hamed_713

مجتمع نظامی – صنعتی ، آغاز سلطه مافياي تسليحات

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

هدف من از ايجاد اين تاپيك بحث و تبادل نظر و نتيجه گيري از شرايط حاكم بازار تسليحات و اسلحه فروشان و سلطه روز افزون آنها بر مردم جهان بود.

اما برخي از دوستان با ارايه(كپي) مقالات موجود در اينترنت بحث رو سنگين و كسل كننده كردند و علي رغم اينكه موضوع قابليت بحث كردن و ارايه نظرات شخصي را داشت رغبت دوستان را از ادامه بحث كاست. :| icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اره حامد جان ادامه بده

راستش رو بگم من واسه همون مقالات یه متن نوشتم اما بعد پشیمون شدم بفرستمش گفتم میشه بحث دوباره!!!

شما کارت رو ادامه بده

این بحث جز یکی از بهترین و جذابترین بحثهای روزه....

به نظرم تو مقالات گذاشته شده توسط دوستان که نمیدونم از کدوم نویسنده (شهبازی؟!)بود! چند تا اشکال خفن هست!

نظرم اینه!

به هر حال منتظریم

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بودجه پنتاگون در سال 1978، يعني در آغاز دولت «جيمي کارتر»، از حزب دمکرات، 1/ 116 ميليارد دلار بود که در پايان کار اين دولت (1981) به 5/ 175 ميليارد دلار رسيد.
با سقوط دولت «کارتر»، افراطي ترين محافل نظامي گراي ايالات متحده به قدرت رسيدند؛ همان کانوني که «جرج بوش» دوم نيز به آن تعلق دارد. «رونالد ريگن»، از حزب جمهوريخواه، رئيس اين دولت و «جرج بوش» اول معاون او بود. [b]اين کانون به دنبال بهانه اي براي افزايش چشمگير بودجه پنتاگون مي گشت و سرانجام اين بهانه را، شايد بر اساس فيلمهاي تخيلي هاليوود، يافت. در 23 مارس 1983 «رونالد ريگن» با اعلام طرح تحقيقاتي بلند پروازانه اي به نام "جنگ ستاره گان" ملت آمريکا و جهانيان را شگفت زده کرد.[/b] اين پروژه، که تشابه نام آن با فيلم مؤثر "جنگ ستاره گان" «جرج لوکاس» (1977) عجيب مي نمايد، از آن زمان تا سال 2000 بيش از 70 ميليارد دلار براي جامعه آمريکايي هزينه دربر داشت بي آن که ثمري دربر داشته باشد و به ساخت سلاح کاراي جديدي بيانجامد. بدينسان، بودجه پنتاگون به رقم عظيم 8/ 429 ميليارد دلار در سال 1985 رسيد.

[b]البته اين نظريه وجود داشت كه با پايان جنگ سرد ميان شوروي و آمريكا از قدرت مجتمع هاي نظامي- صنعتي كاسته شود اما برخلاف تصورات اوليه، با فروپاشي جنگ سرد، مجتمع نظامي- صنعتي از ميان نرفت بلکه به سادگي خود را تجديد سازمان داد.[/b]

در دوران زمامداري «کلينتون» سه "غول" بزرگ تسليحاتي ايالات متحده- «لاکهيد مارتين»، «بوئينگ» و «رايتئون»- پيمانهايي معادل 30 ميليارد دلار در سال از پنتاگون به دست آوردند. هشدار «آيزنهاور» درباره سيطره مجتمع نظامي- صنعتي هنوز نيز مانند دهه 1960 اهميت دارد . به رغم انحلال پيمان «ورشو» و فروپاشي اتحاد شوروي، بودجه نظامي ايالات متحده امروز عظيم تر از دوران «آيزنهاور» است.
در سال 1999 ميزان بودجه نظامي ايالات متحده آمريکا و متحدين آن (دولتهاي عضو «ناتو»، «کورياي جنوبي» و «جاپان») 36/ 62 درصد هزينه هاي نظامي کل جهان بود و در مقابل دولتهاي که از سوي ايالات متحده به عنوان "دشمنان بالقوه" معرفي مي شدند (روسيه، چين، کره شمالي، ايران، سوريه، عراق، ليبي و کوبا) در مجموع 45/ 14 درصد هزينه هاي نظامي جهان را صرف مي کردند و ساير کشورها 19/ 23 درصد. حال اين سوال مطرح است: در فضايي که از تهديد نظامي «روسيه» خبري نيست، چه خطري صرف بيش از يک چهارم تريليون دلار در سال را براي جنگ و تدارک جنگ توجيه مي کند؟

در سال 2002، شركتهاي بزرگ تسليحاتي لاكهيد مارتين، بوئينگ و نورثروپ گرومان در مقام اول، دوم و سوم مقاطعه كاران طرف حساب پنتاگون بودند كه هر كدام به ترتيب 17، 16/6 و 8/7 ميليارد دلار از معاملات با وزارت دفاع ايالات متحده به جيب زدند. لاكهيد، بوئينگ و نورثروپ گرومان در سال 2003 هم باز از اين راه سود كردند. (ميزان فروش هر كدام از اين شركتها در آن سال به ترتيب 21/9، 17/3 و 11/1 ميليارد دلار بود.) ميزان فروش آنها در سال 2004 به ترتيب 20/7، 17/1 و 11/9 ميليارد دلار ، در سال 2005، به ترتيب 19/4، 18/3 و 13/5 ميليارد دلار، در سال 2006، به ترتيب، 26/6، 20/3 و 16/6 ميليارد دلار بود و تعجبي ندارد كه ميزان فروش آنها به پنتاگون در سال 2007 نيز به ترتيب به 27/8، 22/5 و 14/6 ميليارد دلار رسيد.

ديگر شركتهايي كه از محل معامله با پنتاگون بطور مرتب و به همين ترتيب پول ماليات دهندگان آمريكايي را به جيب مي زنند عبارتند از غولهاي فروشنده تجهيزات و سيستمهاي دفاعي، جنرال داينميكس، ريتيان، و شركت اسلحه سازي انگليسي بي اي ايي سيستمز و همچنين شركت كي بي آر كه قبلااز شركتهاي زيرمجموعه هالي برتون بود و همين طور شركتهاي نفتي بريتيش پتروليوم، شل، و ديگر بازيگران صحنه قدرت در مجموعه نظامي نفتي غرب.كه اين روند همچنان ادامه دارد به عنوان مثال ساخت جنگنده هاي «اف.35 » (JSF) است که قرارداد 200 ميليارد دالري ساخت آن با «لاکهيد» منعقد شد؛ قراردادي که مطبوعات از آن به عنوان «بزرگترين قرارداد تسليحاتي تاريخ» ياد کردند. توجيه «رامسفلد» براي ساخت اين جنگنده هاي جديد چنين بود: جنگنده هاي گرانقيمت «اف. 22» براي مقابله با جنگنده هاي جديدي طراحي شده که اتحاد شوروي هيچگاه موفق به ساخت آن نشد و بنابر اين پاسخگوي نيازهاي "جنگ با تروريسم"نيست.
آيا اين توجيه قانع كننده است ؟ اين دلايل كوته بينانه براي ساخت و رواج سلاحهاي كشنده تحت فشار چه كساني است و با چه منافعي؟


ادامه دارد....
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با این تفاسیر بدترین چیز برای اقتصاد و پیشرفت آمریکا صلح و آرامش محسوب میشه این احتمال وجود داره که این شرکتها علت اصلی تمام جنگها باشند ! حامد جان میتونی نقش این شرکتها در زمان جنگ جهانی رو بیرون بکشی !
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسیار عالی بود حامد جان.

از بخش دوم مقاله اینطور برمیاد که واحدهای صنعتی نظامی سعی در افزایش ضریب نفوذ خود در مثلث مورد اشاره در بخش اول را دارند و با سرمایه گذاری برای وارد کردن مهره های خودی به داخل دولت و پنتاگون عملا نقشی مستقیم در تصمیمات کلان دولت اعمال میکنند و با منعقد ساختن قراردادهای وحشتناک سنگین که هر قرارداد بزرگتر از قراردادهای قبلی است! هر روز نفوذ و قدرت و ثروت خود را ازدیاد میبخشند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شما قضيه رو اينجوري ببين 1شركت با سه نام مهم سرمايه گذاران وصاحبان كمپاني ها هستند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]شما قضيه رو اينجوري ببين 1شركت با سه نام مهم سرمايه گذاران وصاحبان كمپاني ها هستند[/quote]

همه دوستان بر سر یک سفره اند نه اینکه یک شرکت با 3 نام !!! این شرکتها مثل شرکتهای عادی در بورس سهام خود را میفروشند باید بگویم احتمالا یک شرکت با چند رییسمی تواند همه آنها را بخرد و یا چند شرکت سهام آنها را بخرند و همین طور بصورت اقماری به نمایندگان کنگره سنا و غیره برسد !
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله منظور من هم همين بود به طور كلان اگه ببينيم اين مهم نيستند كه كدام شركت با چه نامي پروژها رو انجام ميده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در آمریکا سالهاست قانون مبارزه با تراست توسط مجلس این کشور تصویب شده ولی موفقیتی نداشته اند! یکی از دلایل در مشخص نبودن سهامداران شرکتهاست!

شرکتی که سهامش بی نام و بصورت بورس عرضه میشود میتواند توسط هر شخص حقیقی یا حقوقی وابسته یا مستقل خریداری شده و دستگاههای قضایی نیز از ماجرا آگاه نشوند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
همین الان از قرار معلوم طبق اعلام تلویزون آقای سلطانیه از سهامداران عمده پروژه غنی سازی بزرگ فرانسه و اروپا هستند ! :|
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
البته اين نظريه وجود داشت كه با پايان جنگ سرد ميان شوروي و آمريكا از قدرت مجتمع هاي نظامي- صنعتي كاسته شود اما برخلاف تصورات اوليه، با فروپاشي جنگ سرد، مجتمع نظامي- صنعتي از ميان نرفت بلکه به سادگي خود را تجديد سازمان داد.
[/quote]

به این دلیل که به اونا بیش از حد تکیه شده بود و البته اونا به مناصب عالی حکومت (به عبارت بهتر حکومت ها!) نفوذ کرده بودند

یعنی شما می دیدی معاون لاکهید مارتین و ..... یا مشاورشون شده نماینده کنگره و یا سر و سری داره با نمایندگان یا اینکه یه نماینده کنگره یهو میشه حب صاحب سرمایه این شرکتها...

متاسفانه بعد اتمام جنگ سرد به نوعی همون بلایی که سر سیاستمداران امریکا اومد یعنی اینکه دیگه خودشون هستند و خودشون و یه ابرقدرت سر مجتمع های صنعتی اومد

به این نحو که اونام فهمیده بودند دیگه کسی برای رقابت نیست و با این وضع اون وقت اونا رو به نابودی میرفتند

یعنی شما مید یدی یه کارخانه تراکتور! که حالا تانک میسازه باید یا برگرده سر کار قبلیش یا ورشکست بشه چون دیگه کسی 700 تانک نمیخواد!
خوب این یعنی بد!

برا همین دست به کار شدن و تا تونستند در انتخابات امریکا دست به پرداخت رشوه و پول زدن و سعی کردند افراد جنگ طلب بالا بیان تا .... تا چی؟! مشخصه تا شعله ها جنگ روشن باشه
اونا لزوما یه دموکرات یا جمهوری خواه نمیخواستند لبکه هرکسی که فکرش مثل اونا بود رو میخواستند
بعد باید شروع به طرح ریزی میکردند که بازار فروش شون کجا باشه
با یه دو دو تا چار تا نقطه اسیا نشونه رفت چون هم پول بود هم زمنیه هاش

از طرف دیگه هم اگر زمینه ای لازم بود که درست بشه ، درست میکردند یا به ناگاه یکی براشون درست میکرد چه خودخواسته چه ناخواسته
[quote]
به رغم انحلال پيمان «ورشو» و فروپاشي اتحاد شوروي، بودجه نظامي ايالات متحده امروز عظيم تر از دوران «آيزنهاور» است.
[/quote]

به این بهانه که حالا جهان با توطئه تروریسم دولتی و غیر دولتی رو به رو هست و خوب جو سالهای 1980 به بعد هم بهش کمک کرد

در کتاب جاسوسی برای تمام فصول و فصل های پایانی شما به راحتی میتونید سیر تغییر دیدگاه سیا رو نسبت به دشمن اینده ببینید

اونا تقریبا از اوائل 80 شوروی روشکست خورده میدونستند و خوب همون موقع قدرتهای جدیدی پدیدار شد که همین رو بهانه کردند که.....
شما تو اواخر دهه 80 تو سیا شاهد یه واحد جدید به نام مبارزه با تروریسم هستید که خوب یکی از مداخل ورود مجتمع ها همینا بودند.... هرچند خیلی ساده هست اما کارا بود براشون

وقتی سازمان ملل و شورای امینت ماله تو باشند مشخصه که...
[quote]
چه خطري صرف بيش از يک چهارم تريليون دلار در سال را براي جنگ و تدارک جنگ توجيه مي کند؟ [/quote]

هرچند شاید مسخره به نظر بیاد اما اونها روی تروریسم زیاد حساب باز کردند و با کمک صنعت رسانه ایشون، بزرگتر جلوه اش دادن بعد هم که تونستند از اختلافات داخل کشورهای افریقایی به نحو احسن استفاده کنند(میشه گفت متاسفانه احسن!)
و تو اسیا هم که.....

خوب همین دلائل به اندازه ای بود که هزینه ها رو موجه جلوه بده
[quote]
با این تفاسیر بدترین چیز برای اقتصاد و پیشرفت آمریکا صلح و آرامش محسوب میشه این احتمال وجود داره که این شرکتها علت اصلی تمام جنگها باشن[/quote]

بله تقریبا همینطوره واریور جان

هرچند یه زمانی اهداف امریکا از به دست گرفتن قدرت یه چیز دیگه بود اما به مرور به انحراف شدید کشیده شد همونطور که هدف اونها از کمک به اسرائیل ابتدا یه چیز دیگه بود بعد بهشون نفوذ کردند و شدن پدرخونده پسرخونده و حالا هم برعکس شده!
[quote]

همین الان از قرار معلوم طبق اعلام تلویزون آقای سلطانیه از سهامداران عمده پروژه غنی سازی بزرگ فرانسه و اروپا هستند [/quote]
بله اما هیچ سودی به نفع ما نداره

در پایان بگم که متاسفانه این مجتمع ها اونقدر قدرتمند شدن که حتی عناصری در سیا و... دارند که به راحتی باعث تحکیم قدرتشون میشه و این خطرناکه


مشخصه وقتی یه رئیس جمهور مورده نظر اونها بیاد سیاست اونهام پیاده میشه هرچند بعضیا معتقدن که چون سیاست کلی امریکا رو عده ای مینویسند برا همین هم این جز سیاست اونهاست که مجتمع ها رو قدرتمند کنند ولی باید گفت هیچگاها نها قصد نداشتند یه مجتمع نعتی نظامی اینقدر قدرتمند بشه!

بدبختی دیگه اونجاست که این مجتمع ها تنها در کرا صدور تسلیحات نیستند بلکه به کارهای کثیف دیگه ای هم دست میزنند

راستی سعید جان بعید میدونم همه شرکتها به هم متصل باشند مثل شرکتهای خودرو سازی پورشه و فراری میمونه
در عین اینکه هوای هم رو دارند با هم رقابت میکنند ولی در مواردی دیده میشه که یه سرمایه دار تو اکثر شرکته صاحب سرمایه هست

اقا حامد گل واقعا ممنون

بحث خیلی زیبایی رو باز کردی و واقعا این بحث نیاز به ساعتها نقد داره

منتظر ادامه اش هستیم

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اقا سعید یه سوالی پیش میاد که نیاز به یه تاپیک داره
اونم دلایل موفقیت ویتنام برای تبدیل خودش به مردابی که امریکا توش گیر کرد و هر چی دست و پا زد بیشتر فرو رفت
ما به اون استراتژی نیاز داریم ضمنا ما خیلی موفق تر خواهیم بود چون 70 میلیون نظامی داریم که حاضرن جونشونو بدن ولی یه اجنبی ایران رو نگیره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اقا سعید یه سوالی پیش میاد که نیاز به یه تاپیک داره
اونم [b]دلایل موفقیت ویتنام برای تبدیل خودش به مردابی که امریکا توش گیر کرد [/b]و هر چی دست و پا زد بیشتر فرو رفت[/quote]

اين جنگ بين سال های 1959 تا 1975 طول کشيد؛ و در آن حدود 3 ميليون ويتنامی جان خود را از دست دادند. آمريکا هدف اصلی خود را از شروع اين جنگ جلوگيری از اشاعه کمونيسم در منطقه جنوب شرق آسيا بيان نمود و رئيس جمهور وقت آن زمان «جانسون» افراد وابسته به ويتنام شمالي را متهم کرد که دو بار با قايقهای انفجاری به کشتيهای آمريکايی حمله کرده اند و همين امر را بهانه ورود و حمله به ويتنام قرار داد.

بعدها نويسنده‌اي خطاب به ملت امريكا گفت: «آنچه ما در ويتنام از دست داديم فضيلت بود.» شايد او گمان مي‌كرد نظامياني كه در جنگ جهاني دوم براي رهايي از طاعون فاشيسم در هيبت ناجي اروپا ظاهر شدند خوي انساني دارند و همواره چنين خواهند بود؛ اما جنگ كره و بعدها جنگ ويتنام ثابت كرد كه آرزوهايي از اين دست فقط در كتاب تاريخ كودكان تحقق خواهد يافت.

[b]آنچه که مشخص است اين جنگ نيز همچون ديگر جنگ های ايلات متحده از ميليتارسم نظامی برای کسب اهداف سياسی استفاده شده و هيچ منطق سياسی و منسجمی در پشت آن وجود نداشت و به نتيجه نرسيد.[/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظرم باید حامد جان اینم بهش اضافه کرد که این منطق امریکا تو اون زمان در پناه جنگ سرد با کمونیسم بود یعنی اینکه اونها از بلشوئیک جماعت خوششون نمی اومد و حالا تو این بین ممکنه مواقعی مرزها تغییر بکنه یعنی یه بار اهداف ضد کمونیستی باعث جنگی بشه یه بارم مطامع میلیتاری امریکا و.... ولی چیزی که مسلمه اینه که توی جنگ سرد تمام غرب از شوروی و شوروی دوست بیزار بوده و هرکاری براش میکردند مثل فیلیپین و..... چین و....

خوب همینا باعث میشد خواسته یا ناخواسته مجتمع ها به دلیل نیاز به تولید سلاح قدرتمندتر بشن ... به نظرم انحراف اونجا به وجود اومد که بیش از حد مجتمع ها رو قدرتمند کردند وگرنه توی جنگ سرد بیش از اونیکه به فکر سود خودشون باشند به فکر نابودی کمونیسم ضد مسیحی گری و.... بودن(البته میگن امریکا از همون اول علاوه بر کمونیسم به فکر امپراطوری کامل خودشم بود و مثلا یه پایگاه کمونیستی رومیکرد یه پایگاه امریکایی! نه غربی!)

هرچند نمیشه انکار کرد که در عین حال هوای جیب های خودشونم داشتند و از یه دست میدادند از دست دیگه میگرفتند


مثلا امریکا هرجا که شوروی شکست میخورد رو میکرد ماله خودش به صورت چهار قبضه تا بعدا در اینده ای بدون شوروی خودش باشه و خودش

جالبتر اینجاست که در اکثر مواقع غرب برای تهیه اون بودجه سنگین اقتصادی مقابله با شوروی مجبور بود که یه جوری پولش رو از کشورهای متملول بگیره .... اگرم نمیدادند کودتایی چیزی میکردند


راستی هادی جان نباید از نظر دور داشت که ویتنام مثل لبنان برای ما و اسرائیل بود(امریکا هم پشت سر اسرائیل محسوب کنید)

وگرنه خود ویتنام به تنهایی قادر به مقامت به اون شکل نبود ... به عبارتی شما ویت کنگ ها رو که انگیزه بالایی داشتند کنار بزاری کسی نبود تو ویتنام ولی چون شوروی از درهای پشتی بهشون کم میکرد تونستند سرپا بایستند و بابای امریکا رو جلو چشاشون رژه بدن!

به یاد ویت کنگ ها هوووووووووووورا!!!


به یاد دلاوران حزب الله صلووووووووات

چشمک

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.