امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

اين حادثه بزرگ تاريخى را مى توان از چند بعد بررسى كرد تا اهميت آن آشكارتر شود. عمليات بيت المقدس پيامدها و تحولات بسيار مهمى را به دنبال داشت، اهم پيامدها و تحولات را به اين شرح است:
1- ظهور قدرت دفاعى ايران:
پيروزى نظامى ايران در عمليات بيت المقدس پس از ناكامى و شكست در دو مرحله كه مرحله اول آن بازدارندگى در برابر تجاوز دشمن و مرحله دوم، جلوگيرى از اشغال 15هزار كيلومتر از خاك ايران بود را مى توان به عنوان ظهور قدرت دفاعى ايران مورد توجه قرار داد. ماهيت پيروزى از نظر جغرافيا و ميدان درگيرى، زمان، روش دستيابى به آن (تاكتيك عمليات)، فرماندهى و كنترل و نيروهاى شركت كننده و همچنين بسيارى از موضوعات ديگر، هر كدام مقوله جداگانه اى است كه در صورت بررسى و كالبد شكافى هر يك مى تواند رخداد عظيم تاريخى را با شكلى در خور شأن آن جلوه گر سازد؛ به نحوى كه شايسته عمليات بزرگى باشد كه امام (ره) در ثمره آن فرمود: «خدا خرمشهر را آزاد كرد.»
2 ثبات داخلى، بازدارندگى خارجى:
اقدامات مسلحانه منافقين و فرار بنى صدر منجر به ايجاد چالش هاى امنيتى و ارايه تصويرى ناامن و بى ثبات در داخل جمهورى اسلامى ايران گرديد و كشور را در مقابل مداخله خارجى آسيب پذير كرده بود. فتح خرمشهر توانست پايدارى سياسى و تامين ثبات سياسى در برابر چالش هاى امنيتى و مداخله خارجى را به ارمغان آورد. البته اين امر بيانگر نقش پراهميت مردم، مديريت دفاعى- امنيتى و سياسى كشور و نقش برجسته حضرت امام (ره) كه اين سه مقوله نيز هر كدام نيازمند پرداخت مستقلى است.
3- ظهور ايران به عنوان يك قدرت منطقه اى:
از پيامدهاى فتح خرمشهر تاثير فوق العاده مهم سياسى نظامى آن بر روند تحولات سياسى نظامى منطقه است. اين امر كه منجر به تغيير برخى از معادلات منطقه اى شد، بيانگر ظهور قدرت جديد ايران به عنوان قدرتى تاثيرگذار بود. اين موضوع در صورت موشكافى مى تواند ابعاد منطقه اى فتح خرمشهر را بيشتر آشكار سازد.
4- اثبات يك سبك موفق از جلوه ايمان در كشاكش سهمگين ترين ميدان:
الگوى تفكر و رفتار رزمندگان، شهدا و ايثارگران به عنوان يك فرهنگ ارزشى- حماسى بيانگر نقش بى بديل، ايمان، روحيه فداكارى و خلاقيت و ابتكار عمل در كسب پيروزى ها به ويژه فتح خرمشهر است كه براى هميشه در طول تاريخ مى تواند الهام بخش باشد.
مجموع اين تحولات چهارگانه نشان مى دهد كه خرمشهر يك حادثه تاريخى و تاريخ ساز است. يك الگوى كامل انديشه و عمل نظامى و مديريت كلان دفاعى- امنيتى و استراتژيك در كشور است.ملتى كه حماسه مقاومت و آزادسازى خرمشهر را دارد ثابت كرده است كه ديگر مجالى براى تجاوز باقى نخواهد گذشت و اين ملت با قدرت از امنيت ملى و استقلال خود دفاع خواهد كرد.هويت ملت ايران برآمده از حماسه فتح خرمشهر است كه الهام بخش تفكر و رفتار آن ها در صحنه هاى سياسى، اجتماعى، نظامى و امنيتى و در برابر مداخله و تجاوز بيگانگان خواهد بود.آن روز بزرگ را ارج نهيم، بر شهدايش درود بفرستيم و از آموزه ها و عبرت هاى بى شمار آن درس آموزى نماييم و تاريخ اين حماسه پرفروغ را براى هر ايرانى و ايران اسلامى همچنان زنده نگهداريم.

منبع: خبرگزاری فارس
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سالگرد حادثه بسيار مهم و ماندگار پيروزى در جبهه خرمشهر و بر گرداندن اين شهر به پيكر خونين كشور به وسيله دلاوران مومن ارتش وسپاه و نيروهاى جان بر كف بسيجى را به همه رزمندگان و ايثارگران و خانواده هاى همه شهيدان و جانبازان تبريك عرض مى كنم … واقعه خرمشهر از دور فقط يك حادثه تاريخى است كه براى ملت ايران هيجان آور و افتخار آميز است، ولى از نزديك، اين قضيه شبيه يك معجزه بزرگ بود.
وقتى رژيم عراق با تشويق دولت هاى دشمن انقلاب، به مرزهاى ما حمله كرد، هدف گيرى دقيقى كرده بود.
خرمشهر، قدم اول و بسيار موثر از اين هدف گيرى بود … در قدم اول، نيروهاى عراقى پيشرفت هايى كردند و تا سيزده چهارده كيلومترى اهواز هم رسيدند؛ اما وقتى خواستند به خرمشهر ـ كه مرز نزديك تر بود ـ حمله كنند، دچار مانع شدند. علت هم اين بود كه نيروهاى مردمى، جوان هاى مومن و مرد و زن انقلابى وارد ميدان شدند؛ يعنى در اينجا انقلاب شروع كرد خود را نشان دادن؛ بنابراين دشمن نزديك اهواز زمين گير شد.
آنجا نيروهاى مسلح و ارتش و نيروهاى مردمى پشت سر هم مثل كوه در مقابل دشمن ايستادند؛ اين اولين تودهنى اى بود كه به آنها زده شد.
اما غم، دل ملت ايران را گرفته بود؛ چون هزاران كيلومتر از خاك كشور زير چكمه دشمن بود.
بنده در ماه هاى اول جنگ، در همان مناطق بودم؛ هم وضع مردم و هم وضع نيروهاى مسلح را مى ديدم.
نيروهاى مسلح، عازم و جازم بودند؛ اما غم سنگينى بر دلشان نشسته بود … در چنين شرايطى كه غم دل ها را فرا گرفته و رجز خوانى هاى عراق همه دنيا را پر كرده بود، نيروهاى ما از كمترين امكانات مادى برخوردار نبودند.
اين كه مى گويم كمترين امكانات مادى، يك حقيقت است. من فراموش نمى كنم يكى از سرداران و فداكاران آن روز ـ كه امروز بحمدالله در همين جلسه حضور دارند ـ به اتفاق چند نفر از اهواز پيش ما آمدند و چند قبضه خمپاره انداز مى خواستند تا بتوانند قدرى درمناطق جلوتر ايستادگى و مبارزه كنند؛ اما كسى نبود به اينها اين چند قبضه خمپاره انداز را بدهد! ما براى سيم خاردار و گلوله و آر.پى .چى مشكل داشتيم؛ تانك و نفربر و امثال اينها كه به جاى خود.
آنچه در اختيار ملت ايران بود، عبارت بود از يك اراده قوى و نشاط همه جانبه كه برخاسته از ايمان و آگاهى بود. اين كه امام فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد كرد، يعنى اين … خوب است در اينجا ياد شهيد عزيزمان صياد شيرازى را گرامى بداريم.
خيلى از فرماندهان آن روز بحمدالله امروز زنده و سر حال و مشغول انجام وظيفه اند و بعضى هم به شهادت رسيدند.
اين شهيد و همكارانش در سپاه و ارتش مجموعه توانايى را تشكيل دادند و عمليات امام رضا (ع) فتح المبين و سپس بيت المقدس را طراحى و اجرا كردند و به تدريج كارايى انقلاب و اسلام و يك ملت مومن را در اين منطقه بسيار خطير مقابل چشم همه گرفتند.
هيچ كس در دنيا باور نمى كرد كه نيروهاى مسلح ما بتوانند خرمشهر را پس بگيرند؛ چون خرمشهر رفته بود.
همين مناظرى كه شما امروز مى بينيد اسراييلى ها با تانك در جنين به وجود مى آورند، شبيه همين را در خرمشهر ما به وجود آوردند.
البته ـ همان طور كه پدر عزيز شهيد جهان آرا گفتند ـ جوان هاى ما مقاومت كردند و مدتى دشمن را پشت در نگهداشتند.
حدود چهل روز يا بيشتر، جوان هاى مومن و نيروهاى مسلح ما توانستند به ارتش عراق تودهنى و او را پس بزنند؛ ولى بالاخره بسيارى شهيد شدندو خرمشهر از ملت ايران غصب شد.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8803030131
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حضرت امام خميني (ره) در همان روزها در جمع گروهي از دانشجويان دانشكده ي افسري ارتش و مسئولان اين دانشكده فرمودند: «ما از اوّل هم صلح طلب بوديم و صلح يكي از اموري است كه ما به تبع از اسلام قبول كرديم. صلح اسلامي، صلحي كه برادر مي شوند بعد از صلح، و ما طالب اين هستيم. امّا صلحي كه اصلاً اعتنا نكنند به اين كه جنايت كردند در اينجا و اعتنا نكنند به اين كه غراماتي وارد شده است و بايد جبران كنند، اين اسمش صلح نيست. اسمش را مي توانيم بگذاريم صلح صدّامي.»
يكي از شبهات و سؤالاتي كه در ذهن برخي از افراد جامعه و كاوشگران دفاع مقدس بعد از پيروزي چشمگير در عمليات بيت المقدّس و فتح خرّمشهر در سال 1361 شكل گرفت و شايد تا كنون براي آن پاسخ قانع كننده اي دريافت ننموده باشند، چرايي و علّت ادامه ي جنگ توسّط ايران بعد از آن حماسه و موفّقيّت بزرگ و بازپس گيري مناطق متصرّف شده از ايران توسّط عراق بود. براي پاسخگويي به اين سؤال و شبهه از دو بعد آن را مورد بررسي قرار مي دهيم:

1)مقوله ي سياسي و حقوقي

2)مقوله ي دفاعي - امنيتي

1)مقوله ي سياسي و حقوقي:

با شروع جنگ بين ايران و عراق در شهريور ماه 1359 شوراي امنيّت سازمان ملل متحّد، نسبت به تجاوز عراق عليه كشور جمهوري اسلامي ايران، علي رغم اينكه اين اقدام خلاف حقوق بين الملل و نقض حاكميت يك كشور مستقل يا شخصيت حقوقي بوده، عكس العملي جدّي اي نشان نداد و صرفاً به تصويب قطعنامه ي 479 اكتفا نمود. در اين قرارداد از طرفين خواسته شده بود، از به كار بردن زور عليه يكديگر خودداري كنند و اختلافات خود را به صورت مسالمت آميز حلّ و فصل كنند.

جالب اينجاست كه هيچ اشاره اي به تشخيص و معرّفي متجاوز و دفاع از كشور مورد تجاوز واقع شده در اين قطعنامه نشده بود. حتّي در اين قطعنامه از كشور عراق خواسته نشده بود كه به مرزهاي بين المللي بازگردد و خاك كشور ايران را ترك كند.

در واقع آمريكا و متّحدانش درصدد بودند با اشغال بخش هايي از خاك ايران توسّط كشور مجري اهداف خود، يعني عراق؛ ايران را وادار به قبول خواسته هاي خود و عقب نشيني از آرمان هاي انقلابي خود نمايند. تصويب اين قطعنامه ي ضعيف و ناعادلانه نيز در شوراي امنيّت، تحت تأثير همين خواسته ها و منويّات و آمريكا و شركاي غربيش بود كه نفوذ قابل توجّهي در سازمان ملل و شوراي امنيّت داشتند. بعد از اين قطعنامه، شوراي امنيّت سكوت بيست و دو ماهه اي را در برابر تجاوز رژيم بعثي به ايران اتّخاذ كرد. اين در زماني است كه عراق از حيث شرايط جنگ در برتري نسبي نسبت به ايران قرار داشت. بعد از پيروزي رزمندگان ايراني در عمليات بيت المقدّس و بازپس گيري شهر مهم و استراتژيك خرّمشهر كه عراق و متّحدانش را شگفت زده كرده بود، شوراي امنيّت بنا به درخواست كشورهاي اُردن و آمريكا تشكيل جلسه داد و قطعنامه ي 514 را به اتّفاق آراء به تصويب رساند. در اين قرارداد، برخلاف قرارداد قبل، براي نخستين بار از برقراري آتش بس و عقب نشيني نيروها به مرزهاي بين المللي، احترام به حاكميت، استقلال و تماميّت ارضي كشورها سخن به ميان آمد. چرا كه شرايط جنگ به نفع ايران تغيير پيدا كرده بود و اين سبب نگراني متّحدين عراق و در رأس آنها آمريكا شده بود. جمهوري اسلامي ايران، اين قطعنامه را نپذيرفت. زيرا كه در چارچوب آن خواسته ها و منويّات ايران لحاظ نگرديده بود. اوّلاً ايران خواستار شناسايي متجاوز بود. ثانياً تنبيه متجاوز و تعيين خسارات وارده به ايران از ديگر خواسته هاي جمهوري اسلامي بود كه مورد توجّه قرار نگرفت. ثالثاً تضمين صلح و بقاي آن به كشور مورد تجاوز از ديگر خواسته هاي بجاي ايران بود. امّا نه سازمان ملل و نه ديگر مجامع بين المللي و نه حتّي خود كشور عراق، حاضر به قبول اين خواسته هاي بجا و بحقّ جمهوري اسلامي ايران به عنوان طرف برتر و پيروز جنگ نگرديدند.

در چنين شرايطي، پذيرش قطعنامه ي 514 توسّط جمهوري اسلامي ايران، نه تنها به منزله ي پيروزي نبود، بلكه شكست و عدم دستيابي به حقوق حقّه ي خود تلقّي مي شد.

2)مقوله ي دفاعي – امنيّتي

در اين مقوله، مهم ترين استراتژي اي كه ايران دنبال مي كرد، تثبيت موقعيّت دفاعي خود و سپس ورود محدود به خاك عراق و در نتيجه تثبيت شرايط جنگ به نفع خود بود.

اوّلاً ما در منطقه ي خرّمشهر داراي شرايط موازنه ي مرزي با عراقي ها بوديم كه درآن سوي مرزها به حالت آماده باش و مجهّز، درصدد غفلت ايران و تسخير مجدّد اين شهر بندري بودند. ثانياً هنوز بخش هاي قابل توجّهي از خاك كشور از جمله نفت شهر در اختيار رژيم بعثي عراق قرار داشت و پذيرش آتش بس توسّط ايران، مي توانست تثبيت موقعيّت عراق را در اين مناطق و در نتيجه جدايي احتمالي اين بخش ها از خاك كشور ما را با توجه به حمايت مطلق جامعه ي بين الملل از عراق، به همراه داشته باشد.

با در نظرگرفتن اين شرايط و با توجه به اين كه مقامات سياسي و نظامي ايران به نحوي مي دانستند كه در جامعه ي بين المللي از حيث سياسي، تمامي حمايت ها توسط مجامع و قدرت ها از طرف ديگر جنگ يعني عراق، صورت خواهد پذيرفت تا اينكه شرايط جنگ و صلح به نفع اين كشور تثبيت گردد، تصميم مقامات ايران بر انجام عمليات براي ورود محدود به خاك عراق و ايجاد پشتوانه ي سياسي مذاكرات تعيين شد. در واقع با موفّقيّت در اين استراتژي، ايران مي توانست از موضع قدرت و برتري، خواسته هاي خود را بر جامعه ي بين المللي و عراق تحميل كرده و شرايطي را فراهم كرده تا حاميان عراق با تأمين خواسته هاي بديهي و بحقّ جمهوري اسلامي در شناسايي متجاوز، تعيين و پرداخت خسارت به كشور مورد تجاوز قرار گرفته و تضمين صلح، شرايط را براي خاتمه دادن به جنگ و رهايي از شرايط نه جنگ و نه صلح كه مي توانست براي ايران گران تمام شود و موجبات سوء استفاده ي عراق و متّحدانش را با توجّه به تغيير شرايط جنگ فراهم آورد، آماده سازند.

با در نظر گرفتن موارد مطرح شده در مقوله هاي سياسي و حقوقي و همچنين دفاعي – امنيّتي مي توان به اين نتيجه رسيد كه با توجّه به عدم دستيابي ايران بعد از فتح خرّمشهر به حداقل حقوق حقّه ي خود، همچنين عدم توجّه سازمان ملل متّحد و شوراي امنيّت به تنبيه متجاوز و فشار بر عراق براي پرداخت خسارت و با عنايت به عدم تضمين صلح از سوي جامعه ي بين المللي و كشور متجاوز و همچنين نداشتن اعتماد به كشور عراق براي خروج از مناطق متصرّف شده ي ايران، تصميم به ادامه ي جنگ و عدم پذيرش صلح غيرعادلانه، منطقي و عاقلانه بود. كما اينكه حضرت امام خميني (ره) در همان روزها در جمع گروهي از دانشجويان دانشكده ي افسري ارتش و مسئولان اين دانشكده فرمودند: «ما از اوّل هم صلح طلب بوديم و صلح يكي از اموري است كه ما به تبع از اسلام قبول كرديم. صلح اسلامي، صلحي كه برادر مي شوند بعد از صلح، و ما طالب اين هستيم. امّا صلحي كه اصلاً اعتنا نكنند به اين كه جنايت كردند در اينجا و اعتنا نكنند به اين كه غراماتي وارد شده است و بايد جبران كنند، اين اسمش صلح نيست. اسمش را مي توانيم بگذاريم صلح صدّامي.»


منابع:

1)منصوري لاريجاني، اسماعيل، آشنايي با دفاع مقدّس، انتشارات خادم الرّضا (ع)، چاپ اوّل، پاييز 1387

2)اردستاني، حسين، تجزيه و تحليل جنگ ايران و عراق (جلد سوّم)، نشر مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، چاپ دوّم، 1384

3)دروديان، محمّد، علل تداوم جنگ، نشر مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، چاپ دوّم، 1384

خبرگزاری فارس

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بد نيست بدانيد كه:
- عراق پيش از حمله متجاوزانه خود به خاك ايران ، نقشه هايي در كتاب هاي درسي مدارس چاپ كرده بود كه در آن ها ، از خوزستان ايران به عنوان "عربستان " نام برده بود و به جاي آبادان نوشته شده بود "آبدانا " به جاي خرمشهر "محمره " به جاي سوسنگرد "خواجيه " و به جاي اهواز "الاحواز ".
- مهرماه سال 59 هنگامي كه ارتش تا دندان مسلح عراق در برابر تعداد كمي از رزمندگان محلي مستقر در خرمشهر زمينگير شد و 45 روز تلفات داد تا بتواند شهر را بگيرد ، در توجيه مقاومت سپاه و نيروهاي مردمي در خرمشهر ، راديو عراق براي اين كه بر اين افتضاح عظيم ارتش عراق سرپوش بگذارد اعلام كرد: "مقاومت نيروها در خرمشهر در اثر ترس از جوخه هاي اعدامي است كه به منظور اعدام افراد فراري از جبهه در پشت سر نيروهاي ايراني تشكيل شده است. "

- عراق براي اشغال خرمشهر در پاييز سال 1359 كه فقط ده ها تن از بچه هاي سپاه و بسيج و مردم محلي با كمترين سلاح و مهمات در آن بودند ، 45روز پشت دروازه هاي خرمشهر جنگيد و تلفات داد.

- در عمليات "بيت المقدس " ارديبهشت خرداد سال1361 كه منجر بر آزادسازي شهر خرمشهر و مناطق وسيعي از جنوب كشور شد ، ارتش عراق با به جاي گذاردن بيش از 16 هزار كشته و زخمي و 19 هزار اسير ، مجبور به فرار شد.

- در عمليات "بيت المقدس " ، 5400 كيلومتر مربع از اراضي جمهوري اسلامي از جمله مراكز مهمي چون شهر خرمشهر ، هويزه و پادگان حميد ، طي 25 روز نبرد سخت توسط رزمندگان اسلام از اشغال دشمن آزاد گرديد.

- خرداد سال 61 ، رزمندگان اسلام فقط در يك روز و نيم نبرد در خرمشهر ، كه ده ها هزار سرباز عراقي مجهز به پيشرفته ترين سلاح ها ، تانك ها و تجهيزات در آن مستقر بودند ، اين شهر را آزاد نمودند.

- در عمليات بزرگ فتح المبين ، تبليغات عراق از "تارومار شدن 12 لشكر ايران " ، در حملات موفق عراق و "به كنترل گرفتن اوضاع جبهه هاي شوش و دزفول " سخن گفت و در عمليات بيت المقدس كه به آزادسازي خرمشهر انجاميد ، عراق از "وارد آوردن خسارات سنگين به نفرات و تجهيزات ايراني ها " و "سركوب نيروهاي ايراني و به اسارت گرفتن آن ها " سخن به ميان آورد.

- عراق در سال 61 ، سنگين ترين ضربه ها را از ايران خورد كه عمده آن فتح خرمشهر بود. در آن سال رژيم متجاوز صدام ، هر لحظه كار خود را تمام شده مي دانست. ولي با كمك هاي تسليحاتي و مالي كشورهاي غربي از جمله آمريكا ، اين ضعف را جبران نمود. صدام در مراسم اعطاي نشان به "حميد شعبان " فرمانده نيروي هوايي عراق ، در اين باره گفته است:
سال 1361 ميلادي (1982) ، براي ما سال خيلي دشواري بود. در آن سال ، از محمره (خرمشهر) عقب نشيني كرديم كه از بوق و كرناهاي ايران ، آهنگ اشغال بصره و اشغال سرزمين هاي عراق شنيده مي شد. به زعم همه اين ها ، تصميم گرفتيم فقط از بغداد دفاع كنيم. چون با خود گفتيم بايد به فكر آن لحظه بود كه سربازان ايراني به پيش مي تازند و به سوي بغداد مي آيند. از اين رو گارد رياست جمهوري را فقط براي دفاع از بغداد بسيج و آماده كرديم. بنا داشتيم گارد رياست جمهوري را در اطراف شهر بغداد مستقر كنيم تا بتواند در خارج از پايتخت همراه با ديگر پرسنل ارتش ، با دشمن پيكار كند. "

- ارديبهشت سال 1361در هنگامه عمليات بيت المقدس و آزادي خرمشهر، "الكساندر هيگ " وزير جنگ آمريكا ، به وزراي پيمان "ناتو " گفت: "پيروزي هاي ايران منافع آمريكا را به خطر انداخته است. "

- هنگامي كه ارتش عراق پس از قبول قطعنامه 598از سوي ايران ، مجدداً به خاك ايران تجاوز كرد و تا ديوارهاي خرمشهر پيش آمد ، حضرت امام خميني(ره) در پيامي به فرمانده كل سپاه ، بر ضرورت حفظ خرمشهر تاكيد كرده و فرمود: "اينجا نقطه شكست و پيروزي اسلام يا كفر است. بايد متر به متر جنگيد. اينجا نقطه اي است كه حيات و عدم حيات سپاه در آن مشخص مي شود. "
منبع: روزنامه همشهري

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بنده نیز این سالگرد را خدمت رهبر معظم انقلاب و عموم مردم شریف کشورمان ایران تبریک عرض می کنم به راستی که این حماسه برگ زرینی است در تاریخ این ملت حماسه ساز که چنین کار بزرگی را صورت دادند و نشان دادند که با رمز اتحاد و یکپارچگی می توان کارهای بزرگی را انجام داد و درود می فرستم به روح شهیدان و امام عزیز که الحق وجود ایشان بود که مایه دلگرمی رزمندگان عزیز و دلاور بود .
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
اميدوارم اين مطلب تكراري نباشه


خرمشهر
به‌مناسبت سالروز عمليات بيت‌المقدس
عمليات بيت‌القمدس
سرتيپ 2 بازنشسته نصرالله معين‌وزيري
1 – مقدمه
عمليات بيت‌المقدس كه با شركت نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران، نيروهاي بسيج مردمي در قالب سپاه پاسداران و با پشتيباني جهاد سازندگي،‌نيروي هوايي و دريايي ارتش از تاريخ دهم ارديبهشت ماه 1361 به مدت 26 روز در منطقه عمومي اهواز – خرمشهر انجام گرفت،‌ يكي از درخشان‌ترين عمليات‌هاي نظامي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در دوران جنگ تحميلي به شمار مي‌رود.
دستاوردهاي نظامي و سياسي اين عمليات،‌ بسيار عظيم بود و به حق مي‌توان گفت كه با پايان گرفتن عمليات بيت‌المقدس،‌جنگ ايران و عراق وارد مرحله جديدي گرديد؛‌مرحله‌اي كه عراق در وضعيت انفعالي و ايران در موضع قدرت نظامي قرار گرفت.
دستاورد راهبردي آن، شكست راهبرد ديرينه عراق در كنترل كامل بر آبراه اروندرود يا به عبارت ديگر، تثبيت حاكميت غيرقابل انكار ملي و مشروع ما بر رودخانه اروندرود تا امتداد خط‌القعر اين آبراه است.
در اين عمليات بيش از 19 هزار نفر از نيروهاي دشمن به اسارت نيروهاي خودي درآمدند و متجاوز از 16 هزار نفركشته و مجروح شدند. خسارات و ضايعات فراواني به دشمن وارد و غنايم بسياري به‌دست آمد.
2 – محدوده زمين منطقه عمليات بيت‌المقدس
منطقه‌اي كه عمليات بيت‌المقدس در آن طرح‌ريزي شد، ‌محدود است از شمال به رودخانه‌هاي كرخه كور و نيسان، از شرق به رودخانه كارون، از جنوب به خرمشهر و اروندرود و از غرب به كرانه‌هاي هورالعظيم و شط‌العرب كه وسعت آن به بيش از 8 هزار كيلومتر مربع بالغ مي‌شود.
3 – چگونگي طرح‌ريزي عمليات
الف – در آبان‌ماه سال 60، دانشكده فرماندهي و ستاد نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران،‌طبق تدبير فرماندهي نيروي زميني وقت،‌شهيد سپهبد صياد شيرازي، به طور موقت از پذيرش دانشجو خودداري و استادان آن به منظور تقويت قرارگاه‌هاي مقدم نزاجا در جنوب و غرب و تشكيل هسته مركزي گروه‌هاي طرح‌ريزي، به آن مناطق مأمور شدند. در قرارگاه جنوب طبق هماهنگي كه بين ارتش و سپاه به عمل آمد، مقرر شد طرح‌ريزي سه عمليات عمده كه مكمل عمليات پيروزمند ثامن‌الائمه محسوب مي‌شدند، به‌طور همزمان شروع و به ترتيب تقدم اجرا شوند. اين عمليات‌ها عبارت بودند از: طريق‌القدس، فتح‌المبين و بيت‌المقدس.
ب – از آنجا كه يكي از اصول عمليات آفندي، شناخت منطقه نبرد از جمله جو، زمين و دشمن است و بدون اين آگاهي، طرح‌ريزي عمليات ارزش و اعتباري ندارد. طراحان عمليات، اطلاعات بسيار دقيقي مربوط به نقاط ضعف و قوت دشمن و زمين منطقه عمليات از طريق عكس‌هاي دقيق هوايي، بازجويي از اسرا و پناهندگان عراقي و به ويژه نتايج شناسايي‌هاي عملي انجام گرفته توسط كاركنان ارتش و سپاه كسب كردند.
مهم‌ترين ضعف دشمن،‌ اشتباه بزرگ تاكتيكي وي در گسترش نيروهايش بود؛‌زيرا لشكر 5 مكانيزه و لشكر 6 زرهي خود را در منطقه اهواز و كرخه‌كور در پشت آبرفتگي‌هاي وسيع ايجاد شده توسط ما،‌ زمين‌گير و يا به عبارتي عاطل و باطل نگه داشته بود (احتمالاً به‌خاطر واهمه‌اي كه از آن جبهه داشت) و لشكر 11 پياده خود را در داخل و خارج خرمشهر در استحكامات كاملاً مستحكمي مستقر كرده بود. اما بين دريسه و سلمانيه، نيروي ضعيفي را به استعداد يك تيپ تقويت شده، با فاصله زيادي از ساحل رودخانه كارون كه خود يك مانع عمده محسوب مي‌شود، مستقر و خط پدافندي ناقص خود را در اين منطقه، بر امتداد جاده آسفالته اهواز – خرمشهر كه با ايجاد خاكريز در شرق آن به صورت تقريباً مستحكمي درآورده بود، استوار كرده بود؛ با اين تفكر و استنباط غلط كه نيروهاي ما به علت كمبود يا فقدان وسايل عبور، توانايي عبور از رودخانه كارون كه داراي عرض 200 تا 300 متر است را ندارند.
پ – نيروهاي شركت كننده خودي، عبارت بودند از:
(1) قرارگاه نصر (قرارگاه مشترك ارتش و سپاه) شامل:
- لشكر 21 پياده متشكل از 3 تيپ پياده و يك تيپ زرهي و توپخانه لشكر (ارتش).
- لشكر 5 سپاه پاسداران شامل 4 تيپ پياده.
- تيپ 23 نيروهاي ويژه هوابرد «نوهد» (ارتش).
(2) قرارگاه فتح (قرارگاه مشترك ارتش و سپاه) شامل:
- لشكر 92 زرهي اهواز متشكل از 3 تيپ زرهي و توپخانه لشكر (ارتش).
- لشكر 3 سپاه پاسداران شامل 3 تيپ پياده.
- تيپ 55 هوابرد شيراز (ارتش).
- تيپ 37 زرهي شيراز (ارتش).
(3) قرارگاه قدس (قرارگاه مشترك ارتش و سپاه) شامل:
- لشكر 16 زرهي قزوين،‌متشكل از 3 تيپ زرهي و توپخانه لشكر (ارتش).
- لشكر 1 سپاه پاسداران شامل 5 تيپ پياده.
- تيپ 58 تكاور ذوالفقار (ارتش).
(4) تيپ 30 زرهي سپاه پاسداران (عملاً در يكان‌هاي سپاه ادغام شد)
(5) قرارگاه فجر 3 در مرحله نهايي عمليات شامل:
- تيپ 3 لشكر 77 پياده (ارتش).
- تيپ امام سجاد(ع) (سپاه).
- تيپ 33 المهدي (سپاه).
(6) قرارگاه كربلا (قرارگاه مشترك ارتش و سپاه) كه عمليات قرارگاه‌هاي نصر،‌فتح، قدس و گروه‌هاي 22 و 33 توپخانه و گروه‌هاي هوانيروز و گروه مهندسي (همگي از ارتش) و ساير عناصر تحت امر را كنترل و هدايت مي‌كرد.
(7) نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران با پشتيباني از عمليات، از نظر پشتيباني نزديك هوايي،‌شناسايي و عكسبرداري هوايي،‌ترابري وسيع هوايي،‌پوشش هوايي و پدافند هوايي موشكي نقش ارزنده‌اي را ايفا مي‌كرد.
(8) نيروي دريايي ارتش، عبور نيروها از رودخانه كارون را پشتباني مي‌كرد.
(9) ستاد پشتيباني جنگ جهاد سازندگي، پشتيباني‌هاي مهندسي رزمي وسيع را برعهده داشت.
(10) گردان‌هاي رزمي ژاندارمري سابق (در تقويت لشكرهاي 16 و 21) فعاليت داشتند.
(11) پشتيباني‌هاي خدمات رزمي بي‌دريغ و نامحدود مردمي از عمليات كه به عنوان نقطه عطفي افتخارآميز در تاريخ ثبت خواهد شد.
ت – مراحل پيش‌بيني شده عمليات در طرح عملياتي كربلاي 3:
مرحله يكم: عبور از رودخانه كارون و تصرف و تحكيم سرپل (تلاش اصلي). همزمان درگير كردن دشمن در جبهه كرخه كور و پيشروي درصورت امكان تا خاكريزهاي ثانويه دشمن (تلاش پشتيباني).
مرحله دوم: ادامه تك از سر پل و پيشروي به سوي مرز و همچنين احاطه خرمشهر و درصورت امكان پيشروي در جبهه كرخه‌كور تا خط حميد – جفير.
مرحله سوم: ادامه تك از خط مرز به سمت شرق بصره و دسترسي به ساحل شرقي شط‌العرب در صورت عدم تمكين عراق نسبت به پذيرش شرايط ايران براي صلح.
مرحله چهارم: پدافند در ساحل شرقي شط‌العرب.

4 – اجرا و هدايت عمليات بيت‌المقدس
طرح عملياتي كربلاي 3 از ساعت نيم بامداد روز دهم ارديبهشت ماه 1361 با رمز يا علي‌بن‌ابيطالب(ع) به مرحله اجرا درآمد. يكان‌ها در بعدازظهر نهم ارديبهشت ماه از غفلت نيروهاي عراقي بهره‌برداري كرده و با استفاده از انواع قايق‌ها و طراده‌ها و 4 پل شناور از رودخانه كارون عبور كردند. نصب پل پنجم در حوالي شمال سلمانيه به‌علت شدت آتش‌ دشمن تا ساعت 23 روز نهم به تأخير افتاد.
اولين عناصر يكان‌هاي قرارگاه نصر در ساعت 2 و 45 دقيقه روز دهم ارديبهشت ماه و تمام يكان‌هاي قرارگاه فتح در ساعت سه و بيست دقيقه روز دهم به جاده آسفالته اهواز – خرمشهر يعني خط سرپل رسيدند. ضمن اينكه عناصري از اين يكان‌ها در مسير حركت، نيروهاي دور زده شده دشمن را كه در مواضع مجزا و متفرق مستقر بودند،‌منهدم يا اسير كردند. مرحله دوم عمليات در ساعت 22 دقيقه روز 16 ارديبهشت ماه شروع شد. در ساعت 5 و 30 دقيقه روز هفدهم اريبهشت ماه قسمت عمده يكان‌هاي قرارگاه فتح به خط مرز رسيدند.
در ساعت 7 و 45 دقيقه روز هفدهم، قسمت عمده قرارگاه نصر به جاده دژها كه در سه كيلومتري مرز قرار داشت رسيد و آن را با خاكريز مرز اشتباه گرفت. نيروهاي خودي هر قدر تلاش كردند كه به سمت مرز پيشروي كنند،‌به علت روشن شدن هوا و مقاومت شديد دشمن و بمباران هوايي به‌وسيله بمب‌هاي خوشه‌اي،‌ مقدور نشد. لذا بناچار در پشت جاده دژها زمين‌گير شده و همين مسئله باعث شد در گسترش دو قرارگاه فتح و نصر ناهماهنگي ايجاد شود و دشمن مشكلاتي را براي قرارگاه نصر از جنوب فراهم كند كه اين مشكلات تا روز بيستم ارديبهشت ماه ادامه داشت.
پيشروي قرارگاه‌هاي فتح و نصر به سمت مرز سبب شد كه عقبه لشكرهاي 5 و 6 و حتي 9 عراق تهديد شود و سپاه 3 عراق ناچار شد در شب هفده ارديبهشت ماه لشكرهاي 5 و 6 را به خاطر جلوگيري از محاصره شدن، به حدود مرز در حوالي كوشك و پاسگاه شهابي عقب بكشد. اين عقب‌نشيني تحميلي دشمن، ارزش و معنا و مفهوم يك مانور موفقيت‌آميز توسط نيروهاي ما را مجسم مي‌كند. واكنش دشمن و كمبود امكانات ما سبب شد تا قادر نشويم عمليات پيش‌بيني شده مرحله دوم را به صورت كامل انجام دهيم. بنابراين خود اين مرحله را در چندين دوره يا حركت انجام داديم. بالاخره در روز 29 ارديبهشت ماه، فرماندهان دوگانه قرارگاه كربلا تدبير جديدي انديشيدند و بر مبناي اين تدبير، مرحله سوم عمليات با صدور يك دستور عملياتي جديد به منظور آزادسازي خرمشهر، طرح‌ريزي شد. از مشخصات اين طرح، رعايت اصل تمركز يا به عبارت ديگر استقرار قدرت رزمي برتر در نقطه ضعيف دشمن بود.
براساس اين دستور، بايستي قرارگاه نصر (شامل 2 تيپ ادغامي) در غرب، قرارگاه فجر 3 شامل (تيپ 3 لشكر 77 و تيپ سپاه در مركز (غرب نهر عرايض) و قرارگاه فتح (شامل 2 تيپ از سپاه) در شرق نهر عرايض،‌در ساعت 21 و 30 دقيقه روز يكم خرداد ماه 1361، از شمال به جنوب به منظور احاطه خرمشهر تك كنند. بنابه دلايلي تك در ساعت 22 و 30 دقيقه شروع شد. قرارگاه‌هاي فتح و فجر در ساعت 1 و 30 دقيقه دوم خرداد ماه، مقاومت‌هاي دشمن را در شمال جاده آسفالته خرمشهر – شلمچه در هم شكستند و به پيشروي به سمت جنوب ادامه دادند. تيپ ادغامي نصر 3 از قرارگاه نصر، به علت برخورد با مواضع مستحكم و ميادين مين در حوالي جاده دژها، متوقف شد. اما تيپ ادغامي ديگر قرارگاه نصر به جاده خرمشهر – شلمچه رسيد.
در ساعت 6 و 15 دقيقه روز دوم خردادماه، قرارگاه فتح به اروندرود رسيد و محاصره خرمشهر را كامل كرد. قرارگاه فجر 3 به پل نو رسيد و به سوي اروندرود در حال پيشروي بود. قرارگاه نصر جاده دژها را اشغال كرد، ولي در 5/1 كيلومتري شمال نهرخين زمين گير شد، زيرا مقاومت در شمال پل‌هاي شناور كه روي نهرخين و اروندرود به وسيله عراقي‌ها زده شده بود، بسيار شديد بود. در ساعت 9 و 15 دقيقه روز دوم خرداد دشمن با استفاده از پل‌هاي احداثي، نيروهاي تقويتي را به شمال نهرخين منتقل و تك شديدي را براي قطع جاده شلمچه – خرمشهر و شكستن محاصره انجام داد كه با مقاومت يكان‌هاي قرارگاه نصر خنثي شد.
در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد، درحالي كه قرارگاه نصر ‌به شدت با دشمن در منطقه و شمال نهرخين درگير شده بود، يكان‌هاي قرارگاه فتح از سمت غرب و خيابان كشتارگاه وارد خرمشهر شدند. مقاومت دشمن در داخل شهر بسيار ضعيف و تقريباً هيچ بود. نيروهاي دشمن فقط از ناحيه گمرك خرمشهر مقاومت ناچيزي از خود نشان دادند كه به سرعت منهدم شد. در ساعت 12 روز سوم خرداد، قرارگاه فتح اعلام كرد،‌ نيروهاي دشمن در داخل خرمشهر به صورت ستون طويلي براي اسير شدن نزديك مي‌شوند.
سرانجام در ساعت 16 روز سوم خرداد 1361، خرمشهر به‌طور كامل سقوط كرد، اما اين شهر حماسه كه در ساعت 16 روز چهارم آبان ماه سال 1359، پس از 35 روز پايداري به اشغال خصم درآمده بود، در همان ساعت و بعد از 578 روز اسارت آزاد شد.
[url]http://www.aja.ir/main.asp?status=news&id=332[/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
محمدباقر قاليباف:
"فتح خرمشهر فتح خاك نيست، فتح ارزش‌هاي اسلامي است."‌ امام‌خميني(ره)
يكي از حماسه‌هاي جاويدان تمام تاريخ اين سرزمين بي‌شك طرح‌ريزي و اجراي عمليات حماسي و عظيم بيت‌المقدس در سال 1361 و در آغازين سال‌هاي دفاع مقدس است كه به آزادسازي خرمشهر هميشه جاويد توسط رزمندگان اسلام منجر شد.
تمام ايرانيان از هر مرام و مسلكي كه باشند نمي‌توانند آن روزهاي سرنوشت‌ساز و ماندگار را از خاطر خويش محو كنند. اسارت 578روزه خرمشهر در چنگال صداميان موجب خدشه‌دار شدن غرور ملي و اسلامي ملت ايران و فرزندان غيور آن شده بود.
اين غيرت ايراني و اسلامي هنگامي‌كه با دم مسيحايي حضرت امام و تدبير و شور و شجاعت فرزندان دلاور اين سرزمين توأم شد سرانجام توانست طي 34 روز نبرد سنگين و در روز سوم خرداد سال 1361 خرمشهر را آزاد سازد و براي تمام جهانيان الگويي ماندگار از عشق و تدبير بيافريند.
رزمندگان اسلام با آزادسازي خرمشهر از عشق، جهاد و وطن مفهومي جديد آفريدند. براي ايشان خرمشهر پاره تن جهان اسلام و چكيده تاريخ و تمدن ايران عزيز بود و از اين‌رو آزادي آن نه به‌معناي آزادي يك موقعيت سرزميني بلكه به‌عنوان پيروزي اصول و ارزش‌هاي انقلاب اسلامي بر تمامي دنياي كفر و نفاق تعبير مي‌شد.
اينك پس از گذشت سال‌ها از پايان دفاع مقدس و فتح خرمشهر، هنوز هم خاطره آن پيروزي‌ها در كام ملت ايران شيرين و سازنده است. فتح خرمشهر نشان داد كه الگوي فرهنگ جهادي و انقلابي كه عبارت از همبستگي ملي و مشاركت عمومي بر حول منافع و مصالح عاليه ملي است تا چه اندازه مؤثر و پيروزي‌آفرين است.
در تاريخ ملت‌ها، هميشه روزهايي وجود دارند كه از ساير روزها متمايزند. اين روزها پيام‌آور معاني و مفاهيم خاصي براي ملت‌ها هستند. بيراهه نيست اگر بگوييم اين روزهاي خاص هستند كه هويت يك ملت را شكل مي‌دهند. با رجوع به تقويم ملت‌ها و نگريستن به روزهاي خاص و مورد تأكيدشان مي‌توانيم به ابعاد مختلف هويتي آن ملت پي ببريم.
سوم خرداد در تقويم ما يك‌چنين روزي است. با سوم خرداد است كه هويت راستين انقلابي ما شكل مي‌گيرد. سوم خرداد آزمون سنجش پايداري ما در راه اهداف انقلاب بود. در اين آزمون الهي بود كه فرزندان راستين امام و پيروان واقعي او از مدعيان متمايز شدند.
درحقيقت با نگاه به وضعيت سياسي آن روز جامعه درمي‌يابيم آزادسازي خرمشهر درحقيقت پيروزي مقتدرانه خط امام و تفكر و انديشه ناب انقلابي و شكست و اضمحلال تفكرات التقاطي و وابسته به بيگانه بود. سربلندي ما در اين آزمون و امتحان الهي هم حقانيت انقلاب اسلامي را بر جهانيان اثبات كرد و هم نشان‌دهنده پيروزي پيروان خط اصيل انقلاب و امام به‌شمار مي‌رفت.
از سوي ديگر، هويت انقلابي و جهادي ما مديون مفاهيمي است كه در دوران دفاع مقدس شكل گرفتند. در گذشته اين سرزمين، نشان از مفاهيمي از قبيل جهاد، ايثار، جانباز، شهيد، آزاده و بسيجي نمي‌بينيم. اينها مفاهيمي هستند كه در دوران دفاع مقدس آفريده و احيا شدند و اينك هويت فرزندان امام و انقلاب را شكل مي‌دهند.
اگر دفاع مقدس نبود و اگر چنين معاني عظيمي آفريده نمي‌شدند ما امروز براي تمايزبخشي هويت خود از ساير هويت‌ها چه پشتوانه‌اي در اختيار داشتيم؟
بر اين باوريم كه سوم خرداد را مي‌توان مبناي تاريخ حماسي جديد اين سرزمين دانست. تاريخ ايران قبل از سوم خرداد با ايران پس از آن بسيار متفاوت است.
در گذشته مجبور بوديم براي ارضا و كشف حس وطن‌پرستي و مليت‌خواهي خود به آثار باستاني و حماسه‌هاي اساطيري رجوع كنيم اما پس از سوم خرداد ما يك تاريخ عيني و ملموس از شرافت و شجاعت و غرور ملي توأم با عزت و ارزش‌هاي اسلامي داريم؛ امري كه در تمام طول تاريخ اين سرزمين بي‌سابقه است.
اگر در گذشته پدران ما براي تقويت و القاي روحيه شجاعت و شهامت در فرزندانشان به اساطير و حماسه‌هاي بعضا افسانه‌اي گذشته رجوع مي‌كردند اينك ما براي فرزندان‌مان خاطرات و داستان‌هاي واقعي از اسطوره‌هاي راستين اين سرزمين و رشادت‌هاي باورنكردني و تاريخ‌سازي داريم كه حماسه‌اي واقعي و عيني است.
اگر دوران هشت‌ساله دفاع مقدس – اين دوران آزمون و ابتلا – نبود ما چگونه اساطير و قهرمانان واقعي اين سرزمين را كشف مي‌كرديم و از نعمت حضورشان بهره مي‌برديم؟ اگر اين دوران نبود ما چگونه كاظمي، باكري، خرازي، كاوه، همت و هزاران فرزند پاك و دلاور و مظلوم اين سرزمين را مي‌شناختيم؟
اگر دفاع مقدس به‌جز شناساندن اين افراد و ايجاد اين فرهنگ عظيم جهادي حاصل ديگري نيز نمي‌داشت باز هم براي تمام تاريخ ما كافي بود. سوم خرداد را مي‌توان عصاره و الگوي تمام اين دوران باشكوه دانست.
دفاع مقدس ميراث مشترك و سند افتخار جاودان تمام فرزندان اين آب و خاك است كه قابل مصادره به غير نيست. چپ و راست و وسط، اصولگرا و اصلاح‌طلب نمي‌شناسد زيرا كه شأن آن والاتر از سياسي‌بازي‌هاي روزمره است.
در چنين وانفسايي وظيفه همه دلسوزان نظام و انقلاب و همه فرزندان جبهه و جنگ است كه به نشان دادن ماهيت اصلي دفاع مقدس پرداخته و با تمام توان در رفع مظلوميت اين دوران پرافتخار بكوشند.
امروز و در سالگرد فتح عظيم خرمشهر فرصت مناسبي است تا جامعه امروزمان را با ابعاد مهم و اساسي دفاع مقدس آشنا كنيم. فتح خرمشهر با پيمان مقدس عشق و تدبير حاصل شد. عشق به دين و ملت و التزام عملي به تدبير و خرد، عصاره فرهنگ جهادي است و آزادي خرمشهر نشانه پيروزي اين منطق و فرهنگ است.
اما موفقيت اين الگو تنها به ميدان جنگ خلاصه نمي‌شود بلكه اين فرهنگ منطق كلي انقلاب و الگوي اساسي ما براي موفقيت در تمام عرصه‌هاي جامعه است. امروز مهم‌ترين وظيفه ما در گراميداشت عملي ياد و راه شهدا، تلاش در جهت احياي فرهنگ اصيل جهادي و مبارزه با تحريفات و سطحي‌نگري‌ها نسبت به آن است.
فرهنگ جهادي بر مبناي تعريف حقيقي آن تمام مؤلفه‌هاي فوق را در بر دارد و ازاين‌رو مي‌تواند به بهترين نحو تأمين‌كننده منويات رهبري درخصوص نيل به پيشرفت و عدالت در ايران اسلامي باشد.
8 سال دفاع مقدس و عمليات رزمندگان اسلام با همه فراز و فرودش به خلق فرهنگي غني منجر شد، همان تفكري كه به‌عنوان فرهنگ پايداري از آن نام مي‌برند. فرهنگ دفاع مقدس به‌واسطه ريشه و خاستگاه‌هاي تاريخي خود نوعي فرهنگ ديني و ملي است و مي‌تواند نسخه شفابخشي براي رفع بسياري از مشكلات كشور باشد.
از سوي ديگر سوم خرداد يك حماسه عظيم ملي است؛ اين حماسه عظيم ملي را حضور باشكوه همه آحاد ملت در جبهه‌ها رقم زد. اگر حضور ملت در صحنه جبهه‌هاي دفاع نبود، نه حماسه آن پيروزي تحقق مي‌يافت و نه انقلاب و نظام اسلامي استواري و پايداري امروز را مي‌داشت.
لذا به‌حق مي‌توان گفت پاسداشت فتح خرمشهر در گرو پاسداشت حضور مردمي در همه صحنه‌هاست. خرداد، ماه حماسه‌ها و رويدادهاي بزرگ است و اميد مي‌رود با حضور پرشور و آگاهانه همه آحاد ملت در دهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري، شاهد به‌ثبت رسيدن حماسه بزرگ ديگري در اين ماه باشيم تا خرداد ماه تبديل به نمادي جاويدان از حضور و ايستادگي و پايمردي در تاريخ پرافتخار كشورمان شود.
[url]http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=87160[/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فرمانده آمادگاه ناوگان دریایی جنوب كشور گفت: نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نقش ویژه‌ای در آزادسازی خرمشهر ایفا نمود.
ناخدا دوم ناصر كاظم‌پور در گفت‌وگو با خبرگزاری ایرنا، افزود: برای فتح خرمشهر كه كار معجزه‌آسایی بود، رزمندگان اسلام توانستند سد عظیم دشمن را شكسته و از اروندرود عبور نمایند.
وی گفت: نیروی دریایی در آموزش غواصان و عبور از اروندرود نقش مهم و مؤثری را در این عملیات بر عهده داشت.
این مقام نظامی افزود: پشتیبانی آتش نیروی دریایی در مواقع لزوم و عدم حضور دشمن در آبهای خلیج فارس و یا پاسگاههای تداركاتی، توانست پیروزی خرمشهر را رقم بزند و این بخش از میهن اسلامی را آزاد سازد.
وی اظهار داشت: نیروی دریایی امروز هم مقتدرانه تابع ولایت فقیه بوده و با خودكفایی كامل و بدون وابستگی به شرق و غرب، توانا و پاینده پیش می‌رود.
ناخدا دوم ناصر كاظم‌پور بزرگترین هدیه نظام جمهوری اسلامی در هشت سال دفاع مقدس را آمادگی همیشگی نیروهای مسلح به‌ویژه نیروی دریایی عنوان كرد و افزود: هم‌اینك نیز قادر به پاسخگویی هر تحركی از سوی دشمنان در منطقه هستیم.
[url]http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=2193[/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به مناسبت این روز دوستان آهنگ خاصی مد نظر داشتید بگید آپلود میکنم.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]به مناسبت این روز دوستان آهنگ خاصی مد نظر داشتید بگید آپلود میکنم.[/quote]

سلام سعید خان
تنها اهنگی که به نظرم میرسه اهنگ جاویدان ( ممد نبودی ببینی شهر ازاد گشته ...... )

منم به نوبه خودم سالروز این پیروزی بزرگ رو به همه دلاور مردان این سرزمین تبریک میگم. :rose:
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امام خمینی چه زیبا گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد

سالروز آزادی خرمشهر را تبریک عرض می کنم

به امید آزاد سازی کل جهان اسلام از زیر یوق استکبار و دولت های دست نشانده آن
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مطالب جالبی توی این متن در مورد ازادی خرمشهر از 10-20 روز قبلش گفته شده
به نقل از : http://www.sajed.ir/pe/content/view/14193/331/


سرلشكر رشيد با اشاره به فتح خرمشهر تاكيد كرد: در هر جنگ متعارف ديگرى اگر چنين حادثه‌اى اتفاق مى افتاد قطعاً متجاوز شكست مى‌خورد و اگر پشت سر صدام قدرت‌ها وجود نداشتند يقيناً جنگ در خرداد سال 61 با فتح خرمشهر و با پيروزى ملت ايران و شكست ارتش عراق به پايان مى رسيد.
به گزارش سايت ساجد به نقل از خبرگزاري فارس، سردار سرلشكر غلامعلى رشيد جانشين رئيس ستادكل نيروهاي مسلح كه در عمليات مهم بيت المقدس و فتح خرمشهر، فرمانده قرارگاه فتح بود، به تحليل اين عمليات و تبعات آن پرداخته است. متن اين پرسش و پاسخ در ذيل مي‌آيد.

* سردار! عمليات بيت المقدس كه در افكار عمومى به عنوان يك نقطه عطف در دفاع مقدس شناخته شده است. معمولاً مترادف با فتح خرمشهر گرفته مى شود. جنابعالى از طرف سپاه، فرماندهى قرارگاه فتح را در اين عمليات تاريخى بر عهده داشتيد. اين عمليات چه ويژگى ها و نقشى در روند تحولات جنگ داشت؟

_ براى پاسخ به اين سؤال لازم است بعد از ذكر يك مقدمه به چند نكته اشاره كنيم. و اما مقدمه؛ براى اينكه نقش عمليات بيت المقدس و فتح خرمشهر را در تحولات سياسى … نظامى كشور و دفاع مقدس بهتر درك كنيم، لازم است نگاهى اجمالى به اوضاع سياسى … نظامى و امنيتى سال اول جنگ داشته باشيم. بر كسى پوشيده نيست كه سال اول جنگ، كشور در بحران سياسى و بن بست نظامى قرار داشت. دشمن در خانه ما حضور داشت و شهرها و سرزمين هاى متعددى را اشغال كرده بود. جريان سياسى ضد انقلابى به رهبرى بنى صدر از اسفند سال 59 با ايجاد حادثه در دانشگاه تهران تلاش مى كرد جريان انقلابى را دركشور مهار و حذف كند. تداوم اين روند موجب درگيرى هاى خيابانى و فرورفتن كشور در بحران بود (در حالى كه مناطقى از كشور در اشغال بود) ترورها و انفجارها موجب از دست رفتن بخش مهمى از كادر رهبرى و مديريت كشور شد. تصور مى شد كشور در اين روند دچار فروپاشى خواهد شد. پيش از اين روند نظامى با فرماندهى بنى صدر شكست خورد زيرا نه در دفاع و نه در آزادسازى موفق نشد و شايد همين عامل در تشديد بحران سياسى نقش داشت. حضرت امام (ره) دو گزينه پيش رو داشت. يا امتياز دادن به دشمن و تمركز براى حل مسائل سياسى در داخل يا بر عكس ايجاد ثبات سياسى سپس آزادسازى مناطق اشغالى. امام با انتخاب گزينه دوم، فرماندهى كل قوا را از بنى صدر پس گرفت و به فرماندهان جوان و مؤمن و انقلابى اعتماد كرد و مسؤوليت داد و به اين ترتيب روند آزادسازى شكل گرفت. در اين روند شكستن محاصره آبادان تحقق ديرهنگام فرمان امام بود و پس از آن طريق القدس و فتح المبين موجب ايجاد باور نسبت به قدرت ايران و ترديد درباره قدرت عراق شد. طراحى عمليات بيت المقدس در چنين فضايى آغاز شد.
نخست اينكه فتح خرمشهر پايان يك دوره و آغاز يك دوره جديد است و با فتح خرمشهر ماهيت جنگ تغيير كرد. به هر حال دشمن در آغاز تجاوز از مرزها عبور مى كند و شهرهاى زيادى از ما به اشغال دشمن در مى آيد و 15 تا 20 هزار كيلومتر مربع از خاك ما را دشمن تصرف كرد و در سال اول جنگ موفق نشديم هيچ نقطه اى از سرزمين هاى اشغالى را آزاد كنيم.

* سال دوم جنگ با چه تحولى دنبال شد؟

_ در سال دوم جنگ يك تحول بزرگ اتفاق افتاد و با يك استراتژى نظامى و عمليات هاى موفق و سلسله وار دشمن را با قدرت به عقب رانديم تا به مرزها رسيديم.
عمده عمليات هاى ما در استان خوزستان بود و نيمه جنوبى استان ايلام. دشمن در مرز خوزستان و انتهاى جنوبى استان ايلام كه جمعاً حدود 300 كيلومتر مرز داريم 10 هزار كيلومتر مربع از سرزمين هاى ما را اشغال كرده بود و در مابقى مرز كه حدود 1000 كيلومتر است، 5 تا 6 هزار كيلومتر مربع را اشغال كرده بود و اين اهميت مناطق اشغالى را در خوزستان مى رساند. ما با چهار عمليات پى در پى در سال دوم جنگ نزديك به 10 هزار كيلومتر مربع را آزاد كرديم. دوره جديد با فتح خرمشهر آغاز شد. يك تصميم استراتژيك توسط امام و شوراى عالى دفاع گرفته شد و ما وارد خاك عراق شديم و جنگ به مدت 6 سال ديگر ادامه پيدا كرد. با فتح خرمشهر ماهيت جنگ عوض شد يعنى تا قبل از فتح خرمشهر اگر اهداف صدام و رهبران بعثى عراق براندازى و سقوط نظام و تهديد جدى انقلاب اسلامى و نابودى انقلاب و لغو قرار داد سال 1975 بود، با فتح خرمشهر همه اين اهداف از بين رفت و ايران را به قله پيروزى رساند و بر عكس عراق در آستانه سقوط قرار گرفت.

* معادلات عراق تا پيش از فتح خرمشهر چگونه دنبال مى شد؟

تا قبل از فتح خرمشهر عراق توانسته بود ظرف يك تا دو سال قدرت هاى جهان و حتى قدرت هاى منطقه را متقاعد كند كه قدرت نظامى عراق قدرت بزرگى است و توانست ايران را شكست بدهد و ايرانى ها نتوانستند او را شكست دهند اما همه اينها با فتح خرمشهر از بين رفت و صدام در آستانه سقوط قرار گر فت. نكته مهم ديگر اينكه خطر صدور انقلاب و تاثير ايران بر مسائل منطقه كه آمريكايى ها با پيروزى انقلاب اسلامى احساس كردند مجدداً با آزادى خرمشهر در ابعاد وسيع ترى در آنها احساس شد و دشمنان ما كه جنگ را براى مهار قدرت انقلاب در مرزهاى ايران به ما تحميل كرده بودند، بعد از فتح خرمشهر مجدداً نگرانى فراهم شد. امكان تاثيرگذارى قدرتمند انقلاب اسلامى بر همه مسائل منطقه شدند.
نكته دوم كه مى توان در پاسخ به اين سؤال گفت اين است كه موازنه نظامى به سود ايران به شكل تعيين كننده اى تغيير كرد و ايران به عنوان يك ايران برتر و يك ايرانى كه بر يك قدرت نظامى كه همه قدرت ها پشت سر او هستند غلبه كرده در برابر ديدگان ملت ها قرار گرفته و تا قبل از اين، عراق قدرت برتر محسوب مى شد اما با فتح خرمشهر اين موازنه نظامى به سود ايران و ملت و نيروهاى مسلح تغيير كرد. همچنين منزلت ايران در عرصه نظام بين المللى ارتقا پيدا كرد.
نكته سوم اينكه همه مبارزين و ملت هايى كه علاقه به انقلاب اسلامى داشتند مثل فلسطين، لبنان، مصر و مردم افغانستان، مطمئن شدند كه انقلاب اسلامى شكست ناپذير است و خيلى خوشحال شدند و به مبارزه اميد پيدا كردند و در فرداى پيروزى فتح خرمشهر، حزب الله لبنان متولد شد كه 27 سال از مبارزات آنها مى گذرد و قدرت بسيار تاثير گذارى هستند. همچنين در داخل كشور مردم اطمينان پيدا كردند. ليبرال ها طى يكسال فقط شعار دادند و هيچ نقطه اى از مناطق اشغالى را از دشمن باز پس نگرفتند اما مردم بعد از فتح خرمشهر اطمينان پيدا كردند كه اين قدرت نظامى متكى بر فرماندهان حزب اللهى و با ايمان قادر است از منافع ملت ايران دفاع كند و تهديد را دور كند و تهديد كننده را شكست بدهد.
نكته چهارم اينكه؛ با فتح خرمشهر ابعاد و ماهيت قدرت نظامى ايران آشكار شد. دشمن پيش از اين باور نمى كرد كه قدرت جديدى شكل گرفته است و يك نيروى جديد اين همه تحولات را ايجاد كرده و اينها خرمشهر را فتح كردند. تا فتح خرمشهر قدرت اين نيرو را نديده بودند، ارزيابى نكرده بودند ولى با پيروزى، قدرت اين نيروى نظامى جديد آشكار شد و آنها به شدت وحشت كردند.
و نكته آخر، نگرانى صدام و كسانى كه پشت سر صدام بودند يعنى حاميان منطقه اى و جهانى صدام از فتح خرمشهر، آزادى خرمشهر نبود بلكه پيامدهاى فتح خرمشهر بود كه بر موازنه منطقه اى تاثير گذاشت و موازنه را به سود ايران تغيير داد. با فتح خرمشهر علايم شكست عراق براى همه آشكار شد و ظهور قدرت نظامى جديد ايران مهم تر ين نقطه نگرانى دشمن بود.

* اين تاثير در معادلات جهانى چگونه دنبال شد؟

_من يادم هست در آن روزهاى پيروزى عمليات بيت المقدس، بگين نخست وزير رژيم غاصب اسراييل گفت اگر نيروهاى ايران از دجله عبور كنند ما با آنها مقابله خواهيم كرد و حقيقتاً نگران بودند كه اين قدرت سرزمين عراق را در هم كوبد و به طرف قدس حركت كند.
اين ملاحظات باعث شد كه دشمنان ايران بويژه آمريكايى ها و رژيم صهيونيستى به فكر مهار قدرت ايران افتادند و به شدت وحشت كردند و شروع كردند به تلاش همه جانبه براى مقابله با اين قدرت نظامى و تقويت عراق در همه زمينه هاى مختلف. دو سال پيش گزارش هاى خبرى را نگاه مى كردم يك ژنرال عراقى كه سخنگوى صدام بوده با تلويزيون الشرقيه مصاحبه كرده و گفته بود سفارتخانه هاى روسيه، آمريكا، عربستان همه در كشف نيروهاى نظامى ايران كه مى خواهند حمله كنند به عراق كمك مى كردند.
براى آشنايان به مسائل نظامى هم درك اين تحول در جبهه ها كه منجر به تحميل بزرگترين شكست به ارتش صدام وحاميان وى شد، دشوار است. تشريح چگونگى دستيابى به اين پيروزى بزرگ هم براى مردم و هم براى تحليلگران نظامى مى تواند مفيد و آموزنده باشد.
با شما موافقم براى خيلى از كسانى كه از نزديك در جريان تحولات نظامى در جبهه ها نبوده اند، وقوع اين دگرگونى قابل درك نيست.
شايد طبيعى باشد كه بعضى از مخاطبان هنوز نتوانند اين رخداد عظيم را باور كنند و شايد يكى از دلايل آن عظمت اين حادثه است كه باور آن را براى كسانى كه در بطن آن نبوده اند، دشوار مى كند. آنچه مسلم است در سال دوم جنگ اتفاق بزرگى رخ داد يك تفكر خلاق به ميدان آمد و روند جنگ را به اين شكل درآورد. صحنه جنگ بيش از هر چيز صحنه رويارويى استراتژى ها و انديشه و اراده فرماندهان است، يعنى در دو سوى صحنه نبرد علاوه بر تانك و توپ و هواپيما و نيروى انسانى و سرباز كه بخش مادى و سخت افزارى جنگ است، يك عنصر اساسى و غيرمادى و نرم افزارى هم وجود دارد و آن اصل تفكر و تاثير انديشه و قدرت اراده فرماندهان و خلاقيت نيروى انسانى است كه درجنگ حرف اول را مى زند. بايد ديد در كدام طرف جنگ تفكر برترى وجود دارد؟ تفكر خلاقى وجود دارد؟ آن است كه راهبرد خلق مى كند و راهكار تعيين مى كند. چگونگى جنگ را تفكر فرماندهان معلوم مى كنند. من چهار سال پيش مصاحبه اى از يك فرمانده ديدم، او گفته بود ما يك سال صبر كرديم تا توانستيم به دشمن نزديك شويم و بعد كه نزديك شديم، غلبه پيدا كرديم و بعد مناطق اشغالى را آزاد كرديم! خيلى تعجب كردم، آيا واقعاً مشكل ما همين بود؟! ما كه در سال اول از همان روزهاى اول به خطوط دشمن نزديك بوديم و تماس مستقيم و نزديك داشتيم. ما در همان سال اول در بعضى جاها تا 100 متر با دشمن فاصله داشتيم، پس چرا آزادسازى انجام نشد؟ ما بايد قبول كنيم كه در سال دوم يك تحول ماهوى و فكرى در فرماندهان و رزمندگان ايجاد شد، اگر در هر صحنه كه فرماندهانى با ايمان و فكورتر و با تدبير تر و هوشمندتر باشند، مى توانند به بهترين شكل از امكانات استفاده كنند. در سال اول جنگ خيلى از ماها بوديم اما آن تفكر خلاق در فرماندهى نبود كه ما را دور هم جمع كند. مى خواستم همين نكته را اشاره كنم، در سال دوم تحولى متاثر از تفكر و عزم و اراده فرماندهان بزرگوار ما پديد آمد كه آن سر منشاپيروزى ها گشت. تفكر خلاق را همه اين فرماندهان عرضه كردند. در سال دوم جنگ، ما با همان امكاناتى كه داشتيم دشمن را مورد حمله قرار داديم و پيروز شديم. در سال دوم يقيناً امكانات ما از سال اول جنگ كمتر بود. ابزار و امكانات ارتش ما در سال اول جنگ بيشتر بود. تانك، هليكوپتر و توپخانه بيشترى داشتيم و در چندين عمليات ناموفق، بخشى از امكانات ارتش از بين رفته بود و جايگزين هم نشد و اين روند تا آخر جنگ وجود داشت.

* تفكر خلاق در سال هاى اوليه جنگ چگونه بود؟

_ تفكر خلاق در سال هاى اوليه جنگ بر تصميم گيرى هاى نظامى ميدان جنگ حاكم نبود به همين دليل در خيلى از عمليات ها ما شكست خورديم. يكى از علل شكست هاى سال اول جنگ عدم شناخت ما نسبت به دشمن بود و همچنين عدم بهره گيرى از تمام امكانات و منابع در چارچوب يك استراتژى موفق، ليكن در سال دوم جنگ، ما همه امكانات و منابع را بكار گرفتيم. آيا در اين كشور، سپاه و نيروى مردمى، جهاد سازندگى در سال اول نبودند؟ و اينها جزء منابع كشور نبودند؟ بودند اما يك عده اى مانع حضور اينها در جنگ در كنار ارتش مى شدند.
بهره گيرى از همه امكانات و منابع و اعتماد بنفس و تفكر برتر و خلاقيت و شناخت دقيق از دشمن و انطباق با واقعيات، ويژگى هاى استراتژى ما در سال دوم جنگ بود. بنابراين تركيب جديد نيروها كه برادران ارتش و سپاهى و جهاد سازندگى و بسيجى ها بودند و يد واحد شدند عليه دشمن و با طرح ريزى هاى عالى، حمله كردند و در آن عمليات ها پيروز شد و ارتش عراق در همه سطوح غافلگير شد و نفهميد و درك نكرد كه اين قدرت چگونه شكل گرفته است. ارتش همان ارتش بود و از نظر تجهيزات و سلاح ضعيف تر از سال اول جنگ، اما دو عنصر مهم بر توان دفاعى و نظامى كشور اضافه شد. يك عنصر سخت افزارى يعنى حضور پرحجم نيروهاى سپاه و بسيج و از اين هم مهم تر عنصر نرم افزارى كه به واسطه تصدى فرماندهان فهيم و انقلابى و مؤمن و حاكميت راهبرد جديد نظامى ناشى از قدرت انديشه و تفكر اين فرماندهان انقلابى شكل گرفت عمق انديشه و راهبرد جديد ج. ا. ا همه سطوح جنگ را در بر گرفت و ارتش عراق در تمام سطوح، هم در سطح استراتژيك و تاكتيك و هم در سطح عمليات، غافلگير شد و تا آخر هم نتوانست تاكتيك ما را بفهمد. اين تحول كه در نقطه آغاز خود با مقاومت در برابر تجاوز ارتش عراق در حمله به ايران شكل گرفته بود، پس از عزل بنى صدر از فرماندهى كل قوا فرصت مناسبى پيداكرد و مجال يافت تا رشد و بسط كيفى و كمى پيدا كند و اين پيروزى حاصل شكل گيرى و تكامل همان قدرت دفاعى جديد بود.
براساس آمارهاى موثق در عمليات بيت المقدس رزمندگان اسلام، دو سپاه ارتش صدام را به كلى منهدم كردند، بيش از 40 هزار نفر اسير و همين تعداد هم كشته و مجروح، شايد بتوان گفت كه اين دو سپاه از نظر عده وعُده و تجهيزات بيش از 60 درصد توان رزمى عراق را شامل مى شدند، سؤال اين است در چنين وضعى چگونه صدام شكست نخورد و جنگ ادامه پيدا كرد؟
سؤال خوبى است و شايد پاسخ اين سؤال بخشى از ابهام كسانى كه مى گويند با فتح خرمشهر بايد جنگ خاتمه مى يافت را نيز در برداشته باشد. من براى پاسخ اين سؤال به نكته اى كه از مواجهه با برخى وابستگان نظامى كشورهاى بيگانه در تهران داشتم، اشاره مى كنيم. اسفند سال 84 بنياد حفظ آثار و ارزش هاى دفاع مقدس، كل وابستگان كشورهاى بيگانه در تهران، از كشور هاى اروپايى و آفريقايى و آسيايى و آمريكاى لاتين را جمع كرده بود، مى خواستند آنها را براى بازديدى از جبهه هاى جنگ ببرند و از من خواستند مطالبى پيرامون جنگ براى آنها بيان كنم.
داخل يك سالن، عمليات فتح المبين و بيت المقدس را برايشان به صورت كلى تشريح كردم. نمى خواستم وارد جزئيات بشوم يكى از وابسته‌هاى نظامى كشورهاى عربى ترديدهايى داشت و سؤالاتى كرد و من وارد جزئيات شدم و چون من خودم در صحنه جنگ حضور داشتم و فرمانده قرارگاه فتح از طرف سپاه بودم، عبور از رودخانه كارون را خيلى ريزتر توضيح دادم يا عبور از تنگه ذليجان در كوه ميشداغ و دور زدن تنگه رقابيه و محاصره دشمن را با جزئيات توضيح دادم.
با اين توضيحات هيچ ترديدى در ذهن آنها نماند. در آخر جلسه وابسته نظامى ايتاليا كه به گمانم، ارشد آنها بود پرسيد شما در اين جلسه براى ما از دو عمليات حرف زديد و با آمار و ارقام اثبات كرديد كه دو سپاه ارتش عراق را متلاشى كرده ايد و نزديك به 40 هزار نفر اسير گرفتيد، همين مقدار هم كشته و مجروح كرديد. (برادران مى دانند كه در همان موقع ارتش عراق داراى چهار سپاه بود و عمده ارتش عراق همان سپاه دوم در مقابل بغداد بود و سپاه چهارم در غرب كرخه و سپاه سوم در شرق بصره و سپاهكم فقط يك لشكر پياده داشت در اطراف كركوك ) ايشان گفت شما دو سپاه را نابود و متلاشى كرديد و 1000 دستگاه تانك منهدم كرديد و همين ميزان نفربر و خودرو به غنيمت گرفته شد. پس چرا جنگ به پايان نرسيد؟ من به ايشان گفتم كه شما از زاويه خوبى نگاه كرديد. در هر جنگ متعارف ديگرى اگر چنين حادثه‌اى اتفاق مى افتاد قطعاً متجاوز شكست مى خورد و اگر پشت سر صدام قدرت ها وجود نداشتند يقيناً جنگ در خرداد سال 61 با فتح خرمشهر و با پيروزى ملت ايران و شكست ارتش عراق به پايان مى رسيد ولى آمريكايى ها، روس ها و شما اروپايى ها و تمام اعراب آمديد و پشت سر صدام ايستاديد و مانع از سقوط او شديد.
بله در آن شرايط اگر صدام از آن حجم عظيم حمايت ها برخوردار نبود بايد جنگ تمام مى شد و دشمن شكست خورده بود. اما متاثر ازكمك هاى حاميان منطقه اى و جهانى سقوط نكرد.
صدام قبل ازجنگ 30 ميليارد دلار ذخيره ارزى داشت و 100 ميليارد دلار هم طى 8 سال جنگ، خودش خرج كرد. 60 الى 70 ميليارد دلار هم اعراب كمك او كردند و جمعاً صدام نزديك به 200 ميليارد دلار هزينه كرد و با تجهيزات بسيار مدرن در مقابل ما صف آرايى كرده بود و به اضافه اينكه تمام سيستم هاى اطلاعاتى به كمك او آمده بودند. و از هيچ كمكى و حمايتى از ارتش صدام حتى اعزام نيرو و مستشار و خلبان و هواپيماى اجاره اى و حمايت هاى حقوقى و سياسى و تسليح دشمن به سلاح هاى نامتعارف و سكوت جانبدارانه در برابر جنايت هاى بشرى در بمباران هاى شيميايى و بمباران شهرى و. . . دريغ نكردند وليكن در مقابل حتى كم ارزش ترين اقلام دفاعى يا دوگانه نظير سيم خاردار و گونى سنگرى را از ما دريغ كردند و از هر فرصتى براى شكست رزمندگان و نظام ما بهره جستند.
طبيعى است درچنين شرايطى كه عزم بين المللى بر غلبه و يا به اعتقاد برخى تحليلگران عدم شكست صدام بود، انهدام بخش عمده توان رزمى عراق، به تنهايى براى شكست دشمن كافى نبود. به طور طبيعى پس از هر عمليات گسترده هر دو كشور با تمام توان به بازسازى نيروى خود اقدام مى كردند و اين در حالى بود كه ج. ا. ا در نهايت محروميت و محاصره بود. اما دشمن بعثى در اوج حمايت و برخوردارى از همه تسهيلات و امكانات مالى، نظامى، اطلاعاتى، سياسى و تجارى حاميان بين المللى ومنطقه اى خود بديهى است در چنين شرايطى عمليات عظيم بيت المقدس هم به تنهايى براى سرنگونى يا شكست نظامى كامل ارتش بعث كافى نبود و دشمن در فاصله نه چندان زيادى به بازسازى و تجهيز ارتش خود پرداخت و با حمايت قاطع قدرت هاى غربى وآمريكا عنصر جديدى چون كاربرد سلاح شيميايى را براى جبران ضعف نظامى خود در عرصه رويارويى زمينى با رزمندگان اسلام وارد صحنه جنگ كرد.
مردم ما بويژه نسل سوّمى ها آنچه از عمليات بيت المقدس در ذهن دارند بيشتر ناظر بر نتيجه اين عمليات يعنى فتح خرمشهر و خيل بى شمار اسراى عراقى و خاطره خوش فتح خرمشهر و آزادى اين شهر است اما حتى بسيارى از رزمندگان كه مستقيماً در اين عمليات و مقدمات آن نبوده اند ممكن است از تلاش هاى بى وقفه و سختى هاى كار و دلهره هاى زمان عمليات بى اطلاع باشند و بازگوكردن بخشى از اين تلاش ها، هم از بعد تجليل از پديدآورندگان اين حماسه عظيم و هم براى آگاهى مخاطبان مفيد است.
براى اينكه مردم و جوانان عزيز ما به نقش اراده و خلاقيت و تفكر مبتنى بر ايمان كه عنصر اصلى پيروزى در بيت المقدس بود بيشتر واقف شوند، لازم است ضمن مقايسه بين توان خودى و دشمن اوضاع نظامى حاكم بر منطقه عمليات، خلاصه اى از مقدمات عمليات بيت المقدس را بيان كنيد.
ما حقيقتاً شرايط دشوارى داشتيم، كسى تصور نكند ما شرايط آسانى داشتيم خيلى دشوار بود و در اضطراب بوديم؛ دشمن هيچ كمبودى به لحاظ نفرات و تجهيزات نداشت و ما احساس مى كرديم كه حمله به اين دشمن خيلى دشوار است و حتى احتمال شكست هم مى داديم. قوت ما، فرماندهان و رزمندگان ما بودند انسان هايى صادق، با ايمان و با دل ها و روح هاى بزرگ، شجاع و با تدبير و هوشمند و به خدا اميدوار.
من شهادت مى دهم! و الله فرماندهان ما نه ماجراجو بودند و نه توهم داشتند و نه بدون كار و بررسى و طراحى و شناسايى عميق و بحث هاى فراوان و تفكر، همين طورى، خشك و خالى توكل برخدا كنند و توسل پيدا كنند نه والله اينطور نبود.
ماه ها كار اطلاعاتى و بررسى منطقه و مذاكره و مباحثه تخصصى براى دو عمليات فتح المبين و بيت المقدس صورت گرفت چون ما فكر مى كرديم حمله به اين دشمن خيلى سخت است. اولين جلسه را با برادران ارتش در تاريخ 10‎/1 گذاشتيم، بعد از عمليات فتح المبين بلافاصله آماده شديم براى عمليات بعدى. من حساب كردم تقريباً طى يك ماه حداقل 200 نفر روزانه 15 ساعت كار مى كردند يعنى بالغ بر 90000 نفر ساعت كار و اين واقعاً كارى بسيار سنگين بود. وسعتى كه ما مى خواستيم عمليات بكنيم 30 برابر وسعت منطقه عمليات ثامن الائمه و 10 برابر وسعت عمليات طريق القدس بود و به اندازه بيش از نيمى از سرزمين لبنان بود، ما در وسعتى حدود 6 هزار كيلومتر مربع عمليات كرديم. شما از هر جايى كه مى خواستيد عمليات بكنيد بايد از رودخانه عبور كنيد در شمال رودخانه كرخه و در شرق رودخانه كارون و در جنوب رودخانه اروند بود و آن طرف در غرب هم هور هويزه بود. يعنى دشمن محصور بود بين اين آبها و به مدت 22 ماه زمان در اختيار دشمن بود و در حد كافى ميدان مين و استحكامات و سنگر درست كرده بود و اين موانع طبيعى موانع غيرقابل عبور بودند و ما بايد از تمام موانع طبيعى و مصنوعى عبور مى كرديم. طرح ريزى چنين عملياتى يك كار بسيار خطير بود و ما با برادران ارتش در تمام امور هماهنگى داشتيم اما در بحث طرح ريزى جداگانه عمل مى كرديم. تيمى را فرمانده وقت سپاه آماده كرده بود كه من و شهيد باقرى و آقا رحيم و آقاى عزيز جعفرى و آقاى غلامپور بوديم و يك تيم هم شهيد صياد شيرازى آماده كرده بود و شامل امير موسوى قويدل، امير شاهان، امير معين وزيرى، امير بختيارى، و امير مفيد و امير نوابى بود. طرح ريزى ها حدود 20 روز طول كشيد، بعد اعضاى دو تيم مى آمدند در يك جاى مشتركى در قرارگاه مركزى پيش آقاى رضايى و شهيد صياد شيرازى توضيح مى دادند.

* راهكارهاى مطرح شده چگونه دنبال مى شد؟

_ آنجا در انتخاب راهكار اختلاف بسيار شديدى داشتيم. يكى از راهكارها اين بود كه متكى بر معبر زمينى اقدام كنيم. يعنى همان جاده اهواز به خرمشهر كه بايد 120 كيلومتر مى كوبيديم تابرسيم به خرمشهر. راهكار دوم مثل عمليات هويزه بود، بايد هم از زمين و هم از رودخانه عبور مى كرديم. در راهكار سوم عبور از رودخانه كارون با حداكثر قوا بود كه مورد توجه قرار گرفت. دشمن دو آرايش داشت يك آرايش عمومى و يكى هم خاص خرمشهر داشت و يك عمده قوايى در حاشيه جنوبى كرخه كور داشت؛ و يك عمده قوايى در درون شهر خرمشهر، در شهر خرمشهر يك آرايش خاص داشت و حتى شمال خرمشهر را كانال زده بود كه اگر قواى ايران پيشروى كردند لااقل از طرف شمال به آسانى وارد خرمشهر نشوند. ضعف دشمن همين منطقه مقابل هالوب تا دارخوين درغرب كارون بود. فرمانده وقت سپاه هميشه با يك آنتن يك دايره مجازى روى نقشه مى كشيد و مى گفت اين جا قلب منطقه است اگر به اينجا دست پيدا كرديم موفق مى شويم. اين دايره از گوشه كوشك بود تا ايستگاه حسينه و تا مرز، يك دايره به وسعت 500 كيلومتر مربع و مى گفت اگر ما اين جا را از دشمن بگيريم و به اين منطقه برسيم موقعيت دشمن به خطر مى افتد و چهار خطر احساس مى كند اولاً احساس مى كند، كه لشكر 5 و 6 محاصره مى شود، نگرانى و خطر دوم و سوم از نظر دشمن اين بود كه نشوه و بصره در خطر قرار مى گيرد و خطر چهارم نگرانى او از تصرف خرمشهر است و بين اين چهار ابهام و ترديد سردرگم مى شود.
موضوع دوم كه بسيار بحث انگيز بود سرپل گيرى بود. آيا ما بايد بعد از عبور كارون يك سرپل كوچك بگيريم يا بزرگ؟ حالا كه راهكار عبور از كارون تثبيت شد يك عده مى گفتند سرپل كوچك بگيريم مى گفتيم چرا مى گفتند براى اينكه ما يك دفعه نمى توانيم يك خيز بلند برداريم و يكباره از كارون به جاده برسيم يعنى 25 كيلومتر به پيش برويم.
عمده قواى ما هم پياده بود، گردان تانك مان نسبت به عراق بسيار كمتر بود. استعداد گردان تانك ما در ارتش بين 17 تا 20 دستگاه بود آن هم بهمن ماه سال 60 ، نه سال 61 ؛ در حالى كه گردان تانك عراق 43 دستگاه بود و به دليل كمك هاى خارجى هميشه كامل بود.
تاكيد فرماندهان اين بود كه منطقه سرپل وسيع و بزرگ بايد
تصرف شود و سرزمين 800 كيلومتر مربعى را تصرف كنيم.
بنابراين معناى مانور نظامى ما در عمليات بيت المقدس و انتخاب راهكار عبور از كارون با استفاده از دو قرارگاه فتح و نصر (عمده قوا)، يعنى پرهيز از نقاط قوت و زدن به نقطه آسيب پذير و ضعف دشمن بود. اين دكترين عملياتى ما بود كه 8 سال عمل كرديم.
عمليات تصويب شد و ما با قرارگاه هاى متعددى كه درست كرده بوديم تحت فرماندهى قرارگاه مركزى كربلا، حمله كرديم. با قرارگاه هاى فتح، نصر وقدس، نيروى زمينى ارتش 3 لشكر و 5 تيپ شامل 60 گردان و نيروهاى سپاه 14 تيپ بودند شامل 120 گردان. تجهيزات ارتش هم كمك فوق العاده اى به ما كرد، از قبيل توپخانه… خمپاره 120 م. م… كاتيوشا و غيره و هوانيروز كه از امكانات خوبى برخوردار بود شامل 24 فروند كبرى و 22 فروند 214 و پانزده فروند شنوك و نيروى هوايى ارتش كه براى روز اول عمليات 20 سورتى (نوبت ) پرواز مى كرد و روزهاى بعد با 6 سورتى (نوبت) پشتيبانى مى كرد و پدافند هوايى ارتش و ترابرى هواپيماها در عقب جبهه.
جهاد سازندگى هم بيشتر از ارتش و سپاه، ماشين آلات و امكانات مهندسى در ميدان جنگ آورده بود. ارتش 36 دستگاه ماشين آلات داشت، سپاه 60 دستگاه و جهاد سازندگى 90 تا 100 دستگاه به ميدان آورده بود. در مقابل، لشكرهاى بسيار زيادى از دشمن سر راه ما بود، لشكر 5 مكانيزه و 6 زرهى و 15 و 11 پياده در خط و درگير بودند.
لشكرهاى احتياط شامل 3 زرهى و 12 زرهى و 7 پياده و 9 زرهى و تيپ 10 زرهى گارد به همراه 15 تيپ ( از قبيل 31 و 32 و 605 و417 و109و 601 و. . . ) دشمن با 41 گردان تانك و هرگردان 43 تانك در مجموع 1400 تانك در اختيار داشت همچنين با 38 گردان مكانيزه (قريب 1300 دستگاه نفر بر)
در مجموع 2700 دستگاه تانك و نفربر داشت. به علاوه 40 گردان پياده با پشتيبانى هواپيما و هلى كوپترها و30 گردان توپخانه معادل 500 قبضه توپ در اختيار داشت.

* بزرگ ترين مشكل پيش رو شما چه بود؟

_با اين توضيحات از نظر قاعده هاى پذيرفته شده نظامى اقدام به حمله براى ما كه از نظر نيرو و تجهيزات در مقايسه با دشمن كسرى بازرسى داشتيم منطقى به نظر نمى رسيد و اقدام به حمله براى ما بسيار دشوار بود. خودِ پيچيدگى رودخانه كارون بحث زيادى دارد. فقدان آموزش و تجربه براى يگان هاى عبور كننده ما از رودخانهكى از مشكلات بود، چون بحث اين بود كه 5 تا 6 لشكر را بايد عبور دهيم كه حداقل نياز به 6 تا 7 پل داشت كه تعداد پل ما 3 عدد بود. مشكلات محدوديت در زمينه امكانات عبور و امكانات مهندسى و تامين جاده همزمان با عبور سرپل گيرى، هوشيارى دشمن، نداشتن عارضه بين رودخانه تا جاده همه اينها براى ما مشكل بود.
همچنين دشمن از مكان عمليات اطلاع داشت و مى دانست ما مى خواهيم در اين منطقه عمليات كنيم زيرا اين آخرين عمليات براى تصرف باقيمانده مناطق اشغالى در خوزستان بود.
ليكن با اين همه ما با لطف خداى متعال توانستيم با بهترين درك و فهم و با صلابت و سرعت مانور عمليات را انجام بدهيم. از ويژگى هاى مهم اين عمليات شناسايى دقيق و برآورد صحيح از توان و استعداد دشمن و طرح ريزى عالى و غافلگيرى در تاكتيك از طريق عبور از كارون بود و تهاجم به جناح دشمن و نقطه ضعف دشمن بود.
اگر مايل باشيد درخصوص اين پرسش كه امروزه در خصوص ضرورت ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر مطرح مى شود نيز مطالبى بفرماييد.
مى خواهم قبل از پاسخ به اين سؤال به اين نكته اشاره كنم كه غالباً براى ورود به اين بحث به نظر اينجانب روش درستى در پيش نمى گيريم. بر اصل طرح سؤال و ضرورت پاسخ به اينكه چرا جنگ بعد از فتح خرمشهر ادامه پيدا كرد شايد نتوان ايرادى وارد كرد و سؤال طبيعى است و پاسخ به اين سؤال هم ضرورى است ليكن اين سؤال نبايد به اين شكل طرح شود كه بر اين پيروزى بزرگ سايه بيندازد.
اينها دو مساله جدا از هم هستند. بله اين پرسش پاسخ دارد. ولى در زمان و شرايط مناسب طرح همزمان اين پرسش با سالروز آزادى خرمشهر گاهى اين شائبه را تقويت مى كند كه بعضى ها مى خواهند آن حماسه عظيم را كمرنگ جلوه دهند.
و اما آنچه هم اكنون به عنوان يك گفتمان انتقادى نسبت به مديريت و تصميم گيرى درجنگ شكل گرفته و مطرح مى باشد بر پايه اين فرض استكه پس از فتح خرمشهر شرايط براى صلح با برترى ايران با ارائه امتيازات مورد نظر ايران آماده بود ولى ايران به دليل ارزيابى غلط از توان خود و شرايط و با تعريف جديد از اهداف جنگ از تصميم گيرى براى خاتمه دادن به جنگ امتناع كرد. به نظر مى رسد عوامل مؤثر در شكل گيرى گفتمان انتقادى شامل «تداوم جنگ پس از فتح خرمشهر به مدت 6سال» و گسترش دامنه جنگ با حمله عراق به مراكز اقتصادى و زيرساخت هاى صنعتى و مراكز غيرنظامى در شهرها» و از همه مهم تر «نحوه پايان دادن به جنگ با پذيرش قطعنامه 598» و بعدها «تحولات اجتماعى پس از دوم خرداد 1376» است.
عناصر حاكم بر نقد تصميم گيرى نسبت به ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر بر چند محور استوار است:
الف ) مخالفت امام(ره) و نقش ديگران در تحميل موضوع ادامه جنگ بر امام(ره).
ب ) فقدان ارزيابى نسبت به اوضاع و مشكلات ناشى از طولانى شدن جنگ.
ج) بى توجهى به پيشنهادات صلح و امتناع از مذاكره براى پايان دادن به جنگ.
ميزان صحت عناصر مورد اشاره نياز به بررسى جداگانه دارد ولى آنچه مهم است و در ارزيابى و نقد اين تصميم نقش دارد چند مساله است: نخست، بى توجهى به شرايط و بستر تاريخى براى تصميم گيرى و جداكردن اصل تصميم گيرى از محيط و فضاى حاكم بر تصميم گيرى است. علاوه بر اين و متاثر از همين ملاحظه نقد تصميم گيرى بر پايه پيامدها و نتايج آن مى باشد، به همين دليل امكان پذيرى اتمام جنگ به صورت منطقى مورد توجه قرار نمى گيرد. با فرض اينكه جنگ برابر همين نظرات پس از فتح خرمشهر به پايان رسيده بود، امروز مهم ترين پرسش اين بود كه چرا در شرايطى كه ايران در موضع برتر قرار داشت و عراق در وضعيت هزيمت و شكست، جمهورى اسلامى ايران جنگ را اينگونه خاتمه داد؟
بنابراين اگر امروز با اين پرسش و ابهام تاريخى در مورد تصميم گيرى به ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر مواجه هستيم، چنانچه تصميم به پايان جنگ گرفته مى شد و پس از فتح خرمشهر جنگ به پايان مى رسيد، امروز نيز اين پرسش مطرح بود كه با كدام منطق دشمن در حال شكست كامل را مهلت داديد و چرا به او اجازه حيات و بازسازى و استمرار تهديد داده شد؟
بنابراين هميشه در مواجهه با يكى از اين دو پرسش ناگزيريم و پاسخ به آنها از طريق درك فضاى تصميم گيرى و شرايط حاكم برمحيط داخلى و خارجى در زمان تصميم وتحليل پيامدهايى كه پس از فتح خرمشهر تاكنون در صحنه واقعى اتفاق افتاده است، امكان پذيراست.
عمليات بيت المقدس به دليل بزرگى آن، يك عمليات چند مرحله اى بود. كدام يك از اين مراحل براى شما سخت تر و كدام يك شيرين تر بود؟
در مرحله اول ما به سرعت عمليات كرديم و به جاده اهواز … خرمشهر رسيديم و توانستيم بين 30 تا 35 كيلومتر از جاده را تصرف كنيم. و سرپلى به وسعت 700 الى 800 كيلومتر مربع را تصرف كنيم. دشمن به ما پاتك زد، در شب دوم و سوم با يك تلاش فراوان توانستيم اهداف باقيمانده را تصرف كنيم.
مرحله دوم را يك هفته بعد يعنى 17 ارديبهشت آغاز كرديم و به مرز رسيديم. يگان هاى تحت امر سپاه در قرارگاه فتح شامل تيپ 25 كربلا به فرماندهى مرتضى قربانى و تيپ 8 نجف به فرماندهى شهيد احمد كاظمى و تيپ 14 امام حسين به فرماندهى شهيد حسين خرازى كه با لشكر 92 اهواز و تيپ 55 هوابرد ارتش ادغام شده بودند، از طرف ارتش مسؤول قرارگاه فتح شهيد نياكى بود و از طرف سپاه من فرمانده بودم.
در مرحله دوم ما بهك بحران عجيبى گرفتار شديم. دشمن از جنوب منطقه شلمچه رو به شمال به قرارگاه نصر حمله كرد و بخش زيادى از منطقه نصر را تصرف كرد. همه فرماندهان قرارگاه كربلا و قرارگاه فتح جمع شديم در سنگر فرماندهى قرارگاه نصر. دشمن با حداكثر قوا به منطقه قرارگاه نصر پاتك كرده بود … تمام يگان هاى قرارگاه نصر شامل لشكر 21 حمزه و تيپ هاى 27 محمد رسول الله (ص) و 7 ولى عصر (عج) با تمام قدرت با دشمن درگير شده بودند… حاج احمد متوسليان صداى رگبار گلوله ها و شليك آر پى جى ها و انفجار گلوله را با بى سيم خود به گوش فرمانده وقت سپاه رساند و مى گفت، همه افراد دور برم رفته اند به جنگ من فقط مانده ام ( احمد مجروح بود وعصا زير بغل داشت ).
آنقدر نيروهاى ما و عراقى ها قاطى شده بودند كه يك بسيجى، فرمانده تيپ 24 مكانيزه را مجروح و اسير كرده بود كه چند ساعت بعد از اسارت مُرد. وقتى كه من خطر را احساس كردم به سرعت خودم را به شهيد احمد كاظمى رساندم و در طول راه نيز مرتباً با بيسيم فرياد مى زدم كه رو به جنوب آرايش بگيريد، چون آرايش يگان هاى قرارگاه فتح روى دژ مرز و به سمت غرب بود. به هرحال وقتى پيش احمد كاظمى رسيديم ايشان با سرعت دستور داد خاكريزى عمود بر مرز رو به جنوب بزنند، برادران جهاد سازندگى يك خاكريز به شكل عصا زدند. احمد با بلندگوى دستى فرياد مى زد و بچه هاى تيپ را پشت خاكريز كشاند. يك برادر استوار ارتشى هم يك موشك انداز تاو داشت آورد به كمك بچه ها. تانك هاى دشمن به خاكريز ما رسيدند و برادران با آر پى جى و تاو حمله كردند و 10 - 15 تانك زدند و دشمن از حركت ايستاد. قرارگاه نصر نيز شب و روز بعد منطقه را ترميم كرد و مواضع از دست رفته را پس گرفت.
بعد از مرحله دوم، ما مرحله اى را با تعجيل آغاز كرديم كه كار را تمام و يكسره كنيم كه موفق نبود، مى توان گفت اين مرحله سوم بود. بنابراين مرحله چهارم را با تاخير شروع كرديم، 13 روز مانديم و مى انديشيديم كه چه كارى انجام دهيم، ما در اين مرحله بحران كشف راهكار داشتيم كه آيا از حاشيه كارون برويم يا از دروازه شهر خرمشهر وارد شهر بشويم، و آيا مجدداً تاكتيك شلمچه را انجام دهيم. در آخر به اين نتيجه رسيديم كه كل مانور را بين جاده و مرز تمركز دهيم. با وجود كمبود نيرو به قرارگاه فجر گفتيم شما هم يك قرارگاه كوچك درست كنيد سه تيپ آمد يك تيپ از لشكر 77 و دو تيپ از سپاه به نام تيپ 19 فجر و تيپ 33 المهدى و در اين مرحله يك قرارگاه بين فتح و نصر درست كرديم. منطقه قرارگاه فتح در مرز را به لشكر 92 سپرديم البته شهيد نياكى با توپخانه لشكر، تا آخر ما را همراهى كرد.
و بالاخره روز 2 خرداد حمله آخر صورت گرفت و من ساعت 10 صبح با شهيد احمد كاظمى تماس گرفتم. او به ما گفت خرمشهر آزاد شد و به فرمانده وقت سپاه بگو، من ساعت 10 صبح در خرمشهر پيش احمد كاظمى بودم و ما رفتيم داخل خانه ها و ديديم دشمن از آنجا رفته است و گروه گروه در حال تسليم شدن هستند و ساعت 5‎/3 بعدازظهر اين پيروزى اعلام شد.
آرى شيرين ترين مرحله، همان دستيابى به هدف نهايى عمليات يعنى آزادسازى خرمشهر بود كه با آن دل امام عزيز و مردم شهيد پرور و همه دوستداران انقلاب در سراسر عالم شاد شد و حماسه اى جاودانه به دست رزمندگان انقلابى و سربازان غيور امام خلق شد.
گرامى بايد ياد امام راحل و شهداى گرانقدر دفاع مقدس، بويژه شهيدان مقاومت و آزادسازى خرمشهر و ياد شهيد حسن باقرى كه نقش منحصر به فردى در طراحى و موفقيت اين عمليات و حماسه بزرگ داشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این روز بسیار عظیم، حماسه ساز و اسطوره مقاومت و پیروزی انگیزه معنوی بر حمایت تام ابرقدرتهاست.

خداوند همه کسانی را که در این عملیات و سایر عملیاتها جرعه شهادت نوشیدند، قرین رحمت و همجوار رسول خدا قرار دهد. و عاقبت همه مجاهدین عملیات و همه ما را ختم به خیر گرداند ان شاء الله.

جا دارد که تا صدها سال، سینه به سینه و نسل به نسل، این افتخار را منتقل کنیم و به عنوان سند افتخار به فرزندانمان تحویل دهیم.

خداییش اگر غربیها ۵۰۰ سال پیش یک صدم این کار رو می‌کردند تا حالا چقدر براش فیلم ساخته بودند؟ چقدر تو سر همه زده بودنش؟

راستی آقا سعید بزارید عزیزان آنلاین بشن بعدش ابراز احساسات می‌کنن. icon_cheesygrin
این روز بزرگ رو به شما و همه دوستان و سروران میلیتاری تبریک می‌گم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تقدیم به آرمانی بزرگوار

[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/mammad_nabudi.wma"]ممد نبودی ببینی[/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنونم سعید جان. هنوز این نوا تاثیر خودش رو از دست نداده. این اهنگها عوض نشدند فقط ما .....

سپاس .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.