امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

استان خوزستان به علت داشتن ذخائر نفتي و موقعيت مهم خود مخصوصا شهر خرمشهر به دليل ارتباط با درياي آزاد ثروت عظيمي را در خود نهفته دارد. خرمشهر در ساحل سمت راست رودخانه كارون مكاني كه اين رود به اروند رود مي‌پيوندد واقع شده است. كارون با 855 كيلومتر طولاني‌ترين رود ايران است و حد فاصل خرمشهر تا اهواز 18كيلومتر طول دارد و به كارون سفلي معروف مي‌باشد. اين رود در 4 كيلومتري اروندرود به دوشعبه تقسيم مي‌گردد. يك شعبه به نام بهمنشير در شمال آبادان و به موازات اروند رود جاري است و به دريا مي‌ريزد. و شعبه ديگر به نام همان كارون است و به كانال عضدي هم معروف مي باشد, واين رود در جنوب خرمشهر جريان دارد و به اروند مي‌رسد. اروندرود از به هم پيوستن دجله و فرات در محلي به نام القرنه واقع در خاك عراق و انضمام رود كارون به آن، در نوار مرزي تشكيل مي‌گردد. اين رودخانه پس از عبور از بصره از كنار خرمشهر مي‌گذرد و با كارون رودخانه خروشان وعظيم اروند را تشكيل مي‌دهند و سپس به خليج فارس مي‌ريزد كه در انتهاي آن در عراق شهر مهم فاو است و در ايران آبادان و اروند كنار. به اين ترتيب 81 كيلومتر از طول اروند به عنوان مرز مشترك ايران و عراق است. اين رودخانه بستري مناسب براي كشتي‌هاي تجاري و اقيانوس‌پيما شد و به آبهاي آزاد دنيا وصل مي‌گردد و از اروند به خليج‌فارس و سپس آبهاي آزاد دنيا. مهمترين بنادر اين رودخانه عبارتند از بصره، خرمشهر، آبادان، خسروآباد و فاو . شهر خرمشهر با وسعتي قريب به 96 كيلومترمربع در منتهااليه جنوب غربي جلگه خوزستان قرار دارد. جمعيت آن قبل از وقوع جنگ تحميلي 220 هزار نفر تخمين زده شده است. فاصله هوايي آن تا تهران 660 كيلومتر است و فاصله زميني خرمشهر تا تهران هزار و يك كيلومتر. تا اهواز 128 كيلومتر، تا آبادان 15 كيلومتر، تا شلمچه 18 كيلومتر و تا بصره 54 كيلومتر فاصله دارد. خرمشهر به دليل نزديكي به منطقه استوايي از آب و هوايي گرم برخوردار است؛ به همين علت با توجه به بالا بودن درجه حرارت در تابستان شرايط زندگي در اين منطقه دشوار است. اقتصاد خرمشهر قبل از انقلاب بركشاورزي، دامداري، ماهيگيري، صنايع ماشيني و دستي، حصيربافي و عبا بافي و بازرگاني استوار بود. بيشترين درآمد مردم از خرما بود (سالانه 55 هزار تن توليد و صادرات خرما). اشتغال در تاسيسات بندري خرمشهر و بازار صفا از جمله مشاغل مردم شده بود. خرمشهر را به عبارتي مي‌توان شهر نخل، پرنده و آب دانست چون آب و نخل در اين سامان پيوند ديرينه‌اي دارند. نخلستان‌هاي انبوه، باصفا و سرسبز جلوه‌هاي زيبايي را از طبيعت تماشايي خوزستان در خرمشهر به نمايش گذاشته. اين نخلستان با آب كارون و اروند رود آبياري مي‌شود و بهترين نوع خرما از اين نخل‌ها به دست مي‌آيد. پيشينه تاريخي خرمشهر به گزارش سرويس فرهنگ وحماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، خرمشهر در سال 127 هجري قمري مصادف با 1812 ميلادي توسط عشيره كعب ايجاد شد. در زمان تاسيس, قريه كوچكي به شمار مي‌رفت. لكن به مرور زمان به بندري معتبر تبديل شد. استان خوزستان تاريخ پرماجرايي را پشت سرگذاشته است.قواي بيگانه تا زمان وقوع انقلاب اسلامي 3 بار اين استان را مورد تعرض قرار دادند. نخستين بار در سال 1253 هجري قمري ,1837 ميلادي، بخشي از خوزستان توسط قواي عثماني اشغال شد. اين وضعيت سه سال طول كشيد تا سرانجام با دخالت دو ابر قدرت وقت روس وانگليس مناطق اشغال شده تخليه گرديد. 20 سال بعد در سال 1273 هجري قمري قواي انگليس با حمله به خوزستان تا اهواز پيش رفتند كه با ميانجيگري فرانسه و انعقاد قرارداد صلحي در پاريس به اين مساله پايان داده شد. در جريان جنگ دوم جهاني نيز انگليسي‌ها بار ديگر با تعرض به خوزستان خرمشهر را به اشغال درآوردند. تا بندر آن براي كمك‌رساني به روس‌ها مورد استفاده متفقين قرار بگيرند. اين بار نيز چون گذشته عنصر تعيين كننده در آزادي خرمشهر توافق قدرت‌هاي بزرگ و اصطحكاك و اشتراك منافع آنان بود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي درايران خرمشهر براي بار سوم سال 1359 هجري شمسي اشغال شد اما اين بار اشغال آن به سادگي صورت نپذيرفت. زيرا در مقابل يورش دشمن مسلح به انواع سلاح‌هاي سنگين و نيمه سنگين جواناني با حداقل تجهيزات به دفاع برخواسته بودند كه نه تنها براي رفع تجاوزگر از ميهن بود بلكه براي اعتلا و حفظ اعتبار واقتدار اسلام و انقلاب اسلامي مي‌جنگيدند. آنان چه در دوران مقاومت، چه در دوران آزادسازي خرمشهر چنان حماسه آفريدند كه شايد با اين مشخصات در پيشينه اين مرز و بوم يافت نشود. خوزستان در بحران پس از انقلاب اسلامي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران رژيم عراق تحركاتي را عليه نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران آغاز كرد. علاوه بر تحركات مرزي اقدامات گسترده‌اي در داخل به ويژه خوزستان در پشتيباني از گروه‌هاي ضد انقلاب داخلي به عمل مي‌آورد. در اين ميان عرب زبان بودن بخشي از مردم اين منطقه دستاويز مناسبي براي طرح جدايي خوزستان از ايران شده بود. به همين جهت عراق با گردآوري عناصر گروه منحل شده خلق عرب و همچنين برقراري ارتباطات گسترده با برخي از سران عشاير عرب به آموزش، تسليح وتحريك آنان براي راه‌اندازي درگيري‌هاي منطقه‌اي ايجاد زمينه جداسازي خوزستان مبادرت ورزيد. عناصر گروه خلق عرب در ماه‌هاي ارديبهشت، خرداد و تير 1358 علاوه بر درگيري مسلحانه به اقداماتي همچون ايجاد آشوب، بمب‌گذاري، ترور و سرقت سلاح و مهمات مبادرت مي‌ورزيدند. اين اقدامات چندان افزايش يافت كه مردم شهربه جان آمدند و در تاريخ 23 تير ماه سال 1358 به مراكز استقرار گروه‌هاي خلق عرب هجوم بردند و ضمن دستگيري عده‌اي از عناصر فعال ضد انقلاب بقيه را متواري كردند. حكومت عراق پس از فروكش كردن آشوب سازمان خلق عرب در خرمشهر همچنان به توطئه‌هاي خود در خوزستان ادامه مي‌داد. علاوه بر اقداماتي نظير انفجار و خرابكاري كه به وسيله گروه‌ها و عناصر وابسته انجام مي‌شد, تحريكات مرزي عراق از جمله احداث استحكامات، شناسايي، نقل و انتقال و تجمع نيرو، حركات ايذايي، آزمايشي و تخريبي و ... به تدريج افزايش مي‌يافت. اين روند به سه دوره زماني از پيروزي انقلاب اسلامي تا پايان مرداد 1359، از اول تا 25شهريور ماه 1359 و از 26 تا 30 شهريور 1359 قابل تفكيك است. در تاريخ 26 شهريور ماه سال 1359 رييس جمهور عراق، صدام حسين در نطقي در مجلس اين كشور با ملقا اعلام كردن قرارداد 1975 الجزاير وتاكيد بر وضعيت روابط قانوني بر شط‌العرب (اروند رود) به وضع قبل از مارس 1975 ,گفت: بايد تمام حقوق تعريف شده به حاكميت كامل عراق بازگردد. آغاز جنگ عليه ايران بعدازظهر 31 شهريور ماه سال 1359 خرمشهر زير آتش سنگين ارتش عراق قرار گرفت. انبوهي از آتش خمپاره‌ها و توپ‌هاي دشمن روي شهر, همه غافلگير شده بودند و حيران. شهر در آتش مي‌سوخت و صداي انفجار لحظه‌اي قطع نمي شد. طولي نكشيد كه بيمارستان پر شد از انبوه مجروحان و شهيدان. زنان و كودكان و سالخوردگان ,آواره بيابان‌ها و جاده‌ها شده بودند. مردم به خصوص جوانان روي به مسجد جامع و ديگر پايگاه‌ها آوردند تا براي مقاومت سازمان‌دهي شوند. دفاع مردمي 34 روزه مقاومت گروه‌هاي مقاومت به سرعت شكل گرفت و در محورهاي هجوم جنگ و گريز شروع شد.آن طرف توپخانه، تانك، خمپاره‌انداز،‌مسلسل‌هاي سنگين و قواي زرهي، اين طرف تفنگ‌ ام 1، ژس، بطري‌هاي آتش‌زا و چند آر، پي، جي. 34 روز مقاومت و تلاش در اين وضعيت اگر چه بسياري از مدافعان خرمشهر را به كام شهادت كشاند ولي دشمن را در دست‌يابي سريع به اهدافش واشغال سريع خوزستان ناكام گذاشت. هر چند كه خرمشهر خونين شد و به دست دشمن افتاد. روز 4 آبان 1359 را بايد روز پايان حماسه خونين‌ شهر ناميد. حماسه‌اي كه در 34 روز جلوه كرد. اما بي‌گمان فداكاري‌ها وايستادگي تحسين برانگيز مدافعان خونين‌شهر در برابر ارتش متجاوز و مجهز به انواع جنگ افزارها در تاريخ و در خاطر انسان‌هاي حق‌جو و ظلم‌ستيز جاويد خواهد ماند. چهارم آبان 1359 اشغال خرمشهر اين روز, روز اشغال شهري است كه مدافعانش طي 34 روز نبرد و تلاش شبانه‌روزي كوشيدند با اداي تكليف الهي خود دشمن را از گسترش تجاوز به ايران اسلامي بازدارند. خرمشهر اشغال شد. لكن حماسه‌ها، ايستادگي‌ها و جانبازي‌هايي آفريد كه اولا افتخاري بزرگ را در تاريخ اين مرز و بوم به ثبت رساند، ثانيا سبب گرديد كه دشمن بيش از اين خطرپذيري نكند و طعم تصرف خوزستان و حتي آبادان را از سر بيرون كند و ثالثا اين مقاومت اعتماد به نفسي را براي اردوي خودي به ارمغان آورد كه دست مايه رزمندگان براي بيرون راندن دشمن از سرزمين اسلامي ايران گرديد. در حاليكه اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرين و مهمترين برگ برنده اين كشور براي وادار ساختن به شركت در هر گونه مذاكرات صلح تلقي مي‌شد, آزادسازي اين شهر مي‌تواسنت سمبل تحميل اراده سياسي جمهوري اسلامي ايران بر متجاوز و اثبات برتري نظامي‌اش باشد. طراحي‌ عمليات بيت‌المقدس از اين رو تنها عاملي كه مي‌توانست موفقيت را نصيب يكي از طرفين دعوا نمايد سرعت عمل در اقدامات بود. به همين خاطر بلافاصله پس از اتمام عمليات فتح‌المبين در حاليكه قواي ارتش عراق در منطقه بومي خرمشهر تقويت مي‌شدند به تمامي يگان‌هاي تحت امر قرارگاه مركزي كربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازي و تجديد قوا به شناسايي و طراحي عمليات بپردازند. تلاش براي طرح‌ريزي و اجراي عمليات بيت‌المقدس در موقعيت بسيار حساسي انجام شد. وضعيت داخلي كشور با انهدام بقاياي ضد انقلاب به تدريج رو به بهبودي و ثبات پيش مي‌رفت. اوضاع منطقه نيز به دليل نگراني آمريكا از نتايج پيروزي ايران بر عراق به گونه‌اي آشكار ملتهب بود. ضمن اينكه مناسبات اعراب و اسراييل با آمادگي اسراييل براي تهاجم به جنوب لبنان در وضعيت حساسي قرار داشت. در چنين موقعيتي بي‌گمان نتيجه عمليات بيت‌المقدس براي ايران، منطقه و عراق بسيار سرنوشت ساز و تعيين كننده بود. زمينه اجراي عمليات بيت‌المقدس متاثر از نتيجه سلسله عمليات‌هاي پيشين بود كه با شكستن حصر آبادان آغاز شد و پس از آن نيز ادامه يافت. در طراحي عمليات، عمليات تهاجم از طريق عبور رودخانه كارون و پيش روي به سوي مرز بين‌المللي و سپس آزادسازي شهر خرمشهر مد نظر گرفته شده بود و چنين استدلال شده بود كه حمله به جناح دشمن كه عمدتا به سوي شمال آرايش گرفته بود، عامل موفقيت عمليات است. همچنين شكستن خطوط اوليه دشمن و عبور ازرودخانه و گرفتن سرپل در غرب كارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پيش روي به سمت مرز و تامين خرمشهر به عنوان مرحله دوم تامين شد. سازمان رزم عمليات بيت‌المقدس قرارگاه مركزي كربلا با فرماندهي مشترك سپاه پاسداران و ارتش جمهوري اسلامي ايران هدايت عمليات را با سه قرارگاه اصلي قدس، فتح و نصر و يك قرارگاه پشتيبان فجر بر عهده داشت. قرارگاه قدس: سپاه پاسداران تيپ‌هاي 31 عاشورا، 21 امام رضا، 37 نور و 41 ثارالله. ارتش جمهوري اسلامي ايران، لشكر 61 زرهي و تيپ مستقل 58 ذوالفقار. قرارگاه فتح: سپاه پاسداران، تيپ‌هاي 14 امام حسين (ع)، 8 نجف اشرف و 25 كربلا. ارتش جمهوري اسلامي ايران، لشكر 92 زرهي و تيپ‌هاي مستقل 55 هوابرد و 37 زرهي. قرارگاه نصر: سپاه پاسداران، تيپ‌هاي 7 ولي عصر، 27 محمد رسول‌الله (ص)، 46 فجر و 22 بدر. ارتش جمهوري اسلامي، 21 حمزه و تيپ مستقل 23 نوحه. قرارگاه فجر: سپاه پاسداران،تيپ‌هاي 33 المهدي و 17 علي‌بن ابيطالب و امام سجاد (ع). ارتش جمهوري اسلامي، تيپ 3 لشگر 77 پياده، تيپ 3 زرهي سپاه پاسداران به عنوان احتياط تحت امر قرارگاه مركزي كربلا. استعداد دشمن لشكر 5 مكانيزه، لشكر 6 زرهي، لشكر 3 زرهي، لشكر 9 زرهي، لشكر 10 زرهي، لشكر 11 پياده، لشكر 12 پياده، لشكر 7 پياده، تيپ مستقل 10 زرهي، تيپ‌هاي مستقل 109، 409، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پياده. تيپ‌هاي 31، 32 و 33 نيروي مخصوص و همچنين توپخانه‌هاي دشمن نيز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشكيل شده بود. كه به طور تقريبي عبارت بودند از 30 گردان. شناسنامه عمليات بيت‌المقدس نام عمليات: بيت‌المقدس رمز: يا علي ابن ابيطالب (ع) منطقه: غرب رودخانه كارون وشهرستان‌ خرمشهر مدت: دهم ارديبهشت تا سوم خرداد 1361 هدف آزادسازي شهرهاي خرمشهر و هويزه و جاده اهواز – خرمشهر، خارج ساختن شهرهاي اهواز، حميديه و سوسنگرد و نيز جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن وتامين مرز بين‌المللي . سازمان عمل كننده: سپاه و ارتش مرحله اول عمليات عمليات در بامداد 10 ارديبهشت ماه سال 61 با سه قرارگاه عملياتي قدس، فتح و نصر به فرماندهي قرارگاه مركزي كربلا آغاز شد و رزمندگان با عبور از كارون موفق شدند به جاده اهواز – خرمشهر دست يابند. مرحله دوم عمليات در اين مرحله كه در ساعت 22 و 30 دقيقه، 16 ارديبهشت 61 آغاز شد رزمندگان قرارگاه‌هاي فتح و نصر در محور حسينيه به نوار مرزي رسيدند. بنابراين دشمن مجبور شد از هويزه و جفير عقب‌نشيني كند. مرحله سوم عمليات در ساعت 22، 19 ارديبهشت آغاز وهر چند تلفات و خسارات سنگين بر دشمن وارد آمد, ليكن هوشياري و تمركز نيروهاي عراقي در خطوط پدافندي موجب شد رزمندگان نتوانند بر اهداف تعيين شده دست يابند. مرحله چهارم عمليات در اين مرحله كه با سه قرارگاه عملياتي فتح، فجر و نصر در ساعت 22 و 30 اول خرداد 1361 آغاز شد. قرارگاه نصر توانست جاده خرمشهر – شلمچه را مسدود كند وقرارگاه فجر نيز موفق شد ضمن تامين پل نو در محور نهر ارائض نيروهاي خود را به اروند برساند. در اين ميان قرارگاه فتح به دليل حساسيت و هوشياري فوق‌العاده دشمن نتوانست به اهداف مورد نظر دست يابد.دشمن براي از محاصره خارج كردن نيروهاي خود در اطراف نهر ارايض و پل نو از سمت غرب شملچه و شرق، خرمشهر پاتك‌هاي شديدي را آغاز كرد. ليكن با مقاومت يگان‌هاي خودي مستقر در منطقه مزبور اين پاتك‌ها به شكست انجاميد. سپس نيروهاي دشمن مستقر در شمال شرقي خرمشهر براي دفاع هر چه بهتر از شهر به داخل شهر خوانده شدند. پس از اين عقب‌نشيني نيروهاي عراقي در حاليكه با كمبود آب، غذا و مهمات مواجه بوده و در نتيجه مقاومت خود را بي‌تاثير مي‌دانستند صبح روز سوم خرداد 61حلقه محاصره خرمشهر تنگ‌تر شد وانبوه نيروهاي دشمن كه 2 روز محاصره در هواي گرم طاقتشان را به سر آورده بود, مقاومت را بي‌تاثير دانستند و با خروج ازمواضع خود در تمام شهر در چند ستون طولاني و كنار هم به سوي پليس راه آمدند و در حاليكه تكبير مي‌گفتند و شعار الموت صدام ودخيل الخميني سر مي‌دادند خود را تسليم كردند. به اين ترتيب خرمشهر كه پس از 34 روز مقاومت، در برابر دشمن، در تاريخ 4 آبان ماه 1359 اشغال شده بود بعد از 575 روز وطي 25 روز عمليات در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد آزاد شد و خط پدافند مناسبي از طلاييه تا كوشك و شلمچه وحاشيه شمال اروند برقرار گرديد. همچنين در اين عمليات كه به آزادسازي 538 كيلومتر مربع از اراضي اشغال شده انجاميد هويزه، پادگان حميديه و جاده اهواز خرمشهر نيز آزاد شد و در اختيار رزمندگان جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت. در اين عمليات 19 هزار تن از نيروهاي عراق اسير و 16 هزار تن ديگر كشته و يا زخمي شدند. همچنين 55 دستگاه تانك و نفربر، 50 دستگاه خودرو، ده‌ها قبضه توپ، 53 فروند هواپيما و 3 فروند هليكوپتر دشمن نيز منهدم شد. فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد. به گونه‌اي كه نظاميان عراق تا مدت زيادي نتوانستند از لاك دفاعي خود خارج شدند. عمليات بيت‌المقدس موجب شد تا كشورهاي عرب منطقه به تقويت مالي ونظامي عراق مبادرت ورزند. /////بازتاب عمليات بيت‌المقدس (آزادسازي خرمشهر) در رسانه‌هاي بيگانه در جريان آزادسازي خرمشهر و مراحل مختلف عمليات سخنان ضد و نقيضي از خبر پراكني استكبار براي تضعيف روحيه مردم ايران به كار گرفته شد كه فتح خرمشهر خط بطلان بر تمام اين توطئه‌ها كشيد. گوشه‌هايي از اين خبر پراكني و رسوايي‌هاي استكبار راديو آمريكا: پرزيدنت صدام از كمك اردن در جنگ عليه ايران قدرداني كرد. ايالات متحده جانبداري خود را از عراق افزايش داده است. راديو دولتي انگليس: موفقيت در جنگ عراق امكان پيروزي نهايي ايران را بيش از پيش متحمل ساخته است. پيروزي كه در صورت تحقق نگراني كشورهاي خليج فارس و جهان عرب به طور كلي را بر خواهد انگيخت. بي‌بي‌سي چند روز قبل از فتح خرمشهر؛ طبق گزارشات سربازان عراقي مواضع دفاعي مستحكمي را به دراطراف خرمشهر ايجاد كرده‌اند. راديو آلمان: صدام حسين با سرمشق گرفتن از قهرمان تاريخي قصد داشت جهان عرب را از خطر رژيم مذهبي و متعصب ايران برهاند. بي‌بي‌سي: همانطور كه بدون شك اطلاع داريد ديروز بندر خرمشهر پس از 20 ماه دوباره به دست نيروهاي ايراني افتاد. بدين ترتيب ايران هم رسما و هم اسما كاملا در جنگ پيروز شده است. بي‌بي‌سي: سقوط سريع خرمشهر به خصوص باعث سرافكندگي عراق گشته است. طبق تخمين 30 يا 40 هزار سرباز از اين شهر دفاع مي‌كردند. موفقيت اين عمليات حاصل فداكاري همه نيروهاي رزمنده بوده واز جان گذشتگي حدود 000/6 شهيد (4460 شهيد سپاه و 1086 شهيد ارتش) و 24 هزار مجروح مي‌باشد منبع:سايت جامع دفاع مقدس

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
درود مطلب خوبي بود اما برخي زبان در آورده اند كه ميگويند خدا خرمشهر را آزاد كرده است پس اين سربازان وطن چه كرده اند؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

رود
مطلب خوبي بود
اما برخي زبان در آورده اند كه ميگويند خدا خرمشهر را آزاد كرده است پس اين سربازان وطن چه كرده اند؟

سرباز نازیسم ,
این کسی که تو او را زبان در اورده خطاب می کنید رهبر تمام شیعیان دنیا بود
انهایی هم که خرمشهر را ازاد کردند بنده های همون خدایی بودند که ان تازه زبان در اورده(بگفته تو) را برای نجات اسلام و مسلمین فرستاده بود icon_frown

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر از امیر

پس اين سربازان وطن چه كرده اند؟

جهاد در راه خدا

اگر تیغ عالم بجنبد ز جای نبرد رگی تا نخواهد خدای

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آفرين hosseingmn جان و آفرين arash_slayer جان ! هيچ وقت نبايد نقش امام را ناديده گرفت كه بدون وجود او انقلابي صورت نمي گرفت كه ما حالا به آن افتخار كنيم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر



امير شهيد سپهبد «علي صياد شيرازي» در سال 1372 با حضور در مسجد كوي دانشگاه تهران، طي يك سخنراني در سالروز شهادت شهيد «حسين خرازي» به بررسي چند عمليات‌ كه در سال‌هاي نخستين دفاع مقدس از سوي زرمندگان اسلام انجام شده بود، پرداخت كه شرح عمليات افتخارآفرين بيت‌المقدس يا آزادسازي خرمشهر، نيز بخشي از سخنان وي را تشكيل مي‌داد.

وي با تقدير از شهدا و تاكيد بر تداوم راه آنها تاكيد كرد: فقط بيان بيوگرافي هر شهيد در شناخت راه شهيدان كفايت نمي‏كند، ما بايد به عنوان سربازان اسلام كه مديون شهدا هستيم در ادامه راه آنها كوتاهي نكنيم و خواهان نتيجه‌بخشي آرمان‏هاي اين شهيدان باشيم.

وي با اشاره به عمليات «بيت المقدس» كه بعدها به نام فتح خرمشهر معروف شد، ادامه داد: در اين عمليات ما در جبهه‌ا‌ي به طول 170 كيلومتري مبارزه كرديم، در اين عمليات قرارگاه قدس، فتح و نصر با توجه به تجربه علمليات طريق القدس، ثامن ائمه و فتح المبين نبرد سنگيني را در منطقه‌اي به وسعت 6 هزار كيلومتر مربع آغاز كردند.

شهيد صياد شيرازي افزود: در اين عمليات كه ما اول در طول جاده اهواز و خرمشهر، كه خاكريز دشمن در طرف شرق بود عمليات را آغاز كرديم، مرحله دوم پيشرفت دژ مرزي بود و مرحله سوم دنبال كردن دشمن از شمال تا كوشك و بالاخره مرحله چهارم در خود شلمچه بود. ما سه بار متوالي حمله كرديم و تلفاتي در اين سه بار به ما وارد شد. در اين عمليات شهيد خرازي، شهيد زنده كاظمي فرمانده تيپ نجف اشرف آن موقع و لشكر 88 اكنون، يك تيپ از هوابرد ارتش كه فرماندهي آن تيپ هنوز زنده است و مسووليت بالايي را دارد، اينها سه بار متوالي حمله كردند و تلفات سنگيني وارد شد كه يك دفعه ديديم فرماندهي در جلسه‌اي ما را جواب كردند و گفتند شما چه جوري مي‏گوييد لشكر و تيپ! در صورتي كه اكنون 25 روز است كه مي‏جنگيم و تلفات سنگيني به ما وارد شده است، مجروح زياد داده‏ايم و نيروها خسته‏اند. البته حدود پنج هزار كيلومتر را آزاد كرده بوديم و پنج هزار نيروي دشمن را اسير گرفته بوديم ولي هنوز خرمشهر آزاد نشده بود و در دست دشمن بود و به شكل غده سرطاني نمود داشت، در آن زمان از نظر فرماندهي معنا نداشت كه جنگ قطع شود، آن زمان بهترين زمان جنگ براي فتح خرمشهر بود چون اگر حمله را نيمه كاره رها مي‏كرديم دشمن خود را بازسازي مي‏كرد و در عمليات بعدي تلفات زيادتري مي‏داديم.

خداي متعال در قرارگاه كربلا جرقه نوري نشانده كه طرحي را در ذهن يك طراح قرار داد و آن طرح تنها راهي بود كه مي‏توانستيم خرمشهر را محاصره كنيم و بعد آن را بگيريم. ما با سردار رضايي جلسه‏اي قرار داديم و براي اينكه هماهنگ با يكديگر عمل كنيم اين طرح را مورد بررسي قرار داديم، اين جلسه حدود پنج دقيقه بيشتر وقت نگرفت و هر دوي ما با اميدواري و قوت قلب گفتيم اين طرح بهترين طرح براي فتح خرمشهر است كه بايد اجرا شود.

من يك لحظه ديدم سردار رضايي مكث كرد و گفت «اين طرح را چگونه به فرماندهان ابلاغ كنيم، به ما مي‏گويند چرا در مورد اين طرح مشورت نكرديد؟ خصوصا بچه‏هاي سپاه كه دوست داشتند در اجراي طرح‏ها مورد مشورت قرار بگيرند.»
من خطاب به سردار رضايي گفتم: من اين طرح را ابلاغ مي‏كنم، شما نگران نباشيد. در قرارگاه جنوب در نزديكي اهواز و خرمشهر كه البته قرارگاه اصلي ما نبود، با فرماندهان دور هم نشستيم.

شهيد صياد شيرازي با اشاره به اهميت نقش مدير، گفت: مدير اگر جذاب و داراي ظرفيت كافي باشد و زود از كوره در نرود مي‏تواند پيوند مناسبي با زيرمجموعه خود داشته باشد، البته بايد با زير مجموعه خود مشورت كند. وقتي كه يك مدير تصميمي را گرفت بايد به خدا توكل كند البته مدير وقتي كه با زير مجموعه خود مشورت مي‏كند اين مشورت كردن با شركت در تصميم‏گيري متفاوت است؛ مخصوصا در جبهه جنگ.

در قرارگاه جنوب كه تمام فرماندهان لشكر و تيپ‏هاي ارتش و سپاه در كنار هم فشرده نشسته بودند صحبتم را با دعاي فرج آغاز كردم. البته در ابتدا كمي ترسيدم كه كم بياورم. خطاب به فرماندهان گفتم تصميم دارم فرماني را به شما ابلاغ كنم، همه ساكت شدند و گوش دادند و من فرمان را ابلاغ كردم، ديدم همه سرها به هم نگاه مي‏كنند و هر كس منتظر بود يك نفر حرفي بزند. اولين كسي كه صحبت كرد زندهاد احمد متوسليان بود، البته شايد زنده و در دست اسراييلي‏ها باشد. او فرمانده تيپ حضرت رسول(ص) بود، ايشان با لحني جدي و تند گفت فلان كس! ما نظر داده بوديم، چه جوري شد؟ اين طرح از كجا آمد؟

من خيلي آرام و متواضع گفتم معذرت مي‏خواهم من به شما عرض كردم كه فرمان ابلاغ مي‏كنم؛ نظر نخواستم، نگاهي كرد، ما هر دو در جبهه‏هاي كردستان با هم بوديم و خاطره‏ها داشتيم. احساس كردم كه قانع نشد، ولي احمد سرش را زير انداخت و چيزي نگفت.

بعد از ايشان، نفر دوم شهيد خرازي رحمت الله عليه بود، ايشان تندتر از متوسليان خطاب به من، گفت: ما در جلسه قبل خيلي مطلب گفته بوديم، چه جوري شد؟ اين طرح چيست؟ من تندتر شدم و گفتم: معذرت مي‏خواهم، من خدمت برادران عرض كردم باز تكرار مي‏كنم من فرمان فرماندهي قرارگاه را ابلاغ مي‏كنم. اگر نگرفته‏ايد بگوييد تا دوباره تكرار كنم، بحثي نداريم، صحبت ديگري هم نيست؛ ايشان نيز عين شهيد احمد قانع نشد، سرش را زير انداخت. نفر سوم نوبت ارتشي‏ها بود البته ارتشي‏ها به دليل تربيت نظامي كه دارند مودبانه‏تر و با زبان فني صحبت مي‏كنند. شخص ارتشي كه شروع كرد به صحبت گفت جناب سرهنگ ـ البته من در آن زمان سرهنگ بودم ـ معذرت مي‏خواهم ما در جلسه قبل به شما سه راهكار ارايه داديم و اين هيچ كدام از طرح‏هاي ما نيست، چه جوري شد؟ خدا به زبانم آورد و ياريم كرد جمله‏اي بر زبان آوردم كه فكر مي‏كنم فني‏ترين جمله است. خطاب به فرد ارتشي گفتم نفهميدم شما كه استاد دانشكده هستيد چرا شما چنين حرفي را مي‏زنيد؟ مگر شما نمي‏دانيد كه فرمانده در مقابل راه‏كارهاي ارايه شده سه راه‏حل دارد يا اينكه يكي از راه‏حل‏هاي ارايه شده توسط زير مجموعه را انتخاب مي‏كند يا اينكه راه‏كارها را با هم تلفيق مي‏كند يا اينكه هيچ كدام اينها را انتخاب نمي‏كند و طرح ديگري را در نظر مي‏گيرد؛ و اين نيز جزء راه‏حل سوم است، يعني راه‏حلي متفاوت از راه‏حل‏هاي ارايه شده. آن شخص ارتشي نيز گفت؛ معذرت مي‏خواهم. ولي اگر نفر چهارمي صحبت مي‏كرد ديگر نمي‏توانستم چيزي بگويم. يك دفعه ديدم يك نفر در آخر نشسته كه آن سردار سرتيپ پاسدار رحيم صفوي بود؛ همرزم بسيار شايسته و قديمي ما در كردستان. روحيه مرا مي‏شناخت و احساس كرده بود كه ما عصباني هستيم، با اشاره به مانند رهبر يك اركست به من گفت كه آرامشت را حفظ كن، بدون اينكه حرفي بزند و اين حركت او روي من اثر گذاشت و من مقداري آرامش كسب كردم.

دوباره چرخه از نو شروع شد و شهيد احمد متوسليان گفت: جناب سرهنگ من معذرت مي‏خواهم هيچ منظور خاصي نداشتيم ما تابع دستور و تكليف هستيم. وقتي كه او اين را گفت، آرامش پيدا كردم؛ خجالت كشيدم چون خودم را آماده كرده بودم كه تندتر سخن بگويم. بعد شهيد خرازي بلافاصله بعد از شهيد احمد گفت ما تابع دستور هستيم. وقتي كه ايشان اين حرف را زد من خطاب به آنها گفتم پس چرا شما معطل هستيد وقت كمي داريم. و همه بلند شدند و چنان با سرعت رفتند كه من تنها ماندم. همانطور كه ايستاده بودم يك لحظه تمام وجودم را اضطراب گرفت. با خداي خود گفتم؛ خدايا اگر اين عمليات نگيرد و پيروز نشويم من چطوري دفعه ديگر دستور بدهم، ما با توكل به تو چنين دستوري را داديم.

شب عمليات شروع شد، سه تا محور بود، در محور اول با يك تيپ از لشكر 21 شهيد حمزه ارتش، آنها در محور اول در همان ساعات اوليه در بين صفوف دشمن شكاف ايجاد كردند. البته بين شلمچه و خرمشهر ما بايد در هفت كيلومتر دشمن را قطع مي‏كرديم و خودمان را به اروندرود مي‏رسانديم كه تازه به مردم بگوييم خرمشهر را محاصره كرده‏ايم تا كه مردم حضور پررنگ‏تري در جبهه داشته باشند. محور اول توسط شهيد احمد به نحو مطلوب پيش مي‏رفت ولي دو محور ديگر تا ساعت 5 / 4 صبح باز نشد و شهيد احمد نيز داد و بيداد مي‏كرد كه چرا نمي‏آييد؟ ما داريم از چپ و راست مي‏خوريم. خدا كمك كرد، ساعت 5 صبح بود كه ديديم از پشت بي‏سيم با هيجان اعلام كردند كه شهيد خرازي گفت ما داريم به طرف جلو مي‏رويم و نزديك رودخانه هستيم و حدود 5/6 صبح بود كه اعلام كرد ما به رودخانه رسيديم. آنقدر آنها به سرعت پيشرفته بودند كه هلي كوپتر دشمن فكر مي‏كرد كه هنوز در آن منطقه نيروهاي خودشان ساكن هستند. نزديك‏هاي صبح اين هلي كوپتر در فاصله پايين از خرمشهر حركت مي‏كرد، اين هلي كوپتر را با آرپي‏جي زدند، هيچ‏كس تاكنون با آرپي‌جي، پدافند نظامي نكرده است. از اين صحنه تلويزيون فيلم‏برداري كرده و نشان مي‏دهد كه چگونه در هوا هلي‏كوپتر دشمن سرنگون مي‏شود البته در همان روز نزديك بود كه اين بلا سر هلي‏كوپترهاي خودي نيز بيايد. ساعت 7 صبح بود كه شهيد خرازي با بي‏سيم با هيجان با ما تماس گرفت و گفت ما توانسته‏ايم حدود هفتصد نفر نيرو جمع‏آوري كنيم و اجازه مي‏خواست كه از طرف پل خاكريزي به طرف عراقي‏ها بزند. ما آمديم بگوييم نه ولي به خرازي گفتم اجازه بدهيد كه مشورت كنم، در ستاد جنگ نيز وقتي پيشنهاد را مطرح كردم هيچ كس نظر مثبت نداشت، همه مي‏گفتند اگر اين عمليات نگرفت، هفتصد نفر را از دست مي‏دهيم. آمدم تماس بگيريم با شهيد خرازي و بگويم اين كار را نكند، ديدم كه او زودتر تماس گرفت و پرسيد كه سرانجام مذاكره چه شد؟ آمدم بگويم كه نمي‏شود كه گفت دارد وقت مي‏گذرد و ما همان جا يك تصميمي گرفته‏ايم، من هم گفتم جلو برويد. نيم ساعت بيشتر طول كشيد كه سر و صداي بي‏سيم بلند شد گفتم حتما گير افتاده‏اند. بي‏سيم را روشن كردم ديدم شهيد خرازي مي‏گفت كه هر چه جلوي خود را نگاه مي‏كنيم مي‏بينيم كه عراقي‏ها دست خود را بالا گرفته‏اند، چه كار بايد كنيم؟ من فهميدم منظور او چه چيزي است. چون نيروهاي عراقي زياد بودند و نيروهاي او كم بودند و نمي‏توانستند نيروهاي عراقي را كنترل كنند. پيشنهاد كردم يك هلي‏كوپتر بالا برود و ببيند كه عمق آنها تا كجاست؟ يك هلي‏كوپتر بالا رفت و خلبان با هيجان گفت تا چشم من كار مي‏كند تمام عراقي‏ها در خيابان خرمشهر دستان خود را بالا برده‏اند حالا نمي‏شد كه به اسيران عراقي بگوييم كه شما فعلا در سنگر برويد كه ما نيرو جمع‏آوري كنيم و بعدا شما را ببريم و بازداشت كنيم. در نهايت خداوند اين را در ذهن ما رساند كه همه رزمندگان يك خط شوند و يك قسمت آنها به طرف رودخانه و قسمت ديگر آنها به طرف جاده خرمشهر تقسيم بندي شوند و با دست به سربازان عراقي علامت دهيم كه توي جاده بروند. چشمشان كور، ما ماشين نداشتيم كه با ماشين ببريمشان، بايد پياده مي‏رفتند. البته چون در منطقه خودمان حركت مي‏كردند خيالمان‏ راحت بود، در اين عمليات برخلاف معمول كه دوست داشتيم اسير زيادي از دشمن بگيريم اين دفعه دوست داشتيم بگويند كه اسيران عراقي تمام شده است؛ البته نگران بوديم كه وضعيت فرق كند و اينها ـ سربازان عراقي ـ رفتنشان تا ده صبح طول كشيد، بعد سنگرها را تصرف كرديم و تا ساعت 5 بعدازظهر طول كشيد تا اسرا را كه حدود 14 هزار و پانصد نفر بودند، بشماريم . البته دو ماه طول كشيد كه تمام مهمات آنها را سنگر به سنگر بيرون آوريم. در اين عمليات ما توانستيم شش هزار كيلومتر مربع از خاك كشور را آزاد كنيم و حدود نه هزار نفر را نيز اسير كنيم. بهترين درك عرفاني از عمليات بيت‏المقدس و آزادي خرمشهر در پيام امام خميني(ره) وجود دارد كه در آن پيام ابعاد عرفاني فتح خرمشهر بيان شده و هم‏چنين ما را از آفت‏زدگي غرور پرهيز داده و در نهايت فرموده «خرمشهر را خدا آزاد كرد» البته ما اكنون داريم با سرمايه شهدا زندگي مي‏كنيم و تا زنده‏ايم بايد اين سرمايه بزرگ را حفظ كنيم. البته فكر نكنيم اين سرمايه باقيمانده از شهدا فقط به درد جبهه و جنگ مي‏خورد ما عاشق جنگيدن نيستيم ولي خود را مكلف به جنگيدن با دشمنان خود مي‏كنيم و هر وقت كه زمان اقتضا كند عاشقانه مي‏جنگيم. يك عده فكر مي‏كنند كه ما جنگ طلب هستيم و جنگ را دوست داريم، رزمندگان اسلام اين جور نشان دادند كه جنگ را دوست ندارند ولي در مقابل دشمنان اسلام عاشقانه مي‏جنگند.

Isna.ir

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ايشان روح بزرگي داشتند شهادت ايشان واقعا دردناك بود. خدايش بيامرزد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
استان خوزستان به علت داشتن ذخائر نفتي و موقعيت مهم خود مخصوصا شهر خرمشهر به دليل ارتباط با درياي آزاد ثروت عظيمي را در خود نهفته دارد. خرمشهر در ساحل سمت راست رودخانه كارون مكاني كه اين رود به اروند رود مي‌پيوندد واقع شده است. كارون با 855 كيلومتر طولاني‌ترين رود ايران است و حد فاصل خرمشهر تا اهواز 18كيلومتر طول دارد و به كارون سفلي معروف مي‌باشد. اين رود در 4 كيلومتري اروندرود به دوشعبه تقسيم مي‌گردد. يك شعبه به نام بهمنشير در شمال آبادان و به موازات اروند رود جاري است و به دريا مي‌ريزد.. و شعبه ديگر به نام همان كارون است و به كانال عضدي هم معروف مي باشد, واين رود در جنوب خرمشهر جريان دارد و به اروند مي‌رسد. اروندرود از به هم پيوستن دجله و فرات در محلي به نام القرنه واقع در خاك عراق و انضمام رود كارون به آن، در نوار مرزي تشكيل مي‌گردد. اين رودخانه پس از عبور از بصره از كنار خرمشهر مي‌گذرد و با كارون رودخانه خروشان وعظيم اروند را تشكيل مي‌دهند و سپس به خليج فارس مي‌ريزد كه در انتهاي آن در عراق شهر مهم فاو است و در ايران آبادان و اروند كنار. به اين ترتيب 81 كيلومتر از طول اروند به عنوان مرز مشترك ايران و عراق است. اين رودخانه بستري مناسب براي كشتي‌هاي تجاري و اقيانوس‌پيما شد و به آبهاي آزاد دنيا وصل مي‌گردد و از اروند به خليج‌فارس و سپس آبهاي آزاد دنيا. مهمترين بنادر اين رودخانه عبارتند از بصره، خرمشهر، آبادان، خسروآباد و فاو . شهر خرمشهر با وسعتي قريب به 96 كيلومترمربع در منتهااليه جنوب غربي جلگه خوزستان قرار دارد. جمعيت آن قبل از وقوع جنگ تحميلي 220 هزار نفر تخمين زده شده است. فاصله هوايي آن تا تهران 660 كيلومتر است و فاصله زميني خرمشهر تا تهران هزار و يك كيلومتر. تا اهواز 128 كيلومتر، تا آبادان 15 كيلومتر، تا شلمچه 18 كيلومتر و تا بصره 54 كيلومتر فاصله دارد. خرمشهر به دليل نزديكي به منطقه استوايي از آب و هوايي گرم برخوردار است؛ به همين علت با توجه به بالا بودن درجه حرارت در تابستان شرايط زندگي در اين منطقه دشوار است. اقتصاد خرمشهر قبل از انقلاب بركشاورزي، دامداري، ماهيگيري، صنايع ماشيني و دستي، حصيربافي و عبا بافي و بازرگاني استوار بود. بيشترين درآمد مردم از خرما بود (سالانه 55 هزار تن توليد و صادرات خرما). اشتغال در تاسيسات بندري خرمشهر و بازار صفا از جمله مشاغل مردم شده بود. خرمشهر را به عبارتي مي‌توان شهر نخل، پرنده و آب دانست چون آب و نخل در اين سامان پيوند ديرينه‌اي دارند. نخلستان‌هاي انبوه، باصفا و سرسبز جلوه‌هاي زيبايي را از طبيعت تماشايي خوزستان در خرمشهر به نمايش گذاشته. اين نخلستان با آب كارون و اروند رود آبياري مي‌شود و بهترين نوع خرما از اين نخل‌ها به دست مي‌آيد. پيشينه تاريخي خرمشهر به گزارش سرويس فرهنگ وحماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، خرمشهر در سال 127 هجري قمري مصادف با 1812 ميلادي توسط عشيره كعب ايجاد شد. در زمان تاسيس, قريه كوچكي به شمار مي‌رفت. لكن به مرور زمان به بندري معتبر تبديل شد. استان خوزستان تاريخ پرماجرايي را پشت سرگذاشته است.قواي بيگانه تا زمان وقوع انقلاب اسلامي 3 بار اين استان را مورد تعرض قرار دادند. نخستين بار در سال 1253 هجري قمري ,1837 ميلادي، بخشي از خوزستان توسط قواي عثماني اشغال شد. اين وضعيت سه سال طول كشيد تا سرانجام با دخالت دو ابر قدرت وقت روس وانگليس مناطق اشغال شده تخليه گرديد. 20 سال بعد در سال 1273 هجري قمري قواي انگليس با حمله به خوزستان تا اهواز پيش رفتند كه با ميانجيگري فرانسه و انعقاد قرارداد صلحي در پاريس به اين مساله پايان داده شد. در جريان جنگ دوم جهاني نيز انگليسي‌ها بار ديگر با تعرض به خوزستان خرمشهر را به اشغال درآوردند. تا بندر آن براي كمك‌رساني به روس‌ها مورد استفاده متفقين قرار بگيرند. اين بار نيز چون گذشته عنصر تعيين كننده در آزادي خرمشهر توافق قدرت‌هاي بزرگ و اصطحكاك و اشتراك منافع آنان بود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي درايران خرمشهر براي بار سوم سال 1359 هجري شمسي اشغال شد اما اين بار اشغال آن به سادگي صورت نپذيرفت. زيرا در مقابل يورش دشمن مسلح به انواع سلاح‌هاي سنگين و نيمه سنگين جواناني با حداقل تجهيزات به دفاع برخواسته بودند كه نه تنها براي رفع تجاوزگر از ميهن بود بلكه براي اعتلا و حفظ اعتبار واقتدار اسلام و انقلاب اسلامي مي‌جنگيدند. آنان چه در دوران مقاومت، چه در دوران آزادسازي خرمشهر چنان حماسه آفريدند كه شايد با اين مشخصات در پيشينه اين مرز و بوم يافت نشود. خوزستان در بحران پس از انقلاب اسلامي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران رژيم عراق تحركاتي را عليه نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران آغاز كرد. علاوه بر تحركات مرزي اقدامات گسترده‌اي در داخل به ويژه خوزستان در پشتيباني از گروه‌هاي ضد انقلاب داخلي به عمل مي‌آورد. در اين ميان عرب زبان بودن بخشي از مردم اين منطقه دستاويز مناسبي براي طرح جدايي خوزستان از ايران شده بود. به همين جهت عراق با گردآوري عناصر گروه منحل شده خلق عرب و همچنين برقراري ارتباطات گسترده با برخي از سران عشاير عرب به آموزش، تسليح وتحريك آنان براي راه‌اندازي درگيري‌هاي منطقه‌اي ايجاد زمينه جداسازي خوزستان مبادرت ورزيد. عناصر گروه خلق عرب در ماه‌هاي ارديبهشت، خرداد و تير 1358 علاوه بر درگيري مسلحانه به اقداماتي همچون ايجاد آشوب، بمب‌گذاري، ترور و سرقت سلاح و مهمات مبادرت مي‌ورزيدند. اين اقدامات چندان افزايش يافت كه مردم شهربه جان آمدند و در تاريخ 23 تير ماه سال 1358 به مراكز استقرار گروه‌هاي خلق عرب هجوم بردند و ضمن دستگيري عده‌اي از عناصر فعال ضد انقلاب بقيه را متواري كردند. حكومت عراق پس از فروكش كردن آشوب سازمان خلق عرب در خرمشهر همچنان به توطئه‌هاي خود در خوزستان ادامه مي‌داد. علاوه بر اقداماتي نظير انفجار و خرابكاري كه به وسيله گروه‌ها و عناصر وابسته انجام مي‌شد, تحريكات مرزي عراق از جمله احداث استحكامات، شناسايي، نقل و انتقال و تجمع نيرو، حركات ايذايي، آزمايشي و تخريبي و ... به تدريج افزايش مي‌يافت. اين روند به سه دوره زماني از پيروزي انقلاب اسلامي تا پايان مرداد 1359، از اول تا 25شهريور ماه 1359 و از 26 تا 30 شهريور 1359 قابل تفكيك است. در تاريخ 26 شهريور ماه سال 1359 رييس جمهور عراق، صدام حسين در نطقي در مجلس اين كشور با ملقا اعلام كردن قرارداد 1975 الجزاير وتاكيد بر وضعيت روابط قانوني بر شط‌العرب (اروند رود) به وضع قبل از مارس 1975 ,گفت: بايد تمام حقوق تعريف شده به حاكميت كامل عراق بازگردد. آغاز جنگ عليه ايران بعدازظهر 31 شهريور ماه سال 1359 خرمشهر زير آتش سنگين ارتش عراق قرار گرفت. انبوهي از آتش خمپاره‌ها و توپ‌هاي دشمن روي شهر, همه غافلگير شده بودند و حيران. شهر در آتش مي‌سوخت و صداي انفجار لحظه‌اي قطع نمي شد. طولي نكشيد كه بيمارستان پر شد از انبوه مجروحان و شهيدان. زنان و كودكان و سالخوردگان ,آواره بيابان‌ها و جاده‌ها شده بودند. مردم به خصوص جوانان روي به مسجد جامع و ديگر پايگاه‌ها آوردند تا براي مقاومت سازمان‌دهي شوند. دفاع مردمي 34 روزه مقاومت گروه‌هاي مقاومت به سرعت شكل گرفت و در محورهاي هجوم جنگ و گريز شروع شد.آن طرف توپخانه، تانك، خمپاره‌انداز،‌مسلسل‌هاي سنگين و قواي زرهي، اين طرف تفنگ‌ ام 1، ژس، بطري‌هاي آتش‌زا و چند آر، پي، جي. 34 روز مقاومت و تلاش در اين وضعيت اگر چه بسياري از مدافعان خرمشهر را به كام شهادت كشاند ولي دشمن را در دست‌يابي سريع به اهدافش واشغال سريع خوزستان ناكام گذاشت. هر چند كه خرمشهر خونين شد و به دست دشمن افتاد. روز 4 آبان 1359 را بايد روز پايان حماسه خونين‌ شهر ناميد. حماسه‌اي كه در 34 روز جلوه كرد. اما بي‌گمان فداكاري‌ها وايستادگي تحسين برانگيز مدافعان خونين‌شهر در برابر ارتش متجاوز و مجهز به انواع جنگ افزارها در تاريخ و در خاطر انسان‌هاي حق‌جو و ظلم‌ستيز جاويد خواهد ماند. چهارم آبان 1359 اشغال خرمشهر اين روز, روز اشغال شهري است كه مدافعانش طي 34 روز نبرد و تلاش شبانه‌روزي كوشيدند با اداي تكليف الهي خود دشمن را از گسترش تجاوز به ايران اسلامي بازدارند. خرمشهر اشغال شد. لكن حماسه‌ها، ايستادگي‌ها و جانبازي‌هايي آفريد كه اولا افتخاري بزرگ را در تاريخ اين مرز و بوم به ثبت رساند، ثانيا سبب گرديد كه دشمن بيش از اين خطرپذيري نكند و طعم تصرف خوزستان و حتي آبادان را از سر بيرون كند و ثالثا اين مقاومت اعتماد به نفسي را براي اردوي خودي به ارمغان آورد كه دست مايه رزمندگان براي بيرون راندن دشمن از سرزمين اسلامي ايران گرديد. در حاليكه اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرين و مهمترين برگ برنده اين كشور براي وادار ساختن به شركت در هر گونه مذاكرات صلح تلقي مي‌شد, آزادسازي اين شهر مي‌تواسنت سمبل تحميل اراده سياسي جمهوري اسلامي ايران بر متجاوز و اثبات برتري نظامي‌اش باشد. طراحي‌ عمليات بيت‌المقدس از اين رو تنها عاملي كه مي‌توانست موفقيت را نصيب يكي از طرفين دعوا نمايد سرعت عمل در اقدامات بود. به همين خاطر بلافاصله پس از اتمام عمليات فتح‌المبين در حاليكه قواي ارتش عراق در منطقه بومي خرمشهر تقويت مي‌شدند به تمامي يگان‌هاي تحت امر قرارگاه مركزي كربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازي و تجديد قوا به شناسايي و طراحي عمليات بپردازند. تلاش براي طرح‌ريزي و اجراي عمليات بيت‌المقدس در موقعيت بسيار حساسي انجام شد. وضعيت داخلي كشور با انهدام بقاياي ضد انقلاب به تدريج رو به بهبودي و ثبات پيش مي‌رفت. اوضاع منطقه نيز به دليل نگراني آمريكا از نتايج پيروزي ايران بر عراق به گونه‌اي آشكار ملتهب بود. ضمن اينكه مناسبات اعراب و اسراييل با آمادگي اسراييل براي تهاجم به جنوب لبنان در وضعيت حساسي قرار داشت. در چنين موقعيتي بي‌گمان نتيجه عمليات بيت‌المقدس براي ايران، منطقه و عراق بسيار سرنوشت ساز و تعيين كننده بود. زمينه اجراي عمليات بيت‌المقدس متاثر از نتيجه سلسله عمليات‌هاي پيشين بود كه با شكستن حصر آبادان آغاز شد و پس از آن نيز ادامه يافت. در طراحي عمليات، عمليات تهاجم از طريق عبور رودخانه كارون و پيش روي به سوي مرز بين‌المللي و سپس آزادسازي شهر خرمشهر مد نظر گرفته شده بود و چنين استدلال شده بود كه حمله به جناح دشمن كه عمدتا به سوي شمال آرايش گرفته بود، عامل موفقيت عمليات است. همچنين شكستن خطوط اوليه دشمن و عبور ازرودخانه و گرفتن سرپل در غرب كارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پيش روي به سمت مرز و تامين خرمشهر به عنوان مرحله دوم تامين شد. سازمان رزم عمليات بيت‌المقدس قرارگاه مركزي كربلا با فرماندهي مشترك سپاه پاسداران و ارتش جمهوري اسلامي ايران هدايت عمليات را با سه قرارگاه اصلي قدس، فتح و نصر و يك قرارگاه پشتيبان فجر بر عهده داشت. قرارگاه قدس: سپاه پاسداران تيپ‌هاي 31 عاشورا، 21 امام رضا، 37 نور و 41 ثارالله. ارتش جمهوري اسلامي ايران، لشكر 61 زرهي و تيپ مستقل 58 ذوالفقار. قرارگاه فتح: سپاه پاسداران، تيپ‌هاي 14 امام حسين (ع)، 8 نجف اشرف و 25 كربلا. ارتش جمهوري اسلامي ايران، لشكر 92 زرهي و تيپ‌هاي مستقل 55 هوابرد و 37 زرهي. قرارگاه نصر: سپاه پاسداران، تيپ‌هاي 7 ولي عصر، 27 محمد رسول‌الله (ص)، 46 فجر و 22 بدر. ارتش جمهوري اسلامي، 21 حمزه و تيپ مستقل 23 نوحه. قرارگاه فجر: سپاه پاسداران،تيپ‌هاي 33 المهدي و 17 علي‌بن ابيطالب و امام سجاد (ع). ارتش جمهوري اسلامي، تيپ 3 لشگر 77 پياده، تيپ 3 زرهي سپاه پاسداران به عنوان احتياط تحت امر قرارگاه مركزي كربلا. استعداد دشمن لشكر 5 مكانيزه، لشكر 6 زرهي، لشكر 3 زرهي، لشكر 9 زرهي، لشكر 10 زرهي، لشكر 11 پياده، لشكر 12 پياده، لشكر 7 پياده، تيپ مستقل 10 زرهي، تيپ‌هاي مستقل 109، 409، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پياده. تيپ‌هاي 31، 32 و 33 نيروي مخصوص و همچنين توپخانه‌هاي دشمن نيز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشكيل شده بود. كه به طور تقريبي عبارت بودند از 30 گردان. شناسنامه عمليات بيت‌المقدس نام عمليات: بيت‌المقدس رمز: يا علي ابن ابيطالب (ع) منطقه: غرب رودخانه كارون وشهرستان‌ خرمشهر مدت: دهم ارديبهشت تا سوم خرداد 1361 هدف آزادسازي شهرهاي خرمشهر و هويزه و جاده اهواز – خرمشهر، خارج ساختن شهرهاي اهواز، حميديه و سوسنگرد و نيز جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن وتامين مرز بين‌المللي . سازمان عمل كننده: سپاه و ارتش مرحله اول عمليات عمليات در بامداد 10 ارديبهشت ماه سال 61 با سه قرارگاه عملياتي قدس، فتح و نصر به فرماندهي قرارگاه مركزي كربلا آغاز شد و رزمندگان با عبور از كارون موفق شدند به جاده اهواز – خرمشهر دست يابند. مرحله دوم عمليات در اين مرحله كه در ساعت 22 و 30 دقيقه، 16 ارديبهشت 61 آغاز شد رزمندگان قرارگاه‌هاي فتح و نصر در محور حسينيه به نوار مرزي رسيدند. بنابراين دشمن مجبور شد از هويزه و جفير عقب‌نشيني كند. مرحله سوم عمليات در ساعت 22، 19 ارديبهشت آغاز وهر چند تلفات و خسارات سنگين بر دشمن وارد آمد, ليكن هوشياري و تمركز نيروهاي عراقي در خطوط پدافندي موجب شد رزمندگان نتوانند بر اهداف تعيين شده دست يابند. مرحله چهارم عمليات در اين مرحله كه با سه قرارگاه عملياتي فتح، فجر و نصر در ساعت 22 و 30 اول خرداد 1361 آغاز شد. قرارگاه نصر توانست جاده خرمشهر – شلمچه را مسدود كند وقرارگاه فجر نيز موفق شد ضمن تامين پل نو در محور نهر ارائض نيروهاي خود را به اروند برساند. در اين ميان قرارگاه فتح به دليل حساسيت و هوشياري فوق‌العاده دشمن نتوانست به اهداف مورد نظر دست يابد.دشمن براي از محاصره خارج كردن نيروهاي خود در اطراف نهر ارايض و پل نو از سمت غرب شملچه و شرق، خرمشهر پاتك‌هاي شديدي را آغاز كرد. ليكن با مقاومت يگان‌هاي خودي مستقر در منطقه مزبور اين پاتك‌ها به شكست انجاميد. سپس نيروهاي دشمن مستقر در شمال شرقي خرمشهر براي دفاع هر چه بهتر از شهر به داخل شهر خوانده شدند. پس از اين عقب‌نشيني نيروهاي عراقي در حاليكه با كمبود آب، غذا و مهمات مواجه بوده و در نتيجه مقاومت خود را بي‌تاثير مي‌دانستند صبح روز سوم خرداد 61حلقه محاصره خرمشهر تنگ‌تر شد وانبوه نيروهاي دشمن كه 2 روز محاصره در هواي گرم طاقتشان را به سر آورده بود, مقاومت را بي‌تاثير دانستند و با خروج ازمواضع خود در تمام شهر در چند ستون طولاني و كنار هم به سوي پليس راه آمدند و در حاليكه تكبير مي‌گفتند و شعار الموت صدام ودخيل الخميني سر مي‌دادند خود را تسليم كردند. به اين ترتيب خرمشهر كه پس از 34 روز مقاومت، در برابر دشمن، در تاريخ 4 آبان ماه 1359 اشغال شده بود بعد از 575 روز وطي 25 روز عمليات در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد آزاد شد و خط پدافند مناسبي از طلاييه تا كوشك و شلمچه وحاشيه شمال اروند برقرار گرديد. همچنين در اين عمليات كه به آزادسازي 538 كيلومتر مربع از اراضي اشغال شده انجاميد هويزه، پادگان حميديه و جاده اهواز خرمشهر نيز آزاد شد و در اختيار رزمندگان جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت. در اين عمليات 19 هزار تن از نيروهاي عراق اسير و 16 هزار تن ديگر كشته و يا زخمي شدند. همچنين 55 دستگاه تانك و نفربر، 50 دستگاه خودرو، ده‌ها قبضه توپ، 53 فروند هواپيما و 3 فروند هليكوپتر دشمن نيز منهدم شد. فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد. به گونه‌اي كه نظاميان عراق تا مدت زيادي نتوانستند از لاك دفاعي خود خارج شدند. عمليات بيت‌المقدس موجب شد تا كشورهاي عرب منطقه به تقويت مالي ونظامي عراق مبادرت ورزند. /////بازتاب عمليات بيت‌المقدس (آزادسازي خرمشهر) در رسانه‌هاي بيگانه در جريان آزادسازي خرمشهر و مراحل مختلف عمليات سخنان ضد و نقيضي از خبر پراكني استكبار براي تضعيف روحيه مردم ايران به كار گرفته شد كه فتح خرمشهر خط بطلان بر تمام اين توطئه‌ها كشيد. گوشه‌هايي از اين خبر پراكني و رسوايي‌هاي استكبار راديو آمريكا: پرزيدنت صدام از كمك اردن در جنگ عليه ايران قدرداني كرد. ايالات متحده جانبداري خود را از عراق افزايش داده است. راديو دولتي انگليس: موفقيت در جنگ عراق امكان پيروزي نهايي ايران را بيش از پيش متحمل ساخته است. پيروزي كه در صورت تحقق نگراني كشورهاي خليج فارس و جهان عرب به طور كلي را بر خواهد انگيخت. بي‌بي‌سي چند روز قبل از فتح خرمشهر؛ طبق گزارشات سربازان عراقي مواضع دفاعي مستحكمي را به دراطراف خرمشهر ايجاد كرده‌اند. راديو آلمان: صدام حسين با سرمشق گرفتن از قهرمان تاريخي قصد داشت جهان عرب را از خطر رژيم مذهبي و متعصب ايران برهاند. بي‌بي‌سي: همانطور كه بدون شك اطلاع داريد ديروز بندر خرمشهر پس از 20 ماه دوباره به دست نيروهاي ايراني افتاد. بدين ترتيب ايران هم رسما و هم اسما كاملا در جنگ پيروز شده است. بي‌بي‌سي: سقوط سريع خرمشهر به خصوص باعث سرافكندگي عراق گشته است. طبق تخمين 30 يا 40 هزار سرباز از اين شهر دفاع مي‌كردند. موفقيت اين عمليات حاصل فداكاري همه نيروهاي رزمنده بوده واز جان گذشتگي حدود 000/6 شهيد (4460 شهيد سپاه و 1086 شهيد ارتش) و 24 هزار مجروح مي‌باشد منبع:www.sajed.ir

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بيش از بيست ماه از آغاز جنگ تحميلي استكبار عليه جمهوري نوپاي اسلامي ايران مي گذشت و شهر " خرمشهر " همچنان در چنگ نيروهاي ارتش عرق قرار داشت . عمليات " فتح المبين " در منطقه غرب دزفول و شوش اخيرا به پايان رسيده و نتايج شگفت انگيز آن روح تازه اي را در كالبد رزمندگان اسلام دميده بود . فرماندهان جنگ بر آن بودند تا فرصت ابتكار عمل و كشاندن جنگ به يك شكل فرسايشي و بلند مدت از دشمن گرفته شود ، به ويژه آنكه فصل گرماي طاقت فرساي جنوب كشور در راه بود .
عمليات پيروزمندانه فتح المبين كه با آزاد سازي بخش گسترده اي از خاك خوزستان در شمال غرب اين استان پايان پذيرفته بود ، راه را براي آزاد سازي مناطق خرمشهر ، شلمچه ، هويزه و بخش هاي ديگر هموار ساخته بود ، چرا كه اين منطقه وسيع بر خلاف منطقه عملياتي فتح المبين فاقد عارضه و ناهمواري زميني بود .
البته دشمن در غرب رودخانه كارون كه در قلب خرمشهر جاري است ، استحكامات و موانع پيشرفته را احداث و 36 هزار نفر از نيروهاي خود را در خطوط پدافندي پيچيده اي متمركز و مستقر كرده بود . گذر از چنين خط مرگباري به يك معجزه و كاري خدايي شبيه بود . همچنان امام خميني ، فرمانده كل قوا به محض آزاد شدن خرمشهر فرمودند : خرمشهر را خدا آزاد كرد .
سر انجام در ساعت 30 دقيقه بامداد 10 ارديبهشت ماه 1361 نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران قرارگاه مشترك " كربلا " سپاه و ارتش و 3 قرارگاه عملياتي قدس در منطقه سوسنگرد و محور شمالي كرخه كور ، قرارگاه فتح در منطقه دارخوين و قرارگاه نصر در شمال خرمشهر ، حمله سراسري خود را از منطقه عمومي رودخانه كرخه كور و غرب رود كارون به منظور آزادسازي خرمشهر و مناطق شمال آن و عقب راندن دشمن از مرز بين المللي آغاز نمودند . همچنين از سوي ستاد جنگ مقرر شده بود تا در جريان اين عمليات ، شهر هاي اهواز ، حميديه و سوسنگرد از برد توپخانه سنگين و دوربرد دشمن خارج شود . پيش از آغاز عمليات ، از سوي قرارگاه كربلا ، رمز حمله با نام مبارك « يا علي بن ابي طالب » در روز سيزدهم رجب و در نخستين دقايق دهم ارديبهشت ماه 1361 به نيروهاي تحت امر صادر شد .
پس از 25 روز تلاش براي آماده سازي مقدمات و انجام طرح بزرگ عمليات ، به منظور رويارويي با مشكلات احتمالي ، از جمله آب گرفتگي هاي غير طبيعي كه دشمن ير سر راه رزمندگان ايراني ايجاد كرده بود و پيچيدگي مواضع و حجم ماشين آلات زرهي و نيروهاي پياده دشمن و انجام چهار مرحله عمليات تهاجمي در منطقه اي به وسعت 6000 كيلومتر مربع ، همه چيز براي يك حمله بزرگ مهيا شد .
سرانجام در تاريخ سوم خرداد ماه 1361 خرمشهر كه با 34 روز مقومت غيورانه ئر برابر دشمن سقوط كرده بود ، پس از 575 روز اشغال و ويران شدن خانه ها و اماكن عمومي و دولتي ، در كمتر از 25 روز آزاد و پاكسازي شد و به آغوش ميهن اسلامي بازگشت .
بازتاب اين پيروزي شگرف تا مدت ها در رسانه هاي جهان در صدر تمام اخبار و گزارش ها بود . فتح خرمشهر به منزله بزرگترين پيروزي نظامي – سياسي جمهوري اسلامي در جريان جنگ تحميلي و مهلك ترين ضربه به پيكره دشمن تلقي شد .
طي عمليات پيروزمندانه بيت المقدس اين خسارات به دشمن وارد آمد :


1- لشكر هاي 3 زرهي ، 11 و 15 پياده دشمن درمحور خرمشهر ، به ميزان 80 درصد منهدم شدند .
2- لشكر هاي 5 مكانيزه و 6 زرهي در محور شمالي عمليات با فرار و عقب نشيني به ميزان 20 درصد آسيب ديدند .
3- لشكر هاي 9 و 10 زرهي كه در عمليات فتح المبين آسيب ديده بودند هر يك به ميزان 20 درصد ، لشكر 7 پياده 40 درصد ، و يك لشكر زرهي كه در آخرين روزهاي سقوط خرمشهر ظاهر شد به ميزان 20 درصد منهدم شدند .
4- تيپ 10 زرهي به ميزان 30 درصد منهدم . تيپ هاي 31 ، 32 و 33 نيروي مخصوص كه به هنگام تجاوز به خرمشهر نقش اساسي داشتند ، ضربات سنگيني را متحمل شدند.
5- تيپ هاي 9 ، 10 ، 20 و 113 گارد مرزي و تيپ هاي 238 و 501 پياده 50 درصد منهدم شدند و نيروهاي آنها به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند .
6- تيپ هاي 416 ، 417 ، 601 ، 602 و 603 به ميزان 50 درصد و تيپ 109 پياده به ميزان 60 درصد منهدم شدند . همچنين گردان هاي شناسايي " حنين و حطين " آسيب ديدند .

در مجموع چهار مرحله عمليات ، بيش از 16500 تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي و 19000 نفر نيز اسير شدند . علاوه بر بند خرمشهر ، مناطق و تاسيسات ديگري طي اين عمليات آزاد شدند كه عبارتند از :

1 – پادگان حميد ، جفير ، حسينيه و شهر هويزه
2 – جاده مهم و مواصلاتي اهواز – خرمشهر
3 – آزاد سازي 180 كيلومتر از خط مرزي و 5038 كيلومتر مربع از مناطق اشغالي
4 – جاده مواصلاتي سوسنگرد – هويزه
5 – خارج شدن بخش وسيعي از خاك جنوب ايران از زير آتش توپخانه سنگين دشمن
6 – تصرف و تامين 12 پاسگاه مرزي

تجهيزات و جنگ افزار هاي منهدم شده دشمن نيز بدين شرح است :

1 – 285 دستگاه تانك و نفربر
2 – ده ها انبار مهمات
3 – 40 فروند هواپيما
4 – 2 فروند هليكوپتر
5 – چندين دستگاه لودر و ماشين هاي مهندسي – رزمي
6 – 500 دستگاه خودرو
7 – ده ها قبضه توپ سنگين و سبك
8 – مقدار قابل توجهي از تيربارهاي گوناگون و سلاح هاي سبك و سنگين

همچنين غنايم فراواني به دست رزمندگان اسلام افتاد كه عبارتند از :

1 – 105 دستگاه تانك و نفربر
2 – ده ها انبار مهمات
3 – 95000 عدد انواع مين
4 – صد ها دستگاه خودرو سبك و سنگين
5 – تعداد قابل توجهي لودر ، بولدزر و ماشين هاي مهندسي – رزمي
6 – 18 قبضه توپ 130 ميليمتري
7 – هزاران قبضه سلاح انفرادي



نام عمليات : بيت المقدس ( الي بيت المقدس )
زمان اجرا : 10/2/1361
مدت اجرا : 25 روز
مكان اجرا : منطقه عمومي رودخانه كرخه و غرب رود كارون
رمز عمليات : يا علي ابن ابي طالب
تلفات دشمن : 35500 نفر كشته ، زخمي و اسير
ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش
اهداف عمليات : آزاد سازي خرمشهر و خارج ساختن شهر هاي اهواز ، حميديه و سوسنگرد از برد توپخانه سنگين دشمن – طي چهار مرحله





قابل توجه علاقه مندان به عمليات هاي 8 سال دفاع مقدس

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
واقعا جای تاسف داره که تاپیک های مربوط به دفاع مقدس این چنین با بی مهری مواجه می شوند ... چند روز پیش یکی از دوستان یک تاپیک ایجاد کرده بود و در ان نوشته بود که من یه چیزی تو اسمون دیدم ولی بهتون نمی گم . حدود 50 نفر نسبت به این تاپیک مهم اظهار نظر کرده بودند ولی تاپیک های دفاع مقدس بعد از چند ساعت به سرعت از اسکرول خارج می شوند ... واقعا جای تاسف داره at_wits'_end_new! at_wits'_end_new! icon_cool icon_frown

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

این مبحث به مناسب سالروز آزادسازی خرمشهر ایجاد شده و عزیزان گرامی در صورت تمایل می توانند مطالب مرتبط خود را در آن ارسال کنند.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/khorramshahr.jpg[/img]
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
روز سوم خرداد ماه، سالگرد حماسه آزادي و فتح خرمشهر، پس از بيش از يك سال و نيم اشغال آن به دست نظاميان بعثي صدام است. اين روز بزرگ، خاطره بزرگ تاريخي است كه به يك ذهنيت مستمر در حافظه تاريخي ملت ايران بدل شده است. فتح خرمشهر، موجب هيجان عظيم و و برانگيختگي احساسات و عواطف پاك در ميان ملت ايران شد و دل‌هاي همه ايرانيان و مسلمانان جهان را به يكديگر نزديك كرد و همدلي و وحدت عملي بين اقشار ملت را برانگيخت.

از سوي ديگر، اين فتح بزرگ، موجب سرشكستگي صدام و نيز تلخكامي حاميان قدرتمند وي شد. صدام و نظاميان بعثي، همه همت، توان و تدبير خود را براي حفظ اشغال خرمشهر، از آغاز تصرف آن به كار گرفتند و اين شهر را به زعم خود به يك دژ نفوذناپذير تبديل كرده بودند. آنان با كشيدن حصارهاي دفاعي متعدد به دور اين شهر و احداث خاكريزهاي دفاعي گسترده، با تخريب خانه‌هاي مردم و نيز ايجاد استحكامات گسترده، كه با تعبيه ميدان‌هاي مين و چيدن سيم خاردارهاي زيادي به دور آنان صورت گرفت، از پدافند قطعي خود براي حفظ اين شهر مطمئن شده و حتي فكر مقابله با عمليات احتمالي هوابرد و هلي‌برن از سوي نيروهاي ايراني را نيز كرده بودند و هرجا زميني مساعد براي فرود آمدن نيروها از هوا بود، آن ناحيه را با كاشتن عمودي تيرآهن‌ براي اقدام نظامي از آسمان، ناممكن ساخته بودند.

همه اين اقدامات، نشان از عزم جدي صدام براي ادامه اشغال اين شهر داشت. او حتي در نقشه‌هاي منتشره از سوي خود، نام اين شهر را نيز عوض كرد و آن را "محمره " ناميد، تا ايرانيان از رسيدن به شهر خرم خود، مأيوس شوند. صدام حتي پس از 23 روز نبرد شبانه‌روزي رزمندگان اسلام در عمليات بيت‌المقدس و درست هنگامي كه آنان به فتح خرمشهر نزديك مي‌شدند، همچنان به تقويت نيروهاي خود در اين شهر مي‌پرداخت و براي جلوگيري از پيروزي قطعي رزمندگان اسلام، سربازان جديدي را وارد اين شهر مي‌كرد، به گونه‌اي كه بيشترين اسراي عمليات بيت‌المقدس، از داخل شهر خرمشهر به اسارت گرفته شدند. به اسارت درآمدن حدود دوازده هزار نفر از نظاميان بعثي در اين شهر نام‌آور، حكايت از اراده جدي صدام براي در اهتزاز نگه داشتن پرچم دشمن بر بالاي خانه‌هاي اين شهر داشت.

خرمشهر كه در آخرين روز عمليات بيت‌المقدس از تصرف دشمن خارج شد، به صورت نماد موفقيت پرچمداران توحيد و علامت پيروزي قواي اسلام و عزت ايرانيان درآمد و مهري داغ به نشانه شكستي بزرگ بر پيشاني صدام گذاشت. اين عمليات و رشادت‌ها و افتخاراتي كه رزمندگان اسلام آفريدند، اسطوره‌ها را به واقعيت بدل كرد و دسترسي به اسطوره‌ها را در عمل، امكانپذير ساخت.

در اين عمليات، شجاعت، از جان‌گذشتگي، فداكاري، صبر، آقايي، مقاومت و چيزهاي دست نيافتني، همه در صحنه عمل رخ داد. صدام پس از فتح خرمشهر در لاك دفاعي عميق‌تري نسبت به آنچه پيشتر انجام مي‌داد، فرو رفت و از اين به بعد بود كه احساس كرد، جنگي كه آغاز كرده بود، تا انقلاب اسلامي را از پاي درآورد، موجب تزلزل حكومت وي شده و اشغال سرزمين ايران، امكان كشانده شدن جنگ را به خاك او در پي دارد. هرچند صدام در اين شرايط نيز بيش از 2500 كيلومتر مربع از خاك ايران را همچنان در اشغال خود نگه داشت و مناطقي همچون نفت‌شهر، شلمچه، طلائيه، ارتفاعات قلاويزان، ارتفاعات سومار و ارتفاعات بحرين، همچنان پس از فتح خرمشهر نيز در اشغال دشمن باقي ماند و صدام نشان داد كه تنها با نبردي شجاعانه، دست از اشغالگري و سبعيت برمي‌دارد.

فتح خرمشهر، يكي از نتايج بزرگ عمليات بيت‌المقدس بود، ولي تنها نتيجه آن نبود. در اين نبرد كه يكي از مهم‌ترين و گسترده‌ترين عمليات‌ها در دوران جنگ تحميلي است، حدود 5400 كيلومترمربع از خاك كشور كه در جنوب استان خوزستان به اشغال صداميان درآمده بود، آزاد شد. اين وسعت، چندين برابر مساحت چند كشور همجوار ايران است كه دشمن در آن با حداكثر توان نظامي خود؛ يعني با شش لشكر شامل سه لشكر زرهي، يك لشكر مكانيزه و دو لشكر پياده و ده تيپ مستقل پدافند مي‌كرد و با استفاده از 1400 دستگاه تانك، 1200 دستگاه نفربر زرهي و بيش از پانصد عراده توپخانه صحرايي و حدود هشتادهزار نيروي نظامي، اين منطقه را در كنترل خود داشت.

وجود موانع طبيعي در اطراف منطقه تحت اشغال؛ يعني رودخانه "كرخه نور " در شمال آن، رودخانه "كارون " در شرق و رودخانه "اروندرود " در جنوب و آب‌هاي "هورالهويزه " در غرب منطقه اشغالي و نيز وجود دشت‌هاي وسيع مناسب با مانور زرهي، كه ستون فقرات ارتش صدام را تشكيل مي‌داد ـ شرايط بسيار مناسبي را براي نيروهاي اشغالگر، پديد آورده بود كه با حمايت گسترده نيروي هوايي و آتش‌هاي وسيع پشتيباني، مي‌توانست احساس كند كه در قلعه خيبر نشسته و امكان نفوذ به جبهه وي وجود ندارد.

اما چگونه اين منطقه وسيع از دست نيروهاي دشمن خارج شد؟ چه اتفاقي در بين نيروهاي ايراني افتاد كه آنان، توانستند، ظرف يك سال و اندي، همه سرزمين‌هاي تحت اشغال دشمن را آزاد و عملياتي به بزرگي عمليات بيت‌المقدس را طراحي و اجرا كنند؟ آيا بر تسليحات و تجهيزات آنان افزوده شد؟ آيا كشوري به آنان كمك نظامي كرد؟ آيا حاميان صدام، دست از حمايت وي برداشتند؟ آيا تحريم تسليحاتي ايران شكسته شد؟ و آيا آمريكا، شوروي و اروپا، از حمايت گسترده تسليحاتي و اطلاعاتي صدام دست كشيدند؟

پاسخ همه اين پرسش‌ها منفي است، ولي آنچه واقعيت دارد، اين است كه توان رزمي رزمندگان اسلام، گسترش عظيمي پيدا كرد. براي درك اين موضوع، بايد به تحول فكري و فرهنگي كه حضرت امام خميني(ره) با بروز جنگ در بين مردم ايران ايجاد كردند، انديشيد، كه حاصل آن در فتح خرمشهر ديده مي‌شود و به همين دليل امام خميني، فتح خرمشهر را "فتح ارزش‌ها " ناميد.

امام خميني (ع)، اقدامات اساسي زير را براي برخورد با دشمن انجام داد و ذهن مردم ايران را در اين زمينه متحول ساخت:
1ـ ترس از بروز جنگ و نگراني از حمله نظامي، دشمن را با سخنان خود از دل مردم ايران بيرون راند.

2ـ دفاع را بر همه مردان و زنان به عنوان واجب كفايي اعلام نموده و ميدان جنگ را در اختيار همه مردم ايران گذاشت و فرمود كه "اذن للذين يقاتلون بأنهم ظلموا و ان الله علي نصرهم لقدير " (سوره حج).
بدين ترتيب، توان رزمي ايران به يكباره افزايش يافت و مشاركت آحاد مردم در دفاع رخ داد.

3ـ به همه رزمندگان اعلام كرد كه "شما مي‌توانيد "، تنها "نصرت كنيد خدا را، تا نصرت كند شما را " و خدا مجاهدان راهش را بر قاعدين برتري بخشيد؛ "فضل الله المجاهدين علي القاعدين اجرا عظيما ".
4ـ او اعلام كرد كه شما پيروزيد، حتي اگر كشته شويد، زيرا به پيروزي عظيم شهادت مي‌رسيد "و ما بنا الا احدي الحسنيين ".

5 ـ او از حضور همه استعدادها و همه اقشار مردم، بدون هيچ محدوديتي از نظر جسمي، سني، تحصيلاتي، قومي و... در جبهه‌هاي جنگ استقبال كرد و راه ورود "نيروهاي داوطلب " را كه "بسيجي " خوانده مي‌شدند، براي مقابله با دشمن به جبهه‌ها باز كرد، براي همين، نسل جديدي از فداكاران و سرداران بزرگ، وارد عرصه دفاع شدند و كار طراحي نيروها و انجام عمليات‌ها را بر عهده گرفتند؛ سرداراني مانند شهيدان حسين خرازي، حسن باقري، مهدي باكري، صياد شيرازي، منفرد نياكي، احمد متوسليان، احمد كاظمي، محمود شهبازي و صدها شهيد گمنام بزرگ ديگر.

درواقع، امام خميني به خوبي نقطه آغاز حركت براي ايستادن در مقابل دشمن را "شخصيت‌سازي فرهنگي جامعه " با انتقال آموزه‌هاي اسلام در اين زمينه به عنوان سير اساسي تحول در جبهه‌هاي نبرد تشخيص داده و دست به يك تحول عظيم فرهنگي در بين مردم زدند. ايشان از تحميل جنگ از سوي دشمن، فرصتي براي آشنايي مردم با فرهنگ دفاعي اسلام ساختند و ديدگاه‌هاي زيباي اسلام را در اين زمينه به طور مرتب براي آحاد مردم بيان داشتند.

اقدام ديگري كه ايشان انجام دادند، اين بود كه با بيان نكات نامبرده، تحولي را در فرهنگ خانواده‌هاي ايراني به وجود آوردند، به گونه‌اي كه آنان با فرستادن فرزندان خود به جبهه‌هاي جنگ، در جامعه ‌شأن والايي يافتند و به اعزام فرزندانشان براي مقابله با دشمن افتخار مي‌كردند. پدران و مادران، خود مشوقان فرزندان خويش براي حضور در جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل شدند و اين يك تحول عظيم روحي و فرهنگي بود. امام خميني به گونه‌اي سخن مي‌گفت و رفتار مي‌كرد كه جوانان ايراني، عاشق محيط جبهه‌ها مي‌شدند و كوچك‌ترها از اين‌كه آنان را در جبهه‌ها َنمي‌پذيرفتند ـ به دليل كمي سن ـ گريه مي‌كردند.

علاوه بر اينها، رهبر كبير انقلاب اسلامي، دست به يك "الگوسازي " موفق زد. ايشان حسين فهميده را كه در زمان تلاش دشمن براي اشغال خرمشهر، دست به يك فداكاري بزرگ زد، الگوي همه جوانان و ايرانيان معرفي كرد و فرمود: "رهبر ما آن طفل سيزده‌ ساله است كه نارنجك به خود مي‌بندد و به مقابله با تانك دشمن مي‌پردازد ". ايشان با معرفي اين الگوي ماندگار، عملا به مردم نشان داد كه اسلام و جامعه اسلامي در عمل از چه شخصيت‌هايي استقبال مي‌كند و به چه انسان‌هايي ارج مي‌نهد. ايشان از خود گذشتن، فدا كردن خود و في‌سبيل الله بودن را الگوي مناسب انسان‌ها معرفي كرد و قهرماني را در تسلط انسان‌ها بر خويشتن دانست، براي همين، ايشان شهيد حسين فهميده را به عنوان يك الگوي "محبوب " و "مطلوب " به جامعه و مردم معرفي كرد.
لذا اين تحول عظيم فرهنگي، كه امام امت آفريد، موجب شد كه فداكارترين قشر جامعه در صحنه جنگ با دشمن حضور يافتند و حماسه‌هاي بزرگ از جمله فتح خرمشهر را آفريدند. درواقع، فتح خرمشهر حاصل تركيبي از طراحي‌هاي درست، ابتكارات خوب و حضور انسان‌هاي والايي بود كه حاضر بودند در راه خداوند، جان خود را بر دست گرفته و با او معامله كنند.

اكنون، جنگ تحميلي پايان يافته است، ولي خاطره دفاع مقدس به عنوان پايگاه هويت ملي، همچنان پابرجاست. به همين دليل، فتح خرمشهر، تنها فتح يك سرزمين باارزش نيست، بلكه فتح ارزش‌هايي است كه اسلام با كلام امام خميني در بين ما آفريد. سالگرد اين عمليات غرورآفرين و شگفت‌انگيز بر همه ظلم‌ستيزان گرامي باد.

نويسنده: حسين علايي
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8803030168
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عمليات پيروزمندانه بيت المقدس كه منجر به آزادسازي خرمشهر پس از 575 روز گرديد، ضربه اساسي و تعيين كننده اي بر پيكر دشمن وارد ساخت و تمامي معادلات، باورها و ذهنيتهايي را كه در مورد توانايي و قابليتهاي نظامي جمهوري اسلامي ايران وجود داشت، تغيير داد. بسياري از كارشناسان نظامي و تحليلگران رسانه هاي خارجي، در برابر «سرعت عمل» و «ويژگيهاي عملياتي» نيروهاي ايراني به هنگام فتح خرمشهر، غافلگير، مبهوت و شگفت زده شدند.
راديو دولتي انگلستان كه در شامگاه نهم ارديبهشت 1361اعلام مي كرد: «چنانچه ايرانيان در صدد بازپس گرفتن خرمشهر برآيند، سخت ترين «گردو» را براي شكستن برگزيده اند»، سرانجام ناچار شد سكوت خود را بشكند و طي گفتاري در روز پنجم خردادماه سال شصت و يك، يعني دو روز پس از فتح خرمشهر توسط رزمندگان ايران اسلامي، حيرت زده اعلام كند: «از زماني كه خبرنگاران غربي از نيروهاي عراقي در خرمشهر ديدن كرده و از روحيه خوب آنها گزارش داده اند، بيش از سه يا چهار روز نمي گذرد كه ناگهان همه شهر از دست عراقي ها بيرون كشيده شد.»
در ساعت ده و پنجاه و پنج دقيقه بامداد چهارشنبه، چهارم خرداد ،1361 خبرگزاريهاي بين المللي، در گزارشهايي كه با عنوان «بسيار مهم» از بغداد به سراسر جهان مخابره كردند، براي نخستين بار ضمن استناد به بيانيه نظامي صادره از سوي حكام بغداد، اعلام داشتند كه عراق «تلويحاً» به شكست خود اعتراف كرده است. به نوشته وزير خارجه وقت جمهوري اسلامي ايران، خبرگزاري رسمي عراق ـ آي. ان. ا ـ طي يك اطلاعيه كوتاه ضمن آنكه از خرمشهر با عنوان «بندر خرمشهر» نام برد، اعلام كرد: «سخنگوي ارتش عراق اعلام كرده است بندر خرمشهر را ترك كرده و تا مرزهاي بين المللي عقب نشيني كرده اند. خبرنگار عراق افزود كه عقب نشيني نيروهاي عراقي، از روز يكشنبه اول خرداد1361 آغاز شده بود.»
همين اطلاعيه تلكس بين المللي خبرگزاري عراق، عصر روز چهارم خرداد 1361 به صورت ديگري از سوي راديو صوت الجماهير بغداد به اطلاع افكار عمومي عراق رسانده شد: «يك سخنگوي ارتش عراق اعلام كرده است كه نيروهاي پيروزمند قادسيه صدام پس از آنكه تمامي حمله هاي قواي دشمن مجوس و نژادپرست فارس را در مناطق الخفاجيه (سوسنگرد) و الاحواز (اهواز) با اقتدار كامل دفع كردند... صبح روز 1982.5.24‎در يك جابه جايي تحسين برانگيز، عقب نشيني تاكتيكي (!) خود را از جبهه محمره (خرمشهر) با موفقيت كامل انجام داده اند.
مجد و افتخار بر لشكريان پيروزمند صدام حسين
اين دعاوي درست در شرايطي از راديوي دولتي بغداد پخش مي شد كه خبرگزاري آمريكايي «يونايتدپرس» در ساعت بيست و چهار و بيست و دو دقيقه همان روز، در گزارش ارسالي خود از بيروت، سربازان عراقي را در حال فرار توصيف كرد و نوشت:
«... سربازان در حال فرار عراق، سرگرم گريختن از خرمشهر و مناطق اشغالي هستند.»?
دكترعلي اكبر ولايتي در كتاب تاريخ سياسي جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران با اشاره به تبليغات سران دشمن مي نويسد: «عراق به صراحت شكست خود را اعتراف نكرد و حتي مدعي بود كه گوشمالي لازم را به انقلاب اسلامي ايران داده است و درنتيجه، چون ضرورتي احساس نمي كرد كه نيروهايش بيشتر در خرمشهر بمانند، آنها را با درگيري به عقب كشيده است.»
پس از پخش گزارشهاي مستند و خبري و تصاوير تهيه شده از جبهه خرمشهر توسط رسانه هاي ايراني و خارجي كه در آنها شكست نيروهاي عراقي درقالب صفوف هزاران نفره اسرا و انبوه ادوات و تجهيزات منهدم شده يا به غنيمت درآمده دشمن، به گوياترين وجهي به نمايش درآمد، ديگر حتي كشورهاي جنوب خليج فارس نيز كه همواره از صدام حمايت مي كردند، اكنون به واهي بودن دعاوي حكام بغداد اذعان داشتند. اكنون حتي مردم عراق هم به ماهيت واقعي ماجرا وقوف يافته بودند و به خوبي مي دانستند كه صدام به خاطر شكست در جبهه محمره! جمع كثيري از زبده ترين فرماندهان خود، از جمله سرلشگر صلاحي قاضي ـ فرمانده سپاه سوم ارتش عراق ،... سرتيپ ستاد جواد اسعد شينته، فرمانده سابق لشگر سوم زرهي، سرهنگ دوم ستاد محسن عبدالله، فرمانده تيپ 12 زرهي ابن وليد، سرهنگ ستاد «شاكر العماري»، فرمانده تيپ ،104 سرتيپ «عطاءالله نوري الدنيمي» معاون سپاه سوم، سرهنگ «احمد زيدان»، فرمانده عمليات خرمشهر را تيرباران كرده است.
از طرف ديگر رژيم عراق براي فريب افكار عمومي و سرپوش گذاشتن بر شكست خود در عمليات بيت المقدس، اقدام به اعطاي «مدال شجاعت»، «نشان لياقت» و نشان «رافدين» به تعدادي از فرماندهان خود كرد. راديو دولتي صداي آمريكا پس از پنج شبانه روز سكوت و امتناع از انعكاس خبر فتح خرمشهر توسط نيروهاي ايراني، سرانجام در «گزارش ويژه» 1361/03/08خود مي گويد:
«به رغم مشكلات تداركاتي، نا آرامي هاي ناشي از انقلاب و كاهش تدريجي قدرت عمليات نيروي هوايي ايران، ماشين نظامي ايران به گونه اي اعجاب آور عمل كرد.»
روزنامه گاردين چاپ انگلستان درباره فتح خرمشهر مي نويسد: «سقوط خرمشهر يعني سقوط آخرين و مهمترين افتخار جنگي عراق كه ايراني ها با بازپس گرفتن آن، اين برگ برنده را كه به وسيله آن عراق مي كوشيد ايران را به پاي ميز مذاكره بكشاند، از دست بغداد ربودند.»
احمد متوسليان، در تاريخ 1361/3/7در جلسه رده هاي مختلف فرماندهي تيپ 27 محمدرسول الله(ص)، در قرارگاه تاكتيكي تيپ27 «دارخوين» اين چنين به جمع بندي دستاوردهاي عمليات «الي بيت المقدس» مي پردازد: «در مورد عمليات اخير گفتني زياد است؛ ليكن در يك تحليل فشرده بايد گفت كه از لحظه سقوط رژيم طاغوت تا به امروز به تعبير تمام خبرگزاريهاي عمده، سابقه نداشت كه چنين ضربه سياسي مهلكي به منافع آمريكا وارد شود. فتح خرمشهر باعث شد توازن نظامي اي كه آمريكا در منطقه برقرار كرده بود، به شدت به ضرر غرب برهم بخورد. وزير امور خارجه آمريكا (الكساندر هيگ) رسماً در شوراي امور خاورميانه وزارت خارجه شان مي گويد: «پيروزيهاي اخير ايران در جنگ با عراق براي آمريكا نگران كننده است و منافع غرب خصوصاً آمريكا را در منطقه به خطر انداخته است.»

با آغاز مرحله اول عمليات بيت المقدس و آزاد شدن قسمتي از خاك ميهن اسلامي، آژانسهاي خبر پراكني به تكاپو مي افتند تا با وارونه جلوه دادن حقيقت، پيروزيهاي ايران را خنثي و كم اثر جلوه دهند. در حالي كه همه چيز حاكي از آن بود كه ارتش عراق قسمت زيادي از اراضي ايران را از دست داده و راه فرار را در پيش گرفته است، ولي رسانه هاي غربي با تبليغات گسترده، اعلاميه هاي شوراي عراق را پخش كرده و كمترين اشاره اي به پيروزيهاي ايران نمي كنند. حتي مدعي مي شوند كه پيروزي ايران واقعيت نداشته و شواهد چنين چيزي را نشان نمي دهد.
وقتي نيروهاي ايران با يورش گسترده از غرب كارون خود را به جاده اهواز - خرمشهر مي رسانند، اين خبر همچنان جزو ادعاهاي بي پايه ايران معرفي مي شود و هنگامي كه رزمندگان اسلام قدم به شهر هويزه مي گذارند، اعلام مي شود كه نيروهاي عراق با عقب نشيني تاكتيكي، قسمت عظيمي از قواي ايران را به مخاطره در آورده اند.
هنگامي كه قرارگاه كربلا اعلام مي كند رزمندگان اسلام به پشت دروازه هاي خرمشهر رسيده و در حال برداشتن موانع و انهدام دشمن هستند، رسانه هاي غربي و شيوخ منطقه فقط به پخش اطلاعيه هاي عراق مبني بر عقب نشيني ايرانيان مي پردازند و تبليغات گسترده اي عليه ايران صورت مي گيرد تا پيروزيهاي به دست آمده در هجوم اين تبليغات محو شود.
اما توقف در مرحله سوم باعث مي شود كه دشمنان اسلام مهمترين حربه تبليغاتي را به دست آورند و به تبليغات مغرضانه خود وسعت بخشند و براي تحقق اين امر، تلاش گسترده اي صورت مي گيرد تا نيروهاي عراق انگيزه و روحيه براي ادامه نبرد داشته باشند و بتوانند از آزادي خرمشهر جلوگيري كنند. به چند مورد از اخبار و تحليلهاي مغرضانه استكبار در آستانه ورود رزمندگان اسلام به خرمشهر، اشاره مي كنيم:
راديو بي بي سي: عراق ها مي گويند تلفات سنگيني بر نيروهاي ايراني وارد آمده و آنها هم اكنون در حال عقب نشيني هستند.
راديو آلمان: نيروهاي عراقي تهاجم وسيعي عليه نيروهاي ايران در شمال خرمشهر آغاز كرده اند. در بيانيه هاي نظامي عراق آمده است كه تلفات سنگيني بر نيروهاي ايران وارد آمده است.
راديو آمريكا: نيروهاي عراق با دست زدن به تهاجم برق آسا و همه جانبه عليه ايران در شمال خرمشهر، تلفات سنگيني بر آنها وارد آورده و آنها را به عقب نشيني وادار كرده اند.
راديو قاهره: نيروهاي ايران در غرب كارون متلاشي شده و نيروهاي عراق آنان را تعقيب مي كنند.
راديو كويت: حمله ايرانيان دفع شده است و قسمتي از قواي ايران محاصره و گروهي تسليم و به بقيه تلفات سنگيني وارد آمده است.
لوس آنجلس تايمز: نيروهاي ايراني در كناره غربي كارون به دام عراق افتاده اند.
خبرگزاري فرانسه: به نظر مي رسد توازن جنگ در خوزستان به نفع عراق خواهد بود.
راديو بي بي سي: "همان طور كه بدون شك اطلاع داريد، ديروز بندر خرمشهر پس از 20 ماه دوباره به دست نيروهاي ايران افتاد. بدين ترتيب، ايران هم اسماً و هم رسماً در جنگ كاملاً پيروز شده است. "
لوس آنجلس تايمز: "يك ژنرال عراقي گفت: "ما علاقه اي به ماندن در اين جا نداريم. اين جا يك صحراي خشك و خالي است و مي تواند ارزاني خودشان باشد، كه اين گونه صحبتها با استراتژي عراق در آغاز جنگ كاملاً مغايرت دارد "
اينها تنها نمونه اي از اظهار عجز رسانه هاي غربي در برابر پيروزي هاي چشمگير رزمندگان اسلام بود.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8803030165
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از جمله عمليات‌هاى موفق و سرنوشت‌ ساز نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران در دوران دفاع مقدس، عمليات بيت‌المقدس بود كه با نام خرمشهر و آزادى اين شهر از اشغال متجاوزان عراقى پيوندى ناگسستنى دارد.
اين عمليات از دهم ارديبهشت‌ماه 1361 به مدت 26 روز در جنوب غربى اهواز انجام شد و علاوه بر پايان دادن به 19 ماه اشغال نظامي، بخش‌هاى زيادى از استان خوزستان و وارد كردن ضربه‌ اى قاطع به نيروهاى متجاوز عراقي، حيثيت و اعتبار نيروهاى جمهورى اسلامى ايران را در جهان افزايش داد و كارشناسان نظامى و دستگاه‌هاى تبليغاتى جهان را وادار ساخت كه براى اولين بار پس از شروع جنگ تحميلي، به توان نظامى كشورمان در مقابله با تهاجم رژيم كاملا مسلح عراق اعتراف كنند. ارتش جمهورى اسلامى ايران به همراه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نيروهاى بسيج مردمى و جهاد سازندگى با تمام توان خود در اين عمليات مشاركت داشت كه در اين مقاله به بررسى اجمالى فعاليت‌هاى انجام شده توسط نيروهاى سه گانه ارتش جمهورى اسلامى ايران در اين عمليات و دوران قبل از آن، يعنى اولين تهديدها و تهاجمات ارتش عراق به منطقه مرزى خرمشهر مى‌پردازيم؛

ساخت استحكامات مرزى توسط ارتش
با شدت گرفتن اختلافات ارضى ايران و عراق بر سر مسئله مرز آبى و حقوق كشتيرانى دو كشور در اروندرود، سرانجام موافقت ‌نامه الجزاير در سال 1975 م (1353 ش) به امضاى طرفين رسيد و تقريبا اختلافات پايان يافت. اما از همان زمان، با توجه به اينكه اوضاع منطقه چندان ثباتى نداشت و عراق هم در دعاوى ارضى خود،‌ بيشترين تاكيد را در مورد اروند رود مى‌كرد، تدابير دفاعى جهت جلوگيرى از تجاوزات احتمالى عراق در منطقه خرمشهر و اهواز مورد مطالعه قرار گرفت. پس از بررسى و مطالعات زياد، سرانجام ايجاد استحكامات در آن منطقه مرزى و استقرار نيروهاى تامينى به منظور كند يا متوقف كردن دشمن و پيش ‌بينى يك نيروى ضربتى كافى براى عكس‌العمل سريع در مقابل نيروهاى دشمن متجاوز و انهدام آنان (به عنوان يك عامل بازدارنده) انتخاب شد و در اولين قدم، طرح ايجاد تاسيسات د‌ژ طلائيه تا شلمچه تهيه گرديد. بر اساس اين طرح، سه خط د‌ژ شامل خط اول به تعداد 29 د‌ژ در فاصله سه كيلومترى از خط مرز بين‌المللى دو كشور،‌ خط دوم به تعداد 18 د‌ژ در فاصله شش كيلومترى و خط سوم به تعداد 12 د‌ژ در فاصله 9 كيلومترى از مرز احداث شد. هر د‌ژ شامل دو سكوى جنگ‌ افزار ضد تانك، يك موضع تيربار سنگين و يك پناهگاه براى نفرات بود و يك گردان ويژه به نام گردان د‌ژ براى نگهدارى اين موضع سازمان داده شد كه قسمت اصلى اين گردان هم شامل 120 دستگاه تفنگ 106 م‌ م ضد تانك و حدود 1300 نفر نيروى انسانى بود.

اولين درگيرى‌هاى ارتش با نيروهاى عراقى در خرمشهر
از اوايل سال 1358، درگيرى‌هاى پراكنده‌اى بين پاسگاه‌هاى مرزى ايران و عراق روى داد كه گزارش اين درگيرى‌ها از طريق فرماندهان ارتش در آن منطقه به مقامات بالاتر ارسال مى‌شد. در اوايل شهريور ماه 1359، اين درگيرى‌ها شدت بيشترى يافت و اين درحالى بود كه نيمى از توان ارتش جمهورى اسلامى ايران در منطقه شمال غرب مشغول نبرد با عناصر ضد انقلاب و گروهك‌ هاى مختلف بود و حوادث ناشى از انقلاب، تسويه نيروهاى نظامى بخصوص فرماندهان ارشد، كاسته شدن دوره خدمت سربازي، جابجايى نيروها و عوامل متعدد ديگر، قدرت دفاعى ايران را بسيار كاهش داده بود. در 1359/6/16 منطقه خان ليلى به تصرف ارتش عراق درآمد و چند روز بعد،‌ منطقه ميمك، پاسگاه‌هاى رشيديه، چيلات، بيات و ارتفاع گيسكه اشغال شد.(1)
با وقوع اين حوادث كه نشان از احتمال حمله سراسرى عراق بود، نيروى زمينى ارتش جمهورى اسلامى ايران، يك طرح عملياتى پدافندى تهيه و به لشكر 92 زرهى خوزستان ابلاغ كرد كه بر اساس اين طرح، لشكر 92 زرهى در منطقه خوزستان مى‌بايست پدافند نموده، پيشروى دشمن را سد كرده و پس از وارد كردن لشكرهاى 21 پياده از تهران و 16 زرهى از قزوين به منطقه جنوب، آفند متقابل عليه دشمن را آغاز مى‌كرد.(2)
لشكر 92 زرهى كه در اين زمان به دليل درگيرى با مشكلات عديده و اوضاع كشور، كارآيى رزمى آن تقليل رفته بود، با دريافت ماموريت مذكور در 20 شهريور ماه، به گردان دژ كه آن نيز در اين زمان كارآيى خود را در سطح وسيعى از دست داده بود دستور داد دژهاى مرزى را از شماره 1 تا 19 اشغال كرده و تيپ يك زرهى خود را به همراه يك، يكان توپخانه 175 م‌ م به منطقه عمومى خرمشهر تغيير مكان دهد. پاسگاه ‌هاى مرزى ژاندارمرى نيز به وسيله پاسداران تقويت و دفاع از خرمشهر و آبادان به عهده منطقه سه دريايى ارتش جمهورى اسلامى ايران و نيروهاى مردمى مستقر در اين منطقه محول شد. اما در مجموع، كليه اين اقدامات به هيچ‌ وجه نمى‌توانست جوابگوى تهديدات وسيع دشمن باشد و در 31 شهريور ماه، درحالى كه درگيرى در كليه پاسگاه‌هاى مرزى دو كشور در سراسر خط مرز ايران و عراق ادامه داشت، نيروى هوايى عراق به طور غير منتظره‌اى اكثر پايگاه‌هاى نيروى هوايى ارتش جمهورى اسلامى ايران از غرب ايران تا خوزستان، فرودگاه مهرآباد و شهرهاى اهواز، آبادان، آغاجارى و خرمشهر را مورد حمله قرار داد و نيروى زمينى آن كشور نيز آفند عمومى خود را در اكثر مناطق مرزى ايران آغاز كرد.

درگيرى‌هاى همه جانبه ارتش با نيروهاى عراقى در خرمشهر
هجوم نيروهاى متجاوز عراقى به سمت خرمشهر از سه محور آغاز شد: 1 - محور تنومه، شلمچه، خرمشهر 2 - محور بصره، پاسگاه زيد، ‌ايستگاه حسنيه (كيلومتر 40 جاده خرمشهر - اهواز 3 - محور نشوه، كوشك طلائيه، جفير. اما با همه اوضاع حاكم بر نيروهاى جمهورى اسلامى ايران در آن زمان، پايدارى تاريخى و سرسختانه اين نيروها، تصرف خرمشهر براى نيروهاى عراقى با دشوارى مواجه شد و آنان مجبور گرديدند كه براى تصرف خرمشهر، برخلاف ساير مناطق، بهاى سنگينى را بپردازند. با تلاش نيروهاى باقيمانده گردان‌هاى د‌ژ و 165 مكانيزه و گردان 232، يكان‌هايى از دانشجويان دانشكده افسري، تكاوران نيروى دريايي، خلبانان نيروى هوايى و هوانيروز ارتش جمهورى اسلامى ايران، تلفات سنگينى بر نيروهاى دشمن كه در حدود يك لشكر زرهى بسيار مجهز بودند وارد گرديد و نيروهاى مهاجم توانستند فقط تا شش كيلومترى شمال و غرب خرمشهر پيشروى كنند. اين وضعيت تا روز بيستم جنگ (19 مهرماه) ادامه يافت و نيروهاى عراقى كه از رسيدن به اهداف بلند پروازانه خود يعنى اشغال خوزستان و پيشروى به سمت تهران و ساقط كردن نظام تازه تاسيس جمهورى اسلامى ايران بازمانده بودند، تصميم گرفتند كه خرمشهر را از سمت شرق هم مورد تهديد قرار داده و آبادان را تصرف كنند. لذا با استقرار پل شناور بر روى رود كارون از اين رودخانه عبور كرده و جاده‌ هاى بسيار مهم اهواز - آبادان و آبادان - ماهشهر را قطع كردند. با تلاش دليرانه نيروهاى گردان 153 پياده از لشكر 77 خراسان و كمك چشمگير نيروهاى مردمي، نيروهاى متجاوز نتوانستند به تصرف آبادان بپردازند و روياى تصرف اين شهر از سوى عراقى‌ها براى هميشه نقش بر آب شد. اما سرانجام با توجه به حجم انبوه نيروهاى دشمن، توان نيروهاى جمهورى اسلامى ايران در مقابل فشار روزافزون آنان رو به تحليل رفته و با تحمل تلفات بسيار سنگين، در روز چهارم آبان ماه 1359، خرمشهر پس از 35 روز مقاومت به اشغال نيروهاى عراقى درآمد.

ارتش و آزاد سازى خرمشهر
پس از اشغال خرمشهر توسط نيروهاى متجاوز عراقي، از آذرماه نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران تلاش خود براى بيرون راندن دشمن از اين منطقه را آغاز كردند. عمليات نصر كه در 15 دى ماه انجام شد، اولين اقدام آفندى در مقياسى نسبتا وسيع بود كه با مشاركت لشكر 16 زرهى قزوين (دو تيپ زرهي) و عناصرى از لشكر 92 زرهى كرخه‌ كور به مرحله اجرا درآمد و هدف آن بيرون راندن دشمن از مواضع كرخه ‌كور و تصرف پادگان حميد بود. تقريبا همزمان با همين عمليات، عمليات آفندى ديگرى به نام توكل در منطقه سرپل دشمن در شرق كارون طراحى و اجرا شد كه در 20 دى ماه با هدف بيرون راندن نيروهاى متجاوز به غرب كارون و رفع محاصره آبادان انجام شد. سپس در طول سال 1360 عمليات‌هاى متعددى با مشاركت همه نيروهاى جمهورى اسلامى ايران در منطقه خرمشهر - آبادان طرح ‌ريزى و اجرا گرديد كه معروف‌ ترين آنها عمليات پيروزمندانه ثامن‌الائمه(ع) در مهرماه 1360 بود و منجر به شكست محاصره آبادان شد. با پيروزى نيروهاى جمهورى اسلامى ايران در عمليات ثامن‌الائمه(ع) و عمليات طريق‌ القدس كه در آذرماه 1360 در جناح شمالى منطقه اهواز- خرمشهر انجام شد و همچنين عمليات فتح‌المبين در فروردين ماه 1361،‌ برنامه ‌ريزى جهت آزاد سازى خرمشهر آغاز گرديد و سرانجام يگان‌هاى ارتش جمهورى اسلامى ايران، با مشاركت سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و نيروهاى مردمى در دهم ارديبهشت ماه 1361، عمليات بيت ‌المقدس را جهت رسيدن به هدف اصلى خود (آزادسازى خرمشهر)، اجرا كردند.
نيروهاى شركت كننده ارتش جمهورى اسلامى ايران در اين عمليات شامل يگان‌هاى نيروى زمينى به فرماندهى سرهنگ شهيد على صياد شيرازى (لشكر 21 پياده حمزه، لشكر 16 زرهى قزوين، لشكر 92 زرهى خوزستان، تيپ 58 ذوالفقار، تيپ 55 هوابرد، تيپ 23 نيروهاى ويژه، تيپ سوم پياده 23 نيروهاى ويژه، تيپ 37 زرهي، تيپ سوم پياده لشكر 77، گروه 33 توپخانه (5 گردان)، گروه 22 توپخانه (5 گردان)، گروه مهندسى زرهى و ...)، نيروى هوايى ارتش جهت پشتيبانى عمليات و نيروى دريايى ارتش جهت تقويت امكانات عبور از رودخانه بودند كه با ابتكار عمل شهيد صياد شيرازي، اين نيروها با نيروهاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى تركيب شده، قرارگاه مشترك عملياتى تشكيل دادند و توانستند با پيروزى كامل، خرمشهر را از دست متجاوزان آزاد كنند.
در پايان، جهت بيان گوشه ‌اى از نتايج بسيار مهم اين عمليات، به نقل بخش‌هايى از سخنان شهيد سپهبد صياد شيرازى كه به مناسبت اين عمليات بيان شده است مى‌پردازيم. امير الشهداى‌ نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران مى‌گويد: سوم خرداد سال 1361، يادآور تجلى اراده و غرور ملتى مسلمان و آزاده در آزاد سازى خونين‌شهر است... اهميت فتح خرمشهر يا بهتر بگوييم شهرى كه به تعبير امام(ره)، خدا آن را آزاد كرد، در اين است كه به عمق اين پيروزى عظيم پى ببريم. دلشادى امت اسلامى و نشاط رزمندگان اسلام، به اسارت افتادن حدود بيست هزار نفر از لشكريان كفر، دستيابى به غنايم فراوان جنگي، وارد كردن هزاران نفر تلفات به دشمن، افزايش عزت و اقتدار جمهورى اسلامى در رسانه ‌هاى گروهى بين المللى و از هم پاشيدن شيرازه سپاه خصم، همه آثار ظاهرى اين نصرت الهى بود و اهميت اين فتح بزرگ در اين است كه بدانيم چگونه قلت بر كثرت غلبه كرد... فوران اخلاص‌ها در وجود رزمندگان اسلام اعم از ارتشي، سپاهي، بسيجي، جهادگر و مزين به حضور روحانيت، زمينه ‌ساز نصرت خدا گرديد....(3)

على حسين‌احمدي،‌ كارشناس ارشد تاريخ
پى‌نوشت‌ها:
1 - كارنامه نبردهاى زميني، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه، موسسه مطالعات سياسى فرهنگى انديشه ناب، ص 39
2 - تجزيه و تحليل نبردهاى هشت سال دفاع مقدس، سرتيپ دوم بختياري، ص 193
3 - عمليات بيت‌المقدس، هئيت معارف جنگ، شهيد سپهبد على صياد شيرازي، انتشارات ايران‌ سبز، ص 162

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8803030170
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.