خاطرات جنگ تحميلي (تصويري)

[najaf47 2,512]

بسمه تعالی

با سلام

ممنونم سعید جان.

جالبه بدونین که تمام این برادرانی که در عکس هستند و خود حقیر همگی باهم صیغه برادری و اخوت خوندیم توو همون روزهای اول نوروز همون سال64 .و نمیدونم میدونید که در متن عربی این صیغه قید شده که چنانچه کسی از جمع برادران بهشتی شود باید دم درب بهشت منتظر برادران دیگر بماند.... آخ که دلم واسه برادرم هم تنگ شده و هم خیلی میسوزه که تا حالا بنده خداها کلی سر کار موندن و دم درب بهشت علاف ما یه لنگ پا وایسادن....


در ضمن دوستان چون این پست جواب نقل قول رو زدم پست اصلی تصاویر جدید حقیراز دوران دفاع مقدس (بخش سوم) متاسفانه در صفحه سوم این تاپیک قرار داره که برای دیدنش به صفحه قبل بروید....
یا علی مدد. نجف47

[sardig 3]

بر صدام و حامياش لعنت

[najaf47 2,512]

[quote][size=18][color=red]...و اين هم هديه من به دوستان و رهروان شهيدان.....( بخش سوم) [/color][/size]

بسمه تعالی

با سلام


[size=18][color=blue]ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا" کانهم بنیان مرصوص[/color][/size]


[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/295182%7E0.jpg[/img]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1-1h.jpg[/img]

[size=18] [color=green]سردار رشید اسلام شهید حاج حسین اسکندرلو فرمانده گردان زهیر و معاون تیپ مستقل ده سیدالشهدا(ع) تهران(لشکر نیروهای مخصوص ده سیدالشهدا(ع) امروزی تهران)که در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید.... و حقير افتخار داشتم كه در عمليت خيبر به عنوان مسئول دسته ادوات در خدمت ایشان باشم[/color][/size]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/13_8707081434_L600.jpg[/img]

[size=18] [color=green]سردار رشید اسلام شهید حاج حسین اسکندرلو فرمانده گردان زهیر و معاون تیپ مستقل ده سیدالشهدا(ع) تهران(لشکر نیروهای مخصوص ده سیدالشهدا(ع) امروزی تهران)که در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید در کتار سردارشهید حاج کاظم رستگار فرمانده وقت تیپ ده سیدالشهدا"ع" ( لشکر نیروهای مخصوص ده سیدالشهدا(ع) امروزی تهران) که در عملیات بدر به شهادت رسید.[/color][/size]


[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/003%7E4.jpg[/img]

[size=18] [color=brown]میدان صبحگاه دوکوهه. ساختمان روبرو که مشاهده میشود ساختمان تبلیغات لشکر27..[/color].[/size]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/20080316_1551570999_razmandeh_-_7_copy.jpg[/img]

[size=18] [color=darkblue]تصوبر خود حقیر یافته شده به طور تصادفی از سایت ساجد،زمستان سال 1361 در 14،15 سالگی که در گردان کمیل لشکر27 خودمون ودر بازگشت از منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی(جنوب فکه) به دوکوهه . که به علت سرماخوردگی و بیماری به بهداری وقت پادگان رفته بودم که در تصویر در کنار ساختمان بهداری مشخص است که این ساختمان جنب حسینیه حاج همت (که بعدها ساخته شد) میباشد.ازاین جا به بعد خودرا برای عملیات والفجر یک که در منطقه شمال فکه (شرهانی و زبیدات) که در 20 فروردین1362 انجام شد آماده میکنیم...[/size]

[/color][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_20070328179.jpg[/img]

[size=18] [color=blue]خود حقیر .در تابستان سال1364 در منطقه هورالعظیم از مجمع الجزایر مجنون (منطقه عملیات بدر) در توپخانه 63 خاتم الانبیا(ص)ی تهران و اول در واحد پدافند هوایی بودم که بعدها به واحد دیده بانی رفتم....[/color][/size]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/0989-27%7E0.jpg[/img]

[size=18] [color=darkred]یاران همچنان تحت لوای حسینی به پیش......برای احتزاز پرچم اسلام در بلندترین سرزمینها.....[/color][/size]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1182960187%7E0.jpg[/img]

[size=18] [color=red] و... بدون شرح...[/color][/size]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1__8_.jpg[/img]

[size=18] [color=indigo]....و... یادی از شهیدان گمنام........و مزار غریبانه شان.....[/color][/size]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2n199q8.jpg[/img]

[size=18] [color=green]... و... همچنان دفاع باقیست......[/color][/size]

یا علی مدد... نجف47



[size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][/quote]


بسمه تعالي///با سلام/////با عرض پوزش اين پست رو جهت انتقال بخش سوم تصاوير و خاطرات جنگ تحميلي از صفحه سوم به چهارم زدم كه راحت تر در ديد دوستان باشه . يا علي مدد. نجف47

[fath 4,687]

برادر نجف حق شما و برادرانتان بر ما به عنوان نسل های جدید حلال باد ما رو ببخشین که نخوابیدین نخوردین نیاشامیدید و اگر تنفس کردید زهری رو از ناحیه ظالم استنشاق کردید که تا دم اخر ما را شرمنده و بدهکار خود کردید.
برادر من اگر زمانی از ما بر شما طعنه و یا کم لطفی در هر جایی دیدید به حساب نادانی ما بگذارید که خداوند می فرمایید و انسان در حق خود جاهل و نادان است .
بودن شما و چند بزرگوار دیگه که سن و سالی دارید در این سایت برای ما حکم پیران اگاهی رو دارید تا ما رو از لغزش ها حفظ کنید.
بودند و هستند کسانی که جز فرزندی هیچ نداشتند و ان را هم در راه خدا دادند و باز غمگین بودند چرا خداوند فرزندان دیگری بر ما عطا نفر مود تا باز در راه خدا به مذبح بفرستیم.
والله که شهیدان ایران از شهیدان بدر و احد جلوتر رفتند.....
اما جواب دوست عزیزمون.....
برادر من تا ما یاد اونها رو در ذهن نداشته باشیم چیزی برای رهروی نمی مونه من اینو گفتم تا سایت به نام و عکس این بزرگواران مزین و مبارک بشه و همه ما با دیدن این عکس ها یادمون باشه که چه شده و چه اتفاقی افتاده و اگر ما فراموشی بگیریم دیگه نامی از شهدا هم نمی مونه برای رهروی.
کما اینکه یکی از روشهای دشمن برای جنگ با ما پرت کردن ذهن ما به حواشی و هم حافظه تاریخی خود ما ایرانی هاست که مزید بر علت شده و الان چند نفر می شناسید که در مورد جنگ ایران تحلیل کامل و درستی داشته باشن صرفا تبدیل به یک واقعه تاریخی شده که اگر من و شما هم از کنار برادر نجف توی خیابون رد بشیم نهایت فکر ما اینه که بنده خدا توی جنگ بوده و دیگر هیچ....

[SAEID 2,833]

سلام دوباره

ان شاء الله که به این زودی ما شما رو ول نمیکنیم و از محضر استاد هنوز باید استفاده کرد.

[shovalie_siyah 49]

سلام برادرانی که تو جنگ بودن و بزرگترا کسی خاطره ای از جنگ نداره تعریف کنه مثل حمام دو کوهه استفاده میکنیم داداش نجف شما شروع کن اگر زحمتی نیست

[najaf47 2,512]

بسمه تعالي

با سلام

[size=18][color=indigo]و... تصاويري از اين حقير كمترين جامونده از خيل شهيدان از دوران دفاع مقدس.....(ببخشيد كه بازم بايد حقیر رو تحمل كنيد... )[/color][/size]

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/scan0006%7E0.jpg[/img]
تصويري از اين حقير كمترين در اثناي عمليات بدر كه در اردوگاه عقبه گردان فاتحان خيبر تيپ 20 زرهي مستقل رمضان تهران(كه بعداً با لشكر 27 محمد رسول الله(ص) تهران ادغام شد و شد تيپ زرهي لشكر 27). در همین جا بود که یک بار شدیداً شیمیایی شدم اونم با گاز خردل....

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/scan0067.jpg[/img]
حقیر و شهید اکبر مهین بابایی(برادر صیغه ای این حقیر). در منطقه عملیاتی بدر. در اثنای عملیات بدر

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/scan0027.jpg[/img]
شهید اکبر مهین بابایی(برادر صیغه ای این حقیر). . عملیات بدر « این عکس رو خودم ازش گرفتم»

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1_8907031487_L600.jpg[/img]
شهید اکبر مهین بابایی (برادر صیغه ای این حقیر) نفر زیر دست شهید حاج حسین اسکندرلو(فرمانده گردان اینجانب در عملیات خیبر). همونی که نوک تیربارش معلومه

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/scan0008%7E0.jpg[/img]
حقیر(نفر کنار) در تابستان 1364. توپخانه 63 خاتم الانبیای تهران . در اثنای عملیات عاشورای چهار.مکان سه راه بدر در منطقه عملیاتی هور العظیم(منطقه عملیاتی بدر)

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/scan0070.jpg[/img]
خود حقیر در تابستان 1364 در حال شلیک توپ 130 میلیمتری نیمه اتوماتیک چینی.. توپخانه 63 خاتم الانبیای تهران . در اثنای عملیات عاشورای چهار.مکان سه راه بدر در منطقه عملیاتی هور العظیم(منطقه عملیاتی بدر)

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/scan0059.jpg[/img]
تصویر این حقیر در تابستان 1363 نفر اول ایستاده از راست(همون که کلاه هوابردی سرشه) کنار سردار رضا بهشتی و تنی چند از دوستان رزمنده کنار تانک تی 72 غنیمتی

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/scan0085.jpg[/img]
این هم تصویر این حقیر در سال 1361 قبل از عملیات والفجر مقدماتی (حدوداً 15 ساله بودم)

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86_%DA%A9%D9%85%DB%8C%D9%84_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%8662_%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA_%D8%A8%D8%B1%D8%A7_%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AC%D8%B11.jpg[/img]
این هم تصویرخود حقیر. در حال عزیمت به عملیات والفجر یک . این عکس رو بچه های روابط عمومی سپاه تهران از گردانمون (کمیل لشکر 27) گرفتن و حدود ده روز پیش بعد از بیش از 27 سال در بخش مقاومت و حماسه خبرگزاری فارس منتشر شده بود که حقیر اونجا دیدمش و رفتم اصلشون رو هم ازشون گرفتم.

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/001%7E7.jpg[/img]
اینم اصل عکس حقیر که از خبرگزاری فارس گرفتم.

ببخشد که سرتون رو درد اوردم...
یا علی مدد.نجف47

[mahdi345n 255]

سلام و عرض ارادت به برادر نجف.
سردار ماشاله يه پاي ثابت جبهه بودينا.
حاجي يه خورده از تخصصتون و مهارتهاتون و عملياتهايي كه انجام دادين و ابتكار عملهاتون ... برامون بگين.خدا شاهده كه برامون افتخارين .
در پناه الله باشين.

[sglaalpour 15]

سلام نجف جان!
من یه سوال دارم!
اخه شما چرا هی به خودت میگی حقیر؟!
یعنی شما از من پایین تری؟اخه چرا خودت رو اینقدر پایین میگیری!؟مرد حسابی شما جنگ رفتی!جایی که خیلی ها که ادعای اسلام داشتن اونقد ترسو بودن که حتی تا دم جبه نرفتن!شما از جونت واسه نسل من و پیشینیام فاکتور گرفتی!اون من هستم که باید بگم بنده حقیر نه شما.....!

[embassador 3]

با سلام.
برادر نجف واقعا تاثير گذار و تكان دهنده بود.آدم بدجوري بغضش ميگيره.
كاش مسشد يه روز رو تعيين كنيم اونايي كه ميتونن باهم قرار بذاريم بريم يكي از اين آسايشگاه هاي جانبازا، يه ديدار كوچيك، يه لحظه خلوت، شايد يه ثانيه قدر شناسي!!!
شهدا كه نيستن! اونايي كه ازشون موندن، تك و تنها، گوشه اين آسايشگاه ها چي ميكشن؟

[kamandar 2]

برادر نجف جسارتا دوتا سوال داشتم

راسته که زمان جنگ عراقی ها از G3 های ایران هراس داشتند؟ (اینو از یه نفر شنیدم که میگفت عراقی ها به G3 میگفتن توپ دستی!)

بعدش اینکه زمان جنگ ایران از نظر تجهیزات سخت افزاری نظامی ، تو چه زمینه هایی به ارتش عراق برتری داشته؟


با تشکر

[ColonelShak 1,001]

سردار نجف دست شما درد نکنه - تصاویر بسیار تامل برانگیز و زیبایی بود .

[mohi 1]

واقعا مدیونیم به شهدا

[rpg7 5,944]

پسر...اون خلبان خیلی باحال بود

بدبخت بیچاره داره میخنده!!حتما مخش ضربه دیده یا

موج فونیکس تامکت دیوونش کرده

[shovalie_siyah 49]

دوستان این ویدیو مربوط به زمان جنگ و درگیری شهری و نزدیگه
http://www.aparat.com/v/15825aee15eb335cc13f9b559f166ee86371