babak81

درسهايي از مكتب مديريتي دفاع مقدس؛ سخنراني منتشر نشده شهيد باكري پيش از عمليات بدر

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

سردار شهيد مهدي باكري: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم. لاحول و لاقوه الا بالله علي‌ العظيم. با درود و سلام به پيشگاه معظم ولي عصر (عج) و نايب برحق او امام امت (صلوات‌ جمع).

از يك طرف هوا سرد است و برادرها مقداري ناراحت هستند و از طرفي تصور مي‌كنم كه شايد ديگر فرصت نباشد با برادرها آخرين صحبت‌هايم را بكنم لذا چاره‌اي نديدم كه امروز صبح اگر هوا سرد هم باشد با برادرها صحبت كنيم. انشاءالله كه صحبت به درازا نكشيد.

حال كه بيش از يك سال از عمليات خيبر مي‌گذرد هم حضرت بقيه‌الله، امام بزرگوار، خانواده شهدا، امت صبور ايران، مستضعفين كه در ساير كشورها قلب‌هايشان بخاطر اسلام و بخاطر انقلاب در تپش است، منتظرند تا بار ديگر شاهد حماسه رزم‌آوران اسلام در مقابل كفاري باشند كه قد علم كرده و تصميم گرفته‌اند كه مانع راه خدا باشند و اين مسئوليت بر عهده ملت بزرگوار ماست و جاي بسي شكرگذاري دارد كه خداوند متعال اين افتخار را نصيب ما و شما برادرها كرده است كه اين حماسه با دست‌هاي ما شكل گيرد. همه منتظرند تا اين مسئوليت بزرگ انجام گيرد.

حال پشتوانه ما چه بايد باشد و خودمان را چطور آماده كنيم. دو سه روز قبل با تعدادي از برادرهاي مسئول توفيق ايجا شد كه سفر 24 ساعته‌اي جهت توسل به آستان مقدس امام رضا برويم در آنجا به اتفاق جمع از حضرت خواستيم كه خودشان در اين عمليات پشتوانه ما باشند (صداي تعداي از حاضرين: يا امام رضا).

بعد خدمت امام رسيديم فكر مي‌كنم چون شما در حال آموزش بوديد، صبحت‌هاي امام را نشنيده باشيد. پس من لازم مي‌دانم فرمايشات امام را خدمتتان عرض كنم:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم - اول اين مطلب را بگويم وقتي شما را مي‌بينم خوشحال مي‌شوم. شما چهره‌هايي هستيد كه آبرو به اسلام و كشور داديد. با اطمينان قلب حركت كنيد و مطمئن باشيد كه مركز قدرت كه خداي تعالي است نصرت به شما عنايت داده است. قدرت‌هاي ديگر پوشالي هستند. اين قدرت خداست كه باقي است و خداست كه وعده كرده است اگر نصرت دهيد او را و شما را پيروز مي‌كند و شكي نيست كه اكنون شما حق تعالي، كشور اسلامي و اسلام را نصرت مي‌كنيد و آن روزي كه انقلاب شروع شد ما هيچ نداشتيم؛ پيروزي ما با دست خالي بدست آمد و بحمدالله تا به اينجا رسيده‌ايم كه امروز مورد توجه تمام قدرت‌هاي بزرگ هستيم و تمام قدرت ها در اين فكرند كه با اين انقلاب چگونه برخورد كنند. مطمئن باشيد از قدرت‌ها كاري ساخته نيست.

شما جنود خدا هستيد و پيروزيد. آنهائي كه در ابتدا حركت خودشان را شروع كردند با طمانينه قلبي شروع كردند و از هيچ نترسيدند قدرت‌هاي بزرگ از آن جهتي كه در شما هست كه آن ايمان به خداست خبر ندارند لذا دائم مي‌گويند ما داراي مشك هستيم آنها داراي موشك هستند ولي ايمان ندارند. شما ايمان داريد. قلب‌هايتان با مبداء نور و قدرت پيوند خورده است. پيوندي ناگسستني. اما آنها اين را نمي‌فهمند. شما مورد نظر امام زمان هستيد و از آنجا كه ايمان و قدرت و امام زمان را داريد همه چيز داريد.

پشتوانه شما الهي است. بايد اين پشتوانه را حفظ كنيد و وقتي ما چنين تكيه‌گاهي داريم از هيچ چيز نمي‌ترسيم. الان جمهوري اسلامي يعني اسلام. و اين امانتي است بزرگ كه بايد از آن حفاظت كنيم. مطمئن باشيد كه پيروزيد و مورد توجه حق‌تعالي. پيروزي آن است كه مورد توجه حق‌تعالي باشيد نه اينكه كشوري را بگيريد. اسلام دست ما امانت است و ما موظفيم تا اين امانت را حفظ كنيم. امروز شما در عبادت هستيد. مراكز شما مراكز عبادت است و همانطور كه اشخاص حول كعبه مي‌گردند و عبادت مي‌كنند شما هم در سنگرهايتان عبادت مي‌كنيد.

ما دفاع از حق تعالي و اسلام مي‌كنيم و حق تعالي و اسلام شكست خوردني نيست. من هر شب به شما دعا مي‌كنم. انشاءالله موفق باشيد. خداوند شما را در كنف حمايت خودش حفظ كند و توفيق دهد تا به مردم خدمت كنيد. سرافراز باشيد. انشاءالله. والسلام عليكم و رحمةالله.

اين هم صحبت‌هاي امام بزرگوارمان در رابطه با پشتوانه اين عمليات. زماني كه برادرهاي عزيز فرمانده، جناب سرهنگ شيرازي و برادر محسن در خدمت امام صحبت كردند، الحق تمام برادرهاي فرمانده شرمنده بودند. موقعي كه گفتند (خدمت امام) برويم، همه ما گفتيم كه شرمنده‌ايم؛ يك سال است كه كاري نكرديم. برويم به امام چه بگوئيم؟ ولي باز امام اين سخنان را فرمودند. الحمدالله امام بشاش و نوراني و خيلي سرحال بودند و اين جملات امانتي است كه من به شما برادرها بگويم تا نسبت به جمله جمله اين متن توجه بكنيد و بدانيد كه پشتوانه‌ها چيست. با اتكا به كدام قدرت و با توكل به كدام مبداء و منبع بايد آماده شويد؟ و در مقابل دشمن صف‌آرايي كنيد؟

من چند تا مطلب را كه حتما مورد توجه ماست، بيشتر مورد توجه قرار مي‌دهم تا به آن اطمينان قلبي كه لازمه ثابت قدمي است، لازمه قرص و محكوم شدن قلب است، همه‌مان دست پيدا كنيم تا در شرايط سخت ميدان نبرد، در زير شديد‌ترين آتش دشمن در سخت‌ترين محاصره، در شهادت‌ها و مجروحيت‌‌ها و در خون غلطيدن‌ها، ذره‌اي تزلزل بخود راه ندهيم و فكر به عقب‌كشيدن در ما پيدا نشود.

... مطلب اساسي اين است كه ما پشتوانه قوي مي‌خواهيم تا قادر باشيم در اين عمليات با كفار برخورد قهرآميزي كه شدت و قوت آن مورد توجه و رضاي خداوند متعال باشد، داشته باشيم. لذا اول منبع نور و قدرت را براي برادرها از زبان امام بزرگوارمان و فرمانده محترم مان عرض كرديم. يك سري نكات ديگر است كه توجه برادرها را به آن جلب مي‌كنم.

برادرها! اين عمليات سختي است. از خدا مي‌خواهيم كه بيش از اين ظلم و جور و ستم رژيم بعثي را بر اين ملت تحمل نكند و اين عمليات را براي ما آخرين عمليات قرار بدهد (انشاءا... جمع حاضر). ولي بدانيم اگر اين هم نباشد بعد از اين هم سختر خواهد شد. چرا؟ براي آنكه خداوند متعال هميشه بنده‌هاي مومن خود را رفته رفته آزمايش‌هايش را سختر مي‌كند.

لذا عمليات، عمليات سختي است بايد تصميم بگيريم. با قاطعيت و بدون ابهام، تمام برادرها بايد تصميماتشان را قطعي بگيرند. تمام علاقه و دلبستگي‌هايي كه در شهرها و روستاهايمان داريم و آنرا پشت سر گذاشته و به اينجا آمده‌ايم و علاقه‌هايي كه در قلبهايمان است و در وجودمان وسوسه مي‌كند، كاملا بايد از اينها ببريم. برادرها بايد مصمم، قاطع و با اراده تمام تصميم بگيرند.

اين عمليات سخت نياز به يك تصميم راسخ دارد والا خداي نكرده متزلزل مي‌شويم، مردد مي‌شويم و ترديد و ابهام حتي به اندازه نوك سوزن مانع از امداد الهي است. هر برادري كه بخواهد شب عمليات با آمادگي كامل جلو برود حتما بايد تصميمش را گرفته باشد. اصلا فردي كه تصميم نگرفته نبايد وارد صحنه شود. كسي كه در قلبش خداي نكرده ذره‌اي ترديد باشد نبايد در صحنه وارد بشود. والا خداي نكرده صدمه به بار مي‌آورد.

تمام اين صحبت‌ها كه مي‌كنم برمي‌گردد به اين كه خداوند به ما رحم كند. خداوند وقتي كه استواري و مقاومت رزمنده‌ها را در مقابل كفار ببيند قطعا ياري خواهد كرد و نصرتش را به ما خواهد داد. آياتي كه حاج آقا در اول خواند، در آن آيات خداوند فرموده: گمان نكنيد شما آنها را مي‌كشيد. خدا آنها را مي‌كشد. گمان نكنيد آن تيرهايي كه شما مي‌اندازيد به دشمن مي‌خورد. شما نمي‌زنيد؛ خدا آنها را مي‌زند.

لذا مقاومت! مقاومت! ‌حتي از يك دسته 22 نفري يك نفر زنده بماند و بقيه شهيد بشوند همان يك نفري كه مانده باز هم مقاومت كند. حتي اگر از يك گردان 3 نفر بمايد يك نفر بماند باز هم بايد مقاومت كرد. فرمانده گردان شهيد شود بايد گروهان - دسته - نفرات همه مقاومت كنند. اين نباشد كه خداي نكرده فردي محاصره شود. چرا؟ چون فرمانده‌مان شهيد شده كسي نبود، بي‌سرپرست مانديم، نمي‌دانستيم چه كنيم، اين كه كار شيطان است كه بگوئيم فرمانده نبود نمي‌دانستيم چه كار كنيم پس به عقب برمي‌گرديم. بعد پراكنده و بي‌سامان مي‌شويم.

برادران! فرمانده ما خداست. امام زمان است. فرمانده اصلي آنها هستند. ما موقتي هستيم. ما وسيله‌ايم كه از اينجا دستتان را بگريم و ببريم آنجا، همين كه رسيديم به داخل دشمن و شهيد شديم، همه فرمانده‌اند. همه توجيه شده‌اند كه تا كجا حركت بايد بكنيد چه كار بايد انجام دهيد لذا تا آخرين نفر بايد مقاومت كنيد. پس انشاءا... به هيچ وجه تصوري براي برگشت و تزلزل نبايد باشد.

نكته ديگر حفظ آرامش است كه در متن پيام برادر رضايي براي برادرها خوانديم تا لحظه‌اي كه به دشمن نرسيديم و زماني كه براي شما تعيين نشده كه به دشمن آتش كنيد به هيچ وجه كسي حق ندارد تيراندازي كند. حتي زماني كه شما حركت مي‌كنيد به طرف دشمن و تيربار دشمن شما را مورد اصابت قرار دهد. گيرم، از 5 نفري كه با هم هستيد 4 تا هم شهيد شدند و فقط يك نفر باقي بماند آن يك نفر مجاز به تيراندازي نيست و بايد آرامش خود را حفظ كند
آن برادرهاي كه غواص هستند و به آب مي‌زنند اگر مورد اصابت قرار گرفتند خودش و ديگران به هيچ وجه نبايد عكس‌العمل نشان دهند. تيراندازي نبايد بكند، آرام، آن كه زخمي شده خداي نكرده نبايد نداي واويلا - يا داد سر بدهد. محكم بايد دستمالش را در دهانش بگذارد، دندانهايش را فشار دهد و به هيچ وجه نبايد بگذارد صدايش به دشمن برسد.

بايد سكوت و آرامش محض باشد. خوفي كه خداوند از اين سكوت و آرامش در قلب سرباز كافري كه در پشت سلاح نشسته مي‌اندازد بيشتر از آتشي است كه بصورت پراكنده و بي‌سازمان از سوي ما اجرا مي‌شود لذا برادرها به اين مطلب نهايت توجه را بكنند.

فرمانده هانتان دقيقا مشخص مي‌كنند كه به كدام خط رسيديد مجاز هستيد آتش كنيد. كدام لحظه مجاز هستيد آتش كنيد. زماني كه آماده مي‌شويد براي عمليات 70 مرتبه قل هوالله را بخوانيد. زماني كه شروع به حركت مي‌كنيد بايد لاحول و لاقوه الا بالله العلي العظيم را بگوييد و زماني كه مي‌خواهيد تيراندازي كنيد براي هر تيرتان سبحان‌الله بگوييد. برادرها دقيقا تمام آنچه را گفتم در يادشان نگه دارند و با آن قلب پاكتان انشاء‌الله بجا بياوريد (انشاء‌الله جمع).

اين آمادگي در تك تك برادرها بايد باشد كه تا لحظه‌اي كه عمليات تمام نشده و از طرف فرمانده دستور داده نشده، منطقه را تخليه نكنيد و به عقب برنگرديد حتي اگر تعدادي از برادرها شهيد شوند، تعدادي زخمي شوند، استعداد يك گردان بشود يك گروهان، به هيچ وجه نبايد اين باشد كه بگوييم ديشب عمليات كرديم خسته شديم خيس شديم هوا سرد است و امثال اينها. يك گروهان هم باقي بماند بايد سازماندهي شود و ادامه دهد تا زماني كه تعيين شده بايد ادامه دهيم و هدف را به جاي خودش برسانيم.

فقط نفراتي كه شهيد مي‌شوند، مجروح مي‌شوند، به عقب برمي‌گردند. نفراتي كه سالم هستند در هر جايي كه باشند و رسيدند انجام ماموريت مي‌كنند، عمليات مي‌كنند، با زمان استراحتي كه فرمانده تعيين كرده استراحت مي‌كنند و با سازماندهي جديدي كه فرمانده به آنها مي‌دهد مجددا به ادامه عمليات مي‌پردازند. لذا اين آمادگي را برادرها داشته باشند كه با يك شب عمليات خسته نشوند. هر چند شبي كه لازم باشد ما با دشمنانمان مي‌جنگيم. نكند كه در عرض يك شب تمام نيروها تمام شود و فردا شب، پس فردا شب خداي نكرده در مقابل دشمن عاجز شويم. لذا از خدا بخواهيم كه آن قدرت را به جسم‌هاي ما بدهد تا بتوانيم از عهده اين مهم برآئيم.

البته به برادرها جسارت نشود چون من موظف هستم بگويم اين مطالب را گفتم. بنا به مسئوليتي كه دارم موظف هستم تذكر بدهم. فرماندهان بايد افتاده‌تر و متواضع‌تر نسبت به بقيه برادرها باشند. و آن برادرهايي كه مسئوليت‌هاي بزرگ دارند؛ فرمانده گردان، گروهان و دسته و برادرهاي رزمنده به لحاظ تجربه عملياتي كه دارند و زمان و مدتي كه در جنگ هستند، خداي نكرده تصور نكنيم كه خيلي مي‌دانيم، لذا آموزش، تفكر و تدبير را بيشتر بكنيد.

امروز ما بايد احساس كنيم كه تازه به جبهه آمده‌ايم و حتي در هيچ عملياتي هم نبوده‌ايم كه خداي نكرده از اين جنبه، وسوه‌اي از طرف شيطان رجيم نباشد كه ما از فكر كردن و تدبير كردن محروم بمانيم. فرمانده‌ها نبايد فكر كنند كه اين نيروي ما عمليات ديده است. بنابراين تذكراتي كه لازم است در شب عمليات به رزمنده‌ها گفته بشود و آن را رعايت بكنند بگويد و نگويد كه حالا آنها بلد هستند و مي‌داند و چند تا عمليات ديده‌اند. جزئي‌ترين مسائل را بايد يادآور شويد، تذكر دهيد و تدبيرهايي كه لازم است به عمل بيايد همه آنها را مورد نظر قرار بدهيد.

برادرها از اين چند شب محدود كه مانده حداكثر استفاده را در آموزش بكنيد، گرچه هوا سرد است و مقداري اذيت مي‌شويد ولي چاره‌اي نيست و شايد اين سرماهم يك آزمايش است والا اگر هوا مناسب باشد در آب گرم همه مي‌شود اين كار را انجام داد، شايد اين خودش يك آزمايش است كه خدا مي‌خواهد در اين سرما شما را مورد امتحان بيشتري قرار دهد. لذا حداكثر استفاده را بكنيد و با دقت آموزش‌ها را دنبال كنيد آنها را به هيچ وجه ساده نگيريد، امكانات و وسايلي كه در اختيار داريد و بايد ببريد عمليات خوب نگهداري كنيد، بلمهايتان غرق نشود اگر پارو با دقت بيشتر شما نمي‌شكند، دقت كنيد كه نشكند، اهمال نكنيد كه بگوييد خب شكست به جايش مي‌آيد. اگر مي‌دانيد بلم را محكم به زمين بگذاريد مي‌شكند اين كار را نكنيد، يا آنهايي كه قايق موتوري دارند فكر كنيد تا آخر بايستي از همين موتورها استفاده كنيد.

اضافه نيست كه به جاي آن بگذاريد و يكي ديگر بدهند اگر خداي نكرده اهمال كنيد صدمه بخورد شب عمليات يكي از امكانات خودتان كم خواهد شد. بنابراين به بدبختي خواهيم افتاد. يا آن لباس‌هاي غواصي كه در اختيار برادرهاست مواظب باشند نفت والور، گرما به آنها نخورد دقت كنيد اگر پاره بشود، خاصيت خود را از دست خواهد داد. اينها خيلي با سختي تهيه شده خيلي با زحمت تهيه شده بالغ بر يك سال است كه اين امكانات را تهيه مي‌كنند علاوه بر پول زيادي كه به آنها داده شده از چند كانال با چه سختي‌هايي به دست شما رسيده است. دشمن وقتي مختصري نسبت به احتياجات ما پي مي‌برد نمي‌گذارد كه اين امكانات بدست ما بيايد، لذا در حفظ وسايل خيلي دقت كنيد. البته برادرهاي مسئول تا آنجا كه بتوانند براي شما امكانات تهيه مي‌كنند و در اختيار ما مي‌گذارند.

در اين چند شب از خدا بخواهيد تا انشاء‌ا... مار ا بيشتر مورد عنايت خودش قرار دهد برادرها كارهايشان را انجام دهند تا به حول و قوه الهي اين انتظاري كه از ماها دارند به جا بياوريم. من خيلي وقت گرفتم. واسلام عليكم و رحمت‌الله و بركاته.

منبع: خبرگزاري فارس مورخ 30/6/1387


برای شادی روحش صلوات

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
الهم صلی الا محمد و ال محمد ادم وقتی میبینه یه همچین افرادی خودشون رو در چه شرایطی فدای کشور و انقلاب کردن اول افتخار میکنه اما وقتی این شلوار بگی ها رو میبینیم که رسانه ها و ماهواره ها طوری پرشون کردن که هیچی حرفی رو قبول ندارن یه کم احساس غربت میکنه و میخواد بشینه یه گوشه زار زار گریه کنه که کی رفت که چی بشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دستت درد نکند بابک جان. همین الان در حال تماشای مستند زندگی این شهید بزرگوار هستم. روحش شاد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.