومی را برای کلاغ-2 گذاشت. لنج ها هم فانتوم ها را دیدند و با حداکثر سرعت به سمت ساحل به راه افتادند. ما ارتفاع مان را تا 100 متر کم کردیم و کلاغ-1 خود را در مسیر هدف قرار داد و حمله کرد. لنج اول با شلیک 162 گلوله ناپدید شد. لیدر پرواز هواپیمایش را تا ارتفاع 400 متر بالا کشید و کنار رفت تا راه را برای حمله وینگ من خود بازکند. در این لحظه او اولین اخطار را از وینگ من خود گرفت:

-توجه، کلاغ-1! رد دود از طرف جنوب شرقی.

همانطور که این خبر خبر از رادیو پخش شد...

- تصحیح می کنم کلاغ-1! دو تا رد دود.

و پس از آن:

-تصحیح می کنم! سه تا رد دود همه از سمت جنوب شرقی!

سپس کمک خلبان کلاغ-1 دو رد دود دیگر که از سمت شمال می آمدند را مشاهده کرد. سه موشک سام در یک لحظه! چگونه امکان داشت؟! چرا هیچ اخطاری از دستگاه پیش اخطار( RWR) نرسیده بود؟

بر اساس اطلاعات منابع عمانی در هوای صاف فانتومهای ما در ارتفاع بین 400 تا 500 متر و با سرعت کم پرواز می کردند. چه اهداف خوبی برای شورشیان شده بودیم؟! اردکها بر روی دریاچه نشسته بودند! اما تجربه اوضاع را درست کرد:

-کلاغ-2 دنبالم بیا!

لیدر پرواز به شدت به سمت چپ غلطید و ارتفاعش را تا 50 متری سطح آب کاهش داد به امید اینکه وینگ منش در جایی که می خواست باشد. لیدر پرواز امیدوار بود و دعا می کرد که موشکها سام-7 باشند تا به حرکت به سمت آنها بتواند گمراهشان کند. زمانی که هر دو فانتوم چرخیدند کلاغ-1 به کلاغ-2 دستور داد تا مخازن سوخت اضافی را رها کند در حالیکه کمک خلبانش رد 2 دود دیگر را در سمت چپ مشاهده کرده بود. ما بیشتر از آنکه نگران این اخطار باشیم نگران سرعت گرفتن هواپیماهایمان اندکی بالاتر از سطح دریا بودیم. شانس به ما روی آورد و دومین لنج را درست روبروی خود پیداکردیم. کلاغ-1 به کلاغ-2 اعلام کرد که ارتفاعش را تا 100 متر افزایش دهد و به لنج حمله کند. خودش تصمیم داشت که در همان نزدیکی باشد و از پشت سر فانتومها مراقبت کند. این باید آخرین حمله آن روز می بود و پس از آن فانتوم ها باید به پایگاه بازمی گشتند. کلاغ-2 جواب داد:

-کلاغ-1! سروان اگر اتفاقی نیافتاده به دنبال کارمان باشیم. اما با سام ها چه کنیم؟

-کلاغ-2! برد سام ها کوتاه است. ما الان در امانیم( البته 100درصد مطمئن نبود) و مأموریتمان را تمام می کنیم ستوان!

کلاغ-1 ارتفاع گرفت و با توپ 20 میلیمتری خود به لنج حمله کرد. 207 گلوله صرف غرق کردن لنج دوم شود. او در ارتفاع 100 متری هواپیمایش را صاف کرد و به سوی پایگاه بازگشتیم. زمانی که به آنجا رسیدیم 6 فروند هرکولس در حال تخلیه بارهایشان بودند. ما چند بار دیگر هم به آن پایگاه بازگشتیم..."

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/2~3.jpg[/img]
4 فروند فانتوم ایرانی در طی رژه هوایی در تهران در سال 1969. این هواپیماها اولین نمونه از فانتومهای اسطوره ای بودند که به نیروی هوایی ایران پیوستند و همچنین اولین فانتومهای ایران بودند که در طی رهگیری میگ-25 های روسی مأموریتهای جنگی انجام دادند. 2 اسکادران فانتوم در فرودگاه مهراباد مستقر شدند. در سال 1975 آنها به شیراز فرستاده شدند. در طی سالهای دهه 70 اغلب اوقات این هواپیماها مشغول بودند.


شکارچیان در کمین نیروی هوایی عمان

اولین عملیات زمینی بزرگ ایران در اکتبر 1974 انجام شد و در نتیجه تفنگداران دریایی ایران توانستند شهرهای منستون و رایکوت را آزاد کرده و در آن پایگاه تشکیل دهند. ارتش عمان به همراه واحدهای اردنی و پاکستان در پشت ایرانی ها منطقه را پاکسازی می کردند. فتح منستون و رایکوت سبب شد تا خط دفاعی جدیدی تشکیل شود که فشار بیشتری بر خطوط تدارکاتی شورشیان وارد می آورد. بسیاری از شورشیان به دلیل آشنایی خوبی که با منطقه داشتند توانستند فرار کنند.

درحالیکه این عملیات نظامی در جریان بود بریتانیا در فکر تقویت نیروی هوایی عمان با تعداد بیشتر هواپیمای جدیدتر بود. در سال 1974 سه فروند هواپیمای بی.آ.سی-111، هشت فروند بریتن-نورمن بی.ان-2 دیفندر و هواپیمای باری وی.سی-10 خریداری شد. بعدتر در همان سال خریدها با خرید هواپیماهای پیشرفته تر هاوکر هانتر ادامه یافت. اینکه این جنگنده-بمب افکنها ازچه نوعی بودند تا به امروز نامعلوم مانده است. بعضی از این هواپیماها ،که بیشترشان در طی سال 1975 تحویل داده شدند، هواپیماهای دست دوم بریتانیایی بودند. تعدادی هم از کویت و تعداد بیشتری هم از کویت خریداری شده بودند. بعضی از آنها تنها به عنوان منبع قطعات یدکی استفاده شدند و آنهایی که آماده پرواز بودند در اسکادران تازه تأسیس ششم نیروی هوایی عمان سازماندهی شدند. این هواپیماها بیشتر توسط بریتانیایی ها و اردنی ها به پرواز در می آمدند. بعضی از آنها به جایگاه های اضافی برای حمل موشکهای سایدویندر مجهز شده بودند.

عملیات ضدشورشی ها قبل از اینکه هانترها عملیاتی شوند به نقطه حساس خود رسیده بود. در ژانویه 1975 سربازان عمان و ایران در نزدیک شارشیته مترکز شدند و یک ماه بعد عملیات تهاجمی بزرگی را با نام "حمار" بر علیه مواضع شورشیان در عاشوق آغازکردند. در این عملیات به صورت گسترده از هلیکوپتر استفاده شد و در نتیجه تعدادی از آنها توسط شورشیان سقوط کردند یا به سختی آسیب دیدند. به هر حال، حمار یک عملیات موفقیت آمیز بود که در طی آن عاشوق به همراه مقادیر زیادی تدارکات شورشیان تسخیر شد. متعاقب آن، نیروی مشترک ایران و عمان به سرعت خود را برای عملیات بعدی آماده کردند که مستقیما به سمت مرز یمن جنوبی انجام می گرفت. در طی نبرد در منطقه حقیف در هشتم مارس 1975 یک فروند بل-205 توسط آتش جنگ افزارهای سبک ساقط شد. ثابت شد که سام-7 ها خطرناک تر هستند و در روز نهم آگوست 1975 توانستند یک استرایک مستر را شکار کنند. خلبان به سلامت از هواپیما بیرون پرید و چند فروند استرایک مستر و هلیکوپتر برای تأمین منطقه و نجات وی اعزام شدند. اگرچه موشکهای دیگری شلیک شدند اما هیچ یک از هواپیماها آسیب ندیدند و خلبان بریتانیایی به سلامت به پایگاه بازگردانده شد.

در جمع، تا انتهای سال 1975خلبانهای برتانیایی، ایرانی و اردنی در عمان 23 بار مورد حمله سام-7 ها قرار گرفتند. تنها دو فروند پرنده توسط سام ها سرنگون شدند که یکی از آنها یک فروند کبرای ایرانی بود که در روز 15 سپتامبر هدف قرارگرفت.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/3~3.jpg[/img]
از سال 1975 عمان 31 فروندهانتر دیگر از منابع مختلف دریافت کرد. بعضی از آنها ،مانند هواپیمای داخل تصویر، به موشکهای سایدویندر مسلح شده بودند و در نقش دفاع هوایی پرواز می کردند
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/4~1.jpg[/img]
بل-214 ها و کبراهای هوانیروز ایران ثابت کردند که در به پایان رساندن جنگ ظفار سودمند بوده اند. کبراها برای پشتیبانی هوایی نزدیک استفاده می شدند در حالی که بل-214 ها سربازان ایرانی و عمانی و یا تدارکاتشان را به پاسگاه های دور افتاده انتقال می دادند.


آخرین عملیات تهاجمی بر علیه شورشیان در اکتبر 1975 و در منطقه سرفیت توسط عمانی ها و ایرانی ها انجام شود. این عملیات با پشتیبانی شینوکهای ایرانی ، که توپ و سربازان را به منطقه حمل می کردند، و فانتوم ها و هانترها ،که اهدافی را در درون یمن جنوبی هم بمباران کردند، انجام شد. منطقه به سرعت تسخیر شد. هانترها پایگاه های شورشیان در هاوف و جادیب را به شدت بمباران کردند در حالیکه بمباران ناوشکنهای کلاس سامر هم به یاریشان شتافته بودند. خلبانان هانترها متوجه شدند که شیرجه هایی که برای افزایش دقت بمباران طراحی شده بودند می توانند آنها را همچنین از گزند سام-7 هم بیرون نگه دارند. ثابت شد که این تاکتیک موفقیت آمیز است و تنها یک فروند هواپیما در طی این عملیات آسیب دید و خلبان توانست هواپیما را به پایگاهش برگرداند.

پس از موفقیت گسترده در حمله به سرفیت در روز یازده دسامبر 1975 سلطان قابوس اعلام کرد که جنگ داخلی در این کشور به پایان رسیده است. با این وجود، نیروی هوایی عمان دو فروند بل-205 دیگر را در روزهای اول نوامبر و 25 دسامبر از دست داد. تصادفا چند آتشباری توپخانه بین عمان و یمن جنوبی در طول مرزهای مشترکشان روی داد که آنهم در پی امضای قرارداد آتش بس در بهار 1976 متوقف شد.

نیروی هوایی عمان و ایران برای مدتی به صورت جسته و گریخته پروازهای شناسایی بر فراز یمن جنوبی انجام می دادند. در طی یکی از این پروازها ، در روز 26 نوامبر 1976، یک فروند آر.اف-3 سی ایرانی در حال پرواز در ارتفاع پایین توسط دو فروند سام-7 مورد اصابت قرارگرفت و سقوط کرد. بدنه هواپیما در دریا و نزدیکی ساحل افتاد. در ابتدا ایران عنوان کرد که یک هواپیمای غیر مسلح این کشور در یک پرواز آموزشی بر فراز عمان توسط ضدهوایی یمن جنوبی هدف قرارگرفته و خدمه آن در حالی که با چتر بیرون پریده بودند مورد حمله قرار گرفته بودند. در حقیقت، خدمه فانتوم به سلامت فرود آمده بودند اما به دست یمنی ها افتاده بودند. خلبان، سرگرد درویش جلالی، نجات پیدا کرد و پس از اولتیماتوم 48 ساعته شاه و پادرمیانی سعودی دستور داده شد که به ایران بازگردانده شود. کمک خلبان او ،ستوان یکم یعقول عاصفی، به هرحال زیر شکنجه جان سپرد. 4 سال پس از این واقعه سرگرد جلالی در طی کودتای نوژه اعدام شد.

در طی رژه پس از پیروی انقلاب در هفتم آوریل 1979(19 فروردین 58) آخرین فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی تیمسار امیرحسین ربیعی ، که اندکی بعد اعدام شد، فاش کرد که ایران دست کم 4 نوبت پرواز شناسایی در عمق خاک یمن جنوبی و بیشتر در اطراف بندر القیاده انجام داده است. بر اساس اظهارات او، در حقیقت دو فروند فانتوم شناسایی در این عملیات حضور داشته اند که یکی از آنها آسیب دید و دیگری سقوط کرد. به علاوه، ربیعی گفت که در پاسخ به این سقوط فانتومهای ایرانی بارها و به شدت یمن جنوبی را بمباران کرده اند.

اگرچه به صورت رسمی گفته می شود که نیروهای سرویس ویژه هوابرد در سال 1976 از عمان خارج شدند اما آنها برای چند سال دیگر هم در عمان باقی ماندند. ایرانی ها در میانه سال 1977 و پس از اینکه شاه و سلطان قابوس توافق کردند که به صورت مشترک مسئولیت امنیت تنگه هرمز را بر گردن بگیرند از عمان خارج شدند. با این وجود کشتی های جنگی ایران تنگه هرمز را حفاظت می کردند و امنیت حریم هوایی عمان تا زمان سقوط شاه برعهده نیروی هوایی ایران بود.

بر طبق مدارک ایران در طی جنگ ظهار عمانی ها 187 نفر کشته و 559 نفر زخمی داشته اند. تلفات بریتانیا به 24 کشته و 55 زخمی و تلفات ایران به 719 کشته و 1404 زخمی ( 5 کشته و 18 زخمی از نیروی هوایی) بالغ شده است. از سوی دیگر شمار شورشیان کشته شده 1400 و زخمی های آنها 2800 نفر برآورد شده است.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/5~3.jpg[/img]
گاهی اوقات تمام کوشش خلبانهای بریتانیایی برای جلوگیری از آسیب دیدن اسکای وان های نیروی هوایی عمان در باندهای کوتاه و ناهموار با شکست روبرو می شد. توپخانه یمن جنوبی ،که از آن سوی مرز شلیک می شد، نیز خطر دیگری بود که در کمین هواپیماها بودند. در این تصویر یک فروند بل-214 در حال تخلیه یک فروند اسکای وان از منطقه جنگی در سال 1976 دیده می شود.

فقط بگم منبع همون وبلاگ جنگ ها و تاريخه
چون فعلا نمي تونم صفحه ويرايش كنم ناچارا....
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قسمت سوم :
عمان پس از جنگ داخلی

بکارگرفتن اسکای مستر ها و هانتر های نیروی هوایی عمان و فانتوم های ایرانی به علاوه حملات زمینی سربازان ایرانی و عمانی توسط هلیکوپترها ثابت کردند که برای پایان دادن به شورش ظفار کفایت می کنند. بدون آنها پاسگاه های دورافتاده ای که در مسیر خطوط تدارکاتی شورشیان ساخته شده بود قابل نگهداری نبودند. این پاسگاه ها در تضعیف موقعیت شورشیان بسیار مؤثر بودند. آنها به خوبی خطوط تدارکاتی شورشیان را قطع کردند در حالیکه شورشیان را مجبور می کردند که به مواضع مستحکم شان نیروی های دولتی حمله کنند و در برابر آتش برتر آنها قرار بگیرند.
اگرچه نیروی هوای عمان تا اواخر دهه 70 درگیر عملیات بر علیه شورشیان در منطقه ظفار بود اولویتهای آن شروع به تغییرکردن کردند. خرید 12 فروند جنگنده بمب افکن جاگوار در سال 1977 برای جایگزینی استرایک مسترهای اسکادران یکم یک قدم مهم بود.
اندکی بعد چند فرودگاه از جمله صلاحه، بیت الفج گسترش یافتند. یک فرودگاه مدرن هم در توماریت ساخته شد.

[IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10228/soaf_jaugar_pair_at_low_level.jpg[/IMG]
در سال 1977 عمان جنگنده-بمب جاگوار سفارش داد. اگرچه این هواپیماها بیشتر در نقش پشتیبانی نزدیک ظاهر شدند اما گاهی در حال حمل موشکهای سایندویندر دیده می شدند.

اولین اسکادران جاگوارهای برای آموزش خلبانها و خدمه زمینی عمانی بکارگرفته شدند. اما، آنها به همراه هانترهای باقی مانده مسلح به سایدویندر شدند و گاهی به مأموریتهای گشت هوایی اعزام می شدند. پس از تحویل جاگوارها آنها را با موشکهای ماترا آر-550 ماژیک مسلح کردند. جاگوارهای عمانی در اسکادران هشتم ،مستقر در توماریت، و اسکادران بیستم ،مستقر در مسیره، سازماندهی شدند.

در اواخر دهه 80 میلادی یک سفارش معنادار دیگر داده شد. در ابتدا قرار شد که 8 فروند تورنادو ای.دی.وی برای مقابله با خطرات ناشی از یمن جنوبی ،و ایران انقلابی، خریداری شود. به هرحال به دلیل افت ناگهانی قیمت نفت 8 فروند جنگنده-بمب افکن هاوک مارک103 و 8 فروند هاوک مارک 203 سفارش داده شدند. در دهه 90 میلادی نیروی هوایی عمان به نیروی هوایی سلطنتی عمان تغییر نام داده شد و صاحب 4 پایگاه درن و بزرگ در صیب، صلاحه، مسیره و توماریت به همراه دو آموزشگاه بزرگ ،آکادمی سلطان قابوس و کالج فنون هوانوردی در صیب گردید.

استرایک مسترهای عمان در ژوانویه 2001 بازنشسته شدند. با وجود بیش از 31 سال خدمت ،که بعضی از آنها با 8 تا 10 ساعت سابقه پرواز سقوط کردند، 3 فروند از آنها در اثر آتش دشمن و 4 فروند در اثر حوادث غیررزمی سقوط کردند. 5 فروند از آنها در سال 1975 به سنگاپور فروخته شدند.

در سال 2000 جاگوارها به استاندارد جاگوار-97 ارتقا پیداکردند. در طی این پروژه جاگوارها به تجهیزات کابین مدرن، دستگاه ناوبری جدید و تصویربردار مادون قرمز مجهز شدند. همچنین توانایی حمل پدهای TIALD در زیر بدنه و بکارگیری بمب های لیزری به آنها افزوده شد. هر دو اسکادران هشتم و بیستم به توماریت منتقل شدند.
در سال 2002 عمان در نهایت اولین هواپیماهای درجه یک خود را سفارش داد. آنها قراردادی برای خرید 12 فروند اف-16 سی/دی مسلح به موشکهای امرام با لاکهید آمریکا امضاکردند. یک سال بعد اولین هواپیماهای تراری سی-27.جی اسپارتان به نیروی هوایی عمان تحویل داده شد تا جانشین اسکای وان ها و کاریبوس ها شوند. پلیس این کشور ها 6 فروند هلیکوپتر بل-139 سفارش داد. همچنین عمان در سال 2004 بیست فروند هلیکوپتر ان.اچ-90 سفارش داد. باقی مانده جاگوارها نیز ارتقا پیداکردند و توانایی RAFO آنها افزایش یافت.
وضعیت اقتصادی و استانداردهای زندگی در عمان پس از جنگ ظفار به صورت گسترده ای بهبود پیداکرده است. با این وجود آینده این کشور استراتژیک هنوز نامطمئن به نظر می رسد. سلطان قابوس هنوز در راس هرم قدرت است اما هیچ فرزند ذکور یا جانشینی ندارد در حالیکه بیشتر پستهای مهم دولتی مانند وزارت دفاع، اقتصاد و امور خارجه را خود در اختیار گرفته است.

منبع:
http://wars-and-history.mihanblog.com/post/453

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]این ها مطالبی است از زبان خلبان شینوک ایران که در جنگ ظفار حضور داشتن[/font][/size]

[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]ظفار دریک نگاه[/font][/size]

[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]به نظر من جنگ ظفار بزرگترین پایگاه رزمی آموزشی برای ارتش ایران بود آموزش وتجربه ای که حاصلش چیزی جزء پایداری ومقاومت دلیرانه ارتش در برابر نیروهای بعثی نبود انواع مانورها وتاکتیکهای نظامی در آنجا کار برد عملی داشت . نبرد درجنگل ودره های صعب العبور که معبر وکمینگاه اصلی چریکهای جدایی طلب وغارهای اسرار آمیز شیرشیتی که مقر وپایگاه نفوذ ناپذیرآنها محسوب میشدارتش ما را آبدیده تر می کرد .احداث جادهء سرخ بین صلاله ومیدوی مرا بیاد جاده بانه و سردشت و خط دماوند مرا بیاد پایداری ومقاومت در آبادان که مانع از سقوط آن شد می اندازد.وجود انواع تله های انفجاری ومینهای ضد نفروضد تانک وعدم دسترسی آسان به مواضع نیروهای ارتش/ یگانهای هلیکوپتری وفرود در قله ها را می طلبید.جنگ در کویر لم یزرع ظفار یادآور نبرد در سومار ونفت شهر وجنگ در جنگل وسواحل راخیوط یاد آور دلآورمردیها در عرصهءخرمشهر بود .ظفار استانی بود در جنوب شرقی کشور عمان که مرکز آن شهر زیبای صلاله از یکسو به کوهستانی سرسبز ودریا واز سویی دگر به بیابانهای خشک وکویری ختم میشد. چریکهای جدایی طلب ظفار که بعدا به جنبش آزادیبخش تغییر نام یافت ابتدا با اندیشه ملی گرایانه باکمک مالی ونظامی عربستان سعودی شکل گرفت وبا تک های شبانه وبمب گذاری لوله های نفتی و خرابکاری در ادارات دولتی توانست بین تودهای مردم روستایی که بسیار فقیر وبیسوا بودندوبصورت بدوی زندگی می کردند /اعتباری کسب کند بطوری که توانستند بخشهایی ازاستان ظفار را آزاد کنند.بعد از خروج انگلستان از یمن وتاسیس جبهه دمکراتیک خلق یمن واثرات آن برچریکهای جدایی طلب ظفار /جبههءآزادی بخش خلیج فارس شکل گرفت .این جبهه با تغییر ایدئولوژیکی به یک گروه چپ گرای تندرو تبدیل شد و کشورهای یمن جنوبی /چین وشوروی آنها را پشتیبانی می کردند .علاوه بر آموزش نفرات /مدرنترین سلاحهای روز از جمله دوشکا/خمپاره انداز 120وتیربارو موشک سام7 وکاتیوشا در اختیار آنها گذاشتند وآنها با این کمکها توانستند بر بیشتر مناطق کوهستانی ظفارمسلط وجادهء صلاله ومیدوی راقطع کنند.پس از بقدرت رسیدن سلطان قابوس در سال 1970 ودرخواست کمک ازایران /پادشاه ایران که ازنفوذ وقدرت گرفتن نیروهای چپگراو مارکسیست نگران شده بود با اعزام یگانهایی ازلشگر گارد وتکاوران وشش فروند هلیکوپتر موافقت کرد که در مرحلهءبعد تیپهایی از لشگر 77خراسان وتیپ مهاباد و14فروند هلیکوپتر دیگر به آنها پیوستند.طی پنج سال نبرد بی امان که با کشته شدن تعداد زیادی از دشمن وعده ای از سربازان ایران همراه بود جنگ عملا با پیروزی ارتش ایران بپایان رسید .باز گشایی جاده میدوی –صلاله .ایجاد خط دماوند که از نفوذ عناصر دشمن از یمن به ظفار جلوگیری میکرد همچنین پاکسازی بندر راخیوط وغارهای اسرارآمیز شیرشیتی از مهمترین عملیاتها ی ارتش ایران در ظفار بشمار میآید.[/font][/size]
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]این شمه ای از برداشت شخصی من از جنگ ظفار بود اما اینکه این جنگ به نفع ما وبشریت بود یا نه را بتاریخ میسپاریم تا آیندگان ما را قضاوت کنند خاطرات تلخ وشیرینی ازاین جنگ برایم باقیمانده سعی میکنم با دستکاری مختصر تا آنجایی که به[/font][/size]
[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif]اصل مطلب خدشه وارد نشود انها را در آینده برایتان بنویسم .شاد وپیروز باش[/font][/size]

[size=5][font=arial, helvetica, sans-serif][url="http://ganjejang.com/forum/showthread.php?tid=2234&highlight=%D8%AC%D9%86%DA%AF+%D8%B8%D9%81%D8%A7%D8%B1"]منبع[/url][/font][/size]
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اقا حرف نذاشت دستت درد نکنه داداش.یکی از اشناها اون زمان تو تیپ هوابرد بود.خاطراتش رو شنیدم از پسرش و عکس هاشو دیدم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.