مهمترین نقاط ضعف ما در جنگ تحمیلی چه بود؟!

[babak81 2]

با سلام و آرزوی قبولی طاعات
و گرامیداشت هفته دفاع مقدس و تسلیت ایام سوگواری امیرمومنان(ع)
تا کنون مطالب زیادی از شجاعت های رزمندگان دلیر اسلام در هشت سال دفاع مقدس روایت شده است
و همواره از نکات مثبت جنگاوری صحبت شده است
در این تاپیک قصد دارم تا دوستان مهمترین نقاط ضعف نیروهای مسلح خودی (اعم از ارتش , سپاه و بسیج) را ذکر کنند.
به نظر دوستان ما در چه قسمتی بیشترین ضعف را داشتیم
فرماندهی و مدیریت (عدم هماهنگی و سوء مدیریت و ....)
تجهیزات (قدیمی بودن ادوات و تجهیزات , تحریم و ....)
آموزش و ارتقاء سطح دانش (نداشتن آموزش تخصصی رزم , ......)
و .....
و یا هرمطلبی که به ذهن حقیر نمی رسد و عزیزان اون رو مهم می دونند

یا علی

[UDT88 5]

بزرگترين ضعف ما نداشتن پشتيباني مناسب از نيروهاي پياده بود كه به دليل ضعف و كمبود تجهيزات و نفرات بوجود امده بود البته كمبودها و نقايص ديگري هم وجود داشت كه به نظر من يكي از مهمترين انها عدم توانايي در پشتيباني و حمايت از نيروهاي رزمنده بود

[MKE 23]

البته بايد جداگانه حساب شه: در نيروي هوايي:نداشتن قطعات و آموزش هاي تخصصي تكنسين ها. زميني: نبود پشتيباني از نظر مهمات و تجهيزات. دريايي: نبود هماهنگي و مديريت كه در حمله ي آمريكا به سكوهاي نفتي واضح و مبرهن بود.

[mohammadtomcat 0]

مهمترین مشکل نبود تجهیزاته. شما فرض کنید ما به جای فانتوم اف-15 و به جای اف-5 اف-16 داشته بودیم و البته تامکتهامون کاملاً عملیاتی و از نظر موشک فینیکس هم مشکلی نداشته بودیم اون وقت یه هفته ای راق را میگرفتیم.(البته این تحلیل بدون در نظر گرفتن شرایط سیاسی اون موقع است)

[sasha 8]

با سلام، بنظر من برخی اشتباهات کشور ما در جنگ بقرار زیر بود: 1- برنامه ریزی های غلط در انجام برخی از عملیاتها- عدم شهامت پذیرش اشتباه از سوی فرماندهان و نبود هیچگونه سیستم بازخواست برای خطاهای فرماندهی و رزمی بخصوص در نیروی سپاه 2- ضعف شدید واحد فنی مهندسی سپاه و ارتش در مقایسه با ارتش عراق 3- تحقیر و برخوردهای زشت و دور از شان با برخی از نیروهای خدوم و وفادار ارتشی در حالی که کشور به تخصص آنها نیاز شدید داشت. 4- برخوردهای بد با پزشکان متخصص داخل کشور که اتفاقا همزمان با یکی از عملیاتها بود و بدلیل ترک بیمارستانها از سوی پزشکان در اعتراض به عملکرد وزارت بهداشت، منجر به تلفات شدید مجروحین عملیات در بیمارستانها شد. از اینگونه خیانتها از سوی دوستان به ظاهر انقلابی موارد متعددی وجود دارد. 5- عدم تجربه جنگ زمینی واقعی در نیروهای زمینی ما از قبیل سپاه و ارتش 6- ضعف دستگاه دیپلماسی کشور که نتوانستند بر سر مساله افغانستان معامله کرده و مانع کمکهای تسلیحاتی شوروی به عراق شوند. 7- برخی اختلافات داخلی میان مسئولین و توطئه های فراوان بر علیه دولت مردمی مهندس موسوی که البته همه آنها توسط حضرت امام خنثی شد ولی بهرحال در آن شرایط حداقل منطقی بنظر نمی رسید. 8- نبود دیسیپلین نظامی و فرمانبرداری 100 درصد در برخی نیروهای داوطلب نسبت به فرماندهی 9- توجه بیش از حد به ظاهر افراد بجای تخصص و تعهد قلبی 10- تضعیف روحیه نیروها و مردم بخاطر طولانی شدن جنگ و فرار دسته جمعی سربازان ارتش و سپاه در روزهای پایانی جنگ اینها مواردی بود که من از زمان جنگ بخاطرم مانده بود و شاید برخی از دوستان سنشان به آن دوران قد ندهد.

[EMPEROR 497]

به موارد فوق


خيانت و جاسوسي ايرانيان خاعن ( سازمان مجاهدين خلق - حزب كمله و ... ) به عنوان ستون پنجم دشمن


را هم اضافه كنيد.


در طول تاريخ كشور ما همواره در جنگ با دشمنان ايران از خيانت افراد خاعن و پست - ضربه هاي بسياري خورده است.

[sasha 8]

به موارد فوق


خيانت و جاسوسي ايرانيان خاعن ( سازمان مجاهدين خلق - حزب كمله و ... ) به عنوان ستون پنجم دشمن


را هم اضافه كنيد.


در طول تاريخ كشور ما همواره در جنگ با دشمنان ايران از خيانت افراد خاعن و پست - ضربه هاي بسياري خورده است.

پدر بنده چند مورد را به چشم خود دیده. کمونیست ها و شاهپرستها را هم به لیست خودتان اضافه کنید.

[Ernesto_Rommel 11,417]

با سلام، بنظر من برخی اشتباهات کشور ما در جنگ بقرار زیر بود:
1- برنامه ریزی های غلط در انجام برخی از عملیاتها- عدم شهامت پذیرش اشتباه از سوی فرماندهان و نبود هیچگونه سیستم بازخواست برای خطاهای فرماندهی و رزمی بخصوص در نیروی سپاه
2- ضعف شدید واحد فنی مهندسی سپاه و ارتش در مقایسه با ارتش عراق
3- تحقیر و برخوردهای زشت و دور از شان با برخی از نیروهای خدوم و وفادار ارتشی در حالی که کشور به تخصص آنها نیاز شدید داشت.
4- برخوردهای بد با پزشکان متخصص داخل کشور که اتفاقا همزمان با یکی از عملیاتها بود و بدلیل ترک بیمارستانها از سوی پزشکان در اعتراض به عملکرد وزارت بهداشت، منجر به تلفات شدید مجروحین عملیات در بیمارستانها شد. از اینگونه خیانتها از سوی دوستان به ظاهر انقلابی موارد متعددی وجود دارد.
5- عدم تجربه جنگ زمینی واقعی در نیروهای زمینی ما از قبیل سپاه و ارتش
6- ضعف دستگاه دیپلماسی کشور که نتوانستند بر سر مساله افغانستان معامله کرده و مانع کمکهای تسلیحاتی شوروی به عراق شوند.
7- برخی اختلافات داخلی میان مسئولین و توطئه های فراوان بر علیه دولت مردمی مهندس موسوی که البته همه آنها توسط حضرت امام خنثی شد ولی بهرحال در آن شرایط حداقل منطقی بنظر نمی رسید.
8- نبود دیسیپلین نظامی و فرمانبرداری 100 درصد در برخی نیروهای داوطلب نسبت به فرماندهی
9- توجه بیش از حد به ظاهر افراد بجای تخصص و تعهد قلبی
10- تضعیف روحیه نیروها و مردم بخاطر طولانی شدن جنگ و فرار دسته جمعی سربازان ارتش و سپاه در روزهای پایانی جنگ
اینها مواردی بود که من از زمان جنگ بخاطرم مانده بود و شاید برخی از دوستان سنشان به آن دوران قد ندهد.

خيانت و جاسوسي ايرانيان خاعن ( سازمان مجاهدين خلق - حزب كمله و ... ) به عنوان ستون پنجم دشمن

پدر بنده چند مورد را به چشم خود دیده. کمونیست ها و شاهپرستها را هم به لیست خودتان اضافه کنید.

بله دقیقا اینها یه سری از اون مشکلات هست به خصوص دوستمون sashaخوب همه نکات رو برشمردند و به نظر من اگر خلاصه بگم:

1.نبود تجهیزات پشتیبانی برای تسلیحات چه هوایی و زمینی و چه دریایی
2.ضعف ساختاری شدید در ارتش به دلیل روند دستگیری و اعدام ها (چه به حق بوده باشه اعدام چه ناحق در کل این موضوع رو ارتش تاثیر زیادی داشت)
3.چند دستگی در بین فرماندهین ارشد نظام(منظور سران نظام هست نه فرماندهان!)
4.تفرقه بین ارتش و سپاه در نحوه عملیات جنگی
و چندین مورد دیگه که به نظرم با فگته های sasha و دیگر دوستان همه اینها نقاط ضعف بودند برای ما.....


شاید مهم ترین ضعف عدم توافق بین جمیع تصمیم گیران جنگ بود و با توجه به نبود امکانات با هر اشتباه ما بدتر ازقبل تضعیف شدیم.

با تشکر از همگی

ارنستو رومل

یا حق

[MJMZLA 2]

ضعف ما بیشتر در اوایل و اواخر جنگ نمایان شد . در اوایل ارتش همبستگی نداشت و هریک سازی رو برای خودشون میزدند . بعد با راهنمایی های خردمندانه امام نیروهای مسلح با هم متحد شدند و نیروی نظامی قوی رو درست کردند . در اواخر جنگ هم بدلیل نبود مهمات و اسلحه و قدرتمند تر شدن ارتش بعث عراق ضعف های شدید تری دیده شد .

[babak81 2]

با سلام و آرزوی قبولی طاعات من فکر میکنم مشکلات ما یه مخلوطی از مواردی بود که دوستان ذکر کردند و به نظرم باید مقداری زیادی از ضعف ما یگانگی فرماندهی رزم و عدم داشتن استراتژی واحد ناشی میشد البته اینو هم بگم که چاره ای هم نبوده ها !!! چون نیروی تازه تاسیس سپاه و بسیج از نیروهای مردمی بودند و اصلا تجربه رزمی نداشتند پس از اونا نمی شه مثل یه نیروی کلاسیک انظار داشت از طرفی هم در بین افراد ارشد نظام یه جور حس بی اعتمادی به ارتش وجود داشت (کودتای نوژه و ...) دلیل عمده اش بود باز اگر دوستان مطلبی به نظرشون می رسه خوشحال می شم به سطح دانش من حقیر اضافه کنند یا علی

[panzer-grouppen 9]

1- نبودن لجیستیک مناسب. 2- نیروهای مردمی که دوره های آموزشی کوتاه داشتن. 3- استراتژی های غلط در استفاده از نیروهای ذرهی 4- فکر می کنم اگر این مسئله نبود هیچ کدام از دیگر مشکلات هم وجود نداشت یا حداقل کمتر مشکل داشتیم : اعدام کردن بسیاری از نیروهای آموزش دیده در اوایل انقلاب .

[sniper2 1]

دوستان به موارد خوبي اشاره كردند كه خيلي به جا بود من هم 1 يا دو مورد رو به ميپردازم. 1:افراط و تفريط هاي بيجا 2: نبود كارخانجات ساخت ادوات و مهمات جنگي به تعداد مناسب و نداشتن تجربه ي طراحي و مهندسي ساخت 3: خيانتهاي بني صدر در اوايل كار كه باعث بوجود آمدن دو و چندگانگي شد 4:و به نظر من خيلي از جوانان ما بدليل اينكه امكانات و پشتيباني مناسبي چه از لحاظ تجهيزات و چه پشتيباني وجود نداشت شهيد شدند (شايد برخي فكر ميكردند نفر هميشه هست و بايد در خريد يا جايگزيني تجهيزات صرفه جويي كرد و اين تفكر غلط نتايج خود را در اواخر جنگ نشان داد) در مور آخر بايد بگويم اكنون زمزمه هايي راجع به اينكه مهمترين سرمايه سرمايه ي انساني است در داخل نيروهاي مسلح شنيده ميشود كه باعث خوشحاليست.

[karkas 835]

یکی از مشکلات ایران در دفاع مقدس وجود منافقین بود . زمینی : نبود تانک های مناسب و استفاده از تانک های قدیمی . به نظر من اگر 5 سال دیرتر انقلاب می شد خیلی به نفع نیروی هوایی بود چراکه شاه در دو سه سال قبل از انقلاب پیشنهاد خرید 300 فروند اف-16 رو به آمریکا داد که بعد از انقلاب ...

[babak81 2]

با سلام به نظرم توی بعد موشکی هم مشکل داشتیم

[armani 2,666]

مواردي كه دوستان فرمودند درست است. بابك جان: در سال 67 كه ما در هشتمين سال جنگ بوديم و تجربه هاي زيادي كسب كرديم خود من در جبهه شلمچه بودم. ما در كمين شلمچه شاهد خطوط بسيار مستحكم عراقي بوديم. خطوط عراقيها داراي سه رديف سنگر با خصوصيات متفاوت بود . بطوريكه سنگرهاي اجتماعي و نگهباني فاصله زيادي داشت. خط پشتيباني و تداركات انها به حدي بزرگ بود كه لندكروزهاي انها از جايي وارد و ناپديد ميشدند..... اونوقت خط مقدم مخلوطي از سنگرهاي اجتماعيُ. فرماندهي .نگهباني و اتشباري بود و به هنگام حمله اونها به يكباره با از دست دادن اين خط مجبور به عقب نشيني 20 كيلومتري شديم. اين خاطرات طولاني و فكر كنم براي نسل جوان ما جالب باشد. فرصتي شد حتما خواهم نوشت ( باور كنيد هنوز من نميدونم نحوه قرار دادن تاپيك چطوره :lol: ) اگر مسلط شدم حتما مينويسم.