نبرد كورسك يا نبرد تانك ها

[ali_64 35]

نبرد كورسك يا نبرد تانك ها نبردی است که در تاریخ ۱۳ ژوئیه سال ۱۹۴۳ در منطقه کورسک (Kursk) نزدیک مسکو، بین ارتش آلمان و شوروی رخ داد. این نبرد بزرگ‌ترین نبرد تانک در تاریخ جهان بود. در این روز، شش هزار و سیصد تانک آلمان و شوروی و ۲ میلیون و ۲۴۰ هزار سرباز پیاده‌نظام بر روی زمین، و ۴ هزار و چهارصد هواپیمای طرفین در آسمان به جان هم افتادند که در مدتی نسبتاً کوتاه دو هزار و نهصد تانک از میان رفت، ۲۳۸ هزار سرباز کشته و هفتصد هزار تن دیگر مجروح و از صحنهٔ نبرد خارج شدند و هیتلر برای نخستین بار مجبور شد دستور عقب نشینی بدهد که این آغاز پایان کار او بود. این نبرد پس از آزاد شدن استالینگراد و خارکوف صورت گرفت. ژوکوف - مارشال شوروی در منطقهٔ نبرد - هشت خط دفاعی مدور پشت سرهم به وجود آورده بود و با استفاده از سیصد هزار غیر نظامی محلی که آلمانی‌ها تصور می‌‌کردند به زراعت مشغولند صحنه را مین گذاری کرده بود. ژوکف در خطوط هشت گانه سه هزار و ششصد تانک و یک میلیون و سیصد هزار سرباز و ۲۰ هزار توپ مستقر ساخته بود و از سوم ژوئیه چند تاکتیک جالب بکار گرفته بود تا نیروهای آلمان تشویق به تعرض شوند. ارتش نهم آلمان چهارم و ارتش چهارم زرهی این کشور پنجم ژوئیه دست به تعرضات محدود زدند و خود را آشکار ساختند. تعرض همه جانبه المانی‌ها با ۹۴۰ هزار سرباز و ۲ هزار و هفتصد تانک از سحرگاه ۱۳ ژوئیه آغاز شد که با حمله متقابل ارتشهای شوروی روبرو گردید. آلمانیها با تانکهای سنگین "پورشه" و "پلنگ" که به تازگی دریافت داشته بودند حمله را آغاز کرده بودند که تانکهای سَبُک ت-۳۴ شوروی به میان آنها رفتند و سربازان این کشور با فداکاری و از جان گذشتگی بسیار با شعله‌افکن به سوزاندن تانکهای آلمان پرداختند و سپس توپهای شوروی مانع عقب نشینی تاکتیکی آلمانیها شدند. آتش مداوم بیست هزار توپ شوروی که به ابتکار ژوکف مستقر شده بودند امکان نداد که فرمانده ارتشهای آلمانی که خود را در دام دیده بود به موقع و سرعت بتواند نیروهای خود را از مخمصه نجات دهد و به موضع تازه عقب بکشاند. عقب نشینی آلمانی‌ها تنها پس از از دست دادن پانصد هزار سرباز (کشته، مجروح و اسیر) و بیش از نیمی از تانکها میسر شد و این تلفات سنگین مانع از آن شد که نیروهای آلمانی پس از عقب نشینی از صحنه، امکان حمله متقابل بدست آورند. کارشناسان و مورخان نظامی نوشته‌اند که نبرد کورسک را توپهای شوروی بردند. ............................................................................. منبع: ويكيپديا

[saam 0]

آيا عكس يا فيلمي از اين نبرد هست؟ icon_biggrin

[SS_Division 0]

نبرد كورسك يا نبرد تانك ها نبردی است که در تاریخ ۱۳ ژوئیه سال ۱۹۴۳ در منطقه کورسک (Kursk) نزدیک مسکو، بین ارتش آلمان و شوروی رخ داد.

این نبرد بزرگ‌ترین نبرد تانک در تاریخ جهان بود. در این روز، شش هزار و سیصد تانک آلمان و شوروی و ۲ میلیون و ۲۴۰ هزار سرباز پیاده‌نظام بر روی زمین، و ۴ هزار و چهارصد هواپیمای طرفین در آسمان به جان هم افتادند که در مدتی نسبتاً کوتاه دو هزار و نهصد تانک از میان رفت، ۲۳۸ هزار سرباز کشته و هفتصد هزار تن دیگر مجروح و از صحنهٔ نبرد خارج شدند و هیتلر برای نخستین بار مجبور شد دستور عقب نشینی بدهد که این آغاز پایان کار او بود.

این نبرد پس از آزاد شدن استالینگراد و خارکوف صورت گرفت. ژوکوف - مارشال شوروی در منطقهٔ نبرد - هشت خط دفاعی مدور پشت سرهم به وجود آورده بود و با استفاده از سیصد هزار غیر نظامی محلی که آلمانی‌ها تصور می‌‌کردند به زراعت مشغولند صحنه را مین گذاری کرده بود.

ژوکف در خطوط هشت گانه سه هزار و ششصد تانک و یک میلیون و سیصد هزار سرباز و ۲۰ هزار توپ مستقر ساخته بود و از سوم ژوئیه چند تاکتیک جالب بکار گرفته بود تا نیروهای آلمان تشویق به تعرض شوند. ارتش نهم آلمان چهارم و ارتش چهارم زرهی این کشور پنجم ژوئیه دست به تعرضات محدود زدند و خود را آشکار ساختند. تعرض همه جانبه المانی‌ها با ۹۴۰ هزار سرباز و ۲ هزار و هفتصد تانک از سحرگاه ۱۳ ژوئیه آغاز شد که با حمله متقابل ارتشهای شوروی روبرو گردید.

آلمانیها با تانکهای سنگین "پورشه" و "پلنگ" که به تازگی دریافت داشته بودند حمله را آغاز کرده بودند که تانکهای سَبُک ت-۳۴ شوروی به میان آنها رفتند و سربازان این کشور با فداکاری و از جان گذشتگی بسیار با شعله‌افکن به سوزاندن تانکهای آلمان پرداختند و سپس توپهای شوروی مانع عقب نشینی تاکتیکی آلمانیها شدند. آتش مداوم بیست هزار توپ شوروی که به ابتکار ژوکف مستقر شده بودند امکان نداد که فرمانده ارتشهای آلمانی که خود را در دام دیده بود به موقع و سرعت بتواند نیروهای خود را از مخمصه نجات دهد و به موضع تازه عقب بکشاند. عقب نشینی آلمانی‌ها تنها پس از از دست دادن پانصد هزار سرباز (کشته، مجروح و اسیر) و بیش از نیمی از تانکها میسر شد و این تلفات سنگین مانع از آن شد که نیروهای آلمانی پس از عقب نشینی از صحنه، امکان حمله متقابل بدست آورند. کارشناسان و مورخان نظامی نوشته‌اند که نبرد کورسک را توپهای شوروی بردند.
.............................................................................
منبع: ويكيپديا

ظاهرا نويسنده اين مقاله ي چرند در ويكيپديا خيلي طرفدار روس ها بوده!!
من يكسري توضيحات اضافه درباره اين نبرد مي دم:
پس از اينكه ارتش آلمان نتوانست استالينگراد را از دست روس ها نجات دهد و در فوريه 1943 در استالينگراد شكست خورد ارتش آلمان عقب نشيني كرده و فرماندهي عالي آلمان عمليات جديدي را طراحي كرد... و بدين ترتيب نبرد كورسك آغاز شد. تعدادي از ژنرال هاي خيانتكار ارتش آلمان تمام اطلاعات حمله را به فرماندهي روسيه داده بودند. در نتيجه نه رشادت سربازان كمونيست شوروي و نه توپخانه شوروي و نه تانك هاي شوروي و نه شعله ور هاي شوروي نتوانستند ارتش آلمان را شكست دهند. بلكه اين جاسوسان شوروي بودند كه ارتش آلمان را شكست دادند.
لازم به ذكر است كه در اين نبرد هزاران نفر از اهالي شوروي (از روسي گرفته تا قفقازي ها و تاتار هاي زرد پوست) داوطلبانه در كنار ارتش آلمان و دوش به دوش سربازان آلماني به مقابله با كمونيست ها پرداختند تا كشورشان را از سلطه ي كمونيسم نجات دهند.

[RezaKiani 1,965]

مطلب مهمش اینه که عملیات قبل از شروع شدن توسط جاسوس های روس که توی آلمان بودن لو رفته بود و روسها اونجای ه قتلگاه درس و حسابی درست کرده بودن

[maalek 18]

امان از دست اين خاينين و جاسوسها . گاهي اوقات كاري كه يك جاسوس انجام ميده از عهده يك لشگر و دو لشگر هم خارجه .

[ALI 5,626]

با توجه به مطالعاتی که در باره آلمان و هیتلر دارم به این نتیجه رسیدم که آلمان را نداشتن یک شبکه جاسوسی گسترده به شکست کشاند. به دو نمونه اشاره میکنم در ششم ژوئن 1944 میلادی با فرماندهی ژنرال آیزنهاور حمله ای به نورماندی صورت گرفت که برای پیشبرد آن انگلیسیها نقشه کثیفی را اجرا کردند. انها ابتدا یونیفرم سربازان انگلیسی را بر تن اسیران آلمانی کردند و آنها را به وسیله هواپیما و به صورت چتر باز در مناطقی از فرانسه که تحت حکومت آلمانها بود فرو ریختند. المانها با دیدن سربازان انگلیسی به سوی آنان آتش گشودند و بسیاری از آنان را در آسمان گلوله باران کردند. المانها پس از اینکه گروهی از آنان را سالم دستگیر کردند متوجه شدند که تمامی کشته شدگان از اسیران المانی بودند که قربانی حیله انگلیسیها شدند. در مرحله دوم انگلیسیها تعداد زیادی کماندو انگلیسی در حالیکه به زبان المانی تسلط کامل داشتند را با یونیفرم انگلیسی در همان مکان فرو ریختند ولی اینبار المانی ها به تصور اینکه باز هم انگلیسیها اسیران المانی را روانه مسلخ میکنند انان را به گرمی پذیرفتند و المانی صحبت کردن سربازان هم بیش از پیش المانیها را در تصور خود مطمئن کرد. در یک فرصت مناسب کماندو های انگلیسی افسران المانی را به هلاکت رساندند و راه را برای پیشروی نرماندی آماده کردند. از دیگر طرحهای موفق سازمان جاسوسی انگلیس ( اینتلیجنت سرویس ) تسلط انها بر امواج رادیویی و شبکه های رادار نیروی هوایی المان بود. انگلیسیها با استفاده از تاسیسات الکترونیکی ارتباط خلبانان المانی را با پایگاهشان را خدشه دار کردند بطوریکه خلبانان المانی بجای بمباران شهر ها و مناطق حساس انگلستان بوسیله کدهای غلطی که انگلیسیها میدادند کوهستانها و بیابانهای انگلستان را بمباران کردند. در پایان باید به عرضتان برسانم که واژه انگلیس در زبان عربی به معنای مارماهی است. شاعر میفرماید به مار ماهی مانی که نه مار است نه ماهی////////// منافقا چه میکنی یا مار باش یا ماهی